هنر گرافیکی، گرافیک هنری | ۲۶ بازی که گرافیکشان برای لزوم تجربه آن ها کافیست (بخش دوم)
نمی دانم دقیقا کی بود که خوره گرافیک و رزولوشن و … به جانمان افتاد و هر چه بیشتر پیش رفت لذت بازی ها را برای ما کم و کمتر کرد. نمی دانم کی بود که وقتی بازی را اجرا کردیم به جای لذت بردن از محیط و گیم پلی بازی سریعا بر روی فریم ریت دقیق آن و مقایسه آن با کنسول رقیب و پی سی زوم کردیم. واقعا یادم نمی آید که این آفت کی گریبانمان را گرفت، اما یک چیز را می دانم،… “گرفت”، بد جوری هم گرفت. چند سالی است که بازی برایمان تبدیل شده به یک نمره متای متحرک که در جیبمان می گذاریم تا در سایت ها با آن پز دهیم یا بقیه را آزار دهیم. بازی تبدیل شده به یک وسیله برای سنجیدن قدرت دستگاهمان و نه چیز دیگر. چند سالی است که بازی واقعا همه چیز هست غیر از بازی. با بازی همه کار می کنیم غیر از لذت بردن. حتی جدیدا آن ها را آتش می زنیم و در قابلمه می اندازیم و می پزیم تا چند نفر بیایند و ویدئوی ما را در آپارات ببینند. این کار حالم را به بهم می زند. متنفرم از این افراد و این طرز فکر. این خیلی از گیمرهای امروزی هستند. کسانی که ذره ای احترام برای بازی قائل نیستند و فقط به جان هم می افتند. نمی خواهم زیاد به این موضوع بپردازم زیرا مطلب ما چیز دیگری است. منظور از این صحبت ها این بود که نگاه ما به بازی ها عوض شده است. دیگر به دیده یک دوست سرگرم کننده به آن ها نگاه نمی کنیم و آن ها را پتکی می بینیم که با نمره خود یا بر سر دیگری می کوبیم یا بر سر خودمان کوبیده می شود. می دانید دلیل اصلی این دور شدن از اصل بازی ها چه بود؟ می دانید عاملی که بیش از همه چیز ما را منحرف کرد و بسیاری از بازیبازهای امروزی را کلا از راه خارج کرده است چه بود؟ گرافیک. گرافیک لعنتی، فربم ریت، سایه زنی، نور پردازی، وضوح تصویر، واقعیت مجازی، ۴k. از وقتی که همه چیزمان شد گرافیک روز به روز بیشتر به قهقرا رفتیم.
اشتباه برداشت نکنید. گرافیک خیلی موضوع مهم و خوبی است مخصوصا اگر در مورد گرافیک هنری و طراحی باشد. گرافیک یکی از انگیزه دهنده های مهم به بازیباز برای ادامه بازی است اما نه زمانی که شرط لازم و کافی برای شکست یا موفقیت یک عنوان باشد. به هیچ عنوان قصد ندارم تا در این مطلب از ذات گرافیک بد بگویم بلکه برعکس، اصل این مطلب در مورد گرافیک و جلوه های بصری معرکه است. در مورد هنر به کارگیری گرافیک و گرافیک شکل گرفته از هنر. در مورد زیبایی که مدتی است آن را برای خود به زشتی تبدیل کرده ایم . به جای لذت حرص می خوریم. بازی زیباست، لذت بخش است، مخصوصا اگر گرافیک و طراحی هنری خوبی هم داشته باشد. این عامل لذت است نه باعث و بانی ذلت عده ای بازیباز به این خاطر که گرافیک بازیشان یا دستگاهشان مقداری کمتر است. از بدی موضوع بگذریم و به قسمت خوبش وارد شویم. بیایید افتخار کنیم که چنین دنیای دوست داشتنی پر از بازی های رنگارنگ با زیباترین و هنرمندانه ترین طراحی ها و گرافیک دنیا را داریم. زیبایی گرافیکی بازی تنها به فلان قدر عمق تصویر یا رزولوشن فلان و سایه زنی های بهمان نیست. زیبایی گرافیکی بازی آن چیزی است که وقتی بازی را شروع می کنیم بگوییم وای خدا چقدر زیباست. چقدر هنرمندانه است. حال می خواهد این زیبایی در قالب یک عنوان با محیط واقع گرایانه و نظامی باشد مانند Crysis و Battlefield و یا یک شاهکار هنری که تنها با طراحی های بی نظیر و رنگ بندی های فوق العاده می تواند کاری کند که بازیباز پلک نزند مانند Trine با Ori. این ها یعنی گرافیک بازی. این ان گرافیکی است که اهمیت دارد و به بازی زیبایی و ارزش می بخشد. کلیت گرافیک بازی باید زیبا باشد نه این که فقط بر روی یک بخش کوچک زوم کنیم و از آن ایراد بگیریم و انگ ضعیف بودن به گرافیک بازی بزنیم.
در طی سال ها و سال ها که بازی های رایانه ای در دنیا تولید می شوند، طی نسل های مختلف و با پیشرفت بسیار زیاد تکنولوژی روز به روز کیفیت بصری بازی ها نیز افزایش یافته است که این به لطف ایزار قدرتمندتری است که پیشرفت تکنولوژی در اختیار سازندگان خوش ذوق بازی قرار داده است. زمانی که بر روی کنسول پلی استیشن ۱ با افتخار و خوشحالی تمام بازی فوتبال آن را به پدر و مادرم نشان می دادم که “ببینید چقدر چهره بازیکنان طبیعی و واقعی است” هر گز فکر نمی کردم که روزی به آن تصویر نگاه کنم و به هیچ وجه نتوانم چیزی جز چندین پیکسل زشت و بزرگ ببینم. هر نسل گمان می کردیم که دیگر آخرش است و از این بهتر نمی شود اما شد و می شود و خواهد شد. هر چه جلوتر رفتیم کیفیت گرافیکی بازی ها بالاتر رفت و پای به قلمروهای جدید تری گذاشتیم تا جایی که همانگونه که در مقالات قبلی خدمت شما عرض کرده ام، اگر اکنون به ما بگویند که ۱۰ سال دیگر خودمان به واقع وارد دنیای بازی می شویم (مانند فیلم Gamer) دیگر برای ما عجیب و غیر قابل هضم نیست زیرا چیزهایی دیده ایم که ما را به این باور نزدیک کرده اند. صحبت اصلی ما در این مطلب در مورد گرافیک و جلوه های بصری است که بازی ها را زیبا می کنند اما نه فقط ان نوع گرافیک فنی بی نظیر و واقع گرایانه، بلکه هر نوع جلو های بصری که باعث می شوند تا چشم ما به صفحه نمایش خیره بماند و از دیدن تک تک صحنه های بازی لذت ببریم. در واقع همیانطور که از نام مقاله بر می آید در این مطلب هم به بازی هایی که سازندگان آن ها هنر استفاده از گرافیک عالی را بلد بوده اند می پردازیم و هم به بازی هایی که سازندگان آن ها خالق گرافیک هنرمندانه ای شده اند. به طور واضح تر باید گفت در این مطلب هم بازی هایی که از لحاظ گرافیک فنی و قدرت اجرا و … عالی هستند را لحاظ می کنیم و هم عناوینی که با طراحی هنری و گرافیک هنرمندانه ای که خلق کرده اند هر بازیبازی را میخکوب می کنند و البته بازی هایی که هر دوی این موارد را دارند مانند Bloodborne.
قبل از شروع این مطلب باید نکاتی را ذکر کنم که از شما عزیزان خواهشمندم آن ها را مطالعه نمایید تا شک و شبهه ای برای شما دوستان پیش نیاید. در این مقاله به دیگر بخش های بازی های قرار داده شده در لیست هیچ توجهی نشده است و اصلا در رده بندی کیفیت آن بخش ها مانند گیم پلی و … لحاظ نشده است و تنها زیبایی بصری و چشم نواز بودن بازی چه از لحاظ گرافیک فنی و چه طراحی هنری است که ملاک قرار گرفته و شاید عنوانی با تمام بخش های بی نظیر در رتبه ضعیف تری از یک عنوان معمولی در سایر زمینه ها که فقط در بخش گرافیک و زیبایی بصری شاهکار است، قرار گرفته باشد. منظور از زیبایی بصری و گرافیک عالی در این مطلب مجموع آن چیزی است که در نهایت چشم ما به عنوان بازیباز از بازی می بیند و اصلا به موارد جزئی تر و ریز به ریز توجهی نشده است. همین که عنوانی دارای یک طراحی هنری معرکه باشد و بسیار چشم نواز و آرامش بخش به چشم بیاید برای حضور در این لیست کافی است. در این مطلب هیچ توجهی به کوچک و بزرگ بودن یا مستقل و AAA بودن بازی ها نشده است و زیبایی هنری و گرافیکی یک عنوان تنها برگ برنده عناوین مختلف در برابر هم هستند. زیبایی گرافیکی و بصری شاید طراحی یک دنیا یا شهر فوق العاده با معماری بی نظیر باشد و یا یک عنوان سیاه و سفید ساده که همین سادگی اش هزاران حرف دارد و یا حتی یک عنوان بزرگ و مشهور که با گرافیک عالی و دیگر بخش های فوق العاده خود شناخته شده است.
رتبه بندی و ترتیبی که در این لیست برای بازی های مختلف لحاظ شده است کاملا نظر شخصی نویسنده است و هیچ معیار و میزانی برای درست یا غلط بودن ان وجود ندارد زیرا پای سلیقه مطرح است البته سلیقه منطقی، نه این که مثلا کسی بازی DARK را بیاورد و در صدر لیست برترین گرافیک ها قرار دهد و بگوید این سلیقه من است زیرا که این توهین به شعور مخاطب است. عناوین این لیست بازی هایی هستند که قطعا نه هیچ کدام از شما و نه هیچ کس در دنیا در زیبایی بصری آن ها شکی ندارد، تنها می ماند رده بندی آن ها که در اینجا سلائق و علائق با هم متفاوت است و بر اساس تجربه و خاطراتی که هر شخص دارد جایگاه ها را تعیین می کند. پس در نظر داشته باشید که عنوانی که من در رتبه ششم قرار داده ام دلیلی بر این نیست که ان بازی حتما ششمین بازی برتر از لحاظ زیبایی بصری در دنیاست بلکه برای من این گونه است و شاید برای شما اول یا دهم باشد. نکته بعدی این که تمامی عناوین این لیست بر اساس داشته ها و اطلاعات نویسنده گرد آوری شده اند و در این مطلب قرار گرفته اند. شاید شما عقیده داشته باشید که مثلا بازی دیگری می توند به جای فلان بازی از این لیست قرار بگیرد و یا جایگاه بازی فرق کند. در اینجا نیز معیار و میزان ثابتی نداریم و عقل و منطق در کنار احساس و خاطرات است که در ذهن هر شخص با هم ترکیب می شوند و اسم هایی از بازی های مختلف را به عنوان خروجی بیرون می دهند. قطعا وقتی شما فلان بازی از لیست من را بازی نکرده اید آن را در لیست خود نخواهید آورد و البته برعکس این مورد نیز صادق است. پس بهتر است تا این مطلب را به عنوان یک مقاله سرگرم کننده که به همراه آن با برخی بازی هایی که اصلا نمی شناختید نیز آشنا می شوید، نگاه کنید. با بیان این نکات اگر تا کنون به خواندن مقاله ادامه داده اید از شما دعوت می کنم تا در ادامه مطلب “۲۶ بازی که گرافیکشان برای لزوم تجربه آن ها کافیست (بخش اول)” با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.
۱۳ – Rise of the Tomb Raider
سازنده: Crystal Dynamics
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, Xbox One, Xbox 360, Microsoft Windows
Tomb Raider یکی از بزرگترین فرنچایزها در تاریخ بازی های رایانه ای و لارا کرافت نیز محبوبترین شخصیت مونثی است که تاکنون این هنر و این صنعت به خود دیده است. بسیاری از ما بازیبازان قدیمی تر با عناوین اولیه و بی نطیر این سری محبوب بزرگ شده ایم و ساعت ها، هفته ها، ماه ها و سال ها را پای آن صرف کرده ایم. زمانی که متوجه شدیم قرار است تا این فرنچایز یک ریبوت و شروع مجدد را تجربه کند استرس بسیاری داشتیم که مبادا با یک بازی سطح پایین و ضعیف تمام حیثیت و پیشینه این سری خاطره انگیز را به گند بکشند. گویا سازندگان و ناشر توانمند بازی در استودیو کریستال داینامیکس و اسکوئر انیکس هم از این سطح توجه و زیر ذره بین بودن خود آگاه بودند و زمانی که بازی Tomb Raider در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، تمام طرفداران در دنیا نفسی به راحتی کشیدیم و فهمیدیم که کار به دست کاردان سپرده شده است و کیفیت بازی به حدی بالا بود که حتی خوشحال هم شدیم که این بازی ریبوت شده است. پس از موفقیت نسخه اول بازی و بعد از مدتی سازندگان بازی نسخه جدید این فرنچایز را برای کنسول های نسل هشتم و رایانه های شخصی با نام Rise of the Tomb Raider معرفی کردند که این بار از بین پلتفرم های نسل هفتم بنا شده بود تا تنها بر روی ایکس باکس ۳۶۰ منتشر گردد و دیگر شاهد نسخه پلی استیشن ۳ نبودیم. طی حرکتی بسیار ناخوشایند، سازندگان اعلام کردند که این بازی که در نسخه قبل مولتی پلتفرم بود و همگی از آن کلی لذت برده بودند، اکنون انحصاری زمانی است و تا یک سال تنها بر روی کنسول ایکس باکس وان قرار خواهد داشت که یکی از بدترین و زننده ترین تصمیمات ممکن در سال گدشته بود که به لطف مایکروسافت و اسکوئر انیکس حاصل گردید و موضوعی مسخره به نام انحصاری زمانی طولانی مدت را مطرح کرد که در ادامه هم شاهد انحصاری شدن کنسولی استریت فایتر ۵ بر روی پلی استیشن ۴ بودیم و روندی آغاز شد که دودش فقط در چشم بازیبازان می رفت و باید با برخی عناوینی که مدت ها از آن خاظره داشتند را یا تا مدتی طولانی یا برای همیشه خداحافظی کنند که این اصلا صحیح و زیبا نیست. بگذریم… عنوان Rise of the Tomb Raider نیز منتشر شد و توانست تا به مانند نسخه قبلی یک بازی فوق العاده عالی و یک تجربه بی نظیر را برای بازیبازان به ارمغان بیاورد. در زمینه مورد بحث ما یعنی گرافیک، باید گفت Rise of the Tomb Raider از یک گرافیک شگفت انگیز و فوق العاده بهره مند است درست به مانند نسخه قبلی خود.
عنوان Rise of the Tomb Raider نیز به مانند بازی سال ۲۰۱۳ که یکی از برترین گرافیک ها و جلوه های بصری نسل هفت را داشت، یکی از برترین و چشم نواز ترین عناوین نسل هشتم تا کنون محسوب می گردد و چشم های بازیبازان را خود خیره کرد. خلق دنیایی بی نظیر و وسیع با تنوع محیط های مختلف و آب و هوای مختلف از جنگلی گرفته تا کوهستانی و یخ زده، باعث شد تا بازی جلوه خاص و بی نظیری بیابد و حتی در تک تک تصاویری نیز که از این بازی مشاهده می کنیم کاملا به وضوح سطح بالای گرافیکی بازی مشخص است، مانند همین دو تصویری که در این مطلب برای شما دوستان قرار داده ایم. بازی علاوه بر گرافیک فنی قدرتمند که باعث اجرای روان و بدون مشکل، عدم وجود باگ، فریم ریت ثابت و … شده اند در زمینه گرافیک هنری نیز در سطح فوق العاده بالایی عمل می کند و شاهد یکی از چشم نوازترین و زیباترین دنیاهایی هستیم که بازی های رایانه ای تاکنون به خود دیده است و همچنین یکی از برترین بازی ها از لحاظ گرافیکی در نسل هشتم. کیفیت بافت ها و تکسچرها در این عنوان شگفت انگیز است و وقتی به برف و یخی که بر روی کوهستان ها پوشیده شده است و بر روی آن راه می رویم نگاه کنید گویی که در حال مشاهده برف و یخ واقعی هستیم و اوج کیفیت را در خلق آن مشاهده می کنیم که این واقعا قابل تحسین است. Rise of the Tomb Raider طی مدت کوتاهی دیگر برای کنسول پلی استیشن ۴ نیز با اضافات و بهبودهایی منتشر خواهد شد تا دارندگان این پلتفرم نیز بتوانند از یکی از زیباترین بازی های نسل هشتم لذت ببرند. Rise of the Tomb Raider در تمامی بخش های خود یک عنوان بسیار لذتبخش و جذاب است اما اگر هیچ یک از این بخش های جذاب و قدرتمند را نداشت نیز تنها گرافیک و جلوه های بصری آن کافی بودند تا سری به دنیای آن بزنیم و از مشاهده زیبایی ناب بصری لذت ببریم.
۱۲ – Trine 2
سازنده: Frozenbyte
پلتفرم مقصد: PC , PlayStation 3. PlayStation 4, Xbox 360, Wii U
بعضی بازی ها هستند که برای به رخ کشیدن هنری که در صنعت بازی های رایانه ای وجود دارد ساخته شده اند و انگار یک تابلوی نقشی متحرک هستند تا یک بازی. بازی هایی که از نقاشی و فیلم و تابلو و موسیقی هم زیباترند و در واقع انگار ترکیب تمامی این ها با هم هستند. می دانید منظورم چه عناوینی است؟ بازی هایی مثل Trine 2 یا Ori and the Blind Forest. اینها بازی هایی هستند که می توانیم به هر کسی که ادعا دارد بازی های رایانه ای یک هنر نیستند نشان دهیم و آن ها ساکت کنیم. بازی هایی با طراحی هنری و جلوه های بصری و رنگ بندی خارق العاده. از لحظه ای که اولین تریلر از بازی Trine را دیدم نوعی وابستگی عجیب روحی به این بازی در من ایجاد شد و محو زیبایی آن شده بودم. تا مدتی طولانی روزانه حتی چند بار به مشاهده تریلرهای محتلف این عنوان می پرداختم و با دیدن زیبایی آن گویی روحم به پرواز در می آمد. نسخه اول این عنوان در سال ۲۰۰۹ منتشر گردید و چشم ها را به خود خیره کرد و نام استودیو Frozenbyte را بر سر زبان ها انداخت و موفق شد تا امتیاز متای ۸۳ را کسب نماید. سپس سازندگان با مقداری کار بیشتر و رفع ایرادات نسخه اول و بازخوردهایی که از طرفداران بازی دریافت کرده بودند، نسخه دوم را با جلوه های بصری، موسیقی و گیم پلی قویتر از قبل معرفی و منتشر کردند که این بازی نیز به موفقیت بالایی دست یافت و موفق شد تا امتیاز متای ۸۵ را کسب نماید که برای عنوانی در اسن سبک آن هم از یک استودیوی نه چندان شناخته شده یک موفقیت بی نظیر به شمار می رفت. اما می دانید اصلی ترین عامل موفقیت این عنوان چه بود؟ همان عامل مورد نظر ما در این مبحث… گرافیک
نقطه عطف و برگ برنده بازی Trine 2 بدون شک جلوه های بصری و طراحی هنری شاهکار آن بود که روح و قبل هر بیننده و بازیباز و منتثدی را تسخیر می کرد. گرافیک بازی بسیار آرامش بخش، چشم نواز و لطیف است و هنوز که هنوز است بعد از چند سال وقتی به آن نگاه می کنیم همان حس تازگی اول را دارد زیرا تمرکزش بر روی گرافیک فنی و فریم و … نیست، بلکه گرافیک هنری اش است که بی نظیر است و هنر هم هیچ گاه خسته کننده و تکراری نمی شود و در گذر زمان رنگ کهنگی به خود نمی گیرد. وقتی به تصاویر و تریلرهای بازی Trine 2 نگاه می کنیم نوعی حس صمیمیت و زیبایی در آنها وجود دارد که بازیباز را به خود جذب می کند و هر ذات طالب هنری را مشعوف و شادمان می کند از این زیبایی. یکی از عوامل اصلی زیبایی گرافیکی این عنوان بدون شک رنگ بندی فوق العاده زیبای آن است که رنگ و بوی خاصی را به طراحی های زیبای این بازی بخشیده است و حتی در برخی موارد با استفاده از اغراق در رنگ آمیزی مثلا در رنگ بنفش یا سبز، باعث خلق مناظر و صحنه هایی بدیع و بسیار زیبا شده است که به معنای واقعی کلمه چشم نواز و زیبا است. در بازی اگر بخواهید آن را به صورت تک نفره پیش ببرید کنترل یک شوالیه، یک جادوگر و یک دزد را بر عهده دارید که باید با سوئئچ کردن بین آن ها از مراحل و موانع مختلف بازی عبور و برخی پازل های محیطی را حل نمایید. شوالیه بیشتر برای مبارزات کاربرد دارد، دزد برای تیراندازی به دشمنان از راه دور و طناب زدن به نقاطی دور از دسترس و جادوگر نیز برای خلق پلتفرم ها و تسهیل پیشروی در بازی و برداشتن موانع محیطی به کار می اید و با ترکیب آن ها می توان کارهای بسیار جالبی را انجام داد و به چندین روش مختلف معماهای مختلف را حل نمود. Trine 2 عنوانی است که تنها و تنها به خاطر گرافیک و طراحی هنری شاهکارش هم که شده باید آن را تجربه نمایید، هر چند وقتی که وارد بازی شوید می بینید این بازی حرف های دیگری هم به جز بخش گرافیک برای گفتن دارد.
۱۱ – Dark Souls III
سازنده: FromSoftware
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, Xbox One, Microsoft Windows
نمی دانم چند بار تا به حال در مورد بازی Dark Souls III مطلب نوشته ام اما خوب می دانم که در مورد هر بخش بازی می توانم دوباره همانقدر بنویسم و بنویسم. تنها به دو تصویری که در این مطلب از این بازی قرار داده ام و دو منظره ای که وجود دارند نگاه کنید. در هیچ عنوان خارج از سری عناوین سولز و یلادبورن امکان ندارد چنین منظهر و دورنمایی را با این طراحی مشاهده کنید. مناظر زیادی در بازی های مختلف وجود دارند که حتی بسیار هم زیبا هستند اما تحت هیچ شرایطی تا کنون در عنوان دیگری چنین مناطری با این اتمسفر و جو تاریک و زیبایی که در آن وجود دارد را مشاهده نکرده ایم. این طراحی، جادوی عناوین سواز است. این طراحی شاهکار هنری محدود به مناظر نیست. در بازی تک تک شخصیت ها، دشمنان، باس ها، محیط ها، ساختمان ها و هر چیز دیگری که در بازی می بینید همین طراحی شاهکار را دارند و یکی از نکاتی که باعث می شود تا هیچ بازی دیگری غیر از عناوین فرام سافتور و میازاکی نتواند در این سبک مانند آن ها باشید، همین طراحی هنری بی نظیر این عناوین هستند که محدود و منحصر به ذهن طراحان و خالقین عناوین این فرنچایز هستند. هر قدمی که در بازی بر می دارید دوست دارید تا اگر دشمنان به شما مجال دهند بایستید و بارها دوربین بازی را بچرخانید و به مناظر و دورنمای بازی و محیط اطراف خود نگاه کنید تا هنز طراحی را تمام و کمال درک نمایید. طراحی که به واقع بازیباز را مات و مبهوت می کند و در دراز مدت وی را طوری وابسته خود خواهد کرد که محیط دیگری در هیچ عنوانی به چشم شما چنین نمی آید که در عناوین سولز دیده اید.
Dark Souls III به مانند تمامی نسخه های دیگر این سری از هر نظر بی نظیر و فوق العاده بود. گیم پلی فوق العاده و اعتیاد آور، مبارزات هاردکور و چالش برانگیز، موسیقی فوق العاده، داستانی مرموز و زیبا، همه و همه باعث شده اند تا یک بازی بسیار موفق دیگر در کارنامه این سازنده و این سری رقم بخورد اما نکته ای که در اصل و در کنار گیم پلی، باعث خاص شدن عناوین این فرنچایز شده است، طراحی و گرافیک هنری شاهکار بازی است که چه در مورد محیط ها، چه در مورد دشمنان بازی و مخصوصا در مورد باس ها، از هر عنوان دیگری متمایز است و این سری را یک یا جتی چند پله بالاتر از اکثر عناوین هم سبک از لحاظ گرافیک هنری قرار می دهد. جدا از موارد مربوط به گرافیک فنی مانند افت فریم و باگ و … که خوشبختانه در نسخه سوم اصلا وجود ندارند، گرافیک هنری بازی است که باعث شده تا Dark Souls III از این فرنچایز در لیست ما قرار بگیرد زیرا در عناوین قبلی بعضا شاهد افت فریم و .. بودیم که در این نسخه رفع شده اند. شاید محیط و گرافیک هنری نسخه دوم و بسته های الحاقی آن از بازی سوم برتر باشند اما از آنجا که در این لیست، صحبت ما از کل گرافیک است و یعنی گرافیک فنی را نیز لحاظ می کنیم، بنابراین Dark Souls III که از این لحاظ هم در سطح بسیار بالایی قرار دارد را در این رده بندی قرار داده ایم. نکته بسیار جالبی که همیشه در طراحی های محیط و مناطق مختلف عناوین سولز از جمله وجود دارد نوعی حس غربت و تنهایی و عدم امنیت است که در شکل و ذات طراحی های هنری این عناوین وجود دارد و حتی زمانی که هیچ خطری هم شما را تهدید نمی کند حس نا امنی و غربت شما را رها نمی کند که این کاملا به صورت عمد توسط طراحان در بازی قرار گرفته است و نشان از هنر بالای آنان در طراحی محیط دارد. دلایل بسیار زیاد و متعددی وجود دارد که برای لزوم تجربه کردن این بازی توسط شما آن ها را برشماریم اما بدون شک یکی از اصلی ترین آن ها گرافیک بازی و طراحی هنری آن است که مانند آن را هیچ گاه در بازی دیگری ندیده اید و حتی فقط به همین خاطر نیز Dark Souls III ارزش بازی کردن را دارد.
۱۰ – Shadow of the Colossus
سازنده: Team Ico, Sony Interactive Entertainment, SIE Japan Studio
پلتفرم مقصد: PlayStation 2, PlayStation 3
پلی استیشن ۲ لیستی بسیار طولانی از عناوین شگفت انگیز داشت که هر کدام برای خودشان یک عنوان تعیین کننده و دلیلی برای خرید یک کنسول بودند. قدرت انتخاب بسیار بالایی در تمام سبک های موجود برای علاقمندان وجود داشت و همه نوع بازی برای مخاطبینش بر روی پلی استیشن ۲ موجود بود و کسی بدون پیدا کردن بازی و سبک موردعلاقه اش نمی ماند. همیشه بین تمامی برتر ها، برخی برترین ها هم وجود دارند و در لیست قدرتمند بازی های بسیار عالی و بزرگ کنسول پلی استیشن ۲ نیز برخی بازی ها از بقیه برتر بودند و جزو سردمداران عناوین کنسول پلی استیشن ۲ قرار می گرفتند. بدون هیچ شک و شبهه ای یکی از این سردمداران، عنوانی اکشن ماجرایی بی نهایت زیبا به نام Shadow of the Colossus بود که در سال ۲۰۰۵ توسط استودیو Team Ico (که خالق یکی دیگر از برترین عناوین کنسول پلی استیشن ۲ یعنی Ico در سال ۲۰۰۱ بود) و با همکاری Sony Interactive Entertainment و SIE Japan Studio ساخته شد و به صورت انحصاری برای پلی استیشن ۲ منتشر گردید. این بازی نیز به مانند دیگر شاهکار قبلی این سازنده بسیار مورد تحسین و تمجید منتقدین و بازیبازان در سراسر دنیا قرار گرفت و تبدیل به یکی از برترین عناوین تاریخ پلی استیشن ۲ و همچنین یکی از برترین انحصاری های تاریخ کنسول های پلی استیشن، گردید و جوایز بسیار زیادی را نیز از جمله BAFTA Games Award for Artistic Achievement و BAFTA Games Award for Action & Adventure دریافت نمود و موفق به کسب امتیاز متای ۹۱ شد.
Shadow of the Colossus عنوانی بود که از هر نظر خاص بود و شاید باید گفت در کل نسل ششم و شاید بعد از آن عنوانی با این سبک و سیاق وجود نداشته یا بسیار متفاوت تر از این بازی بوده است. بازی در حقیقت فقط باس فایت بود و دشمنانی که با آن ها مبارزه کنید و … وجود نداشتند. شما در نقش یک سوار شجاع و مبارز به نام Wander بودید که برای پس گرفتن زندگی عشقش Mono به سرزمین peninsula که Forbidden Land یا سرزمین ممنوعه نام داشت آمده بود و تنها همراه و کمکش در بازی اسب وفادارش Agro بود و البته کمک هایی نیز از جانب یک ماهیت وجودی مرموز که Dormin (برعکس نام وی”Nimrod” است )نام داشت نیز به وی می رسید. افسانه ها می گفتند که وی توانایی زنده کرده مردگان را دارد و برای همین نیز Wander به سرزمین ممنوعه قدم گذاشته بود. وی شمشیری باستانی را در اختیار دارد که تنها سلاحی در دنیاست که قابلیت از بین بردن colossi ها را داراست. Dormin به Wander قول می دهد که در ازای از بین بردن ۱۶ colossi توسط او، Mono را زنده کند و Wander با این که Dormin به او هشدار می دهد که باید برای زنده کردن Mono بهایی بسیار سنگین را بپردازد اما باز هم آن را می پذیرد و پای به میدان نبرد می گذارد و… گرافیک هنری و طراحی های بازی به ویژه colossi ها بی نظیر و شگفت انگیز بود و از موجوداتی عظیم الجثه و بسیار غول پیکر با فرم بدنی انسان گونه گرفته تا فرم های حیوانات و پرنده و … را شامل می شد که گاها در زیر اب بوده یا در آسمان پرواز می کردند و باید نقطه ضعف آن ها را پیدا می کردید تا بتوانید طی نبرهایی حماسی و دشوار شکستشان دهید. بازی در زمان عرضه خود یکی از خوش گرافیک ترین بازی ها محسوب می شد و اسب سواری در دنیای بزرگ بازی با آن گرافیک زیبا و حرکت یال های اسب، یکی از برترین جلوه های گرافیکی بود که تا آن زمان تجربه و مشاهده کرده بودیم. در واقع یکی از دلایل اصلی زیبایی فوق العاده بازی همین گرافیک هنری و طراحی بسیار عالی و خاص دنیای بازی و مخصوصا colossi ها بود که آن را از هر عنوان دیگری متمایز می کرد و ترکیب این گرافیک هنری زیبا با گیم پلی جذاب و داستانی بسیار عالی، Shadow of the Colossus را تبدیل به یکی از برترین های این صنعت نمود. Shadow of the Colossus عنوانی است که تنها برای تماشای گرافیک هنری و طراحی زیبای دنیای آن و colossi ها هم که شده باید حتما آن را تجربه نمایید.
۱۰ – Ori and the Blind Forest
سازنده: Moon Studios
پلتفرم مقصد: Xbox One, Xbox 360, Microsoft Windows
چند شماره بالاتر و در توضیح مربوط به بازی Trine 2 خدمت شما عرض کردم که برخی بازی ها اصل و ذات هنر را در خود دارند و بیشتر یک اثر هنری یا یک تابلوی زیبا و خوش رنگ و لعاب هستند تا صرفا یک بازی. در این شماره نیز یکی دیگر از همین عناونی را داریم. از همین دست بازی هایی که دوست دارید در بازی همه چیز را رها کنید و تنها و تنها به مناظر و محیط بازی بنگرید و لذت ببرید و غرض در دنیای زیبا و محیط چشم نواز آن شوید. Ori and the Blind Forest یکی دیگر از همین بازی هست که دقیقا با توضیحاتی که دادیم مطابقت دارد و از لحاظ بصری بسیار بسیار زیباست. Ori and the Blind Forest که یک عنوان در سبک پلتفرمر ماجرایی دو بعدی تک نفره است توسط استودیو مستقل Moon Studios ساخته و در سال ۲۰۱۵ توسط مایکروسافت منتشر گردید. پلتفرم های این عنوان شامل Xbox One ،Xbox 360 و Microsoft Windows بودند و اتفاقا بر روی هر ۳ آن ها نیز با بازخوردهای بسیار مثبتی روبرو گردید و موفق شد تا امتیاز متای ۸۸ را کسب نمیاد. این عنوان به خاطر طراحی و گرافیک هنری چشم نواز خود بسیار مورد تحسین قرار گرفت و جوایزی مانند BAFTA Games Award for Artistic Achievement و The Game Award for Best Art Direction را نیز از آن خود کرد که نشان دهنده گرافیک هنری فوق العاده آن هستند.
شما در بازی کنترل Ori را به دست می گیرید که یک روح سفید محافظ است. وی قابلیت پرش روی دیوارها و بالا رفتن از آن ها و همچنین جفت شدن با یک روح دیگر به نام Sein را داراست. Sein “نور و چشمان” درخت روح جنگل است و قادر است تا شعله های روح شلیک کند. در طراحی گیم پلی بازی سازندگان از عناوینی مانند Rayman و Metroid الهام گرفته اند. برای پیشروی در بازی باید از روی پلتفرم های مختلف بازی عبور کنید و معماها را حل نمایید. همچنین بازی از یک سیستم ذخیره به نام “soul links” و یک سیستم آپگرید برای ارتقای توانایی ها و مهارت های Ori، بهره می برد. بازی داستان زیبایی نیز دارد که به گفته سازندگان الهام گرفته شده از داستان های The Lion King و The Iron Giant است. Ori and the Blind Forest به محض انتشار بازخوردهای بسیار مثبتی را دریافت نمود و بسیار از سوی منتقدان و بازیبازان به سبب گیم پلی جذاب، استایل هنری، داستان زیبا، سکانس های اکشن و طراحی محیط بی نظیر، تحسین شد و طبق گفته سازندگان، بازی در همان چند هفته اول پس از عرضه به سوددهی رسید که این نشان از موفقیت بسیار بالای Ori and the Blind Forest دارد. البته باید به این نکته اشاره کرد که هر چند بازی داستان و گیم پلی و … بسیار عالی دارد اما نقطه قوت و دلیل اصلی توجه بسیار زیاد و خاصی که به آن شد، استایل هنری و طراحی محیط بازی است که آن را به یکی از زیباترین و چشم نواز ترین عناوین از لحاظ گرافیک هنری تبدیل کرده است. Ori and the Blind Forest از آن بازی هایی است که اگر آن را تجربه نکنید واقعا یک لذت ناب بصری را از دست داده اید. عنوانی که روح هنر در آن جربان دارد و ذره ذره محیط و دنیای بازی و هر آنچه در آن می بینید در نهایت زیبایی و ظرافت و لطفات خلق شده اند و با بهترین و با کیفیت ترین انتخاب رنگ ها، رنگ آمیزی شده اند. گرافیک هنری Ori and the Blind Forest چیزی مانند معجزه است.
۸ – Ōkami
سازنده: Clover Studio, Ready at Dawn, HexaDrive
پلتفرم مقصد: PlayStation 3, PlayStation، Wii
دردناک تر از این که یک بازی خوب مورد بی مهری منتقدها قرار گیرد ان است که یک بازی بی نظیر که منتقدها هم همگی آن را تحسین کرده اند با شکست تجاری روبرو شود و نفروشد. بازی Ōkami بارزترین مثال این عناوین است. شاهکاری که با متای ۹۳، انتخاب به عنوان بازی سال ۲۰۰۶ در وبسایت های معتبر مثل IGN و کسب جوایزی مانند BAFTA Games Award for Artistic Achievement و BAFTA Games Award for Original Score، متاسفانه از نظر تجاری موفق عمل نکرد. Ōkami یک عنوان اکشن ادونچر است که توسط Clover Studio و تحت نظر یک بازیساز توانا به نام هیدکی کامیا ساخته شد و توسط کپکام منتشر گردید. بازی در سال ۲۰۰۶ در ژاپن و آمریکای شمالی و در سال ۲۰۰۷ در اروپا برای کنسول افسانه ای پلی استیشن ۲ عرضه شد. سپس در سال ۲۰۰۸ برای کنسول Wii نیز منتشر شد که البته ساخت این ورژن بازی را استودیو Ready at Dawn (خالق عناوین God of War کنسول PSP و بازی The Order 1886)، کپکام و Tose بر عهده داشتند. این بازی در سال ۲۰۱۲ برای کنسول خانگی نسل هفتم سونی یعنی پلی استیشن ۳ نیز منتشر گردید. هر چه زمان بیشتر و بیشتر گذشت ارزش و منزلت Ōkami بالاتر رفت و زیبایی آن بیشتر نمود پیدا کرد تا جایی که اکنون از Ōkami به عنوان یکی از برترین بازی های که در تاریخ این هنر و صنعت ساخته شده است یاد می کنند.
Ōkami از لحاظ طراحی هنری یک شاهکار محض است و محیط ها، رنگ آمیزی، شخصیت ها و تمامی مواردی که در دنیای بازی مشاهده می کنید طراحی کاملا خاص و منحصر به فردی دارند که هر بیننده ای را به تحسین وا می دارد. گرافیک بازی حالتی مانند کار با آبرنگ و همچنین Cell Shade دارد و شبیه به انیمه های ژاپنی جوهری است که با استایل های هنری گرافیکی دیگر ترکیب شده است. به واقع باید گفت نظیر گرافیک هنری و طراحی Ōkam را در هیچ بازی دیگری نه در زمان خود و نه تا به امروز مشاهده نکرده ایم. در بازی شما کنترل یک گرگ سفید رنگ زیبا که در حقیقت یک الهه است و Amaterasu (در افسانه های ژاپنی الهه خورشید است) نام دارد را عهده دار هستید. گیم پلی بازی ترکیبی است از سبک اکشن، پلتفرمر و پازل و همان طور که بسیاری از منتقدها در نقدهای خود از این عنوان اشاره کرده اند از لحاظ استایل گیم پلی و پیشروی در بازی شبیه به عناوین The Legend of Zelda است. Ōkami عنوانی است که از هر لحاظ در سطح بسیار بالایی قرار دارد و در مجموع تمامی بخش هایش یکی از با کیفیت ترین عناوینی است که تاکنون ساخته شده است اما خاص ترین بخش آن بدون شک گرافیک هنری و طراحی های بی نظیر آن است که بازی را در سطح یک شاهکار هنری بالا برده است و یکی از چشم نواز ترین عناوین در حوزه بازی های رایانه ای را رقم زده است.
۷ – The Last of Us
سازنده: Naughty Dog
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, PlayStation 3
رک و پوست کنده می گویم. همه می دانیم که The Last of Us برترین بازی نسل هفتم بازی های رایانه ای است. نسلی که وقتی به تعداد بازی های بزرگ و بسیار با کیفیت ان نگاه می کنیم، معنی این که می گوییم یک بازی بهترین بازی نسل هفت است را بیشتر درک می کنیم و می فهمیم که چقدر این بازی بزرگ است. شاهکار بی نظیر ناتی داگ در سال ۲۰۱۳ به صورت انحصاری برای کنسول پلی استیشن ۳ منتشر گردید و بلافاصله و پشت سر هم شروع به درو کردن نمرات ۱۰/۱۰ و جوایز مختلف و انتخاب شدن به عنوان بازی سال و … کرد و از همان ابتدا مشخص بود که The Last of Us یکی از بهترین عناوین تاریخ است. بازی سرانجام با امتیاز متای بی نظیر ۹۵ به کار خود در نسل هفتم پایان داد البته بارها و بارها و بیش از ۲۰۰ بار توسط معتبرترین وبسایت های فعال در بازی های رایانه ای، جایزه برترین بازی سال را دریافت کرد. بعد از موفقیت شگفت انگیز و خارق العاده این عنوان در نسل هفتم، سازندگان تصمیم گرفتند نسخهٔ جدید و ریمستر شده از لحاظ گرافیکی این بازی به نام The Last Of Us Remastered که البته بسته الحاقی Left Behind را نیز در خود داشت، برای کنسول پلیاستیشن ۴ منتشر کنند که در سال ۲۰۱۴ این اتفاق نیز افتاد و عنوانی که زیباترین و چشم نوازترین گرافیک های فنی و هنری در نسل هفتم را داشت، باز هم بهبودهای بیشتری از لحاظ گرافیک به خود دید و در نسخه The Last Of Us Remastered که به نسل هشتم آمد، شاهد عنوانی باز هم زیباتر از قبل بودیم.
The Last of Us یک عنوان اکشن ماجراجویی وحشت و بقا با زایه دوربین سوم شخص است که در آن ما کنترل جوئل را به دست می گیریم. وی در دوره ای که دنیا توسط یک بیماری قارچی از بین رفته و انسان ها تبدیل به قاتلینی وحشتناک یا بیمارانی زامبی مانند شده اند، طی اتفاقاتی با دختری نوجوان به نام الی همراه می شود که گویا کلید حل این بیماری مخوف است و نسبت به آن مقاوم می باشد. جریان و اتفاقاتی که در سفر این دو رقم می خورد و رابطه ای که بین آن ها ایجاد می شود، داستان بازی را شکل می دهد و یکی از احساسی ترین و زیباترین روایت های داستانی که تاکنون در بازی ها دیده ایم را به ما هیده می دهد. The Last of Us در تک تک بخش های خود و حتی در توجه به ریزترین جزییات نیز یک شاهکار محض است که گرافیک نیز از این قائده مستثنی نیست. بازی چه از لحاظ گرافیک فنی و چه هنری، برترین یا یکی از دو عنوان برتر (که دیگری نیز متعلق به ناتی داگ است) نسل هفتم از لحاظ گرافیکی است و به حدی زیبا و چشم نواز است که تماشای آن بر روی کنسول پلی استیشن ۳ هنوز که هنوز است از بسیاری بازی های جدید نسل هشتم هم لذت بخش تر و با کیفیت تر است و باید طراحان و سازندگان بازی در ناتی داگ را تحسین کرد. The Last of Us بازی است که نه تنها فقط به خاطر گرافیکش هم که باشد باید قطعا ان را تجربه کنید، بلکه به خاطر تک تک بخش هایش نیز به مانند گرافیک ارزش بازی کردن را دارد چه برسد به این که می دانیم تمامی این بخش ها در کنار یکدیگر هستند و ترکیبی از چند شاهکار در بخش های مختلف داستان و گرافیک و گیم پلی و موسیقی و .. با هم عنوانی را به نام The Last of Us شکل داده اند.
۶ – Bloodborne
سازنده: FromSoftware
پلتفرم مقصد: PlayStation 4
طراحی بی نظیر و گرافیک هنری شگفت انگیز همواره حرف اول را در عناوین هیدتاکا میازاکی می زنند اما به هر حال در عناوین این سازنده هم یک بازی از نظر گرافیک فنی و هنری بهتر و قدرتمندتر از بقیه است و البته این عنوان نه دارک سولز است و نه دیمونز سولز، بلکه قطعا Bloodborne است. عنوانی که توسط استودیو From Software با کارگردانی میازاکی ساخته شد و در سال ۲۰۱۵ توسط سونی انحصارا برای کنسول پلی استیشن ۴ منتشر گردید تا یکی از قدرتمند ترین عناوین انحصاری تاریخ برای این کنسول ثبت شود و فرنچایزی خلق شد که در آینده می توان به ساخت دنباله هایی قدرتمند برای آن امیدوار بود. مخصوصا اکنون که به نظر می رسد تا چند سالی شاهد عنوانی از سری سولز نخواهیم بود. Bloodborne بعد از انتشار با اقبال عمومی بازیبازان و تحسین دسته جمعی منتقدان روبرو شد و در لیست کاندیداهای برترین بازی سال ۲۰۱۵ نیز قرار گرفت که تنها رقیی مانند ویچر ۳ می توانست از ]آن بالاتر قرار بگیرد که البته به حق هم بود. بازی در زمینه طراحی هنری بسیار تحسین شد و جوایزی مثل British Academy Games Award را برای طراحی بازی و گرافیک هنری آن دریافت نمود. Bloodborne و بسته الحاقی فوق العاده آن یعنی The Old Hunters یکی از بینقص ترین عناوینی است که در نسل هشتم منتشر شده است و در تک تک بخش های خود از گرافیک و گیمپلی گرفته تا صداگذاری و … کیفیت فوق العاده بالایی دارد. به مانند همه این بخشها، این کیفیت در طراحی و پیشینهپردازی شهری که بستر وقوع اتفاقات بازی است نیز کاملا واضح و مبرهن است و شهر Yharnam یکی از مخوف ترین شهرها و محیط هایی است که تا به حال بازی های رایانه ای به خود دیده اند. Yharnam دارای طراحی و معماری برگرفته از لندن ویکتوریایی است با ساختمان هایی بلند، متروک و کثیف، با فضاسازی بسیار سیاه و مرده که نشانگر اتفافاتی است که در آن رخ داده است. کار طراحان و سازندگان بازی در استودیو From Software و در راس آنها هیدتاکا میازاکی در طراحی و فضاسازی شهر Yharnam چیزی از خلق یک شاهکار کمتر نیست و خلق این شهر را باید جزو Master Piece های این استودیو به حساب آورد.
اتمسفر شهر Yharnam به دلیل نوع معماری خاص آن که برگرفته از لندن ویکتوریایی است بسیار تاریک تر و مخوف تر از اکثر مناطقی است که تاکنون در دیگر عناوین میازاکی مثل سری سولز مشاهده کرده ایم و به طور کلی باید گفت فضاسازی و اتمسفر شهر Yharnam به قدری حزن انگیز، تاریک، ناامید کننده و مرده است که Bloodborne را تبدیل به تاریک ترین عنوان میازاکی تاکنون کرده است. طراحی هنری بازی به حدی زیبا و فوق العاده انجام شده است که امکان ندارد بازیباز از این سطح از حرفه ایگری که در طراحی شهر به کار رفته است شگفت زده نشود و طراحان بازی را تحسین نکند. خیابان های سنگفرشی کثیف و پر از سیاهی، موجودات بدشکل و بدفرم مثل ترکیب سگ و کلاغ، هیولاهای غول پیکر، انسان های مجنون و دیوانه، دیو هایی که به شکل انسان در آمده اند، ساختمان های رنگ و رو رفته و دوده گرفته و کثیف، وسایل و لوازم رها شده در خیابانها و کوچهها مثل کالسکهها و …، هوای سیاه رنگ و آلوده، محیطی مرده و فاقد هر گونه شادابی، همه و همه باعث شدهاند تا بازیباز کاملا در محیط و جو بازی قرار بگیرد و هر چه بیشتر در داستان بازی غرق شود. در واقع محیط شهر Yharnam کاملا منطبق و مکمل داستان بازی و داستان نیز کاملا در راستای طراحی محیط شهر است و این باعث هر چه بیشتر قدرتمند شدن Bloodborne شده است. جو Yharnam طوری است که حتی وقتی هیولا و دیو و دشمنی نیز در محیط حضور ندارد و شما مشغول قدم زدن در آن هستید هم احساس ناامنی و استرس به شما دست می دهد و حسی دارید مانند این که هر لحظه یک نفر مشغول پاییدن و زیر نظر داشتن شماست و انگار محیط شهر، خیابان ها و ساختمان ها شما را جوری در بر گرفته اند که حالت خفگی به شما دست می دهد. در جای جای محیط شهر حس غم و اندوه و مردگی موج میزند و اینطور به نظر می رسد که شهر بغضی در گلو دارد و مدت هاست که غمی بزرگ و کهنه در دلش خانه کرده است که هر لحظه بیم انفجار آن می رود. باید اعتراف کرد که در زمینه طراحی محیط، شهر Yharnam بالاتر از طراحی محیطهای سری سولز، به عنوان برترین کار طراحان FromSoftware شناخته می شود. درست است که سری عناوین سولز همواره گرافیک هنری و طراحی های فوق العاده ای داشته اند و دارند اما طراحی و اتمسفر سنگین و تاریک موجود در Bloodborne و تم ویکتوریایی یارنام نابود شده، بسیار گیراتر است و تاثیر بیشتری را روی بازیباز می گذارد. اگر فقط و فقط بخواهم به یک دلیل بازی کردن Bloodborne و بسته الحاقی زیبای آن یعنی The Old Hunters را به شما توصیه کنم، آن دلیل، مشاهده طراحی محیط بی نظیر، دشمنان و باس های دیوانه وار . در واقع تجربه گرافیک فنی و هنری بی رقیب بازی است که قطعا بعد از دیدن ان و تجربه بازی، چیزی به داشته های ذهنی شما افزوده خواهد شد.
۵ – Crysis
سازنده: Crytek
پلتفرم مقصد: Microsoft Windows, PlayStation 3, Xbox 360
اگر زمانی یک بازی منتشر شود که حتی قدرتمندترین سیستم های رایانه شخصی بازیبازان در آن زمان نیز قادر به راحت اجرا کردن آن نباشد و به چالش کشیده شود تنها دو دلیل می تواند داشته باشد. یا با یک بازی بی نظیر از لحاظ گرافیکی در دوره زمانی خود طرف هستیم و ای این که شاهد یک بازی هستیم که به هیچ وجه درست بهینه سازی نشده و بر روی هر سیستمی مشکلاتی را به وجود می آورد. زمانی که در سال ۲۰۰۷ بازی Crysis برای رایانه های شخصی منتشر گردید قطعا جزو دسته اول از عناوینی که ذکر کردیم بود و شاهد یک بازی بی نظیر و بی رقیب از لحاظ گرافیکی در آن زمان بودیم و برای قدرتمندترین سیستم های بازی نیز اجرای آن روی بالاترین کیفیت کاری بسیار سخت و دشوار بود. Crysis عنوانی در سبک شوتر اول شخص بود که توسط استودیو Crytek و بر اساس انجین گرافیکی قدرتمند CryEngine 2 ساخته شد و در سال ۲۰۰۷ توسط Electronic Arts برای رایانه های شخصی منتشر گردید. البته نسخه ای از این بازی در سال ۲۰۱۱ برای کنسول های نسل هفتمی پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰ نیز منتشر گردید که برای این نسخه، بازی را به انجین CryEngine 3 آورده بودند.
Crysis در سال انتشار خود و حتی تا چند سال بعد از ان نیز به عنوان یک میزان و شاخص گرافیکی برای بازی ها محسوب می شد و بسیار از سوی منتقدان و بازیبازان تحسین گردید. وقایع بازی در زمان آینده رخ می دهند که یک ساختار بیگانه که در کوهستان واقع در جزیره ای در سواحل شرقی فیلیپین دفن شده است پیدا می شود. در بخش تک نفره بازی شما در نقش یک سرباز دلتا فورس ارتش آمریکا با نام Jake Dunn که در بازی با نام رمزی اش یعنی Nomad شناخته می شود. وی با انواع اقسام تجهیزات و سلاح های آینده مجهز شده است که در راس آنها “Nanosuit” قرار دارد که در واقع نشان و نماد این سری است که لباسی است که از روی یک طرح واقعی برای سربازهای ارتش آمریکا الهام گرفته شده است. مبارزات بازی که دشمنانی از کره شمالی و … در محیط های مختلفی در جزیره انجام می شوند بسیار جذاب و نفس گیر هستند و گرافیک فوق العاده بازی که هنوز هم بعد از چند سال قدیمی نشده است، نقش بسیار زیادی در جذاب تر کردن بازی دارد. محیط های فوق العاده زیبای جزیره با طراحی های عالی و جنگل های سرسبز و نورپردازی بسیار واقعی بازی، همه و همه باعث می شدند که باور این که Crysis در سال ۲۰۰۷ منتشر شده است بسیار سخت باشد و این گونه نام استودیو Crytek و انجین گرافیکی CryEngine 2 بر سر زبان ها افتاد. Crysis عنوانی است که هنوز هم بعد از ۹ سال اگر آن را بر روی بالاترین کیفیت گرایکی بازی کنید از جلوه های بصری ان لذت می برید و قطعا اگر بخواهیم تنها یک دلیل را برای تجربه این بازی برای شما بیان کنیم، آن دلیل گرافیک فوق العاده زیبای بازی است.
۴ – BioShock Infinite
سازنده: Irrational Games, 2K Marin, Aspyr Media, Inc., 2K Australia
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, PlayStation 3, Xbox One, Xbox 360, Microsoft Windows
وقتی که ذهن خلاق یک نابغه به نام کن لوین از اعماق اقیانوس ها به فراتر از ابرها برود، به جای رپچر شهری به نام کلمبیا و عنوانی با نام BioShock Infinite ساخته می شود. عنوانی بی نظیر که به مانند نسخه اول این سری در همه زمینه ها و مخصوصا جلوه های بصری و طراحی هنری فوق العاده کار کرد و یکی از برترین بازی های نسل هفتم بازی های رایانه ای را رقم زد. BioShock Infinite عنوان در سبک شوتر اول شخص است که توسط استودیو Irrational Games ساخته و در سال ۲۰۱۳ توسط ۲K Games برای پلتفرم های پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰ و رایانه های شخصی منتشر گردید. البته این بازی در کالکشنی که اخیرا از این سری برای کنسول های نسل هشتی پلی استیشن ۴ و ایکس باکس وان نیز عرضه شد، قرار دارد. این عنوان بعد از انتشار با سیلی از تحسین طرفداران و منتقدان مواجه شد و به عنوان یکی از برترین بازی های آن سال معرفی گردید و حتی در برخی موارد به عنوان بازی سال نیز انتخاب شد. این عنوان موفق گردید تا امتیاز متای ۹۴ را کسب نماید گه کاملا هم شایسته این شاهکار فوق العاده بود. BioShock Infinite انواع و اقسام جوایز مختلف را نیز در بخش های مختلف دریافت کرد که از این جوایز می توان به VGX Award برای بهترین آهن در بازی، VGX Award برای بهترین شوتر، VGX Award برای بهترین شخصیت سال، BAFTA Games Award برای بهترین موسیقی سال و Kerrang! Award برای برترین بازی سال، اشاره کرد که همان طور که مشاهده می کنید این عنوان موفق گردید تا در انواع و اقسام بخش های مختلف خود جایزه دریافت نماید تا نشان دهد که در تک تک قسمت های خود فوق العاده ظاهر شده است.
گرافیک هنری و طراحی شهر کلمبیا یک شاهکار محض بود. به تصاویر بازی نگاه کنید تا این موضوع را تمام و کمال درک نمایید. تماشای شهری بر فراز ابرها و در دل آسمان با ساختمان های عظیم و مجسمه هایی غول پیکر، ریل های هوایی معلق در آسمان، کشتی های پرنده و…. همه و همه باعث شده اند تا کلمبیا به شهری تبدیل شود که یکی از زیباترین ها در دنیای بازی های رایانه ای است و از نظر گرافیک هنری واقعا معرکه است. از لحاظ گرافیک فنی نیز این عنوان بسیار عالی عمل کرده است و مشکل خاصی در اجرای بازی از قبیل افت فریم، باگ، دیر لود شدن تکسچرها، بافت های بی کیفیت، مشکل در عمق دید و … وجود ندارد. نورپردازی در BioShock Infinite نیز با توجه به این که بازی در آسمان دنبال می شود بسیار مهم و حیاتی بوده است که سازندگان نیز قطعا از این امر آگاه بوده و شاهد یکی از برترین نورپردازی ها در عناوین نسل هفتم هستیم. وقتی سوار بر ریل های معلق در کلمبیا در حال حرکت به مناطق مختلف شهر هستید از تماشای مناظری که می بینید به وجود خواهید آمد و از دیدن ابرها و طراحی زیبای آن ها لذت بسیاری می برید. همه چیز در بخش گرافیکی بازی BioShock Infinite چه از لحاظ فنی و چه هنری در سطح فوق العاده بالا قرار دارند و شاهد یکی از زیباترین شهرها در تاریخ بازی های رایانه ای هستیم و یک بایوشاک واقعی. بدون شک یکی از اصلی ترین دلایل برای تجربه BioShock Infinite تماشای گرافیک فوق العاده و طراحی زیبای هر کلمبیا است که به مانند رپچر یک آرمان شهر مرده است، اما یک ارمان شهر مرده در اسمان بر اساس رویای آمریکایی…
۳ – Uncharted 4: A Thief’s End
سازنده: Naughty Dog
پلتفرم مقصد: PlayStation 4
تنها به دو تصویری که در این مطلب از بازی Uncharted 4: A Thief’s End قرار داده ام خوب نگاه کنید و دیگر واقعا نیاز به توضیح اضافه و زیادی نیست. گرافیک Uncharted 4: A Thief’s End به طرزی عجیب و غریب و غیر قابل باور معرکه است. تا به حال هیچگاه در نسل هشتم چنین گرافیک فوق العاده ای را ندیده ایم و زمانی که مشغول بازی کردن بودم بارها و بارها و بارها ایستادم و به فوتو مد رفتم و اسکرین شات گرفتم. Uncharted 4 چه از لحاظ فنی و چه از منظر طراحی هنری یک بازی کاملا بی نقص است. لحاظ تکنیکی، فنی و همین طور از لحاظ هنری عنوان Uncharted 4: A Thief’s End یک technical masterpiece (شاهکار تکنیکی) و یک Art Masterpiece (شاهکار هنری) مطلق است و بس. بازی از لحاظ ثبات در نرخ فریم ریت نیز بسیار مقتدر عمل می کند و به هیچ وجه در بازی با افت فریم مواجه نخواهید شد. از دیگر جهات فنی نیز بازی در بهترین کیفیت ممکن قرار دارد و هیچ گاه مواردی مثل دیر لود شدن برخی تکسچرها که امروزه گریبانگیر بسیاری از بازی های بزرگ دنیا نیز هست را مشاهده نمی کنید. از لحاظ «عمق دید » نیز بازی فو ق العاده زیبا عمل می کند و شاهد مناظر بسیار زیبا و چشم نوازی در دوردست ها هستیم. همانگونه که قبلا نیز در نقد و بررسی این بازی خدمت شما عزیزان عرض کرده ام سازندگان به طرز وحشتناکی بر روی تمامی جزئیات گرافیکی بازی اعم از تکسچرها و طراحی چهرهها و … وقت گذاشتهاند و با وسواسی خاص آنها را به بهترین شکل در بازی پیاده کردهاند.
جزئیات صورت شخصیتها و حالات چهره آنها هنگام صحبت کردن و گشت و گذار در محیط فوقالعاده دیدنی از کار درآمدهاند. افکتهای نورپردازی به قدری بینقص و طبیعی و در اوج زیبایی کار شدهاند که گاهی در بازی میایستید و به تلالو اشعههای نور از بین شاخ و برگ درختان و یا تابیدن آنها بر روی صورت شخصیتهای جاافتاده و پختهتر شده شخصیتهای بازی مینگرید و کار سازندگان را تحسین میکنید. Uncharted 4: A Thief’s End اگر نصف گرافیک فنی و هنری که در حال حاضر دارد را دارا بود باز هم می توانستیم آن را به خاطر گرافیکش هم که شده به شما توصیه کنیم چه برسد به این که اکنون زیباترین گرافیک نسل هشتم را در اختیار دارد. اگر گرافیک Uncharted 4: A Thief’s End به تنهایی ارزش این که شما را مجبور کند آن را تجربه کنید ندارد، پس چه عنوانی دارد؟ هیچ عنوانی بدون شک. Uncharted 4: A Thief’s End شاهکار گرافیکی نسل هشتم تاکنون است و تجربه آن برای کسی که پلی استیشن ۴ دارد مانند لزوم تجربه God of War 3 و Unchated 2 برای کسی است که پلی استیشن ۳ دارد. Uncharted 4: A Thief’s End بازی نیست که آن را برای کنسولتان بخرید بلکه عنوانی است که باید برای تجربه همین یک بازی هم که شده کنسول بخرید!
۲ – The Witcher 3: Wild Hunt
سازنده: CD Projekt RED
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, Xbox One, Microsoft Windows
The Witcher 3: Wild Hunt برای من برترین بازی سال ۲۰۱۵ نیست، بلکه برترین، لذت بخش ترین و زیباترین بازی در تمام طول دوره بازیباز بودنم است. تنها عنوانی در تاریخ که موفق شد از جایگاهی که سری عناوین سولز و بلادبورن در قلبم دارند هم بالاتر برود و تبدیل به بهترین برای من گردد. نمی دوانم اگر اسم The Witcher 3: Wild Hunt بازی است پس چرا بسیاری از عنوان های دیگری که نام آن ها هم بازی است حتی در سطح مقایسه با آن هم نیستند و مقایسه نوعی توهین به Witcher 3 محسوب می شود. این بازی هیچ گونه نقصی نداردو مخصوصا بعد از آپدیت های منتشر شده برای آن که تعدادی باگ ها و ایرارات گرافیکی را رفع می کرد. به واقع بازی The Witcher 3: Wild Hunt یک “شاهکار محض” است، چه از لحاظ هنری، فنی، گیم پلی، موسیقی، صداگذاری، داستان، تصمیم گیر و انتخاب، ماموریت های جانبی و … عنوانی که داستان ماموریت های جانبی آن از داستان اصلی پوترهای پوشالی این روزها برتر و وزیباتر است و شخصیت های نه چندان مهم آن شخصیت پردازی عمیق تری نسبت به شخصیت های اصلی خیلی از بازی های روز دارند. The Witcher 3: Wild Hunt بازی است که حتی یک لحظه هم نمی توانید از آن چشم بردارید و نه تنها تا چندین وقت بعد از بازی کردن آن در یادتان می ماند و به ان فکر می کنید، بلکه تا اخر زندگی تان نیز این شاهکار جادویی را از یاد نخواهید برد و شاید هر مدت یکبار به سراغ آن بروید و دوباره بازی را تجربه نمایید. مخصوصا با دو بسته الحاقی بی نظیری که برای بازی با نام های Hearts of Stone و Blood and Wine منتشر گردید که هر کدام شاید از بازی اصلی هم زیباتر بودند و به اندازه یک بازی کامل، گیک پلی و ماموریت و موارد جدید در خود داشتند. در مورد این که این عنوان در وجوه مختلف خود کاملا بی نقص است بارها و بارها صحبت کرده ایم اما در این مطلب تمرکز ما بیشتر بر روی جلوه های بصری The Witcher 3: Wild Hunt است.
همین قدر بگویم که کافیست تا مقداری به مناظر مختلف این بازی نگاه کنید و سوار بر اسب چرخی در دنیای آن بزنید تا برای همیشه شیفته زیبایی بصری بازی شوید و با خود بگویید “این بازی چیز دیگری است”. به واقع هم همین گونه است و بازی از لحاظ طراحی هنری و گرافیک در سطح بسیار بسیار بالایی قرار دارد و همین که در جایگاه دوم لیست ما از این نظر قرار گرفته است تائیدی بر این نکته است. حنی جا داشت تا این بازی را در رده اول برترین جلوه های بصری نیز قرار دهیم اما از آنجایی که از نظر بنده طراحی هنری و خاص بودن، پراهمیت تر از گرافیک فنی و زیبایی کلی بازی است، پس تنها یک بازی بود که از دیدگاه بنده از این منظر بالاتر بود وگرنه بدون شک از لحاظ گرافیک فنی و هنری The Witcher 3: Wild Hunt یک بازی بدون رقیب در دنیاست. وقتی با گرالت در محیط بازی قدم می زنید تنها به لباس وی و جزئیاتی که در طراحی ان به کار رفته است دقت کنید تا متوجه کیفیت گرافیکی بازی شوید. بافت ها و تکسچرهای موجود در دنیای بازی همگی در اوج کیفیت قرار دارند آن هم در چنین عنوانی با دنیایی بسیار بزرگ و وسیع، که این طراحی بازی را بیشتر از قبل ارزشمند می سازد و باید سازندگان را به خاطر این سطج از کیفیت آن هم در یک نقش آفرینی جهان ازاد تحسین کرد و ستود. دست اندر کاران بازی در استودیو سی دی پراجکت رد علاوه بر این که از بهترین و قدرتمندترین سازندگان بازی در دنیا هستند، در زمینه احترام به مخاطب و طرفدارانشان نیز حرف اول را می زنند و از لحاظ نوع انتشار بازی، ارائه بسته های الحاقی رایگان، قیمت گذاری و کیفیت مناسب بسته های الحاقی خریدنی، بسیار هوای طرفدارانشان را دارند. همچنین علاوه بر این ها، سازندگان بازی از لحاظ کیفیت عرضه بازی به مخاطب خود نیز بسیار وسواس دارند و حتی کوچکترین و ریزترین کم کاری در بخش گرافیک فنی و طراحی هنری بازی که در این مطلب بحث ما بر روی آن است، صورت نگرفته است و تمامی محیط ها و به طور کلی دنیای وسیع بازی در بالاترین سطح از کیفیت گرافیکی و همچنین تنوع ساخته شده اند. The Witcher 3: Wild Hunt و دو بسته الحاقی زیبای آن با نام های Hearts of Stone و Blood and Wine از برترین و چشم نوازترین تجربه های بصری در نسل هشتم تاکنون هستند و حتی قط به خاطر کیفیت بصری آن ها هم که شده بازی کردنشان ضروری و لازم است.
۱ – BioShock
سازنده: ۲K Games, Irrational Games, Feral Interactive, Digital Extremes, 2K Australia, 2K Marin, 2K China
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, Xbox One, PlayStation 3, Xbox 360, PC
می دانید چرا BioShock در جایگاه اول لیست بازی هایی که تنها گرافیکشان برای بازی کردن آنها کافیست قرار گرفته است؟ این به خاطر گرافیک فنی و تکسچرهای بی نقص و … نیست. و گرنه در این بخش ها عناوینی مثل ویچر ۳ و آنچارتد ۴ از BioShock برتر هستند اما نکته ای که این بازی دارد و هیچ بازی دیگری در این سطح از آن برخوردار نیست طراحی بی نظیر، بی نقص، چشم نواز، شگفت انگیز، ترسناک، پند دهنده و عجیبی است که BioShock و شهر رپچر دارند. شهری به مانند رپچر در دنیای بازی های رایانه ای وجود ندارد که تا این حد از نظر طراجی هنری بی نقص و لایق بارها و بارها و بارها دیده شدن باشد. همان نمای گرافیکی رپچر در ویدئویی که از سطح اقیانوس و لا به لای ماهی ها به پایین می رویم و ناگهان نورهای کلان شهری در زیر آب را می بینیم از هر منظره گرافیکی و هنری در هر بازی دیگری زیباتر و شکفت انگیز تر است. همان طور که قبلا نیز خدمت شما عزیزان عرض کرده ام خلق کردن یک چنین شهری تنها و تنها از ذهن یک نابغه با دیدی وسیع نسبت به مسائل اجتماعی، عرف، ارزشها، ضد ارزشها و هنجارها بر میآید که خاطری نگران دارد. شخصی که همواره پیچش مو را میبیند و میتواند عمق فاجعه و کنه مطلب را درک کند. خلق چنین شهری در دنیای بزای های رایانه ای مطابق همان کاری بوده است که اندرو رایان در بازی انجام داده است. با این تفاوت که آرمان شهر اندرو رایان شکست می خورد و موفق نمی شود اما آرمان بازی کن لوین کاملا جواب مثبت می دهد و یکی از برترین بازی های تاریخ این هنر و صنعت خلق می شود. کن لوین خود به نوعی اندرو رایان بازی است اما از نوع موفقش. وقتی که به طراحی شهر رپچر، مناظر آن، دنیای زیر آب از پشت شیشه های شهر، ماهی ها، مردم دیوانه و قاتل شهر، مکان های تخریب شده شهر، بیگ ددی ها و همین طور لیتل سیسترها و هر چیز دیگری که در بازی است نگاه می کنیم در می یابیم که این بازی با هر بازی دیگری از نظر طراحی و گرافیک هنری متفاوت است؛ گرافیک هنری که هیچ بازی دیگری نتوانسته است در آن سطح، محیط و شهری را با این خصوصیات و المان ها و این سرنوشت و جو عمناک و مخوف را برای ما به نمایش در آورد و BioShock در این زمنیه بی رقیب است.
از در و دیوار رپچر غم واندوه میبارد. تصور این که قبل از قضایای بازی BioShock شهر چگونه بوده است و دیدن این که اکنون به چه روزی افتاده است بسیار دردناک است. از زیبایی تا زشتی، از سپیدی تا سیاهی، از امنیت تا ترس و از عرش به فرش. ساختمانهای شیک و زیبا، تالارهای پر طمطراق و اعیانی، نماهای جذاب و که در جای جای رپچر به چشم میخوردند، همه و همه حکایت از آرزوهای بزرگی داشت که اندرو رایان برای این شهر و ساکنین آن در سر میپرورانده است و قرار بوده تا بهنرین جامعه انسانی که تاکنون در دنیا وجود داشته است در اعماق اقیانوس شکل بگیرد و سرنوشت نسل بشر را تغییر دهد، اما چه زود این رویاها، کابوسی مرگبار شدند و چه زود آرمانهای شکل دادن تمدن ایدهآل تبدیل به آرزویی محال شدند. شهر پر از فیلم ها و تابلوهایی تبلیغاتی است که نشان از اطمینان بنیانگذران شهر به موفقیتشان است و تبلیغات انواع و اقسام Plasmidها Gene Tonicها و مزایای استفاده از آنها را با حالتی طنز و جذاب برای مردم توضیح می دهد و آنها را تشویق به استفاده از این قابلیتها می کند. در و دیوار خراب و پنجره های زخمی، شیشه های شکسته و ریخته در همه جای شهر، مغازه های ویران غارت شده، انواع و اقسام آشغال ها و لوازم به دردنخور که در شهر پخش شدهاند، انسان هایی وحشی مانند که مانند حیوانات حمله می کنند و خیابانهایی که مانند میدان جنگ است و پر از گانگسترها و نواع اسلحه ها و خون و خونریزی و جنازه و اعضای کنده شده بدن است. در این شرایط چه زیبایی مجال دیده شدن می یابد؟ این همان شهری است که از زیباییاش گفتیم و قرار بوده ایدهآلترین شهر برای ایدهآلترین زندگی باشد. اکثریت بازی ها هر چقدر هم که بزرگ باشند معمولا عنوان یا عناوینی شبیه به خود یا با همان حال و هوا دارند اما BioShock بازی است که هیچ مشابهی ندارد و تاکنون بازی با این طراحی هنری که رپچر دارد ساخته نشده است، مگر این که یک BioShockدیگر مثل BioShock Infinite و شهری مثل کمبیا باشد که تا حدی کیفیت طراحی هنری که در رپچر شاهد هستیم را تکرار کند. همان طور که گفتم از نظر کیفیت گرافیک فنی عناوینی مثل ویچر یا آنچارتد ۴ بسیار بالاتر از BioShock قرار می گیرند اما هیچ کدام شهری مانند رپچر یا آن پیشینه داستانی و آن طراحی محیط ها ندارند و از آن جا به عقیده بنده گرافیک هنری و طراحی بازی حرف اول را در بخش گرافیکی می زند BioShock در رتبه نخست این لیست قرار می گیرد. چه بسا بازی هایی که گرافیک فنی بسیار ساده یا حتی پیکسلی داشته اند اما با طراحی هنری و فضاسازی خوب خود تبدیل به یک بازی بسیار موفق شده اند اما اگر عنوانی گرافیک فنی خیلی بالایی هم داشته باشد ولی به هیچ وجه طراحی و محیط ها و فضاسازی خوبی نداشته باشد چندان مورد توجه قرار نخواهد گرفت و در حقیقت گرافیک بالای آن به هدر رفته است. BioShock عنوانی است که حتی اگر بدترین گیم پلی دنیا را می داشت نیز فقط به خاطر گرافیک و طراحی هنری و فضاسازی رپچر هم که شده بایستی بدون شک آن را تجربه می کردیم، حال چه بهتر که این عنوان گیم پلی فوق العاده عالی نیز دارد.
پر بحثترینها
- بازی Stellar Blade به دلیل طراحی شخصیت Eve نقدهای منفی دریافت کرده است
- نقدها و نمرات بازی Stellar Blade منتشر شدند
- شایعه: احتمال عرضه Helldivers 2 روی Xbox Series X|S وجود دارد
- Stellar Blade از لحاظ فنی کم نقص و عالی اجرا میشود
- دنیاهای آخرالزمانی که اگر در واقعیت رخ بدهند بقاء در آنها دشوار خواهد بود (قسمت اول)
- رتبهبندی شخصیتهای اصلی سری GTA
- شایعه: Gears 6 در مراسم امسال Xbox معرفی میشود
- گزارش مالی مایکروسافت: افزایش درآمد ایکس باکس به دلیل خرید Activision Blizzard
- انتقاد EA از ممنوعیت فروش Dead Space در ژاپن اما صدور اجازه انتشار به Stellar Blade
- آیا Final Fantasy 7 Rebirth فروش کمی داشته است؟ تحلیلگران پاسخ میدهند
نظرات
مثل همیشه عالی بود آقای بابایی ممنون
اقا far cry3 جا انداختید بدجورم جا انداختید
عالی بود ولی جدا گرافیک انچارتد از ویچر بهتر بود دیگه….
God of war 3 رو نگفتید
خسته نباشید اقای اقا بابایی!مقاله عالی بود!ولی یه چیزی رو جا ننداختین؟یونیتی یکی ازبهترین گرافیک های این نسل رو داشت به نظرم باید توی این لیست میبود!
الان حدود سه ماهه که صبحمو با نون و پنیر و گیمفا آغاز می کنم. خیلی ممنون آقای آقابابایی.
*****
دوستان این بعضی چیزای عجیب و غریب تو این مقاله ها که عکس هم زیاد دارن پیش میاد، بعضی هاشون مال قالب وردپرس هستش. گاهاً موقع جاستیفای کردن عکس ها پس و پیش میشن و قسمتی از مطلب حذف میشه. خود من موقع مقاله نو منز اسکای پدرم در اومد تا مقاله رو به شکل دلخواه خودم دربیارم. این ایرادات پیش میاد و عمدی درکار نیست. سعید جان کارت عالی هست و موفق باشی
درود بر شما پوریای عزیز. خیلی ممنون از لطفت. سلامت باشید انشالله.
والا پوریا جان راستش دیروز میخواستم اردر و رایز رو اضافه کنم ولی بی خیال شدم چون میشد ۲۸ تا بازی. و حذفشون کردم
گاد او وار سه ریمستره…..ریمسترش هم گرافیک دهن پرکنی نداشت ولی ان شاالله نسخه چهارم رکورد ها رو جابه جا میکنه
همون نسخه ۳ تو زمان خودش بهترین گرافیک بود … ضمنا الان شادو اف کلوسوس که برا PS2 اومد یعنی گرافیکش بهتر از بتمن ارخام نایت بود؟ منظور گرافیک هنریه نه فنی .
دوستان عزیز بحث گرافیک هنری هست نه گرافیک فنی
الان حدود سه ماهه که صبحمو با نون و پنیر و گیمفا آغاز می کنم. خیلی ممنون آقای آقابابایی
والا این خیلی سخته بگم. شاید هم اشتباه کردم واقعا. ممنون از شما
درسته، از سری فارکرای حتما باید یه بازی میزاشتید(به خصوص نسخه اول که انقلابی بود زمان خودش)
گرافیک بازیThe Vanishing Ethan Carter هم جزو برترین ها از لحاظ هنری بود، فک کردم تو سه تای اول باشه ولی اصلا توی لیست نبود…
خیلی بازی ها هست که میخواستم باشه. دیگه جا نبود والا
ممنونم ازت علیرضا جان. لطف داری.
دوستان بنده الان اومدم و نظرات رو حتما جواب میدم و واقعا ممنونم از این همه نظر و لططفی که دارید. فقط دیدم که یه سری میخوان از اب گل الود ماهی بگیرن باید بگم دوستان خواهش میکنم مقدمه اول مقاله رو بخونید. این مقاله ترجمه که نیست. نظر منه و تجربه منه. بازی که تجربه نکردم و چیزی راجع بهش نمیدونم رو نمیارم تو لیست.
رتبه بندی و ترتیبی که در این لیست برای بازی های مختلف لحاظ شده است کاملا نظر شخصی نویسنده است و هیچ معیار و میزانی برای درست یا غلط بودن ان وجود ندارد زیرا پای سلیقه مطرح است البته سلیقه منطقی، نه این که مثلا کسی بازی DARK را بیاورد و در صدر لیست برترین گرافیک ها قرار دهد و بگوید این سلیقه من است زیرا که این توهین به شعور مخاطب است. عناوین این لیست بازی هایی هستند که قطعا نه هیچ کدام از شما و نه هیچ کس در دنیا در زیبایی بصری آن ها شکی ندارد، تنها می ماند رده بندی آن ها که در اینجا سلائق و علائق با هم متفاوت است و بر اساس تجربه و خاطراتی که هر شخص دارد جایگاه ها را تعیین می کند. پس در نظر داشته باشید که عنوانی که من در رتبه ششم قرار داده ام دلیلی بر این نیست که ان بازی حتما ششمین بازی برتر از لحاظ زیبایی بصری در دنیاست بلکه برای من این گونه است و شاید برای شما اول یا دهم باشد. نکته بعدی این که تمامی عناوین این لیست بر اساس داشته ها و اطلاعات نویسنده گرد آوری شده اند و در این مطلب قرار گرفته اند. شاید شما عقیده داشته باشید که مثلا بازی دیگری می توند به جای فلان بازی از این لیست قرار بگیرد و یا جایگاه بازی فرق کند. در اینجا نیز معیار و میزان ثابتی نداریم و عقل و منطق در کنار احساس و خاطرات است که در ذهن هر شخص با هم ترکیب می شوند و اسم هایی از بازی های مختلف را به عنوان خروجی بیرون می دهند. قطعا وقتی شما فلان بازی از لیست من را بازی نکرده اید آن را در لیست خود نخواهید آورد و البته برعکس این مورد نیز صادق است. پس بهتر است تا این مطلب را به عنوان یک مقاله سرگرم کننده که به همراه آن با برخی بازی هایی که اصلا نمی شناختید نیز آشنا می شوید، نگاه کنید.
ممنون اقای آقابابایی
اقا سعید چرا از ryse son of rome هیچ عکس و توضیحی نذاشتین؟
بعد یه جیز دیگه اقا سعید کوانتوم بریک شما بازی کردین یا راجبش تحقیق کردین؟…بنظرم گرافیک اونم واقعا از قوی ترین های این نسل بود
گرافیک کوانتوم حتی از اوردر هم بالاتر بود . (البته کمی)
بعضی چیزای عجیب و غریب تو این مقاله ها که عکس هم زیاد دارن پیش میاد، بعضی هاشون مال قالب وردپرس هستش. گاهاً موقع جاستیفای کردن عکس ها پس و پیش میشن و قسمتی از مطلب حذف میشه. خود من موقع مقاله نو منز اسکای پدرم در اومد تا مقاله رو به شکل دلخواه خودم دربیارم. این ایرادات پیش میاد و عمدی درکار نیست. گاها ورد پرس خیلی عجیب و غریب رفتار میکنه
نه والا بازی نکردم اصلا و تجربه اش رو ندارم. اگر بازی کرده بودم و میدیدم این رو که می گین قطعا میذاشتم. مهم نیست بازی کی باشه
ببخشید رایز و اردر رو اول اصلا نذاشته بودم تو مقاله بعد میخواستم اضافه کنم ولی پشیمون شدم چون دیدم گرافیک فنی هستن فقط.
خداشاهده ادم یه سری بازی ها رو میبینه از کیفیت دهنش باز میمونه…..انچارتد تلو اوردر………..سه تاشونو بازی کردم عند بازین فقط بعضیها به اوردر کم لطفی کردن
نه دیگه خدایی کم بودن محتوا تو اوردر بیداد میکرد….ولی خب از لحاظ گرافیک دهن ادم وا میمونه موقع دیدن این بازی
داستانش اونقدر هم میگفتن بد نبود…….کم بود ولی پتانسیل داشت……کلا باید متاش بیشتر میشد….
درود بر شما، خیلی عالی و خلاقانه بود لیست…. صبحمو در کنار بودن با خانواده عزیز گیمفا و به مقاله عالی دیگه از بابایی عزیز اعاز کردم… دستتون درد نکنه…. دقیقا عناوینی که خودم تو لیست جا میدادم در کنار wow همینا بود…. با این تفاوت که واسه من ۱. ویچر، ۲ . بلاد بورن، و سوم بایوشاک انفینیت بود….
درود بر شما علی عزیز. واقعا نظرات شما خستگی یه مقاله ۲۴۰۰۰ کلمه ای رو. از تن ادک در میاره. انشالله سلامت باشید همیشه.
سلام خدمت شما آقای آقابابایی باز هم که شاهکار نوشتی…
به نظر من این عناوینی که در این لیست و مقاله ی زیبای شما قرار داره “بازی” نیستن بلکه یک اثر هنری زیبا و یک تابلوی رنگ روغن بی بدیلی است که در اولین نگاه بیننده اش را مجذوب و مبهوت خود میکنه و تجربه ی این عناوین بر هر کس که حتی گیمر هم نباشه واجبه.
قسمت اول مقاله رو که دیشب خوندم به یکی از زیبا ترین نوشته هایی که در رابطه با گیم خوندم تبدیل شد و به قدری کامل و جامع بود (مخصوصا مقدمش) که به شدت منتظر قسمت دوم اون شدم و حتما این قسمت رو سر فرصت میخونم…
باز هم ممنون بابت این همه زحمات بدون چشم داشت و محبتی که به ما کاربر ها داری سعید جان :rose: :rose:
سلام خدمت شما سید عزیز. اقا شما واقعا من رو شرمنده میکنی ها. خیلی خیلی از لطفتون متشکرم.
بله من هم با شما موافقم واقعا.
خوشحالم که راضی هستید از مقاله. من باید از شما تشکر کنم به خاطر محبتتون. من وظبفه تم رو انجام میدم
سلام آقای آقا بابایی.من این جا Half life 2 رو نمیبینم.اگه اونم میزاشتین جزو ۱۰ تای برتر لیست هیچ ایرادی نداشت
سلام خدمت شما. والا هاف لایف رو از نظر گرافیکی به نظرم نمیشد اینجا گذاشت
خسته نباشید سعید جان
جای بعضی از بازی ها خالی بود…
سلامت باشی ارمین جان. قطعا همینطوره که میگید.
عالی بود آقای آقا بابایی.کاش Half life 2 رو هم میزاشتید خیلی جاش خالیه.بعد اینکه من فکر میکنم شما بیشتر از هر ادم دیگه تو دنیا درباره ی دارک سولز ۳ مقاله نوشتید و این یعنی نهایت علاقه به یه شاهکار.آخرم اینکه انتخاباتون عالی بود :rose: :rose:
درود فراوان بر شما. خیلی ممنون که همیشه لطف دارید به من. امیدوارم که راضی باشید همیشه
خسته نباشی آقای آقا بابایی
باز هم از اینجور مقاله ها بنویسید
سلامت باشید. خیلی ممنونم. چشم حتما
خیلی زیبا بود آقای آقابابایی .واقعا جواهرات گیم رو جمع کردید دور هم.فقط جای dishonoredخیلی خالیه.ولی این آثار هم به شدت عالی هستن مخصوصا عناوین ناتی داگ و کن لوین.ن شاء الله منم بتونم بازیشون کنم در اسرع وقت .بابت مقاله متشکرم .
درود بر شما حسین عزیز. خیلی متشکرم از لطفتون. بلهقطعا دیس انرد هم شاهکاری بود بی بدیل.
سپاسگزارم از شما
با عرض خسته نباشید.
فکر کنم عناوینی مثل God Of War…Far Cry و یا Battlefield هم حقشون بود تو لیست باشن.
اما در کل بسیار خوب بود.
سلامت باشید. خیلی متشکرم. قطعا بازی هایی که گفتید چیزی از اینا کم ندارن
فوق العاده جذاب بود مقاله، ممنون و خسته نباشی سعید جان. :yes:
درود بر شما محمد عزیز. خیلی متشکرم.
مممنون آقای آقابابایی بابت قسمت دوم این مقاله ی عالی . سلیقه ی شما حرف نداره و واقعا تک تک عناوین حق داشتن توی این لیست باشن و منم تقریبا با تمام رتبه بندی هایی که شما کردید موافقم . اما جای دو سری بازی واقعا توی لیست احساس میشه : یکی سری شاهکار ریمن که واقعا طراحی هنری عالی داره و یکی هم سری خدای جنگ که جای خالیشون توی این لیست واقعا احساس میشه . تازه اگر از بعد فنی بخواهیم نگاه کنیم که مکس پین ۱ و ۲ هم باید باشن که جزو فک انداز ترین گرافیکای زمان خودشون بودن ظاهرا . اما این رتبه بندی هم واقعا عادلانه هست و نمیشه ایراد منطقی بهش گرفت .
——————————–
در ضمن توضیحات مربوط به رایز و اوردر داخل متن نیست . با تشکر
درود فراوان بر شما. واقعا به داشتن کاربرا و دوستایی مثل شما افتخار میکنم مخصوصا یا اسم اسکارفیس که یکی از بهترین خاطرات زندگی منه. قطعا درست میگین. ریمن شاهکار هنریه و بس. قطعا می شد باشه و هیچ موردی هم نداشت. عذر میخوام ازتون که نیست.
از لطفی که دارین ممنونم واقعا. بله اون دو مورد اصلاح شد. مرسی از دقتتون
واقعا بایوشاک حقش بود که اول بشه از نظر گرافیک هنری یه سر و گردن از همه بازیا بالاتره.
فقط تعجبم اینه که چرا Prince of persia 4 جزو لیست نیست.
ولی به هرحال سلیقه هرکس با دیگری فرق میکنه و مطمئنا از نظر شما این بازی تو لیست ۲۶ تایی جا نداشته.
ــــــــــــــ
ممنون بابت مقاله عالیتون جناب آقا بابایی.
درود بر شما. خیلی خوشحالم نظرتون با من یکیه.
باور کنید که من عاشق پرنس هستم و تمام نسخه هاش رو حتی رو ویتا بازی کردم و واقعا بی نظیره. اگر بود هم به حق بود کاملا.
ممنونم از منطقی بودنتون و لطفی که دارید
یعنی کوانتوم بریک نیست؟
تشکر بابت مقاله واقعا منتظرش بودم
حدسم تقریبا درست از آب دراومد و انچارتد سوم شد
ویچر ۳ بدون هیچ شکی شاهکار بود .فقط بزارید شب بشه و تو جاهای دور از شهر تو سکوت بالای یه تپه برید و به موسیقی بازی گوش کنید ….
در مورد بلادبورن به نظرم زیباترین طراحیش تو forbidden woods بود.واقعا حس ترس و تنهاییه عجیبی به ادم میداد
دارک سولز ۳ به نظرم طراحی قشنگی داشت مخصوصا مپ pontiff sulyvan و قبل از Undead Settlement (محیط سرسبزی داشت) واقعا عالی بودن
راستی به نظرتون طراحی ویچر قشنگ تره یا اسکایریم؟
ویچر اوج طراحی هنری تو صنعت بازی سازی بود قطعا از اسکایرم بهتر بود بعضی جاها تو ویچر با نقاشی های باب راس مو نمیزد
N_D
وای دقیقا راست گفتی درمورد ویچر . تو جزایر Skelige وقتی تو بعضی بخشاش همینجوری برا خودت بچرخی یه موسیقی گوش نواز باصدای یه زنی میاد که اون واقعا عالیه . کلا ویچر شاهکار به تمام معناست
درود بر شما. از نظر زیباتون متشکرم و کاملا باهاتون موافق هستم در مورد مورادی که فرمودید.
والا به نظر من ویچر برتره البته نه با فاصله خیلی زیاد
ممنون بابت مقاله بسیار زیبا بود هم قسمت دوم هم قسمت اول ولی جای تعداد زیادی بازی خالی بود!
حالا من که فن یوبی سافتم با اجازه اسم چند تا از بازی هاییش که دوست داشتم حداقل تو لیست قبل باشن رو می نویسم 🙂
ریمن لجند: گرافیک فانتزی و هنری خلاقانه ای داره و فضاش خیلی نشاط آوره!بعضی وقتا که از گیم زده میشم میرم سراغش دوباره انرژی میگیرم برای بازی کردن!
child of light : مثل یه نقاشی میمونه که بعضی وقتا آدم دلش میخواد کنترلر و کیبورد رو کنار بزاره فقط صفحه مانیتور رو نگاه کنه!
http://s9.picofile.com/file/8270765800/photo_2016_10_14_09_56_32.jpg
بلک فلگ:نیازی به توضیح نیست همون عکس های تو نقد خودتون کافیه.خیلی محیط زیبایی داره.
یونیتی:باز نظر من بهترین مپی بود که از روی واقعیت ساخته شده بود! از نظر گرافیک فنی به نظرم بهترین گرافیک رو بین بازی های جهان باز داره! گرافیک هنریش هم عالیه حالا عکس هم میدم:
http://s8.picofile.com/file/8270767076/sml_gallery_1_14_305427.jpg
http://s8.picofile.com/file/8270767792/ACU_Notre_Dame.png
فارکرای ۳ و ۴ :جنگل و مراتع سرسبز و زیباشون واقعا فوق العلادس.فارکرای ۳ در زمان خودش از نظر گرافیکی حتی از بعضی بازی های خطی جلوتر بود!در واقع از همه نظر بی نقصه!
http://s9.picofile.com/file/8270767976/far_cry_4_preview1111.jpg
http://s9.picofile.com/file/8270767992/farcry3_4_.jpg
از نظر من از بین این چند تا بازی حداقل ۴ تا باید تو لیست می بود! ولی تو کل ۲ لیست اثری از اینا نبود!
به هر حال ممنون بابت مقاله. :yes:
درود بر شما ایدن جان. خیلی ممنونم. ایذن جان حرف شما کاملا درسته و باور کن که این که من این بازی ها ر. گذاشتم دلیل بر این نیست که این جایگاه ها آبه هستن و مال اینان فقط. خیلی بازی مثل اینایی که گفتید میتونن باشن و حتی در جایگاه های بهتر. من فقط نظرم رو نوشتم و بس. نظر شما عزیز و محترمه و حتی خیلی درست تر از نظر من شاید
میدونم که خیلی زحمت کشیدید تا این مقاله رو نوشتید.نظرات متفاوته بعضی ها موافق و بعضیا مخالفن. :yes: هیچ کدوم از این نوع مقاله ها نمیتونه تمامی سلیقه ها رو پوشش بده.حالا اگه بازی انحصاری هم تو مقاله باشه اونم در رتبه های اول که واویلا!بعضی از طرفدارای کنسول مقابل حسابی عصبانی میشن و بد و بیراه میگن.واقعا نوشتن اینجور مقاله ها خیلی سخته!
منم این نظر رو گذاشتم که چند تا بازی که از نظر من لیاقت حضور در لیست رو دارن گفته باشم. :yes:
بالاخره بخش نظرات برای همینه!
دقیقا ایدن جان درست میگی. همیشه همه راضی نمیشن و چاره ای نیست.
خیلی هم کار خوبی کردی ایدن جان. بازی هایی که گفتی همه رو بازی کردم و بی نظیرن واقعا. ممنونم ازت
جای skyrim و gta v و خیلی دیگه از بازی های خالیه!!!!
قطعا خیلی بازی ها میتونن باشن دوست من
خوب کرایسیس ۳ و ۲ هم که کشکه 😐
کرایسیس ۳ بازی ای که بعد تغریبا ۴ سال هنوز بازی های رئز به سطح گرافیکش نرسیدن
و همینطور خیلی بازی های با کیفیت دیگه که به خاطر بازی های سونی از لیست حذف شدن
حداقل یکم سعی کنید فن بازیتون رو کنترل کنین
تهمت زدن به دیگران کار آسونی شده،متاسفانه.
گفتن واقعیت میشه تهمت ؟
داداش منم Pc گیمرم ولی کرایسیس گرافیک هنری بالایی نداره وبرعکس گرافیک فنی فوق العاده ای داره اینا ۲ تا بحث جدا هستن
۸pic*ir/images/s9uee99z7e0a6xd05cbj*jpg
😐 😐 😐
______________________
فرضا حرف شما درست
الان the order خیلی گرافیک هنری شاخی داشت ؟
کی حرف از order زده الان ؟ اصلا چه ربطی به اوردر داشت
من کاری به Order ندارم اصلا بازیش نکردم در مورد کرایسیس دارم صحبت میکنم این عکسی که شما گذاشتی گرافیک هنریش خوبه ولی گرافیک فنی کرایسیس خیلی بهتر از هنریشه کافیه کرایسیس رو با ویچر مقایسه کنی میفهمی که گرافیک کرایسیس بیشتر از ویچره ولی ویچر بیشتر شبیه تابلوی نقاشیه تا کرایسیس یعنی گرافیک ویچر هنری تره الان بحث اینه
همون بازیهای درپیتی سونی متاشون از بعضی بازیهای مایکرو بیشتر شده………….حالا هم برو مشق فارسیتو بنویس میری کلاس اول معلمتون بهت گیر نده
😐 یکم تفکرم گاهی اوقات ضرر نداره . مقاله فقط گرافیک هنری و فنی بازی ها رو هدف گرفته و داخل متن هم گفته شده که بقیه ی قسمتای بازی ها رو نادیده گرفتن . آره راستش بلاد و آنچ و لست و شادو آف کلوسوس و متال ۴ و بیاند و فاینال فانتزی در پیت محسوب میشن :laugh: حتما رایز برد پیت محسوب میشه . فقط اوردر رو میشه به عنوان در پیت قبول کرد که تازه تو بخش های دیگه در پیت بود ولی گرافیکش حرفی واسه گفتن نمیذاره . بله من خودم قبول دارم که عناوین زیادی از سونی توی مقاله آورده شدن ولی آیا لیاقت بودن در لیست رو نداشتن ؟ :wilt: . بله جای ریکور توی لیست خالیه چون گرافیک هنری خیلی بدیعی داش( جدی گفتم 😐 ) جای گیرز خالیه . جای الن ویک هم نسبتا خالیه . ولی دلیل نمیشه که جای اون عناوین سونی که تو مقاله گفته شدن پر باشه .
درود بر شما. یکی از بهترین نظراتی که خوندم واقعا این بود. خیلی ممتنونم ازتون به خاطر منطقی بودن. کاش عده ای ادب داشتن مقداری
بابا بیخیال کرایسیس ترو خدا من با پی سی قدرتمند دوستم در بالاترین سطح گرافیکی بازی کردم نمیدونم چطور میگید تو گرافیک بی رقیب هست،در ضمن دوست عزیز یکم چشمتون رو باز کنید و ببینید کدوم یکی از بازی ها یه سونی که در لیست بودن از نظر گرافیک هنری و فنی در سطح پایینی قرار داشتن؟ جالبه طرف خودش فن بوی هست بعد میاد به یکی از بهترین نویسنده هایه ایران تهمت فن بوی بودن میزنه
خدا خیرتون بده.
البته خب ۲-۳ نفر بالاخره همیشه پیدا میشن بین این تعداد از دوستای خوبم.
بخدا من شرمنده ام واقعا باعث خجالت هست اینجور جواب زحمات شمارو بدن
نه بابا خواهش میکنم. حضور شما دوستان برای ئمن کافیه. ممنونم ازتون
ممنون اقای بابایی بابت قسمت دوم مقاله واقعا فوق العاده بود از دیروز که قسمت اول مقاله رو خوندم منتظر قسمت دوم مقالتون بودم.
اصلا به ذهنمم خطور نمیکرد که bioshock و bioshock infinite رتبه اول و چهارم لیستتون باشه ولی اگه از حق نگذریم واقعا این دو بازی در جایگاه درستی قرار دارن و در واقع بهترین بازی عمرم همین bioshcok infinite هست.
البته اقای بابایی اگه رتبه دیگه ای هم به لیستتون اضافه میکردین در رتبه های بالا مثلا ۱۷ یا ۱۸ برای بازی far cry 3 دور از انصاف نبود چون جزیره ای که تو بازی بودیم واقعا به زیبا ترین شکل ممکن طراحی شده بود و از گرافیک عالی هم در زمان خودش بهره میبرد.
سلام خدمت شما. خیلی ازتون متشکرم و از لطفتون ممنونم. خوشحالم که شما هم این دو شاهکار رو بازی کردید. در موئرد فارکرای ۳ باید بگم این بازی حتی اگر رتبه ۵ هم باشه ایرادی نداره چون جزیره ای به این زیبایی ندیده بودم من هم واقعا. منتها دیگه نمیشه تو هر رتبه چند تا گذاشت و باید انتخاب کرد
زیبا بود فقط مورد ۱۰ ام رو توضیح ندادید
همه چی عالی بود جای هیچ حرفی نیست!
درود بر امیر عزیز. خیلی مممنونم از شما. حذف شدن اون دو مورد امیر جان
ممنون آقا سعید تمام بازی های انتخاب شده درست و بجا بود فقط من با ترتیب بعضی هاشون مشکل دارم البته شاید مشکل از چشمای من باشه 😀
مثلا کرایسیس گرافیک فوق العاده بالایی داره ولی من گرافیک هنری ازش ندیدم درحقیقت بیشتر گرافیکش فنی هست یا مثلا ویتچر ۳ باید در جایگاه اول باشه چون گرافیک هنریش بی نظیره و من خودم بعضی از صحنه ها رو فکر میکردم نقاشی های باب راسه و بیشتر از بایوشاک حس میکنم هنریه چون بایوشاک توی محیط های سرد وتاریک بود بیشتر و گرافیک هنری هم اگه داشت زیاد مشخص نبود یا مثلا ori خیلی گرافیک هنری بی نظیری داشت حالا درسته دو بعدی بود ولی میتونست تو رتبه های اول هم باشه Inside هم میتونست توی لیست باشه به جای لیمبو چون گرافیک هنری بازی به خصوص اواخر بازی بی نظیر بود 😉
درود بر شرف شما که منطقی و مودب هستید.
قطعا تظراتتون هم عزیزه هم محترم و هم صحیح. اصلا دلیل نداره چیزی که من نوشتم درست باشه حتما. این نظره منه فقط. ایه نیست که. شاید نظر شما چیز دیگه ای باشه. این که برخی این رو نمی فهمن عالیه واقعا
جای خالی نسخه های halo به شدت حس می شه و البته کوانتوم بریک
هیچ نماینده ای از زلدا نیست ، مگهههههههه می شهههههه
والا بازی نکردم من. وگرنه میذاشتم حتما
مقاله بازم شاهکار بود مثل قبلی . اما برای Ryse و Order هیچ توضیحاتی ننوشتید چرا 😐
با این وجود ، بنظرمن حق انچارتد ۴ و ویچر بود با هم بیان رتبه ی اول :laugh:
کلی اسکرین شات از دوتاشون دارم.
اما خدایی جای سری God Of War و GTA V خالی بود . خیلیم خالی بود . من هنوز گرافیک هنری اون بخش از بازی که کریتوس میخواد با کرونوس مبارزه کنه رو فراموش نمیکنم . پیت اف دووم خیلی جای باحالی بود :yes:
درود بر شما. خیلی متشکرم.
قطها تمام مورادی که گفتید رو واقعا من هم موافقم و هیچ کدوم غلط و ناحق نیستن.
فکر کن بلادبورن که پارسال به ori باخت شماره ۷ هستش خخخخخخ
مگه من اونا هستم که اونجا رای دادن
؟ من نظر خودم رو میدم. مجبور نیستید که حتما بخونید والا
فکر می کنم اگر abzu هم در لیست بود ، بد نمی شد ، هر چند از Ori پایین تره اما به هر حال یه شاهکار هنریه .
در ضمن انتخاب Shadow of the Colossus در این لیست رو درک نمی کنم.
همچنین اضافه کنم که در این لیست خلا عنوان های خوب مایکروسافت مثل کوانتوم بریک واقعا حس می شد
به شدت جایه خیلی از بازی ها مثله سری بازی گیرز اف وار،فار کرای۳،کوانتوم برک، و بهترین بازی های تاریخ gt iv وgt v خالیه که از هر نظر نگاه کنیم تو سه تایه اول قرار میگیرن خالیه نمیدونم اقای بابایی با gt v خاطره نداشت که نذاشته تو لیست یا یادش رفته :callme:
ایشون دایره تفکراتش فقط در حد همون پلتفرم های سونی هست.
Fan boys every where
شما لیست بده ما میذاریم اونجا …..لابد حتما میخوای بازیهای جعبه رو تخلیه کنن توی لیست
الان زنگ میزنم سازنده تلو بهش میگم گند بزنه تو گرافیک هنری بازی بعدیش جا واسه اثار بی متای مایکرو باز بشه
اقا سعید به پلتفرمی محدود کرده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟دارک سولز ۳ مال سونیه یا تومب ریدر یا کرایسیس یا رایز؟؟؟؟؟؟؟
دقیقا این fan boys every where برا امثال تو ساخته شده
باشه تو راست میگی برو مشقاتو بنویس
دوستان خب بازی هایی نظیر کوانتوم بریک و هیلو هم میتونن تو این لیست باشن ،ولی تو مقاله اقا سعید اشاره کرده که بر اساس تجربه شخصی این بازی هارو لیست کرده.بعدش هم این که تمام این بازی هایی که ایشون اشاره کردن از هر منظر میتونن تو این لیست باشن و انتخاب هایی کاملا به جایی بودن :yes:
دمت گرم داش سعید :yes:
خیلی ممنونم محمد عزیز. از لطف و منطقت یکی دو نفر گویا متوجه نیستن یا نمیخوان باشن که این مقاله منه و نظر منه و بازی هاییه که من انجام د ادم نه اونا.
خدا وکیلی خجالت بکشید تا یه چیزی باب میلتون نیست هر نوع تهمت رو به نویسنده بنده خدا میزنید ایشون گفت نظر شخصیشونه حالا شما نظرتون فرق داره دلیل نمیشه این حرف هارو بزنید
اشکالی نداره. خودتون رو ناراحت نکنید. ابن همه شما و دوستای عزیزم هستید که دیگه ۴ تا بی احترامی برام مهم نباشه
دوست عزیز بحث سر گرافیک هنریه نه فنی بازی هایی که شما گفتی به جز گرز آف وار همه گرافیک فنی بالایی دارن نه گرافیک هنری
کی گفته بحث سر گرافیک هنریه تیترو بخون عزیز دل
“به طور واضح تر باید گفت در این مطلب هم بازی هایی که از لحاظ گرافیک فنی و قدرت اجرا و … عالی هستند را لحاظ می کنیم”
توی عمق گرافیک هنری the order موندم 😐
آهان ببخشید خب پس اگه گرافیک فنی رو لحاظ کنیم خداییش جایگاه بایوشاک اول نیست چون از هر لحاظی جلوی ویچر و کرایسیس باید سر خم کنه من فکر کردم فقط گرافیک هنریه معذرت میخوام
داداش بحث گرافیک هنریه
آقای بابایی واقعا مرسی این لیست عالی بود عالی چه خاطراتی که برام زنده نشد واقعا حرف اول مقاله تون خیلی سنگین بود واقعا وقتی سازندگان به گیمپلی بیشتر اهمیت میدادن لذت بازی ها بیشتر بود یه بازی رو ساعت ها که چه عرض کنم مجبور بودی روز ها باز کنی تا تموم بشه از بس سخت و جالب طراحی کرده بودن اما الان یه روند خطی به خودشون گرفتن و اینو شما میدونی که اگه طی یه زمان مشخص بازی رو انجام بدی سر اون ساعت تموم میشه اما برسیم به لیست یعنی واقعا اگه شدو آف کلوسوس رو تو نسل هشت ریمستر نه بلکه ریمیک کنن میتونم بگم اسطوره این نسل هم مثل نسل ۶ میشه تا چه حد آخه ابهت تا چه حد آخه عظمت تا چه حد آخه بزرگی بعد از اون بایوشاک بی کران که اصن یه دنیایی برای خودش و صد البته انحصاری که بعد از مدت ها برای کنسول اومد کرایسیس یادمه سالی که اومد گرافیک های ۱ گیگ جیفورس تازه اومده بود اون زمان من با یه ۸۴۰۰ ۵۱۲ مگ ۱۲۸ بیتی به زور تونستم ران کنم این بازی رو دیگه جوری شد که سال بعدش رفتم یه ۹۸۰۰ ۱ گیگ دی دی آر ۳ خریدم براش ۱۸۰ هزار تومن اون زمان پول گرافیک دادم البته یه مزیت برای من تا ۴ یا ۵ سال بعدش شد همه بازی هارو راحت و بی دردسر ران میکردم اسطوره ای بود برای خودش این ۹۸۰۰ روحش شاد و یادش گرامی و تامب رایدر که واقعا حق با شماست آقای بابایی بعد دیدن عکس مقایسه نسخه های قبلی و جدید حرفتون رو میتونم واقعا تصدیق کنم سر نسخه آندرورلد من یه هفته تو این بازی بودم لامصب مرحله ای که باید با شنا خودتون رو به جزیره برسونید خیلی سخت بود بعضی جا ها هم به خاطر دوربین ثابت هی میپریدم و اشتباه بود میمردم یا فرار از دست تمساح ها و ببر ها یا نسخه لجند که اصن اسطوره اس به شدت منتظر لیست سومتون هستم
تموم شد داداش دیگه سوم نداره که 😐
منم مثل شما سر کرایسیس گرافیکم رو عوض کردم ولی من زیاد پول نداشتم ۹۴۰۰ گرفتم :laugh:
من سر کرایسیس با کارت ۸۶۰۰ فریم نمیگرفتم…..عجب دورانی بود 😥 ……خاطراتم زنده شد
😀 منم درست فریم نمیگرفتم به خصوص مراحلی که تو دل جنگل بود کلا کرایسیس از کارت گرافیک ها جلوتره و یه سال بعد از عرضه تازه گرافیک ها میتونن روون اجراش کنن ولی خداییش چه سال هایی بود ۲۰۰۷و۲۰۰۸ عجب بازی هایی میومد همه متاها بالا و آیپی ها جدید حیف 😥
هر کسی که گیمره باید این عناوین رو بازی کنه.از بلادبورن گرفته که اتمسفری تاریک داره تا بازی هایی مثله trine 2 که پر رنگ و لعابه.هر کدوم شاهکارین که حقه هر گیمریه که تجربشون کنه.بازم خیلی عالی بود و زیبا نوشتی مثله همیشه.
ماشاالله میتونی یه موز برداری چون هیلو بازی کردی…..در ضمن هرکار بکنی اقا سعید در قلب ما جا داره با این فن بوی بازیها نمیشه اعتبارشو برد
درود بر شما. خیلی ممنونم ازتون
:yes: :yes: :yes:
Rise of the Tomb Raider
Trine 2
Dark Souls III
Ori and the Blind Forest
Rise Son of Rome
BioShock
Crysis
BioShock Infinite
Ōkami
اینا بازی های مولتی پلتفرم این لیست بودن… فکت شما کامل نقص شد!…
جنبه خواندن مقاله ندارید… مجبور نیستید نظر بدین …
دقیقا ممنون بابت لیست :yes:
الان the order خیلی بازی شاخی بود ؟
فقط گرافیک رو در نظر بگیریم که نسبت به برقیه انحصاری های سونی چند لول عقب تره
اگر هم گرافیک هنری رو در نظر بگیریم که جزو ۱۰۰ تای اول هم نیست
سلام خدمت شما. واقعا شما دوستای خوبی هستید جدا از کاربرای عالی. ازتون متشکرم که حواستون هست
بهترین گرافیک فنی ۲۰۱۲ مکس پین ۳ بود
گرافیک هنری journey و سرافکنده بودن
اگه جایزه هم برد حاصل پول مایکروسافت بوده
سرچ کن
First 1 hour God of War Ascension
بعد ادعایی گرافیک فنی و هنری کن
cv
خواهشا چ.ر ت نمو
حا۱ل پول مایکروسافت!
حرف نزنی نمیگن لالی منبع حرفت چیه الان
از رو هوا یه حرف میزنی
هیچ بازیئی در حد ویچر ندیدم واقعا حیف شد که اخرین نسخش بود و دیگه فک نکنم شاهد بازیئی با این کیفیت و زیبایی باشیم
هر جور فکر میکنم که چرا gtv ،گیرز ، فارکرای ، اینفیموسو، اسیسین وهیلو نیس به نتیجه نمیرسم اخه اینا بهترین گرافیکارو داشتن از هر گیمری بپرسی چه بهترین گرافیک هایی که دیدی چیه صددرصد اینام تو لیستش هست
بازی های لیست شده بر اساس گرافیک هنریه.مقالرو قشنگ بخونید.یعنی در وحله اول گرافیک هنری مهمه بعد فنی.
والا به شخصه نورپردازی بهتر از gta v ندیدم تو نسل هفت. همون سال هم جایزه بهترین نورپردازی رو برد!!
عزیز دل گرافیک فنیم لحاظ شده کلا هردو پارامتر هم فنی هم هنری لحاظ شده.در ضمن اگرم از لحاظ هنری نگاه کنی این بازی ها چیزی کم ندارن باز تو ده تایه اول قرارمیگیرن
بله،حرف شما هم درسته و من هم اصلاح کردم که گرافیک فنی هم لحاظه ولی مهم گرافیک هنریه.وگرنه بایوشاک نمیتونست تو مقام اول قرار بگیره ولی چون گرافیک هنریه بی همتایی داشت ایشون بایوشاک رو در رتبه اول قرار داده.
باز این بازی هایی که شما گفتی هم میتونن تو لیست باشن و شاید اگه خودم این مقالرو مینوشتم بر اساس سلیقه خودم فارکرای رو تو لیست قرار میدادم ولی سلیقه ها متفاوت داداش.
درود بر تو محمد عزیز. همینط.وره دقیقا
اساسین کرید فقط یونیتی گرافیکش زیاد بود
شما اگه یه ذره بخودت زحمت بدی اول مقالرو بخونی این حرفو نمیزنی
ولی جای ویچر اول بود :evilgrin: :evilgrin:
جدی از گرافیک bioshock infinite خیلی خوشم اومد. متاسفانه پی اس ۴ ندارم تا انحصاریارو بازی کنم :pain:
فقط در تعجبم چرا far cry 3 تو لیست نیست؟
خیلی ممنون آقا سعید مثل بخش اول بی نقص و عالی بود،خسته نباشید :yes:
درود بر شما وحید جان. خیلی ممنونم. سلامت باشید
شما هم هنوز در جایگاهی نیستی که بگی چه کسی صلاحیت نوشتن مقاله داره و چه کسی نداره 😐
بنده خدا خودش نوشته مقاله بر اساس سلیقه ی خودش نوشته شده
درود بر شرف شما
در مقاله یک جا گفته شده انچارتد زیباترین گرافیک نسل هشتم رو داره، بعد پایین هم گفته شده زیباترین گرافیک نسل هشتم متعلق به گرگ سپید هست!!!
خدمتتون عرض کنم زیبایی این دو تا از نظر من مقداری متفاوته. انچارتد از لحاظ محیط ها و جنگل های واقعی و .. زیباترینه ولی ویچر از نظر طراجی فانتزی و هیولاها و…
عالی و کم نظیر بود مقالتون دست مریزاد :yes:
اوکامی رو تو لیست دیدم یاد خاطرات افتادم … چقد طراحی هنری زیبایی داشت..
بقیه عناوین لیست هم کاملا به جا هستند اما رتبه ۱ تا ۳ همشون برای من رتبه ۱ حساب میشن 😀
درود بر شما. خیلی متشکرم. مثل همیشه لطف دارید به من.
راستش رو بخواید برای من هم همینطوره
دوست عزیز
یادمه تو یکی از مقاله قبلی اقای بابایی اشاره کرده بود که کنسول شون پلی استیشن است.
معلومه بیشتر بازی های این کنسول را انجام دادن و نظرشون را بیان کردند.
شاید بازی های کنسول اکس باکس انجام نداده. وقتی بازی را تجربه نکرده نمیشه که از روی گفته های دیگران مقاله بنویسه.
درود بر شرف شما که دو کلمه گفتین و تمام. متاسفانه قدرت درک همین دو کلمه رو ندارن.
معلومه خیلی دلتون پره.
نه زیاد. اینقدر کاربرای خوب و عزیز هستن که لطف دارن که ۲-۳ تا نظر توشون چیزی نیست. از ۲۰۰ تا نظر ۴ تاش هم مخالفه دیگه. موضوع اینه که باید بخونن مقدمه رو و متوجه باشن ولی نیستن
امیدوارم شما همونارم به دل نگیرین.
چشم. ممنونم که اینقدر با محبت هستید حسین جان
خیلی ممنون بابت مقاله آقای بابایی
فقط دو نکته:
۱٫شماره ی اول لیستتون خیلی تو ذوق زد
۲٫کاش نامی هم از Darksiders II می بردید با اینکه بازی گرافیک جالبی نداشت ولی طراحی هنری این بازی خارق العاده بود
درود بر شما. خیلی ممنونم.
ببخشید اگر با شماره اول موافق نبودین. واقعا من مانند رپچر تا به حال فضاسازی و طراحی محیطی ندیدم هیچ وقت و حتی شبیهش هم ندیدم اما خب نظر منه این.
اتفاقا الان دارم دارک سایدرز ۲ رو بازی میکنم و واقعا که معرکه هست ظراحی محیطش و موجوداتش مخصوصا خود دث شخصیت اصلی بازی. اما خب اینها که نوشتم به نظرم مقداری زیباتر بودن که بازم این نظر منه فقط.
خیلی ازتون ممنونم دانیال جان
سلام .
مقاله عالی شروع شد و عالی به پایان رسید
البته من خودم احساس کردم که جای اساسین کرید یونیتی
واقعا خالیه درسته شاهکار نبود و یه عالمه باگ داشت اما
اگه از باگ ها چشم پوشی میکردیم یه گرافیک چشم نواز ارائه میداد که
احساس میکنم میتونت رتبه ای بین۲۰-۱۴رو داشته باشه
در کل عالی بود بیصبرانه منتظر مقاله ی بعدی هستم
اگه منظورتون گرافیک هنریه باید کوانتوم در جایگاه سوم یا چهارم باشه :idk:
کوانتوم بریک برعکس گرافیک هنری ،گرافیک فنی خوبی داشت به نظرم بیشتر میحیط بی روح و تکراری داره
عالی بود.کاملا با لیست موافقم.اگه از لحاظ گرافیک فنی هم مقاله بنویسید عالی میشه.
فقط نبود یک بازی از سری gta ضد حال که اونم با وجود رد دد حله.
هنوز دارک سولز ۳ را بازی نکردم.حالا با این تعریف شما از گرافیکش واجب شد.
The Last of Us=چه عجب یکبار توی گیمفا اول نشد.دیروز با خودم میگفتم بازم مثل همیشه اخرین ما برنده میشه.گیمفا.البته آقای بابایی نظر شما و سونی فنها روی چشمون جا داره اما بنظرم از نظر اکثر pc گیمرا و ایکس باکسی ها گل اخرین ما بهترین بازی نسل ۷ نیست.هر کی یک نظری داره اما از دیدم من بایوشاک لایق این عنوان فقط به تاریخ ساخت دقت کنید ۲۰۰۷ کجا و ۲۰۱۳ کجا.البته انچارتد ۲ و اسکایرم و gta و خدای جنگ۳ و دیگه یادم نمیاد هم لایقن.اما اخرین ما بعد از این بازی هاست برام.
Rise Son of Rome و کریسیس=هم از لحاظ فنی و هم هنری عالی.
انجارتد۴=عالی مثل همیشه.بنظر من بهترین بازی ناتی داگ انچارتد ۲ بود تنها انحصاری که گوتی شد و اگه دیشونرد ۲ کاری نکه برای بار دوم گوتی میشه.ایول داره این بازی
The Witcher 3: Wild Hunt=شاهکار و بی نقض.البته من یکم متال گیر ۵ بیشتر دوست داشتم.
BioShock=وقتیکه این بازی سال ۲۰۰۷ منتشر شد اکثرا فکشون باز مونده بود.از کجاش میتونستن ایراد بگیرن.گیم پلی مگه میشه.گرافیک محاله.داستان غیر ممکن.موسیقی بیخیال بابا.البته اخرش…
جای چند تا بازی خالیه مثل خدای جنگ اما در کل مقاله عالی بود.تشکر
درود بر شما. خیلی متشکرم. لطف دارید به من. واقعا چه نظر زیبا و کاملی نوشتید. لذت برم از خوندنش. کاملا با شما موافقم و قطعا بازی های زایدی هستن که میشه اینجا باشن. این یه چیز نسبیه و حرف من و نظر من هم شاید اشتباه باشه.
آقای آقابابایی تو مقاله ی دیمنز سولز دو تا چیز خواستم پیشنهاد بدم اگه دوست داشتید اضافه کنید.
۱-تروفی ای طلایی بنام soldier داره که خیلی خیلی سخته و تقریبا غیر ممکنه.
۲-در باره ی باسفایت های سختش حتما توضیح بدید چون خیلیا از محتواش و باس فایت هاش خبر ندارن
ممنون میشم
مرسی از شما. حتما
گرافیک کرایسیس هنوزم با بازیای امروزی قابل مقایسه است. 😀
با اینکه مال ۲۰۰۷ بود 😯
انگار ریاضی توروهم دیوونه کرده مثل من (با توجه به پست های بعدیت)
من از گرافیک ryse هم خیلی لذت بردم بعضی جاهاشو که اسکرین شات گرفتم به کسایی که تاحالا بازی نکردن نشون دادم فکر کردن فیلمه بعد که گفتم بازیه هنگ کرده بودن 😀
پس چه شد
ایا انچارتد گوتی میشود?پاسخ:بله
آیا این چه ربطی به مقاله داشت ؟ پاسخ : نمیدانم 😀
ایا انچارتد گوتی میشود؟پاسخ: به احتمال ۹۹ و نیم درصد خیر
مارکوس هالووِی@
اسکرین شات گرفته شد تو مراسم گوتی میبینم ات.
اقا احسان یه رحمی بکن تو رو خدا 😐
به احتمال زیاد انچارتد گوتی امساله
بازی انچارتد به شدت داستان محوره (چیزی که منتقدای game awards عاشقشن!) و RPG محشری هم امسال نیومده
فکر نکنم اصلا شکی توش باشه! من خودم به دیزانرد هم امیدی ندارم،میدونم بازی خوبی میشه ولی شاهکار ن!انچارتد بدون رقیب امسال گوتیه
من هم همینطور فکر میکنم
RPG محشر متاسفانه نداشتیم :idk:
دارک ولى شاهکار بود 😥 و باید منتظر dishonored هم بمونیم
داستان محور نیست بیشتر بر پایه گرافیک و گیم پلى طراحى شده این با توجه به رقباش میگم و گرنه خودم عاشق انچارتدم
هر چند با قسمت اول حرفت کاملا موافقم و امسال تنها dishonored و uncharted هستن
در مورد دارک سولز با اینکه عالی بوده ولی هم به خاطر اینکه سبکش به خاطر شبیه شدن به بلادبورن طرفدارای قدیمی رو ناراحت کرده و نتونسته به اون حد اعلای نسخه های قبلیش برسه (چیزی مثل دئوس اکس!اونم محشره ولی اونقدر که باید پیشرفت نداشته)
ولی انصافا انچارتد داستان محوره،نصفش کات سین! روایت داستان به شدت قوی داره گرافیک فقط یک جنبش،جنبه اعظم قسمت۴ داستانه!
من فک نکنم انچارتد گوتی بشه با اینکه خودم عاشقشم چون اخه یه نسخه انچارتد قبلا گوتی شده و فک نکنم منتقدا دو بازی از یه سری رو گوتی کنن به نظر من امسال یا دلست گاردین گوتی میشه یا فاینال فانتزی
@Joule
داستان انچارتد توى بخش Action Adventure حرف نداره اما قابل مقایسه با بعضى از عناوین RPG نیست – و تعداد کات سینهاش هم زیاد ربطى به خوب بودن داستان نداره :wilt:
مثلا Fallout 4 هیچ کات سینى نداره یا نسخه قبلش – دسته کم من یادم نمیاد – بجز ویدیوى پایانى و prologue!! یا همین ویچر تعداد کات سین هاش کمه
@gentleman
GTA سه بار جایزه گرفته 😀 😀 😀
Gta که دربارش هیچ حرفی نمیشه زد
اره انچارتد گوتی نمشه در عوض باگ داگز گوتی میشه اسکرین گرفتم
با باگز گوتى شد من از گیمفا مى رم اسکرین شات ازاد…
نچ
ایا بایوشاک در جایگاه اول حقش است?:پاسخ:ولش کن بابا تو باز تغییر شخصیت دادی فقط انچارتد میتونه اول باشه
پس چه شد
چرا بازیهای شاهکار مثل انچارتد کم تولید میشود?پاسخ:چون بازیسازها پول دوست شدن و بازیهای شاهکار کم تولید میشوند
کجایند انچارتد دو کجایند تلو کجایند رد دد
ایا تمام اکانت های من را بن کردند?پاسخ:بله
ایا من از منفی گرفتن خوشم میاد?پاسخ:بله
#۱۱۵
#۱۸۵
آیا کامنت های شما نتیجه ی مصرف همزمان صنعتی و سنتی هست ؟ صد درد صد بله
(شوخی)
عجب مقاله ی فوق العاده ای بود دکتر سعید آقابابایی :no: تقدیم به شما :rose: :rose: :rose: به حرفهای بعضی فن بوی ها هم گوش ندین به قول خودتون از میان صدها نفری که به مقالات شما عشق می ورزند یکی دو نفر هم پیدا میشه خلاف جریان آب شنا کنه.به اینها توجه نکنید و با قدرت به کارتان ادامه بدین
شرمنده بجای :yes: دستم خورد :no: گذاشتم 😀
درود بر آقا سعید .
مقاله عالی و بی نقص بود دستتون درد نکنه :inlove:
فقط تو این مقاله رتبه بندی بر اساس گرافیک فنی عست یا هنری یا هر دو ؟
درود بر شما امیر عزیز. خیلی ممنونم. سلامت باشید.
امیر جان در حقیقت هر دو ولی راستش رو بخوام بگم این رتبه بندی بر اساس نظر منه و نگاهی که به کلیت زیبایی بازی تو ذهنم دارم و از این بازی ها تو ذهنم مونده.
راستی اقا سعید یادم رفت ازتون تشکر کنم.ممنون بابت مقاله
اختیار دارید. من باید تشکر کنم از شما
شما هم در جایگاهی نیستی که درباره مقاله های اقای اقابابایی نظر بدی
درود بر شما
The Witcher 3 Wild hunt بهترین طراحی که دیدم رو داشته مخصوصا توسان که دهن آدم رو سرویس میکنه
اما در کنار اون – باید به Lords of The Fallen هم نگاهی بندازیم که اگه نمره بازی ۶۵ باشه – ۶۰ نمره فقط و فقط بخاطر طراحی فراتر از شاهکارشه!!!!
آقا سعید کارتون حرف نداره واقعا :yes:
بایوشاک هم که اوله :inlove: – 2K همیشه اوله 😎
حیف شد یه بازی استراتژیک به اسم Age of Wonders تو لیست نیست.
درسته خیلیا بازی نکردن اما من شدیدا به تمام پی سی گیمر ها این بازی رو توصیه میکنم – استراتژیک نوبتیه
اگه بگم طراحیش فراشاهکار نیست – دسته کمی از شاهکار هم نداره!
آقا سعید باز هم ممنون :yes:
درود فراوان بر شما. خیلی متشکرم. کاملا باهاتون موافقم. ۲ کی واقعا به خاطر بایوشاکش هم که باشه اوله واقعا. این بازی اصلا بازی نیست. شاهکار هنریه
ممنون سعید جان مثل همیشه گل کاشتی :rose:
متاسفانه یه دو سه تا فن ع.قده ای ما.یکروسافت دارن ع.قده پراکنی میکنن شما لبخند بزن رد شو …
درود بر شما. خیلی ممنونم امیر عزیز.
والا من اصلا به فن بازی و .. کاری نداشتم و ندارم. تجربه ام رو میگم و می نویسم امیر عزیز. چشم حتما
AMIR73.PC
اولا چرا اسمت شبیه منه 😀 (شوخی)
دوما من کاری به مقاله ندارم چون آقای آقابابایی با مقاله هاش عالی بودن خودشونو اثبات کردن و دلیل اینکه یسری بازی ها هم تو این لیست نیست اینه که آقای بابایی کنسول ماکرو ندارن و دلیل موجهیه .
اما اینکه شما به اونایی که اعتراض میکنن میگی عق.ده ای . خودت یه لحظه تصور کن بازی های سونی تو این لیست نبودن (حالا به هر دلیلی) ببین یسری سونی فنها چکار میکردن . خودتم خوب میدونی یسری از سونی فنها تو عق.ده رقیب ندارن و به همین دلیلم معروف شدن . اینجا هم بخش نظراته و هر کس میتونه نظر خودشو آزادانه بیان کنه . انتقاد هم جز نظره . بهتره انتقاد گر به جای توهین ، توجیه بشه
@هم نام 😀
داش امیر حرفت قبول ولی خود سعید عزیز هم بارها گفته وقتی بازی ای رو انجام نداده نمیتونه در موردش صحبت کنه حالا باز اگه یکی بیاد یه بار مثل بچه آ.دم انتقاد کنه قابل قبوله و سعید جان همین جواب رو بهش میده ولی وقتی زیر هر کامنت گاه و بیگاه همین حرف رو تکرار میکنه من چیزی جز ع.قده پراکنی نمیتونم اسمش رو بذارم …
درود امیر جان. هم شما و هم امیر عزیز درست میگین واقعا و منظور حرفاتون کاملا صحیحه.
مقاله عالی بود آقای بابایی مثل همیشه. فقط این سوال پیش میاد آیا واقعا Skyrim جایی توی این مقاله نداشت؟؟
خیلی از شما متشکرم. واقعا لطف دارید. قطعا جا داره. حتی میتونه کنار ویچر باشه.
مقاله عالی بود دستتون درد نکنه
درود بر شما. یک دنیا ممنونم.
سلام
در مراسم spike video game Award 2012 چهار بازی نامزد بهترین گرافیک بودن
Dishonored, journey, assassins Creed 3, halo 4
در نهایت Halo 4 بهترین شد
بعد از مراسم اعتراض های زیادی شد که چرا مکس پین ۳ و farcry 3 حتی نامزد بهترین گرافیک نشدن
گرافیک فنی که سلیقهای نیست
کاملا مشخص دست های پشت پرده بوده تا Halo 4 این جایزه رو ببره
چرا سونی فنا و ماکرو فنا هر دو اینجوری اند ؟
تا کنسول با انحصاری حریف تو یه زمینه برتر میشه همه سمت دست های پشت پرده میرن و همه چیو گردن اون میندازن ؟ :-
چرا بازیی مثل فصل های بعد پاییز رو نذاشتین تو لیست. گرافیکش از خیلی از اینا بهتر بود ها
خود نویسنده تو کامنت های بالا ذکر کردن که فقط بازی هایی که بهشون دسترسی داشته و بازی کرده نوشته وگرنه خیلی بازی ها هم هستن جاشون خالیه بعد بازی های مولتی پلتفرم هم زیاد هستن توشون انقدر فکت صادر نکنید.
دقیقا همینطوره. خیلی ممنونم ازتون که لااقل می خونید
ممنونم ازت علیرضا جان. لطف داری.
دوستان بنده الان اومدم و نظرات رو حتما جواب میدم و واقعا ممنونم از این همه نظر و لططفی که دارید. فقط دیدم که یه سری میخوان از اب گل الود ماهی بگیرن باید بگم دوستان خواهش میکنم مقدمه اول مقاله رو بخونید. این مقاله ترجمه که نیست. نظر منه و تجربه منه. بازی که تجربه نکردم و چیزی راجع بهش نمیدونم رو نمیارم تو لیست.
رتبه بندی و ترتیبی که در این لیست برای بازی های مختلف لحاظ شده است کاملا نظر شخصی نویسنده است و هیچ معیار و میزانی برای درست یا غلط بودن ان وجود ندارد زیرا پای سلیقه مطرح است البته سلیقه منطقی، نه این که مثلا کسی بازی DARK را بیاورد و در صدر لیست برترین گرافیک ها قرار دهد و بگوید این سلیقه من است زیرا که این توهین به شعور مخاطب است. عناوین این لیست بازی هایی هستند که قطعا نه هیچ کدام از شما و نه هیچ کس در دنیا در زیبایی بصری آن ها شکی ندارد، تنها می ماند رده بندی آن ها که در اینجا سلائق و علائق با هم متفاوت است و بر اساس تجربه و خاطراتی که هر شخص دارد جایگاه ها را تعیین می کند. پس در نظر داشته باشید که عنوانی که من در رتبه ششم قرار داده ام دلیلی بر این نیست که ان بازی حتما ششمین بازی برتر از لحاظ زیبایی بصری در دنیاست بلکه برای من این گونه است و شاید برای شما اول یا دهم باشد. نکته بعدی این که تمامی عناوین این لیست بر اساس داشته ها و اطلاعات نویسنده گرد آوری شده اند و در این مطلب قرار گرفته اند. شاید شما عقیده داشته باشید که مثلا بازی دیگری می توند به جای فلان بازی از این لیست قرار بگیرد و یا جایگاه بازی فرق کند. در اینجا نیز معیار و میزان ثابتی نداریم و عقل و منطق در کنار احساس و خاطرات است که در ذهن هر شخص با هم ترکیب می شوند و اسم هایی از بازی های مختلف را به عنوان خروجی بیرون می دهند. قطعا وقتی شما فلان بازی از لیست من را بازی نکرده اید آن را در لیست خود نخواهید آورد و البته برعکس این مورد نیز صادق است. پس بهتر است تا این مطلب را به عنوان یک مقاله سرگرم کننده که به همراه آن با برخی بازی هایی که اصلا نمی شناختید نیز آشنا می شوید، نگاه کنید.
ممنون از شما اقای بابایی به خاطر مقالتون و زحمتی براش کشیدید
ببخشی جد که جارت میکنم ولی همونطوری که گفتید لیست براساس نظر شخصیتون و بازی هایی هست که تجربه کردید، پس ایا بهتر نبود مقاله این ای تحت عنوان”٢۵ گرافیک هنری برتری که برای پلتفرم سونی منتشر شدن” مینوشتید؟ به هر حال اعضای گیمفا میدونن که پلتفرمی که شما روش تسلط کامل دارید، کنسول ps هستش و شناخت انچنانی در Xbox ندارید، اینطوری مقالتون هم به مراتب حرفه ای تر میشد
باز هم ممنون بابت مقالتون و خسته نباشید
درود بر شما. خیلی ممنونم. سلامت باشید.
والا شما بازی ها رو بشمارید ببینید چند تا مولتی هستن یا فقط برای پی سی و ایکس باکس بودن بعدا دیگه نمی گید این حرفو.
حرف من این نیست که شما فن بازی در أوردید، شما میفرمایید براساس نظر شخصی و “عناوینی که تجربه کردید” من میگم خب شما تسلط بیشتر رو بخش ps دارید، پس بهتر بود در مورد بازیهایی که روی ps هم اومدن مقاله مینوشتید
الان من بلادبورن رو بازی نکردم و اگه بخوام لیستی مثل لیست شما بنویسم خب چون تجربش نکردم تو لیست من هم جایی نداره، این باعث میشه اعتبار مقاله من بیاد پایین هر چند که تعرفه های درستی برای لیست خودم تعریف کرده باشم
در عوض شما تسلط کاملی روی کنسول ps و بازی های منتشر شده روی اون دارید(چه انحصاری چه مولتی پلتفرم) برای همین مقاله به مراتب کامل تر و غنی تری رو در اون زمینه میتونستید بنویسید
به هر حال ممنون از شما و زحمتتون برای این مقاله
متوجه منظورتون هستم. می دونم چی می فرمایید. منتها خب وقتی این همه بازی مولتی هست که همه ازشون خاطره دارن و بازی کردن چرا بیام فقط بذارم پی اس که یه جمع خیلی بزرگی هیچ دیدی رو این مقاله نداشته باشن و هیچیش رو بازی نکرده باشن. مثلا در اون حالت بایوشاک نبود ویچر نبود و …. و واقعا حیف میشد . خیلی ها با دیدن اینها خاطراتشون زنده میشه. به هر حال نظرتون این هست و برام عزیز و قابل احترامه ولی کر میکنم اینطور بهتر باشه برای این که عده بیشتری از کاربرامون بتونن بخونن و نظری داشته باشن در ذهنشون راجع به این بازی ها. خیلی ممنونم از شما. سلامت باشید انشالله
البته منظورم از بازی هایی که روی ps منتشر شدن بازی های مولتی پلتفرم هم هست!چون به هر حال اونها هم برای کنسول ps منتشر شدن
ممنون ازتون که انقدر وقت میزارید و به تک تک کامنتهای به طور کامل جواب میدید
خواهش میکنم. وظیفه من هست که پاسخ بدم. فقط امیدوارم که پاسخ قانع کننده ای باشه. خیلی ممنون که من رو از نظرات خوبتون اگاه میکنید. سپاسگزارم
ینی تنها بازی که فکر نمیکردم اول بشه bioshock 1 بود .لا اقل infiniteش رو اول میکردید :idk:
مقاله عجیب هست و درست مشخص نیست که چه زمانی رو در نظر داشته !…از یک طرف نگاه می کنی بازی هایی که این چند ساله منتشر شدن داخل لیست هستن از طرف دیگه اسم بازی هایی مثل Shadow of the Colossus و بایوشاک و کرایسیس رو می بینید !…
اگر به بازی هایی که این چند ساله منتشر شدن توجه نکنیم و خیلی بازی های دیگه هستن که زمان خودشون گرافیک انقلابی داشتن ! مثل رزیدنت اویل ۴ و Half-life 2 و Doom (حتی نسخه ی سوم) و Gears of war 1 و company of heroes و God of war 3 و FEAR و غیره که اگر کاری به که اونها زمان خودشون انجام دادن نگاه کنیم نصف بازی های این لیست رسما میرن کنار !..
بیشتر منظور طراحی هنری بوده نه جلوه های بصری
تو این مقاله
کرایسیس یک واقعاً گرافیکش عالی بود برا یه عنوانی که سال ۲۰۰۷ منتشر شده بود
سلام و خسته نباشید میگم به سعید آقابابایی عزیز.
این قسمتم مثل قبلی عالی بود ک عناوینی که مستحق این لقب رو داشتند در لیست گنجانده شده اند.
بایوشاک انصافا مستحق رتبه ی اول بود! طراحی محیط بازی خیلی هوشمندانه انجام شده بود و این برای همه مثل روز روشنه.
ممنون بابت مقاله :heart: :heart:
درود بر حسین عزیز. خیلی ممنون حسین جان. خوشحالمه که نظرمون مثل هم هست. منتظر مقالات خوب شما هم هستم
مقاله بسیار جذابى بود. هم قسمت اول و هم دوم. جداً خسته نباشید. اگر اجازه بدید من مى خواهم یکى دوتا بازى رو به ایست اضافه کنیم.
اول از همه بازى Rule of Rose از کنسول افسانه ایه PS2. کمتر بازى اى رو دیدم که اینقدر فضاش کودکانه، مخوف و در عین حال جذاب باشه.
دوم بازى Silent Hill. نسخه اول و دوم بازى توى اون دنیاى غریبى که با ظرافت دیوانه وارى تک تک اجزاش طراحى و اجرا شده بود. چه کارکترها و چه محیط.
آخرین بازى مورد نظر من نسخه آمیگا ۵٠٠ بازى Shadow of the beast هست. به نظر من هنوز هم محیط هاى طراحى شده اون بازى فوق العاده است.
بازهم براى مقاله به این خوبى متشکرم.
سلام خدمت شما. خیلی ممنونم ازتون. لطف دارید. مرسی که وقت کذاشتید مطالعه کردید مقالات رو و خوشحالم که راضی هستید.
دو بازی که گفتید واقعا معرکه هستن از لحاظ فضاسازی و اتمسفر. واقعا Rule of Rose فضای عجیب و مخوفی داره که البته ناشی از اینه که همیشه چیزای کودکانه و معصومانه و خنده دار وقتی برای ترس استفاده بشن اثرشون چند برابره برای همین هم مثلا دلقک خیلی ترسناک تره از بسیار ماسک های دیگه چون میخنده و نماد شادی هست یه جورایی. سایلنت هیل هم که دیگه من باهاش بزرگ شدم و اصلا حرفی نیست که بزنم. Shadow of the beast هم که اتفاقا تازگی بازسازی رو بازی کردم و دوباره یاد اون موقع افتادم و واقعا عالیه این بازی.
خیلی از شما متشکرم به خاطر نظر زیباتون و یاداوری این بازی ها