وقتی که بخواهیم ردیف اول ویترین پرزرق و برق بازیهای ویدیویی را بچینیم، یکی از قویترین نامها و کاندیداها برای قرار گرفتن در اولین جایگاه، شاهکاری است به نام The Witcher 3: Wild Hunt.
چه خبری از این بهتر که میدانیم نسخهی نسل نهمی این بازی هم در راه است و دوباره میتوانیم بعد از ۶-۷ سال، غرق در دنیای بینظیر این شاهکار شده و با هیولاکشی و کارتبازی و … ، ساعتها و ساعتها سرگرم شویم.
مقالهی امروز ما که دومین قسمت از سری مقالات جدید “چرا … یک شاهکار است؟”، به بررسی دلیل این که چرا The Witcher 3: Wild Hunt اینقدر تحسین میشود، میپردازد و در واقع قصد داریم به شما بگوییم چرا
The Witcher 3: Wild Hunt یک شاهکار بینظیر است؟
این بازی لعنتی به طور عجیب و غریبی کامل بود!
چرا The Witcher 3: Wild Hunt یک شاهکار بینظیر است؟
مانند مقالهی قسمت قبلی این سری که
بررسی دلایل شاهکار بودن بایوشاک پرداختم، در مورد ویچر ۳ هم باید بگویم وقتی به اولین دلیلی که باعث شاهکار بودن این بازی شده است فکر میکنم، داستان، روایت، شخصیتپردازی و نقش تصمیمات در رقم زدن سرنوشت داستان، اولین مواردی هستند که به ذهنم میآیند و عقیده دارم اگر سایر بخشهای این بازی فوقالعاده هستند، اصلیترین دلیلش این است که روی پایهای بسیار محکم از داستان و شخصیتهایی که گیمر عمیقا با آنها ارتباط برقرار میکند، سوار شدهاند.
بدون شک یکی از مهمترین ستونهای موفقیت ویچر ۳، شخصیتهای فوقالعاده و داستان عمیق و چندلایهی آن است که فاکتور تصمیم و انتخاب را به بهترین شکل وارد شخصیتپردازی کرده و شخصیتهایی پیچیده را شکل داده است. به طور قطع همهی ما در زندگی خود بارها و بارها سوالاتی را در مورد خوب بودن و بد بودن از خود میپرسیم و کاش همیشه انتخاب به سادگی گزینش از بین خوب یا بد مطلق بود، اما در واقعیت اینطور نیست. جهانی خاکستری با انسانهایی خاکستری ما را احاطه کرده و هر بار انتخاب را برای ما سختتر میکنند.
خوبی و بدی مطلق کمکم به یک مفهوم کلی تبدیل شدهاند و تنها در ایدئولوژیها آنها را خواهیم یافت. بعضی وقتها در زندگی، واقعا نمیدانیم کدام خوب و کدام بد است، اما ناچار به انتخاب هستیم و نه فقط یکبار، بلکه باید تا زمانی که زنده هستیم همواره انتخاب کنیم و در ازای به دستآوردن یک سری چیزها، چیزهای دیگری را از دست بدهیم. در حقیقت تصمیم، انتخاب، عاقبت، پاداش و مجازات، مفاهیمی هستند که انسان از لحظهای که خوب را از بد تشخیص میدهد، ارزش را از ضد ارزش و هنجار را از ناهنجار میشناسد، با آنها درگیر خواهد بود و تا زمانی که چشم از جهان فرو ببندیم نیز با ما همراه هستند.
چگونه میشود عنوانی در حدی از کیفیت ساخت که هیچ منعی حتی برای دادن لقب برترین بازی تاریخ بازیهای ویدئویی به آن وجود نداشته باشد؟
تمام سرنوشت ما، شخصیت ما و تصویری که از خود بر جای میگذاریم، همه و همه از صافی انتخابها و تصمیمات ما رد شدهاند و آنچه که هستیم، نتیجهی همین تصمیمات است. پاداش میگیریم یا مجازات خواهیم شد؟ آیا تصمیمی که گرفتم درست بود؟ همهی اینها هستند که شخصیت ما را شکل میدهند و در ویچر ۳ نیز همین تصمیمات ما هستند که ابعاد و لایههای مختلف شخصیتهای گوناگون و بینظیر این سری را به روی ما گشوده و سبب شدهاند تا هر بار بیشتر با شخصیتپردازی عمیق و چندلایهی آنها روبهرو شویم.
تصور کنید که یک بازی بتواند همان استرسی را که شاید در برخی تصمیمگیریهای خود در زندگی واقعی داریم به ما منتقل کند. قطعا کار بسیار سختی است و بسیار کمتعداد هستند عناوینی که بتوانند این حس را به ما منتقل کرده و باعث شوند کنترلر را زمین بگذاریم و مدتی طولانی به تصمیمی که میخواهیم بگیریم فکر کنیم.
عناوینی که بتوانند چنین حسی در ما ایجاد کنند معمولا شاهکار هستند و البته غالبا شاهکاری در سبک نقشآفرینی؛ چون انتخاب و رویارویی با عواقب آن، یکی از خاصیتهای بازیهای نقشآفرینی و یکی از عوامل اصلیای هستند که بسیاری از گیمرها این سبک را با هیچ سبک دیگری قابل مقایسه نمیدانند. حس زندگی در این ژانر جریان دارد و باید پای لرز خربزهای که خوردهایم بنشینیم.
وقتی به اولین دلیلی که باعث شاهکار بودن این بازی شده است فکر میکنم، داستان، روایت، شخصیتپردازی و نقش تصمیمات در رقم زدن سرنوشت داستان، اولین مواردی هستند که به ذهنم میآیند.
درست است که انتخاب، مخصوصا در دنیای امروزی که پر است از المانهای گولزننده و فریبدهنده کار بسیار سختی است، اما این موضوع نیز واضح است که انتخاب با خود کلمهای را به همراه میآورد که شاید مهمترین نیاز انسان در جوامع امروزی است؛ یعنی آزادی. وقتی حق انتخاب داریم یعنی آزاد هستیم که آنچه را که با ارزشهای ما بیشتر همخوانی دارد گزینش کنیم و هر چهقدر هم انتخاب سخت باشد، حس آزادی لذتبخش است.
آزادی در انتخاب مسیر، آزادی در بیان و یا هر نوع دیگری از آزادی. حالا اگر این مبحث را بخواهیم به دنیای محبوبمان یعنی گیم مرتبط کنیم، باید گفت حس لذتبخش آزادی که نهفته در ژرفای انتخابهای ماست، عناوین نقشآفرینی و یا هر سبک دیگری که در آن انتخاب و جزا وجود دارد را بسیار برای ما گیمرها شیرین و دوستداشتنی میکند.
وقتی مشاهده میکنیم که خارج از یک روند تماما اسکریپتشده حق داریم انتخاب کنیم و ادامهی بازی بر اساس تصمیم ما پیش خواهد رفت، نوعی احساس لذت و غرور و البته آزادی به ما دست میدهد؛ انگار که سازندهی بازی آن عنوان را تنها برای ما ساخته و آنقدر برای ما احترام قائل بوده که کار خود را بسیار سختتر کرده است، ولی چندین لایه و مسیر مختلف طراحی کرده تا ما از آن بیشتر لذت ببریم.
این دقیقا ویچر ۳ است. The Witcher 3: Wild Hunt عنوانی است پر از تصمیمات تاثیرگذار که در واقع برپایهی انتخابهای شما و عواقب آنها بنا شده است. تصمیماتی اغلب خاکستری که شما را به فکر کردن مجبور میکنند و در نهایت، منجر به شکلگیری چندین پایان مختلف در بازی خواهند شد و باید با نتیجهی تصمیماتی که در بخشهای مختلف گرفتهاید، روبهرو شوید.
هر نسخهی ویچر، روی تمام خوبیهای بازی قبلی سوار شده و بدیها را حذف کرده است. به این ترتیب وقتی به نسخهی سوم رسیدیم، شاهد اوج کیفیت ممکن و پختگی یک بازی ویچر بودیم.
از دیگر مواردی که از نظر من نقش خیلی پررنگی در پاسخ به سوال این مقاله دارند، کمیت و کیفیت محتوای The Witcher 3: Wild Hunt است. واقعا این بازی از لحاظ مقدار و تنوع محتوای دارای بالاترین کیفیت، ستودنی است و میتواند کاری کند تا شما مدتها و مدتها بدون توجه به ساعت و گذشت زمان، در دنیای بینظیر و بسیار وسیع بازی گشت و گذار کنید، هیولا بکشید، کارتبازی کنید، کارآگاه شوید و دهها فعالیت دیگر انجام دهید.
The Witcher 3: Wild Hunt این فرنچایز زیبا و پرطرفدار را به سطحی جدید و باورنکردنی از کیفیت محتوا رساند. صدها ساعت محتوا همراه با داستانهایی فوقالعاده و سرزمینهایی زیبا برای گشت و گذار و اکتشاف، مخلوطی را شکل دادند که کمتر کسی میتوانست در برابر آن مقاومت کند؛ حتی کسانی که تجربهی بازیهای نقشآفرینی را نداشتند. جالب است که ماموریتهای فرعی این بازی، از نظر کیفیت داستانی و تنوع، برتر از ماموریتهای اصلی اکثر بازیهای عالی نقشآفرینی هستند.
اما با این وجود باز هم سازندهی خوشنام بازی یعنی CD Projekt قانع نشد و این مقدار محتوا هم جلوی آنها را برای این که باز هم برای ما تجربهی جدیدی را در این دنیای زیبا خلق کنند، نگرفت و ۱۶ بستهی دانلودی رایگان و دو DLC بینظیر و فوقالعاده به نامهای Hearts of stone و Blood and Wine را نیز در اختیار ما قرار دادند. بازی Witcher 3 عنوانی بود که سازندگانش به قدری احترام برای مخاطبینشان قائل بودند که پک معمولی بازیشان مانند پک ویژهی دیگر بازیها بود.
Witcher ۳: Wild Hunt عنوانی است پر از تصمیمات تاثیرگذار که بر پایهی انتخابهای شما و عواقبشان بنا شده است. تصمیماتی اغلب خاکستری که شما را به فکر کردن مجبور میکنند.
Witcher 3 عنوانی بود که همانطور که اشاره کردم، سازندگانش شانزده بستهی الحاقی که سایر سازندگان و ناشران بابت آنها کلی پول میگیرند را رایگان به کاربرانشان هدیه دادند. ویچر ۳ بازیای بود که وقتی سازندگانش تصمیم گرفتند DLC خریدنی منتشر کنند، Hearts of Stone و Blood and Wine را با ساعتها بازی جدید شامل نقشهی جدید و ماموریت و لباس و … به بازی اضافه کرده و با قیمتهای ده و بیست دلاری در اختیار ما گذاشتند، در حالی که دیگر سازندگان، پول یکی دو تا لباس جدید را این مقدار تعیین میکنند!
اینجاهاست که قدر Witcher 3 و نوابغ CD Projekt Red را بیش از پیش میدانیم و باید واقعا آنها را تحسین کنیم. در دورهای که بازیهای چندساعته هم کشش لازم برای به انتها رساندن را در ما ایجاد نمیکنند و محتوای باکیفیتی ندارند، عناوینی مثل Witcher 3 مانند گوهری درخشان و کمیاب هستند و گاها با بیش از دویست ساعت گیمپلی و محتوای ناب، ما را وادار به دوباره یا سهباره تمام کردن بازی میکنند.
CD Projekt آنقدر ارزش برای ما قائل بود که به خود اجازه نداد تا شصت دلار پول ما را در ازای شش ساعت تجربهی تماما اسکریپت شده گرفته و سپس نیز با ارائهی هر لباس یا کوچکترین آیتمی، مدام از ما پول اضافه بگیرد، بلکه بالغ بر صد ساعت لذت ناب، آن هم با ارزش تکرار بالا و پر از انتخابهای جذاب را به ما هدیه داد. این قدرت نقشآفرینی و قدرت انتخاب است. در واقع سازنده در ازای یک مبلغ مشابه با عناوین دیگر سبکها، راه سخت را برگزید تا ما را از لذت نقشآفرینی و انتخاب و جزا سیراب نماید.
ویچر ۳ از لحاظ مقدار و تنوع محتوای دارای بالاترین کیفیت، ستودنی است.
یکی از دیگر نکاتی که باعث شاهکار بودن بازی ویچر ۳ شده است، این است که هر نسخه از این سری، روی تمام خوبیهای بازی قبلی سوار شده و تمام بدیها را حذف کرده است. به این ترتیب وقتی به نسخهی سوم رسیدیم، شاهد اوج کیفیت ممکن و پختگی یک بازی از سری ویچر بودیم.
هر بازی The Witcher یک عنوان نقشآفرینی کامل در زمان انتشارش بوده، اما با هر نسخهی جدید، این سری دنیایی از پیشرفت را به خود دیده و نه تنها تمام خوبیهای بازی قبلی را حفظ کرده، بلکه چندین درجه ارتقا هم داده است. در واقع باید اینطور بگویم که ضعیفترین نسخهی این سری، بازی اول است و برترین نسخه هم DLC آخر بازی سوم، یعنی Blood and Wine.
با هر نسخهی جدید، این سری دنیایی از پیشرفت را به خود دیده و نه تنها تمام خوبیهای بازی قبلی را حفظ کرده، بلکه چندین درجه ارتقا هم داده است.
نمیشود از دلایل شاهکار بودن ویچر ۳ صحبت کرد و چیزی از گیمپلی آن نگفت. به شخصه اعتقاد دارم بعد از داستان و شخصیتها، کیفیت شگفتانگیز گیمپلی این بازی است که آن را از هر عنوان همسبکی متمایز کرده و حتی استانداردهای عناوین جهانآزاد نقشآفرینی را ارتقا میدهد، به طوری که چند سال بعد، عنوان شاهکاری مثل اسسینز کرید والهالا با الهام گرفتن از آن ساخته میشود.
گیمپلی ویچر ۳ پر از سیستمهای مختلف و متنوع مبارزه و … است و در عین سادگی و در دسترس بودن، پیچیدگیهای بسیاری نیز دارد که بسیاری از آنها را خود بازی به شما آموزش میدهد، ولی یادگیری بسیاری را نیز برعهدهی خود شما میگذارد تا با آزمون و خطا آنها را فرا بگیرید. استفاده از سیستمها و تاکتیکهای مختلف مبارزات و … ، به خصوص در درجات بالای سختی، بسیار حیاتی هستند.
وقتی سازندگان ویچر ۳ تصمیم گرفتند DLC خریدنی منتشر کنند، Hearts of Stone و Blood and Wine را با قیمتهای ده و بیست دلاری به بازی اضافه کردند که دیگر سازندگان، پول یکی دو تا لباس جدید را این مقدار تعیین میکنند!
ویچر ۳ عنوانی است که به واقع از نظر گیمپلی هیچ نقصی ندارد و معنای یک «ابرشاهکار» است. عنوانی که حتی یک لحظه هم نمیتوانید از آن چشم بردارید و نه تنها تا چندین وقت بعد از بازی کردن در یادتان میماند و به آن فکر میکنید، بلکه تا آخر زندگیتان نیز این شاهکار جادویی را از یاد نخواهید برد و شاید هر از گاهی به سراغش بروید و دوباره آن را تجربه کنید.
مخصوصا با دو بستهی الحاقی بینظیری که برای بازی با نامهای Hearts of Stone و Blood and Wine منتشر گردید که هر کدام شاید از بازی اصلی هم زیباتر بودند و به اندازهی یک بازی کامل، گیمپلی و ماموریت و موارد جدید در خود داشتند.
همانطور که قبلا هم گفتهام، بهتر است برای آگاهی هر چه بیشتر از زحمتی که سازندگان برای گیمپلی این عنوان کشیدهاند، بازی را با درجات سختی بالاتر از Normal انجام دهید تا طعم واقعی مبارزه با تاکتیک و استراتژیهای مختلف را بچشید و دریابید که مبارزات در این عنوان، بسیار فراتر از یک بازی Hack and Slash ساده هستند.
دلیل شاهکار بودن ویچر ۳، بسیار کامل بودن از هر نظر ممکن است. در واقع دست روی هر بخشی از این بازی که بگذاریم، شاهد کاملترین و باکیفیتترین اثر ممکن هستیم، حتی در ریزترین جزئیات.
از دیگر دلایل واضح شاهکار بودن بازی The Witcher 3: Wild Hunt، کیفیت خلق دنیای آن است که چه از نظر طراحی و چه توجه به جزئیات، فراتر از شگفتانگیز است. دنیای این بازی واقعا زنده است و شما را در خود غرق میکند.
به معنای واقعی کلمه باید گفت ویچر ۳ از لحاظ طراحی هنری و گرافیک، در سطح بسیار بالایی قرار دارد و وقتی با گرالت در محیط بازی قدم میزنید، تنها به لباس وی و جزئیاتی که در طراحی آن به کار رفته است دقت کنید تا متوجه کیفیت بصری بازی شوید. طراحیهای تکتک جزئیات موجود در بازی در اوج زیبایی و کیفیت قرار دارند، آن هم در چنین عنوانی با دنیایی بسیار بزرگ و وسیع که این طراحیها را بیشتر از قبل ارزشمند میسازد.
CD Project Red با خلق The Witcher 3: Wild Hunt، استانداردهای یک ژانر و حتی بهتر است بگویم استانداردهای ساخت یک بازی شاهکار را ارتقا داد.
در نتیجهی تمام این مواردی که در مقاله در موردشان صحبت کردم، نهایتا اگر بخواهم یک پاسخ خلاصهتر به این سوال که “چرا The Witcher 3 یک شاهکار بینظیر است؟” بدهم، باید بگویم دلیلش “بسیار کامل بودن از هر نظر ممکن” است. در واقع دست روی هر بخشی از این بازی که بگذاریم، شاهد کاملترین و باکیفیتترین اثر ممکن هستیم، حتی در ریزترین جزئیات.
The Witcher 3: Wild Hunt عنوانی است که با قدرت و کیفیت شگفتانگیزش توانست تبدیل به بهترین بازی تمام زندگی من شود؛ با این که به شخصه تعصب و عشق فراوان روی عناوین استاد میازاکی دارم، The Witcher 3 به زور جای خود را به عنوان برترین بازی تاریخ در قلبم باز کرد و تعصبم را کنار زد و خود را نفر اول کرد! این بازی لعنتی به طور عجیب و غریبی کامل بود!
نسل هشتم تمام شد و رفت و حدود هفت سال از عرضهی این بازی گذشت، ولی هنوز هم مثل The Witcher 3 عنوانی نیامده است. نسخهٔ نسل نهمی این بازی هم معرفی شده و مطمئن باشید که در این نسل هم جزو برترین بازیها باقی خواهد ماند.
حالا که صحبت از این بازی است، بد نیست نکتهای هم در مورد امتیازات آن بیان کنم. همانطور که قبلا هم خدمت شما عرض کردهام، امتیاز متای ۹۳/۱۰۰ انصافا برای The Witcher 3 کم است و باور کنید حداقل حق این بازی، امتیازی در حد شاهکارهایی مثل جیتیای ۵ و رد دد ۲ است، یعنی ۹۷. واقعا کاش یکی به این منتقدها بگوید خب واقعا چه موردی در ویچر ۳ نسبت به این عناوین ضعیفتر است؟ راستش در خیلی از موارد بهتر هم هست.
تازه راستش را بخواهید، از نظر من برای همین امتیاز ۹۷ هم باید ایراد الکی بگیریم و از بازی نمره کم کنیم، چون اگر The Witcher 3 حقش ۱۰ نباشد، نمیدانم دیگر چه بازیای باید ۱۰ باشد.
مگر یک بازی باید دیگر چه کاری انجام دهد؟ میگویند امتیازی که در متا کم شده به خاطر مقداری باگ در زمان عرضه بوده، ولی خب مگر عنوانی با این دنیای عظیم داریم که زمان عرضهاش کاملا بدون مشکل فنی باشد؟ همهی بازیهای بزرگ در زمان عرضه مشکلاتی دارند و با آپدیت رفع میشوند. تازه نکتهی مهمتر این است که “برخوردها با بازیهای مختلف یکسان نیست”، زیرا اگر این باگها برای برخی بازیها باشند، بخشیده شده و نمره کم نمیشود، ولی اگر برای The Witcher 3 باشند، حتما نمره کم میشود.
حدود ۷ سال گذشت … نسخهی نسل نهمی The Witcher 3: Wild Hunt هم در راه است و دوباره میتوانیم بعد از ۶-۷ سال، غرق در دنیای بینظیر این شاهکار شویم.
چگونه میشود عنوانی در حدی از کیفیت ساخت که هیچ منعی حتی برای دادن لقب برترین بازی تاریخ بازیهای ویدئویی به آن وجود نداشته باشد؟ چهطور میشود عنوانی را ساخت که یک گیمر، تمام علایق و تعصبات قبلیاش را کنار بزند و آن را به عنوان بهترین بازی زندگی خود انتخاب کند؟ چگونه میتوان عنوانی را ساخت که شخصی که تا به حال یک بازی هم در آن سبک انجام نداده است، نه تنها یک بار، بلکه چندین بار آن را به پایان برساند و با همان بازی، شیفته و شیدای آن ژانر شود؟
پاسخ این سوالات را CD Projekt Red دارد، چرا که با خلق The Witcher 3: Wild Hunt، عنوانی را ساخت که استانداردهای یک ژانر و حتی بهتر است بگویم استانداردهای ساخت یک بازی شاهکار در صنعت و هنر بازیهای ویدئویی را ارتقا داد.
نظر شما در مورد The Witcher 3: Wild Hunt چیست؟ اگر این بازی را شاهکار میدانید، به نظرتان اصلیترین دلیلش چیست؟ آیا The Witcher 3: Wild Hunt جزو محبوبترین بازیهایتان است یا علاقهی خاصی به آن ندارید؟ آیا در نسل نهم دوباره این بازی را میخرید؟ نظراتتان را با ما در میان بگذارید.
همچنین برای من بنویسید که دوست دارید در قسمتهای بعدی سری مقالات “چرا … یک شاهکار است؟” به کدام بازیها بپردازم؟
نظرات
یادش بخیر۳ بار تمامش کردم.واقعا تجربه بی نظیریه.
درود بر شما. ممنون که لطف کردید نظر گذاشتید.
درود بر سعید عزیز امیدوارم روز خوبی داشته باشی، بسیار از خوندن مقاله لذت بردم و با حرفات موافقم و من میخوام یک مقدار فراتر برم به نظرم سیدی پروجکت رد خواسته و ناخواسته با ویچر ۳ نه فقط ژانر خودش بلکه ویدیو گیم رو یک قدم بزرگ به جلو حرکت داد به عقیده من بسیاری از بازیبازان متوجه شدن که چقدر تصمیم گیری و شخصیت پردازی و روایت داستان میتونه متفاوت باشه و چقدر میتونه رو مخاطب تاثیر گذار باشه البته ما بازی های ماندگار زیاد داشتیم ولی ویچر ۳ قصر بازی های شاهکار رو رنگ و لعاب دیگری بخشید و من در بسیاری از بازی ها بعد از ویچر ۳ تاثیر محسوس این اثر رو احساس میکردم انگار هر بازیسازی قسمتی از ویچر ۳ براش الهام بخش بوده و وقتی به بسته های الحاقی که میرسیم سطح کیفیت به قدری بالا میره که با هیچ معیاری نمیشه اندازه گیری کرد چون معیاری جدید خلق شده ، ویچر ۳ از صفر تا صد تماما شاهکاره …..
.
.
سعید جان قطعا نسخه نسل ۹ رو میخرم و بزرگترین دلیلی که ویچر ۳ شد جزو بازی های مقدس زندگیم که بالاترین لول برای من هست شخصیت پردازی بی نظیر این بازی هست یعنی گرالت و ینیفر و سیری و تریس رو آنقدر بهشون علاقه پیدا کرده بودم که صد بار بر میگشتم به سیو های قبلیم تا تصمیمی بگیرم که کمترین آسیبی بهشون نرسه، من اصلا دلم نمی خواست است بازی تموم بشه حاظر بودم تا مدتها ویچر ۳ بازی کنم ، شخصیت های منفی بازی هم کاملا یونیک و تک هستن و در کنار داستانی بسیار شاهکار و گیمپلی به شدت اعتیاد آور و چیز های که فقط در ویچر برامون قابل تجربه بود بازی ساختن که تبدیل شد به سلطان قلب ها
.
.
در مورد توضیحاتت در مورد متای بازی کاملا موافقم اگر ویچر ۳ نمرش ۱۰ نیست واقعا پس چه بازی باید ۱۰ باشه ؟ یکسری بازی ها انقدر ارزششون بالاست که خیلی بالاتر از نمره ۱۰ هم هستن و قطعا ویچر ۳ یکی از بزرگترین نام هاست در این زمینه ، صحبت در مورد این شاهکار برای من خستگی ناپذیره ، موفق باشی سعید جان با این مقالات زیبات 🌹🌹🌹
سلام و درود خدمت دوست عزیزم مجسن گل. یک دنیا سپاس از لطف و محبت همیشگیت. خیلی خیلی از خوندن نظرت لذت بردم مثل همیشه محسن جان. بسیار از لطف و حمایتت متشکرم.
بله محسن جان توی مقاله هم گفتم نه تنها نقش افرینی بلکه استاندارد ساخت بازی های شاهکار رو بالاتر برد کاملا.
برای من هم واقعا انتظار واسه نسخه ی نسل تهمیش سخته. انگار یک بازی جدیده که اولین بار میخوام بازی کنم از بس شوق دارم.
خوشحالم که در مورد توضیحاتی که در خصوص نمره دادم نظرمون یکیه.
سلامت باشی محسن عزیز. مرسی از نظر زیبات. انشالله که رضایت داشته باشی از مقالات.
قربونت سعید جان 🙏🙏🙏🌹🤘
سلامت باشی محسن جان.
شما ps5 دارید ؟
بله
خوشا به حالتان . خدا رو شکر . ما که در حسرت ps4 ، نه . در حسرت ps3 . نه اصلا . در حسرت ps2 ماندیم. إن شاء الله هرکس می خواهد بخرد.
اخرت بازی یعنی ویچر و تماااام
بیصبرانه منتظر نسل نهمیشم 😭
درود بر شما. خیلی ممنون که لطف کردید نظر نوشتنید.
مرسی ازتون مرد بزرگ ❤️
ممنون آقا سعید عزیز بابت مقاله خیلی خوبتون
بنظرم نمیشه بگیم witcher 3 از رد دد۲ بهتره ولی واقعا از هر لحاظ با شما کاملا موافقم.
داستان، روایت، شخصیت پردازی، گیمپلی، گرافیک فنی و هنری….
همه چیزش الان شاهکاره.
هیچوقت ازش خسته نمیشی ازینکه دوباره و دوباره صدها ساعت بازیش کنی، واقعیتش من سال عرضه ps4 نداشتم و لپتاپم هم بازی رو با تنظیمات low نهایت میتونست پلی بده، بعدش ps4 که خریدم اولین بازی که پلی دادم همین بود اما نتونستم بازیش کنم چونکه شاهکارهای سونی رو پلی میدادم( اونم به خاطر تعریفهای شما بود)، تازه متوجه شدم چه شاهکاریه این بازی.
در کل وقتی یه بازی رو بخوام پلی بدم قبلش تو گیمفا میام بلکه ببینم نظر شما چیه آقای آقابابایی چونکه تا حالا اصلا هیچ بازی رو ندیدم شما ازش تعریف کرده باشید اما برام جذابیت نداشته باشه.
نقد درخواستی اگه داشته باشیم(دی😅) دوست دارم شما هورایزن فوربیدن وست و گاد ۲ رو نقد کنید(بااینکه به هر حال بازیش میکنم اما وقتی شما نقدش کنید جذابیتشون چندین برابر میشه).
سلام و درود خدمت شما پژمان جان. خیلی محبت کردید وقت عزیزتون رو گذاشتید و مطالعه فرمودید. خوشحالم که رضایت داشتید.
بله اصلا هچ کس نمیتونه با قطعیت بگه ویچر ۳ از رد دد ۲ بهتره ولی خب این رو میشه با قطعیت گفت (لااقل از نظر من) که ضعیف تر هم نیست اصلا. هر دو از شاهکارهای تاریخ هستن و لایق نمره ی خیلی خیلی بالا.
پژمان جان واقعا باعث افتخار منه که اعتماد داری به حرف و نظر بنده. خیلی ازت ممنونم و این باعث افتخار منه واقعا. انشالله که بتونم همیشه اعتمادتون رو و جلب کنم. بسیار از این حمایت و دلگرمی شما ممنونم.
چشم پژمان جان انشالله هر کدوم مقدور باشه رو براتون می نویسم نقدش رو.
تشکر از نظر زیباتون.
لطفاً حتما فارکرای ۶ را خودتون نقد کنید همراه با الدن رینگ .
ویچر ۳ به هیچ وجه حتی تو خواب از رد دد ۲ بهتر نیست، چراییش یه تومار داره
ویچر سه فرسنگ ها از رددد دو بهتره ، یه بار خیلی وقت پیش این رو ثابت کردم ، باید بازم ثابت کنم یا قبول داری؟
چه ارزش تکرار و عمق گیم پلی و خود گیم پلی و ماموریت های فرعی و تنوع ماموریت های اصلی و مینی گیم ها و طراحی مپ بازی
من هم کاملا با نظر شما موافق هستم.
سلام خدمت آقا سعید گل🌹
این بازی واقعااااا بهترینه اصن بازی که چه عرض کنم زندگیه برا خودش
انقدر بازیو تموم کردم آمارش از دستم در رفته
واقعا چی بود این لامصب
داستان،محیط بازی،موسیقی هاش،شخصیت های بی نظیرش
نوع روایتش،گیم پلی و…. همه چیش فراتر از حد انتظار بود
Dlc ها هم واقعا عالی بودن قشنگ اندازه یه بازی کامل و پر محتوا
(Ard Skellige village (unrealise track
After the storm
Farewell old friend
Fate calls
Kaer Morhan
Geralt of rivia
Spikeroogو…بهترین موسیقی های بازی برای من بودن
ماموریت های اصلی و فرعی کاملا متنوع بودن
حتی witchers contract و Treasure hunt هم واقعا عالی بودن
Kear Morhan خفن ترین
Velen مرموز ترین
Novigrad باحال ترین(کلا عشق و حال بود😁)
Skellige آرامش بخش ترین
و Toussaint قشنگ ترین شهر بازی برای من بود
واقعا تو این وضعیت خیلی بد مملکت واقعا تنها چیز آرامش بخش همین ویچر تنها چیزی که باعث میشه آدم از بدبختی ها و مشکلاتش دور بشه…کاش میشد برم تو دنیای ویچر😔
بازم میگم دوستان نظر شخصی بود امیدوارم بد برداشت نکنید
همه ی بازیها در جایگاه خودشون بهترینن😉
سلام و درود خدمت شما سهیل جان. خیلی خیلی ممنونم از لطف و محبتتون و نظر زیبایی که نوشتید.
کاملا باهاتون موافقم در مورد این بازی.
سلام و عرض ادب خدمت شما. خیلی متشکرم که محبت کردید و مطالعه فرمودید مقاله رو و نظر بسیار زیبایی نوشتید.
خوشحالم از تصاویر رضایت داشتید. واقعا اندازه ی نوشتن خود مقاله می گردم که براتون عکس های جدید و خوب که تکراری نیستن و زیبا هستن پیدا کنم و قرار بدم. خوشحالم که این رو متوجه میشید.
واقعا واقعا چند خطی که در خصوص نوع نمره دادن نوشتید فوق العاده بود. یعنی دقیقا و کاملا صحیح فرمودید. متاسفانه مقیاس ها اصلا یکی نیستن برای سبک های مختلف، ولی ترازو یکیه و اخرش همه با یک نمره ی ثابت ۱ تا ۱۰ سنجیده میشن.
البته نمیشه بگیم که فقط نقش افرین و جهان ازاد نمرات بالای ۹ بگیرن ولی کاملا موافقم که منتقد باید سختی چندبرابر ساخت این عناوین رو در نظر بگیره و لحاظ کنه. یک بازی خطی ۶ ساعته خیلی خیلی خیلی راحت تره ساختش از یک جهان ازاد نقش افرینی ۱۰۰ ساعته.
بسیار از نظرتون ممنونم.
من مخالفم
اگه به زحمت باشه سایبر پانک باید نمرش بیاد بالا
مهم اینه بازی رو انجام بدیم نمره دهی هم فقط یه معیار هستش که کیفیت اثر رو بسنجن نه زحمت کار
درود بر شما.
عرض کنم حضورتون که “کیفیت” که خب شاخص اوله. ما داریم در خصوص مقایسه ی دو بازی باکیفیت خطی ۶ ساعته و نقش افرینی جهان ازاد باکیفیت ۱۰۰ ساعته حرف میزنیم.
سایبرپانک که همین الان هم با ۹۲ نقد پلتفرم اصلیش که پی سی هست متاش ۸۶ هست!!! ۸۶ یعنی یک متای فوق العاده. البته حقش هم هست باکیفیتی که داره. بازی رو که با باگ نمیسنجن کل کیفیتش رو!!
موضوع اینه که نمره دهی معیار مشخصی نداره و هر کسی هر طور دلش میخواد مقیاس سنجشش رو تعیین میکنه ولی در نهایت همه یک سری نمره ی ثابت میدن.
سلام و عرض احترام خدمت دوست خوبم نوید عزیز. خیلی ممنونم از محبت و بزرگواریت نوید جان. مثل همیشه دیدن و خوندن نظرت بعث دلگرمیه برام. واقعا لذت بردم از مطالعه ی نظر زیبات.
با تک تک جملاتی که نوشتی در مورد ویچر ۳ موافقم کاملا و دقیقا نظر من هم همینه نوید جان.
این بازی صد تا تصمیم سخت و جیاتی داره ولی در نهایت هیچ کدوم به سختی انتخاب بین تریس و ینفر نیست!!!!!!!
بسیار متشکرم از نوشتن این نظر زیبا و لطف و محبتی که داری نوید جان.
فقط اینو بگم که بعضی وقتا بازی رو ول میکردم و به موزیکش گوش میدادم…
شاهکار
کلا چندتا بازی هست که تحسینشون می کنم و ویچر سه و رد دد ۲ جزو اونان
اثاری که نه تنها تا سالها سرگرمت می کنن بلکه صنعت گیم رو چند سال به جلو میبرن
درود بر شما. ممنون که لظف کردید نظر گذاشتید.
با تشکر از اقا سعید گل که همیشه به موقع نوستالژی ها رو به یادمون میاره
قعطا این بازی شاهکاره و همونطور که گفتین هیچ چیزی بیشتر از تجربه انتخابهای دو dlc برای من جذاب نبود.
بهترین قسمت بازی به نظر من مسیرهای مختلف رسیدن به پایانهای B&w مخصوصا سرزمین عجایب و unseen elder بود.
و به نظرم شخصیت gaunter o’dimm فوق العاده بود کسی که نمیدونستم گرالت بتونه ازش زنده بمونه و در اخر دیوار چهارم رو شکست و تم موسیقی خودش رو با سوت زدن اجرا کرد ورفت.(عجب موسیقی)
هنوز هم میتونم ساعت ها به the fields of ard skellig ,whispers of oxenfurt وkaer morhen ‘, گوش بدم و لذت ببرم وهنوز هم موسیقی ladies of the woods منو یاد بی رحم ترین ها میندازه.
سلام و عرض ادب خدمت شما. ممنونم که وقت عزیزتون رو گذاشتید و مطالعه فرمودید. خوشحالم رضایت داشتید از مقاله.
بسیار بسیار نظر زیبایی نوشتید و کاملا با تمام مواردی که فرمودید موافقم.
آه ویچر ۳ بازی که به من نشون داد یه بازی واقعی چطوریه و برام بعد از بلادبورن برترین بازی این نسلی بود که گذشت امید وار سی دی بتونه بعد اتفاقات سایبر پانک ویچر ۴ رو حتی شاهکار تر از قبل بسازه اما ویچر بدون گرالت چه معنی داره ؟
درکل مقاله عالی ای بود
سلام و درود خدمت شما. خیلی ممنون که محبت کردید و مطالعه فرمودید. خوشجالم که رضایت داشتید از مقاله.
منم امیدوارم ویچر ۴ رو ببینیم در نسل نه.
واقعا اگه گرالت هم باشه چه بهتر ولی بعید می دانم چون پروندشو تو ویچر ۳ بستن
بله اگر باشه گرالت عالیه
دقیقا 😂