نقد و بررسی فیلم Salem’s Lot | یک اقتباس ضعیف دیگر از آثار استفن کینگ
در مقالهی امروز به بررسی فیلم Salem’s Lot اثر گری دابرمن میپردازیم که سومین اقتباس سینمایی/تلویزیونی از رمانی به همین نام به قلم استفن کینگ افسانه به شمار میرود.
آندره دلامورته منتقد سینمایی وبسایت کولایدر پیشتر در بخشی از نقد خود در مورد فیلم American Pie: Book of Love نوشته بود:
اگر شما نمیدانستید وقتی سراغ این فیلم میروید با چه چیزی مواجه میشوید؛ در این صورت در این میان واقعاً چه کسی مقصر است؟
واقعیت امر این است که نظر دلامورته در مورد فیلم Salem’s Lot نیز صادق است و هر شخصی که بعد از تماشای Salem’s Lot احساس ناامیدی کند یا حس کند که وقتش تلف شده است؛ باید اولی نگاهی به آینه بیاندازد و از خود بپرسد که چه چیزی در مقام اول باعث شده است که از چنین اثری انتظار بیشتری از آن چیزی که در صفحهی نمایش سیستم خود یا پردهی سینما دیده است داشته باشد.
در مقام اول باید بگویم که انتخاب رمان Salem’s Lot برای اقتباس از گنجینهی آثار ارزشمند استفن کینگ افسانهای در سال ۲۰۲۴ کار چندان منطقی نبوده است؛ زیرا توب هوپر فقید و پاول موناش فقید به بهترین شکل ممکن این رمان را در قالب دو مینی سریال جذاب و به یادماندنی به هنر هفتم آوردند و ساخت یک اقتباس سینمایی دیگر آن هم چنین وفادار به منبع اصلی، با توجه به ذات داستان رمان Salem’s Lot و تولید هزاران فیلم و سریال دیگر با مضامین مشابه در دهههای اخیر، در بهترین حالت تکرار مکررات است که سرگرم کردن مخاطب را دشوارتر میکند و مسیر پرچالشی را پیشروی دستاندرکاران این اثر قرار داده است. البته باید به این نکته اشاره کنم که این فیلم حتی همین تکرار کردن مکررات را نتوانسته به درستی انجام دهد و اصلاً اقتباس قابل دفاعی از رمان Salem’s Lot به شمار نمیرود.
البته که به جز مینی سریال محصول ۱۹۷۹ این رمان یک بار نیز در قالب یک مینی سریال دیگر در سال ۲۰۰۴ توسط میکل سالومن و پیتر فیلاردی مورد اقتباس قرار گرفته است.
فیلم Salem’s Lot روایتگر داستان نویسندهای است که پس از سالها برای نوشتن رمان جدیدش به زادگاهش یعنی شهری کوچک به نام سیلمز لات باز میگردد و از قضا بازگشت او با مرگهای عجیب و غیرقابل توضیحی متقارن میشود. فیلم Salem’s Lot در روایت خود تلاشی برای بهره بردن از تعلیق یا یا هرگونه عنصر دیگری که میتواند منجر به درگیر کردن مخاطب با قصه شود، نمیکند.
فیلم هر آنچه که فیلمنامه در چنته دارد را در همان هفت یا هشت دقیقه اول رو میکند و گویا خالقان این اثر از همان ابتدا فرض را بر این گرفته بودند که تمام مخاطبان احتمالی فیلم داستان رمان را میدانند و هیچ شگفتی را در مسیر ۱ ساعت ۵۳ دقیقهای مخاطب به جز چند جامپاسکیر که اگر از حق نگذریم یکی از آنها به نسبت خوب کار شده است قرار ندادهاند.
به نظر من چنین فرضی از اساس غلط است؛ زیرا از ساخت آخرین اقتباس تلویزیونی از این رمان حدود ۲۰ سال و از اقتباس تلویزیونی توب هوپر فقید و پاول موناش فقید حدود ۴۵ سال میگذرد و با توجه به عوض شدن نسلها شانس بسیار خوبی وجود دارد که جمعیت قابل توجهی از مخاطبان چیز زیادی از لور Salem’s Lot نشنیده باشند و با نگارش یک فیلمنامه قدرتمند و با ایجاد تغییرات در لور اصلی دستاندرکاران این اثر میتوانستند فرنچایز Salem’s Lot را هم به مخاطبان جدید معرفی کنند و هم برای مخاطبان قدیمی بازتعریفی هیجانانگیز از آن ارائه کنند؛ اتفاقی که با وفاداری بیش از حد به منبع اصلی، روایت بسیار کلیشهای و روند قابل پیشبینی و خستهکننده فیلم در کنار شخصیتپردازی ضعیف عملاً رخدادش غیرممکن است.
حال که صحبت از شخصیتپردازی شد میخواهم چند جملهای در مورد موضوعی که اصلاً در این فیلم وجود خارجی ندارد صحبت کنم. اگر نوشتههای پیشین این بندهی حقیر را مطالعه کرده باشید؛ میدانید که چندان مته به خشخاش آثار این چنینی در مقولهی شخصیتپردازی نمیگذارم؛ ولی این مسئله چنان در فیلم Salem’s Lot فاجعهآمیز است که سخت بتوان از آن عبور کرد.
مخصوصاً که سازندگان این اثر روی بار عاطفی فیلم و ارتباط گرفتن مخاطب با زوج اصلی فیلم یعنی بن و سوزان با بازی لوییس پولمن و مکنزی لی سرمایهگذاری کردهاند. بخش قابل توجهی از فیلم صرف توسعهی شخصیتهای میشود که با اندکی اغراق میتوان گفت که وجود خارجی ندارند و تلاش برای توسعهی آنها شبیه به بتن ریزی در خاک نرم است. در ادامه فیلم سعی میکند که با حذف غیرمنتظرهی چند تن از این شخصیتها بر اساس یک مفروض غلط مخاطب را به اصطلاح غافلگیر کند؛ ولی تلاش فیلم صرفاً اب در هاون کوبیدن است؛ چون که تمام این برنامهریزیها بر اساس این فرض نادرست بنا شده است که مخاطب با شخصیتها در طول ۱ ساعت اول فیلم ارتباط گرفته است؛ فرضی که بسیار از حقیقت به دور است. اتفاقاً شاید اگر فیلم از شخصیتپردازی بهتری بهره میبرد؛ مرگ غیرمنتظرهی برخی از این شخصیتها میتوانست خونی تازه درون رگهای توخالی فیلم Salem’s Lot تزریق کند و از درجه خستهکننده بودن آن بکاهد.
گری دابرمن برخلاف اقتباس موفقیتآمیز پیشین خود از رمان تحسینشدهی It اثر استفن کینگ چندان عملکرد موفقیتآمیزی در مقام کارگردان نداشته است و نتوانسته است که از بازیگران خود بازی بگیرد. بازیها در فیلم Salem’s Lot به طرز واضحی مصنوعی هستند؛ هر چند که وضعیت در ادامه فیلم بهتر میشود و همانند نیمه ابتدایی چندان در ذوق نمیزند. برخی از سکانسها اصلاً مشخص نیست که کمدی هستند یا قرار است مخاطب را بترسانند و از این رو بسیار عجیب، مبتدی و حتی کودکانه جلوه میکند.
البته که این لیوان درب و داغون نیمهی پری نیز دارد و برخی از نماهای این فیلم بسیار زیبا طراحی شدهاند که متأسفانه تعداد آنها از تعداد انگشتان یک دست فراتر نمیرود که از بین آنها میتوان به نمای دور جنگل و برادران گلیک هنگام بازگشت به خانه اشاره کرد که توسط استرایکر تعقیب میشوند. این نما حس تصاویر کتابهای داستان مصور برجسته را بیننده منتقل میکند که در نوع خود شایان توجه است.
در انتها باید گفت که قمار گری دابرمن بر روی آثار استفن کینگ این بار برخلاف فیلم It اصلاً موفقآمیز نبوده است. فیلم Salem’s Lot یک لکهی ننگ در کارنامهی دابرمن خالق دوگانهی It به شمار میرود که چه در مقام نویسنده و چه در مقام کارگردان نقش مهمی را در خلق دنیای Conjuring ایفا کرده است و در کنار جیمز ون و جیسون بلوم در محوریت بازتعریف سینمای ترس تجاری و بازگرداندن آن به صدر گیشهها قرار داشته است.
نمره منتقد: ۴ از ۱۰
پر بحثترینها
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات