تفسیر وقایع پایانی The Last of Us Part II؛ ناامید کننده یا شاهکار؟
“دردی که از سینهات خارج نمیشود، افکاری که رهایت نمیسازند”؛ با خود زمزمه میکنی: آیا میتوانستم نجاتش دهم؟ آیا اگر در آن لحظه کنارش میبودم، الان شرایط جور بهتری رقم میخورد؟
در میان افسوس و پشیمانی خودت را گم میکنی. چه راهحلی برایت باقی مانده؟ آیا گرفتن انتقام، میتواند قلب زخم دیدهی تو را اندکی مرهم بخشد؟ یا این عطش تو را هم به هیولایی هولناک مبدل خواهد ساخت؟ آیا در گرفتن عدالت مدنظر خودت، آتش انتقام را در قلب فردی دیگر برنخواهی فروخت؟ بین دو راهی سختی قرار داری و در هر تصمیمی که بگیری، برگشتی برایت وجود نخواهد داشت.
حالا خودت، تک و تنها، ماندهای با “دردی که از سینهات خارج نمیشود، افکاری که رهایت نمیسازند و انتقام، مرهمی که زخمهایت را بهبود نخواهد داد …”
بازیبازانی که The Last of Us Part II را به اتمام رساندهاند، در سرانجام داستان بازی، به دو دسته تقسیم میشوند؛ عدهای عقیده دارند که بازی پایانی بسیار بیمنطق و به دور از چیزی که از کرکترهای خاکستری و تا حدی هم سیاه بازی انتظار میرفت رقم زده، و عدهی دیگری هم هستند که معتقدند بازی پایانی بسیار منطقی و خاص و عالی دارد.
امروز قرار است به هر دوی این دیدگاهها بپردازیم و همچنین بگوییم کدام دیدگاه میتواند صحیحتر و درستتر باشد. لازم به ذکر است که سعی شده تا حد امکان از طرفداری تعصبانه و کورکورانه در این نوشتار دوری شود و دوستانه از شما خواهش میکنم قبل از دادن نظر ارزشمندتان در بخش کامنت، مقاله را تا انتها بخوانید.
شایان ذکر است که این مقاله حاوی اسپویل خواهد بود و اگر تاکنون موفق به تجربهی بازی The Last of Us Part II نشدهاید، همین حالا صفحه را ببندید.
خب ابتدای بحث را با دیدگاه کسانی شروع میکنم که میگویند لست ۲ پایانی ضعیف و ناامید کننده دارد و ایرادات وارده آنها بر بازی را به صورت خلاصه مینویسم و در بخش بعدی بررسی خواهیم کرد که آیا جوابی برای این ایرادات وجود دارد یا خیر؟ و یا اصلا اینها ایراداتی منطقی و به جا هستند یا نه؟
با ما در ادامهی مطلب همراه باشید.
خب همهی ایرادات از آن جایی شروع میشوند که وقتی Abby همراه Lev از جزیرهی اسکارها برگشت و با مرگ چندتا از عزیزترین دوستانش یعنی Owen و سگشان Alice و همچنین Mel مواجه شد و یکی از سختترین لحظات خود را سپری میکرد، عصبانی و تشنهی انتقام، رفت به سینما، سراغ الی، تا تقاص فرصتی که قبلا به الی داده بود و گذاشته بود الی زنده بماند، ولی در عمل دیدیم که این بخشش چه نتیجهای در پی داشت را از او بگیرد.
وقتی ابی به سالن تئاتر رسید، بعد از کلی کشمکش و دعوا، دیدیم که ابی نه الی را کشت و نه دینا را (در واقع اشتباهی که قبلا انجام داده بود یعنی گذشتن از جان الی را دوباره انجام داد و البته دیدیم که الی هم باز دوباره به سراغش رفت).
ایراد دوم مربوط به زمانی میشود که الی خانه و زندگی و زن و بچه و خلاصه همه چیز خودش را رها میکند و میرود تا انتقام ابی را بگیرد و خود را از کابوسهای شبانهاش رها سازد. ولی وقتی به ابی میرسد و تا دقیقهی نود انتقام گرفتن هم پیش میرود، او که حالا دو انگشت خودش را هم از دست داده، از تصمیم خودش منصرف میشود.
خب دیدگاه دستهی دوم طرفداران لست را شروع میکنم و از شما میخواهم به دو مورد توجه ویژه داشته باشید: اولین و مهمترین مورد همین گروه Rattlers هستند که آخر بازی آمدند و ابی و لو را گروگان گرفتند، گرچه وقایع انتهایی بازی خیلی سریع سپری میشوند، ولی این گروه تاثیر بسیار زیادی در پایانی که در لست ۲ رقم خورد ایفا میکنند. مورد دوم هم که قطعا خودتان میدانید، همراه شدن ابی با شخصیت لو است و البته حوادثی که در پی این همراهی پدید میآیند.
فقط این را به شما بگویم که اگر دو مورد بالا در طول اتفاقات بازی رخ نمیدادند، قطعا یا ابی، الی را کشته بود (البته با احتمال رخداد کمتر نسبت به پیشامد بعدی) یا الی انتقام کامل خودش را از الی میگرفت. خب برویم سراغ اصل مطلب و اینکه بر چه مبنایی بنده این احتمالات را بیان کردم …
خب اول از همه برای این که چرا در تئاتر، ابی، الی و دینا را نکشت، سه دلیل خدمت شما عرض میکنم:
دلیل اول اینکه میدانیم ابی ذاتا انسان خوش قلبی است، کما اینکه در فلشبکها، حتی ابراز کرد که اگر میتوانست با فداکردن خود، بشریت را نجات دهد و واکسنی تولید کند، قطعا این کار را میکرد و خب در طی ۴ سالی که در عذاب و نفرت مرگ و انتقام گرفتن پدرش غرق شده بود، کمکم شخصیتش تغییر پیدا کرد و خاکستریتر شد، ولی همچنان شعلههایی از آن مهر پیشین در او پیدا بود.
او در طول بازی هم هیچ کس دیگری را به شکل جوئل نه کشته بود و نه شکنجه داده بود و البته همین یکبار هم، با وجود نفرت شدیدی که نسبت به جوئل داشت، باز دچار عذاب وجدان شدیدی شده بود و کمکی که به یارا و لو میکرد در ادامهی بازی، یک جورهایی تلاشی بود برای جبران همین زیادهرویای که در گرفتن انتقام از جوئل در پیش گرفته بود؛ به همین دلیل میشد حدس زد که ابی دوباره همان کار و روش قبلی را در پیش نگیرد، ولی باز برای شما بیشتر استدلال میآورم.
وقتی در مرحلهی سیاتل سوم ابی، Yara به همراه ابی به جزیرهی اسکارها رفتند تا Lev را که در جستوجوی مادرش بود بیابند، اتفاقات درونی مهمی برای ابی رخداد که البته بازی با هنرمندی و با اشارات بسیار ریز و هوشمندانه آنها را در طول این مرحله بیان مینمود که خود فهم آنها را سختتر میکند؛ ببینید ابی در آن جزیره، نتیجهی نهایی و بسیار خونین و کثیف چرخهی خون و خونریزی و انتقام را با پوست و استخوان درک میکند. میبیند که اگر انتقام گرفتن در جایی متوقف نشود، چه سرانجام شومی در انتظار خواهد بود. میبیند که ما اگر قدرت بخشش نداشته باشیم (مثلا میشود به ماجرای نبخشیدن لو توسط مادرش اشاره کرد) خودمان هم گرفتار و مصیبتزده خواهیم شد و … . خب این را بگذارید در کنار ابی که میدانیم خودش هم ذاتا خوش قلب است و اگر حتی انتقام عزیزترین شخص زندگیاش یعنی پدرش را هم بگیرد، باز ممکن است به دلیل زیادهروی بیش از اندازه عذاب وجدان به سراغش بیاید. از همچین کسی انتظار بخشش برای کسی که خود او هم با غم از دست دادن پدر دست و پنجه نرم میکند، چندان دور از ذهن نیست.
و البته مورد سوم هم که دیگر مشخصتر از بقیه هست، حضور Lev که به گفتهی خود ابی، خانوادهی جدید ابی محسوب میشود، در تمام این ماجراهاست. Lev برای ابی به قدری مهم شده و از او تاثیر پذیرفته که بخواهد بخاطر او هم که شده دیگر دست از کشتار بیمورد و خونریزی و انتقام بردارد. کما این که وقتی خواهر Lev یعنی یارا توسط ولفها و دوستان ابی کشته شدند، لو نیامد انتقام خواهرش را از ابی بگید، حالا ولی ابی بیاید و انتقام کشته شدن دوستانش را از دینای از همه جا بیخبر بگیرد؟؟؟ جور در نمیآید.
برویم سراغ بحث و مسئلهی اصلی خود. از وقایع آغازین بازی شروع میکنیم. در ابتدای بازی، وقتی الی وارد آن خانهی کوهستانی مشکوک شد و از زیرزمین صدای فریاد و نالههای جوئل را میشنید، وقتی با ترس و واهمه درب را گشود و دید که یک نفر دارد وحشیانه، جوئل بیدفاع و به زمین افتاده را شکنجه میدهد، چه تصوری برایش به وجود آمد؟ قطعا ابی را یک هیولای ترسناک و قسی القلب دید که هیچ بویی از انسانیت نبرده، حتی باتوجه به استانداردهای این دنیای آخرالزمانی و وحشی. تصویری که الی در سفرنامهی خود از ابی رسم میکند، بر روی این سخن صحه میگذارد.
خب حالا بیایید به سراغ بخش انتهایی بازی برویم. به شما گفتم که گروه تروریستی Rattlers نقش مهمی در داستان بازی دارند. وقتی الی در انتهای بازی، به آن جزیرهی متروکه میرود تا ابی را پیدا کند، او را در حالی مییابد که دست بسته، به میله آویخته شده و چشم انتظار مرگ خود است. از آن بدن قوی و پر زور، جز تنی ضعیف چیزی باقی نمانده. بعد از اینکه الی دستان ابی را باز میکند، اولین چیزی که ابی به انجامش میپردازد، باز کردن دستان لو است؛ گویی بالاخره هیولای در ذهن الی، بویی از مهر و محبت برده و او هم عزیزانی دارد.
مواردی که در بالا خدمتتان عرض کردم را گوشهی ذهنتان بگذارید، و به این مورد دقت کنید: میتوان گفت الی بیشتر از آنکه به دنبال گرفتن انتقام جوئل از ابی باشد، به دنبال انتقام دزدیده شدن “یک فرصت” از خودش است، فرصتی برای آشتی با جوئل، فرصتی برای راست و ریس کردن روابط بین خودش و او. احتمالا الی در درون خود، افسوس میخورد که چرا جوئل را زودتر از اینها نبخشیده بود؟ شاید درک کند که گاهی برای بخشیدن، دیر میشود و دیگر فرصتی باقی نخواهد ماند. همچنین شاید فهمیده باشد که این نبخشیدنها، نهایتا به مرگ کسانی منتهی میشوند که هیچ نقش و دخالتی در اصل موضوع نداشتهاند (بچهی بیگناه Mel، و همچنین جسی، نامزد دینا). خب در نظر همچین کسی، احتمالا “بخشش” و “بخشیدن” جایگاه والاتری پیدا خواهند کرد.
جریانات بازی را دوباره به یاد بیاورید. الی مسیر انتقام خود را بدون هیچگونه درنگی در پیش گرفته بود. تنها چیزی که برایش اهمیت داشت، سیراب کردن عطش انتقام برای مرگ جوئل بود، نتیجهی اعمالش هم برایش هیچ اهمیتی نداشت تا …؟ تا اینکه ناخواسته باعث مرگ یک نوزاد متولد نشده، در شکم Mel یکی از اعضای گروه ابی شد. این حادثه یکی از مهمترین اتفاقات کل طول داستان بازی است. تا قبل از این، الی فقط کسانی را کشته بود که یا در مرگ جوئل نقش داشتند، یا اینکه مثل گروه Scars بودند و الی قصد دفاع از خود را در مقابل آنها داشته بود. منتها پس از مرگ این بچهی بیگناه، جریان به کلی تغییر میکند. الی با چشم خود میبینید که چرخهی بیپایان انتقام و خون و خونریزی، چگونه میتواند به مرگ افراد بیگناه منتهی شود. Mel آخرین فرد گروه ابی یا WLF است که الی دست به قتل آن میزند.
جدای از موارد بالا، میتوان گفتن الی با نکشتن ابی، یک جورهایی اول از همه جان خودش را نجات داد و خودش را از نابودی کامل رها ساخت.
اولا اینکه، الی بعد از گرفتن انتقام از ابی، در مقابل لو دو راهکار بیشتر نداشت: یا باید لو را هم میکشت (که خیلی خیلی به دور از منطق است) و یا اینکه لو را به امان خدا رها میساخت. خب اگر لو را رها میکرد، آیا دیگر میتوانست حتی فکر زندگی دوبارهی آرام با دینا به سرش بزند؟ هرآن ممکن بود لو به سراغ آنها بیاید تا انتقام ابی، که تنها دوست و خانوادهی باقی مانده برای لو بوده است را از الی بگیرد.
در انتهای بازی، وقتی که الی در حال گرفتن جان ابی است، تصویری از جوئل در ذهن او تداعی میشود که این تصویر نهایتا به منصرف شدن الی از گرفتن انتقام، منجر میشود. ماجرا چیست؟
در انتهای بازی متوجه میشویم که این فلشبک در واقع به یکی از آخرین گفتوگوهای رد و بدل شده بین جوئل و الی اختصاص دارد، گفتوگویی که در آن الی و جوئل تا حدودی اختلافات بین خودشان را، بعد از دو سال دوری برطرف میکنند.
با وجود این که جوئل در انتهای نسخهی اول به الی دروغ گفته بود، و برای نجات جان الی، همهی اعضای گروه فایرفلای را از لب تیغ گذرانده بود و مهمتر از همه شانس نجات بشر و معنادار شدن زندگی را از الی گرفته بود، الی در این گفتوگو ابراز میکند که “مطمئن نیست در آینده بتواند جوئل را کاملا ببخشد، ولی خب دوست دارد که تلاش کند” و در واقع روابط بین خودش و جوئل دوباره بهبود پیدا کند.
هنگامی که الی، در حال گرفتن جان ابی است، مجددا یاد این لحظه و این مکالمه میافتد. اینکه الی، یکبار اشتباه بزرگی را بخشیده بود، اشتباه جوئل در قبال الی برای سلب فرصت ساخت واکسن برای بشریت و معنادار ساختن زندگی الی، اشتباهی که بخشش آن برای الی، امری غیر ممکن به نظر میآمد.
الی شاید با خود فکر کند، آیا دوباره میتواند یک اشتباه بسیار بزرگ دیگر را ببخشد؟ آیا میتواند دوباره سعی کند همهی اتفاقات را به کلی پشت سر خود بگذارد و به یک زندگی آرام و به دور از دغدغه روی آورد؟ البته این کار را نه به خاطر ابی، بلکه به خاطر خودش انجام دهد، به خاطر دینا و عشقش به او انجام دهد، دینایی که از خیلی چیزها به خاطر الی گذشت. آیا میتواند به این زندگی روی آورد، چیزی که خود جوئل برای الی آرزو داشت؟
آیا اگر الی جان ابی را میگرفت، و بعدها هم لو میآمد و این دفعه انتقام مرگ ابی را از الی میگرفت، فداکاری جوئل برای نجات الی، پوچ نمیشد؟ آیا این چیزی است که جوئل دوست دارد الی انجام دهد؟ یا او برای الی، یک زندگی آرام و بیدغدغه میخواهد؟
شاید هم الی با دیدن ابی از خود میپرسد، اگر سرانجام انتقام گرفتن برای من هم به همین شکل رقم بخورد، چه؟ اگر همهی دوستان و عزیزانم را برای گرفتن انتقام از دست بدهم (کما اینکه از دست هم دادند، هم الی و هم ابی) و در آخر مثل ابی، بدون کمک در جایی گرفتار شوم، آیا این اتفاقی است که گذشته را جبران خواهد کرد؟
تصمیم سختی است. بعد از کلی کشمکش و زد و خورد، الی دستان خود را بر گلوی ابی نگه داشته تا کار را تمام کند. هنگامی که ابی دارد برای آخرین نفسهای خود دست و پا میزند، از حالت چهرهی الی میتوان درماندگی وی را دریافت. او که گویی ناامید شده، از این که جان کندن ابی، برایش آنگونه که فکرش را میکرد، رضایتبخش و آرامش دهنده نیست، دلسرد میشود. به یاد همهی چیزهایی میافتد که ممکن است بعد از این تصمیم برایش اتفاق بیفتند …
الی نهایتا ابی را رها میکند، ولی نه به خاطر خود ابی، بلکه به خاطر خودش. به خاطر این که، دیگر نمیتواند شاهد مرگ فرد بیگناه دیگری باشد (لو و دینا برای مثال). نمیتواند تمام باقی عمرش را با ترس و لرز این که شاید یک نفر در کمینش نشسته باشد، بگذراند. الی که تازه از گذشته و خاندان لو هم خبر ندارد، شاید هم به این فکر کند که خود لو هم دوستانی دارد و شاید فکر کند که اگر یک روزی لو با کمک دوستانش برای گرفتن انتقام رهسپار شوند، چه سرنوشت شوم و غمانگیزی میتواند برای جکسون و مردم آن و بالاخص دینا رقم بخورد؟ اگر دینا در این بین کشته شود، جی جی پسر دینا باید تمام اتفاقاتی را از سر بگذراند که یک روزی الی با آنها دست و پنجه نرم میکرده. آیا الی همچین چیزی را برای جی جی که پسر دوتا از عزیزترین دوستانش است قبول میکند؟
خب دوستان بنده با توجه به استدلالهایی که در بالا نوشتم، نه تنها نتیجهگیری میکنم پایان لست ۲ ضعیف نیست، بلکه آن را یک شاهکار هوشمندانه هم در نظر میگیرم، پایانی که برای فهم کامل آن، باید درک کاملی از بخشها و اتفاقات قبلی داستانی بازی داشته باشید. پایانی که توضیح و تفسیر آن، یک جواب واحد ندارد و باید اتفاقات خیلی خیلی زیادی را کنار هم قرار داد تا به تصویر کامل آن دست یافت.
حالا ولی آیا حرفها و استدلالهای بالا، بدان معنا هستند که دیگر بدون شک لست ۲ از نظر داستانی بازی بیایرادی است؟ خیر؛ بنده همچین نظری ندارم، بیشتر از همه هم با این دو مورد در لست ۲ مشکل دارم: یکی اعتماد بیجا و خیلی سریع جوئل و تامی در ابتدای داستان به ابی و دیگری هم زنده ماندن تامی بعد از اصابت گلوله، با آن فاصلهی نزدیک به سرش.
برای دو مورد بالا نمیتوانم چندان دلیلی منطقی پیدا کنم و این را هم گفتم که بدانید به دنبال طرفداری کورکورانه و نابهجا نیستم، منتها باید حقایق را بازگو کرد و بنده برای بررسی پایان بازی لست ۲ تا جایی که امکانش برایم وجود داشته تحقیق و بررسی کردهام و البته بازی را هم چندین بار با دقت به اتمام رساندهام تا به موارد بالا دست یابم. امیدوارم که این مقاله مورد رضایت شما عزیزان واقع شده باشد.
خوشحال میشوم اگر نظرات ارزشمند خودتان را در خصوص مقالهی امروز با من و دیگر کاربران عزیز گیمفا به اشتراک بگذارید و نظر کلی خودتان را در خصوص استدلالهای نوشته شده در این مقاله بازگو نمایید.
پر بحثترینها
- بازی Stellar Blade به دلیل طراحی شخصیت Eve نقدهای منفی دریافت کرده است
- نقدها و نمرات بازی Stellar Blade منتشر شدند
- شایعه: احتمال عرضه Helldivers 2 روی Xbox Series X|S وجود دارد
- Stellar Blade از لحاظ فنی کم نقص و عالی اجرا میشود
- دنیاهای آخرالزمانی که اگر در واقعیت رخ بدهند بقاء در آنها دشوار خواهد بود (قسمت اول)
- رتبهبندی شخصیتهای اصلی سری GTA
- شایعه: Gears 6 در مراسم امسال Xbox معرفی میشود
- انتقاد EA از ممنوعیت فروش Dead Space در ژاپن اما صدور اجازه انتشار به Stellar Blade
- آیا Final Fantasy 7 Rebirth فروش کمی داشته است؟ تحلیلگران پاسخ میدهند
- شایعه: سری Watch Dogs به پایان راه خود رسیده است
نظرات
با تشکر از دوست و همکار خوبم محمد عزیز:
دو the Last of Usاز نظر پرداخت شخصیت، روایت و داستان در سطح فوقالعادهای قرار داشتند. نسخهی دوم از لحاظ فنی یکی از کاملترین بازیهای تاریخ صنعت گیم به شمار میاد
اما. اما نکته اینجاست پایان بازی پایان ضعیفی بود که به دنیای بازی هم خیانت کرد
اول از همه آخر نسخه اول رو به یاد بیارین. Joel تموم اعضای fireflyرو برای نجات الی کشت(دقت کنین، کشت نه این که دلش بسوزه که Humanityخودشو از دست میده!) . بعد قبل از اینکه فرار کنه، رییس گروه Firefly رو هم کشت. کسی که سالها میشناختش و یجورایی دوست قدیمی اون بود. چرا اونو کشت؟ چون میدونست تا وقتی که زنده باشی احتمال اینکه دوباره بیان سراغ الی وجود داره. یعنی joel، فقط به خاطر احتمال خطر و سالم نگه داشتن الی، یه آدم که داشت التماس میکرد و بیدفاع بود رو کشت! کار منطقی رو هم کرد. اوج تاریکی و هنرنمایی داستان بازی همین بود. خبری از گل و بلبل نبود. آیا joel دیگه Humanityخودشو از دست داد؟ البته که نه. این یه دلیل مسخره است
۲- ابی در حالی که همه چیزو از دست داده، نه خونهای براش مونده، نه دوستی و نه همراهی، میره به سینما. با الی درگیر میشه و خب بعد یسری فعل و انفعال اونو نمیکشه! دوستان میگن به خاطر لو بود. میشه بهم بگین چجوری وقتی مغز Jesse رو پاشید بیرون و به تامی شلیک کرد به فکر لو نبود؟ بدیهیه این دلیل یه بهونه احمقانه است.
و مهمترین دلیل که به نظر من پایان داستان بسیار ضعیف و غیرمنطقی بود اینه. چیزی که خیلیا اصلا بهش توجه نمیکنن. ما بازی رو بازی کردیم، داستان رو از دید هر دو سمت دیدیم. ما دانای کل هستیم. ما میدونیم Joel یه آدم خاکستری بود. ما میدونیم abby آدم سنگدلی نیست. ما میدونیم الی چقدر بدبختی کشیده. ولی یه سوال ازتون دارم. آیا ابی و الی این دانش رو در مورد هم دارن؟ آیا الی میدونه abby در اصل چجور شخصیتی داره؟ میدونه چه مسیری رو طی کرده؟ ابی چطور؟ ابی در مورد الی چی میدونه؟ هیچی تقریبا. آره اگه این دو شخصیت اطلاعات کامل از هم داشتن میشد گفت بخشیدن همدیگه منطقیه. ولی خب با توجه به شرایط فعلی کاملا احمقانه بود
نکته بعدی. خودتون رو در نظر بگیرین. اگه جای الی بودیم و ارزشمندترین آدم زندگیتون رو جلوتون تیکه پاره میکردن، با یه دلیل مسخره مثل اینکه بخشش بهتره یا Humanity رو از دست میدین اونو میبخشیدین؟ قطعا نه!
نکنه آخر در جواب افرادی که میگن الی اگه ابی رو میکشت انسانیتش رو از دست میداد و در چنگال تاریکی گرفتار میشد. میشه بهم بگین وقتی دسته دسته آدم رو سلاخی میکرد اون موقع مشکلی نداشت؟ وقتی برای پیدا کردن جای ابی اون دختره رو شکنجه کرد اونجا موردی نداشت؟
سلام مصطفی جان
خیلی ممنون از کامنت و نظرت
اول از همه خدمتت عرض کنم نه یه فرق بسیار بزرگ بین جسی و دینا وجود داره و اونم اینه که دینا حامله بود! اگه دینا حامله نبود احتمالا خیلی زیاد دینا رو هم ابی کشته بود و لو هم جلوشو نمیگرفت. دومین فرق هم این بود که به قول اترئوس توی پایان گاد او وار،
Dina was beaten, not a threat!
ولی جسی رو اگه ابی با تیر نمیزد، گلوله به خودش شلیک شده بود.
این بحث اول.
دومین مطلب این که بنده اساسا موافق نیستم که الی، ابی رو بخشیده باشه اصلا
همونجور که در مقاله هم گفتم، الی در واقع خودش رو بخشید و با خودش کنار اومد و نخواست چرخهی قتل و انتقام بیشتر از این ها ادامه پیدا کنه و به مرگ افراد بی گناه دیگهای مثل دینا و لو و جی جی و ماریا و غیره منتهی بشه که البته کاملا هم نگرش منطقی و حساب شدهای و اصلا هم ربطی به شناخت داشتن یا نداشتن از لو و ابی نداره
راجع این که ابتدای بازی الی خیلی رویکرد خشنتری داشت هم گفتم که الی راحت میکشت و میکشت تا به Mel رسید و باعث کشته شدن نوزاد بی گناه متولد نشدهی اون شد. اون اتفاق تلنگری بسیار مهم رو برای الی رقم زد.
امیدوارم به حد کافی جواب داده باشم
محمد میشه یه سوال ازت بپرسم
الی قبل از اینکه بره بیفته اینقدر دردسر پیش بیاد به این فکر بیوفته که چرخه انتقام رو ادامه نده؟
بعد در مورد اون مورد دانای کل بودن ما جواب ندادی
اون مهمترین نکته من بود
خب مصطفی جان گفتم که الی تا قبل از گروه رتلرز، تصورش از ابی یک هیولای خونخوار بود
و وقتی رفت اونجا و بدن نحیفشو دید
و وقتی دید اولین کاری که بعد از نجات یافتنش میکنه، باز کردن دسته لوه
وقتی دید ابی اصرار داره که صرفا بره رد کارش و دنبال دعوا نبود با الی
وقتی الی داشت ابی رو خفه میکرد و باز دید حالش خوب نشده و احساس خوب بهش دست نمیده (از حالت چهرش میشه فهمید اینو که یک عکس هم بهش اختصاص دادم)
همهی اینا باعث شدن در اون لحظه تصمیم بگیره این کارو نکنه
واسه اون دانای کل هم فک نکنم تو مقالم چیزی گفته باشم که اصلا همچین چیزی رو گفته باشه
و اتفافا گفتم که الی شاید با خودش فک کنه که لو کس و کار و دوستانی داره که بعدا میان کمکش میکنن برا انتقام گرفت و جکسون در خطر ممکنه بیفته و …
محمد جان خسته نباشی
عجب مقالهی خفن و پرو پیمونی
ایول
کاملا باهات موافقم
ریزبینانه و با استدلال تحلیلتو جلو بردی
نتیجهگیریت چه منفی بود چه مثبت ، مسیری که انتخاب کردی عالی بود
از این دست مقالات درست حسابی بیشتر کار کن
بازم خسته نباشی
کاملا با شما موافقم، اینکه آقای زاهدی گفتن چرا زودتر به بخشش فکر نکرد ellie, خیلی واضح بود بنظرم نیازی به توضیح هم نداشت با احترام به آقای زاهدی ولی احساس میکنم شما بجای درگیر شدن تو عمق داستان بازی و درک حال و تفکرات شخصیت های بازی بیشتر دنبال حفره داستانی بودید، چون برداشت من از تصمیم ellie برای بخشیدن abby این بود که تو اون لحظه به خودش یادآوری کرد که مشکل abby نبوده، مشکل این بوده خودش رو مقصر میدونسته بخاطر اون شبی که با Joel دعواش میشه ، نمیتونست خودش رو ببخشه ولی اتفاقاتی که افتاده بود قبل این صحنه (مثل بخشیده شدن توسط abby تو chapter قبل، دیدن وضعیت lev و abby تو همون chapter که یاد آور خودش و Joel بود) باعث میشن بتونه خودش رو ببخشه. دلیل بخشیدن ellie از طرف abby هم خیلی واضح بود، کسی که میخواست انتقام بگیره ازش (joel) رو گرفته بود قبلا و نمیخواست این حرکت ادامه دار بشه چون خودش یه زندگی جدید رو با lev شروع کرده بود و سعی کرد چرخه ی انتقام رو پایان بده.
دوست عزیز واقعا هم مقاله تون عالی و کامل بود و هم پاسخ گویی تون به سوال کاربرا واقعا حرفه ای هستش
اقای زاهدی منم از شما سوال دارم
مگه الی ندید که ابی به حرف لو میکنه؟ مگه اون اخر ندید برای جونش همه کار میکنه؟ ابی و لو رو دیدید یاد الی و جوئل افتادید درسته؟ چرا الی همون زخمی رو در روح و روان یکی ایجاد کنه وقتی میدونه چه درد وحشتناکی داره؟
الی در مسیری که طی کرد تا برسه به اون موقعیتی که میخواد و در اون راه خیلی هارو کشت از جمله دوستان ابی. ابی بعد از اینکه فهمید الی باهاشون چیکار کرده خواست انتقام بگیره و داشت دینارو میکشت تا اینکه لو بهش گفت ولش کن و اون اینکارو کرد. اینجا دوتا اتفاق میفته یک اینکه الی داره تمام عزیزان و همه کساش رو از دست میده و دو اینکه به رابطه خوب لو و ابی پی میبره. اونجا بود که داشت قشنگ نتیجه کارهاش رو میدید. اونجا بود که قشنگ میدید نتیجه اعمالش داشت چی میشد.
جوئل پدر ابی رو کشت و بعد ها ابی برای انتقام پدرش جوئل رو کشت اینجاست که الی خون جلوی چشماش رو میگیره
الی دوستان ابی مثل و مل و بچش و…. رو میکشه و ابی خون میاد جلوی چشماش و میخواد دینارو بکشه تا اینکه لو میاد. اینجاها بود که الی قشنگ داشت متوجهش میشد
حالا الی بازم راحت نمیگیره و مرگ جوئل رو به یاد داره. تامی میاد و میگه ابی کجاست و الی هم که اروم نگرفته میره دنبال ابی
خب میرسیم به اخر بازی که الی ابی رو پیدا میکنه اونو پایین میاره و ابی میره سمت لو چون لو براش از همه چیز مهم تره. الی فعلا کاری نداره و میبنیه که ابی داره برای لو همه کار میکنه. ولی یهو دوباره اون تصویر هولناک از جوئل به یادش میاد و به ابی میگه میخوام مبارزه کنی ولی ابی اینکارو نمیکنه
الی چاقو رو میگیره زیر گلوی لو و ابی قبول میکنه
الی میبینه که جون لو چقدر میتونه برای ابی ارزشمند باشه طوری که حاضره خودشو در هر شرایطی قرار بده
بعد یه مبارزه سخت الی در حال کشتن ابیه تا اینکه ولش میکنه!!!! الی نمیتونست لو رو بکشه و میدوسنت که اگه ابی رو میکشت اینجا نوبت لو میشد که چرخه انتقام رو ادامه بده
حالا اینو از کجا فهمید؟ توی اون مسیر همه اینارو دیده بود. همشون رو
به جز این میخوام بگم که الی یکی مثل خودش و جوئل رو دید
جوئل برای داشتن الی هرکار کرد و ازش محافظت کرد
کاری که ابی برای لو میکرد
اینجاست که میرسیم به حرفی که اون بالا گفتم
چرا الی باید یه درد و زخم بزرگ رو در روح و روان یکی ایجاد کنه وقتی میدونه که چه نتیجه ها و چه درد هایی داره؟؟؟
یه سوال دارم ، تو دنیای تلو بکش تا کشته نشی قانون اصلیه
برای اینکه امنیت رو تضمین کنی باید بکشی
حالا یه سوال دارم ابی و لوی که هیچ کس و کاری ندارن رو بکشی خطر کم میشه یا ببخشی؟
پایان دادن به چرخهی انتقام اصلا فلسفه ی درستی نیست ، و اینکه الی ابدا راحت نمیکشت ، کافیه با دقت نگاه کنی تا ببینی الی چقدر از کشتن بیزاره
گل گفتی داداش
فرق اینجاست ، جوئل برای حفظ امنیت الی و خودش کشت! ، الی برای حفظ امنیت خودش و دینا و بچش نکشت!
اگر بخوام خیلی کوتاه بگم جول خطر انتقام گرفتن ازشو به خاطر قتل عام فایرفلای قبول کرد ولی الی دیگ از چرخه انتقام خسته و نابود شده بود و این خطرو قبول نکرد
شاید بگین چرا همون اول جواب منفی به تامی نداد ؟
اون زمان هنوز فک میکرد که با کشتن ابی اروم میشه ولی تو لحضه های پایانی فهمید با کشتن اون اروم ک نمیشه هیچ بازم چرخه انتقامو ادامه میده !
بازی از لحاظ گیم پلی و موزیک و گرافیک عالی ولی از لحاظ داستانی متوسط بود.کاش کاش کاش شخصیت اصلی مثل نسخه اول جوئل بود و کنار نمیذاشتنش تا شاهد یه سه گانه از جوئل باشیم.من بارها گفتم از این که شخصیت اصلی یک بازی مونث باشه مشکلی ندارم به شرطی که فقط از ابتدا شخصیت مونث باشه مثله سری horizon یا tomb raider یا… ولی بازی هایی که شخصیت مذکر رو تبدیل به مونث میکنن مثل last of us part 2 یا gears5 رو به شدت هیت میکنم.
فقط و فقط امیدوارم ناتی داگ از موضوع فمنیسم و همج…نسگرایی فاصله بگیره و دیگه توی نسخه بعدی انچارتد یا لست برگرده به روال گذشته چون با uncharted last legacy و last of us part 2 نشون دادن قید شخصیت اصلی مرد داخل بازی هاشون رو زدن
سلام ویتو جان
به شخصه حالا زیاد با این ویژگی تو بازیهای خطی مشکلی ندارم
تو اسسینز کرید اصلا جالب کار نشده بود دو جنسیته بودن بازی
اصلا اصلا جالب نبود و باعث شده بود روابط عاشقانهی بازی خیلی خیلی سطحی و پوچ و افتضاح بشن …
البته متأسفانه این مورد رو بیشتر از این نمیتونم باز و تحلیل کنم و بحث مفصلی را طلب میکنه
سلام بر نویسنده توانا و کاربلد سایت آقای محمد کرامت فر عزیز.
کاملا درست می فرمایید بحث جن..سیت درون بازی ها یه مقاله کاملا جدا می طلبه که امیدوارم در آینده شاهدش باشیم هرچند وجود یک سری از ممیزی ها از وجود این مقاله به طور کامل و مفصل جلوگیری می کنن کلا این موضوع چیزی سلیقه ای خودم به شخصه ترسناک ترین سکانس بازی های دوران عمرم پایان انچارتد ۴ و دیدن و اشاره به دختر نیتن دریک بود طوری که با خودم گفتم نکنه انچارتد ۵ از دید دخترش باشه شما اینجور در نظر بگیرین که شخصیت کریتوس بعد دو گانه نورس کنار گذاشته بشه و یک شخصیت مونث جایگزینش بشه مشکل نوع جنسیت نیست مشکل تعویض شخصیت محبوب و مورد علاقه که واسه شخصه من جوئل بود هست
نظر شخصی: باید به پلیر این انتخاب رو میدادن که آخر بازی چیکار کنیم با ابی.
در ضمن به نظرم این برداشتتون اشتباهه:
“نمیتواند تمام باقی عمرش را با ترس و لرز این که شاید یک نفر در کمینش نشسته باشد، بگذراند…”
الی کلی آدم کشت تا به ابی برسه، یعنی نگران عزیزان اونایی که تو راه کشته نیست؟
۱_اونا دار و دسته هایی بودن که سابقه بدی داشتن
۲_داستان بازی در مورد الی و ابی در دنیای اخرالزمانیه و الی هیچکاری به اون دار و دسته ها نداشت و فقط به دنبال ابی بود. به قول اقای کرامت فر داشت از خودش محافظت میکرد
۳_شما انتظار رزیدنت اویل داشتی و میخواستی موانعت در بازی فقط چندتا موجود وحشتناک باشه؟ مگه ناتی داگ روی این موجودات و نوع شیوع و کار کیه و اینا تمرکز کرده بود؟
گلم اشتباه متوجه شدی، منظورم اینه که بقیه هم کسایی رو دارن که بیان انتقام بگیرن، فقط ابی و لو نیستن.
حاجی مگه ابی کی بود؟
دختر یکی از شخصیت های فرعی بازی
هر کدوم از کسایی که کشتیم میتونن یه ابی تحویل بدن ، و اینکه جوئل هم داشت از الی محافظت میکرد ، نمیکرد؟
حتی ابی هم قضیه رو میدونست که برای محافظت از الی همه ی اینکار هارو کرد و میدونست پدرش میخواد اون بچه رو بکشه!
پس مورد یک و دو اصلا دلیل خوبی نیست ، بنظرم کشتن ابی و لو امنیت رو بیشتر تضمین میکرد ، ولی انسانیت الی اجازه ی خراب کردن زندگی یه بچه رو نمیداد
سید توی بازی بالاخره باید یه موانعی باشه یا نه؟ مثل این میمونه بگی (اسپویل مولایی رددد)
.
.
.
اخر rdr2 ما میریم مایکا رو بکشیم ولی چندین شخص وجود دارن که جلومونو میگیرن ولی مگه اونا خودشون خانواده و اشنا ندارن که بعدا بیا حساب جان رو برسن؟
این رزیدنت اویل نیست که فقط با موجودات بجنگیم و دنبال این باشیم چجوری شیوع پیدا کرد و….. اینا از قبل تعریف شده اس .ما اینجا شاهد یه دنیای اخرالزمانی هستیم که ناتی داگ اومده داستان و ماجرا و زندگی چندتا از شخصیت های اون دنیارو روایت کرده
ببین مشکل اینجاست ، تو رددد فامیل یکی از ان پی سی ها نمیاد انتقام بگیره ، تو رزیدنت همینطور ، تو مس افکت و بقیه هم همینطور
ولی بیس تلو دو همینه و اگر قرار به چرخه ی انتقام باشه ، شروع شده چرخه!
واقعا این مطلب معلومه کلی وقت پاش ریخته شده
به نظرم داستان آخرش باید مثل گاد ۳ بود ولی نشد اما چیزی ازش کم نمیشه این یک مستر پیسه
دست شما درد نکنه دوست عزیز
خواهش
آقای کرامت فر چرا این همه مولتی اکانت زیاد شده تو گیمفا نمیتونید این ها رو بن کنید همش دارن توهین میکنند به بقیه
سلام گیمر جان
ما بخش پیام خصوصی رو در گیمفا موقتا بستیم به خاطر همین مسئله
ایشالا بازم پیگیریهای بیشتری صورت میگیره تا از این جور جریانات پیش نیاد
مرسی ازتون دوست عزیز
خیلی خیلی ممنون از شما خدا کنه برطرف بشه
فروشش هم به قدری بد بود که دیگه سونی تا ۲۵ دلار گذاشت لست ۲ رو بازم کسی نخرید مجبور شدن بیارن تو سرویسش😂😂
چند وقت دیگه هم خبر پورت پیسی بازی میاد و یک درصد رضایت نهایتا ۵۰ درصدی از کاربرای استیم میگیرد
امیر رضا بار دیگه از این جوک ها بگو بخندیم 😂 من خودم بازیو ۱۰ بار تموم کردم تو این ۱۰ باری که بازیو تموم کردم حس میکنم این بازی هنوز برام تازگی داره .
پس معلومه چرا ایکس باکس بازی های فرست پاتیشو روز عرضه میارو رو گیمپس 🤔
مایکروسافت به دنبال افزایش کاربران گیمپس هست برخلاف سونی که فقط دنبال فروش هست
ینی شما ببینین یه داستان چقدر میتونه شاهکار باشه
که هنوز که هنوزه دارن در موردش بحث میکنن!
حتی گیم آف ترونز هم دیگه بحثاش تموم شد!
هنوز لست ۲ ادامه داره و این نشون از شاهکار بودن این داستان داره!
دم ناتی داگ گرم
یعنی پایان داستان گات هم شاهکار بود؟
بسه
(اسپویل)
واقعا دستتون درد نکنه آقای کرامت فر بابت این تحلیل زیبا و دقیق
تو گیمفا مقاله های زیاد راجب پایان لست ۲ هست ولی استدلال های این مقاله به نظرم بهتره، پایان لست ۲ بظرم بنده بسیار عالی بود، نه سفید بود نه سیاه (خاکستری بود) البته که خودم کمی قبل تر اعتقاد داشتم ابی باید کشته میشد، ولی نکشتن ابی به شخصیت پردازی الی بیشتر میخورد
سلام امیر حسین جان
خیلی ممنونم از لطف و محبتت
بله کاملا موافقم
ابی میتونست کشته هم بشه ولی خب الان از الی شخصیت بهتری پدید اومد
از عزیزانی که با پایان د لست او آس ۲ مشکل دارن دوستانه خواهش میکنم که ۳ تا فیلم شاهکار زیر را با موضوع و محوریت انتقام تماشا کنند:
Sympathy For Mr. Vengeance
Old Boy
و
I Saw The Devil
بعد از تماشای این سه تا فیلم، وقایع پایانی بازی را خیلی خیلی بهتر درک و تحلیل خواهید کرد …
محمد آقا یه فرقی بین سینما و گیم هست !
نظر من اینکه اگر تو بازی گزینه انتخاب برای شخصیت الی وجود داشت و مثلا بخواهیم ۲ تا سوال اساسی در مورد بازی بپرسیم و یه نظر سنجی بزاریم نتیجه چی میشه
۱. خونه زندگیتون رو ول می کردید و برای انتقام گرفتن از ابی می رفتین ؟
۲. در آخر بازی ابی رو می کشتید ؟
جوابای خودم
۱.نه
۲.بله
البته که این بازی نظر کارگردان و بقیه عوامل بوده و مثل تمام چبزای دیگه محصول ذهن سازنده هاش هست. یا باید قبول کرده و بازی کنیم یا باید مثل خیلی از بازی های دیگه از کنارش رد شیم
ممنون آقای کرامت فر ؛ مقاله عالی و بی نقصی بود.👍👌 تصاویر داخل مقاله هم معلومه خودتون گرفتین. منم بیش از ۳۰۰-۲۰۰ تا عکس توی بازی گرفتم. لحظه به لحظش رو باید عکس گرفت این شاهکارو. چون دیگه شبیهش ممکنه هیچوقت ساخته نشه (مگر به دست خود ناتی داگ)
.
قطعا داستان بازی مثل بقیه بخش ها شاهکار و بی نظیر بود. کسایی که میگن داستان این بازی ضعیفه یا فقط سکانس پایانی بازی رو از تو یوتیوب دیدن ، یا درک درستی از داستان بازی نداشتن. اصلا دلیل اصلی موفقیت های بازی و پرافتخارترین بازی تاریخ شدنش همین داستان کلیشه شکنش بود.
سلام علیِ عزیز و گل
خیلی ممنون از لطف و محبتت
بله واقعا به نظرم لست او آس سه هم حتی شبیه لست دو نخواهد بود
دقیقا مثل همین که لست دو، شبیه یک نبود و متفاوت بودند کاملا
لست دو یکی از متفاوتترین آثار بین کل مدیا محسوب خواهد شد تا همیشه
سلام و احترام خدمت جناب آقای محمد کرامت فر . امیدوارم شب خوبی داشته باشید .
مقاله ی تقریباً تحلیلی حضرتعالی را به دقت خوانده و تمایل داشتم تا فرم نقادی حضرتعالی به داستان سرایی عنوان The Last of Us Part II کمی از فضای خودمانی و محاوره ای فاصله می گرفت و فرم یک نقد ادبی را به دست می آورد .
در فرم ادبی داستان سرایی واقع گرایانه ( Realistic ) ، شخصیت پردازی بر اساس دو نوع فلت یا ایستا و پویا تعریف می گردد . هیچ داستانی ( تأکید می کنم در جهان ادبیات داستانی واقع گرایانه ” هیچ ” داستانی ) را نمی توان یافت که شخصیت های ایشان از این دو حالت خارج باشند . پسندیده بود تا نویسنده ی محترم تحلیل فوق ، در ابتدا شخصیت پردازی دو شخصیت اصلی داستان فوق را از این منظر بررسی نماید .
پرنس میشکین ، بابا سبحان ، هملت ، مرگان و سایر شخصیت های خلق شده ی موفق و مشابه در جهان ادبیات داستانی همگی از فرم فوق تبعیت کامل داشته و در آینده برای خلق یک شخصیت ماندگار بایستی نویسنده ی یک داستان این فرم شخصیت پردازی را کامل رعایت نماید .
پیش داستان ، مقدمه و در نهایت میانه ی داستان همگی برای خلق یک پایان بندی بی نقص و حساب شده ، لازم ، ضروری و حیاتی هستند . پیش داستان ، یک از وظایف مقدمه و میانه ی داستان این است تا به مخاطب این مهم را بفهمانند که شخصیت های درون داستان ایستا هستند و یا فلت !
هرگز و هرگز و هرگز نویسنده نباید یک شخصیت فلت و یا پویا را که به وسیله ی پیش داستان ، مقدمه و میانه ی داستان خلق نموده را به طور کامل نادیده گرفته و به یک باره تیپ شخصیتی شکل گرفته را در پایان بندی عوض نماید ، که اگر چنین نمود قطعاً از جایگاه پایین تری در ادبیات داستانی برخوردار خواهد شد .
می پسندیدم تا حضرتعالی به داستان عنوان فوق ، صرفاً به چشم یک داستان ادبی نگاه می نمود و کمی از نگاه مابین یک بازی ویدیویی و داستان سرایی فاصله می گرفت تا بتواند داستان عنوان The Last of Us Part II را مشابه سایر داستان های ادبی همچون گاوربان ، آوسنه ی بابا سبحان و ابله بررسی نماید .
برخی از موفق ترین آثار ادبی جهان با توجه به فرم روایی خود هرگز تمایلی به پایان بندی و جمع بندی نداشته و در آینده نیز نخواهند داشت و این مهم را از آثار بزرگانی چون محمود دولت آبادی ، داستایوفسکی و سایرین می توان برداشت نمود .
عمیقاً معتقدم از نگاه نقد ادبی به داستان The Last of Us Part II ، پایان بندی در عنوان فوق به واقع یک فرم غیر ضروری برای مخاطب و داستان سرایی بود که ورود علایق شخصی به آن کاملاً نمود یافته است .
نویسنده ی ستون فوق بدون هیچگونه توضیحی ، هیچ تلاشی به جهت تعریف فرم شخصیت پردازی شخصیت های اصلی داستان نمی کند و تا مادامی که این مهم توسط منتقد انجام نپذیرد باز هم نمی توان به یک نتیجه ی واحد در جمع آرا دست یافت و تلاش نویسنده ی محترم صرفاً به پخش علایق شخصی به عنوان یک مقاله ی تحلیلی ختم خواهد گردید .
در انتهای مقاله ، حضرتعالی به این مهم اشاره کرده اید که نقدی به نحوه ی تیر خوردن و البته زنده ماندن Tommy داشته اید ، حال آن که این مهم را در نظر نگرفته اید که اتفاق بارها و بارها در دنیای اطراف ما نیز اتفاق افتاده و مسأله ای غیر قابل باور نیست .
در نهایت صمیمانه از نقد و بررسی حضرتعالی کمال تشکر را دارم و امیدوارم تا در آینده نیز شاهد این قبیل تحلیل ها ( البته بهتر ) نیز باشیم .
همیشه و در همه حال پیروز باشید .
سلام ابوالفضل جان
به زودی در دو تا مقالهی مجزا، به تحلیل کل شخصیتها و شخصیتپردازیهای کرکترهای دو نسخهی اول و دوم د لست او آس خواهیم پرداخت
مرسی از نظرتون
قطعا هر کس نظر خودش رو داره و مورد احترام بشخصه این بازی رو شاهکار میدونم و پایانشم خیلی خیلی دوس داشتم
👍👍
البته به نظرم نظرات راجع هرچیزی تا وقتی درستن که یک: حالت طرفداری متعصبانه نداشته باشن و دو: از نفرت و هیت برنیومده باشن
هیچکدوم. درواقع ابر شاهکار بود. این بازی چی بود که هنوزم درموردش بحث میشه و مقاله نوشته میشه
👍👍⚘
بابا تو دیگه چه رویی داری! با این همه جوایز بازم روت کم نمیشه!:
– بازی سال ۳۰۷ سایت معتبر دنیا
– “پرافتخارترین بازی تاریخ” (همین کافی نیست؟!)
– متای بالای ۹۳
– بهترین بازی بر اساس نظرسنجی مردمی متاکریتیک
– بهترین بازی سال و نسل در نظرسنجی گیمفا
– بهترین بازی سال در مراسم گیم آواردز
– رکوردشکنی پیش فروش
– رکوردشکنی تعداد جوایز در بخش های مختلف گیم اواردز
– و هزاران جایزه دیگر…..
.
در ضمن تو نمیخواد از طرف هوادارای لست۲ حرف بزنی. من ۸ بار تمومش کردم و هنوزم تکراری نشده برام….
متای *بالای* ۹۳ رو خوب اومدیا😂
دقیقا اینکه ۹۳ چطوری بالای ۹۳ است رو توضیح بده😂😂😂 ( شوخیه جدی نگیر )
متاش اول ۹۶ بود بعداً با حواشی که دورش ایجاد شد تا ۹۳ اومد پایین. البته راست میگی باید مینوشتم متای ۹۳. هرچند حق این بازی ۱۰۰ هست.
بخاطر قشر ال جی سامسونگ و فمنیست ها همچنین جوایزی گرفته وگرنه اینا رو نداشت متاش ۷۰ هم نمیشد
«بهترین بازی سال و نسل در نظرسنجی گیمفا»
این بازی مگه جز تو این سایت جای دیگه هم طرفدار داره؟😂
اولین در بیگ وینر رو فراموش کردی جناب🙂
حالا هیچکدوم رو کاری ندارم ولی این
“بهترین بازی سال در مراسم گیم آواردز”
دقیقا تو سایتا و یوتیوب نگاه کنی همین قضیه هیت شده
“رکوردشکنی تعداد جوایز در بخش های مختلف گیم اواردز”
تازه اینم باعث شد خیلی عصبانی بشن که چرا یه جاهایی حق بقیه بازیا خورده شد…
کلا من همینجا بگم که این بازی تو خشکسالی اومد و رقیب نداشت و این همه جایزه درو کرد ولی با این حال خیلیا میدونن حقش انقدر نیست
کسایی که عصبانی شدن قطعا بازی رو تجربه نکردن. اگه بشینن بازی رو تجربه کنن خودشون متوجه میشن که چه شاهکاریه. خودت تجربش کردی؟
یکبار اره و همونم بس بود واسم…عصبانی هم باید بشم چون اور ریته از نظر من…و اینکه بگی من هیترم اره من هیتر سر سخت نسخه دومم نه نسخه اول(که بازی تمیزی بود) …این بازی مثل متال گیر ۵ و فاینال فانتزی ۱۵ هست نمرات خوبی گرفت(اهمیت نمیدم) ولی در عمل حقش نبود(یه دلیل که متا اهمیت نداره)حالا هر چقدر جوایز بگیره و چمیدونم بهترین بشه بازم اینم یه دلیل که گیم اوادرز مثل همیشه یه مراسم مزخرفه مخصوصا تو نسل ۸ و حالا هم یه کلی سایت جایزه بهش بدن تو سال خشکسالی بازم اهمیت نمیدم چون تجربه خودم مهمه…
با تشکر از نویسنده عزیز دلایلی که در متن آورده شده منو ابدا قانع نکرد
اولا اگه حرف از مهربونیه ابی و ببخشش الی زده شده اینجور نبود ابی بیاد همرو ببخشه ابی اومد سریع اسلحرو کشید دوست الیو بدون معطلی فرستاد اون دنیا یه تیرم به سر تامی زد تو مغزشم زد زد که بکشه! نزد که با معجزه دراکمن زنده بمونه این چه بخشش و مهربونیه ایه که فقط برای عامل اصلی کشته شدن دوستاش یعنی الیه؟! این قانع کنندس؟!
الیم اگه چرخه انتقامو چیزای بدشو دیده بود حداقل حداقل بعد اینکه همه چی تموم شده بود با دینا تو یه خونه بودیم دوباره نباید میرفت برای انتقام اینم دلیل قانع کننده ای نبود
بارها گفتم اصلا مهم نبود ته داستان تصمیم گرفتن تا ابی زنده بمونه منطق انجام این کار خیلی مهم بود متاسفانه هیچ منطقی پشت اینکار نبود
الی ابی رو کجا ها دیده تو داستان؟
اولین جا ابی رو جایی دید که درحال گلف بازی رو سر جوئل بود یعنی جایی که داشت عزیز ترین کس الیو میکشت
دیگه داستان جوری بود که الی ابی رو ندید تا اونجایی که وسطای بازی ابی اومد با توپ پر بخاطر کشته شدن دوستاش یکی دیگه از دوستای الی رو کشت و به مغز تامی هم شلیک کرد که با معجزه دراکمن فقط تامی زنده موند ولی به قصد کشتن تامی زد ، ولی بعد به عامل اصلی کشته شدن دوستاش رسید بخشید رفت : )
دفعه سوم هم که آخر بازی همدیگرو دیدن اونجایی که بعد یه مبارزه بعد از قطع کردن انگشت الی ، الی ابیو میبخشه : )
این تمام جاهایی بود که اینا همدیگرو دیدن و از هم شناخت پیدا کردن تو تمام صحنه هایی که اینا همدیگرو دیدن جز خشونت و نفرت هیچی وجود نداشته با چه منطق و دلیل برهانی باید همدیگرو میبخشیدن؟! اینا هیییچ شناختی از شخصیت هم ندارن هیییچ شناختی با چه منطقی این اتفاقا باید میفتاد؟!
کارگردان تصمیم گرفت بصورت خیلی آماتور کنترل ابی رو دست *بازی باز بده*!! تا بهمون نشون بده نه اعضای باقی مونده فایر فلایز آدمای خوبین همشون بد نیستن انسانیت دارن شخصیت خاکستری دارن همونجوری که همه آدما دارن، اوکی اینم چیز خوبیه هییچ مشکلی نداره ولی مشکل اصلی اینجاست همه اینارو فقط به بازیباز نشون میده! ابی آدم خوبیه روحیات لطیف و زیبایی داره اصلا آدم بدی نیست بخاطر پدرش انتقام گرفته فقط آدم هم نجات میده کارای خوب میکنه همین شخصیت ، اوکی همه اینا خوب ولی کارگردان محترم این *الی باید ببخشه ابیو* این الیه که باید دلیل داشته باشه برای بخشیدن ابی این الیه که *علاوه بر من بازی باز باید همه اینارو درک کنه* تا بدونه نه ابی انسانه واقعا حالا بخشیدمش هم مشکلی نداره،
جای دیگه که منطق بازی بشدت فروکش میکنه همینجاست که الی بخاطر رسیدن به هدفش تو طول مسیر کلی آدمو سلاخی میکنه هییچ احساسیم بهشون نداره شما هم ندارین چرااا؟؟ چون از گذشته اونا هیچ خبری ندارین که ممکنه اونام مثل ابی باشن یا نه!! دیدگاه درستم همینه! ولی وقتی به خود شخصیت اصلی که اینهمه آدمو بخاطرش کشتین یا عزیزاتونو از دست دادین میرسین چون کارگردان پشت صحنه شخصیت ابیو به شمای بازی باز نشون داده اونم فقط به شما نه الی دلتون میسوزه میگین ابیو نکش! اینجاست که برای مخاطب عادی منطقی جلوه میکنه داستان بازی درحالی که تو واقعیت و منطق هیچ دلیلی برای اینکار وجود نداره
بخوایم منطقی به کلیت داستان نگاه کنیم ایده خیلی قشنگی تو ذهن دراکمن بوده ولی تو پیاده سازی این ایده خراب کرده فقط بخاطر این :*الی باید ابیو ببخشه ولی الی هیچی از شخصیت ابی نمیدونه و پشت صحنه شخصیت ابی و گروهش فقط به بازیباز نشون داده شده برای همین هیچ دلیل منطقی نیست که الی یدفعه بعد کشتن اون همه آدم تو طول مسیر دلش بسوزه برای ابی و ببخشتش*
اگه فقط اگه نصف اونچیزی که از ابی به بازیباز نشون دادن بابت شخصیتش به الی هم میفهموندن منطق داستان جور میشد الی حتی نفهمید چرا ابی جوئل رو کشته!! فکر میکرد چون جوئل جلوگیری کرده از تولید واکسن برای بشریت ابی اونو کشته شاید فقط شاید با فهمیدن اینکه ابی بخاطر انتقام خون پدرش جوئل رو کشته میتونست دلیل نصفه و نیمه تقریبا خوبی باشه تا الی ابیو ببخشه
گذشته از اون شخصیت جوئل بطرز عجیبی تغییر کرده بودو شباهت های خیلی کمی با شخصیت جوئل تو نسخه اول داشت همون جوئلی که اول بازی نسخه اول به تامی اجازه نمیده یه خانواده کاملا سالم با یه بچرو سوار ماشین کنن و بهشون کمک کنن همون جوئلی که وقتی ینفر جلوی ماشینشونو میگیره الکی ادای حال بدارو درمیاره جوئل زیر میگیره طرفو کمک که نمیکنه هیچ طرفم میکشه همون جوئلی که برای گرفتن اطلاعات بابیرحمی تمام شکنجه میکنه هرکیو که بهش اطلاعات نده همون جوئلی که به هیچ بنی بشری اعتماد نداره چون دنیای آخر زمانی همینجوری ایجاب میکنه تا زنده بمونن تو نسخه دوم بشدت مهربونه و دلسوز غریبه ها به غریبه ها کمک میکنه تو کمپشونم میره دست میده اسم خودشو داداششو معرفی میکنه با مخلفاتش!! خب کارگردان عزیز یه نگاه به شخصیتی که خودت به همراه استرلی خلق کردین بندازه تو نسخه اول ببین واقعا همخونی داره اینا یا نه
حالا این یکیو میشه نادیده گرفت با اینکه مهمه ولی به اندازه چیزایی که قبلا گفتم مهم نیست ولی بنظر من با اینکه ایده داستان عالی بوده خیلی خرابش کردن از نظر منطقی ، اصلا خوب پیادش نکردن میتونستن خیلی بهتر انجامش بدن
من عاشق گیم پلی معتاد کننده بازیم گرافیک فک بر اندازش که بهترین گرافیک کنسولی با اختلافه یا موسیقیش که با روح روان آدم بازی میکنه تو تمام اینا نمرش ۱۰ از ۱۰ خودم چند بار تمومش کردم بخاطر همینا مخصوصا گیم پلی بازی انیمیشن های بینظیرش موشن کپچری که تو هیچ بازی دیده نشده ولی هررررچی فکر کردم منطق بازی دستم بیاد نیومد هربار خواستم الکی یه چیزیو به یچیز دیگه ببافم شاید داستان منطقی بشه نشد که نشد بنظر من داستان بازی خراب کرد نه بخاطر زنده موندن ابی یا کشته شدن جوئل یا هرچی ، چون *منطق* نداشت داستان بازی
درضمن نویسنده عزیز چرخه انتقام دیگه چه معنی داره تو بازی؟! چرخه انتقام از همون بازی اول جایی که جوئل اعضای فایر فلایزو کشت شروع شد شروع نسخه دوم مبتنی بر همین بود! بعدم الی اینهمه آدم کشته تو طول مسیر نگران چرخه انتقام اونا نیست میرسه به ابی مهم میشه قضیه؟ قبول کنین همه اینا ایراده
اینم اضاف کن اخر الی نفهمید ابی کیه و چرا جول رو کشت 😂
من هم مثل شما نه با کشته شدن جول مخالفم ( البته نه ابتدای کار حداقل باید یک سوم یا نصف بازی رو به جول اختصاص میدادن تا نتیجه دروغ اخر نسخه اول رو با گیمپلی ببینیم نه با فلش بک )
و نه با زنده موندن ابی مشکل دارم ( ولی باید با منطق باشه نه رخدادهای تصادفی و ابکی و یه دلیل قانع کننده برا بخشش میزاشتن )
زنده موندن تامی و الی ابتدای بازی
زنده موندن الی و دینا تو روز اول سیاتل
زنده موندن الی بعد مبارزه با ابی ( دینا حامله بود چه ربطی به الی داره ؟ تازه ابی یک بار شانس زندگی به الی داد و نتیجش شد کشته شدن همه دوستاش چرا باید یک بار دیگه زنده رهاش کنه ؟)
زنده موندن ابی و نجاتش توسط جول
زنده موندن ابی و یارا قبل از دار زدنشون !
زنده موندن ابی بعد دستگیر شدنش توسط ایزاک و کشته شدن ایزاک
زنده موندن ابی و لیو بعد از اینکه چند روزه که به ستونها بسته شده بودن ( چون تو این شرایط ادم یک روز هم دوام نمیاره )
در یک کلام داستان مصخرف !!!
تو دوران تلاش برای بقا داشتن ادم میخوردن بعد اینجا انسانیتشون گل کرد و همه فاز فیلمای بهروز وثوقی گرفتن !
به چیزای خوبی اشاره کردی داستان بازی خیلی حفره داره اگه کسی بخواد ریز بشه مثل واقعیت به داستان نگاه کنه خیلی موردا پیدا میکنه
اصلا فکر نمیکنم بازی باشه اینقد سر داستانش حرف بوده باشه این دودستگی خودش نشون میده داستان بازی مشکل داره
حالا بعضیا میگن باید حق انتخاب میدادن برای اخر بازی حق انتخاب این حفره ها و منطق داستانو پر میکرد؟! حق انتخاب چی اصلا؟ تازه گیریم اینکارو میکردن برای نسخه بعدی فاتحه کل سریو باید میخوندن چون یسریا میکشتن یسریا نمیکشتن اونوقت داستان نسخه بعدی چی میشد؟
بنظرم اگه استرلی بود خیلی نتیجه تفاوت میکرد کاش برای نسخه بعدی دراکمن خالی کارگردان نباشه
حق انتخاب مشکل داستان رو حل نمیکرد فقط دل مردم کمی خنک میشد ولی کلیت داستان برا ادامه بهم میریخت مگر اینکه ابی تو نسخه سوم درکار نباشه !
بروس استرلی تو انچارتد ۲ و ۴ و لست یک نقش داشت که بهترین بازیهای ناتی داگ بودن و نبودش تو انچارتد ۳ و لست ۲ تأثییر مستقیم گذاشت !
کلا داستان انتقام و انتقام جویی درخور این بازی نبود حالا هرچقدر هم بخواین تحلیل کنین و دلیل بیارین باید بعنوان یه ویدیو گیم بررسی کنین نه مثل فیلم و سریال چون گیمر خودش رو تو کاراکتر میبینه و یه هدف براش تعیین میشه و برای این هدف میجنگه
از یه طرف دیگه دوران تلاش برای بقا بود نه زندگی رویایی و هرکسی برا زنده موندن لحظهای شک و تردید نمیکنه خود ابی کیلر نامبر وان ایزاک بود و اونجایی که فهمید دینا حاملهس جوری گفت خوبه انگار دنیا رو بهش داده بودن و از اون طرف الی یه ادم کاملا badass که نصف سیاتل و سانتا باربرا رو سلاخی کرد و عین خیالش هم نبود و جالبه برا کشتن زن حامله فقط یک دقیقه ناراحت شد و اگه قرار بود ptsd ببینه باید برا این بچه به دنیا نیومده ببینه که ندید و نشون داد که همچنان ماشین ادمکشی سابقه خب چجوری دم از بخشندگی این دو نفر بزنیم وقتی همه افراد تو مسیر رو کشتن ؟
تازه رخدادهای تصادفی و زورکی بیش از حد استفاده شد
از اون طرف جول حکم یه روح سرگردان و عذاب اور رو داشت که خودشون هم میدونستن مردم بیصبرانه منتظرش بودن ولی بعد تریلرهای معرفی بهمون پاتک زدن
هفت سال منتظر بودیم ببینیم تکلیف دروغ جول به الی چی میشه و رابطه بین این دو کاراکتر تو چه مسیری قرار میگیره بعد چی تحویل گرفتیم ؟
یه جوک مسخره از جول (خوردن ساعت) و لحظاتی بعد رنده شدن مغزش توسط ابی ( جفت پا رفتن تو وجود من مخاطب که هفت سال منتظر بازی بودم ) و تعیین هدفی که در نهایت من مخاطب ازش بزور منع شدم و سوالی که انتهای نسخه اول در ذهنم بود رو با فلشبک چند دقیقهای بدون گیمپلی دادن بدتر از اون مجبور بودم نصف بازی رو صرف دیدن افراد و سگهایی بکنم که توسط الی کشته شده بودن و کنترل شخصیتی که وجود این فرانچایز رو کشته بود و در نهایت کاراکترهای نسخه قبل یکی اول بازی تیکه تیکه شد دومی تک چشم و چلاق شد و سومی هم لاغر مردنی و بی انگشت و تنها ولی کاراکتری که این بلاها رو سرشون اورد شاد و خوش و خرم
این عرصه ویدیو گیمه نه سینما و سریال من گیمر که هفت سال منتظر این بازی بودم خودم رو تو جول میدیدم ولی ابتدای بازی به قتل رسیدم ! فقط کسی که بیخیاله میشینه راحت به بازی ادامه میده و با انتقام نگرفتن کنار میاد یا اینکه از لیکهای قبل انتشار با خبر بود
خلاصه داستان بازی بقدری پر از حفره و ایراده که باورم نمیشه این افراد نسخه اول رو درست کرده بودن و حسرت اینو میخورم که کاش نسخه اول رو بازی نمیکردم و هفت سال منتظر یه ضد حال نمیموندم !
حرفای این مقاله تقریبا تکراری بودن و بارها بیان شدن. وقتی یه عده از جمله خودم هنوز با داستان مشکل دارن ینی اینا کافی نیستن و نیاز به دلایل بیشتر داریم پس کپی پیست کردن دلایل قبلی کافی نیست. البته منکر زحمت نویسنده نمیشم ولی مقاله بهتر بود با دلایل جدید تر منتشر میشد. حالا برگردیم سر داستان لست ۲. در مورد قطع شدن چرخه ی انتقام دلایلی هست مبنی بر درست نبودنش. چرخه ی انتقام در نسخه ی قبلی از دکتری شروع شد که خیلیا حتی اسمشم نمیدونستن. از کجا معلوم تو این نسخه از اون هزار نفری که قبل ابی کشتیم شرو نشه؟ پس کشتن یا نکشتن ابی خیلی نمیتونه الی رو از مرگ مصون کنه چون هر لحظه ممکنه یکی بیاد برا انتقام. انتقام نگرفتن الی هم یه نقص دیگم داره اینه که با این کار نه به حرف تامی عمل کرد نه به حرف دینا. در مورد قتل دوستای ابی باید بگم الی همیشه مدافع بوده و تو قتلاش درواقع جون خودشو نجات داده ولی ابی همیشه حکم مهاجم داشته و گناه ابی بیشتره. میرسیم به سه دلیل نکشتن الی توسط ابی. دلیل اول که خنده داره حداقل برای من. یه ادم خوش قلب و مهربان چرا باید بعد ۱۰ ۱۲ سال از مرگ پدرش هنوزم اونهمه عطش انتقام داشته باشه؟ کشتن جسی و تلاش برا کشتن تامی چی؟ دلیل دوم باز همون دلیل برا غلط بودن چرخه ی انتقامه. چرخه ی انتقام میتونه از کل اون ۱۰۰ نفری که تو راه کشته شدن دوباره شرو شه ولی کشتن الی راه یکی رو حداقل تا یه مدت میبنده. تامی که ظاهرا مرده بود. جسی مرده. دینا حاملست و تا ۱ سال نمیتونه بیاد. احتمالا یه مدت بعد اونم تا بچش تا حدودی بزرگ شه نمیاد. الیم تنها کسی بود که برا انتقام میخواست برگرده و با مرگش یه مهاجم کمتر میشد. تو مقالم اشاره شد که ابی با این کار یه اشتباهو دو بار تکرار کرد. وقتی جوئلو کشت ول کردنش منطقی بود ولی بار دوم خیلی مشخص بود الی دوباره بر میگرده. دلیل سوم هم برا نکشتن دینا وارده ولی برا کشتن الی خیر.
پنج سال نه ده دوازده سال البته
فاصله ی داستانیشون ۵ ساله؟ پس تصحیح میکنم: ۵ سال. ولی باز برای یه دختر خیلی مهربونو دل نازک زمان زیادیه
بهترین روایت داستان در تاریخ صنعت گیم 👌
تنها از یه چیز در مورد پایان لست ۲ مطمئن هستم.
بحث در موردش تمومی نداره 🙂
تمومی داره ، دو سه سال دیگه که یه بازی دیگه پرافتخارترین شد تموم میشه
😉👍
سپاسگزام از نویسنده بابت نگاشتن این مقاله مفید و زیبا 👍🏻
از دیدگاه بنده شاید بهتر میبود که در انتهای قصه به بازیکن حق انتخاب داده بشه تا خود شخص بازیکن با منطق و استدلالش این تصمیم رو اتخاذ کنه که انتقام بگیرد یا خیر، اما در مجموع پایان مناسب و درخوری بود.
فکر کنم بخاطر اون پست اینو راه انداختید.
من هنوزم از درونم احساس میکنم تصمیمی که الی اونجا گرفت رو اگه منم جاش بودم میگرفتم ولی نمیدونم چرا…
به نظر من لست ۲ توی پایان یا هرجای دیگهای از داستان هم ایراد داشته باشه(که داره) مشکل اساسی چیز دیگری هست.
اینکه اکثر مخاطب ها عادت کردند به داستانهای قهرمانی و اوج گرفتن ها و پایان های متعارف.
اکثر شکایت ها سر این هست که چرا جوئل مرد و چرا حق انتخاب کشتن ابی نیست. اینکه باید به نظرشون مرگ جول، همهی کشتار های الی و مسیر انتقامش “توجیه” میشد.
مطمئنا همونطور که ملت از MGS 2 و توییستش گذشتن(جهت مقایسه گذری واکنش مردم وگرنه قابل قیاس نیستند) از این قضیه هم بگذرند.
دوستانی هم که میگن باید داستان انتخاب میذاشت
اولا که قدرت انتخاب نه تنها به هیچ جای این بازی و سبک و سیاق این بازی نمیخوره و اصلا توی کارهای ناتی داگ تا الان جایی نداشته بلکه بازی رو نابود میکرد، اون هم به دلیل کل مقالهی بالا. شاید اگر الی میزد ابی رو میکشت جای بحث باشه ولی پایانی که قدرت انتخاب داشته باشیم…به شدت مخالفم چون بازی به هیچ وجه افسار “داستان” و پیشرفت شخصیت ها رو به ما نمیده که بخواد در آخر اینکار رو بکنه.
و مطمئنم اگر هم میداد درصد بیشتر ابی رو میکشتن بخاطر اینکه کشتار توی بازی های به مراتب سادهتر هست.
در آخر هم بگم امیدوارم درصد گیمرهایی که دیدی فراتر از سرگرمی به مدیوم ویدیو گیم دارند، رشد داشته باشه.
ببین من خودم هم با اینکه ابی بخشیده شد موافقم ولی اگه میشد لحظه آخر انتخاب کنیم که ابی رو بکشیم یا نه تاثیر بیشتری روی هر دو جبهه میداشت چه اونایی که میخواستن ابی رو ببخشن و چه اونایی که میخواستن بکشننش ( مثل پایان Ghost of Tsushima)
خب یه سوال دارم ، چرا کشتار تو این بازی از امثال دیسانرد و دئوس اکس ساده تره ، در حالی که سازنده کلی تلاش کرده تا این تجربه رو دردناک کنه؟ ( دیسانرد خیلی بیشتر )
عمل کشتن تو آندرتیل و بایوشاک دردناک تره یا تلو؟
چرا تو تلو دردناک نیست و به قول شما سادست؟
منظورم این بود که کشتار توی اکثر بازی های AAA سادست، چون کنترلر کنسول ها اینطوری طراحی شده. یک فشار روی دکمهی R2 یا RT و به راحتی میشه کشت و سیستم اکثر بازی ها روی مبارزه طراحی شده. حالا یک سری بازی تلاش میکنن با مجازات درون بازی مثل Dishonored این کار رو سخت تر بکنن یا مثل لست حس بدتری رو القا بکنند ولی در آخر امر کشتن داخل بازی ها به یکجور واکنش تبدیل شده.
و به این دلیل داخل لست ساده تره چون مجازات درون بازی نداره…مکانیزم بازی شما رو مجبور به جلوگیری از کشتن نمیکنه، درصورتی که داخل بازی هایی مثل Metal Gear و Death Stranding و Dishonored بخاطر مکانیزم بازی باید خودداری کنید.
خب یه سوال دارم ، بهتر نبود بازی یه سیستم کارما بزاره؟
چون کشتن تو تلو بخاطر واقع گرایانه بودنش به خودی خود دردناک میتونه باشه ، ولی بخاطر نداشتن مجازات از دردناک تبدیل به سرگرمی و لذت میشه ، اگر سیستم کارمایی بود که مثلا با بیشتر کشتن آدم ها ، رانر ها پیشرفته تر شن و تیر کمتر گیر بیاد و بازی سخت تر شه بهتر نیست و کشتن دردناک تر نمیشه؟
از همین دیسانرد مثال میزنم
بازی برای کشتن به بازیباز کمک میکنه ، کلی اسکیل هست که آدم هارو میکشه ، ولی تقریبا همه از کشتن تو بازی بیزارن
چرا؟ ، بخاطر تاثیری که رو امیلی و شهر میذاره
یا از اونور آندرتیل تاثیر آنچنانی کشتن تو طول بازی نداره ولی باز آدم دلش به کشتن نمیاد
چرا؟
چون انمی ها شخصیت پردازیشون عالیه و گوگولی مگولین
یا تو بایوشاک هم مثل آندرتیل کشتن تو طول بازی تاثیر نداره ، ولی تاثیری که رو پایان بازی داره باعث میشه آدم به کشتناش فکر کنه و احساس تاسف کنه
یا مثلاً کشتن تو اسپلینتر سل اصلا آسون نیست ، چون محدودیت داره بازی از این لحاظ
بنظرم مشکل از اینه که یه بازی خطی پتانسیل موضوع و محوریت کشتن رو نداره ، برعکس یه بازی آرپیجی و ایمرسیو ، چون اینطوری منطق داستانی بازی از بین میره
مرسی از نقد زیباتون جناب کرامت فر کاملا با نظاراتتون هم عقیده ام قبلا هم گفتم پایان بندی لست ۲ بسیار مناسب و بی نظیر بود ، چرا که در حقیقت انسان های بیشماری بودند که با انگیزه انتقام تا دم این رخ داد پیش رفته اند و نهایتا از انتقام صرف نظر کردند ، باید به این نکته توجه کرد که این افراد آیا دلیل مناسبی برای صرف نظر کردن از انتقام دارن یا نه، که در رابطه با الی باید گفت که او دلیل مناسبی برای صرف نظر کردن از انتقام داشت.نکته بعدی در رابطه با اعتماد جول به ابی بود و میتوان اینگونه متصور شد که همه انسان ها گاها دچار سهل انگاری و اشتباه می شوند ، هر چند فاحش و غیر منطقی، جول هم از این قضیه مستثنا نبود،نکته دوم جول دلیلی برای اعتماد نکردن به ابی نداشت از دید جول ابی صرفا یه بازمانده بود که جونش داشت توسط زامبیها تهدید میشد و ابی جونش رو مدیون جول بود و جول دلیلی برای سوءظن پیدا نکرده بود.
و به نظرم چگونگی قرار گرفتن این دو شخصیت رو به روی هم (ابی و جول) یکی از اتفاقات فوق العاده در داستان بود، در رابطه با اثابت گلوله به تامی هم خب بازگشت تامی شبیه به یک معجزه بود اتفاقی که گاها شاهدش بودیم( که شخص علی رغم جراحات وحشتناک زنده میمونه).درابطه با لحظه ای که ابی تو آمفی تئاتر فرصت انتقام از الی رو داشت و نگرفت هم از نظر من دو دلیل وجود داشت ، ابی نمی خواست در تصورات لو تبدیل به یک ماشین کشتار شود و البته با صرف نظر کردن از کشتن الی و دینای حامله خواست تا به لو رحم و مروت و انسانیتش رو نشان دهد،تا بدین وسیله پیوندمحکمی با لو برقرار سازد،کاملا تو اون سکانس ابی حس ترحم رو (مبنی بر صرف نظر کردن از انتقام علیه الی و دینا) در چشمان لو خواند ، و البته حامله بودن دینا یکی دیگر از دلایل صرف نظر کردن ابی از کشتن دینا بود.
و یه نکته دیگه ابی در ازای از دست دادن دو نفر از دوستانش
دو نفر از دوستان الی رو کشت ( که البته تامی زنده موند)و یه جورایی در اون لحظه ای که میتونست الی و دنیا رو بکشه با الی بی حساب شده بود و یه جورایی آتیشش خوابیده بود و فرصت فکر کردن به این قضیه رو داشت که ادامه بده یانده.
باتشکر از نگاه دقیق و تیزبینانتون جناب کرامت فر.
محمد جان با عرض پوزش میخوام یه چیز دیگه اینجا بگم بازم معذرت
.
.
دوستان متاسفانه امروز یکی از بدترین روزای عمرم بود و اتفاق خیلی بد و وحشتناکی برام افتاد ….. اینو بگم ریپلی های همتون رو دیدم به چند کامنت قبلیم باید بگم دمتون گرم خیلی مرد هستین ، فقط یه دوستی گفت فخر نفروش ، دوست من لعنت به هر چی ادم فخر فروشه شما ببین من به کی ریپلای کردم و انقدر زود قضاوت نکن ، بگذریم حالا اینا اصلا مهم نیست حتی ذره ایی ، امروز ساعت ۱۰.۳۰ جلوی چشمام رفیق صمیمم با موتور تصادف کرد و جلوی چشمام جون داد و مرد ، یعنی الان که دارم این کامنتو مینویسم هنوز تو شوک هستم و باورم نمیشه تو یک چشم به هم زدن رفیق ۳۰ سالم از دنیا رفت و حالمو بدجوری گرفته 😔 خواستم بگم یه مدتی تو بخش کامنت سایت خیلی کم میام و اصلا حوصله هیچی رو ندارم ، دوستای عزیز یه مقدار با هم مهربون باشیم هیچی نمیشه من الان حاظرم همه زندگیمو بدم تا دیروز بیاد و دوستم ازم چیزی خواست و نداشتم بهش بدم ولی لامصب حاظرم دیروز بیاد تا از زیر سنگ هم شده اون چیزی که میخواست رو براش تهیه کنم ، تو یک لحظه همه چی عوض میشه تو یک لحظه لعنتی …. قدر خودتونو بدونید.
.
.
محمد جان بازم معذرت میخوام حتما سر فرصت مقالت رو میخونم و ممنون به خاطر زحماتت و همه نویسنده های سایت ، موفق باشین 🌷
پس هم دردیم آقا منم یه چند وقتیه عموم بخاطر سرطان پانکراس فوت شدن واقعا حتی نتونستیم باهاش حرف بزنیم
سلام محسن عزیز و گل
خیلی خیلی خیلی ناراحت شدم محسن جان
امیدوارم غم آخرت باشه😔😔😔
تسلیت بنده رو بپذیر و واقعا خیلی ناراحت شدم از شنیدن این ماجرا
دیس دادم ، کامنتتو که خوندم دلم نیومد دیس رو نگه دارم ، میدونم دردتو ، خدا رحمتش کنه
تسلیت میگم🖤🖤
واقعا بد دردیه
قدر باهم بودنو بدونید دوستان
قدر وقت هایی که دارید رو بدونید
محسنِ عزیزم بهت تسلیت میگم خدا رحمت کنه رفیقت رو.
روحش شاد باشه.
سلام محسن جان
واقعا متاسفم امیدوارم روح رفیقت شاد باشه و خدا بهت صبر بده انشاالله دوباره با حالی خوب برگردی 🌹🌹🌹
سلام محسن جان
تسلیت عرض میکنم
واقعا ناراحت شدیم
روحش قرین رحمت الهی
سلام
غم آخرتون باشه، خدا به پدر و مادرش صبر بده….
محسن جان تسلیت میگم.
امیدوارم زودتر شرایط روحیت بهتر بشه و برگردی.
خدا بیامرزدشون محسن جان🌹🖤
از دست دادن دوست واقعا غم بزرگی است روحشون شاد😢
تسلیت میگم🖤
خدا رحمتش کنه🥀🥀
ما هم همدردیم چن وقت پیش عموی من بخاطر تومور مغزی فوت شد
خدا همه رفتگان رو بیامرزه
روخش شاد ، غم اخرتون باشه
من یک سوالی از موافق های داستان Tlou2 دارم اگر واقعا فکر می کنید این بازی در زمینه داستان فوق العادس چرا اینقدر سعی می کنید این موضوع توجیح کنید ؟؟؟؟ من فقط یک بار بازی تموم کردم و در تمام مدت تجربه بازی با خودم می گفتم از این بدتر نمیشه و با اینکه بالای ۱۵ مقاله در مورد داستان این نسخه خوندم یا چندین و چند بحثی که با موافقان این اثر داشتم این حس هیچ وقت در من تغییر نکرد و خیلی وقته که دیگر درمورد داستان این بازی با کسی بحث نکردم و نخواهم کرد این بازی برای من تموم شده پایین تر از خیلی از عناوین نسل هشتم
این ذات آدم هاس که همیشه سعی می کنند اشتباهات را توجیح کنند پس اگر واقعا معتقد هستین که داستان این بازی خوبه هر هفته براش مقاله توجیحی ننویسید
خب این ذات ادماست که هرکی نظر متفاوتی داره
اگر به نظر شما بازی داستانش مشکل داره خب نباید با حرف دوستان موافق همراه باشی
گیمر هایی هم که موافقن صرفا نظرشونو میگن دلیل نمیشه فک کنید میخوان شمارو قانع یا داستان بازی رو توجیح کنند
اتفاقا من این سوال رو از شما مخالفین و هیتر های این بازی دارن که اگه واقعا از نظر شماها این بازی اینقدر داستان بدی داره و ضعیفه چرا هر جا اخباری، مقاله ای در مورد لست ۲ منتشر میشه سریع تشریف میارید تا به ما ثابت کنید داستان بازی ضعیفه!!!؟؟؟
در ضمن متاسفانه خدمت شما هیتر ها و مخالفین این بازی باید عرض کنم که لست ۲ پر افتخارترین بازی تاریخه و رکورد بیشترترین امتیاز ۱۰ از ۱۰ رو از طرف منتقدین گرفته که میدونم برای بعضی ها دیدن این همه موفقیت یک بازی آسون نیست و هر جا که اسمی از لست ۲ میاد چه تو اخبار یا مقالات این چنینی باعث ناراحتی تون میشه اما باید کم کم واقعیت رو قبول کنید هر چند براتون تلخه!!!
عزیز حرف دل منو زدین
کار اگه تر و تمیز بود انقدر دیگه توجیه کردن نمیخواست
دوست عزیز دلیل بر این نیست که چون شما موافق این داستان نیستید ( البته نظرتون کاملا محترمه) بقیه هم مخالف باشند قرار نیست همواره در گفت و گو ها و بحث ها دو طرف باهم متفق النظر باشند
اقای کرامت فر به نظرم من رو کاغذ the last of us 2 واقعا از نظر داستانی بازی فوق العاده ای هست ولی منی که این بازی رو دو بار پلی دادم بزرگترین مشکل این بازی روایت داستانی این بازی بود که اومد این موضوعات انتقام و خشونت وکشتن رو در داستانش خودش جا داد و اگر کسی اومد گفت که من در این بازیه بین ۲۵ تا ۳۰ ساعته در نقش الی اومدم این همه ادم کشتم و همه چیز هم فدای این لحظه کردم که بزنم ابی رو بکشم ولی در اخر از کشتنش منصرف بهش حق میدم چون این موضوعات رو تو این داستان به شکل درست و خوبی نشون نداد این در حالیه یه سری از بازی هایی وجود داشتن که این موضوعات چرخه خشنونت و انتقام رو به شکل بهترین نمایش دادن و مثله mgs 3 dishonored و farcry 3
به نظرم من البته این رو تو هیچ مقاله فارسی زبانی پیدا نکردم ولی به نظرم این بهترین فرصته که شما درباره این موضوع یه مقاله ای بنویسید که البته این موضوع از سال ۲۰۰۷ مطرح شد و به این موضوع به نظرم دلیل اصلی باشه برای خیلیا نتونستن بازی داستان بازی ارتباط برقرار کنند
این موضوع هم به تو دنیای بازی های ویدیویی به اسم ludonarrative dissonance میشناسند اگر امکانش هست خواهشمندم یه مقاله هم در این باره تهیه کنید چون مفصله من چیزی نمیگم ولی به نظرم من هم این مقاله خوبی میشه
اتفاقا من فکر میکنم شاید لست ۲ تلاش ناتی داگ برای پاسخ به مسئلهی ludonarrative dissonance بود.
با تعداد کمتر دشمنها(که باز هم واقعا کم نیست) و اینکه اسم دارن و دوستاشون به دنبالشون میان و … که باعث میشه تا حدی حس کنید اینها آدم هستند و نه صرفا NPC.
به دلیل اینکه سر بازی آنچارتد هم خیلی با این مسئله رو به رو شدن که نیتن، این شخصیتی دوست داشتنی، عملا یک قاتل افسار گسیختهای هست که کلی آدم رو به هزاران روش مختلف کشته و هرچقدر هم بازی ها به سمت رئالیسم بیشتر حرکت میکنن این موضوع بیشتر حس میشه.
البته مشخصه که لست ۲ هم نتونسته کامل این مسئله رو حل کنه و حتی یکجور دوگانگی بین طرفدارن بوجود آورده.
اره ولی این دلیل که واسه لست ۲ اوردی میدونی مشکل کجاست ؟ مشکل اینجاس که تو بارها و بارها و بارها اینکار میکنی اصلا هیچوقت به این فکر نکردی و احساس گناه بکنی که بابا اینا ها ادم ان اینا ها هم انسان ان
ولی میدونی چرا تو بعضی موقعها این مسئله بیان نمیشه ؟ چون همیشه کشتن ادم ها تو بازی های ویدیویی یه چیز فانه همیشه هم بوده همیشه هم هست من منکر این نیستم ولی برای بازی مثله the last of us 2 که توی کات سین و صحنه های سینماتیک که بازی خیلی تاکید بر این موضوع داره که این چرخه خشونت و انتقام چیز بدیه هیچکدوم از این ها اهمیتی تو گیم پلی نداره چرا چون همون بازی که میگه خشونت و انتقام بده همون بازی هم تو رو تشویق میکنه که برای ادامه بازی بزنی ادم بکشی داستانی که توی کات سین روایت میشه با داستانی که تو گیم پلی روایت میشه کاملا ضد هم کار میکنن فان هست ادم کشی ولی با این کار پیام داستان بازی رو از بین میبره همونجور هم که گفتم اگه کسی بیاد بگه که من زدم این همه ادم کشتم تو کل بازی ولی از اخر ابی رو نکشتم حق بهش میدم چرا چون داستان بازی با این روندی که رفته جلو میخواسته چیزی بهت بگه ولی اون رو به شکل درست تو گیم پلی نشون نداد و یکبار به این فکر نکردم که با وجود این که ابی اومد جول رو کشت و کار بدی کرد، ایا کاری که من تو گیم پلی دارم انجام میدم و برای انتقام از ابی ادم میکشم کار درستی میکنم یا نه ولی نه برای ادامه داستان چون ابی جول رو کشته بزن ادم بکش تو تمام دوست های ابی و بقیه npc ها رو بکش و بعد موقعی که ابی رو میخواستی خفه کنی یه دفعه از این کار دست بکشی و بازی بهت بگه اره انقام بده من بازم میگم داستان بازی ایراد نداره اون روایت داستانیشه که پیام داستان بازی به این شکل در اورده من با وجود این که از کانسپت بازی خوشم اومد ولی بازم حق میدم افراد زیادی که چرا داستان بازی به این شکل بدی روایت شده این در حالیه که بازی هایی مثه dishonored یا mgs 3 یا حتی farcry 3 این موضوع خشونت و انتقام رو به شکل خیلی بهتری روایت کردن
همین ، بازی تو کاتسین به کشتن و نکشتن اهمیت میده ، ولی چیزی که تو گیم پلی اتفاق میافته زمین تا آسمون با کاتسین فرق داره و گند میزنه به منطق بازی ، ولی بازم داستان بازی محشره ، بهترین نیست و در حد بهترین ها ولی شاهکاره
شاید اگر که این آپشن رو میذاشتن که بدون کشتن سکشن هایی از بازی رو طی کنیم این حس القا میشد. کنترل بیشتر روی رفتار شخصیت ها مثل بازی هایی که مثال زدید.
ولی این بازی مخصوصا ما رو مجبور به کشتن میکنه چون وسیلهی داستان این کشتار هست. این همون ایرادی هست که بازی میشه گفت داره و مشکلش “بازی” بودنشه
چونکه بازی حق انتخاب به ما قرار نیست بده و الی در قالب داستان این آدم ها رو میکشه.
ولی چون مدیوم داستان “ویدیوگیم” هست، کنترل دست ما به عنوان بازی بازه و اینجاست که تضاد به وجود میاد.
داستان اجازهی تصمیم گیری نمیده و
ولی گیم پلی حس تصمیم گیری کاذب(صرفا چون شخصیت ها رو کنترل میکنیم) به ما القا میکنه و این دو با هم تضاد و تداخل دارند.
برای همین هست که توی بازی های RPG به طور مثال، این مشکل به وجود نمیاد چون کنترل خییلی بیشتری روی کارکتر و داستان داریم و داستان ما رو بخاطر “انتخاب های ما” قضاوت میکنه در صورتی که لست “انتخاب های الی” رو قضاوت میکنه.
در واقع تنها چیزی که حس دوگانگی رو نسبت به لست ۲ از بین میبره این هست که 《ما “الی” یا “ابی” نیستیم》.
شاید اگر این داستان در قالب تلوزیون روایت میشد این مشکل به وجود نمیومد، که البته به زودی میفهمیم.
فقط یه حرکت از طرف سازنده کافی بود برای اینکه اون دسته از کسایی که با بازی حال نکردن رو هم عاشق بازی کنه
اونم یه حق انتخاب برای کشتن و نکشتن ابی تو پایان بازی بود ، همین
برای نسخهی بعدی به مشکل برمیخوردن یا حداقل اون داستان مد نظر خودشون رو نمیتونستن بسازن دیگه …
و این که از جنجالی بودن و بحث برانگیز بودن پایان بازی به شدت کاسته میشد
اتفاقی که برای gta v افتاد …
ولی همچنان به نظر من پایانش بی معنی بود . اگه یک cliffhanger باشه میشه تا حدی قبولش کرد . به این صورت که ابی که به گروه دوباره تشکیل شده فایر فلای ملحق شده و دوباره مسئله ساخت واکسن بوجود بیاد و اینبار بیان دنبال الی و ….
حالا هم احتمالا یه همچین چیزی باشه دوست عزیز
نیل دراکمن بی دلیل نبوده که تصمیم گرفته هردوتا کرکتر رو زنده نگه داره
کلا به چپتر اخر نیازی نبود بهتر بود داستانو قبل از اون تموم میکردن و ادامشو تو ۳ میدادن
این جوری انتظار رو برای نسخهی بعدی خیلی سختتر میکرد😅
واقعا تحلیل و بررسی بی نظیری بود
حقا که بهترین پایانی بود که میشد در نظر گرفت براش
سلام عرفان جان
خیلی ممنون از لطف و توجهت و خوشحالم که رضایت داشتی
ابی جالبه به قدری بازوش رو بزرگ کرده بودن که بعضی وقت ها باگ میخورد وارد بدنش میشد 😂
بازوی این شکلی ام آرزوست😅
ممنون از زحماتی که میکشید عالی نوشتید.
به عنوان شخصی که نسخه یک رو نزدیک به ده بار تموم کردم به هیچ عنوان نسخه دوم برام جذابیت نداشت چرا که تو نسخه دوم همه چیز به من تحمیل شد، مگه فیلمهای هیچکاک هست که میاد قهرمان بازی رو همون اول به اون شکل میکشن؟ اونم کسی که بازیباز عاشقش بوده!!!!! گذشته از تمام اینا کمترین کاری که میتونستن انجام بدن این بود که حق انتخاب میدادن به بازیباز برای پایان بازی. برای من هیچ چیز نسخه یک نمیشه و باهاش زندگی کردم، واقعا خیلی برام سخت بود مرگ جویل به اون شکل.
بازی اول و دوم، حال و هوایی کاملا متفاوت از هم دارن
و کاملا منطقیه که یک نفر یک نسخه با سلایقش هم خوانی نداشته باشه
ممنون از نظرتون دوست عزیز
ولی به شخصه تک حالتی بودن پایان بازی رو مناسبتر میدونم
مخصوصا برای ادامه دادن بازی هم، زنده موندن هر دوتا کرکتر تصمیم بسیار هوشمندانهای بوده
موفق باشید
واقعا مقاله ایی که نوشتید عالی بود به نظرم پایان بندی لست ۲ یکی از تاثیر گذارترین پایان بندی هایی بود که من تا به حال تو بازی ها دیده بودم جوری تا چندین درگیر اتفاقات پایانی این بازی بودم
سلام دوست عزیز و گل
ممنون از لطفتون
خوشحالم که رضایت داشتید
بله همین طوره پایان بندی بازی واقعا خیلی خاص و عالی کار شده
اتفاقا من از معدود افرادیم که معتقده هم پایان بندی خفن و ساختار شکن بود هم داستان با وجود کم و کاستی ها کم نظیر
ولی اینکه بیاید بعد از یک سالو نیم از عرضه بازی برای بار nام داستانو نقد کنید اصلا جالب نیست،انگار هر چن یوقت یبار میخواید بازی رو بیارید رو دور یا یجور بگید نه مخالفان بازی، توروخدا باور کنید این خوبه
این مقاله که نقد نبود
بخاطر حاوی اسپویل بودنش هم ترجیح دادم وقتی بنویسم که تعداد افراد مناسبی از جامعهی کاربرهای گیمفا بازی سو تجربه کرده باشن
اینجا هم که اروپا نیست تا بازی منتشر شد بچهها بازی رو بگیرن و روز عرضه تجربه کنن
اکثرا منتظر میمونن تا بازی تخفیف بخوره و قیمتش بیاد پایین
ایرادتون به جا نیست دوست عزیز
اینکه میگید اعتماد جول به ابی غیر منطقی بود من باهاش موافق نیستم. چرا؟
اول از همه که جول ۵ سال تو محیط اروم و کم تنش تر جکسون زندگی کرده بود و با دنیای بیرون ارتباط داشت و حتی عضو جدید میگرفتن تو جکسون که اینا بدبینیش رو کاهش داده بود، چند تا مثال برای حرفم:
۱: تو یکی از فلش بک ها میبینیم که جول و الی تو منطقه ی بیرون جکسون با جسد دو نفری که تازه به جکسون اومده بودن و بعد ترکش کرده بودن مواجه میشن و همین باعث ناراحتیشون میشه.
۲: یه جا میبینیم که الی به دینا درمورد اعضای جدیدی که به جکسون اورد صحبت میکنه
۳: اخر بازی تو اون فلش بکه وقتی الی از جول میپرسه قهوه از کجا گیر اوردی جول بهش میگه با چند نفر که داشتن از نزدیکی جکسون رد میشدن معامله کردم.
و اما مسئله ی بعدی اینه که وضعیتی که جول و تامی ابی رو پیدا میکنن غیرقابل شک بود کاملا. ابی موقعی که رسما توسط اینفکتد ها محاصره شده بود و چند تایی افتاده بودن روش و چن ثانیه با مرگ فاصله داشت توسط جول و تامی پیدا میشه. حتی بدبین ترین انسان دنیا هم شکی نمیکرد.امکان نداره یه نفر نقشه ی توطئش این باشه که خودشو توی اون وضعیت قرار بده.
و قضیه ی دیگه اینه که اگه بیشتر دقت میکردین میفهمیدین اینه که موقعی که ابی و جول و تامی توسط اینفکتد ها محاصره میشن(این تیکه دقیق یادم نیس جول بود یا تامی این حرفو زدن،یکیشون بود خلاصه) جول میگه سوار اسبا بشیم در بریم تامی میگه تو این سرما و برف و بوران اسبا وسط راه از جون میفتن و اینفکتد ها راحت شکارمون میکنن،پس همینجا میمونیم(درحالی که موجی از کلیکرا هر لحظه به در ضربه میزدن و داشتن میریختن تو خونه)اما جول میگفت نه باید برگردیم جکسون و اینجا بمونیم کارمون تمومه. تو این هیر و ویری بود که ابی برای نجات جون هر سه تاشون میگه پس بیاین بریم تو کمپ من و رفیقام. جول هم این وسطا برای ایجاد حس اعتماد متقابل خودشو معرفی میکنه. اگه این نکاتو در نظر بگیریم اصلا غیرمنطقی جلوه نمیکنه
کامنتت کامل و عالی بود
از شما ممنونم
خیلی خیلی منطقی و ریزبینانه جواب دادید
پایان بازی نمیگم درست بود یا غلط فقط اگه جای الی بودم منم ابی رو میبخشیدم . نه اینکه داستان ابی رو میدونستم به عنوان دانای کل. فقط بخاطر یه بچه (لو) حالا از اونایی که میگن باید حق انتخاب میزاشتن ابی رو زنده بزاریم یا بکشیم یه سوال داشتم با لو چیکار میکردین میزاشتین یه بچه بمیره ( به نظر من بچه ها پاکترین و معصوم ترینن )یا میکشتینش در هر صورت لو رو میکشتینش با کشتن ابی ( اخر بازی لو حتی نمیتوانست تکون بخوره یا حرف بزنه پس حتی خودتون نمیکشتین باعث مرگش بودین ) یا الی انسانیتش رو از دست میداد (مقایسه تصمیم الی و جوئل در پایان هردو بازی احمقانه است که میگین انسانیت جوئل از دست نرفت پس الی هم میتونست .روحیه هر فرد فرق میکنه. دوما اخر بازی اول جوئل یه شخص بزرگ سال رو کشت نه یه بچه رو
موافقم👍👍👍
احتمالا اگر لو نبود، و ابی هم همونجوری قوی هیکل باقی مونده بود، الی، انتقامشو می گرفت …
ولی خب شرایط به کلی عوض شد
چندتا واقعیت در مورد این بازی و این جور پست ها
۱. فقط ایکس باکس فن و پی سی فن این بازی رو هیت میکنن یا کسانی که به هر دلیلی این نسل پلی ۴ خریدن ولی ذاتن ایکس باکس فن هستن. مدرک حرفم برید کسانی که دارن این بازی رو مستقیم یا غیر مستقیم با زرنگ بازی هیت میکنن سابقشون رو نگاه کنید در تمام پست های سونی سعی میکنن هیت کنن حداقل ۹۰% هیت میکنن شاید ۱۰% هم نکنن که تابلو نشن کافیه چکشون کنید اسم نمیبرم که کامنتم تائید شه
**
۲. چه شما این بازی رو هیت کنید چه نکنید این بازی از دید اکثر پلیرهای جهان و منتقد ها و سایت ها برترین بازی تاریخ هستش و بیشترین جوایز رو در تاریخ بازی های ویدئویی گرفته. حالا میتونید خودتون رو گول بزنید به خاطر اینکه رقیباش فلان بودن گرفته یا چون مسائل فلان داشته گرفته این میشه توجیح کردن خودت برای اینکه بازی شرکت رقیب رو بکوبید
همینجوری که فورتزا هورایزن تو سبک آرکید پادشاهی میکنه سونی هم تو انحصاری های شاهکارش و پرافتخارترین شدن بازی هاش در تاریخ پادشاهی میکنه پس بهتره خودتون رو گول نزنید و منطقی باشید
**
۳.ممکنه تک توک از روی سلیقه یا مسائل اعتقادی این بازی رو هیت کنن که بحثشون جداس و مهم نیست. چون هیچ بازی ای نیست که همه خوششون بیاد مثلا ویچر از دید خیلی ها شاهکاره ولی من ۳ بار نصب کردم هیچ جوره باهاش ارتباط برقرار نکردم
۴.این بازی پرافتخارترین بازی تاریخه پس چه شما هیتش کنید چه گیمفا مقاله بنویسه خوبه یا بده حقیقت عوض نمیشه با حقیقت کنار بیایید
۵. بعضی ها میگن چرا کاگردان حق انتخاب نداده. این بازی سبکش خطیه و قشنگیش همین هستش که کارگردان تصمیم بگیره بازی چه جوری تموم بشه. تازه اگر پایانش الی ابی رو میکشت این کلیشه ای و تکراری نبود؟ همین که نکشتش که پشتش دلیلش واضحه بازی رو قشنگ میکنه که شما تو ذهنتون بمونه و همیشه در حسرت این باشید که کاش میتونستید ابی رو بکشید به اینکه اگر میکشتید تموم میشد فراموش میشد
در کل حرف آخرم
سونی پادشاه صنعت گیمه. اگر شما کامپیوتر یا ایکس باکس رو بیشتر دوست دارید داشته باشید ولی باید با حقیقت هم کنار بیایید. برای شما ایکس باکس پادشاهه ولی فقط برای شما نه در واقعیت
سونی هم برای رسیدن به این مقام خیلی ریسک کرده هزینه کرده استعداد پیدا کرده اینجوری نبوده یک ساله اینجوری بشه بیشتر از ۲۵ ساله تو این صنعته و پولم نداشته که با پول بره استودیو بخره برای خودش افتخار کسب کنه
*****************
راستی یک نکته دیگه. هر افتخاری بازی استارفیلد بگیره به ماکروسافت ربطی نداره. اگر کامنت های خودتون رو ببینید وقتی یک بازی مثل بازی آنلاین نینجا تئوری یا بازی آنلاین جدیده که داره میاد وقتی نمراتش خراب میشه میگید این بازی قبل از خرید بوده و ربطی به ماکروسافت نداره
پس استارفیلد هم هرچی بشه قبل از خرید بوده و ربطی به ماکروسافت نداره. هر بازی که بعد از خرید ماکروسافت ساختش شروع بشه افتخارش برای ماکروسافته
اگر هم مخالفید مهم نیست این یک واقعیت هستش طبق منطق و کامنت های خودتون
پس لطفا حداقل با خودتون رو راست باشید
یک نکته دیگه میبینم بعضی ها مولتی اکانتن. با ساخت اکانت جدید و تعریف و تمجید از خودتون یا ماکروسافت باز هم حقیقت عوض نمیشه وقت خودتون رو پای یاد گیری یک برنامه چیزی بزارید که پس فردا بتونید باهاش پول در بیارید نه کامنت کذاشتن و لایک کردن 🙂
ممنون که کامنتمو خوندید
با مورد ۲ و ۵ در کامنتت موافقم و واسه همین کامنتتو لایک کردم
راجع نیمهی دوم کامنتت هم کلا نظری ندارم ولی خب تا انتها خوندم😅🙏
من حقیقتا با شروع بازی (مردن بیجا و غیرمنطقی Joel) و پایان بازی شدیدا مشکل داشتم. مسیر داستان خیلی بهتر پیش میرفت اگه جوئل وسطای بازی کشته میشد. یه سری کرکترها تیر میخوردن و انگار کلا از بازی حذف میشدن. TLOU2 از لحاظ فنی، گرافیکی،صداگذاری یکی از بهترین گیم های ریلیز شده ست ولی واقعا نمیتونم با داستانش کنار بیام. ضعیف نیست ولی بنظرم نسبت به نسخه ی اول متوسطه
بنظرم المان غیرمنتظره بودن اتفاق های داستان چیز جدیدی توی گیمینگ حساب میشه ولی Subverting expectations بنظرم برای من نتونست تاثیر گذار باشه
سلام دوست عزیز
نظرتون کاملا کاملا محترم و به نوبهی خودش درسته
ولی به شخصه مرگ جوئل رو در ابتدای بازی این جهت برای بازی مناسب میدونم که باعث میشه اون فلش بکهای پایانی هر سیاتل الی، غمگینتر و ناراحتکنندهتر جلوه کنن که نکتهی خیلی مثبتی برای بازی محسوب میشه
موفق باشید
با سلام خدمت نویسنده محترم مقاله بسیار کاملی بود و بعد و قبل هر دو حالت به طور کامل بررسی شده بود فقط ای کاش گزینه حق انتخاب رو هم بررسی میکردید . باز به هر حال مقاله جامعی بود
به نظرم بنده باید حق انتخاب وجود میداشت چون وقتی مارو در بطن هر دو کرکتر قرار میده تا هردو رو درک و متوجه بشیم ( به قول آقای زاهدی همون دانای کل ) باید برای ما درنهایت حق انتخاب میگذاشت تا بر اساس آنچه که دیده ایم پایانش را رقم بزنیم . اگر اینجوری میشد هر دو جبهه هم راضی بودن هم پایان مدنظرشون تاثیر بیشتری داشت
در هر صورت نظر هر فرد محترمه
باز هم از نویسنده محترم تشکر میکنم بابت متن کاملشون
موفق باشید ✋
سلام دوست عزیز و گل
از نظر شما ممنونم ولی به نظرم حق انتخاب یک مقدار از جنجالی بودن و از اعتبار بازی کم میکرد🤔
الان شما دیدی کسی راجع پایان GTA V حرف بزنه و یا نظر بده؟
نه بخاطر این که پایانهای متفاوتی داشت …
همیشه عامه پسند بودن، بهترین راه و بهترین روش نیست
همین جنجال هم کلی به بازی لطمه زد ( از اسپویل قبل عرضه تا یوزر اسکور پایین فقط واسه مرگ جوئل ) البته من حدسم اینه که این پایان یا بهتر بگم داستان ب مرور زمان و دور شدن و فروکش کردن احساسات به صورت منطقی مورد بحث قرار گرفته و الان دیگه مثل اوایل هیت نمیشه ( البته بعضی افراد نظرشون بر اساس منطقه و کاملا محترمه مخالفتشان) اما خب اون قسمت شمارو قبول دارم در اون صورت هنوز هم بعد از یک سال و خورده ای عرضه باز براش مقاله نمیومد یا بحث شکل نمیگرفت و سر مسائل مختلف بحث نمیشد
ممنون از پاسخگویی تون
موفق باشید ✋
ممنون از شما دوست عزیز
من خودم تلو رو خیلی دوست دارم و هر دو نسخشو دوست داشتم و بازی کردم.
فقط میدونین یه چی هست تو کتم نمیره : ” الی فقط کسانی را کشته بود که یا در مرگ جوئل نقش داشتند، یا اینکه … ” من میگم که الی این همه آدم که در مرگ جوئل نقش داشتن رو کشت تا برسه به ابی، حالا کسی که مهم ترین نقش رو در مرگ جوئل داشت رو نمیکشه. چجوری آخه؟
سلام دوست عزیز
دلیلش واضحه
ابی بیشترین انگیزه و حق رو برای کشتن جوئل داشته … چون اول جوئل بوده که پدر ابی رو کشته بوده
نکتهی دوم هم توی متن گفتم، کشتن بچهی بیگناه Mel بود که باعث شد الی یه تجدید نظری توی رفتارش بده … چیزی که تا قبل از اون حادثه نکرده بود
این بازی پایانش بد نیست ، شروعش خیلی بده! چرا باید دختر یه npc ساده بیاد برای انتقام؟ شما مثلا فکر کن یه یارویی رو تو gta زیر میگیری ، بعد دخترش بیاد برای انتقام /: ، البته قصدمن مسخره کردن بازی نیست ، لست ۲ یکی از بهترین بازی هایی بوده که بازی کردم ، ولی شروع داستانش غیر منطقیه لامصب
حرفت درست نیست دوست عزیز
اون پزشکه توی کات سین بازی هم حضور داره و نمیشه بهش گفت ان پی سی ساده
توی جی تی ای وقتی یکی رو زیر میگیری تو خیابون که اولا کسیه که حضورش اونجا اوتو جنریتد هست و ممکنه واسه بازیکنهای مختلف فرق داشته باشه و دوما توی کات سین هم که نیست!
نمیدونم دیگه چجوری توضیح بدم فرقشون رو😅
اها ، راست میگی😅
تینجر های محترمی که میگن چطوری میشه یه نفر تا لب انتقام بره و انجامش نده :
به اندازه کافی نویسنده عزیز گفته منم سعی میکنم فقط یه مثال کوچیک بزنم
کافیه یه نگاهی به پرونده های قضایی تو خود همین ایرانمون بندازید که بسیار ، بسیار افرادی بودند که لحظه آخر جلوی توقف حکم قصاص رو گرفتند و رضایت دادند ! 🙂
الی به جایی رسیده بود از شدت تنفر تو بیداری کابوس میدید و توهم میزد انتقام فقط حالشو بدتر میکرد و به آرامش نمیرسید …
دم شما گرم