دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا
دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا
دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا
دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا

دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم!

مصطفی زاهدی
۱۶:۳۴ ۱۴۰۲/۰۴/۰۱
دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا

با سلام خدمت گیمفایی‌های عزیز و گل، امیدوارم تنتون سلامت، لبتون خندون و جیبتون پر پول باشه. با قسمت جدید دل نوشته‌های یک گیمر خسته در خدمت شما عزیزان هستیم.

در این قسمت از دل‌ نوشته‌های گیمر خسته، به سراغ مواردی رفتم که خون ما گیمر‌ها را به جوش میارن و روی اعصاب ما راه میرن.

نکته: طبیعتا اگر می‌خواستم تمام موارد ممکن رو ذکر کنم، باید ده‌ها هزار کلمه می‌نوشتم و صدها مورد رو اشاره می‌کردم. به همین دلیل به موارد مهم‌تر و کلی‌تر اشاره کردم و شما عزیزان می‌تونین موارد بیشتر رو از طریق کامنت‌ها به اشتراک بذارین.

۱- کات‌سین‌های غیر قابل Skip قبل از باس‌ فایت

دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا

مطمئنم امکان نداره حداقل یک بار با این مشکل بزرگ رو به رو نشده باشین. حتی اگه اهل بازیای هاردکور هم نباشین، این مورد رو قطعا توی بازیای مختلفی که باس فایت دارن تجربه‌ کردین. وارد محیط باس فایت می‌شیم، باس عزیزمون شروع می‌کنه به سبک شاهنامه رجز خوندن که: پوستت رو می‌کنم، چشماتو در میارم، پشیمون میشی چرا اومدی پیش من و از این حرفا، معمولا هم یکی دو بار اول حریف باس نمیشیم و شکست می‌خوریم چون ناسلامتی دست گرمیه! اما مشکل جایی شروع میشه که این باس محترم، از اون سگ جوناست و دمار از روزگارمون در میاره.

اون وقته که هر بار وارد Arena باس میشیم، آقا باسه یا خانوم باسه، دوباره طوطی وار دیالوگاشو تکرار می‌کنه و ما هم هر چی اسپیس و X و مربع و کوفت رو فشار میدیم خبری از Skip شدن سینماتیک نیست و باید سخنان گوهربار باس رو بشنویم. به شخصه بعد چند بار کامل دیالوگ باس رو حفظ می‌شدم و از شدت عصبانیت تکرار می‌کردم. البته حقیقتا چند سالیه توی باس فایت‌ها به این مشکل نخوردم ولی به جاش توی بعضی از قسمتای سخت بازیا این مشکل رو حس کردم. مثال بارزش A Plague Tale: Innocence بود که یه سکانس سخت داشت که باید واگن رو هل می‌دادیم. اینقدر اونجا مردم تا همین الان هم دیالدگاشون یادمه!

۲- گیر کردن درون اجسام!

دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا

اینم یکی از مشکلات کلاسیکه دنیای گیمه که از موقع سه بعدی شدن بازیا همراه ما بوده! خوش و خرم داریم می‌پریم و می‌دویم که یهو یه بشکه از خدا بی‌خبر یا یه دیوار نامرد، ما رو گیر می‌ندازه و هر چی تلاش می‌کنیم و دکمه‌ها را فشار میدیم و جیغ و داد و فریاد می‌زنیم، کارکتر ما انگار نه انگار. در حالت عادی خب مشکلی نداره، سیو قبلی رو لود می‌کنیم یا بازی رو می‌بندیم، اما مشکل جایی میره روی اعصاب آدم که سیو و چک‌پوینت بازی با فاصله باشه و مجبور بشیم ده دقیقه فایت و پیشروی رو تکرار کنیم!

کلا این قضیه گیر کردن به شدت روی اعصاب آدم تاثیر منفی می‌ذاره. آخرین نمونه‌ای که خودم تجربه کردم، بازی Atomic Heart بود که وسط سنگ گیر کردم و آخرین سیوم هم مال حداقل بیست دقیقه پیش بود! خدا قسمتتون نکنه که این اتفاق رو برای بدترین دشمنم هم آرزو نمی‌کنم!
و نکته مهم‌تر این جاست که این مشکل و باگ، مهمون همیشگی ما هست و بعید میدونم بشه از شرش خلاص شد به طور کامل! اما خب دیگه گیم رو با تلخ و شیرینش دوست داریم!

۳-نیازمندی به اتصال مداوم به اینترنت

فقط همین تیتر بالا به نظرم کافیه تا حس نفرت و عصبانیت درونتون شکل بگیره. یعنی این نیازمندی اتصال به اینترنت، فقط مشکل ما نیست و حتی در کل، توی کشورای دیگه هم مخاطبا حس بسیار بدی نسبت به این قضیه دارن چون شرایط گیمینگ رو محدود می‌کنه. ما آدمای زیاده خواهی نیستیم. طبیعتا بازیای سرویس محور یا چند نفره محور باید آنلاین باشن، ولی خب آنلاین کردن بازیای داستانی یا کواپ یا آثار مشابه واقعا آدم رو آزار میده. نمونه آخرش هم همین دیابلو چهار که خب به علت تحریم نمی‌تونیم بازیش کنیم و نیازمندی اتصال به اینترنت ضربه بزرگی به ما زده!
ولی خب طبیعتا دلایل مختلفی پشت این تصمیمه. از جلوگیری از کرک شدن بازی گرفته، تا یکپارچگی دنیا و محتویات موجود توی بازی، ولی خب گیمر جماعت لزوما این چیزا تو گوشش نمیره و تقریبا همه ما متفق‌القول، از این مسئله تنفر داریم!

۴- پرداخت‌های درون برنامه‌ای!

دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا

به صورت طبیعی، به شخصه مشکلی با پرداختای درون برنامه‌ای ندارم، به شرط این که تزیینی و Cosmetic باشن و به Skin و Effect و این چیزا خلاصه بشن. مثلا به عنوان کسی که بالای هزار و هشتصد ساعت وارزون بازی کرده، حتی از این پرداخت‌های درون برنامه‌ای استفاده هم می‌کردم و لذت هم می‌بردم. اما این مسئله جایی مشکل ساز میشه که عملا ساختار بازی، بر اساس این پرداخت‌ها و خرید‌ها تنظیم شده و برای پیشروی یا رقابت، چاره‌ای جز هزینه کردن و پول دادن ندارید و عملا با بازی Pay 2 Win طرف هستیم. اون وقته که واقعا لذت بازی به آدم تلخ میشه و فقط اعصاب خردی و خاطره بد از بازی به یاد آدم می‌مونه.

البته از طرف دیگه طبیعتا کسی تفنگ روی سر کسی نذاشته که حتما فلان اسکین رو بخر یا فلان شخصیت رو بگیر تا قوی‌تر بشی! ولی خب اگه بازی ذاتا جذاب باشه و سیستم پیشرفتش هم کند، اونوقت آدم از اینکه می‌بیته با پول پله‌های پیشرفت رو بعضیا طی می‌کنن واقعا ناراحت میشه!

۵- مشکلات بهینه سازی (مخصوصا PC)

به به. این مشکل بزرگ رو هم توی نسل هشت و نه کامل تجربه کردیم و می‌کنیم. از بازیای به اصطلاح سی فریمی گرفته که افت فریم شدید دارن رو کنسول تا بازیای سنگینی که قوی‌ترین سیستما هم نمی‌تونن یه فریم ریت پایدار بدن از بس بهینه سازی بازی افتضاح! همین سال گذشته، کالیستو پروتکل عملا موقع لانچ روی پی‌سی غیر قابل بازی بود و فریم حتی تا زیر ۱۵ هم میومد پایین (روی سیستم‌های قوی و High End). از طرف دیگه Star Wars Jedi: Survivor هم فارغ از کیفیت خود بازیش، بهینه سازیش واقعا تو در و دیوار بود و هم روی کنسول و هم روی پی‌سی زمان لانچ وضع زیاد جالبی نداشت. هر سال، بازیای و بزرگ کوچیک به شدت از مشکل بهینه سازی رنج میبرن و این وسط ما گیمرا هستیم که ازش آسیب می‌بینیم و سازنده‌ها هم که چند ساله یاد گرفتن، یه عذرخواهی کوچیک می‌کنن و بعد توی آپدیتای بعدی کم کم شروع می‌کنن به پولیش کردن بازیشون! انگار نه انگار باید قبل عرضه این مسئله رو حل کنن!

این معضل در کل گریبان‌گیر همه ما با هر پلتفرمی میشه و از اون جایی که نحوه‌ی اجرا و خروجی بازی، خیلی خیلی روی تجربه نهایی اثر می‌ذاره، واقعا به راحتی میشه گفت این بهینه سازیای ضعیف و افتضاح، یکی از بزرگ‌ترین چیزاییه که ما ازش بدمون میاد!

۶- عدم وجود Performance Mode ( کنسول)

این مورد رو خودم به شخصه خیلی تجربه‌ کردم و خاطرات بدی هم ازش دارم. وقتی با هزار ذوق و شوق منتظر عرضه بازی مورد انتظارتی و اونوقت می‌فهمی که بازی مود Performance یا همون ۶۰ فریم نداره! درسته خیلیا میگن آره سی فریم هم خوبه و  توقع ما بالاست و این حرفا، ولی به شخصه خیلی به ندرت پیش میاد بتونم بازی ۳۰ فریم رو تحمل کنم، اون هم فقط در شرایطی که واقعا یه سی‌فریم تر و تمیز باشه. مثل The Last of Us Part Two یا Red Dead Redemption 2. در غیر این صورت اولویت همیشگی من به شخصه حالت پرفورمنس و اگه یه بازی مورد انتظار، حتی زمان لانچ این ویژگی رو نداشته باشه، واقعا دلسرد میشم.

یادمه A Plague Tale Requiem رو تجربه نکردم و صبر کردم تا مود پرفورمنس براش عرضه بشه و کاملا هم از تصمیمم راضی‌ام! حالا نمیگم همه، ولی قطعا برای تعداد قابل توجهی از گیمرایی که کنسول دارن و استفاده می‌کنن، نبود حالت گرافیکی پرفورمنس یه نکته منفی به شمار میاد. حداقلش داشتن حق انتخاب از نداشتنش بهتره! مگه نه؟

۷- مراحل Filler

دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا

این مورد رو هم سال‌هاست تجربه کردیم و همچنان تجربه می‌کنیم. بازی یه هدف اصلی و کلی داره که مثلا کشتن فلانی یا رسیدن به یه مکان خاصه. اونوقت پس از پیشروی تو داستان، به نقطه‌ای می‌رسیم که عملا دیگه نمیشه خط اصلی داستانی رو پیش برد و دو حالت پیش میاد. اول اینکه بازی، یه سطح خاص یا محدودیت برای مرحله اصلی و داستانی تعریف می‌کنه (مثلا لول ۴۰ یا Power خاص) و تا وقتی که به اون سطح نرسیم، اصلا اون مرحله اصلی باز نمیشه و قابل انجام دادن نیست. که خب طبیعتا مجبوریم توی دنیای بازی بچرخیم و مرحله فرعی بریم و لول آپ کنیم. مورد دوم این جوریه که لزوما محدودیتی وجود نداره، ولی مراحل اصلی داستانی خودشون حالت Filler دارن و به جای مراحل داستانی جذاب و پر از اتفاق، بازی یه سری مرحله تکراری و کم اهمیت رو قرار میده که کاملا مشخصه هدف از این کار طولانی‌تر کردن طول داستان بازیه و واقعا هیچ هدف دیگه‌ای پشتش نیست! هیچوقت یادم نمیره استاد کوجیما این حرکت رو با MGS: Phantom Pain زد و مخاطب مجبور بود مراحل قبلی رو تکرار کنه تا داستان بره جلو!

طبیعتا این مورد نه همیشه ولی نود و نه درصد مربوط به بازیای جهان آزاد یا نقش‌آفرینیه. البته لزوما نمیگم این مسئله خیلی آزار دهندس، ولی خب اجبار و محدود کردن مخاطب، با این که بعضی وقتا واقعا ضروریه، توی این مورد اونقدرا واقع مهم نیست. البته طبیعیه سازنده‌ها دوست دارن مخاطب محتوایی که براش آماده شده رو تجربه کنه و فرصت تجربه‌ی خیلی چیزا رو از دست نده. ولی خب گاهی اوقات اونقدر بازی حالت تکراری به خودش گرفته که گیمر فقط میخواد خط داستانی رو تموم کنه. مثلا یادمه آخرین منطقه Assassin’s Creed Valhalla، اگه اشتباه نکنم Power بالای ۳۰۰ میخواست و من اگه می‌خواستم به این سطح برسم باید حداقل شیش هفت ساعت اضافه بازی می‌کردم که واقعا رغبتی به انجامش نداشتم و البته خوشبختانه آخرش با کمی خوش شانسی و صد البته مهارت با همون سطح پایین‌تر از حد نیاز بازی رو تموم کردم!

۸-مراحلی که در توهم یا خیال اتفاق می‌افتن

دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا

یادمه از بچگی، از این مراحل که توی توهم و رویا و خیال اتفاق میوفتن، متنفر بودم. یه نمونه خوبش مکس پین یک و دو بودن که هر کدوم یکی دوتا مرحله اینجوری داشتن. خدا میدونه چقدر بدم میومد از این مراحل. بعدها هم فار کرای خیلی از این تکنیک استفاده می‌کرد و می‌کنه و تقریبا توی اکثر نسخه‌های این فرنچایز، چندتا مرحله تو توهم و خیال اتفاق میوفته. مشکلی که با این مراحل دارم اینه که لزوما هیچ چیزی برای عرضه‌ ندارن و صرفا یه هدف ساده رو دنبال می‌کنن، اونم با کار ها و فعالیت های تکراری و احمقانه!

نمیدونم چه حکمتیه این قدر سازنده‌ها به این جنس مراحل علاقه دارن و همش ازش استفاده میکنن، ولی تقریبا مطمئنم مخاطبا اصلا ارتباط خوبی با این جنس مراحل برقرار نمی‌کنن و عملا فقط خدا خدا می‌کنن است جور مراحل رو سریعتر تموم کنن. از Ghostrunner گرفته تا Far Cry، هیچوقت این مراحل خیال و توهم و خودآگاهی، طراحی جذابی نداشتن و اکثرا خسته کننده بودن. اگه یادتون باشه، مراحل زمان حال سری Assassin’s Creed با این که از جنس توهم و خیال نبودن هم شرایط مشابهی داشتن و فقط سریعتر میخواستیم اون بخشا رو بریم تا برگردیم سر اصل مطلب!

۹- دشمن یا باس‌فایت‌های تکراری

دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا

این مسئله توی اکثر بازیای اکشن و یا نقش‌آفرینی دیده میشه. معمولا چندتا دشمن اصلی وجود داره (مثل Troll تو God Of War) که مدام این دشمنا جلوی راه ما قرار می‌گیرن و از یه جایی به بعد، واقعا تکراری‌ بودنشون آدم رو اذیت می‌کنه. از طرف دیگه یه چیزی که به شخصه اصلا با اون ارتباط برقرار نمی‌کنم، اینه که اوایل بازی با یه باس رو به رو می‌شیم و در ادامه، اون باس به عنوان دشمن عادی مناطق بعدی استفاده میشه! این حرکت، خاص بودن و جذابیت این باس رو از بین می‌بره و یه حس نه چندان خوشایند به گیمر منتقل می‌کنه. احتمالا توی بازیای فرام سافتور یا بازیای JRPG، خیلی این مسئله رو مشاهده کردین. حتی یادمه توی الدن رینگ، باس فایت های داستانی هم بعضا تکرار می‌شدن که واقعا نه از لحاظ داستان منطقیه نه از لحاظ ساختار. از طرف دیگه یه سری بازیا به شدت مشکل تنوع دشمن دارن و کل مدت بازی، با چند نوع دشمن ثابت باید بجنگیم که باعث میشه بازی به سرعت تکراری بشه.

۰۱- معما‌های بیش از حد آسان یا بیش از حد سخت

طراحی بالانس و استاندارد، با این که شاید توی وهله‌ی اول ساده به نظر بیاد، حقیقتا یکی از سخت‌ترین کارای گیم دیزاین و لول دیزاین به شمار میاد. یکی از بخشای بازیای ماجراجویی، ترسناک و سبکای مختلف دیگه، معما و پازل‌هاییه که توی قسمتای مختلف بازی تجربشون می‌کنیم. یکی از مشکلاتی که اکثر پازل‌ها و معما‌ها دارن، بالانس نبودن این معما هاست. یعنی یه سریاشون واقعا طراحی سخت و پیچیده و عجیبی دارن و بعضا آدم رو مجبور می‌کنن به گوگل و یوتیوب سر بزنیم و یسری دیگه از معما‌ها اونقدر ساده و بعضا احمقانه هستن که آدم توی چند ثانیه حلشون می‌کنه و پوکر فیس به صفحه مانیتور یا تلویزیون خیره میشه.

۱۱- اچیومنت/تروفی‌های آنلاین یا نیازمند Grind

اگه تروفی هانتر هستین یا هر از چندگاهی به گرفتن اچیومنت و تروفیا علاقه پیدا می‌کنین، حتما پیش اومده براتون که دوست دارین بازی مورد علاقتون رو پلات کنین یا اگه روی پلتفرم دیگه هستین، تموم اچیومنت های بازی رو کسب کنین. همه چیز طبق برنامه پیش میره تا اینکه می‌رسین به یه تروفی که برای به دست آوردنش، صبر ایوب و زحمت فرهاد کوه کن نیازه! تروفیایی مثل: بازی رو ۱۰۰ درصد کن، به یه لول خیلی خیلی بالا برس، تموم مراحل فرعی رو انجام بده و یه سری کارای زمان‌بر و اصطلاحا مراحلی که نیاز به Grind دارن. همین چند وقت پیش بود که اتفاقا میخواستم دارم سولز ۳ رو پلات کنم که تروفیای مربوط به Covenant کاملا منو پیشمون کردن. ده تا دوازده ساعت تلاش، برای گرفتن یسری آیتم با شانس Drop شدن زیر پنج درصد!

یه درصد دیگه از تروفی و اچیومنت‌های اعصاب خرد کن، مربوط به تروفیای آنلاین یا چند نفره میشن. دوتا مشکل این جا پیش میاد. ممکنه سرورای بازی خلوت باشن یا کلا حتی بسته شده باشن و حالت دوم هم اینه که گیمر به هر دلیلی نتونه بخش آنلاین رو تجربه کنه و از این قضیه محروم بشه.
به عنوان کسی که تا حدی تروفی هانتر به شمار میاد، سختی بیش از حد تروفیای بازی، واقعا یکی از موارد ناامید کننده به شمار میاد.

۱۲- انحصار، انحصار و انحصار

دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا

اول از همه بگم تو شرایط فعلی، پی‌سی بازا تنها کسایی هستن که میتونن از انحصارگرایی توی دنیای گیم فرار کنن چون هر دو قطب سونی و مایکروسافت ازش پشتیبانی می‌کنن. اما پی‌سی بازا رو بذاریم کنار، حقیقت اینه که برای هممون پیش اومده دوست داشته باشیم عنوانی رو تجربه کنیم، اما به خاطر انحصاری بودن، دستمون کوتاه بمونه. نمونه جدیدش هم طبیعتا Starfield که کسایی که پلی‌استیشن دارن، نمی‌تونن تجربش کنن. البته طبیعیه که انحصار گرایی، یکی از تکنیکای رقابت تو هر صنعتی به شمار میاد و نه غیر اخلاقیه نه غیر قانونیه و خیلی هم منطقیه، اما خب مخاطب و مصرف‌کننده، قطعا اون قدر سیاست و استراتژی براش اهمیت نداره و فقط می‌خواد از حداکثر ظرفیت صنعت گیم، نهایت استفاده رو ببره.

۱۳- تاخیر‌های پیاپی

این مسئله توی نسل هشت بود که کم کم فراگیر شد و کرونا و مشکلات بعدی اون هم به تشدید این اتفاق کمک کردن. بازی معرفی میشه، مدام تریلر جدید ازش میاد، مخاطبا انتظار می‌کشن و ناگهان، بازی یک سال تاخیر میخوره. یک سال بعد دوباره منتظر عرضه بازی هستیم که دوباره شیش ماه تأخیر می‌خوره و تا آخر (مدیونین فکر کنین منظورم Cyberpunk 2077!). متاسفانه بازیایی که توی این لوپ تاخیر گیر می‌کنن، نتیجه خروجیشون اونقدرا جالب توجه نیست و در کل، گیمرا رو ناامید می‌کنن. البته چند وقتیه که ناشرا تصمیم گرفتن از رونمایی چند سال زودتر بازیاشون خودداری کنن و با فاصله زمانی معقول‌تر، بازیا رو معرفی کنن. ولی با این وجود، هنوزم تاخیر خوردن بازیا امری عادی شده برای ما و تقریبا امکان نداره یه بازی، توی همین تاریخی که اولین بار اعلام میشه، عرضه بشه. میخود یه بازی AAA باشه یا یه بازی ایندی و کوچیک‌تر.

۱۴- لاکپشت یا NPC؟

میخوام یکم باهاتون خاطره بازی کنم. با NPC توی یه بازی جهان آزاد حرف می‌زنین، بهتون یه ماموریت یا Quest میده، قراره دنبالش برین و همراهیش کنین. اون وقته که بازی قابلیت دویدن و حتی راه رفتن سریع رو از ما میگیره و ما مجبوریم کنار NPC، با سرعت لاکپشت آروم آروم توی کوچه و خیابون حرکت کنیم و به مقصد نهایی برسیم. آشنا بود نه؟ یعنی از Assassin’s Creed گرفته تا بازیای نقش‌آفرینی یا ماجراجویی دیگه، این اتفاق رو همگی تجربه کردیم. در کل قفل شدن قابلیت دویدن یا Sprint، چیزیه که ما همه ازش بدمون میاد. یادتون میاد توی رد دد دو هم توی کمپ آرتور نمی‌تونست سریع بدوه یا حرکت کنه؟ هر چند یه سری جاها این محدودیت به خاطر روایت داستان، صحبت‌های کارکترا یا دلایل منطقیه دیگس، ولی خیلی وقتا این سرعت لاکپشت وار ما یا شخصیت‌های همراه، به جز راه رفتن روی اعصاب ما گیمرای بدبخت، هدف دیگه‌ای نداره!

۱۵- مرگ‌های احمقانه

دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا

به غیر از دشمنای عادی و باس‌فایت‌ها، ما گیمرا با زمین و زمان هم سر جنگ داریم و به انواع و اقسام روش‌های سامورایی، کشته می‌شیم. افتادن از بلندی، مرگ به خاطر ارتفاع، سوختن توی آتیش، غرق شدن. له شدن توسط اجسام مختلف و هزار تا روش دیگه وجود داره که ما گیمر‌ها با افتخار همشون رو تجربه کردیم! به شخصه خاطرات زیادی از مرگ به خاطر ارتفاع دارم و هزاران بار قربانی شدم! یسری دفعات هم حتما براتون پیش اومده که توی یه محیط، فکر می‌کنین اگه مثلا دو متر بپرین پایین، یه منطقه یا یه خونه برای کاوش و اکتشاف وجود داره، غافل از این که اون محیط جزو مناطق قابل بازی نیست و پریدن همانا و صفحه‌‌ی Game Over همانا!

از طرف دیگه یه سری مرگ‌ها واقعا تقصیر مخاطب نیست و ما بی‌گناهیم. حتما پیش اومده که کنار دیوار بین یه جسم و دوتا دشمن گیر افتادین و نه می‌تونین جا خالی بدین، نه حمله کنین و نه حرکت کنین. دشمنا هم شیک و مجلسی اینقدر ما رو می‌زنن تا عزراییل بیاد به ملاقاتمون. خلاصه مرگ‌های محیطی که ما توش نقش خاصی نداریم، واقعا جزو موارد آزار دهنده برای ما گیمرا به شمار میاد.

۱۶- دنیاهای پر از خالی!

دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا

متاسفانه از اون روزی که نصف ناشرا و سازنده‌ها کلا زدن تو کار بازیای جهان آزاد، این مسئله خیلی خیلی بیشتر اتفاق میوفته و شاهدش هستیم. یه دنیا و جهان بزرگ ولی خالی و عاری از محتوای جذاب و مراحل فرعی سرگرم‌کننده. بازی فوق شاهکار Forspoken یه نمونه عالی از این دنیاهای خالی و پوچه که عملا هیچ رغبت و انگیزه‌ای برای مخاطبا خلق نمی‌کنه تا ما رو به گشت و گذار و کاوش، مشتاق کنه. یه مدت یادمه سازنده‌ها روی وسعت دنیای بازیشون مانور می‌دادن و می‌گفتن دنیای بازی ما، فلان مقدار کیلومتره و کلی هم برای خودشون غش و ضعف می‌کردن.

بعد ولی وقتی بازی عرضه می‌شد، ما بودیم و یه دنیای پوچ بدون محتوا که یه سری مرحله و فعالیت تکراری و کپی پیست شده رو جلوی ما قرار می‌داد…
امیدوارم یه روزی همه سازنده‌ها به این درک برسن که وسعت و بزرگی نقشه‌ی بازی، توی اولویت مخاطبا قرار نداره بلکه داستان، روایت، محتوای موجود، مراحل فرعی و گشت و گذار با پاداش برای ما خیلی مهم‌تر و جذاب‌تره.

۱۷- پایان‌های ناامیدکننده یا وابسته به DLC

یکی از مشکلاتی که بعضا بازیا با اون دست و پنجه نرم می‌کنن، پایان بندی آبکی و ناامید کنندس. چهل ساعت بازی رو تجربه می‌کنیم، با شخصیت‌ها آشنا می‌شیم، توی دنیای بازی غرق می‌شیم و باهاش ارتباط برقرار می‌کنیم. اونوقت پایان بازی نه اکثر سوالات داستان رو جواب میده و نه حتی سرنوشت خیلی از شخصیت‌ها رو نشون میده. از طرف دیگه یه چیزی چند ساله سازنده‌ها یاد گرفتن، اونم اینه که پایان بازی رو با یه سکانس هنری ولی نسبتا گنگ تموم کنن.

یه یارویی که داره با اسب رو به غروب حرکت می‌کنه، یا یه سکانس مرموز از سنگ قبر قهرمان یا ضدقهرمان بازی و حتی بعضا بدون کات سین و صرفا با عکس و نوشته، پایان بازیا روایت میشه! به نظرم پایان‌بندی و Closure، خیلی توی تجربه‌ی کلی یه اثر تأثیر می‌ذاره و هر وقت به شخصه توی فیلم، سریال یا بازی با یه پایان کوتاه، گنگ و مینیمالیستی تموم میشه، اصلا راضی نیستم و ناامید میشم. انگار که یه چیزی کمه و من به اون چیز نرسیدم!
یه حرکت دیگه هم که سازنده‌ها چند ساله استفاده می‌کنن، اینه که پایان بازی رو نیمه باز می‌ذارن و ادامه‌ی اتفاقات رو توی بسته الحاقی پولی بعد عرضه روایت می‌کنن که به شخصه معتقدم کار بسیار کثیف و ناجوانمردانه‌ایه. نمونه بارزش، بازی کالیستو پروتکل.

۱۸- تغییر سبک یا دور شدن از ریشه‌ها

دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا

خب این مورد رو باید بگم شخصا همیشه باهاش مخالف نیستم، اما خب اکثر اوقات سازنده‌ها، تحول و تغییر مثبت رو با نابود کردن هسته یه فرنچایز اشتباه می‌گیرن و دودمان یک بازی با اصل و نسب و پرطرفدار رو به باد میدن! حالا میتونه تغییر ژانر از ترسناک به اکشن مطلق باشه، یا تغییر سبک از ماجراجویی به نقش‌آفرینی. در هر صورت هر فرنچایز، یه سر مخاطب کلاسیک و قدیمی و دو آتیشه داره که اصلا با تغییرات عظیم و کلی ارتباط برقرار نمی‌کنن و پذیرش این تحولات براشون سخته. دلیلشون هم منطقیه.

هر بازی، هر اثر و هر عنوانی، یه هویت درونی و یه هسته مرکزی داره که هویتش رو شکل میده. وقتی اون اساس و هسته تغییر می‌کنه، کل بازی تغییر پیدا می‌کنه و ممکنه تغییرات جدید اصلا به مذاق گیمرا خوش نیاد. در هر صورت چه موافق باشیم چه مخالف، اکثریت گیمرا با تغییرات بنیادین فرنچایز‌های مورد علاقشون مخالفن.

۱۹- تریلر‌های فریبنده!

دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا

یوبی‌سافت استاد و پدر تریلر‌های اغراق شدس. کلا دنیای گیم توی تریلر‌ها یه دنیای دیگس. داره برگ‌های پاییزی روی زمین میوفتن. کیفیت چهره‌ها بی‌نظیره. یه نبرد حماسی شکل می‌گیره و گیمرایی که تریلر رو میبینن کف و خون قاطی می‌کنن. بعدش بازی عرضه میشه و یه آب سردی روی همه ریخته میشه. مبارزات شبیه تریلر‌ها نیست، بازی از لحاظ گرافیکی داون‌گرید شده و حتی یه سری از ویژگی‌های وعده داده شده، اصلا وجود نداره!

چند سالیه که البته اکثرا عادت کردیم به این موضوع و مثل قبل به راحتی گول نمی‌خوریم. نکته جالب هم اینه که اون بازیایی که تریلر معرفی برگ ریزونی دارن، احتمال تاخیر خوردنشون بیشتره و حتی بعضا دچار Development Hell میشن. در هر صورت این سازنده‌های از خدا بی‌خبر اگه نصف جذابیت تریلر رو توی بازی اصلی قرار می‌دادن، خدا میدونه چه شاهکار‌هایی می‌تونستیم تجربه کنیم!

۲۰- تناقضات شخصیت‌ها در کات سین و در بازی!

این مورد هم احتمالا چند باری حداقل تجربه کردین. توی بازی شخصیت اصلی یه پا گیگا چد تشریف دارن و به صغیر و کبیر رحم نمی‌کنه و همه رو سلاخی می‌کنه، بعد زمان کات سین یا لحظات مختلف داستان، یهویی تبدیل میشه به یه آدم بزدل، ترسو و بدبخت و داره گریه می‌کنه! یادمه Tomb Raider 2013 دقیقا همین مشکل رو داشت و لارا کرافتی که توی بازی می‌دیدیم، دنیایی با لارای توی سینماتیک‌ها فرق داشت و کلا یه آدم دیگه بود!
کلا تناقضات شخصیتی و رفتاری، چیزیه که باعث میشه مخاطب نتونه اون حس عمیقی که باید رو با بازی یا شخصیت‌ها برقرار کنه!

در پایان نظر شما عزیزان در مورد این موارد چیه؟ چه موارد بیشتری می‌توانید به لیست اضافه کنین؟

Hero's shadeS.j.dBATMANMincraftAMIRALI MORGAN 💔 Elise De La Serreparmidaمنتظر بازی hollow knight:silk songMETIStalkerپیشنروSonic HeroesMojibR.tur MrgnArcix™ツ`Sina7294فاطیاقای گربه (از منتظران GTA VI)Yellow-samuraiOverlordAmore

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا
دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا
دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا
دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا
دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

دل نوشته‌های یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمر‌ها از آن‌ها متنفریم! - گیمفا