نقد سریال Shōgun | تقابل فرهنگی در یک داستان حماسی
هماکنون ژاپن کشوری مدرن و پیشرفته است که همواره در بحث آموزشی و غیره در دنیا حرف اول را میزند. اما ژاپن همیشه همین نبوده و دورانی تاریک و پُر از وحشیگری را در تاریخ خود داشته است.
سریال فوقالعاده زیبای Shōgun دقیقا بر مبنای همین دوران ساخته شده است. دورهای که ژاپن، تحت نظر قدرتمندترین دایمیو و سپس بنیانگذار و نخستین شوگون از شوگونسالاری توکوگاوا، یعنی توکوگاوا ایهیاسو، به یک کشور پُر از جنگ تبدیل شد. سریال Shōgun اثری است که در اولین مرحله توانسته تاریخ و سپس در دومین مرحله توانسته فرهنگ غنی ژاپن را ساخته و به فرم برساند. Shōgun اثری است که طبق تمامی معیارهای سینما میشود آن را دید و لذت بُرد.
نقد را با مهمترین بخش از سریال Shōgun یعنی تاریخ و فضاسازی آن آغاز میکنم. این سریال یک اثر تاریخی است که تقریبا حوادث آن نیز بر اساس رویدادهای واقعی نوشته شده و همچنین سریال اقتباسی از یک رمان با همین نام به قلم جیمز کلیول میباشد که در سال ۱۹۷۵ نوشته شده است.
شوگون برای اینکه به سریال درجه یکی تبدیل میشد، نخست باید آن دوره به خصوص از تاریخ ژاپن را به دقت هرچه تمام میساخت. سازندگان با دقت بالایی سعی کردهاند پله به پله و نما به نما ژاپن قرن ۱۶ را بسازند. برای مثال در هر صحنه معمولا دوربین از اکستریم لانگ شات هوایی شروع شده و به عنوان مستر شات یک نمای کلی از فضا میدهد. سپس دوربین نزدیک شده و خانه به خانه را با دقت میسازد. نحوه راه رفتن، اسلحههای جنگی، نحوه صحبت، دکوراسیون خانه و حیاط و… با دقت مقابل چشمان مخاطب تشریح میشود. در اصل چنین میشود گفت که اگر فرهنگ ژاپن را از شوگون حذف کنیم، فضاسازی فوقالعاده آن نابود میشود و اثر صدمه بسیار جدی میدید. اما سازندگان چنان باهوش بودند که اشتباه سریال چرنوبیل را تکرار نکرده و برای عمق دادن به فرم اثر، از زبان محلی داستان یعنی ژاپنی استفاده عمده کردند. صحبت به زبان ژاپنی یکی از مهمترین المانهای شوگون است که باعث میشود مخاطب فضا را درک کند. البته مخاطب همواره در این سریال نقش یک بازدیدکننده از ژاپن را ایفا میکند و این فوقالعاده است. دقت کنید که داستان از یک کشتی انگلیسی آغاز میشود. دوربین تنها با یک لانگ شات به مخاطب میفهماند که این کشتی دچار قحطی شده و هیچی از خدمه آن نمانده. یعنی اگر سریال با تصویری از ژاپن و افراد ژاپنی آغاز میشود، فرم دچار ضربه شدیدی شده و این سریال زیبا حیف و میل میشد. اما سازندگان با هوش بالایی داستان و حتی نخستین تصویر را با کشتی انگلیسیها و جان بلکتورن آغاز میکند. گویی میخواهد بگوید که مخاطب با اینهاست. اصلا مخاطب اینجاست. بعدها با انگلیسیها وارد ژاپن خواهیم شد و ژاپن را از دید کسانی خواهیم دید که تاکنون ژاپن را ندیدهاند و از طرفی با این فرهنگ عجیب، غریبهاند. برای به فرم رسیدن این موضوع نیز دوربین همواره بر روی جان بلکتورن تاکید کرده و وی را در مدیوم کلوزآپ نشان میدهد. این کاراکتر همیشه با تعجب و حیرت به فضا نگاه میکند که چگونه انسانها راه میروند و حتی چگونه زندگی میکنند. حیرت جان بلکتورن از فضا باعث میشود تا مخاطب نیز از لنز او ژاپن را دیده و به این مکان حس داشته باشد. در کلامی بسیار ساده این یعنی فرم. سازندگان Shōgun موفق شدهاند فضا را به بهترین شکل ممکن بسازند.
در عنوان مقاله از جمله (تقابل فرهنگی) استفاده کردهام. مهمترین پلات داستان نیز همین تقابل فرهنگی است. ژاپن کشوری است که فرهنگ عجیب، آن را بلعیده است. فرهنگ چنان بر ژاپن سایه انداخته که حتی کوچکترین نقص در این فرهنگ باعث مرگ افراد میشود. یکی از صحنههای نخستین را به یاد آورید که یک انگلیسی در آب جوش زنده زنده سوزانده و سپس کشته شد. مونتاژ فریادهای تلخ او را ضمیمه تصویر کرده و حتی دوربین این عمل شنیع را نشان میدهد. اما چه این صحنه و چه آن صحنهای که باغبان آنجین به خاطر یک حرف بیارزش کشته شد، هیچکدام غیرانسانی نیستند و برعکس بسیار هم اومانیستی است. دوربین با نشان دادن یک انسانِ در حال عذاب و کات بعد از آن به جان بلکتورنی که نتوانسته این وحشیگری را هضم کند؛ همه و همه نقدی است بر این وحشیگریهای فرهنگی. به راستی نیز ژاپنیهای درون شوگون، مشتی وحشیِ خوش پوش هستند که در دام فرهنگ به گیر افتادهاند و این فرهنگ نه آداب و رسوم زیبای هر کشور بلکه به زندانی تبدیل میشود که حتی خطرناک هم هست.
از طرفی جان بلک تورن نماینده فرهنگ دیونوسوسی غرب است. هرچند که وضع بشر کلا در آن قرنها خوش نبود و هر کشوری بدبختیهای خودش را داشت؛ اما بازهم انگلیس یک نقطه قوت مهمی در مقابله با ژاپن دارد. انگلیس فرهنگ بورژوازی داشت. لباس پوشیدنِ مخصوص این طبقه، علاقه به هنر و هزاران چیز دیگر. اما عدم تن دادن به این فرهنگ، مرگ نبود و مجازات بزرگ آن اخراج از طبقه اشراف بود. اما در ژاپن تنها یک کلمه حرف اضافه این امکان را داشت که لحظه بعد مرگ به سراغ آدمی بیاید.
Shōgun نیز با دقت بسیاری این موضوع را ساخته است. انگلیسی روی خاک راه میرود و این توهین تلقی میشود. غذا را جوری دیگر میخورد و این هم توهین است. مخاطبی که از دید جان بلکتورن قدم به این دنیای عجیب ژاپن گذاشته، میتواند سختیهای این فرهنگ را درک کند. پس چنین میشود گفت که تقابل فرهنگی در سریال Shōgun به فضاسازی آن کمک شایانی کرده است.
مباحث دیگری که به ساخت فضاسازی سریال Shōgun کمک بسیاری کرده است؛ چندین مسئله تکنیکی هستند. مثلا سازندگان در یک عمل کوروساوایی که اصلا فرم جداناپذیر کوروساوا بود؛ از طبیعت و حوادث طبیعی برای ساخت فضای ژاپن کمک گرفتهاند. همواره باران میبارد. مِه همهجا را فرا گرفته و زلزلههای وحشتناک ژاپن نیز در این سریال بخش عمدهای را به خود اختصاص دادهاند. از طرفی کاراکترها نسبت به این وضعیت آب و هوایی واکنش نشان میدهند و این موضوع نیز به فضاسازی کمک شایانی میکند. مثلا وقتی هوا کمی سرد میشود، لباسهای کاراکترها کمی ضخیمتر میشود. یا مثلا با سرد شدن هوا، فرهنگ غنی چای خوری در ژاپن تداعی میشود. جالب این است که دوربین یک سکانس جداگانه را به همین مسئله چای خوری اختصاص میدهد. دوربین با دقت و مرحله به مرحله ساخت چای را نشان مخاطب میدهد و به هنگام خوردن چای روی لبها اینسرت کرده و سپس آرام تیلت آپ میکند به چشمانی که میشود رضایت را درون آنها دید.
بخش عمده فرم هر اثری به موسیقی متن آن مربوط میشود. مثلا موسیقی را از فیلم گلادیاتور حذف کنید، چه میشود؟ یا موسیقی را از ارباب حلقهها حذف کنید، چه میشود؟ قطعا بدون موسیقی مناسب فرم آسیب بسیار شدیدی میبیند. سریال Shōgun در بحث موسیقی متن هم قابل ستایش و هم قابل نقد است. ستایش از این جهت که موسیقی حماسی به اثر کمک شایانی میکند و به هنگام حرکت ارتشها میشود از موسیقیهای حماسی لذت برد.
از طرفی نقد بر موسیقی Shōgun از جایی وارد میشود که برخلاف عمده فضای فیلم که به فرم ژاپنی رسیده است، موسیقی متن فرم ژاپنی ندارد. دوستانی که اهل موسیقی هستند، میدانند که موسیقی کلاسیک ژاپنی عمدتا با سازِ بامبو فلوت و ساز شاکوهاچی ساخته میشد که متاسفانه در Shōgun خبری از این موسیقی ژاپنی نیست.
مخاطب در هر اثری که داستان داشته باشد؛ از طریق کاراکترهاست که دنیای مخصوص داستان را میشناسد. یعنی اگر کاراکترها ساخته نشوند، هیچ چیزی از یک اثر ساخته نخواهد شد. اگر هم بشود مهم نیست مادامی که کاراکتر خوب نداشته باشیم.
Shōgun در بحث کاراکتر خیلی خوب است. با جان بلکتورن آغاز میکنم. در نخستین صحنه از سریال Shōgun کشتی انگلیسیها را میبینیم. گرسنگی به این کشتی رسیده و احتمال مرگ افراد و خدمه بسیار است. کاپیتان و ناخدای اصلی تسلیم میشود. خودکشی میکند و تمام. اما در قالب دیالوگ این ناخدا به جان بلکتورن نیز پیشنهاد میدهد که خودکشی کند. اما جان بلکتورن شکست را قبول نمیکند. نه اینکه آدم شجاعی باشد نه؛ او شجاع نیست بلکه برعکس بسیار سمج است. این سمج بودنِ او در همان ابتدا مشخص میشود و در تمامی مراحل سریال، ما شاهد سماجت و میل او به ادامه دادن هستیم. ژاپنیها قصد کشتن خدمه را دارند اما او سماجت میکند تا زنده بماند. میخواهند ارباب توراناگا را در یک ایست بازرسی دستگیر کنند اما این جان بلکتورن است که با سماجت جلو رفته و ایستادگی میکند. نکته جالب توجه دیگر نیز در این است که او اصلا به ارباب توراناگا وفادار نیست چرا که اصلا این ژاپنیها برایش مهم نیستند. نباید هم باشند چرا که به قول معروف جان بلکتورن نه سر پیاز است و نه ته پیاز. پس جان بلکتورن چه در بحث کاراکتر و چه در بحث بازیگری بسیار خوب است.
کاراکتر مهم دیگر آنا ساوایی در نقش بانو تودا ماریکو است. در اصل ماریکو دروازه شناخت ژاپن، هم برای جان بلکتورن و هم برای مخاطبین است. بازی او عالی است. کاراکترش نیز بسیار چارچوبدار و فرمیک است. فرم ژاپن را توانسته دربیاورد. از طریق صحبت و ترجمه برای جان بلکتورن است که هم شخصیت او ساخته میشود و هم جهانبینیاش. از طرفی ماریکو را از مدیوم عشق نیز میشناسیم. او زنی بسیار دوست داشتنی، شجاع، قابل احترام، زیبا و باهوش است که مهر او آرام آرام به دل جان بلکتورن میافتد.
هشدار اسپویل
کاراکتر بانو ماریکو به قدری خوب است که رد پای او بخش جدایی ناپذیر از سریال شوگون است و به همین دلیل مرگ او چنان حس میشود که من در سهم خود با این مرگ همذاتپنداری عمیقی کردم. به نظر من بانو ماریکو مهمترین کاراکتر فیلم است.
پایان اسپویل
البته تعریف از بانو ماریکو به این معنا نیست که این کاراکتر هیچ ضعفی ندارد. اول اینکه بانو ماریکو یک مادر است. او پسر ۱۵-۱۶ سالهای دارد که در ابتدای داستان هم خود او و هم ردپای او از داستان حذف میشود تا اینکه چند دقیقه در پایان دوباره سر و کلهاش پیدا میشود. این برای شوگون ضعف مهمی محسوب میشود که مادر بودنِ ماریکو را نتوانسته بسازد. برای این موضوع نیز لازم نبود که حتما پسر در داستان حضور پُر رنگ داشته باشد. همین که مادر هر از گاهی درباره پسرش صحبت میکرد و یا هر از گاهی نامهای بین این دو رد و بدل میشد، میتوانست فرم ماریکو در قالب مادر را نیز بسازد.
مسئله دوم حول محور ضعفهای ماریکو، دین و مسیحی بودنِ اوست. شخصیت ماریکو به عنوان یک زن ژاپنی بسیار عالی است. اما وقتی که میخواهیم ماریکو را از دید یک زن مسیحی ببینیم، میشود ضعف را فهمید. ماریکو نه به کلیسا میرود و نه انجیل میخواند. این دو مورد میتوانست به فرم ماریکو در مقام یک زن مسیحی کمک شایانی بکند.
البته حالا که بحث دین شده است این را بگویم که برخلاف تقابل فرهنگی سریال شوگون که به راستی زیباست، این سریال نتوانسته تقابل دینی را به تصویر بکشد. مسیحیت بخش عمدهای از سریال را به خود اختصاص میدهد اما ردپای آن پُر رنگ نیست. صرفا چند کشیش نشان مخاطب داده میشود و خبری از آن مسیحیت که به قول نیچه اروپا را نابود کرد، نیست.
در بحث کاراکتر به نظر من سومین شخص مهم هیرویوکی سانادا در نقش ارباب یوشی توراناگا است. بازیگر کهنهکار ژاپنی که احتمالا اگر چنین آثاری نبود، هرگز شناخته نمیشد. او بهتر از هر کسی این نقش را بلد است. اربابی زیرک، قابل احترام، مهربان و در آخر جاهطلب. ارباب توراناگا به ساخت شخصیت جان بلکتورن و بانو ماریکو نیز کمک شایانی میکند. در بخش عمده داستان صحبت سر این است که ژاپنیها به ارباب خود احترام زیادی قائل هستند و ارباب به معنایی دیگر خدای آنهاست. پس اگر شخصیت ارباب به خوبی ساخته نمیشد؛ نه برای مخاطب قابل احترام میبود و نه برای جان بلکتورن. پس ساخت شخصیت ارباب توراناگا زحمت زیادی میطلبید که خوشبختانه سازندگان به خوبی از عهده این مهم برآمدهاند.
یکی دیگر از مباحث مهم در سریال شوگون که تابوشکنی نیز کرد، بحث پیرنگ و روایت داستان است. معمولا چنین آثار حماسی بعد از چند مقدمه چینی ساده به سراغ لشکرکشیهای عظیم رفته و میل مخاطب را سریع ارضا میکنند. اما سریال شوگون به این موضوع ساده تن نمیدهد. مثل خودِ زندگی جنگ و آماده شدن برای جنگ را آرام آرام پیش میبرد. در میان دیالوگهای بسیار غنی، مسائل نبرد و پیرامون جنگ همچون اتحاد و نقشه و آذوقه به خوبی ساخته میشود. مخاطب نیز همراه کاراکترها میشود تا برای این جنگ چارهای بیاندیشد. سریال بازی سیاست و نجاستهای آن را به خوبی میسازد. به قول منتقدان آمریکایی، شوگون، گیم آو ترونز ژاپنی است. به زبانی ساده چنین میشود گفت که شوگون برای جلب رضایت مخاطب سریع به سراغ نبردهای حماسی نرفته و پیچیدگی داستان خود را تا پایان حفظ میکند.
در پایان چنین میشود گفت که سریال Shōgun اثری بسیار جذاب، تماشایی، درجهیک و فرمیک است که مهمتر از همه توانسته فرم ژاپن و فرهنگ آن را بسازد. سریال در جزئیات ژاپنی بیرقیب و در بحثهای فنی همچون فیلمبرداری، کمپوزیسین و بازیگری پیشتاز بوده و نوید روزهایی را میدهند که سینمای ژاپن قرار است به روزهای کوروساوایی خود بازگردد. به نظر من سریال شوگون ظرافت و دقت بسیار بالا و خوبی دارد که میشود آن را دید و لذت برد. پس اگر صرفا به دنبال این پاسخ هستید که سریال شوگون ارزش تماشا دارد یا نه؛ باید بگویم که حتما دارد و حتما آن را تماشا کنید و بدانید که حتما از آن لذت خواهید برد.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
هم ریتم سریال هم کاراکترا همه چی خوب بود از نظر من
کاراکتر فیلم؟
این چه سمی بود من دیدم
دقیقا خیلی سم بود
نظر شخصی ام اینه با وجود شروع خوب کم کم داستان سمت دیالوگ محور شدن رفت ، گاها خیلی تو ذوق میزد . مساله دیگه چه اسم سریال چه پوستر چه حتی اطلاعاتی که اول سریال بهمون میداد من انتظار صحنه های اکشن ژاپنی تری داشتم چیزی که واقعا اقناع کننده نبود نمیگم اکشن کم یا بدی یا حتی نابجایی داشته ولی خلا اکشن طبق سنت ژاپن خیلی احساس میشد .
دقیقا حتی نینجایی توش نبود کلا
منظورت از نینجا چیه؟
اگه منظورت اینه گرپل بندازی بیای بالا و تو سایه کسیو کشتن باشه تو قسمت ۹ نینجا بودن همه ۱۵ دقیقه آخر سریال.
اگه ن که باید بری لاک پشت های نینجا ببینی
نه یکم اکشن تر
سریال بر مبنای اکشن نبود که بخواد اکشن داشته باشه
کاراکتر ها خوب بازی میکنن ولی سریالش اصلا خوب نیست
اوورریتد به معنای واقعی
یه سریال معمولی خوش ساخت
سریال خیلی خوبی بود. بدون شک یکی از بهترین آثار درمورد تاریخ ژاپن بود ولی خب مشکلات قابل توجهی هم داشت که از تبدیل اون به سریال بی نقصی جلوگیری می کرد. همون پوسترهای ابتدایی نوید یه جنگ تمام عیار رو میداد ولی توی خود سریال هیچ جنگی رو شاهد نبودیم و اینکه برای فصل دوم و سوم هم تمدید شده به نظرم ریسک خیلی بزرگیه و نیازی هم به ادامش نبود(بااینکه پایان بندی خوبی نداشت)
اول برو درس بخون بعد کامنت بزار
😐😐😐
ایشون از ترفند حمله بزرگترین دفاع است در زندگیشون استفاده میکنن
🤭
براح
والا از پروف شما مشخصه کی باید بره درساشو بخونه 😉
آهای ببند
تو مزرعه باهات اینجوری رفتار میشه قرار نیست اینجا خالیش کنی …
بچه سالو نگا 😂
سن زیاد چیه مگه دارین بهش میبالین؟
کودکی و نوجوونی بهترین دوران زندگیه
از این کلمات هم برای تحقیر دیگران استفاده کردن نشان از نا بالغ بودن عقله!
حق داری !
اخ قربون حرف دهنت 💖
تشکر از نظرت
ممنون میشم دیگه نظر ندی
هماکنون ژاپن کشوری مدرن و پیشرفته است که همواره در بحث آموزشی و غیره در دنیا حرف اول را میزند. اما ژاپن همیشه همین نبوده و دورانی تاریک و پُر از وحشیگری را در تاریخ خود داشته است.
درسته الان در آموزش اینکه ژاپن باید غلام حلقه به گوش ایالات متحده آمریکا باشه حرف اول رو میزنه.یه کشور فتح شده که هنوزم دشمنش پایگاه های نظامی و سربازانش در اون کشور هستن هنوزم حق نداره نیروی تهاجمی نظامی به وجود بیاره و فقط تدافعی هست .البته اگر هم کسی مثل شینزو آبه بخواد این قضیه رو تغییر بده فورا به دیار باقی میشتابد.
(ژاپن حق نداره نیروی نظامی داشته باشه)
رتبه نظامی ژاپن ۷
رتبه ایران=۱۴
البته امریکا هم حساب شده براشون
چی میگی برادر 🙄 هولی شت
دوست عزیز همیشه به منبع هایی که کشور های غربی میدن بسنده نکن یبارم به خودت زحمت بده برو تحقیق کن ببین اولا واقعا چنین ارتش قدرتمندی داره؟ (که یک دهم چیزی که میگن هم نیست) ثانیا بر فرض وجود چنین تسلیحات و ارتشی اختیار اون دست آمریکاست و اصلا خود ژاپنی ها استقلالی تو استفاده از اون ها ندارن ( چیزی که خود مردم ژاپن تو فضای مجازی خصوصاًx به اون اشاره دارند و گلایه میکنن). درسته ژاپن غول تکنولوژی و فناوری جهانه اما بعد از حمله آمریکا بهش عملا تبدیل به برده آمریکا شده و تحت نظر و خواسته های اون اقدام میکنه
شما فکر نکنم با سایت جنگاوران و کلا تسلیحات نظامی آشنا باشی مثل اکثر ایرانی ها برای همون کلا بی خبری از ارتش های جهان
مثالش کره شمالیه که اکثر تو ایران فکر می کنن خیلی خفنه و فکر می کنن از حتما کره جنوبی قویتره که زهی خیال باطل.
چیزی که ایرانی ها راجب ارتش های دنیا فکر می کنن 👇👇👇
1_ امریکا= قوی= واقعیت= فوق العاده قویه
2_روسیه= نسبتا قوی= واقعیت= بمب اتم ازش بگیری هیچی نیست
3_چین= قوی= واقعیت= فقط کمیته
4_هند= معمولی= واقیعت= قوی
5_کره جنوبی= ضعیف= واقعیت= قوی
6_عنگلیس قوی= واقعیت= فوق العاده ضعیف
7_ژاپن= ارتش نداره= واقعیت= ارتش نسبتا خوب
8_ترکیه= از ایران پایین تره= واقیعت= از ایران بالاتره
9_پاکستان= ضعیف= واقعیت= قوی
10_ایتالیا=قوی= واقعیت= متوسط
11_فرانسه= قوی= واقیعت= ضعیف
12_برزیل= کلا واقعیت اهمیت:d
13_
14_ایران=قوی= واقعیت= توهم قدرت
اولاً خود تحقیر نباشیم اکثر ایرانی ها فلانن و فلانن 😒
ثانیا: گفتم که متاسفانه منبع شما به چند تا سایت محدود میشه نمیدونم چقدر با زبان انگلیسی آشنایی دارید اما اگر میتونی خواهشاً یکم اخباری که خود رسانه های کشور هایی که قدرتمند خطابشون کردی نگا کن تا ببینی همه چی دو سه تا آمار الکی نیست و اتفاقا اون ها هستن که توهم قدرت دارن نه ایران
ثالثا معیار سنجش قدرت یک کشور عملکرد اونه نه آمار سایت جنگاوران و … روسیه که فقط بمب اتمه به قول شما الان دوساله داره مستقیما با ناتو میجنگنه ، از این ور آمریکا چند ساله اخیر هر جایی دست گذاشته ناکام برگشته نمونش همین افغانستان و عراق خودم طرفدار هیچکدوم از کشور هایی که گفتم نیستم اما باید بر اساس منطق و استدلال صحبت کرد نه چندتا آمار توسط سایت هایی که وابسته به آمریکا و متحدانش هستن . و در آخر خود تحقیر نباشیم 😉
الان من مگه چی گفتم به زبون فوق العاده ساده توضیح دادم که این رتبه بندی ها همش چرته هم درست! تاکید من بیشتر رو اروپا بود که از نظر نظامی واقعا اوررتید و ضعیف هستن و راجب ایران بیشتر برای این بود که یکم رو بنگی هایی داخلی اقتابه بگیرم بود:d که فکر می کردن ایران قدرت چهارم جهانه بالاتر از امثال هندو پاکستان کره جنوبی ترکیه
قدرت نظامی فقط تجهیزات نیست ، بحث بحث استقلال و توانایی تولیده. شما یدونه موشک یا تسلیحات نظامی نام ببر که ساخت هند یا پاکستان باشه. الان اگر همین دو کشور با آمریکا یا روسیه جنگشون بشه و دیگه بهشون تجهیزات نفروشن چقدر دووم میارن؟؟؟ نهایتا چند ماه . اما ایران هر چی باشه خودش تولید کنندس و از نظر نظامی محتاج کشور دیگه ای نیست.
اینم یادمون باشه یکی از مهمترین معیار های سنجش قدرت نظامی نیروی انسانی که ایران درش خیلی از بقیه سرتره چرا که ما ایرانیا برخلاف اروپایی ها و غربی ها رو کشورمون تعصب داریم!
آمریکا از نظر سیاسی در جنگ های عراق و افغانستان شکست خورده که منفعتی در این جنگ ها بدست نیاورده وگرنه که عراق در یک هفته به تصرف در آمد گروهک القاعده و افقانستان ضرف یک ماه نابود شد.
در ضمن لازم نیست از کیفیت تسلیحات آمریکایی بگم که ۸ تانک آبرامز ۲۵۰ تانک عراقی که در واقع تجهیزات روسی بود رو مالیدن:)
منفعت که براش زیاد بود کل چاه نفت های اونجا رو تسخیر کرده بود اما دید برای همیشه نمی تونه نیروهاشو اونجا مستقر کنه چون گروهک های نظامی با حمله های کوچک اما با تعداد زیاد هزینه زیادی بهش وارد کردن عقب نشینی کرد
در ضمن همه چیز تجهیزات نیست (اگر اونجوری باشه تو فلسطین با پهباد ۲۰۰۰ دلاری شاهد ایرانی تانک های مرکاوای ۲۰۰۰۰ دلاری رو نابود کردن) نیروی انسانی آمریکا تو سال های اخیر به خاطر مشکلات فرهنگی شون بسیار ناکارآمد شده و تو مستند آمریکایی نشون میداد ۹۰ درصد جوون هاشون از رفتن به ارتش علی رغم اینکه یک شعله و درآمد داره خود داری میکنم و مشکل کمبود نیروی انسانی دارن
اولا پهپاد شاهد تو اسرائیل خدمت نکرده
و دوما جنگ فلسطین اسرائیل یه جنگ درست حسابی واقعی نیست
چون فلسطین بیچاره که هیچی نداره.
بیشتر یه جنگ چریکی فرسایشی هستش.
اشتباه برداشت نکنی من خودم یکی از کسایی هستم که معتقدم باید از اسرائیل صابون درست کرد.
تانک مرکاوا ۲۰۰۰۰ دلار 😐 با ۲۰ هزار دلار تو کل دنیا لوله تانک هم بهت نمیدن چه برسه تانک مرکاوا
قیمت تانک های بروز در جهان از ۳ میلیون دلار شروع میشه.
چین فقط کمیته؟! داش این تحلیلات پرپرم کرد چین از امریکا بیشتر نباشه کمترم نیست انقدر سیستمم اطلاعاتی چین قویه که کرونا هفته بعد از فراگیریش خبرش اومد به دست ما و این نشون دهنده سطح بلای تکنولوژی این کشوره
چین از نظر کمیت دوبرابر آمریکاست نیرو های مسلحش ولی از نظر کیفیت تجهیزات از کره جنوبی هم پایین تره.
داش کسی که اخبار کرونا رو یک هفته بتونه مخفی کنه بدون تجهیزاتشم میتونه
من اوایل فکر میکردم بعضی ها مشکلات تحلیلی فلسفی و مفهوم شناسی دارن ولی تازگی ها متوجه شدم بعضی ها زبان ساده فارسی رو هم بلد نیستن.من چی نوشتم؟هنوزم حق نداره نیروی تهاجمی نظامی به وجود بیاره و فقط تدافعی هست .تهاجمی نمیتونه فقط تدافعی هست.یعنی آمریکا با قراردادی که با ژاپن پس از جنگ جهانی دوم بسته آمریکا به عنوان نیروی نظامی بازدارنده و سلاح تهاجمی برای ژاپن عمل خواهد کرد و ژاپن حق تولید سلاح تهاجمی نداره فقط سیستم دفاعی دست ارتش ژاپن هست .البته اگر اسمش رو بشه گذاشت ارتش.یعنی چی ؟یعنی اگر مثلا چین به ژاپن حمله بکنه ژاپن فقط توانایی دفاعی داره نمیتونه خودش به چین حمله کنه آمریکا قول اینکار رو داده که حمله رو براش انجام میده.و البته همه میدونن آمریکا چجوری رو قولهاش وایمیسته.
صنایع میتسوبیشی و تانک سازی زیر دریایی هواپیما سازی موشک های هایپر سونیک و برنامه های توسعه جنگنده نسل ششم ناوهای بالگرد بر داشتن بهترین جنگنده نسل پنجم و چهارم از جمله F-35 و سلطان F-15E استرایک ایگل به ما چیز دیگه ای میگه عزیز 😉
شما انگار تمام اطلاعات نظامیت تو پیج های زرد اینستا بوده و کلا در توهم به سر میبری یکم سرتو از اون چرت پرتا بکش بیرون و برو چهارتا سایت درست حسابی مثل جنگاوران یا حداقلش ویکی پدیا انگلیسی
محدودیت های نظامی ژاپن ده ها ساله که برداشته شده بنظرم شما ناخدا گاه این چرتو پرتارو از صدا سیما دیدی فکر کنم ملکه ذهنت شده که ژاپن ارتش نداره.
اسرائیل هم میگفت “من قوی ترین ارتش دنیا رو دارم” ولی الآن ۸ ماهه نتونست در جنگ با غزه پیروز بشه :))))
…
رتبه هفت نظامی ژاپن مفت نمی ارزه. وقتی اون کشوری که در جنگ جهانی دوم داغونت کرد در خاکت پایگاه نظامی داره. رتبه ۱ هم باشی ارزشی نداره.
ارتشی که بدون اجازه آمریکا یا برخلاف منافع آمریکا اجازه شلیک یک گلوله رو نداره، مفتش گرونه.
شما اصلا از اسم ارتش ژاپن خبر داری؟ اسمش نیروی های مسلح دفاع از خوده یعنی کلا دفاعیه و بایدم اینطوری باشه کشوری که تو تاریخ جزو جنایت کار ترین کشور ها بوده بهتره اجازش دست آمریکا باشه.
دوما ارتش اسرائیل رتبه نظامیش ۱۷ جهانه ربطی به ژاپن نداشت.
لابد آمریکا صالح ترین کشور جهانه!
نه نیست
شاید ندونی و شایدم بهت بخوره که ژاپن فقط تو جنگ جهانی دوم اندازه کل تاریخ آمریکا تو جنگ ها آدم کشته
(نزدیک به ۳۰ میلیون نفر که فقط بیست میلیون نفرشو از چین کشت)
درسته ولی جنایات ژاپن دلیلی بر اصلح بودن آمریکا نیست
( خود آمریکا با کشتار بومی ها خودشو پایه گذاری کرده و با برده داری خودش رو به استحکام رسونده هر چند این جنایاتی که آمریکا انجام داده دلیلی بر کمرنگ شدن خدمات و پیشرفت هایی که برای بشریت انجام داده نیست)
سلام به امیرآقا کریمی
خدا قوت می گم بابت نقد و قلم خوبتون
موفق باشید.
ادیبی ۴۸ ساله ، تهران
سلام رفیق
دمت گرم
این سریال تاریخ و فرهنگ ژاپن رو نشون میده
این یک سریال اکشن نیست
این سریال برای کسانی که به فرهنگ ژاپن علافه مند هستند
جوری سریال رو ساختن ، فکر می کنی همین الان اتفاق افتاده در صورتی که این موضوع برای چند صد سال قبله
به نظر من در حد تعریفی که ازش شده نیست در کل وقتی یک سریال یا فیلم ژاپنی کارگردانی غیر ژاپنی دخالت داشته باشه اثر خوبی نمیشه چون فرهنگ اینها وقتی کوچکترین تغییری می کنه خیلی مصنوعی به نظر میاد.باید فیلمی مثل تیغ پنهان یا سامورایی گرگ و میش اثر کارگردانی مثل یوجی یامادا یا از سریال های ژاپنی اثری مانند شینگن ببینید تا متوجه بشید که وقتی کاملا اثر ژاپنیه حس جدی بودن و واقعی بودن فیلم مشخص میشه.بازی بازیگرها خیلی عالی بود ولی بازیگر نقش ملوان و نشانه های کارگردانی غیر ژاپنی گند زده به اثر.
بازم نقد های عالی آقای کریمی خسته نباشی استاد.
ممنون رفیق عزیزم
🟢درود بر امیرسالار کریمی بزرگوار
عزیز نمیدونم چرا پیام خصوصی برای من مشکل داره
اما اومدم اینجا، تا صحبت کنیم🥂
سریال را دیدی شما؟!
سلام دوست خوبم
خوبی؟
شما گفتید از اینستا پیام بدم و منم دادم
ولی خبری نشد ازتون
دوست من رفتم، اما پیامی از شما نبود
آقا من دادم
عکس حیوانات گذاشته بودی و توی بیو نوشته بودی: زندگی ببخشیم
یه سلام فرستادم
به هر حال آیدی اینستای منم تو بیو هست. شاید بتونی پیدام کنی
امیرجان درود برشما
احتمالا باگ افتاده دوباره تو اینستا، بیزحمت آیدی خودت را برام بفرست پیام بدم، والا اینم از عجایب اینستا هست😑😑😞😞
متاسفانه بر خلاف شروع خوب سریال ، داستان فیلم به سرعت گنگ و گیج شدش و از ریتم افتاد … نمیدونم دلیلش چی بود اینکه خیلی فیلم رفت به سمت فرهنگ ژاپنی و رسم و رسومشون که به شخصه خیلی ارتباط نتونستم بگیرم یا دلیل دیگه ای داشته … به نظرم برای فصل بعد اگر ساخته بشه مطمئنا هیجان فیلم رو بیشتر بهش میپردازن ، در کل سریالی بود که تا لحظه اخر ادم دوست داره ببینه ولی شاید برای یک بار …
ممنون از نقدتون
من که لذت بردم و رفت تو آرشیو بایگانی فیلم های مورد علاقم. منتظر ادامش هستم امیدوارم زود بیاد
هشدار اسپویل
اینها گفتن دارن مینی سریال میسازند یعنی دیگه ادامه نداره ولی توی آخرش ناقص تموم شد و بازی زن که نقش مهم و اصلی داشت داخلش مرد
و آخرش هم تمام نقشه های تو ذهنش لو میده که می تونست این برای فصل های بعد اماده کنند
همون اول باید برای چند فصل این سریال رو میچیدن
یه فیلم بسیار کسل کننده
نمیدونم چرا الکی بزرگ شده
بنظرم میتونستن در جهت زیباتر کردن داستان کمی داستانشو دستخوش تغییر میدادن ولی قالب اورجینال باشه
سریال متوسط بود سریال دیالوگ محور بدور از اکشن و هیجان
از نظر من سریال خیلی فوق العاده زیبا عالی بود و جزوه ۱۰ سریال برتر تاریخ است اما مشکل اساسی درون خود رمان جمیز کلیول است چون معمولا وقتی کسی تصمیم داره درباره تاریخ یه کشور که تاریخ غنی مثل ژاپن داره بنویسه باید کاملا مطابق با رویداد ها و سلسله تا تاریخ اون کشور باشه اما رمان جمیز کلیول جای اینکه بیشتر بر واقعیت تاریخ ژاپن باشه عمدتاً روی تخیل ساخته شده اگه فیلم نامه نویس و کارگردان ژاپنی بودن قطعا از الان هم بهتر بود و حتا می تونست از گیم آف ترنز هم بهتر باشه
شروع خوب پایان افتضاح طمع برای فصل دو و سه در حالی که کل کتاب داخل یک فصل جمع شده
سریال واقعا خوبیه ولی نمیدونم چرا بعضی ها طوری به این سریال جو میدن که انگار گیم اف ترونز هست
(چند بار گفتم باز هم میگم کلا ۲۰۲۴ سریال های خوبی داریم)
از The Walking Dead The onse how live,Fallout وفصل ۴ The Boys
سریال خوبی هست
ولی فقط صحنههای نبرد سامورایی ها کم بو و بیشتر حرف بود