عنوانی که ارزش تجربه کردن را دارد | نقد و بررسی بازی Anima: Gate of Memories
عناوین عظیم و بسیار مشهور دنیا را به طور مداوم و همیشگی در هر سایت و رسانه کوچک و بزرگی نامشان را می بینیم و همه جا مدام از آن ها صحبت می شود و نقد می شوند و تحسین می شوند و کوبیده می شوند و….، اما خیلی ارزشمند است گه با معرفی بازی های باکیفیت کوچکتر، به نوعی حمایت خود را از بازیسازان کوچکتر اعلام کنیم و این موضوع ارزش خیلی بیشتری از ده ها بار پرداختن به یک عنوان عظیم دارد، مخصوصا وقتی بازی مورد نظرمان یک بازی تقریبا باکیفت در سبک خود باشد. می دانید که وبسایت گیمفا همواره در این زمینه پیشرو بوده و سعی کرده ایم که همیشه در کنار بررسی و پرداختن به بازی های بزرگ، شما را با عناوین با کیفیت ولی کوچک تر نیز آشنا نماییم تا طرفداران سبک های مختلف بدانند که در سبک محبوبشان فلان بازی هم وجود دارد و شاید به سراغش بروند و کلی هم از تجربه آن لذت ببرند و اینجاست که ما توانسته ایم به رسالت خود عمل کنیم. عنوانی که می خواهیم امروز برایتان آن را بررسی نماییم نیز یکی از همین عناوین نسبتا باکیفیت است که مطمئن هستم هرگز اسم آن را نیز نشنیده اید و اصلا نمی دانستید که چنین بازی با این اسم وجود دارد اما بعد از خواندن این مطلب شاید نتیجه بگیرید که به سراغ بازی کردن آن بروید و این عنوان را تجربه نمایید.
نام این عنوان Anima: Gate of Memories است که یک بازی نسل هشتمی محسوب می شود که هم خود آن و هم نسخه دومش با آن که بازی های خوبی هستند ولی زیاد شناخته شده نیستند. Anima: Gate of Memorie عنوانی اکشن نقش آفرینی است که توسط Anima Project ساخته و توسط کمپانی BadLand Publishing برای پلتفرم های پلی استیشن ۴ و ایکس باکس وان و رایانه های شخصی در سال ۲۰۱۶ منتشر گردیده است. در این مطلب قصد داریم تا به بررسی زوایای مختلف این عنوان پرداخته و بخش های مختلف آن را برای شما عزیزان واکاوی کنیم تا هر چه بیشتر با المان های مختلف این بازی آشنا شده و راحت تر بتوانید تصمیم بگیرید که آیا این بازی یا نسخه دوم آن که شباهت زیادی به این بازی دارد، مناسب شما هست یا این که اصلا ارزش خرید و تجربه کردن را ندارد؟ پس اگر به هر دلیلی به این سری و این بازی و به طور کلی به عناوین اکشن نقش آفرینی علاقمند هستید، با من و گیمفا در ادامه مطلب نقد و بررسی بازی Anima: Gate of Memorie همراه شوید.
داستان بازی Anima: Gate of Memories نسبتا خوب است و قابل قبول عمل می کند اما اصلا و ابدا در سطح یک داستان فوق العاده جذاب با شخصیت هایی به یادماندنی و عالی نیست بلکه فقط این توانایی را دارد که شما را در طول بازی با خود همراه کند و دوست دارید بدانید در انتها چه خواهد شد که همین موضوع هم خودش واقعا قابل تحسین است با بازی هایی که این روزها می بینیم و پس از ۱ ساعت کل داستان بازی دیگر از یاد آدم می رود و انگار دیگر داستان وجود ندارد!! دیالوگ های ضعیف و صداگذاری خشک و بی روح شخصیت ها نیز مزید بر علت شده است تا روند روایت داستان متوسط بازی نیز آن چنان جذاب نباشد. بازی داستان دو شخصیت را روایت می کند که توسط یک پیوند عجیب و ناخواسته به هم باند شده اند و انگار روح و جسمشان در هم تنیده شده است. این دو شخصیت کاملا متضاد شامل یک دختر که گذشته اش را فراموش کرده و یک هیولا هستند که همین پیوند داستانی، پایه گیم پلی بازی که بر اساس تغییر لحظه ای شخصیت هاست را شکل داده است.
به طور کلی در مورد مجموع و محصول نهایی “داستان و شخصیت ها و روایت” در عنوان Anima: Gate of Memories می توان گفت شاهد یک بازی متوسط و تقریبا قابل قبول هستیم که این توانایی را گاها از خود نشان می دهد که شما را به فهمیدن ادامه داستان ترغیب نماید و باعث شود تا همواره در طول پیشروی در بازی، مقدار کمی هم که شده حواستان به داستان باشد و کلا آن را رها نکرده و به گوشه ای بیاندازید. دیالوگ های ضعیف و صداگذاری خشک و بی روح شخصیت ها نیز مزید بر علت شده است تا روند روایت داستان متوسط بازی نیز آن چنان جذاب نباشد و به طور کلی در مورد مجموع و محصول نهایی “داستان و شخصیت ها و روایت” در عنوان Anima: Gate of Memories می توان گفت شاهد یک بازی متوسط و تقریبا قابل قبول هستیم.
Anima: Gate of Memorie برخلاف ۹۰ درصد عناوین این روزها حجم وحشتناکی ندارد و کمتر از ۵ گیگابایت فضا را به خود اختصاص می دهد، ولی با این وجود گرافیک جذاب و دلنشینی دارد و از لحاظ هنری و فنی قابل قبول است و کلیت گرافیک و رنگ بندی بازی حالتی سل شید گونه و تا حدی شبیه به عناوین سل شید دارد. البته این عنوان از مشکل دنیایی کم جزییات و خالی رنج می برد و در صحنه های مختلف بازی، شاهد وجود محتویات و اشیا و آیتم های مختلف و .. نیستیم و دنیای آن مقداری زیادی خشک و خالی به نظر می رسد که این مقداری از جذابیت های بصری و حتی گیم پلی آن می کاهد و جا داشت تا محتویات بیشتری را در مناطق مختلف بازی شاهد بودیم و اتفاقا این مشکل در نسخه بعدی این سری نیز همچنان پابرجا ماند. اما از نظر بزرگی مراحل، Anima: Gate of Memories کیفیت خوبی دارد و شامل مراحل و مناطقی بزرگ و گسترده هستیم که اگر محتویات بیشتری نیز داشتند دیگر کار خیلی عالی می شد.
برخی لوکیشن ها و مناطق بازی واقعا از نظر طراحی جذاب و زیبا هستند و با خوش ذوقی هنری خلق شده اند و طراحی چشم نوازی دارند. در طول زمان تجربه بازی در زمینه گرافیک فنی مشکل خاصی در بازی مشاهده نکردم و بازی به صورت روان و بدون افت فریم و مشکلات فنی دنبال می شود که نکته مثبتی است. به طور کلی باید گفت Anima: Gate of Memories از نظر گرافیکی عنوانی قابل قبول و تقریبا باکیفیت محسوب می شود که در زمینه فنی و هنری می تواند بازیباز را راضی نگه دارد و تنها اگر دنیای بازی محتویات و جزییات بیشتری داشت و این قدر خشک و خالی نبود، قطعا می توانستیم بگوییم این بازی از نظر گرافیکی عنوانی کامل است ولی اکنون نیز در این زمینه شاهد بازی استاندارد و خوبی هستیم.
از لحاظ کلیت گیم پلی Anima: Gate of Memories یک عنوان سوم شخص با مبارزات هک اند اسلش و در سبک اکشن نقش آفرینی است. گیم پلی بازی بسیار سریع و برپایه تمرکز بالا و جاخالی دادن های به موقع و سیستم ضربه زدن و بلافاصله جاخالی دادن است. مبارزات بازی از نوع هک اند اسلش بسیار سریع است و اگر بخواهیم مثالی بزنیم می توان گفت چیزی شبیه به حالت مبارزاتی که در بایونتا و دویل می کرای و برخی عناوین کسلوانیا شاهد بوده ایم هستند (البته اصلا فکر نکنید که مبارزات این بازی همان جذابیت بازی های یاد شده را دارا هستند زیرا تفاوت خیلی زیادی از نظر “لذت و خوش دست بودن” مبارزات دارند). مبارزات در بازی بر پایه ضربات نزدیک خیلی سریع و متنوع، مبارزه روی هوا و به آسمان بردن دشمنان و به زمین کوبیدنشان به همراه قابلیت حمله از راه دور و همین طور حرکات و فنون خاص و ویژه قرار دارند. همچنین شما می توانید در مبارزات روی دشمن مورد نظر خود هدف را قفل نمایید و قابلیت تغییر هدف را نیز در طول میارزه دارید. مهم ترین نکته در گیم پلی بازی قابلیت تغییر دو شخصیت به صورت لحظه ای است که باعث شده است مبارزات تنوع و عمق خوبی پیدا کنند و کاری می کنند که شما از بازی دلزده و خسته نشوید.
هر کدام از این دو شخصیت که شامل یک دختر قدرتمند و یک هیولا هستند و مثل قابلیت تغییر شخصیت ها در بازی تراین باید بین آنها سوییچ کنید، توانایی های منحصر به فردی دارند که باید بسته به شرایط مختلف از هر یک از آنها و قابلیت هایش در نبرد با دشمنان و اکتشاف محیط های مختلف و حل برخی پارل های محیطی استفاده نمایید. همچنین بازی از سیستم شمارشگر کمبو نیز بهره مند است که البته به مقدار خیلی زیادی حساس است و اگر خیلی خیلی سریع کمبو را ادامه ندهید یا ضربه بخورید، این شمارشگر ریست می شود. تنوع حرکات و حملات در مبارزات خیلی خیلی بالاست و در روند بازی آن قدر حمله و قابلیت مختلف باز می کنید که نمی دانید از کدام استفاده کنید و به این ترتیب کلی قابلیت خلق کمبوهای مختلف نیز در اختیارتان قرار می گیرد. اما در این میان یک نکته منفی هم وجود دارد و آن هم این است که با وجود این تنوع خیلی بالا از نظر فنون و کمبوها، کلیت مبارزات بازی مقداری خشک و غیر جذاب هستند و بهتر است بگویم در خیلی موارد، حالت روان و خوش دستی ندارند مخصوصا از لحاظ تشخیص اصابت ضربه آن حس لذت ضربه زدن و از پای در آوردن دشمنان را به شما منتقل نمی کنند و مقداری بیش از حد سفت و خشک به نظر می رسند.
در بازی یک نوار و خط Ki نیز دارید که برای حملات از راه دور و ارتقای موقتی قدرت سلاحتان از آن استفاده می شود و در واقع آن را مصرف می کنید تا وقتی که دوباره پر شود. شما قابلیت قرار دادن آیتم ها و همینطور قابلیت های ویژه مختلف به صورت shortcut را نیز روی کلیدهای مختلف کنترلر دارا هستید که این به سرعت گیم پلی کمک می کند. بازی از مناطق و مراحل مخفی و انتخابی نیز برخوردار است که برای کسانی که خیلی اهل اکتشاف و گشت و گذار و جستجو در محیط هستند می توانند جذاب و پاداش دهنده باشند. همچنین برخی پازل های کوچک نیز در بازی وجود دارند که در نوع خود برای بخشیدن تنوع به بازی مفید هستند.
وقتی که در بازی یک سرزمین را کشف می کنید و در آن گشت و گذار می کنید، از آن به بعد می توانید دیگر هر وقت که خواستید از طریق هاب و قابلیتی مثل سفر سریع به آنجا بازگردید که این عمق خوبی به بازی می بخشد و ارزش تکرار را بالا می برد، اما خب زمان هایی هم در بازی هستند که این بازگشت به عقب ها مقداری بیش از حد زیاد می شود و حس می کنید دیگر شورش در آمده است از بس باید مدام به عقب برگردید! به طور کلی باید بگویم اساس گیم پلی بازی بر پایه گشت و گذار و اکتشاف محیط ها و مبارزه با دشمنان است. کنترل بازی و شخصیت اصلی بسیار مناسب و خوش دست است و از این نظر نیز مشکلی در بازی وجود ندارد که شما را آزار دهد و تجربه تان را تلخ نماید. در هنگام شکست دشمنان یک حالت اسلو موشن جذاب نیز وجود داردکه مبارزات بازی را هیجان انگیزتر و سینمایی تر می کند.
با شکست دشمنان و پیشروی در بازی شما امتیاز تجربه یا EXP دریافت می کنید و با اینها می توانید لول بزنید و شخصیت خود را ارتقا دهید. شما باید از درخت پرشاخ و برگ مهارت های موجود، قابلیت های مدنظرتان را انتخاب کنید تا حرکات و فنون جدید و یا ارتقای قابلیت های مختلف را ازاد نمایید و از آتها در راستای قوی تر کردن شخصیت بازی استفاده کنید. جالب است که بین قابلیت های مختلف در درخت مهارت های بازی “لینک” وجود دارد و به نوعی به هم متصل هستند و اگر مثلا هر دو طرف یک شاخه را آزاد کنید یک ارتقای بونوس یا جایزه نیز به دلیل لینک این دو قابلیت برای شما آزاد می شود که در بیشتر اوقات این جایزه شامل مقداری سلامتی اضافه است. در طول روند بازی شما می توانید آیتم های مختلفی را از قبیل محلول های سلامتی و تجهیزات و سلاح های مختلف و … پیدا کنید که برخی از آنها خیلی راحت تر و جلوی چشم هستند و برخی حالت مخفی تری دارند و باید مقداری محیط را جستجو کنید تا آن ها را بیابید.
یکی از نکات واقعا آزار دهنده گیم پلی صفحه های بارگذاری بسیار طولانی و روی اعصاب بین مناطق مختلف هستند که از الان به شما می گویم که کلی باید به این صفحات خیره شوید و ملاقاتشان کنید! همچنین سیستم چک پوینت های بازی نیز در برخی بخش ها اصلا استاندارد نیست و روی تجربه شما تاثیر منفی می گذارد. از دیگر نکات منفی گیم پلی هم می توان به برخی بخش ها و مراحل روی اعصاب اشاره کرد و ترکیب این ها با سیستم ضعیف تشخیص اصابت ضربه، سبب خلق بخش هایی بسیار اعصاب خرد کن می شود که البته خوشبختانه تعداد این بخش ها زیاد نیست.
از نظر تنوع دشمنان، واقعا بازی من را شگفت زده کرد زیرا اصلا فکر نمی کردم که این قدر دشمنان گوناگون در بازی وجود داشته باشند ولی خوشبختانه این طور است و سازندگان از نظر تنوع دشمنان در بازی بسیار عالی کار کرده اند. در زمینه باس ها هم که موضوع حتی بهتر از دشمنان معمولی نیز هست زیرا بازی از نظر باس ها “بسیار بسیار بسیار” پر و پیمان است و پشت سر هم و به مانند یک سیل و رگبار، باس فایت های مختلف و چالش برانگیز بر سرتان می ریزد که البته خیلی از آنها واقعا جذاب و لذتبخش هم هستند اما خب از منظری دیگر هم می توانید این طور ببینید که این تعداد خیلی خیلی زیاد باس ها زیاد جالب نیست و این را یک نکته منفی به حساب آورید از این جهت که خسته کننده و لوث می شوند که این موضوع کاملا به نوع نگاه شما بستگی دارد که با تعداد خیلی زیاد باس فایت ها چگونه برخورد می کنید.
Anima: Gate of Memories درجه سختی نسبتا بالایی دارد و حالت نرمال آن مقداری از دیگر بازی ها سخت تر و چالش برانگیز تر به نظر می رسد و باید روی زمان بندی درست، خیلی دقت و تمرکز داشته باشید زیرا حملات دشمنان و مخصوصا باس ها به صورت خیلی خیلی سریع انجام می شود و اگر نتوانید سریعا جاخالی دهید و شما نیز سریع عکس العمل نشان ندهید فقط مدام در حال ضربه خوردن خواهید بود و دیگر فرصتی اصلا دست نمی دهد که بخواهید حمله کنید. البته اوایل بازی شاید مقداری برعکس این فکر کنید و بگویید بازی چقدر آسان است ولی وقتی مقداری جلو بروید و به باس های دوم سوم برسید می بینید که کار بسیار سخت و چالش برانگیز می شود که این موضوع، برای بازیبازان هاردکور که دنبال چالش بیشتری هستند جذابیت دارد.
در زمینه صداگذاری باید گفت در بهترین حالت، Anima: Gate of Memories یک عنوان خیلی متوسط رو به پایین است و صداگذاری شخصیت ها و نوع صحبت کردن آن ها بسیار بسیار خشک و بی احساس و فاقد جذابیت به نظر می رسد و هرگز آن حس و حال یک صداگذاری با کیفیت در یک بازی نسل هشتمی را به بازیباز منتقل نمی کند و انگار شخصیت ها دارند فقط ار روی یک متن به صورت ثابت و بدون تغییر، حرف می زنند بدون این که حس و حالشان تغییر کند. در زمینه موسیقی هم وضعیت اگر بدتر نباشد بهتر نیست، زیرا تکرار و تکرار است که در موسیقی بازی وجود دارد و شما را آزرده خاطر می کند. در واقع برخی از موسیقی های ثایت هر بار و در هر مبارزه و برخوردی به صورت مدام و بدون تغییر پخش می شوند و از آنجا که برخوردها هم در بازی خیلی زیاد است به طور یکنواخت باید یک قطعه موسیقی را بشنوید که بسیار روی اعصاب است. از نظر تنوع موسیقی ها در بخش های مختلف هم بازی جذابیت خاصی ندارد و در کل باید بگوییم Anima: Gate of Memories از نظر صداگذاری و موسیقی ضعیف عمل کرده است.
در دنیای امروز بازی های رایانه ای با حجم وحشتناک پول و تبلیغات و هایپ و.. که از سوی شرکت های عظیم این صنعت به جریان افتاده اند، خیلی از بازی های کوچک تر هستند که در زیر دست و پای این بازی های غول پیکر که خیلی وقت ها هم طبلی توخالی هستند گم می شوند و بهتر است بگوییم له می شوند. زیرا که آنها و سازندگانشان نه پول تبلیغات عظیم را دارند و نه قدرت رقابت با غول های هم سبک بازیشان در دنیا. به همین دلیل هم خیلی از این عناوین مثل Anima: Gate of Memories می آیند و می روند در حالی که خیلی از ما حتی نامشان را هم نمی شنویم و شاید حتی با این که بازی خیلی خیلی خوب و جذابی هم باشند نتوانند چندان موفق عمل نمایند زیرا که زیاد توسط بازیبازها شناخته نمی شوند و اسمشان بر سر زبان ها نیست. در این شرایط رسانه های تخصصی بازی های رایانه ای وظیفه بسیار خطیری دارند و باید یک پل ارتباط بین این عناوین و بیشتر شناخته شدنشان برای بازیبازها باشند تا حقیقت را بیان کرده و افراد بیشتری با بازی های خوب که زور زیادی برای تبلیغ ندارند آشنا شده و شاید به سراغ تجربه آنها بروند.
Anima: Gate of Memories دقیقا یکی از این قبیل بازی هاست. عنوانی که نکات مثبتی مثل گرافیک سل شید گونه و جذاب، درجه سختی چالش بانگیز و نسبتا بالا، تنوع بالا در مبارزات از لحاظ فنون و کمبوها، درخت مهارت های پرمحتوا و متنوع، طراحی عالی برخی لوکیشن های بازی، تنوع خوب دشمنان و تعداد خیلی خیلی زیاد باس فایت ها (که البته در مورد باس فایت ها بسته به نوع نگاه بازیباز، این تعداد خیلی بالا می تواند نکته منفی هم قلمداد شود) و همین طور تنوع در مبارزات و ارتقای المان های مختلف گیم پلی و نقش آفرینی را در خود می بیند و در کنار اینها نقاط ضعفی هم دارد که خیلی هم کم تعداد نیستند و در طول متن آن ها را برای شما عزیزان بیان کردیم.
مخصوصا اگر دو ۳ ساعت اول بازی را تحمل کنید و سعی کنید در بازی جا بیافتید و قلق آن را به دست بگیرید، بعد از آن است که Anima: Gate of Memories روی خوشش را به شما نشان خواهد داد و خرید آن را در زمانی که بازی تخفیف های خوبی خورده باشد می توان به علاقمندان اکشن نقش آفرینی توصیه کرد ولی باز هم می گویم که منتظر دارک سولز و دیابلو و عنوانی نزدیک به اینها نباشید و مقداری توقع خود را پایین بیاورید تا یک عنوان اکشن نقش آفرینی “قابل قبول” و استاندارد را تجربه نمایید. سازندگان Anima: Gate of Memories با یک بودجه پایین و در حد عناوین کوچک، یک بازی تقریبا بزرگ و استاندارد ساخته اند که این موضوع بسیار قابل تحسین است و خوشبختانه این نسخه به موفقیت دست یافت و سبب شد تا در ادامه بازی بعدی این سری به نام Anima: Gate of Memories – The Nameless Chronicles نیز ساخته شود.
قطعا اگر سازندگان این بازی، بودجه و تکنولوژی در حد عناوین بزرگ AAA در اختیارشان قرار بگیرد پتانسیل ساخت یک اکشن نقش آفرینی بزرگ و بسیار باکیفیت را دارا هستند. در مجموع با توجه به قیمت بازی و کیفیت و کمیت محتوایی که تحویل می گیرید می توانیم بگوییم Anima: Gate of Memories می تواند انتخابی “تقریبا” مناسب برای علاقمندان اکشن نقش آفرینی باشد تا یک ماجراجویی حدودا ۲۴ ساعته را تجربه نمایند. در مورد پیشنهاد دادن این بازی در انتهای نقد باید خدمت شما عرض کنم که Anima: Gate of Memories عنوانی نیست که یتوان گفت هر کس آن را تجربه کند لذت می برد و حتی ممکن است برخی در همان یک ساعت اولیه بازی را رها کنند ولی برای کسانی که علاقمند به بازی های اکشن نقش آفرینی هستند و مقداری نیز توقع خود را پایین آورده اند، این بازی می تواند تجربه خوب و جذابی باشد و حتما ارزش یک بار تجربه کردن را داراست.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
اسپم: نقد بررسی Days gone رو به صورت ویدئویی هم انجام میدید؟
خسته نباشی سعید جان . نقد خوبی بود ولی فکر کنم انگار قبلا این بازی رو نقد کرده بودید و اون موقع هم همین نکات رو گفته بودید
دادا اون یک ویدیو بود
سلام و درود بر بزرگوار اقای اقابابایی عزیز خسته نباشید مرسی بابت نقد زیبا و عادلانتون :rose: :heart:
سعید جان سلام نقد بسیار خوبی بود خسته نباشید.
نقد های گیمفا همیشه تک هستن ولی نقد های اقای سعید اقابابایی یه چیز دیگست تا حالا چند بار اینو گفتم.
فکر کنم ایشون یه بیست سی سالی از شما بزرگ تر باشه
زشته با اسم کوچیک صداشون کنی
اگه ناراحت شدن من معظرت میخوام ولی عزیز همیشه دلم میخواد حس دوستانه ای داشته باشم.
اونم میدونم تو بعضی نظرات خوندم ایشون بیش از ۲۰ ساله فقط گیمر هستن باید احترام گذاشت ولی بنده فقط حس دوستانه ای دارم.
خیلی وقته این مطلب منتشر شده، ولی باید بگم درعین حال که شما خودت رو بزرگتر از ایشون میدونی، ذرهای از بزرگ شدن جسمیتون سودی نبردی
میگم سعید جان ایا تا به حال نقدی از بازی the forest رفتین چون ندیدم اگه نه لطفا یه نقد ازش برین چون به نظرم بهترین بازی در سبک survival هست که یه داستان مرموز و قوی هم داره.
لطفا اگه تا به حال نقد نشده نقدش کنید.
من زمان زیادی رو صرف forest کردم … گفتم نظرمو بدم
Forest بازی خوبیه …
ارزش تجربه کردن رو داره .داستان کلیشه ای داره مثل اکثر بازی های survival . سقوط هواپیما توی جنگل ناکجا آباد و آدم خوارها … ولی اتمسفر بازی و حس پی بردن به سرنوشت بقیه سرنشینای هواپیما و پیدا کردن یه فرد خاص(اسپویل نمیکنم :D:) که هدف نهایی بازیه اوایل باعث میشه آدم بخواد به بازی ادامه بده البته بازی اصلا تو رو مجبور نمیکنه بری دنبال سرنخ و حتی هدفی رو هم برات انتخاب نمیکنه و خودت باید جست و جو کنی و بعد از ساعت های طولانی سرنخ های خوبی پیدا کنی … گیمپلی و ساخت ساز و ترکیب اجزا هم خوب و سرگرم کنندست و واقعا وسیع و پرجزئیاته . در کل اگه به خاطر داستان بازی میخوای تجربش کنی اینکارو نکن چون بازی اصلا روایت داستانی نداره و بیشتر مثل شبیه سازی گیر کردن بین آدم خوارهاست و به همین دلیل اصلا تو بازی موسیقی هم وجود نداره و بعد از ساعت ها بازی کردن واقعا مثل یه آدم گیر افتاده توی جنگل کلافه میشی …
برای منی که دنبال بقا در کنار تجربه ی داستان خوب و مهیج بودم بازی راضی کننده نبود چون نبود هیچ گونه مراحلی تو بازی باعث میشه بازی رو رها کنی و اینجوری لذت پیدا کردن سرنخ ها رو از دست بدی.
درکل هدف و تمرکز بازی روی survival هست و کاملا اون حس تنهایی و بقا رو بهت منتقل میکنه . و نبود موسیقی و مراحل داستانی دربازی به خاطر همین هدف سازنده ها بوده که کاری کنند بازی باز احساس کنه در جنگل گم شده و حالا اینکه میخواد چیکار کنه به خودش بستگی داره میتونی ساخت و ساز کنی .. میتونی بری دنبال بقیه مسافرا … ولی مشکلی که هست اینه که نبود موسیقی و مراحل و هدف مشخص تو بازی ممکنه باعث بشه از جنگل خارج بشی و فورا بازی رو دلیت کنی :laugh:
ببخشید طولانی شد
اره به خدا من چندین بار بازیش کردم شاید تا به حال به پایان بازی نرسیدی
همیشه تمام غار ها و محیط هارو میگشتم و هرچی بود رو پیدا میکردم جوری که وقتی کیفمو باز میکردم پر بود از وسایل مختلف همیشه یه قلعه (خونه که نه) یه قلعه میساختم و بدون اینکه حتی یه ذره به اون دره (یه چاله بسیار بزرگ) بزرگ که توش پر است از موجودات محتلف و یه چشمه هست و وقتی میری توش راهش میرسه به یه در که باید کلیدشو تو یکی از غار ها پیدا کرده باشی تا باز بشه حتی بدون نزدیک شدن به اون در بیش از ۱۰۰ روز تو بازی وقت میگزروندم هر بار که بازیش میکردم.
موسیقی متن یکی از مشکلات اصلیش بود ولی برا منتقل کردن حس تنهایی بود به نظرم ولی خودشون ۵ نوار کاست با یه کاست پلیر تو بازی گزاشته بودن که بسیار اهنگ های خفنی داشتن شاید شما پیداش نکرده باشی ولی بنده هر ۵ تا شو پیدا کردم یکیش اینقدر خفن بود رو مخصوص جنگ گزاشته بود یکیش رو برای دویدن البته از همشون استفاده میکردم.
نشونه برا پیدا کردن یکی از کاست ها همراه با کاست پلیر میتونی کاست پلیر رو تو یک قایق که روی اب هست پیدا میکنی و نوارشو تو ساحل کناریش روی یه قبر پیدا میکنی.
البته اگه نسخه نهایی رو داشته باشی.
اینم بگم من از ورژن ۴۰ بود که با این بازی اشنا شدم و شروع به بازی کردن کردم هر ۲۰ یا ۳۰ روزی اپدیت براش میومد هر بار خیلی چیز جدید بهش اضافه میکردن مثلا یه اسلحه بهتره بگم تپانچه اگه درست باشه که باید ۸ تا قسمتشو تو سرتاسر جزیره پیدا میکردی یا کمان جدید.
عجب چیزی بود تو میتونستی هر چیزی رو کرفت کنی فقط برا فهمیدنش باید چند تا چیزو باهم قاطی میکردی و ….
طولانی شد.
آره حمید جان .من به پایان بازی رسیدم . واقعا سیستم کرفت بازی خیلی وسیع بود . ولی من کاست پلیری رو پیدا نکردم 😥 . چه جالب پس سازنده ها موسیقی رو هم در بازی قرار داده بودن ولی باید پیداشون میکردیم ?:-) یعنی نوارهارو میشده هر موقع پلی کرد با استفاده از کاست ؟ :inlove:
البته نسخه نهایی رو بازی نکردم ولی نکته ی جالبی که بازی برای من داشت اینه که حتی از دندونای آدم خورا هم تو کرفت میشد استفاده کرد :laugh: :rotfl:
اره همه چیزو میشه کرفت کرد مثلا دندون هاشونو روی چوب میزد به عنوان یه اسلحه قویتر.
اگه کاست پلیر رو پیدا نکردی پس نصف هیجان بازی رو از دست دادی و بله هر موقع و هر کجا میشه اهنگ هاشو پخش کرد اونم چه اهنگ هایی بسیار زیبا و هیجان انگیز برا پیدا کردنش کاست پلیر وقتی یه قایق روی اب دیدی شنا کن برو توش کلی چیز پیدا میکنی به همراه کاست پلیر برو تو ساحل کناریش یه قبر پیدا میکنی یه کاست روشه همراه با یه عکس از یکی از اون موجودات که شبیه عنکبوت هستن دیگه خودت راحت میتونی نوارو پخش کنی بقیه کاست هارو باید تو غار ها پیدا کنی ولی متاسفانه سخته گفتن برات چون پر از غار هست ولی اینقدر گشتن این غار ها لذت بخشه به دلیل ترس و ایتم های بسیار بسیار با ارزشی که بهت میده خیلی زود پیداشون میکنی فقط یکیش هست که بازم روی یه قبر دیگه هست که برا پیدا کردنش باید رفت به منطقه برفی بازی که درکنار کوه ها قرار داره در کنار یه دریاچه یه قبر هست که نوار روشه.
البته خیلی چیز های مخفی داره مثلا یه دوربین پیدا میکنی بعد باید فیلماشو تو غار ها پیدا کنی یه جورایی مثل همون کاست ها بعد تو فیلم یه جورایی داستان همون باس فایت نهایی رو بهت نشون میده همون دختره و…
یام مثلا قدم شمار یا قطب نما انواع تبر و کمان و کپسول اکسیژن برا اب های زیرزمینی و …
پیشنهاد میکنم نسخه نهایی رو بازی کنی چون خیلی خوبه.
ممنون از توضیحات عالیت :inlove:
پس واجب شد برم اینبار نسخه ی نهاییش رو بازی کنم
به نظر عالی میاد :hypnotized:
یه پیشنهاد برای سایت اگه میشه لینک بازیهایی که میزارید رو برای دانلود قرار بدید از سرویسهای موجود مثل استیم و…
سلام و عرض ادب خدمت شما عزیزان. خیلی از کامنتهاتون و نظر لطفتون ممنونم و واقعا شرمنده م که نتونستم جواب بدم تک تک کامنتها رو. انشالله در مقاله عصر حتما تک تک کامنتهایی که بذارید رو پاسخ میدم مثل همیشه. خیلی خیلی از احترام و ادب و شخصیتی که دارید تشکر میکنم ازتون و واقعا گیمفا به خودش می باله به خاطر داشتن چنین کاربران با شخصیت و یا شعوری که در خانواده هاشون “قدردانی و ارزش قائل شدن و احترام و ادب” رو یاد گرفتن و بسیار خوشحالم که برای افرادی مثل شما مطلب می نویسم. یک دنیا سپاس. اگر لطف کردید و در مقاله عصر نظر گذاشتید حتما پاسخ میدم تک تک مثل همیشه و برحسب وظیفه.
واقعا ممنون خیلی وقت بود داشتم به این بازی فکر میکردم که بگیریم یا نه
چون یه مقدار شخصیتشم ظاهرش به ۲b بی شباهت نبود خیلی میخواستم بدونم ارزش داره یانه که البته داره