گیوتین نامه ۲؛ از ننه گیمر تا پلمپ خیاطی کپکام - گیمفا
گیوتین نامه ۲؛ از ننه گیمر تا پلمپ خیاطی کپکام - گیمفا
گیوتین نامه ۲؛ از ننه گیمر تا پلمپ خیاطی کپکام - گیمفا
گیوتین نامه ۲؛ از ننه گیمر تا پلمپ خیاطی کپکام - گیمفا

گیوتین نامه ۲؛ از ننه گیمر تا پلمپ خیاطی کپکام

محمد صالح اسدی
۱۹:۰۵ ۱۴۰۲/۰۲/۱۲
گیوتین نامه ۲؛ از ننه گیمر تا پلمپ خیاطی کپکام - گیمفا

دوستان گیمفایی عزیز! بابت تاخیر در رسیدن پست اکسپرس، گیوتین‌وارانه عذرخواهم. همه‌اش تقصیر آستینم بود!

بنده امتحان کردم. به والله جواب نمی‌دهد! آقاجان! نمی‌دهد! بنابراین وقتی گفتم نمی‌دهد، پس واقعا یعنی دیگر نمی‌دهد. پس شما چرا لج می‌کنید و می‌گویید می‌دهد!؟ آقا نمی‌دهد! مدرک می‌خواهید؟ بفرمایید! بنده با حلق خروسکی خودم هرچی از آن اول کاری، تکبیری می‌گفتم: «مرگ بر آمبرلا!»، الان انگار از ته چاه این را می‌گویم. چون دیدم زرشک! نغمه‌ها می‌نالد اما هیچکس در خانه نیست! یعنی وقتی پسر ننه فلان نیروی شهرداری فرانسوی‌ام… وقتی ایشان اینجا آبدارچی هستند… شما بفرمایید که آیا شعارم جواب می‌دهد!؟ تازه این نمونه توبه فرمای آن بود. به راستی چرا برخی از این توبه فرمایان شهرداری فرانسه، خود توبه کمتر می‌کنند؟

القصه، دیدن تخصص توبه فرمایی ریایی، اینجانب را در شعار دادن شل و لش بفرمود و حتی احساس نیاز مبرم و اضطراری به توالت را فراهم بنمود. لامصب‌ها حتی یک دستشویی برایم نگذاشته بودند. تحت فشار شدیدی از مثانه باشعور و بافهمم بودم! تا اینکه یک یاروی از خدا بی‌خبری جلوی زندانم آمد و…

– هه! هرچقدر دلت خواست شعار بده. نه کسی کمکت می‌کنه، نه ما می‌میریم… مسخره!

– عهههه…؟ بگو والله! جدی می‌فرمایید؟ باشد. حق با شماست استاد. ولی در راستای روکم کنی حضرتعالی… خدایا! مرگ بر آمبر…

هنوز تمام نشده، یکهو دیدم نه تنها “این یارو” هدشات گردید! به معنای واقعی کلمه باید فرمود: اوفیش! روحشان نَشاد… یادشان هم گرامی هرگز نباد… یک مشت روانیِ توالت نگذار!

– از جسارتت و شعارت خوشم اومد…

albert wesker | گیوتین نامه
از جسارتت و شعارت خوشم اومد

متهم ردیف دوم: Resident Evil 3 Remake

resident evil 3 remake | گیوتین نامه

نامبرده در سوم ماه آوریل سال ۲۰۲۰ جفت لنگ درازش را بر زمین عالم هستی گشود. این مجرم جانی، لنگش خیلی بیش از حد دراز بود. به طوری که کپکام در نشست های خبری‌اش ابراز نگرانی کرد و احتمال داد که مجبور به خرید حق کپی رایت رمان بابا لنگ دراز بشود. ولی به دلیل مزاحمت های رومخ جودی ابوت، موفق بدین امر نگردید و لاجرم، جفت لنگ دراز Resident Evil 3 را قطع عضو کردند! طرفداران با مشاهده چنان قطع عضوی از داستان و محتوا خشمگین شدند و در نظرات “استیم” و “متاکربه‌والله‌نمی‌دونم‌چی‌چی” از خجالتش درآمدند. به قول یک گیمر پراستعداد: «دموی خیلی خوبی بود کپکام! حالا نسخه کامل رو بیار!»

خب… حالا که کپکام جفت لنگ دراز مجرمش را قطع عضو کرد، ما هم تک کله متهم را با گیوتین قطع عضو می‌کنیم! چه اشکالی دارد!؟ وقتی خودش اول قطع عضو کرده، یعنی ما هم می‌توانیم دیگر! نه!؟

اتهام اول: تیر آه ما ز گردون بگذرد، حافظ خموش…

carlos | گیوتین نامه
تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش || البته اگر در گیم پلی دنیا تیر آه حافظ متاسفانه تمام شده باشد رد شدنش را فقط در کات سین روزگار می‌تواند ببیند

حکایت است از یک شازده پسر گیمر که… «نامرد بوق! بوق بوق! ای &*#%&$ !  این همه بدبختی کشیدم، بدون تیر خودم رو زنده نگه داشتم، فرار کردم و منِ فلج ده بار کشته شدم! اون وقت جنابعالی برام تو کات سین اسلحه می‌کشی و چند بار شلیک می‌کنی!؟ لامصب! چطور تو توی گیم پلی بلد نیستی از این کارا بکنی و تیر نداری!؟ می‌فهمی من چندبار فشنگ خالی کردم و مُردم!؟ میییییی‌فهمیییییی!؟»

از قضا در همین حین، ننه‌ای با نگرانی درب اتاق را باز کرده، دهانش باز مانده، بعد هم احساس می‌کند که نوه‌اش یک تخته‌اش کم است. بنابراین واجب است که بعدا یک تخته فرش جدید برایش بخرد!

در هرصورت، عاقبت این ننه گیمر نزدیک می‌آید و می‌بیند که این شازده پسر گیمرش، اسلحه کلت بانو جیل را با یک آرپی‌جی بی‌نهایت عوض بفرموده و کلت را در جعبه ذخیره (Storage) گذاشته. ننه گیمر از چنین اعمال مستحبی به وجد می‌آیوود و می‌فرمایوود: «ووی عزیزُم! دردت به جونُم! قربونت برم! دیگه اینجو بحث مرگ و زندگی inventory در میونه، ننه جون، نه؟ حالو بذار منم یه دس رزیدنت بزنم! بسه‌ته دیگه ننه! داغ کِرد! پاشو!» نوه متعجب جایش را به ننه جانش می‌دهد. اما ناگهان با پخش دو عدد کات سین شیک، آن هم با حضور Nemesis، یکهو ننه گیمر هنوز ننشسته جیغ می‌کشد و… تلپ!… از حال می‌رود… ولیکن چرا؟

نگران نباشید! ما در میان اخبار موثق ایران و جهان تحقیق کردیم تا علت را دریابیم. ابتدا رسانه های شرقی با حضور کارشناسان مواد مخدر توضیح می‌دهند: «ببینید… صحنه های خشن همیشه موجب آسیب بوده‌اند. حتی دانشمندان شنگولستان لس آنجلس هم ثابت کرده‌اند. ضمن اینکه یک جوان ۱۰۱ ساله آمریکایی پس از مصرف یک بطری آب مُرد و تنها دلیلش به یادآوردن صحنه خشنی بود که ۱۹۰۰۰ سال پیش، اجداد او دیده بودند…» سپس رسانه های غربی نیز، می‌توضیحند: «اگر ننه گیمر به این صحنه‌ها عادت داشت، اینطور نمی‌شد. اشکال از مملکت هست که عادی سازی نمی‌کند. پس در جنگ اینها چه غلطی می‌خواهند بکنند!؟ جنگ همه‌اش خشونت است!» حالا ژان والژان بی‌کوزت (ارادتمند سردبیر گیمفا) توضیح می‌دهد:

«نه بابا جان! این حرف‌ها دیگر چیست!؟ بنده خدا دیدند که اسلحه کلت در صندوق ذخیره گذاشته شد و یک آرپی‌جی را خانم جیل ولنتاین استخراج فرمودند. اما دقیقه‌ای گذشت و دو عدد کات سین پخش شد. در درون این کات سین‌ها، ننه گیمر دیدند که به جای آنکه آرپی‌جی دست بانو ولنتاین باشد، همان کلتی هست که دو دقیقه پیش در جعبه ذخیره و در فلان Save Room گذاشته شده. همین! تمام! به خاطر این تضاد، ننه گیمر جیغ کشید و غش کرد. این بساط صحنه خشن و عادی سازی خشونت را جمع کنید ببینم! یعنی چی آخر!؟ کوزت هم نیست که بخواهم لااقل گیوتین اولم را راهی یک کله کنم!»

اتهام دوم: نفوذ منحوس فرقه آسانسور!

فرقه آسانسور، فرقه‌ای عجیب و البته خیلی محبوب است. اتفاقا همین محبوبیتش بنده را خیلی می‌ترساند. چون شوخی با همچین فرقه شاخی، بازی کردن با دم شیر است! فلذا تنها درهمین حد می‌گویم: «اینها معروف هستند به پرش های بسیار بسیار خرکی و البته بیش از همه، آسانسوری و یوبیسافتی! یک Hidden Blade ملوس و نازی هم دارند که نگو و نپرس!»

assassin's Creed Brotherhood | گیوتین نامه
خواهران و برادران فرقه آسانسور توجه داشته باشند که آسانسور سمت راست راهرو هست و برای سوار شدن نیاز به یک پرش آسانسوری نهصد و نود و نه متری دارید

ببخشید فرقه‌فن‌ها. بالاخره می‌دانم عشق است به آسمان پریدن، ولی… بگذریم! بنده حقیر، یک سری جاخالی های مرغکی (بر وزن خرکی) در “فرقه آسانسور : ادیسه” دیده‌ام؛ بدین صورت که اگر ما سرموقع شیرجه بزنیم، Slow Motion تمام وجودمان را می‌گیرد و اطرافمان کمی تیره می‌شود. یعنی دقیقا همان صحنه‌ای که هنگام هجوم کفتری تپل و گوشتالوی پاپری به یک کفتر لاغرمردنی طوقی مشاهده می‌گردد(نسوزد پدر تجربه چنین کفتربازی که چنین صحنه‌ای را دیده)! حالا اگر غلط نکنم، دقیقا همین را در جفت پاچه RE3 دیدم. مگر آنکه توهم زده باشم! حالا بیایید توهمم را مشاهده بفرمایید:

عجب هندسه‌ای! 🙄

از طرفی سر کنت منت کپی رایت، قبل از جنگ جهانی طفلش با پوشک مای‌بی‌‌بی می‌گوید: «تقلید از مکانیک های دیگر بازی‌ها چیز جدیدی نیست. لیکن ای کاش کمی عناصر این بخش از گیم پلی را کمتر ضایع می‌ساختند. چون برعکس “فرقه آسانسور : ادیسه“، خیلی روی مخ است! لاقل آنجا دشمنان مثل مرغ اسفنجی بودند. ولی اینجا زامبی های بی‌مذهب مثلِ…» [وی به دلیل مشغله شخصی و پوشکی ادامه نداد.]

اعتراض دارم! این چه وضع کپی کردن است!؟ این چه وضع گیم پلی است!؟ به شخصه آنقدر فلج بودم که فقط یکبار توانستم عمل جاخالی را در بازی انجام دهم! تازه آن هم موقع tutorial بازی بود!… آه! راستی! یادم آمد که یکبار دیگر هم انجام دادم: “هول کردم، اشتباهی دکمه جاخالی را فشار دادم و شد!!!” طوری که گفتم: «واااااوووو! کاسندرا از سقوط زنده ماند. ولی اگر این را می‌دید، سقوط که هیچی، پرواز می‌کرد…»

– هعی… کوزتم کجایی که یادت بخیر!؟ نیستی. وگرنه گیوتین دوم را می‌خواستم… میگم جناب آقای دوست خوب! شما توی آکادمی آمبرلا گیوتین ندارید؟

– لطفا فقط بنویس و حرف نزن…

– اوم… چشم!… بله دیگر سروران گیمر من! یار بی‌چون و چرا: فقط کوزت دلربا!

اتهام سوم: لایو اکشن دیو و دلبر ۲ رسید! (Nemesis و ولنتاین!)

nemesis | گیوتین نامه
نمی‌دانم چرا این ریختش مرا یاد اولین فرنی سوخته کوزت می‌اندازد

اگر Nemesis می‌توانست حرف بزند، اولین کلمه‌ای که می‌گفت چیزی نبود جز: «جیل ولنتاین!» به دلیل آنکه این غول‌تشن برنامه‌ریزی شده بود تا جیل ولنتاین را به قتل برساند. حالا اینکه چطور درحالی که کله‌اش در گونی دولتی و پلاستیکی پیچیده شده بود، باز همه چیز را می‌دید بی‌خیال. فقط می‌خواهم بدانم که… چهره خانم ولنتاین را تو از کجا می‌دانستی!؟ آدرس! آدرس را هم می‌شود به ما بگویی که چطور یاد گرفتی؟ چون بنده به شخصه می‌خواهم به سگ محله یاد بدهم که بعدا اگر در دفتر شهرداری فرانسه نبودم، با کلید بیاید تو و حواسش به صندلی ریاستم باشد؛ یکهو کسی غلط نکند و جایم بنشیند!

ای‌راستی! درباره نکته دیگری حالا از شما سوال دارم. یارو دیوار خانه بانو ولنتاین را می‌ریزد پایین، بعد ایشان را در دیوار می‌کوبد، بعد می‌آید جلو و تنها یک لگد می‌اندازد و زرت!؟ از این گذشته، وقتی ما جسم سرکار خانم را تسخیر می‌کنیم، از کشتن هیچ دریغ نمی‌ورزد. ولی در کات سین‌ها که از حالت تسخیر بیرون می‌آید، بی‌عرضه می‌شود و حداکثر یکبار تیغ سمی می‌اندازد!؟ خب آخر مردک Tyrant صفت! اگر می‌خواهی بانو را با بی‌رحمی بکشی، این تعلل و تاخیر برای چیست!؟ بکِش زیرش و تمامش کن آقاجان! بله! تو که زورش را داری، گوریل انگوری! بکش زیر پایش و از ساختمان پرتش کن پایین! ما هم برویم پی کارمان و ۳ تا ۵ ساعت عمرمان را پای بازی دیگری بریزیم. اگر هم که عاشق شده‌ای یا به اصطلاح خارجکی‌ها، رویش کراش داری، این مسخره بازی‌ها چیست برادرم؟ روش های مصلحت‌دار و بهتری هم هست! اینقدر هم سادیسم‌بازی در نیاور و با دختر مردم این کارها را نکن! شرم و حیایت کجا رفته گرامی‌ام؟ تو که Tyrant منحرف و مفسد فی الارض نیستی، هستی؟

اتهام چهارم: بیا بریم عزیزم، اینجا برای تو مناسب نیست!

toy uncle | گیوتین نامه
چهره گیمران اگر می‌توانستند از همان اول نیکولای را با خاک یکسان کنند

در کتاب اَلچرت وَ اَلپرت فِی الاَحوالِ ژان والژان بی‌کوزت (تحریفی و ممنوعه) آمده است: «تصور بفرمایید که جنابعالی پس از قرعه کشی با یک اپلیکیشن تاکسی‌گیر بسیار سبز، برنده یک عدد بچه ۷ ساله به همراه گارانتی ۷ قرنه شوید. بعد هم به شما بگویند که بالاغیرتا باید مراقبش باشید وگرنه تا آخر عمرتان هزینه اضافی روی تاکسی هایتان می‌کشیم. شما هم به خدا قسم نمی‌خواهید در این وضع اقتصادی به چنین مصیبتی برسید؛ اما از آنجا که دائما یکسان نباشد حال دوران، غم بخور! چون یکهو طی الارض می‌کنید و می‌بینید در راکون سیتی تشریف دارید»

– خداوندا! من گناهکار تو بودم! پس چرا طی الارض را زمانی به من می‌دهی که در قرعه کشی یک پیکان شیطون ۷ ساله برنده شده‌ام؟ یعنی شانس ندارم به خدا!

نق نزنید دیگر، دِهه! القصه که جایزه ۷ ساله شما چشمش به مغازه اسباب بازی فروشی دایی Toy می‌افتد. پس به پاچه سمت راست شلوار مبارکتان همچون کنه چسبیده و ضمن ول نکردن، جیغ می‌زند: «اسباب بازییییی!» شما می‌روید داخل. یکهو می‌بینید یک بسته گلوله ۹ میلی‌متری دارد درازکش خرناس می‌کشد؛ یک طرف هم گلوله شاتگان خروپف می‌کند.

قیافه شما در آن لحظه: 😲 !

– بیا بریم عزیزم، اینجا برای تو مناسب نیست!

می‌روید به دونات فروشی راکون سیتی تا یک جور دیگر سرش شیره بمالید و ساکتش کنید. اما هنوز درب را کامل باز نکرده‌اید که چشمتان به نارنجک وسط مغازه می‌افتد.

قیافه شما حالا در این لحظه: 😨 !

پس این بار جفت پای بچه را می‌گیرید و ضمن بالا کشیدنش، می‌فرمایید: «عزیزم! این شهر اصلا برای تو مناسب نیست! امنیت ندارد! اصلا غلط کردم! بیا با طی الارض می‌خواهم جایزه‌ام را برگردانم!» بله! مشکلات زندگی همین طور هستند! شما از همان اول هم قابلیت طی الارض را داشتید! منتها خدا می‌خواست ببیند نمره امتحان ریاضی هم مثل اینجا خراب می‌شود یا نه!))

حالا از پند اخلاقی زرتی و چرت بودن این بحث بگذریم، کپکام جان… عزیز دلم… خجالت بکش مسلمان جفت چشم بادومی! بله! خجالت بکش بی‌فرهنگ محض! تو امنیت بچه های ما را داری تهدید می‌کنی. شعور داشته باش! آقا اینها چه غلطی دارند می‌کنند روی کف زمین اسباب بازی و دونات فروشی!؟ هان؟ شانس آوردی گیوتین ندارم. وگرنه سر به تنت می‌گذاشتم!؟ یعنی چی آخر!؟ مملکت راکون سیتی هست، صفاسیتی که نیست! قانون و مقررات دارد! زبانم را باز نکن!

اتهام پنجم: شکایت های کاربرانه!

شکایت کاربر | گیوتین نامه
مرسیکم الله علی جان

ای خوشم می‌آید از این کاربر هایی که دست روی دست نمی‌گذارند و به تکمیل پرونده های ما کمک می‌کنند. درود خداوند بر چنین انسان های شریفی! ژان والژان بی‌کوزت، که خودم باشم، به شما قول می‌دهد که کیفر این اتهام را نه تنها از حلق متهم بلکه از روده بزرگه صد و هفت جدّ و آباد پشتش نیز بیرون بکشد! سروران گیمر من! در نظر داشته باشید! شاید این شکایت درباره متهم ردیف اول گیوتین نامه باشد، ولی در خصوص متهم ردیف دوم کنونی نیز صادق است. فلذا ما پرونده اتهام پنجم را این چنین می‌گشاییم:

« به نام خداوند بالای سر مبارک سردبیر گیمفا جَلَّ جَلاله (بزرگ است منزلت و شکوهش!)

با عنایت به شکایت صادر شده از کاربر عزیز، alipx78@، بررسی های لازم صورت گرفت. نیرو های شهرداری فرانسه به سرعت هنگام وقت کاری، به جای آنکه کار مردم را راه بیندازند، به پای Xbox و PS5 خویش نشستند و سریعا بازی را اجرا کرده و شکایت شما را با کمال میل و علاقه بررسی کردند. شکایتتان به جا بود. هرچند که بنده منکر بودم. ولی خب دیدیم که مظنون وارد نشد و زامبی‌ها هم مثل مردم فقط در محیط اداره می‌چرخیدند.

کیفر صادر شده برای چنین مجرمانی ماندن در صف های ادارات شهرداری به مدت ۴ سال و ۲ ماه است. این گونه هم ماموران ما از دست مردم نفس می‌کشند و یک دست ۱۱ Mortal Kombat و FIFA 23 می‌زنند، هم مردم به سزای خدمت خواستن از ما می‌رسند…

وَ مِن خدای سردبیر گیمفا توفیق…

امضا: ژان والژان بی‌کوزت»

اتهام ششم: خیاطی کپکام پلمپ شد

پلمپ خیاطی کپکام | گیوتین نامه
ببینید ما اعتماد کردیم و شماره‌ها را سانسور نکردیم ولی شما مزاحم تلفنی مغازه مردم نشویدها

ننه گیمر قبل از انتقالش به بیمارستان فرمود: «ننه‌جون! یادم میاد وقتی هاچ خانم ولنتاین داشت تو فاضلابا قدم می‌زدااا… یه چیز تاریخی گفت. یادته قربونت برم؟»

– نه ننه. یادم نیست، ولی…

– ای خاک تو سرت با این گیمریت! من ۹۸ سالمه، یازده بار این مرحله رو با عشق رفتم! بعد تو یه بار بازی کِردی و نمی‌دونی!؟

– ننه میخوای بری بیمارستان به خدا!

– گفتاااا… «اوففف! پیففف! بعدا از شر این لباسو خودمو راحت می‌کنم.» فهمیدی؟

– ننه این حرفا…

– گوش کن بچه ببینم! اینو گفت. حالا من کار ندارم که این هاچ خانم چرو تو انیمیشن Biohazard: Death Island هنو این لباسو بَرِش هست. ضمن اینکه گشاد هم شده به نظرُم، اون موقع تو بازی اینقدر مفسده نداشت نگاه کردن بهش. پناه بر الله!

– نه ننه جون! اون لباسه که…

– میگم راستی ساختمون بیمارستانو کی میارن اینجو قربونت؟

– زنگ زدم الان تا…

– ولش کن بچه! اینو گوش کن ببینم! یه خیاطی هست مال کپکامه. جنس لباساش عاااااالیه! بعد از رفتنم میری از اونجو خرید می‌کنی. جیل ولنتاین یه بار با ماشین پرت شد، یه بار با موج انفجار از قطار پرت شد، یه چند بارم حاج آقا Nemesis پرتش کرد و لگد بهش انداخت و خلاصه که هوووووو…!

– خب منظورت چیه ننه؟

– هیچی! امون از یه پارگی رو لباسش! پیر شدم ولی یه جِر تو لباسش ندیدم. می‌فهمی ننه جون؟ خیاطشون عااااالی میدوزه. از این به بعد برو اونجو بگیر، نوه عزیزُم… دردت به جونُم!

– ننه متاسفم. ولی باید بگم که دیروز ژان والژان بی‌کوزت با همکاری سازمان تعیین مصادیق محتوای محترمانه پلمپش کرد.

– وایسا ببینم! چه چه گفتی؟ جان جان بی‌جون با همکاری چی چی چی چی چیکارش کرد؟ پلمپش کرد!؟… غلط کرد!

بنده واقعا با خواندن این شرح از واقعه متاسف شدم. بنده اصلا عضو جامعه نیستم؛ برای همین هم با کمال افتخار می‌گویم: «بازی های ویدیویی جامعه ما را به فساد کشانده. ولی بچه من که پشت بازی نشسته را ابداً نکشانده!» درهر حال، تشکر صمیمانه می‌کنیم از جناب آقای زاهدی که آدرس خیاطی را برای بنده ارسال کردند. دفعه قبل آرایشگاه را با همکاری ایشان بستیم، این بار هم که خیاطی را پوکاندیم. ها ها…! تقبل الله اجورکم برادرم، جناب آقای زاهدی عزیز!

گیوتین نداشتم و کم اتهام زدم!

کوزت عزیزم؛ گیوتین نداشتم و بدین سبب شد که کم اتهام زدم. اما شرح حال شیرینی در زندان بود. ولی خب آن را بو نکش که بوی پورت های خراب PC این روزها را می‌دهد. ضمنا، نگران حالم نباش. سرورم، دوست خوب، بنده را به یک روستای اسپانیایی فرستاد و آزادم کرد. حالم خیلی خوب است ولی افسوس؛ چون شاید به گیوتین‌نامه بعدی نرسم. ضمن اینکه به morfin@ بگو که او مدافع برتر کپکام این هفته اعلام شده است. اول دست تو و بعد دست مورفین را از دور می‌بوسم…

طرفدار Xbox له تو، ژان والژان بی‌کوزت

وکیل مدافع برتر کپکام | گیوتین نامه
آب ریحون و کاسه سینک و پونی تیل و غیره || عجب مستندات توپ و باحالی

سلام بابایی! بسی مرسی که برام نامه نوشتین. باباجون، به خدا دلم براتون قد یه Xbox  سری ایکس خریدن تنگ شده(البته روش یه گیم پس شیشصد ماهه هم باشه‌ها). نگران PS5 مقتدرتون هم اصلا نباشین. قول میدم دختر خوبی باشم و با بیل تو باغچه (مثل PS4 گوگولی قبلیتون) از وسط نصفش نکنم. راستی، اگه که خدای خوبم خواست و آقای کریمی خیلی مهربون بهم اجازه دادن، تو سایت گیمفا جاتون می‌نویسم بابایی. پس نگران اونجاشم نباشین. باباجونم! خاله جیمبو رایان بود که خیلی سنگ سینش رو موقع قرارداد اکتیویژن می‌زدین، اونو میخوام دعوت کنم! اسمشم میذارم “پلاسگیوتین” ؛ خوبه بابایی؟

طرفدار PS5 مقتدرتون، کوزت بی‌ژان والژان

resident evil 4 | گیوتین نامه

دوستان گیمفایی!

حتما شکایت های خود درخصوص جیم رایان و یا نسبت بدین متن حقیر را، بدون هیچ تردیدی، با ما در میان نگذارید که همه بر دستان نخودی، در مجلس ختم می‌افتد… 😨

…To Be Continued

این داستان ان شاءالله به شرط حیات ادامه دارد…

ممنون از همراهی شما!

K1Parhamneo loyedAli slhNima77DARKSIRENThe greatnobodyامیر حسینSirAmirÆMıř ĤªSŚÅŊPØØŔVisible 6-tigh manCirilla RiannonپیشنروKurosBlack SwordsmanRubyDaniyal Bleszinskimeysambmore

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

گیوتین نامه ۲؛ از ننه گیمر تا پلمپ خیاطی کپکام - گیمفا
گیوتین نامه ۲؛ از ننه گیمر تا پلمپ خیاطی کپکام - گیمفا
گیوتین نامه ۲؛ از ننه گیمر تا پلمپ خیاطی کپکام - گیمفا
گیوتین نامه ۲؛ از ننه گیمر تا پلمپ خیاطی کپکام - گیمفا
گیوتین نامه ۲؛ از ننه گیمر تا پلمپ خیاطی کپکام - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

گیوتین نامه ۲؛ از ننه گیمر تا پلمپ خیاطی کپکام - گیمفا