نقد فیلم The Marvels | بدون متراژ سینمایی
هربار از مارول نوشتهام گفتهام که دارد نفسهای آخرش را میکشد. این موضوع کاملا در فروش متاخر این کمپانی بازنمود داشته است. The Marvels نیز به همین سرنوشت دچار شده است. گیشه را باخته؛ نمره را باخته و راستش را بخواهید همهچیز را باخته. The Marvels عملا متراژ سینمایی ندارد و ماقبل نقد است. خیلی هم ایدوئولوژی زده است. مثل یک اثر پوپولیستی است که رهبران جهان با آن رای میخرند. The Marvels سعی میکند همه را راضی کند؛ منظور از این همه نیز کسانی هستند که تکلیفشان با خوشان مشخص نیست (کمی جلوتر این موضوع را کاملا باز خواهم کرد). در ادامه بنده داستان را جزو به جزو نقد خواهم کرد، پس از همین ابتدا هشدار اسپویل را میدهم.
داستان در همان افتتاحیه خود و در یک دور تند تمامی اتفاقات قسمتیهای قبلی را نشان میدهد چون خوب میداند که مخاطب هیچ یک از این مزخرفات را یادش نمانده. کاپیتان مارول همچنان به دنبال تکهای از گذشته است؛ کدام گذشته؟ هیچ گذشتهای برای مخاطب ساخته نشده و اصلا برایش مهم نیست که کاپیتان مارول به حقیقت خواهد رسید یا نه.
در همین ابتدا یک چیز مهم یا شاید بهتر باشد بنویسم یک ایراد مهم خیلی سریع خودش را نشان میدهد. پرده سبز! پرده سبز به قدری در این اثر زیاد است و در آن افراط شده که حتی یک راه رفتن ساده را نیز دیجیتالی میسازند. این موضوع نیز از چند مدیوم قابل نقد است. اول اینکه استفاده افراطگرایانه از پرده سبز کاملا ضد تبارشناسی سینماست. چون سینما با اشیا و مکان یک وحدت تصویری دارد. اشیای روی صحنه و هر میزانسنی که در محیط ساخته میشود؛ بخشی از جهان است؛ چه جهان فیلم و چه جهان واقعی. پس وقتی پرده سبز همهچیز را در دست میگیرد گویی ما با یک انیمیشن و یا حتی گیم طرف هستیم. خب سوال من این است: چرا The Marvels گیم نیست؟ همهچیز دیجیتالی است، همهچیز پرده سبز است و هیچ خبری از هیچ عنصر سینمایی در آن دیده نمیشود. پس چرا فیلم؟ چرا سینما؟
در مسئله دوم یک چیز مهم به میان میآید که شاید اصلیترین دلیل مزخرف بودنِ The Marvels همین باشد. دختر نیمچه مسلمانِ هندیِ جوگیر با بازی بسیار بد، مبتذل و کاملا غیر سینمایی ایمان ولانی. قبل از پرداختن به کاراکترِ خانم مارول یک چیز مهم را بگویم. کمپانی مارول پوپولیستی شده و هرکاری میکند تا عوام را راضی نگه دارد. قبلها این کمپانی حداقل چند بازیگر درست و حسابی داشت که بازی بلد بودند. کریس همسورث، رابرت داونی جونیور، اسکارلت جوهانسون و… اما بازیگران جدید چه کسانی هستند؟ با کدام معیار خانم ایمان ولانی برای این نقش انتخاب شده است؟ بگذارید بگویم. اولا که هیچ معیار سینمایی در کار نبوده است. دوما اینکه گفتم مارول کاملا پوپولیست شده است. این حرف یعنی چه؟ مارول امروزه میخواهد هم فمنیستها، هم طرفداران محیط زیست، هم طرفداران کی پاپ و هم مسلمانان و… را راضی نگه دارد. گویی میخواهد بگوید که ما خیلی خوب هستیم. اما مارول یک اشتباه محاسباتی بزرگ کرده است. مردم پست مدرن امروز دیگر معیاری ندارد. به قول نیچه بزرگ معیار مرده است. مردم روزی بیلی آیلیش دوست دارند، روزی کی پاپ، روزی گیاهخوار هستند و روزی طرفدار محیط زیست. ولی هیچکدام برایشان مسئله نیست. همگی نسبی و از روی فشار رسانه است و زود به دست فراموشی سپرده میشود. هرچی که خیلی سریع بالا میآید خیلی هم سریع سقوط میکند. حال دلیل اصلی این سقوط ارزشهای اخلاقی چیزی است که در این مقاله نمیگنجد و بحث سینمایی نیست. به هر حال مارول به تازگیها سیاستی را پیش گرفته است که میخواهد مسلمانان جهان را راضی نگه دارد. برای همین هم است که خانم ایمان ولانی انتخاب شده است.
همانطور که گفتم خانم ولایی بازیگر بدی است. اصلا بازیگر نیست. حال بازی بسیار بد او با یک کاراکتر خام و تیپیکال ترکیب شده است. داستان نیز با همین کاراکتر شروع میشود. دختری که شی جادویی در دست دارد و این شی جادویی میتواند دریچهای در فضا و زمان باز کند (سالهاست که مارول از فضا و زمان بیرون نکشیده است) و وقتی که از دختر میپرسند این شی باستانیِ جادویی قدرتمند را چگونه پیدا کرده است، میگوید مادربزرگم برایم فرستاده. بر همین مسئله نقد وارد است. وقتی که اصلا مشخص نیست این شی جادویی چیست، چرا باید قدرتمند بودن آن را باور کرد؟ بگذریم. به دلایلی که اصلا مشخص هم نشد، خانم مارول به هنگام استفاده از قدرت خود با کاپیتان مارول جابجا میشود. هربار نیز خانم مارول از دیدن کاپیتان مارول ذوق میکند و دست و پا چلفتی بودنِ او نیز مشخص است اما ناگهان همهچیز عوض شده و این دختر شروع به اجرای حرکاتهای رزمی کرده و دشمنان را کتک میزند. بعد از چند دقیقه نیز به صورت کاملا نامعلومی شروع به استفاده از قدرتهای جادوییاش میکند! او کی این قدرتها را کشف کرد؟ کی آنها را تمرین کرد که به یک جنگجو تبدیل شد؟
حال در اواسط فیلم نیز یک خانم سیاهپوست که رابطه عاطفی با کاپیتان مارول دارد (مونیکا رمبو) پیدا شده و میگوید که قدرت این دختر مسلمان در این است که نور را به چیزهای فیزیکی تبدیل کند. خب اینجا بحث علمی میشود و من نیز مجبورم از دید علمی نیز آن را نقد کنم. (کمی جلوتر درباره جادو و نحوه ساخت آن خواهم نوشت) نور از ذراتی به نام فوتون تشکیل شده و چون هیچ واکنشی به بوزون هیگز نشان نمیدهد؛ عملا بیوزن است و به همین دلیل میتواند در این سرعت حرکت کند. (هیچ بعد فیزیکی ندارد) پس چطور خانم مارول میتواند نور را به اشیای فیزیکی تبدیل کند؟ شاید اکنون بگویید که من خیلی سختگیر شدهام. نه اصلا هم نه. بنده به شدت به رئالیسیم جادویی و فانتزی علاقه دارم. اما اینجا یک مسئله وجود دارد. اگر قرار نیست من به بعد علمی قضیه گیر دهم پس چرا فیلم را علمی کرده و این قدرت را از بعد علمی نشان میدهند؟ چرا در همان زمینه جادو باقی نمیماند؟ بگذارید کمی بیشتر درباره جادو فانتزی صحبت کنیم.
به دلیل نداشتن اطلاعات کافی؛ مخاطب سالهاست که فکر میکند جادو و فانتزی یعنی اینکه هر چه دوست داریم را بسازیم و هر چه که تخیلمان میتواند تصور کند را به تصویر بکشیم. یعنی میخواهند معیار و چارچوب سینمایی را کنار بزنند. خب اگر معیاری نیست ما میتوانیم همهچیز را به داستانمان اضافه کرده به هیچکس هم جواب پس ندهیم. بر فرض مثال همین The Marvels را زیر ذرهبین میبرم. فیلم ادعا میکند که این دستبند یک شی جادویی است که قدرتهای ماورایی دارد. خب قدرت آن دقیقا چیست؟ مثلا چرا نتواند یک فضاپیما بسازد؟ چرا نتواند در یک ثانیه دشمن را نابود کند؟ منظور بنده این است که این شی جادویی اصلا سر و ته ندارد. چارچوب درستی برای آن ساخته نشده است. معلوم نیست که دقیقا به چه دردی میخورد. مثلا در اواخر فیلم وقتی که شخصیت منفی این دستبندها را به دست کرد ناگهان نابود شد اما وقتی خانم مارول چنین کرد. هیچ نشد و کاملا هم به درد خورد؟ چرا؟
جواب این همه باگ مشخص است. دوستانِ نویسنده اصلا نمیدانند که رئالیسم جادویی چیست. صرفا میخواهند یک چیز سرگرم کننده بسازند؛ اما به راستی این چیزها سرگرم کننده است؟ مگر میشود به شعور مخاطب توهین کرد و همچنان انتظار داشت که مخاطب از تماشای The Marvels لذت برده و سرگرم شود؟
مسئله بعدی رابطه میان سه کاراکتر اصلی یعنی خانمهای مارول است. فیلم The Marvels بسیار سعی میکند که از این سه کاراکتر یک تیم بسازد. اما این تیم نه فردی و جمعی ساخته نمیشود. همگی نمایشی است. ما در سینما از فیزیک به متافیزیک میرسیم. یعنی با دیدن دو عاشق به عشق میرسیم. برای دیدن رفاقت و تیم بودن نیز باید رفیق ببینیم. The Marvels هیچ رفیقی ندارد. آنها الکی چند دیالوگ احساسی رد و بدل میکنند و سپس در عرض چند ساعت، بغل کردنها و بقیه سانتیمانتالبازیها شروع میشود. برای ساختنِ تیم نیز این سه در چند ساعت باهم طناب میزنند، میخندند و تمام، تیم ساخته شد! اما چه تیمی؟ این تیم نه کاراکتر دارد، نه هدف دارد و نه رابطهای میانشان در جریان است. بحث هدف پیش آمد. The Marvels بر پایه پلاتی شکل گرفته است که گویا خانم بدجنسی از دنیای هالا میخواهد خورشید زمین (منظور خورشید منظومه شمسی) را بدزدد. آخر سر هم مشخص میشود که دو ساعت جنگ و خون ریزی اضافه بوده و کاپیتان مارول با یک ورود به درون ستارهِ هالا میتوانست آن را روشن کند. خب پس چرا از همان اول چنین نکرد؟ اصلا مگر میشود با ورود انرژی به درون ستاره، ستاره روشن شود؟ یک ستاره وقتی خاموش میشود که گاز آن تمام شود. پس کاپیتان مارول باید به آن گاز میرساند نه آتش. یعنی هدف هم سطحی است. اصلا هدفی در کار نیست. رابطه هم در کار نیست.
جالب ماجرا نیز در این است که The Marvels شخصیت منفی درست و حسابی هم ندارد. معمولا برای تخریب یک کاراکتر میگوییم که این کاراکتر هیچ شخصیتی ندارد و تیپ است. اما متاسفانه کاراکتر منفی The Marvels حتی تیپ هم ندارد. اُیهتی هم ندارد. لشکرکشی او را به خاطر آورید. با ۱۰ نفر به جزیره موزیکال آمد و در دو اکشن سطحی شکست خورد و رفت.
مسئله آخر جزیره موزیکال است. کاپیتان مارول وارد یک جزیره میشود که مردم حرف زدن بلد نیستند و یه جای آن آواز میخوانند (حال این چه معنایی دارد من نمیدانم) یعنی در وسط جنگ و اکشن و حماسه؛ فیلم The Marvels به یکباره موزیکال میشود! شروع به رقصیدن کرده و آن دختر هندی (ولانی) بدتر از همه میرقصد. در همین صحنه رقص، رنگ فیلم The Marvels توجه مرا به خود جلب کرد. رنگ در The Marvels عملا تزئینی است و اصلا به فرم نمیرسد. آمده تا میزانسن خالی نباشد؛ و در این درحالی است که افرادی همچون برگمان در فریاد و نجواها رنگ را بخشی از فرم و جهانبینی داستان میکنند؛ آن هم در ۲۰ ۳۰ سال پیش، اما امروزه با این همه تکنولوژی؛ مارول نمیتواند حتی رنگ درست در فیلماش بسازد. به هر حال The Marvels با این سکانس اضافه و الکی ثابت میکند که همچنان قصد دارد همهچیز را در یک اثر داشته باشد. کمدی، حماسه، موزیکال، اکشن، فانتزی، علمی و… البته هیچکدام را موفق نمیشود بسازد. صرفا به همهچیز یک ناخونکی میزند.
در پایان میشود گفت فیلم The Marvels اصلا فیلم نیست. یک افتضاح به تمام معناست که چه در داستان چه در بازیگری و چه در کارگردانی شکست خورده است. البته من به کارگردان در مارول اعتقادی ندارم. این کمپانیِ پوپولیست عمدا یک خانم سیاهپوست را به جای کارگردان گماشته تا فمنیستنما ها را راضی نگه دارد. بگذریم. The Marvels یک اثر کپیِ درجه چند از جنگ ستارگان است که حتی یک پلان خوب و درست نیز ندارد. The Marvels ماقبل نقد است و با هیچ متراژ سینمایی نمیشود درباره آن خوب نوشت.
پر بحثترینها
- کامنتهای هفته ۲۸؛ هیتلر: The Last of Us Part 2 بهترین بازی تاریخ است
- کامنتهای هفته ۲۹؛ بَک تو بَک
- تریلر جدید فصل دوم سریال The Last of Us شخصیت ابی را نشان میدهد
- شایعه: کنسول نسل بعدی Xbox در سال ۲۰۲۶ با نام Xbox Prime عرضه خواهد شد [بهروزرسانی شد]
- کارگردان Alan Wake 2: رمدی میخواهد نسخه اروپایی ناتی داگ باشد
- کانیه وست، رپر آمریکایی اعتقاد دارد که The Last of Us: Part II بهترین بازی تاریخ است
- ۱۵ بازی بزرگ خاطرهانگیز گیمرهای ایرانی
- کلیپ جدید Assassin’s Creed Shadows با محوریت پارکور
- از کنترلر جدید Xbox با طرح DualSense رونمایی شد
- مهمترین آمار و ارقام صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۴
نظرات
توقع دیگه ایم نداشتیم!
چرت و پرت اعظم…
همین که تریلر فیلمو دیدم حالم بهم خورد فهمید چه مضخرفیه کلا مارول شده مهدکودک اینا کجا فیلمهایی مثل logan کجا
همون سری لوگان رو هم فاکس قرن بیستم ساخت ن مارول وگرنه ولورین هم لباس صورتی میپوشید میومد وسط خیابون از ی زن سیاهپوست کتک میخورد
لوگان چه ربطی به مارول داره
لوگان کاراکتر ماروله خب
فقط قبلا امتیازش برای فاکس قرن بیستم بود مثل الان که امتیاز مرد عنکبوتی برای سونیه
دیزنیم رفت کلا فاکس و خرید و چون خود مارول هم برای دیزنیه پس باهم الان ادغام شدن ینی الان مارول میتونه خودش از ایکس من فیلم بسازه و بیاره تو دنیای بقیه کاراکتراش
فقط تصویر دوم توی متن کافی بود تا از شدت کرینج از کل فیلمای جدید مارول زده بشم …
فکر کنم تصویر سومو ندیدی
نقد بسیار حقی بود اقای کریمی درود بر شما
فقط کوتاه بود خیلی داشتم از خوندنش لذت میبردم زود تموم شد 😂
متنش باید دو برابر یا سه برابر بود و بیشتر ب مشکلات فیلمنامه و باگ ها میپرداختین میشه از نقاط ضعف این فیلم یه کتاب نوشت
یه جا کامالا خان تمام دشمنا رو با شال گردن میزنه درک نکردم چجوری با یه تیکه پارچه همه رو لت پار میکرد با شمشیر هم نمیشد این کارو کرد
ویلن داستان همش در حال لب خند زدن و دیالوگ های داغون و شخصیت و هدف نامشخص
ربط دستبند و قدرت کاپتان مارول و کاپتان رامبو چی بود ؟ چجوری تلپورت میشدن ؟ حالا یکم سخت گیری شه خودشون جا ب جا میشن طبیعتا لباس هاشون نباید جا ب جا شه 😂
میس مارول کامالا خان هم یه دورگه جن و انسانه و مارول خواسته بر اساس اعتقادات مسلمانان بره جلو
اما تو اعتقاد مسلمانان جن و انسان امکان ازدواج ندارن
کارگردان هم که یک زن سیاه پوسته و نویسنده هم هست با خودش گفته بیام تمام نژادها رو باهم قاطی کنم هم بزنم شاهکار خلق کنم ولی نتیجه شد 💩
اگه نویسندگی و کارگردانی این فیلم با بودجه ۲۷۵ میلیون دلاری ب من میدادن چنان شاهکاری خلق میکردم که دنیا ب خودش ندیده🤥
بخصوص که چون با عقاید مسلمانا و فرهنگشون اشنام کامالا رو یه شخصیت پردازی فوق العاده میکردم
سلام رفیق عزیزم. دمت گرم
خدا وکیلی نزدیک ۲ هزار کلمه زدم 😂
همون طور که توی نقد هم نوشتم، این فیلم ما قبل نقده. اصلا نباید نقدش کرد. تنها باید شیفت دلت کرد.
درود نمیدونم شما چرا با خودتون مشکل دارید میخواید خودتون ازار بدین
نشستید پا باربی دو هم نشستید این مضخرفات دیدین
نسخه رو رفته فیلم رو دیدم
صد رحمت به غلام😂
انکار انیمیشن بود بیشتر
کل فیلم رو در عرض ۳ دقیقه دیدم
نقد خوبی بود. آفرین به این هوش و “فراستی” که داری آقای کریمی!😅(شوخی)
نمی دونم توهین کردی یا تشویق ولی بر هر حال دمت گرم 😂
یه کلام افتضاح به تمام معنا. ساموئل ال جکسون بکش بیرون از این خراب شده
خلاصه نقد :
مارول یک کمپانی پوپولیست است
تو باتلاق شعار زدگی افتاده
فیلم نویسنده نداشته که هیچ کارگردان هم نداشته
بزور فمینیسم و حمایت از فلان و فلان خواستن قالب کنند به ملت فیلم رو
در کل در هر بند از این نقد نویسنده نشون میده ناراحت بوده از این ابتذال سینمایی😂عمر خویش را برای این فیلم هدر داده :))
رو پوستر فیلم سیاهپوست و فمینیسم رو باهم گذاشتن وای به حال خود فیلم😅
اقا خلاصه اش نکن؛ این همه زحمت کشیدیم 😂
انصافا یه مقاله برین در مورد برسی بحران مارول با دلایل ضعف و ….(مخصوصا اتفاقات کانگ و بازیگرش)
آقای کریمی بده نشستم کل نقدتون رو با دقت خوندم و کارتون رو راحت کردم برای اراعه اصل مطلب ؟😂
مرحوم توپاک پشت و پناهت
چه انفعالاتی توی مغز نویسنده و کارگردان صورت میگیره همچنین چیزی ساخته میشه؟؟
بابا بعد اندگیمم فیلم خوب ساختن فیلم متوسط ساختن فیلم عالی هم ساختن نمونش گاردینز او د گلکسی
ولی این و لاو اند تاندر دیگه یک مرحله دیگه از مضخرف بودن هستن آخه چرا نکنید اینکاروووووووو
برای اعتراض به ساخت این مسخره بازی
بریم فیلم جدید جان سینا که نمره ش ۵ شده رو ببینیم😂
کدوم ؟
فاجعه ی بزرگ ….
فیلم های جدیدش واقعا به معنای کامل آشغالن
عجب نقدی….کی میشه این دیزنی و مارول از نظر گیشه یه سقوط وحشتناک بکنن که شاید یه ذره رویشونو تغییر بدن
فیلمی بشدت مزخرف
اصن مگه به غیر از بچه های ۱۳ ۱۴ ساله کسی دیگه با این فیلم ها حال میکنه؟
مطمئنی بچه های ۱۳ ۱۴ ساله با این فیلم حال میکنند ؟
ولی اسماعیل ۴۰ سالشه عاشق این فیلماس
داداش تو چرا این جمله رو آخر هر حرفت میگی؟
برای اینکه اسماعیل کفری کنم
فضولی نباشه حالا این اسماعیل کی هست؟
همین چشم نارنجی که زیر کامنتام هست دیس لایک میده
آها بخاطر دیس لایک میده این کارو میکنی😂
پیداش کردی ؟
اخلاقشم گنده
دشمن سه گانه بتمن نولان هم هست همیشه ازش بد میگه
تو هم با من متحد شو ضایعش کن
زود حرصی میشه خیلی حال میده
۴۰ سالشه از بس حرص خورده ریش و موهاش کامل سفید شده مث جیمز گان
سه گانه ی بتمن نولان بهترینه چطوری ازش بد میگه؟ عجیبه واقعا عجیبه.
مطمئن باش اونا هم حال نمیکنن ولی برای یک بچه ی ۲ ساله گذاشتم خیلی خوشش اومد
توهین به ۱۳ ۱۴ ساله ها؟
راست میگی … ببخشید …
معلومه که نویسنده مقاله انقدر حرص خورده که حتی نتونسته جلوی خودشو در نوشتن رادیکال درباره یه سری مسائل حساسیتزا بگیره. که البته من تحسینش میکنم.
همزمان هم نمیتونم جلوی خودمو بگیرم و نخندم از تصور اینکه چقدر حرص خورده نویسنده. که با این اوصاف حق داره البته :-)))
سلام رفیق
اشتباه میکنی. من موقع دیدن فیلم حرص خوردم.
یعنی اگر یه فیلم به من لذت نده،اون لذت رو در نقد به دست میارم.
سادیمسمی هم نیستم…
آقای کریمی درود
منم همینو میگم دیگه. میگم انقدر فیلمش حرص خوردن داره که اثرش رو در قلم شما هم گذاشته.
حالا با چیزی که گفتی، یعنی با لذت حرص خوردی درواقع :-)))
آره. ولی باهم اتفاق نیافتادن. اول حرص خوردم بعد از نوشتن لذت بردم.
افتضاح ب تمام معنا!
یعنی در این حد بگم این فیلم حتی ارزش دیدن تریلر رو هم نداره…
نقد ب درستی فیلم رو اونجور ک باید کوبونده البته اگه دست من بود حتی وقت برا نقد همچین اشغال مزخرفی نمیزاشتم
مارول دیگه ب پایان خودش رسیده با این روند،دی سی حداقل تو افتش هم از هر ۱۰ تا فیلم یکیش قابل دیدنه و از قهرمانای کلیدیش مثل بتمن فیلمای خوبی میسازه ولی مارول حتی ب کرکترای اصلی هم احترام نزاشت و ثور رو ب ی دلقک ب تمام معنا تبدیل کرد…
حس من موقع خوندن نقد های شما دقیقا عین مشت کوبوندن تو دیواره
همون حسو ارضا میکنه
با اینکه مردم
این بودجه رو به من میدادن با کاسپلی یه فیلمه بهتر میساختم😂
فکر میکنم از روزی که فیلم رو تماشا کردم اینقدر ازش بد گفتم که چیز بیشتری ازش نمونده که بگم، اما این نقد هم از عجایب روزگار بود. نقد فیلم کمیک بوکی درجه Z و تلاش برای اینکه بد بودنش رو به جای آثار خود دیزنی و پرنسس هاش و بالیوود (که مرجع اون صحنه بوده)در مقایسه با آثار برگمان توضیح بدیم، بیش از اونکه نقد این فیلم باشه، شبیه به این هست که بگیم ما این ها رو می دونیم. که البته در نقد یک اثرگمیک بوکی کاملا درجای اشتباهی هست.
سلام دوست عزیزم
چرا فکر میکنی اینکه اسم دوتا فیلم تو یک نقد میاد به این معنیه که دارم مقایسه شون میکنم؟
یعنی واقعا فکر میکنی من تو این حدم که برگمان رو با مارول مقایسه کنم؟
من صرفا چون گفتم رنگ تو این فیلم ایراد داره؛ یه مثالی زدم که اگر خواستین بیشتر درباره رنگ و فرم بدونین اون فیلم از برگمان رو ببینید.
گرچه در افتضاح بودن فیلم شکی نیست … ولی چاره ای نیست واسه فیلمای آینده مارول باید این فیلم رو هم دید..
چاره: مارول نبین 🗿🚬
بازیگر نقش منفی
بازیگر کره ای پارک سئو جینه؟
آره خودشه
با اینکه لین فیلمو ندیدم ولی این بازیگر (با اینکه ازش خوشم میاد) به درد نقش منفی نمیخوره
نقش منفی نیست شوهر کاپتان ماروله و باهم میرقصن و متحدشونه
شخصیت منفی هم زنه
فکت:
اکثر کامت های ضد فیلم را حداقل دو نفر دیسلایک کردن
فکت: همه جا بچه سال هست
بی صبرانه منتظر نقد rebel moon هستم که از اون هم یه کوبیده مشتی درست کنید😆
مارول اوایل خوب بود، الان شدن یه عده تینیجر بی تجربه که با قدرت خودباوری و اتکای به نفس کلی آدم با تجربه و نیروی نظامی رو شکست میدن. یعنی به شعور آدم خیلی خوشگل توهین میکنن
از آن بخشی که به معیار و چارچوب سینمایی در ژانر فانتزی و علمی تخیلی اشاره کردی، خیلی خوشم آمد.
معمولا بین طرفداران عامهسند مغلطهایه به اسم “اینها همهش فیلمه، بیخیال” رایجه که جا داشت و البته همچنان داره که اصطلاح بشه.
اگر ما Lazy writing را توجیه کنیم، پیشرفت و اصلاحی در این خصوص صورت نمیگیره چون تولیدکننده میبینه هر جفنگی را میتونه به تماشاگر قالب کنه.
“اصلا مگر میشود با ورود انرژی به درون ستاره، ستاره روشن شود؟ یک ستاره وقتی خاموش میشود که گاز آن تمام شود. پس کاپیتان مارول باید به آن گاز میرساند نه آتش.”
احتمالا کاپیتان ابرقدرت ما، برای سوخت این آتش از گاز معدهاش بهره گرفته.
اینهمه انتقاد نسب به این فیلم مرا در صبر کردن برای منتشر شدن این فیلم با کیفیت خوب دچار تردید فراوانی کرده به طوری که هر چند فن مارول هستم اما شاید اصلا این فیلمو نگاه نکنم .
اگه خوب میشد تعجب می کردم حالا ببینم می تونم خودم را راضی کنم برم ببینم یا نه
کسی هست اینو دیده باشه
اقای کریمی وقت شریفتوتو هدر دادید
اسماعیل که ۴۰ سالش عاشق اینجور فیلماس
لطفا ب سلایق و عقاید دیگران احترام بزارید 🙏
باشه اقا
یچیزو چند بار میگی
“The Marvels یک اثر کپیِ درجه چند از جنگ ستارگان است که حتی یک پلان خوب و درست نیز ندارد” حتی مقایسه این دو عنوان توهین به استاروارزه
این اشغالی که ساختن خودسون دیدن
نه معلومه خود کاپیتان مارول چیکارس
نه معلومه دختره نوجونه چیکارس
نه معلومه اون سیاه پوسته چیکارس
اصا شخصیت پردازی هیچ
اونجا که کاپیتان مارول رفت پیش اون شهر که اهنگ می خوندن چی بود چرا بیشتر بهش پرداخته نشد چرا حالا که می شد یه چیزی ازش درآورد بیشتر به بیننده نشون نمی دین محتوا
همه هم که زن هستن تو فیلم
یه فیلم زنانه که ۳ تا زن به جدال یه زن دیگه میره
خو این چیه آخه
نه عشق و عاشقی نه چیزی که کشش تعلیق داشته باشه
اصا اشغال به تمام معنا
الان میدونم تو ذهن رحمان چیه اما نمیگه😂
بدبختی و ابتذال اونجاست توی دنیای غرب هیچکس جرات نداره واقعیت در مورد شت بودن این فیلمو بگه کافی بوود اندازه سر سوزن خوب باشه سرویسمون میکردن مثل بلک پانتر یکو همه جیز همه جا همه کس (چه میدونم اسمش چی بود) با اونهمه تعریف الکی یا باربی مضخرف اونهمه تعریف ازش کردن
خسته نباشی آقای امیرسالار کریمی عزیز مثل همیشه عالی یک دوتا جمله اول نقدت گفتی که قشنگ انتقادی بود که من خیلی وقته دارم و چندبارم کامنت گذاشتم گفتم ولی نمیدونم چرا هی دیسلایک خوردم
«در همین ابتدا یک چیز مهم یا شاید بهتر باشد بنویسم یک ایراد مهم خیلی سریع خودش را نشان میدهد. پرده سبز! پرده سبز به قدری در این اثر زیاد است و در آن افراط شده که حتی یک راه رفتن ساده را نیز دیجیتالی میسازند»
دقیقا منم مشکلم با همینه افراط در پرده سبز نه فقط تو فیلم های علمی تخیلی و ابرقهرمانی بلکه تو همه فیلمها با ژانرها مختلف همینطوره یعنی این پرده سبز انقدر تنبل کرده سازنده های فیلمها رو که حتی برای صحنه های بسیار ساده که اصلا نیازی نیست هم استفاده میکنن یعنی عملا همه چی مصنوعی و دیجیتالی شده دیگه فیلم ها اون حس و لذت قدیم رو نمیدن پیشرفت تکنولوژی درسته که راحت تر کرده کارارو اما انسان هارو تنبل کرده حالا هوش مصنوعی هم که بیاد همه گیر بشه دیگه بماند چه افتضاحی میشه
این کجا و فیلم Spider man No way home کجا
بیخیالش باش داداش فقط که شرکت مارول نیست که کل هالیوود الان اینجوریه کاریش هم نمیشه کرد دارن راه خودشونو میرن هدفشون رو خیلی وقته مشخص کردن ازش کوتاه هم نمیان
حتما برای شما هم خیلی جالب و البته مهمه که بدونید بری لارسن محبوب و دوستداشتنی قصه ما، پیروی رفتارهای سمی چند وقت اخیرش (Toxic femininity ?!) سر نامگذاری این فیلم با عوامل سازنده درگیری جدی داشت و مُصر بود این فیلم با نام Captain Marvel 2 منتشر بشه.
مضاف بر این، با بازیگر سیاهپوست فیلم هم سرناسازگاری داشت و دلش میخواست زمان حضور خودش را بیشتر از او کنه تا برای همه مسجل باشه که لارسن کارکتر اصلیه.
این تنها دو نمونه از رفتارهاش بود. کلا این یارو بعد از کسب اسکار، شخصیتش خیلی تغییر کرده.