وجه تمایز ناتیداگ | عواملی که باعث موفقیت و محبوبیت بازی The last of Usشدند
در طول تاریخ بازیهای ویدئویی، عناوینی بودهاند که مسیر این صنعت را تغییر داده، استانداردهای جدیدی برای آن تعریف کرده و باعث شدهاند تا بازیهای جدید نیز بر اساس استانداردهای جدید ساخته شوند. اما هرچه در طول تاریخ پیش میرویم چنین بازیهایی که بتوانند این طور صنعت بازیهای ویدئویی و ساخت این عناوین را متحول کنند، بسیار کمیاب میشوند. بازی استودیوی ناتی داگ یعنی The last of Us نمونه ای از این عناوین است.
چه عواملی باعث شد تا The last of Us به چنین بازی خوبی تبدیل شود؟ The last of Us اولین بازی داستان محوری نبود که ما آن را تجربه کردیم. حداقل در سال ۲۰۰۹ و دیگر بازی استودیوی ناتی داگ یعنی Uncharted 2: Among Thieves شاهد چنین تجربهای بودیم. و البته Uncharted 2: Among Thieves نیز تنها عنوان داستان محور سینمایی نیست بلکه عناوین دیگری به مانند Metal Gear Solid یا Mass Effect و بسیاری از عناوین داستان محور دیگر نیز تجربهی مشابهی را ارائه دادند. پس The last of Us حداقل در این زمینه کار متفاوتی انجام نداد. پس چه چیزی باعث شد تا این بازی در نزد بازیبازان یک بازی خاص به نظر برسد. پاسخ به این سوال بسیار ساده است. مهم نیست که The last of Us چه اهدافی داشته و چه محتویاتی را ارئه داده است؛ اینکه چگونه این کار را انجام داده بسیار اهمیت دارد.
هرچه که به انتشار نسخهی دوم نزدیکتر میشویم بارها با خود خاطرات نسخهی اول را یادآوری میکنیم و با خود میگوییم که چقدر این بازی خوب بود و اینکه چرا انقدر خوب بود. حداقل من شخصاً به این موضوع بارها فکر کرده و به این نتیجه رسیدم که سه فاکتور اصلی در موفقیت و محبوبیت نسخه اول نقش داشتهاند. سه فاکتوری که ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و همراه با یکدیگر برروی تک تک لحظات بازی تاثیر گذار بوده و باعث شدهاند تا بازی The last of Us یک تجربهی منحصر بفرد باشد.
فاکتور اول تمرکز سازندگان است. سازندگان در ساخت بازی برروی یک فاکتور مهم تمرکز داشتند؛ سرگرم کردن بازیبازان. این نکته موضوعی است که پیوسته تمام استودیوهای بازیسازی به آن توجه ویژهای داشتهاند؛ از بازیهای چند نفره با محتویات فصلی و بازیهای جهان آزاد گرفته تا حتی بازیهای خطی که با وجود نداشتن جهانی آزاد، اما محتویات کاملی را ارائه میدهند تا شما ساعتها پای آن بازیها بنشینید. اما حقیقت این است که هیچ کدام از آنها به مانند The last of Us برروی سرگرم کردن بازیبازان متمرکز نبودهاند. اشتباه نکنید بازیهای جهان آزاد بازیهای بی کیفیتی نیستند. مطمئنا هریک از ما دوست داریم تا در ازای ۶۰ دلاری که پرداخت میکنیم، یک بازی کامل با حداقل ۸۰ ساعت گیمپلی را تجربه کنیم اما در مورد بازی The Last of Us استودیوی ناتی داگ کیفیت را به کمیت ( گیم پلی نه چندان طولانی اما با کیفیت) ترجیح داده است.
The last of Us به هیچ عنوان از نظر محتویات کمبود نداشت و حتی دارای بخش چند نفره نیز بود. اما مهم ترین دلیلی که باعث میشود حتی حال و با وجود گذشت شش سال از انتشار این بازی همچنان به آن علاقه مند باشیم این است که این بازی اگرچه ۱۵ ساعت گیمپلی داشت اما لحظه به لحظه و قدم به قدم آن تجربهای عمیق و شگفت انگیز بود. The last of Us بازی بود که میدانست دقیقا میخواهد چه کاری انجام دهد، می دانست که دقیقا چه داستانی و چگونه میخواهد آن را روایت کند و در این زمینه حتی ثانیهای از وقت بازی را به هدر نداد. The last of Us بازی بود که مسیر راه خود را از ابتدا تا انتهای بازی مشخص کرده بود و این طور نبود که بخواهد با ارائهی محتویاتی به صورت آنلاین داستان یا گیمپلی بازی را سرگرم کنندهتر سازد. به جای این کار ترجیح داد تا برروی جوئل و الی تمرکز کند و داستان میان این دو شخصیت تعریف کند.
با توجه به اینکه بازی دارای پیش زمینهی زامبی و دنیای آخر الزمانی بود و این ژانر همواره در نزد بازیبازان بسیار محبوب است، The last of Us میتوانست گزینهی ساده را انتخاب کند و یک داستان تکراری در مرود به پایان رسیدن دنیا و تلاش برای بقا را تعریف کند. در این صورت دیگر هویت منحصر بفردی نداشت. کتابهای داستان، فیلم و بازیهای زیادی در این زمینه ساخته شدهاند و در این صورت شاید The last of Us به این میزان از محبوبیت و موفقیت نمی رسید. اما ناتیداگ تصمیم گرفت تا داستان بازی را برروی دو شخصیت الی و جوئل متمرکز کند و نه چیز دیگری. ارکان اصلی داستان جوئل و الی بودند و سایر شخصیت های بازی نقش یار کمکی را ایفا میکردند.
ناتی داگ تمام وجود خود را برای ساخت بازی به کار برد که میخواست بسازد. البته مزد تلاشهای خود را نیز گرفت. بازیبازان و منتقدان واکنش بسیار مثبتی به روایت داستانی بازی و پازلهای داستانی آن داشتند و به همین سبب بازی فروش بسیار فوق العادهای را پشت سر گذاشت البته که نام ناتیداگ به خاطر سری Uncharted در نزد بازیبازان بسیار شناخته شده است و مطمئنا در فروش بالای بازی The last of Us بیتاثیر نبود بنابراین اگر این بازی محتویات ارزشمندی نداشت، محال بود که بتواند در طولانی مدت نیز همچنان موفق و محبوب باشد.
اما روایت داستان به تنهایی نمیتواند فاکتور مهم و تاثیر گذاری باشد؛ چه بسا بازیهایی که امروزه منتشر میشوند و تمرکز بالایی برروی داستان سرایی و روایت داستانی دارند اما به مانند The last of Us موفقیتی به دست نمیآورند. این موضوع باعث میشود به دومین فاکتور مهم در موفقیت بازی اشاره کنیم.
همه چیز فقط تعریف کردن نیست باید بتوانید آن را در عمل به صورت کامل نمایش دهید. این نکتهای کلیدی است که بسیاری از بازیهای ویدئویی آن را هدف خود قرار میدهند اما اغلب در آن ناموفق ظاهر میشوند. اگرچه The last of Us جزو این دسته از بازیها نیست.
هنگامی که جوئل و الی به زرافهها نگاه میکنند، این موضوع باعث نمیشود که آنها حتی در این دنیای آشفته و پر از خشونت آخر الزمانی، از زیباییهای طبعیت حرف بزنند. بازی برای اینکه نشان دهد جوئل از مرگ دختر کوچک خود چقدر شکسته شده و چقدر سختی کشیده است، لازم نیست که با یک یا چند میان پرده ما را به عقب بازگرداند و از اتفاقاتی که پس از مرگ دختر جوئل برای وی افتاده است، ما را با خبر سازد. بلکه حالت چهره و رفتار جوئل خود به خوبی گویای همه چیز است. اینکه جوئل در مقطعی از داستان الی را به مانند دختر از دست رفتهاش دیده و سعی میکند تا از وی محافظت کند، چیزی است که به وضوح مشاهده میشود و لازم نیست تا مثلا هنگامی که جوئل و برادرش با یکدیگر مکالمه میکنند، جوئل به این موضوع اعتراف کند و بدین وسیله مخاطب را از حس درونی خود آگاه سازد.
The last of Us میدانست که اگر داستان بازی به خوبی نمایش داده شود، ما تمام این موارد و موارد مشابه دیگر را در طول داستان بازی به خودی خود خواهیم فهمید و با این کار به مخاطبان خود احترام گذاشته است. بازی سبک منحصر بفردی را در روایت داستان در پیش گرفت روشی که بسیار تاثیر گذارتر بود.
و حال ما به سومین فاکتور مهم در موفقیت این بازی میرسیم. در دو فاکتور اولی در مورد داستان و نویسندگی بازی صحبت کردیم و حال در فاکتور سوم قرار است به گیمپلی بازی بپردازیم. به هر حاال The last of Us یک بازی است و ضروری نیست که بیشتر از این در رابطه با داستان و نویسندگی بازی صحبت کنیم. پس بهتر است کمی در رابطه با گیم پلی بازی صحبت کنیم.
هنگامی که از لحاظ گیمپلی بخواهیم به بازی The last of Us نگاه کنیم، این بازی به هیچ عنوان منحصر بفرد نبود. بازی مکانیکها یا سیستمهای مختلف و زیادی در گیمپلی خود نداشت و حتی دارای نقصهای زیادی من جمله مشکلاتی در هوش مصنوعی به هنگام مخفی کاری یا تعدد پازلهای نامناسب در بازی نیز بود. بنابراین The last of Us گیم پلی متفاوتی نداشت.
اما موضوعی که گیمپلی بازی The last of Us را از بازیهای مشابه متفاوت میسازد، اکشن لحظه به لحظهی بازی است و اینکه اکشن بازی چقدر خوب از آب در آمده است. در واقع ترکیبی از اکشن و مخفی کاری و استفادهی درست از منابع از بازی The last of Us، باعث خلق یک تجربهی شگفت انگیز شده است. فرقی نمیکرد که شما با دستهای از بازماندگان در حال درگیری باشید یا زامبیها، بازی همیشه میدانست که چگونه کاری کند تا شما از اکشن و نبردهای بازی لذت ببرید، چگونه شما را به فکر وا دارد و چگونه شما را میخکوپ پای نمایشگر نگاه دارد.
لازم است اشاره کنیم که تاثیر دو فاکتور اول در گیمپلی بازی نیز کاملا مشهود است. اگرچه مکانیکها و سیستمهای به کار رفته در بازی عمیق نبودهاند اما بازی میدانست که در هر لحظه چگونه از آنها استفاده کرده و در صورت نیاز چگونه آنها را با هم ترکیب کند. حتی بازی گاهی اوقات از روشهای جدیدی برای این کار استفاده کرد. این موضوع تا حد زیادی به هنر سازندگان در همگام سازی سناریوهای بازی با روند داستانی بازی برمیگردد و این موضوع بار دیگر باعث میشود تا برروی دو فاکتور اولیه که در مورد آن صحبت کردیم، تاکید کنیم. داستان بازی چیزی است که The last of Us به صورت مجزا و البته تحسین برانگیزی روی آن تمرکز کرده بود.
در پایان لازم است بار دیگر اشاره کنم ممکن است The last Of us کارهای مشابهی نسبت به سایر بازیهای ویدئویی انجام داده باشد اما این کارها را به گونهای متفاوت انجام داده و همین تفاوتها هستند که تمایزها را رقم میزنند. این تفاوت ها هستند که باعث میشوند حتی یک بازی مستقل با بودجهی پایین خیلی سریع به یک عنوان منحصر بفرد تبدیل شود و در نهایت، این تفاوتها هستند که باعث خلق The last of Us شدهاند.
به زودی و احتمالا طی نیمسال آینده، بازی The Last of Us Part 2را تجربه خواهیم کرد و با توجه به تجربهی شگفت انگیز نسخهی اول، بسیار کنجکاویم که بدانیم آیا نسخهی دوم نیز همین تجربه را ارائه خواهد داد یا خیر. آیا میتواند به مانند نسخهی اول، داستان را به صورت واضح و البته همان قدر جذاب روایت کند؟ تنها دلیلی که میتواند من را نسبت به نسخهی دوم مطمئن سازد، نام استودیوی ناتی داگ است و من مطمئنم که میلیونها نفر نیز با من هم نظر هستند.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
از اونجایی که تاریخ ثابت کرده اکثرا همیشه نسخه دوم یه بازی بهترین اون توی اون سری هست شک ندارم لست۲ خیلی خیلی بهتر از نسخه یکش عمل میکنه
به چند دلیل این حرفو میگم
توی نسخه یک سازنده با یه چیز جدید روبرو شده ولی توی نسخه دوم میاد نوآوری های جدید اضافه میکنه و ایرادات نسخه اول رو هم میگره کلی هم تجربه از نسخه اول به دست آوردن و اینکه میدونن فن ها دنبال چی هستن.
ولی اوصلا نسخه سوم بازی ها به شاهکاری دوم نمیرسه چون نوآوری ها تکرار مکررات میشن و هر چیز جالبی که تو ذهنشون بوده هم توی دوم اجراش کردن و در بهترین حالت یه بازی شاهکار نزدیک به نسخه دوم میشه 😀 مثل آنچارتد۳ و گاد۳ و گرز۳ و کیلزون ۳ و بتمن ۳ ووو
.
نسخه های دوم
کیلزون ۲
آنچارتد ۲
گاد آو وار ۲
بتمن ۲
گرز آو وار ۲
رد دد ۲
وووو کلی بازی دیگه نشون میده نسخه دوم همیشه شاهکار کل اون سری حساب میشن .
.
حالا این وسط مثل همیشه چندتا استثنا هم هست مثل ویچر ۳ ولی تو اکثر بازیا این نسخه دوم هست که پرچمدار شده 😀
بی صبرانه منتظر اومدن لست پارت ۲ هستم 😎
در مورد اومدن بازی یا نشون دادن تریلر هم دوستان تا وقتی که دث استرندینگ عرضه نشه همین آشو همین کاسه خدمت من و شماس 😀
تبلیغات مارکتینگ و تریلر گیمپلی ایشالا بعد عرضه دث استرندیگ 😎
خوب دیزگان اومد کارشو کرد فروششو کرد الانم دارن نسخه جدیدشو میسازن
بعد رفتیم روی تبلیغات دث اینم میاد حالشو میبریم
بعد دث هم میریم لست پارت۲ و من یکی دیگه واقعا بهترین روز گیمریم میشه 😎
پس تا بعد دث انتظار خبر از لست پارت ۲ نداشته باشیم بهتر
وقتی اسم ناتی داگ میاد من احساس میکنم اسم یه گروه که همشون استاد هستن و تاابد کارهاشون انقلابی هست میاد.
باید دم در ناتی داگ بنویسند اخه مگه داریم مگه میشه
:laugh: :laugh:
MW2
MASS EFFECT 2
DEAD SPACE 2
حرفت رو قبول دارم نسخه های دوم اکثر مواقع پیشرفت محسوب میشه چون پدر سازنده در میاد تا یه آیپی خلق کنه و تازه تو نسخه ی دوم وقت میکنه یه دستی به سر و گوش بازیش بکشه.
بله این طور هست تقریبن مثل AC2 :yes:
درایور دو
یا مثلا Half Life 2 و Silent Hill 2 ، لامصب این استدلال با بیشتر بازی ها جور در میاد :wilt: :yes:
گیم پلی E3 2018 کاملاً نوید یک ابرشاهکارُ به تموم چشم انتظاران لست ۲ داد و مطمئنم با یک عنوان انقلابی طرفیم چون ناتی داگ کاملاً در این نسل با شاهکار هایی مثل آنچارتد ۴ و آنچارتد لاست لگاسی اینو ثابت کرد :yes:
لامصب انتظار خیلی سخته برای عنوانی که بدجور چشم انتظارشی…
باور کن داداش روزی یک بار گیم پلی رو میبینم بازم دلم نمیزنه اخ اخ اخ
ببخشید بابت ریپلای متاسفانه جایی م که آنتن دهی خوبی نداره و….
آقا به هرحال به عنوان کسی که فن دو آتیشه تلو و حداقل از نظر خودم واقعا بازی رو درک کردم و اونو به عنوان برترین عمرم با اختلاف زیاد میدونم فقط یه دلیل میگم بعدا اگه فرصتی شد مفصل تر:
Last Of Us نه به خاطر داستان و روایت بی نظیر و برترش تا لحظه انتشار، نه بخاطر مسایل فنی و گرافیک برتر تاریخ ش در زمان انتشار نه بخاطر موسیقی های گوش نواز و مهم در اصل بازی ( برترین تاریخ) و نه بخاطر گیمپلی survivor گونه و سنگین ش برترین تاریخ نشد…..
TLOU بخاطر یه چیز برترین تاریخ ه اونم خود خود خود شه!!
یعنی تمامی عناصر نیاز برای یه شاهکار تاریخی رو در خودش به برترین شکل ممکن تلفیق کرد
اینه جادوی ناتی داگ…..
وگرنه مثلا داستان برتر از تلو هم داریم موسیقی شاید ( نه از نظر من) برتر از تلو داریم گیمپلی قطعا غنی از از تلو داریم ولی تلو برترینه….. چرا؟؟
چون ناتی داگ بلده چی رو کجا بزاره تا نهایت تاثیر گذاری رو گیمر رو داشته باشه
بله…. اینه جادوی ناتی داگ
عالی گفتی!
بازی فارکرای ۳ جزو یکی از این استثنا هاست 😎
مفهوم واقعی هنر هشتم را توی این بازی حس کردم…
قبل این بازی، اوکامی مفهوم هنر هشتم رو به خوبی خلق کرد.
اوکامی و لست ماله نسلای قبلن نه نسل هشت
هنر هشتم با نسل هشتم فرق داره.
درود بر اقای حلاجیان مقاله بسیار عالی بود
لست یه بازیه عالی هستش خیلی دلم میخواد بازیش کنم ولی نمیشه
ببینیم قسمت دوم در حد نسخه اول در میاد یا کمتر یا بیشتر
اما چیزی که بیشتر برام جالبه اینه ممکنه با سایبرپانک تو یه سال عرضه بشه و اونوقت یه رقابت تمام عیار میشه ناراحت نشید ولی شانس سایبرپانک بیشتره به چندین دلایل
سلام حمید رضا من نظرات شما رو یادمه،میدونم قصد ترول نداری :yes: نظر شما هم برای من محترم هست،از نظر شما سایبر شانس بیشتری داره،(باشه قبول)،ولی بهتر نیست اینجا فقط در مورد خود بازی لست بحث بشه؟
تا این بحث رقابت ها و جوایز،که فقط اخرش اعصاب هممون خورد میشه :shy:
خیلی ببخشید
فکر کنم از دلایل شما یکیش وسعت نقشه و دیگری مولتی پلتفرم بودن یا نوآورانه بودنش باشه یا استفاده از شخصیت هالیوودی یا آزادی عمل فوقالعاده بالا و… ولی با احترام به نظر من پنجاه پنجاه هستن اگه لست بالاتر نباشه چون لستم دلایل خودشو داره … فقط صبر می تونه جواب قطعی رو بده ..
تو پستی که در مورد لسته؛ سایبر چی میگه؟؟؟
درضمن برعکس عباس جان من چندین بار کوبیدن تورو دیدم که دث استرندینگ رو مسخره میکردی…
منظور و مخاطبم حمیدرضا۲۰۰۳ اشتباه نگیرن بقیه
رقابت بین بازی های بزرگ باعث پیشرفت صنعت گیم میشه و هر سازنده ایی تلاش میکنه اثرش نسبت به بقیه منحصربه فردتر بشه و این موضوع خیلی خوبیه :yes:
لست ۲ یا سایبر پانک هر کدومشون لایق بهترین بازی سال هستن،همینطور که سال پیش فرقی بین رد دد ۲ یا گاد ۴ نبود چون هر دو عناوین شاهکارن و تجربشون واجب :inlove:
بشریت گیمر هیچوقت این بازی هایی که ناتی داگ برامون ساخته رو از یاد نخواهد برد
از همون سه گانه کرش و کاراکترش بگیر تا کلی بازی دیگه که ختم میشن به انچارتد اخری…
دوستان اگه بخواین بهترین بازیسار عمرتونو بگید تو یه کلمه چه اسمی میارین؟؟؟؟
من خودم میگم نیل دراکمن
میاموتو هم خیلی مورد علاقمه ولی چون ps4 دارم گفتم دراکمن 🙂
نظر من اینه که در بازی سازی ، تیم هست که اسمش مطرح می شه و باید بشه نه یک شخص خاص مثلا بگیم ناتی داگ یا سانتا مونیکا یا اینسومنیاک نه دراکمن یا بارلوگ یا ..
درسته عده قلیلی شون تاثیر گذار ترن در امر ساخت ولی اون ها بدون تیم نخبشون کاری از پیش نمی برن خلاصه حرفم اینه باید اسم استودیو بیاد چون بازی هایی که ما باهاشون خاطره داریم ساخته یک شخص نیست بلکه ساخته یک تیمه حالا البته این نظر حقیر هست :yes:
داداش منم با نظرت موافقم ولی فقط چون این دوستمون پرسیدن بهترین طراح بازی از نظرتون کدومه ؟ ما هم نظرمونو گفتیم وگرنه کسی به هیچ وجه منکر این حقیقت که باید اسم تیم سازنده مطرح بشه نیست
طبق این حرف تو اگ میازاکی رو از فرام سافتور بگیرن بازیاش بازم شاهکار میشن…
David Cage
شینجی میکامی :inlove:
مسئله اینه که به کوری چشم دشمنان سونی نسخه دوم بی برو برگرد گوتی میشه و آب سردی خواهد بود بر پیکر بی جان سایبرپانک!
واقعا نمیدونم بعضیا رو چه حسابی این خیال باطل در ذهنشون هست که سایبرپانک که نه داستان منسجمی رو ارائه میده و نه گیم پلی خوبی از آب در میاد بتونه با تلو بزرگ مقابله کنه.؟؟؟نهایتش یه بازی متوسط رو به پایین خواهد بود!
داداش اینطور صحبت کردن خوب نیست واقعا!
این دوقطبی درست کردن ها چه فایده ای داره؟! متاسفانه در مورد God of War و Red Dead 2 هم همین جو دو قطبی درست شد
هم سایبرپانک هم لست ۲ شاهکارن…برای شخص من هیچی لست نمیشه ولی معتقدم سایبرپانک شانس بیشتری برای گوتی داره
خدایی ترول تر از تو ندیده بودم از سل بدتری :rotfl: :rotfl: :rotfl:
روز اهدای جوایز مشخص میشه :yes: :yes:
با نهایت احترام بهتون میگم،اینجا پست لست اف اس هست،بزارید چند تا نظر مفید تبادل بشه،بحث کنیم،
این پست رو خراب نکنید،اخه این پست چه ربطی به سایبرپانک داره؟!!!،باور کن خود ناتی داگ و دراکمن اینقدر به فکر گوتی و جوایز نیستن،تا خود هوادارا،
خب الان چند تا هیتر سونی از فرصت استفاده میکنن،میان به توهین کردن،معلومه شما خودتون از حاشیه سازی خوشتون میاد،ما هم میاییم اینجا که چند تا نظر و بحث مفید انجام بدیم،این ترول ها و توهین ها بدتر اعصاب نداشته ما رو خورد میکنن،آقای حلاجیان ممنون از مقاله خوب شما،به نظرتون وقتش نیست یه فکری به حال بخش نظرات کرد؟!!
در اینکه tlou یک شاهکار به تمام معنا شکی نیست اما دلیل نمیشه سایبرپانک تخریب کنی ، دلیل اینکه سایبرپانک رقیب اصلی این بازی میدونن خیلی ساده اونم سی دی پروجکت رد
این رسم اشتباهیه که برای بزرگ کردن هر چیزی (از جمله خودمون یا بازی)، باید بقیه رو کوچیک کرد. اتفاقا اگر کلی رقیب قوی و خفن برای tlou2 باشه، ارزش بازی بیشتر میشه. والا تو شهر کورها، پادشاه ۱ چشم که ارزشی نداره!
صد در صد درست و حرف شما کاملا متینه
(برگرفته شده از کتاب دلفین ها اسب سواری میکنند) :rotfl:
داداش نیومده تو از کجا میدونی لست ۲ گیم پلی عالی داره،از کجا میدونی داستان عالی داره،از کجا میدونی لست ۲ یه بازی متوسط رو به پایین نمیشه ؟
واقعاً آدمایی مثل تو نه گیمرن،نه طرفدار سونی،نه طرفدار لست و نه طرفدار ناتی داگ آدمایی مثل تو فقط می خوان رو اعصاب بقیه راه برن و ترول کنن.
من خودم سونی فنم و پی اس ۴ دارم ولی اصلاً نمیتونم همچنین توهینی قبول کنم.
بعدم دوستان خودشون جوابت رو دادن این مطلب برای بررسی دلایل موفقیت لسته نه ترول کردن و کوبیدن سایبرپانک
من دارم به این فکر میکنم که اگه فقط اگه رو پیسی میومد و گرافیکشو تا فیخالدون بالا میبردم چی میشد
بشخصه بعد از کمی بازی کردن لست ازش خوشم نیومد و ولش کردم و میدونم الان خون خیلیهاتون به جوش میاد اما واقعیتش همینه که من با این بازی نتونستم ارتباط برقرار کنم
اصولا هرکسی که تا اخر رفتش هم گفت خیلی قشنگ بود
امیدوارم همه از بازی لذت ببرن و اون روزی که میاد کسی برای تهیه کردنش به مشکل برنخوره
این بازی رو فقط باید بر روی بهترین پلتفرم جهان یعنی ps تجربه کرد امین کوچولو.حیف نیست برای پی سی بیاد؟ :-)) بهترینها بر روی بهترینها
:yes: 🙂
فقط همینجوری خواست یه جلب توجه کنه،
نه حالا خیلی برا ما مهمه که این از لست خوشش نیومده :-/ :rotfl: ،این پست هم به لطف هیترها و فن بوی ها خراب شد،بزار
عقده هاشون رو خالی کنن،حالا جالبش اینجاست که همین آقایون pc فن اگه
لست اف اس انحصاری ps نبود،همش ازش دکل نوردی میکردن،واسه ps فنا کل کل میکردن،فن بوی بی منطق که میگن همینه،(البته به نظرم اگه لست انحصاری ps نبود هرگز این لستی که الان میبینیم نمیشد!)
:yes: :yes:
لست تو هروقت به ۱۰ میلیون فروش رسید بیا تا بهت سلام بدم :laugh:
حقیقت رو نمیتونی تغییر بدی،آمارش توی همه منابع معتبر هست،لست فروشش از ۱۸ میلیون رد کرده،آنچارتد ۴ پانزده میلیون فروخته،گاد اف وار هم از ۱۰ میل عبور کرده،اسپایدرمن هم ۱۳ و خورده ای فروخته،هورایزن در ۲ سال ۱۰ میل فروخته،قدرت انحصاریهای سونی اینه،چیزی که خیلی از عناوین مولتی پلتفرم در رسیدن بهش ناتوان هستن،دلیل دشمنی بیش از حد شما با عناوین سونی رو فقط در چند مورد که قبلا هم گفتم خلاصه میشه،بس بیشتر از این پست های سونی رو با کوچیک کردن خودت خراب نکن :-)،
اگه هم ادعا میکنی که عناوین سونی برات اهمیتی ندارن،چرا همش توی پستهای سونی نظرهای حاشیه ساز میدید؟!!
لست نزدیک به ۲۰ میلیون فروش داشته(الان حدود ۱۹ و خورده میل میشه)
اینم گیمفا
https://gamefa.com/476569/the-last-of-us-has-soled-17-milion-copies/
The Last of Us has sold over 8/7million copies since it was first released back in 2013. Naughty Dog announced the landmark sales figure — which is current as of April — on Twitter in celebration of the game’s fifth anniversary.Jun 14, 2018
maximilian overmash
حالا جالبیش به اینه که رقیبش ۱۱۰ میلیون رو رد کرد
تو ۲ نسل ۲ بازی متفاوت با ۲ امار کاملا متفاوت
من میگم ۱۱۰ میلیون لست فروخته شما هم بگو فروخته شما هم بگو فروخته
حالا جالبیش به اینجاست که تعید شده همین مقدار اچیومنت هم باز شده رو اکانتها
یادت نره من تو گیم اسپات عضو هستم و دستم بیشتر از تو بازه
جوون چه وی پی ان خوبی داری :rotfl:
بهترینا روی بهترینا؟الان مثلا دلست برترین بازی جهانه؟زلدا کشکه؟ویچر۳ کشکه؟ اسکاریم کشکه؟سری انچارتد کشکه؟ نیر کشکه؟ رد دد کشکه؟ گاد کشکه؟ داست الشین تیل کشکه؟ هف لایف کشکه؟اویل ۴ کشکه؟و……
بنده هیچ مشکلی با دلست ندارم اتفاقا جزو بهترین بازی های عمرم هست اما تحت هیچ عنوان صلاحیت برترین بازی تاریخ رو نداره ، چون اولا کلی بازیای دیگه هستن که ممکنه( گفتم ممکنه) از دلست قشنگتر باشن و من و تو نشناسیمشون.
دوما دلست بخاطر این انقدر موفق و خوب بود چون تو زمانی که اومد یه گرافیک خوب رو داشت( مثل زمانی که انچارتد ۴ اومد) و همینطور یه داستان خوب ، موسیقی خوب و خیلی چیز های دیگه.
بنظرت ممکن نیست در آینده یه بازی دیگه بیاد که تو زمان خودش فوق العاده باشه و مثل دلست بیاد و تقریبا در همه زمینه ها قوی باشه؟
فکر کنم تونسته باشم منظورمو برسونم.
شما کلا نظراتت همینجوریه حالا اگر همین بازی روی pc میومد میشد کل شاهکار صنعت گیم و بهترین داستان دنیا
یکبار میای میگی میازاکی آقای نسل هشت هست بعد از اون ور میای میگی بازی های انحصاری سونی که بلادبورن هم جزوشونه واست هیچ جذابیتی ندارند:no:
ادعای ضد ترول بودن میکنی ولی هر جایی شروع به ترول پلتفرم بقیه میکن :no:
ادعای باسواد بودن از دم حفظ بودن تاریخ ناتزی ها و یهودیان میکنی ولی توی تلفظش میمونی
البته از تعداد دیسلایک هایی که میگیری معلومه ترولی بیش نیستی
تو اگه فهمیدی چرا بجای نازی میگن ناتزی من برات ۱۰ تا بازی میخرم
ضمنا این شاهکار یه VPN عالیه اباجهل :laugh:
فکر کنم وقتشه دست به ترور بزنم تا طعمشو بچشید 😎
بحث رو عوض نکن،کاملا یادمه،که خودت تلفظش رو بلد نبودی، :-/
پس اول خودت رو اصلاح کن :laugh: :rotfl:
:rotfl: :yes:
Persian nazi تو واقعا ترولی یا میخوای دیده بشی؟
هیج کدام
من نظرم رو گفتم که به لطف دشمنان به حاشیه کشیده شد
بچه ها چرا ما دوتا پرشین نازی داریم؟
منظور بدی ندارم فقط میخوام بدونم کدوم اصلیه؟
چون چندروز پیش دیدم یک نفر با یک پروفایل متفاوت با همین اسم نظر گذاشته
پی نوشت: ببخشید بابت اسپم
علی جان ۲ تا نداریم و ۱۲ تا داریم :laugh:
اگه خواستی برام پیام بفرستی اسم منو تایپ کن و رو اولی پیام بفرست بقیه جعلی هستن :laugh:
البته که برای ارتباط برقرار کردن چیزی هست به نام زبان خارجه که نصف گیمرای ایران ازش محرومن و واس همین با این بازیای داستان محور شاهکار مثل لست و ویچر ارتباط برقرار نمیکنن چون عملا جز گیم پلی چیزه دیگه ای حالیشون نیست
اینم که میبینین همه ایرانیا عاشقه ویچرن اولا بخاطر محبوبیت بالای سی دی پراجکته چون مشتری مداره
دوما بخاطر موج سواری جو این بازی که همه چپو راست با جهت اب شنا میکنن
حاضرم قسم بخورم اگ سایبرم بیاد بازم هیچی از داستانش نمیفهمی و کلی هم قربون صدقش میری چون جو نمیذاره خلافش عمل کنی
خسته نباشید آقای حلاجیان
علاقه شخصی من به ناتی داگ برمیگرده به زمانی که کراش بندیکوت روی PS1 بازی میکردم و چه دورانی بود واقعا
دلیل این که ناتی داگ یکی از بهترین بازیسازهای دنیاست اینه که تا از شاهکار بودن بازیشون مطمئن نشن منتشرش نمیکنن
رزومه ناتی داگ رو ببینید: سه گانه کراش بندیکوت ، کراش تیم ریسینگ ، جک اند دکستر ، انچارتد و TLOU
یاشار جان اون کاری که ازت خواستم رو انجام دادی
جواب شما رو تو استیم دادم
من به لست۲ کاری ندارم چون تجربش نکردم
اما در مورد لست ۱
زمانی که این بازیو تجربه کردم…انگار زمان حرکت نمیکرد….انگار همه چیز خونه متوقف شدنو داشتن قصه ی جوول الیو میدیدن….مگه میشه شما وارد منوی اول بازی بشی…گوستاوو شروع کنه به معجزه کردن و توو فکر نری…غصه کله وجودتو نگیره…مگه میشه…
دقیقا حس منو موقع تجربه لست بیان کردی :inlove:
لست یکی از اون بازیاست که هیچ ایرادی بهش وارد نیست
لست بخاطر چند دلیل بزرگ شد لست…اونم این بود که….
گفتن نویسنده اسم نیل دراکمن اومد(بروس استرلی)
گفتن کارگردان اسم نیل دراکمن اومد
گفتن بازیگر صدا پیشه تروی بیکر و اشلی جانسونو نولان نورث اومد
گفتن موسیقی گوستاوو اومد
گفتن یه تیم نابغه ناتی داگ اومد
گفتن بودجه سونی اومد
گفتن حمایتو تشکر ما اومدیم
دوست دارم اگه قرار باشه یه روز گیم رو بذارم کنار، بعد از این باشه که last 2 رو تموم کردم.
وحشتناک منتظرشم
مرسی سعید خان.اگه سانتا مونیکا تاج استدیوهای بهترین شرکت تاریخ توی گیم(سونی)باشه ناتی داگ الماسها و نگین روی تاجه سونیه :inlove: از این ابر استدیو و بازیهاش هر چی بگم کم گفتم به نظرم بهترین استدیوی تاریخ.از نظر فکت هم بدون نظر شخصی تو بعضی زمینه ها مثل جایزه هابرترین استدیوی تاریخ.سونی برترینه تاریخه ببین ناتی داگ چیه که برترین برتر هاست :inlove: 😎
صحنه های سینماتیکی پشم ریزون ولی گیم پلی ضعیف
در جواب به vahid333 شما اگر ۵ تا بازی در عمر گیمری ات بازی می کردی این حرف رو نمیزدی نمیخوام توهین کنم ولی حرفت پوچ و به درد سطل آشغال میخوره.
برو عمو چن بار تمومش کردم من تعصب بی جا ندارم
پس فقط بازی کردی هیج چیز متوجه نشدی.
اصلا میدونی گیم پلی چیه؟؟
تلو نشون داد برای عالی بودن همیشه نیاز نیست نوآوری باشه.
مگه داریم بهتر از این بازی :inlove:
سلام به گیمفا و سلام به سعید حلاجیان عزیز! خیلی خوبه که این اتفاق میان نویسندگان وبسایتهای ما و گیمفا رایج شده که نقد و بررسی و تحلیل بازی رو تنها در همون روز اول و نمره اول ندونیم و حتی سالهای سال بعد هم بشه یک بازی رو بررسی و تحلیل کرد و این صادقانه باعث رشد خود نویسنده و رشد مخاطبان میشه. اما مخصوصاً در رابطه با بازی The Last Of Us که عنوان خیلی پرسروصدایی بود، یک سری نکات پیش میاد که جسارتاً بنده حقیر برای تبادل نظر و عرض انتقاد مطرح میکنم.
TLOU بازی هستش که از سال انتشار به بعد، بسیار درموردش صحبت و بحث شده و یکی از پرمخاطب ترین و پربحث ترین بازیهای چندسال اخیر بوده. نویسنده عزیز باید قبل از همه با این دید به قضیه نگاه کنه که این بازی، عنوانی هستش که قبلتر، بارها درباره اون صحبت شده و در همین وبسایت گیمفا، مقالات مختلفی برای داستان بازی و بررسیهای دیگر منتشر شده. درواقع، موضوع The Last Of Us 1 تقریباً به طور کامل بحثهای پیرامون اون مطرح شده و الان همه توجهها سمت قسمت دوم بازی هستش.
“بنابراین”، من به عنوان نویسنده باید حرف جدیدی برای گفتن در رابطه با این بازی داشته باشم و بحثی رو در مقاله خودم مطرح کنم که تا کنون در موضوع TLOU 1 مطرح نشده یا اگر مطرح شده، “پاسخی” نیز نداشته. این خیلی مهمه و از تکراری شدن مقاله شما جلوگیری میکنه. برای مثال، نمونه اینچنین مقالهای رو میتونید در رابطه با همین بازی در وبسایتهای دیگر مطالعه کنید. یا اینکه در گیمفا مقالهای که در رابطه با رشد شخصیتی الی و ابعاد شخصیتی اون نوشته شده رو بخونید: https://gamefa.com/416271/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d9%84%db%8c-%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%b1%d9%88%d9%86%d8%af-%d8%aa%d8%ba%db%8c%db%8c%d8%b1-%d8%b4%d8%ae%d8%b5%db%8c%d8%aa-%d8%a7/
اگرچه این مقاله هم کم و کاستیهای خودش رو داشت، اما نکته مهم ماجرا این بود که بحث متفاوتی رو در وبسایت باز کرد که تاکنون باز نشده بود و بحثی بود که حتی در مقالات خارجی هم کمتر بهش توجه شده بود و دقیقاً معنای ایجاد یک موضوع جدید رو نشون میداد. بحث من این هستش که با نگاه به مقالاتی که تاکنون درباره این بازی و اخبار و بحث های این چندسال، به راحتی میشه کلیدواژههای مهم و خیلی پرتکرار این تاپیک رو حفظ کرد!
داستانسرایی، نویسندگی، داستان، داستان عالی، شخصیت پردازی، گیمپلی بازی، آخرالزمان، زامبی محور، منحصر به فرد، شاهکار؛ ناتیداگ، انحصاری، تاثیرگذاری، منتقدان، بینظیر، فوقالعاده، فراموش ناشدنی و….. از این دست کلماتی که در وصف این بازی به کار رفته اند. مسئله اینجاست که همه این کلمات و بررسی بازی از لحاظ تکنیکی، گیمپلی و داستان سرایی، قبلا مطرح شدهاند، و اتفاقاً همه هم به یک تمجید سطحی از بازی بسنده کردهاند.
قطعاً برخی نکاتی که در مقاله اشاره شد، نکات نو و جدید و خوبی بودهاند، اما غرض اینکه، مقاله منتشر شده رنگ و بویی تکراری میدهد و این تکراری بودن، از ارزش مقاله و زحمت شما کم میکند. اگرچه حتی در تحلیل تکنیکی بازی و بررسی گیمپلی و داستان بازی هم بسیار فراتر از اینها میتوانستید بروید و یک بررسی جامع و کامل داشته باشید، اما متاسفانه، همین بررسی هم به نظر کوتاه و خیلی خلاصه شده به نظر میرسد و این ضعف دیگر مقاله شماست که تقریباً نمیتواند مخاطب را با خودش درگیر کند و روند تعامل را طی کند. ضعف دیگر، ساده بودن بیش از حد قلم شماست. به عنوان نویسنده، سعی کنید که شیوه و سبک خودتان را پیدا کنید، با مخاطب صمیمی تر باشید و از آرایههای ادبی و فنون نویسندگی بیشتر استفاده کنید. و در نهایت، اگرچه ممکن است از دست بنده دلخور بشوید، اما همیشه انتقاد خوب را بشناسید و بدانید که بنده به هیچ عنوان دشمنی با شما ندارم بلکه فقط دوست داشتم تا کمکی در جهت پیشرفت شما باشم و از تجربهها بگویم. به امید پیشرفت شما دوست عزیز من.
از معدود کامنت های انتقادی عالی
قطعن نویسنده متوجهن که شما در واقع یک هدیه دادید با انتقادتون :yes:
بسیار سپاسگزارم دوست عزیز
از اینکه مقاله را مطالعه فرمودین و نظرتون رو بیان می کنید نیز ممنونم
در بحث تکراری بودن به نظرم شاید برخی مقالات تم تکراری داشته باشن اما مطمئنا هرکدوم دارای نکات متفاوتی هستند و سعی بر این دارند تا نکاتی متفاوتی رو نسبت به سایر مقالات بازگو کنند و برخی اوقات حتی یک مقاله کلی و جامع نکات مهم تری از یک مقاله تحلیلی مفصل و طولانی دارد
در زمینه ساده نویسی ، به شخصه سعی بر این دارم تا در کنار حفظ اصول و قواعد نگارش فارسی، سعی کنم تا بتوانم منظور خودم و منظور مقاله را به صورت ساده و قابل فهم بیان کنم؛ طوری که مطالعه اون برای همه کاربران سایت ساده و امکان پذیر باشد
در مجموع حتما از انتقادات و پیشنهادات شما در هرچه بهتر شدن کیفیت مقالات استفاده خواهم کرد
خیلی هم عالی! حتی ممکنه برخی از انتقادهای بنده اشتباه بوده باشه. اما به عنوان عضو قدیمی گیمفا، از تجربهها گفتیم! انشاءالله که بازهم در آینده ببینیمت سعید جان عزیز! موفق و موید در مسیر حق باشی.
nailed it
کاش برای کامپیوتر هم می آمد . با موس و کیبورد خیلی حال میده
درود بر همه بچه های گیمفا واقعا ناتی داگ فوق العادست من چند تا از لذت بخش ترین لحظات زندگیم رو مدیونش هستم من به شخصه آنچارتد رو از بازی های ناتی داگ از همه بیشتر دوس دارم ولی حالا به شدت منتظر لست ۲ هستم فکر کنم گیم پلی ای ۳ رو حدود هزار باری دیده باشم 😀
یه ای پی از یه استودیو معروف کاربلد شد یه بازی معرف و محبوب با شخصیت های به یاد موندی و گیم همیشه ماندگار برای طرفداران سونی فن
Tlou از اون بازی هاست که اگر دیسکشو بگیریش عمرا دلت بیاد بفروشی معمولا همچین بازی هایی کم پیدا می شوند مثل bloodborne و witcher و gow و…
هنوز دیسک ریمستر رو نگه داشتم که اگر بشه انشالا روی ps5 هم دوباره تمومش کنم
ممنون آقای حلاجیان بابت مقاله ..
از داستان فوقالعاده بازی و شخصیت پردازی منحصر به فردش که بگذریم ، به نظر منم گیم پلی بازی اگر چه متفاوت و انقلابی شاید نبود اما به قول شما می دونست که با همین چیزی که در
خودش داره چطور مخاطب رو به اوج هیجان برسونه.. دیدیم بازی های پر زرق و برقی که نتونستن قانع کننده باشن و بازی هایی بودن که در عین سادگی بلد بودن چطوری با چیزی که دارن راضی کننده ظاهر بشن .. علاوه بر اون گیم پلیش یک سنگینی محسوسی داشت که خیلی جذاب بود …
.
لست یک بازی زیرک بود .. بلد بود انواع احساسات ترس و وحشت ، تلاش و ممارست ،تحیر و آشفتگی ، غم ، درد ، رضایت ، خشونت و بالاخره عشق رو چطوری به مخاطبش منتقل کنه و این حقیقتن در یک بازی ویدئویی درخشانه
و قابل تحسین .. The Last of Us همیشه در قلعه خاطرات ، جای خودش رو خواهد داشت …
این بازی زندگیه…
سلام خدمت دوستان گیمفایی،بنده قبلا اشاره کردم پی سی باز بودم و در حال حاضر هستم،تقریبا اواخر فروردین بود که یک ps4 تهیه کردم و از انحصاری های کمپانی سونی آن هایی که با سبک و سلیقه شخصی هماهنگ بود بازی کردم.از آنچارتد ها بگیرید کالکشن و…….تا The order 1886 ،kill zone 4،infamous تا journey-the last guardian-god of war 3 remasterd-god of war 4 و…….واقعا بگم last مثل بایوشاک و بوردرلندز و خیلی از عناوین دیگه یکی از بهترین تجربه های گیمینگ بنده بود.الِمان ها و مکانیک های گیم پلی،داستان،موسیقی،طراحی مراحل و محیط و….عالی بود.
باید خدمت دوستان بگم که این سری از عناوین نیازمند صبر و حوصله کافی میباشد و باید دقت به خرج بدهند تا رفته رفته با بازی ارتباط برقرار کنند و به این عنوان پی ببرند.مثل بایوشاک،بوردرلندز و یک سری عناوین دیگه برای خودم پیش اومده که در مورد یه بازی زود قضاوت کردم و از کنارش ردشدم ولی وقتی بعدا دوباره نصبش کردم و به اون رجوع کردم دیدم عجب عنوانی رو از دست دادم و زود قضاوت کردم مثل بوردرلندز دوستان حتما باید تجربه کنند.
در جواب به persian nazi که گفت ارتباط برقرار نکردم با بازی البته دنیای بازی رایانه ای سلیقه ای است ولی بهش میگم اگر یه بار دیگه سراغ این عنوان برود و چند ساعت بازی کند مطمئنا با بازی ارتباط برقرار میکند.
با تشکر از آقای حلاجیان و abbas the last of us
“برای خودم پیش اومده که در مورد یه بازی زود قضاوت کردم و از کنارش ردشدم ولی وقتی بعدا دوباره نصبش کردم و به اون رجوع کردم دیدم عجب عنوانی رو از دست دادم و زود قضاوت کردم”
تجربه یکسانی رو با شما دارم با سری مدرن وارفیر که فکر می کردم یک بزن بکش بی خوده که بعد از چند ساعتی که تجربه کردم نظرم ۱۸۰ درجه برگشت البته به محتوای عمیق تر سری کاری ندارم شاید پیام های نامبارک هم داشته ولی لذت بخش بود در کل ..
در مورد اون دوستمون که با لست ارتباط برقرار نکرده فقط یک مطلب هست اونم اینکه :
سلیقه دربند هیچ جایزه ای یا نمره ای یا فروشی یا انحصاری یا برندی نیست دل خودش معیاره که آیا انگیزه تجربه فعال شده یا نه پس به نظرم هیچ سرزنشی معقول نیست… مادامی که سلیقه معقول باشه سرزنش سلیقه معقول نیست
خیلی ممنون از نظر و بازخورد شما.درسته یه سری از عناوین سلیقه ای است ولی عناوین و فرنچایز هایی وجود دارد که عامه پسند است و کسی اگر هم نخواهد نمیتواند با آن عنوان ارتباط برقرار نکند و خود به خود به سمت آن نظرش جلب میشود.مثلا یه شخصی فقط عاشق فوتبال است ولی با بازی کردن the last of us و call of duty از این عنوان هم خوشش میاد.در جواب به amirreza.ac
عنوان بی نظیری که وارث بهترین های تاریخ گیمه، بازیهایی مثل رزیدنت اویل ۴٫ از نظر من این عناوین هستن که صنعت گیم رو زنده نگه داشتن. بازیهایی که داستانشون از یاد نمیره…
یادش بخیر اولین باری که توی PS4 بازی رو باز کردم و منوی اصلی بازی اومد دلم نیومد بازی رو شروع کنم و فقط خیره شده بودم از اهنگ منو لذت میبردم که بابام اومد زد پشتم گفت چرا خشکت زده بازی کن دیگه . حاظرم ۵۰ سال از عمرم رو بدم تا دوباره این تجربه رو تکرار کنم . فقط توی منوی ori و gris و life is strange 1 این طوری شدم . به قول معروف بازی رو از روی منو میشه مشخص کرد شاهکاره یا نه .
متاسفم واقعا دوتا پیام دادم هردوتا رو پاک کردین درحالیکه هیچ توهینی مطلقا توش نبود
جالب اینجاس که بعد از گذشت ۶ سال از این بازی هنوز بازی نیومده که بتونه این بازی رو شکست بده با وجود اینهمه بالا رفتن قدرت صنعت گیم واقعا اینکه نسخه دوم به قول خود دراکمن چه آشی برامون پخته خدا میدونه
ویچر ۳ کشکه؟
آقای حلاجیان واقعا ممنونم از این مقاله فوق عالی که نوشتید در مورد لست واقعا داستان بازی و نویسندگی خیلی دقیق و مهم بود و البته به حرفای شما اینو اضافه کنم این بازی به غیر از سه موردی که شما گفتید در بسیاری مواردی دیگه بازیباز رو سیراب میکرد مثلا در بخش گرافیک و طراحی محیط این بازی عطش بازیباز هایی که دنبال این موارد بودن رو سیراب میکرد در بعد احساسی و داستان کسانی من جمله خودم که با شخصیت های بازی ها خود میگیرن و حس همزاد پنداری بهشون دست میده رو سیراب میکرد به شخصه خیلی تو داستان بازی فرو رفته بودم وقتی سارا رو از دست دادیم خودمم بغض کردم همراه با جوئل و کم مونده بود بزنم زیر گریه ایین حس تا آخر بازی باهام بود و از بابت اینکه الان الی رو داشتیم یه حس آرامش خاصی داشتم و برای دوست داران بازی های زامبی نوع جدیدی از زامبی ها رو ارائه میداد که نمونش در هیچ بازی مشاهده نشده مخصوصا کلیکر ها
یکی از چیز هایی که باعث میشه Last of us رو اثری مورد احترام بدونم ، این هست که با این وجود که کلیت داستان یک موضوع تکراری و کلیشه ای داره ، اما داستان سراییش آدم رو به وجد میاره ! شخصیت پردازی های خوب و پیچش های مناسب باعث شدند که با داستانی چفت و بست دار رو به رو باشیم . اینکار خیلی سختی هست که موضوعات کلیشه ای رو اینقدر عالی و جذاب در بیاری و ناتی داگ هم با آثاری نظیر Uncharted و Last of us این رو ثابت کرده که استاد اینجور کاراست …
ممنون بابت مقاله
اون حس عجیب و غم انگیز بازی رو نمیتونم با هیچی عوض کنم عجب چیزی بود :rose:
لازم نبود یه مقاله بنویسین که توش عوامل موفقیت لست او اس رو عنوان کنین چون همه میدونن بازی که ناتی داگ پشتش باشه چیزی کمتر از حداقل یه شاهکار نمیشه 🙂
چرا جدیدا سایتتون شده پر آدمای متعصب و کسایی که ترول میکنن 🙁
آقا این بازی واقعا قشنگه تو فن هر پلتفرمی هم باشی اینو که بازی کنی لذت میبری بیاین تعصبو بزارین کنار بازی که قشنگه واقعا قشنگه حتی اگه انحصاری پلتفرم رقیب باشه
پ.ن:من خودم فن پیسی هستم 😉
جای چنین مقالاتی واقعن خالیست.
…
باید بین چند چیز فرق گذاشت.
۱. دلیل موفقیت یا عوامل موفقیت یک بازی. از دید ناظر بیرونی. همان گیمر و منتقد
مانند سرگرم کننده بودن (که خیلی کلی است)
خوشنام بودن شرکت سازنده(کارنامهء درخشان)
عامل تبلیغات (کاری نداریم که تبلیغات راست بوده یا دروغ)
[البته باید بگوییم موفقیت چیست. فروش بسیار؟ متای بالا؟ اثر فرهنگی -cult- گذاشتن؟ که بنظر میآید نویسندهء محترم به تمام این موارد نظر داشته اند. اگر جز این است ممنون میشوم بگویند]
۲.راه رسیدن به این موفقیت. از دید یک ناظر درونی. مانند بازیساز
مانند دانش عوامل ساخت بازی (نویسندگان، بازیگران، آهنگ سازان، طراحان و…) و علاقهء آنها و تمرکزشان بر یک هدف.
حس میکنم بین این موارد خلط شده.
…
بنظرم اگر موفقیت x باشد، باید گفت:
(راه های رسیدن به این موفقیت میشود:)
a + b + c + d + e = x
شما از سه مورد نام بردید. که میشود a, b, c
بنظرم d میشود پیوستگی آن سه مورد(که نویسندهء محترم هم گفته اند)
همهء آخرین ما یک مجموعهء پیوسته است. همه چیز سرجای خودش است.
نه داستان فدای گیمپلی شده. نه گیمپلی فدای گرافیک. نه سکانسهای سینمایی نخ نماست. نه احساسات موجود دروغ است. نه موسیقی بقصد خودنمایی است. نه…
همه چیز به هم پیوسته و یک کل بینظیر را شکل داده. طوریکه نمیتوان داستان را جدا از گیمپلی یا هردو را جدا از گرافیک یا هرسه را جدا از موسیقی و… بررسی کرد.
در شعر به این پیوستگی میگویند فرم یا انسجام.
و e میشود تمام مواردی که در دسته بندیها و تفاسیر مهندسی شده نمیگنجد. چون هنوزم که هنوز است فلسفه و روانشناسی نمیداند هنر و خلاقیت از کجا می آید. بعضی میگویند چیزی مثل وحی است. بعضی میگویند حاصل یکی شدن با کائنات است. بعضی هم میگویند حاصل فرآیندی است که در آن ضمیر ناخودآگاه با تجربیات گذشتهء ما پیوند میخورد و محصولی بهتر خلق میشود. خلاصه اینکه e آن چیزی است که ما نمیدانیم چیست(!) آن فوت کوزه گری که شاید خود اعضای ناتی داگ هم نتوانند بیانشان کنند.
اگر به مصاحبه ای که با نیل دراکمن شده(بعد از رونمایی از آخرین ما ۲) توجه کنید بهتر متوجه میشوید.
نعل به نعل حرفها یادم نیست ولی چیزی درین حدود که: «ما موارد مختلفی رو با نظر بازیگران و عوامل امتحان میکنیم. گاهی چند روز سر یک سکانس کار میکردیم. عجله نداشتیم. صبر میکردیم تا بهترین اتفاق بیوفته.»
بعدش چند مثال زد که یکیش همان صحنهء زیبای زرافه بود و دیگری محتوای قابل دانلود. و صحبتش چیزی در این حدود بود که «ما نهایت تلاشمون رو میکنیم ولی بعضی صحنه ها بر خلاف انتظار ما زیبا میشوند و بعضی صحنه ها درحین بازی بوجود می آیند و از پیش تعیین شده نیستند. »
غرض اینکه آخرین ما چیزی بیش از دسته بندی های رایج است(کل بزرگتر از مجموعهء اجزاست)
چون اگر این e نباشد، به این معناست که هرکه بخواهد میتواند بازیی مثل آخرین ما بسازد و فقط کافیست که تلاش کند. ولی شکی نداریم که آخرین ما تکرار نشدنی است -همانطور که بایوشاک یا نیمه جان یا هیلو- و (با توجه به اینکه این بازی یک شاهکار است،) شرکتهایی که در آینده، از آخرین ما الگو میگیرند دو دسته میشوند. آنها که در بهترین شرایط بازیی مثل همان را خلق کنند. و آنها که چیزی برآن اضافه کنند.
دستهء اول که شکست میخورند. چون بازی تکراری ساختند.
ولی دستهء دوم، با فرض پیروزی، بدلیل یافتن فرمول ویژهء خودشان موفق شدند. نه بدلیل تقلید از فرمول آخرین ما. (بنظرم در آخرین ما از ویژگیهای مثبت آنچارتد استفادهء بسیاری شده. و فقط به همان هم اکتفا نشده و پیشرفت هم کرده)
جایی از مقاله نوشته اید:
… در دو فاکتور اولی در مورد داستان و نویسندگی بازی صحبت کردیم و حال در فاکتور سوم قرار است به گیمپلی بازی بپردازیم…
و جایی دیگر:
فاکتور اول تمرکز سازندگان است. سازندگان در ساخت بازی برروی یک فاکتور مهم تمرکز داشتند؛ سرگرم کردن بازیبازان. این نکته موضوعی است که…
شاید هم اشتباه از بنده است.
…
امیدوارم بازهم شاهد چنین مقالاتی باشیم.
با تشکر فراوان از جناب حلاجیان.
اصلا ناتی داگ تو هر نسلی یه چند سالی از بقیه تیم های بازی سازی بالاتر بوده ، بدون شک شرکت های دیگه الگوشون باید ناتی باشه…