ترسناک دوست دارید؟ | نقد و بررسی بازی Moons of Madness
این روزها عدم تبلیغات و بازاریابی ضعیف باعث شده تا بسیاری از بازیهای مستقل روز به آن چیزی که حقشان است، نرسند. با توجه به این که در فصل انتشار بازیهای پرطرفدار و بزرگ هستیم، به صورت پیش فرض انتظار میرود که عناوین مستقل کمتر و سختتر دیده شوند. خب البته در فروشگاه هایی مثل استیم، این گونه بازیها همواره طرفداران و مخاطبان خود را دارند. اتفاقا، اخیرا در استیم و در حال گشت و گذار و مشاهده بازیهای مستقل جدید بودم و خوشبختانه، این گونه بازیها در ژانرها و سبکهای مختلف، توجهات زیادی را به خود جلب کردهاند. نماینده بازیهای ترسناک هم عنوان تازه منتشر شده SONG OF HORROR بود. اما عنوان SONG OF HORROR تقریبا دو هفته پیش و ۳۱ اکتبر به بازار عرضه شده است. حدودا یک هفته قبل از آن، ۲۲ اکتبر بازی Moons of Madness منتشر شد. یک عنوان فوقالعاده ترسناک که خب خوشبختانه قبل از منتشر شدن هم توانسته بود خود را به خوبی به جامعه بازیبازان معرفی کند. علیرغم مستقل بودنش، عنوان Moons of Madness را میتوان یکی از بازیهایی دانست که قبل از انتشار هم شناخته شده بود و طرفدار هم کم نداشت. به لطف بازیهای موفق لاوکرفتی اخیر هم میشد این انتظار را داشت که Moons of Madness پس از انتشار با بازخوردهای مثبتی و یا حداقل استقبال فراوانی رو به رو باشد.
عنوان Moons of Madness توسط استودیو Funcom منتشر شده است. بگذارید در همین ابتدا، خیلی صادقانه بگویم که این استودیو بازیهای بهتری را هم در کارنامه خود دارد و قطعا Moons of Madness به لحاظ منطقی و آماری، بهترین عنوان منتشر شده از این استودیو نیست. عناوین Mutant Year Zero: Road to Eden و Conan Exiles را میتوان در کنار همین Moons of Madness به عنوان معروفترین بازیهای این استودیو نام برد. همچنین تا پیش از انتشار Moons of Madness، بازی Conan Unconquered آخرین عنوان منتشر شده از این استودیو در سال ۲۰۱۹ محسوب میشد. خلاصه که استودیوی تاسیس شده در سال ۱۹۹۳ کارنامه بدی ندارد و در فهرست خود، خوشبختانه بازیهای شناخته شدهای دارد که بسیاری از ما گیمرها، لااقل با اسم آنها آشنا هستیم. اما فعلا صحبت در رابطه با استودیو Funcom و همچنین بازیهای قبلی و برنامههای آینده این استودیو را به اتمام برسانیم و به معرفی ابتدایی خود بازی Moons of Madness بپردازیم. دقیقا اولین روز سال نوی ایرانیها، یعنی ۱ فروردین سال ۱۳۹۸ ( مصادف با ۲۱ مارس سال ۲۰۱۹ ) تریلر معرفی بازی Moons of Madness منتشر شد. از همان روز به بعد، عنوان Moons of Madness در کنار بازیهایی چون Song of Horror و The Sinking City از جمله بازیهای لاوکرفتی مورد انتظار محسوب میشدند. خب البته The Sinking City بازی معروفتر و شناخته شده تری بود. دلیلش هم این بود که استودیو Frogwares وظیفه توسعه این بازی را بر عهده داشت. استودیویی که قبلا با توسعه نسخه مختلف بازی Sherlock Holmes توانسته بود برای خود اسم و رسمی بسازد. الحق هم که کارنامه Frogwares کارنامه قابل دفاعی بود و حداقل برای آن دسته از گیمرهایی که به بازیهای کاراگاهی علاقه دارند، استودیوی شناختهشدهای محسوب میشد. عنوان The Sinking City در مجموع، توانست عملکرد خوبی را از خود بر جای بگذارد و رسالت اصلی خود را انجام دهد. The Sinking City یک بازی بدون مشکل نبود; ولی بدون شک هنوز هم پس از گذشت چند ماه، بهترین بازی ساخته شده لاوکرفتی محسوب میشود. عنوانی که در ارائه یک داستان هیجان انگیز موفق عمل کرده بود و در بحث طراحی محیط و اتمسفر هم کارش حرف نداشت. انیمیشنهای سطح پایین بازی، اکشن ضعیف و مشکلات فنی از جمله نقاط ضعف بازی The Sinking City بودند. اما قبل از آن هم بازی Call of Cthulhu منتشر شده بود; Call of Cthulhu هم یکی از بازیهای معروف لاوکرفتی طی چند سال اخیر است که خب نزدیکی بیشتری با Moons of Madness دارد. در حالی که The Sinking City بیشتر بر روی حس ماجراجویی تمرکز داشته بود، Moons of Madness مستقیما هدفش ترساندن شماست و در این مسیر یک سری ماجراجویی را هم در مقابل شما میگذارد. اتفاقا همین ماجراجوییها هستند که عملا از ارزش تکرار بازی میکاهند. در واقع چیزی که در The Sinking City یک نقطه قوت است، در Moons of Madness یک امتیاز منفی برای بازی محسوب میشود. در مجموع وقتی به بازیهای لاوکرفتی چند سال اخیر نگاه میکنیم، عموما این بازیها به نمرات چندان قابل قبولی دست پیدا نکردهاند. Moons of Madness هم استثنا نیست و مثل دیگر لاوکرفتیهای موفق، متایی در حدود ۷۰ دارد. پس از تجربه بازیهای لاوکرفتی مثل The Sinking City، Call of Cthulhu، Awakened: Darkest Dungeon، Gibbous – A Cthulhu Adventure اکنون باید به سراغ Moons of Madness برویم. طی چند سال اخیر، بازی ترسناک موفق کم نداشتهایم. طرفداران بازیهای ترسناک توانستهاند از بازیهایی نظیر دو نسخه The Evil Within، Alien: Isolation، Dead by Daylight و همچنین دو نسخه Outlast نهایت لذت را ببرند. بازیهایی که نامشان ذکر شد، چندی از ترسناکترین بازیهای نسل هشتم محسوب میشوند که احتمالا با آنها آشنایی دارید. اکنون بعد از تجربه بازیهایی آشنا و معروفی که اسم چند مورد از آنها هم ذکر شد، نوبت به Moons of Madness رسیده است. عنوانی که واقعا، بدون اغراق، تجربهاش به افرادی که با ترسیدن و هیجان زیاد مشکل دارند به هیچ وجه توصیه نمیشود. در ادامه با گیمفا همراه باشید. با شما هستیم با نقد و بررسی یکی از ترسناکترین بازیهای روز و شاید یکی از ترسناکترین بازیهایی که تاکنون در کل زندگیتان تجربه کردهاید. این شما و این هم نقد و بررسی بازی Moons of Madness!
حقیقت این است که برخلاف بسیاری از بازیهای ترسناک دیگر، در Moons of Madness بازی هیچ دلیلی نمیبیند تا با یک مقدمه، مخاطب خود را با فضای بازی آشنا کرده و آنرا با چیزی که در مقابلش است، آشنا کند. مثلا بازیهای Blair Witch یا همان The Sinking City را در نظر بگیرید! از چنین مقدمهای در Moons of Madness خبری نیست و بدون اتلاف وقت، بازی شما را با فضای ترسناک و دلهره آور خود رو به رو میکند. بازی با یک حالت فوقالعاده ترسناک آغاز میشود و کمی بعد، حالتی متفاوت به خود میگیرد. زمانی که میخواهد داستان خود را شرح دهد، سعی میکند یک روال عادی را به خود بگیرد و دوباره، حالت ترسناک و دلهره آور خود را آغاز میکند. ضمنا، بدون شک عنوانی نظیر Moons of Madness باید از داستان قدرتمندی بهره ببرد. Moons of Madness دیگر از آن دست بازی هایی نیست که داستان در آنها نقش صرفا یک پس زمینه را داشته باشد و یا بتوانیم از ضعفهای آن به سادگی بگذریم. در عین حال این که داستان بازی حرفهای زیادی برای گفتن نداشته و یارای رقابت با دیگر بازیهای موفق در سبک خود را ندارد، در خود مشکلات چندان زیادی را ندیده و به صورت کلی، خنثی است. بازیهای لاوکرفتی چند سال اخیر غالبا از یک داستان قدرتمند و درگیرکننده برخوردار بودهاند. Call of Cthulhu و The Sinking City را به خاطر بیاورید! خب Moons of Madness این چنین نیست و راه بازیهای مذکور و دیگر لاوکرفتیها را حداقل در بُعد داستانی، دنبال نمیکند.
تنها صرف ۵ دقیقه از بازی، کافی است تا بازیکن متوجه شود که Moons of Madness را میتواند تا پایان تحمل کند یا خیر. خب به صورت کلی، میدانیم که گیمرهایی که اهل بازیهای ترسناک نیستند، به سراغ عنوانی چون Moons of Madness نمیروند. در مورد علاقهمندان به وحشت کیهانی اما این قضیه متفاوت است. اگر پس از تجربه دو سه بازی لاوکرفتی اخیر، خود را یک فرد شجاع و طرفدار این سبک میدانید و هنوز بازیهایی مثل Outlast و The Evil Within طی چند سال اخیر، و در سالیان دورتر Silent Hills و P.T. را تجربه نکردهاید، شاید بد نباشد که در رابطه با بازی کردن Moons of Madness کمی تردید به خود راه دهید. بازی در شرایطی آغاز میشود که شخصیت اصلی بازی در تاریکی، از خواب بیدار شده و یک چراغ قوه در دست گرفته و از اتاقش خارج میشود. طولی نمیکشد که در محیط استقرار خود با چیزهای عجیب و غریب، خون، و در نهایت جسمی که شبیه به روح میماند و در یک لحظه ناپدید میشود رو به رو میشود. بازیکن در اوج دلهره، ترس و کنجکاوی مسیر خود را ادامه داده و خود را به کیک تولدش میرساند. پیش از آن کمی در محیط بستهای که در آن گیر افتاده و یا شاید هم محل زندگیاش است، میچرخد و وقتی خود را به کیک تولد میرساند، به ترسناکترین لحظه چند دقیقه ابتدایی بازی میرسد.
سکانس بعدی بازی، جایی است که شخصیت اصلی بازی از خواب بیدار شده متوجه میشود که ظاهرا، دقت کنید که ظاهرا، اتفاقاتی که برای وی رخ داده یک کابوس شبانه بودهاند و همه چیز آرام و بدون مشکل است. لازم نیست زمان زیادی را صرف تجربه Moons of Madness بکنید تا متوجه شوید که داستان از چه قرار است و شخصیت اصلی بازی چه نام دارد و شغلش چیست. شما در نقش شخصیتی به نام Shane Newehart قرار خواهید گرفت. یک مهندس که در پایگاهی فضایی در مریخ که توسط گروهی به نام Orochi تاسیس شده، به صورت سری ( مخفی ) کار میکند. در طول بازی، هرگز به صورت واضح و مستقیم، در رابطه با ماموریت مخفی مهندس Shane Newehart صحبت نمیشود ولی خب به نظر میرسد که هدف این ماموریت، مثل خیلی از ماموریتهای فضایی دیگر، پیدا کردن زندگی و موجودات زنده دیگر در کره مریخ است. همان طور که مطالعه کردید، بازی به صورت طوفانی آغاز شده و کمی بعد از این آغاز طوفانی، شکلی آرام را به خود میگیرد. شما برای مدتی نه چندان کوتاه، باید یک سری کارهای روتین وار را به عنوان یک مهندس در سیاره قرمز انجام دهید. کارهایی که اتفاقا میتوانند خستهکننده باشند و حوصله بازیکن را هم سر ببرند.
نکته این جاست که در این ماموریت، همهچیز آن طور که باید، پیش نمیرود. کابوسهایی وحشتناک به سراغ ساکنین موقتی مریخ رفته و آنها را شکار میکنند. در همه بازیهای ترسناک، خبری از آنتاگونیست نیست اما خب در Moons of Madness شما میتوانید تصوری از دشمن اصلی خود داشته باشید. دشمنی که در بازی به ” The Witch ” معروف است. اما این که سرانجام ماجرا چیست و چگونه داستان بازی روایت میشود، و یا شما را به کجاها میبرد، پرسشی است که پاسخش را در این نقد و بررسی نخواهید یافت! اما برویم به سراغ نقاط قوت و ضعف داستان بازی. خب، خبر خوب این است که داستان بازی خیلی کلیشهای نیست. فیلمهای ترسناک زیادی در رابطه با فضا و موجودات فضایی ساخته شده است ولی این قضیه در رابطه با صنعت گیم و بازیهای ویدئویی صادق نیست. عنوان Moons of Madness دیگر در جنگ، یک شهر عجیب و غریب و ترسناک و یا یک آسایشگاه دنبال نمیشود، بلکه بازیکن را به مریخ میبرد. یک سیاره دیگر با اتمسفر خاصی که طبیعتا منحصر به خود بازی است. همان طور که اشاره شد، در رابطه با هدف اصلی ماموریت و حتی کاراکترهای بازی خیلی توضیح داده نمیشود. البته مشخص است که سازندگان قصد نداشتهاند تا با ارائه جزئیات در رابطه با شخصیت اصلی بازی ( Shane Newehart ) به شما کمک کنند تا با این شخصیت ارتباط بهتری برقرار کنید. در رابطه با دیالوگهای رد و بدل شده بین شخصیت اصلی بازی و دیگر کاراکترها، متاسفانه نمیتوانیم خیلی مثبت صحبت کنیم. دیالوگهای بازی به صورت کلی، سطحی هستند و چندان به بازی کمکی نکرده و غالبا بیهوده هستند. احتمالا سازنده، سعی کرده تا به لطف اضافه کردن چند دیالوگ فان و خندهدار، کمی به جذابیت بازی خود بیفزاید. واضح است که در این مسیر شکست خورده و به توفیقی دست نیافته است. در یک جمع بندی کلی، میتوان از داستان بازی Moons of Madness دفاع کرد; ولی نمیتوان منکر این حقیقت شد که داستان، یک عنصر قدرتمند در این بازی نیست. شاید بازیهایی مثل The Sinking City و از آن بیشتر، Call of Cthulhu، انتظارات شما را از داستان بازیهای لاوکرفتی بالا برده باشند. پیش از این که به سراغ Moons of Madness بروید، سعی کنید انتظارات خود را بیش از اندازه بالا نبرید. همان طور که اشاره شد، داستان بازی Moons of Madness در سطح نسبتا مطلوبی است ولی خب کماکان به عنوان یک نقطه قوت در بازی، نمیتوان از آن یاد کرد.
در حالی که داستان بازی قابل قبول است اما یارای رقابت با بازیهای لاوکرفتی موفق دیگر را ندارد، گیم پلی و صداگذاری بازی جزو نقاط عطف Moons of Madness به شمار میروند. چیزی که در پنج یا شاید هم ده دقیقه ابتدایی بازی میبینید با آن چه که در ادامه خواهید دید، تقریبا زمین تا آسمان متفاوت است. در شروع طوفانی بازی، شما با فضای وحشتناک و استرس آور دنیای بازی طرف هستید. باید یک مسیر مستقیم را بروید و با چالش خاصی – به جز رو به رو شدن با ترسهایتان! – دست و پنجه نرم نخواهید کرد. زمانی که شِین از خواب بیدار میشود، تازه متوجه گیم پلی بازی Moons of Madness خواهید شد. تمرکز گیم پلی بازی تا حد زیادی بر روی حل پازلهاست و این موضوع به خودی خود بد نیست. در واقع، Moons of Madness اولین بازی لاوکرفتی نیست که بر روی حل معما و پازل زوم میکند، ولی در این زمینه قطعا یکی از بدترینهاست! شاید احساس کنید که کمی بیرحمانه یا رک گفتم; اما حقیقت امر همین است. بازی از شما میخواهد تا کارهای مختلفی را داخل یا خارج از سفینه خود و در پایگاه فضایی مستقر در مریخ انجام دهید. با خود خواهید گفت ” خب اوکی. مشکلی نیست” ولی خیلی زود نظرتان برخواهد گشت. در حین حل پازلها هیچ خبری از Guide، Hint، راهنما و یا دیالوگی که بتواند شما را در حل مشکل خود یاری دهد وجود ندارد. بدون هیچ سیستم راهنمایی، مجبورید کارهایی را انجام دهید که کم کم حالت کسل کننده به خود خواهند گرفت. به خصوص این که بدون وجود یک سیستم جزئی راهنما، شما مجبور خواهید شد که بارها و بارها یک مسیر را طی کرده و عملا به دور خود بچرخید بدون این که به سر نخ خاصی برسید. اتفاقا همان اولین پازل شما هم دقیقا در اتاق خودتان سر و کلهاش پیدا میشود. جایی که باید راهی پیدا کنید تا در باز شود. نکته جالب این جاست که بازی حتی به شما راهنمایی نمیدهد که برای باز کردن در، باید از کامپیوتر خود کمک بگیرید. در واقع عدم وجود هر گونه اشاره ( Hint ) به راهی برای حل پازل، خیلی زود تبدیل به یک معضل خواهد شد. معماها به خودیِ خود، معماهای بدی نیستند. اتمسفر بازی، یک اتمسفر علمی تخیلی یا Sci – Fi است. در چنین دنیایی، باید کارهایی نظیر رسیدگی به پنلهای خورشیدی ( صفحات خورشیدی )، رسیدگی به وضعیت برق، روشن کردن فرکانسهای رادیویی، پر کردن اکسیژن و غیره را انجام دهید. موضوعی که باید مد نظر داشت، این است که به طور کلی، پازلهای بازی Moons of Madness حالتی تکراری به خود نمیگیرند. شِین نیوهارت قبل از هر چیز، یک مهندس قابل است که از قضا و برخلاف بسیاری از بازیهای ترسناک دیگر، از هیچ گونه بیماری روحی روانی و یا افسردگی رنج نمیبرد. بنابراین با وی، قرار است کارهای زیادی را در مریخ انجام دهید.
گذشته از موارد ترسناک و جامپ اسکرها، Moons of Madness را میتوان یک بازی ماجرایی هم دانست. عنوانی که ماجراهای مهندس شِین نیوهارت را در مریخ، بازگو میکند. مهندسی که برای یک شرکت خصوصی کار میکند و اکنون در این سیاره، گرفتار بیگانهها شده است. بازیهای لاوکرفتی قبلی، خوب یا بد، سطحی یا عمیق و ناقص یا کامل، از سیستم مبارزات بهره میبردند. در بازیهایی نظیر The Sinking City و Call of Cthulhu، این سیستم ایرادات فراوانی داشت و حتی برای بازیکن میتوانست آزار دهنده باشد. عنوان Moons of Madness اما به طور کلی فاقد سیستم مبارزات است و شاید بتوان، این را به حساب هوشمندی توسعهدهندگان گذاشت. به صورت کلی در برخی از بخشهای بازی، شما مجبور به استفاده از مخفیکاری هستید. المانهای مخفی کاری هم در بازی Moons of Madness چندان جالب تعبیه نشدهاند ولی خب، میتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند. پیش از این هم در بازیهای لاوکرفتی، شاهد مخفی کاری و استفاده از Stealth بودهایم. سکانسهایی که شما در آنها به اجبار باید از مخفیکاری استفاده کنید زیاد نیستند. به طور کلی، بازی از سکشنهای مختلفی تشکیل شده است و این سکشنها به گیم پلی بازی تنوع میبخشند. اگرچه همهشان، بدون ایراد نیستند ولی خب امتیاز تنوع را به بازی اضافه کردهاند. راجع به مخفیکاری صحبت کردیم، گاهی اوقات هم باید برای زندگی خود بدوید! باید بدانید که گاهی اوقات مجبورید با تمام توان بدوید تا از هیولایی که شما را تعقیب میکند بگریزید.
روند پیشروی بازی به گونهای است که خیلی راحت میتوانید فراموش کنید که با یک بازی ترسناک طرف هستید. با این وجود، زمانی که بازی بخواهد ترسناک شود، واقعا ترسناک میشود! بدون هیچ شک و تردیدی، Moons of Madness ترسناکترین بازی لاوکرفتی است که تا کنون به بازار عرضه شده. میخواهید بدانید که Moons of Madness چگونه شما را میترساند؟ این بازی سعی میکند ابتدا، در بطن خود از ترس روانی استفاده کند. به این شکل که شما را تا حد زیادی نگران کرده و ناگهان به لطف جامپ اسکرهای فوقالعاده طراحی شده خود، شما را وحشت زده میکند. به تدریج، پایگاهی که زمانی محل استقرار یکسری فضانورد بود، تبدیل به محیطی جنون آمیز و مریض میشود. ترس در بازی Moons of Madness هم جنبه روانی دارد و هم فیزیکی. نکته مهم، این است که بدانید بازی عاری از خشونت نیست، اما خب سعی ندارد که از طریق خشونت بازیکن را وحشت زده کند. اشاره کردیم که هیچ گونه سیستم مبارزاتی در بازی پیادهسازی نشده و برای زنده ماندن صرفا باید از مخفیکاری استفاده کنید و یا از پا به فرار بگذارید. حتی استفاده از گزینه دوم هم چندان توصیه نشده و قطعا دیده نشدن بهترین راه موفقیت در بازی Moons of Madness محسوب میشود. در واقع و از نظر منطقی، شما در بازی تنها نیستید. شما تنها یک عضو از گروهی هستید که به مریخ فرستاده شدهاند ولی خب بازی دلایل مختلفی را پیدا میکند تا شما را از همراهان خود دور نگه دارد. به همین خاطر در مواجهه با لحظات نفسگیر، هیجان انگیز و ترسناک، شما عملا تنها هستید. در طول بازی، این طور احساس میشود که تمرکز بازی بیشتر بر روی خلق یک تجربه ماجرایی است تا یک تجربه ترسناک. به هر شکل، هسته اصلی گیم پلی بازی را حل پازلها تشکیل میدهند و نه فرار و یا قایم شدن از دست دشمنان. اگرچه مجموعا، گشت و گذار در دنیای بازی و حل پازلها ایرادات خاص خودشان را دارند، ولی میتوان یک نکته مثبت از آنها استخراج کرد. شما در طول بازی احساس خواهید کرد که همهکاره خودتان هستید! به خصوص با توجه به اول شخص بودن بازی، شما منطقا خودِ شین نیوهارت هستید. در همین راستا، تقریبا تمامی کارهایی که در دنیای Moons of Madness باید انجام شوند را خود شما انجام خواهید داد.
وقتی پای گرافیک و اتمسفر به میان بیاید، بازی Moons of Madness حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت. به طور کلی از نظر فنی، Moons of Madness بهتر از خیلی از بازیهای لاوکرفتی دیگری است که تا کنون تجربه کردهایم. از طراحی داخل سفینه که شروع کنیم، میبینیم که همهچیز سر جای خودش است. حتی داخل کابین شین هم طراحی منطقی و قابل قبولی دارد. از کابین خود که خارج شده و پا به زمینِ مریخ بگذارید، آن وقت متوجه طراحی هنری عالی بازی میشوید. مریخِ قرمز رنگ در بازی Moons of Madness یک طراحی قابل قبول را دارد. متاسفانه بازی خاصی را در ذهن ندارم که به تازگی منتشر شده و بر روی فضا در جریان باشد، به همین خاطر نمیتوانیم از طریق مقایسه، کیفیت Moons of Madness را بسنجیم. ولی خب میتوان گفت که در حد خود، بد کار نکرده است. علی رغم مستقل بودن بازی Moons of Madness، وضعیت طراحی تکسچرها نیز در حالت مطلوبی بوده کار سازندگان در این زمینه خیلی خوب بوده است. منتهی هنر سازندگان در طراحی و فضاسازی بازی بیشتر زمانی مشخص میشود که در تاریکی، بازیکن مجبور به استفاده از چراغ قوهای میشود که شارژش نامحدود است. همچنین در مورد طراحی جامپ اسکرها هم بدون شک کار Rock Pocket Games تحسین برانگیز بوده و از این نظر هم احتمالا با بهترین بازی لاوکرفتی سه چهار سال اخیر طرف هستیم. در طراحی انیمیشنها نیز Rock Pocket Games کم کاری نکرده و این موضوع را هم بیشتر زمانی متوجه میشوید که شِین از ترس به خود میلرزد.
صداگذاری و موسیقی در بازیهای ترسناک از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. احتمالا حتی میتوان گفت که اهمیت طراحی صوت در ژانر ترسناک مهمتر از دیگر ژانرهاست. پیش از هر چیز، باید گفت که Rock Pocket Games برای شخصیت اصلی بازی خود، صداپیشه مناسبی را انتخاب کردهاند. یکی از اولین نکاتی که پس از تجربه Moons of Madness برای اولین بار توجه مرا به خود جلب کرد، صداگذاری فوقالعاده طبیعی و مناسب شخصیت Shane Newehart بود. صداهای جانبی بازی هم جای انتقادی باقی نمیگذارند. به طور کلی در بحث Sound Design، نمیتوان ایرادی به بازی Moons of Madness وارد کرد.
قطعا Moons of Madness بهترین بازی لاوکرفتی که تاکنون ساخته شده نیست ولی دستکم و بدون تردید، ترسناکترین بازی لاوکرفتی چند سال اخیر و یکی از ترسناکترین بازیهای این اواخر محسوب میشود. گیم پلی بازی مشکلات زیادی را یدک میکشد و به همین خاطر هم نمیتوان به Moons of Madness به دید یک بازی بدون اشکال نگاه کرد. با این وجود، این اثر میتواند به عنوان یک رزومه خوب در کارنامه Rock Pocket Games ثبت شده و ما را به محصولات بعدی این استودیو امیدوار کند. به عنوان سخن نهایی در رابطه با Moons of Madness باید گفت که این بازی، شدیدا بازی ترسناکی است! با وجود تمامی توضیحات داده شده در متن در رابطه با ماجرایی بودن بازی و حل پازلها و غیره، فراموش نکنید که کماکان به آن، به دید یک بازی ترسناک نگاه کنید. Moons of Madness سعی میکند ترکیبی از ترسها باشد و در این زمینه هم موفق عمل کرده است. شدیدا و با جدیت تمام، به شما توصیه میکنم که اگر به بازیهای ترسناک واقعا علاقهمند هستید، این بازی را از دست نداده و سعی کنید در تایمهای خالی خود، آن را تجربه کنید. اما اگر به هر دلیلی، ایجاد احساس ترس و هیجان شدید مشکلی برایتان به وجود میآورد، بهتر است نگاهی به دیگر بازیهای مستقل منتشر شده در چند ماه اخیر انداخته و یا به عناوین AAA تازه به بازار عرضه شده روی آورید و دور Moons of Madness را خط بکشید.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
نظرات
واقعا نقد خوبی بود خیلی خیلی ممنونم
من که با دیدن تریلرش حسابی شیفته اش شدم dlfox هم که قرارش داده بهتره برم تو کارش
خیلی وقت بود منتظرش بودم
خوشحالم که خوب در اومده
لاوکرفت + sci fi :inlove: :inlove:
بنظرم میتونست متای بالای۸۰ کسب کنه :-(( ولی گیم پلی بازی محشره
یه گیمپلی دیدم ازش نا امید شدم، اولا مبارزه نداره و دوما، انمیشین و حرکت دوربین خیلی مصنوعیه مثلا از یه جا می خواد بره بالا یا پایین اصن دست و پاشو نشون نمیده. در کل به سلیقه من نخورد. امیدوارم طرفداراش لذت ببرن