نقد فیلم Dunkirk | ساحل بیرمق دانکرک
فیلم جدید و پر سر و صدای فیلمساز مطرح قرن ۲۱ یعنی «کریستوفر نولان» به تازگی اکران شده است. فیلمسازی که پیش از این با آثار معروف و در دید عموم درخشانی چون «شوالیه تاریکی» ، «تلقین» و «میان ستارهای» به محبوبیت بالایی میان هواداران سینما رسیده است مخصوصاً از این نظر که نولان همواره با عنصر «زمان» در فیلمهایش نوآوری های روایتی قابل توجهی را به نمایش گذاشته است. با اینحال دو فیلم اخیر این کارگردان مطرح یعنی «دانکرک» و «تنت» آن محبوبیت فیلمهای سابق وی را نزد هواداران و طرفداران سینما پیدا نکردند و حال با وجود نقدهای مثبت اولیه پیرامون فیلم جدید وی یعنی «اوپنهایمر» با محوریت بازیگری «کیلین مورفی»، طرفداران صبر میکنند تا خود کیفیت فیلم جدید کریستوفر نولان را با چشمهای خود احساس کنند.
در هر حال به بهانهی نقل محافل بودن فیلم جدید «کریستوفر نولان» نقد کوتاهی به فیلم ضعیف این کارگردان داشتهایم و در ادامه میتوانید این مطلب را دنبال کنید.
کریستوفر نولان در فیلم «دانکرک» این بار در ژانرِ جنگی ورود پیدا کرده و با اسلوب و اِلمانهای فیلمسازیِ خود که همچون همیشه بیشترین تکیه و خودنمایی را بر مفهوم «زمان» دارد، روایتی خردهپیرنگ از نبرد معروف دانکرک در جنگجهانی دوم را بر پردهی سینماها به نمایش گذاشته است.
داستان فیلم «دانکرک» نیز همچون آثاری با مضمون مشابه خود در گذشته، پیرامون این اتفاقِ بزرگِ تاریخ جنگجهانی دوم -که برخی نیز از آن با عنوان ”معجزه دانکرک“ یاد کردهاند- رخ میدهد؛ تخلیهی چندصدهزار سرباز انگلیسی توسط قایقهای تفریحی و باری که از انگلستان اعزام شدهاند، آن هم زمانی که این سربازان در کنار نیروهای فرانسوی در ساحلِ شهر دانکرک اسیر شده بودند و همزمان نیز شعاعِ محاصرهی نیروهای آلمانی هر لحظه برایشان تنگتر میشد.
حال همانطور که پیشتر گفته شد، نولان با دستکاری در ساختار زمانیِ فیلم و تقسیمکردن آن به سه بخشِ مجزای مکانی/روایی آن هم با بازههای زمانیِ مختص به خودشان (در ساحل یک هفته، در دریا یک روز و در آسمان یک ساعت) و ایجاد یک تدوینِ موازی، اینگونه درصدد روایت این ماجرای جنگی/تاریخی برآمده است. اما نکتهی مهمی که در این نوع از روایت وجود دارد، بیارتباطبودنِ این سه خط روایی با یکدیگر در پیرنگ و درام نحیفِ اثر است بهگونهای که در مهیاسازیِ یک بستر تعلیقساز برای داستان ناتوان و عقیم هستند و تنها کارکردشان در یک پیشرویِ موازی و البته رفت و برگشتهای نولان میان این سه خط روایی برای افزایشِ هیجانِ لحظهای به خصوص در یک سومِ پایانی فیلم است.
از طرفی کریستوفر نولان که پیشتر و در آثار شلوغ و پُر سر و صدایی همچون «تلقین» و «میانستارهای» روایتهای خود را با اتکایی مفرط و البته قابلتوجه بر «تکنیک» جلو میبُرد و «واقعیت» را در لایهای سطحی اما پُرطمطراقِ مضمونی به نمایش میگذاشت، حال در فیلم دانکرک رویکردی را اتخاذ کرده که میتوان گفت برخلاف پرگوییهایِ مضمونیِ سابقش، اینبار «امر بیانِ بصری» جهت نمایش «واقعیت» در جهانِ فیلم برایش مُشتَبه گردیده است؛ به این صورت که با اختصار و خلاصهگویی در فیلمنامه اما حرکت و جنبشی فعالانه در اجرا و بیانِ هر چه بیشتر بصری شده، سعی نموده شمایلی موجه و سینمایی به فیلمش بگیرد و واقعیتِ غالباً خنثیِ جنگی در آن را اینگونه توجیه کرده باشد.
این امر را ما از همان اولین قاب اثر و چند سکانس ابتدایی مشاهده میکنیم که با کمترین دیالوگ و با اتکا بر ماجرا (تصویر) پیش میرود. حال هرچند که این نوع زاویه به طور بالقوه با ذاتِ مدیوم سینما گره خورده است اما هرچه که جلوتر میرویم، نبودِ کاراکتریِ کنشگر به عنوان یک پرسوناژ (شخصیت) یا حتی تیپ برای راهاندازیِ درام در فیلم سریعاً در ذوق میزند و اشتباه و ضعف اساسی نولان نیز در همین جمعیدیدن و حذفِ شخصیت -و فردیت- در داستان به چشم میآید.
فیالمثل کاراکتر «تامی» را میبینیم که بیشترین مرکزیتِ قصه در خط رواییِ ساحل حول او شکل گرفته است، اما همچون سایر سربازانِ گمنام در قاب و سیاهه لشکرِ درونِ فیلم غالباً غریزی پیشرفته و واکنش نشان میدهد، بدون برقراری یک نسبت متعینِ انسانی با پدیدهای در فیلم.
روی دیگر این مشتبهشدن در بیانِ بصری، دوربین و زوایای دیدِ آن است که با اتخاذِ منظرگاههایی به ظاهر نزدیک و بسته به سربازان (که البته بیشتر برای کاربرد در سینماهای آیمکس ساخته شدهاند) و یا نماهای POV (که بیشتر در هواپیماهای جنگی دیده میشود) قصد دارد مخاطب را در دل ماجرا و در کنار تنگناییِ سربازان قرار دهد اما مشکلی که وجود دارد عدم وجود پرسوناژ به مثابه انسان و دغدغهی انسانی و نتیجتاً فقدان یک درامِ -ابتدا- سرگرمکننده و دیدنی در فیلم است.
در واقع هر چه که تکنیک به کاراکترها -در ظاهر- نزدیک است، در فیلمنامه قصهای برای آنها نگاشته نشده و حوادث و موانعِ جنگی برای سربازان و بخصوص کاراکترهای محوری در سه خط روایی، مبدل به اَشکالی دراماتیک و دشواریهایی فرمال و زیستی نشدهاند.
در نهایت فیلم «دانکرک» را میتوان اثری ناامیدکننده در کارنامهی فیلمسازی کریستوفر نولان محسوب کرد زیرا در عینِ یک پوستاندازیِ ظاهری و کاستن از پیچیدگیهای فیلمنامه در نسبت با آثار پیشینِ خود، باز هم به طریقتی دیگر خودنماییهای تکنیک و ابزارآلات آن، کلیّت فیلم را دربرگرفته و نبودِ قصه به پشتوانگیِ پرسوناژ و یا کاراکتری تیپیکال شدیداً در ذوق میزند.
در واقع تمامیّت فیلم دانکرک را میتوان با آن بیانیهی پایانی از «چرچیل» مرتبط دانست که از جانب نولان در شمایلی نسبتاً شعاری به محتوای خام فیلم نسبت و تعمیم داده شده است؛ یک مانیفستِ ناسیونال (ملیگرا) که تنها روپوشِ نازکی از بازیهای تکنیکیِ نولان را برای موجودشدن دور خود میبیند. همانقدر نازک و نحیف در تکنیک و همانقدر هیچ و پوشالی در فرم.
پر بحثترینها
- کانیه وست، رپر آمریکایی اعتقاد دارد که The Last of Us: Part II بهترین بازی تاریخ است
- کامنتهای هفته ۲۸؛ هیتلر: The Last of Us Part 2 بهترین بازی تاریخ است
- سازندگان Astro Bot امید زیادی به Intergalactic دارند
- گزارش: کنسول جدید کشور روسیه توانایی رقابت با ایکس باکس و پلی استیشن را ندارد
- دل نوشتههای یک گیمر خسته؛ نگاهی به حواشی پیرامون The Witcher 4
- برخی توسعهدهندگان معتقدند که دنبال کردن گرافیک پیشرفته در بازیهای AAA دیگر امکانپذیر نیست
- توسعهدهنده Witcher 4 به استفاده از بات برای کنترل جنجال پیرامون شخصیت سیری متهم شد
- تعجب تهیهکننده Gears of War نسبت به رویکرد Assassin’s Creed حول روایت در ژاپن
- تحلیلگر: آینده درخشانی در انتظار Xbox خواهد بود
- گپفا ۲۷؛ پنج بازی برتر شما در سال ۲۰۲۴
نظرات
این انگلیسی های خبیث با حماسه سازی و با خودستایی کاملا انحرافی، از یک شکست بزرگ، منظومه پیروزی سرودن. در جنگ جهانی دوم، چهارصد هزار سرباز انگلیسی و فرانسوی در ساحل دانکرک توسط نیروهای آلمان نازی محاصره شدن که برای عدم سرکوب نیروهای بریتانیایی توسط هیتلر، علامت سئوالهای فراوانی وجود داره که هیچگاه تاریخ پاسخ روشنی براش نداده. بریتانیا در آستانه نابودی سیصد هزار نیروی نظامی قرار گرفت، اما چرچیل از این عقب نشینی حقارت بار، بارها و بارها به عنوان یکی از معجزههای جنگ جهانی دوم یاد کرد و مسیر جنگ پس از گریز نیروهای بریتانیایی تغییر کرد
هیتلر میتونست توی یه روز چهارصد هزار نفر رو بکشه ولی نکرد و انگلیس با همین سربازا المانو جر داد پس این یه معجزه بود .عقب نشینی یک تاکتیکه احمق
هیچ کس بهتر از نولان که از پدری انگلیسی و مادری آمریکایی متولد شده، نمیتونست داستانی از جنگ دوم رو که آمریکاییها تو اونحضور ندارن، تو یه فیلم سینمایی تعریف کند. نولان بخشی از جنگ دوم رو بدون حضور نظامی ایالت متحده تصویر میکنه، تا سند حقارت انگلیسی مستقل از حضور آمریکا در جنگ، به یک برگ برنده ملی تاریخی تبدیل شه
یکی از فیلمهای سفارشی نولان که یک عقب نشینی مفتضحانه رو فرار قهرمانانه نشون میده
با همین عقب نشینی و همون سرباز ها پیروز شدن اگه اون سرباز ها عقب نشینی نمیکردن اون پیروزی نا هم بدست نمیومد
واقعیت اینکه من اصلاً از دانکرک خوشم نیومد. اون زمان که همه هایپ بودند، میگفتند آقا دانکرک شاهکار است و فلان و بهمان. من سبک کاری نولان رو درک میکنم. فیلمهای پیچیده و گاهاً مر تعلیق رو که نشان از آیکیو و هوش اون رو میده. اما بنظر من نولتن توی دانکرک در در نشان دادن احساسات و عمیقتر کردن جنبههای انسانی اون هم بدون رد و بدل کردن دیالوگها خیلی موفق نبود. هرچند تدیون خارقالعاده اون اثر که یک روز و یک ساعت و یک هفته رو باهم قاطی کرد و صحنههای مهیجی هم داشت اما بنظر من اون چیزی درنیامده بود که واقعاً “نشان دادن عواطف و احساسات غنی انسانی بدون رد و بدل دیالوگ” باشه. در مقابل تنت رو خیلی دوست داشتم. که البته خیلی پرطرفدار نبود اما سبک جاسوسیاش و همینطور تمام راز و رمزهاش خیلی زیبا بود.
نولان «نئوفرمالیست» حقهباز سینما، توانایی خاصی در بازی با فضا – زمان تو فیلمهاش نشون داده و با استفاده از همون شگرد، نفس تماشاگر رو تو این فیلم میگیره و تاریخ رو به روشنی تحریف میکنه
کجاش تحریف شد؟؟؟
نولان یک بریتانیایی هست. دانکرک هم فقط یک فیلم پروپاگاندا برای اینکه بگه “مردم بریتانیا چقدر شجاع هستن که با قایق و کشتی خودشون رفتن و سربازان وطنشون رو نجات دادن” اونم درحالیکه سربازان بریتانیایی از ترس داشتن خودشون رو خیس میکردن.
حق
وطن پرستی چیز عجیبی نیست همه جا هست حتی در انگلیس پس اینکه چرا تو از این موضوع ناراحتی من نمیدونم؟درضمن بریتانیاا بزرگترین امپراطوری تاریخ رو ساخت(هر چند کلی ظلم کردن) .سوما ترس؟؟؟یعنی الان تو توی دانکرک محاصره میشدی اونم توسط نیرو هایی که تا قبل از اون مدت بیش از۲۰میلیون نفر کشتن نمیترسیدی میدونی جنگ چیه؟ همین کسایی که بهشون میگی ترسو همونا جنگ رو بردن(متسفانه یا خوشبختانه گفتنش سخته)🤣🤣 ناراحتی ؟چرا فیلماشونو میبینی بشین عینهو ادم مختار و فیلمای خودتونو ببین اونو هر جور عشقشون بکشه فیلم میسازن ناراحتی شما هم بساز. نه علمشو دارید نه اعتبارشو نه بازیگراشو. (حالا نیز که فیلم مختار نامه تحریف تاریخی نداشت😁)
مثل اینکه هنوزم انگلوفیل ها و غرب پرست ها وجود دارن… بعد از این همه بلایی که غرب سر ایران و ایرانی آورد و کماکان هم در حال تحقیر ما است واقعا این حجم از غرب پرستی عجیبه! فیلم های خودتون؟! ببین بچه هر چه زور بزنی غربی ها در نهایت تو رو یک نگروی متمایل به روشن میبینن و آدم حسابت نمیکنن متاسفانه که بخوای جزیی ازشون بشی حتی اگه پاسپورت بریتانیا یا آمریکا هم جیبت باشه
اصلا فرض میکنیم غرب به خاطر انقلاب ۵۷ با ایران بده شده و داره تحریم و تخریبش میکنه، میشه یکی از این سینه چاکان غرب و دموکراسی بیاد دلیل موجهی برای ساخت فیلم Intolerance 1916 ارائه کنه؟ این احمقا چهارتا فیلم ابرقهرمانی و سریال تینیجری میبینن فکر میکنن همه امریکایی ها خوشحال و خوشبختن و ما تو فلاکت زندگی میکنیم، نه احمق (KRATOS THE GREAT و دیگران) واقعیت امریکا فیلم White Girl 2016 هست، با همین حماقت هاشون دارن گند میزنن به ایران عزیز
اتفاقاً بیشترین بلایی که سر ایران و ایرانی اومده از سمت افرادی بوده که اجداد عراقی و عربستانی دارن
ارزش پول ملیو نابود کردن ، ارزش پاسپورتمونو از بین بردن ، منابع طبیعی و ثروت های کشورو غارت کردن و پولشو صرف ج.نگ افروزی کردن ، دریاچه و باتلاق هارو خشک کردن و …
این افراد لباس عجیبی میپوشن و دور کله شون پارچه میپیچن کاملاً هم شرقی ان ربطی به غرب ندارن
کل کشور دو دستی دادن شرق و روسیه کل پول های ایران رو خرج سوریه عراق کردن اونوقت میان میگن ما ایرانی هستیم🤣شما اجدادتون بر میگرده به همون دوران صیغه ای
بدترین فیلم نولان با اختلاف
آره واقعا 👍
اره واقعا منم خوشم نیومد
هیتلر اگه کل دانکرک رو بمب بارون میکرد انگلیس به طور کلی فلج میشد ولی نکرد
امان از نیروی هوایی نازی
اگه رو هوا یک هواپیمای سفید دیدی بدون ارتش امریکاس
اگه سرخ دیدی بدون شورویه
و اگه هیچی ندیدی بدون نیروی هوایی نازی است
ضعف نازی در نیروی هوایی بود
جمله بالا جمله معروفی بود در جنگ جهانی دوم
جانم؟؟لوفت بافه المان ابر قدرت ترین نیروی هوایی جهان بود اون زمان.ولی مشکل این بود که تعدادشون کمه
منظور همون مشکل بود
اگه میکرد …
یعنی میکرد خوب بود؟هیتلر تقریبا بیش از بیست میلیون ادم رو به کام مرگ کشوند کافی نبود؟؟دین مهربانی🤣🤣🤣🤣🤣
ضعیفترین فیلم نولان
تنها نقطه قوت فیلم بخش موسیقی اون هست وگرنه با یک اثر معمولی درباره جنگ جهانی دوم طرف هستیم.
با یک اثر کذایی درباره جنگ جهانی دوم طرف هستیم
قصد توهین ندارم ولی یکی از مضرف و خسته کننده ترین فیلم های جنگی همین دانکرک هست. واقعا آدم بزرگی میخواد تا آخرش دنبالش کنه.
خدایی نمیدونم چرا بیشتر افراد تا دست میذارن رو نولان فقط بدیهای فیلم میگن و فیلم بدرد نخور نشون میدن
اصلا انگار هیچ درک و فهمی از فیلم وجود نداره تو ذهن طرف
همش نقدهای تند و آماتوری
بسه دیگه
یه کارگردان خوبم که هس یه فیلمی میسازه با محتوایی که درکش برای طرف سخته میگه نولان ( یا هر کس دیگه ای که جای نولان باشه ) اصلا فیلمش خوب نبود پیف پیف
یه ذره سطح و درکتون از محتوا و بطن داستان بالا ببرید .
مایه خجالته