۱۰ بازی ترسناک برتر سال ۲۰۲۳

” به گمانم رحمت‌آمیزترین چیز در این دنیا، ناتوانی ذهن بشر برای ایجاد همبستگی میان علوم به دست آمده‌اش است. ما در جزیره‌ی آرام جهل‌مان زندگی می‌کنیم که درست در میانه‌ دریای بی‌کران تاریکی قرار گرفته و سفرهای طولانی‌مدت برای بشر در نظر گرفته نشده است. علوم مختلف که هر کدام به سویی می‌روند تاکنون آسیب چندانی به ما وارد نساخته‌اند؛ اگرچه یک‌روز با روی هم گذاشتن دانش اندک‌مان چنان چشم‌انداز‌های وحشتناکی از وقعیت را به روی خود می‌گشاییم و جایگاه ترسناکی که در آن هستیم را خواهیم دید، که پس از فهم این آگاهی یا دیوانه می‌شویم یا از دیدن نور مرگبارش به آرامش و امان عصر تاریکی تازه‌ای پناه خواهیم برد.”

این جمله معروف بُرشی از کتاب مشهور احضار کطولحو، نوشته نویسنده به‌نام آقای اچ.پی.لاوکرفت نمایانگر یکی از بزرگترین ترس‌های بشر است؛ یعنی ترس از ناشناخته‌ها. ذات انسان از خیلی چیزها می‌ترسد و به همین سبب، در ژانر ترس ما شاهد زیرشاخه‌های بسیاری همانند ترس‌بقا و ترس روانشناختی هستیم که تاثیرات زیادی بر ذهن مخاطبین خود می‌گذارند. در این مقاله سعی شده است تا برترین عناوین ترسناک ۲۰۲۳ با هر شاخه‌ای که از این ژانر محبوب دنبال کردند به شما عزیزان معرفی کنیم.

DEAD SPACE REMAKE

امسال علاقه‌مندان به سبک ترس می‌توانند برای بار دوم با آیزاک کلارک هم‌سفر شده و قدم به سفینه فضایی ایشیمورا بگذارند. با اینکه ۱۵ سال از انتشار نسخه اصلی این بازی می‌گذرد، اما همچنان با اثری بسیار ترسناک روبه‌رو هستیم که در آن، از هر گوشه و کناری خطر تهدیدمان می‌کند. همانطور که انتظار می‌رفت نسخه ریمیک این بازی بسیار خوش‌ساخت بود و استودیو سازنده تمامی انتظارات را برآورده کرد و از زیر ذره‌بین منتقدان موفق بیرون آمد. خیلی از طرفداران این مجموعه از این موضوع که سازندگان اصلی مشغول ساخت نسخه ریمیک نیستند اظهار نگرانی می‌کردند اما خوش‌بختانه استودیوی MOTIVE سربلند از عهده این‌کار برآمد و توانست با گرافیک و نورپردازی بسیار عالی و درخور شأن نسل نهم، برای بار دوم اتمسفری بسیار گیرا و نفسگیر بسازد. این بازی با حفظ اصالت نسخه اورجینال و همچنین تغییرات جزیی در زمینه بهبود بخش‌های مختلف، همچون بخش مبارزات، بقا را در سفینه ایشومورا حتی برای کسانی که نسخه اورجینال را تجربه کرده‌اند، ترسناک ساخته است.

RESIDENT EVIL 4 REMAKE

آقای گیرمو دل تورو، کارگردان مشهور سینما که در ساخت دموی قابل بازی اثر کنسل شده سایلنت هیل (PT) نقش بسیاری داشته است، در یکی از مصاحبه‌هایش گفت:

مرز بین موفقیت و شکست آن قدر باریک است که تا بعد از انتشار اثرتان نمی‌دانید موفق خواهید شد یا شکست می‌خورید. همانند باز کردن دری می‌ماند که نمی‌دانید پشت‌ آن چه نهفته است.

بیش از ۱۸ سال پیش، آقای شینجی میکامی ریسک بزرگی انجام داد که نمی‌دانست نتیجه‌اش شکستی مفتضحانه‌ می‌شود یا پرافتخارترین پیروزی‌ به ارمغان می‌آید. نتیجه را خودتان می‌دانید؛ تغییر زاویه دوربین رزیدنت ایول ۴ آن‌قدر عالی از آب درآمد که طی این سال‌ها ما شاهد عرضه این اثر روی بیش از ۱۵ پلتفرم هستیم که شامل انواع پورت‌ها و بازسازی‌ها می‌شود. امسال شاهد عرضه ریمیک این اثر شاهکار بودیم که بسیار هم خوش‌ساخت از آب در آمده و تجربه‌اش حتی برای کسانی‌ که این اثر را تجربه کرده‌اند واجب است. کیفیت خروجی بصری بازی بسیار بالاست و گشت و گذار در محیط‌های قدیمی که دچار تغییرات جزئی شده‌اند، برای بار چندم خالی از لطف نیست. اما ما برای با ارزش بودن این ریمیک  نامش را به‌زبان نیارودیم؛ ما بخاطر ترس و اضطرابی‌که به مخاطب تزریق می‌کند اینجا هستیم. آقای شینجی میکامی طی یکی از مصاحبه‌هایش در مورد ترس انسان از بازگشت اجساد به زندگی می‌گفت از گذشته تا به امروز افراد از این‌که مرده‌هایشان به زندگی برگردند بسیار می‌ترسند. به همین دلیل، درون بازی زامبی‌های بسیاری که خود از گور برگشته هستند، درون بازی وجود دارد که حتی پس از خرد شدن محتویات سرشان موجودی جای سر را می‌گیرد و همچنان به مبارزه ادامه می‌دهند. اضطرابی که بقا در این اثر درون دل مخاطب خود ایجاد می‌کند بی‌نظیر است.

ALAN WAKE 2

این یک دریاچه نیست؛ اقیانوس است.

امسال Alan Wake 2 خیلی از جوایز بهترین بازی ترسناک سال را کسب کرد و همین مورد باعث می‌شود تجربه این اثر برای علاقه‌مندان به این ژانر اجباری شود. Alan Wake 2 همچون کابوسی‌ عجیب است؛ به مانند وقتی که تنها درون شبی تاریک مسیر خود را گم کرده‌اید و هرچه می‌گردید به مقصود خود نمی‌رسید. تجربه این حس ناخوشایند سردرگمی و به مقصود نرسیدن، هدف سازنده است و نشان از فضاسازی و اتمسفر عالی این اثر دارد. درون این بازی هیچوقت خبری از ترس‌های ناگهانی ناشی از پرش موجودی ترسناک نیست و تمام سعی و تلاش سازنده برای بازی با ذهن و روح شماست. از آغاز این بازی، شما درگیر قتل‌های زنجیره‌ای فرقه‌های مختلف می‌شوید که گویا با مسائل ماوراء طبیعه در ارتباط‌‌‌ هستند. تجربه Alan Wake 2 سراسر اضطراب و تشویش است و پس از به پایان رساندن این بازی برای هفته‌ها گیج و سرگردان خواهید بود.

DREDGE

دریانوردی در تاریکی شب به خودی خود بسیار ترسناک است، حالا تصور کنید چندین جفت چشم قرمز رنگ از هر گوشه و کنار در حال نظاره کردن شما باشند و صدای پچ‌پچ هم بشنوید. هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد بازی Dredge تا این حد ترسناک باشد. این اثر با الهام از نوشته‌های نویسنده مشهور آقای اچ.پی.لاوکرفت، اتمسفری را به تصویر می‌کشد که درون آن موجودات عجیب، از انسان مهم‌تر هستند و انسان آن‌طور هم که فکرش را می‌کند صاحب همه چیز نیست. علاوه بر مسائل ماورا طبیعه، شما برای بقا هم باید تلاش کنید. خطر همیشه شما را تهدید می‌کند و ماهی گیری بدون اضطراب میسر نیست؛ همیشه ماهی‌های گوشت‌خوار یا کشتی ارواح و یا طوفان و هیولا در کمین هستند و گشت و گذار برای شما را به کابوس بدل می‌کنند. حتی ماهی‌گیری هم در این بازی باعث دلهره می‌شود؛ علاوه بر هیولاها، کلی ماهی عجیب‌الخلقه هم درون آب زندگی می‌کنند که هر از چند گاهی به قلاب‌تان گیر کرده و فرقه‌های ردا پوش عاشق این ماهی‌های جهش‌یافته‌اند. این بازی یکی از بهترین آثار مستقل امسال است و تجربه‌اش را به همه شما پیشنهاد می‌دهم.

LETHAL COMPANY

یکی از سورپرایزهای امسال انتشار این بازی بود. هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد با اثری چنان فوق‌العاده روبه‌رو شویم و این عنوان، به سرعت بین عاشقان این سبک محبوبیت یافت. با این‌که این بازی به صورت دسترسی زودهنگام انتشار یافت و ایرادات بسیاری داشت، اما تبدیل به یکی از بهترین بازی‌های ترسناک با قابلیت کوآپ شد. این بازی سعی کرده است تا مرز بین بازی و واقعیت را کم‌رنگ‌تر کند. به عنوان مثال، هر صدایی که تولید کنید باعث می‌شود هیولا را سوی خود بکشانید حتی صدایی که از میکروفون‌تان خارج می‌شود. به همین دلیل، بازیکنان از طریق واکی‌تاکی با هم ارتباط برقرار می‌کنند. از طرفی یکی از بزرگ‌ترین ترس‌های بشر، یعنی تاریکی، محیط را در بر گرفته است و چراغ قوه یکی از دوستان خوب شماست زیرا خطر، همیشه شما را تهدید می‌کند و هر لحظه ممکن است توسط هیولا شکار شوید. چندین نوع هیولا در بازی وجود دارد که ممکن است درون نسخه نهایی بیشتر هم بشوند. به عنوان مثال، هیولایی که اگر به او نگاه کنید حرکت نمی‌کند ولی به محض اینکه چشم از او بردارید به سرعت حمله‌ور می‌شود. کار تیمی از اهمیت بالایی در این بازی برخوردار است و حال و هوای عجیبی به بازی منتقل می‌کند که ضعف انسان را نشان می‌دهد؛ مثلا یکی از اعضا تیم درون سفینه می‌ماند تا توسط مانیتور مسیرها را به دیگران اعلام کند، شخصی چراغ قوه به دست بگیرد و دیگری وسایل مورد نیاز را در دست می‌گیرد و جابه‌جا می‌کند. نبود سلاحی که بشود توسط آن به هیولاها آسیب رساند باعث می‌شود کوچک‌ترین نشانه‌ای از هیولا، مو بر تن‌ شما سیخ کند و پا به فرار بگذارید.

TEXAS CHAINSAW MASSACRE THE GAME

این بازی قطار اضطراب و دلهره‌ست. بازی کردنش باعث می‌شود دستانتان به لرزه بیفتد و نفس در سینه حبس کنید و صدای ضربان قلب‌تان را بشنوید. همانند دیگر بازی‌های هم سبک این عنوان، قاتل به دنبال سلاخی قربانیان‌ خود است؛ اما تفاوت این بازی، حضور سه قاتل است و این موضوع کار را برای قربانیان سخت‌تر می‌کند.

در شروع هر راند، قاتل‌ها سعی می‌کنند با کار گذاشتن انواع تله‌ها و یا قابلیت‌هایی که هر قاتل دارد مثلا دنبال کردن رد پا یا گوش دادن به صدای محیط، قربانیان را پیدا کنند و به قتل برسانند و از طرف دیگر، قربانیان هم با کمک قابلیت‌های خودشان می‌توانند از دست این قاتل‌های زنجیره‌ای فرار کنند. هدف تیم قربانی فرار از دست قاتلین است و با کمک انجام دادن یک سری مینی‌گیم و حل پازل می‌توانند به این هدف دست پیدا کنند. این طرف‌ و آن طرف رفتن درون نقشه بازی برای فرار چنان استرس به همراه دارد که دستان‌تان به لرزه در خواهد آمد چون هر لحظه ممکن است قفسه سینه‌تان توسط اَره باز شود.

AMNESIA: THE BUNKER

اکثر بازی‌های ژانر ترس که با حال و هوای جنگ جهانی اول عرضه می‌شوند، بازی خوبی از آب درمی‌آیند. این بازی هم از این قاعده مستثنی نیست و می‌توان گفت یکی از بهترین بازی‌های ترسناک اول شخص است. شما درون یکی از سنگرهای زمان جنگ جهانی اول به همراه یک هیولای بسیار مرموز گیر افتاده‌اید و تاریکی همه جا را فرا گرفته است. چه چیز می‌تواند از این ترسناک‌تر باشد؟ البته خوشبختانه این هیولا از نور فراری است؛ شما در طول بازی و گشت و گذار همیشه باید مراقب این موضوع باشید که سوخت ژنراتور تمام نشده و سنگر در تاریکی فرو نرود. در این بازی همه چیز، از مهمات گرفته تا سوخت ژنراتور، محدود است و هر لحظه از این بازی برایتان ناخوشایند خواهد بود؛ از سر و صداهایی که هر لحظه خواهید شنید گرفته تا سایه هیولا که از گوشه چشمتان حرکت خواهد کرد، همه و همه باعث بالا رفتن ضربان قلب شما می‌شوند. حل پازل و معماهای بازی درون راهروهای تنگ و تاریک بازی تجربه‌ای بسیار وحشتناک است.

KILLER FREQUENCY

اگر از دیدن انواع روح‌ها و هیولاها و شیاطین خسته شده‌اید و دیگر این موجودات شمارا نمی‌ترسانند، توصیه می‌کنم به سراغ این بازی بروید. به عقیده خیلی‌ها، انسان ترسناک‌ترین موجود است که اعمال پلید، او را به ورطه تاریکی سوق می‌دهد. در این بازی شما مجری شبکه رادیویی هستید و کل اتفاقات بازی درون اتاق، پشت میکروفون اتفاق می‌افتند. اگر چه می‌توانید از جای خود بلند شوید و درون استدیو را بگردید. گاهی تلفن استدیو زنگ می‌خورد و افراد نیازمند کمک از شما درخواست راهنمایی دارند. از آن جایی که این افراد توسط فرد قاتل در حال تعقیب هستند، زمان زیادی برای پاسخگویی ندارید و ترس و اضطراب این بازی شروع می‌شود. این بازی از طریق حل معماهایی که پیش روی‌تان قرار می‌گیرد و تصمیماتی که می‌گیرید، شمارا سرگرم می‌کند؛ به عنوان مثال، فردی با صدای لرزان با شبکه شما تماس می‌گیرد و توضیح می‌دهد قاتلی با چاقو به دنبال اوست و راهنمایی حول مسیر هزارتویی که درونش گیر کرده را از شما درخواست می‌کند، شما هم با توجه به نقشه باید مسیر او را مشخص کنید. اگر یک یا دو مسیر اشتباه به او بگویید صدای اصابت چاقو و ضربات پی در پی شنیده می‌شود و فرد فریاد می‌زند و سپس صدای بوق قطع شدن تلفن پخش شده و شما را با بدنی یخ زده تنها می‌گذارند. این تجربه دلهره‌آور و خاص را به همه شما عزیزان پیشنهاد می‌کنم.

AD INFINITUM

از همان ابتدای کار، اتمسفر سنگین این بازی گلوی شمارا خواهد فشرد. همانطور که قبلا گفتم سنگرهای جنگ جهانی اول دارای ترس خاص مختص به خود است و این بازی بهترین استفاده از این پتانسیل را دارد. شما در نقش سرباز آلمانی‌ای هستید که پلیدی جنگ فشارهای زیادی روی روح و روانش داشته است و هر چه جلوتر بروید هیولاهای بیشتری خواهید دید. این بازی در سنگر شروع می‌شود و پس از پیشروی به عمارتی مرموز راه پیدا خواهید کرد و به حل معماهای مختلف خواهید پرداخت. دیدن دنیایی پر از هیولا از دیدگاه سربازی که جنگ، سیستم عصبی و روان او را تحت تاثیر قرار داده است و هیولا و کابوس می‌بیند، می‌تواند تجربه‌ای منحصر به فرد برای شما عزیزان باشد.

ERESYS

چیزی که این بازی ترسناک اول شخص کوآپ محور را نسبت به دیگر عناوین هم سبک خودش متمایز می‌کند، این موضوع است که درون بازی برخلاف دیگر عناوین، شما از دست هیولاها فرار نمی‌کنید بلکه به سمت آن‌ها حرکت می‌کنید. شما عضو فرقه‌ای هستید که پا به جزیره مرموزی می‌گذارد و با انجام یک سری اعمال همچون جمع کردن صفحات کتابی مرموز که علوم غریبه درون آن است و یا پیدا کردن نمونه خون درون بطری، پس از یک سری مراسمات قصد ترک جزیره را دارد؛ البته موجودی لاوکرفتی هم به دنبال نابودی شماست. اتمسفر بازی به شدت یادآور آثار لاوکرفت است و حکم نعمت را برای طرفداران این سبک از ترس دارد. شما درون بازی سلاحی برای مبارزه ندارید و محیط‌های فوق‌العاده تاریک این جزیره را تنها با کمک فانوس می‌توانید روشن کنید. عجیب بودن دنیایی اطراف و اینکه با خواست خودتان به درون تاریکی چنگ می‌زنید حس متفاوتی از ترس را به شما القا می‌کند. همانطور که گفتم، شما با علوم غریبه آشنایی داید و یکی از نکاتی جالب بازی که باعث می‌شود حس بدی به شما دست دهد، بحث احیاء کردن هم‌تیمی‌تان است. اگر یکی از افراد توسط هیولا کشته شود، باید سر او را از بدن‌ش جدا کنید و در مکانی خاص بر روی مجسمه بگذارید تا پوست و گوشت دوباره شکل گیرد و هم‌تیمی‌تان به بازی برگردد.