نقد و بررسی Assassin’s Creed Mirage
آیا تلاش یوبیسافت برای بازگشت به ریشهها با Assassin’s Creed Mirage، موفقیتآمیز بوده است یا همانند اسم بازی، تنها با یک سراب روبهرو نیستیم؟
بعد از نسخهی Syndicate بود که شاهد تغییر رویکرد بسیار گسترده در فرنچایز محبوب Assassin’s Creed بودیم و عملا ژانر این سری از اکشن ماجراجویی، به اکشن نقشآفرینی تغییر کرد. المانهای کاملا عمیق و گستردهی نقشآفرینی، از سیستم لولبندی گرفته تا امکان انتخاب دیالوگ و تصمیم به بازی اضافه شدند و دنیای بازیهای بعد از Syndicate نیز پر بود از فعالیتهای مختلف.
این رویکرد از Origins شروع شد و تا Valhalla ادامه داشت و در ادامه نیز با نسخههای مختلف دیگر ادامه مییابد، اما در این بین شاهد نسخهای فرعی از سری با نام Assassin’s Creed Mirage هستیم که در این مقاله، به بررسی آن خواهیم پرداخت.
داستان بازی Assassin’s Creed Mirage، از شهر انبار کشور عراق و در کوچه پس کوچههای فقیرانهی آن آغاز میگردد. جایی که ما کنترل باسم (Basim) را بر عهده میگیریم. جوانی کلهشق و ماجراجو که از طریق دزدی، جیببری و خلاف روزگار میگذراند. در این بین، او هر از چند گاهی توسط یکی از دوستانش یعنی درویش، برای گروهی مخفی یکسری ماموریت خاص انجام میدهد و در قبال آن پول دریافت میکند. از دزدیهای معمولی گرفته تا کسب اطلاعاتی خاص. این گروه مخفی، همان Hidden Ones هستند و کم کم، باسم شیفته آنها میشود و در این آرزو به سر میبرد که خود، روزی تبدیل به یکی از آنها شود.
در همین حول و حوش و در خلال انجام یکی از این ماموریتها، باسم بر خلاف آن چیزی که به او گفته شده، به دخالت بیجا اقدام میکند و پس از یک سری فعل و انفعالات که از قضا حوادث مهمی را آغاز میکنند، مجبور میشود که از انبار متواری شود. طبیعتا برای خودداری از اسپویل اتفاقات مهم، نمیتوانم به جزئیات بیشتر اشاره کنم.
بعد از فرار، باسم به کمک Roshan، یکی از اساتید Hidden Ones، به الموت میآید و مشغول آموزش میشود و به نوعی حوادث به گونهای رقم میخورد که باسم به آرزوی دیرینهی خود که تبدیل شدن به یک Assassin بود، دست مییابد.
بعد از چند ماه آموزش و تمرین، او بار دیگر از الموت راهی عراق و تینبار بغداد میشود تا با Order of the Ancients که معرف حضور بسیاری از شما هست، به مقابله بپردازد. عملا Order کاملا در بدنهی حکومت عباسی نفوذ کرده است و حتی خلیفه و افراد کلیدی بغداد نیز از آنها حساب میبرند. از اینجا، داستان بازی رسما آغاز میگردد و باسم، ماجراجویی خود برای ریشهکن کردن Order از بغداد را به شکل جدی دنبال میکند.
مانند دیگر نسخههای Assassin’s Creed، شروع بازی با نشان دادن شرح حال شخصیت اصلی و دنیای بازی آغاز میگردد و پس از مقدمهای کوتاه، به سراغ اتفاقات اصلی میرویم.
داستان، همان تقابل همیشگی بین Hidden Ones و Order of the Ancients است و مانند همیشه، Order در تار و پود یک جامعه و خصوصا بدنهی قدرت نفوذ کرده و ما باید قدم به قدم به پاکسازی آنها مشغول شویم.
بازی شروع نسبتا جذابی دارد و خصوصا پس از اتفاقات اولیه، سوالهای خوبی در ذهن مخاطب ایجاد میکند و تعلیق مناسبی به داستان تزریق میکند. اما متاسفانه در ادامه، به جای عمق بخشیدن به اتفاقات داستان و افزایش تعلیق و جذابیت اتفاقات، داستان و روند بیش از حد قالبی کلیشهای به خود میگیرند و به پیدا کردن و کشتن اعضای Order خلاصه میشوند. یکی از مواردی که باعث شد داستان بازی، خصوصا در بخش شخصیت پردازی، نتواند از پتانسیل بالقوهاش استفاده کند، این مسئله بوده که شاهد حضور مراحل فرعی و خطوط داستانی فرعی، حول محور شخصیتهای مکمل و همراه نیستیم. این موضوع سبب شده که بسیاری از شخصیتهای فرعی، تک بعدی باقی بمانند و شاهد پرداخت و بلوغ آنها در طول داستان نباشیم. با این وجود، برخی شخصیتها مثل فولاد و روشان پرداخت لزوما بدی ندارند، اما پا را از حد یک شخصیت فرعی و مکمل معمولی، فراتر نمیگذارند.
از سوی دیگر، بازی در زمینهی پرداخت شخصیت بسیم نیز سینوسی عمل میکند. از یک طرف کلهشق بودن و جسارت او را به خوبی به تصویر میکشد و از طرف دیگر، برخی تصمیمها و وفاداریهای او را توجیه نمیکند. البته مدت زمان کمتر بخش داستانی را نیز باید در این زمینه دخیل بدانیم. اشتباه برداشت نکنید، کوتاهتر شدن خط داستانی بازی نه تنها نکتهای منفی در Assassin’s Creed Mirage به شمار نمیآید، بلکه بسیار تغییر مناسبی نیز بوده است که جلوتر، مفصل به آن خواهم پرداخت.
یکی دیگر از مشکلات داستان، این است که سلسله اتفاقات منتهی به یک حادثه که قرار است جواب سوالات مخاطبان در آن داده شود، به طور کامل در زمینه روشانگری موفق عمل نمیکنند و بسیاری از سوالات بدون جواب باقی میمانند. این مسئله در مورد پایانبندی نیز صدق میکند و به جای یک پایانبندی حماسی و جذاب، شاهد سلسله اتفاقاتی هستیم که نه تنها سرنوشت شخصیتها را به شکلی عجیب مشخص میکنند، بلکه آنچنان به پردهبرداری از حقایق نیز کمک نمیکنند.
اما با وجود کم و کاستیهای مختلف داستان، باید بگویم Assassin’s Creed Mirage، در نهایت یک بخش داستانی قابل قبول را ارائه میدهد، آن هم بیشتر به لطف طراحی مراحل متنوع خط اصلی داستان و صد البته مدت مناسب این بخش. قطعا اگر داستان بازی به مانند نسخههای قبلی طولانیتر میبود، ضعفهای داستانی بیشتر نمایان شده و احتمالا جذابیت کلی اثر نیز کاهش پیدا میکرد.
به عنوان نکتهی آخر، باید بگویم Assassin’s Creed Mirage، به واسطهی ساختار زمانی و مکانی و حضور در الموت، میتوانست اطلاعات و اتفاقات بسیار بیشتر و جذابتری را برای مخاطبان خلق کند و به طور ریشهایتر به تقابل Hidden Ones و Order بپردازد که متاسفانه بازی آنچنان از این پتانسیل بهره نمیبرد و این پتانسیل بالقوه به بالفعل تبدیل نمیشود.
گیمپلی بازی Assassin’s Creed Mirage، بر دو پایهی مبارزات مستقیم و مخفی کاری استوار شده است. به شکل بسیار مناسبی، به لطف حذف بسیاری از المانهای RPG و برخی محدودیتهای اعمال شده، مثل وجود خط استقامت هنگام مبارزات، بازی موفق شده تعادلی قابل قبول میان مخفیکاری و اکشن ایجاد نماید.
در بخش مخفیکاری، شاهد گیمپلیای کلاسیک هستیم. در بین مردم مخفی شوید، خود را قاطی جمعیت کنید، روی نیمکتها بنشینید و به هدف خود نزدیک شوید. حضور در سایهها و دوری از برخورد مستقیم، نقش پررنگی در بسیاری از مراحل Assassin’s Creed Mirage دارد. باسم در وهلهی اول یک دزد بوده و سپس به یک Hidden One تبدیل شده است، به همین دلیل تمرکز اصلی او، دوری از خطرات و برخورد مستقیم و حضور در سایههاست.
بازی البته تقریبا در هیچ مرحلهای شما را محدود نمیکند و اگر به جای نفوذ بی سر و صدا به پایگاه دشمن، بخواهید یک حمام خون به راه بیندازید و سپس به Objective خود برسید، مانعی در راه شما وجود ندارد و فقط باید سختی مبارزه با دشمنان متعدد را به جان بخرید.
مخفیکاری و تعقیب و گریز بازی، هر دو پیادهسازی مناسبی دارند و گزینههای مختلفی در بخشهای گوناگون بازی گنجانده شدهاند. برای مثال، هنگام تعقیب و گریز، سازههایی وجود دارند که با تخریب آنها و سد معبر، میتوانید هم کار تعقیب کنندگان را سخت کنید و هم به آنها آسیب برسانید. از طرف دیگر همان طور که گفتم، مانند نسخههای اولیه سری، استفاده از مردم شهر نیز بسیار پر رنگ است و بسیار در طول بازی به کار خواهد آمد.
در بخش مخفیکاری، باسم ابزارهای مختلفی در اختیار دارد که بسیار میتوانند برای او گرهگشا باشند. این ابزارها نیز طراحی دوگانهای دارند و هم در جریان مبارزات مستقیم و علنی و هم در خلال مخفیکاریها کارآمد هستند. بمبهای دودزا، چاقوهای پرتابی، تلههای انفجاری و دارتهای خواب آور، مهمترین ابزارهای شما به شمار میآیند.
چاقوهای پرتابی که سالها غایب بودند، بار دیگر به این سری بازگشتهاند و در جریان مبارزات یا برای از بین بردن اهداف از فاصلهی دور، بسیار مفید هستند. بمبهای دودزا نیز میتوانند در بسیاری از مواقع که جای بسیم لو رفته و دشمنان زیادی قرار است به سمت او هجوم بیاورند، گرهگشا باشند.
بزرگترین نقطهی قوت این ابزارها، دوگانگی آنها است و بر اساس شیوهی بازی شما، هم در زمان مخفیکاری و هم در مبارزات تن به تن به کمک شما خواهند آمد. از طرف دیگر، با جمعآوری مواردی مثل Leather و Components، میتوان تک تک این ابزارها را ارتقا داد و کارآمدی آنها را نیز عمیقتر ساخت. بازی در این بخش از «سیستم ارتقای سطحبندی شده» استفاده میکند و هر ابزار، سه سطح جداگانه دارد که با باز کردن هر سطح، میتوانید فقط یک ارتقا در آن را فعال کنید. این اقدام تصمیمی هوشمندانه بوده که از قدرتمندی بیش از حد ابزارها جلوگیری میکند و در واقع امکان شخصیسازی را به مخاطب واگذار میکند تا بسته به سبک بازی، ارتقای مناسب را انتخاب کند. برای مثال، میتوانید بمبهای دودزا را به بمبهای سمی نیز تبدیل کنید که بیشتر برای کسانی است که از مبارزات مستقیم استفاده میکنند. دیگر ارتقاءها نیز مواردی مثل برد بیشتر، افزایش تعداد آن ابزار و موارد دیگر را شامل میشوند که در نهایت شخصیسازی پذیری خوبی به این بخش از بازی بخشیدهاند.
جیببری یا همان Pickpocketing نیز پس از سالها غیبت، به سری بازگشته است و با توجه به سابقهی دزدی باسم، بسیار توجیه منطقیای نیز دارد. در سطح شهر، به برخی از افراد میتوانید نزدیک بشوید و با فشردن دکمهی مورد نظر و کامل کردن دکمهزنی زمانی، از آنها دزدی کنید. مواردی که میتوانید از آنها به دست بیاورید متفاوت است و از درهم (واحد پول بازی) گرفته تا انگشتر و اشیاء قیمتی و Tokenهای مختلف را شامل میشود. در مورد Tokenها جلوتر مفصل توضیح خواهم داد.
پیادهسازی جیببری در Assassin’s Creed Mirage، با وجود سادگی، به خوبی انجام شده و شما را زده نمیکند. از طرف دیگر اگر نتوانید دکمه زنی را درست انجام دهید (که البته بسیار ساده است)، آن افراد به سرعت به ماموران خبر داده و میزان بدنامی یا همان Notoriety شما در سطح شهر افزایش مییابد. یکی از سلسله فعالیتهای فرعی بازی نیز حول محور همین جیببری است که در طی آن باید از افراد به خصوصی دزدی کنید که البته در این موارد، زمانبندی دکمه زنی بسیار محدودتر و سختتر است.
یکی دیگر از مکانیزمهای جدید بازی، سیستم Token است. سه دسته Token مختلف در بازی وجود دارد. Merchant، Power و Scholar. هر کدام نیز کارایی و استفادهی مخصوص به خود را دارند. با استفاده از Merchant Tokenها، میتوانید از فروشندههای مختلف بازی تخفیف بگیرید، یک سری صندوقهای به خصوص را باز کنید و در کل، از خدمات مختلف تاجران بهرهمند شوید. خدماتی که در طول مراحل بازی نیز به کمک شما میآیند و برای مثال با استفاده از Tokenها و پرداخت آنها به افراد خاص، میتوانید مکانهای مخفی را متوجه شوید یا اطلاعات مختلف دریافت کنید.
مورد دیگر، Power Tokenها هستند که با استفاده از آنها، میتوانید گروههای مزدور در سطح شهر را استخدام کنید تا به مبارزه با گاردها و سربازان بپردازند. اگر بیشتر به مبارزات مستقیم و علنی علاقه دارید، قطعا استفاده از این مزدوران به شما کمک خواهد کرد.
دستهی آخر Tokenها نیز Scholar نام دارند. برای مثال وقتی که بدنامی شما زیاد شده و مردم در سطح شهر به سرعت سربازان را برای مقابله با شما صدا میزنند، جارچیانی وجود دارند که با دریافت توکن، سابقهی شما را پاک میکنند. همچنین یک فروشگاه خاص نیز وجود دارد که با استفاده از توکنهای Scholar، میتوان نقشههای گنج و دیگر آیتمهای کمیاب را خریداری کرد.
این Tokenهای مختلف را هم هنگام انجام قراردادها (Contracts) و هم هنگام جیببری میتوانید به دست بیاورید و در طول بازی از آنها استفاده کنید. همچنینT همان طور که اشاره کردم، این Tokenها در مراحل مختلف بازی نیز میتوانند جهت رشوه دادن به افراد مختلف مورد استفاده قرار بگیرند و راههای گوناگونی پیش پای شما قرار دهند.
یکی از بزرگترین نقاط قوت بازی، طراحی مراحل بخش داستانی است. درست است که شاهد نوآوری یا مواردی عجیب و غریب خاصی نیستیم، اما خوشبختانه بسیاری از موارد آزار دهنده در مراحل بازی به چشم نمیخورد و شاهد استفاده افراطی از برخی Objectiveها مثل تعقیب افراد خاص به دفعات بسیار زیاد نیستیم. تقریبا هر نوع ماموریتی که فکرش را بکنید در بازی وجود دارد. از تعقیب افراد خاص گرفته تا نفوذ به مناطق کاملا حفاظت شده و یا سرقت مدرکی خاص و موارد مختلف دیگر. نکتهی مهم این است که تنوع و گستردگی مراحل باعث میشود آنچنان حس خستگی و یکنواختی پیدا نکنید و برای تجربهی بازی همچنان رغبت و انگیزه داشته باشید. نکتهی بسیار قابل توجه دیگر این است که خبری از اجبار در پیشروی در مراحل نیست و تقریبا تمامی مراحل بازی را میتوانید کاملا مخفیانه یا کاملا علنی و اکشن پیش ببرید، بدون این که با صفحهی Desynchronization مواجه شوید. این آزادی عمل در ساختار کلاسیک Assassin’s Creed Mirage، بسیار جذاب و دلنشین است.
مدت زمان مناسب بخش داستانی، که نه بیش از حد کوتاه است و نه بیش از اندازه طولانی، خود عامل دیگری است که باعث میشود مراحل خط داستانی خسته کننده نشوند. در کل شاهد پنج هدف و عضو اصلی و ارشد Order هستیم که البته برای رسیدن به هر کدام از آنها، یک سری مرحله و اقدام خاص باید انجام دهید و افراد بیشتری را از سد راه بگذرانید. شاید در دید اول وجود پنج هدف ارشد کمی ناامیدکننده به نظر برسد، اما اصلا اشتباه نکنید، محتوای خط اصلی داستان بسیار مناسب و به اندازه است و اگر شاهد مراحل بیشتر و داستانی طولانیتر با اهدافی بیشتر میبودیم، قطعا نقاط ضعف و مشکلات بازی بیشتر خودنمایی میکردند و از طرف دیگر، قطعا بازی حالتی یکنواخت و خستهکننده به خود میگرفت. خصوصا از آن جایی که بازی ساختار نقشآفرینی ندارد و خیلی از المانهای مختلف در آن غایب هستند. فراموش نکنید مدت زمان معقول بخش داستانی به کیفیت مراحل بازی نیز کمک شایانی کرده است و خوشبختانه، شاهد مراحل اضافی و Filler که صرفا با هدف طولانیتر کردن بازی وجود داشته باشند نیستیم. به شخصه از این موضوع استقبال میکنم که حتی نسخههای بعدی سری، از زمان مدت زمان بخش داستانی خلاصهتر و کوتاهتر عمل کنند و در عوض بخشهای دیگر با پیشرفت مواجه شوند.
بازی از یک سیستم Notoriety یا همان بدنامی نیز استفاده میکند که شما با انجام کارهای غیرقانونی، از دزدی گرفته تا ورود به مناطق ممنوعه و قتل، میزان بدنامی بسیم را بالا میبرید که در این صورت، مردم در شهر پس از دیدن شما، بلافاصله با جیغ و فریاد، گاردها را خبر کرده و مکان شما را گزارش میدهند. این سیستم بدنامی سه مرحله مختلف دارد که طبیعتا هر چه بدنامی شما بالاتر باشد، اقدامات سربازان در مقابل شما نیز قویتر و جدیتر خواهد بود. گذشت زمان، کندن پوسترهای بسیم در سطح شهر و استفاده از توکن Scholar و رشوه دادن به جارچیان، از جمله راههای پایین آوردن Notoriety یا همان بدنامی هستند.
از جمله بخشهایی که بازی در آن بسیار موفق عمل کرده است، فضاسازی و دادن هویت به دنیای بغداد است. از معماری ساختمانها و مساجد گرفته تا پوشش مردم و پوشش گیاهی دنیای بازی، تک تک بخشهای Assassin’s Creed Mirage در خدمت یک اتمسفر کلی و جذاب هستند که به خوبی احساسات مورد نظر را منتقل میکنند.
یکی از مواردی که به شخصه انتظار آن را داشتم، ولی با این وجود از آن ناامید شدم، مشکلات ژنتیکی سری Assassin’s Creed بود که متاسفانه در Assassin’s Creed Mirage نیز پررنگ هستند. مورد اول ضعف هوش مصنوعی است که خصوصا در برخی سناریوها بسیار آزار دهنده میشود. فراموش نکنید که اساس و بنیان بازی، مخفیکاری است و نمیتوان بدون هوش مصنوعی مناسب، هوشمند و پاسخگو، یک بخش مخفیکاری جذاب و کامل خلق کرد. وقتی دشمنان رفتارهای عجیب و غریب از خود نشان دهند، آن موقع مخفی کاری بازی نیز ارزش خود را از دست میدهد. سال هاست این مشکل در سری Assassin’s Creed وجود دارد و یوبیسافت نیز کوچکترین اهمیتی به آن نمیدهد. ایراد ارثی بعدی بازی، یک مشکل فنی به نام Screen Tear یا همان پاره پاره شدن صفحه و موج افتادن در آن است. مشکلی که اولین بار در Assassin’s Creed Valhalla به طور گسترده وجود داشت و عملا در مکانهای شلوغ، شاهد Screen Tear شدیدی بودیم. در Assassin’s Creed Mirage نیز متاسفانه این موضوع به چشم میخورد و خصوصا در برخی مکانهای شلوغ مثل میدانها و بازارها، مشکل پارگی صفحه مشهود است. البته در شرایط عادی این مشکل وجود ندارد، اما در هر صورت، موردی است که اشاره به آن، ضروری به نظر میرسد.
بازی از یک نقص نیز رنج میبرد و آن گزینههای شخصی سازی بسیار محدود است. متاسفانه یوبیسافت درک کاملی از مفاهیم ندارد و به شکل غیر قابل توضیحی، تنوع سلاحها، زرهها و موارد مشابه را المان نقشآفرینی در نظر گرفته و به همین دلیل در Mirage، عملا حتی شاهد ده سلاح یا زره مختلف در مجموع نیستیم! در حالی که تنوع سلاح، زره و آیتمهای شخصیسازی، ارتباطی با نقشآفرینی بودن بازی ندارد و کافی است به نسخههای بسیار قدیمی سری مثل Assassin’s Creed Revelations نگاهی بیندازید تا متوجه شوید چقدر تنوع زره، سلاح، ابزار و مغازه وجود داشت. این مورد در Assassin’s Creed Mirage غایب است. آیا مغازههای بازی نمیتوانستند میزبان لباسهای متعدد، آن هم بر اساس گروهها یا حتی قومیتها و کشورهای مختلف باشند؟ آن هم در دورانی از حکومت عباسی که حکومت اسلامی از شرق تا غرب گسترده بود. در این شرایط وجود پنج یا شش لباس کلی، به شخصه برای من بسیار ناامیدکننده بود. خصوصا با توجه به این نکته که در آخر بازی با وجود پول زیاد، آیتم ارزشمندی برای خرید وجود نداشت.
مشکل دیگر بازی، مربوط به مراحل فرعی است. چه مشکلی؟ مشکل این جا است که بازی اصلا مرحلهی فرعی ندارد! یعنی هیچگونه فعالیت جانبی، چه در قالب شخصیتهای فرعی و چه در قالب افرادی که به کمک ما نیاز داشته باشند، در بازی به چشم نمیخورد. این مسئله نیز رویکردی بسیار عجیب و احمقانه است؛ خصوصا وقتی که محیط و شرایط کلی بازی را در نظر میگیریم. به خوبی به یاد دارم در نسخهی Syndicate که در لندن جریان داشت، شاهد شخصیتهایی مثل داروین، گراهام بل و مارکس بودیم که هر کدام چند مرحلهی فرعی جذاب در اختیار ما قرار میدادند. آیا سازندگان نمیتوانستند از شخصیتهای تاریخی دوران عباسی استفاده کنند و خطهای داستانی فرعی جذابی خلق کنند؟ قطعا پتانسیل فوقالعادهای در این بخش وجود داشت که اصلا و ابدا مورد استفاده قرار نگرفت. همان طور که در بخش داستان نیز گفتم، نبود مراحل فرعی که به پرداخت شخصیتهای بازی کمک کند، کاملا حس میشود و از سوی دیگر محتوای فرعی بازی را نیز با مشکل مواجه کرده است.
اکثر محتوای فرعی بازی، به یک سری قرارداد خلاصه میشود که ماموریتهای مختلفی را به شما واگذار میکنند. از دزدیدن یک قایق گرفته تا کشتن فردی خاص. تنوع این قراردادها بسیار قابل قبول است، اما نکته این جاست که نه داستان خاصی برای آنها طرح شده و نه وقایع خاصی را در بر میگیرند. بازی البته میزبان چند مورد محدود Tale of Baghdad است که بر خلاف اسمشان، اصلا عمق و جذابیتی ندارند و به شکل ناامیدکنندهای کوتاه، سطحی و ساده هستند.
کمی در مورد مبارزات بازی نیز صحبت کنیم. متاسفانه سیستم کلی مبارزات کمی افت کرده و از لحاظ انیمیشنهای مبارزاتی، عمق و جذابیت، شاهد پسرفت نسبت به گذشته هستیم؛ البته دلیل آن مشخص است. احتمالا یوبیسافت سادگی مبارزات بازی را این گونه توجیه میکند که تمرکز بازی روی مخفی کاری است، پس طبیعتا نیازی به مبارزاتی جذاب یا عمیق وجود ندارد!
انیمیشن فینیشرها (Finishers) نرم و روان نیستند، مبارزات کاملا روی پری (Parry) تمرکز دارند و تنوع دشمنان نیز آن قدر محدود است که عمق خاصی در مبارزات شکل نمیگیرد. اگر ابزارهای مختلف مثل بمبهای دودزا و تلههای انفجاری نبودند، قطعا مبارزات بازی حتی از این هم خسته کنندهتر و ضعیفتر میشدند.
گرافیک هنری بازی فوقالعاده چشمنواز است و بار دیگر یوبیسافت مهارت خودش در خلق مناظر زیبا و محیطهای بینظیر را به تصویر کشیده است. نورپردازی در بهترین حالت ممکن قرار دارد، معماری ساختمانها کاملا حال و هوای دوران عباسی را تداعی میکند.
در بخش فنی البته همان طور که قبلتر اشاره کردم، متاسفانه بازی از مشکل Screen Tear در مکانهای شلوغ رنج میبرد که بعضا میتواند آزاردهنده باشد. البته خوشبختانه بازی بهینهسازی بسیار خوبی دارد و شاهد افت فریم یا مشکلات گرافیکی مختلف، حتی در شلوغترین سکانسها نیز نیستیم که بسیار رضایتبخش است.
از طرف دیگر، طراحی چهرهها، آنچنان مطلوب و عالی نیست و به عنوان اثری که در سال ۲۰۲۳ عرضه میشود، به شخصه انتظارات بسیار بیشتری داشتم. البته نمیتوان لزوما به عنوان مشکلی مهم از این قضیه یاد کرد.
موسیقی بازی نیز گوشنواز بوده و همخوانی خوبی با فضا و اتمسفر کلی ایجاد کرده است. ساندترک عموما حال و هوای عربی دارد و در کنار محیطهای بازی، هارمونی جذابی را شکل داده است.
در بخش صداپیشگی نیز در کل شاهد عملکردی استاندارد هستیم و لهجهی ناهنجار شخصیتها، با توجه به ایرانی و عربی بودن شخصیتها، منطقی به نظر میرسد. هر چند انتظار صداپیشگی خارقالعادهای را نباید داشته باشید.
گالری اختصاصی گیمفا:
Assassin’s Creed Mirage
بازی Assassin’s Creed Mirage با وجود این که تجربهای با حس و حال نسخههای قدیمی است، اما به همان اندازه از مشکلات ژنتیکی این فرنچایز، از هوش مصنوعی ضد و نقیض گرفته تا ضعف مراحل فرعی و مشکلات Screen Tear رنج میبرد. از طرف دیگر، شاهد نوآوری یا تغییری بنیادین در هسته این فرنچایز نیستیم و بازی از پتانسیل بالقوه دوره تاریخی موجود نیز نهایت بهره را نبرده است.
نکات مثبت:
- ایجاد تعادل مناسب میان اکشن و مبارزات
- فضاسازی فوقالعاده
- گرافیک هنری چشمنواز
- تنوع مناسب قراردادها (Contracts)
- کاربرد متنوع ابزارهای Basim
نکات منفی:
- مبارزات بازی از لحاظ انیمیشن، عمق و جذابیت میتوانستند عملکرد بهتری داشته باشند
- مشکلات ژنتیکی سری، از هوش مصنوعی ضد و نقیض گرفته تا مشکلات Screen Tear در این نسخه نیز به چشم میخورند
- به جای Tales of Baghdad، میبایست شاهد مراحل فرعی مناسب و درخوری باشیم و بازی در این زمینه بسیار بد عمل میکند
- پایانبندی داستان میتوانست یه مراتب بهتر باشد و سوالات مختلف ایجاد شده را پاسخ دهد
- گزینههای شخصی سازی مختلف، میتوانستند بسیار بیشتر و متنوعتر باشند
۷.۵
این بازی بر اساس کد ارسالی ناشر (Publisher) و روی PS5 تجربه و بررسی شده است
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
اساسین تو بدترین حالت واسه من بهترینه
هرچی بیشتر به زمان عرضه نزدیک شدیم خیلی دلسرد شدیم
خیلی دلم میخواست بازی تو زمان پیامبر یا امامان باشه 😍😍
خدا میدونه یوبیسافت تا کی میخواد با این رویه به نابود کردن ای پی هاش ادامه بده .
یوبیسافت واقعا هرچی میگذره داره رکورد خودشو تو پسرفت کردن میزنه
میدونم امکانش خیلی کمه
ولی کاش یوبی رو سونی میخرید
یوبیسافت کارمندای زیادی داره فقط مدیریت درست و حسابی میخواد
اینطوری هم صاحب آیپی های خفن یوبی میشه مثل اسپلینترسل
هم این که سونی میخواد بازی آنلاین بسازه و کلی کارمند برای بروزرسانی و پشتیبانی گیما نیاز داره
فرض کن اسپلینترسل با چاشنی آنچارتد 😍
۱۰۰ ساعت گیم پلی دیگه
یوبیسافت همینه همین هم بوده😑 بیشتر تا اینکه روی بازی کار کنه روی تریلر کار میکنه
اساسین کرید ۲ شاهکار بود ولی تریلرش انگاری مال نسل ۹ بود😐
ناامیدمون کرد
یوبی هم مثل اینکه درس بشو نیس
عاشقشم
از نظر من که این بازی از دوتای قبلی سرتر بود و من واقعا باهاش حال کردم