صحبت خالق؛ آیا ساختن دنباله‌ی Metal Gear Solid بدون کوجیما کار درستی است؟

اگر شایعات درست باشند، سری Metal Gear Solid در حال بازگشت به دنیای بازی‌های ویدیویی است. گزارشات زیادی حاکی از این هستند که این فرنچایز کونامی (Konami) به توسعه‌دهندگان Third-Party سپرده خواهد شد. برخی شایعات هم به بازسازی چندین نسخه از این سری اشاره دارند. صحبت‌های کونامی مبنی بر کار کردن بر روی چندین پروژه‌ی کلیدی هم به آتش این کوره افزوده است.

طبق معمول شایعات مبنی بر بازگشت Metal Gear Solid با واکنش‌های ضد و نقیضی مواجه شده است. برخی با توجه به سابقه‌ی بد کونامی طی چند سال اخیر، نسبت به این مسئله بدبین هستند. با این حال اگر از این پرسش‌ها بگذریم، به سوال مهم‌تری می‌رسیم. آیا Metal Gear Solid بدون هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) اصلا Metal Gear Solid خواهد بود؟

این سوالی است که بسیاری به هنگام پیش آمدن بحث یک Metal Gear Solid جدید می‌پرسند. دلیل خوبی هم برای این مهم وجود دارد. Metal Gear به عنوان یک فرنچایز همیشه در موقعیت منحصر به فردی وجود داشته است. تمام نسخه‌های اصلی این سری توسط کوجیما، خالق فرنچایز، کارگردانی شده‌اند. کوجیما علاقه دارد که کنترل زیادی بر روی جوانب مختلف بازی‌هایش داشته باشد. از نویسندگی و داستان گرفته تا مکانیک‌های گیم‌پلی، بینش کوجیما بخش مهمی از بازی‌های Metal Gear را تشکیل می‌دهند. پس اگر کوجیما را از Metal Gear بگیرید، آیا این سری هویت خود را از دست خواهد داد؟ آیا دیگر این بازی منحصر به فرد نخواهد بود؟

ادامه دادن یک فرنچایز بدون حضور خالق آن، ابدا پدیده‌ی جدیدی نیست. در واقع اگر راستش را بخواهید این اتفاقی است که معمولا می‌افتد. شما به Resident Evil نگاه می‌کنید و می‌توانید آن را بدون شینجی میکامی (Shinji Mikami) هم موفق ببینید. The Legend of Zelda هویت خود را بدون حضور شیگیرو میاماتو (Shigeru Miyamoto) از دست نخواهد داد. البته فرنچایزها توسط آغازشان مشخص می‌شوند. آینده‌ی آن‌ها هم بستگی به گذشته‌شان دارد. با این حال هیچ فرنچایزی پیش از این وابسته به خالق خود هم نبوده است.

این اولین باری نیست که یک سری ریشه‌دار باید کارش را بدون خالق ادامه دهد. با این حال دخالت کوجیما در تمامی امور مربوط به این فرنچایز بسیار بیشتر از سایر فرنچایزها بوده است.

پس چرا این بحث هنگام صحبت در مورد Metal Gear Solid پیش می‌آید؟ خب پرسیدن این سوالات ابدا غیر منصفانه نیست. خلق یک بازی ویدیویی یک پروسه‌ی تیمی است. هر عنوانی که تجربه می‌کنید محصول کاری صدها یا حتی هزاران نفر است.

پروژه‌ی نهایی نتیجه‌ی ترکیب استعدادهای هنری و خلاقانه‌ی هنرمندانی است که به دنبال ارائه‌ی یک تجربه‌ی پایدار هستند. این مهم در مورد Metal Gear Solid هم صدق می‌کند. با این حال می‌توان تاثیر کوجیما بر روی تمام جوانب یکی از بازی‌های این سری را دید. بله، بازی‌های نهایی Metal Gear Solid هم نتیجه‌ی همکاری صدها نفر هستند. اما تمام تصمیمات هنری بازی از فیلتر خود کوجیما عبور می‌کند.

در این صورت اگر یک بازی Metal Gear Solid بدون کوجیما ساخته شود، محصول نهایی چگونه خواهد بود؟ خب از آن جایی که در حال حاضر اطلاعاتی از این بازی نداریم، پیش‌بینی نتیجه‌ کمی دشوار است. اما اگر توسعه‌دهنده‌ای به سراغ Metal Gear Solid برود، دو راه را پیش روی خود می‌بیند. یا اینکه برچسب خود را بر روی بازی زده و نوآوری کند و یا اینکه دنباله‌روی مسیر کوجیما باشد. بین این دو گزینه طبعا دومی بسیار امن‌تر است. در واقع حتی اگر کسی بخواهد راه خاص خود را پیش بگیرد هم باید این کار را در چارچوب جهان کوجیما انجام دهد.

انجام این کار بدون شک ریسکی خواهد بود. شما باید مطمئن شوید که بازی به گذشته‌ی سری احترام خواهد گذاشت، به یک سری ویژگی و ظواهر وفادار خواهد بود و در شبیه‌سازی مواردی که به دنبال شبیه‌سازی است هم موفق خواهد بود.

این موارد در حالی باید رعایت شوند که بازی عاری از خلاقیت یا ایده‌ی جدید هم نباشد. God of War جدید و The Legend of Zelda: Breath of the Wild قطعا موفق به حفظ این تعادل شده‌اند. پس انجام این کار غیر ممکن نیست. البته باید به یاد داشته باشیم که افرادی بر روی آن دو بازی کار می‌کردند که سابقه‌ای طولانی با فرنچایزهایش دارند. آیا این مهم یک امر ضروری است؟ فعلا مشخص نیست.

فعلا شاید بازسازی یکی از عناوین قبلی این سری، گزینه‌ی امن‌تر و معقول‌تری باشد. خصوصا با توجه به اینکه بسیاری از بازی‌های این سری قدیمی بوده و می‌توانند از یک بازسازی استفاده کنند.

یک راه حل ساده برای چنین مسئله‌ای، خصوصا در زمینه‌ی Metal Gear، بازسازی عناوین قدیمی است. اگر شایعات درست باشند، کوجیما به دنبال بازگرداندن سری با حداقل یک بازسازی است.

بگذارید فرض را بر این بگذاریم که استودیوی بلوپوینت گیمز (Bluepoint Games) اولین Metal Gear Solid را بازسازی کند. در این صورت با استودیوی مستعدی از نظر فنی طرف هستیم که راهنمایی برای دنبال کردن در دست دارد. به همین سبب می‌تواند المان‌های عجیب و غریب Metal Gear Solid مثل حس شوخ طبعی نه چندان مرسومش را حفظ کند. البته که این استودیو هنوز هم باید موارد زیادی را از نو بازسازی کند. اما انجام این کار بسیار ساده‌تر از توسعه‌ی یک عنوان کاملا جدید خواهد بود.

البته Metal Gear Solid اول، خصوصا با استانداردهای امروزی، بازی بسیار کوتاهی است. پس یک بازسازی باید محتوای داستانی و گیم‌پلی جدیدی را به بازی اضافه کند. با این حال باز هم افزودن به یک داستان موجود و گسترش آن در راستای عناوین بعدی آن سری، کار بسیار امن‌تری است. پس اگر استودیویی موظف به توسعه‌ی یک بازسازی شود، می‌تواند از تجربه‌ی این پروسه درس بگیرد. در این صورت در آینده می‌توان از همان استودیو انتظار توسعه‌ی یک بازی کاملا جدید را داشت. این کاری است که به نوعی اکتیویژن (Activision) با سری Crash Bandicoot انجام داد. پس از بازسازی سه بازی اول، در نهایت شاهد انتشار یک اثر کاملا جدید در قالب Crash Bandicoot 4: It’s About Time بودیم.

هواداران انتظارات و خواسته‌های مشخصی از یک Metal Gear Solid جدید دارند. به همین سبب خلاقیت و نوآوری در این فرنچایز بسیار کار دشواری است.

Metal Gear سری ویژه‌ای بوده و هواداران انتظارات به خصوصی از چنین عنوانی دارند. تا حدی که وقتی خود کوجیما در تلاش برای نوآوری بود، با انتقادات شدید در رابطه با Phantom Pain و Ground Zeroes مواجه شد. بدون شک بازگرداندن چنین سری محبوبی به زندگی، آن هم پس از جدایی تلخ کوجیما، کار آسانی برای هیچ استودیویی نیست. دنیای بازی‌های ویدیویی قطعا با یک Metal Gear موفق بهتر است. پس به امید روزی که شاهد چنین موفقیتی باشیم.