۱۰ فیلم با بهترین نقطه اوج
نقطه اوج یا همان کلایمکس در فیلم باعث میشود تا یک اثر سینمایی بتواند هیجانانگیز و خارقالعاده باشد و به اثری فوقالعاده و بزرگ تبدیل شود.
کلایمکس یا نقطه اوج یا عطف فیلم، مهیجترین و بحرانیترین نقطه فیلم به شمار میرود که فرازگاه داستان است. در این لحظه، تنش و هیجان درگیریها به اوج خودش میرسد و قهرمان داستان با بزرگترین آزمون خودش روبهرو میشود. رسیدن یک اثر به نقطه اوجی درخشان و رضایتبخش کاری بسیار دشوار است. این نقطه اوج باید انتظارات ایجاد شده در طول فیلم را برآورده کند و در عین حال، منطقی به نظر برسد و خبری از امدادهای غیبی (deus ex machina) در آن نباشد.
همین نیز به موضوع بحث کاربران وب سایت ردیت تبدیل شده و آنها به صحبت درباره فیلمهایی پرداختند که به یادماندنیترین و مهیجترین نقطه اوج را داشتهاند. در ادامه همراه با ما باشید تا به معرفی ۱۰ فیلم با بهترین نقطه اوج بپردازیم.
متن زیر حاوی اسپویل برای فیلمهای نام برده شده است!
۱۰. فیلم هفت (Se7en) – محصول سال ۱۹۹۵
فیلم «هفت» اثری از دیوید فینچر به شمار میرود که تاریکترین پروژه وی نیز است و همین نیز آن را برجسته کرده است. در این فیلم، برد پیت و مورگان فریمن نقش دو افسر پلیس به نام میلز و سامرست را بازی میکنند که به دنبال پیدا کردن و دستگیری قاتلی سریالی هستند، قاتلی که به شیوه هفت گناه کبیره قربانیان خودش را به قتل میرسند. تنش در این داستان بهصورت دائم افزایش پیدا میکند و در نهایت نیز به پایانی تکاندهنده و پیچیده ختم میشود.
در پایان فیلم، افسران پلیس موفق میشوند تا این قاتل سریالی به نام جان دو با بازی کوین اسپیسی را دستگیر کنند اما در ادامه متوجه میشوند که دستگیری او تنها بخشی از نقشهاش بوده است. جان دو خودش را نماد گناه حسادت میداند و از میلز میخواهد تا او را بکشد و همین نیز باعث میشود تا میلز خواسته او را برآورده سازد و به نماد گناه خشم تبدیل شود. نقطه اوج فیلم «هفت» بسیار غیرمنتظره بود و بیننده اصلاً نمیدانست که چه اتفاقی قرار است رخ بدهد و همین نیز آن را بسیار مهیج و پرتنش کرده بود.
۹. فیلم بیگانهها (Aliens) – محصول سال ۱۹۸۶
فیلم «بیگانهها» ممکن است همانند نسخه اصلیاش پر از تعلیق و هیجان نباشد اما اسلحهها، اکشنها و از همه مهمتر زنومورفهای بیشتری را درون خودش دارد. این فیلم داستان الن ریپلی با بازی سیگورنی ویور را دنبال میکند که بههمراه گروهی از تفنگداران دریایی به رهبری ستوان گورمن با بازی ویلیام هوپ، به مأموریتی برای تحقیق درباره یک مستعمره در سیاره LV-426 میروند، مستعرهای که برای مدتی ارتباط برقرار نکرده است. آنها پس از ورود به آنجا لانهای از بیگانگان را کشف میکنند و به درون نبردی ناامیدانه برای بقا وارد میشوند.
کاربران وب سایت ردیت بر این باور هستند که ۴۵ دقیقه پایانی فیلم «بیگانهها» شاهکاری از اکشن، آشکارسازی و تنش بوده است. آن لحظهای که ریپلی مبارزه میکند تا در نهایت نیوت با بازی کری هن را به سکوی فرود بیاورد و بیشاپ با بازی لنس هنریکنسن در آنجا حضور ندارد، واقعاً وحشتناک، ناامیدکننده و عصبانیکننده بود تا اینکه بیشاپ همه را نجات میدهد. این واقعاً نقطه اوجی عالی و جذاب بوده است.
۸. فیلم پدرخوانده (The Godfather) – محصول سال ۱۹۷۲
فیلم «پدرخوانده» شاهکاری درباره مافیا ساخته فرانسیس فورد کوپولا است که داستان مایکل کارلئون با بازی آلپاچینو را دنبال میکند، کسی که با اکراه توسط پدرش به نام ویتو به نام مارلون براندو به دنیای جرم و جنایت کشانده میشود. هر صحنه از این اثر سینمایی از شروع آن تا انفجار ماشین و تفنگ پنهان شده در دستشویی نمادین و درخشان هستند.
با این حال، پایان این اثر سینمایی مهیجتر و بهتر از همه این صحنهها است که در آن، مایکل کشتن رقبای خودش را سازماندهی میکند و ردای پدرش را در آغوش میگیرد. صحنههای بسیار زیادی در فیلم «پدرخوانده» وجود دارد که میتوان از آنها لذت برد و به آنها فکر کرد اما هیچ کدام به صحنه غسل تعمید نمیرسد.
۷. فیلم سکوت برهها (The Silence of the Lambs) – محصول سال ۱۹۹۱
فیلم «سکوت برهها» نشاندهنده گامی بسیار بزرگ بهسمت وحشت و ترس پیچیده بود که با نقشآفرینیهای درجه یک و نویسندگی فوقالعاده ایجاد شده است. این اثر به آرامی رویارویی بسیار جذاب و مهیجی بین مأمور افبیآی کلاریس استارلینگ با بازی جودی فاستر و قاتل سریالی بوفالو بیل با بازی تد لوین را شکل میدهد، رویاروییای که پس از آن گفتگویی پرتنش و جذاب بین استارلینگ و هانیبال لکتر با بازی آنتونی هاپکینز صورت میگیرد.
کاربران وب سایت ردیت بر این باور هستند که پایانبندی فیلم «سکوت برهها» واقعاً عالی است و هر لحظه از آن سرشار از هیجان و تنش است و این در حالی است که بیننده منتظر است که اتفاقات را بینند و این در حالی است که نمیتواند این اتفاقات را پیشبینی کند.
۶. فیلم خوب، بد و زشت (The Good, The Bad and The Ugly) – محصول سال ۱۹۶۶
فیلم «خوب، بد و زشت» یکی از بهترین و شناختهشدهترین فیلمهای وسترن به شمار میرود که داستان سه هفتتیرکش را دنبال میکند که در جستجوی گنجی پنهان هستند. بلوندی یا «خوب» با بازی کلینت ایستوود، تیراندازی تیزبین است که اخلاقیات را رعایت میکند؛ انجل آیز یا «بد» با بازی لی ون کلیف یک شکارچی جایزهبگیر ظالم و بیرحم است؛ توکو یا «زشت» با بازی الی والاک نیز قانونشکنی حیلهگر است. آنها همانند یک بازی موش و گربه به دنبال پیدا کردن گنج هستند و در نهایت در قبرستانی با یکدیگر رودررو میشوند و درگیری پرتنشی شکل میگیرد.
صحنه قبرستان در فیلم «خوب، بد و زشت» واقعاً فوقالعاده است. تمام این فیلم به آرامی بهسمت این صحنه سوق پیدا کرده و تنش را در اینجا به نقطه اوج رسانده است. این صحنه که سه مرد به یکدیگر زل زدهاند، واقعاً جالب و جذاب است و تنش و هیجان آن را میتوان بهخوبی احساس کرد به طوریکه که نفس در سینه شما حبس میشود. اینکه بیننده نمیتوانست چیزی را پیشبینی کند نیز هیجان این صحنه را دو چندان کرده بود.
۵. فیلم آخرین موهیکان (The Last of the Mohicans) – محصول سال ۱۹۹۲
فیلم تاریخی، اکشن و حماسی آخرین موهیکان (The Last of the Mohicans) ساخته مایکل مان داستان هاکآی با بازی دنیل دی لوئیس را دنبال میکند که فردی سفیدپوستی است و توسط قبیله موهیکان و بزرگ شده است و همراهان موهیکانی وفادارش نیز شامل چینگاچگوک با بازی راسل مینز و اونکاس با بازی اریک شوایگ هستند. در میان هرج و مرج جنگ و درگیریهای استعماری، هاکآی با کورا مونرو با بازی مدلین استو و خواهرش آلیس با بازی جودی می همراه میشود و این در حالی است که آنها در حال فرار از نیروهای متخاصم به رهبری ماگوای شرور با بازی وس استودی هستند.
صحنه نبرد نهایی این فیلم نقطه اوج داستان آن به شمار میرود. در یکی از صحنهها، چینگاچگوک به شهر ماگوا میرود و متوجه میشود که ماگوا بهزودی از دست خواهد رفت و فقط ضربه نهایی باقی مانده است. مطمئناً هر بینندهای بههنگام تماشای این صحنه تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. موسیقی متن بسیار عالی در کنار این پایانبندی سبب شده تا این نقطه اوج داستانی خارقالعاده باشد.
۴. فیلم میان ستارهای (Interstellar) – محصول سال ۲۰۱۴
متیو مککانهی در فیلم درخشان و پیچیده میان ستارهای (Interstellar) نقش خلبان ناسا به نام کوپر را بازی میکند که در مأموریتی برای پیدا کردن سیاره قابل سکونت جدیدی برای بشریت قرار دارد. او بههمراه تیمی از دانشمندان و فضانوردان از جمله دکتر برند باهوش با بازی ان هتوی به فضا سفر میکند و در آنجا، در میان کرمچالهای نزدیک زحل سفر میکند و به کهکشانهای دوردست و اسرارآمیز میرود.
صحنه نزدیک شدن به سیاهچاله بههمراه موسیقی خارقالعاده و شگفتانگیز هانس زیمر باعث شده تا این نقطه اوج واقعاً تماشایی و مهیج باشد و هر بینندهای را به وجد بیاورد. کریستوفر نولان توانسته پایانبندی بسیار خوب و جذابی را برای این اثر رقم بزند و تجربه فوقالعادهای را برای بینندهها به ارمغان بیاورد.
۳. فیلم کلبهای در جنگل (The Cabin in the Woods) – محصول سال ۲۰۱۱
در فیلم «کلبهای در جنگل» پنج دوست به کلبهای دور افتاده درون جنگل میروند تا تعطیلات آخر هفته خودشان را سپری کنند. در آنجا، آنها بهسرعت متوجه میشوند که بخشی از آزمایشی شوم هستند، آزمایشی که توسط سازمانی مخفی سازماندهی سده است. همان طور که این افراد در معرض سناریوهای وحشتناک و هولناک قرار میگیرند، این اثر سینمایی کلیشههای ژانر وحشت را کنار میزند و آنها را مورد هجو قرار میدهد.
نقطه اوج فیلم «کلبهای در جنگل» زمانی است که در یک آشکارسازی بسیار مهیج نشان داده میشود که همه این کارهای برای راضی کردن باستانیها انجام شده است، موجوداتی سادیستی که اگر قربانی کافی به آنها داده نشود، جهان را ویران خواهند کرد. کاربران وب سایت ردیت بر این باور هستند که نقطه اوج داستانی فیلم «کلبهای در جنگل» واقعاً شگفتانگیز بوده است.
۲. فیلم ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه (The Lord of the Rings: The Return of the King) – محصول سال ۲۰۰۳
فیلمهای «ارباب حلقهها» داستان بزرگی از خوبی در برابر شرارت دارد و بنابراین، پایان آن باید بسیار بزرگ و خارقالعاده باشد. فیلم سوم این مجموعه داستان را با نبردی تماشایی به پایان میرساند که در آن، پادشاه جادوگر کشته شد، ارتش ارواح از راه رسید، فرودو با بازی الیجا وود و سم با بازی شان آستین بر شیاطین درونی خود غلبه کردند تا حلقه را نابود کنند و آراگورن با بازی ویگو مورتنسن نیز در نهایت به تاج و تخت گوندور رسید و این در حالی بود که موردور نیز به خاکستر و آوار تبدیل شد. هر آنچه طرفداران ژانر فانتزی میخواهند را میتوان در این فیلم پیدا کرد.
تماشای تقلای فرودو برای نابودی حلقه در کوه دوم، آن هم پس از ۱۱ ساعت زمینهسازی برای این کار و همچنین تماشای آخرین ایستادگی انسانها در برابر دروازههای موردور در نبردی که احتمال پیروزی در آن وجود ندارد، آن هم در حالی که معتقد بودند فرودو مرده است در کنار موسیقی حماسی و خارقالعاده ساخته هاوارد شور سبب شده تا این پایان و نقطه اوج فوقالعاده مهیج و جذاب باشد.
۱. فیلم پارک ژوراسیک (Jurassic Park) – محصول سال ۱۹۹۳
فیلم «پارک ژوراسیک» سه دهه قبل روی پرده سینماها اکران شده بود و همچنان یکی از بهترین فیلمها درباره حیوانات و دایناسورها است. فیلمهای اخیر دنیای ژوراسیک (Jurassic World) جلوههای بهتری داشتند و داستان آنها گستردهتر بود اما فیلمهای اورجینال حس و حال شگفتی و جذابیت بیشتری داشتند، حس و حالی که در نهایت به نقطه اوجی بسیار حماسی و رضایتبخش ختم شد.
تماشای گرنت با بازی سم نیل، الی با بازی لورا درن و بچهها که توسط رپتورها محاصره شدند، واقعاً دلهرهآور بود و این سؤال را در بیننده ایجاد کرده بود که آنها چطور قرار است از این مخمصه خلاص شوند؟ سپس یک تیرکس ظاهر شد و همه چیز بهشکلی مهیج و غیرقابل انتظار رقم خورد. نقطه اوج این اثر بسیار جذاب، تماشایی و کامل بود.
در این مطلب به معرفی ۱۰ فیلم با بهترین نقطه اوج پرداختیم. نظر شما در این باره چیست؟
منبع: کولایدر
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
❤️ Interstellar for ever
شاهکار نولان
اگر هم شاهکار باشه یکی از خسته کننده ترین شاهکارهاست. فیلم واقعاً خسته کننده ای بود.
نظر شماست
من از اول تا اخر فیلم لذت بردم
در مورد دومی موسیقیشو دانلود کردم هر وقت گوشش میدم حالی به حالی میشم
هفتمی هم اینکه دوربین داشت دید ادم بده رو نشون میداد خلاقانه بود
اخری دهمی رو که نگم براتون
اینتراستلار واقعاً داکینگ سین قشنگی داشت
ژولاسیک واقعا جلوه هاش هنوزم خوبه
سکانس فریاد کشیدن کوین اسپیسی در اداره پلیس را بعیده هیچوقت فراموش کنم.
Detective. Detective. DETECTIVE!
فقط یکیشونو ندیدم
جای اینسپشن واقا خالیه
نکردیم این کولایدر یه مطلب نسبتا درست داد بیرون، میگم نسبتا چون رتبه بندیشون هنوزم مشکل داره ولی فیلماش جالب بودن
نکردیم = نمردیم
رتبه بندی یک چیز کاملاً سلیقه ایی هست پس هیچ ایرادی بهش وارد نیست.
افسانه ۱۹۰۰ قسمت دوئل .
Gladiatorاون قسمت از فیلم که ماکسیموشس خودشو.
معرفی میکنه جلو همه.
Troyقسمت جنگ آشیل با هکتور.
هری پاتر نبرد نهایی ولدمورت با هری.
Papillonقسمت آخر فیلم جدایی پاپی با رفیقش.
افسانه ۱۹۰۰ اون قسمتش رو هزاربار دیدم تا حالا
دقیقا آدم هر چی ببینه سیر نمیشه
با توجه به کمبود شدید استاروارزفنها تو این سایت خودم میگم، هر شش قسمت استاروارز کلایمکس عالی داشتن (خدا لعنت کند آنکس که سهگانه بیهویت و بیخاصیت دیزنی را ساخت)
چ فیلمایی… همشون خوب نیستن عالین
Interstellar رو نگاه کردم و واقعاً یکی از خسته کننده ترین فیلمایی بوده که دیدم، در درجه ی اول فیلم باید جذابیت داشته باشه، من که هیچ نقطه اوج خاصی تو این فیلم ندیدم، البته بعضی جاهاش یکم جذابیت بهش تزریق می شد. این فیلم خیلی زیادی بزرگ شده(به قول بچه خارجی های گیمفا اورریته😂)حاضرم شرط ببندم بیشتر کسانی که از فیلم به به چه چه می کنن خودشون بیشتر اصطلاحات و مطالب علمی که تو فیلم به تصویر کشیده شده رو نفهمیدن. والا من زیرنویس انگلیسی دیدم، وسطاش دیگه اعصابم به هم ریخت از بس اصطلاحات علمی به کار می بردن، زیرنویسو فارسیش کردم، باز هم نتونستم بعضی جاها رو بفهمم که خوب عادیه. آخراش هم که رسماً رفت تو فاز تخیله؛ واقعاً قبل از دیدن فیلم کلی انتظار داشتم به خاطر این همه تعریف و تمجید.هر فیلمی چه شاهکار باشه چه نباشه، در درجه ی اول باید عنصر جذابیت رو داشته باشه که من تو این فیم کم دیدم
قرار نیست همه از یک موضوع و مسئله ای خوششون بیاد
بحث من سر اینه که این فیلم مخاطبین خودشو داره و می تونه براشون جذاب باشه، اما ایم وسط عده ای هم هستن که چیز خاصی از قیلم نفهمیدن و اتفاقاً واسه اونا هم خسته کننده بوده، اما جوری از فیلم تعریف می کنن که هر کی ندونه انگاری بهترین فیلم ساخته شده هستش. وقتی ازشون دلیلش رو می پرسی هم میگن که این فیلم از موضوعات مختلفی مثل عشق و انسانیت، دلیل موجودیت و بحثای علمی سخن به میان اورده و این حرفا. دلیل نمیشه که با چندتا دیالوگ به نسبت سطحی این همه فیلم رو بزرگ کرد؛ این فیلم فقط واسه قشر خودش یه فیلم خوبه، همین.
البته من خودم از یه چیز فیلم خوشم اومد و اون این بود که خالقی وجود نداره.(البته اگه گیمفا سانسور نکنه)
باز هم سلیقه خودت رو بازگو میکنی همین توضیحات برای بهترین فیلمهای دیگه یا بازی های دیگه منتقدینش وجود داره و هیچ موقع اتفاق نیوفتاده که همه از یک مسئله رضایت داشته باشن
اینترستلار یادش بخیر
seven هم عجب فیلمی بود
مالهالند درایو هم نقطه اوج عالی داشت