نقد فیلم Dungeons & Dragons: Honor Among Thieves | سرگرمکننده اما بد
در سینما زمانی را شاهد بودیم که کتابها اصلیترین منبع اقتباس در سینما بودند؛ اما در جهان پست مدرن امروز، بازیهای ویدیویی یا همان گیمها درحال تسخیر سینما هستند و روز به روز بر تعداد فیلم و سریالهای درخشان در این حوزه افزوده میشود. مثلا در همین چند ماه پیش بود که سریال last of us با چنان قدرتی به سینما غلبه کرد که شاید تا چند سال، هیچ سریالی به گرد پای آن نرسد. یا مثلا همین انیمیشن سوپر ماریو که توانست در حد انتظارات ظاهر شود و گیشه را نیز تسخیر کند. و امروز نیز شاهد یک اقتباس جدید از بازی خاطرهانگیز Dungeons Dragons: Honour Among Thieves هستیم که صدر در صد در مقام و مرحله اول، اثری سرگرم کننده و یکبار مصرف است، اما فیلم در واقع بد است، راستش را بخواهید خیلی هم بد است!
شاید بشود مهمترین ایراد فیلم سیاهچالها و اژدهایان: شرافت دزدها، را در این دانست که که اثر در یک دور تند و سر سریع میخواهد تمام آثار هم سبک را داشته باشد، فیلم هم ارباب حلقهها است، هم اونجر، نگهبانان کهکشان و هم هری پاتر! اما در خلق این دنیای شلوغ، حتی نمیتواند خودش باشد و جادوی مخصوص خودش را بسازد؛ البته این موضوع پوشیده از کسی نیست که کمدی به جا و درست فیلم یکی از نقاط قوت بود و حتی پرده سبز به قدری درست و خوب بود که نوعی تداعیکننده بازیهای ویدیویی در ذهن مخاطب بود؛ اما با تمام اینها نباید فراموش کرد که اینجا سینماست و داستان نیز قرار است از این مدویم به مخاطب انتقال داده شود. و دقیقا همینجاست که مشکل اصلی نمایان میشود؛ روزی در سینما، فیلمنامه حرف اول را میزد اما امروز استدیوهای بزرگ به جای سرمایهگذاری روی این بخش و آوردن نویسنده خوب، طراحان پرده سبز را استخدام میکنند تا فقط اژدهای خوب بسازد نه داستان بدون ایراد!
مهمترین نقد من به فُرم فانتزی و رئالیسم جادویی این فیلم است. آیا صرفا استفاده از جادو در فیلم به این معناست که ما از تخیل خود استفاده کردیم و تخیل ما قرار نیست حدی داشته باشد؟ قطعا نه خیر! همهچیز در یک فیلم باید ساخته شود، حتی جادو نیز باید در همان پرده اول واقعیت و چهار چوب خودش را بسازد. بگذارید در دفاع از نظر خودم کمی درباره فُرم فانتزی برای شما بگویم. ما در فرم رئالیسم جادویی، فانتزی و سورئالیسم یک مسئله مهم داریم. فرق بین خیال و هذیان چیست؟ آیا اینکه من هرچه دلم بخواهد، و بدون هیچ قاعدای همه چیز را به اثر خود اضافه کنم، نامش میشود خیال؟ نه خیر میشود هذیان. خیال یعنی اینکه هنرمند، منِ مخاطب را از دنیای خودم بردارد و آرام آرام مرا به دنیای خودش ببرد و داستانش را با عناصر خودش و در دنیای خودش برای من بگوید و در پایان، من نیز دنیای او را باور خواهم کرد. اگر این اصول رعایت نشود فیلم به راحتی میتواند به هنگام قفل شدن داستان با یک جادو مشکل را حل کند، و دقیقا چنین نیز میشود، وقتی این گروه در دنیای زیرزمین به مشکل برخوردند از کیف یک عصا بیرون آمد و در یک ثانیه مشکل حل شد. و البته مثالهایی که میتوانم بزنم به حدی زیاد است که میشود کل فیلمنامه را اینجا آپلود کرد. ( نمیتوانم جلوی خود را بگیرم و به سنگهای اشاره نکنم که بیسیم شدند! )
من همچنان در موضع خود ایستاده و ادعا میکنم که این فیلم بد است. اما از طرفی هم قصد ندارم، نقد سلبی و مُچ گیرانه از فیلم داشته باشیم. فیلم سیاهچالها و اژدهایان: شرافت دزدها، در چندین مرحله عملکرد خوبی از خود نشان میدهد و برای مخاطب امروزی سرگرمکننده میشود. اولین اِلمان مثبت در این فیلم، استفاده از کمدی به جا و گاهی حتی بسیار بامزه، در فیلم بود. کریس پاین با کمدی درست خود گاهی وقتها فیلم را از مرز سقوط نجات میدهد و با دیالوگهای کوتاه خود به فیلم، جانی دوباره میبخشد. مخصوصا در سکانس نقش قبر کردن در گورستان، به راستی این سکانس جزو درخشانترین لحظات این فیلم بود که برای لحظاتی مخاطب را از آن فضای شلوغ دور میکند و میتواند لبخند را به مخاطب خود هدیه کند.
اما برخلاف کریس پاین، شخصیت و تیبسازی بقیه کاراکترها به خوبی انجام نگرفته است؛ برای مثال، شخصیت هیو گرانت در فیلم با انگیزههای بسیار سطحی به بدمن تبدیل شده و خبیث بودن او آنچنان هم که باید، ساخته نمیشود. و یا شاید بشود به کاراکتر جادوگر خبیث هم اشاره کرد، او درکنار ضعفهای شخصیتی، گریم مناسبی هم ندارد و فقط خبیث بودن آن، مدیون خط چشمهای سیاهی است که بر روی صورت او کشیده شده است. بگذارید یک دفاع از نظر خود بکنم که گفتم این فیلم شبیه اونجر است، در پایان فیلم که این گروه با جادوگر مبارزه میکردند؛ دو شباهت کاملا مشهود بود. اول اینکه مبارزه این گروه با جادوگر کاملا کپی شده از مبارزه اونجر با تانوس بود، و در دومین مرحله کتک زدن پایانی جغد- خرس به جادوگر، کاملا شبیه به کتک زدن هالک به لوکی بود.
با اینکه فیلم در پرده اول روایت سر راست و خوبی را دارد اما رفته رفته، روند داستان کند میشود و گونهای به نظر میرسد که انگار فیلم خود، خودش را جدی نگرفته و صرفا میخواهد با هرچه در دست دارد، داستان را پیش ببرد و هرجا که دگر نتوانست آن را انجام دهد، فیلم پایان یابد. و همین موضوع باعث میشود تا بازیگران کمی ضعیف عمل کنند، چرا که نمیدانند با چه چیزی طرف هستند و یا قرار است چه اتفاقی بیافتد، آنها صرفا زحمت حفظ کردن دیالوگ را به دوش میکشند.
در پایان میشود گفت فیلم سیاهچالها و اژدهایان: شرافت دزدها، فُرم جادویی لازمه را ندارد و حتی اقتباس قابل قبولی هم نیست؛ اما اضافه کردن تم کمدی و کمی اکشن به فضای شلوغ فیلم، باعث شده است تا این اثر، فیلم سرگرمکننده و نسبتا قابل قبولی باشد. اما با این همه و با این اِلمان مثبت، باز هم فیلم نمیتواند در مدت زمان دو و نیم ساعته خود، مخاطب را آنچنان هم که باید راضی کند و صرفا فیلم تبدیل میشود به یک اثر شلوغ با کلی ایراد و کمی جذابیت.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
نظرات
زباله ای دیگر
با نقدتون مخالفم. بنظرم برای کسی که DnD بازی کرده و با دنیاش آشنایی داره اتفاقا فیلم خیلی خوبیه. از رفرنس به Neverwinter, Waterdeep و خود Baldur’s gate. از اسپل ها و ابیلیتی های مختلف تا استفاده از موجودات Rare دنیای Faerun. خیلی خوب تونستن دنیا رو به نمایش بزارن و جالبی ش اینه که برای خیلی از مناطق از ست ها استفاده کردن به جای CGI کامل
مبارزه ی آخرش هر کرکتر هر ۶ ثانیه حمله میکنه که رفرنس به ۶ ثانیه ای بودن هر Turn در کمبت DnD هستش. کمدی و جدی بودن ش هم به اندازه ست و مثل فیلم های مارولی جدید همه چیز رو به شوخی نمیگیره. این فیلم قرار نبود یه شاهکار فراموش نشدنی باشه ولی اون کاری که میخواست رو به نحو احسن انجام داد
۸.۵/۱۰
Exactly 👌
من شخصاً از فیلم خیلی لذت بردم داستانش خیلی خوب بود طنز فیلم کاملا به اندازه و به جا بود جلوههای ویژه و اکشن هم عالی نبود ولی قابل قبول بود
بهترین نقطه قوت این فیلم هم کارگردانی فوقالعاده سکانسها و قاب بندی بود که هر دو کارگردان به بهترین شکل کارشونو انجام دادن
بین این همه فیلمهای چرت و پرتی که این اواخر اومدن این فیلم حکم طلا داره
به نظرم برای طرفداران DnD واقعا جذابه. اکثریت مخاطبان هم رضایت داشتند و بعضا سوپرایز شدن. مشکلات فبلم تو زمینه پرداخت و ریتم مشهوده، ولی به شخصه سکانسهای اکشن فیلم رو دوست داشتم و به نظرم به مراتب از لحاظ ساختار مبارزات و CGI از فیلمای مارول یه سر و گردن بالاتر بودن. انواع و اقسام استر اگها هم توی فیلم مشهود بود،مثل گروه مقابل توی هزارتوی آخر فیلم که کرکترهای کارتون DnD بودن و بهتر از همه، شخصیتی که اواسط فیلم کمکشون میکرد، NPC بود و دیالوگهاش ، رفتارش و OP بودنش نشون همین رو داشت
کمدی فیلم هم خوب بود و کریس پاین به نظرم خیلی خوب از عهده نقشش بر اومده بود. به شخصه ترجیح میدم هر سال یدونه از این فرنچایز فیلم ببینم تا از فیلمای فاز حدید مارول
بسیار فیلم خوبی بود و پایبند به داستان بازی، اونایی که ندیدن، توصیه می کنم حتما فیلمو ببینن.
فیلم عالی نیست ولی اقتباس فوق العادهای از DnD هست و بله بین این دو مورد تفاوت هست همونطور که فیلم ماریو هم فیلم جالبی نبود ولی به عنوان یه اقتباس عالی بود
من اینو بیشتر از ماریو دوست داشتم با اینکه اصلا بازیش نکردم خیلی خوب باهاش ارتباط برقرار کردم شخصیت پردازیا و داستانشم بهتر بود نسبت به ماریو
انیمیشن ماریو حقیقتن بدون اسم ماریو و کمئوها و ایستراگاش چیز خاصی نداشت (سرگرم کننده و جذاب بود به خاطر خود ماریو و سبک قشنگ انیمیشنیش)
ولی همینطور که گفتم سیاهچال و اژدهایان با اینکه بازیش نکردم از دیدنش لذت بردم که این یعنی اگه اسم و محبوبیت سیاهچال و اژدهایان هم ازش بگیریم برای مخاطب عام هم میتونه جذاب باشه پس غیر از اقتباس خوب فیلم خوبی (شاهکار یا عالی نه) هم هست
بد؟ افتضاح
خیلی خوب و سرگرم کننده بود چند وقت بود همچین فانتزی خوبی ندیده بودم با نقدی که نوشتن زیاد موافق نیستم و نتونست قانعم کنه که این فیلم سرگرم کننده اما بد( بقول تیتر نقد) باشه .
برخلاف انتظارم فیلم خوب و سرگرم کننده ایی بود.
فیلم تلاش زیادی برای وفاداری به بازی کرده اول تا آخر فیلم ادای دین به بازی بود و واسه کسی که بازی رو نکرده باشه خیلی سکانس ها اضافی.
شخصیت پردازی هم بر مبنای بازی ،کلا اگه بازی رو نکرده باشید خیلی چیز ها فیلم یجوری به نظرتون میاد .
سکانس قبرستان انصافاً طنز خوبی داشت و خندهدار بود .
آخر سر همه چی به خوبی و خوشی تموم شد جادوگر بد دستگیر شد و قهرمانان فیلم در حال نوشیدن به جنگلی زیبا نگاه کردند و همدیگر را در آغوش کشیدند دو ساعت از عمرتون هم کم شد . The end