نقد و بررسی فیلم The Pianist | گذر از رنجها
فیلم «پیانیست» ساختهی «رومن پولانسکی»، پس از گذشت قریب به بیست سال از زمانِ نخستین رونماییاش در جشنواره کن، همچنان به لحاظ عاطفی درگیرکننده، عمیقاً تکاندهنده و از جنبههای مختلف قابلتأمّل است.
در حالی که فیلم پیانیست برههی زمانی جنگ جهانی دوّم و تراژدی زندگی یهودیان لهستانی را زیر ذرّهبین میبرد؛ امّا با خودداری از نزدیک شدنِ بیش از حد به واقعهی کشتار یهودیان – که ممکن بود فیلم را همانند اکثر فیلمهای مرتبط با هولوکاست در مسیر ثبت یک «سرنوشت محتوم» بکشاند- به روایتی از تقلای سخت برای زنده ماندن مبدّل میشود. روایتی که هم شرایط هولناک و غیرانسانی برضدّ یهودیان را به تصویر میکشد و هم با به صحنه آوردن کمک و شفقت غیریهودیان، دفاعیهای ظریف از مفهوم «انسانیت» به لایههای فیلم و برداشت تماشاگران از وقایع جنگ جهانی دوّم اضافه میکند. روایتی که در برابر نیروی سرسخت و بیرحم سرنوشت، مقاومت و رهایی را جستجو میکند.
فیلم، بدون آن که از شخصیت اصلیاشْ یک قهرمان حماسی یا مبارزی جانسخت بسازد، کوچکترین اعمال او را برای زنده ماندن به تصویر میکشد. اتفاقاً در اینجا با مرد نوازندهای روبهرو هستیم که روحیهای عاطفی و سرشار از مهربانی دارد، در طول فیلم با کسی گلاویز نمیشود، مُشتی نثار کسی نمیکند، ماجراجویی نمیکند تا تفنگ و چاقویی برای دفاع از خود بیابد، فرصتی برای خدعه و نیرنگ به دشمن به دست نمیآورد. در عوض به تماشای مرد لاغراندام و نحیفی نشستهایم که فقط میخواهد زنده بماند، مردی که در لحظات وداع با خواهرشْ، آرزو میکند: «ای کاش فرصت بیشتری میداشت که او را بهتر بشناسد». از این جهت، ولادیسلاو اشپیلمان (با بازی ستودنی و ماندگار آدرین برودی)، شاهدی است که همانند دوربین نظارهگر فیلم، به کانون فجایع و جنایات خیره میشود؛ ولی میداند برای مبارزه با آن، شانسی ندارد؛ زیرا به محض آغاز کردن مبارزه، خود در کانون جنایت، همانند دیگران به یک قربانی تبدیل خواهد شد.
به عبارت دیگر، دهشت و بیرحمی موقعیت چنان در تار و پود جهان فیلم ریشه دوانیده و به خوبی به تصویر کشیده شده که تماشاگر به سرعت درمییابد، نمیتواند و نباید انتظار کنشهای قهرمانانه از شخصیت اصلی داشته باشد. در حقیقت، این جنبه باعث شده تا فیلم پولانسکی به آثار سینمای وحشت پهلو بزند؛ چراکه همانند بیشتر فیلمهای ژانر ترسناک که شخصیتِ اصلی، تمام نیرویش را برای «فرار از مهلکه» به کار میبندد؛ در فیلم «پیانیست» همْ صرفِ «زنده ماندن» به عالیترین و بالاترین شکل مقاومت و مبارزه تبدیل میشود. نمایش صحنههای متعدد «خوردن و آشامیدن» در فیلم، در شرایط مختلف و با محوریت سوژههای متفاوت، ضمن نمایش سقوط سوژههای انسانی به موجوداتی زیستی، به تدریج به این مضمونِ «صرفاً زنده ماندن» پر و بال میدهد. تا جایی که «گرسنگی» کمکم به دشمنی همسنگ آلمانیها بدل میشود. به همین دلیل، اشپیلمان که به خاطر آلمانیها مجبور به فرار است، به خاطر گرسنگی مجبور میشود مرتباً پناهگاهها و مخفیگاههای خود را ترک کند یا امیدوار و وابسته به کمک دیگران باشد.
از سوی دیگر، زنده ماندن اشپیلمان بدون کمک گرفتن از دیگران، میسر نیست. جماعتی که در دلِ زمانهای تاریک، به او برای پنهان شدن، رفع تشنگی و گرسنگی حداقلی، مخفی نگه داشتن هویتش، گریختن، گیر نیفتادن و دوباره پنهان شدن کمک میکنند. گویی هر بازمانده و نجاتیافته از چنگال مردمانِ آلوده به مرام آلمان نازی، نشانهای از یک مقاومت فردی و جمعی است. در اینجاست که فیلم پولانسکی از عمقِ تاریکترین صحنهچینیها، از «انسانیت» اعاده حیثیت میکند و نوازندهی یهودی را به مقام یک مثال یگانه و کمنظیر از این مقاومت فردی و جمعی میرساند.
فیلم «پیانیست» را میتوان نمونهای موفق از فیلمهایی دانست که الگوی «گذر از رنجها» را در ساختار داستانی و فیلمنامه به خوبی پیادهسازی کرده و در بطنِ رخدادی تاریخی که معمولاً تاریخچهی زندگی بسیاری از افراد را به شکلی یکسان رقم زده است [از اردوگاه کار اجباری تا کورههای آدمسوزی و مرگ]، داستانی منحصربهفرد و متمایز از نجات و رهایی اشپیلمان روایت میکند.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
پیانیست و فهرست شیندلر. دو فیلمی که بعد از دیدنشون اعصاب و روانت کاملا بهم میریزه و تا چند روز بغض توی گلوته و به هر بهانه ای میخای گریه کنی.
واقعا فیلم قشنگی بود لذت بردم.
از اونجایی که عمر دست خداست چند وقتیه تصمیم گرفتم آثاری که خیلی تعریف شون رو شنیدم تماشا کنم برای همین Green mile و Face off رو دیدم واقعا قشنگ بودن در عین قدیمی بودن پیشنهاد میکنم اگه ندیدید حتما برید دنبالش
فیلم ایرانی گاو رو هم ببین اگه ندیدی . ۱۰۰ بار من دیدم . نسخه سیاه سفیدش رو هم ببین . نه اونی که با افکت و فیلتر ، مثلا رنگی (قهوه ای) کردن .
12 مرد عصبانی رو هم ببین . باز سیاه سفید .
ممنون لطف کردی اسم هاشون رو ذخیره کردم
پیشنهاد میکنم حتما فیلم detachment رو هم از این بازیگر ببینید
کلا بین سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۵ بنظرم شاهکار های سینمایی زیاد داریم ولی بعدش تا به امروز شاهکار های سینمایی خیلی کم شدن …بازیگر ها ضعیف شدند ،فیلم ها فقط بخاطر صحنه های +۱۸ سال و بازیگر های ضعیف پلاستیکی فروش میروند ،هالیوود دیگه مرده ...تا وقتی مارول و دیسی و نتفلیکس محبوبیتشون نیاد پایین وضع همینه !چون باعث شدند صنعت فیلم به جای پرداخت به دیالوگ و داستان بچسبند به جلوه های ویژه و واژه لعنتی …هرکی هم درک کرد چی گفتم خیلی جلوتر از بقیه است …