چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا
چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا
چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا
چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا

چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم

کاظم حقیقی
۱۷:۲۱ ۱۴۰۲/۱۰/۲۵
چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا

با سلام خدمت تمام خوانندگان سایت گیمفا و علاقه‌مندان به سبک سولزبورن. شاید با دیدن تیتر مقاله از خود سوال کنید، حقیقتا چرا؟ چرا باید کسی در بین انبوه بازی‌های جذاب منتشر شده سال قبل و بازی‌های زیادی که قرار است امسال عرضه شوند، سر خود را به عقب گرداند و به پشت سر خود نگاهی بی‌اندازد؟
آن هم در دورانی‌که از بازی‌های فوق‌العاده‌ای چون Marvel’s Spider-Man 2 و Alan Wake 2 و غیره که چند ماه اخیر منتشر شده‌اند بگیرید تا بازی‌های رایگان همراه با پرداخت درون برنامه‌ای که روزانه ملیون‌ها نفر را سرگرم خود کرده‌اند و حتی بازی‌های هایپ شده سبک سولزبورن که جدیدا عرضه شدند مانند Lords of the Fallen و Lies of P؛ آثار زیادی برای تجربه وجود دارند. حال در چنین دوره و زمانه شلوغ و پرهیاهو چرا گیمر باید برگردد به گذشته و به این هیاهو و سیل عظیم پشت کند و راه خود را پیش بگیرد؟ پاسخ این پرسش‌ها ارزشمند بودن این عنوان است. دارک سولز دو یک بوم نقاشی‌‌ است و نگاهی هنری باید به آن داشت که موجی‌ از عواطف را روانه کسی خواهد کرد که صبورانه به پایش بنشیند. Dark Souls آنقدر بزرگ‌ و پر محتواست که اگر کسی بخواهد بد آن را بگوید موارد زیادی را می‌تواند برشمارد و از طرفی نکات قوتش نیز بی‌شمار است.

توضیحات به طور قسمت بندی شده در ادامه این مقاله خدمت شما بزرگواران ارائه خواهد شد پس با گیمفا همراه باشید تا تجربه‌ای لذت بخش از صنعت گیم داشته باشید.
قسمت اول: دست یافتن به آرامش ابدی.
پس از خواندن سر فصل اولین بخش از مقاله شک ندارم اکثر شما همراهان با خود می‌گویید: آیا نویسنده عقل خود را از دست داده است؟ آرامش و دارک سولز؟
بله دوستان، آرامش. من بارها گفته‌ام که گیم هنر است و به این اثر هنری، باید نگاهی احساسی داشت. این اثر غذای روح شماست. هنگامی که پشت پنجره ایستاده و منظره‌ای برفی تماشا می‌کنید تنها سرما به ذهن شما خطور می‌کند اما چه می‌شود اگر بگویم خلاف آنچه ذهن‌تان می‌گوید پنجره را باز کنید تا نسیمی ملایم پوست صورت‌تان را لمس کرده و شمارا نوازش کند!
زمانی‌که اسم دارک سولز به گوش‌تان می‌خورد اولین نکته‌ای که همچون ناقوس گوش شمارا کر خواهد کرد، سختی بازی‌ است. نمی‌توان در اولین برخورد ذهنی با این مجموعه به چیز دیگری جز سختی آن فکر کرد. ناتوانی کرکتر شما، قدرت بیش از حد باس‌های بازی، بر علیه شما بودن محیط اطراف و صدها علت دیگر همه و همه باعث می‌شود مخالف این نکته باشید که می‌توان آرامش را در دارک سولز دو پیدا کرد. اما من همان کسی هستم که آمده تا به شما بگوید به برفی بودن هوا توجه نکرده و بدون ترس پنجره را باز کنید زیرا قرار است نسیمی روح‌نواز شمارا سر مست کند. توسط جمعی از بزرگان گفته می‌شود که اگر تنها زیبایی وجود داشت، انسان قدرت دیدن و درک بهتر آن را از دست می‌داد. برای فهم بهتر زیبایی باید زشتی وجود داشته باشد. برای فهم بهتر شادی، طعم تلخ غم باید چشیده شود. زمانی‌که به دشتی پر از گل‌های زیبا می‌رسید برای مدتی خیره شده و شروع به ستایش کردن این چشم انداز زیبا می‌کنید و پس از مدتی محیط را ترک کرده و آن شکوه را فراموش خواهید کرد. اما اگر در صحرای خشک و پر از خار، به گلی زیبا برسید این‌جاست که با شوق، شتابان سمت گل رفته، آنرا می‌چینید و سعی می‌کنید به عنوان نشانه برای خود داشته باشیدش و این لحظه را همیشه بیاد بیاورید. مثال‌های زیادی می‌شود یاد کرد اما سر اصل مطلب می‌روم تا وقت شما عزیزان را بیش از این نگرفته باشم. درست است که دارک سولز سختی‌های خاص خود را دارد و درون بازی با محیطی بی‌رحم رو به رو هستید که همه چیز علیه شماست و قصد جان شمارا دارد تا حدی‌که حتی گیمرهای زیادی این نسخه را سخت‌ترین دارک سولز می‌نامند اما همه اینها باعث می‌شود تا زمانی‌که به بنفایر رسیده و آن را روشن می‌کنید، صدای روشن شدن خاص آتش درون این بازی تبدیل به نماد آرامش شما شود و هر گاه حتی سال‌ها پس از تجربه بازی اگر در جای دیگر این صدا را بشنوید نوعی بی‌حد و وصف از حس آرامش، امنیت، آسودگی خاطر و صدها حس خوب دیگر به سمت شما بازگردند و آن‌هارا با تمام وجود حس کنید. در بین تمامی دارک سولزها امن‌ترین مکان با بیشترین میزان از حس آرامش برای من و دوستان نزدیکم، ماجولاست.
پس از رنج‌ها و سختی‌های بسیار، دیدن شخصیتی مونث که به افق خیره شده و می‌توان حتی گفت انتظار شمارا می‌کشد از دلچسب‌ترین احساسات است. تصور کنید پس از نبردی سخت با انواع دشمنان، به ماجولا برمی‌گردید. امن‌ترین نقطه جهان جایی‌که بر روی صخره بلندی می‌ایستید و امواج دریای روبروی‌تان را تماشا می‌کنید و موسیقی‌ای بسیار عجیب و جادویی که آرامش خاصی به همراه دارد درحال نواخته شدن است را گوش می‌کنید، این حسی‌‌ است که توسط کلمات نمی‌توانم آنرا بیان کنم جز اینکه پیشنهاد کنم حتما سراغ این بازی بروید تا روح‌تان این نعمت را بچشد.

قسمت دوم : حس خوب ماجراجویی و اکتشاف.
به نظرم چیزی از این هیجان‌انگیزتر در دنیا وجود ندارد که وارد سرزمینی شوید بدون هیچگونه شناخت قبلی سپس به هرگوشه و کنار که سر بزنید بفهمید در گذشته چه اتفاقات عجیب بسیار زیادی رخ داده که ما از همه آن‌ها بی‌خبر هستیم. در بین علاقه‌مندان سری دارک ‌سولز همیشه اختلاف نظر و بحث و جدل بی‌پایانی سر بهترین نسخه وجود دارد و من قصد ندارم نسخه دوم را بهترین این مجموعه بنامم اما این نسخه مکان‌های به یادماندنی فراوانی دارد که پس از تجربه کامل بازی فراموش کردن آن غیر ممکن است و سال‌های سال در خاطرتان خواهد ماند. می‌خواهم مثالی برای شما عزیزان بزنم که قرار است دوباره آن را در قسمت بعدی مقاله به کار ببرم. تصور کنید چاه آبی عمیق را  که هر فرد به میزان مشخصی از آن آب بنوشد. فردی شاید یک لیوان، فردی شاید یک کاسه، و فردی هم شاید با سطل هر چقدر بتواند از این چاه آب استخراج کند و بنوشد و لذت ببرد. دارک سولز دو حکم آن چاه عمیق را دارد که میزان بهره برداری از آن توسط هر پلیر متفاوت است. در اوایل بازی به شما گفته می‌شود که شما هم همچون هزاران فرد دیگر وارد این سرزمین شدید و نمی‌توانید بر نفرینی که بر همگان سایه افکنده غلبه کنید و جمعی از پیرزنان به شما می‌خندند. سپس قدم به سرزمینی می‌گذارید که سال‌های بسیاری از شکوه و عظمت آن گذشته است و فقط ویرانه‌های آن باقی مانده. این که چه بر سر این سرزمین و مناطق مختلف آن آمده است کشف کنید یا نه به خود شما مربوط می‌شود. ولی اگر دیالوگ‌ها و نوشته‌های درون بازی و نکات مخفی را همچون قطعات پازل کنار هم گذاشتید و متوجه یکی از صدها راز بازی شدید، لبریز از  شور و شوق خواهید شد و اشتیاق شما برایش کاوش چند برابر می‌شود. این فرمول تمام‌ آثار آقای میازاکی‌ است اما از آنجایی‌که دارک سولز دو را آقای توموهیرو شیبویا کارگردانی کرده‌اند، این فرمول حس و حال دیگری به مخاطب انتقال می‌دهد که تجربه کردن آن بسیار لذت بخش است.

همچنین محیط بازی بسیار وسیع بوده و پلیر درون بازی شاهد مکان‌های مختلفی‌ست که هر کدام شامل طراحی بسیار خاص هستند. می‌توان گفت در مجموع ۳۶ مکان درون این بازی‌ است به همراه ۳۲ باس که هر کدام بسیار گسترده بوده و شامل NPC  و رمز راز هستند که مشغول کشفیات و ماجراجویی شدن درون محیط‌ها بسیار لذت بخش است. تنوع محیط‌ها آن قدر زیاد است که حتی پس از به پایان رساندن بازی هم نمی‌توان آنهارا از یاد برد. از قلعه‌ای که بخاطر وزن زیاد مواد مذاب زیر زمین را به جوش آورده و در حال ذوب شدن و فروپاشی‌ است بگیرید تا جنگل مه گرفته و ترسناک تا غارهای سمی و سیاه‌چاله های مخوف و کوهستان اژدهایان و غیره. چند نمونه از کشفیات بازی را در اختیار شما دوستان می‌گذارم تا جذب این بازی شوید.
شماره یک: اگر دارک سولز یک را بازی کرده باشید، از این جریان آگاه هستید که برای اجرای Fast Travel باید کمی سختی کشیده و Lord Vessel را به دست آورید تا سپس بتوانید بین آتش سفر کنید. اما درون دارک سولز دو از همان ابتدا بازی بدون هیچ دردسری درون محیط می‌توانید از Fast Travel استفاده کنید.
علت‌ش این‌ است که شما درون ماجولا تکه‌های بسیاری از Lord Vessel را بر روی زمین پیدا خواهید کرد. گویا دیگر افراد برای راحت کردن سفرهای خود آنرا به قطعه‌های زیادی تبدیل کرده و در هر بن‌فایر یک قطعه را قرار داده‌اند.
شماره دو: در لحظات آغازین آشنایی شما با دارک سولز دو درون کات‌سین در دریاچه زمانی‌که مشعل روشن می‌شود و دوربین از آب بالا می‌آید تصویر واقعیت و انعکاسش با آب همخوانی ندارد. اینکه جریان چیست و از چه قرار است بستگی به شما دارد، می‌توانید به راحتی توجه نکرده یا حتی متوجه این موضوع هم نشوید. اما پیدا کردن و فهمیدن صورت مسئله از جذاب‌ترین شیوه‌های لذت بردن از سری دارک سولز است.
تصویر درون آب گذشته محیط بالاست، یکی از مکان‌های بازی. همان قلعه‌ای که به قدری بزرگ و سنگین می‌شود که درون زمین فرو رفته و توسط مواد مذاب در حال بلعیده شدن است.

چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا

پس از روشن شد مشعل‌ها انعکاس تصویر درون آب این‌گونه خواهد شد، گویا در حال نشان دادن شکوه گذشته این مکان بما هستند.

شماره سوم: در حین تجربه دارک سولز دو به مکانی خواهید رسید زیر زمین، بسیار تاریک و مرموز. همچون گورستان عظیمی درون سیاه‌چال. ماهیت و علت اصلی به وجود آمدن مکان، دستور پادشاه است. پس از تلاش‌های بسیار زیاد اما بی‌نتیجه برای درمان نفرین و زیاد شدن طلسم نامیرا بودن انسان‌ها و تبدیل شدن‌شان به کالبدهایی بی‌روح، پادشاه دستور می‌دهد همه آن افراد را جمع کرده و در گورستانی زیر زمین دفن کنند تا به گونه‌ای آن‌هارا قرنطینه کرده باشند، در حالی که هیچ نوری در آنجا نباشد. سالیان سال پس از این ماجرا حال این شما هستید که خود پادشاه وِندریک، در حالی که بی‌روح است، آنجا خواهید یافت. تالار قبل از ورودی اتاق پادشاه، شما با Velstadt روبرو خواهید شد که یکی از باس‌های بازی است. او را در حالی خواهید یافت که قبل از اتاق پادشاه بر روی زمین زانو زده و به سقف خیره شده است. پس از شکست دادن او شاهد دایره‌ای سفید رنگ در جایی که زانو زده بود هستید. نوری از سقف به اندازه جسم او در حال تابش به درون تالار است. اگر دشمنان قبل از تالار را نکشید آنها شمارا تعقیب می‌کنند اما اگر درون نور سفید بایستید به جای قبلی خود بازخواهند گشت زیرا نامیراها از نور فراری هستند برای همین پایین‌ترین حد از زمین برای قرنطینه شدن‌شان ساخته و زنده به گور شدند. اما گویا Velstadt گارد شخص پادشاه پس از بی‌روح شدن او هنوز وی را رها نکرده و حتی تا قبرستان زیر زمین نیز همراهش بوده و هنوز وفادار است، حتی با اینکه پس از این همه سال هنوز انسان باقی مانده و خط نوری برای خود ایجاد کرده تا یادآور خود باشد که هنوز انسان است. بسیار غم انگیز است که برای اهداف شخصی‌مان مجبوریم او را بکشیم. کسی‌که تنها چیزی که برایش باقی مانده بود، نور بود. اینگونه داستان‌های کوچک اما غم‌انگیز بسیار تلخ بوده و موجب بزرگی سری مجموعه دارک سولز هستند. من حتی پس از سال‌ها تجربه این بازی حال که در حال نوشتن سرنوشت این شوالیه هستم بدنم سرد شده است.

چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا

تصویری از Velstadt با وفا که حتی بعد از پوچ و hallow شدن پادشاه وندریک باز هم اورا رها نکرد و تا اعماق گورستان همراهش بود و از او محافظت می‌کرد.

شماره چهارم: به دلایلی نمی‌خواهم مقاله طولانی شده تا پر حرفی کرده باشم و می‌خواهم با زود تمام کردن مقاله شمارا زودتر به دارک سولز دو برسانم، پس به عنوان آخرین نکته از صدها نکته بازی می‌خواهم اشاره کنم به یکی از جالب ترین اتفاقاتی که در حین تجربه بازی به آن برخوردم. در ابتدای شروع دارک سولز دو مناطق زیادی هستند که می‌توانید به آن جا بروید که می‌توان با توجه به میزان سختی مناطق آنها را نوعی ویرایش کرد و همچون یک بازی خطی بگویید مراحل بازی را طی کرده‌اید. من ناخودآگاه در حالی‌که با هیچ جا آشنایی نداشتم بدون هیچ گونه بالا بردن لول، قدم به سخت ترین مکان گذاشته، باس آن منطقه را شکست داده و پا به سرزمین NoMan’s Wharf گذاشتم، در حالی‌که به سختی در حال گشت و گذار بودم. در آن منطقه با نوعی دشمن به نام Darkdweller روبرو شدم که با یک ضربه مرا می‌کشتند و من برای شکست دادن آنها باید کلی ضربه می‌زدم. کاملا مشخص بود که با این لول گشت و گذار در این منطقه کار درستی نیست اما عطش قدرت مرا در بر گرفته بود. نوع و جنس خاصی از غرور که باعث نمی‌شد از این منطقه بیرون بروم و با لول بالاتر برگردم. اگر من با پایین ترین حد از لول نتوانم کل این منطقه را پاکسازی کنم معنای آن برای من شکست بود، اینکه بعدا برگردم و با قدرتی متعادل سعی در جنگیدن کنم برایم قابل قبول نبود. این حس برایم گاهی پیش می‌آید. تا اینکه به طور اتفاقی متوجه شدم این موجودات بدهیبت و شکست‌ناپذیر با این ظاهر ترسناک از آتش فراری هستند. و این شد که من در یک دستم شمشیر و در دست دیگرم مشعل نگه داشتم و شروع به شکار این کریه‌منظرها کردم. این یکی از جالب‌ترین و دلچسب‌ترین کشفیات من بود که بتوانم این دشمنان قدرت‌مند را شکست داده و بر حس درونی خودم غلبه کنم و بتوانم از بازی لذت ببرم. خوشحالی من از کشف ترسیدن آنها از مشعل از خوشحالی اولین فردی که آتش را کشف کرد بیشتر بود.

چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا

تصور جنگیدن با این دشمنان غول پیکر با پایین ترین حد لول بسیار سخت است اما با کمک مشعل و آتش شدن شدنی است.

قسمت سوم: داستانی عمیق
در بین سه‌گانه دارک سولز نسخه دوم دارای داستانی قابل لمس‌تر و دارای قطعه‌های با معنا و مفهوم مشخص شده‌تر هستند. همانطور که در قسمت قبلی گفتم دارک سولز دو چاه عمیقی‌ست که لذت بردن از آن بستگی به خود شما دارد. داستان بازی روایط خود را دارد و اگر کسی نسخه اول و سوم را بازی نکرده باشد می‌تواند کاملا با دنیای نسخه دوم ارتباط برقرار کند. زیرا این بازی در مکان و زمان دیگری نسبت به نسخه‌های دیگر رخ می‌دهد اگرچه داستان این سرزمین در جهان دارک سولز یک و سه روایت می‌شود ولی در مکان و زمانی دیگر نسبت به آن دو نسخه. بطور خلاصه داستان بازی از این قرار است که شما نیز مانند هزاران انسان دیگر دچار طلسم شدید، برای جلوگیری از پوچ و خالی شدن از روح همانند دیگران راهی سرزمین اصلی یعنی Drangleic می‌شوید؛ کشیده شدن سمت این سرزمین ذات هر شخص دچار طلسم است. حال آیا می‌توانید درمانی برای طلسم پیدا کنید و جلوی آن را بگیرید؟ آیا می‌توانید خود را نجات دهید؟ برای بدست آوردن آزادی چه سختی‌هایی را باید متحمل شد؟ پاسخ به این سوال‌ها اصل داستان دارک سولز ۲ هستند. اما اینکه چه بلایی سر این سرزمین و شخصیت‌های درون آن افتاده است بستگی به خود شما دارد. دوستان گیمفایی من، تمنا دارم درون بازی کاوش کنید. تمامی نوشته‌ها حتی بی‌ارزش‌ترین دست نوشته از یک آیتم به درد نخور هم می‌تواند قطعه‌ای پازل برای حل معمای شما باشد تا نکته‌ای تازه بفهمید و آنقدرها راز درون این سرزمین هست که هنوز هم عاشقان این نسخه در حال کشف اطلاعات تازه هستند. برای مثال می‌خواهم یکی از قسمت‌های جالب داستان بازی را برایتان بازگو کنم پس اگر دوست دارید خودتان آنرا کشف کنید چند خط بعدی را نادیده بگیرید.
از اطلاعات پراکنده بازی خواهید فهمید برادر پادشاه از زمانی به بعد دیگر دیده نشده و ناپدید شده است، و مکانی همانند آزمایشگاه پیدا خواهید کرد متعلق به وی که مملو از موجودات مختلف و عجیب است. در یکی از اتاق‌ها اجساد زیادی از غول‌ها پیدا خواهید کرد و در یکی از مکان‌های بازی با بزرگ‌ترین اژدها که قبلا صحبتش را شنیده بودید رو به رو خواهید شد. پس از صحبت با اژدها می‌توانید اورا بکشید. پس از کشتنش آیتم‌هایی که به دست خواهید آورد روح غول و استخوان‌های اژدها است و چندین و چند سرنخ دیگر که همه و همه باعث می‌شود متوجه شوید آن اژدها، برادر پادشاه بوده است که با تحقیقات بسیار بر روی موجودات مختلف به این قابلیت دست یافته است تا با ترکیب استخوان اژدها و روح غول‌ها به همراه روح خودش، خود را تبدیل به اژدها کند. ممکن است این کار را از ترس طلسم همه گیر کرده باشد تا جسمش بی‌روح و پوچ نشود. شاید هم تشنه قدرت بوده است. اما در بین صحبت‌های آن اژدها یک کلمه مرا پریشان می‌کند. آن اژدها در بین صحبت‌هایش از کلمه ما استفاده می‌کند نه کلمه من، آیا در آن کالبد اژدهایی که ساخته شخصی دیگر نیز راه داده است؟ این راز که برای‌تان بازگو کردم تنها یکی از صدها راز داستانی جذاب درون بازی‌ استت که کشف آنها حسی لذت بخش و وصف ناپذیر به شما خواهد داد. البته افرادی هستند که تنها فکر به پایان رساندن بازی را دارند و متوجه هیچ یک از آنها نخواهند شد، همانطور که گفتم میزان درک شما از بازی به خودتان بستگی دارد. دارک سولز دو علاوه بر داستانی زیبا، روایت داستان شیرینی دارد که تنها مختص به سری سولزبورن است. در هر صورت دوستان، اگر دارک سولز دو را صرفا برای گیم‌پلی بی رحم آن به پایان رسانده‌اید یا اصلا آن را بازی نکرده‌اید، گیمفا این نصیحت را به شما عزیزان می‌کند تا بدون ناامیدی قدم به دنیای بی روح و سرد و ناامید دارک سولز دو بگذارید و سعی کنید این سرزمین را نجات دهید هر چند که همه کس از سختی راه و غیر قابل شکست بودن طلسم می‌گویند زیرا در تاریک‌ترین شرایط  یک شمع نیز  می‌تواند روشنایی به ارمغان بیاورد.

چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا
نماد دارک سولز دو جنگجویی است خسته. اما نه  خستگی جسمانی و نه از پا درآمده بخاطر زخم های بدن‌ش.نامیدی باعث شده تا پاهایش سست شوند و به زانو در آید. به محیط بی روح و سرد دارک سولز دو اعتنا نکنید و به کاوش و جنگیدن ادامه دهید و هیچگاه ناامید نشوید.

milad saDark.Elden-Lordneo loyedDota2Berlin_ARnobodyآرشdodo人Acker益man人Big BossCambyses The ThirdGuts0-Alan WakeNimaPeterParkerجاویدمA Slash✧ℳ๑ђѧ๓๓α∂ℜєzą✧دکتره گیمفاBlack Swordsmanmore

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا
چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا
چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا
چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا
چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

چرا باید در سال ۲۰۲۴ سراغ Dark Souls 2 برویم - گیمفا