نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا
نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا
نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا
نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا
نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا

نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی

امیرسالار کریمی
۱۰:۰۰ ۱۴۰۳/۰۴/۳۰
نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا

همواره سفر در زمان، دنیاهای موازی و این قبیل چیزها مورد توجه نویسندگانی بوده است که دوست داشتند سینما را با علمی تخیلی ترکیب کنند.

اما اشتباه روایت داستان همواره از جایی بوده است که این نوع فیلم و سریال‌ها بیشتر از اینکه دراماتیک باشند، علمی بودند و این به فرم سینما و مهم‌تر از آن به فرم هنر صدمه می‌زد. اما سریال Dark Matter در دام این اشتباه فاحش نیافتاده و داستان خود را از بُعد دراماتیک پیش برده است. از همین رو سریال Dark Matter قطعا اثری با ارزش و تماشایی است که در درون روایت درام و هیجان‌انگیز خود، مسائل علمی و حتی فلسفی جالب توجهی دارد.

نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا

برای ما اهالی جدی سینما “چه” هرگز مهم نبوده است. اینکه قرار است در داستان چه بشود چه اتفاقی خواهد افتاد و غیره. برای ما اهالی جدی سینما مهم‌ترین چیز “چگونه” است. این که اتفاقات چگونه روایت می‌شوند و آیا در میان این چگونه گفتن‌ها خبری هم از تعلیق است؟ آیا اثر موفق می‌شود مخاطب را همراه کاراکترهای خود کرده و در سفری چه مهم چه حماسی و چه علمی تخیلی؛ آن‌ها را به دنیای تازه‌ای ببرد؟ سریال Dark Matter قطعا موفق به این کار شده است. این سریال که درباره ‌یک فیزیکدان در شیکاگو است بعد از کلی اتفاقات تلخ درنهایت به یک نسخه دیگر از زندگی خود تبدیل می‌شود و او را مجبور می‌کند برای بازگشت به زندگی خود مبارزه کند تا از آسیب رساندن نسخه جایگزین خود به خانواده‌اش جلوگیری کند.

داستان در همین خلاصه خود عنوان می‌کند که از بُعد درام روایت شده و پیشبرد داستان برایش مهم‌تر از بُعد علمی است. باید هم چنین باشد. چرا که باید در نظر داشت داستان ما از مدیوم سینما روایت می‌شود نه از مدیوم مستند علمی یا مقاله علمی. پس در مرحله اول سینما با المان‌های روایت سینما و سپس مسائلی چون دنیاهای موازی و یا دیگر مسائل علمی. به نظر من فهمیدن این موضوع در ژانر علمی تخیلی نیازمند دقت بالایی است و عوامل سریال Dark Matter موفق شده‌اند سربلند از این آزمون بیرون بیایند. این سریال با روایتی هیجان‌انگیز و جالب ما را به هزاران دنیا می‌برد تا همراه کاراکتر به دنبال حقیقت و راه رهایی باشیم.

نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا

نقد را با تیتراژ سریال Dark Matter آغاز می‌کنم. تیتراژ کاملا در خدمت فرم است. موسیقی مرموز، هیجان‌انگیز و بسیار شنیدنی اثر در همگامی با تصویری که خود آشفتگی دنیاهای موازی را نشان می‌دهد، موفق می‌شود بیننده را با هر ذهنیتی آماده دیدن یک سریال مرموز و هیجان‌انگیز بکند. همان‌طور که در نقدهای قبلی هم عنوان کرده بودم هر داستانی بدون استقرار کاراکترهای درست، مفت نمی‌ارزد. در سینما این موضوع بیشتر از ادبیات است و به راستی همه‌چیز در یک فیلم حول محور کاراکتر می‌چرخد. از این حیث Dark Matter بازهم سربلند بیرون آمده. کاراکتر اصلی داستان ما جوئل اجرتون در نقش جیسون دسن است. کسی که شخصیت او در همان قسمت اول و در میان خانواده و دانشگاه ساخته می‌شود. کاراکترهای فرعی سریال به کمک جیسون آمده و چند دیالوگ و چند نمای گرم از خانواده کاملا مشخص می‌کند که او مرد خانواده است. این مرد خانواده بودن دقیقا جایی است که سریال بعدها ضربه احساسی را از آنجا وارد کرده و بیس اصلی سریال را نیز بر روی همین موضوع می‌سازد. پس مهم‌ترین وظیفه در ساخت شخصیت‌های داستان، شخصیت جیسون بود که به خوبی ساخته شده است. البته ناگفته نماند که بازی جوئل اجرتون فوق‌العاده است. او بسیار کاربلد و حرفه‌ای است که در کلوزآپ‌ها و میمک‌های صورت به خوبی خودش را نشان می‌دهد. این موضوع نیز وقتی حائز اهمیت می‌شود که ما با دو نوع جیسون طرف می‌شویم. در این مواجه با دوگانگی‌ها، بازی خوبِ جوئل اجرتون باعث می‌شود تا هردو جیسون کاراکتری مجزا با المان‌های متفاوت داشته باشند. یعنی با اینکه بازیگر هر دو یکی است اما بازیگر خوب و توانمند موفق شده است به هر دو کاراکتر جان بخشیده و آن‌ها را از هم تمیز دهد. دومین کاراکتری که بسیار خوب و حرفه‌ای ساخته شده جنیفر کانلی در نقش دنیلا دسن است. جنیفر کانلی بازیگر بسیار کار کشته‌ای است و تجربه چندین ساله در سینما باعث شده تا ما بازهم با بازی بسیار خوب او طرف شویم. دنیلا کاراکتری است که بخش عمده‌ای از بیس داستان بر روی او بوده است. یعنی حتما باید دنیلایی وجود می‌داشت که دوری از او بُعد احساسی فیلم را جذاب‌تر می‌کرد. پس در کلامی خلاصه، سریال Dark Matter در ساخت شخصیت خانواده و هویت اعضای آن بسیار درست عمل کرده و همین موضوع باعث می‌شود تا منِ مخاطب با جیسون همراه شده و با او در دنیاهای موازی سفر کنم.

نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا

همان‌طور که از عنوان اثر پیداست، این سریال “علمی تخیلی” است. پس مهم است که بُعد علمی آن هم به خوبی تقویت شود. سریال Dark Matter به خوبی به مسائل علمی می‌پردازد اما نه درحدی که در دام مفهوم‌زدگی و نمادگرایی بیافتد. در اصل سریال ماده سیاه آنچنان که عرف جامعه سینمایی است، به دنیای علم ورود نمی‌کند. حال شاید بسیاری از دوستان سلیقه مسائل علمی را داشته باشند اما به نظر شخص بنده این نوع روایت دقیقا درست و برازنده یک اثر علمی تخیلی در سینماست. با این حال موضوعات علمی سریال بسیار جذاب و تماشایی هستند. مثلا سفر جیسون در دنیاهای موازی بسیار و بسیار دیدنی است. اینکه هر دنیا متراژ‌های متفاوت و جالبی دارد، باعث می‌شود تا مخاطب با هیجان و حس درگیر شونده بسیاری به دنبال ادامه داستان باشد. البته یکی از مواردی که به همین سفر در دنیاها مربوط می‌شود، به فرم Dark Matter صدمه زده است. این موضوع “کمپانی” است که جیسون شماره دو از درون آن تعویض را انجام داد. این کمپانیِ مثلا علمی در بعضی جاها بسیار خصمانه عمل کرده و این اصلا خوب نیست. شکنجه و قتل‌های بی‌جا اصلا در این روایت نمی‌گنجد و به نظر من بسیار اضافه بود. مخصوصا کاراکتر بزن بهادر این کمپانی که شکنجه و خصومت‌هایش در اجرای دیالوگ نمره منفی بسیار بزرگی برای Dark Matter است. البته حس می‌کنم که سریال ماده تاریک کاراکتر اضافه زیادی دارد. داستان کاراکترهای فرعی و کمکی زیادی خلق کرده است که اگر آن‌ها نمی‌بودند چه بسا که داستان بهتر روایت می‌شود و وجود آن‌ها به نظر من وقت تلف‌کنی بود. البته شخصیت پردازی درست در کاراکترهای فرعی می توانست کاراکترهای خوب و توانمندی بسازد که به ساخت شخصیت های اصلی کمک شایانی بکنند. اما کاراکترهای فرعی سریال ماده سیاه بسیار ضعیف هستند. این کاراکترها آماندا بروگل در نقش بلر، دایو اوکنی در نقش لیتون ونس و جیمی سیمپسون در نقش رایان هولدر هستند.

نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا

سینما محل آموزش و منبر گذاشتن نیست. سینما محل نشان دادن دنیاهای جدید برای مخاطب است. سینما و اصلا هنر نخست حس و بعدا عقل است. هر اثری که سرگرم‌کننده نباشد و حس را درگیر نکند و صرفا مفاهیم عقلانی باشد، اصلا هنر نیست. همان‌طور که ادعا کردم هنر نخست حس و سپس عقل است. هنر نخست سرگرمی و سپس آموزش چیزی است. در این حیث نیز می‌شود درباره سریال ماده سیاه نوشت. اولا که سرگرم‌کننده است و حس را درگیر می‌کند. دوما در بحث عقل و مفاهیم عقلانی نیز نکات قابل توجه جالبی دارد. مثلا جیسون شماره دو بعد از عوض کردن دنیای خود با جیسون شماره یک؛ وارد دنیای دنیلا می‌شود. هدف او بودن درکنار خانواده‌ای است که خود شانس با وی بودن را از دست داده بود. جیسون شماره دو خودش را به جای جیسون شماره یک جا می‌زند و به نوعی زندگی‌اش را با تمامی تجربه‌هایش می‌دزدد. جیسون شماره دو مشاهده کرده است که جیسون شماره یک با دنیلا بسیار خوشحال و خوشبخت است. اما بعد از دزدیدن زندگی وی چیزها آن‌طور که باید و شاید پیش نمی‌رود و زندگی دنیلا با جیسون دو در آستانه فروپاشی قرار می‌گیرد. شاید نکته جالب توجه به هنگام همین روایت‌ها این باشد که انسان محصول شرایط است. و از طرفی این خود شرایط است که انسان آن را رقم می‌زند. دنیلا تنها عاشق جیسون نشده بود که چهره تعیین کننده شخصیت جیسون باشد. یک انسان با تصمیم و رفتارهای خود است که مسیرش را می‌سازد و به هستی چنگ می‌اندازد. جیسون شماره دو با رفتارهای خود دنیلای دنیای خود را از دست داده بود و حال در دنیای جدید نیز با همین رفتارها دوباره دنیلا را از دست می‌دهد. گویی این شرایط و محیط است که بر روی همه‌چیز تاثیر می‌گذارد و جیسون شماره دو محصول این محیط نیست. او انسانی است با المان‌های خاص که دنیلا اصلا چنین انسانی را نمی‌شناسد. همین شرایط رفتاری و محیط کاراکتر جیسون است که پایان‌بندی بسیار جالب و هیجان‌انگیزی را رقم می‌زند.

هشدار اسپویل

پایان‌بندی داستان روایتی جنون آمیز از گردهمایی هزاران جیسون است که هم عجیب بودنِ دنیای علم و هم روایت خوبی را رقم می‌زند. جیسون با خانواده‌اش از میان هزاران جیسون دیگر رد شده و به دنیایی دیگر می‌روند. اینکه در دنیای جدید چه می‌شود سوالی است که هم می‌تواند بی‌پاسخ مانده و سریال را همینجا تمام کند و هم می‌تواند در فصل دوم بیشتر به این موضوع بپردازد که سرنوشت دیگر جیسون‌ها چه خواهد شد و آیا دشمن خصمانه دیگری به دنبال خانواده جیسون خواهد آمد یا نه.

نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا

در پایان چنین می‌شود گفت که سریال Dark Matter با تمامی ضعف‌هایش اثر هیجان‌انگیز و سرگرم‌کننده‌ای است خوشبختانه در دام مفهوم‌زدگی و نمادگرایی نمی‌افتد. بنده شاید به شخصه از تماشای این سریال لذتی که به دنبالش بودم را نبرده باشم اما از طرفی من این سریال را با جان و دل تماشا کرده و اگر هم فصل دومی داشته باشد، حتما آن را خواهم دید. سریال ماده سیاه بیشتر از اینکه علمی باشد، دراماتیک است و بازیگران اصلی آن یعنی جوئل اجرتون و جنیفر کانلی به خوبی از عمده درام آن برآمده‌اند.

امیرMario 🍄Joel Morgan

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا
نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا
نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا
نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا
نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا
نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا
نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا
نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • دیگه ولقعا دنیا های موازی دارن تکراری میشن برام

    ARO
    • esmaaiel_63 گفت:

      اتفاقاً این سریال نکات جدیدی درباره دنیاهای موازی داشت که اصلاً داستانش رو تکراری نمیکرد. مثل نحوء رفتن به دنیاهای موازی که همین از سریال یه اثره واقعاً علمی-تخیلی میسازه که ارزشش خیلی بیشتر از آثاره دیگه با موضوعیت دنیاهای موازی مثل فیلمها و سریالهای MCU که بیشتر جنبه فانتزی دارن هست.

      HitchcockZabi
      • ایراد دونستن فانتزی برای کمیک یکم زیاده روی نیست

        • esmaaiel_63 گفت:

          مسئله ایراد گرفتن نیست. مسئله خلاقیت در مطرح کردنه مباحث جدید در داستان هست. اینکه با داشتن یه قدرت مثل America Chavez بتونی پورتالی به دنیاهای موازی باز کنی (فیلم دکتر استرنج ۲) یا با داشتن یه دستگاهی مثل سریال لوکی به دنیاهای موازی بری، ایده های تکراری و بدون هیچ پشتیبانه علمی و توجیحی هستن که صرفاً فانتزی های تخیلی برای پیش بُرد داستانن. ولی در سریال Dark Matter با ایده هایی بر پایه فرضیات علمی مواجه هستیم که سفر به دنیاهای موازی رو علمی طور توجیح میکنن نه اینکه شخصیت داستان فقط یه قدرت یا دستگاهی داشته باشه تا بتونه بره به دنیاهای موازی دیگه بدون توجیحی درباره منطق توانائیش یا چگونگی کارکرد دستگاهش. از این منظر سریال Dark Matter یه اثره علمی-تخیلی درست و حسابی ورای آثاره فانتزی مثل MCU هست. برای همین Dark Matter اصلاً تکراری ظاهر نمیشه چون ایده های جدیدی داره.

          در این سریال شاهدیم که نویسنده چطور از آزمایش فکری “گربه شرودینگر” و علم عصب شناسی و داروسازی تونسته یه دستگاه برای سفر به دنیاهای موازی بسازه. چنین خلاقیتی در بین اینهمه آثاره علمی-تخیلی با موضوعیت دنیاهای موازی که بقول خودت “دیگه واقعاً تکراری شدن” جای تشویق داره.

          Hitchcock
  • MamalCracker گفت:

    عالی نه ولی خوب بود
    منم تمومش کردم

  • درود و سپاس از نقاد عزیز🙏🏻💚

    🟢 جنیفر کانلی برای من در فیلم مرثیه‌ای بر یک رویا جاودانه و فراموش نشدنی است🔥

    وقتی دیدم ایشان در سریالی نقش آفرینی کرده به شدت خوشحال شدم، اما جدا از بازیگری خوب ایشان، کل روند سریال برای من خیلی خیلی جذاب نبود و به هرحال من نتونستم ارتباط بگیرم و از تماشا لذت ببرم😔

    AROTeddy Daniels𝐈 𝐀𝐌 𝐃𝐔𝐓𝐂𝐇esmaaiel_63
  • esmaaiel_63 گفت:

    سریال خوبی بود (امتیازم ۶.۵ از ۱۰) اگرچه روایت کُندش باعث میشه کمی خسته کننده بشه (به پای سریال Dark نمیرسه) ولی این سریال در ژانر درام/علمی-تخیلی با موضوعیت دنیاهای موازی حتماً ارزش دیدن داره.

    .
    .
    .
    اسپویل
    .
    .
    .
    * اسم سریال (و کتابش) “ماده تاریک” (Dark Matter) هست. درسته که میگن “ماده تاریک و دنیاهای موازی بهم مربوطن” ولی اصلاً در طول سریال حرفی درباره ماده تاریک زده نمیشه و بیشتر درباره “برهم نهی کوانتومی” (Quantum superposition) صحبت میشه و عملاً وسیله سفر در دنیاهای موازی که “محفظه” است، برگرفته از آزمایش فکری “گربه شرودینگر” هستش و در سریال بارها راجبش صحبت و اسم بُرده میشه. خیلی بهتر بود که اسم سریال بجای ماده تاریک چیز دیگه ایی میبود.
    * اینکه به هر دنیایی که میرفتن، محفظه هم در اون دنیا وجود داشت از نظرم غیرمنطقی بود! محفظه باید فقط در دنیایی وجود داشته باشه که درش ساخته شده و فقط دربها به دنیاهای دیگه باز بشن (مثل یه پورتال)
    * سریال تا حدی قابل پیش-بینی بود، مثلاً:
    اینکه جیسون۱ برای بازگشت به دنیای خودش باید روی خاطراش تمرکز میکرد رو فکر میکنم مخاطب زودتر از جیسون۱ بهش پی میبره. یا اینکه در آخر جیسون۱ همراه با خانواده اش به دنیای دیگه ایی میرن و جمع شدنه کپی های جیسون۱ در محل محفظه هم قابل حدس بودن.

    AROHitchcockمیگ ویک𝐈 𝐀𝐌 𝐃𝐔𝐓𝐂𝐇
  • Mario 🍄 گفت:

    سریال قشنگی بود, من که به شخصه از تماشاش لذت بردم ولی چیزی که نتونستم بفهمم این بود که:
    اسپویل:

    چطور اون همه جیسون مشابه جیسون اصلی بوجود اومدن, مگر نه اینکه تو هر دنیائی که جیسون میرفت یه جیسون بود که داشت تو اون دنیا زندگیشو میکرد, خود جیسون اصلیم که هر دفعه برمیگشت داخل مکعب, پس اون همه جیسون یکدفعه از کجا ظاهر شدن ؟!
    هر جور که فکر میکنم منطقی بنظر نمیرسه 🤔

    • esmaaiel_63 گفت:

      سریال رو با دقت نگاه نکردی، وگرنه در خود سریال توضیح میده.

      اون جیسون ها در اصل کپی هایی از جیسون۱ بودن که بدلیل تصمیمات گوناگونی که ممکن بود جیسون۱ در داخل محفظه بگیره بوجود اومده بودن.

      𝐈 𝐀𝐌 𝐃𝐔𝐓𝐂𝐇Mario 🍄AROHitchcock
    • M گفت:

      توی کتابش کامل توضیح داده
      کتاب اینجوری میگه که هر آدمی با هر انتخاب خودش یه زندگی جدید درست میکنه و جیسون موقع پیدا کردن خانوادش انتخاب های زیادی کرده بود که جیسون های دیگه رو تشکیل میداد (مثلا وقتی میخواست یکی از در هارو انتخاب کنه) ولی هدف همه این جیسون ها پیدا کردن خانوادش بود

      Mario 🍄
نقد سریال Dark Matter | روایتی دراماتیک از جهان‌های موازی - گیمفا