معرفی و نقد کوتاه فیلم M3GAN | جفا به هوش مصنوعی
یکی از جدیدترین فیلمهای ژانر ترسناک که با فروش و سودآوری قابلتوجهی نیز همراه بوده است، «M3GAN» (مگان) نام دارد. فیلمی به کارگردانی «جرارد جانستون» و البته ریشهی داستانیِ این فیلم که از ذهن فیلمساز مشهور ژانر وحشت یعنی «جیمز وان» سرچشمه گرفته است.
داستان این اثر که تلفیقی از ژانرهای وحشت و علمی تخیلی میباشد، درباره دختر نوجوانی به نام «کیدی» است که در یک تصادف رانندگی پدر و مادر خود را از دست میدهد و پس از آن سرپرستی او را خالهاش «جما» که یک مخترع ربات است، برعهده میگیرد. «جما» در یک شرکت اسباببازی سازی مشغول به کار است که بر اثر فشارهای کارفرمای خود برای طراحی و ساختِ عروسکی سودآور، دست به ساخت یک رباتِ انساننما که با هوش مصنوعی طراحی شده است، میزند.
وظیفهی این ربات که «جما» آن را «مگان» نامگذاری میکند و در واقع اولین نمونه پیشرفته آن است، ظاهر شدن در نقش یک عروسک بسیار واقعگرا و انسانی میباشد که در غیاب والدین کودک بتواند وظایف مراقبتی آنها را به نحو احسن انجام دهد و همچنین همراهی وفادار برای کودک باشد. در این میان نکتهای درباره «مگان» این هوش مصنوعیِ پیشرفته وجود دارد، خودآگاهی مثالزدنی آن است که خود را خیلی سریع با محیط پیرامون خود انطباق میدهد و حتی مفاهیم عمیق جهان انسانها از جمله مرگ را برای خود بازتعریف میکند به گونهای که در نهایت این ربات عروسک/انسان نما به یک قاتل درجه یک تبدیل میشود…
اگر مجموعه فیلمها یا فرنچایز «چاکی» (با عناوین دیگر آن، بازی کودکانه یا عروسک شیطانی) را دیده باشید که در دهههای مختلف (دهه هشتاد و نود میلادی و همچنین دو دههی ابتدایی قرن بیست و یک) از قسمتهای آن پردهبرداری شده است، یحتمل مواجهه با «مگان» این اثر جدیدِ ترسناک سینمایی نیز یادآور و تداعیکننده فیلمهای «چاکی» برایتان خواهد بود.
هرچند که اصلیترین عنصر و المانِ کنشگری این دو فیلم قاتلبودن یک عروسک است اما تفاوت آشکاری که میان این دو قاتل عروسکی وجود دارد، باطن کشنده آنهاست؛ در واقع چاکی تنها یک کالبد بود تا شخصیت خبیث و قاتل داستان روح خود را در آن حلول دهد و اعمال شیطانی خود را از طریق عروسک چاکی به سرانجام برساند اما در فیلم «مگان» از نیروی ماورالطبیعهای خبری نیست بلکه این هوش مصنوعی است که در یک تراشه الکتریکی گنجانده شده و با یک خودآگاهی صعودی و خودسازنده تبدیل به یک قاتل حرفهای در کالبد عروسکِ «مگان» میشود.
با تمام این توصیفات فیلم «مگان» که البته سرآغاز یک فرنچایز سینمایی در رَستهی داستانی خود نیز میباشد، به زعم نگارنده این مطلب ارزشی بیش از یکبار تماشا را ندارد. فیلم با حداقل پرداختهای شخصیتی درمورد کاراکترهای خود خیلی سطحی و دم دستی به سراغ عروسک «مگان» میرود. در مقدمه کوتاه فیلم هیچ رابطهی خاصی از «کیدی» با والدینش نمیبینیم و فیلم با این عدم نمایش، پیشبرد داستانی خود را طوری جلو میبرد که در کلیشهای ترین حالت ممکن «کیدی» را به بهانه نبود والدین و تنهایی به سمت ارتباط با «مگان» سوق میدهد.
از طرفی «جما» نیز بدون دغدغهی دراماتیکشدهای در مواجهه با کشمکشِ سرپرستشدنش و صرفاً با بهانهتراشیهای کلیشهای در فیلمنامه خیلی سریع به سمت اختراع رباتِ «مگان» پیش میرود. در واقع ما نمیتوانیم حتی مخترع بودن «جما» را در حد یک کاراکتر قبول کنیم چه برسد که به مرحله باور برسد! فیلم تنها با در اختیار قراردادن تکنولوژی در حدود خانه و محل کار انتظارات فرضگرفته شدهای را از مخاطبش طلب میکند.
بازگردیم به «کیدی» این دختر یتیم که در حقیقت هیچ پرداختی پیرامونش صورت نگرفته است؛ گفتیم در رابطه با والدین که بهانهتراشی میکند و فیلم همچون یک مترسک از او که مثلا باید اصلیترین کاراکتر فیلم باشد استفاده ابزاری میبرد همچون آن شو و نمایش معرفی ابتداییِ «مگان» که در پیش چشمان سرمایهداران، مدعی دلتنگی برای خانوادهاش میشود درحالیکه میدانیم دروغی بیش نیست و فیلم تنها میخواهد از این سکانس، موفقیت در پیشفروش اولیهی «مگان» (در بستر پز هوش پیشرفتهاش) را پیش ببرد.
اما در رابطه با خود کاراکتر «مگان» فیلم نسبت به سطحیطلبی (جما) و حتی پوچانگاری (کیدی) کاراکترهای انسانیاش، یک قدم بهتر عمل میکند. ارتباطش با همدمِ انسانیاش که «کیدی» باشد حتی از پوستر اصلی فیلم نمایان است که در پسزمینه پوستر نگاهش به «کیدی» که در پیشزمینه تصویر قرار دارد، دوخته شده است. در پدیدارشدنِ حالت تهاجمی در «مگان» که در صحنههایی مماس شده است با محافظت از «کیدی» مخصوصا در سکانسهای “حمله سگ” و “آزار آن پسربچه” به خوبی نمایان است.
ولی باز هم در رابطه با خود «کیدی» که باید به آن اشاره کرد، فیلم خیلی مضحکانه و کلیشهای عمل میکند، در یکی دیگر از این موارد میبینیم که یک پرخاشگری زننده و تحمیلی به «کیدی» نسبت داده میشود درحالیکه در ریشهیابی این نوع رفتار هیچ بنیهی پرداختی و دراماتیکی در طول فیلم وجود ندارد. در واقع این پرخاشگری صرفاً برای او تعبیه شده است تا ما با یک واکنشطلبی از جانب «مگان» همراه باشیم و اِلا ادعای وابستگیِ «کیدی» به «مگان» دروغی بیش نیست.
کافی است به اواخر فیلم و زمانیکه «کیدی» به راحتی و حتی با نقش بازی کردن درصدد نابودی «نگان» عمل میکند، نگاه کنیم که این خلافِ امیال عمل کردن چقدر سریع و راحت اتفاق میافتد.
در نهایت فیلم «مگان» اثری نیست که بعضاً در حد تعاریف اغراق آمیز مورد تعریف و تمجید قرار گرفته است بلکه خود را نهایتاً در حد یک فیلم سینماییِ آخر هفتهای در یک دورهمی دوستانه آنهم صرفاً برای یکبار تماشا به نمایش میگذارد. مخصوصاً بعضاً با تعلیقهایی که با اغماض در رابطه با کنشگری عروسکِ قاتلمان در اواخر فیلم کمی مخاطبش را ملتهب کرده و به هیجان میآورد اما جدی گرفتن بیش از اندازه آن، جفاکردن در حق وقت و چشمان خودتان است؛ بگذارید که فیلم به هوش مصنوعیاش جفا کند. همین
پر بحثترینها
- ادعای مدیر سابق Sweet Baby: استودیوها سراغ ما میآیند تا داستان بازیهایشان را بهبود دهیم
- مشخصات کامل سختافزار پلی استیشن ۵ پرو فاش شد
- مدیرعامل پلی استیشن: طرفداران باید انتظارات خود را کاهش دهند، PS5 Pro یک کنسول نسل بعدی نیست
- سازنده سابق راکستار: مردم سالها از واقعگرایی GTA 6 صحبت خواهند کرد
- ۷ بازی مخفیکاری با پیشرفتهترین هوش مصنوعی دشمنان
- ادعای سازنده Concord: اثری ساختیم که تجربه فوقالعادهای را به گیمرها ارائه میدهد
- شمار بازیکنان همزمان Dragon Age: The Veilguard در روز عرضه به بیش از ۷۰,۰۰۰ نفر رسید
- Horizon Zero Dawn Remastered در زمان عرضه روی استیم تنها ۲.۵ هزار بازیکن فعال داشته است
- شرکت Sweet Baby نقشی در پروسه ساخت Dragon Age: The Veilguard نداشته است
- تهیهکننده Final Fantasy: اسکوئر انیکس میخواهد بازیهای آینده را همزمان روی Xbox منتشر کند
نظرات
کلا بگم از این فیلم ترسناکایی که ترسناک نبود
دقیقاً
هرچی فیلم ترسناک اومده با عروسکه ک
ممنون بابت مقاله.
حقیقتا یکی از مزخرف ترین بلاک باستر هایی بود که تو زندگیم تماشا کردم
۱۵ دقیقه آخر فیلمو انگار داده بودن یه بچه ۱۲ ساله براشون نوشته بود…
زنه تو آشپزخونه دهنش داشت به ۱۲ روش سرویس میشد، بچهه از اتاقش درومده میگه دارین دعوا میکنین؟ 😐 آیا کوری؟ آیا کری؟ آیا قرص هایت رو خورده ای؟
بعد این کِی کار با رباته رو یاد گرفت ما نفهمیدیم!!
“جدی گرفتن بیش از اندازه آن، جفاکردن در حق وقت و چشمان خودتان است” دقیقا این بهترین پانچ لاینیه که برای توصیف این فیلم میشه گفت.
مختصر و مفید
اصطلاح بلاکباستر (Blockbuster) برای فیلمهای بزرگی هست که بودجه تولید بالایی دارن.
M3GAN فیلم کوچکی با بودجه ۱۲ میلیون دلاری هست، اصلاً بلاکباستر محسوب نمیشه.
تعریف بلاک باستر: یک اثر سرگرمی که معمولاً برای توصیف یک فیلم بلند تولید شده توسط یک استودیوی بزرگ فیلمسازی استفاده می شود، که بسیار از نظر مالی موفق هستند.
مگان توسط یونیورسال پیکچرز (یکی از ۵ شرکت بزرگ فیلمسازی جهان) منتشر شده و نتایج باکس افیسش کاملا نشان از یک اثر بلاک باستری داره.
قبل از اینکه خام خام بیای نظر بدی و یه مشت بدبختو با خودت همراه کنی یه تحقیق بکن
دوستان این فیلم اصلا ترسناک نب
واسه یه بار دیدن خوبه
یکی از آشغال ترین فیلمهایی که دیدم
تازه من طرفدار فیلمهای جیمز ون هستم . ولی این ا ف ت ض ا ح بود
حقیقت خسته کننده نبود ولی واقعا ترسناک نبود حداقل نه اونقدری که ازش تعریف شد