با توجه به این که Final Fantasy VII Remake را پیش از این برروی پلی استیشن ۴ بررسی و تجربه کرده بودیم، آیا اکنون نسخهی نسل نهمی آن با پسوند Intergrade – Episode: INTERmission ارزش خریداری و تجربه دارد؟ آیا آنقدر محتویات و پیشرفتهای مناسب در بازی ایجاد شده که دوباره به سراغ میدگار برویم؟ امروز با من و گیمفا با نقد و بررسی بازی Final Fantasy 7 Remake: Intergrade – Episode: INTERmission همراه باشید.
بررسی دوباره و از پایهی بازی کاری بلا استفاده و بیهوده است. ما داستان سرایی، گیمپلی، موسیقی و … را در نسخهی نسل هشتی دیده بودیم. اکنون و در نسل نهم، قصد داریم تا به تغییرات، پیشرفتها و پسرفتهای گرافیکی و البته به بررسی دقیق دو اپیزود اضافه شده به بازی بپردازیم. پس بدون هیچ حرف اضافهای، وارد بحث و بررسی این اپیزودها شویم.
شخصیت اصلی این ۲ اپیزود اضافه شده به بازی Yuffie Kisaragi نام دارد و به طور عجیبی، طراحی او به صورتی انجام شده که اصلا او را به چشم یک شخصیت جدید و نو نگاه نمیکنید. شخصیت پردازی و رفتارهای او به قدری با حال و هوای بازی همخوانی دارد که انگار از همان ابتدای ساخت این بازی، Yuffie Kisaragi یکی از شخصیتهای اصلی بازی بوده. نکتهی جالب آن است که برای شحصیتپرداری، تنها ۲ اپیزود زمان برای سازندگان در دست بوده و باید اقرار کرد که به بهترین شکل ممکن از این زمان استفاده شده است. در این دو اپیزود روابط احساسی، دوستانه، دشمنی و اهداف Yuffie Kisaragi به خوبی بیان میشوند، پرداخته میشوند و شما به صورت کامل میتوانید با او احساس همدردی و همدلی بکنید.
اگر تا کنون در عجب بودید که چطور شخصیتهای این سری اینقدر شاد، پر از هیجان و چنین خوشحال هستند، باید اکنون Yuffie Kisaragi را ببینید! Yuffie Kisaragi کاملا پتانسیل این را دارد که در مواقع افسردگی به تماشایش بپردازید و تضمین میکنم که از انرژی و شاد بودنش حالتان خوب میشود. در اپیزود اول داستانی، Yuffie Kisaragi شخصیتی بچگانه، شاد، پر از هیجان و کمی سر به هوا دارد. او کسی است که در مبارزات حرف اول را میزند، ولی وقتی مبارزه تمام میشود برای بدست آوردن متریا چشمانش گرد شده و با دستان باز و به حالت بپر بپر به سمت متریا میدود! در عوض، در اپیزود دوم Yuffie Kisaragi در عین حال که همان روحیهی شاد و خوشحالش را دارد، کمی بیشتر جدی شده و البته مسائل احساسی نیز برایش پیش میآید. سازندگان با خلق Yuffie Kisaragi یکی از بهترین شخصیتهای ممکن را طراحی کردهاند و امیدوارم بعدها از این پتانسیل بتوانند به خوبی استفاده کنند؛ چرا که ۴ ساعت برای چنین شخصیتی اصلا کافی نیست و حداقل به شخصه، ساعتها میتوانم با چنین شخصیتی به ماجراجویی بپردازم.
داستان نیز حول محور Yuffie Kisaragi برای پیدا کردن یکی از قدرتمندترین متریاهای موجود میچرخد. نمیخواهم چیزی از داستان لو بدهم که اسپویل نشود، ولی برای یک دی ال سی ۴ ساعته باید اقرار کنم که سازندگان داستان نسبتا جذاب و خوبی را روایت کردهاند. در کنار داستان اصلی، شخصیتهای قدیمی نیز در بازی حضور دارند که گفت و گو با آنان حس خوبی به بازیکن داده و لذتبخش است.
از نظر گیمپلی همانطور که مطلع هستید، سری Final Fantasy وارد فاز جدیدی شد و از یک اکشن نقش آفرینی شرقی، اکنون کاملا تبدیل به یک اکشن نقشآفرینی غربی به همراه مبارزات ریل تایم شده است. خوشبختانه سازندگان در بحث طراحی مبارزات Yuffie Kisaragi اصلا کم نگذاشتهاند و شاهد فنون یا حرکات تکراری نیستیم، بلکه حتی اکنون با یک سبک مبارزات کاملا نو و جدید روبرو شدهایم. Yuffie Kisaragi با سلاحی به نام شوریکن مبارزه میکند که به مراتب سرعت بالاتری از هر سلاح دیگری که تا کنون در بازی دیدهاید، دارد. فنون مورد استفادهی Yuffie Kisaragi اکنون همگی مملو از حرکات آکروباتیک زیبا و چشم نواز است که به خوبی باعث میشود از مبارزات بازی لذت ببرید. در حقیقت مبارزات عادی بازی به قدری جذاب هستند که شاید از یاد ببرید که از متریاها استفاده کنید.
صحبت از بخش متریا شد، در ابتدای بازی تقریبا تمام متریاهای پایه در دسترس Yuffie Kisaragi قرار دارند و شما میتوانید از تمامی آنان استفاده کنید. اما این موضوع باعث نشده که سازندگان دست به خلق متریاهای جدید نزنند و سیل عظیمی از آنها را در جای جای این دو اپیزود مخفی نکنند. اکنون قابلیتهای جدیدی نیز به مبارزات بازی اضافه شدهاند. برای مثال، شما میتوانید با استفاده از داج کردن و بلاک کردن به موقع ضربات دشمن، نوار ATB را تا حدودی پر کنید! Final Fantasy VII شاید از ابتدا ادعایی در گیمپلی هک اند اسلش خود نداشت، ولی اکنون تقریبا به یکی از لذتبخشترین گیمپلیهای ممکن در این سبک دسترسی دارد و باید بیان کنم که بدون شک از آن لذت خواهید برد.
Summon جدید، باسهای جدید و دشمنان تازه نیز در بازی حضور دارند که بیش از پیش باعث میشوند گیمپلی بازی درخشان ظاهر شود. پس منتظر چه هستید؟ اگر به دنبال نسخهی تکامل یافته و پولیش خوردهی نسخهی نسل هشتمی این بازی هستید، اگر دلتان برای مبارزات سرعتی و جذاب لک زده، نیازی نیست منتظر بازی بعدی استودیو پلاتینیوم گیمز باشید، Yuffie Kisaragi اینجا است تا خواستهی شما را برآورده کند. برای جمع بندی بخش گیمپلی، اساس و پایه دقیقا همان چیزی است که در نسخهی اصلی نیز دیدیم، ولی به مراتب جذابتر، سریعتر و عمیقتر. Yuffie Kisaragi مبارزاتی به شدت سرعتی را ارائه میدهد، میتواند از قدرتهای جدیدی در طول مبارزات استفاده کند و چند فن مبارزهی تازه نیز به او اضافه شده است که بیش از پیش باعث میشود بخواهید با او به مبارزه بروید.
مدت زمانی که برای انجام این دو اپیزود نیاز است، تقریبا به ۴ ساعت میرسد که خب زمان نسبتا کوتاهی است. با این حال، حرف من را بپذیرید و اصلا در تمام کردن بازی عجله نکنید. ماموریتهای فرعی و فعالیتهای جانبی بازی به مراتب بهتر از چیزی هستند که در ذهن دارید و اصلا قابل مقایسه با بازیهای دیگر نیستند. برای مثال، مینی گیم Fort Condor به بازی آمده که شاید ساعتها شما را به خودش مشغول کند. بازی در این مینی گیم حالتی استراتژیک میگیرد و شما باید با قرار دادن تجهیزات دفاعی مانع رسیدن دشمن به بالای قلعه شوید. اگر دشمنان به قلعه برسند، در نهایت این شما هستید که باید با آنان مبارزه کنید! Fort Condor اصالتا از نسخهی اصلی Final Fantasy VII الهام گرفته شده ولی باید حتما آن را تجربه کنید چون اصلا حس و حال قدیمی بودن به شما نمیدهد. قبول دارم که شاید Fort Condor دارای عمیقترین سیستم در مینی گیمهای چند سال اخیر نباشد، ولی قطعا بازیکنان را راضی نگه میدارد و پس از Gwent، اکنون به یکی از مینی گیمهای مورد علاقهی من تبدیل شده است.
گرافیک بازی در نسخهی نسل هشتمی چیزی کم نداشت و تقریبا عالی کار شده بود، با این حال در نسخهی نسل نهم همان ایرادات کوچکی که به چشم میخوردند نیز اکنون برطرف شدهاند. مبارزات بازی، صحنههای سینماتیک، همه و همه عالی طراحی شدهاند و اصلا کم و کاستیای ندارند. در شلوغترین مبارزات بازی نیز افت فریم مشاهده نمیشود و همین مورد یکی از بهترین خبرهای ممکن برای طرفداران این سری است … چرا که میدانید چه حجم از نور و افکتهای تصویری زیادی در مبارزات بازی به کار میروند. اگر تا کنون نسخهی نسل هشتمی بازی را تجربه کردهاید، نسخهی نسل نهمی آن میتواند یک تجربهی بینقص از نظر گرافیکی را برای شما به ارمغان بیاورد. ولی اگر تا کنون به سراغ این بازی نرفتهاید و قصد دارید تا برروی پلیاستیشن ۵ به سراغش بروید، باید به عرضتان برسانم که حتما منتظر شگفتزده شدن باشید. تکسچرها از کیفیت بالاتری برخوردارند، نورپردازی بهبود یافته و زیباتر از قبل به چشم میآید. به صورت کلی، تقریبا هیچ نکتهای برای وارد کردن نقد به گرافیک بازی وجود ندارد! گشتم نبود، نگرد نیست برادر من.
در نهایت، Final Fantasy 7 Remake: Intergrade – Episode: INTERmission عنوانی است که همهی طرفداران سری Final Fantasy باید آن را تجربه کنند. تفاوتی نمیکند که پیش از این برروی نسل هشتم آن را تجربه کرده باشید یا نه، این بازی عالی است؛ مخصوصا بخش داستانی جدید و شخصیت تازهی آن که فوقالعاده ظاهر شدند. گرافیک، گیمپلی، داستان بخش جدید، همه و همه در بهترین حالت خود هستند. پس اگر در ابتدای مقاله شک داشتید که باید به سراغ این بازی بروید یا نه، اکنون جواب کاملا مشخص است: قطعا!
نکات مثبت
گرافیک بهبود یافته
گیمپلی سریع و جذاب در دی ال سی
داستان و شخصیت پردازی بینظیر در دی ال سی
فعالیتهای جانبی عالی
نکات منفی
کوتاه بودن دی ال سی بازی
نظرات
ببخشید یه سوال داشتم!
این فاینال فانتزی ۷ ریمیک رو کدوم یکی از استودیو های اسکوئرانیکس ساخته؟؟
با سازنده فاینال ۱۶ یا ۱۵ متفاوتن؟
بله کاملا ۲ تا تیم جاگانه ساختن، از کارگردان و تهیه کننده تا آهنگساز کاملا باهم فرق دارن.
مرسی آقای مردای بابت نقد امروز سر فرصت حتما کامل میخونمش ، بازی رو سفارش دادم امروز دستم میرسه خیلی براش هایپم، خدایا این گیم رو از ما نگیر
بازی خیلی رو دلم نشسته
من معمولا از بازی های شرقی که حالت انیمهای مانند دارن، خوشم نمیاد
ولی این یکی انگاری داره مجبورم میکنه که نظرمو در این مورد عوض کنم و بازی رو پلی بدم
فعلا منتظر می مونم که PS5 دسم برسه
رسید، بعدش اینو حتما میخرم
ممنون از این نقد جذاب!!