هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا
هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا
هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا
هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا

هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed

حسین غزالی
۰۹:۰۰ ۱۳۹۷/۰۱/۱۷
هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا

همانطور که از قبل به شما دوستان عزیز گیمفایی قول داده بودیم، پس از بررسی داستانی مجموعه آنچارتد، نسخه اول The Evil Within، Life Is Strange و حتی Assassin’s Creed Syndicate، اکنون نوبت به اولین نسخه مجموعه بزرگ AC می‌رسد. عنوانی که توسط یوبی‌سافت، در سال ۲۰۰۷ برای کنسول‌های بازی، و ۲۰۰۸ برای رایانه‌های شخصی منتشر شد. نسخه اول بازی، موفق بود و با استقبال خوبی مواجه شد. گیمرهای زیادی موفق به تجربه آن شدند و بسیاری، آن را شروع مسیر موفقیت آمیز دیگری برای کمپانی فرانسوی می‌دانستند. هرچند ساخت بازی به حدود ۱۰ سال پیش بازمی‌گردد، اما در داستان، و شیوه روایت آن، جای بحث‌های بسیاری می‌ماند. اینجاست که سریعاً به یک هزار و یک شب فوری نیاز پیدا می‌کنیم! مثل همیشه، اسپویل یادتان نرود.

هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا

دزموند مایلز یک مرد عادی بود در یک روز عادی. اما او ناگهان از خواب بیدار می‌شود و متوجه می‌شود که در یک آزمایشگاه مخفی گیر افتاده. او آن‌جا باقی می‌ماند تا کاری را انجام بدهد که درباره آن دقیقاً چیزی نمی‌داند. کم کم او متوجه می‌شود که همه این‌ها کار کمپانی آبسترگو بوده‌اند. کمپانی آبسترگو در ظاهر خودش را یک کمپانی دارویی معرفی می‌کند که کارش تولید و فروش دارو است. اما در واقعیت، آبسترگو ورای این پوشش ظاهری به‌دنبال نتایج و آزمایش‌های دیگری است. دانشمندان آبسترگو به صورت مشخصی دزموند را زیر نظر دارند. دو دانشمند که بیشتر اوقات با او همراه بودند اما، دکتر وارن ویدیچ و دکتر لوسی استلمن نام داشتند. این دو دزمون را زمانی که او در دستگاه «انیموس» بود تحت نظر داشتند.

ولی سوالی که ممکن است این‌جا مطرح بشود این است که چرا دزموند؟ خب در پاسخ به این سوال باید گفت که دزموند یک آدم معمولی نبود. برای آبسترگو او یک انسان شاخص بود چراکه ژنوم او دقیقاً همان چیزهایی حضور داشتند که آبسترگو نیاز داشت. اجداد دزموند قاتلان حرفه‌ای بودند که در طول تاریخ از آن‌ها به‌عنوان «اساسینز» یاد می‌شد و دقیقاً یکی از آن‌ها «الطایر» بود. حالا دزموند مجبور است تا به سال ۱۱۹۱ برود. در سرزمین‌های تاریخی که تحت نظر پادشاه ریچارد هستند. پادشاه ریچارد البته که خود درگیر جنگ‌های مختلف است. الطایر با دستور «معلم» که واقعاً هم معلم اوست، تصمیم می‌گیرد که به‌همراه دو اساسین دیگر برای یافتن یک گنج به‌سوی اورشلیم بروند. در مسیر اما، الطایر شوالیه رابرت د ساب را می‌بیند و از روی کله‌خرابی‌اش تصمیم می‌گیرد تا به‌سوی او حمله‌ور شود. شوالیه رابرت خیلی ساده او را شکست می‌دهد و بلندپروازی‌های الطایر باعث می‌شوند که دستور معلم با شکست مواجه شود و هرسه بدون هیچ حرفی برای گفتن بازگردند. وقتی الطایر بازمی‌گردد، متوجه می‌شود که یکی از دوستانش توانسته تا گنج را پیدا کند ولی خبر بد این است که رابرت د ساب شوالیه در نزدیکی شهر قرار دارد و فاصله‌ای تا قصر معلم برای او باقی نمانده. بنابراین اساسینزها تا جایی که می‌توانند از شهر دفاع می‌کنند ولی به‌زودی در تعداد از لشکر رابرت د ساب کم‌تر می‌شوند و مجبور هستند تا به قلعه بازگردند.

اگرچه الطایر موفق می‌‌شود تا یک تله را آزاد کند و مردان شوالیه رابرت را فراری دهد، اما معلم هنوز هم از دست او به‌دلیل کارهای اشتباهش و زیر پا گذاشتند تعهدهای گروه برادری اساسینزها عصبانی است. بنابراین تصمیم او تنبیه الطایر است. او به الطایر هشدار می‌دهد که در صورت ادامه روند فعلی قطعاً مرگ در انتظار اوست. هم‌چنین معلم رتبه و جایگاه سابق الطایر را از او می‌گیرد و در ازای همه این‌ها، به او یک فرصت می‌دهد تا جایگاهش را بازپس گیرد. فرصت الطایر چیست؟ این‌که او نه نفر از مهم‌ترین افراد دخیل در جنگ‌های صلیبی را از بین ببرد. اتفاقی که درنهایت باعث رسیدن الطایر و معلم به پایان‌بندی بازی می‌شود. نکته همه ماجرا این است که الطایر باید همه این‌ها را به تنهایی انجام دهد. این‌جاست که چالش اساسی برای بازیکن ایجاد می‌شود. او باید تنهایی به همه این شهرها سفر کند و درباره هرکدام از این اشخاص تحقیق کند و سرانجام که آن‌ها را پیدا کرد، به روش خودش آن‌ها را از بین ببرد. پس از آن او باید با بزرگان اساسینزها دوباره مکالمه داشته باشد تا نتیجه کارهایش را تایید کنند. اولین هدف، تمیر است. که فروشنده سلاح شرور که به‌نظر می‌رسد برای الطایر، از میان بردن او کار ساده‌ای باشد. ولی نکته این است که وقتی الطایر تمیر را از بین می‌برد، او به برادرانش اشاره می‌کند. الطایر دوباره به سوی معلم بازمی‌گردد و این بار او موظف می‌شود که به سراغ فردی به نام گارنیه د ناپلو برود. فردی که از تمیر هم شرورتر است و با استفاده از ترکیبات گیاهی‌اش افراد مختلف را از لحاظ ذهنی نابود می‌کند. در مسیرش برای از بین بردن گارنیه، الطایر متوجه می‌شود که حدس‌های قبلی‌اش همگی درست بودند. در واقع میان تمیر و گارنیه یک ارتباطی وجود دارد.

هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا

حالا یک نفر دیگر هم به لیست اضافه می‌شود. یعنی تلال؛ فردی که افراد مورد آزمایش را برای گارنیه می‌آورد. اما در لحظات مرگشان، همه این افراد طوری صحبت می‌کردند که گویی برای شخص مهم‌تری کار می‌کنند. او متوجه می‌شود که همه این افراد به دنبال قطعه عدن بودند. حالا الطایر متوجه می‌شود که چه چیزی پشت همه این تلاش‌ها بود. او دوباره به سمت معلم می‌رود. این‌بار معلم اسم سه نفر دیگر را به الطایر می‌دهد که به‌نظر مهم‌تر از افراد قبلی نیستند اما بازهم همگی اشاره به یک گروه کامل‌تر می‌کنند و به الطایر می‌گویند که نمی‌تواند جلوی آن‌ها را بگیرد. الطایر پس از از بین بردن این سه نفر، وقتی به سوی معلم بازمی‌گردد، این‌بار از او می‌پرسد که این افراد چه کسانی هستند. معلم پاسخ می‌دهد که این افراد همگی با یک تعهد دیگر که از تعهد اساسینزها جداست متصل هستند. یعنی «تمپلار»ها؛ معلم توضیح می‌دهد که رابرت د ساب هم دقیقاً جزئی از همین تعهد است. و تمپلارها قصد دارند تمام سرزمین‌های تاریخی را از آن خودشان کنند. الطایر از معلم می‌پرسد که ماجرای گنج عدن چیست و معلم هم برای او توضیح می‌دهد که قطعه عدن قدرت باورنکردنی به صاحب آن می‌بخشد.

در همین حال است که دزموند مایلز از دستگاه آبسترگو خارج می‌شود. دکتر وارن تصمیم می‌گیرد که او اندکی استراحت داشته باشد. خصوصاً به این دلیل که دزموند برای مدت طولانی در معرض دستگاه بوده. با این وجود دکتر وارن وقت زیادی ندارد و مجبور است که شبیه‌سازی را با تمام سرعت پیش ببرد. این‌جاست که دکتر استلمن همه‌چیز را به دزموند مایلز می‌گوید. استلمن به مایلز می‌گوید که این نبرد بین تمپلارها و اساسینزها در واقع هیچ‌وقت در طول تاریخ تمام نشد و حتی اکنون هم جریان دارد. یعنی آبسترگو متعلق به تمپلارهاست و آن‌ها مایلز را برخلاف میل خودش در این‌جا قرار دادند. با این تفاوت که اکنون تعادل قدرت میان این دو به هم خورده و جریان حالا به نفع تمپلارها است. تمپلارها البته که قطعه عدن را قبلاً به‌دست آورده‌اند ولی برای پیش بردن نقشه نیاز به قطعه‌های بیش‌تری دارند و امیدوار هستند تا دزموند با استفاده از زندگی اجدادش بتواند قطعه‌های دیگر را نیز به آن‌ها نشان بدهد. دزموند هنوز مجبور است تا طبق نقشه پیش برود. او دو نفر دیگر از تمپلارها را از بین می‌برد و حالا نوبت رابرت د ساب است. همه‌چیز برای الطایر محیا می‌شود. او به محل حضور د ساب می‌رود، شرایط شهر و راه‌های منتهی به او را بررسی می‌کند و درنهایت متوجه می‌شود که د ساب قرار است در یک مراسم ختمی شرکت کند و آن زمان فرصت اوست. الطایر وقتی به آن‌جا می‌رسد ظاهراً د ساب هم رسیده ولی همه این مراسم یک تله بود و گاردها برای از پای درآوردن الطایر حاضر می‌شوند. هرچند الطایر همه آن‌ها را شکست می‌دهد و به‌نظر د ساب را گیر انداخته، ولی وقتی کلاه د ساب را برمی‌دارد، متوجه می‌شود که این شخص د ساب نیست و فردی است به نام ماریا. ولی الطایر او را نمی‌کشد و وقتی که محل حضور واقعی د ساب را متوجه می‌شود، بدون اتلاف وقت به سوی د ساب می‌رود. شوالیه رابرت د ساب درواقع مشغول جمع کردن یک گروه بزرگ از شوالیه‌های صلیبی است برای این‌که بتواند این‌بار اساسین‌ها را شکست بدهد.

هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا

الطایر همه مسیر را تا رسیدن به شوالیه رابرت با اسب طی می‌کند، همه گاردها را شکست می‌دهد و به گروهی از شوالیه‌ها می‌رسد که شوالیه رابرت در راس آن‌ها قرار دارد. این دو تصمیم می‌گیرند که یک نبرد تک به تک با یکدیگر داشته باشند. حالا الطایر دست بالا را دارد. تمرین‌های مداوم او کارساز شده‌اند. پس از یک نبرد طولانی، الطایر سرانجام شوالیه رابرت را شکست می‌دهد. اما شوالیه رابرت، این‌بار حرف‌های متفاوتی را به زبان می‌آورد. شوالیه می‌گوید که معلم به الطایر هم خیانت می‌کند همان‎طور که به او خیانت کرد. این‌که درواقع افرادی که قطعه عدن را پیدا کردند ده نفر بودند و نفر دهم کسی نبود جز معلم. به این شکل، الطایر با تمام سرعت به‌سمت معلم راهی می‌شود اما در مسیر، ناگهان دکتر وارن دزموند را از خواب بیدار می‌کند و به او خبر می‌دهد که اساسین‌ها درواقع شرکت آبسترگو را پیدا کردند و در راه هستند تا همه این آزمایش‌ها را تمام کنند. با این وجود، دکتر استلمن تلاش می‌کند تا هم دزموند را زنده نگه دارد و هم اینکه آزمایش را به پایان برساند. بنابراین الطایر راهی ادامه مسیر می‌شود.

هنگامی که الطایر به قلعه می‌رسد، متوجه می‌شود که تمام افرادی که اطراف قلعه هستند توسط معلم کنترل می‌شوند. الطایر به سوی قلعه حرکت می‌کند و با معلم روبه‌رو می‌شود. معلم حالا قطعه عدن را در دست دارد و الطایر را مجبور می‌کند که دوباره با تمام نه نفری که قبلا از بین برده بود مبارزه کند. الطایر با همه این افراد مبارزه می‌کند و پس از آن‌ها نوبت به معلم می‌رسد. حالا نوبت به نبرد نهایی رسیده و نبرد با معلم قطعاً سخت ترین نبرد برای الطایر است. الطایر ولی بعد از همه این ماجراها، معلم را شکست می‌دهد.

هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا

حالا آبسترگو به آن‌چه که می‌خواسته می‌رسد. هزاران سال پس از این اتفاق، دزموند مایلز از خواب بیدار می‌شود و صاحبان آبسترگو را می‌بیند که آزمایش را یک موفقیت اعلام می‌کنند. با این وجود، به‌نظر می‌رسد که حال دزموند چندان هم خوب نیست و ممکن است آن اتفاقاتی که برای افراد قبل از او افتاده‌اند نیز تکرار شود. دزموند مایلز دچار مشکل می‌شود و به‌نظر آبسترگو هنوز هم خواهان انجام آزمایش‌های بیش‌تر است.

این‌جاست که داستان Assassin’s Creed درواقع در یک پیچش داستانی مهم تمام می‌شود و بازیکنان را برای ادامه مجموعه مصمم می‌سازد.

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا
هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا
هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا
هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا
هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا
هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

هزار و یک شب | تراژدی خیانت، پنهان در پس درام برادری | داستان Assassin’s Creed - گیمفا