نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 
نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 
نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 
نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 

نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو!

مهران زارعیان
۲۰:۰۰ ۱۴۰۰/۰۹/۳۰
نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 

«The French Dispatch | گزارش فرانسوی» جدیدترین اثر یکی از فیلمسازان صاحب سبک در سینمای امروز آمریکا، وس اندرسون است که بیان سینمایی کاملا منحصر به فردی دارد. فیلم‌های اندرسون از آن دسته فیلم‌هایی هستند که با دیدن چند نما یا نهایتا چند سکانس، به احتمال زیاد می‌توانیم تشخیص بدهیم توسط چه کسی ساخته شده‌اند. این بیان سینمایی خاص، هم به شیوه قصه‌گویی این فیلمساز برمی‌گردد و هم به جنس بصری نماهای او.

فیلم‌های وس اندرسون، به طرز رادیکالی پست مدرن هستند که به زینتِ کمدی موقعیت، آراسته شده‌اند.دنیای این فیلم‌ها، کمی فانتزی، کمی خنده‌دار و تا حد زیادی شیک و گواراست. این گوارایی همان صفتی است که مرا بر آن داشت تا فیلم جدید وس اندرسون را به شامپوهای مطبوع و خوشبو تشبیه کنم. شامپو با آن بافت لطیف، گرمای دلچسب و رایحه‌ی خوشایند، حسی تداعی می‌کند که موقع دیدن قاب‌های قرینه، حرکات ناز دوربین و داستان‌های بانمک در فیلم‌های اندرسون تجربه می‌کنیم.

نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 

به نظر می‌رسد که شیوه‌ی دکوپاژ و فیلمبرداری در «هتل بزرگ بوداپست» چنان با مدل قصه‌گویی و فضاسازی اندرسون جور درآمده که او همان مؤلفه‌های دیداری را در «گزارش فرانسوی» نیز تکرار کرده است. به عنوان مثال، کرش‌زوم‌های (crash zoom) «هتل بزرگ بوداپست» که به دلیل ناگهانی بودن، حس شوخ و شنگ موقعیت‌های به‌ظاهر جدی آن فیلم را تشدید می‌کرد، در «گزارش فرانسوی» نیز تکرار شده است؛ مثلا آن را در صحنه به‌ظاهر تلخ دفن جنازه‌ی آرتور هویتزر، سردبیر مجله “گزارش فرانسوی” می‌بینیم. این کرش‌زوم‌ها دقیقا در نقطه مقابل تیلت/پَن‌های بسیار آرام و کوتاهی قرار می‌گیرند که این دفعه از فرط نامحسوس بودن، بار کمیک موقعیت را تشدید می‌کنند. نمونه‌ی این تکنیک را در سکانس معرفی مجله و کارکنانش داریم؛ جایی که پسرک منشی می‌آید و تعجیل در انتشار مجله را به سردبیر گوشزد می‌کند و سردبیری که تا پیش از این، رفتاری به شدت ملایم با نویسندگان مجله نشان می‌داد، پسرک بی‌نوا را اخراج می‌کند. موقع گریه کردن پسرک و تذکر سردبیر، یک حرکت نرم تیلت داریم که قانون «گریه نکنید» را به همه گوشزد می‌کند.

نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 

درباره قرینگی دائمی قاب‌ها و دوربین باوقار اندرسون نیز می‌توانیم قلم‌فرسایی کنیم؛ او عمدتا اجزای داخل قاب را مثل نقاشی‌های بدون ‌پرسپکتیو، در تنیدگی با پس‌زمینه قرار می‌دهد. البته این ویژگی فقط منحصر به «هتل بزرگ بوداپست» و «گزارش فرانسوی» نمی‌شود و در همه آثاری که از اندرسون دیده‌ام وجود داشته و امضای بصری اوست. خاصیت این امضا هم به مایه‌های پست مدرن فیلم‌های اندرسون برمی‌گردد؛ شیکی و وقار دوربینِ پر تفاخرِ او در تناقض با محتوای جفنگ درون قابش قرار می‌گیرد و دانسیته‌ی عنصر هجو در این فیلم‌ها را بالا می‌برد.

نحوه روایت در «گزارش فرانسوی»، هم امتزاج با تجربه‌ی خواندن یک مجله را دارد و هم بازی بانمکی با خط زمانی کلاسیک می‌کند. درباره نکته اول، طراحی نریشن‌ها را مثال می‌زنم که به‌گونه‌ای است که انگار همان پاراگراف‌های متن مجله توسط هر نویسنده قرائت می‌شود. حتی مقدمه فیلم که در آن، شخصیت‌ها و مناسبات کار ژورنالیستی‌شان معرفی می‌شود، در اصل متنی است که در رثای آرتور هویتزر نوشته شده و هم با منطق داخل داستان همخوانی دارد و هم به درد مقتضیات پرده نخست فیلمنامه می‌خورد. آن بازی با روایت خطی که در خط اول این پاراگراف گفتم هم به موجب مرگ آرتور هویتزر محقق می‌شود. یعنی در مقدمه‌ی فیلم، به طرز هجوآلودی، هم فلاش‌بکی از زمان قبل از آماده شدن مجله را داریم، هم فلاش‌فرواردی از زمان دفن تابوت آرتور هویتزر و انقضای مجله برای همیشه! اوج هوشمندی این ایده‌ی اندرسون در دقیقه پنج فیلم است که نریشن به اعلامیه ترحیم آرتور هویتزر در تخته‌ی بالای دفتر سردبیرِ متوفی اشاره می‌کند و تصویر سریع کات می‌زند به خود سردبیر که اکنون روی صندلی‌اش نشسته و پیگیر کارهای انتشار مجله است. به عبارت دیگر تدوین این سکانس به‌گونه‌ای است که تقدم و تأخر وقایع را با کات زدن‌های مداوم بین گذشته و آینده برهم‌میزند و نریشن نیز بر این سیالیت زمانی می‌افزاید. می‌دانیم که روایت غیر خطی یک مؤلفه‌ی پست مدرن است و حالا اینجا در «گزارش فرانسوی»، اصل روایت غیر خطی هم به ابزاری برای خلق فضایی هجوآلود تبدیل می‌شود. دیوانه‌بازی اندرسون در نحوه‌ی روایت حتی به جایی می‌رسد که در اپیزود آخر و در بزنگاه پر هیجانش، ناگهان فیلم جای خود را به انیمیشن می‌دهد و کل تعقیب و گریز را به صورت انیمیشن می‌بینیم!

نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 

بازی با تقدم و تأخر زمانی وقایع را در کاربرد تکنیک “تصاویر سیاه و سفید” نیز می‌بینیم که هیچ قاعده‌ای ندارد و گاهی بی‌دلیل تصویر رنگی است و گاهی سیاه و سفید. به یاد بیاورید که چه قدر بانمک است اولین باری که اندرسون این بازی با رنگ را می‌کند؛ داریم مقایسه تصاویر گذشته و حال شهر خیالی فیلم را به سیاق “before/after” می‌بینیم که یک دفعه تصویر جدید سیاه و سفید می‌شود و تصویر قدیمی، رنگی!

این بازی با زمان البته به همین موارد محدود نمی‌شود. موقعی که فیلم می‌خواهد سرگذشت موزس روزنتالر یا همان نقاش دیوانه با بازی بنسیو دل‌تورو را روایت کند، گذشت ده سال را با بازیگر جوانی که نشسته، نشان می‌دهد و سپس در جلوی چشم ما، بازیگر جوان جایش را با بنسیو دل‌تورو عوض می‌کند و نوشته‌ای نقش می‌بندد:«روز اول از سال یازدهم!» اینجا باز هجو زمان را داریم و البته یک خودریختگی آشکار؛ یعنی فیلم تصنع خود را به رخ می‌کشد که این هم یک مؤلفه‌ی پست مدرن محسوب می‌شود. خودریختگی را در شکستن دیوار چهارم توسط سازرک (اوون ویلسون) نیز می‌بینیم که به دوربین زل می‌زند و روایت می‌کند. هجو زمان را هم باز در جاهای دیگری داریم. چند بار در فیلم، تصویر متوقف می‌شود و سوژه‌های در حال حرکت در جای خود فیکس می‌شوند که تکنیک مرسومی برای جلب توجه مخاطب به نریشن است. اما در «گزارش فرانسوی» این تکنیک نیز با تصنع آشکار اجرا شده به این شکل که آشکار است فیلم متوقف نشده بلکه آدم‌ها خودشان را به زور ثابت نگه داشته‌اند و لرزش‌های‌شان به وضوح دیده می‌شود. این هم یکی دیگر از شوخی‌های دیوانه‌وار و پست مدرن وس اندرسون است که در این فیلمش تازگی دارد.

نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 

شوخی‌های فراوان مبتنی بر پارادوکس و تضاد، یکی از شگردهای همیشگی وس اندرسون برای دستیابی به لحن سرخوشانه‌ی آثارش است. بهترین نمونه‌های این تمهید در این فیلم را در اپیزود “هنر و هنرمندان” می‌بینیم که خود این اپیزود هم سر و گردنی از کلیت سطح فیلم بالاتر است. از همان آغازش که موقعیت غالب و مغلوب نقاش/مدل یک‌دفعه معکوس می‌شود به زندانی/زندانبان این مدل شوخی را می‌بینیم تا صحنه‌های دیگری مثل سخنرانی بی‌سر و ته موزس موزنتالر که اشک زندانیان زمخت را درمی‌آورد!

در مجموع، «گزارش فرانسوی» یکی از فیلم‌های دوست‌داشتنی و جذاب امسال است که البته به گمانم همه‌پسند نباشد؛ زیرا دیوانه‌بازی‌های وس اندرسون و لحن سرخوشانه و جفنگ فیلم‌هایش به ذائقه‌ی همه خوش نمی‌آید. فیلم جدید اندرسون، ایده‌های نو و تمهیدهای بانمک تازه‌ای هم دارد اما در کل این فیلم به دلیل افت ریتم در دو اپیزود آخر، به پای «هتل بزرگ بوداپست» و تجربه‌ی ناب آن شاهکار نمی‌رسد.

نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 

DARKSIRENمینو فرجیAminMEYSAMB300گوگولیjoel

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 
نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 
نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 
نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 
نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا 

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • SUNMAN گفت:

    نسل جدید :
    پععع اینا چیه
    بازی فقط تام هالند اسپایدر من
    چقد این بشر فوق الادس چقدر قویه بازیش
    توی اسپایدی جدید نشون داد چقدر خفنه وووواووووووووو

    واکنش سینما بازا سینما خونده ها سینما شناسا یا اصلا کسایی که کمی از سینما میدونن : ={/

    پ.ن : حداقل چهارتا از این فیلم از این نوع کارگردانا ببینید
    پ.ن ۲: این جزوه کارای متوسط ایشون بود ولی بازم به لطف بازیگرای خوبش چند ساعتی ملیح گشتیم

    amirRyan BonesAminمهران زارعیان
نقد فیلم The French Dispatch | فیلمی با عطر شامپو! - گیمفا