چگونه شوخی‌های GTA 5 دیگر قابل تحمل نیستند - گیمفا
چگونه شوخی‌های GTA 5 دیگر قابل تحمل نیستند - گیمفا
چگونه شوخی‌های GTA 5 دیگر قابل تحمل نیستند - گیمفا
چگونه شوخی‌های GTA 5 دیگر قابل تحمل نیستند - گیمفا
چگونه شوخی‌های GTA 5 دیگر قابل تحمل نیستند - گیمفا
چگونه شوخی‌های GTA 5 دیگر قابل تحمل نیستند - گیمفا

چگونه شوخی‌های GTA 5 دیگر قابل تحمل نیستند

حسین غزالی
۱۵ فروردین ۱۴۰۱ - 16:30
چگونه شوخی‌های GTA 5 دیگر قابل تحمل نیستند - گیمفا

بازی GTA 5 خنده‌دار است؛ اما نه به دلیل محتوای طنزی که دارد. حالا دیگر باید به حال و روز عجیب و غریب این بازی بخندیم.

در تسلی‌‌بخشی بر این مخمصۀ وحشت‌آورِ من‌جمله پرفروش‌ترین‌ محصولات سرگرمی دیجیتالِ تاریخ و این عقرب جرّارۀ بازی‌های ویدیویی که از ترسش باید به دخمه‌های تاریک و کم رفت و آمد استودیوهای مستقل و آثار فراموش شده رجوع کرد، می‌توان برهانِ «جهان‌پردازی استادانۀ راکستار» را پیش کشید. بدین معنا که ایشان (در این مثال راکستار)، آن‌چنان قوای تکنیکی و فنی و رسمی و هنری خود را در راستای ایجاد «حس مکان» و حضور و غوطه‌وری به‌کار گرفته که کم‌تر بشری بر آن امضای همیشگی این کمپانی ریشه‌دار فائق می‌آید. این معجونِ جهان‌پردازی، آن‌چنان در سراسر نقشۀ سان آندریاس و متعاقباً در تاریکی شب گاوچران‌های رد دد طنین‌انداز است که به‌سادگی ما را به پاسخ پرسش «چرا بعد از قریب به ۹ سال، مردم هنوز GTA V می‌خرند؟» وصل می‌کند.

در حین قدم زدن در کوچه‌پس‌کوچه‌های لوس سانتوس، احتمالاً رسیدن به این جواب سهولت‌اش را جایی به‌دست می‌آورد که متوجه شویم احساس مکان با ساخت مناظر و تفرج‌گاه‌های آشنا و خودمانی به سبک و سیاق این شرکت در تقریری امضاگونه به‌وجود آمده است. گویی راکستار برخلاف آن رقبای معلوم‌الحال (در این مثال یوبی‌سافت)، به‌جای این‌که روی یک تکه مبل بنشیند و چهارتا صندوق و مانع و درخت برای پارکوربازی و کاورگیری از این‌ور نقشه به‌ آن‌ور نقشه برای بازیکنِ نورچشمی کپی کند، نخست و در مبدأ، جهانی می‌سازد برای خودش که روی هردوپاهایش استوار می‌ایستد و شخصیت خودش را دارد و بعد از آن تازه به یاد بازیکن نورچشمی و کاورگیری می‌افتد. یعنی جای‌جای نقشۀ بازی به‌جای آن‌که کاور باشد و در خدمت مرحله‌ها و مأموریت‌ها، پر شده از مناظر واقعی و قابل‌باور که مراحل و مأموریت‌ها خدمت‌گذارشان شده‌اند.

این کِشِشی که به‌وسیلۀ فهم و التفات صحیح و راستین از معنای واژۀ جهان‌باز حاصل شده، یعنی دنیایی که توهم خودبزرگ‌پنداری به‌وسیلۀ کپی کردن متتالی یک تکه علف را ندارد، و به‌جای آن با ارائه یک جهان‌باز اصولی و بنیادین، بازیکن را در شالودۀ حوادث و هر یک متر مربع نقشۀ بازی سهیم می‌کند و غوطه‌ور، کاری می‌کند که یک بازی از راکستار، حتی بدون داشتن یک مرحلۀ داستانی، کشش و توانایی ایجاد این حس که «قبلاً در این شهر داستانی وجود داشته» را به‌دست بیاورد؛ تا آن‌جا که حتی با بازگشت به یک عنوان ۱۸ ساله‌ای مثل Grand Theft Auto: San Andreas، متوجه می‌شویم که این احساس حضور در یک شهر واقعی، هنوز هم به قوت خود باقی است. اما سوال این‌جاست که با گذشت یک دهه از عرضۀ بازی GTA 5 برای کنسول‌های نسل هفتمی که الان دیگر به سرفه کردن‌های خشک از خاک خوردن در گوشۀ اتاق‌های انباری افتاده‌اند، سوای از عقب‌ماندگی‌های فنی و سخت‌افزاری، وجود داستانی که در عصر پیش از «تیک تاک» نوشته شده و لطیفه‌هایش بوی نم گرفته‌اند چه توجیهی دارد و آیا این جوک‌های بی‌ادبانۀ راکستار دیگر خنده‌آور هستند یا نه.

چگونه شوخی‌های GTA 5 دیگر قابل تحمل نیستند - گیمفا

Grand Theft Auto V یک بازی قدیمی است؛ اگرچه اصل قوای جهان‌باز بودنش در عین حال استوار است، اما چه الان، چه ۹ سال قبل، اگر به گذشته بازگردید، شکنندگی این لیوان پرجلای خوش‌ظاهر به‌زودی جلوه می‌کند. همه‌چیز در جی‌تی‌ایِ شمارۀ پنجمی زیباست و دنیای بازی زنده است و پویا و هرگز از تکاپو و جنبش و صدای کفتارهای شبان‌گاهی «سَندی شورز»۱ و سگ‌هایی که بر غریبه‌ها فریاد می‌کشند باز نمی‌شینید. همۀ این‌ها البته، تا زمانی جمال‌شان را حفظ می‌کنند که در یک فاصلۀ معین بنشینید و اصلاً و ابداً خیال لمس کردن این جهانِ باز را از سر نگذرانده باشید؛ چراکه به محض این‌که بخواهید با دنیای GTA 5 ارتباط برقرار کنید، این «توهم پویایی» درهم می‌شکند و لیوان پرجلا خرد، و تازه کهنه‌گی و دِمُدگی در تار و پودش برملا می‌شود.

فرض کنید که روزی حوصله‌تان ته کشیده و قلب‌تان هم عشق دریا می‌کند و به ساحل می‌روید. مردی در آن کناره‌ها مشغول آواز خواندن است و توجه‌تان را جلب می‌کند. به‌سوی او می‌روید و می‌خواهید در کنار آن دو یا سه نفری که به تماشا ایستاده‌اند، کمی از منظره استفاده کنید که ناگهان دو مرد مکزیکی از سمت راست به سوی شما حمله‌ور می‌شوند و با نعره کشیدن جملۀ «مشکلی داری؟» بی‌دلیل شروع می‌کنند به سیلی خواباندن در گوش‌تان و شما هم مجبور می‌شوید کلت مبارک را از جیب شلوار پارچه‌ایِ «مایکل» خارج کنید و همه را به قتل برسانید. پس از آن‌ هم احتمالاً مورد تعقیب پلیس لوس سانتوس قرار می‌گیرید.

این سناریو آن‌قدر در جریان تجربۀ بازیکن از لوس‌سانتوس تکرار می‌شود که مضاف‌بر تصادف‌های روی اعصاب هوش مصنوعی، به‌زودی این ظن و شبهۀ ضاله را در ذهن بازیکن به‌وجود می‌آورد که این دنیای ساخته شده، تمام مدت دکوری و نمایشی بوده. بسا که برای همین است بخش آنلاین و چندنفره، پس از گذشت این‌همه سال، دیگر به اصل و اساس بازی مبدل گشته و قسمت آنلاین‌اش نیز جداگانه به‌فروش می‌رسد؛ چراکه در بخش چندنفره، دیگر خبری از درون و ذات کهنۀ بازی نیست و به جای آن، ظاهر و بدنۀ GTA Online به‌اندازه‌ای با «اینترنت» تزئین شده که کسی نتواند قلب پیرش را ببیند. با همۀ این‌ها، بازهم می‌شود به‌وسیلۀ غاشیۀ استتاری که راکستار از GTA Online ساخته، کهنه‌زخم‌های بی حُسن و اکرامی که از هوش مصنوعی و مکانیک‌های اشباع شده به‌وجود آمده‌اند را با لباس‌های ۴۰ دلاری و «شارک‌کارت» پنهان کرد. آن‌چه که نمی‌توان پنهان کرد اما، میسر می‌شود در بخش داستانی و دقیقاً همان جملۀ مشهور «برای چه به این‌جا آمدم» که گویی ستارگان راک خیال برشان داشته فراموش‌شده‌اند.

می‌توان به این شکل نخ‌نما آغاز کرد که چون لحن روایی و حس و حال این بازی به‌نسبتِ نسخۀ شماره‌دار گذشته، دچار استحالۀ تام شده و حالا به جای روزهای ابری و سرد و کوچه‌های تنگ و تاریک «لیبرتی سیتی»، خورشید تابان بندر و جنوب سان آندریاس را داریم، لابد باید به برکت کمدی شدن بازی عطای ایراد گرفتن از آن را به لقایش ببخشیم؛ اما این انفعال در باب برخی بازی‌های خاصۀ‌ای که از آن اذان اول تولد ویدیوگیم تاکنون پایِ جمعی از بازیکنان و بازی‌بررسی‌کنان را به‌مثابۀ قیرِ خشک‌نشده گرفته، برخلاف وظیفۀ «منتقدی» برای بازی‌ها است و برخلاف آن‌چه که بسیاری فکر می‌کنند با مدح و تمجیدهای رومانسی از بازی‌ها مشغول انجام دادن آن‌اند. راکستار تقریباً تمام عمرش را در به سخره گرفتن و استهزاء ایالات متحده گذراند و بر کسی هم ناعیان نیست که نسخۀ پنجمِ یکی از پرفروش‌ترین مجموعۀ بازی‌های تاریخ هم این‌چنین است اما برای رسیدن به اهداف مشخص‌اش در عصر جدید، با کله به آسفالت داغ سقوط می‌کند. GTA V می‌خواهد یک «طنز استعاری»۲ از دنیای واقعی باشد اما در عوض، آن‌قدر بخش طنزش بر بخش استعاره‌اش چربیده که چربی‌اش تهوع‌آور شده و بازی دیگر آن‌قدر جدی نیست که بخواهد جلوه‌ای طنز از واقعیات باشد و به‌جایش جلوه‌ای طنز از طنز تحویل‌مان داده‌اند. این درد بی‌درمان از روز عرضه دستانش را از گلوی جی‌تی‌ای پنج برنمی‌داشت. مشکل بزرگ‌تر این‌جاست که حتی اگر بازی را فقط طنازی و شوخی بدانیم، داستان‌نویسی آشفته و سرسری این عنوان اجازه نمی‌دهد راکستار را تبرئه کنیم.

داستانی که در دوران پیش از خودکشی رابین ویلیامز و دعوای گرم شدن زمین نوشته شده و شوخی‌هایش هنوز بوی مارک زاکربرگ و دوران تازه فراگیر شدن شبکه‌های اجتماعی مدرن می‌دهند، نه‌تنها از بام شوخی‌هایش می‌افتد (چگونگی‌اش را چندسطر پایین‌تر می‌خوانید)، بلکه با کانسپت عقب‌مانده و تقسیم پروتاگونیست دست و پنجه نرم می‌کند. برای مثال، یک داستان استاندارد در هر وجهه‌ای برای داشتن یک بازده حداقلی، نیازمند نقطۀ شروع، نقطۀ اوج و پایان است. در GTA V اما، بازیکن هیچگاه نمی‌تواند به یک ساز برقصد؛ وقتی تازه بازی‌اش با رسیدن فرانکلین به خانۀ اشرافی آقای دِسانتا جان گرفته، راکستار می‌آید و شخصیت‌ها را جابه‌جا می‌کند و دوباره همه‌چیز از نقطۀ صفر شروع می‌شود.

آن‌چه که در بالا می‌بینید، قرار بود به کمک نویسندگی کج و کولۀ بازی بیاید اما در عوض، فقط بر گناهان‌اش می‌افزاید. این طالع منحوس شلختگی در انتخاب سه کاراکتر قابل بازی که هرکدام‌شان یک سر و هزار سودا دارند، حتی در اختیار مسیر صحیح خودش هم ناتوان است. یعنی نباید همۀ کاسه‌کوزه‌ها را بر سر سه شخصیته شدن بازی شکست و این خشتِ کج که نهاده شده، خود یک شاهد عینی است در دادگاه راکستار که بچه‌های تیم داستان در حال داستان‌نویسی کرۀ بادام زمینی با نان تُست هم درست می‌کردند برای عصرانه؛ مشکل در بیان جدی این‌جاست که بازیکن نمی‌داند کدام طناب را در دست بگیرد. یک روز ما مایکل هستیم و کم‌کم ماجراهای خانوادگی مایکل و تنازع او برای بقا در زندگی مجرمانه و زندگی مشترک را می‌بینیم، سپس سروکلۀ ترور پیدا می‌شود و در این مقطع داستان فرانکلین، بالکل فراموش شده است. روز دیگری می‌رسد که ما فرانکلین هستیم و مایکل ناگهان در مهم‌ترین قسمت مواجۀ با خانواده‌اش، به‌قامت یک بزدل می‌شود و جا می‌زند و دیگر از او خبری نیست.

این چاهِ لاتناهی در اغلب آثاری که از چند شخصیت برای قصه‌گویی مستفید می‌شوند دیده می‌شود و یک تلۀ بزرگ بسیار نامرئی است برای طراح قصه که در آن بیفتد. کمااینکه «داوود قفس» نیز سابقاً در آن افتاده بود و «دراکمن»۳ هم با آخرین دسته‌گلش در آن سقوط کرد. طبق نمودار بالا روند داستانی مدام در چرخۀ سینوسیِ تب و تاب دادن به مأموریت‌ها می‌چرخد تا آن‌جا که در ساعات پایانی، اندک زوری می‌زند برای آن‌که خودش را بالا بکشد. هربار که فرضاً، سطح تنش و اوج‌گیری برای یک شخصیت به ۱۰ می‌رسد، دوباره با جابه‌جایی خط داستانی باید از صفر شروع کرد و انگیزۀ بازیکن را برای دنبال کردن داستان یا لااقل فهمیدن آن به قتل رساند.

از این حیث داستان GTA V محکوم به سقوط است و فراموشی؛ ولی شخصیت‌های بنیادین این داستان به‌دلیل استفادۀ استادانه راکستار از کلیشه‌ها و تیپ‌های شخصیتی و تقلیل‌شان به انسان‌های آشنا و غریبه، که بی‌مبالغه تقریباً در هر بازی قابل توجه‌اش این درس شخصیت‌پردازی را پیاده کرده، موجبات ماندگاری‌شان را به‌تنهایی فراهم می‌کنند. این هنر راکستار هم بماند که عمداً با ایجاد حاشیه‌های امن می‌تواند یک شخصیت خیالی را ذاتاً جنجال‌آفرین بسازد.

راکستار ادعا می‌کند که GTA V یک طنز استعاری است برای جامعه که دوان‌دوان خودش را به جوان‌های شکم‌پرستِ نامتحرک و شوترباز آنلاین می‌رساند و با مشت و لگدی ناشی از قوت منطق و قدرت سخن آن‌ها را از خواب عمیق به‌سبک فیلم «الهام» پرت می‌کند بیرون؛ در حالی که خود در تکرار همان طنز اجتماعی که ۱۸ سال قبل در نسخۀ پلی استیشن ۲ از لوس سانتوس پیاده کرده بود کاهل و بی‌جان است و فرسوده. گویی هرچه که از دهۀ «دوصِفر» فاصله می‌گرفتیم، راکستار معنی کلمۀ طنز اجتماعی یا نقّادی‌اش را به اجتماع شهرهای آمریکایی از دست می‌داد و در وادی‌های ضالّه پرسه می‌زد. طنز استعاری هدفش این است که به‌زبان شوخی و خنده، بیاید و واقعیات تلخ رفتارهای مردمان را به خودشان بازتاب دهد. یعنی مردمی که GTA 5 بازی می‌کنند ناگهان پس از ساعت‌ها خنده و مسخره‌بازی، ملتفت می‌شوند که ای دل غافل! ببین چه کارها کرده بودم یا این‌که چه بلایی بر سر من آمد؛ درست مثل GTA IV و ماجرای «نیکو بلیک» که در پایان کار، بازی رسماً نتیجه‌گیری محکم خود را به استحضار محکمۀ ذهن بازیکن می‌رساند.

فرض کنید که می‌خواهیم یک طنز استعاری از شخصیت «آنیتا سارکیسیان» سرهم کنیم؛ اگر قرار باشد تا یک آنیتا سارکیسیانِ استعاری درست کنیم، احتمالاً باید ایشان را در حال چای‌خوری به‌همراه نیل دراکمن و برنامه‌ریزی داستان بازی جدید ناتی‌داگ یا در یک مصاحبه متصور شویم. در حالت اول، آنیتا سارکیسیان به نیل دراکمن می‌گوید: «بیا همۀ این مردهای بی‌خاصیت را از بازی‌هایت حذف کنیم یا حداقل آن‌ها را شخصیت منفی قرار دهیم و بعد هم جایزه‌ات را تقدیم کن به همکاری‌های دونفره‌مان یعنی من!۴»؛ در حالت دوم آنیتا سارکیسیان در یک نشست مطبوعاتی است و خبرنگار از او می‌پرسد: «چه چیزی بیش‌تر از همه شما را آزار می‌دهد؟» آنیتا می‌گوید: «کلمۀ مَرد» و سپس در حالی که فراموش کرده میکروفون‌اش را خاموش کند، پشت تلفن به همسرش می‌گوید: «شیرمَردم! امروز برایت قرمه‌سبزی درست کردم که دوست داری.»

در هر دو مثال، استفاده از یک مبالغه یا طنازی به‌کمک استعاره، با ترکیب شدن با یک واقعیت (مثل اهدای جایزۀ دراکمن به سارکیسیان) یا حتی بدون استفاده از واقعیت، برای رساندن مخاطب به واقعیات رفتارهای سارکیسیان بودند. در GTA V اما حوادث و رویدادها آن‌قدر در نقش طنز خود فرو رفته‌اند که به‌جای شوخی استعاری، ما یک ادبیات سخیف تحویل گرفته‌ایم با نام «تمسخر همگانی» که صدها بار بدتر و سطح‌پایین‌تر از طنازی و طنزنویسی برای نشان دادن ذات واقعی اشیاء است. ادبیات کوچه‌بازاری راکستار در این بازی مصادف شده با چینش خطای داستان و شوخی‌های تکراری بی‌مزه و در مواقع کمی هم بامزه؛ احتمالاً اگر سارکیسیان در GTA 5 حضور داشت، او را می‌دیدیم که مثل ابله‌ها راه می‌رود و مدام می‌خورد این‌ور و آن‌ور یا در زندگی‌ شخصی‌اش دیوانه و بداخلاق و عصبانی است که البته همه در لوس سانتوس مدرن بی‌اعصاب تشریف دارند. آخرسر هم با لحن پاتریک از «باب اسفنجی» نتیجه می‌گرفتیم که: آنیتا سارکیسیان شیرین‌مغز است.

در قیاس با GTAهای قبلی، آن‌چه که در بالا آورده شد در قبال تصویرسازی مضحکی که از شخصیت‌های استعاری حاضر در GTA V می‌بینیم خود یک دستاورد هنری است. برای یادآوری، شخصیت جِی نوریس (Jay Norris) که نسخۀ مستعار مارک زاکربرگ است را مرور کنید؛ این‌که چگونه به‌جای طنزپردازی روشن‌گرمئابانه‌ای که لازم است، تبدیل شده به یک نسخۀ احمق‌تر از مارک زاکربرگ فعلی که گوش دادن به چند خط دیالوگ‌اش از شدت مزعج و مغزخراش و بی‌هدف بودن، خطر حملۀ قلبی به‌همراه می‌آورد. و این نوع برخورد با طنز در دنیای این بازی نه نادر است، و نه امرایی که در راکستار امرشان بر ساخت چنین طنزی استوار بوده موفق شده‌اند که مخاطب را با زوم کردن در جیب‌‌شان تکان دهند. همه‌چیز و همه‌شخص در دنیای GTA 5 آن‌قدر نادان و بدتر از آن، خودآگاه از این نادانی ساخته شده‌ است که اصلاً نمی‌توان داستان بازی را جدی گرفت چه برسد به نتیجۀ‌گیری سودمندانه از آن.

مقایسۀ یک تبلیغ از تلویزیون دنیای GTA 5 با یک تبلیغ از تلویزیون GTA IV

تبلیغ بیمارستان MOUNT ZONAH در تلویزیون GTA 5:

تبلیغ «Sully’s Auto Mart»، دلالی ماشین‌های دستۀ دوم در تلویزیون GTA IV:

نکتۀ پنهان در این قیاس میان دو تبلیغ، در شیوه نوشتن آن‌ها و طرز نگاه به مقولۀ طنزپردازی است؛ در تبلیغ بیمارستانی که از تلویزیون لوس‌سانتوس پخش می‌شد، این استتار بزدلانه پشت سرِ شوخی و مسخره‌بازی پدیدار می‌شود. تبلیغ بیمارستان در GTA V دقیقاً به این شکل است: «بیمارستانی که پدرم را در آن بردم، باعث مرگ او شد و نتیجه گرفتم که این بیمارستان افتضاحی است؛ ولی نگران نباشید! چراکه بیمارستان Mount Zonah یکی از افتضاح‌ترین بیمارستان‌های کل تاریخ بشریت است که درصد مرگ ناشی از خطای پزشکی در آن به سوی آسمان صعود می‌کند.» در این مثال، این‌طور برداشت می‌‎شود که فقط برای سرسری تمام کردن پروژه، تیم پشت این تبلیغ آمده و چهارتا توهین مسخره برای یک بیمارستان سرهم کرده و جالب این‌جاست که این بیمارستان (یا حداقل کارکنان آن) کاملاً در این‌باره خودآگاه است و درواقع همه در GTA 5 در حال استهزاء و توهین به خودشان هستند که اصلاً اتفاق جالب و بامزه‌ای نیست. این خودآگاهی، درنهایت همان‌ چیزی است که سبب می‌شود کلاً هیچ نقطه‌ای از پلات بازی را جدی نگیریم و همه‌چیز تبدیل شود به یک توهین دسته‌پایین که محتوای زیرکانه را فدای خندیدن بچه‌های ۱۳ ساله می‌کند.

در عوض، تبلیغ «دلالی آقای سالی» در GTA IV، نگاه واقع‌بینانه‌تری به مقولۀ طنزپردازی برای رسیدن به واقعیات دارد و هنرمندی تدوین‌اش در این نهفته است که شخصِ «سالیوان»، از خطایا و کوتاه‌بینی‌هایش مطلع نیست و یا در عین مطلع بودن، تبلیغ ماشین‌های دستۀ دوم اوراقی‌اش را می‌دهد که چه صفایی دارند و از آن‌طرف، شاهد تصاویری هستیم غافلگیرانه که در تضاد با حرف‌های جدی سالیوان، یک کنتراست بامزه و حداقل شایسته پوزخند تحویل مخاطب می‌دهد تا به برخی از زیبایی‌های نهانِ شغل‌های واقعی در نیویورک فکر کند و برداشت خودش را از قیمت ماشین‌های استفاده شده داشته باشد. می‌توان حتی بیش‌تر از این به گذشته سفر کرد و به این تبلیغ صوتی از پخش رادیویی موجود در بازی GTA: San Andreas گوش سپرد:

پسری به‌نام «جاناتان» پس از سال‌ها به مادرش زنگ می‌زند و خودش را معرفی می‌کند.؛ مادر در عرض ۱۰ ثانیه وجود فرزندش را انکار کرده است. اشاره به بحران فرزندان ناخواسته در دنیای San Andreas.

می‌شود بیش از این‌هم به عمق شوخی‌های خاله‌زنکی راکستار در نسخۀ پنجم، که هنوز در ترندهای کمدی سال ۲۰۱۳ دست‌وپا می‌زند سفر کرد؛ یک شبکۀ اجتماعی جدید وجود دارد در این بازی با نام Life Invader که ترجمان ساده‌اش می‌شود «تعرض به حریم خصوصی زندگی». معلوم نیست که چرا کسی حوصله نداشت تا با اسمی درست و درمان جلو بیاید اما همین یک نمونۀ بارز از تنبلی نویسندگانِ GTA 5 کافی است تا این مطلب تمام شود. همین کلمۀ Life Invader که مشخص است اشاره به کدام اپلیکیشن و کمپانی دارد، نه‌تنها لفظ استعاره را درک نکرده و از مرز طنز مستعار و باکیفیت رد می‌شود، بلکه به‌سادگی می‌توان آن را به‌جای شوخی، توهین یا مسخره‌کردن نامید. جالب آن‌که این تناقض «خودآگاهی شخصیت‌ها در GTA V» در این‌جا هم تکرار می‌شود و از آن‌جا که در دنیای جی‌تی‌ای پنج همه می‌دانند چه انسان‌های پست‌فطرتی هستند و مدام خودشان را می‌کوبند، دیگر صد سال تاریک نمی‌شود آن جهان را جدی گرفت یا از شوخی‌هایش تأثیرپذیر بود. فرض کنید مارک زاکربرگ بیاید و اسم برنامه‌اش را بگذارد «برملا شدن رازهای خصوصی خانواده شما» و همۀ مردم هم این برنامه را دانلود کرده و به آن پنج ستاره بدهند.

ماجرا ما را به جایی می‌کشاند که بدانیم دیگر این حنای راکستار رنگی ندارد. از سال ۲۰۰۲ تا سال ۲۰۲۲، اگر پای ویدیوهای پخش شده از تلویزیون‌ها یا صوت رادیوها نشسته باشید، احتمال این‌که تبلیغ طنز یک محصول یا یک پدیده مشابه را پس از ۲۰ سال برای بار بیستم در بیستمین بازی راکستار شنیده باشید، چیزی قریب به ۲۰ از ۲۰ است. هرچند باور این مرثیه سخت است که همین لطیفه‌های دو دهۀ پیشِ راکستار هم نسبت به افت تحصیلی مشخص GTA V قد علم می‌کنند و واقعاً نظاره یا شنیدن‌شان الطافی دارند و دروسی که با کمی ارفاق نمرۀ مثبت ۱۸ می‌گیرند؛ هراندازه که بخواهیم این حقیقت را با پوششی از جنس GTA Online ملبس و ظاهرسازی کنیم، طنزِ GTA V همانند داستان‌اش در سال ۲۰۱۳ زندانی شده و کلید رهایی‌اش هم پیدا نمی‌شود. شاید اگر در انباری بازی‌هایی مثل سان آندریاس و تبلیغ «مرغ یک پرنده با مغز کوچک است» بگردیم، روزی برسد که سرانجام Grand Theft Auto از بنرهای تکراریِ «گوشی‌های جدید اپل با باتری ۰.۰۰۰۰۱ قوی‌تر» و اینترنت با چهار تا G۵ گذر کند.

حضور مایکل و ترور در برنامۀ طنز Fame or Shame، برنامۀ GTA 5

حتی شخصیتی مثل «Lazlow» از یک مجری رادیویی در قسمت چهارم که چند تخته کم دارد و در آرزوی نامی شدن و شهرت به‌سر می‌برد، تبدیل شده به مجری یک برنامۀ تلویزیونی استعدادیابی که توهین‌آمیزترین تحول و قوس شخصیت ممکن در سری جی‌تی‌ای را رقم زده و با آن برنامۀ ویدیویی عجیب و غریبش حتی به نزدیکی شوخی کردن نمی‌رسد. اگر «دن هاوزر» از شادی طول کشیدن روند توسعۀ GTA 6 پای‌کوبی می‌کند تا به‌دلیل دعاوی «رِدنِک‌»های بی‌اعصاب به کسی برنخورد، و اگر واقعاً دنیای کنونی دیگر ورای طنز و شوخی است۶، می‌توان برای سبد ایده‌های راکستار نگران بود که مبادا به «هنر هیچ نگفتن»۷ یوبی‌سافت نزدیک شود یا حتی بر سردر موعظۀ واعظانه‌ای که در مرحلۀ ترور و زورگیری از مرد آسیایی دیده بودیم سوار شود؛ جایی که ترور و مایکل پای‌شان را در یک لنگه‌کفش کرده بودند و می‌خواستند با هر زوری که شده درس‌هایی که راکستار مسبوقاً با زبان طنز و ادبیات هنرمندانه به بازیکن می‌داد را مستقیماً در دیالوگ خشک و خالی و در روز روشن بگویند.

فرجام کار در اختتامیه به ما یاد می‌دهد که احتمالاً کیسه‌بوکس راکستار یعنی ایالاتِ متحدۀ GTA که سال‌های سال باشگاه مشت‌زنی مخفیانۀ او بوده دیگر از شدت جراحاتِ ناشیه نای استمرار ندارد و باید او را با کاردک بلند کرد. در ابتدا مزین کردن بازی به یک جهانِ غنی از فضاسازی استادانه خود ضامن تنفس بازی پس از ۹ سال می‌شود اما متقاضی آن نمی‌داند که هراندازه یک بدن پیر را با جراحی پلاستیک به سودای جوانی برسانید، بازهم چربی و قند خون می‌گیرد.


پانویس‌ها:

  1. نام منطقۀ بیابانی در حومۀ لوس سانتوس.
  2. این کلمه و کلمات مترادف به آن که در متن استفاده شده‌اند، درواقع نزدیک‌ترین ترجمه‌ها به کلمۀ لاتین Satire هستند که برای درک بهتر متن گاهی به چند شکل مختلف آمده‌اند.
  3. آخرین بازی ناتی‌داگ از مشکلی روایی شبیه به GTA V رنج می‌برد که نشان می‌دهد طراح پلات بازی درک درستی از فلش‌بک و تقسیم زمانی میان پروتاگونیست‌ها نداشته.
  4. نیل دراکمن پیش‌تر بارها در مصاحبات و ملاقات‌ها گفته بود که «تحت تأثیر آنیتا سارکیسیان» است و حتی برخی جوایزش را به او اهدا کرده است. برای مثال در مصاحبه با مجلۀ Rolling Stone در سال ۲۰۱۶؛ مراجعه شود به این لینک: Naughty Dog Level Designer Confirms Studio Is Adamantly Progressive. نقل قول از دراکمن:

یک سری از تسترهای بازی آمده بودند و از این‌که شخصیت «نیدین» نیتن را در بازی به‌شدت کتک می‌زند و فرزند نیتن دختر است ناراحت بودند. تا جایی که مجبور شدیم از بعضی‌ها بخواهیم استودیو را ترک کنند. بعد هم به آن‌ها برخورد و درحالی که لعنت‌کنان از استودیو بیرون می‌رفتند گفتند: «نه تو ناتی‌داگ! تو دیگر این‌طور نشو! اگر قرار باشد یک آنچارتد دیگر با حضور دختر نیتن و این مسخره‌بازی‌ها بسازید، من دیگر کارم با این سری تمام است.» و من هم گفتم: «خب که چی؟»

۵. اشاره به این‌که طنز GTA 5 فرسوده و نخ‌نما شده و دیگر هیچ دلیلی ندارد هنوز به شوخی‌های مربوط به اینترنت و گسترش آن و «چالش سطل یخی» بخندیم.

۶. دن هاوزر در یک مصاحبه گفته بود که دنیای امروز ورای طنز و شوخی شده و خوشحال است که بازی GTA VI در این دوره کنونی منتشر نشده؛ مراجعه شود به این لینک.

۷. شاید یکی از دلایلی که داستان GTA V این‌گونه نوشته شده، این باشد که به کسی از خریداران و بررسی‌کنندگان برنخورد و نسل جدید هم خوشحال باشند. مثل اتفاقی که برای بازی Metal Gear Solid: Peace Walker افتاد و کونامی درنظر داشت تا همانند سری Monster Hunter، روند نوجوان‌پسندتر و پرفروش‌تری را طی کنند؛ تنها با این تفاوت که کوجیما توانست با وجود درخواستی که کونامی تبیین کرده بود با هنرمندی یک داستان بزرگ‌سالانۀ بامفهوم هم بگوید.

Moein MM2FernandoآرینsnowgirllegendboyAli soulslikeDark SoulbaabakDARKSIRENMehrshadDarkstalker KaatheAmir.Bعلی🤘Mohsenj74Aldia🌱🌱Korok veganAshen undead the bearerIlya gamerSquatlatexP.morgan 𔓙more

مطالب مرتبط

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • من شخصا همیشه به خاطر این شوخی ها و مسخره کردن های دنیا واقعی جی تی ای رو دوس داشتم امیدوارم در جی تی ای وی ای هم این قضیه باشه البته الان دیگه صنعت گیم تغییر کرده و شاید این بازی ها بخاطر همین شوخی ها نمره پائین تری بگیرن

    Moein MM2AlucardbaKieblackFernandoarminiasgta😈Sadra_gamer😈داناsnowgirllegendboymore
  • سلام

    GTA V شاهکاری بی مانندی هست که هیچوقت هیچ کدام از بخش هاش قدیمی نمیشه
    گیمپلیش همچنان از اکثر شوتر های سوم الآن بهتره
    حالت اول شخصش از شوتر های اول شخص الآن بهتره
    شخصی سازی و تنوع ماشین هاش از خیلی از ریسینگ های الآن بالاتره
    داستان و شخصیت پردازی شاهکار بینظیرش و طنزش هم که همچنان تک و بینظیره
    آزادی عمل تو مراحلش رو هیچ گیم دیگه ای نداره
    اپن ورلد و پویایی محیطش هم هنوز هیچ گیمی رو دستش جز ردد۲ نیومده(ردد ۲ فقط تو این لحاظ ازش بالاتره)
    گرافیکش با اینکه برای نسل هفتم هست هنوزم بالا هست

    قطعا بهترین ساخته راکستار تا به امروز هست و دلیل پرفروشترین بودنش هم همینه
    گیمی که خوب باشه هیچوقت دد نمیشه و فروشش هم پایین نمیاد

    تا حالا بالای ۶ بار تمومش کردم و هنوز هم حاضرم یک دور دیگه برمش

    gtaداناsnowgirllegendboyDARKSIRENMamad123علیDarkstalker KaatheKing Jim RyanVisible 6-tigh manmore
  • Aldia گفت:

    خسته نباشید آقای غزالی،
    شما یه سری از بهترین مقاله هایی که تا حالا خوندم رو نوشتید و میخواستم بابتش ازتون تشکر کنم

    داناlegendboyTlou part 2 game of the centuryعلیحسین غزالیKP.morgan 𔓙
  • من که خسته شدم چهار بار تمومش کردم

    داناعلیTlou part 2 game of the centuryAmir.BGramy kKIlya gamerP.morgan 𔓙
  • sonicer گفت:

    بازی gta5 بسیار پرفروشه و این غیر قابل کتمانه. اما اصرار آقای غزالی بر پرفروشترین بودن رو متوجه نمیشم. نه تک بازی gta 5 و نه فرانچایز GTA پرفروشترین نیستن. ضمن اینکه پلتفرمهای مقصد این بازی هم فراوون هستن.

    آرینداناsnowgirlSkyrim : The Elder Scrolls VTlou part 2 game of the centuryK🌱🌱Korok vegan
  • هنوز که هنوزه برای من جذابه
    واقعا شخصیت های اصلی بازی خدان
    داسان بازی یچیز عجیبیه درسته که فلسفی و حماسی نیست ولی جالبه
    و ترور با حرف ها و کاراش 😂😂

    Mine mine mineآرینداناsnowgirlMamad123GameOverAmirali heidariTlou part 2 game of the centuryAmir.BGramy kmore
  • S گفت:

    میشه یکی بعضی بند ها رو ترجمه کنه؟😄

    آرینداناsnowgirllegendboySkyrim : The Elder Scrolls VTlou part 2 game of the centuryAmir.BGramy kSquatlatexJin sakaimore
  • نه ! 😐 اصلا قابل تحمل نیست! و دو بار هم تمومش کردم.
    ( دقیقا RDR 2 هم دو بار ” کامل ” تمومش کردم ، یعنی به انضمام مراحل فرعی و… ولی ارزش تکرار صد بار روهم داره اون بازی…) بخاطر همین این نسل فقط آنلاینش رو دانلود کردم.
    داستان GTA V ارزش تکرارش فقط یک بار است و بس…

    آرینArminداناsnowgirllegendboyگیمری عادیPaprikar_dhSkyrim : The Elder Scrolls VMr.jalilpourmore
  • ravi گفت:

    انقدر این بازی تهوع اور شده که کسی حتی دلش نمیاد نظر بده منم به زور اومدم دیگه حالم از انیمیشن و دنیای بازی و همه چیش بهم میخوره

    san andress and cj. only thats it

    𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰آرینداناsnowgirlگیمری عادیBehnam.HzhSkyrim : The Elder Scrolls VMr.jalilpourTlou part 2 game of the centuryعلیmore
  • Ilya gamer گفت:

    خیر اصلا داستان GTA5 قابل تحمل نیست چون که
    نسل هفت GTA5
    نسل هشتgta5
    نسل نه GTA5

    آرینhardworkerداناlegendboyگیمری عادیIlya gamerGameOverSkyrim : The Elder Scrolls VMr.jalilpourTlou part 2 game of the centurymore
  • Squatlatex گفت:

    نمیدونم کسایی که هنوز تو فاز این هستن که شخصیت بازی چرا زنه؟چرا یک مرد از یک زن باید کتک بخوره؟ جوری هم میگن انگار اصلا همچین چیزی ممکن نیست رو تو چه جهانی باید قرار داد سوم یا باید یک لول جدا به عنوان جهان چهارم براشون قرار داد چون جهان سوم از ناآگاهی و نبود منبع اطلاعات به وجود میاد اما اینها چون بازی دارن میکنن قطعا به اینترنت هم دسترسی دارن و بازهم این سوال هارو میپرسن چطور میشه بهشون گفت جهان سومی و یک جهان پنجم هم بیاد برای آنهایی گذاشت که تو کشور جهان اول که زن و مرد باهم برابرند میگن زنها باید برابر تر باشن!!! وعخلا زنهارو تبدیل به یک سلاح علیه شرکت ها و ماشین چاپ پول با مظلوم نمایی میکنن.
    راستی در رابطه با مثال انچارتد ۴ شما اگه خیلی برات سواله که یک مرد می‌تونه توسط یک زن کتک بخوره برو تو یکی از باشگاه های رزمی و استادشون رو به مبارزه بطلب جواب مناسب رو با گوشت و استخوان دریافت می‌کنی.

    باستیان𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰داناsnowgirlTlou part 2 game of the centuryP.morgan 𔓙Amirali heidari
    • sorena گفت:

      همانطور که نظام طبقاتی (ارباب و برده) خجالت آور است، برابری هم یک افسانه است. تقریبا در تمام موجودات زنده و دارای سیستم انتخاب طبیعی، جنس نر دارای فیزیک قوی تریست، در انسان و خویشاوند نزدیکش مانند شامپانزه‌ها هم چنین هست، به عبارتی جنس نر عموما بین ۷۰تا ۹۰درصد نسبت به جنس ماده دارای قدرت بیشتری هست،که علت این تفاوت در تکمیل، تنازع و رقابت برای جفت یابی ست. منتها این به معنی اون نیست که استثنا وجود نداره. اما مسئله در این جور مواقع نه استثنا، بلکه قاعده هست و قاعده چنین هست که جنس نر قوی تر و نتیجتا دارای شانس بیشتری تری در مقابله با جنس ضعیف تر، یا دیگر خطرات هست. مثلا دیدن صحنه ای که در اون جوئل با دو مرد یا زن می‌جنگه و پیروز میشه بمراتب واقع بینانه و منطقی تر هست تا دیدن این که یک دختر بچه ی مثل الی سه تا مرد گنده و غول تشن رو مثل اب کردن کره میکشه!.
      انسان ها صرف انسان بودن شریف و برابرند اما بلحاظ طبیعی برابری زاده تخیل هست.

      آرینEspressoP.morgan 𔓙داناsnowgirlMohzadگیمری عادی
      • Squatlatex گفت:

        من داشتم درباره بازی صحبت میکردم که یک چیز تخیلی محسوب میشه همون الی با دست خالی کسی رو می‌کشه یا ۷سانت چاقو تو گلوشون فرو میکنه؟اینکه جول ۳۰نفرو تو بیمارستان رو مثل کره کشت بنظرت تو واقعیت هم امکان پذیری که یک مرد از پس اینهمه آدم بربیاد و وسط راه هم یک هیل بزنه نه چون بازیه برای اینه میگه کسی که نمی‌فهمه این یک بازی و قرار نیست عین واقعیت باشه باید براشون یک جهان چهارم اضافه درنظر گرفته بشه.
        برابری هم از لحاظ حقوق برابرن نه اینکه بگن از لحاظ جسمی شبیه همن یعنی وقتی یک زن نشسته و داره برنامه نویسی می‌کنه هم اندازه یک مرد که اون هم داره برنامه نویسی می‌کنه حقوق بگیره.

        دانا
    • همونطور که @sorena با مثال توضیح داده، تقریبا همه می دونن که به لحاظ واقعیت بیولوژیکی داستان چیه.
      منتهی به نظرم دلیل بر این اصرار “بیش از حد” (که گاهی اغراق آمیز میشه) مهم تره.
      در ساده ترین حالت، اگر صرفا خیلی ساده، بیزینسی و به عنوان نیروی انسانی به آدما نگاه کنیم، الان بیشتر از نصف خانوما عملا فرصت درستی برای آماده شدن و وارد شدن به بازار کار ندارن که خب فرصت سوزی بزرگیه.
      این (و خیلی چیزای دیگه) میشه که خانوما توی بازیا و فیلما اینطوری نمایش داده میشن. تلاش مذبوحانه ولی نسبتا مفیدیه.

      دانا
      • Squatlatex گفت:

        من میگم اون بازیه واقعیت که نیست مگه خدای جنگ واقعیت داره یا اسپارتان هیلو؟اینهاهمه تخیلی محسوب میشه من داستان و سر گذشت طرف برام مهمه نه جنسیتش زن موفق کم نداریم این جامعه ایرانه که نه مرد نه زن هیچ جای پیشرفتی ندارن بخوای خواننده بشی اول باید ببینن زنی یا مرد اگه مردی باید ببینن خودی هست یا نه تازه بری وارد بازار کار بشی.

        دانا
    • Ilya gamer گفت:

      داداش این مطلبی که نوشته صحیح
      اما چه ربطی به این موضوع داشت

      دانا
  • Arthur Morgan گفت:

    اینکه این بازی شاهکارهه
    ولی اینکه راکستار ولش نمی کنه هم قابل انکار نیست
    شمایی که میگید راکستار ۸ ساله دار شیردوشی میکنه
    اسم رد دد ردمپشن ۲ با اون وسعتش با اون همه جوایز به گوشتون خورده ؟

    داناsnowgirlگیمری عادیTlou part 2 game of the centuryArthur Morgan
  • Ilya gamer گفت:

    دنیا خیلی فانیه
    الان رفتم به اپلیکیشن اوانو که برای همراه اوله
    بعد دیدم توی یک بخش نوشته فروش گیفت کارت
    خلاصه که همراه اول هم گیفت کارت میفروشه
    هعییی

    داناگیمری عادیTlou part 2 game of the centuryP.morgan 𔓙Ilya gamer
  • K گفت:

    درجواب به آیا داستان GTA 5 پس از ۹ سال قابل تحمل است؟نخیر به هیچ عنوان بازی ۹ ساله اومده باید چن سال قبل gta v2رو تحویل گیمرمیدادن نه تازه نسخه فیزیکی بازی نسل۷ واسه نسل ۹ میومد راک استاراز این گاو شیر ده اینقدر شیر دوشیده که اسکلتهای گاوه زده بیرون……

    داناsnowgirlگیمری عادیTlou part 2 game of the centurySkyrim : The Elder Scrolls VSquatlatexP.morgan 𔓙Ilya gamer
  • MR_William گفت:

    بازی زمان خودش لذت بخش بود بنظرم بعضیا دارن زیاده روی میکنن هرچند همون دوره هم ارزش تکرار (بخش داستانی ) بالایی نداشت ، امیدوارم جی تی ای روایت و اتمسفر و کارکتراشو به سمت رد دد ، iv ، مکس پین ببرن ، برای من هیچوقت قلم تلخ و سیاه راکستار قدیمی نمیشه همین الان مجموعه رد دد رو بیشتر از ۱۵ بار رفتم ، رد دد ۲ که دنیای وحشی غربش همچی داشت ، خشم ، غم ، خیانت ، دوستی ، درد و شادی یه پکیج کامل با یه درون مایه تلخ که راکستار استادانه نوشته بود یعنی میشه بعد از جان و ارتور کارکتر دیگه ای بیاد که بشه واقعا اونطوری باهاش زندگی کرد ؟ امیدوارم که بیاد

    آرینArminsnowgirlArmin Ezatiگیمری عادیTlou part 2 game of the centurySkyrim : The Elder Scrolls VSquatlatexP.morgan 𔓙Arthur Morgan
  • SiRSiNa گفت:

    فقط یه بار بازیش کردم همونم به زور تحمل کردم….

    snowgirlTlou part 2 game of the centurySkyrim : The Elder Scrolls VAmirali heidari
  • A Slash گفت:

    مطلب خیلی خوبی بود و خودم به شخصه خیلی باهاش موافقم،فقط نمیشه این که بعد ۱۰ سال جوکاش بامزه نیستن رو تقصیر رایتینگ بد انداخت به نظرم.بالاخره gta v رو یک سابجکت زودگذر تر که در بازه زمانی خاصی از تاریخ اتفاق افتاده تمرکز داره برخلاف iv که تمرکزش رو رویای آمریکاییه

    snowgirlJin sakaiMR_WilliamTlou part 2 game of the centurySkyrim : The Elder Scrolls Vهادی صفائیKSquatlatexحسین غزالیP.morgan 𔓙more
  • Mehrshad گفت:

    سلام و عرض خسته نباشید دارم.
    عجب قلمی داشتن نویسنده این مقاله! خسته نباشید خدمتشون میگم
    واقعا همینطوره من بعد از تجربه این بازی حس می کردم یه نقص بزرگی توی روایت داستان و به طور کلی جهان بازی وجود داره چون اون تاثیر گذاری عمیقی که داخل بازی های دیگه راکستار وجود داشت فقدانش کاملا حس میشد اما نمیدونستم دقیقا مشکل از کجاست تا این مقاله رو خوندم و متوجه شدم که کجای کار لنگ میزنه! و حالا میبینم که بله! این بازی در ساختار روایتی طنز پردازانه ضعیف و سطحی خودش غرق شده و ریشه روایی اصیل و قوی این فرانچایز رو در این بازی نمیبینیم. در واقع بخش زیادی از موفقیت خودش رو مدیون بخش آنلاین هستش که پوچی و ناامید کننده بودن بازی رو پوشش داده… به نظرم همچین مقاله نکته سنج و هوشمندانه ای نیاز بود.
    با تشکر

    آرینحسین غزالیP.morgan 𔓙
  • alinerd گفت:

    مقاله خیلی خوبی بود و باهاش موافقم مخصوصا سر روایت،اما راجب جوک ها،به نظرم به موضوع و هدف های بازی ها هم بستگی داره و نمیشه به این خاطر زیاد خرده گرفت.حتی به سال های انتشارش و جوی که جهان داشت هم مرتبطه،چون طبیعتا هدف جوک ها فرق میکنه و نمیشه که بخاطر اینکه شبیه IV یا SA نیست،انتقاد کرد.مثلا تبلیغ تلویزیونی که اشاره شد،مال IV جذاب تره ولی قرار نیست شبیه هم باشن.بیشتر مردم لوس سانتوس مثل خیلی ها،میدونن که آدم های خوبی نیستن،درست مثل ما که بارها شده از خودمون ناراضی باشیم اما خودشون نمی‌خوان دست بردارن و به وقت تلف کردن در Life Invader و Fame or Shame…ادامه میدن.این موضوع بازیه،درست همینطور که IV درباره رویای آمریکایی و پوچ بودنش بود وگرنه میشه تو همه Gta ها،جوک هایی مثل اون تبلیغ بیمارستان پیدا کرد
    باز هم ممنون بابت مقاله

  • spartan گفت:

    خیلی مقاله خوبی بود لذت بردم قبول‌ هم دارم .فقط من تا حالا سه نسله بازی رو بازی میکنم .افلاین .هر وقت هم قراره رو کنسولم بازی بریزم حتمان باید رد دد و جی تی توش باشن چون هیچ وقت برام تکراری نشدن .

  • نقداتون خیلی متکلفانست.قدیما ساده تر و سلیس تر بود

    آرینP.morgan 𔓙whitedaybreakbell
  • عالی بود و کیف کردم از خوندنش.از اون مقاله هاست که موضوع ش رو ادم میخواد جار بزنه پیش ملت ولی همه پنبه میکنن تو گوشاشون.خسته نباشید اقای غزالی.

    آرین
  • baabak گفت:

    متن خیلی بدی بود , چه به لحاظ ادبی که حتی دوستان منتقد سینما و یا حتی منتقدین متون ادبی با این ادبیات کج و معوج صحبت نمی کنن و ثانیا نقد یک طرفه بر روی یکی از محبوب ترین آثار یک دهه اخیر . البته این شیوه نقد کردن بزرگان برای دیده شدن مرسومه ولی منصفانه نیست
    منظورم این نیست که بازی GTA V ایرادی بهش وارد نیست اما این سبک نقد هم درست نیست . یک طرفه آسمون به ریسمون بافتن سادس و صحیح نیست

    whitedaybreakbell
  • baabak گفت:

    یه نکته دیگه هم هست
    هدف اصلی ما از بازی کردن لذت بردنه , برای خود من غرق شدن تو جهان بازیه , کیف کردن با اتفاقات داخل یه گیم هست
    من اسکایریم رو بارها پلی دادم و ساعت های خیلی زیادی رو توی جهانش پرسه زدم , این عنوان قدیمی نیست ؟؟ کوئست های آبکی نداره ؟ انمیشن هاش از مد افتاده نیست ؟؟ جواب همه این سوالات مثبته ولی چیزی که از همه مهمتره اینکه که این بازی هنوزم لذت بخشه
    در مورد GTA V هم همینطوره
    جهان بازی به اندازه عنوانی مث رد دد ۲ پویا نیست ولی واقعا اتمسفر داره , میشه توی جهانش لذت برد , مقایسه بکنید با ریمیک مافیا ۱
    امسال هم عرضه شد
    من که عاشق نسخه اصلی بودم و دو قسمت بعدی رو هم بازی کرده بودم بعد از بازی کردنش کلا حالم گرفت شد
    یک شهر مرده و بی روح که فقط از رو نسخه اول بازی سازی شده بود و هیچ جذابیتی نداشت بازی انقدر بی روح بود که شما حتی تمایل نداشتی بری تو خیابون یه ماشین بدزدی , درسته این عنوان ادعای جهان باز بودن نداشت ولی به هر صورت دنیایی بزرگی داشت که خالی از هر گونه مفهوم بود

    whitedaybreakbell
  • Shelbia گفت:

    چه نقد چرتی، داستان به این خوبی کارکترا ها جذاب ، بازیش همچی تمومه

    آرینKMr.jalilpourwhitedaybreakbellIlya gamer
  • اسم جی تی ای اومد و قطعا کلمه شیردوشی کنارش زیاد میاد.
    نمی دونم شایدم درست باشه، ولی به نظر من وقتی یه بازی اینطوری میفروشه چرا باید یه نسخه جدید بیاد و بازار بازی قبلی رو خراب کنه!؟ عملا تیشه به ریشه ی خود زدنه.
    الان مایکروسافت داره سالها رو صد تا پلتفرم مختلف مایکرفت رو می فروشه. اسکوئر سه نسله داره فاینال ۱۴ رو ادامه میده. دوتا ۲ الان سنش از منم بیشتره. فارغ از بحث ژانر، وقتی یه بازی همچنان طالب داره، ادامه فروشش هم کاملا منطقیه.

    پ.ن. از همون اول هم داستان جی تی ای ۵ داستان زهوار در رفته ای بود. اضافه شدن بخش آنلاین (که در ادامه محوریت اصلی اون بازی میشه) نتیجش میشه به قهقرا رفتن بخش داستانی (ورای یکی دو تا بازی خاص). برای نسخه بعدی هم قطعا امید چندانی به داستانش وجود نداره.

    دانا
  • AlirezaLO گفت:

    یکی از Overrated ترین بازی های تاریخ

    Iker Casillasدانا
  • اقا شما فقط داشتی جی تی ای وی رو تحقیر میکردی😐😐😑

    😈Sadra_gamer😈
  • Iker Casillas گفت:

    این چه سمی بود خودتون فهمیدید چی نوشتید XD
    قبول دارم شدیدا نیاز به یه gta جدید داریم … این یکی خیلی طولانی شده

    آرین😈Sadra_gamer😈
  • 🛍️خدمات GTA🛍️
    🟥اکت دو
    🟩ماشین گلیچی
    🟦ست گلیچی
    🟨مستربین
    ⬜هرکس خواست PV
    🟪با پیج معتبر و درگاه و رضایت مشتری

    ⚠️فروش برای ps4 &ps5⚠️

    https://instagram.com/gta.shop.iran?utm_medium=copy_link
    ⬆️ثبت سفارش ⬆️
    ID Instagram:gta.shop.iran

    آرین
  • Truth گفت:

    ببخشید ولی مقالرو نخوندم فقط اومدم بگم اونایی که مسخرش میکنن یه عده ادم عقده این

  • آرین گفت:

    سلام
    بازم بی‌معرفت ما.
    خیلی خوب نوشتید، خسته نباشید.
    مشکل نویسندگی و داستان‌پردازی داره، شوخی‌ها و طنزش رو از دست داده و کاراکتر ترور تو این زمینه خجالت‌آوره.
    شخصیت اصلی بازی باید فرانکلین باشه که عملا شروع هم با او ست.
    اما به درستی فرمودند که در جاهایی کاملا رها می‌شه و در نهایت به یه “پسر خوب” بسنده می‌کنه.
    قابل‌مقایسه نیست با دیگران در GTA.
    از اون طرف در خلق لوس‌سانتوس بنظرم شهر تک‌لایه و یک‌وجهی‌ای هست.
    یعنی برعکس سن‌آندریاس که می‌شه بارها بارها بازی کرد و یک منطقه‌ای را ۲۰بار دید و هر بار جور دیگری،
    لوس سانتوس چنین غنایی ندارد و فقط برای گذر و یک نگاه هست.
    من تقریبا از هر نسخه یه شهر و محله‌ای به یاد دارم، جز V که از همه هم بیشتر پاش بودم.

    P.morgan 𔓙حسین غزالی
    • سلام آرین گل! نفرما! صاحب اجازه‌ای و هروقت باشی شرفیاب شدیم. جدآً میگم. خیلی ممنون.
      والله راستش یکی از عجیب‌ترین چیزهاییه که میشه دید توی دنیای بازی‌ها! یعنی این‌که یک بازی بعد از هجده سال نتونه برسه به نسخه‌های قبلی از مهم‌ترین جنبه‌ها اتفاقاً. اما با این‌که برای راکستار یک عقب‌گرد قابل احساسی شده این سری جی‌تی‌ای اواخر، اما چیز فوق‌العاده جالبی که ثابت میکنه اینه که بازی‌هایی مثل جی‌تی‌ای سان آندریاس جدای از این‌که هنر بودند و هستند و یک کار هنری و حتی تاریخی زیبان، تاریخ انقضا هم ندارند. این قضیه ریمیک‌ها و ریمسترها نتیجه معکوس داده و میبینیم که گاهی به‌جای بهتر کردن میزنه خراب میکنه همه چی رو. نمیشه به این بهونه از ساخت بازی خوب فرار کرد.
      اما درباره خود نسخه پنجم، مثل اینکه شوخی‌ها و لطیفه‌های راکستار ته کشیدن و قاشق به ته دیگ برخورد کرده چون این فرمول دیگه جواب نمیده. جدای از لول دیزاین قدیمی که داره توی هر بازی مدام استفاده میکنه. از طرفی لوس سانتوس هم تا زمانی که ازدور بهش نگاه کنی خوبه، ولی از داخل تهی و توخالیه و به درد نمیخوره. به خاطر همینه که اینقدر روی بخش آنلاین مانور میدن. چون عملاً بخش آفلاینش دیگه تاریخ گذشتست. جالبه که حتی بخش آفلاین سان اندریاس هم تاریخ گذشتست اما این قدیمی بودن رو با یک سری چیزهای دیگه جبران میکنه: مثل داستان خوب، فضاسازی‌ای که در تاریخ بازی‌ها بی‌سابقست و کلی ظرافت‌هایی که به خرج دادن در طراحی بازی و فعالیت‌های جانبی زیادی که میشد با همون یک شخصیت انجام داد که کل گیم‌پلی نسخه پنجم رو کیش و مات میکنه. اتفاقاً اصلاً در این رابطه نوستالژی تاثیری نداره. بازی واقعاً خوب بوده. هرچی از اون دوران طلایی بازی‌ها بگیم و اینکه سان اندریاس چقدر خوب بود کم گفتیم.
      دمت گرم آرین گل.

      P.morgan 𔓙آرین
      • آرین گفت:

        سلام
        زنده باشید.
        منم موافقم که اصلا بخاطر نوستالژی نیست، بازی هنوز و تا همیشه کار خواهد کرد.
        V رو از یه جنبه هم می‌شه بررسی کرد، اونم اینکه چرا مثل IV نیست؟
        دنباله IV یجورایی RDR حساب میشه.
        و V مثلا دنباله GTAهای سه‌گانه هست.
        از اون طرف V تو مراحل یه چیزیه بین سه‌گانه و IV، تو سه‌گانه بودنش انگار شکست می‌خوره چون خاطره‌انگیزترین مراحل دزدی‌ها و سرقت‌ها اند که مشابه IV اند.
        از طرفی داستان اصلا اون غنای لازم رو نداره.
        شاید اگه ۳ تا شخصیت نداشت اصلا هیچ جوره نمی‌شد پرش کرد بازی رو!
        طنزش افتاده، جلف شده، شبیه فیلم‌های ما شده.
        از اون طرف فیزیک و حرکاتش هم اون سیالیت و روونی سن‌آندریاس رو نداره.

        حسین غزالیامیر حسین
        • سلام دوباره آرین عزیز! شرمنده من تازه دیدم این نظرت رو. اما درباره جی‌تی‌ای چهار که گفتی، خیلی جالبه برای من هم این نوع از مقایسه.
          راست میگی.. IV و بازی‌هایی مثل Red Dead Redemption و Noir دنباله‌های معنوی همدیگه هستند و میشه حتی اسمشون رو گذاشت: «سه‌گانه جدی راکستار». یکی از مهم‌ترین و عجیب‌ترین دوره های بازی سازی راکستار مربوط میشه به همین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ که به دلایل نامعلوم راکستار از شوخی و خنده خسته شده بود و تصمیم گرفته بود تا این دفعه با اولین بازی این سه گانه یعنی جی‌تی‌ای اِی وی یه برداشت خیلی جدی و سرد و خشک و ناراحت کننده از واقعیت ها و تغییر روزگار و مخصوصاً سرزمینی که این بازی ها توش حکایت میشن تحویل بده. نتیجه می‌شه چندتا از بهترین بازی‌های تاریخ سرگرمی با مفاهیم بلند و شخصیت‌هایی مثل مارستون که برای همیشه ماندگار میشن. هرچند راکستار قبل از سال ۲۰۰۸ هم همچین مثل این اواخر مسخره بازی درنمی آورد و بازی‌هایی مثل سان آندریاس و جی تی ای ۳ و رد دد ریولور هرکدوم به اندازه خودشون جدیت و واقعیت داشتند اما خب.
          سعی شد با رد دد ردمپشن ۲ دوباره پرش بلندی زده بشه به جدیت. مثلاً شاید این دیدگاه توی تیم‌های راکستار به وجود اومده بود که سری رد دد میره به سمت همون سال‌ها و میخواد جدی، واقعی و ترسناک باشه و بعد سری جی تی ای مسیر استندآپ کمدی سابق رو ادامه بده. اما جالبه رد دد ۲ هنوز هم اصلاً شبیه رد دد ۱ نیست از جهت تلاش رد دد ۱ برای بی‌نمک بودن و واقعی شدن و تلخ شدن. به هر حال فعلاً این مسیریه که راکستار داره میره. اینکه چرا شبیه به IV نیست میتونه دقیقاً از همینجا نشات گرفته باشه. راکستار تصمیم گرفته به جای قاطی کردن و هی از این شاخه به اون شاخه پریدن، یک سری جدی و یک سری شوخی داشته باشه. که اگر تصمیم این باشه، احتمال زیاد با بازی های تکراری رو به رو میشیم. امیدوارم اینطور نشه.

          امیر حسینآرین
          • آرین گفت:

            سلام
            شاید با بازی بعدی معلوم شه، الآن یجوری یه که انگار تکلیف مشخص نیست.
            جدایی بنیانگذاران و نویسنده‌هاشون هم یکم جای نگرانی داره.
            الآن توانایی فنی دارند ولی اینکه می‌تونن داستان‌های بیشتری بگن جای سؤال داره؟
            امیدواریم که پیشرفت هم بکنند، چون اگه پیشرفت نکنی یجورایی پسرفت می‌کنی.
            این جو پرستیدن و ستایش کردن بازی سازها هم شاید باعث شه از انتقاد دور شن، عیب‌هاشون رو نفهمند و از اون طرف پیشرفت نکنند.
            تا یه بازی می‌سازند میشه بهترین تاریخ و الماس و هنر هشتم، دیگه ادامه مسیر غیرممکن می‌شه.
            زنده باشید استاد عزیز!

            امیر حسینحسین غزالی
چگونه شوخی‌های GTA 5 دیگر قابل تحمل نیستند - گیمفا