۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۳ به انتخاب محمد علیائی، نویسنده
۲۰۲۳ سال پرباری برای بازیهای ویدیویی بود. سالی که بازیهایی همچون Baldur’s Gate 3 جانی دوباره به این صنعت بخشیدند. بسیار جالب توجه است سالی که این چنین بازیهای قدرتمندی در خود داشت، با نمایش تریلر رسمی GTA 6 به پایان رسید. یعنی آنکه نه تنها صنعت بازیهای ویدیویی همچنان زنده است، بلکه سرزنده به راه خود ادامه خواهد داد. شاید خبر به پایان رسیدن E3 خبر ناخوشایندی بود اما راه دیگری برای بازیها باز شده است. من به شدت به آینده بازیها امیدوارم. شاهدم بازیهای مورد علاقهام در این سال است که تعدادشان از ده فراتر میرود. حتی آخرین بازی که در امسال تجربه کردم یعنی Avatar، بازی خوبی بود. درست است که دیگر فرمولهای بازیسازی یوبیسافت نخنما شدهاند، اما همچنان میشود از بازیها لذت برد. بازیهای ویدیویی دوست داشتنیاند؛ حتی اگر به بدی Oxenfree 2 و Flashback 2 باشند. البته غلام، تو نه. تو یکی را متاسفانه نمیتوانم دوست داشته باشم.
در سایت بحث مهمی شده بود راجع به اینکه باید بازیها را کنار گذاشت و به امورات مهمتری همچون کار و مسئولیت و… پرداخت. بارها و بارها تصمیم گرفتم تا راجع به این موضوع بنویسم، اما هر بار نیرویی ناشناخته مرا از این کار بازداشت. گویی خود نیز در ته دل گمان میکردم که بازیها واقعا هم برای بچهها هستند و خودم دارم وقت تلف میکنم. اما حال که سال ۲۰۲۳ را مرور میکنم و سالهای قبل از آن، که ساعتها به بازی مشغول بودهام، خاطرات همچون نسیمی تازه از پیش رویم میگذرند؛ زنده همچون روز نخست. همچون بار اولی که با شور و شوق، The Expanse را بازی کردم یا هنگامی که با پایان فوقالعاده The Talos Principle 2 مواجه شدم. یا وقتی منتظر به پایان رسیدن دانلود بازی حجیمی چون Alan Wake 2 بودم و به سرعت دانلود نگاه میکردم و برای آن انتظار میکشیدم. و البته بماند که وقتی بازی را اجرا کردم، به خاطر سیستم متوسطم نتوانستم آنطور که باید و شاید از آن لذت ببرم اما به هر سختی و افت فریم که بود، بازی را تمام کردم و سازندگان را به خاطر نبوغشان تحسین کردم. در این لحظات است که از خود میپرسم به واقع چه چیز باعث میشود بازیهای ویدیویی را برای بچهها بدانیم و وقت تلف کردن تلقیشان کنیم، اما رسانهای چون سینما یا مدیومی چون رمان را «باکلاس» و «روشنفکرانه» بدانیم؟ بگذریم. این خود مطلبی طولانی است، که شاید یک روز در یک مقاله جداگانه آن را نوشتم. اما میخواهم همینجا بگویم که بازیهای ویدیویی جدیاند و بسیار مهم. حالا که کلمات بیش از پیش معنای خود را از دست دادهاند، حالا که تصاویر رنگ باختهاند و طراوت و تازگی خود را به ظاهر از دست دادهاند، مدیومی نو میآید و معنایی دوباره میبخشد به واقعیت ملالانگیز ما. و این مدیوم، بازیهاست.
اما خب… دیگر کافی است. اجازه دهید پیش از اینکه ده بازی مورد علاقهام از سال پیش رو را بگویم، راجع به عناوینی که میتوانستند در این لیست حضور داشته باشند صحبت کنم.
برای من، یکی از لحظات به یادماندنی و فوقالعاده سال ۲۰۲۳، حس تنهایی در قسمت چهارم بازی The Expanse بود. با اینکه این بازی یک ناامیدی تمام عیار بود، اما قسمت چهارم آن بیبدیل بود. تنها تلتیل میتواند چنین وحشت کیهانی و چنین حس تنهایی را خلق کند. قصهگویی محیطی عالی، فضاسازی فوقالعاده و شخصیتپردازی مثالزدنی از مهمترین نقاط قوت این قسمت به شمار میآیند. تلتیل موفق میشود حتی یکی از نقاط ضعف قسمتهای قبلی، یعنی کمبود انتخابهای حیاتی در داستان، را حالا حتی به قعر خود برساند؛ به طوری که در قسمت چهارم، هیچ تصمیم حیاتیای به چشم نمیخورد. با این حال، به واسطه آن که در خدمت تم اصلی بازی در میآید، قابل قبول و قابل فهم است.
یکی دیگر از عناوین غایب در لیست ده تایی من، بازی زیبای Planet of Lana است. این بازی را برای روایت داستانی ساده و اثرگذار و پالت رنگی بینظیرش دوست دارم.
همچنین با اینکه از Starfield ناامید شدم، اما از آن بسیار لذت هم بردم. به قول مهدی ملکی عزیز، «من استارفیلد را دوست دارم ولی چیزی که این بازی میتوانست به آن تبدیل شود را بیشتر.» این بازی هرچقدر هم ضعف و کمبود داشته باشد، بازی مثال زدنی و سرگرم کنندهای است که تجربه آن برای هر مخاطب جدی بازیهای ویدیویی ضروری دانسته میشود.
در لیست من، بازی Resident Evil 4 Remake حضور ندارد. حتی اگر میگفتند لیستی ۱۰۰ تایی از بهترین بازیهای سال تهیه کنم، این بازی را در لیست قرار نمیدادم. با اینکه میدانم بازی کامل و بسیار خوبی به شمار میرود، اما به نظرم میرسد که ریمیک کردن بازیهایی چون اویل ۴ یا مکس پین و… کار بیهودهای است چرا که هنوز که هنوز است میتوانیم این آثار را تجربه کنیم. این بازیها آنقدر خوب ساخته شدهاند که حتی با گذر زمان نیز، کهنه نمیشوند، بلکه جلا مییابند. این آثار را باید همانطور که ساخته شدهاند، تجربه کرد. مقایسه کنید عنوانی چون GTA San Andreas را با ریمستر آن که حتی در این بازی هم که خیلی از قسمتها دست نخورده باقی ماندهاند، ببینید چقدر از حس و حال نسخه اصلی در نسخه جدید از دست رفته است. آیا میتوان یک اثر را از زمان خلق آن، جدا کرد؟ اگر بله، پس به نظرم آن اثر دیگر هیچ گاه اثری را که پیش از آن میگذاشته، نخواهد داشت. و اگر ما به دنبال بازسازی آن حس قدیمی هستیم، پس هیچگاه موفق به انجام آن نخواهیم شد. پس چه نیازی به این ریمیک کردن هست در صورتی که آن بازی را همچنان میتوانیم به خوبی تجربه کنیم؟ مثلا ممکن است بگوییم مکس پین یک جاهایی زیادی سخت میشود پس بیاییم بازی را «اصلاح» کنیم. اصلا خب بیاییم از نو یک سری چیزها را بسازیم و هم نکات قوت را حفظ کنیم و هم نکات ضعف را برطرف کنیم. بسیار عالی! اما نتیجه چه خواهد شد؟ نتیجه بازیای خواهد شد که دیگر حس قدیم را ندارد! چیزی در این میان از دست رفته است. دیگر آن اصالت را ندارد. دیگر خاص نیست. ریمیک اویل ۴ هم دقیقا همینطور است. فکر میکنم خیلی جاها – سادهترینش حس بصری بازی است – دیگر آن حس و حال قبل را ندارد. فکر میکنم بازی قدیمی، با اینکه مشخصا در خیلی از قسمتها ضعیفتر است، اما در مجموع همچنان بهتر از ریمیک عمل میکند.
یک بازی بسیار عالی که در زمره بهترین بازیهای سال است اما متاسفانه به دلیل محدود بودن لیست نتوانستم آن را قرار دهم، بازی مثال زدنی Hi-Fi Rush است. متاسفانه خودم موفق به تجربه این بازی نشدم، اما از چیزهایی که راجع به آن دیدم و شنیدم، متوجه شدم که چقدر بازی خوب و خلاقانهای است. بازیای اکشن و ریتمیک که در آن شما باید با توجه به نتهای موسیقی، مبارزه کنید یا جا خالی بدهید. کاش سرانجام روزی موفق به تجربه آن بشوم.
همچنین میتوانم به بازیهایی چون Viewfinder اشاره کنم که بسیار خلاقانه ساخته شده، یا بازی خوبی مانند Pizza Tower. به هر حال سال ۲۰۲۳ پر بود از بازیهای خوب. در ادامه ۱۰ بازی مورد علاقهام را در این سال بیان میکنم.
۱۰- Marvel’s Spiderman 2
به نظرم آنهایی که در شوک عظمت این بازی ماندند، حق دارند. اسپایدرمن ۲، هر آنچه را که عنوان نخست داشت، ارتقا داد و بهبود بخشید. حس پرسه زدن و پرواز بر فراز خیابانهای نیویورک در این بازی با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست. من تار زدنهای این بازی را از یاد نخواهم برد. شاید بتوان از این بازی ایرادات بسیار به جایی گرفت، اما به هیچ روی نمیتوان قدرت آن را در انتقال حس مرد عنکبوتی بودن انکار کرد.
در این نشانی نقد اسپایدر من ۲ را بخوانید.
۹- Dredge
Dredge یکی از غریبترین بازیهای سال بود. این بازی بسیار فراتر از یک بازی ماهیگیری ساده است. عنوانی که مرز خیال و واقعیت در آن میگسست و وحشت کیهانی/لاوکرافتی آن، بیش از هر چیز ما را به خود درگیر میکرد. گرافیک هنری زیبای این بازی را در کنار ماموریتهای رازآلود و عجیب بازی و نحوه روایت داستانی در آن بگذارید، تا متوجه شوید با یکی از عجیبترین بازیهای سال رو به رو هستید که هیچ گاه آن را از یاد نخواهید برد.
در این نشانی نقد این بازی را بخوانید.
۸- Armored Core 6: Fires of Rubicon
Armored Core 6 یک بازی عالی دیگر از From Software بود. این کمپانی را با سری بازیهای سولز میشناسیم اما به نظر میرسید که مجموعه بازیهای Armored Core از این کمپانی کمی مهجور ماندهاند. نسخه ششم عرضه موفقی داشت و توانست تحسین عمومی را به دنبال داشته باشد. با اینکه این بازی یکی از اکشنترین و پر زد و خوردترین بازیهای امسال محسوب میشود، اما توانسته در بحث فنی عملکرد بسیار خوب و پایداری را ارائه دهد.
همچنین فضاسازی این عنوان، همچون سایر عناوین فرام سافتور، باشکوه و عالی از آب درآمده است و یکی از غنیترین تجربههای گیمینگ در سال ۲۰۲۳ را ارائه میدهد. یک عنوان سولزلایک عالی که بر مبارزات با مکاها متمرکز شده است. بزرگی و عظمت بعضی از مکاهای بازی، شما را مبهوت خود خواهد کرد.
در این نشانی، نقد این بازی را بخوانید.
۷- Dave The Diver
Dave The Diver به وسعت اقیانوس است. یک عنوان مستقل فوقالعاده سرگرم کننده که هنوز شیرینیاش زیر زبانم هست. گرافیم پیکسلی این بازی بسیار زیباست و شما را مبهوت خود خواهد کرد. دیو یک غواص چاق بانمک است که ماهیهای مختلف را از اقیانوس صید میکند و سپس آنها را به دوست آشپز خود سپرده و او هم برای رستورانشان غذا را درست میکند. وظیفه دیو نیز سرو غذا و ریختن چای و مرتب کردن رستوران است. بازی در کل ساده به نظر میرسد، اما گیمپلی به شدت خوب ساخته شده و به موقع عناصر مختلفی را به آن اضافه میکند تا هیچگاه خستهکننده نشود. مهمترین نقطه قوت بازی این است که پیوسته مخاطب خود را غافلگیر میکند. هر چقدر که در بازی بیشتر پیش میروید، مینی گیمها و فعالیتهای بیشتری برایتان باز میشوند. بدین صورت است که بازی تا به آخر جذابیت خود را حفظ میکند و در نهایت، یکی از بهترین تجربههای گیمینگ سال ۲۰۲۳ را برایتان به ارمغان خواهد آورد.
در این نشانی، نقد این بازی را بخوانید.
۶- Cocoon
سازندگان Limbo و Inside یک شاهکار دیگر خلق کردهاند و آن Cocoon است. یک بازی مستقل فوقالعاده که پازلهای خلاقانه و جالبی دارد. شاید این پازلها آسان باشند اما حل کردنشان حس بسیار خوبی را منتقل میکنند و در خدمت کلیت اثر هستند. دنیاهای مختلفی که در بازی حضور دارند، طراحی و معماهای خاص خود را دارند. داستان بازی حالا مبهمتر از دو عنوان لیمبو و اینساید، روایت میشود اما این به هیچ عنوان به معنی آن نیست که بازی حس و حال خاص خود را ندارد. بازی در عین اینکه بسیار ساده ساخته شده، اما به خوبی مفاهیم انسانی را منتقل میکند. ظرافت این بازی مثال زدنی است.
در این نشانی، نقد این بازی را بخوانید.
۵- The Talos Principle 2
به طرزی غافلگیرانه، بازی The Talos Principle 2 یکی از بهترین عناوین سال است و تجربهای بسیار خاص و عمیق را به دست میدهد که در یادها خواهد ماند. این بازی یکی از بهترین بازیهای سبک پازل است. یک اثر فلسفی بسیار عمیق و زیبا که ذهنتان را درگیر میکند.همه موارد بیهوده و اضافی نسخه اول حذف شدهاند و یک گام رو به جلو حول خلاقیت پازلها برداشته شده است. طراحی محیطهای بازی بسیار خوب انجام شده و علاوه بر وسیعتر شدن، زیباتر نیز شدهاند. مباحث فلسفی در بازی بسیار جذاب هستند، شما را در فکر فرو میبرند و وقتی بازی به پایان میرسد، اثر و قدرت بازی را به طور کامل در خود احساس خواهید کرد. انجام این بازی را به تمامی طرفداران سبک پازل توصیه میکنم.
نقد و بررسی این بازی را در این نشانی بخوانید.
۴- Alan Wake 2
Alan Wake 2 یکی از غریبترین بازیهای سال است. در یکی از مصاحبههای الن ویک در بازی، وقتی از الن ویک سوال میشود، آیا این آقا (سم لیک) که کنارت نشسته، شبیه به الکس کیسی که در رمانهایت خلق کردی هست یا خیر، سم لیک با پوزخندی که آدم را به یاد مکس پین میاندازد، به مخاطبان نگاه میکند. گویی تلویحا به این اشاره میکند که تمام آثار رمدی در یک دنیای مشترک روایت میشوند. خلاقیتهای روایی Alan Wake 2 به واقع ستودنی است! شخصیتپردازی این بازی در اوج است و گیمپلی آن دقیقا همانطور است که باید میبود. به لطف نسل جدید، تنها با فشردن یک دکمه در کمتر از یک ثانیه به مقرگاه ذهنی دو شخصیت بازی میرویم. و نور که در نسخه اول، تنها حکم دور کردن اهریمنان را داشت، حالا به بخش جدیتری از گیمپلی بازی مبدل شده است. جایی که الن ویک با انباشتن نور در Angel Lamp، محیطهای بازی و زمان را به یکدیگر پیوند میزند. طراحی مراحل این بازی به قدری استادانه صورت گرفته که به یکی از بهترین بازیهای وحشت – بقای تاریخ تبدیل میشود.
نقد و بررسی Alan Wake 2 را در این نشانی بخوانید.
۳- The Legend of Zelda: Tears of The Kingdom
بهترین بازی نینتندو همین بازی است! یک بازی جهان باز بینظیر که نه تنها ویژگیهای بازیهای قبلی این فرنچایز را ارتقا داده؛ بلکه توانسته با ارائه قابلیتهای جدید و گسترده کردن جهان آن، و خلاقیتهایی که خاص بازیهای زلداست، یکی از بهترین بازیهای سال را به ارمغان آورده است. زلدا تنها نمادی از بازیهای نینتندو نیست؛ بلکه نمادی است از صنعت بازیهای ویدیویی. جلوههای بصری فوقالعاده بازی در کنار گیمپلی و جهان غنی آن همگی سبب شدهاند تا صدها ساعت محتوا برای مخاطبان وجود داشته باشد، بیآنکه آنها را خسته کنند.
نقد و بررسی این بازی را در این نشانی بخوانید.
۲- Diablo IV
Diablo IV به جرات یکی از بهترین بازیهای سال و حتی یکی از بهترین نقشآفرینیهای اکشن تاریخ است. بلیزارد با همه توان خود این بازی را خلق کرده و نتیجه با وجود همه مشکلاتی که ممکن است حول اتصال دائم به اینترنت با آنها مواجه شوید، همچنان فوقالعاده هیجانانگیز است و تجربه آن بی برو برگرد توصیه میشود. همه چیز در دیابلو ۴ در اوج خود قرار دارد. بازی از نظر گرافیک هنری و فنی عالی است، موسیقی بسیار شنیدنی دارد و صداپیشگی در آن با استادی تمام صورت گرفته. بازی کلاسهای جذابی برای شخصیتهایش دارد و شخصیسازی قانعکنندهای را ارائه میدهد که ارزش تکرار بالایی را به ارمغان میآورد. همچنین، بلیزارد در دیابلو ۴ داستانی عالی و حماسی روایت میکند و جهانی تاریک خلق کرده که سخت است آن را از یاد ببریم.
لیلیث که شخصیت منفی این بازی است، تبدیل به یکی از به یادماندنیترین آنتاگونیستهای بازیهای نقشآفرینی میشود و چنان پرداخت فوقالعادهای دارد که در یادتان خواهد ماند.
نقد و بررسی Diablo IV را در این جا بخوانید.
۱- Baldur’s Gate 3
به این بازی امتیاز ۹.۵ دادم. حال آنکه برای دیابلو ۴ نمره کامل در نظر گرفتم. اما چه چیز باعث میشود Baldur’s Gate 3 را بهترین بازی سال بدانم؟ اگر بخواهم خیلی ساده بگویم این است: Baldur’s Gate 3 یک بازی انقلابی است! هر چقدر بیشتر این بازی را تجربه کنید، بیشتر به عظمت آن پی میبرید. به علت آنکه این بازی، یک نقش آفرینی نوبتی است، ممکن است در وهله اول، به مذاق خیلیها خوش نیاید. اما باور کنید، اگر به بازی کردن ادامه دهید و به جهان آن خو بگیرید، دیگر نمیتوانید آن را رها کنید. زمان، این بازی را جلا میدهد. بازی در تمام جنبههای خود، از گرافیک فنی و هنری آن گرفته تا داستان، گیمپلی، موسیقی و … بسیار خوب یا عالی عمل میکند. شخصیتپردازی این بازی در اوج است مخصوصا شخصیت دوست داشتنی و پیچیده آن یعنی Astarion. گیمپلی بازی نیز طوری طرحریزی شده که حتی در طولانی مدت نیز، همچنان خستهکننده نمیشود و جذابیت اولیه خود را به خوبی حفظ میکند. در طی زمان باگهای این بازی کمتر و کمتر شدند و حالا با یک عنوان تقریبا بینقص روبه رو هستیم. این بازی یک کلاس درس اساسی در زمینه شخصیسازی، اهمیت «دسترسی زودهنگام»، بازخورد گرفتن از مخاطب و گرافیک فنی و هنری به شمار میرود.
نقد و بررسی این بازی را در این جا بخوانید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
بهترین رتبه بندی تا الان (صرفا از نظر من)
واقعاً رتبهبندی خوبی داره
یک ایراد بزرگ شیوه نگارش محمد علیایی داره بر خلاف دو دوست قبلی که خیلی خوبو. پخته نوشتکین مقدمه اش بسیار طولانی و ملال آور یکجورایی به نظرم حرف های زائد داره مثلا اینکه وقتم تلف کردم بازی فلان است یا نیست اینا مسائل که نیاز نبود داخل متن بیاد مقدمه طولانی رد میکنی تازه متن توضیحات پیرامون بازی ها بسیار کوتاه است و این یک ضعف نوشته است
بالدرز گیت💚💪🏿
“انهایی که در شوک عظمت این بازی ماندند،حق دارند”
اقای علیائی؟شماهم؟😂
لیست بسیار خوبی بود…بین انتخاباتون cocoon و dredge فوق العاده بودن
اصن ذهن ادمو عجیب به خودشون جلب میکنن
با لیستتون موافقم💚
مخصوصا با سه گزینه اول🗿💚
امسال سال ایندی بودا
هر سه نویسنده تو بازی ها ایندی زیاد داشتن
با احترام به آقای ملکی و زرمهر، ولی من این لیستو بیشتر دوست داشتم بخاطر حضور اسپایدرمن و آرمورد کور و البته بالدرز گیت
یکی از دلایلش گیمپس بود. برای بازی های ایندی واقعا عالیه.هم سرمایه میاد دستشون هم دیده شدنشون روتضمین میکنه. سازنده ها هم ریسکشون کم میشه سر همین از خلاقیت های دیوانه وارشونو بدون ترس از ضرر کردن پیاده سازی میکنن
بی ربط
#ما-کامنت-هفته- میخوایم
اسمش هفتست ولی هر دو ماه میاد کلی کامنت هست بزارید دیگه
لیست برای ار پی جی بازا و مخصوصا علاقع مندا به اوپن ورلد خیلی خدایی جالبه
واقعا بازی
Dave the diver
یکی از محدود بازی هایی بود که تونست منو امسال سرگرم کنه
جز گزینه ۱۰ و ۶ تقریبا همه سلیقه من بودن
مخصوصا دیابلو که امسال اصلا به چشم نیومد متأسفانه
🔶 عکس اصلی پست خیلی خنده داره اونجا که ونوم پیتر و مایلز رو تو دستش گرفته انگار دوتا عروسک تو دستاشن 😁
🔸خسته نباشید آقای علیائی لیست جذاب و متنوعی بود و همه نوع سبکی رو پوشش میده مشخصه منوط به یک سبک خاص نیستین مثلا اینطوری نیست که بگین نه من فقط نقش آفرینی پلی میدم نه من فقط وحشت بقا پلی میدم 👌🔥
خیلی خوبه آلن ویک۲ توی همه ی لیست ها هست😁
خسته نباشید لیست بسیار خوبی بود
آقای کریمی مشتاقم ۱۰ بازی برتر شما هم ببینم
منم مشتاقم ده برتر شما رو ببینم :دی
آقای کریمی نوبت شماست
این آسیاب به نوبت است😁
هعی هیچکدومو پلی ندادم
نویسنده های ثروتمند گیمفا گویا همشون سوییچ دارن که Zelda TotK رو بازی کنن ولی هیچ کدومشون Super Mario wonder رو بازی حساب نکردن.
فقط بلدن از شرکت های مختلف پول بگیرن که نمره کم بدن. الان مهدی ملکی هنوز داره دلار هایی که از سونی گرفته رو میشماره.
😂😂😂
😂😂😂😂
من رتبه سوم رو بازیهای امسال سوییچ در نظر گرفتم که شامل Super Mario Bros. Wonder هم میشد
مهدی جان متنت خیلی خوب بود افرین
تقریبا همون بازیهای مورد علاقه من بود … اما اینجا هم احتمالش زیاده بالدرز گیت ببره … از لحاظ داستانی و نویسندگی و کارگردانی و اینجور چیزا اما آلن ویک صد در صد اوله برای من
لیلیث که شخصیت منفی این بازی است، تبدیل به یکی از به یادماندنیترین آنتاگونیستهای بازیهای نقشآفرینی میشود و چنان پرداخت فوقالعادهای دارد که در یادتان خواهد ماند.
👏👏👏👏
لیلیث بهترین آنتاگونیستی بود که تو کل سری دیابلو دیدم.
الیاس رو یادت نره که هم صداش خیلی خوب بود(انتونی هاول) و هم نقشش در داستان اصلا من بخاطر اون تریلر اولش که اون سه نفر و قربانی میکنه تا لیلیث رو احضار کنه بازی رو گرفتم
هر نویسنده دو سه تا بازی خوب ابندی گفت که شاید به گوش کسی نخورده
علیایی
هم dave
Dredge نام برد
اول از همه اینکه لیست عالی بود ممنون از اقای محمد علیائی 🙏
راجب ریمیک ها زیاد موافق نیستم ، چون با اینکه خود من old school گیمرم و عاشق بازیهای قدیم هستم ، ولی مخالف ریمیک شدنشون نیستم
درواقع بستگی به نوع ریمیک داره که اگه خوب باشه واقها ارزش تجربه رو داره ، ریمیک هم به بهونه دوباره تجربه کردن و شناخته شدن یه اثره هم پلیر های جدید جذب میکنه ، شماهم اومدین ریمیک رزیدنت اویل چهار رو کنار فاجعه ای مثل ریمستر سن اندرس گذاشتین .
ممنون از مقدمه ی زیبا و خواندنی و نقدهای مفید شما .
این سری از مقاله های گیم فا واقعا جذاب بود . یه آرشیو از بازی هایی که توجه هر گیمری رو میطلبه . تا قبل از این نمی دونستم Cocoon دست پخت خالقانه Inside و Limbo هستن .
اول از همه ممنون از آقای محمد علیانی بابت لیست زیباشون.
یک سوال داشتم از کاربران عزیز من چون سیستم ضعیفی دارم بیشتر بازی ها رو از رو واکترو میبینم.
یک بازی زیبا مخصوص سیستم ضعیف پیشنهاد ندارید؟ (کامپیوتر)
درود
بازیهای Limbo، Inside و همچنین سری Portal رو تجربه کنید. سراغ بازی Spec Ops: The Line هم برید. اگه بازیهای بیشتری خواستید، پیام خصوصی بدید
سپاس فراوان از لطف شما.
بسیار عالی و منطقی.فقط لاراکرافتی درست نیست.لاورکرافتی درسته
در واقع برگرفته از نام هاوارد فیلیپس لاوکرفت هست و بنابراین طبیعی اینه که بگیم لاوکرافتی نه لاورکرافتی.
ممنون از نظرتون. بیدقتی من بود. اصلاح شد.
عرض سلام و خسته نباشید به منتقد محترم،
من از این لیست پنج تاش را تجربه کردم. شماره های ۱ و ۴ و ۵ و ۶ و ۸.
فقط با Armored Core 6: Fires of Rubicon حال نکردم.
خوشم میاد Alan Wake 2 پایه ثابت همه لیستها هست. یعنی ممکنه کسی این بازی جزء Top Ten ش نباشه؟! بعید می دونم.😎
تو ایندی ها هم Cocoon همه جا میدرخشه.👌
جالبه تو لیست هیچ کدوم حداقل بازی های فای راش حضور نداره ضدیت تمام رسانه های دنیا با مایکروسافت بارها ثابت شده این منتقدین بی سواد همیشه از سونی بست میذارن اما اصلا حاضر نیستن اسمی از بازی های مایکروسافت ببرن متاسفانم برای تک تکتکتون
در مقدمه از Hi-Fi Rush اسم بردم. پیش از این هم در لیست بهترین بازیهای XBox در سال ۲۰۲۳، این بازی رو آوردم.
منم واسه تو متاسفم با این سطح از شعور و منطقت و این حجم از تعصب کور کورانت که دیگه واست عقلم نذاشته
“یک بازی بسیار عالی که در زمره بهترین بازیهای سال است اما متاسفانه به دلیل محدود بودن لیست نتوانستم آن را قرار دهم، بازی مثال زدنی Hi-Fi Rush است”
مشخصه که متنو هم نخوندی بعد اومدی برچسب بی سوادو منتقد جهت گیری رو به کسی زدی که هفته پیش لیست بهترین بازی های سال ۲۰۲۳ ایکس باکس رو تو سایت واستون گلچین کرده بود
نمیفهم چیش سخته که وقتی شما از یک بازی خوشت میاد دلیل نمیشه همه هم خوششون بیاد. اینو لطفاً درک کنید.
بنازم آلن ویک ۲ که تو لیست همه هست
لیست واقعا خوبی بود بازی Diablo 4، اسپایدر من ۲ ،ارمورکور۶ واقعا عالی بودن بالدرز گیت ۳ هم که نیاز نیست راجبش تعریف کرد ممنون بابت زحماتتون
درود و وقت بخیر
لیست بسیار جالب و قابل توجهی بود. لینک دادن به صفحه نقد و بررسیها هم کار جالبی از آب در اومده و کاش همه انجام میدادیم.
جالبه که یه تعداد زیادی از بازیها رو هم خود شما نقد کردید و این خوبه D:
از اشارهای هم که به متن نقد و بررسی من شد، مچکرم
لطف داری مهدی عزیز. نقد بسیار خوبی راجع به استارفیلد کرده بودی که نمیشد بهش اشاره نکرد. ازت به خاطر نظرت متشکرم.
انتخاب خوبی بود
بازم الن ویک🗿❤️👌