دروازهها گشوده شدند و خودم را در میان سیلی از سربازان دیدم،...
دروازهها گشوده شدند و خودم را در میان سیلی از سربازان دیدم، سربازانی که به سوی اسطورههای سرزمینشان هجوم میبرند. شفقهنگام بود و گویی خورشید سرخی آسمان را مهیا میکرد، در همین اثنا «رادانِ» دلیر...