غروب غرب وحشی، به روایت راکستار | نقد و بررسی Red Dead Redemption 2 نسخه PC
پس از حرف و حدیث های فراوان در نهایت شاهد این بودیم که عنوان تحسین شده Red Dead Redemption 2 برای پلتفرم PC تایید شده و چندی پیش به صورت رسمی عرضه گردید. عنوانی که تعداد زیادی از افراد جامعه PC گیمرها برای تجربه آن روز شماری می کردند و مشتاقانه منتظر تجربه غرب وحشی در قالب این عنوان بودند. اما پس از عرضه شاهد حاشیه ها و اتفاقات گوناگونی پیرامون نسخه PC بازی بودیم. از مشکلات متعدد گرافیکی گرفته تا کرش کردن های ناگهانی. مشکلات که باعث شدند برخی کاربران توانایی تجربه بدون مشکل بازی را نداشته باشند. حال امروز و در قالب این مقاله به نقد و بررسی نسخه PC این عنوان تحسین شده خواهیم پرداخت تا نگاهی دقیق به خروجی این عنوان بیاندازیم. پس با من و گیمفا همراه باشید…
داستان بازی در سال ۱۸۹۹ جریان دارد. جایی که غرب وحشی نفس های آخر خود را می کشد. بسیاری از یاغیان و گروه ها و گنگ های سرقت دستگیر شده، و بقیه نیز تحت تعقیب اند. ماموران فدرال از یک سمت، و جایزه بگیران یا همان Bounty Hunter ها از سمت دیگر دست از سر تبهکاران و افراد تحت تعقیب بر نمی دارند. در این دوره همه چیز شکل قانونی تر و بعضا جدیدتر و به روز تر به خود گرفته، و اکنون قانون ارزش بسیار بیشتری نسبت به سالهای قبل دارد. در همین شرایط سخت که عرصه برای سارقان و خلافکاران بسیار تنگ شده است، Dutch Van der Linde و گروهش پس از تلاش ناموفق جهت انجام یک سرقت در شهر Blackwater, حال از دست ماموران فدرال و جایزه بگیران در حال فرار هستند.
کل روایت داستان بازی از آغاز تا پایان، با مفهوم رستگاری گره خورده است. حال می توان این رستگاری را به صورت شخصی به آرتور یا جان نسبت داد، یا از طرف دیگر رستگاری و رهایی را به گنگ Dutch تعمیم داد. در یکی از قسمت های بازی، آرتور مورگان، شخصیت اصلی بازی که بازیبازان کنترل او را برعهده دارند، جمله ای می گوید که نه تنها روایت، اتفاقات و شرایط داستانی بازی را کامل مشخص می سازد، بلکه دلیل کشمکش های مداوم گروه را نیز به نوعی نشان می دهد. آرتور می گوید ما دزدهایی هستیم که در دورانی زندگی می کنیم که متعلق به ما نیست و کسی ما را نمی خواهد. کل بخش داستانی بازی نیز در مورد کشمکش و تکاپو های گروه Dutch برای رسیدن به وضعیتی مطلوب است که همین هدف آنها را به سرقت های متعدد و بزرگ مختلف وا می دارد.
بخش داستانی بازی با وجود آنکه در برخی لحظات بیش از حد ریتم روایتش کند می شود، اما روی هم رفته در سطح فوق العاده ای قرار دارد. داستان بازی و سیر اتفاقات و حوادث بسیار منطقی و با پرداخت مناسب نوشته شده اند، دیالوگ ها فوق العاده اند، و به لطف برخی Plot Twist های داستانی، شاهد تعلیق بسیار مناسبی در این بخش هستیم که همین تعلیق در کنار جذابیت های داستانی دیگر، مخاطبان را مشتاقانه تا انتهای بازی و اتفاقات آن همراه می سازد.
بلاشک یکی از نقاط قوت بارز Red Dead Redemption 2، شخصیت پردازی درجه یک و بسیار سطح بالای تک تک اعضای گروه است. پس از اینکه دو سه چپتر از خط داستانی را پیش ببرید، تا حد زیادی نسبت به بسیاری از اعضای گروه شناخت پیدا کرده و در می یابید چقدر آنها از لحاظ اخلاقیات و رفتار با یک یکدیگر تفاوت دارند. شخصیتی مانند John بسیار وفادار به گروه و دوستانش بوده که همین مسأله بعضا موجب بروز اختلافاتی با همسر و خانوادهاش شده است اما او همواره برای گروه حاضر به فداکاری است. Micah شخصیتی مرموز دارد که با اندکی توجه به رفتار ها و دیالوگ هایش به راحتی متوجه می شوید که آنچنان به گروه و اعضای آن اهمیتی نداده، و فقط دنبال منافع شخصی خود است. Javier شخصیتی مرموز داشته که به هیچ وجه زیر بار زور و اجبار نمی رود و به نوعی اهداف و اعتقادات خود را آنچنان بروز نمی دهد. و در ادامه تک تک شخصیت های بزرگ و کوچک گروه دارای شخصیت پردازی بسیار عمیق و چندلایه هستند که این مسأله گروه Dutch را بسیار باورپذیر و واقعی به بازیبازان نشان داده، و آنها را به نوعی مانند خانواده مطرح می سازد.
در RDR 2, برخلاف نسخه قبل در بسیاری از مراحل اصلی و فرعی آرتور با کمک یک یا چند تن از دوستانش به انجام کارهای مختلف و سرقت های گوناگون مشغول می شود. همین نکته باعث شده که در تک تک مراحل بر اساس شخصیت یا شخصیت های همراه شاهد دیالوگ ها، اتفاقات و حوادث و برخورد های گوناگون آرتور با اعضای گروه باشیم. این نکته خود نه تنها به باورپذیرترشدن اتفاقات داستانی کمک کرده است، بلکه به خود شخصیت آرتور نیز رنگ و بویی جذاب و واقعی بخشیده است. از طرف دیگر وجود شخصیت یا شخصیت های همراه حتی در کوچک ترین مراحل، باعث شده بازی کمتر دچار یکنواختی و تکراری بودن شود و صحبت ها و برخورد های گوناگون با افراد گروه هم سرگرم کننده و جذاب است، هم به نویسندگان جهت پیشبرد داستان و پرداخت مناسب آن کمک بیشتری کرده است. در کل باید بگویم بخش داستانی بازی، اعم از سیر اتفاقات، روایت داستان، وجود Plot Twist ها، جذابیت و تعلیق، سطح دیالوگ ها، شخصیت پردازی منحصربفرد و در کل تک تک نکات مربوط به این بخش، در سطح فوق العاده ایده آلی قرار داشته و کاملا توانایی راضی نگه داشتن مخاطبان، حتی سخت پسندترین آنها را نیز داراست.
مراحل اصلی بازی نه تنها پرتعداد هستند، بلکه زمان بسیار زیادی برای انجام آنها مورد نیاز است(حداقل ۴۰ ساعت). اما این پایان کار نیست چرا که تعداد بسیار زیادی فعالیت های جانبی، مراحل فرعی، سرقت های دلخواه و کارهای بسیاری در جای جای دنیای بازی برای انجام دادن وجود دارد. یکی از جذاب ترین این فعالیت های جانبی، مربوط به سرقت های کوچک تر و جزئی تری است که آرتور می تواند با یک یا چندتن از اعضای گروه انجام دهد. انجام این سرقت های کوچک کاملا انتخابی بوده، و هیچ اجباری برای انجام آنها وجود ندارد. از لحاظ وسعت و مقیاس، این سرقت ها و دزدی ها بسیار کوچک تر از سرقت های اصلی بازی بوده، و اغلب به سرقت یک ارابه خاص یا یک مزرعه خلاصه می شوند. اما با این حال انجام موفقیت آمیز این سرقت ها می تواند پول خوبی برای شما به ارمغان بیاورد و از طرف دیگر نیز شمارا به اعضای گروه نزدیک تر سازد.
در کنار این سرقت های جانبی، مراحل فرعی متعددی وجود دارند که برخی از آنها بیشتر با مسائل شخصی زندگی آرتور مورگان در ارتباط هستند، و برخی دیگر نیز حکم درخواست ها و کمک کردن به افرادی است که در گوشه کنار دنیای بازی مشاهده خواهید کرد. خوشبختانه باید بگویم از حیث تنوع و تفاوت، مراحل فرعی در سطح بسیار مطلوبی قرار دارند و در بطن آنها شاهد روایت و اتفاقات بسیار متفاوتی هستیم که این مسأله باعث شده هر مرحله حس و حال مخصوص خود را دارا باشد.
در کنار موارد بالا، بازی از یک سیستم شکار یا Hunting بسیار عمیق و گسترده نیز بهره می برد. تعداد فوق العاده زیادی گونه های حیوانی مختلف در بخش های مختلف بازی به چشم میخورند که شما می توانید همه آنها را شکار کرده، و از گوشت و پوست آنها برای مصارف مختلف استفاده کنید. از گوشت آنها می توانید به عنوان خوراکی جهت پرکردن دایره سلامتی یا استقامت خود بهره ببرید و از پوست آنها نیز یا می توانید مستقیما با فروش آنها درآمد زایی کنید، یا این که با بدست آوردن پوست هایی خاص، به ارتقاء های گوناگونی دست یابید. نکته بسیار جالب در سیستم شکار بازی این است که شکار در رد دد به کشتن حیوان و کندن پوست آن خلاصه نمی شود بلکه چگونگی کشتن آن حیوان در کیفیت پوست آن تاثیر می گذارد. هر کدام از حیوان ها باید با روش و سلاحی خاص کشته شوند تا شما بتوانید با کیفیت ترین پوست را بدست آورید. اگر از سلاح نادرست جهت شکار استفاده کنید یا بیش از حد حیوان را زخمی کرده و پوست آن را کم کیفیت سازید، بدیهی است کیفیت پوست بدست آمده چنگی به دل نخواهد زد. بد نیست بگویم انیمیشن پوست کندن حیوانات در بازی فوق العاده طبیعی و واقع گرایانه کار شده به صورتی که نظیر آن در تاریخ بازی های ویدئویی به چشم نمی خورد. به عنوان نکته آخر در مورد بخش شکار باید بگویم یکسری حیوان Legendary نیز در بازی وجود دارد که پیدا کردن و شکار آنها سخت تر از دیگر حیوانات است که البته طبیعتاً شکار آنها جوایز و پادادش های جذابی را نیز به همراه دارد. بخش Hunting بازی به تنهایی می تواند ده ها ساعت مخاطبان را سرگرم سازد.
و اما می رسیم به گرافیک هنری بازی، جایی که رد دد عملکرد خارق العاده ای از خود به نمایش می گذارد. کیفیت تکسچر ها، سطح سایه زنی، عمق نورپردازی، انیمیشن های چهره و انیمیشن های حرکتی و همچنین رنگ بندی محیط های بازی در سطح بسیار مطلوبی قرار دارد. افکت های مختلف آب و هوایی نیز فوق العاده جذاب کار شده اند به نحوی که گاهی درک تفاوت میان این افکت ها و لحظات با دنیای واقعی سخت خواهد شد. از طرف دیگر طراحی تک تک شهر ها و مناطق بازی نیز بسیار دقیق و با کیفیت صورت گرفته به نحوی که هر شهر دارای هویت و حس و حال منخصر بفرد خود است. برای مثال شهر سنت دنیس کاملا حال و هوایی مدرن و جدید دارد و این ویژگی در تک تک بخش های شهر، از نحوه پوشش مردم گرفته تا طراحی ساختمان ها به چشم می خورد. از طرف دیگر شهری مانند Valentine بافت و هویت کلاسیک و قدیمی غرب وحشی را کاملا حفظ کرده است.
در کل اگر حتی برای مدت کوتاهی به تجربه بازی مشغول شده باشید، به خوبی می دانید که گرافیک هنری بازی در سطح فوق العاده ای قرار دارد و نقد خاصی بر آن وارد نیست.
اما در نسخه PC شاهد ارتقاء و پیشرفت های مختلف و جذابی در زمینه گرافیک هنری بوده ایم. در نسخه PC نورپردازی به شکل واضحی پیشرفت داشته، و حتی از قبل هم خیرت انگیز تر شده است. مناطق دوردست با جزئیات دقیق و سایه زنی های کاما در بکگراند به چشم می خورند و کیفیت برخی افکت ها مانند جریان آب نیز نسبت به نسخه های کنسولی به وضوح پیشرفت را در خود می بیند. کیفیت بافت ها نیز طبیعتاً یا پیشرفت همراه بوده که این مسأله پس از انجام چند مقایسه کلی به خوبی عمق خود را نشان می دهد. البته اگر قصد دارید با جزئیات و دقت بیشتر در مورد تفاوت های گرافیکی نسخه PC و نسخه های کنسولی پی ببرید، پیشنهاد می کنم ویدیو های متفاوت در دسترس که به صورت مقایسه ای هستند را مشاهده کنید چون هر چقدر من با کلمات بازی کنم و در مورد تفاوت های گرافیکی و ظاهری بازی صحبت کنم، تا زمانی که خود شما عینا آن را ببینید به طور کامل تفاوت را از روی حرف های خشک و خالی درک نمی کنید. اما در این مسأله شک نداشته باشید که راکستار گرافیک هنری نسخه PC را با ارتقاء بسیار قابل توجه از جنبه های مختلف مانند نورپردازی و Draw Distance به بازار عرضه کرده است. فارغ از مشکلات و مسائل فنی پیرامون نسخه PC بازی…
و اما برویم سراغ مشکلات فنی مختلف که از همان اولین روز عرضه بازی بر روی پلتفرم PC, جنجال ها و حاشیه های مختلفی را به همراه داشته است. یکی از این حاشیه ها این مسأله بوده است که حتی کارت گرافیک ها بالای هزار دلار نیز نمی توانند جوابگو قدرت بازی باشند و از پردازش روان بر روی بالاترین درجه های گرافیکی ناتوان هستند. این مسأله به خودی موجب شده است آن دسته افرادی که از کارت گرافیک های ارزان تر و معمولی تر نیز استفاده می کنند، در گرفتن فریم ریت ثابت دچار مشکل و تقلا باشند که همین مسأله تجربه بازی برای افراد را بسیار تلخ کرده است. این مسأله جایی حاشیه برانگیز تر می شود که با یک حساب ساده در می یابیم سال قبل نسخه معمولی کنسول PS4 با قیمت ۳۰۰ دلار، توانایی اجرای بازی با کمترین میزان باگ و مشکلات فنی و افت فریم را دارا بود ولی الان سیستم های بالای دوهزار دلار نیز در اجرا روان بازی بر روی تنطیمات مرتبط عاجز هستند. البته بدیهی است از طرف دیگر نمی توان بخش به بخش تنظیمات گرافیکی نسخه PC را با نسخه های کنسولی مقایسه کرد چون همانطور که گفتم بازی از لحاظ هنری پیشرفت های بسیار قابل توجهی به خود دیده است، اما با این وجود هنوز بسیاری از مخاطبان از بهینه سازی و Optimization بازی راضی نیستند.
در کنار حواشی مربوط به انجام روان بازی، مشکلات مختلف گرافیکی و فنی نیز از همان روز اول گریبان گیر بازی بوده اند. کاربران متعددی کرش کردن ناگهانی بازی را گزارش داده بودند و برخی دیگر کار با منوهای بازی را سخت و پر از باگ می دانستند. البته جالب است در همین شرایط تعداد قابل توجهی از مخاطبان و کاربران نیز توانسته بودند بازی را با کمترین مشکلات فنی و افت فریم و وجود کرش تجربه کنند. به همین دلیل بعضا شاهد نظرات بسیار ضد و نقیض در این زمینه هستیم. باید بگویم به نوعی نسخه PC رد دد ردمپشن به سرنوشت نسخه PC بازی GTA V دچار شد. به خوبی به خاطر دارم هنگام عرضه نسخه PC بازی جی تی ای وی نیز شاهد مشکلات مختلفی بودیم. از کرش کردن های متعدد تا باگ های عجیب و غریب که بعضا بازی را غیرقابل تجربه می کردند. اما در مدت کوتاهی پس از عرضه آپدیت ها و پچ های گوناگون، بسیاری از این مشکلات حل شده و تعداد زیادی از کاربران به خوبی توانستند بازی را تجربه کنند. رد دد ردمپشن ۲ نیز تا حدی دچار شرایط مشابه بوده است. آپدیت های عرضه شده به گزارش کاربران کمی مشکلات را رفع کرده اند اما به نظر می رسد همچنان باگ ها و مشکلات فنی در بازی به چشم می خورند. خود من پس از تجربه ۱۲ ساعته بازی بر روی PC دوستم جهت نقد و بررسی بازی، تنها سه بار با کرش شدن ناگهانی مواجه شدم. البته در طول تجربه بازی شاهد باگ های مختلف مانند تغییر انیمیشن تکسچر آب، افت فریم های گاه و بیگاه و این دسته مشکلات مواجه شدم که البته تعداد آنها زیاد نبود و در کل این مشکلات در حد زیاد نتوانستند تجربه بازی را مشکل ساز کنند. البته فکر می کنم انجام آپدیت اول در کمتر شدن مشکلات بی تاثیر نبود.
بعید می دانم کسی یا گیم پلی Red Dead Redemption 2 آشنایی نداشته باشد چون افراد مختلف یا آن را تجربه کرده اند، یا تریلر های مربوطه را مشاهده کرده اند. در بخش گان پلی، بازی فوق العاده لذت بخش،استاندارد و روان است. هر کدام از سلاح های بازی حس تیراندازی منحصر بفردی را منتقل می سازند و فیزیک سلاح ها، کاورگیری، افکت های صدا و جزئیات کوچک دیگر به خوبی دست به دست هم داده اند تا مبارزات و تیراندازی ها در بازی بسیار لذت بخش شود. وجود سلاح هایی مانند تیر و کمان و همچنین چاقو و تبر پرتابی نیز حال و هوایی متفاوت به گیم پلی بازی بخشیده اند. بد نیست به این نکته اشاره کنم که نسخه PC دارای سلاح های جدیدتر، ۳ مرحله Bounty اضافه، ۲ مخفی گاه بیشتر گروه ها و برخی مراحل دیگر نیز می باشد که هر چند در نوع خود نمی توان از آنها به عنوان تغییرات بزرگ یاد کرد، اما در هر صورت شاهد محتوای جدید در بازی هستیم.
در کنار گیم پلی و مبارزات جذاب و لذت بخش، اسب سواری در بازی نیز طراحی بسیار سطح بالایی داشته است. این مسأله از این بابت دارای اهمیت است که شما خواه ناخواه زمان بسیاری را به اسب سواری خواهید گذراند. بنابراین اگر شاهد کنترل ضعیف اسب، انیمیشن حرکتب نامناسب یا باگ ها مختلف بودیم، عملا بهش قابل توجهی از جریان بازی با مشکل همراه می شد. که خوشبختانه شاهد این مشکلات نیستیم و به جز یکسری باگ های بسیار محدود و جزئی، باید بگویم سیستم اسب سواری بازی اگر در تاریخ بازی های ویدئویی بهترین نباشد، قطعا در زمره برترین ها قرار می گیرد.
یکی از نکاتی که باعث شده شخصیت های بازی، چه اصلی و چه فرعی بسیار باورپذیر باشند، صداپیشگی درجه یک آنان است. در رأس این صداپیشگی فوق العاده، Roger Clark در نقش آرتور مورگان قرار دارد که توانسته است عملکردی بی نظیر و حیرت انگیز از خود به جای گذاشته، و به نوعی آرتور را به یکی از ماندگارترین شخصیت های تاریخ تبدیل کند. در کنار عملکرد بدون نقص Roger Clark, صداپیشگی شخصیت Dutch Van Der Linde یعنی Benjamin Byron Davis نیز در سطح فوق العاده ای قرار داشته به نوعی که شخصیت Dutch نیز به لطف صداپیشگی آقای Davis و البته دیالوگ و پرداخت قابل قبول نویسندگان، به شخصیتی ماندگار تبدیل شده است. عملکرد دیگر اعضای تیم صداپیشگی بازی نیز کاملا قابل قبول بوده و به راحتی نمره قبولی را دریافت خواهد کرد. عملکرد موفقیت آمیز صداپیشگان این بازی به خوبی نشان می دهد چگونه صدای مناسب و جذاب برای یک شخصیت یا گروهی از شخصیت ها، می تواند در حد بسیار قابل توجهی به باورپذیرترشدن آن شخصیت یا شخصیت ها کمک کند.
سخن پایانی:
در این مورد که عنوان Red Dead Redemption 2 یکی از برترین عناوین نسل هشتم و همچنین یکی از برجسته ترین عناوین تاریخ است هیچگونه شکی وجود ندارد. تمام چیز هایی که یک فرد می تواند از یک بازی ویدئویی درجه یک انتظار داشته باشد را Red Dead Redemption 2 داراست. گیم پلی فوق العاده، داستان درگیر کننده، شخصیت پردازی سطح بالا، صداپیشگان ماهر و مناسب، محتوای فوق العاده زیاد، دنیای پویا، زنده و خارق العاده و هر چیز دیگری که نام ببرید را Red Dead Redemption 2 داراست. نسخه PC بازی نیز با وجود یکسری مشکلات کلی، همچنان جذابیت های فراوانی را داراست. خصوصا اگر دارای سیستمی قدرتمند هستید که توانایی استفاده از پتانسیل حداکثری بازی را دارا باشد. البته امیدوارم با عرضه آپدیت های بیشتر، مشکلات مختلف به حداقل میزان ممکن برسند تا امکان تجربه بازی برای همگان امکان پذیر شود.
رد دد ردمپشن دو عنوانی بی نظیر است. یک بازی شاهکار در تمامی زمینه ها. شاید بهتر است بگویم این بازی فراتر از یک بازی ویدیویی به شمار می آید. همانطور که خیلی ها می گویند، رد دد را نباید بازی کرد، رد دد را باید زندگی کرد…
پر بحثترینها
- رسمی: مایکروسافت Tango Gameworks ،Arkane Austin و دو استودیوی دیگر را تعطیل کرد
- منبع داخلی: Xbox کاملاً چند پلتفرمی خواهد شد و رویکردی شبیه به استیم را پیش خواهد گرفت
- استیم درخواستهای ریفاند بازی Helldivers 2 را قبول میکند
- سونی از موضع خود نسبت به الزام حساب PSN برای بازی Helldivers 2 عقب نشینی کرد
- سونی فروش Helldivers 2 را در کشورهای پشتیبانی نشده PSN متوقف کرد
- Helldivers 2 رکورد تعداد نقدهای منفی استیم را در میان بازیهای پولی شکست
- سیستم مورد نیاز Hellblade 2 مشخص شد
- مدیرعامل Helldivers 2 از لزوم داشتن حساب کاربری PSN ابراز تاسف کرد
- ۴۹ درصد بریتانیاییها تمایلی به خرید GTA 6 ندارند
- نقد و بررسی بازی Stellar Blade؛ فرشتهها شاید بگریند
نظرات