نقد و بررسی فیلم Beetlejuice Beetlejuice | بیستمین فیلم «آقای فانتزی»
مگر میشود کسی دوستدار سینما باشد و نام تیم برتون را نشنیده باشد؟ مرد دوستداشتنی و عجیب و غریب سینما در بیستمین اثر بلند سینماییاش به سراغ دنبالهسازی برای فیلم Beetlejuice سال ۱۹۸۸ کرده است. در ادامه خواهیم دید که به چه شکل، برتون پس از گذشت ۳۶ سال کماکان ذهن خلّاق و عجیب و غریبش را دارد و علیرغم تمامی ضعفهای اثر، او بیننده را درگیر کاراکترها و جهانسازی خاص خودش میکند.
شناسنامه فیلم:
- نام فیلم: Beetlejuice Beetlejuice (بیتلجوس بیتلجوس)
- سال ساخت: ۲۰۲۴ میلادی (۱۴۰۳ هجری شمسی)
- کشور سازنده: ایالات متحده آمریکا
- زبان: انگلیسی
- ژانر: فانتزی، وحشت، کمدی
- درجه سنی: PG-13 (مناسب برای افراد بالای ۱۳ سال)
- ران تایم: ۱۰۵ دقیقه
- بودجه: ۱۰۰ میلیون دلار
- فروش باکس آفیس: ۴۴۹ میلیون دلار
- کارگردان: تیم برتون
- نویسندگان: مایکل مکداول، لری ویلسن، آلفرد گاف، مایلز میلار، سث گراهام-اسمیث
- بازیگران: مایکل کیتون (بیتل جوس)، وینونا رایدر (لیدیا دیتز)، کاترین اوهارا (دلیا دیتز)، جنا اورتگا (آسترید دیتز)، مونیکا بلوچی (دلورس)، ویلم دفو (کارآگاه دنیای مردگان)، جاستین ثرو، دنی دویتو
- تهیهکنندگان: تیم برتون، تامی هارپر، مارک توبروف
- آهنگساز: دنی الفمن
- مدیر فیلمبرداری: هریس زامبارلوکوس
- تدوینگر: جی پریکیدنی
- انتخاب بازیگران: سوفی هالند
- طراح لباس: کالین آتوود
- کمپانی سازنده: برادران وارنر (Warner Bros. Pictures)
- نمره IMDb : 6.8
- نمره Rottentomatoes: 77%
- نمره Metacritic : 62%
- نمره Letterboxd :3.3 / 5
اگر فیلمی به کارگردانی تیم برتون برای زمان مشخصی معرفی شود؛ بدون شک آن اثر تبدیل به یکی از موردانتظارترین و جذابترین فیلمهای سال خواهد شد. کارگردانی که میتوانیم او را «آقای فانتزی» بنامیم. همۀ افراد با سلیقههای گوناگون، چه سینهفیل باشند و چه نباشند، قطعا چندین اثر از آقای فانتزی دیدهاند. از فیلمهای قدیمیترش مثل «ادوارد دستقیچی»، «بیتل جوس»، «بتمن» و «اسلیپی هالو» گرفته تا «چارلی و کارخانه شکلات سازی»، «عروس مرده»، «سوئینی تاد»، «آلیس در سرزمین عجایب» و به تازگی هم سریال ۸ قسمتی «ونزدی»! آثار تیم برتون همگی تبدیل به بخشی لاینفک از خاطرات ذهنی ما از سینما و بهویژه سینمای فانتزی شدهاند. صحبت درباره بزرگی تیم برتون به قدری جذاب است که میتوان هزاران کلمه در وصف او و آثارش نوشت و خاطرهبازی کرد. در همین راستا مدتهاست در نظر دارم مقالهای تحت عنوان «رتبهبندی فیلمهای تیم برتون» بنویسم و بنابراین، صحبت درباره نوستالژی و آثار گرانقدر آقای فانتزی را به همان مقاله میسپارم و در ادامه، به نقد و بررسی جدیدترین اثر این کارگردان، یعنی فیلم «بیتلجوس بیتلجوس» میپردازم.
تیم برتون بدون کوچکترین تردیدی، یک فیلمساز مؤلف است. چنین فیلمسازانی در دوره متأخر هالیوود، بسیار کمیاب هستند. فیلم «بیتلجوس بیتلجوس» هم دقیقا یک فیلم تیم برتونی است! مؤلفههای همیشگی سینمای او، از نوع معماری و اتمسفر گوتیک گرفته تا نوع کاراکترها و ارتباطاتشان با یکدیگر و حتی موسیقی متن اثر! فیلم «بیتلجوس بیتلجوس» هم دقیقا با یک تیتراژ تیم برتونی آغاز میشود و دقیقا ما را به یاد گذشته و آثار قبلی این کارگردان میاندازد. دنی الفمن یار همیشگی تیم برتون بوده و در این فیلم و با همان تیتراژ ابتدایی بار دیگر به نقش خود به عنوان بخشی قابل توجه از سینمای تیم برتون، مهر میزند.
پس از تیتراژ آغازین فیلم، با لیدیا دیتز (ویونا رایدر) تجدید دیدار میکنیم. دختر سرکش و یاغیای که در سال ۱۹۸۸ (فیلم بیتلجوس) عمیقا به روح و دنیای ماوراء اعتقاد داشت حالا تبدیل به زنی میانسال شده است که در یک برنامه تلویزیونی ارتباط با ارواح کار میکند. ناگهان بیتلجوس (مایکل کیتون) از ذهن او گذر میکند و همین موضوع، خبر از بازگشت بیتلجوس به زندگی او پس از ۳۶ سال میدهد. در ادامه لیدیا به سراغ نامادریاش، دلیا (کاترین اوهارا) میرود و خبر فوت پدرش را میشنود. او به سراغ دخترش، آسترید (جنا اورتگا)، میرود تا همۀ خانواده باری دیگر در خانه قدیمیشان در حومۀ شهر جمع شوند و مراسم سوگواری برای مرگ پدرشان برگزار کنند و از همینجا ماجراهای جدید تیم برتونی رقم میخورد.
همه چیز در فیلم «بیتلجوس بیتلجوس» از منظر بصری عالی است. تیم برتون به بهترین شکل ممکن توانسته است اِلِمانهای جذاب فیلم اول را بازسازی کند و با افزودن چند اِلِمان فانتزی و جالب دیگر، فیلمی را پیش روی مخاطب قرار داده است که کاملاََ از این منظر قابل دفاع و قابل ستایش است. تیم برتون استادِ ساخت جهانهای منحصر به فرد خود است و این را بارها و بارها در فیلمهایش (از جمله بتمن، ادوارد دستقیچی، اسلیپی هالو، سوئینی تاد و …) ثابت کرده است. وجه اشتراک فیلمهای تیم برتون، جهانسازی بینقص اوست. تیم برتون به قدری حرفهای و قابل ستایش این کار را انجام میدهد که بینندگان، آن را ساده میپندارند! اما کمتر فیلمسازی میتواند ذرهای از ذهن خلّاق و جنونآمیز تیم برتونی را داشته باشد و سختتر آنکه چنین افکار و شمایلی را به تصویر بکشد. اما تیم برتون یک ذهن عجیب و غریب و یک استعداد خارقالعاده دارد که به زیبایی میتواند تمام این افکار را به کاراکترهای یک فیلمِ سینمایی تبدیل کند. در این فیلم هم دنیای مردگان، حتی جذابتر و دیوانهوارتر از نسخه اصلی به تصویر کشیده شدهاند و نکته قابل تأمل این است که تیم برتون تمام این کارها را با حفظ کامل اصالت کاراکترهای نسخه اصلی پیش برده است. بر همگان واضح و مبرهن است که جلوههای ویژه کامپیوتری در طول این ۴ دهه -از دهه هشتاد میلادی تا کنون- تغییرات بسیار گستردهای کرده است. اما ویژگی خاص و قابل تحسین فیلم «بیتلجوس بیتلجوس» را میتوان حفظ اصالت کاراکترها و جهانِ مردگان، در عین بهروز بودن و حفظ کیفیتهای استاندارد جلوههای ویژه امروزی دانست. تیم برتون همان اتمسفر جهان مردگان فیلم اول را در این فیلم هم بازسازی کرده و بسیاری از کاراکترها، همان شخصیتهای عجیب و غریب و بامزۀ نسخه اصلی هستند. از ذهن عجیب و غریب تیم برتون همینقدر کافی است که حتی مارهای صحرایی فیلم اول را هم با کمترین تغییرات کامپیوتری ممکن و به شکل یک کاردستی دهه ۸۰ای به اواخر فیلم اضافه کرده است.
اما لازم است ضمن تحسینِ جلوۀ بصری و جهانسازی استادانۀ تیم برتون به جنبههای دیگر اثر بپردازم. فیلم «بیتلجوس بیتلجوس» شخصیتپردازیهای ناقصی دارد و نسبت به فیلم ۱۹۸۸ افت کرده است. در فیلم «بیتلجوس» زوج اصلی فیلم که در ادامه به روح تبدیل میشوند از شخصیت پردازی خوبی برخوردار هستند و بیننده درگیر آنها میشود. اما متاسفانه در فیمل «بیتلجوس بیتلجوس» کاراکترها در همان تیپ باقی میمانند و به هیچ وجه تبدیل به شخصیت نمیشوند. شاید اصلیترین دلیل چنین ضعفی، تعداد بالای کاراکترها در مدت زمانی محدود است. کاراکترهای نوورود که همگی در حد یک تیپ باقی میمانند و حتی کاراکترهایی مثل لیدیا، دلیا و بیتلجوس که در فیلم قبلی جزو کاراکترهای اصلی فیلم محسوب میشدند هم در این فیلم سطحی و فاقد عمق هستند. متأسفانه چنین اتفاقی تنها معضلِ «بیتلجوس بیتلجوس» نیست و سالهاست که آثار «آقای فانتزی» از منظر عمقِ شخصیتپردازی در سطحی پایینتر از استاندارهای گذشتۀ او قرار دارند. در آثار اخیر تیم برتون به نظر میرسد، برخی کاراکترها حضورشان غیرضروری بوده و باعث بههم خوردن فیلم میشود. در این فیلم هم کاراکتر دلورس (مونیکا بلوچی) که در ابتدای فیلم از او به عنوان تهدید اصلی و ویلن اصلی یاد میشود، یک شخصیت کاملاََ اضافی است که بسیار هم پرداخت بدی دارد و کاش اصلا در فیلم حضور نداشت! با گذشت هر چند دقیقهای که فیلم سعی در ساخت روابط بین کاراکترها در دنیای زمینی دارد؛ یک صحنه از دلورس وجود دارد که دنبال بیتلجوس است. اوریجین استوری که برای این کاراکتر روایت میشود هم در سطحیترین حالت ممکن قرار دارد و به طرز عجیبی برای دقایق متمادی از فیلم حذف میشود و نهایتا در پایانبندی فیلم ظاهر میشود که باز هم به شکلی غیرقابل قبول و بدون کارکرد درست، به سادگی از فیلم حذف میشود! به نظر میرسد «آقای فانتزی» اگر قصد دارد دوباره به روزهای اوج خود بازگردد، لازم است که نظارتی دقیقتر بر فیلمنامه و بهخصوص شخصیتپردازی بیندازد و در سالهای آینده، تعداد کاراکترهای فرعی را تا جای ممکن کاهش دهد و آن زمان را به تعمیق کاراکترهای اصلی بیفزاید تا عمقِ فیلم هم پرداخت بهتری داشته باشد.
اما نکتهای که باعث شهرت و محبوبیت تیم برتون شده است نه تنها جهانسازی خاص او، بلکه پیامهای انسانی، مهم و تأثیرگذاری است که از طریق همین شمایل عجیب به بیننده میدهد. واضحا یکی از تمهای اصلی فیلم همانند نسخه اصلی، بحث مرگ است. تیم برتون در «بیتلجوس» و «بیتلجوس بیتلجوس» مرگ را دست میاندازد و با ترسناکترین پدیدۀ بشری شوخی میکند! او دنیای مردگانی میسازد که حتی آنهایی که در حال سفر با قطار به سمت دنیای آخرت هستند هم میرقصند و آواز میخوانند! چنین مقابلهای با مرگهراسی قابل توجه است و در خود روایت و داستان اصلی هم به کار میآید. جایی که دلیا در اثر نیش مار سمّی میمیرد و تیم برتون مرگ را همینقدر ساده و غیرقابل پیشبینی نمایش میدهد.
اما به پایانبندی اثر بپردازیم. جایی که تیم برتون در کلیسا همۀ کاراکترهای مهم فیلم (جنا اورتگا، کاترین اوهارا، مونیکا بلوچی، ویلم دفو، جاستین ثرو، مایکل کیتون، وینونا رایدر و …) را گرد هم میآورد و به شکلی جنونآمیز یک سکانس موزیکالِ حالخوبکن و خاص (با تنظیم مجدد ترانه McArthur Park توسط دنی اِلفمن) را میسازد و بار دیگر به ما میفهماند که چرا تیم برتون انقدر خاص است و چرا ما عاشقانه او را دوست داریم!
همچنین مضمون خانواده یکی از دغدغههای همیشگی تیم برتون بوده و در فیلمهای او نقشی محوری داشته است. به قدری که شاید هیچگاه دیگر فیلمی مثل «چارلی و کارخانه شکلاتسازی» در ستایش خانواده -در دستۀ فیلمهای تجاری- ساخته نشود. در «بیتلجوس بیتلجوس» هم از همان ابتدا شکاف عمیق مابین لیدیا و آسترید به نمایش در میآید؛ به قدری که مادر، در جایی از فیلم بیان میکند که «دخترم از من متنفر است!» این رودررویی مابین مادر و دختر در باور به روح و ماوراء هم نمود پیدا میکند و اتفاقات داستان را زمینهچینی میکند. اما در نهایت این دخترِ سرکش داستان است که پس از گذراندن یک تجربه سخت، به کمک خانوادهاش از مرگ جان سالم به در میبرد؛ به وجود روح و ماوراء اعتراف میکند و نهایتا مادرش را با تمام وجود در آغوش میگیرد.
فیلم «بیتلجوس بیتلجوس» دنبالهای قابل احترام برای فیلم «بیتلجوس» پس از ۳۶ سال است. اگرچه تیم برتون، دیگر آن «آقای فانتزی» دهه ۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی نیست؛ اما ما کماکان با تیم برتون طرف هستیم و تماشای آثار او خالی از لطف نیست.
نمره نویسنده به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
پر بحثترینها
- رسمی: Death Stranding Director’s Cut برای ایکس باکس عرضه شد
- آیپی Death Stranding دیگر متعلق به سونی نیست
- ۱۰ بازی ویدیویی با گیمپلی عالی و داستان ضعیف
- گپفا ۲۴؛ امتیاز شما به نیمۀ اول نسل نهم پلی استیشن
- ویدیو: Marvel’s Spider-Man 2 در حالت Fidelity ویژه PS5 Pro با نرخ فریم ثابت ۶۰ اجرا نمیشود
- دیجیتال فاندری: پلی استیشن ۵ پرو نمیتواند برخی بازیها را با نرخ فریم ۶۰ اجرا کند
- دیجیتال فاندری: کیفیت Horizon Forbidden West روی PS5 Pro معادل با قویترین رایانههای شخصی است
- سونی از ۲۰۲۵ به بعد سالانه بازیهای انحصاری تکنفره بزرگی را برای PS5 عرضه خواهد کرد
- کار ساخت STALKER 2: Heart of Chornobyl به پایان رسید
- بررسیهای پلی استیشن ۵ پرو منتشر شدند
نظرات
🟢 از آثار تیم برتون فقط از دو فیلم چارلی کارخانه شکلات سازی و ادوارد دست قیچی و دو انیمیشن عروس مرده و فرنکن وینی خوشم اومد.
✅ دیگه با هیچ اثری ازین کارگردان نتونستم ارتباط بگیرم!
سوئینی تاد، اسلیپی هالو، چشمان بزرگ (چشم درشت)، اد وود، بتمن، بازگشت بتمن
این فیلما رو واقعا نمیشه نادیده گرفت. یکیدوتاشون که عالین و بقیشون هم آثار با کیفیتی محسوب میشن.
✅ برای نقد این فیلم هم متشکرم علی عزیز 🙏🏻
عزیزی رفیق.
مرسی از کامنتهای دلگرم کنندت 💙💚
این منو نگرفت
بلاره یه فیلم از گیمفا ۴ نگرفت😂