نقد و بررسی بازی Alan Wake 2
طی این مقاله، به جدیدترین اثر استودیوی Remedy یعنی Alan Wake 2 خواهیم پرداخت. میخواهیم ببینیم که این فصل تازه در این مجموعه چه عملکردی را به نمایش میگذارد.
اگر بخواهم صادقانه بگویم قسمت اول مجموعهی Alan Wake با وجود آن که مضمونی جذاب را در مبحث روایی مطرح کرده و همچنین برخی ایدههای جالب را در گیمپلیاش معرفی میکرد، شخصا برای من هرگز اثری نبود که پس از به پایان رساندنش دوباره به آن بازگردم و به تجربهی چندین بارهی آن بپردازم، در واقع قسمت ابتدایی صرفا تجربهای بود که مرا بیشتر جذب داستان خودش کرد تا اینکه غرق در ابعاد مختلف خودش بکند.
زمانی که استودیوی Remedy پس از گذشت بیش از یک دهه اعلام کرد که قسمت دوم این مجموعه در دست ساخت بوده و قرار است حالا به طور کامل به ژانر وحشت بقا ورود کند، ناگهان درصد کنجکاوی من به سقف رسید و حالا کسی بودم که مشتاقانه منتظر تجربهی Alan Wake 2 بودم و حالا که آن را تجربه کردهام میتوانم بگویم نه تنها با برترین اثر Remedy بلکه با یکی از برترین تجربههای ژانر وحشت بقا طی چندین سال اخیر مواجه هستیم! با گیمفا همراه باشید.
این داستان تو را میکشد!
از کجا شروع کنم؟ چطور شروع کنم؟ داستان Alan Wake 2 و چگونگی روایت آن فوقالعاده است! استودیوی Remedy همیشه تبحر بسیاری در تعریف و روایت داستان خود داشته و به جرأت میتوانم بگویم Alan Wake 2 با اقتدار بر قلهی استعداد این استودیو پرچم خودش را در بعد روایی میکوبد.
شاید کمی سریع پیش میروم، بگذارید اول به این بپردازیم که اصلا داستان این اثر حول محور چه چیزی میگردد و چه هدفی را دنبال میکند. روایت وقایای این بازی سیزده سال پس از پایان نسخهی ابتدایی اتفاق میافتد؛ Saga Anderson و همکارش Alex Casey ماموران FBI هستند که برای پیگیری یک پروندهی قتل در Bright Falls که از قضا سیزده سال پیش محل ناپدید شدن نویسندهی مشهور، Alan Wake، بوده راهی آن جا میشوند.
زمانی که به صحنهی قتل میرسند، با توجه به وضعیت مقتول و این مسئله که قلب او از بدنش خارج شده است، متوجه میشوند که این صرفا یک قتل ساده نبوده بلکه احتمالا پای یک فرقهی مذهبی در میان است. شما ابتدا در نقش Saga قرار میگیرید و درست همچون یک مامور FBI خبره باید به جستوجوی محیط، بررسی محل قتل و شواهد بپردازید تا بتوانید داستان بازی را پیش ببرید. طی بازجویی شاهدان و پیشروی در پرونده، متوجه میشوید که پای The Cult of Tree یا فرقهی درخت در میان است.
در همین حین، زمانی که Saga صفحهای از یک داستان ترسناک را که از قضا در ارتباط با او بوده و نام نویسندهی آن خط خورده است را پیدا میکند، همه چیز آرام آرام شروع به عجیب شدن میکند و در واقع کابوسی آغاز میشود که لحظه به لحظه واقعیتر به نظر میرسد. این صفحات ادامهی راه را پیشبینی کرده و حتی به Saga سرنخهایی در راستای پیشروی در این پروندهی قتل میدهند و سرانجام داستان به جایی میرسد که Saga به لبهی رودخانهی Cauldron وارد شده و ناگهان شخص بیهوشی را مشاهده میکند که در گوشهی ساحل افتاده است. پس از به هوش آمدن ناگهانی این مرد، متوجه میشود که او Alan Wake است که پس از ۱۳ سال پیدا شده!
همانطور که احتمالا میدانید، Alan در پایان قسمت اول برای نجات Alice، همسر خود، در Dark Place میماند و حالا پس از ۱۳ سال دقیقا در زمانی بازگشته است که سر و کلهی یک فرقهی مذهبی نیز پیدا شده. اما این حتی شروع داستان هم نیست چرا که تازه بازی شروع به روایت داستان از نگاه Alan میکند و به همین واسطه شما به دنیای Dark Place وارد میشوید تا بتوانید از دلیل اتفاقات شومی که در Bright Fall در حال رخ دادن است پرده بردارید.
با پیشروی در ابتدای داستان Alan، متوجه میشوید که The Dark Presence بازگشته است؛ اما این بار با اهریمنی بسیار پیچیدهتر و در همین راستا بسیار خطرناکتر روبهرو هستید. حالا Alan و Saga که درگیر این داستان ترسناک شدهاند باید با کمک یکدیگر راه حلی برای متوقف کردن این نیروی اهریمنی پیدا کنند. اما صحبت از داستان بازی کافی است، شاید به نظر برسد که دربارهی داستان بازی پر حرفی کردهام اما به شما اطمینان میدهم این حتی نوک این کوه یخی عظیم که روایت این بازی است نیست!
شما از جایی به بعد میتوانید به ترتیب دلخواه خود در نقش هر دو کاراکتر بازی کنید و داستانشان را پیش ببرید به طوری که میتوان گفت Saga در دنیای واقعی داستان را پیش میبرد در حالی که داستان Alan در مکان تاریک جریان دارد و به طریقهی بسیار جذابی دائما به یکدیگر برخورد کرده و متصل میشوند و آنقدر سازندگان این داستان را هنرمندانه روایت میکنند که شما حتی یک لحظه هم نمیتوانید از صفحه چشم بردارید.
Alan Wake 2 درست همچون آثار پیشین استودیوی رمدی دارای سکانسهای لایو اکشن است که به لطف عملکرد عالی بازیگران و همچنین داستاننویسی بسیار عالی، به شکلی فوقالعاده درون روایت اصلی بازی جاری میشوند و به شدت این روند را گیراتر میکنند! حقیقتا صحنههای لایو اکشن و میزان ظرافتی که در ساخت و کارگردانی آنها به کار رفته بود من را شگفتزده کرد و به لطف این صحنهها، روند داستان همیشه تازه و جذاب باقی میماند. لازم به ذکر است این صحنهها بیشتر متعلق به سناریوی داستانی Alan هستند که دائما پیچشهای تازه معرفی کرده و مغز پلیر را به چالش میکشند.
یکی از خصوصیات بسیار جذاب این بازی پیچشهای داستانی و استفادهی منطقی و بسیار بهینه از آنهاست که باعث میشود به جای آن که روایت بازی درگیر پیچیدگیهای بیهوده و بعضا بیدلیل بشود، تمامی این پیچشها به هستهی کلی داستانسرایی میافزایند و دلیلی کاملا مشخص دارند که بازی به زیبایی به باز کردن این گرهها در طول روایت خود میپردازد.
اما بد نیست کمی در ارتباط با شخصیتپردازیها صحبت کنیم، Saga کاراکتر قابل بازی جدیدی است که برای اولین بار در این نسخه معرفی میشود و اغلب آثاری که رویکرد روایت دو جانبه را نسبت به داستان خود با استفاده از دو یا چند کاراکتر پیش میگیرند، با چالشهای بسیاری در راستای بهینهسازی خطهای داستانی مجزا و همچنین پرداختن کافی به کاراکترها روبهرو میشوند اما خوشبختانه میتوانم بگویم Saga یک عنصر تازه و بسیار عالی برای دنیا و داستان این فرنچایز محسوب میشود که از همان ابتدا به سرعت شما را به خودش جذب میکند.
با پیشروی در داستان و عمیقتر شدن روایت آن، دائما کاراکترها نیز تحت تاثیر آنها پردازش عمیقتری دریافت کرده و بیش از پیش با آنها و خط داستانیشان جذب میشوید. بگذارید اینطور بگویم که شخصا به شکلی مشتاقانه به کاراکتر Saga سوییچ میکردم تا داستان او را دنبال کنم و زمانی که پلیر چنین اشتیاقی نسبت به کاراکتری به غیر از شخصیتی دارد که نامش روی جعبهی بازی نقش بسته است، نشان میدهد تا چه اندازه سازندگان توانستهاند این کاراکتر تازه را جذاب و گیرا نمایش داده و حضورش را درون این داستان توجیه کنند.
و اما Alan نیز از سوی دیگر شخصیتپردازی بسیار گیراتری نسبت به نسخهی ابتدایی داشته و به لطف پیچشهایی که طی تجربهی این عنوان روی شخصیت او اعمال میشود دائما این شخصیتپردازی گیراتر و صد البته جذابتر میشود.
داستان Alan Wake 2 با برخی از بهترین داستانسراییهای ژانر وحشت بقا برابری میکند و به راستی داستانی مرموز و روندی دلهرهآور را ارائه میدهد که مملو از پیچشهای جذاب، صحنههای لایو اکشن فوقالعاده با کیفیت و تعلیق به شدت بالا در این دپارتمان است. این موضوع باعث شد طی تجربهام نه تنها حتی یک لحظه هم خسته یا کسل نشوم بلکه پس از مدتها آنقدر مشتاقانه روایت داستان یک بازی را دنبال کنم که کاملا مغزم درگیر آن شده و دائما آن را مرور کنم.
Alan Wake 2 در مبحث روایی عملکردی به شدت عالی را از خود نشان میدهد و داستانی را روایت میکند که به راستی مغزتان را به بازی گرفته، باورهایتان از وقایع را با خاک یکسان میکند و به عالیترین شکل جزئیات مختلف داستانی را به هم متصل کرده و تصویری کامل ترسیم میکند. شاید به جرأت بتوانم بگویم آخرین باری که اینچنین درگیر داستان یک اثر ترسناک شدم به تجربهی Silent Hill 2 باز میگردد.
اما چگونگی ارائهی این روایت نیز یکی از خصوصیات بسیار برجستهی این تجربه تازه از سوی رمدی محسوب میشود که یک مکمل معرکه برای محتوای آن به شمار آمده و به لطف شخصیتپردازیهای عالی، تعلیق بالا و کارگردانی عالی، چنان شما را درگیر خود میکند که گویی شما نیز همراه با Alan و Saga در این داستان ترسناک بلعیده شدهاید. به طور کلی طریقهی نگاه Alan Wake به داستانش بسیار خاص و متمایز است و سازندگان به خوبی از پس روایت داستانی منطقی و پرداختن به حفرههای مختلف برآمدهاند، به طوری که میتوانید مطمئن باشید هر چیزی که در این اثر با آن روبهرو میشوید دلیل و معنای خاص خودش را دارد.
این سایهها تو را میکشند!
و اما نوبت به مبحث گیمپلی میرسد؛ همانطور که احتمالا میدانید و در بخش پیشین نیز اشاره کردیم، Alan Wake 2 حالا به طور کامل پا به ژانر وحشت بقا گذاشته است و از همین رو شاهد تغییرات و اعمال مکانیزمهای مختلفی در ساختار گیمپلی آن هستیم اما با وجود تغییرات گسترده، همچنان این بازی توانسته است هویت اصلی خودش را حفظ کند و خصوصیات اصلی گیمپلی قسمت اول را بازگردانده و به شکلی بهینه به ساختار تازهی خود تعمیم دهد.
از آن جایی که با دو کاراکتر قابل بازی روبهرو هستیم، بگذارید به نوبت به گیمپلی و خصوصیات خاص هر یک از آنها بپردازیم؛ اول با کاراکتر تازه و مامور FBI داستانمان شروع میکنیم. Saga به دلیل نقشی که در داستان بازی دارد، برخی خصوصیات بسیار جذاب و تازه را به روند گیمپلی معرفی میکند که از مهمترین آنها میتوانیم به محیط Mind Place اشاره کنیم. همانطور که از نامش پیداست، Mind Place یک فضای اختصاصی در ذهن Saga محسوب و به شکلی کاملا تعاملی به پلیر ارائه میشود. شما در این مکان میتوانید اسلحههای خود را ارتقا داده ، مظنونان پرونده را بررسی کرده و مهمتر از همه از Case Board استفاده کنید!
قطعا همهی شما در فیلمهای جنایی به نوعی Case Board را مشاهده کردهاید، دیواری که تمام شواهد، مدارک، مظنونان، شاهدان و سرنخهای مختلف مربوط به یک پرونده در آن قرار داشته و عموما کارآگاهان با استفاده از آن معماهای پیش روی خود را حل میکنند. کارکرد این بخش در این تجربه نیز دقیقا به همین صورت است، شما در طول تجربهی بازی در نقش Saga و پیش روی در داستان او، به معماها، کاراکترها، سرنخها و وقایع مختلفی برخورد میکنید که هر کدام به یک پرونده تبدیل میشوند!
تمام این پروندهها قابل بررسی و حل هستند و گاها حتی اشتراکاتی بین پروندههای مختلفی که در حال بررسی آنها هستید پیدا میکنید و به جرأت میتوانم بگویم حل این معماها و اتصال نقاط مختلف یک پرونده و مشاهدهی پر شدن دیوار پروندههای گوناگونتان یکی از جذابترین بخشهای این تجربه محسوب میشود که نه تنها به طور مستقیم به مبحث روایی گره خورده است، بلکه تا حدی حس یک داستان جنایی را به سناریوی Saga تزریق میکند که به شدت جذاب بوده و این کاراکتر را تا حد زیادی متمایز و خاص میکند.
بخش دیگری به نام Profiling وجود دارد که در آن میتوانید مظنونها و کاراکترهای مختلف داستان بازی را مشاهده کنید و میتوان گفت تا حدی همچون بازجویی عمل میکند با این تفاوت که Saga میتواند وارد ذهن آنها شده حقیقتها را پیدا کند، شاید با خودتان بگویید چطور همچین چیزی ممکن است؟ اما همانطور که در بخش قبلی اشاره کردم هر چیزی در این بازی دلیل و هدفی دارد، به من اعتماد کنید!
و اما زمانی که از محیط ذهنی Saga خارج شوید و پا به دنیای بازی بگذارید، تازه ماجراجویی شما شروع میشود. داستان Saga و Alan هر یک در محیطهای کاملا متفاوت و گستردهای روایت میشود که آزادی عمل زیادی را در اختیار پلیر قرار میدهد و در حالی که سازندگان رویکرد کاملا جهان باز نسبت به محیط این بازی نداشتهاند، اما میتوان آن را تا حدی نیمه-جهان باز تلقی کرد؛ شاید بهترین تشبیه برای این بازی The Evil Within 2 باشد.
به لطف آزادی عمل موجود، طی این تجربه یکی از رکنهای اصلی وحشت بقا یعنی گشتوگذار و Backtracking اهمیت چند برابری پیدا کرده و در همان راستا لذت جستوجو در محیط نیز بیشتر میشود.
شما با گشتن در محیطهای مختلف بازی میتوانید معماها و پازلهای مختلف را بیابید که بعضا بسیار جذاب و درگیرکننده هستند، همچنین در بخشهای مختلف محیط میتوانید آیتمها و مهمات پیدا کرده و یا حتی به اطلاعات مختلف در ارتباط با داستان اصلی و یا Lore کلی بازی دست پیدا کنید.
لازم به ذکر است که حل پازلها با توجه به کاراکتری که کنترل میکنید، پاداش متفاوتی دارد. به عنوان مثال، شما در نقش Saga با معماهایی با محوریت شعر روبهرو میشوید که در صورت انجامشان بازی برخی جاکلیدیها را در اختیارتان قرار میدهد که هر کدام خصوصیات و ارتقاهای خاصی را به Saga میدهند.
همچنین این اثر نیز درست همانند هر تجربهی وحشت بقای دیگری، در محیط خود فضاهای امن و جعبههای آیتمی را تعبیه کرده است که شما میتوانید در آنها پناه بگیرید، نفسی تازه کنید، Inventory خود را بهینهسازی کرده و دوباره پا به محیط بیرحم بازی بگذارید.
همانطور که کمی بالاتر اشاره کردم شما از امکان ارتقای اسلحهها نیز برخوردار هستید که در راستای انجام این کار، جستوجوی محیط یک امر بسیار مهم به شمار میآید. در نقش Saga، شما در محیط بازی با جعبههایی مواجه میشوید که داخلشان Manuscriptهایی یافت میشود که میتوانید با جمعآوری تعداد مشخصی از آنها، اسلحههای خود را ارتقا دهید اما متاسفانه وقت و مهماتی که باید در راستای یافتن این جعبهها صرف کنید، بسیار بیشتر از پاداشی است که از آنها به دست میآورید.
این مسئله در حالی است که این روند در نقش Alan بسیار منطقیتر و بهینهتر پیادهسازی شده است که در نهایت به بر هم خوردن تعادل این سیستم ارتقا برای کاراکتر Saga ختم میشود. همچنین میزان عمق سیستم ارتقای Saga نیز بسیار کمتر از Alan است که در نهایت باعث میشود اصلا تاثیر این سیستم در سناریوی Saga احساس نشود و اگر راستش را بخواهید این تنها مشکلی است که شخصا میتوانم از این تجربه مطرح کنم که البته با تمام این صحبتها، آن قدر ابعاد و مکانیزمهای دیگر بازی سرگرمکننده هستند و در یک هارمونی عالی عمل میکنند که پس از مدتی به کلی این مشکل را فراموش میکنید.
اما بگذارید کمی هم در رابطه با Alan صحبت کنیم؛ روند گیمپلی در سناریوی Alan بسیار متفاوت با Saga است چرا که Dark Place قوانین محدودکنندهی دنیای واقعی را نداشته و سازندگان به هوشمندانهترین شکل ممکن از پتانسیل این دنیا در راستای جاری کردن و انطباق آن بر ساختار گیمپلی استفاده کردهاند.
Mind Place و Case Board را به یاد دارید؟ Alan نیز از فضایی مشابه برخودار است که البته عملکردی کاملا متفاوت با Saga دارد چرا که Alan یک نویسنده است بنابراین به جای اینکه در این محیط شما به بررسی شواهد پروندههای جنایی بپردازید، سناریوهای مختلف مینویسید.
سازندگان به جذابترین شکل ممکن از این خصوصیت استفاده کردهاند؛ به طوری که نه تنها گیمپلی بازی تحت تاثیر این خصوصیت قرار میگیرد، بلکه سناریونویسیها به طور مستقیم در بعد روایی و فضاسازی بازی نیز تزریق میشوند. حقیقتا تنها کلمهای که میتوانم با آن ساز و کار مذکور را توصیف کنم «فوقالعاده» است!
اما این مکانیزم چطور عمل میکند؟ شما در نقش Alan عموما در حال گشتوگذار در شهر نیوورک هستید که از قضا ورژنی است که خود او در رمانهای Alex Casey به تصویر کشیده است که حسابی شما را یاد فیلمهای جنایی دههی ۹۰ میلادی و اوایل دهه ۲۰۰۰ میاندازد، البته با این تفاوت که میزان قابل توجهای از فضاسازی ترس محور نیز به آن اضافه شده است. در طول تجربهی بازی در نقش Alan، شما دائما با خاطراتی از Alex Casey و پیشروی او در پروندهی Cult of The Word مواجه خواهید شد که هر کدام سناریوی تازهای را برای Alan باز میکنند.
پس از یافتن ایدههای مختلف برای نوشتن سناریوهای جدید، شما با ورود به محیطهای مختلف، طی تجربهی خود میتوانید به Story Board مراجعه کرده و سناریوی تازهای برای آن محیط بنویسید! این عمل باعث میشود محیط بازی و Dark Place به کلی نسبت به سناریوی تازه واکنش نشان داده و تحت تاثیر آن تغییر یابند و دسترسی به بخشهای تازهای را برایتان باز کنند. این مکانیزم رسما پازلهای محیط محور را در دل تجربهی این بازی تعبیه میکند و به جرات میتوانم بگویم یکی از جذابترین لحظات این تجربه دقیقا همان لحظاتی بود که سناریویی تازه را مینوشتم و مشاهده میکردم که چطور تمام محیط اطرافم تغییر میکند و چه سناریوی وحشتناکی در آن سوی این نوشته انتظارم را میکشد.
همانطور که اشاره کردم، ما همچنان شاهد حضور برخی مکانیزمهای اساسی نسخهی اول در این عنوان هستیم و مهمترین آنها، بهرهگیری از نور و اهمیت آن طی تجربهی بازی بوده و این مسئله برای هر دو کاراکتر داستان صادق است. در این اثر نیز پلیر به صورت دائمی به یک چراغ قوه دسترسی خواهد داشت که به او در راستای زنده ماندن در مقابل نیروهای تاریکی کمک میکند. شما با استفاده از قابلیت Flashlight Boost میتوانید دشمنانتان را از حالت سایه گونهی خود خارج کرده و آنها را از پای در بیاورید اما باید مراقب میزان باطری چراغ قوهتان باشید و به صورت بهینه از این قابلیت بهره ببرید که خود یک لایهی تازه برای مبحث مدیریت منابع در این بازی به شمار میآید.
اما در حالی که Saga بهرهی بسیاری از نور در راستای مبارزاتش میبرد، در سوی دیگر Alan از آن جایی که در Dark Place به سر میبرد تا حد بسیار بیشتری متکی به نور است. دشمنان شما در این دنیا کاملا به شکل سایههای خشمگینی هستند که در محیطهای مختلف آن پرسه میزنند که حسابی هم استرسزا هستند.
این سایهها با صداهای عجیب و اهریمنی خود با شما صحبت میکنند و معلوم نیست کدام یک و از کدام سو به سمت شما هجوم میآورند و این المان در استرس بسیاری را در روند گیمپلی Alan تزریق میکند چرا که بیشتر از آن که از حضور این سایهها بترسید، نگران این هستید که در چه زمانی و از کجا قرار است مورد حملهی یک سایههای خشمگین قرار بگیرید. در حالی که Saga در حالت عادی توانایی شلیک به سر دشمنانش را بدون استفاده از چراغ قوهاش دارد، در نقش Alan پلیر مجبور است در راستای مقابله با این سایهها از چراغ قوهاش استفاده کند و دقیقا به همین دلیل است که او بیش از Saga به نور تکیه میکند.
اما این تنها کارکرد نور در نقش این کاراکتر نیست؛ شما طی تجربهی سناریوی Alan به چراغی تحت نام Angel Lamp دسترسی پیدا میکنید که مختص به او بوده و عملکرد آن تا حدی مشابه مکانیزم سناریو نویسی است به طوری که شما در مکانهای مختلف بازی، با چراغهایی روبهرو میشوید که برخی از آنها روشن و برخی دیگر خاموش هستند. Angel Lamp به شما این اجازه را میدهد نور این چراغها را در آن ذخیره کرده و با استفاده از آنها چراغهای دیگری را در محیطروشن کنید.
این عمل آن نقطه از محیط بازی را تحت تاثیر قرار داده و بعضا راههای فرعی و اصلی مختلفی را برای شما نمایان میکند که به کلی چندین لایهی تازه به محیط بازی و روند جستوجو و Backtracking در آن میافزاید و چگونگی پیادهسازی چند جانبهی آن به راستی قابل تحسین است، همچنین در صورت روشن کردن این چراغها میتوانید با ایستادن زیر نور آنها از دید دشمنانتان دور بمانید. لازم به ذکر است که این چراغها در دنیای واقعی نیز به صورت روشن دیده میشوند و پنهان شدن در نور آنها برای Saga نیز امکان پذیر خواهد بود.
Alan از یک سیستم ارتقای اختصاصی به نام Words of Power نیز برخوردار است که بسیار گستردهتر و عمیقتر از سیستم ارتقای ارائه شده برای Saga جلوه میکند و امکانات و ارتقاهای زیادی در دسته بندیهای متعدد را در اختیار پلیر قرار میدهد. به عنوان مثال، دستهی Words of Gun ارتقاهای اسلحه محور را ارائه میدهد در حالی که Words of Lamp ارتقاهای مختلفی را برای Angel Lamp در اختیارتان قرار خواهد داد.
پیدا کردن این ارتقاها نیز نیازمند گشتوگذار در محیط و استفاده از چراغ قوهتان برای یافتن مجموع کلمات خاصی است که روی دیوارها نقش بستهاند و تنها به نور چراغ قوهتان واکنش نشان میدهند. به طور کلی، سیستم ارتقای Alan بسیار بهینهتر طراحی شده است و از همین رو بازدهی و راندمان بالاتری را در طول تجربهی بازی ارائه میدهد اما اگر بخواهیم منصفانه به این مسئله بنگریم Alan توسط قوانین دنیای واقعی محدود نمیشود و از همین رو منطقی است که بتواند به قابلیتهایی داشته باشد که لزوما در دنیای واقعی معنا ندارند.
اما از خصوصیات اختصاصی هر یک از کاراکترها که عبور کنیم میتوانیم کمی در ارتباط با اسلحهها و سیستم مبارزات صحبت کنیم. ساختار و ساز و کار سیستم مبارزات و گانپلی بین دو کاراکتر کاملا مشابه است و تنها چیزی که آنها را از یکدیگر متمایز میکند اسلحههای مختلف بازی است که به غیر از شاتگان Double Barrel بین کاراکترها کاملا متمایز هستند.
گانپلی بازی شباهت بسیاری به نسخههای ریمیک Resident Evil داشته و اسلحهها نیز از طراحیهای بسیار خوبی برخوردارند و هنگام شلیک با هر یک از آنها به خوبی حس سنگینی و ضربه احساس میشود. این عنوان همچنین امکان جاخالی دادن یا به اصطلاح Dodge را نیز برای پلیر فراهم میکند که در هیاهوی مبارزات و درگیریها حسابی کارآمد است.
به طور کلی میتوان گفت Alan Wake 2 به نحو احسنت المانهای برجسته و اساسی وحشت بقا را در ساختار خود پیادهسازی کرده و خصوصیات هویتی اختصاصیاش را روی آن منطبق میسازد. ما در بخش گیمپلی شاهد یک تجربهای بسیار سرگرمکننده و نوآورانه هستیم که نه تنها در طول کلیت زمان تجربهی بازی حس و حال تازه خودش را از دست نمیدهد، بلکه با انیمیشنهای نرم و روان و ظرافت بسیار در پیادهسازی مکانیزمهایش، دائما لذت تجربه را برایتان افزایش میدهد!
این دنیا تو را میکشد!
میتوان با قاطعیت گفت که قدرتمندترین و برجستهترین خصوصیت Alan Wake 2 به عنوان یک اثر وحشت، فضاسازی و اتمسفر مثال زدنی آن است که از همان لحظهی اول شما را در خود کشیده و یکی از برترین محرکهای ترس در بازی محسوب میشود. اما مسئله اینجاست که از محیط بازی صرفا برای ترساندن پلیر استفاده نمیشود بلکه خود به موازات روند داستانسرایی بازی یک لایهی روایت محیطی را نیز به آن میافزاید که باعث میشود تجربهی لحظه به لحظهی این بازی بیشتر قابل لمس باشد و این خصوصیت که ابعاد مختلف بازی به زیبایی در یکدیگر جاری شوند یکی از خصوصیات برجستهی این اثر به شمار میآید.
استودیوی رمدی همیشه عملکرد بسیار خوبی را در بخش طراحی مراحل به نمایش گذاشته و Alan Wake 2 قطعا برترین هنرنمایی آنها تا به امروز است. از خیابانهای تاریک و روح زدهی شهر نیوورک گرفته تا شهرک زیبای Bright Falls و خیابانهای مهآلود Watery، همگی هویت ظاهری مستقلی را به این عنوان هدیه میدهند. همچنین الگوبرداری رمدی از فرنچایز Silent Hill در زمینهی فضاسازی بسیار مشهود است و حتی میتوانم به جرات بگویم Alan Wake 2 تقریبا نزدیکترین تصویر به چیزی است که در تریلر عنوان کنسل شدهی Silent Hills مشاهده کردیم!
به عنوان کسی که عاشق ژانر وحشت هستم نمیتوانم توصیف کنم که تا چه اندازه از فضاسازی Dark Place و مخصوصا شهر نیوورک آن لذت بردم؛ یک فضای ترسناک سنگین نوآر که به سرعت زیر پوست پلیر نفوذ کرده و سایههایی که زمزمههایشان دائما همچون سوزنی در مغزتان فرو میروند. ما همگی میدانیم که یک فضاسازی عالی بدون یک مکمل صوتی قدرتمند تاثیر چندانی نخواهد داشت و باز هم باید گفت که رمدی در این زمینه نیز سنگ تمام گذاشته است!
صداگذاری محیط بسیار عالی انجام شده است؛ صدای بارانی که بیرحمانه روی سرتان کوبیده میشود تا جیغ ناگهانی آژیر ماشین پلیسی که به سبب تغییرات محیطی، کوچههای شهر را پر میکند. از صدای قدمهای مرموز در جنگلهای اطراف Bright Falls در هنگام بازی در نقش Saga گرفته تا صدای اهریمنی که در دل سایههای نیوورک پرسه میزند، همگی باعث میشوند استانداردهای کیفی Alan Wake 2 در این زمینه آن قدر بالا برود که شاید حتی بتوانم آن را یک سطح جدید از استاندارد در مبحث فضاسازی در ژانر وحشت بنامم!
موسیقی و ساندترک! صحبت نکردن از این موارد که رسما یک جنایت در حق این عنوان است! همانطور که در ابتدای مقاله چندین بار اظهار داشتم رمدی در زمینهی ارائهی روایت داستانی خودش بسیار وسواس به خرج داده است و با استفاده از سکانسهای لایو اکشن بسیار جذاب روند داستانگویی بازی را هر چه جذابتر میکند. موسیقی نیز یکی دیگر از ارکان این ارائهی عالی بوده و حقیقتا رمدی در این بخش نیز کمکاری نکرده است!
در پایان هر یک از چپترهای بازی شاهد پخش شدن یک موسیقی بسیار جذاب بر پایهی اتفاقاتی هستیم که طی آن چپتر رخ داده است و اگر حوصله به خرج دهید و طی روند پیشروی داستان به این موسیقیها گوش فرا دهید، متوجه تغییراتشان نیز خواهید شد که نشان از میزان ظرافتی است که سازندگان در ارائه و یا به اصطلاح Presentation این اثر به خرج دادهاند.
همچنین سازندگان در چندین بخش از تجربه نیز به طور مستقیم و به شکلی بسیار خلاقانه از موسیقی بهره میگیرند که باید آن را تجربه کنید تا متوجه شوید، چرا که نمیخواهم با توضیحات بیشتر جذابیت تجربهی آن را از شما سلب کنم.
طراحی دشمنان بازی از لحاظ ظاهری مطلوب است و قطعا یک پیشرفت نسبت به نسخهی ابتدایی محسوب میشود و همچنین برخی طراحیهای تازه نیز به آنها اضافه شده و در حالی که لزوما متنوعترین دشمنانی نیستند که در یک بازی مشاهده کردهاید، اما با توجه به محوریت بازی حول نیروهای اهریمنی و سایهها، سازندگان به خوبی از این ساختار برای ساخت دشمنانی استفاده کردهاند که بر دنیا و منطق بازی منطبق میشوند.
باسهای بازی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در حالی که آن چنان چالش فراوانی را جلوی پایتان نمیگذارند، اما هر یک از آنها خصوصیات خاصی دارند که سازندگان از آن به عنوان یک محرک عالی ترس برای این باسها استفاده کرده و به اصطلاح یک Build Up بسیار عالی برای هر یک از باسفایتهای بازی وجود دارد.
گرافیک هنری و بصری Alan Wake 2 به لطف موتور گرافیکی Northlight فوقالعاده است، نورپردازیها بینقص هستند، حرکات صورت و موشن کپچرها فوقالعاده جلوه میکنند و دنیای بازی در عین زیبایی تهدید آمیز، مرموز و ترسناک است. تجربهی من از این بازی روی پلتفرم PC بوده و با وجود تمام نگرانیهایی که حول محور عملکرد فنی این بازی وجود داشت، باید بگویم تجربهی شخصی من از این عنوان تا حد زیادی با ثبات و مطلوب بود.
در طول تجربهام تنها یک بار با باگی عجیب برخورد کردم که مرا به داخل زمین انداخت و باعث شد مجبور بشوم از سیو پیشینم بازی را ادامه بدهم اما به غیر از آن، Alan Wake 2 عملکرد فنی مطلوبی را روی پلتفرم PC به نمایش میگذارد. البته باید در نظر گرفت که سنجش بهینهسازی روی این پلتفرم به این سادگیها نیست و حتی تفاوت یک قطعه بین کامپیوترها میتواند تفاوت عملکردی ایجاد کند؛ شخصا این اثر را با کارت گرافیک ۳۰۷۰ روی تنظیمات Ultra (به غیر از یک مورد که روی High قرار داشت) بدون استفاده از Ray Tracing تجربه کرده و ثبات مناسبی نیز طی این تجربه از لحاظ فنی داشتم.
صحبت بیشتر صرفا تکرار مکررات و ستایشهای بیشتر به همراه دارد بنابراین فکر میکنم وقت آن رسیده است که نقدمان را به پایان برسانیم.
Alan Wake 2
Alan Wake 2 نه تنها یک دنباله فوقالعاده است، بلکه در قالب یک اثر وحشت بقا نیز مثالزدنی ظاهر میشود. داستانسرایی به شدت درگیرکننده، شخصیتپردازیهای پیچیده و در عین حال منطقی و قابل هضم، گیمپلی پایبند به اصول ژانر وحشت بقا و در نهایت طراحی مراحل و فضاسازی معرکهی این اثر، همگی باعث میشوند به آسانی آن را در صدر لیست برترین آثار وحشتی قرار دهم که طی چندین سال اخیر تجربه کردهام. اگر طرفدار ژانر وحشت بقا باشید و این عنوان را تجربه نکنید، وجدانتان هرگز شما را نخواهد بخشید!
نکات مثبت:
- داستانسرایی بسیار گیرا و جذاب / پرداخت مناسب به حفرهها و گرههای داستانی
- شخصیتپردازیهای پیچیده اما منطقی
- استفادهی بهینه از سکانسهای لایو اکشن در داستان بازی
- کارگردانی عالی سکانسهای لایو اکشن و عملکرد تحسینبرانگیز بازیگران
- تنوع بالای گیمپلی بازی به لطف خصوصیات اختصاصی هر یک از کاراکترها
- انیمشنهای نرم و روان و گانپلی لذتبخش
- وجود پازلهای محیطی به لطف مکانیزم Angel Lamp و اتصال هنرمندانهی محیط و گیمپلی در سناریوهای Alan
- معماهای درگیر کننده و پاداشهای مطلوب در سناریوی Saga
- سیستم ارتقا گسترده کاراکتر Alan
- طراحی مراحل و محیط چند لایه که به پایهگذاری استانداردهای تازه در ژانر وحشت حول این قضیه منجر میشود
- فضاسازی و اتمسفر عالی که به محرکی اساسی برای حس ترس در طول تجربه تبدیل میشود
- موسیقیهای متعدد و ساندترک فوقالعاده
- صداگذاریهای کاراکترها و محیط بسیار عالی انجام شده
نکات منفی:
- سیستم ارتقای اختصاصی کاراکتر Saga سطحی بوده و برخلاف Alan تعادل مناسبی بین ریسک و پاداش ایجاد نمیکند
۹.۵
این بازی روی PC و PS5 و بر اساس کد ارسالی ناشر تجربه و بررسی شده است
پر بحثترینها
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- ناراحتی کارگردان Black Myth: Wukong بابت نبردن جایزه بهترین بازی سال
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- گپفا ۲۵؛ تریلرهای مورد علاقه شما از مراسم The Game Awards 2024
- منبع داخلی: دوران عناوین انحصاری ایکس باکس به پایان رسیده است
نظرات
واقعا که شاهکار شده بازی
آیا تخریب پذیری بازی کنترل رو داره ؟
شما بازی رو بازی کردی؟خبری از طوفان های خاص بازی تو نسخه اول هست تو این بازی یا نه؟
دوستان لطفا هرکی بازی رو انجام داده بگه
گفتن بازی نسبتا جهان باز هم هست
جهان باز بودن رو بازی چطور شده
خوبه یا نه ؟
جهان بازه؟ من شنیده بودم ک بازیش بیشتر خطی مثل re4 remake ی طورایی تو مایه های re4 remake
کاملا جهان باز نیست مثل gta
آها اوکی
👏
عجب نمره عالی ای.
ولی رو مخم بود پایان شت و بستنش تو دی ال سی مثل نسخه یک
گوتی 🗿🗿🗿
گوتی:😐
اینو خدا زده ولش کن
شماره قبلیش ترسناکتر بود
اصلا موافق نیستم به خاطره وجود یک زن سیاه پوست باید ۰.۵ میدادید حالا با ارفاق تمام نکات مثبت ۰.۵ میشن
ها؟
شوخی اینجا خیلی جا نیفتاده
لعنتی وقتی همچین شوخی بی مزه ایی میکنی باید بعدش ی استیکری مثل 🤡 بزاری که بفهمیم داری تیکه میندازی
😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐 حالت خوبه؟
ناع 🗿
دقیقا👌
نژاد پرستی؟🤔
بابا شوخیه
بنظرم من ک برعکس اکثر فرانچایزا این قضیه به داستان آسیبی وارد نکرده
یک لحظه فکر کردم جدی گفتی 😂
خیلی خوب بود خدائی بازیش
شانسم نداره ماکرو نسخه یکش انحصاری بود اونجوری برخورد شد،
بیخیالش شد بازی مولتی شد یدفعه شد شاهکار نسخه ۲
fido جان قبلا بیشتر فعال بودی و بیشتر ایکس باس هیت میدادی چی شد نیستی داری درس و مشقتو مینویسی
هیت به جعبه میدادم چیزی که خودش بازنده و آخره تو تمام امار بنظرت احتیاج به هیت داره🤔
من به کسائی که از بازیای سونی فشار میخوردن به اونا بیشتر رسیدگی میکردم 🤪
والا یکش هم شاهکار بود
اگه پیسی داری یه تست بکن
همون سالی که اومد بازیش کردم ، میگم یعنی بازی خیلی خوبی از دست داد به عنوان انحصاری
نسخه ۱ بد موقع عرضه شد
با رددد ۱ اومد
قشنگ رنده شد
واقعن اندرریتد بود
باید بیشتر بهش توجه میشد
اونجوری که اوایل میگفتن واسه پی سی سیستم غولی میخواد و بهینه سازی بدی داره نیست و تو بهینه سازی خوب عمل کرده
سلام با چه سیستمی پلی می دید؟
و تنظیمات بازی چیه ؟
چون واقعا اولین بازی هست که سیستمم اینقدر بد اجراش می کنه البته رو حالت (Ray tracing full) 1080 به زور ۲۲ فریم
تو اینکه شاهکاره شکی نیست ولی بهینه سازیش نسبت به سایر گیم ها جای کار داره
the lust part 1 رو حالت الترا راحت ۵۰ به بالا فریم می داد
با چه سیستمی میزنی
با لبتاپ ROG Strix G17
Ryzen 9 5900HX
ram 32 ddr4 3200
vga 3070 8g 130w
1 tb SSD
تا حالا هیچ بازی مشکل نخورده بود به جز Alan Wake 2
حتی ردد ۲ با اخرین تنظیمات ممکن ۵۰ تا ۷۰ فریم می گیره
بهینه سازی واقعا در اون حدی نبود ک انتظار داشتم
اوف اوف پس اصلا وضع جالبی نداره
اونطور ک من شنیدم بهینه سازیش افتضاحه رو pc بعد ی سوال چرا رو کنسولا ray tracing نداره؟
شاهکار 🔥🔥🔥
خیلی ممنون بابت نقد. نمره بازی هم کاملا منصفانس.
از سم لیک و رمدی چیز دیگه ای انتظار نمیرفت.
بله، ما هم نمردیم و بالاخره دیدیم گیمفا یه امتیاز خوب به بازی ترند داد
ترند بودن یا نبودن متای بالا گرفتن یا نگرفتن و انواع و اقسام پارامترهایی که خارج از تفکر و ذهن منتقد رخ میده روی نمرات و نقد و بررسی های ما تاثیر نداره. امسال کلی بازی aaa از سایت نمره بالا گرفتن مثل RE 4 Remake یا alan wake 2 یا baldur’s gate 3 یا phantom liberty یا re 4 seperate ways و diablo 4 و zelda: totk و sea of stars و … نمیدونم یا سایت رو دنبال نمیکنید یا عملاً دروغ میگید.
سلام
آقای کریمی؟
به عنوان یه سردبیر واقعا نیاز اینقدر تند پاسخ بدید – بی خیال اون بنده خدا نظر خودش رو گفت البته احتمالا چون طرف یک یا دو بازی بوده و نمره کمتر از تصورش بهش دادی تو ذهنش نقش بسته که به بازی ها نمره کم می دید
بنده در مورد چند بازی دیدم که حتی نمره بالاتر از منتقدا های دیگه دادید
و ربطی نداره – منتقد ها نمراتشون متغییر هست و هیچ کس نباید انتظار داشته باشی بازی های مد نظرش نمره خوب یا عالی از همه سایت ها دریافت کنه
داش ربطی به اون نداره، نمره ای که به بازی داده میشه سلیقه منقده، منتقد به اون اندازه که از بازی خوشش میاد نمره میده به بازی، همش بحث سلیقس، هر کی هم بگه اینطور نیست داره دروغ میگه، همه منتقدا مث ما هستن، بازیو تجربه میکنن بر اساس سلیقه نمره میدن( البته بعضی نکات هم هستن که باید پیروی کرد ازشون و باید با دلیل منطقی نمره کم کنن از بازی). خودمون هم ممکنه از یه بازی با متا بالا ۹۰ کمتر از یه بازی با متای مثلا ۸۰ خوشمون بیاد. همش بحث سلیقس، کسی دشمنی نداره که نمره کم بده
سایت بد نمره نمیده؛ احتمالا منظور شما جناب کریمی هستش که ایشونم لزوما بد نمره نمیده بلکه سخت گیر هستند اکثرا….بعضی وقت ها ماهم با نقدهاش مخالفیم ولی بعضی وقت ها موافق…هنوز اسپایدرمن بازی نکردم که بگم نقدشون خوب بوده یا بد ولی سر گاد رگنوراک نقد خوبی در مجموع داشتند هرچند با همه نقدشون موافق نبودم….ولی چیزی که مشخصه جناب کریمی به سبک های بازی هایی چون گاد و اسپایدرمن یا دد اسپیس علاقه خاصی ندارند.
نویسنده هاشون فرق میکنن
زباله ی اسپایدر لواشک ادیشن و شاهکار بودن دو خط موازی هستن که هیچوقت بهم نمی رسن.
شاهکار قرار نیست به شاهکار برسه
اونقدرام بدم نماید از اسپایدر تام، شوخیه😅
پرفکت کم کاری میکنیا!
قبلا دیسات فشاری کننده تر بود😂
درگیرم، کار بین شهری دارم هی باید برم بیام.
ای بابا
میگم
موفق باشی
اسپایدرمن به اون شاهکاری و بی نقصی و خلاقیت ۸
الن ویک ۲ که تقریبا هیچ تازگی نداره ۹.۵
شروع شد باز
اره اسپایدرمن شاهکاره ولی کی گفته الن ویک تازگی نداره؟ جفتشون بنظرم نمره ۹.۵ حقشونه
کی گفته اسپایدرمن شاهکاره اول بیا سر این صحبت کنیم ☠️
چرا شاهکار نیست ؟ چندتا عیب ازش بگو ببینم
عزیزم ایراد که داره ولی بر فرض بی ایراد ترین گیم هم باشه باز دلیلی بر شاهکار بودنش نیست
عجب آدمی هستی خب وقتی نمیتونی ایراد بگیرید چرا الکی بازی رو میکوبونی ؟ بیا یه ایراد هم نتونستی بگیری
داداش هیتره ،، خیلی وقتتو حروم نکن
کسی که بازی نکرده میگه شاهکار نیست؟
چون هرجوری حساب میکنی نمیشه بجز شاهکار بهش گفت
☠️ stop nigger ✋️
بابا چرا هر بازی جدیدی میاد میگین شاهکار ؟.
نه استارفیلدش شاهکار بود نه اسپایدی ۲
شما سونی فنا فقط منتظرین متا بره بالا نود ناشر هم سونی باشه شاهکار ببندین به پای بازی ……
الان آلن ویک خیلی تغیرات نسبت به نسخه اول داشته .
همون رگناروک هم بهش شاهکار بستین ولی نبود …..
من موندم هم هرچی میاد میگن شاهکار
پس بتمن ارکهام سیتی و گاد ۲۰۱۸ و بایوشاک ها و ردد و الدر اسکایریم…. باید برن بمیرن وقتی اسمشون میاد کنار اسپایدی ….
شاهکار شاهکار ……..
داداش دیگه اسپایدرمن باید چیکار کنه که شما قبولش کنی؟ داستانش بد بود ؟ گرافیکش بد بود؟ گیمپلی بد بود؟ باگ داشت؟ دیگه چیکار باید کنه خدایی؟
داداش یجوری میگین انگار با بازیای سونی مشکل دارم.
چرا نمیام از گوست او سوشیما ایراد بگیرم…
اسپایدرمن شاهکار نیست هر کاریم بکنه ….
داداش یعنی چی آخه هر کاری هم بکنه شاهکار نیست؟ 😐 شما از سبکش خوشت نمیاد مشکل خودته ، کسی که این سبک رو دوست داشته باشه اسپایدرمن براش یه شاهکاره
متای اسپایدرمن۲ ۹۰ هست بالای ۹۰ نیست تازه
اره ولی از بزرگترین بازی ایکس باکس ، ۷ نمره بالاتره 😂👍🏻
Halo combat evolved: سلام
انقدر زیر پوستی هیت ندین بدم میاد …
معنی کلمه شاهکار رو این جماعت ازبین بردن
دقیقا.
میدونی فرق بین این دوتا فن بیس چیه؟
فرق بین فن بیس سونی با مایکروسافت اینه که به موقع به یک بازی لقب شاهکار میدن.
اسپایدر من بر خلاف پروژه ۲۵ ساله، بدون ادعا اومد و یکی از بهترین اثر های ابر قهرمانی شد. خب، بعد عرضه بازی و گرفتن متای ۹۰ و تجربه کردن اثر، کسی حق نداره بهش لقب شاهکار بده؟
نه برادر من، شما برو دوستای خودت رو نصیحت کن که هر سال متای ۹۸، گوتی سال و بازی نسل رو داشتن برای استارفیلد رزرو میکردن.
اینکه استارفیلد شاهکار نبود رو که انگاری فن های ایکس باکس هم قبول دارن ولی آیا اسپایدر من ۲ رو تجربه کردی که میگی شاهکار بود یا نبود؟
در ضمن با وجود اسپایدر من هم لازم نیست بازی های دیگه بمیرن، کسی هم نگفته اسپایدر من از اثر های فوق بهتره، ولی انگاری شما برای خودت می بری و میدوزی.
اسپایدرمن ۲ رو کنار دوستم که بازی میکردش دیدم یکمم پلی دادم .
داستان هم از تو یوتیوب دیدم….
نه من نمیدوزم فقط یه جماعتی هستن به دیزگان و هورایزنم لقب شاهکار دادن.
دوستای خودت ……
من پیسی پلیرم کاری به فنای ایکس و پی اس ندارم.
این دوستای من، آیا گفتن اسپایدرمن ۲ بهتر از بازی های گاد ۲۰۱۸، بایوشاک، اسکایریم و بتمن هست؟
به موقع لقب دادنتونم دیدیم .
دیزگان شاهکاری که حقش خورده شد .
دث استرندینگ بازی فراتر از ذهن ایکس فنا و پیسی پلیر هایه و فقط پی اس فنا درکش میکنن……..
دیگه به من نگو دیگه ….
بحث اینه که به هر بازی که میاد میگین شاهکار!!! کلمه شاهکارو تو تاریخ گیمینگ بزور شاید برا سی تا بازی بشه به کار برد. جی تی ای سن آندریاس، gta iv، رد دد یک و دو، متال گیر ۳، لست یک، بایوشاک، رزیدنت اویل ۴ و همچین بازیایی رو میشه گفت شاهکار. شماها هربازی جدیدی که میاد( مخصوصا اگه مال سونی باشه) سریع بساط شاهکار شاهکارو برپا میکنید! یه زمانی این کلمه خیلی ابهت داشت، ینی من خودم شخصا وقتی این کلمه رو میشنیدم تو ذهنم یاد یه سری آثار خیلی خیلی خاص میافتادم مثل همونایی که اسم بردم، ولی متاسفانه انقد برا هر بازی شاهکار شاهکار کردین ابهت این کلمه رو از بین بردین
این نسل از ابتدای شروع تا حالا یک بازی شاهکار داشته و اونم استارفیلد بوده
زلدا و بالدور گیت(حالم ازش بهم میخوره) ::::: مطمعنی اشتباه نمیکنی ؟.
خداقوت ستون دقیقا الان بین ۷۰ تا ۸۰
اینقد به هرررر چیزی گفتن شاهکار ابهت کلمه شاهکارو از بین بردن!! بقول معروف خزش کردن. شاهکار کلمه ایه که تو هر نسلی شاید در بهترین حالت به چهار پنج تا بازی بشه گفت. اینا هر بازی میاد یه لقب شاهکار میبندن بهش
استارفیلد رو نظر نمیدم چون سلیقه ایه و RPG ، ولی کلا اطلاق لفظ شاهکار به گیم خطی مثه جوک می مونه – هرچقدر هم که خفن باشه ، وقتی ارزش تکرار نداره شاهکار نیست – حالا الن باشه یا بتمن یا هر چی فرقی نداره
چه ربطی داره یعنی الان لست هم شاهکار نیست؟ 😐
داداشمون وسعت و آزادی جهان بازی براش مهمه و ادامه دادنش تا بینهایت .
درکش میکنم منم یه مدت همینطوری بودم.
دو کلمه از مادر عروس👌🤣
کمتر مزخرف بگو
این همه بازی هستن اوپن ورلد نیستن ولی شاهکارن همه هم قبولشون دارن
از BioShock بگیر تا Half-Life و Doom و Portal و God of War
اینکه تو اوپن ورلد دوست داری دلیل نمیشه پس حرف تو همون باشه !
حق 👍🏻👌🏻
نظرت محترمه ولی اشتباس. بازیایی مثل مکس پین، لست یک، بایوشاک، هاف لایف، انچارتد هم خطی هستن ولی شاهکارن. منتهی در کل نباید برا هرباری چه خطی چه اپن ورلد به سادگی کلمه شاهکارو بکار برد.
اگه منظورت اینه که اگه اپن ورلد نباشه شاهکار نیست پس با این حساب قبول داری که رزیدنت ایول ۴ هم شاهکار نیست بازی که انقلابی بود
ارکام سیتی نباید اسمش بیاد کنار بهترین بازی ابر قهرمانی؟ عجیبه!
اسپایدرمن ۲ شد بهترین بازی ابرقهرمانی ؟.
حله…
شرمنده خلاف کسایی که بازیش نکردن حرف میزنم
🤗🤗🤗🤗🤗
باشه اسپایدرمن بهترین بازی ابرقهرمانی….
اقا سلام و عرض ادب و احترام، من کلا دو سالی یه بار میام یه کامنت میذارم اونم برای نقد یا اخبار بازیایی که دوستشون دارم.
باور کنین هر شرکت سازنده ای کلی سرمایه و وقت میذاره که یک اثر رو خلق کنه و همشون هم بازار هدف یا مخاطبین خودشونو دارن.
من از وقتی که این بساط فن بازی بین کنسول ها راه افتاد دیگه دل و دماغ ندارم بیام فعالیت کنم و نظر بدم، ولی منو مثل داداش کوچیک تر خودتون بدونید و سعی کنید فقط از بازی ای که کار میکنین یا پول تو جیبیتونو جمع میکنین و …بالاخره هزینه میکنین و میخرین لذت ببرین و صرفا بیاین بگین فلان سیستم یا فلام قسمت لور بازی خیلی خفن بود!
بین جامعه ی گیمر جنگ شده، ماها خیلی صمیمی تر از این حرفا بودیم، یادمه من خودم ps 3 داشتم، اونقد از جذابیت های بازیای x360 میگفتن میرفتم سر کار پول جمع میکردم که بتونم x360 هم بخرم.
یکیش halo وقتی بازیش کردم تنها نظرم این بود که سلیقه ی من نیست ولی یه بازی خفنه که کل دنیا سرو صدا به پا کرده و حتما خفنه.
به نظر من aw2 بازی خوبی بود سرگرمم کرد لذت بردم و سعی میکنم بازی های دیگه هم تجربه کنم.
این حرفامم بذار به پای درد و دل یه گیمر قدیمی که وقتی این جر و پحثا رو میبینه دلش میگیره، و فقط دوس داره همه لذت ببرن و کنار هم خوش باشن.(کاش گیم فا جولو هر اکانت تاریخ عضو شدن شخص رو میذاشت)
از نقد آرمان جان هم لذت بردم، همین که زحمت کشیده بازی کرده و حس و حالشو به متن تبدیل کرده تشکر میکنم.
به خدا درستش همینه
بعد از قرنی
حق خوندن خیلی کیف میده 👌👌👌
هیچ تازگی نداره؟عکسای همین پست خودش جوابته
فقط اونایی که دارن جواب میدن🤣
خب، مثل اینکه اکثرا کلا متوجه نشدن.
https://s6.uupload.ir/files/img_۲۰۲۳۱۱۰۳_۲۰۵۱۲۳_x5dc.jpg
واقعا چرا به ابر شاهکار بی نقص سونی نمره افتضاح هشت دادن
چرا واقعا
وای بر جامعه گیمینگ
اگه منتقداشون یکی بودن حرفتو قبول داشتم ولی منتقدا با هم فرق میکنن (البته که به نظرم الن ویک کاملا لیاقت این نمره رو داره)
راجب اسپایدرمن حرف نمیزنم چون بازی نکردم ولی اصلا حق کسی نمیبینم که به الن ویک ۲ بگن تکراری بخش قصر ذهن و تغییر حقیقت رو من یادم نمیاد تو یه بازی دیگه دیده باشمش درحالی که از مهمترین بخشای بازی هستش سر قضیه بهینه سازی هم من فکر میکردم پورت پیسی بده چون با ۳۰۷۰ به سختی ۶۰ فریم رو مدیوم میگرفتم ولی وقتی چنتا نقدر خوندم فهمیدم این بازی هستش که گرافیکش وحشتناک بالاس بهینه سازی بدی نداره خیلیا اوایلش میگفتن عین دنیاش حس لست افاس میده که وقتی بازی کنی میفهمی چقدر اشتباه هستش ین جحرف
الن ویک ۲ تازگی نداره؟ اگه بگیم الن ویک ۲ تازگی نداشته بزرگترین دروغ رو گفتیم چرا که داشته
.
الن ویک ۲ از گرافیک و گیم پلی بگیر تا حتی داستان هم حس تازگی داره
با این حساب میتونه گوتی بشه؟
خیر، رابطه لجند آو زلدا با گوتی مثل رابطه مسی با توپ طلاست
Robbed
و رابته بقیه هم مث رابته نیمار و توپ طلاست لابد😂
ای بابا😂رابطه درسته
رابطه دزدی؟
داداش الان وقتش نیست درباره پسر فیفا حرف بزنیم
هی روزگار
یجوری میگین انگار هر سال یه زلدا عرضه میشه و گوتی میشه :D
فقط ۲۰۱۷ یه BOTW عرضه و گوتی شد
بجز اونم یه زلدای دیگه هست که چندین جایزه و عنوان بازی سال رو برده که مشخصه کدومه
همین :)
خسته نباشید خدمت آقای زمهر سال ۲۰۲۳ سال عاشقان ژانر وحشت بقا و بازی های ترسناک بود
یه نقطه ضعفش میتونه سیستم مورد نیازش باشه ولی خود بازی شاهکاره
نمیتونید اول مقاله رو بخونید بعد کامنت بدید؟
بخدا به کسی که اولین کامنت رو بذاره حلوا نمیدن🙂
خودتم نخوندی اول اومدی کامنت ها رو چک کنی😂😂
من یه لحظه اومدم پایین دیدم یه عالمه کامنت اومده.
اگر دقت کرده باشید من اولین لایک رو به این پست دادم پس اگه میخواستم اولین کامنت رو بدم میتونستم اینکار رو بکنم.
کلا این بازی مارو میکشد ، خیلی دوست دارم نسخه فیزیکی بازی هم بیاد
شاهکار شاهکار شما فرض کنید سم لیک بیش از ده سال هست که همواره یک گوشه ایی از ذهنش بهش فکر کرده پس بدانید که با چه داستان شاهکاری طرف هستیم از ساندترک های بازی اصلا نمیشه به راحتی گدشت قطعا تو بخش جوایز امسال alan wake تمام جایزه ها را درو خواهد کرد
رمدی:👏👏👏
ابر شاهکار ❤️
عرض ادب و احترام خدمت جناب آقای زرمهر.
سپاس خدمت شما بابت نقد نسبتاً جامع و کاملی که ارایه فرمودید. نقد حضرتعالی را به دقت خواندم و پس از مطالعه آن چندین سوال از محضر حضرتعالی داشتم.
1 – اثر مذکور در مبحث مبارزات آیا فراتر از نسخه اول میرود یا صرفاً همه چیز روکشی نسل نهمی دارد؟
2 – این اثر از مبحث Gameplay و مبارزات آیا ارزش تکرارپذیری دارد یا خیر؟
3 – با مطالعه نقد حضرتعالی متوجه شدم که با یک open layout در بازی طرف هستیم، اما طراحی Layout در این عنوان چند لایه است یا صرفاً شامل یک لایه میشود؟
4 – نحوه بازیابی نوار سلامتی همچون سابق و مشابه قسمت اول میباشد یا دچار دگرگونی شده؟ آیا این موضوع در مورد سایر مکانیزمهای مشترک بین این سری نیز صادق است؟
5 – آیا اثر فوق همچون قسمت اول سادهسازی شده یا به مثابه Control شما و تواناییهایتان را در پیشبرد آن به چالش میکشد؟ (در بازی ما با درجه سختی رو به رو هستیم یا خیر؟)
6 – در بخشی از نقد خود به این موضوع اشاره کرده بودید که دشمنان طراحی شده از تنوع بالایی برخوردار نبوده با این حال تعدد آنها را قابل قبول دانستید. این مهم آیا به ارزش تکرارپذیری آسیب وارد میکند یا خیر؟
7 – فرمودهاید که این اثر همچون نام Max Payne برای شما ماندگارترین کار Remedy به حساب میآید. چه نقطه/نقاط قوت یا برجستهای نسبت به سایر نامهای دیگر Remedy همچون Control (اگر بخواهیم از مقوله داستان فاکتور بگیریم) در مبحث Gameplay دارد؟
پیروز و پایدار باشید
برای سیستان، مهد زال و سودابه
برای بلوچستان و بلوچ
برای ایران زمین
آرمان زرمهر:
://///
این چی بود😂😳
درود بر شما آقای چمنی عزیز
۱. قطعا! مبارزات به لطف ورود کامل این بازی به ژانر وحشت بقا دست خوش تغییراتی شده و توی این بعد از بازی شاهد شباهتهای زیادی به آثار وحشت بقای مدرن هستیم.
2. پیچشهای مبحث گیمپلی منطبق بر اصول وحشت بقاست و یکی از خصوصیات اصلی آثار این ژانر تکرار پذیری بالاست که AW2 قطعا از این قاعده مستثنی نیست.
3. همونطور که توی نقد هم اشاره کردم طراحی محیط و مراحل چند لایه بوده و شما مخصوصا در سناریوهای Alan به کمک Angel Lamp میتونید به این لایهها دسترسی پیدا کنید.
4. مثل نسخهی ابتدایی همچنان با ایستادن توی نور میتونید مقداری از سلامتیتون رو بازیابی کنید اما درصد بازیابی کاهش پیدا کرده تا از اونجایی که نسخهی دوم یه بازی وحشت بقا محسوب میشه آیتمهای سلامتی مثل Medkit هم به بازی اضافه بشه که هم راستا با رکن مدیریت منابع حرکت میکنه و از بازدهی بالاتری نسبت به نور برخورداره.
5. بله بازی از درجهی سختی برخورداره اما به دلیل اینکه مثل Control در این بازی از قدرتهای متعدد مبارزه برخوردار نیستیم لزوما مثل اون اثر شاهد مبارزات چند بعدی نیستیم هر چند که از یک بازی وحشت بقا اصلا چنین انتظاری نمیره.
6. شاید اگر راجع به بسیاری از بازیها این سوالو از من بپرسید جوابم بله باشه اما طراحی دشمنان AW2 کاملا منطبق بر منطق دنیای بازی هستش و از همین رو بازدهی بالایی داره و در نگاه من اصلا به تکرارپذیری بازی آسیب نمیزنه.
7. به نظر من این بازی در مبحث گیمپلی اصلا قابل مقایسه با آثار دیگر رمدی نیست چرا که تا قبل از این عموما آثار این استودیو تاکید زیادی بر اکشن داشتن در حالی که AW2 به دلیل ژانری که در اون قرار داره رویکردی کاملا متفاوت به این مسئله داره اما اگر بخوام به طور کلی یک مورد رو بگم اینه که طی تجربهی بازی احساس میکنید تمام مکانیزمهایی که در طول گیمپلی معرفی میشن به شکل کاملا بهینه به کار گرفته میشن و برخی از اونا با پیشروی در بازی به حاشیه کشیده نمیشن.
با میانگین ۲۴ فریم دارم بازی می کنم و با این حال یکی از بهترین تجربه های گیم امسالمه XD
از تحسین برانگیزی این بازی میشه هزار خط نوشت…
خسته نباشید و خدا قوت بابت مقالهی خوبتون…
همونطور که از تک تک کلمات پیداست این بازی شماروهم مثل من به وجد آورده! 🫂🔥
رمدی ترکونده 🗿🔥👏
بازیشو تموم کردم دیروز بازی به شدت خوبی ولی چند تا مشکل دارع یکیش مپ بازیع که مثل کنترل هست ادم مسیر قاطی میکنه یکیشم باگ بازیه و افت فریم زیاد روی مود کوالیتی که توی جاهای شلوغ افت فریم شدید داره بعضی جاها هم باگ میوفته بازی در حال اجراس ولی مرحله نمیتونی انجام بدی ولی در کل بازی به شدت خوبیه
همونی که انتظار میرفت حتی خیلی بهتر!
آلن ویک ۲، بزرگ ترین غافلگیری من در ۲۰۲۳، و به راحتی بهترین بازی سال ۲۳ من شد. آلن ویک به لطف داستان فوقالعاده و روایتی بینظیر/فوقالعاده/بیاد ماندنی، تبدیل به بهترین تجربه ی ممکن از یک بازی داستان محور میشه و عدم تجربه ی اون واقعا ظالمانه اس!!.
به لطف سناریو نویسی و داستان فوقالعاده ، آلن ویک رفته رفته یک ترس روانشناختی رو به گیمر القا و تحمل می کنه که تا انتها اونو تنها نمیزاره. بازی با آشنا کردن گیمر با ابعاد پنهان محیط ها و اتفاقات، بدون این که درگیر کلیشه های رایج ژانر ترس بشه، یک ترس مداوم و پیوسته رو در ذهن شما شکل میده و همیشه شما رو در استرس نگه میدارده به نظر، این بزرگ ترین برگ برنده ی سازندگان هست و دست آوردی ماندگار. بخش مربوط به خوده آلن، فوقالعاده به دستیابی به این مهم کمک کرده.
مبارزات بازی همونطور که در نقد اشاره شده بسیار خوب از آب درآمده و فوقالعاده لذت بخش هست، شلیک کردن در بازی حس سنگین و واقع گرایانه ای داره که به هرچه لذت بخش تر شدن این بخش کمک ویژه ای میکنه.
از حیث بصری هم آلن ویک حرف های زیادی برای گفتن داره و یه گرافیک خیره کننده رو به نمایش میزاره، نورپردازی تو بازی بسیار دقیق و زیبا کار شده که در کنار سایر موارد باعث میشه آلن ویک ۲ تبدیل به یه بازی کم نقص یا حتی بی نقص بشه.
ایراد بیان شده با این که وارد و صحیح هست، و از مقام مقایسه با بخش آلن ویک در جایگاه پایینی قرار میگیره. اما به دلیل، در پسزمینه قرار داشتن مبارزات و همینطور کیفیت کلی و عالی این بخش، به نظر قابل چشم پوشی هست.
آلن ویک ۲ برای من یک بازی تمام و کمال هست که سال هاست نمونه ای شبیه به اون رو تجربه نکرده بودم. آلن ویک ۲ یادآور دوران طلایی بازی ها در نسل هفتم هست.
۱۰از۱۰ مناسب ترین نمره ای هست که میشه به شاهکار جدید سم لیک داد.
خیلیم عالی
نگران گیمپلی بودم (چون توی تریلر ها تفاوت محسوسی توی مکانیک ها نسبت به نسخه اول نبود) که برطرف شد
ما که با این سیستمی که میخاد نمیتونیم پلی بدیم D:(البته اخیرا یه مادی منتشر شده که با حذف mesh shaders بازی رو برای کارت های ضعیف تر هم بهینه میکنه)
اون آرت پشت قسمت نمره هم خیلی قشنگه خامشو ندارید :)؟
تشکر از شما جناب زرمهر عزیز بابت این بررسی جامع و کامل.
توی بخش نظرات یکی از مطالب در مورد بازی، گفتم بازی ناامید کننده است و نمرات هم الکی بالا و اورریتد؛ کار حتی تا جایی که پیش رفت که توی چپتر دوم حتی از شدت عصبانیت نزدیک بود بازی رو حذف کنم که خوشبختانه این اتفاق نیفتاد و بازی هم پاداش صبر من رو داد!
اگر به من بگن ده سال دیگه آلن ویک ۲ رو با چه چیز به یاد میارن، چیزهای زیادی وجود دارد که بشه گفت اما فضاسازی بی نظیر بازی رو میتونم برجسته ترین شاخصه این عنوان اعلام کنم.
بازی از لحاظ بصری یکی از زیباترین و دیدنی ترین طراحی های تاریخ (از نظر من بهترین) رو داره و باید به طراحان گرافیکی بازی آفرین گفت.
داستان بازی فوق العاده جذابه و با تعلیق بالایی همراه میشه و به نحویه که نمیشه از تجربه بازی دست کشید.
آلن ویک ۲ میتونست یکی از بهترین تجربه های survival horror تاریخ باشه به شرطی که سازنده ها توجه بیشتری به گیم پلی بخش مبارزات داشتند و متاسفانه بازی از این بخش ضربه زیادی میخوره. اسلحه ها با اینکه recoil مناسبی دارن و حس خوبی بعد از شلیک به بازیکنان دست میده اما مبارزه با دشمنان کم تنوع و کم تعداد بازی حداقل برای من لذت بخش نبود و صرفا فیلرهایی قلمداد میشدن که ذهن بازیکن بین معماهای عالی بازی فرصت استراحت و شاید کمی هیجان داشته باشه.
هرچقدر بازی در بخش مبارزات میلنگه، در مبحث معماها تجربه ای عالی ارائه میده و بیشتر پازل ها به اندازه ای متعادل هستند که نه بیش از حد ساده باشند و نه اون قدر پیچیده گیمر بخواد برای حل کردن اون ها به راهنماهای اینترنتی متوسل بشه.
مشکل دیگه ای که در سیستم مبارزات بازی به چشمم اومد “عدم عمق کافی” در بخش مبارزات هست؛ نور رو روی دشمنان متمرکز کن و شلیک کن. منتها مشکل بعدی همینجا پدیدار میشه که دوربین در هنگام نشانه گیری به اندازه ای به کاراکتر نزدیک میشه که در صورت مبارزه با بیش از یکی دو دشمن، قطعا اعصابتون رو خرد میکنه به خصوص دشمنانی که قابلیت Dash رو دارن.
در آخر نکات قوت و ضعف بازی رو از دیدگاه خودم فهرست میکنم:
نکات قوت:
داستان جذاب بازی که با روایت فوق العاده و با تعلیق اون همراه شده.
شخصیت پردازی عالی Saga Anderson و دیگر کاراکتر ها
طراحی محیط به یادماندنی و تماشایی به خصوص بخش های جنگلی
طراحی قابل قبول و جذاب المان کارآگاهی بازی که بیش از حد پیچیده نیست و بازی رو از هدف خودش دور نمیکنه.
ساندترک های فوق العاده شنیدنی که از بازی قبلی به ارث رسیده.
معماهای متعادل و عالی که پاداش مناسبی برای گیمر تدارک دیده.
عبور و مرور و گشت و گذار در جهان بازی با اینکه خالی از موارد خاصی هست حس خوبی به گیمر منتقل میکنه.
نقاط ضعف:
شروع نه چندان جالب بازی به خصوص چپتر معارفه آلن ویک.
نزدیکی بیش از حد دوربین به کاراکتر بازی هنگام نشانه گیری.
سیستم مبارزات بیش از حد ساده که به جز مدرنیزه شدن کنترل ها، چیز جدیدی نسبت به بازی اول برای ارائه نداره.
نقشه ناکارآمد بازی و به خصوص عدم وجود مینی مپ که به یکپارچگی تجربه و پیشروی در داستان ضربه میزنه.
Charm ها نقش معناداری در بازی ایفا نمی کنند و از نظر من صرفا کپی ناشیانه ای از Resident Evil 4 Remake به شمار میره.
تنوع پایین دشمنان بازی که متعاقبا به تنوع پایین استراتژی های مبارزه منجر میشه.
تعداد بسیار پایین سناریوهای اکشن که در مقایسه با بازی اصلی ناامید کننده به شمار میره.
نمره : ۸/۱۰
به نظرم اگر بنا بر تکمیل سه گانه باشه، سیستم مبارزاتی به یک تحول اساسی نیاز خواهد داشت.
سلام. نکات عنوان شده برای بخش مبارزات بازی به این دلیل هست که سازندگان نخواستن بازی اکشن باشه. اگر نسخه ی اول رو نگاه کنیم مجموع درگیری ها به نسبت نسخه ی دوم بیشتر هست و بازی جنبه ی اکشن تری داره و با دشمنان پر تعداد تری که اون ها هم چندان تنوعی ندارن ما رو، رو به رو میکنه. تنوع کم دشمنان همخوانی درستی با حالت روایی بازی که تقریبا رئالیسم جادویی هست، داره. دوری از برخی طراحی های عجیب غریب برای دشمنان به نظر تصمیم عاقلانه ای هست که نتیجه ی کپکامی رو در پی نداره.( رجوع کنید به رزیدنت ایول ۷)
منتها در نسخه ی دوم پرداخت عمیق تر و درگیر کننده تر داستان و همینطور، به، بوجود آوردن یک ترس پیوسته و سیال هست که الویت سازندگان قرار گرفته که اگر چنین موضوعی قرار میبود با یک اکشن بیش از حد فعلی همراه بشه خیلی بعید به نظر میاد که بازی میتونست نصف موفقیت فعلی رو هم به دست بیاره. از این جهت تصمیم که سازندگان در الویت و مرز بندی که بین داستان گویی و اکشن اعمال کردند بسیار بجا و درست هست.
متوجه ضعف های فنی هستم و قبول دارم منتها چون در پس زمینه اند قابل چشم پوشی اند.
البته نگاه دقیق شما به بازی خوشحالم کرد👏
درود بر سورنا عزیز.
بله منم باهات موافقم و بستر روایی بازی اجازه دشمنان متنوع رو نمیداد و متوجه هم هستم که افزایش سناریوهای اکشن مساوی میشد به پایین اومدن اثرگذاری جنبه ترسناک بازی. اما به هر حال به نظرم میشه برای نسخه بعدی چاره هایی اندیشید.
خوشحالم که از تجربه بازی لذت بردی. امیدوارم موفق باشی.❤️
با همه مواردی که گفتی موافقم واردن عزیز به جزء اون بخش عدم تنوع دشمن که به نظرم واقعا نمیشه اونقدر ایراد گرفت چون خود بازی واقعا تلاش نمیکنه چیزی ارائه بده تو این قضیه و خیلی فازشو بگیره بازی بیشتر یه بازی Psychological Horrorعه تا ترسناک
مطمئنا خود سم لیک و تیم سازنده هم میدونستن ولی چیزی قرار ندادن چون هدف بازی بیشتر ترس محیطی و اتمسفری بوده تا ترس مبارزه ای
ببین چی نوشتی اقای چمنی بهت لایک داده
میشه بپرسم چرا کامنت های من باید بره برای تایید؟
مگه قرار نبود تیک آبی این گزینه رو از بین ببره؟
الان تقریبا ۱۲ ساعت از پاسخ من به نظر سورنا میگذره و هنوز تایید نشده!
احتمالا کامنتت رو ادیت کردی و رفته واسه تأیید. یه موقع که میبینی کامنتت ایراد داره، اصلاحش کن بعد کپی کن، کامنت قبلی رو پاک کن و جدیدع رو پیست کن.
آها که اینطور. آره اتفقا هم نظر اصلی هم پاسخ به شما رو ادیت کرده بودم.
من یکم از اول بازیو دیدم اونطور که به نظر می یاد بازی پر از پازلای متنوعه. کسایی که عاشق معما و پازلن فکر نمیکنم بهتر ازین بازی پیدا کنن. گرافیک بازی هم به نظرم خیلی خوبه و یکی از بهترینای نسله. احتمالا منم اگر بازیش کنم نمرم همین ۹.۵ عه اون نیم نمره رو هم به خاطر سیستم حداقلی پیسیش کم میکردم. با تشکر از نویسنده بابت نمره منصفانه.
پازلاش بیشتر پازلای محیطین بخصوص پازل های بخش الن پازل های ساگا بیشتر مربوط میشن به پیدا کردن رمز گاوصندق و اینا در حد ریمیک Resident Evil 2 نیستن ولی اوکین ولی بازی به شدت فلسفیه و وایب Silent Hill داره
حتی IGN یه پست براش زده بود که این بازی نزدیک ترین اثر به Silent Hills بود که قرار بود کوجیما با گیرمو دل تورو بسازنش جالبه بدونی کوجیما هم پست رو ریتوییت کرد و تاییدش کرد !
بازیه خاصیه عین بقیه بازیای رمدی. من خودم هیچوقت سایلنت هیل بازی نکردم پس درباره بخش دوم نمیتونم نظر بدم ولی همیشه دوست داشتم بتونم بازی کنمشون. به نظر می یاد فرصت خوبی باشه.
تو تجربش شک نکن اوایلش شاید یکم کند به نظر برسه ولی ارزش بازی کردن داره اونم بعد این همه سال
جدی؟
چه شود🔥
آره بری توییتر کوجیما رو ببینی میبینیش
دوستان من دیشب بازیو تموم کردم(خداروشکر با تروفی پلاتینیوم البته پلات زیاد سختی نداره) ولی من شخصا فقط ب گیمرایی پیشنهادش میکنم که زبان خوبی دارند.
درود خدمت اقای زرمهر، خیلی لذت بردم از خوندن نقد و کاملا هیجان شما از درجه ۱ بودن بازی رو حس کردم سال ۲۰۲۳ جدا از اینکه در مجموع سال شاهکاری بود اما برای ژانر وحشت دیگه سنگ تموم بود از ریمیک اویل ۴ که نمیدونم میتونیم باور کنیم خلاصه اومد تا آلن ویک ۲ که با کیفیت خیلی بالاش طرفداران این ژانر رو به وجد آورد. این بازی که در لیست تجربه کردن من بود قطعا ولی با خوندن این نقد دیگه اون ۱٪ شک هم برطرف شد.
جز اینم انتظار نمیره از سم لیک و رمدی. دمشون گرم
نقد رو نخوندم که اسپویل نشم و فقط نمره رو نگاه کردم ، به نظرم واقعا حقشه این نمره ها ، رمدی بی نظیره ، ریسک پذیره و بدون ترس ایدشو پیاده میکنه و جوابشو هم میگیره ، این بازی و رمدی فوق العاده هستن
ممنون از منتقد محترم بابت نقد این اثر.
خاص ترین، متفاوت ترین و عجیب غریب ترین عنوانی هست که در حال تجربه ش هستم. بازی از همه لحاظ کمال و تمام هست. حتی سیستم بالایی هم که میخواد بخاطر گرافیک بالایی هست که داره وگرنه بازی بهینه هست و بشخصه در طول بازی مرتب گرافیک بازی را تحسین می کنم.
تا بحال بیش از ده ساعت پلی دادم و در هر بار تجربه بازی انگار دارم کابوس می بینم.
در کل لیاقت گرفتن عنوان بهترین بازی سال را داره از نظر من.
انتقادی که به بازی در نقد اشاره شده را قبول دارم ولی بازی آنقدر نکات مثبت داره که قابل چشم پوشی هست و از نظر من نمره ۱۰ میگیره.
نکاتی که منتقد گفت میتونه قانعم کنه تا بازیو بزارم تو لیست بازی هایی که باید تجربه کنم
مخصوصا در مورد داستان که واسه من خیلی مهمه و این بازی حس میکنم حرفی واسه گفتن داره
با سلام و احترام ادامه نسخه ۱ نیست؟
به به چه بازی شده
اون لذتی که رزیدنت اویل ۴ داد بهم فک نکنم این بده چون بعضی از گیمپلی هاشو دیدم زیاد خوشم نیومد نظر شخصی من اینه شاید خیلیا دوست داشته باشن این بازی
مطمئن بودم که انقدر درخشان داره ظاهر میشه
بعضی از استودیو ها مثل سی دی و رمدی شدیدا دارن بهتر و جذاب تر از قبل میشن و ناشرهایی مثل الکترونیک آرتز هم دارن از اون رویه نسل هشتیشون فاصله میگیرن
این اتفاقات به علاوه سال ۲۰۲۳(مثل ۳ بازی با متای بالای ۹۰ نینتندو،آیندی های جذاب،معجزاتی مثل بالدرز گیت و بازگشت خوب مایکرو پس از سال ها کما و…)نشون میده که نسل نهم تازه شروع شده و قراره سه سال نیستی در این نسل رو با آینده ای شدیدا درخشان جایگزین کنیم
فقط آقای کریمی قصدی برای بررسی سوپر ماریو بروس واندر ندارین؟
بین این همه بازی آیندی ضعیفی که بررسی میکنین،حس نمیکنین جای ایشون خالی حسای میشه؟
بچه ها سیستم لپتاپ من اینه:
gtx 1660 ti
ram 16
i7 10750h
تو مشخصات حداقلی که نوشته بود ۲۰۶۰ میخواد حداقل
ولی تو بنچمارکای یوتیوب فریم خوبی میداد
یه جا هم یکی می گفت به بنچمارکای یوتیوب اعتماد نکنید
الان موندم. تا مطمئن نشدم حسش نیست دانلود کنم 😅
دمش گرم
خوشحالم این بازی معرکه از آب دراومده .
الگوی بازی ریمیک RE2 بوده و امیدوارم ویژگی های خوب هر دوی این بازی ها الگویی برای سایلنت هیل ۲ باشه .
شاهکار سم لیک 🔥
واقعا عکس اول خیلی شبیه جیک جینهاله یا من دارم شبیه میبینم
خسته نباشید
حقش ۱۰ بود ..
واجب شده که تجربه کنیم🤍
من که واکتروشوو دیدم واقعا خفن بود اصلا انگار یه فیلم خوش ساخت بود تا بازی
منتظر مکس پین هستیم
این بازی به قدری خفن جذابه که میتونست بهترین بازی سال بشه ولی حیف
شاهکاری دیگر از سم لیک
قدرت ضعیف ps5 مانع کسب تجربه لذت بخش شده حتی قدرتش از سری اس کمتره
عقل یه فنبوی مایکروسافت که هنوز نفهمیده به خاطر پورت بدشه 🤣
ضمنا Remedy Entertainment هیچوقت پورت کنسولی بازی هاش خوب نبوده میتونی بری ویدئو های دیجیتال فاندری و بقیه رسانه ها درباره پورت های کنسولی کلی Remedy Entertainment رو ببینی
به علاوه Control نسل هشت رو PS4 خیلی بهتر اجرا میشد اگه به اینه این به اون در 😉
البته درکتون میکنم اینا همش اثراته ۴ نسل فشار خوردن از موفقیت های سونیه که مجبورید اینجوری خودتو خالی کنید 😋
فعلا ۲ ساعت بازی کردم و واقعا بازی فراتر از یه گیم ظاهر شده مثل بازی کردن یه سریال میمونه ! این بازی با زیرنویس فارسی یا دوبله بقدری قوی میشه که برای هر گیمر ایرانی واجب میشه بازی کردنش
هووف امسال عجب بازیای خفنی داشتیم قراره گوتی خیلی سخت باشه
بالاخره بعد از یک ماه یه نمره بالای هشت دیدیم ، خسته نباشید ؛ بررسی فوقالعاده ای بود 👏🏼
در یک کلام واقعا از همه نظر لذت بخشه و اگر زبان شما خوب باشه خیلی زیاد از لایه های داستانی بازی لذت میبرید
This is what you get when you unleash REMEDY.
ممنون از سم لیک عزیز و تیمش بخاطر خلق یک شاهکار در این صنعت💕🎈
خوبه
این ازون بازیاش که عاشقش میشم و هرجا میرم تعریفشو میکنم دقیقا مثل evil within
نسخه یک که عالی بود // امیدوام این نسخه هم در حد و اندازه نسخه قبلی باشه