آنچه در مورد بخش سوم فصل ۴ انیمه Attack On Titan باید بدانید

نظرات

• MR_William گفت:

  ۱۴۰۱/۰۱/۱۶ در ۲۰:۰۴

  متاسفانه یکی از بزرگترین ضعف های نویسندگی ایسایاما تو ارک پایانی خودش رو نشون داد ، ایسایاما همیشه برای تم های قوی ، foreshadowingهای هوشمندانه و پارالل های باکیفیت داستانی و شخصیتی شناخته میشد اما همیشه تو جهان سازی یا همون world buildingضعف زیادی داشت ، ایسایاما جهان خارج از دیوار و بعنوان مارلی نشون داد و بقیه دنیا چندان اطلاعات غنی ای نداره و فقط ما میدونیم که از مارلیایی ها هم تنفر بیشتری به الدیایی ها دارن که منژقی فکر کنی مغلطه هست ، هرچند ما سرباز های مارلی warriorها مثل انی ، راینر و .. رو میشناسیم و میتونی باهاشون تا حدودی همزاد پنداری کنیم اما داستان تو این زمینه ضعف هایی داره که ما تحت هیچ عنوان نمی‌تونیم به ارن حق ندیم ( این حس انسان دوستی و اینا به کنار) چون یک ورلد بیلدینگ داستان وحشتناک ضعف داره و دوم اینکه داخل شرایط داستان مغلطه کرده ، و در عین حال همینطور داستان داره درست بودن کار allianceرو به گلوی ما فشار میده که کار درست این هست ، فارغ از ارن که واقعاً کارکتر خوش ساختی هست و حرفی توش نیست ارک نهایی این کشمکشی که بیوجود اورده و به شدت ضعیف و غیرواقعی میکنه و شما حس میکنی داستان و درست و غلط داره بهت زور میشه ، این در حالیه که اتک تو سه فصل اول همیشه به این معروف بود که درست و غلط ، خوب و بد ، خدا یا شیطانی وجود نداره و هرکس داستان خودشو داره ، فارغ از اون هم شخصیت پردازی بقیه کارکتر ها چندان تعریفی نیست ، و دو تا کارکتری که خیلی درخشیدن تو فصل چهار ارن و زیک اصلا حاضر نیستن داخلش ! فارغ از نظرتون نسبت به پایان ( که خودم نپسندیدم به هیچ‌وجه ) این نکات و ضعف هارم در نظر داشته باشین
  یکی از چیزهایی که تو مانگا واقعا افتضاح و رو مخ بود این بود که مثلا هانجی و لیوای همش اسم گروه گشت رو بزبون میاوردن و یا تصویر اونارو به عنوان روح یا هرچی میدیدن که خب مضحکه یعنی میخواد بما بقبولونه که گروه گشت مخالف اینکار ها هست , اما کافیه یه نگاه به فصل یک فداکاری ها و ارزوها بندازید متوجه بشین چند چندیم

  

  برای پاسخ دادن وارد شوید
  • navidphoenix گفت:

    ۱۴۰۱/۰۱/۱۶ در ۲۲:۵۰

    دمت گرم دقیقاً حرف دل منو زدی.
    تو بخش دوم فصل چهارم، لیوای که کلاً نیست و به فلاکت افتاده. زیک و ارن هم زیاد بهشون پرداخته نمی‌شه. رفتار میکاسا و جان و آرمین و … غیر قابل درکه. اما چیزی که بیشتر از همه منو آزار می‌ده اینه که بچه‌بازی شده و گبی و فلوک خیلی اغراق‌آمیز و بیش از حد و غیر منطقی تأثیرگذارند و شخصیت‌پردازی‌شون به دل نمی‌شه. یه سری از کارکترایی هم که ضدقهرمان بودند قهرمان شدند. کلاً پیچش داستانی رو خوب در نیاوردند و به قول شما خوب و بد خیلی زوری به مخاطب تحمیل می‌شه.
    تو این فصل همه عذاب وجدان گرفتند و یهو آدم خوبه شدند. با یه ببخشید تموم شد و رفت و بدون هیچ عواقبی به خوبی و خوشی تموم شد. میکاسا و … هم دارند خودیا رو به صلابه می‌کشند. کلاً خیلی مسخره‌ست.
    حالا که ارن بد شده یه ارن جایگزین براش ساختند (کپی چیپ) که میشه گبی و فلوک هم میکاساشه. اینکه ارنی که ما میشناختیم چی شد هم مهم نیست. با همین جدیده سر کنید. تو داستان ارن رو جوری نشون میده که انگار از همون اول خبیث بوده و مدت طولانیه داره نقشه انتقام رو می‌کشه حتی اگر قرار باشه به همه خیانت کنه در صورتی که با شخصیتش در تناقضه و ارن حداقلش به آرمین و میکاسا و لیوای و زیک خیلی اهمیت می‌ده.

    

    برای پاسخ دادن وارد شوید
  • damhazer گفت:

    ۱۴۰۱/۰۱/۱۷ در ۰۱:۰۰

    ببینید با شما موافقم پایان داستان به هیچ وجه کامل نبود ولی بد؟ نه. مثلا شما اتک رو مقایسه کنید با سریال گیم آف ثرونز، پایان گیم آف ثرونز به کل تمام اعمال شخصیت های توی سریال رو زیر سوال برد و کار هایی انجام دادن که واقعا از هیچ منطقی پیروی نمی کردن. برخلاف اتک که پایینتر توضیح میدم
    ۱- میشه گفت مارلی نماد دنیای بیرون دیوار و جزیره paradis هست و طبعا هرکسی که خون یمیر تو رگاش نیست با مارلیایی ها سر موضوع امپراطوری الدیا هم عقیدست.(سخنرانی ویلی تایبر) دقت کنید گفتم سر موضوع الدیا کما اینکه اول فصل ۴ دیدیم که مارلی با سو استفاده از الدیایی ها تو جنگ با یه کشور دیگه بود. در نتیجه نیازی نیست بقیه دنیار و نشون بدن. همون مارلی کافی بود (چون تنها ملتی بودن که اول زیر دست تایتان ها زجر دیدن و بیشترین نفرت رو از ۲۰۰۰ سال قبل دارن)
    ۲- فرض کن یهو یه موجود با اندازه ۵۰ برابر سایز انسان پیدا بشه و بیاد مردمت رو بِبلعه و کشورت رو نابود کنه و توی ۲۰۰۰ سال به صورت وحشتناکی روت تسلط داشته باشه. تو ازش متنفر نمیشی؟! اگه بحث حق و انصاف رو بیاریم وسط از همون اول الدیایی ها و تایتان ها نباید بوجود می اومدن چون خلاف سنت طبیعت انسان ها و زمین بودن. پس این حرف شمارو اصلا متوجه نمیشم. شما فرض کن مردم توی دیوار که فقط ۱۰۰ سال با تایتان ها درگیر بودن چه رنج و عذابی کشیدن حالا دیگه چه برسه به ۲۰۰۰ سال!! این هیچ جاش شبیه به مغلطه نیست
    ۳- حرف شما درسته. ما واقعا تحت هیچ شرایطی نمیتونیم این حق رو به ارن ندیم ولی از اون طرف هم نمیتونیم این حق رو به میکاسا و آرمین و … و کلا این دسته از دوستان الدیایی که با مارلی متحد شدن و علیه ارن شدن ندیم.(هرچند باز هم تصمیمات این عزیزان الدیایی برای خودشون و مردمشون سودی نداشت و غیر منطقی بود و جلو تر به این موضوع اشاره میکنم). چرا نمیتونیم این حق رو ندیم؟ شما فرض کن یه گونه از موجوداتی بوجود اومدن که در درجه اول اصلا انسان نیستن و ژنشون با بقیه انسان ها متفاوته و در درجه دوم تعدادشون نسبت به بقیه مردم عادی خیلی کمتره!!(یه چیزی مثل ۱ به ۵) الان اگه بحث عدالت و حق رو بیاریم وسط باید الدیایی ها نابود بشن نه بقیه دنیا. پس اینکه میکاسا و آرمین برن با بقیه مردم دنیا متحد بشن و شما اگه مانگا رو تا چپتر آخر خونده باشی باید باز تا حدودی این موضوع رو متوجه می شدی
    ۴- کجای داستان داره بهت زور میکنه که کار ارن بد و کار بقیه خوب و درسته؟ از زاویه دید یئگریست ها و ارن کاملا بهشون حق میدم که ارن همچین کاری بکنه چون صلح امکان پذیر نیست و تنها راه پایان دادن این کشمکش قتل عام(یا جنگ) هستش. از اون طرف همونطور که بالا گفتم از زاویه دید مارلی و بقیه دنیا واقعا خیلی ظلمه که به خاطر کاری که ۸۰ درصد دنیا نکردن نابود بشن پس از این طرف هم میشه حق رو به اونا داد. پس الان یعنی هر دو طرف مستحق هستن؟ یه جورایی اره. ۱۰۰ درصد؟ به هیچ وجه. بستگی به زاویه دید و اینکه چطور فکر کنی داره
    و حالا یه موردی هم بگم تا فصل یک که داستان خیلی سیاه و سفید به قول معروف شونن بود. تایتانا بَدن آدما خوب پس تایتانا رو باید بکشیم =)))) باز فصل دو سه انسان ها هم وارد بازی شدن و تو اوایل فصل سه کمی داستان سیاسی شد و به نظرم(نظر شخصی) داستان تو فصل ۴ به اوج خودش رسید.
    ۵- ***هشدار اسپویل اندینگ مانگا***
    تو پایان داستان فهمیدیم ارن از همون اول برنامش این بوده که ۸۰ درصد مردمو نابود کنه و بعد بذاره آرمین و میکاسا برن ارنو بکشن که از طرف بقیه ۲۰ درصد دنیا قهرمان بشن. این پایان قابل قبوله و برای بررسیش گزینه های دیگه ایی که می شد انجام داد رو بررسی میکنیم که ببینیم آیا گزینه بهتری وجود داشته یا نه. اولین گزینه: ارن به اون ۲۰ درصد مردم دنیا هم رحم نمی کرد و فقط الدیایی ها زنده می موندن که این چنتا عیب بزرگ داشت: یک، چرا از همون اول میکاسا و آرمین رو از خودش متنفر کرد؟! اگه میخواست کل دنیا رو نابود کنه و بعد به خوبی و خوشی بیاد برگرده پیش دوستاش و زندگی کنه باهاشون نیازی به اینکار نبود. دو، وقتی کل دنیا رو نابود میکنی و فقط الدیا رو باقی میذاری احتمال درگیری داخلی و به اصطلاح civil war به شدت بالا میره. چر؟ چون این ذات انسانه. وقتی دشمنی واسه خودش پیدا نکنه از بین خودشون دشمن درست میکنه(مثلا میشه اینطور فرض کرد که گروهی به وجود میومدن که حامی اون انسان های نابود شده میشدن و یه فرقه جدید درست می کردن و ….) خب پس این پایان دو تا ایراد اساسی داشت. میریم واسه گزینه بعدی. ارن اصلا راملینگ رو انجام نمیداد و همون اول منصرف میشد!!!: شوخیه دیگه نه؟! بعد این همه پایه ریزی داستان و این همه شخصیت پردازی آخرش ارن پشیمون میشه؟! اگه این اتفاق میفتاد ملت تف هم نمینداختن به این اثر!!! پس این گزینه خیلییی کنسله!!
    گزینه دیگه ایی به ذهنم نمیاد اگه شما چیزی دارید واقعا خوشحال میشم بگید بحث کنیم با هم! خب طبق این گزینه های جایگزینی که به ذهنم رسید واقعا هیچ کدوم از این پایان ها منطقی واقع نمی شدن و یه ایراد اساسی داشتن
    حالا بریم سراغ پایان اصلی. این پایان چندتا ایراد میشه گفت توی چشم داشت(نه صرفا ایراد بزرگ و اساسی) و اگه از اونا فاکتور بگیریم واقعا پایان خوبی بود. اولین ایرادی که به ذهن من و خیلیا رسید این بود که انگار داستان شتاب زده تموم شد و انگار ایسایاما واسه کامل کردنش وقت نداشت!چون واقعا اطلاعاتی که توی چپتر آخر به ما رسید فوق العاده زیاد بود و فرصت پردازش و هضم این اطلاعات رو ایسایاما از ما گرفت. مثلا تا فهمیدیم که ارن آرمین رو به گذشته برده و همه نقشش رو بهش توضیح داده و بعد حافظشو پاک کرده سریع می رسیم به جایی که ارن میگه من دوست ندارم هیچ مردیو با میکاسا ببینم و میایم تا روابط بین میکاسا و ارن رو تحلیل کنیم سریع داستان سوییچ میکنه رو این که در واقع ارن کسی نبود که یمیر و نفرین تایتان ها رو از رو الدیایی ها برداشت بلکه این میکاسا بوده که با نشون دادن اینکه هم میتونی عاشق باشی هم بر علیه خواسته معشوقت عمل کنی(کشتن ارن توسط میکاسا کاملا متضاد رابطه یمیر و کینگ فریتز بود که یمیر عاشق فریتز بود ولی اون ذره ایی علاقه بهش نشون نمیداد و ازش سو استفاده می کرد و یمیر برده ی عشق اون شده بود و میکاسا این غل و زنجیر رو شکست) و توی اون لحظه یمیر لبخند زد و نفرین تایتان ها رو از رو الدیایی ها برداشت. خب همینا رو در نظر بگیر، حداقل دو چپتر نیازه که ذهن انسان بتونه این حجم از اطلاعاتو هضم کنه ولی یهو ایسایاما همه چی رو قاطی کرد
    ایراد بعدی اینه که مگه میکاسا آکرمن نبود؟ چطور بعد اینکه ارنو کشت به آرمین گفت “خاطرات تو هم برگشت؟”!!!!! مگه خاندان آکرمن ها مصون از تغییر خاطره نبودن؟! اگه اشتباه نکنیم قبیله آکرمن ها و قبیله آسیایی ها(همون هیزورو) تنها خاندانی بودن که از تغییر خاطرات مصون بودن و میکاسا از جفت هر دو تا هست!! خلاصه که به نظرم ایسایاما این آخری خیلی عجله کرد و بعضی از موارد واقعا بی توضیح موندن پس ۱۰۰% اندینگ کامل و perfect نبوده. اما حداقل نمره ۷ رو داره به نظرم از ۱۰
    ببخشید اگه انقدر طولانی شد دیگه هرچی به ذهنم رسیدو گفتم =))))
    و اینکه خواهش میکنم یه دور با دقت بخون که وسط بحث کردن نیاز به اشاره نکات تکراری نباشه. من از اینکه یکی اشتباه از من بگیره و نظر درست تری ارائه بده ناراحت نمیشم که هیچ، خوشحالم میشم با هم بحث کنیم و هر کدوم یه چیزی یاد بگیریم =)))

    

    برای پاسخ دادن وارد شوید
    • MR_William گفت:

      ۱۴۰۱/۰۱/۱۷ در ۱۲:۱۲

      خوندم کامل و کامل متوجه منظورات شما هستم ، من اصلا نمیگم که مطلقا خوب و بد وجود داره یا کار الاینس و میکاسا و ارمین غیر منطقی هست من از ضعف نویسندگی دارم صحبت میکنم ، نوشتار عجله ای و بعضا غیر منطقی که باعث شده این مسائل و درگیری ها غیر واقعی ، حوصله سر بر و ضعیف باشه ، در رابطه با civil war و رامبلینگ کامل ، هیچ کشوری تابحال از نبرد داخلی نابود نشده کامل ، حتی تجزیه شدن پارادایس بهتر از بلایی بود که انتهای ۱۳۹.۵ سرش اومد ، نقشه ارن مضحک بود ، بعنوان کسی که به این حجم از خاطرات دسترسی داشت حداقل باید از اتفاقات و نتیجه نقشه فریتز ۱۴۶ و تایبر درس میگرفت ، ارن یکی از تم های اصلی سری رو نابود کرد و اشتباه فریتز ۱۴۶ رو تکرار کرد ، زمان خرید ولی مسئولیت و بازم به دوش نسل بعد انداخت ، راجع به نکاتی که اشاره کردین هم کاملا موافقم ، در کل من از نظر moralityداستان نمیخواستم ایراد بگیرم ضعف من به نویسندگی داستان و مغلطه نویسنده تو اتفاقات هست

      

      برای پاسخ دادن وارد شوید
      • damhazer گفت:

        ۱۴۰۱/۰۱/۱۷ در ۱۷:۰۷

        نوشتار عجله ایی رو قبول دارم و خیلی جاها واسه بعضی سوال ها جوابی نداشت ولی همین دیروز با یکی از دوستام داشتم بحث می کردم میگفت مثل اینکه کلا نویسنده های مانگا کلا زیر فشار ادیتور و ناشرن و مثلا ادیتور بهشون میگه ۷۰ ساعت وقت داری تا این قسمتو تموم کنی. به همین خاطر مانگای خوب زیاد ولی مانگای با پایان عالی خیلی کم داریم. اکثر نویسنده های مانگا هم به خاطر فشار روشون نصف کاره مانگا رو ول میکنن. حتی یه مصاحبه تو سال ۲۰۱۸ از ایسایاما کردن و ازش سوال کردن کی داستانو تموم میکنی و اون جواب داد ۵ سال پیش قرار بود توی سه سال داستان رو تموم کنم ولی خیلی فشار روم بود. پس به نظرم یکم بی انصافیه در حق ایسایاما که بگیم با این پایانش مارو نا امید کرد(یه چیزی مثل گیم آف ثرونز) درسته پایان بی نقص و کامل نبود ولی قابل احترام بود به نظرم.
        اون آخرش هم چپتر ۱۳۹.۵ به نظر من اصلا بر ضد داستان نبود و کاملا با تم اتک سازگار داشت. اینکه دیدیم میکاسا بچه دار شد نوه دار شد و از دنیا رفت و بعد سالها(یه چیزی حدود ۱۰۰ سال) یه جنگ تمام عیار با تکنولوژی فوق پیشرفته شکل گرفت و بعد از اون دوباره جامعه انسانی اون شکوهشو از دست داد و یه دنیای شبه پسا آخر الزمانی شکل گرفت. از نظر من این چپتر آخر پیامش این بود که مهم نیست چیکار کنی برای بشریت، ۸۰ درصدشونو از بین ببری یا باهاشون صلح کنی، هر کاری بکنی بعد از یه مدت باز هم یه جنگی صورت میگیره. همونطور که اروین به پیکسیس گفته بود تا وقتی که یک نفر توی زمین باقی نمونه هنوز هم درگیری و جنگ بین انسان ها وجود داره. از اون طرفم(با اینکه میشه تصمیم ارن رو زیر سوال برد) ارن به خواستش رسید و دوستاش و عشقش میکاسا یه زندگی راحت و بی دردسر رو داشتن و الدیا هم یکی از قوی ترین امپراطوری های اون دوره شد.
        در آخر هم موافقم با شما داستان بی شک ضعف داشت بعضی جاها و خیلی جاها به نظر خیلی عجله ایی میومد ولی به نظرم پایان قابل قبولی بود و اینطور نیست که اگه بخوام از اتک یاد کنم یاد اندینگش بیفتم و غصه بخورم چرا اینطور شد(خودِ من به شصخه. بقیه دوستان مختارن هر نظری دوست دارن داشته باشن) و در کل بخوام به اتک نمره بدم نمره ۹.۵ میدم
        از بحث با شما لذت بردم =)))

        

        برای پاسخ دادن وارد شوید
        • MR_William گفت:

          ۱۴۰۱/۰۱/۱۷ در ۲۰:۳۱

          بله صحیح هست واقعا اتفاقا اگر اخبار بعد از پایان مانگا زو خونده باشین ایسایاما گفته بود که من با نوشتنم حتی سعی کردم به kodansha هم خیانت کنم ( مجله ناشر اتک) در کل موافقم باهاتون ، همچنین بنده هم لذت بردم ممنون 👍

          

          برای پاسخ دادن وارد شوید
• MrHill93 گفت:

  ۱۴۰۱/۰۱/۱۶ در ۲۰:۰۴

  به نظرم ب طور کل فصل ۴ جذابیت سه فصل قبل رو اصلا نداشت انگار که ماپا از روی اجبار فصل ۴ و ساخت باید تو همین پارت ۲ به صورت فیلم سینمایی مانگا رو تموم میکردن

  

  برای پاسخ دادن وارد شوید
• S گفت:

  ۱۴۰۱/۰۱/۱۶ در ۲۰:۰۷

  دیگه هایپ نیستم…
  حتی این فصل هم نسبت به فصل های قبلی زیاد طرفدار نداشت دفعه بعدی اینا هم میرن
  ماپا خیلی تنبلی کرده خیلی…

  

  برای پاسخ دادن وارد شوید
• Amir گفت:

  ۱۴۰۱/۰۱/۱۶ در ۲۰:۳۱

  دیگه به نظرم باید مانگارو بخونند فنا ، چیزی هم از داستان نمونده واقعا بیشتر اکشنه از این جا به بعد

  

  برای پاسخ دادن وارد شوید
• wildhunt گفت:

  ۱۴۰۱/۰۱/۱۶ در ۲۱:۰۹

  پر طرفدار شده دلیل نمیشه با کش دادنش گند بزنید توش
  حالا باید تا ۲۰۲۳ صبر کنیم:((

  

  برای پاسخ دادن وارد شوید
• eren گفت:

  ۱۴۰۱/۰۱/۱۶ در ۲۳:۳۵

  ماپا برای مرد ارّه ای سینمایی میسازه برا اتک اپیزودیک :/مشخصه دارن سریع میسازن تمومش کنن بره حالا باز خوبه فصل ۴ رو ویت قبول نکرد وگرنه اگه قرار می شد پارت سوم رو بسازه می رفت برای ۲۰۲۵ 😂

  

  برای پاسخ دادن وارد شوید