نقد و بررسی فیلم Oppenheimer| پدر بمب اتم
اوپنهایمر یک فیلم دلهرهآورِ زندگینامهای حماسی به نویسندگی و کارگردانی کریستوفر نولان است که در سال ۲۰۲۳ اکران شد.
نولان فیلمنامه این فیلم را بر اساس کتاب پرومته آمریکایی، پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر به رشته تحریر درآورده است. داستان فیلم درباره زندگی جی. رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان نظری آمریکایی است که به عنوان «پدر بمب اتمی» شناخته شدهاست و کیلین مورفی نقش وی را در فیلم بازی کرده است. این ششمین همکاری مشترک نولان و مورفی است. امیلی بلانت در نقش همسر اوپنهایمر، «کیتی»؛ مت دیمون در نقش رئیس پروژه منتهن لسلی گرووز؛ رابرت داونی جونیور در نقش عضو کمیسیون انرژی اتمی ایالات متحده لوئیس استراوس؛ و فلورنس پیو در نقش معشوقه کمونیست اوپنهایمر جین تتلاک حضور دارند. دیگر بازیگران شامل جاش هارتنت، کیسی افلک، رامی ملک و کنت برانا میشوند.
با توجه به اهمیت فیلم، گروهی از نویسندگان سایت بصورت مشترک نقد و نظرات خود را پیرامون فیلم به رشته تحریر درآوردهاند که میتوانید در ادامه مقاله مطالعه فرمایید:
امیر سلمان زاده- نویسنده سایت| امتیاز ۳/۱۰
با توجه به اکران فیلمهای روز سینمایی جهان و شرایط خاص کشور ما که ناچاراً برای دیدن کیفیت خوب یک فیلم سینمایی میبایست ماهها صبر کرد و اگر در این بین فیلمی المانهای شهرتی همچون تیم بازیگری مشهور یا کارگردان نامدار داشته باشد، این صبر کردن به انتظاری طاقت فرسا نیز تبدیل خواهد شد.
حال فیلم جدید یکی از بهنام ترین کارگردانان قرن جدید یا حتی شاید مشهورترین آنان یعنی کریستوفر نولان با عنوان «اوپنهایمر»، یکی از همان فیلمهای مورد انتظار خیلی از سینمادوستان است، مخصوصاً از این حیث که داستان این فیلم پیرامون زندگینامه پدرِ بمب اتم یعنی «رابرت اوپنهایمر» میباشد و از طرفی نیز لقب «پُر ستارهترین فیلم کریستوفر نولان» را نیز میتوان به این فیلم داد و همین یک مورد نیز برای پیگیری سینمادوستان برای هر فیلمی بسنده میکند، حال بماند که نام «کریستوفر نولان» نیز بر روی این ستارگان قرار گرفته و اشتیاق تماشا را چندین برابر میکند.
سوای این مقدمهی کوتاه، نگاه و برخورد ما باید تا جای ممکن کمترین تأثیر را از این اشتیاق داشته باشد، زیرا که وجود خود فیلم در طی زمانِ واقعی آن (سه ساعت) تمام چیزیست که با آن روبرو هستیم و خب در اینجا باید اذعان کرد متأسفانه فیلم جدیدِ نولان نیز همچون آثار بعد از «میان ستارهای»اش فیلمی یکبارمصرف و گذراست. فیلمیست که هرچند عنصر زمان باز هم همچون تمام کارنامهی فیلمسازی او مورد دستاویز قرار گرفته اما در این فیلم صرفاً کارکردش در حد چند بازخواست یا بازپرسیِ امنیتی آن هم در زمانهای متفاوت است.
فیلم «اوپنهایمر» در واقع به دو بخش اصلی از نظر روایت تقسیم میشود، یکی روند ساخت بمب اتم است و دیگری روند مظنون واقعشدن «رابرت اوپنهایمر» که در هر دو بهخصوص مورد دوم یکنواخت پیش میرود که البته این یکنواختی پنهان را با تدوین خود و کاتهای پی در پی و بعضا موسیقی متن ملتهب میپوشاند تا خود را جذاب و پُرتکاپو نشان دهد.
اینکه چه میشود که «رابرت اوپنهایمر» عِرق ملیاش او را به سمت و سوی ساخت بمب اتم سوق میدهد، پرداخت سر راستی ندارد، تنها کاری که فیلم میکند اشاره کردن های گذرا و سریع است: او فیزیکدان است، چپگراست، مشکلات شخصی دارد یا حتی با سمّیکردن یک سیب باید پی به خوی نابودسازیِ بالقوهای او ببریم!!! تنها چیزی که کمی با تدوین آن هم صداگذاری نسبتا خوب فیلم به متنِ قابها و دغدغههای «رابرت اوپنهایمر» وارد میشود، عذاب وجدان یا دو دلیاش هست که همان هم البته پرداخت کوتاه و گسستهای دارد.
در بخش موشکافیهای امنیتی مبنی بر جاسوس بودنِ «اوپنهایمر» فیلم ابداً نقطه عطف و تعلیقی ندارد و دیالوگهای سریع و پاسکاریشده همراه با تدوینی که بدون علتِ رواییِ مناسبی مدام جابهجا میشود و مدام ما را با کاراکترهای جدید و اسامی که نهتنها خودشان بلکه تصویر صاحبانشان را نیز حفظ نمیکنیم مواجه میسازد، مگر با کمک چهرهی مشهور خود بازیگران که آنهم اغلب کارکردی جز پازلهای ذهنی و جوابهای منطقی، چیزی در پی ندارد. فیلم تنها یک غافلگیری در پایان دارد که علت آن همه سوال و جوابکردن های «اوپنهایمر» زیر سر «استراوس» (رابرت داونی جونیور) بوده است که آنهم ماهیتِ کارکردیاش برای همان بار اول تماشاست. درکل اگر محو اسامی تاریخی یا نام کارگردان یا بازیگران معروف، موضوع فیلم و یا بمب اتم نشده باشیم و مواجهمان با فیلم بر اساس انتظارات معقولی باشد که خود فیلم در ما به وجود میآورد، باید گفت فیلم «اوپنهایمر» فیلم ضعیفی است که ما را تنها در حد همان بار اول تماشا آن هم با ارفاق میتواند جلوی نمایشگر نگه دارد و البته که درباب آینده هم دیگر نام «نولان» آنچنان تضمینی بر کیفیت فیلم نیست مگر به کمک ترفندهای بازاریابی سینمایی کمپانیها و البته که نیز به کمک باربیها.
ماهان حسن زاده- نویسنده سایت| امتیاز: ۹/۱۰
فیلم Oppenheimer جدیدترین اثر کریستوفر نولان را میتوان متفاوتترین اثر او نیز نامید. از همان ابتدا که خبر ساخت فیلم Oppenheimer پخش شد، این انتظار وجود داشت که شاهد اثری متفاوت از سایر آثار نولان باشیم. اگر جزو آن دسته از طرفداران پروپاقرص نولان باشید، شاید در مواجه اول با Oppenheimer کمی ناامید شوید. اما اگر به خود فیلم Oppenheimer به صورت مستقل نگاه کنیم، میتوان آن را فیلمی بهتر از دو فیلم اخیر نولان دانست و در مجموع میتوان گفت جزو سه چهار اثر خوب او قرار میگیرد.
اوپنهایمر قصه دانشمندی را روایت میکند که سرانجام تحقیقات و تلاشهای او منجر به ساخت بمب اتم میشود. بمبی که نهایتا بر روی ژاپن انداخته شده تا طبق ادعاها به پایان جنگ جهانی دوم کمک کند. اوپنهایمر اثری سه ساعته است و میتوان آن را فیلمی طولانی دانست. اما این فیلم طولانی ابدا خستهکننده نمیشود. نولان موفق است تا مخاطب را تا لحظه آخر بدون کلافه شدن نگه دارد و این موضوع با کمک تدوین حرفهای و موسیقی متن امکان پذیر بوده است.
اوپنهایمر درباره یک دوگانگی اخلاقی است. یک دوگانگی بین انتخاب بد و بدتر. ساخت بمب اتمی که منجر به کشته شدن هزاران نفر میشود اما شاید بتوان با آن جنگ جهانی را پایان داد. نولان موفق است تا این دوگانگی را بسازد و آن را برای مخاطب تبدیل به مسئلهای قابل لمس کند. فیلم در طول مدت زمان سه ساعته خود و در روایت خود مدام بر روی این دوگانگی مانور داده و بر روی این مرز حرکت میکند. در Oppenheimer نوعی دوگانگی پیروزی و شکست نیز وجود دارد. ظاهرا شاید آمریکا به پیروزی میرسد اما در نهایت شخص اوپنهایمر شکست میخورد. این موضوع کاملا در فیلم ساخته میشود و مخاطب کاملا شکست اوپنهایمر را حس و تجربه میکند. اما فیلم آن میزان که در ساخت شکست اوپنهایمر موفق است در به تصویر کشیدن حس پیروزی دولت آمریکا موفق نیست.
فیلم Oppenheimer کلوزآپهای زیادی نیز دارد که همگی به کمک بازی فوقالعاده چشمهای کیلین مورفی شکل گرفته است. بازی صورت و چشمهای مورفی فوقالعاده است و گل سر سبد آن در سکانس مربوط به سخنرانی او پس از موفقیت بمب به چشم میخورد. در مجموع Oppenheimer را میتوان قدمی رو به جلو پس از دو فیلم اخیر نولان دانست. فیلمی که در طول زمان سه ساعته خود میتواند اتفاقی تاریخی را تصویر کرده و مخاطب را در تجربیات شخصیت اصلی خود سهیم کند.
امیرسالار کریمی- نویسنده سایت| امتیاز: ۷/۱۰
نولان به قدری دلش میخواست این فیلم موفق شود که در عرصه تبلیغات دست به هر کاری زد. یکی گفت بهترین فیلم قرن، دیگری گفت بهترین فیلم تاریخ و … اما اوپنهایمر تنها یک فیلم خوب معمولی است که اگر نولان آن را نمیساخت به هیچ وجه به این جایگاه نمیرسید. همین موضوع برای کسی که میخواهد بهترین فیلسماز زنده تاریخ شود، عیب دارد. یک هنرمند بخشی از جهانش را با مخاطبین به اشتراک میگذارد و اثر نیز مستقل از خالق خود، به جایگاه هنری دست مییابد؛ اما نولانِ تکنیک باز فقط فیگور فیلمساز را دارد ولی از طرفی نیز خوب میداند که چگونه اختیار سینماها را به دست بگیرد.
اوپنهایمر فیلمی نسبتا درخشان است که در نشان دادنِ چهره واقعی فاشیستهای یانکی سنگ تمام گذاشته است. هری ترومن با افتخار خاصی خود را نابودکنده هیروشیما میداند و اوپنهایمر نیز بعد از طی کردن یک مسیر سخت برای ساختن این بمب، پی میبرد که او نیز بازیچه بوده است، بازیچه در دست کسانی که مهمترین چیز برایش قدرت است. قدرتی که احتمالا پایان دنیا را رقم خواهد زد.
یکی دیگر از چیزهای بسیار خوب فیلم اوپنهایمر، صحنه سخنرانی رابرت اوپنهایمر است که در سالن ورزشی قرار است جشن پیروزی را برگزار کنند. اوپنهایمر در کشمکشی با خود قرار دارد. از درون نابود شده و همچون کاراکترهای شکسپیر دچار عذاب وجدان شده است، از طرفی مجبور است سخنانی را به زبان آورد که مجبور است. دوربینِ نولان در این صحنه با کاتهایی به جمعیت و کلوزآپ اوپنهایمر، تضادی فوقالعاده را به تصویر میکشد. انسانها غرق در شادی هستند، از شادی اشک میریزند و تمام اینها به چه دلیل است؟ برای کشتن هزاران و هزاران انسان بیگناه…! نولان در چند دقیقه صفت شیطانی انسان را به تصویر میکشد و این سکانس به نظر من مهمتر از سکانس تست بمب اتم است.
دیگر مسئله مهی که اصلا به آن پرداخته نشده بود، مسئله کمونیسم بود. در این فیلم اصلا کمونیسم ساخته نمیشود. یعنی ما فقط نام کمونیسم را میشنویم. فلان کس کمونیسم است؟ فلان کس کمونیسم بود؟ اصلا کمونیسم چیست؟ وقتی مخاطب میشنود کمونیسم به چه چیزی فکر میکند؟ چه چیزی در ذهن او شکل میگیرد؟ نولان اصلا و ابدا نتوانسته در فیلم خود تاریخ بسازد و نه تنها کمونیسم بلکه جنگ جهانی نیز در این فیلم ساخته نمیشود.
در همین مسئله دنیای ایدئولوژیک زده، نولان کار مهمی میکند. او با دیدگاه ضد آمریکایی خود بمباران اتمی ژاپن را کاملا محکوم میکند. بمبارانی کاملا غیرانسانی که برخلاف تلاش آمریکا، هرگز از تاریخ شوم این کشور پاک نخواهد شد و این موضوع به نظر من مهمترین کاری است که نولان با اوپنهایمر کرده است.
نقد کوتاه و ناقص خود را با شعری از ناظم حکمت به پایان میبرم.
آنکه بر درها میکوبد منم
کودکی بودم که در هیروشیما مُردهام
مردهها بزرگ نمیشوند
آنکه بر درها میکوبد منم
کودکی بودهام که در ناکازاکی مُردهام
مردهها دیده نمیشوند.
این منم که درها را میزنم
با شمایم! لطفا کاری کنید که جنگ نباشد،
کاری کنید که بچهها کشته نشوند
لطفا کاری کنید که بچهها بتوانند بازی کنند، بخندند و رشد کنند
لطفا کاری کنید که بچهها بتوانند آب نبات بخورند…
علی عبداللهی- نویسنده سایت| امتیاز: ۹/۱۰
کریستوفر نولان بی شک یکی از خاصترین، پرطرفدارترین و بزرگترین کارگردانهای ۲ دهه اخیر هالیوود محسوب میشود. کارگردانی که فیلمهای فوقالعاده و شاهکاری مثل Interstellar، Memento، Inception، The Dark Knight و چندین فیلم دیدنی دیگر را در کارنامه خود دارد. حالا و پس از ۳ سال دوری، این کارگردان به ژانر بیوگرافی و سیاسی-تاریخی-علمی ورود کرده است و فیلمی ساخته است که بی شک یکی از مهمترین فیلمهای چند سال اخیر است و کریستوفر نولان را پس از یک افت کوتاه (۲ فیلم اخیرش) دوباره به اوج برگردانده است.
«اوپنهایمر» آنقدر قابل بحث و قابل نقد و بررسی است که میتوان ساعتها دربارهاش نوشت و قطعا این نقد و بررسی کوتاه به بنده فرصت کافی برای پرداختن کامل به این فیلم را نمیدهد اما این فرصت را غنیمت شمرده و به چندین نکته میپردازم:
نولان با اینکه به ژانری ورود کرده است که اساسا دست و بال کارگردان را برای ارائه سبکی خاص میبندد؛ اما باز هم یک فیلم نولانی ساخته است و امضای او را در جای جای این فیلم میتوان دید. نوع روایت فیلم، خاص و ویژه نولان است و در این راستا تدوین فیلم، کار بسیار سخت و مهمی بوده است که به بهترین شکل ممکن از پس آن برآمدهاند و شاهد یک تدوین درخشان هستیم. از طرفی به کمک روایت خاص نولان، فیلمی ۳ ساعته در ژانر بیوگرافی-سیاسی به شدت درگیر کننده ساخته شدهاست و مخاطب این فیلم ذرهای حس خستگی نمیکند که این مورد خودش نمایانگر کار بسیار بزرگی از جانب نولان است. من منکر یک سری ایرادات فیلم نمیشوم و معتقدم که فیلم ایراداتی در زمینه روایت زندگی اوپنهایمر و شخصیت پردازی برخی کاراکترها دارد. به نظرم حتی شخصیت خود اوپنهایمر علیرغم بازی بسیار خوب «کیلین مورفی»، آن کاریزمای حقیقی اوپنهایمر را ندارد. («انیشتین» و شخصیت «جین تتلاک» هم به وضوح این ایراد را دارند). اما فیلم به خوبی بیننده را به دهه ۴۰، ۵۰ میلادی میبرد و ما را در حساسیتهای ویژه سیاسی-تاریخی آن دوره و فضای رقابتی مابین آلمان نازی، آمریکا و شوروی با نقش پررنگ فیزیک کوانتومی غرق میکند.
از طرفی موسیقی متن شگفت انگیز Ludwig Goransson به شدت به فیلم کمک میکند و جالبتر اینکه تقریبا در تمام طول ۳ ساعت فیلم، این موسیقی به گوش میرسد. دیالوگهای فیلم به شدت کار شده و تامل برانگیز هستند. به کمک تکنیکهای خاص نولان، تدوین ویژه، بازی بسیار خوب بازیگران و موسیقی فوقالعاده چندین سکانس بی نظیر و به شدت تاثیرگذار خلق شدهاست. (از جمله سکانس تشویق اوپنهایمر توسط مردم آمریکا بعد از سخنرانی وی راجع به فاجعه هیروشیما و ناگاساکی)
و در پایان باید گفت:
«اوپنهایمر» در سکانس انفجار بمب اتم اوج میگیرد؛ اما در سکانس پایانی به نقطهای غیرقابل توصیف میرسد تا ما بمانیم و یک شاهکاری از نولان که میتوان از آن به عنوان «تکان دهندهترین و بهترین فیلم چند سال اخیر» یاد کرد.
ایلیا عسگری- نویسنده سایت| امتیاز: ۸/۱۰
فیلم Oppenheimer قطعا نه بهترین ساخته کریستوفر نولان لقب میگیرد و نه حتی به عنوان بهترین فیلم سال میتوان از آن یاد کرد. یک اثر بیوگرافی با چندین و چند شخصیت پیچیده و غیرقابل پیشبینی که روایتی همچون Inception برایش در نظر گرفته شود تا مدام بین زمانهای مختلف در حال جابجایی باشیم و این باعث شده تا ریتم کلی فیلم ضربه خورده و مخاطب اگر شناختی با موضوعاتی مثل فیزیک کوآنتوم، دانشمندان مشهور دخیل در پروژه منهتن و در نهایت ساخت بمب اتم نداشته باشه، عملا دچار آشفتگی ذهنی شود. در کنار این موضوع باید تحریف برخی مسائل تاریخی و در نهایت سکانس ناامید کننده انفجار نخستین بمب اتم (برخلاف تبلیغات بیش از اندازه حول محور این اتفاق) را هم اضافه کرد که بگوییم که همگی دست به دست هم دادهاند تا Oppenheimer در ارائه آن چیزهایی که ادعایش را داشت، ناامید کننده ظاهر شده باشد. اصرار لجبازانه بر عدم استفاده از هرگونه CGI میتواند نتیجه عکس نیز داشته باشد که انفجار نخستین بمب اتم را به چیزی همچون ترقه بازی شبیه کرده که کریستوفر نولان میتوانست سکانس مهلکتری را با استفاده از جلوههای کامپیوتری حساب شده، خلق نماید.
با گفتن ویژگیهای منفی و مسائلی که موجب ناامیدی از Oppenheimer شده بود وقت آن رسیده تا نکات ارزشمندش را نیز مرور کرد. مهمترین و برجستهترین ویژگی ساخته کریستوفر نولان به هنرنمایی بینظیر کیلین مورفی در قامت جی. رابرت اوپنهایمر مربوط میشود که عملا بازی چشمهایش میتواند روح شما را مجذوب خودش نماید. هنرنمایی که در تقابل با رقابت لوئیس استراوز و نقش آفرینی تماشایی رابرت داونی جونیور سبب شده تا شاهد سکانسهای به یاد ماندنی جذابی باشیم که در تلفیق با موسیقی گوشنواز لودویگ گورانسون، لحظاتی ناب و هیجانانگیز از جمله پایانبندی دیوانهواری را به ارمغان آورده است.
در پایان باید گفت که اگرچه Oppenheimer کریستوفر نولان در ارائه ادعاهای خود آنطور که میبایست عمل نکرده اما موفق شده تا به زیبایی هر چه تمام ذات کثیف و حریص بشریت را به تصویر بکشد. بشریتی که برای قتلعام و به رخ کشیدن قدرت خود به راحتی میتواند دلیل و برهان آورده و جنبه سیاه خود را پشت معصومسازی پنهان نماید. کریستوفر نولان به شکلی قابل تامل ثابت میکند که هیچ چیزی وحشتناکتر از “انسان” بر روی کره خاکی نه زیسته و نه خواهد زیست.
امیر حاجی زاده- نویسنده سایت| نمره فیلم: ۵/۱۰
اگر این فیلم، یک مینیمستند-سریالیِ ۳ قسمتی بود، میشد از آن دفاع کرد. حتی جدای از روایت مستندگونهاش، به آن حداقل تکنیکی که «نولان» استادکارش است هم نزدیکی ندارد. فرم که هیچ.
پیغام اثر واضح است و هالیوودی؛ نه گفتن به «چپ» و هر سیاستمدار آمریکایی که مسئلهاش انسان نیست. با اینکه کلیت موضع کارگردان بیطرفانه است اما دوربین همیشه این را نمیگوید. جایی با «جی.رابرت اوپنهایمر» است جایی نه. فیلمساز و دوربینش نه به جنگ، علم و «اوپنهایمر» تعیّن دارند نه با عذاب وجدان یا تبرئهشدنش کاری دارند، و نه با ساخت بمب، ژاپن و فاشیسم.
محرک پیشبرنده «اوپنهایمر» قرار است حقیقتِ اخلاقی و مذکور [و اخلاقمداریِ نولانطورش] را با خلق بحران روی بحران دیگر و دامن زدن به حوادث قبلی عریان کند. پس سوژههای گلچین و منتخب این بیوگرافیِ نهچندانبد، موقعیتهای معطوبی میسازد که فیلمساز مثل همیشه برای درآوردنشان به دیالوگ بسنده میکند نه ساخت آبژکتیو سینمایی.
با اینکه مطلقا شخصیتپردازی و بازیگیری نمیبینیم اما بیشک بهترین بازیگر فیلم «اوپنهایمر» نیست! هرچقدر موسیقیمتن، جامپکاتها و مونتاژ در صدد ترکیبشدن با بپر بپرهای «نولان» از مدیومشات به کلوزآپ هستند تا جایگاه خود را در این ۳ ساعت مستند پیدا کنند نمیتوانند. چراکه «اوپنهایمر» به بازسازی سینمایی نمیرسد. وسطبازی کارگردان میان فیلم و مستند شدن، او را ناچار به انتخاب سطح دیالوگمحوری و خوانشِ کتابیِ فیلمنامهاش میکند. [شاید بپرسید چرا؟] چون برای یانکیها پرداخت و نقد کمونیست از نان شب واجبتر است تا «سینما».
اگرچه با بازارگرمی و تبلیغات توخالی فروش ۱۰ برابری بودجه حاصل شد، اما وجود Oppenheimer در کارنامه «نولان» خیلی توفیری نمیکند. لذت فیلم را تماشاگران اکران جهانی بردند. دو فیلم یکبارمصرفِ «باربی» و «اوپنهایمر» صرفا اسباب آشتی مخاطب با [احیا و رونق] سالنهای متروکه سینمای زخمخورده از پاندمی کرونا بودند. [ویروسی که عارضه جنگ امپریالیسم غرب و کمونیسم شرق بود].
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
نظرات
امیر حاجی زاده bro wtf
یسریاشون بعد فشار خوردن😂مخصوصا اونکه ۳ از ۱۰ داده و همین اقای حاجی زاده.فیلم شاهکار نیست،عالی نیست،یه فیلم خوبه.به اثار دیگه کریستوفر نولان نمیرسه ولی نه اینکه یه منتقد دو زاری بیاد ۳ بده😂فیلم ارزش ۱۰ از ۱۰ و ۹ از ۱۰ نداره،مثلا ۸.۵.چون اشکال هایی هم داشت،یکیش هم موسیقی بیش از حد توی بعضی جاها
به عنوان یک طرفدار نولان میگم متاسفانه این فیلم هم مثل دو فیلم قبلیش فیلم یکبار مصرفیه جوری که در کل این سه فیلم بیننده حتی یک لحظه هم با شخصیت ها ارتباط نمیگیره. دو تن از افرادی که این ارتباط رو در آثار قبلی نولان با بیننده برقرار میکردن آهنگسازاش یعنی دیوید جولیان و هانس زیمر بودند. باید قبول کرد که نولان در سینمای حال حاضر هالیوود به یک پیامبر تبدیل شده و هرچی بسازه به عنوان یک شاهکار تلقی میشه! با این حال امیدوارم در آثار بعدیش به ریشه های فیلم سازیش برگرده.
داداش من هم گفتم بهت اصلا به اثار قبلی نمیرسه.ولی خودت با عقل خودت و منطق خودت بگو،یه منتقد دوزاری بیاد ۳/۱۰ منطقیه؟
من فیلمو دیدم متعصفانه کریستوفر نولان روی به ساخت فیلم های کلیشه ای اورده این فیلم دقیقا مشکلاته فیلمه تنت رو داره ،با اینکه خودم فیلم اینتراستالر رو جزو پنج فیلم برتر تاریخ میدونم ، حالا اینو بگم میترسم طرفدارای نولان شاکی بشن نولان از نظر من عقده ی بزرگسال بودن داره ، شما تو چندتا فیلم اخرش بیش از اندازه بزرگسالانه بودن فیلم هاش رو میتونی حس کنی این اوپنهایمر که دیگه به اخر حدش رسونده ، منظورم از بزرگسالانه چندتا صحنه و این چیزا نیس منظورم محتوای غالب فیلم است .
مشکل من فقط اینه که دیگه خیلی مثبتش کردن
یعنی چی اطمینان از کار نکردن چاقو میوه خوری که نساختی
یعنی چون یه مرد چشم ابیه خوبه
چه ربطی داشت حرفت به حرف اون؟
فکر کن
داش خداوکیلی اگه دلیل واقعی داری برای بد بودن فیلم به من بگو شاید منم بدم بیاد بعدش ، من وقتی میگم انتضارات تون چی بود واقعا نمیفهمم
کل فیلم دستوریه
دیروز فیلمشو دیدم و امروز نقدش رو قرار دادید چقدر به موقعD:
به نظرم خودم امتیازی بین ۸.۵ تا ۹.۵ براش خوبه ولی بعد فیلم یه سوال پیش میاد، واقعا لازم بود بیشتر از دویست و بیست هزار نفر که بیشتر از صد هزار نفرشون غیر نظامی بودن کشته بشن ؟ اونم زمانی که المان شکست خورده بود….
دادا انسان از ازل تا الان ادم کشته .این حقیقت رو نمیشه پنهان کرد .این حقوق بشر و اشرف مخلوقاتو اینا چرتو پرته
ولی اشرف هستیم
کل کیهان رو گشتی و فهمیدی ؟؟
نه شاید تو از یه نژاد دیگه ای
بچه. انسان گونه حساب میشه نه نژاد 🤣انقدر بچه ای و بی سواد که نمیدونی علم با خرافاتی که توی ذهن بچگانه تو فرق داره علم سند و مدرکه ولی خرافاتی که تو قبول داری صرفا یک نوشتس بدون سند هر موقع کل کیهان رو گشتی و تمدنی به پیشرفتگی انسان ندیدی بعد بیا حرف بزن وگرنه حرف زدن که باد هواست
اولا انسان نژاد نیست انسان گونه هست 🤣دوما من به علم اعتقاد دارم همون علمی که باعث شده تو از غار خارج شی و به شهرنشینی روی بیاری همون علمی که باعث شده تو گیم بزنی من به خرافات اعتقاد ندارم.هرموقع رفتی کل کیهان رو گشتی و تمدنی بهتر از انسان ندیدی اون موقع بگو اشرف مخلوقات اخه کدوم ادم عاقل و بالغی بدون سند مدرک حرف میزنه غیر از یه بچه متعصب؟😂اخه تو اشرف مخلوقاتی؟
نمیدونم تو تو چه موجودی هستی ولی سطح روشعن فکریت خیلی بالاست
طرف نوشته( کمپانی مارول بهترین فیلمای تاریخ رو میسازه و هر کی مخالف باشه یعنی چیزی از فیلم حالیش نیست)تو هم لایک کردی خداوکیلی تو به خودت میگی اشرف مخلوقات 🤣🤣
کامنتا بسته شد وگرنه جواب میگرفتی
بزرگ ترین اشتباهت اینه که فکر میکنی انسان اشرفه. انسانی که کلا به یک میلیون سال هم نمیکشه وجودش روی کره زمین.
اما اگر نگاه بکنی ویروس ها از اول دوران تا حالا درحال زندگی کردن هستن و اگر مطالعه بکنی میفهمی که درجه فکری بسیار بالاتری نسبت به انسان دارن.
وقتشه قبول کنیم انسان اشرف نیست
عزیز ژاپنی ها کوتاه نمیومدن ، قبل دوتا اتمی رییس جمهور ژاپن رو دعوت کردن گفتن بیا و صلح نامه را امضا کن قبول نمیکرد
اوه هیت به امریکا
خوبه کریتوس د گریت نیست و گرنه امریکا جهانم الان گرفته بود
تا جایی از فیلم که من دیدم این فیلم بد نیست، متوسط هم نیست، خوبه ولی نه بیشتر! یه بخشی تقصیر ذات ژانر بیوگرافیه، یه بخشی هم تقصیر افت تدریجی نولانه (از اینتر استلار شروع شد ولی اونجا نقاط قوت فیلم نقاط ضعفش رو پوشوند ولی از اونجا به بدتر هم شد اوضاع)
در مجموع هیچ کدوم از دو تا فیلم پر ادعای امسال در حد انتظار نبود، هرچند خوب فروختن ولی کلا افت سینمای استدیو محور در سالهای اخیر واضحه
مشکل فیلم این بود که خیلی biased بود چرا که بیوگرافی باید بدون سوگیری باشه تا بتونه کل تاریخو انعکاس کنه ولی اوپنهایمر ۳ ساعت فیلم بود ولی ده دیقه از تخریب پسا انفجار هیروشیما بهش اختصاص داده نشده بود. نولانم کارگردان خوبیه ولی اسکرین رایتر نیست تا جایی که مربوط به کارگردانی میشد فیلم خوب بود.ولی نولان باید دوباره بچسبه به همون جاناتان تا دوباره شاهد فیلم هایی مثل اینتر استلر و پرستیژ و مِمِنتو باشیم
انتخاب درستی بود که ناگاساکی و هیروشیما نمایش داده نشه. فیلم بیوگرافی اوپنهایمره و از دید این شخصیت و حول این شخصیت روایت میشه، چرا باید نتیجهای که از لنز اوپنهایمر و سوژۀ بیوگرافی وجود خارجی نداره به تصویر کشیده بشه. به سادگی فیلم در مورد خالق بمب اتم و احساسات و وجدان و کشمکشهای درونی اون هست در قالبی که واقعاً رخ داده و مشاهدههایی که داشته.
اون قسمت Biased هم عجیبه، فیلم در مورد شخص اوپنهایمره نه در مورد مردم ژاپن و برانگیختن احساسات انسان حتی بیش از این که در مورد بمب اتم باشه در مورد کاراکتر اوپنهایمره. از همون ابتدا هم قرار نبوده چیزی جز اوپنهایمر باشه و اسم فیلم و لنزی هم که بهش اختصاص باید داده بشه هم واضحه.
این انتقادات نسبت به فیلم و صحبت از گرایشهای سیاسی، به انتظارات بر میگرده و اسمش نقد نیست چه کاربری که اینجا مینویسه چه نویسندگانی که بهش نمرات پایینی دادن و از این موضوع استفاده کردن (Fallacy of Irrelevent). بعید میدونم در مقطعی خالق فیلم مدعی شده باشه که قراره فیلمی بسازه که به طور گسترده به «همۀ» اتفاقات پیرامون بمب اتم بپردازه. چیزی که وعده داده شده، پرداختن صرفاً به «شخصیت اوپنهایمر» بوده. به عبارت دیگه، «آن چیزی که میخواستیم ببینیم» نباید سنگ محک باشه برای یک اثر، بلکه یک اثر «با توجه به چیزی که هست» باید بررسی بشه.
موضوع این هست که اگر بیوگرافی هم باشه نباید زیر فشار سفارشی سازی قرار بگیره.
اوپنهایمر نه وطن پرست بود نه این داستان های عذاب وجدان داشت، کسی که مسئول ساخت بزرگترین سلاح بشریت میشه این مسائل دیگه کودکانه و مسخره هست.
انیشتین و نیلز بور و… هم می تونستن بسازن که از لحاظ علمی چند ده لول بالاتر از اوپنهایمر بودن ولی شرافت و انسانیتشون نزاشت دستشون به خون کسی آلوده شه.
https://youtu.be/lb13ynu3Iac
این موضوع پیچیده تر از این حرفاست. فیلم هم بیوگرافیه اما مستند نیست.
شما شخصا امتیازتون به این اثر چند هست اقای کریمی؟ خیلی دوست دارم بدونم.
بنظر من کسی که بطور مستقیم باعث مرگ هزاران انسان شده و میدونسته که قراره این اتفاق بیوفته عذاب وجدان نمیگیره من وقتی میگم biased بود منظورم اینه که اوپنهیمر رو جوری به نمایش گذاشتن که افراد با دیدن فیلم برای اون بیشتر احساس ناراحتی میکردن تا مردم هیروشیما که تا نسل ها هنوزم درگیر مشکلات انفجار اتمین اوپنهیمر بمبشو ساخت بعدش که قدرتشو دید خودشم کلک و پرش ریخت ولی این باعث نمیشه بگیم طرف عذاب وجدان داشت بخاطر کشتن غیرنظامی ها. اصلا فرضشم خنده داره که یکنفر سلاحی با بیشترین قدرت تخریب تا به اون زمانو بسازه بعد عذاب وجدان بگیره. البته من نمیگم که این اتفاقات(عذاب وجدان دانشمند بخاطر استفاده از دستاوردش)غیر ممکنه ولی اون زمانیه که از اختراعی در مورد جریان برقی که فرد برای تامیین کردن برق شهر اختراع کرده در صندلی برقی استفاده بشه(مثل کاری که ادیسون با تسلا کرد) که میتونه در روان فرد تاثییر بزاره ولی اینکه بگیم یه سلاح ساز از تاثیر سلاحش عذاب وجدان بگیره😑
منی که به نصیحت دوستام ،این یکیو گذاشتم با دوبله قوی ببینم،چون گفتن دیالوگاش خیلی بلند و دوبلش خفنه ،درسته ؟!
فیلم دوبله حرام است! فقط زبان اصلی حالا میخواد ژاپنی باشه زبانش یا اسپانیایی یا نروژی یا انگلیسی…
انیمه که اره اسپانیایی ن ( اسپاینول میخونم ) و دوبله هامون خوب توش ،نروژی ام دوبله هاش خوب ،انگلیسی هم ک زبان اصلیش خداست
کاملا اشتباه صدای اساتید چنگیز جلیلوند و ناصر تهماسب و خیلی دیگر از دوبلور های شاخ ایرانی صدمرتبه به جذابیت کاراکتر ها اضافه میکنه مثلا صدای و لحجه راکی که استاد جلیلوند دوبله کرده بود خیلی از صدا و لحجه خود سیلوستر برای نقش راکی بهتر بود.
دیدین فیلم دوبله حرام نیست ندیدن فیلم با دوبله خوب حرامه
فیلم دوبله دیدن خیلی وقته دورانش تموم شده
اره دیگه دوبلور های جدید بدرد نمیخورن همه خوبا تو کرونا پرپر شدن. ولی خب فیلمای قدیمی رو حداقل یبار باید دوبله دید. (مثل پدر خوانده که دوبلش محشر بود)
بی نظیر ترین فیلم بیوگرافی که تا به الان در طول عمرم دیدم ، بهترین فیلمی که تو این مدت از سینمای هالیوود دیدم
😢😢
چقدر جالب که تا آخرین لحضه برای کشورش جنگید اما بعدش که مخالفشون شد مثل یه تیکه آشغال انداختنش بیرون ، اوپنهایمر برای کشورش جنگید اون بلاها سرش اومد کاری که انیشتین نکرد و کشورش رو ترک کرد
اگه فکر میکنی این فیلم بی نظیر ترین فیلم بیوگرافی که در عمرت دیدی پس یا هنوز جوونی یا فیلم بیوگرافی درست حسابی ندیدی من الان چند تا فیلم بیوگرافی بهتر از این تو ذهنم هست( پای چب من و به نام پدر که جفتشو دنیل دی لوییز بازی کرده و یک ذهن زیبا و سیندرلا من(راسل کرو) ، همیچنین بازی تقلید(بازیگر شرلوک) همه اینا به مراتب بهتر از اوپنهیمرن البته مردی که بینهایت را میدانست هم خوبه بنظرم با اوپنهیمر تو یک سطحن البته من با در نظر گرفتن بازیگری گفتم
اتفاقا همشونو دیدم
اوپنهایمر رو هم از همشون بیشتر دوست دارم
😂بازی تقلید تو گور لرزید
زندگی الکتریکی لوییس وین هم ببین اگه گربه ها رو دوست داشته باشی واقعاً خوبه
چه عجب بعد از ایییین همه مدت
من دانلودش کردم س روز پیش و یکمشو دیدم اما بعدش کار برام پیش اومد و ولش کردم و امروز میخوام کامل ببینمش، تا اونجا ک دیدم خوب بود ولی پایینتر از انتظارم بود، البته باید کامل ببینمش ولی خب تا اینجاش نظرم همینه.
فیلم عالی بود با بازیگری های خوب و دیالوگ های جذابی که داشت بهواقعا لذت بردم فقط تنها مشکلی که من با فیلم داشتم این بود که خیلی ریتم سریعی داشت و مدام درحال تعقیر داستان بین گذشته حال و اینده بود
فیلم های داستان محور باید داستانشون طوری تعریف بشه که مخاطب ازش لذت ببره ولی این یه فیلم داستان محور با سرعت باور نکردنی بود به قدری سریع داشت همه چی پیش میرفت که من اخر فیلم احساس کردم ۶ ساعت فیلم دیدم
واقعا من سردرد گرفتم سرش اونم به خلطر اینکه این داستان مال یه سریال ۶ قسمتی بود نه یه فیلم ۳ ساعته
شما فکر کن چرنوبیل رو فیلم میکردن دیگه فکر کن چقدر باید فیلم رو سریع توضیح میدادن
درکل فیلم عالی بود ولی ای کاش یه سریال میشد
به فیلم جدید نولان عزیز نمره ۷.۵ رو میدم
فیلم از لحاظ فنی بهترین امسال هست و قطعا چند تا جایزه اسکار می گیره ولی از لحاظ داستان اثر متوسط، پراکنده، بی نظم و از همه بدتر تحریف شده ای هست. مظلوم نمایی برای اوپنهایمر و تیم سازنده بمب اتم واقعا مزخرف بود و مشخص بود نمی خواستن وجهه آمریکایی طرف خدشه دار بشه.
در زمان جنگ سیاستمدار و قشر علمی دستشون به یه اندازه به خون مردم آغشته میشه و این دو مکمل جنایت هستن و اینکه یه طرف تبرئه بشه عملی مذبوحانه و مسخره هست. موضوع دیگه بحث کومونیست بود که اون زمان چون مبانی این تفکر رو کاغذ زیباست تمام قشر علمی و فرهنگی اروپا و آمریکا طرفدارش بودن ولی زمانی که در عمل دیدن چه کثافتی هست خودشونو کنار کشیدن، البته بعضیام موندن و الانم هستن تو اروپا.
دقیقا خیلی احمقانس که علیمیا دستگیر نمیشن
این چه نقدی بود من دیدم. من اول تا اخر فیلم میخکوب نشستم بودم کامل دیدم و اصلا خستم نمیکرد .اصن درک نکردید فیلمو. میخواستید بزن بزن باشه؟
ولی دستوری نباشه
از فیلم بیوگرافی محور توقع اونجرز داشتن مطمئنم هیچکدوم اصلا داستانو نفهمیدن بعد از نحوه روایت داستان توی چند تا بازه زمانی ایراد میگیرن در حالی که نقطه قوت فیلم همون نحوه روایتش بود و تا آخر فیلم هیجان رو برای من مخاطب نگه داشت ، من با کلی هایپ نشستم دیدمش نه تنها انتظاراتمو براورده کرد بلکه از انتظاراتم هم پا فراتر گذاشت
ناامید کننده
یعنی حدود ۳۰ اول فیلم رو دیدم خوابم گرفت
اصلا حال نکردم با این فیلم و به نظرم بیش از حد بزرگش کردن
شخصا خوندن زندگینامه اوپنهایمر برام لذت بخش تر و هیجان انگیز تر از این فیلم بود
۳ تا فیلم تز نولان هستن که هیچوقت فکر نکنم بتونم باهاشون ارتباط بگیرم
اوپنهایمر
دانکرک
اینتراستلار
اونی که ۳ داده فاز داشت اون لحظه
بنازم تناسب بین نقد ها :)
میتونم حدس بزنم جریان چی بوده و بیشتر به تماشاش جذب شدم …
به هر حال نظر هر نویسنده ای و رفقای سایت محترمه ولی من واقعا لذت بردم
شاید تنها فیلمی که در این چند سال اخیر منتشر شده و خوب بوده
– – نظر یک فیلم بین عادی غیر متخصص:
– تیم بازیگری : فیلم از لحاظ تیم بازیگری قوی بود اما فقط رابرت داونی جونیور بازی تراز اول و متفاوتی نسبت به باقی آثار توی پرونده بازیگریش به نمایش گذاشت. باوجود اینکه تایم بازی فلورنس پیو کم بود اما نقش جین تاتلاک یک انسان آسیب دیده که یک بار عاطفی و عاشقانه سنگین به خاطر مشکلات روحی وفرهنگی آن زمان رو به دوش میکشید رو بدون نقص بازی کرد ، کیلین مورفی و ایملی بلانت نقششون رو بخوبی بازی کردین اما کمی تا قسمتی آشنا پندارانه از این جهت میگم که کیلین از پس بازی بر اومد اما این چهره سنگی بدون احساس هیچ جذابیتی نداشت چون این حس رو میداد که این بازیش رو قبلا دیدید.
– کارگردانی: به نظر میرسه تکنیکای تدوین جناب نولان بلاخره به یک فرم خوب رسیده که تونسته با کلوز اپها و تغییرات مکرر فریمها و رفتن از یک صحنه به صحنه دیگه با قاب بندی های زیبا در کنار نمایش یک سری صحنه ها خلاقانه از فیزیک (مثل دوران اتم ها و شکافشون یا نمای چند ثانیه از یک مکان یا شخصیت که اجین با موسیقی بودن ) و در بین گفتگوها صرفا جهت یاد آوری به مخاطب برای جلوگیری از سردرگمی این خیل عظیم شخصیت میومدن تونسته بود یک فیلم بیوگرافی طولانی رو کمی قابل تحمل کنه .
به نظر من اگر موسیقی بینظیر و در گیر کننده با ریسک تکامل سبک روایت مستند و تدوین سینمایی نولان نبود این فیلم در نیم ساعت اول توسط مخاطب رها میشد . نمیشه گفت انقلاب کرده اما تونسته یک اثر بیوگرافی قابل تحمل برای مخاطب کژوال سینما به ارمغان بیاره.
از نظر خودم به شخصه بخشهای سیاه و سفید کار بسیار لطیف و خوش فرم در اومده بود و خیلی مواقع وسط دیدن فیلم منتظر رسیدنش بودم.
– ایا اوپنهایمر اثر شاخصی برای مخاطب عادی است؟
اوپنهایمر در سبک بیوگرافی قابل تحمله ، و تامل
نه مخاطب خاصی داره نه سواد لازم برای درکش ، فقط به مقداری زیاد حوصله و چایی و وقت خالی نیاز داره . شما میتوانید وسط تماشاش یک فیلم دیگه پخش کنید و در همین حین دلتون واسش تنگ بشه و نیمه رها شده اش رو حتی چند روز بعد هم ادامه بدید .
😂😂از یه فیلم بیوگرافی چه انتظاری دارید؟؟هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت با منتقدا حال نکردم چه در موسیقی چه فیلم
+ چه در ویدیوگیم
نه اتفاقا ویدیو گیم رو نگفتم چون برام مهمه
از یه فیلم بیوگرافی چه انتظاری دارید؟ بازی تقلید رو دیدی؟
فیلم خیلی بهتری میتونست باشه
الکی طولانی بود
هر چی هست بهتر از باربی هست
من که میگم شاید بهترین فیلمش نباشه ولی از خیلی خوباشه واقعا فیلم زیبایی بود و چیز دیگه دیگه ای هم من نمیخواستم …..
هر چیزی از نولان میخواستم داشت
دوستان نسخه دیجیتال اومده؟
من ندیدمش تا کیفیت خوبش بیاد
Blu-ray منتشر شده.
امروز این فیلم و دبدم و یکی از شاهکار ترین فیلم هایی بود که تو زندگیم دادم به طوری که بعد از تموم شدنش دوباره میخوام بشینم ببینمش ، با این نمره دادنتون بیشتر میخوره هیتر نولان باشید تا منتقد نمره ۳ به این شاهکار فقط اعتبار قلم خودتون رو پایین میاره
از FBI خبر رسیده که تمام کسانی که نولان رو زیر سوال بردن، صبح در جایی که شب خوابیده بودن بیدار نخواهند شد. XD
بسیار خوشحال شدم که برخی بدون ترس از فیلم انتقاد کردن. ولی ۳ دیگه زیادهرویه. خودم نمره ۸ رو به فیلم میدم. خوب بود.
حقیقتا با انتظار بسیار پایین به تماشای اثر نشستم و غافلگیرم کرد! این که فیلم چجوری تونست در طول این ۳ ساعت روند رو جذاب نگه داره واقعا تحسین برانگیز بود و به عنوان یکی از مخالفین نولان، معتقدم برخی از بررسی ها یذره تند هستند.
در ابتدا بازی عالی مورفی نکته ای که باید بهش اشاره بشه و همچنین کل کست فیلم که کارگردان تونسته در حدی که فیلنامه اجازه میده بازی خوبی بگیره.
تدوین اثر کاملا حرفه ای انجام شده.
روایت فیلم با این که ایراداتی داره مخاطب رو با خودش همراه میکنه.
نکته ارزشمند بی ربط: حضور پرایوت جوکر که واقعا حس عجیبی داشت و با این که تا آخرای فیلم صرفا در پس زمینه بود ولی نکته دوست داشتنی بود.
از نکات منفی فیلم هم میشه به تعدد شخصیت های فرعی که بعضی ها پرداخت درست حسابی هم ندارن و باعث میشه حتی نامشون رو هم فراموش کنی، بازی ضعیف Dane Dehaan که ناامید کننده بود.
در انتها به نظرم نولان توی این فیلم ادا و اطواری که در سه چهار فیلم اخیر گریبان گیر فیلم هاش شده بود رو کنار گذاشت و صرفا قصه گفت و این برای من ارزشمنده.
امیدوارم در ادامه کمی از ستاره ها کمتر استفاده کنه و اطمینان بیشتری به کار خودش داشته باشه.
منظورت از استفاده از ستاره ها چیه؟ (هنوز فیلمو ندیدم)
سوپر استار یا همون فوق ستاره های سینما
“دو فیلم یکبارمصرفِ «باربی» و «اوپنهایمر» صرفا اسباب آشتی مخاطب با [احیا و رونق] سالنهای متروکه سینمای زخمخورده از پاندمی کرونا بودند. [ویروسی که عارضه جنگ امپریالیسم غرب و کمونیسم شرق بود].”
امپریالیسم؟ ویروس ؟ شیب ، بام؟
این نقد واقعا از اون نقد ها بود. حالا از نظر شما فیلم خوب چه فیلمیه خانوم فرجی؟
نقد ها کاملا سلیقه ای هست و طبیعیه سینما هم سلیقه ایه حتی بهترین فیلم ها تاریخ هم نقد منفی دارن
من نمره ۱۰ میدم به این فیلم
لامصب وقت ندارم ببینم
به نظر من فیلم خوبی بود امتیاز من ۸