هیچ وقت فراموش نمیکنم که وقتی Killzone 3 را برای اولین بار روی پلیاستیشن ۳ بازی کردم، حسی داشتم که حتی در ابتدای تجربهی بازی شاهکار دوم هم نداشتم. تا نزدیک یک ساعت ابتدای بازی من مثل گیجها فقط محو کیفیت بازی و فضاسازی و گرافیک آن بودم و اصلا یک حس و حالت عجیبی داشتم که هرگز از یادم نمیرود، زیرا یک نوع خیلی خاصی بود و فکر میکردم انگار دارم خواب میبینم با این گرافیک عجیب و غریب! با خود میگفتم چقدر کیفیت بازی بالاست و چقدر تیراندازیها واقعیست و دقیقا حس میکردم رویایی است! اینها را واقعا و کاملا لمس کردهام که دارم به شما میگویم، هر چند که اصلا نمیشود آن حس را با کلمات گفت و جملهی درستی برای بیان آن حس پیدا نمیشود، زیرا گفتنی نیست، ولی خب دقیقا مثل این بود که انگار دارم یک رویا را بازی میکنم و با هر شلیک حس میکردم درون خود بازی هستم. باور کنید که انگار در یک لحظه تمام بازیهای کال او دیوتی و بتلفیلد و … برایم رنگ باختند و وزن Killzone 3 بدجوری من را اسیر خودش کرد و گیمپلی با کلاسش به شدیدترین شکل من را به درون خود کشید و همان لحظه فهمیدم این بهترین شوتری است که تا آن موقع بازی کرده بودم. هر چقدر هم بخواهم آن حس را برایتان شرح دهم باز هم حق مطلب ادا نمیشود. انگار که وارد یک رویا شده بودم و گرافیک و محیط بازی طوری بود که من را به معنای واقعی کلمه از همان لحظهی اول که چشمم به آن افتاده بود، به درون خودش کشیده بود. برای همین هم هست که هرگز آن دقایق شروع بازی Killzone 3 را فراموش نمیکنم و در ذهنم حک شده است. به طور کلی و بر روی پلتفرمهای سونی، یعنی کنسولهای پلیاستیشن خانگی از نسل ششم تا کنون، برترین فرنچایز شوتر اولشخص انحصاری که خلق شده است، بیشک سری Killzone است که توسط استودیوی توانمند گوریلا گیمز ساخته شده است. این فرنچایز در نسل ششم بازیهای رایانهای با نسخهی اول Killzone متولد شد و نوید یک سری فوقالعاده را داد. در واقع نسخهی اول سری Killzone که برای کنسول پلیاستیشن ۲ منتشر شده بود یکی از بهترین بازیهای شوتر زمان خود بود، ولی در اصل این فرنچایز با نسخهی دوم خود به اوج رسید و خود را به عنوان یکی از برترین فرنچایزهای انحصاری سونی مطرح کرد و بسیاری آن را بهترین شوتر پلیاستیشن ۳ قلمداد میکنند.
این سری فوقالعاده قدرتمند، در نسل هفت با عناوین Killzone 2 و Killzone 3 به اوج رسید و بسیار محبوبتر از قبل شد و در نسل هشتم نیز با Killzone Shadow Fall به عنوان یکی از اولین عناوین منتشر شده برای پلیاستیشن ۴ خودنمایی کرد و گرافیک بسیار زیبا و گیمپلی لذتبخشی را در اوایل نسل هشت به دارندگان این کنسول هدیه داد. بر روی کنسول دستی ویتا نیز بازی Killzone Mercenary یکی از برترین عناوین این کنسول دستی محسوب میگردد. البته بر روی کنسول دستی پلیاستیشنپورتابل یا همان PSP نیز یک عنوان جانبی از این سری منتشر شد که به دلایلی از قبیل نداشتن آنالوگ استیک دوم، در سبک شوتر اولشخص نبود و یک شوتر ایزومتریک محسوب میشد که البته کیفیت خوبی نیز داشت. بین این بازیهای عالی و جذاب، امروز صحبت ما در خصوص نسخهٔ سوم این سری بینظیر است. عنوان Killzone 3 پس از انتشار بسیار موفق عمل کرد و بازخوردهای فوقالعادهای را از سوی منتقدان و طرفداران دریافت نمود. نهایتا این عنوان امتیاز متای عالی ۸۴/۱۰۰ را به خود اختصاص داد تا تبدیل به یکی از عناوین بسیار موفق شرکت Sony شود، هر چند به نظرم کیفیت بازی از این امتیاز هم بیشتر است. Killzone 3 برای من عنوانی است که وقتی به کلیت نسل هفتم بازیها فکر میکنم و وقتی که میخواهم در ذهنم نسل هفتم را تصویرسازی کنم، خیلی زود در ذهنم نامش و تصاویرش و لذت تجربهاش نقش میبندد و یکی از تعاریف نسل جذاب هفتم برای من است که به معنای واقعی از بازی کردنش کیف کردم و لذت بردم. Killzone 3 ابدا عنوانی نیست که پلیاستیشن ۳ داشته باشید و بیخیالش شده باشید یا شوید! بله، هنوز هم اگر برگردید به این بازی، از تجربه آن کلی لذت خواهید برد. اصلا پس برای چه پلیاستیشن ۳ خریده بودید؟ مگر نباید یکی از چند بازی برتر این کنسول و یکی از بهترین شوترهای اولشخص تاریخ را تجربه کنید؟ البته خیلی امیدواریم که شاهد ریمستر سهگانهٔ این سری شاهکار هم باشیم.
داستان سری Killzone روایتگر زوایای مختلف نبرد مرگبار و خونین بین دو نژاد است. دو نژادی که هر دو یک ریشه دارند ولی فرسنگها از هم دور افتادهاند و شعلههای خشم و کینه بین آنها دیگر خاموش نمیشود و هر یک به خون دیگری تشنه هستند و کینهای ابدی بینشان ریشه دوانده است. در Killzone 3 نیز شاهد داستان تخیلی جنگ بین دو نژاد مختلف از انسانها یعنی Vektan و the Helghast هستیم. داستان Killzone 3 به شکلی عالی شما را به دنبال خود میکشاند و تا انتهای بازی، داستان یکی از محرکهای قوی شما برای رساندن بازی به انتها محسوب میشود و سازندگان و نویسندگان بازی در گوریلا گیمز یک داستان جذاب و پرکشش را با یک روایت جذابتر ترکیب کرده و همچنین هیجان ناب اکشن سنگین بازی را نیز به طور نامحسوس به درون داستان تزریق کردهاند تا داستان Killzone 3 برای هر مخاطبی لذتبخش و عالی به نظر برسد و کار گوریلا گیمز در این زمینه قابل تحسین است. در بحبوحهٔ وقایع Killzone 2، امپراطور Scolar Visari توسط نیروهای ISA کشته میشود و این باعث یک حملهٔ همهجانبهٔ انتقامجویانه از سوی نیروهای First Army هلگاست میشود. فرماندهان ISA که شدیدا تحت فشار هستند دستور یک عقبنشینی بزرگ را میدهند و کلی از نیروهای خود را در هلگان رها میکنند تا بمیرند. در حالی که نیروهای هلگاست در پی انتقام مرگ ویساری هستند، بازماندگان ISA باید راهی برای بازگشت به خانه پیدا کنند. این پلات کلی داستان بازی سوم است. حالا بد نیست کمی هم به روند داستان این نسخه بپردازیم. بعد از شکست در نجات دادن جان ویساری، شخصیت اصلی بازی، گروهبان Tomas «Sev» Sevchenko و Rico Velasquez در بیرون مقر سلطنتی به Captain Jason Narville میپیوندند.
در حالی که نیروهای هلگاست دارند آمادهٔ حمله میشوند، آنها مجبور میشوند راه خود را از میان خرابههای Pyrrhus باز کنند و اکثر قوای باقیماندهٔ زرهی و نیروی انسانی خود را قربانی میکنند تا به محل استخراج یا Extraction Point در نزدیکی لبهٔ شهر برسند. Admiral Orlock فرماندهٔ ارتش First Army، توسط Jorhan Stahl که رئیس صنایع اسلحهسازی Stahl و تامینکنندهٔ تمام سلاحهای هلگاست است، تحت فشار قرار میگیرد تا یا به طور کلی ISA را از بین ببرد و یا کنترل ارتش را به او واگذار نماید. در ادامه انواع و اقسام اتفاقات داستانی بسیار جذاب و جالب رقم میخورد و داستان بازی با پیچ و تابهای عالی، شما را کاملا همراه خود میکند. داستان در عنوان Killzone 3 و به طور کلی در سری عناوین Killzone همواره نقش خیلی مهمی داشته است و با این که این سری دارای یکی از برترین بخشهای چندنفرهی شوتر اولشخص نیز بوده و هست، اما هرگز اهمیت بخش داستانی و تمرکز آن بر روایت داستان عالی کم نشده است و در واقع امضای Killzone همیشه بخش تکنفره و داستانی آن است. البته در مورد داستان بازی Killzone 3 باید به یک نکته اشاره کنم و آن هم این است که با وجود جذابیت فوقالعاده و روایت عالی، وقتی آن را با داستان و شخصیتپردازی نسخهٔ دوم مقایسه کنیم، شخصا اعتقاد دارم که Killzone 3 در این مقایسه حسابی کم میآورد و داستان و روایت و شخصیتهای نسخهٔ دوم در مقایسه با نسخهی سوم کاملا برتری داشتند، اما خب همانطور که گفتم این فقط در مقایسه با شاهکار دوم است که یکی از چند شوتر اولشخص برتر در کل تاریخ است.
اگر بخواهم گیمپلی بازی Killzone 3 را به طور خلاصه نعریف کنم باید از کلمهٔ Breath Taking یا «نفسگیر» استفاده کنم، زیرا گیمپلی این بازی مخصوصا در درجات سختی بالا، نفس شما را از شدت هیجان و لذت ناب یک شوتر اولشخص بند میآورد. باید یک نکته را که شخصا در گیمپلی این عنوان تجربه کردهام برای شما عزیزان بازگو کنم و آن هم این است که اگر Killzone 3 را بر روی درجات سختی بالا تجربه نکردهاید، تقریبا خود را از لذت اصلی و پتانسیل واقعی آن محروم کردهاید، زیرا در درجات سختی بالا است که نبردها در بخشهای مختلف بازی به معنای کلمه، نفسگیر و جذاب و سنگین میشوند و Killzone 3 را کاملا تبدیل به یک جبههی جنگ واقعی برای شما میکنند. این را واقعا میگویم که نبردها و مبارزات در درجات سختی آخر، همانطور که قبلتر اشاره کردم نفس شما را بند میآورند. حتی هنوز که هنوز است وقتی این بازی را تجربه میکنید یا ویدئوهای گیمپلی آن را تماشا میکنید، واقعا تعجب میکنید که این بازی سالها قبل ساخته شده است و چنین کیفیتی داشته.
درست است که به واقع سایر بخشهای بازی هم هیچ کم و کسری نداشته و حداکثر دقت سازندگان را با خود به همراه دارند، ولی در اصل این گیمپلی است که نهایتا یک شوتر اولشخص را موفق یا شکستخورده میکند، زیرا کسی که یک شوتر اولشخص بازی میکند، در وهلهی اول یک گیمپلی جذاب و هیجانانگیز با شلیکهایی عالی و سلاحهای متنوع میخواهد. خوشبختانه ستارهٔ Killzone 3 بدون شک بخش گیمپلی است که آن را تبدیل به یکی از برترین شوترهای اولشخص کرده است و در واقع این بازی در زمینهی گیمپلی، یک کلاس آموزشی برای سازندگان شوترهای اولشخص بسیار سنگین و جدی و جذاب است. یکی از بهترین المانهای نسخهٔ سوم، قابلیت بازی کوآپ اسپلیتاسکرین و آفلاین بخش داستانی بود که به معنای واقعی کیف داشت. این قابلیت در بازی دوم نبود و در نسخهٔ سوم یکی از برترین مزایا به حساب میآمد. به طور کلی میتوانم بگویم گیمپلی بازی سوم تا حد زیادی شبیه به نسخهٔ دوم بود، البته با تعدادی تغییرات که در ادامه اشاره خواهم کرد. تنوع محیطها و مراحل Killzone 3 بسیار بالاست. وقایع گیمپلی نسخهٔ دوم تقریبا همیشه در یک محیط شهری و ساختمانهای ویرانشده اتفاق میافتادند، ولی در نسخهٔ سوم این محیطها بسیار متنوعتر شدهاند و از جنگل گرفته تا محل دفع زبالههای هستهای و نبردهای فضایی و … ، تنوع بالایی به محیطهای بازی بخشیدهاند.
در واقع میشود گفت از این نظر، نسخهٔ سوم بیشتر به بازی نخست شبیه است. همچنین از نظر رنگبندی هم بازی نسبت به بازی دوم پیشرفت داشته است و آن تم همیشه خاکستری بازی دوم که گاهی توی ذوق میزد، در بازی سوم وجود ندارد و شاهد رنگبندی متنوعتری هستیم. یکی دیگر از تفاوتها نسبت به بازی دوم، قابلیت استفاده از جتپک در بازی سوم بود که جالب است بدانید این قابلیت در بازی Killzone: Liberation که عنوانی برای پیاسپی بود هم وجود داشت. سیستم مبارزات نزدیک بازی هم تغییراتی کرده بود و شاهد وجود سیستمی به نام Brutal Melee بودیم که شامل حملات نزدیک مرگباری بود که اگر سریع عمل میکردید، قابلیت زنجیروار شدن هم داشتند و شبیه یک کمبو عمل میکردند. بازی مانند نسخهٔ دوم در زمینه کاورگیری از یک سیستم «lean and peek» استفاده میکند که به شما اجازه میدهد پشت یک کاور بروید و سپس مقداری بیرون بیایید و شلیک کنید و دوباره به پشت کاور برگردید. خوشبختانه Killzone 3 از لحاظ گانپلی و سیستم تیراندازی بسیار لذتبخش و جذاب است و به معنای واقعی بازیباز را به دل یک نبرد مخوف و مرگبار میبرد و این گیمپلی جذاب، تاثیرش با فضاسازی شاهکار بازی چندبرابر هم میشود.
Killzone III از نظر تنوع سلاحها و تجهیزات نیز بسیار عالی عمل کرده است و در طول روند بازی انواع و اقسام سلاحهای مختلف را در اختیار شما قرار میدهد. کلی از سلاحهای آشنا مثل M82-G و StA-52 LAR در بازی حضور دارند، به همراه چندین سلاح و تجهیزات جدید که هر یک فوقالعاده و لذتبخش هستند و شلیک با هر کدام لذت خاص خود را داراست. به عنوان مثال یک سلاح جدید به نام WASP به بازی اضافه شده بود که یک راکتلانچر با قابلیت چند شلیک به صورت دایرهوار بود و سلاح خیلی جذابی در بازی به حساب میآمد. سازندگان با هوشمندی هر چه تمامتر برای خستهکننده نشدن مراحل، بخشهایی را برای مبارزات سوار بر وسایل نقلیه نیز در بازی قرار دادهاند که به معنای واقعی هیجانانگیز هستند و نفس شما را بند میآورند. همینطور انواع و اقسام صحنههای سینمایی بسیار باکیفیت و هیجانانگیز در بازی وجود دارد که آن را برای بازیباز بسیار لذتبخشتر و جذابتر و اصطلاحا سینماییتر میکند. بازی علاوه بر بخش تکنفرهٔ معرکه، از یک بخش مولتیپلیر فوقالعاده نیز بهرهمند بود که کیفیتش هیچ دست کمی از بخش تکنفرهٔ بازی نداشت و جزو بهترین بخشهای چندنفره در نسل هفتم بود.
این بخش شامل مدهای Guerilla Warfare ،Warzone و Operations بود. Guerilla Warfare استایل یک team death match کلاسیک را داشت که از ۱۶ بازیباز همزمان در یک نقشه پشتیبانی میکرد. Warzone که در واقع همان بخش چندنفرهٔ نسخهٔ دوم بود و مستقیما به این بازی آمده بود و بر پایهٔ انجام اهداف مختلف بود (اهدافی شامل «Body Count» ،«Capture and Hold» ،«Search و Retrieve»، دو بخش «Assassination» و «Search and Destroy») که از ۲۴ بازیباز همزمان در یک نقشه پشتیبانی میکرد. Operations هم یک مد بازی جدید بود که شامل صحنههای سینمایی میشد و از ۱۶ بازیباز همزمان در یک نقشه پشتیبانی میکرد. در این بخش نیروهای ISA و Helghast برای کنترل اهدافی خاص رقابت میکردند که ISA در نقش نیروهای مهاجم و نیروهای Helghast در قالب دفاعکننده بودند. در بخش طراحی نقشههای بخش چندنفره شاهد یک شاهکار از سوی سازندگان بودیم که نقشههایی بسیار هوشمندانه و جذاب و متنوع را خلق کرده بودند. یک مد چندنفرهٔ آفلاین کوآپ به نام BotZone هم در بازی وجود داشت که باید در برابر هوش مصنوعی قرار میگرفتید. در نهایت اگر بخواهم به یک مورد منفی در بخش گیمپلی بازی اشاره کنم باید بگویم بازی ار نظر گیمپلی خیلی شبیه به نسخهی دوم بود و جا داشت تنوع بیشتری را در زمینهی المانهای گیمپلی و تنوع دشمنان و سلاحها نسبت به بازی دوم شاهد باشیم، زیرا واقعا به غیر از یکی دو مورد هیچ تفاوت بزرگی را نسبت به بازی دوم شاهد نبودیم و با این که بازی دوم یک عنوان بینقص و کامل از نظر گیمپلی بود، ولی به هر حال انتظار میرود در نسخهی جدید، تفاوتهای بیشتری رقم بخورد.
کار سازندگان بازی در بخش موسیقی و صداگذاری Killzone 3 بسیار عالی و قابل تحسین است و موسیقی و صداگذاری بازی بدون شک از برترین بخشهای آن هستند که به خوبی نقش خود را در جذب بازیباز و غرق کردن وی در دل دنیای بازی را ایفا میکنند. در مورد ساندترک بازی Killzone 3 باید بگویم انگار که وقتی که این دنیا را طراحی میکردهاند، موسیقی متن بازی رویش بوده است! موسیقیهای پخششده در هنگام بازی کاملا در القای حس هیجان بیشتر به شما کمک میکنند و با جو و اتمسفر بازی و مراحل مختلف آن دقیقا همخوانی دارند. همچنین صداگذاری Killzone 3 واقعا یک شاهکار بدون نقص است که لایق کلمهی خارقالعاده است و میتوانم به راحتی بگویم درصد بسیار زیادی از لذتی که از این عنوان چه در بخش تکنفره و چه در بخش چندنفره میبرید، مربوط به همین صداگذاری بینقص بازی است که کاری میکند تا شما به محض گذاشتن هدفون در گوشتان، در دنیای بازی غرق شوید و لذت ناب یک شوتر اولشخص سنگین و جدی با صداگذاری معرکه را تجربه کنید. تمام بخشهای بازی و تمام شخصیتهای آن به بهترین شکل ممکن صداگذاری شدهاند و کوچکترین ایرادی، حتی کوچکترین ایرادی در این بخش دیده نمیشود. از صدای محیط گرفته تا صحبت کردن شخصیتها و صدای هلگاستها و تکتک سلاحها و … همه و همه به زیباترین شکل ممکن در بازی قرار داده شدهاند.
در مورد کلیت بخش گرافیکی Killzone 3 باید گفت شاهد یک شاهکار هنری گرافیکی از لحاظ طراحی و فضاسازی بودیم که این طراحی عالی در ترکیب با گرافیک فنی باثبات بازی سبب شدند تا شاهد عنوانی به غایت زیبا از لحاظ گرافیکی باشیم که یکی از زیباترینهای نسل هفتم محسوب میشود و جالب اینجاست که هنوز هم زیباست. گرافیک Killzone 3 واقعا در زمان خود «شاهکار» بود و به شخصه وقتی این بازی را تجربه میکردم واقعا شگفتزده بودم از کیفیت بالایی که این بازی از نظر بصری داشت و نسبت به نسخهٔ دوم از هر لحاظ پیشرفت کرده بود و هم مناطق متنوعتری داشت و هم رنگبندی بسیار جذابتری. سازندگان Killzone 3 از نظر بصری مثل اکثر بخشهای بازی بینقص کار کرده و عنوانی را خلق نمودند که در زمان انتشار چشم هر بازیباز و منتقدی را به خود خیره میکرد. بازی از لحاظ فنی کاملا استوار و بهینهشده است. در هر زمینهای از جلوههای گرافیکی که فکرش را بکنید، این بازی در بالاترین سطح آن قرار دارد و شاهد یکی از خوشگرافیکترین بازیهایی هستیم که در نسل هفتم خلق شدهاند. بازی بسیار روان و بدون مشکل اجرا میشود. به هیچ وجه در صحنههای خیلی شلوغ نیز شاهد افت فریم در بازی نبودیم زیرا در زمینهٔ نرخ فریم بازی کاملا با ثبات عمل میکرد. به شخصه در طول تجربهی خود از این بازی، هرگز شاهد افت نرخ فریم نبودهام و از این نظر بازی کاملا بهینهشده است. همچنین خیلی کم پیش میآید (یا شاید هرگز پیش نیاید) که در بازی با باگ روبهرو شوید و تجربهٔ شما را تلخ کند. کیفیت تکسچرها و بافتها عالی هستند و اصلا شاهد مواردی از قبیل پارگی تصویر و دیر لود شدن بافتها و … نیستیم. سایهزنیها در بازی بسیار خوب انجام شدهاند. نورپردازی بازی نیز چیزی شبیه به معجزه است و یکی از دلایل بینظیر بودن بازی همین نورپردازی فوقالعادهی آن است که نفس هر بیننده و بازیبازی را بند میآورد و نمیتوانند جز لب به تحسین گشودن کار دیگری انجام دهند. به طور کلی باید گفت که عنوان Killzone 3 از لحاظ گرافیک فنی و ثبات جلوههای بصری، کاملا بینقص و فوقالعاده عمل کرده است و تجربهی بسیار شیرینی را برای شما رقم میزند.
پایهٔ اصلی زیبایی و چشمنواز بودن یک بازی، بدون شک کارگردانی هنری آن است و دستاورد آن، یکی از دلایل اصلی موفقیت یا شکست یک بازی است و حتی میدانید که در بخش جوایز بازی سال نیز در حوزهی گرافیکی، فقط یک جایزه آن هم برای «کارگردانی هنری» بازی داریم که از ستونهای اصلی موفقیت آن است. خوشبختانه باید بگویم Killzone 3 از طراحی هنری بینظیر، بینقص، چشمنواز و شگفتانگیزی بهرهمند است. طراحی هنری محیطها و مراحل بازی بسیار عالی انجام گرفته است و تبحر سازندگان در فضاسازی و پیاده کردن یک جو سنگین را کاملا به رخ میکشد. فضاسازی Killzone 3 بینهایت خاص و زیباست. وقتی که به طراحی محیط و مناطق و آب و هوای بازی نگاه میکنیم، درمییابیم که این بازی واقعا با هر بازی دیگری از نظر طراحی و گرافیک هنری متفاوت است. محیطها و مناطق بازی با توجه وحشتناکی به جزئیات خلق شدهاند و شاهد کیفیت بسیار بالای گرافیکی در جایجای گوشه و کنار دنیای بازی هستیم و همه چیز از لحاظ گرافیک هنری کاملا ایدهآل است. تنوع در طراحی مراحل بازی خیلی بیشتر از بازی دوم به چشم میخورد و همانطور که در بخش گیمپلی اشاره کردم «تنوع محیطها و مراحل Killzone 3 بسیار بالاست. وقایع گیمپلی نسخهٔ دوم تقریبا همیشه در یک محیط شهری و ساختمانهای ویرانشده اتفاق میافتادند، ولی در نسخهٔ سوم این محیطها بسیار متنوعتر شدهاند و از جنگل گرفته تا محل دفع زبالههای هستهای و نبردهای فضایی و … ، تنوع بالایی به محیطهای بازی بخشیدهاند. در واقع میشود گفت از این نظر، نسخهٔ سوم بیشتر به بازی نخست شبیه است. همچنین از نظر رنگبندی هم بازی نسبت به نسخهی دوم پیشرفت داشته است و آن تم همیشه خاکستری بازی دوم که گاهی توی ذوق میزد، در بازی سوم وجود ندارد و شاهد رنگبندی متنوعتری هستیم.» همینطور در بخش طراحی نقشههای بخش چندنفره شاهد یک شاهکار از سوی سازندگان بودیم که نقشههایی بسیار هوشمندانه و جذاب و متنوع را خلق کرده بودند.
نتیجهگیری: Killzone 3
- نکات مثبت:
- یک بخش تکنفرهی عالی و پرمحتوا
- قابلیت بازی کوآپ اسپلیتاسکرین و آفلاین بخش داستانی
- یکی از بهترین بخشهای چندنفرهی نسل هفتم
- تنوع عالی مناطق نسبت به بازی دوم و رنگبندی بسیار متنوعتر
- گیمپلی و گانپلی فوقالعاده لذتبخش
- گرافیک هنری عالی
- صداگذاری با بالاترین سطح کیفیت در زمان انتشار
- نکات منفی:
- بازی از نظر گیمپلی خیلی شبیه به نسخهی دوم بود و جا داشت تنوع بیشتری را در زمینهی المانهای گیمپلی و تنوع دشمنان و سلاحها نسبت به بازی دوم شاهد باشیم، زیرا واقعا به غیر از یکی دو مورد هیچ تفاوت بزرگی را نسبت به بازی دوم شاهد نبودیم و با این که بازی دوم یک عنوان بینقص و کامل از نظر گیمپلی بود، ولی به هر حال انتظار میرود در نسخهی جدید، تفاوتهای بیشتری رقم بخورد.
- به شخصه حس میکنم شخصیتپردازی در نسخهی دوم سری برتر و باکیفیتتر از بازی سوم بود.
نظرات
جالبه گرافیکش از هیلو اینفینیت بالاتره
:rotfl: :rotfl: :rotfl:
والا گرافیک هیلو ۳ از اینفینیت بالاتره. لازم نیست با چیزای دیگه مقایسه بشه.
چرا گرافیک بازیی که هنوز در حال ساخته رو میکوبید؟ این چه منطقیه؟
مرزها رو جابجا کردی :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl:
داداش گرافیک انحصاریای سونی رو با هیچی مقایسه نکن حالا میخواد از هر نسلی باشه!
خیلی ناامید شدم که قیاس معالفارق کردی!
ولی حرفت کاملا درست ولی بدیهی بود! 😎 😎 😎
والا بخدا گرافیکش عالیه از کل سری هیلو
اصلا بهتر و خفنتر و کاملتر با گرافیک پلی استیشن ۱۰٫ اینجوری خوبه؟
فقط لطف کن شما و سایر دوستان سونی فن (برای من که فقط ۱ ساعت تونستم هیلو کنم و اصلا هم فن مایکروسافت نیستم) توضیح بدین چرا جز سری گرن توریسمو از انحصاری های پلی استیشن، هیچ بازی دیگه ای در حد هیلو نمیفروشه.
اقا اصلا ما سونی فن ها بد چرا کسی نمیاد بگه سری فورزا یا اوری بد بود چرا ازش بد نمیگه؟؟؟
چون واقعا عالین و حرفی توشون نیس من کاری به سری قبلی های هیلو ندارم که چه شاهکارایی بودن یاچه متایی گرفتن اونارو به کل فراموش کنیم بزاریم کنار من حرفم اینه دوستان برادران عزیزان هیلو که حکم و پرچمدار و گله سرسبده کنسول های مایکروس نباید وضعیتش این باشه حالا شما بیا بگو نباید گرافیک داشته باشه گیم پلیش مهمه خب گمپلیش در حده ادعایی که واسش کردن نبووود اقا نبووود نمیدونم چرا نمیخواین قبول کنین چرا ما نمیاییم از فورزا و اوری یا حتی اینساید بد بگیم چون بد نیستن این چیزه پیچیده ای نیس به خداا و با یک سال تاخیر من چشمم اب نمیخوره ایشالا که من اشتباه کنم و بازی واقعا یچیزه فک برنداز و خفن در حده تریلرهای سینماتیکش بشه که اونم اینجا نقد دارم و وقتی گیم.پلی رو دیدم گفتم صد رحمت به یوبی .
یه عاقل از یه سوال احمقانه بیشتر یاد میگیره تا یه نادان از جوابی هوشمندانه :yes:
والا گیم.پلی جذابیم نداشت برادره من ک اینقدر روش مانوور میدین هیچی نداشت هیچییی املا کانتر جذابیتش بیشتره
در کل هیلو یکی از بهترین شوترهای اول شخص هست … گرافیکش هرچی میخواد باشه …
کلا مهمترین عنصر در یک بازی شوتر، گانپلی قدرتمند هست که کیل زون، هیلو، گیرز او وار، هر سه در این زمینه فوق العاده عمل کردن (به اضافهی آنچارتد که اون چون اکشن ماجرایی هست اسمشو کنار اینا ذکر نکردم …)
نسخه ی دوم کیلزون بهتر از همه بود
بعضی وقتا فکر میکنم اگه ps4 همون معماری ps3 را ادامه و ارتقا میداد شاید گرافیک خیلی قویتری توی این نسل داشتیم.
هنوز گرافیک گاد و متال گیر و لست به شدت چشم نوازه.
اون بخطر پردازنده ی قدرتمندش بود.. پردازندش تو بعضی جاها حتی بهتر از ps4 عمل میکرد
.. وگرنه معماری پیچیده ای داشت . این برای بازیسازان عادی خوب نبود. ولی بازیسازان فرست پارتی سونی بهترین ها رو براش میساختن
چه ربطی داره
ماشالله هزار ماشالله بعضی کابران پلی استین که بسیار هم منطقی هستن بازی نسل ۷ رو با نسل ۹ ی مقایسه میکنن که هنوز هم اکران نشد!!
Kill zon 2 یکی از برترین شوتر هایی بود که بازی کردم .. یادش بخیر گان پلیش خیلی روون بود :inlove: . هنوزم از نظر گان پلی از بعضی شوتر های نسل برتره.. kill zone 3 گان پلی آرکید تر و خشک تری داشت .. گرافیکشم عالی بود .. ولی رقابت با Infiniti ?
گرافیکش در حد بازی Halo 4 بود نه بیشتر .. 😐
آقای آقابابایی زدین تو کار بررسی بازیهای قدیمی چند وقته 😀
من که نسل ۷ پیسی داشتم مثل بقیه دوستان پیسی گیمر تو نسل ۷ نتونستیم این بازیها و خیلی بازیهای شاهکار دیگر رو بازی کنیم، امیدوارم سونی و بقیه ناشرها بازیهای نسل ۷ که برای پیسی نیومدنو الان حداقل پورت کنن، اگه زحمتی نیس یه ریمستر ریز هم بکنن 😀 ( اگه میخوای ریمیک کنن دیه :rotfl: )
ممنون از آقای آقابابایی عزیز دل خیلی خوبه بازیهای قدیمی رو بررسی میکنید و آرشیو سایتو تکمیل میکنید :heart: :rose:
موفق باشید
با اینکه ناراحتم که نتونستیم کیلزونو تجربه کنیم ولی داداش نسل هفت بهترین نسلی بود که اکتیویژن واس گیمرا رقم زد
سه گانه ام دبلیو و همچنین بلک آپس که دیگه آدم احساس کمبود شوتر اول شخص نمیکرد اون موقع :yes:
دقیقا، اکتیویژن نزاشت جای خالی این بازیها رو حس کنیم، ولی باز هم بازیهایی مثل RedDead 1 رو نتونستیم بازی کنیم و یا متال گیر ۴
دقیقا علی رغم اینکه ps3 نسل هفتو خوب شروع نکرد ولی اواخر نسل خیلی بازی های عظیم و جذابی واسش منتشر شد که به نظرم نسل هفتم حرفای بیشتری واس گفتن داشت تا نسل هشتم
ولی خب متاسفانه پورت بد gta iv منتشر نشدن red dead برای pc اشتباهات راک استار بود تو نسل هفتم بود ولی نسل هشتم بهتر عمل کرد
عناوینی مثل دلست و آنچارتد و همین طورکیلزونو هم ازدست دادیم 😕
ولی اگه بشه سراغ ps3 میرم و اونارو هم تجربه میکنم
:rose:
داداش خواستیps3من قابلتو نداره
بیا ببر تجربه کن بازیایی ک موفق به تجربش نشدی
نه داداش دمت گرم :rose:
این که یک بازی ویدیویی باعث شده اینطور مسائل رو تحلیل کنی واقعا نشون میده که گیمر بودن چه چیز خوبیه و چقدر مفید هست و “ویچر ۳ معجونی از تمام خوبی های ویدیو گیم” براستی که مرز های ویدیو گیم رو در نوردید ، کامنت زیبایی بود از خوندنش لذت بردم :rose: :rose:
:heart: :rose:
راز موفق ظاهر شدن بازیهایی مثل Killzone و last of us وgod of war و… به خاطر بها دادن و گذاشتن امکانات در اختیار بازیساز ها هست که اگه خیلی از شرکت های بازیسازی بهش توجه کنن صنعت گیم پیشرفت بسیار چشمگیری میکنه و آی پی های جدید و قدرتمند به وجود میاد.
خوبی این نسخه این بود که از move هم پشتیبانی میکرد هرچند حجمش نسبت به اون زمان هم واقعا زیاد بود
کلا انحصاری های ps3 از لحاظ حجم غولی بودن واسه خودشون از گاد ۳ گرفته تا لست و آنچارتد
کیلزون سه اگر یه داستان خوب داشت خیلی راحت متاش بالای نود میشد.
در گیم پلی عالی بود و سنگینی هر اسلحه حس میشد.
گرافیکش هم که نیازی به گفتن نداره از انحصاریای الان ایکس باکس هم بیشتره.
تمام 😀
به شخصه نسل هفتم بهترین نسل از بازی های ویدیوئوی بود بهترین عناوین در نسل هفتم وجود دارندو سازندگان در این نسل کولاک کردن بیشترین عناوین و بهترین ها رو به روی کنسول ها آوردن از راکستار که فقط ۴ بازی شاهکار زد تا ناتی داگ که چهار عنوان شاهکار زد و کوجیما که سه عنوان برای نسل هفتم به ارمغان آورد و گوریلا گیم که دو عنوان شاهکار تحویل داد تا راک استدی با بازی بتمنش غوغا کرد در کل با وجود رفتن به نسل ۹ اون هیجانی ک در نسل هفتم وجود داشت برایم بی معنی تا حدی ک دوست دارم PS3 بگیرم و برگردم به نسل طلایی نسل هفتم
نسل هفت نسل خلاقیت و شاهکار ها و تنوع ها و سبک ها و ریسک ها و خلق شدن بازی های جدید بود اصلا مثل نسل هفت دیگه نمیاد خیلی ها که کنسول نسل هفتشون رو فروختن خیلی پشیمان شدن منکه خوشحالم هنوز کنسول نسل هفت رو نگه داشتم و جالبه بدونید هرچی بازی تو نسل هشت بازی کردم الان خیلی وقته با کنسول نسل هفت بازی میکنم اینقدری بازی زیاد متنوع که خسته نمیشی و کلی هم لذت میبری راحت بازیارو دانلود میکنم میریزم رو کنسول تازه بازی های ps2 و psp رو هم میشه بازی کرد روی کنسول نسل هفت از اونجایی که عادت به آرشیو کردن دارم تا الان صد ها فیلم و گیم و سریال آرشیو دارم هرکی میبینه پشماش میریزه 😀
دقیقا همینطوره منم قصد دارم دوباره PS3 بگیرم انقدر بازی خفن هست که یادی از نسل ۹ نمیکنی
داداش ایدی تلگرام اگر بدی ممنون میشم چون واقعا دنبال آرشیو بازی های ps3 و یه سری راهنمای در مورد این کنسول دارم بابت اجرای بازی های ps2
بهم پیام خصوصی بده راهنماییت کنم
دقیقا درست میفرمایی دوست عزیز
همین که بازیهایی با نهایت زیبایی در بیان احساس عشق مثل د لست او آس و بایوشاک اینفینیتی و دارکنس دو (که دیوونشم) تو نسل هفت بودن، نشون میده که چقدر نسل فوق العاده ارزشمندی بود
البته یک سری استثنا هم هست، مثلا کپکام تو نسل هشت خیلی خیلی بهتر نسل هفت عمل کرده … خیلی بهتر … بازیهای نسل هفت کپکام خیلی افت کرده بودن (نسبت به بقیهی بازیهای خود این شرکت البته)
دقیقا منم خیلی دنبالشم پی اس تری بگیرم
متاسفانه جای مطمئنی پیدا نکردم هنوز …
چون این سال گذشته، ریسک خریدش بالاست …
امیدوارم یدونه خوب پیدا کنم واقعا …
نقد بسیار زیبایی بود جناب آقابابایی، من اگرچه این بازی رو تجربه نکرده ام اما از خواندن این مقاله خیلی لذت بردم.
ممنون از آقا سعید
نسل هفت که کنسول نداشتم که تجربش کنم ولی اگه بتونم یه اسلیمشو گیر بیارم در اسرع وقت تجربه میکنم چون عشق شوتر اول شخص هستم هلف لایف و ای جی ای و سری کود گرفته تا بتل و غیره حیفه این بازی تو تجربه هامون جایی نداشته باشه
خسته نباشید اینکه جدیدا بازیای قدیمی رو هم نقد میکنید خیلی خوبه
فقط یه سوال الان از psn ps3 نمیشه بازی دیجیتال خرید یعنی بسته شده؟ یعنی الان کسی میخواد کنسول نسل هفت بگیره باید کرکی بزنه دیگه؟
تجربه کیل زون۳اونم بصورت ۳بعدی واسم بهترین تجربه شوتر اول شخص توی تمام مدت عمرمه
گرافیک محشر مخصوصا توی مرحله یخ
داستان خوب
شخصیت های بسیار جذاب شده توی نسخه سوم
گیم پلی سنگین با هوش مصنوعی بسیار قوی و ترسناک
اگه اشتباه نکنم طرفای سال ۱۳۹۰، یه دی وی دی گرفته بودم که داخلش کلیپهای مراسم گوتی یکی از اون سالها (با یک کیفیت بسیار پایین البته!) قرار داشتن … من اون موقع پی سی گیمر بودم و به اینترنت هم دسترسی نداشتم …
چندتا بازی بودن که تو اون مراسم و کلیپا با دیدن تریلرشون خیلی خیلی هایپشون شدم و خیلی تو مغازهها دنبالشون گشتم که بخرم … که بعد یکی یکی فهمیدم اینا اصلا انحصاری پلی استیشن سه هستن:)) خلاصه هنوز که هنوزه داغ دلشون رو دلم مونده:)
یکی از اون عناوین، همین بازی کیل زونه … این که وقتی شلیک میکردی دشمنا قشنگ با اصابت گلوله بهشون شوک میشدن و اثر اصابت گلوله نمایان میشد، فوق العاده جالب بود برام …
حیف واقعا که نتونستم بازیش کنم …
.
.
پ.ن: چندتا بازی دیگه که تو اون دی وی دی دیدم و همچنان هایپشونم: یکی اینفیمس دو بود، یک رد دد یک … البته چیزای دیگهای هم بود ولی خداروشکر دیگه یادم رفته :rotfl:
موافقم :yes:
احتمال اینکه سونی نسل نه شوتر اول شخص رو برگردونه به بازیهاش خیلی خیلی زیاده
تشکر ویژه از آقای بابایی ممنون این بازی رو نقد کردید تشکر دوباره که به کامنت که در نقد resistance 2 گذاشت بودنم توجه کرده بودید هنوز بعد از ۴ سال نسخه helghast edited رو دارم گاهی بازی می کنم خدایی گرافیک این بازی هنوز آدم رو در خودش جذاب می کنه گیم پلی که در نسخه قبلی بیش از حد سنگین بود در این نسخه پولیش شده بدون این که وزن اسلحه و لگد اسلحه از دست برود :yes: در کل کسانی که شوتر اول شخص دوست دارن عشق این بازی می شن
آقای بابایی یک خواهش بزرگ دارم اگر وقت کافی دارید شاهکار کوجیما metal gear solid 4 رو نقد کنید هر چند این بازی نقد شده در سایت گیمفا ولی زیاد استادی نیست و به عمق بازی زیاد توجه نشده حال شما به سبک خودتان نقد کنید عالی می شه خواهش آقا بابایی :heart:
کیل زون ۳ همه چیزش عالی بود
فقط نسبت به ۲ گان پلی خشک تری داشت . اون رفیق سیاه پوستتم بیشتر وقتا رو مخ بود :curse:
ب کسانیکه نسخه ی ۲ و ۳ رو بازی نکردن پیشنهاد میدم .. مخصوصا نسخه ی دوم که محشر بود
حیف که مثلش نیومد :-((
سپاس از نقد و بررسی خوبتون.و اینکه نمیدونم بعد چند سال دارم توی سایت گیم فا نظر میذارم ولی ما رو بردید توی خاطرات حداقل ۱۲ یا ۱۳ سال پیش …. ولی به نظر من توی نسل ps3 بهترین کیلزون .کیلزون ۲ بود
به نظر من بازی هایی که اون موقع تولید میشدن باحال تر بودن چه از نظر داستانی چه از نظر گیم پلی و گرافیک اما بازیای جدید بیشترشون داستان مطلوبی ندارن چون سازنده ها همجوره واسه نسخه های قبل زحمت کشیدن حتی گرافیک نسل هفتم هم جذابه و میشه بازیاشو دوباره و دوباره بازی کرد 🙂