دل نوشتههای یک گیمر خسته؛ چیزهایی که ما گیمرها عاشق آنها هستیم (قسمت اول)
با سلام خدمت گیمفاییهای عزیز و گل، امیدوارم تنتون سلامت، لبتون خندون و جیبتون پر پول باشه. با قسمت جدید دل نوشتههای یک گیمر خسته در خدمت شما عزیزان هستیم.
توی این مقالات چند قسمتی، به سراغ مواردی میرم که ما گیمرا، عاشق اونا هستیم و ازشون لذت میبریم. از موارد و ویژگیهای به ظاهر ساده و کوچیک گرفته، تا موارد بزرگ و مهمتر.
شکست شرور اصلی به شکلی جذاب
یه حقیقت وجود داره و اونم اینه که یکی از بهترین سکانسها و لحظات توی دنیای گیم یا حتی فیلم و انیمه، اون لحظهایه که پس از کلی بدبختی و بالا پایین شدن اتفاقات و حوادث مختلف، دستمون به شرور یا آنتاگونیست اصلی میرسه و حسابی از خجالتش در میایم. اگه طراحای بازی لطف کرده باشن و یه بزن بزن حسابی هم تدارک دیده باشن که نور علی نوره. اون لحظاتی که کریتوس افتاده بود به جون بالدر و چپ و راست میکوبید تو صورتشو به یاد بیارین مثلا! لذت خالص بود انصافا!
نمیدونم به خاطر اینکه من سادیسم دارم یا به خاطر نفرت از آنتاگونیستهاست، ولی به شدت دلم میخواد کاملا له و لورده بشن و از خجالتشون در بیام. مایکا توی Red Dead Redemption 2 مثلا. خیلی دوست داشتم جان و سیدی مثل آخر سریال Punisher، به خاک و خون بکشن مایکا رو و زجر کشش کنن، اما خب خیلی ساده یه تیر خورد و مرد.
توی نسخهی سوم God of War، تا حد زیادی این لذت رو چشیدیم و خدایان المپ رو عملا تیکه پاره کردیم، اما به شخصه فکر میکنم توی Ragnarok هم پتانسیل خوبی وجود داشت که یه خشونت عریان و یه انتقام حسابی رو شاهد باشیم که خب متاسفانه این اتفاق نیوفتاد. ممکنه هر کدوم از شماهایی که دارین این مقاله رو میخونین، مثال مختلفی توی ذهنتون باشه و همین مسئله نشون میده که چقدر ما گیمرا از انتقام، تسویه حساب و این جور چیزا لذت میبریم. به شخصه عاشق سبک تسویه حساب و انتقام توی دو نسخهی اول Dishonored بودم و هنوز هم که بازیشون میکنم، فوقالعاده لذت میبرم.
بر خلاف این جمله که میگن لذتی که در بخشش هست توی انتقام نیست، حداقل ما گیمرا میدونیم هیچ لذتی بالاتر از یه انتقام کامل و به خاک و خون کشیدن اون دشمنای اصلی نیست و از لحاظ روحی و روانی، یه جذابیت عجیبی داره. ایشالا که عادی باشه این قضیه!
مراحل فرعی دلچسب
قطعا یکی از دلایلی که The Witcher 3 برای خیلی از ماها به یه چیز مقدس و ارزشمند تبدیل شده، این موضوع بوده که مراحل فرعی یا همون Side Questهای بازی، بینهایت جذاب، خلاقانه، متفاوت و متنوع بودن و محتوای فوقالعادهای محسوب میشدن. یادمه اونقدر جذابیت بعضی مراحل فرعی بالا بود، که بعضی وقتا کلا خط اصلی داستانی و سیری بنده خدا و Wild Hunt رو کلا فراموش میکردم و پشت سر هم غرق میشدم توی مراحل فرعی مختلف بازی. همین مسئله نشون میده چقدر سطح مراحل فرعی فوقالعاده بودن که حتی بعضا کشش و جذابتشون از مراحل اصلی هم بیشتر و بالاتر بود. مهمتر از همه، مراحل فرعی The Witcher 3، فقط یه راهی برای پول به جیب زدن و گرفتن شمشیر قویتر نبود و تک تک مراحل فرعی بازی داستان و شخصیتای جذاب و خوش پرداختی داشتن. جوری که هنوز خیلی از مراحل فرعی رو یادمه، گروهی که به خاطر طلسم تبدیل به خوک شده بودن، ویچری که یه روستا رو سلاخی کرده بود و زنی که بچهی شوهرش رو با طلسم بیمار کرده بود!
شما هم قطعا اگه این بازی رو تجربه کرده باشین، چندتا مورد خوب و مناسب از مراحل فرعی فوقالعاده رو میتونین به یاد بیارین، ماندگاری مراحل اصلی به کنار، این که مراحل فرعی یه بازی که سالها پیش ممکنه تجربه کرده باشین رو به یاد داشته باشین، نشون میده صرفا با یه سری Fetch Quest ساده یا مراحل فرعی تکراری برای طولانیتر کردن محتوا طرف نیستیم.
ویچر رو کنار بذاریم، یادمه Dragon Age هم همیشه مراحل و خطوط داستانی فرعی جالب و جذابی داشت و کاملا حس یه ماجراجویی جذاب رو منتقل میکرد. کلا این مسئله و دغدغهی مراحل فرعی، توی بازیای نقشآفرینی و جهان باز بیشتر حس میشه. شاید بشه گفت یکی از دلایلی که یوبیسافت چند ساله اوضاش داغون شده و توی در و دیواره، همین مراحل فرعی و محتوای انتخابی ضعیف و تکراریای که توی تموم بازیاش، از Assassin’s Creed گرفته تا Ghost Recon مشاهده میشه. راهزن اینجا، شورشی اونجا، کوفت یه جای دیگه، کل مراحل فرعی بازیای یوبیسافت به یکی دوتا کار تکراری و حوصلهسربر خلاصه میشه.
اما اگه تک و توک یه بازی بتونه مراحل فرعی جذابی عرضه کنه، قطعا تبدیل میشه به یکی از اون بازیایی که مخاطبا صدها ساعت بازی میکنن و به جای نفرین و لعنت نثار سازندگان، درود میفرستن!
شخصیتهای با ابهت، خصوصا ضد قهرمان!
دنیای گیم، بهشت ضد قهرمانهاست و از کریتوس و دانته گرفته تا جول و آرتور مورگان و دهها شخصیت برجستهی دیگه، دنیای گیم به واسطهی ساختار و هستهی درونیش، همیشه پذیرای ضد قهرمانها به عنوان شخصیت اصلی بوده و کارکتر مورد علاقهی اکثر ما، یه ضد قهرمانه. از خاکستری بودن و چالشهای اخلاقی که این شخصیتا ارائه میکنن که بگذریم، همیشه این جور شخصیتا یه ابهت و حس خاصی رو منتقل میکنن و اکثرا هم کاریزماتیک هستن. حالا ممکنه یکی از قدرت و جدی بودن کریتوس لذت ببره و یکی دیگه از شخصیت انسانی و حقیقی آرتور مورگان و یکی دیگه از کارکتر سیاه و غم آلود مکس پین.
این بحث به شخصیتای ضد قهرمان هم محدود نمیشه و ما گیمرا کلا با شخصیتای بزن بهادر و اصطلاحا Badass حال میکنیم در حالی که هر کدوم میتونن کاملا با همدیگه فرق داشته باشن. لیان اسکات کندی یه نوع خاصی از جذابیت رو داره و لارا کرافت هم یه جنس دیگه از شخصیتهای بزن بهادر رو به تصویر میکشه. با این که لزوما همهی بازیا به این جنس آدما نیاز ندارن، ولی معمولا آثاری که شخصیتای Badass یا مقتدر دارن، بیشتر تو ذهن مخاطبا موندگار میشن.
بهینه سازی مناسب
چه کنسول پلیر باشین چه پیسی پلیر، به جرات میگم امکان نداره که از بهینهسازی بازیا توی یک دههی اخیر آسیب ندیده باشین. برای کنسول پلیرا، نبود مود پروفورمنس یا همون فریم ریت ۶۰، مشکلات لودینگ، دیر لود شدن تکسچرها و افت رزولوشن مشکل ساز میشه و برای پیسی پلیرا، معمولا بهینه سازی افتضاح که باعث میشه حتی با یه سیستم غول، بازی خروجی بسیار بد و متغیری بده که عملا بازی رو غیرقابل تجربه کنه.
موارد منفی تو این مورد زیاد سراغ دارم و قطعا هم شما کلی مورد اومد تو ذهنتون، از Metro Exodus و Cyberpunk گرفته تا The Callisto Protocol، اما از اون طرف بعضا موارد امیدوار کننده خیلی خوبی هم وجود داشتن. مثلا Red Dead 2 فوقالعاده روی کنسولای نسل هشتم اجرا میشد و از طرف دیگه، بازیای ناتی داگ همیشه خروجی خیلی ثابتی ارائه میکنن. Gears of War هم روی پیسی اغلب اوقات خیلی خوب بهینه شده بود و Forza Horizon 5 هم تو این زمینه فوقالعاده عمل کرده بود.
شاید برای بعضیا اونقدر مهم نباشه، اما به شخصه اهمیت خیلی زیادی به بهینه سازی میدم و متاسفانه یا خوشبختانه، توی نسل نهم، مفهومی به اسم سی فریم رو نمیتونم درک کنم و تقریبا همیشه منتظر میمونم بازیا پچ ۶۰ فریم دریافت کنن، چکار کنم دیگه، بد عادت شدم. اکثرا وقتی خروجی بازی ثابت و پایدار باشه، یه لبخند عمیق روی صورتم میشینه و به روان پاک سازندهها، درود میفرستم(آقا کاری به استارفیلد ندارم، توی کامنتا از من پذیرایی نکنین!)
نیو گیم پلاس درست و حسابی!
تا یه دهه پیش آن چنان نیو گیم پلاس و این چیزا توی بازیا مرسوم نبود و معمولا میخواستیم بازی رو دوباره تجربه کنیم، از اول دوباره شروع میکردیم و میرفتیم جلو. اما کم کم مفهوم نیو گیم پلاس جا افتاد و امروز، تقریبا فقط مونده یه فیفا نیو گیم پلاس رو به بازیش اضافه کنه! از بازیای جهان آزاد گرفته تا بازیای خطی و حتی آثار ترسناک، نیو گیم پلاس بهونهی خیلی خوبی برای تجربهی دوباره یا حتی چند بارهی بازیه، اونم در حالی که حس از صفر شروع کردن نداریم و تموم وقت و زحمتی که برای به دست آوردن پول و آیتم و سلاح و ارتقا شخصیت کشیدیم، سر جاشه.
البته نکته اینه هر نیو گیم پلاسی نیو گیم پلاس نیست (جواد خیابانی)؛ از شوخی گذشته، هر سازنده و هر بازیای نمیتونه عالی و بینقص نیو گیم پلاس رو ارائه بده و بعضی سازندهها صرفا یه مود نیو گیم پلاس میدن که بگن آقا ما هم نیو گیم پلاس داریم! اما ارزش کار جایی مشخص میشه که بعضی بازیا، صرفا امکان بازی مجدد با وسایل و امکانات قبلی رو فراهم نمیکنن و سلاح یا زره جدید، دشمنای جدید و بعضا رویداد و اتفاقای جدید هم توی بازی میذارن که طبیعتا باعث میشه تجربهی نیو گیم پلاس بازی، جذاب بشه و کمتر حس یکنواختی به آدم دست بده. بعضی بازیا هم بعضا تروفی و اچیومنت مربوط به نیو گیم پلاس میذارن تا مخاطب رو ترغیب کنن به تجربهی دوبارهی بازی. هر چی که هست، بازیایی مثل God of War که زره و آیتم جدید در اختیار قرار میدن، واقعا ارزش کارشون مشخص میشه. از طرف دیگه نیو گیم پلاس بعضی بازیای بزرگ مثل ویچر سه، چنگی به دل نمیزنه و خیلی خالیه. پس هر بازی خوبی، نیو گیم پلاس خوب نداره.
جهان پر محتوا و غنی
بحث محتوا و نسبت فعالیت به وسعت نقشه، یکی از بزرگترین چالشایی بوده که سازندهها باهاش مواجه شدن و میشن. بعضی سازندهها میتونن هر طور شده مدیریت کنن و یه جهان بالانس و استاندارد خلق کنن، مثل Skyrim. یسری سازندهها هم اونقدر درگیر وسعت و بزرگی میشن که کاری به محتوا و کیفیت ندارن، مثل شاهکار نسل نهم یعنی Forspoken. نمیدونم برای شما چقدر این مسئله دغدغه به شمار میاد، ولی پوچ بودن و خالی یودن دنیای بازی، واقعا یکی از مشکلاتیه که اصلا قابل تحمل نیست و به شخصه به همین دلیل یسری بازیا مثل Watch Dogs Legion رو به سرعت رها کردم. جهانی با یکسری فعالیت تکراری که هیچ حس و احساساتی نداره و کاملا خشک و بیروحه. وقتی به گذشته و یسری بازیا مثل Skyrim نگاه میکنم، میبینم چقدر توی این بخش موفق ظاهر شدن و لزوما نمیخواستن یه دنیای بی سر و ته و بزرگ خلق کنن و با متراژ نقشه فخر بفروشن!
توی این چند ساله کم نبودن بازیای جهان آزادی که دنیاشون فوقالعاده بیروح و کم محتوا بوده و به سرعت مخاطب رو خسته میکرده. به همین دلیل وقتی یه اثر متفاوت عمل میکنه و حداقل دنیای بازی روح و احساسات داره و از لحاظ محتوا، فعالیت جانبی و موارد مشابه خوب عمل میکنه، به شدت میتونم از ثانیه ثانیه سپری کردم در دنیای بازی لذت ببرم. Ggost of Tsushima و Horizon Forbidden West به شخصه برام این حس رو تداعی میکردن، با وجود این که توی بخش طراحی و محتوا کمبود هم داشتن، اما در نهایت راحت میشد پنجاه شصت ساعت مفید اونا رو تجربه کرد و لذت برد.
نبود موضوعات افراطی و حاشیهساز
فکر نمیکنم لازم باشه زیاد وارد جزئیات بشم، اما مشخصه که یک دههی اخیر، تمرکز مدیومهای رسانهای مختلف روی مواردی بوده که باعث شده خیلی از آثار هنری دچار بحران هویتی بشن و مخاطبای قدیمی هم اصلا با اونا ارتباط برقرار نمیکنن. از پرداختن افراطی به موارد مربوط به اقلیتها گرفته تا تمرکز عجیب روی برخی مفاهیم و موضوعاتی که آن چنان پرداختن به اونا در قالب یه بازی ویدیویی، موضوعیت نداشته و نداره. با این وجود دنیای گیم هنوز به اندازهی سینما و موسیقی تحت تاثیر این جریان به اصطلاح Woke قرار نگرفته و میشه امیدوار بود که فرنچایزهای مورد علاقمون راه خودشونو ادامه بدن، ولی خب همیشه احتمالش وجود داره تا تفکرات این چنینی به این آثار تزریق بشن، همونطور که به آثاری مثل God of War تزریق شدن. در هر صورت، به عنوان مخاطب، قطعا ما از تجربهی آثاری لذت میبریم که رسالت خودشون به عنوان یه بازی ویدیویی رو به خوبی انجام میدن و به حواشی مربوطه زیاد کاری ندارن.
المانهای نقشآفرینی!
آقا نمیدونم چه حکمتیه، الان فیفا و NBA هم بخوای بازی کنی، یه درخت مهارتی چیزی اون وسط پیدا میکنی یا المانهای مختلف نقشآفرینی یه گوشه سر در میارن! یه زمانی المان نقشآفرینی، صرفا محدود به بازیای RPG بود و کمتر تو بازیای دیگه مثل هک اند سلش یا ماجراجویی المان RPG وجود داشت. اما ده دوازده سال اخیر، کاملا به حضور پر رنگ و عمیق المانهای مختلف نقشآفرینی، از درختهای مهارت چند لایه گرفته تا سیستم Rarity که با رنگای مختلف از سفید گرفته تا بنفش و نارنجی و انتخابهای داستانی عادت کردیم. انصافا هم حضور این جور موارد تجربهی خیلی بازیا رو جذابتر کردن و از God of War گرفته تا Tomb Raider و Dying Light، همگی از این موارد لذت بردیم.
الان یجورایی یه حالت وابستگی به این موارد و المانهای نقشآفرینی پیدا کردیم و اگه یه بازی پیدا بشه که درخت مهارت و سیستم لوت بر اساس Rarity و این جور چیزا نداشته باشه، حس میکنیم یه چیزی کمه و سر جاش نیست!
باید حتما اشاره کنم که اضافه کردن ویژگیهای RPG میتونه معکوس عمل کنه و به تجربهی بازی لطمه بزنه، مخصوصا تو مواردی که باعث میشه اثر از رسالت و هویتش دور بشه. مثلا نقشآفرینی شدن Wolfenstein Youngblood، کاملا این بازی رو نابود کرد و از لحاظ طراحی، یه فاجعهی تمام عیار بود. یوبیسافت هم یکم افراطی از این المان و ویژگیها استفاده میکنه.
اما در هر صورت، نمیشه کتمان کرد که ما گیمرا واقعا عاشق المانهای نقشآفرینی هستیم و سرمون درد میکنه برای درخت مهارت، گرفتن Skill Point، انتخاب و انشعاب داستانی، سیستم لوت بر اساس رنگ و Rarity، سیستم Level و Power و این جور مواردی که همگی باهاش آشنا بوده و هستیم.
داستانی حماسی / احساسی
با وجود این که گیمپلی و مبارزات اکثرا حرف اول رو توی بازیهای ویدیویی میزنه، ولی بازم خیلی از ما مواردی مثل داستان و روایت هم برامون اهمیت زیادی داره و ارزشمنده و چه بسا اگه یه بازی داستان خوبی نداشته باشه، آنچنان به دل ما نشینه. یکی از مواردی که فکر میکنم تقریبا همگی ازش لذت میبریم، اینه که با یه داستان حماسی یا احساسی طرف باشیم. مثلا بازیایی مثل God of War یا Final Fantasy، روی بعد حماسه و اسطوره تمرکز دارن و تقریبا تمام نسخههاشون یه ماجراجویی عظیم و پر از اتفاق رو ارائه میده که پر از فراز و نشیب و اتفاقات مختلفه.
از طرف دیگه، مفهومی به اسم احساسات و عواطف توی داستان هم خیلی میتونه تأثیر عمیق و پر رنگی بذاره. به طوری که با خندیدن شخصیتها میخندیم، با ناراحتیشون ناراحت میشیم و کاملا از لحاظ عواطف و احساسات، حالت مشابه پیدا میکنیم. مگه میشه کسی Detroit Become human یا Valiant Heart رو بازی کنه و درگیر داستان فوقالعادهاش نشه؟ مگه میشه کسی Red Dead Redemption 2 رو بازی کنه و با مرگ آرتور اشک نریزه و غمگین نشه؟ ناسلامتی ما هم آدمیم و احساس داریم!
ساندترک و موسیقی متن جذاب
یسری بازیا، از همون منوی آغازین بزرگی و فوقالعاده بودن خودشون رو به رخ میکشن. همونجوری که موسیقی متن و موسیقی منوی اسکایریم، اونقدر بینظیر و حماسیه که همهی ما چند بار به عمد دیرتر وارد بازی شدیم تا بیشتر از موسیقی بازی لذت ببریم! یا دارک سولز سه که با اون موسیقی محشرش، مو به بدنمون رو سیخ میکرد و کاملا ما رو میبرد توی حال و هوای تاریک و مخوف دنیای دارک سولز.
یکی از بزرگترین و مهمترین نقاط قوت یه بازی، میتونه موسیقی متن و ساندترک اون بازی باشه و کاملا حس و حال و اتمسفر اون اثر رو تا عمق روح ما نفوذ بده. کلا موسیقی خاصیتش اینه که تا عمیقترین لایهی روح و روان آدمیزاد نفوذ میکنه و روش تأثیر میذاره. تک تک ما عناوین مورد علاقهای داریم که صرفا شنیدن چند ثانیه موسیقی متن، مبارزه یا ساندترک بازی، ما رو از دنیای واقعی پرت میکنه به دنیا و حال هوای اون اثر. حالا میخواد موسیقی متن اسکایریم باشه، یا ساندترک Ghost of Tsushima یا موسیقی Halo.
برخورداری از قابلیت Co-op در بازیهای داستانی
نمیدونم چقدر و چند بار آثار داستانی و سینگل پلیر رو کواپ تجربه کردین، اما اگه حتی یه بار هم این کار رو کرده باشین، کاملا متوجه این موضوع میشین که یه بازی معمولی تک نفره، مثل Sniper Elite، وقتی به صورت دو نفره تجربه بشه چند پله جذابتر و لذتبخشتر میشه و یه تجربهی کاملا جدید و منحصر به فرد خلق میکنه. به شخصه هم روی ایکس باکس و هم روی پلیاستیشن، سابقهی زیادی توی تجربهی بازیای داستانی به صورت کواپ دارم. اصلا میتونم به جرات بگم یسری آثار رو اگه کواپ نمیتونستم تجربه کنم، هیچوقت سمتشون نمیرفتم!
جذابیت کواپ بازیای داستانی اینه که این بازیا کاملا ساختار محکمی دارن و به خاطر بخش کواپ، از کیفیت بازی چیزی کم نشده. در عین حال، وقتب آدم بتونه بازیایی مثل Far Cry، Resident Evil یا Wo Long Fallen Dynasty رو دو یا چند نفره بازی کنه و هم اوقات خوشی داشته باشه و هم از بازی لذت ببره، چرا این کارو نکنه؟ البته به دوست و رفیق هم نیازه که این روزا واقعا کم گیر میاد!
اما در هر صورت، من به شخصه عاشق سازندههایی هستم که قابلیت کواپ رو توی بازیای خودشون قرار میدن و این امکان رو ایجاد میکنن که بازیای داستانی رو هم به صورت کواپ تجربه کنیم و لذت ببریم.
اکتشاف ارزشمند و با پاداش مناسب
یکی از مواردی که تفاوت عیار سازندگان عالی رو با سازندههای پایینتر مشخص میکنه، همین مقولهی اکتشاف، گردش و کاوش هدفمند و ارزشمنده. خیلی از بازیا، خصوصا جهان آزاد و نیمه جهان آزاد، لزوما از لحاظ کمیت محتوا و فعالیت مشکل ندارن، اما بحث کیفیت و ارزشمندی که مطرح میشه، اوضاع خراب میشه. یکی از مهمترین نکات، خصوصا توی بازیای وسیعتر و بزرگتر، همین اکتشاف و کاوش محیطها، مناطق و بخشهای مختلف مراحل یا دنیای جهان آزاد بازیه، اونم به طوری که هر غار، قلعه، منطقه یا حتی اتاقی که مخاطب در اون جست و جو میکنه، یه نکتهی روایی یا پاداش محور داشته باشه و به نسبت زحمت، زمان و سختی کاوش، به همون نسبت سودمند و مفید باشه.
این مسئله، شاید در قالب حرف زیاد سخت و پیچیده به نظر نیاد، اما توی عمل حتی خیلی آثار بزرگ مثل ویچر ۳ هم توی این زمینه مشکلات زیادی داشتن و نتونستن عملکرد مناسبی داشته باشن. مثلا خیلی وقتا بعد کاوش کامل یه غار یا یه منطقهی بزرگ، تنها پاداشی که دریافت میکردیم یسری آیتم به درد نخور و یه شمشیر ضعیف بود، انگار نه انگار کلی دشمن کشته بودیم و کلی وقت صرف کرده بودیم.
بازیایی مثل Elden Ring، هوشمندانهتر تو این زمینه عمل کردن و یجورایی سعی کردن با پراکنده کردن محتوای بازی و استفاده مجدد از باسفایتها و تنوع جوایز، کاوش رو ارزشمندتر کنن که انصافا هم تا حد زیادی تو این زمینه موفق ظاهر شدن.
قطعا یکی از چیزایی که ما گیمرا عاشقش هستیم، همین عملکرد مناسب بازیا، توی بخش گشت و گذار و اکتشافه. کی بدش میاد توی دنیای بازی بچرخه، مناطق فرعی رو کامل کنه و جوایز جذاب و به درد بخور به دست بیاره؟
البته انصافا باید بگم اکثریت بازیا، توی این زمینه اونچنان موفق عمل نمیکنن و به جای تمرکز روی اکتشاف، تنوع فعالیتها و موارد این چنینی، صرفا تمرکز خودشون رو گذاشتن روی کمیت و تعدد فعالیتها (بله آقای یوبیسافت با شمام!)
انتخابها و تصمیمات داستانی
یکی دیگه از مواردی که میتونه برای ما فوقالعاده لذتبخش باشه، تصمیمات و انتخابهاییه که بازی در اختیار ما قرار میده و بعضا اونقدر شرایط پیچیده و سخت هستن که یه انتخاب ساده، میتونه فکر و ذهن ما رو کاملا درگیر کنه. طبیعتا بازیای نقشآفرینی توی این زمینه بیشتر از همه نقش پر رنگی دارن و اگه به آثار مورد علاقه خودتون نگاه کنین، حتما تصمیمات جذاب و بعضا سختی که گرفتین رو یادتون میاد. مثلا به شخصه یادمه توی Dragon Age Inquisition، لحظهی تصمیم گیری برای کشتن یا نکشتن ملکه، قشنگ چند دقیقه داشتم فکر میکردم و تصمیم گیری فوقالعاده برام سخت بود. یا مثلا توی Skyrim، هر چقدر فکر کردم، نتونستم خودمو قانع کنم که به درخواست گروه Blades تن بدم و Paarthurnax رو بکشم. پایان Ghost of Tsushima هم یه تصمیم فوقالعاده رو در اختیار مخاطبان قرار میداد. آیا به درخواست Lord Shimura احترام میذارین و یه مرگ شرافتمندانه رو بهش تقدیم میکنین، یا از جونش میگذرین و غرور و شرافتش رو لگدمال میکنین؟
به شخصه خیلی لذت میبرم که بازیای مختلف، فارغ از ژانر و سبکشون، انتخابای جذابی رو برای مخاطبان خلق میکنن و این امکان رو به ما میدن تا حداقل برای یه بخش کوچیک هم که شده، حق انتخاب و تأثیرگذاری توی داستان، اتفاقات و وقایع رو داشته باشیم و توی سرنوشت شخصیتها دخیل باشیم.
البته این نکته رو هم بد نیست اشاره کنم که بعضی بازیا، صرفا توهم انتخاب و تصمیم رو به مخاطبا ارائه میدن. یجورایی تصمیمات تو این بازیا ارزش و تأثیر خاصی نداره و واقعا اهمیت خاصی نداره که فلان قسمت کی رو نجات بدین یا کجا برین، همشون نهایتا به یه جای مشترک ختم میشن و حتی تصمیم شما، تا اون نقطه بی معنی و بی ارزش میشه.
ادامه دارد …
پر بحثترینها
- تریلر معرفی بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic، روی کانال پلی استیشن بیش از ۲۳ هزار دیسلایک دریافت کرده است
- اولین اطلاعات از بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic: The Heretic Prophet، منتشر شد
- Astro Bot بهترین بازی سال شد؛ فهرست کامل برندگان The Game Awards 2024
- ناراحتی کارگردان Black Myth: Wukong بابت نبردن جایزه بهترین بازی سال
- ناتی داگ از بازی جدید خود به نام Intergalactic: The Heretic Prophet رونمایی کرد
- نکات مخفی تریلر بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic، که شاید متوجه آنها نشده باشید
- گپفا ۲۵؛ تریلرهای مورد علاقه شما از مراسم The Game Awards 2024
- منبع داخلی: دوران عناوین انحصاری ایکس باکس به پایان رسیده است
- رسمی: سونی تایید کرد که قصد دارد شرکت مادر FromSoftware را خریداری کند
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
نظرات
من اصن بازی ها رو به عشق مورد اول میرم
قبلا کواپ بودن اولویت بود
هی روزگار
هر اشغالی با کواپ خفن میشد چون بغل دستیت ادم خفنی بود یا بهتره بگم بغل دستی ها
ببینید من عاشق تمام اینا هستم ولی الان عاشق این هستم یک دفعه ای از هوا برام یک لپتاپ گیمینگ بیاد…
و من بشینم Stanfield بازی کنم…..
ارزوی هر جوان ایرانی
من عاشق اینم از زمین بیاد چون از هوا بیاد میوفته میشکنه …🤣🤣🤣🤣🤣🤣(نمکی که به صورت رایگان در سایت پخش شد)
اهل کدوم شهر هستی؟؟ مازندران هستی میتونم برات ی کاری بکنم
نه بابا اهل شیرازم…..
its back
بازی ای که بشه توتوریالش رو حذف کرد به درد لای جرز دیوار هم نمیخوره ، اون بازی رو با علاقه نساختن
تو +New Game ؟🤔
تو بگو اصلا ++++++++++++++++
توتوریال باید یه جوری تو بازی چپونده بشه که نشه حذفش کرد با حذفش بازی ناقص بشه ، یا دیگه حداقل انقدر جذاب باشه که حذفش ضرر بزنه به تجربه
بالا بری پایین بیای فوربیدن وست یک فرنچایز خیلی خفنه حالا اگه تو دوست داری بعد از ۳ بار تموم کردن بازی بعلت نوب بودن توتوریال بری مانعی سر راهت نیست و این یه آپشنه
حرفت منطقی نیست
مثلا وقتی ۳ تا نسخه ازون بازی اومده دیگه عمدتا نیازی ب توتوریال نداره پس اجباری بودنش خیلی غیر منطقی
میشه لطفا یه هشدار اسپویل بذارین اول جایی که میخواین اسپویل کنید؟
انقدر از اسپویلای رد دد زخم خوردم دیگه نمیکشم
یزید ردد مال پنج سال پیشه دیگه چه اسپویلی 🗿
بابا پنج سال از انتشار بازی گذشته
حرفت بد نیست ولی نه در مورد رد دد
از اون موقع حساس شده :/
موندم آقای زاهدی چطور میخوان قسمت بعدی رو بنویسن همه موارد رو که گفتین :)))
خسته نباشید
کسی میدونه اون عکسی که توی بخش المان های نقش آفرینی گذاشته شده از چه گیمی هست ؟
Shadow of the Tomb Raider
Shadow of the Tomb Raider
سلام
شادو آف د تومب رایدر
Shadow of the tomb rider اسم بازی
حالا المان های نقش آفرینی توی عکس جلب توجه کرد یا کمالات بانو لارا!؟؟
جلوی کمالات بانو با چشمان عقاب گرفته شده بود متاسفانه توی این عکس
دم همگی گرم
همه اینارو واقعا دوست دارم ولی به شخصه دوست دارم تو بازی جاهای مخفی و ایستراگ های خوب و باحالی هم باشه مثل سایبرپانک که خیلی حال داد بهم
من هم دوست دارم تو یک بازی ایستراگ ها از بازی های معروف دیگه ببینم
Stanley parable و guacamelee 2 ایستراگ از بازی های دیگه زیاد دارن البته بیشتر در خط داستانی هستن
چیزی که به شخصه به شدت از اون لذت می برم اما در این مقاله به اون اشاره نشده بود (که احتمالا در قسمت های بعد در موردش صحبت میشه) داشتن یک پارتی چند نفره (رابطه دوستانه) با شخصیت پردازی مختلف و توانایی متفاوته.
به نحوی که حضور اون ها در گیم پلی نیز موثر باشه و به طور مثال دیفیت شدن اون ها در طول نبرد کار رو برای شخصیت اصلی به شدت سخت می کنه.
و از همه مهتر اون چیزی که واقعا منو خوشحال می کنه اینه که تمام پارتی دارای نوار سلامتی باشند.
دقیقاً همون چیز مورد علاقه من👌 بازی هایی که توش پارتی داری و باهاشون قوی میشی و هر کدامشون شخصیت و قدرت خودشون رو دارن واقعاً لذت بخشه.
سری بازی های دراگون ایج همینطور هستن، و باید بگم واقعا هم لذت بخشه، تو نسخه اول و سوم هم که من بازی کردم شخصیت پردازی همشون عالی بود، نسخه دوم رو نمیدونم چون بازی نکردم
از اینکه چرا تور جنازه اش پودر شد رسیدیم به تزریق شدن تفکرات woke به God of War
خدایی مشکلتون با این بازی چیه؟
چون ۲ تا سیاه پوست توی بازی بود دقیقا چه تفکری بهتون القا شد.؟
هرکی یه نظری داره و برای خودش هست . قرار نیست که من و شما چون عاشق گاد اف وار رگناروکیم همه عاشقش باشن یا چون بعضی ها دلیل غیر منتقی برای کوبیدن این بازی بیارن ما دیگه این بازی رو تجریه نکنیم بههرحال هرکی یه نظری داره و بنظرم من هم رگناروک بهترین نسخه گاد اف وار بود . حالا یکی بگه نه گاد اف وار۲ یا ۳ از همهشون بهتره ولی نظر من اینه و رگناروک رو هم بیش از ۲۰۰ ساعت تجربه اش کردم که بازم ازش خسته نشدم .
شما تو این همه سال نگاه کنید ببینید که کدوم استودیو تونسته همچین بازیه جاهطلبانه ای بسازه ؟؟ واقعا جز سانتا مونیکا هیچ استودیویی حتی جرعت ساخت همچین بازی نداره که سینماتیک باشه ، حماسی باشه ، روایتش جذاب باشه ، داستانش خسته کننده نباشه ، گیم گلی جذابی داشته باشه ، موسیقی حماسی داشته باشه و ….
تا الان هیچ استودیویی نتونسته که بازی مثل گاد اف وار ۲۰۱۸ بسازه چه برسه به رگناروک
مشکل بعضی ها اینه که گاد اف وار ۲۰۱۸ اونقدر خوب شروع شد و اونقدر خوب تموم شد که انتظار هارو برای نسخه بعدی دوچندان کرد
وگرنه بازی هیچ مشکلی نداشت مشکل توقعات خودمون بود . من خودم وقتی برای بار اول گاد اف وار رگناروک رو بازی کردم بهخودم گفتم چهار سال صبر کردم اینو بازی کنم ؟
ولی بعد از این که بازی رو سه بار به اتمام رسوندم تازه فهمیدم که سانتا مونیکا چه کرده .
هرکی حالا ترتیب بندی داره ولی ترتیب من به این شکله
۱ – گاد اف وار رگناروک
۲ – گاد اف وار ۳
۳ – گاد اف وار ۲
۴- گاد اف وار ۲۰۱۸
۵ – گاد اف وار ۱
یعنی اینطور بگم که از رگناروک یکم بیشتر از گاد اف وار ۳ لذت بردم و همینطور از گاد اف وار ۳ یه کوچولو بیشتر از گاد ۲ لذت بردم
بحث خوب بودن و بد بودن بازی نیست
بحث خود حرف هست
ایشون می تونه بگه بازی داستان ضعیف و گیم پلی متوسطی داشت و یا المان های نقش افرینی خوب نیست و…. هزار تا ایراد دیگه مثل چیز هایی که قبلا نوشته اند
ولی بعضی ایراد ها خارج از سلیقه هست
مثلا یک چیزیکه رنگش قرمزه من نمی تونم بگم ابی هست و بگم این سلیقه منه
نمی دونم منظورمو می فهی یا نه!
القا تفکرات در بازی گاد اف وار اون اون شدت نبود که بخوایم ازش به عنوان یک مثال یاد کنیم در حالی که ده ها بازی منتشر شدن که صد ها برابر بد تر از گاد اف وار هستن( همین هورایزن مثلا!)
این جا بحث سلیقه مطرح نیست ایرادات عجیب داستانی که قبلا گفته بودن هم مطرح نیست
تنها چیزی که مطرح هست
اینه که ایا اگه بازی فقط دو سیاه موست بهش اضافه بشه داره به شما تفکرات القا می کنه؟
اگه واقعا شما به اضافه شدن ۲ سیاه پوست در نقش های فرعی به بازی احساس می کنی که الان داره بهت تفکرات woke القا می شه و ازش به عنوان یک مثال یاد می کنی پیشنهاد میکنم سمت خیلی بازی ها نری چون این اصلا در مقابل اون ها چیز خاصی نیست
مثل همیشه out of context (خارج از موضوع) صحبت میکنی تا یکم نظرتو منطقی جلوه بدی.
۱- وجود سیاهپوست در بازیها به معنای Woke بودن اثر نیست، وجود سیاهپوست در پسزمینۀ اسکاندیناوی هست که موضوع بحث برانگیزه. مثل قضیه یاسوکه از ac ژاپن میمونه. درسته واقعیت داره، وایکینگ ها هم شاید یک یا دو سیاه پوست داشته باشن در طول تاریخ ولی این که به استثنی اهمیت بدی خیلی عجیب و غریبه.
۲- Woke بودن فقط و فقط مربوط به انتخاب نژاد سیاه پوست برای انگربودا در یک پس زمینه اسکاندیناوی نیست، به مسائل دیگری مثل LGBTQ هم پیوند میخوره و بازی شامل این موضوع میشه، ساید کوئست Across the Realm در مورد همین موضوع هست که برگرفته از داستان واقعی دو پارتنر و کارمند سانتا مونیکا هست.
۳- Woke بودن هم صفر و یک نیست. یه بازی ممکنه به شدت woke باشه یه بازی ممکنه المان های ضعیفی از woke بودن رو داشته باشه.
God of War Ragnarok هم یادآور یک اثر مارولی و ابرقهرمانیه (از روابط زندایا و پیتر طور بین آتریوس و انگربودا گرفته تا پایان AVENGERSیی بازی) هم المان های WOKE درش وجود داره.
حالا این حرفا رو ولش . چه قدر بهتون میدن که بیشتر از سایت های دیگه اخبار ایکس باکس استارفیلد و بیشتر پوشش بدید؟
همون قدری که سانتا مونیکا حوالی لانچ RAGNAROK بهمون پول داده بود و کل اخبار شده بودن GOW Ragnarok، ندیدم ناراحت و پریشان باشی که چرا همه اخبار از رگناروکن؟ اگر حتی از پوشش اخبار بازیای که ازش لذت نمیبری حرص میخوری یا گیمینگ رو در این حد برای خودت جبههبندی کردی، مطمئنم نیاز به درمان و روانپزشک داری و الان نباید آزادانه داخل وبسایتهای مختلف گشت و گذار کنی و باید به فکر درمان روان خودت باشی.
پاسخ دندان شکن به این میگن
داش این دندون شکن نیست کل کریر طرف رو با خاک یکسان کرد
تو چرا فشار میخوری از اخبار ایکس باکس؟ مگه از نظر تو ایکس باکس یه کنسول بی ارزش نبود حالا دیگه چرا فشار میخوری از اخبارش؟!
میتونی از سایت خارج شی و دیگه برنگردی
اولاً دهها بازی دیگه به مهمی god of war نیستن. شاید میلیونها نفر صبح تا شب فحش و بد و بیراه به هم بگن، ولی اگر یه رئیس جمهور فحش بده همه جا تیتر و بولد میشه. woke بودن آی پی جدیدی مثل forspoken رو با فرنچایزی با قدمت بیش از ۱۵ سال مقایسه میکنی؟ بازی ای که قبلا زنان رو بین چرخ دنده میذاشت؟ :دی بعد جالبه از کجا میدونی در مورد woke بودن آثار دیگه صحبت نکردم، اگر بازی ای تجربه کنم و woke باشه در مورد صحبت میکنم.
دوماً مسائل و دیالوگهای زیادی وجود دارن که woke هستن داخل بازی شرح اونا برای امثال تو سخته، چون کلاً منطقی درت وجود نداره. برای کوئستی که به طور واضح در مورد .. هست و اسمشم دو بار برات نام بردم حاضر نیستی قبول کنی این کوئست وجود داره، میخوای در مورد دیالوگهای فریا باهات بحث کنم؟
این که کوئست به این مهمی رو تجربه نکردی خودش گواه از اینه که چه نگاه سطحیای به بازی داشتی و اگر خوب بازی میکردی و خوب به دیالوگها گوش میدادی که الان تمام قد دفاع دو هزاری نمیکردی از بازی.
شما یه حرف زدی باید پاش باشی دیگه درسته؟ یه کامنت از من بیارید که گفته باشم چرا جنازۀ ثور پودر شده یا همراه زن باعث میشه بازی فمنیستی باشه. بحث صحیح و معقول این نیست که حرفی که طرف مقابل نزده رو به زور برچسب بزنی بهش؛ اگر میزنی باید مدرک بیاری که طرف اینو گفته. سه تا حرف زدید توی این کامنتت من هیچکدومش رو حتی مطرح نکردم:
1- هیچوقت انتقاد نکردم که چرا جنازه ثور پودر میشه.
2- هیچوقت نگفتم شخصیت زن همراه باعث میشه فمنیستی باشه بازی
3- هیچوقت نگفتم استفاده ابزاری از زن اوکیه، بلکه گفتم از این که زن رو بذاری بین چرخ دنده رسیدی به نقطه ای که کریتوس مهربان مطلق شده.
حول عدم وجود منطق در کامنتهایی که گذاشتی، بی دلیل صحبت نمیکنم. دلیلش اینه که چیزایی که طرف اصلا بهشون حتی اشاره نکرده رو مطرح میکنی و میخوای بچپونی به عقاید اون و جوری جلوه بدی که طرف مقابلت این حرفها رو زده. چندین بار هم گفتم هیچ کدوم از این موارد رو من نگفتم یا برداشت اشتباهه توئه یا بیخودی اینا رو به کامنت من پیوند زدی که بگی طرف صحبتش عجیب و غریبه.
در کل چیزی که از کامنتهای شما دیدم همیشه ثابته، یه سری بحثی که اصلا طرف در موردش حرف نزده رو برچسب میزنی به طرف و با بهانهتراشی از این که «چون بازی های دیگه فمنیستی هستن، این بازی طوری نیست اگر فمنیستی باشه» میخوای بگی woke بودن بازی مشکلی نداره و اوکیه. چون بقیه بازی ها woke هستند چون بقیه بازی ها پرداخت درون برنامه ای دارن، دلیل نمیشه god of war براش اوکی باشه woke باشه یا اوکی نمیشه بازی جدید راکستدی هم سرویس محور و پر از پرداخت درن برنامه ای باشه این منطقت رو بذار در کوزه آبشو بنوش.
من نگفتم شما گفتید
گفتم همچین حرفی توسط همکارانتون زده می شه ولی شما به عنوان سردبیر اهمیتی نمی دید
مگه نه؟
و بله وقتی ده ها بازی هستن که این عقاید رو خیلی بد تر از گاد اف وار نشر می دن منطق حکم میکنه به عنوان مثال بریم سراغ یک بازی مثل اویل ۳ گه فدای همین افکار فمنیستی شده نه گاد اف واری که یک دیالوگ داره و شخصیک همراه هم زن شده
مطمن هستم شما هم مشکلی با شخصیت های زن قدرت مند ندارید
مثلا مالنیا در الدن رینگ هم هست
کسی باهاش مشکلی نداره و به نظرم این نشان از عقب افتادگی هست که وحود شخصیت زن در بازی رو کسر شان بدونیم
و اینکه اگه گاد اف وار سک روزی زن بین چرخ دنده می زاشت در ۱۵ سال اینده هم باید همین جور باشه
خود من با شخصیت های مرد بسشتر حال می کنم ولی مشکلی هم با شخصیت های زن ندارم
ضمن اینکه شنا که این همه پیگیر داستان های نورث هستی قطعا می دونی فرییا توی داستان های نورث هم جادوگری قدرت منده و سانتا همچین کار شاخی نکرده فقط به یک شخصیت بهای بیشتری داده
۱- عقاید همکاران من چه ربطی به من داره؟ میتونی باهاشون بحث کنی مثل همین الان که با من بحث میکنی.
2- شما برو سراغ RE 3 اگر فکر میکنی فمنیستیه. من تجربه نکردم. من در مورد بازیهایی صحبت میکنم که تجربه کردم.
3- کسی گفت وجود شخصیت زن در بازی کسر شانه؟ مثل این که این موضوع در پس زمینه فکر شما وجود داره، چون آدم نورمال چنین عقیدهای نداره.
4- بازم تکرار میکنم موضوع فقط عوامل فمنیستی نیست بازی رگناروک شامل LGBTQ و موارد نژادی در منطقهای که نباید وجود داشته باشه، میشه. مشخصاً خیلی تلاش میکنید که ایگنور کنید.
همکارتون جواب کامنت بنده رو نمی ده
باور کنید چیزی ندیدم که بخواد اذیت کنه و بازی رو مو به مو انجام دادم تک تک فرعی ها رو هم تا جایی که می شد رفتم تک تک دیالوگها رو هم دقت کردم
مشکلی ندارم به نظرم همچین چیز هایی توی بازی های بزرگ که برام لذت بخش هستن هست و دیگه طبیعی شده اگه می دیدم میگفتم دیگه
مثلا هورایزن با این که بازی فوقالاده ایی بود و تجربه خوبی برام رقمزد صحنه های این طوری و دیالوگ های فمنیستی داشت ولی اهمیتی نمی دم خود بازی اونقدری خوب بود که این ها توش گمبشه
ولی خدایی گاد اصلا چیز توس چشمی نداشت نمی دونم شاید سخت گیرانه ببینیم همون جلو ملکه ات زانو بزن رو بتونیم بگیم
بحث خوبی بود استفاده کردیم
احساس می کنم همیشه بحث های ما به یک گره کور می رسه
به هر حال چند وقتی که نبودم دلم برات تنگ شده بود
باشه بابا گاد اف وار آی پی سفارشی شماست.
…یدی
ولی جدا از همه چیز، بحث شما دو نفر سر gow ragnarok، تخمه ژاپنی و چیپس با ماست موسیر میطلبه
حقیقتا جذابه
ادامه بدید 😬🧐
همیشه همینه.
تاثیر که یهویی و به صورت زمخت نیست
موسیقی که ریمیکس قبلی بود
انصافا بعد ۲۰۱۸ انتظار یه موسیقی گاد رو داشتم که اصلا و ابدا در اون حد نبود
اصلا موسیقی جدیدی نداشت
چرا باید فایت با هایمدال همون موسیقی مگنی و مودی روش باشه؟
از نظر حماسی بودن و داستان جذاب هم که اصلا به گرد پای نسخه های قبلی نمیرسید
پ ن : منم مث شما فقط نظرمو گفتم
😂
موسیقی ریمیکس بود؟
موسیقی به اون ابهت و تمیزی. دیگه بدبخت Bear McCreary باید چکار کنه؟ موسیقی جدید نداشت؟
Svartalfheim
Grýla
Vanaheim
A Son’s Path
Huldra Brothers
The Hidden Beast
Muspelheim and Niflheim
The Mermaid
Remembering Faye
The Hammer of Thor
Ragnarök
Return to Helheim
The All-Father
Raeb’s Lament
Letting Go
اینایی که یادم اومدو نوشتم که جدیدن، بازم هست یادم نمیاد. اینهمه اهنگ داره بازی. تک تک اینا که نوشتم فوق العاده هستن.
از همه مراسمات شامل گیم اواردز هم میشه جایزه بهترین موسیقی گرفت.
همون موسیقی فایت Níðhögg موسیقیش برا یه بازی کامل جذاب بود، چه برسه به بقیشون.
دیگه نباید بی انصافی به این حد برسه.
والابنده خدا برای هر ارلم یک موسیقی با تم متفاوت ساخته بود
شاهکارشم ترک رگنوراک بود که هه این ها ترکیب می شه
تازه موسیقی های ال فادر و همر اف تور هم و گلوری بی نظیر و حماسی بودن
جدی می گی دیگه
این دیگه نظر نیست برادر من، کذبه. مطمئنی حداقل یک بار آلبوم موسیقی رگناروک رو گوش کردی؟
علی من هر قطعه ۲۰۱۸ رو میشنیدم سریع میرفتم دانلودش میکردم و موسیقی ها به شدت حماسی بود اما رگناروک نه
اصلا موسیقی به یاد موندنی و حماسی ای نداشت برام
منم از رگناروک بیشتر از بقیه لذت بردم. البته همه نسخه هاش عالی بودن و خیلی نمیشه فرق گذاشت بینشون. ولی خب سلیقهم سمت دوگانه اخیر هست تا سه گانه قدیمی.
برا من گاد ۲۰۱۸ بهترین نسخست رگناروکم دوم میدونم منکر کیفیت گاد های کلاسیک نمیشم حتی ریمستر نسخه سومم پلات کردم ولی سلیقه من به دوگانه نورث خیلی نزدیک تره
یعنی کافیه یکی درمورد GoW حرف بزنه تا سریع بپری تو گلوش .
به همون اندازه که حق نظر دادن داری بقیه هم حق نظر دادن دارن .
خوشت نیومد اسکیب کن نون زندگیت گرو یه بازی نیست .
به نظر من داستان رگناروگ بدتر از ۲۰۱۸ بود
حالا میخوای به من بپری بپر
نظرت برام اهمیتی نداره
نظرات تو هم برا کسی اهمیت نداره و تازه جالبه که همه جا هم نظر میدی
می تونی نخونی دعوت نامه ندادم بخونی و ریپ بزنی
ایگنور کن دوست من
فشار و ادب همزمان عالیه
ادامه بده تا از چشم همه بیوفتی
الان میپرم
کسی باتو بود بامزه خان؟
چقد حوصله دارین ناموسا 😐
فکر کن سر یه گیم به هم بپریم …
به شخصه وقتی یک سیاهپوست رو میبینم کل لذت گیم برام نابود میشه
بازی رو درجا پاک میکنم و میرم گریه کنم🔫😞
من سیاه پوست ببینم تو بازی شب چهره طرف مثل باس های گیم های ترسناک در حال خندیدن بهم جلو صورتم می بینم.
اون ماموریت مست شدن با لنی کابوس زندگیم شده
Bow to your queen
وجود سیاه پوست تو اسکاندیناوی!
آقای زاهدی چقدر قشنگ نوشت تو مقاله ۵۰ بازی برتر برای گاد ۳
تو اون بازی خبری از بخشش های لحظه ی آخری و اینا نبود
قشنگ زدیم جر دادیم همه رو و ارضای روحی شدیم
جالبه تا قبل بازی همه میگفتن وای بریم ثور و ادین رو پاره کنیم
بریم نورس رو به خاک و خون بکشیم
حالا هزارتا دلیل میارن میگن کریتوس متحول شد بخاطر همین ثور رو بخشید
چه قوس شخصیتی خوبی داشت!!!
والا من که حرفم دوتا نشده و دوست داشتم همه شونو بکشم
اگرم کسی این حرفا رو یادش نمیاد یه سر بزنه به پست های قبل بازی کامنتاشو بخونه
بازی از نظر روایی و حماسی بودن و شخصیت پردازی ضعیف بود
اینم فقط حرف ما نیست
یه سر بزنید به کانال های یوتیوب خارجی متوجه میشید
شما تکرار سه گانه اولی رو میخواستید. در صورتی که توب گاد۲۰۱۸ سری کلا تغییر کرد.
کریتوس ثور رو نبخشید. چه بخششی در کار بود؟
دوتا پسرشو کشت. بعد کریتوسه که باید ثور رو ببخشه؟ ثور چه ظلمی در حق کریتوس کرده بود که کریتوس باید میکشتش؟ همینطوری بزنه بکشتش؟ ارضای روحی؟ کریتوس گاد ۲۰۱۸ باز هم اینکارو میکرد.
داش این چه حرفیه
اینطوری هر باسی برسه به کریتوس
کریتوس بعد یه فایت طاقت فرسا میگه تو به من بدی نکردی
از جونت میگذرم😐😐😐
یارو میگه لهت میکنم،میکشمت
مث وحشیا بهش حمله میکنه
میخواد انتقام پسراشو بگیره
بعد کریتوس میگه بیا ددی های خوبی برا بچه هامون باشیم
مسخره ست دیگه
ثور چه بدی در حق کریتوس کرده بود؟ دو تا از بچههاش رو فرستاد که خودش و پسرش رو بکشن، کل نژاد زنش رو سلاخی کرده، در زندانی کردن و شکنجه میمیر نقش داشته، کلا اینا اهمیت نداشت؟ نکته قوت روایت داستانی گاد این بود که کریتوس به متحد نیازی نداره، هرکسی که جلوی راهش باشه رو میکشه و هر کس بخواد بهش کمک کنه باهاش متحد میشه
با منطق شما اصلا تو همون نسخه ۲۰۱۸ نباید از اول بالدور یا بچههای ثور رو میکشت، اگه قرار بود داستان اینجوری ادامه پیدا کنه
والا
من خودم اینا رو میدونستم
من عاشق گادم
بازی رو پلات کردم
عکسشو هنوز دارم هر کی بخواد میفرستم
رگناروک بدجور زد تو برجک
جوری که حتی گاد ۲۰۱۸ دیگه بازی کردنش حال نمیده
چون میدونم چه آینده بولشتی براش در راهه
تنها دلیلی که بخوام رگناروک رو اگه بعدا اومد رو پلاس بزنم گیم پلی بازیه
تنها گادی بود که بعد تموم کردنش به فکر دوباره بازی کردنش نبودم!
حماسه میخوای چیکار اون میز شامو بچین کریتوس منتظره سوسیس بخوره… بچه ها گشنن…
دلم برا سرهنگ تنگ شده یادش بخیر
همینکه مغزت اینو قبول می کنه توی کشور های اسکاندیناوی اونم هزار سال پیش سیاه پوست بوده میشه سطحتو فهمید.
سلام
این که فکر میکنی عالم و آدم با یه موضوع مشکل دارن، خودش جای فکر داره
ببین اینقدر این موضوع توی رگناروک آشکار چه که احتیاجی به توضیح نداره. اتفاقا کمترین مشکل من با وجود شخصیت سیاه پوست توس ستینگ اسکاندیناوی بود. من حرفم اینه دل نرم شدن کریتوس توی این شرایط، زیاد جالب نبود. عملا کریتوس ۲۰۱۸، شخصیت پردازی بیشتری داشت. بازی رده سنی بزرگسال داره، ولی تفکرات تینیجری رو بولد میکنه. دشمنت رو نکش و ببخش و این حور صحبتا. همین مسئله نبرد ثور و کریتوس که میتونست حماسیترین فایت تاریخ باشه رو تبدیل به یه باس فایت درجه دو کرد که یک ذره هم حماسی و جذاب نبود.
به موضوعات دیگه نمیتونم اشاره کنم ولی یه سرچ بزنی دستت میاد
سلام
باشه نبرد ثور عالی بود، اما انتظار شخصیت بالاتر و بیشتر نبود؟ یه چیز ماندگار و به یادماندنی
موسیقی رو موافقم
ببین برای بار آخر مشکلات رو مینویسم، سعی کی درست و منطقی جواب بدی
۱- دقیقا چرا ثور بعد یه فایت ساده، گفت که خون بها پرداخت شده و حسابشون تسویه شده! بابا یارو زده دوتا پسراش رو کشته. پسرای کی؟ پسرای همون ثور که میمیر توی ۲۰۱۸ داستان برامون تعریف میکرد، مودبه تن آدم سیخ میشد. همون ثور که به خاطر سرگرمی، میزد جاینتها رو سلاخی میکرد. بعد اونوقت همون ثور، اینقدر رام و آروم بود؟
۲- تفکرات تینیجری، یعنی بعد پایان بازی، زن و دختر ثور هم با کریتوس گرم میگرفتن! این دیگه نهایت بیمنطقی بود. آخه چجوری اصلا. میتونی این رو توجیه کنی برام؟
۳- مگه فریا قسم نخورد که آسمون و زمین زو به هم بدوزه برای مرگ بالدر، اون چی شد اینقدر راحت نه تنها کریتوس رو بخشید، بلکه شد دست راستش! توی رگناروک دعوا سر این بود کی زودتر و بیشتر بقیه رو ببخشه!
۴- اگه اودین میدونست کریتوس میره سراغ هایمدال، چرا شیپور رو ازش نگرفت؟
۵- دقیقا هدف و خروجی نفوذ اودین به عنوان تیر رو برام توضیح بده. رفت تو دل پایگاه کریتوس، بعد به مسخره ترین شکل ممکن لو رفت، براک رو کشت و فرار کرد؟ خب جوکه دیگه. جوک. اگه واقعا اینقدر تعصب داری که احمقانه بودن اینو نمیبینی حرفی ندارم. بابا اودین، جزو باهوشترین و مکارترین اساطیر تاریخه، بعد توی رگناروک هر چی نقشه ریخت افتضاح بود
۶- مرگ ثور، مسخره ترین مرگ ممکن بود. اصلا این چی بود. واقعا حالم بد شد. آهان حتما این اوج داستان پردازی سانتا مانیکا بود. مرگ اودین هم که سر جای خودش داره. توی این رگناروک لعنتی که قرار بود بزرگترین آخرالزمان نورس باشه، هیچکس نمیخواست کسی رو بکشه. نه ثور میخواست کریتوس رو بکشه، نه کریتوس ثور رو، نه فریا کریتوس رو و نه حتی قهرمانا اودین رو! آخر هم روحش رو گرفتن و باز هم به تینیجری ترین شکل ممکن سیندی حلقه رو نابود کرد و یه دیالوگ گفت که مثلا قرار بود خفن باشه
۶- بازی سوالای بازی قبل رو جواب نداد. کی شیپور رو توی نسخهی قبلی به صدا درآورد. علت The Desolation چی بود؟ این سوالا قراره بی پاسخ بمونه برای همیشه؟
۷- بازی عجلهای کار شده بود. این اذعان سازندهها هم بود. تصور تو رو نمیدونم ولی تصور من از رگناروک خیلی عظیمتر بود. همه چیز سریع پیش رفت و ارزششو از دست داد. مثلا رفتن پیش Surtu جوک خالص بود. رفتیم موسفلهایم، بعد دویست متر اونطرفتر یارو وایساده بود! نه پیش زمینهای، نه پرداختی. هیچی. چون باید بازی سه گانه میشد. رگناروک مجبور شد هم اتفاقات قبلی رو ادامه بده و هم داستان رگناروک رو کامل کنه
در نهایت من خودم عاشق گاد او وارم و همیشه توی بحثها، این نکته رو میگم که ساختار سینمایی رییوت رو ترجیح میدم، ولی هیچوقت روی چیزی تعصب نداشته و ندارم.
۸- اودین، فوقالعاده افتضاح شخصیت پردازی شده بود، مکارترین اسطوره نورس، توی توهمات به سر میبرد. میمیر قبلا همش از نگرانی عظیم اودین در مورد رگناروک صحبت میکرد، ولی توی نسخهی جدید کل فکر و ذکرش و اون ماسک و rift بود، انگار نه انگار رگناروک نزدیکه! خب عزیزم این حفره شخصیتیه. نکتهی جالب دیگه اینه چون به عنوان تیر توی پایگاه کریتوس بود، از تموم پیشبینیها و اطلاعات هم خبر داشت!
۹- بودن تیر هم افشاگری ناامید کنندهای داشت کاملا. میتونستن توی نقطه اوج بهتری از این مورد پرده برداری کنن.
موارد بیشتر هست واقعا حوصله نوشتن ندارم🗿
همه رو قبلت جواب دادم هیچ کدوم رو پاسخ ندادید توی کامنت های همون پست که راجع به ایرادات داستانی گفتید نوشتم
بعضی چیز ها خیلی خیلی ساده هست مثل نورد اول که نیازی نیست هسچ معموریت فرعی و یا هیچ دقت زیادی انجام بدید یکم به دیالوگ های کات سین ها هم دقت کنید مشخصه
اودین به تور اجازه نداده کریتوس رو در فایت اول بکشه برای همین در ابتدای فایت دوم میگه این دفعه احازه کشتنت رو دارم
اصلا همین دیالوگ در ابتدای فایت دوم هست که هایپ شدید ایجاد می کنه!!!!
وقتی که همچین چیزی رو نمی بینید و بار ها هم جواب این ایرادات رو نوشتم و پاسخی نمی دید خب چرا باید این چرخه تکرار شه؟
فقط یک سوال
الان اگه فرییا توی نسخه اول قسم بخوره که کریتوس رو می کشه! (چه بسا مرگ بالدر تقصیر برای خود فرییا بود) باید توی نسخه دوم حتما اونو بکشه؟
اتفاقا صبح فرییا و کریتوس قبل از انتشار بازی هم یکی از تئوری ها بود
فرمودید تور نمی خواست در نبرد دوم کریتوس رو بکشه؟
ببینم شما کدوم بازی رو انجام دادید ؟؟؟؟
نقشه های اودین عالی بودن بازی با ذهنی ه برای اترئوس برنامه ریزی کرده بود
در یک قسمت اودین همون صلاح هایی رو در ازگارد به اترئوس نشون می ده که باهاش در رگناروک مردم عادی هدف قرار داده می شن
اودین می دونست رگناروک قطعی هست خودشم اشاره کرد و تنها راهش اون ماسک بوده
منطقی هست که همه چیز رو روی ماسک قمار کنه
.
شما اگه وقتی بازی رو انجام می دادی دقت می گردی می فهمیدی اودین نمی دونست کریتوس قراره بره سراغ هایمدال در واقع اودسن در قامت تیر اونو قانع کرده بود نیازی به کشتن هایمدال نیست و کریتوس هم قبول کرده بود
تثریبا همه ایراداتی که فرمودید با یکم دقت در دیالوگ های خود بازی نه کوئیست های فرعی قابل حل هستن فقط مونده بگید چرا کریتوس کچله!!
یاخدا هم حرف شما درسته هم حرف آقای زاهدی آدم نمیدونه حق با کیه . از اونور متای بازی ۹۴ شده از اینور ویجیاتو و گیمفا ۸ و
۸.۵ به این بازی میدن .
آخه پدر کشتگی با سانتا مونیکا ندارن که اینهمه به رگناروک انتقاد میکنن . من خودم از رگناروک لذت بردم ولی هنوز نمیدونم که متای ۹۴ حق این بازی بوده یا نه .
یعنی آقای کریمی و زاهدی جوری حرف میزنن که آدم فکر میکنه بازی متای ۸۳ اونا گرفته و اصلا بازی شاهکار نیست . واقعا نمیدونم. ایکاش که دوئل بین ign یا زومجی یا هر سایتی که به بازی ۱۰ داده با آقای کریمی به صورت آنلاین قرار میگرفت که معلوم میشد بازی واقعا شاهکاره یا نمره هاش الکیه
آقای زاهدی یه چیز دیگه هم هست .
آترئوس از کجا قدرت قبض روح رو بدست آورده بود که به هرکی برسه با چندتا کلمه طرف رو شل و ول میکنه ؟
از طرفی کریتوس برا پسرش تعریف میکرد که اسپارتان ها چجوری بچههاشون رو تحت تمرینهای طاقت فرسا بزرگ میکردند بعد رسید به آترئوس فقط در حد شکار گوزن بود .
جدای از اون زبون درازی هم میکنه و بدتر فوحش به پدرش هم میده 😂
اگه این حال و روز تینیجرهای ۲۰۲۲ نیست پس چیه !
در تکمیل صحبتت بگم که یه جاش هست آتریوس به کریتوس میگه a.s.s.h.o.l.e ( پرکاربردترین کلمه توی فیلم و سریالای تینیجری)
هم از شما و هم از آقای کریمی ممنونم که جواب اینقدر بی منطقی و… میدین.
بخدا اگر آنقدر واسه آدم مرده هم فکت بیاری زنده میشه، به شخصه اگر کسی دیگه آنقدر خودش رو به نفهمی بزنه حتی حاضر به جواب دادن هم نیستم.
نمیخوام به این دوستمون چیزی بگم که ناراحت بشن، اما نصف بدبختی امروز گیمینگ وجود اشخاصی هستند که به شکلی افراطی از استودیو و بازی مورد علاقشون تعریف و تمجید میکنن و حاضرند واسه دفاع از اون حتی عقلانیت رو هم ذبح کنن، نتیجه این میشه که بجای اینکه بازی و فرنچایزی به این عظمت که راه اشتباهی رو که در پیش گرفته اصلاح بشه به لجن و نابودی کشیده بشه.
البته تولید کنندگان قدیمی و محبوب gow در یوتیوب به اندازه کافی از بازی انتقاد کردن که دیده بشه و همینطور مخاطبین (به نظرم نمره یوزر اسکور متاکریتیک بازی به اندازه کافی گویا باشه) که انتظار اصلاح مشکلات اساسی دو بازی اخیر خصوصا Ragnarok رو داشته باشیم خصوصا اینکه با توجه به آگهی شغلی جدید منتشر شده به دنبال استخدام کامبت دیزاینر جدید هستن چون که واقعا الگوی حملات باس های اصلی بازی خصوصا ثور فاجعه بود.
یه چیزی هم در آخر بگم، همونطور که خودتون گفتید موارد و ایرادات خیلی بیشتری هم هستن که بشه بهشون اشاره کرد که از حوصله خارج هست، ولی به عنوان یه طرفدار دو آتیشه gow خیلی دوست داشتم علاوه بر اون آنالیزی که یه بار نوشتید یه آنالیز پر و پیمون تر علاوه بر ضعف ها و حفره های زیاد بازی و نویسندگی ضعیف بازی به موارد دیگه مثل دوربین، گیم پلی و…. بپردازید.
در ضمن مقاله هاتون هم مثل همیشه لذت بخش و خواندنی هست🙏🏻.
داریم مثل ادم بحث می کنیم کسی به کسی توهین نمی کنه به غیر شما که به بنده توهین می کنی
از بازی لذت نبردی خب چی گار کنم می تونی بحث کنی بیا نمی تونی توهین نکن
در مورد اقای زاهدی ایشون حتی دیالوگ تور در ابتدای فایت دوم ( این دفعه اجازه دارم که بکشمت ) رو دقت نکرده ( تور برای کشتن کریتوس در فایت دوم نیامده بود) خب الان من اینو قبول کنم؟
می تونی به این که چرا جنازه تور مودر شد و یا چرا کریتوس کچله ولی بچش اش مو داره گیر بدی و یا می تونید ایراد منطقی پیدا کنید (اگه بتونید)
«کریتوس کچله ولی بچش اش مو داره» 😂
من واقعا قصد توهین کردن به شما و ناراحت کردنتون رو ندارم.
ببخشید اگر حرفی زدم که ناراحت شدید، ولی وقتی واضح ترین دیالوگ های بازی رو که ده ها بار هم آقای کریمی و زاهدی واستون شرح دادن رو نمی پذیرید، انتظار چه جوابی رو دارید، بخدا احساس میکنم اکانت شما هک شده، چون که بار ها تو موضوعات دیگه هم با هم بحث کردیم دیگه اینقدر یک دنده و تو بعضی جا ها بی منطق نبودید.
تازه حرف هایی که ایشون میزنه رو اصلا نپذیر خودت برو تو کانال یوتیوب افراد قدیمی تولید کننده محتوا مثل capitan kuba یا … ببین بعد نگاه کن نسبت به لحن بازی چی میگن، اکثریت دارن میگن که لحن بازی خیلی نرم تر و تینیجری شده.
بحث لذت بردن از بازی نیست، و من هم نگفتم تو اینجا که از بازی لذت نبردم، البته مبرهن هست که از بازی بد لذت نمیبرم و بحث بر سر ایرادات و مشکلات بازی هست.
دوباره هم تکرار میکنم حقیر به هیچ وجه قصد ناراحت کردن شما رو نداشتم و اگر ناراحت شدید پوزش میطلبم🙏🏻
یه نکته خیلی جالب برام اینه که همه اودین رو به عنوان یه خدای مکار قبول کردن در حالی که این اصلا به اساطیر نزدیک نیست، تو اساطیر اودین خدای خرد و جادو هست نه چیز دیگه، میمیر هم درسته نگهبان چشمه خرد هست ولی اودین کسیه که برکت اون چشمه رو در ازای چشمش به دست آورده، میمیر از برکت چشمه خرد بیبهره است، در مورد حیلهگری و تغییر چهره و گول زدن بقیه لوکی مهمترین فرد در بین خدایان نورث هست که ازش در طول این دوگانه هیچ کدوم از اون صفات رو ندیدیم
برای من
“”شکست شرور اصلی به شکلی جذاب””
همیشه اینجوری نبوده برام برعکس بعضی مواقع دوست داشتم شرور ببره
این که همیشه شخصیت خوب شخصیت بد رو شکست میده به نظر من اصلآ جالب نیست
“”برخورداری از قابلیت Co-op در بازیهای داستانی””
تو بیشتر بازیها برام مهم نیست
بقیه موارد کاملآ موافق هستم
این قسمت طرفداری از شخصیت منفی رو پایه هستم خودم یسری جاها مثل مانی هیست یا گاد اف وار همین حس رو داشتم.
۱:کریتوس
2:سابزیرو(بی هان)
3:الی
شخصیتهایی هستن که توی دنیای گیم بیشتر از همه دوستشون دارم و جالبه که هر ۳تاشون ضدقهرمانن
بازی آنلاین مولتی پلیر بدون pay to win و پرداخت درون برنامه ای
دی ای سی های داستانی جذاب با داستانی قوی نه صرفا بخشی جدا شده از بازی اصلی برای درآمد زایی بیشتر
تعامل بهتر و بیشتر با npc ها
آزادی عمل بیشتر
اولی فقط اونجا که تو گاد آف وار ۳ زیوس رو میزدی >>>>>>>>
zeus face me you coward
من میخوام به ۱۵ سال قبل برگردم وقتی که کنار هم گیم میزدیم با خانواده مون کنسول هامون رو با دوستانمون عوض میکردیم 🙂
بچه های الان سرگیم به هم فحاشی میکنن ، سر کنسول کی بهتره پز میدن سر اینکه انحصاری کی بهتره دعوا میکنن، همدیگر رو ترول میکنن
نمیفهمم چرا اینطوری شدید ولی یه نصیحت از من به تمام ترول ها و هیتر ها، یا آدم بشید یا از کامیونیتی گیم برید بیرون بزارید با خوش باشیم:)
بشدت باهات موافقم. هر وقت کامنتارو میخونم میبینم درباره اینکه کنسول کی بهتره دعوا شده، کلا این چند سال جوری شده که افراد( جمع نمیندم، هنوزم گیمر های واقعی هستن که با دیدنشون واقعا خوشحال میشم) بیشتر از اینکه از بازی کردن لذت ببرن از اینکه پز کنسولشون رو بدن لذت میبرن و فقط تو فکر اینن که بگن آره پلتفرم من بهترینه😐 خب که چی، الان پلتفرم تو بهترینه اصا لنگه نداره، چی گیرت میاد الان؟!! بنظر من چنین افرادی اصا نمیشه بهشون گیمر گفت، گیمر از نظر من اون افرادی هستن که بدور از این حاشیه ها با هر پلتفرمی که دارن حالا هر چی میخواد باشه گیم هارو پلی میدن و لذت میبرن و پز پلتفرمشون رو نمیدن، افراد با معرفتی که اخلاق گیمری دارن. واسه گیمر بودن اول باید اخلاق گیمری رو داشت، نه پلتفرم گیمری رو!
امیدوارم یه روزی برسه که همه بدور از حاشیه ها یه جامعه گیمری پاک رو تشکیل بدیم که همه با هم دوست باشن، نه بخاطر پلتفرم و این چیزای بی ارزش از صب تا شب با دعوا کردن وقت خودمون و همه رو تلف کنیم.
صد در صد
حیف که وضعیت اینطوری شده
فقط شرایط بد شد وگر نه اگر شرایط همون می بود الان سوپرا بازا(سونی فن)کامارو باز ها(ایکس باکس فنا)با هم بودند.
حرف حقی بود ولی دو تا از دلایل این ترول بازیا وضعیت بد گرونی و بیشتر شدن انحصار توی گیمه. مورد اول توی ایران خیلی تأثیر داره. الان خیلی ها فقط یدونه پول کنسول رو میتونن جور کنن ( بماند که خیلی ها هم اصلا امکانش رو ندارن یا اجاره ای کنسول میگیرن یا مجبورن برن گیم نت بازی کنن) برای همین وقتی مثلا کسی ایکس باکس یا پلی استیشن میخره و یکی میاد به بازی هاش یا کنسولش گیر میده خیلی بهش برمیخوره چون یه عالمه خرج گرانبها کرده که به اون کنسوله و بازی هاش برسه و بعد یکی بیاد بگه مثلا فلان کنسول بده یا بازی هاش بده! مورد دوم هم این روز ها انحصار توی گیم بیشتر از قبل شده. به عنوان مثال یه زمانی اسپایدرمن یه آی پی مولتی پلتفرم بود ولی بعد ها سونی امتیازشو خرید و انحصاری پلی استیشن کرد. یا مثلا انحصاری زمانی الان مد شده و تعدادی از بازی های مهم انحصاری زمانی میشن. همین بازی های بتسدا هم مولتی پلتفرم بودند تا اینکه مایکروسافت خریدش و از اون زمان به بعد هر چی بازی میاد انحصاری پی سی و ایکس باکسه.
«جهان پر محتوا و غنی»
من دارم اسکایریم رو بازی میکنم
اصلا نیاز نیست دنبال داستان و ماموریت باشی تا پیداش کنی تو همون ول چرخی ها هم کلی ماموریت عالی پیدا کنی
حتی میشه ان پی سی ها رو دنبال کنی و به جایی که دربارش میگن بری
حقیقتا میترسم بعد این بازی دیگه هیچ بازیی انقدر بهم لذت نده
استارفیلد فقط ار کنار npc های که دارن حرف میزنن(به حرفهاشون گوش بدی) رد بشی بهت کوست میده🤣
حتی صدای بلندگوها و اوینت ها رو هم تماشا کنی بهت کوست میده🤦♂️
یه مشکلی که بازی ها با نیو گیم پلاس دارن و هنوز من ندیدم بازی ای رفعش کنه اینه که اگه تو روند اصلی داستان، آیتمی رو بدست بیاری مثلا سلاحی که تو کاتسین بدستش میاری، تو نیوگیم پلاس که از اول اون سلاح رو داری، اون کاتسین بدست آوردن سلاح رو اواسط بازی دیگه حذف نمیکنن. مثل گاد آو وار ۲۰۱۸ که تو نیو گیم پلاس بلید آو کی آس رو از همون اول داریش ولی کاتسین برگشتن کریتوس به خونه برای برداشتن شمشیرش رو میبینی. یا اینکه تو بعضی از بازی ها مهارتی رو بلد نیستی و باید اواسط بازی، ماموریت هایی انجام بدی که اون مهارت برات باز بشه، تو نیو گیم پلاس از همون اول داریش ولی باز باید اون ماموریت ها رو انجام بدی
نبودن اینا میتونه بخش های خسته کننده بازی رو حذف کنه و جذاب تر کنه بازی رو
مثلا تو آرخام سیتی اون قسمت که پنگوین تفنگ فریز رو میگیره باید بری یه وسیله برداری که اونو غیر فعال میکنه بعد تو حالت نیو گیم پلاس داریش میتونستن اونو حذف کنن که دیگه وقت تلف نشه
سلام
این موردی که اشاره میکنی، از لحاظ هزینه و زحمت، فوقالعاده سخته و واقعا نمیشه به سازندهها ایراد گرفت انصافا
من عاشق وجود شخصیت های کاریزماتیک و مبارزات هیجان انگیز در بازی ها هستم
گان پلی خوب در بازی های شوتر هم خیلی برام مهمه
نکته:تکمیل بازی هورایزن زیرو داون روی درجه سختی اولترا هارد بر روی نیو گیم پلاس یه سری تتوی جالب برای چهره الوی از قبیله Nora فعال میکنه.
عجب نیوگیم پلاسی
عجب ایونت خفنی
عجب چیز باحالی
عجب مقاله نابی آقای زاهدی به شخصه در مورد اون له و لورده کردن و شخصیت های ضد قهرمان موافقم البته ذهن شما دیگه بیش از حد به نظرم خشنه ولی در مورد گاد ۲۰۱۸ خوب بالاخره بعد عمری کریتوس دیگه تو میانسالیش بود حق بدید پخت تر باشه و سنگین تر و اون عطش به انتقامش و نفرتش کم شده باشه اونم وقتی که دوباره ازدواج کرده و بچه دار شده در مورد ضد ضهرمان هم به نظرم ویرجیل بیشتر از دانته ضد قهرمان دانته که بیچاره کاری نکرده در مورد کواپ هم کاملا درسته قدیما یه کنسول جواب گوی ۲ تا داداش بود الان نه مثلا من تو دوران ps2 نید فور اسپید کربن موست وانتد یا آندرگرند ۲ رو کواپ میزدیم یا بازی متال اسلاگ که از سلاطین این قضیه است ولی وجود این سبک بازی کمرنگ یا نابود شده و داست حماسی به شخصه میتونم با همه اشکالات یه بازی کنار بیام اگه داستان حماسی یا داستان خوبی داشته باشه
بسیار رسا و زیبا،امیدوارم در ادامه به ضرب آهنگ بازیها اشاره بشه،نقاط اوجگیری داستان که گیمر رو سوق میده به جلو واز این قبیل…🎈
👏👏👏
مثل همیشه شاهد متن های کاملی هستیم.
خدا قوت آقای زاهدی🤚
خسته نباشید آقای زاهدی ممنون بابت مقاله.
به شخصه عاشق سبک تسویه حساب و انتقام توی دو نسخهی اول Dishonored بودم و هنوز هم که بازیشون میکنم، فوقالعاده لذت میبرم.
با این جملتون بشدت موافقم، واسه خودم کشتن و انتقام گرفتن تو هیچ بازی بیشتر از دیسانرد لذت بخش نبوده تا حالا، وقتی بازی میکنم کلا حس میکنم خودم کوروو هستم و به چندین روش سامورایی همشونو سلاخی میکنم😂
یادمه تو دیسانرد ۱ یه ماموریت بود باید میرفتی تو یه قصر به اسم بلک کت فک کنم، بعد باید دو تا برادر بودن که میکشتیشون و بعد امیلی رو از دستشون آزاد میکردی، اینقدر لذت بردم بعد اینکه اون دو تا رو کشتم که نگو، مخصوصا اون دومیه.
از اون بهتر این بود که بیهوششون کنی بدیشون دست اسلک جاو، سرشون رو میتراشه، دماغشون و زبونشون رو میبره برای بردگی تو معادن میفروشتشون
تا حالا امتحان نکردم، ی بار باید امتحان کنم ببینم چطوریه😂
توی همه موارد بجز اخری و کوآپ GoW Ragnarök بدون استثنا میدرخشه.
خیلی کار بزرگیه که یه بازی این همه مواردو باهم داشته باشه. نشون میده سازنده چقدر همه فن حریفه و بازی چقدر با کیفیته.
ویچر ۳ هم درسته که ایتم جدید توی NG+ ارائه نمیده، ولی خود دنیای بازی هم لامصب اونقدر محتوا داره که بازیو تازه نگه داره.
رگناروک نه تصمیمات داستانی داره، نه المانهای نقشآفرینی عمیق و درخشانن، نه عاری از موضوعات حاشیه سازه، نه ضد قهرمان خوبی داره (اودین)، نه اکتشافها معنادار هستن، نه شکست ضد قهرمانهای بازی دلچسبه عملا کریتوس هیچکدوم رو نمیکشه اولی رو اودین میکشه دومی رو سیندری، اگر بخوام یه فهرست بنویسم از کمترین رضایت از کشتن باسهای اصلی بازی، ragnarok باید رتبه اول باشه. الان این دفاعیات از بازی که به وضوح کذب محض و دروغ مطلق هستن چه نفعی برای فن بیس داره، این که رگناروک به وضوح یا در همه این عوامل mid و معمولیه یا شکست محضه مشخصه. مگر این که با استاندارد Forspoken به بازی نگاه کنی. جای افسوس داره که در این حد استاندارد مخطابین برای استودیوهای بزرگی مثل سانتا اومده پایین که حاضرن برای یه اسم اینطوری سینه چاک دفاعیات دروغین داشته باشن.
آقای کریمی یه خطر اسپویلی چیزی
اولا اینو بگم که اصلا انتظار این جواب رو نداشتم. من با خوندن این مقاله و دادن این نظر قصد ناراحت کردن و تحت فشار گذاشتن کسی رو نداشتم. لذت محضی که از این بازی بردم رو فقط معیار قرار دادم.
تجارب من از بازی کردن رو درجه سختی gmgow و استفاده حداکثری با تمام مکانیک های بازیه و آشنایی با بیلد های مختلفه. سلیقمو معیار قرار دادم.
نه با کسی تعارف دارم، نه کسی رو اینجا میشناسم که بخوام رضایت جالب کنم و بدون هیچ دلیلی سینه چاک از کسی دفاع کنم، اونم دروغین. به چه دلیلی؟ اونم تو این مقاله بی ربط به بازی. مطلب رو خوندم و یاد یکی از بازیهای مورد علاقم افتادم.
منم قصد تحت فشار گذاشتن کسی رو نداشتم، صرفاً در مورد کامنتی که به نظرم پر از پوینت غلط بود صحبت کردم.
به نظر شما چه بازی حداقل نصف این معیار هارو داره؟
عواملی که داخل مقاله ذکر شده خیلیاش متضادن و به ژانر مربوط میشن. بعضی بازی ها اصلا اکتشاف محور نیستن، بعضی بازی ها آنتاگونیست مشخصی ندارن. بعضی بازیها نقش آفرینی نیستن که المان نقشآفرینی داشته باشن.
سکیرو اکثر این موارد رو داره، بهجز ضد قهرمان که البته اساسا شینوبیها ضد قهرمانن ولی عمل ضد قهرمانانه خاصی از ولف نمیشه دید اگه شورا نشه
البته co op هم نداره
مطلب خیلی خوبی بود کاش بازیسازا اینو ببیننو سعی کنن بیشترشو رعایت کنن
جناب زاهدی خسته نباشید.
بازی هایی مثل گوست با اینکه rpg نیستن یا ردد۲ ولی جوری چندتا پایان جذاب میزارن که تو بازی rpg مثل هورایزن هم نمیبینی.
بنظرم یک بازی جذاب باید مراحل فرعی هم در کنار مراحل اصلی در اولویت قرار بده ویچر ۳ یکی از بهترین مثال هاست نقدهای استارفیلد هم خوندم میگفتن ماموریت های فرعی جذابن.
ویچر ۳ ماموریت های فرعیش واقعا گیمر رو راضی میکرد سناریو های مختلف که تو ذهن گیمر ها بودن رو داخل مراحل فرعی پیاده کردن.
تمام مواردی که گفتین موجب لذت بیشتر گیمر ها میشن و با این گیمر خسته 😄 هم عقیده هستم. ولی جالبه یک جا با تکه تکه کردن یکنفر حال میکنیم یک جا هم با مرگ شخصیت اصلی اندوهگین میشیم. ویدیو گیم انواع حس ها رو به گیمر منتقل میکنه و اینو ما گیمر ها خیلی خیلی دوس داریم این جادوی گیمینگه ❤️
.
در قسمت اول گفتید داغون کردن شخصیت منفی اصلی خیلی دلچسب و جذاب هست برا گیمر که خب کاملا درسته اما اگر در یک بازی بدونیم شخصیت منفی اصلی بیگناهه یا خیلی کم مقصر هست ایا با کشتن همچین آنتاگونیستی باز هم اون حس جذاب رو خواهیم داشت یا خیر، عقیده دارم در اوج عصبانیت اگر در لحظه بفهمیم اون بنده خدایی که زیر دستامون داره له میشه یا بیگناهه یا اونقدر گناه کار نیست دقیقا در همون لحظه بتونیم خشممون رو ببلعیم یک خرسندی بزرگی نصیبمون میشه البته همه اینطور نیستن و اینجا گیمر هایی که دارن بازی میکنن به ۲ قسمت تقسیم میشن اونایی که موافق بودن و اونایی که مخالف بودن به نظرم در موارد استثنایی برای همه گیمر ها کشتن شخصیت شرور اصلی جذاب نیست.
ممنون از این مقاله ی پر محتوا و جذاب . اینکه کسانی هستند که به ریشه های کهنه ی یک گیمر اشاره میکنند و میفهمی که چنین حسی درواقع مشترک بوده واقعا شگفت انگیزه . ❤👍
ممنون از قلم روون و جذاب نویسنده خیلی عالی بود و لذت بردیم آقا دمتون گرم
سلام و درود
👌👍🌹 Huge Like.
حقیقتش به شخصه بیشتر با موارد انتخاب و تصمیمات در داستان، نبود موضوعات حاشیهساز و افراطی و داستان حماسی/احساسی ارتباط برقرار میکنم.
بقیه موارد رو گاهی گذشت کردم. مثلا AC Odyssey گرچه کوئستهاش گاهی ظاهرا تکراری میشن، ولی انتخابهاش خیلی تاثیرگذاره. مثلا یه کوئست رو یادمه که اسکورت و صحبت با یک بانو بود. تو دیالوگ انتخاب کردم که برگرده خونه، بعد توی سرزمین بعدی درحال گشت زدن با کاراکتر بودم… دیدم عه! اینجاست! 😳 از قضا کوئست هم داشت. کاراکتر هم پرسید چی شده اینجایی، جواب داد خودت گفتی بیام خونه و ول کنم ماجراجویی رو 😂 بعدم کوئست رو شرح داد.
البته به خاطر سیستم Level Up سختش نتونستم دوام بیارم. ولی به نظرم اشتباه بود رها کردنش و ای کاش بیشتر xp جمع کرده بودم و حوصله به خرج میدادم. به نظرم خاص اما با عیبهای مخصوص خودش بود.
از ویچر ۳ بیشتر دوستش داشتم (Now Come And Fight With Me!😁)
تشکر از زحمتی که بابت نوشتن مقاله کشیدید؛ خسته نباشید و خدا قوت 🌹💐❤
“نبود موضوعات افراطی و حاشیهساز”
عکس سونی رو باید میزاشتین واسه این یکی تیتر
افتتاحیه جذاب برا من مهمترین ویژگی یه بازیه مثل گوست اف سوشیما یا گاد ۲۰۱۸ و رگناروک
من هیچ گله ای ندارم،فقط بذارن بازیمو کنم اینقدر غر نزنن بهم،والا همین کافیه
اگه به من بگن بیشترین بازیی که از نظر داستانی دیوانت کرد و واقعا از نظر موسقی متن و شخصیت ها و همه چیز عالی بود میگم The witcher 3 wild hunt. واقعا هر کی این بازی را بازی نکرده نیمه عمرش به فناس….
از نظر ابهت هم هیچ گیمی برای من مثل dark souls 3 ابهت نداشته. واقعا مو به بدنم سیخ میشد وقتی دارک سولز ۳ بازی میکردم،حسی که اصلا تو الدن رینگ بهم دست نداد.
مورد۱۱ رو خیلی دوست دارم تو دنیای گیمینگ تجربه کنم.
فک کن یک بازی سرایور با محوریت باز ماندگی در حالت. داستانی داری تجربه می کنی و یک بخش داستانی رو خودت گیر می کنی و بعد میری روی آنلاین مود اونو با یکی از رفیقات آنلاین بازی می کنی و اون مرحله رو رد می کنی چه کیفی میده.
مخصوصا باس فایت هایی که تو تاریکی میان دنبالت و چند نفره تو محیط تاریک چراغ قوه انداختید تا از محیط در برید.
خدا رو شکر بالاخره یکی حرفه دله مارو زد،نگرانیم از این فردا میریم ماریو بازی کنیم بازی بگه بیا شخصیتتو بساز و اینم درخت مهارتت،چه خبره بابا،دیگه بازی های رو میزی هم داره آر پی جی میشه
بین اینا به شدت عاشق نیوگیم پلاسم. اصن یه حال دیگه میده وقتی بازیو بدون نگرانی برای ایتما و گرایند بازی میکنی. نیو گیم پلاس واقعا فوق العادست کاش همه بازیا داشتنش.
من که به شخصه حالم از المان های نقش آفرینی جنریک تو گیم های غیر نقش آفرینی به هم میخوره این روزا گیمی بدون این چیزا نمیتونی پیدا کنی و نقششون هم تو ساختار گیم ها از روشن و خاموش کردن sub گیم ها کمتره هیچ کار مفیدی واسه هدف گیمی که توشن انجام نمیدن بلکه خیلی اوقات جلوشم میگیرن و تازه یسری هاشون با جنریک ترین عناصر به عنوان rpg هم شناخته میشن. مقایسه شون با rpg های واقعی که شوخیه.
سلام تا حد زیادی موافقم
اگه المان نقشآفرینی باعث بشه بازی هسته و هویتش لطمه ببینه، قطعا نتیجه عکس میده. ولی در کل المان نقشآفرینی عمق خوبی به بازی میتونه بده
دقیقا اکثرا از پتانسیلشم استفاده نمیشه همه به همون قرار دادنش بسنده میکنن. یه چیز دیگه اشم که مشکله قرار دادنشون تو هر گیم اوپن ورلدیه که میاد. یعنی نه تنها گیما این روزا باید اوپن ورلد باشن بلکه باید اوپن ورلد rpg باشن به یه دلیلی که معلوم نیست چیه چنین چیزی ترند و مین استریم شده در حالی که همون گیم هایی که سبکشون نقش آفرینیه و این مکانیک ها رو عمق به شدت بیشتری دارن از محبوبیت کمتری برخوردارن
راستی ممنون بابت مقاله تون خسته نباشید.
ببین مسأله اینه اونقدر المان نقشآفرینی مثل درخت مهارت و رنگ بندی سیستم لوت مرسوم و رایج شده که تموم سازندهها به صورت پیشفرض توی بازی قرار میدن. مشکل اینجاست که خیلی خیلی خیلی موارد مهمتر وجود داره که میتونه شکست یا موفقیت یه بازی رو تعیین کنه. مثلا Forspoken درخت مهارت خوبی داشت، ولی تقریبا تموم بخشای دیگه بازی چه از لحاظ ساختار چه پیادهسازی فاجعه بودن
مورد اول خیلی جالبه
معمولا تو بازی اینجوریم که طرف مقابل انمیه ماهم باید بکشیمش خیلی عادیه همه چیز ولی وقتی یه شرور نفرت انگیز باشه انگار دوس داری بری تو مانیتور به معنای واقعی کلمه بزنیش و پشت هر ضربت کلی خشم و نفرته
بعضی هاش مثل شخصیت های با ابهت و شکست شرور به شکل جذاب یا دنیای غنی برای سریال هم خیلی تاثیر داره
به نام خدا:بازیهای استاد میازاکی(سوس ماس)😎
واقعا همه این ها درسته ولی از نظر من وجود حاشیه توی بازی خوبه چون باعث جذاب بودن پروژه میشه اما نه حاشیه ای که به صورت مستقیم به مخاطب نمایش داده بشه و باعث آزار و اذیت گروهی یا حتی ملتی بشه.
اقای زاهدی ممنون بابت مقاله
نیو گیمپلاس خیلی جذابه RE4 یادتونه چقد آیتم و آپشن بهتون اضافه میکرد؟اکتاشفم چیز خیلی بدرد بخوریه که Skyrim واقعا خوب بود تو این زمینه،اگه بخوام یه مورد دیگه اضافه کنم بخش شخصی سازیه کاراکتره گرچه این مقاله ادامه داره و احتمالا به این موضوع هم اشاره میشه
دمتون گرم آقای زاهدی
واقعا حرفای دل من بود
شکست آنتاگونیست به شیوه جذاب: این مورد بدترین ایراد خیلی از سریالاس. در طول فصل زور نقش اصلی به شرور داستان ننیرسه و حسابی دهنس آسفالت میشه. ده دیقه آخر به شکل کاملا مسخره و بدون درگیری شرور داستان شکست میخوره واقعا عذابه
ضدقهرمان: وای خوراک منه. اصلا شخصیت اصلی باید قوانین خودشو داشته باشه
درخت مهارت هم جذابه من از نقش آفرینی خوشم نمیاد ولی لول آپ شدن و مهارتای جدید خیلی باحاله و باعث تنوع و جذابیت میشه.
پاداش ارزشمند: مرحله فرعی میری یه سپر لول پایین به در نخور بهت میدن 😒
واقعا مقاله عالی بود
خیلی کنجکاوم تو ادامه دیگه چ پارامتر هایی باز میشه
ی چنتا بازی کو اپ ک بین پی سی و کنسول مشترک باشه هم معرفی کنید ممنون میشم
آرزوی هر گیمر
احتمالا مشکلی که بعضی بازی ها با نیو گیم پلاس دارن اینه که سینک بودن بازی به هم میریزه، upscale شدن دشمن و آیتم ها و درخت مهارت ها باید با هم بخونن
اون زمان قدیم چقدر کو اپ تو بازی ها بود
الان بازی ها کواپ یا ندارن یا اگه دارن خیلی ضعیفه
گاد اف وار رگناروک و ۲۰۱۸ کواپ های خیلی ضعیفی داشتن و مارول اسپایدرمن اصلا کواپ نداشت
هی جوانی کجایی یادت بخیر