بهترین پایان های مخفی بازیها؛ حقیقت پشت پرده
در این مقاله قصد داریم نگاهی به بهترین پایان های مخفی بازیها بیندازیم؛ پایانهایی که در عین غیرقابل پیشبینی بودن، جذاب هم هستند.
بازیهای ویدیویی با چند پایان، از جمله عناوین محبوب این روزها به حساب میآیند. بعد از پیشرفت داستانسرایی در بازیها، بازیسازان و نویسندگان زیادی دست به خلاقیتهای جدیدی زدند. این نویسندگان تصمیم گرفتند که به جای ساخت یک پایان و نتیجهگیری واحد، پایانبندی بازی خود را به چندین شاخه تقسیم کنند. سبک Interactive Storytelling یا داستانسرایی تعاملی، معمولا اصلیترین میزبان این شیوه داستاننویسی بوده است. با این حال، برخی نویسندگان دست به خلاقیتهای به مراتب بیشتری زدند؛ خلاقیتی که حس کنجکاوی گیمرها را قلقلک میداد.
آنها تصمیم گرفتند که یک پایان مخفی برای بازی خود طراحی کنند. برای انجام چنین کاری، سازندگان گزینههای مخفی زیادی در گیمپلی بازی خود طراحی میکنند که در پی این امر، حس کنجکاوی بازیکن برای انجام کارهای غیراجباری تحریک میشود. بعد از انجام کار مدنظر، یک پایان مخفی بهصورت ایستراگ نمایش داده میشود که خارج از جریان اصلی داستان، یک نتیجهگیری جالب و بامزه را به مخاطب نشان میدهد. با گیمفا و ادامه این مقاله همراه باشید.
هشدار: مقاله پیش رو پایانبندی برخی از بازیها را اسپویل میکند، بنابراین اگه عنوانی را تجربه نکردید، از خواندن متن آن صرف نظر کنید.
Silent Hill 2
بازی Silent Hill 2 نه تنها توسط طرفداران به عنوان ترسناکترین بازی تاریخ شناخته میشود، بلکه دارای داستانی بود که حتی پس از گذشت سالها، کماکان در یاد و خاطره گیمرها باقی مانده است. جدا از پایان عجیب و فوقالعاده این بازی، سازندگان یک پایان مخفی هم برای این عنوان طراحی کردند. روایت و هیولاهای وحشتناک بازیهای Silent Hill الهامبخش عناوین ترسناک بیشماری بودند و کابوسهایی زیادی را برای طرفداران ایجاد کردند. در Silent Hill 2، اتمسفر پرتنش و مکانیکهای ترسناک بازی، در تضاد کامل با یکی از عجیبترین پایانهای مخفی سری است.
به این پایان مخفی، اغلب “پایان سگ” گفته میشود. بازیکنان برای رسیدن به این پایان، باید بازی را سه بار تمام کرده و یک کلید را از خانه سگ بازیابی کنند تا قفل اتاق Observation باز شود. در این اتاق، یک نوار VHS، سگی را نشان میدهد که به طرز ماهرانهای با یک صفحه کنترل کار میکند و به این معنی است که در تمام مدت، مسئولیت اتفاقات رخ داده در بازی را بر عهده داشته است. این یک پایان بسیار خندهدار برای یک بازی ترسناک بقا است و روحیات بامزه ژاپنیها را به نمایش میگذارد.
تصورش را بکنید که تمام اتفاقات بازی یک برنامه از پیش نوشته شده باشد، چه حسی به شما دست میدهد؟ مطمئنا این پایان یکی از جالبترین پایانهای مخفی تاریخ صنعت گیم است. حتی در بازی ترسناکی مثل Silent Hill 2، سازندگان ژاپنی در به نمایش گذاشتن شوخطبعی خود شکست نمیخورند!
Metal Gear Solid V: The Phantom Pain
مگر میشود از خلاقیت بازیسازان در طراحی پایانهای مخفی صحبت کنیم و نامی از هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) به میان نیاوریم؟ هرکس که با این اسطوره بازیسازی ژاپن آشنا باشد، میداند که کوجیما چقدر به قرار دادن رمز و راز در عناوین خود علاقه دارد. بازیهای Metal Gear Solid نه فقط به خاطر گیمپلی مخفیکاری و شخصیتهای بهیادماندنی، بلکه به خاطر پایانهای مخفیشان که اغلب به سختی به دست میآیند، شناخته میشوند. حتی منفورترین بازی سری نیز از این قائله مستثنی نیست.
در حالت چند نفره Metal Gear Solid V، یک پایان مخفی وجود دارد؛ تنها زمانی میتوان قفل آن را باز کرد که تمام سلاحهای هستهای بازی خلع سلاح یا از بین بروند. سالها طول کشید تا بازیکنان هزاران پایگاه را تصاحب کرده و بازی را متقاعد کنند که تمام سلاحهای اتمی را خلع سلاح کردهاند. هنگامی که آنها به این دستاورد به ظاهر غیرممکن رسیدند، یک ویدیو کوتاه نشان داده میشود که در آن Big Boss و تیمش با افتخار اعلام میکنند که تمام سلاحهای هستهای را با موفقیت خنثی کردهاند.
کل نتیجهگیری و فرآیند باز کردن قفل پایان مخفی و کاری که تعداد زیادی از بازیکنان انجام دادند، پیامی عمیق در مورد جنگ و همکاری است. اشتباه نکنید، کوجیما برای تلاش شما هیچ پاداش خاص و بزرگی آماده نکرده است؛ این شما هستید که باید پاداش خود را از دل این پیام عمیق دریافت کنید.
Days Gone
بازی Days Gone قطعا یکی از بحث برانگیزترین عناوین منتشر شده توسط سونی در چند سال اخیر است. از همان ابتدای انتشار بازی، گیمرها به دو دسته تقسیم شدند. برخی از بازیکنان هرگز نتوانستند با ساختار این بازی ارتباط برقرار کنند و برخی دیگر، آن را محصولی باکیفیت و سرگرمکننده خطاب کردند. با تمام این تفاسیر، Days Gone به فروش نسبتا خوبی دست پیدا کرد.
شرکت بِند استودیوز (Bend Studios) یک پایان مخفی جالب برای بازی خود طراحی کرده بود. شخصیت Deacon John پس از زنده ماندن از دست زامبیهای ترسناک و اتحاد مجدد با دوستانش، کاری برای انجام دادن جز لذت بردن از پایان خوش خود نداشت. تعداد اندکی از بازیکنان، تمام ماموریتهای NERO را تکمیل کردند و متوجه شدند که این داستان، پایانی تاریکتر دارد. شخصیت O’Brien، دانشمندی که از ابتدای بازی با Deacon همکاری میکرد، در میدانی با قهرمان داستان ملاقات میکند و در آن مکان، ماسکی را که در طول بازی روی صورت خود گذاشته بود، برمیدارد. او فاش میکند که نسخه پایدارتری از زامبیها است و NERO از همان ابتدا همه چیز را در مورد ویروس میدانست.
طرفداران فقط میتوانند امیدوار باشند که دنبالهای برای نتیجهگیری این پیچش داستانی جالب در دست ساخت باشد، هرچند بعید بهنظر میرسد. سازندگان اصلی Days Gone از تیم بِند جدا شدند و شرکت سازنده هم وضعیت خوبی را سپری نمیکند. چندین و چند پروژه این استودیو توسط سونی رد شد و حتی ریمیک The Last of Us Part 1 نیز در اواسط ساخت، از دست استودیو بِند خارج شد. هرچند این شرکت تایید کرد که در حال حاضر روی پروژه جدیدی کار میکند، پروژهای که به احتمال ۹۰ درصد Days Gone 2 نخواهد بود.
یکی از دلایل مقاومت سونی در ساخت این بازی، نمرات ضعیف و غیرقابل قبول نسخه اول بود. همه میدانیم که سونی توجه زیادی به امتیاز متاکریتیک عناوین خود و نمره منتقدین دارد. باید دید این شرکت ژاپنی روزی به ساخت نسخه دوم Days Gone چراغ سبز خواهد داد یا خیر.
Cyberpunk 2077
بازی Cyberpunk 2077 دیگر عنوان جنجالی این لیست است؛ محصولی که با وعده و وعیدهای زیادی عرضه شد، اما نتوانست بسیاری از آنها را به ثمره بنشاند. علیرغم وضعیت بد بازی در زمینه فنی، Cyberpunk 2077 کماکان یک بازی RPG با قدرت انتخاب دیالوگ است. وقتی صحبت از انتخاب دیالوگ به میان میآید، ذهن ناخودآگاه به شاخههای مختلف روایت و پایانهای متفاوت فکر میکند. Cyberpunk 2077 هم جدا از اینکه چند پایان اصلی در اختیار دارد، دارای یک پایان مخفی است که شنیدنش برای طرفداران این بازی خالی از لطف نیست.
وقتی بازیکنان به مرحله پایانی بازی Cyberpunk 2077 میرسند، جذابترین گزینههای ممکن به آنها ارائه نمیشود. برای از بین بردن شرکت بزرگ آراساکا، آنها باید دوستی را برای همراهی با خود انتخاب کنند. در بیشتر سناریوها، دوست شما میمیرد، اما ظاهرا راهی وجود دارد که بتوان آنها را نجات داد. اگر بازیکنان در طول بازی، رابطه خود را با Johnny Silverhand تقویت کنند، میتوانند به تنهایی و بدون کمک کسی، به آراساکا حمله کنند. بازیکنان فقط باید چند دقیقه صبر کنند تا جانی این سوال را مطرح کند، سپس به سادگی آن را بپذیرند و به تنهایی به سختترین مرحله بازی بروند.
این بدان معناست که هیچ کس مجبور نیست خود را برای هدف V قربانی کند و او میتواند تمام مهارتهای خود را در نبرد هیجانانگیز پایانی به نمایش بگذارد. جالب است که بازی هرگز توضیحی برای این پایان متفاوت به شما ارائه نمیدهد و شما هستید که با هوش و ذکاوت خود، مسیر متفاوتی را انتخاب خواهید کرد. آیا شما موفق به نجات همراه خود شدید؟
Far Cry 4 & 5
سری Far Cry همواره با آنتاگونیستها یا شخصیتهای منفی بازیهای خود معروف بوده است. اگر شخصیت اصلی بازیهای این فرانچایز را شخصیتهای منفی این سری خطاب کنیم، بیراه نگفتیم. بازیهای Far Cry با اینکه اغلب روایت و پایانبندی سرراستی داشتهاند، اما سازندگان گاهی اوقات از پایانهای مخفی زیادی در بازیهای خود استفاده میکنند. Pagan Min یکی از نمادینترین آنتاگونیستهای فرنچایز Far Cry است. این پادشاه ظالم در Far Cry 4 حضور دارد، جایی که قهرمان داستان، Ajay Ghale، قصد دارد او را سرنگون کند. بازیکنان به جای گرفتار شدن در یک جنگ داخلی، میتوانند تمام خشونتها را رها کرده و بازی را تنها در ۱۵ دقیقه تمام کنند!
پس از اینکه Ajay به مقصد میرسد، Pagan او را به مقر خود دعوت میکند. او با خوشرویی عذرخواهی میکند و میگوید که کارهای ناتمامی دارد که باید به آنها رسیدگی کند، اما چند دقیقه دیگر برمیگردد. اگر بازیکنان به جای ترک ساختمان منتظر بازگشت Pagan باشند، این فرد خبیث برمیگردد و به Ajay کمک میکند و عملا بازی به پایان میرسد. این یک پایان مخفی لذت بخش و خندهدار برای فرنچایزی است که اغلب به موضوعات جدی میپردازد و البته که آخرین باری نبود که سازندگان سری از آن استفاده کردند.
در بازی Far Cry 5 نیز اتفاق مشابهی رخ میدهد و میتوان بازی را در همان دقایق ابتدایی به اتمام رساند. Joseph Seed، شخصیت منفی اصلی بازی Far Cry 5 است، دیکتاتوری که خود را در این نسخه در قلب طرفداران جا داد. شما در ابتدای بازی به نزد این شخصیت میرسید و قصد دستگیر کردن او را دارید. در همان لحظه، Joseph Seed دستانش را به جلو میآورد و خود را تسلیم شما میکند. اگر در این صحنه هیچ کاری انجام ندهید، شخصیت اصلی از اقدام خود پشیمان شده و محل را ترک میکند. به این ترتیب بازی در عرض چند دقیقه تمام میشود!
Inside
بدون شک Inside یکی از بازیهای مستقل برتر چند سال اخیر است. این بازی توانست با داستانسرایی و فضاسازی بینظیر و درگیرکننده خود، بسیاری از گیمرها را مجذوب خود کند. وقتی صحبت از یک بازی داستانی باکیفیت به میان میآید، قطعا با نویسندگانی خلاق طرف هستیم. این نویسندگان خلاق یک راز جذاب را در بازی خود قرار دادند که به یک پایان مخفی ختم میشود.
داستان پیچیده Inside به موضوعات مرگ و کنترل روی افراد میپردازد و بازیکنان را از مزارع با کرمهای انگلی به شهرهایی با انسانهای زامبیمانند میبرد. پایان اصلی بازی بسیار پیچیده است و بازیکنان را با سوالات بیشتری مواجه میکند. با این حال، پایان مخفی Inside بسیار رضایت بخشتر است. بدیهی است که باز کردن قفل این پایان مخفی، کار آسانی نیست. یک سری مراحل عجیب و غریب وجود دارد که شامل یک غار و یک دستگاه VHS است.
در پایان، همه چیز ارزشش را دارد، زیرا بازی نشان میدهد که قهرمان داستان، کلاه خود (که برای کنترل ذهن استفاده میشود) را برمیدارد و دور میشود. این اتفاق نشان میدهد که شخصیت اصلی در نهایت از کنترل بازیکن آزاد شده است و مبارزات او در کل بازی ارزشش داشته است. استودیو پلیدد (Playdead)، سازنده این بازی، سالهاست که پروژه جدیدی را معرفی و به بازار عرضه نکرده است. بازیهای Limbo و Inside از این شرکت به قدی خوب بودند که بعد از انتشارشان، صدها بازی مستقل دیگر با الگوبرداری از آنها ساخته شدند. باید دید پلیدد چه آشی برای ما پخته است. برای معرفی محصول بعدی این استودیو، صبر نداریم.
Shenmue
بازی Shenmue شاید یکی از منحصر بهفردترین بازیهایی بود که در زمان خود منتشر شد. شاید میتوان Shenmue را اولین بازی با شیوه روایت quick-time خطاب کرد. پایان اصلی فقط پلی برای هدایت بازیکن به داستان Shenmue II است، اما اگر به دلایلی مایل به تجربه این دنباله نیستید، شما میتوانید داستان Ryo را با کشته شدن توسط Lan Di، کسی که پدر شخصیت اصلی را در ابتدای بازی به قتل رساند، به اتمام برسانید.
برای رسیدن به این پایان تلخ، باید تا ۱۵ آوریل ۱۹۸۷ در بازی منتظر بمانید. Lan Di برای توهینآمیزتر کردن عمل خود، Ryo را تقریبا به همان روشی که پدرش را کشت، به قتل میرساند. اگر میخواهید تجربه خوبی از Shenmue داشته باشید، توصیه میشود که این مسیر را طی نکنید. مطمئنا هیچ بازیکنی دوست ندارد که مرگ شخصیت اصلی بازیها را در انتهای داستان مشاهده کند، مگر اینکه بینهایت از آن شخصیت متنفر باشد!
Max Payne 2
سری Max Payne همواره یکی از بهترین روایتهای داستانی را ارائه داده است. شیوه روایی بازیهای این سری، مانند یک فیلم سینمایی جذاب، درام و اکشن است. بدون شک امضا و قلم سم لیک (Sam Lake) به وضوح در دو نسخه ابتدایی دیده میشود. معمولا از شوتر خطی مانند Max Payne 2 انتظار نمیرود که پایانی مخفی داشته باشد، اما بازیهای رمدی (Remedy) موفق شدند اینکار را انجام دهند.
تمام کردن بازی در بالاترین درجه سختی که میزان سیوهای موجود را محدود میکند، پایان شادابتری نسبت به پایان اصلی و افسرده بازی ارائه میدهد. با این حال، Max Payne 3 این پایان را به عنوان یک نتیجهگیری غیرمعتبر تایید میکند و توجهی به آن ندارد. این محصول سال ۲۰۰۳ به قدری خوب است که شخص را فقط برای دسترسی به این پایان، مشتاق به تجربه دوباره بازی میکند. کشف آن را به خودتان میسپارم!
Returnal
بازی Returnal توانست بعد از سالها، تحول بزرگی در سبک روگلایک ایجاد کند. این تغییر منجر به افزایش طرفداران این سبک شد. خیلی از گیمرها که هرگز به این سبک علاقه نداشتند، با تجربه Returnal به عناوین روگلایک علاقهمند شدند. بازی مذکور سبک داستانسرایی خاصی را مدنظر قرار داد، بهطوری که برخلاف بازیهای همسبک، تمرکز ویژهای روی داستان دارد. ماجراجوییهای Selene در سیاره آتروپوس به طرز گیجکنندهای به پایان رسید.
پایان اصلی، Selene را نشان میدهد که در حال رانندگی، با یک فضانورد تصادف میکند. پایان مخفی، همان صحنه پایان اصلی را نشان میدهد، اما این بار از منظر فضانوردی که معلوم میشود او نیز Selene است. این یک صحنه کوتاه است که سوالات بیشتری در مورد داستان ایجاد میکند.
اگر آن فضانورد همان Selene است، آیا او کسی بود که سفینه فضایی خودش را نابود کرد؟ او چگونه درحالی که ماشین را میراند به صورت همزمان در جاده ایستاده است؟ این باعث میشود که بازیکنان در ماهیت واقعی داستان Atropos و Selene تجدید نظر کنند. شاید در دنبالهای برای این بازی، به پاسخ این سوالات برسیم. موفقیت هوسمارک (Housemarque) در خروجی نهایی، باعث شد سونی این استودیو را خریداری کند. مدیران سونی بارها ابراز علاقه خود به Returnal را نشان دادند، همین امر احتمال ساخت نسخه دوم این بازی را بالا میبرد.
شما چه پایانهای مخفی دیگری را در بازیها تجربه کردید؟ آیا به تنهایی موفق به کشف آنها شدید؟ خاطراتتان از تجربیات خود را در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
به غیر از دو تای اول بقیه جدید بود 👍👍👍
من اون پایان فارکرای۵ رو تجربه کردم تو دوساعت نفهمیدم چی شد🤤
دوستان کسی فهمید آخر فارکرای ۵ چی شد؟
شما برای فهمیدن پایان Far Cry 5 باید Far Cry New Dawn رو تموم کنی.
نیو دوون رو داشتم آنقدر رومخ بود سر ۲۰ دقیقه ولش کردم
تمام اون چیزی که متوجه شدم این بود شخصیت اصلی بازی مطیع شخصیت منفی میشه…
واقعاً جالبه 👍
اسپویل فار کرای ۵
دو تا پایان اصلی فار کرای تا جایی که یادم میاد:
اگه تصمیم به دستگیری جوزف کنی چند تا بمب اتمی منفجر میشن و بعدش متوجه میشی حرف های جوزف از پایان دنیا حقیقت داشت
اگرم دستگیرش نکنی کاری بهت نداره و با یه ماشین برمیگری
إ دمت گرم
با ماشین برنمیگردی ! دقت کنی لحظه اخر داخل ماشین اون موسیقی معروف پخش میشه و مثل اینکه همه افراد داخل ماشین تحت کنترل جوزف میشن
واقعا؟؟
احتمالا زیاد دقت نکرده بودم خیلی دارک شد که😐😐🤔
آخرش تموم شد😁
اصلا اولش تموم شد
آخرش بمب منفجر شد همه به گروه آموزشی جوکار پیوستند
👍
Father قول اخر و الزمان و داد بقیه افرادتو با اون سم مسموم کرد که از اون پیروی کنن وقتی نجات میدی همه رو یهو بمب اتم میزنن که به نظرم خودش اینکارو کرده بود که اینطوری بازم بتونه مردمو به خودش جذب کنه رو بدنش گناه هایی که کرده بود رو نوشته بود جوزف این بشر مارمولک تر از این حرفاس دید راهی نداره بمب اتم زد که صداش همه جا بپیچه تو رو هم نکشت چون گفت کسی دیگه نمونده تو خانواده منی از این به بعد کلا پایان این بازی خیلی واقعا شوکه کننده بود حتی از فارکرای ۳ هم بهتر پایان بندی ش واقعا
👍
برای من که هیچ پایانی برتر از گاد آف وار ۲۰۱۸ نبود مخصوصاً اونجا که نوشت ادامه داستان را با DLC رنگارنگ تجربه کنید به قیمت:۷۰$
زدی توخال🤣🤣
خورد به هدف ؟ 🤣🤣🤣
هر چقدرم گاد خوب باشه به نارگیل چینی نمیرسه ….
اونطوری که شما اسم گیم رو عوض میکنید آدم هرچقدر فکر کنه چیزی به ذهنش نمیرسه
مال دیز گان مخفی بود؟من موقعی که بازیو تموم کردم فکر میکردم همه بازیکنا پایان مخفیش رو میبینن 😂
یه بار یه پایان دیدم از یه بازی که نمیگم کدوم بازی اسپویل نباشه، طرف داشت پشت میز حرف میزد بعد پلیره تقریبا روبروش بود، زد هدشاتش کرد تیتراژ اومد😄😄
و حتی اینجا هم از هیدیس اسم نمیبرید؟
یکی از نابی ترین اندینگ هارو داره
ممنون از شما Inside پربارترین پایان مخفی ای بود که دیدم خودم تا مدتها اطلاعی ازش نداشتم
در مورد farcry 5 هم میشه گفت انصافا joseph seed رو میشه یکی از بهترین آنتاگونیستهای نسل هشتم بهش لقب داد ولی خب چه فایده شخصیتی که نه تنها داخل داستان توسط جامعه ی خودش طرد شده بلکه توسط یوبیسافت هم کنار زده میشه !
اسپویل
.
.
.
.
جالب اینجاست نویسنده در طول داستان سعی داشت جوزف رو با وجود جنایاتش شخصیتی معرفی کنه که توسط نیروی خاصی ( شاید الهی به زعم نویسنده ) محافظت میشه جوری که بهترین پایان بازی همون پایان مخفی بازیه و برعکس پلیر هر چقدر تلاش کنه برای نابودی جوزف و افرادش آخرالزمان سریعتر اتفاق میوفته . ولی همین کاراکتر در new dawn تبدیل میشه به یک کاراکتر نا امید که گذشته ی خودش رو قبول نداره و همه رو حاصل اشتباهات خودش میدونه ! یعنی شخصا جوزف جنایتکار نسخه ی پنجم رو بیشتر قبول داشتم تا جوزف پشیمون new dawn نمیدونم اسم این حرکت یوبیسافت رو باید چی گذاشت. عقب نشینی از هجمه های احتمالی یا چیز دیگه به هر حال یکی از جالبترین پایان بندی ها رو این بازی داشت و ای کاش بازی در همون نسخه ی پنج متوقف میشد
پایان شنمو رو اشتیاهی گفته
آخرش len-di فرار میکنه البته اگه منظورش شنمو ۲ بود
نسخه اول منظورمه
آقای رنجبر عذرخواهی میکنم برای اسپم، اما امکانش هست نظر شما رو راجب سری Yakuza بدونم؟ چون پروفایلتون یکی از کرکتر های به شدت محبوبه این سریه و شیفته شنیدن نظرتون شدم راجبش حقیقتا
من با سری زمانی که نسخههای اولش حدود سه سال پیش اومدن گیمپس آشنا شدم.
بهنظرم Yakuza 0 یکی از بهترین بازیهای تاریخه و وقتی با این نسخه با سری آشنا شدم، یک علاقه خاصی در من ایجاد شد. حتی Kiwami و Kiwami 2 هم بینظیر بودن. هرچند بهنظرم نسخههای ۳ تا ۵ خیلی معمولی بود.
با تمام این تفاسیر، ماجیما (خصوصا ماجیما نسخه ۰) یکی از به یاد موندنیترین شخصیتهای زندگی منه؛ داستان درام و غمانگیزش تو ۰ رو هیچوقت یادم نمیره.
پروفایل هم شاید عوض شه بهزودی😂
چه تفاهمی! هرچند به شخصه خودم K2 رو به ۰ ترجیح میدم. الان دارم Y3 رو بازی میکنم و واقعاً اذیت کنندست، احتمالا بهتر میبود که با نسخه های اورجینال سری رو شروع میکردم. امیدوار بودم که جلوتر بهتر بشه که شما میگید بدتر هم میشه ظاهراً
هرچند به نظرم K1 خیلی داستان ضعیفی داشت، هرچند منطقیه چون برمیگرده به ۲۰ سال پیش فکر میکنم. جدا از اون Boss Design به شدت سخت و طاقت فرسا ای داشت، خصوصا باس اول بازی با اون کچل بی خاصیت.
پروفایل به این خوبی 🙁
اون مرحله ی پساآخر هیتمن بلادمانی که یارو ویلچریه رو می کشیم هم پایان مخفی حساب میشه ؟
Nop
یادمه دوستم اومده بود سر ایستگاه بریم مدرسه میگفت چقد بد تموم شد کشتن هیتمنو. هر چقد میگفتم ماوس تکون میدادی پا میشد باور نمی کرد تا زنگ آخر.
تو بحث نرتیو و بهترین پایان با اینکه اسامی بزرگی اینجاس البته اینا پایان های مخفی هستن ولی خوبه اسم outlast 2 رو بیارم بازی که واقعا در حقش ظلم شده یک بازی نریتیو بسیار هوشمندانه داستان فوق العاده پلات تویست واقعا محشر کارگردانی فوق العاده اون بازی تو سال ۲۰۱۷ بهترین بازی سال بود که چون موضوعش راجع به خشونت علیه کودکان و پِدوفیلی هستش اصن بهش نگاهم نکردن
پایان مخفی بازی کالاف بلک اوپس دوام میتونست باشه منظورم زنده موندن میسون و نشون دادن خودش به وودز و پسرش دیویده ولی خوب به دست اورد یه پایان درست و حسابی تو بازی سخته و باید خیلی کارا تو بازی انجام بدی مثلا باید تمام مراحل فرعی بازی رو بری و ژنرال چینی هارو بکشی و توی مرحله که باید به میسن شلیک کنید به جا شلیک به کلش بزنید به بدنشو و اون زنه رو نجات بدید تو بازی و هارپرو توی بازی بکشید تا فرید زنده بمونه و فرید بتونه زنه رو نجات بده تو مرحله بعد اخر بازی هم نباید مندز رو بکشیدتا بهترین پایان بازی رو بگیرید😐کلا بازی ۸ تا پایان داشت که تو هر پایان یه سری اتفاقات مثله همه یه سری اتفاقاتم متفاوته😐👌
۱۰ سال ( ۷ سالگیم تا ۱۷ ) max payne2 رو بازی میکردم و هر ۲ ماه یک بار هوس میکردم که تمومش کنم که البته خیلی بازی کوتاه هست ۳ یا ۴ ساعته سر و تهش هم میاد همیشه ته گیم میگوفتم ایکاش بشه یه کار کرد مونا زنده بمونه بعد ۱۰۰ بار تموم کردن و ارزو کردن فهمیدم اگه بازی رو روی حالت dead on arrival تجربه کنی مونا زنده میمونه
یادش بخیر بعد فهمیدن این داستان برگشتم پا mp2 دوباره و برای رسیدن به اون درجه سختی ۲ بار گیم رو تموم کردم و بالاخره یه کار کردم مونا زنده بمونه احساس میکردم به آرزو بچگیم رسیدم
کراش بچگیم رو نجات داده بودم :)))
من هنوز نمیدونستم Max Payne 2 پایانی جز اون تلخ ترین تلخ داره! ولی کلا تلخی اون داستان بود که انقدر به یاد موندنیش کرد.
یه F̶u̶n̶ fact مرتبط: تلفظ اسم بازی و شخصیت اولش «مکس پین»، تداعی کننده ی عبارت max pain یا نهایت درده!
کدوم نسخه مکث پین ۲ یا ۳
چندین نکته درباره پایان مخفی سایبر پانک(don’t fear the reapers): یک اینکه میزان رابطت با جانی مهم نیست مهم اینه که داخل ماموریت فرعی chipping in وقتی میرسید سر قبر جانی باید دقیقا دیالوگ های زیر رو انتخاب کنید:
The guy who saved my life
No you fucked that up too
Alright but as far as second chances go this is your last
بقیه دیالوگ ها مهم نیست فقط اینا مهمه نکته دیگه اینکه این پایان تنها پایانیه که انمی ها و باس adam smasher بجای اینکه فقط تا لول ۳۰ باشند به لول ۵۰ هم می رسند.(بسته به لول پلیر)
و اینکه اگه در طول این پایان کشته بشید تیتراژ پایانی خودکشی براتون پخش میشه
واقعا badass ترین پایانه. اسپویل: توش اولا نیرو های اراساکا می خندن یه نفر ردی اومده ولی تهش همش با وحشت به هم میگن نمی تونیم جلو این موجود وحشی بگیریم! حتمنم رو درجه سخت بازی کنین که اون حس تاس انداختن رو جونتون ببینید!
Cyberpunk 2077 بی نظیره مخصوصا گرافیکش ، اگه کارت گرافیک RTX دارید پیشنهاد میکنم در تنظیمات گرافیکی DLSS رو بذارید روشن تا از تمام بازی ها گرافیکی تر بشه😘
یک ماهه دارم بازیش میکنم هنوز ۱۰ درصد بازی کامل شده! محیط های شلوغ بازی، گرافیک فنی بصری زیبا، ماموریت های بسیار زیبا و غیر تکراری و … بازی قشنگ و سرگرم کننده ای هستش 😊
پایان مخفی خوراک سری nierعه. یعنی تو هر ماموریت هر کار کنی یه پایان مخفی بازی میشه. حتی اگه ماهی بخوری پایان مخفی باز میشه😂
کلا سری نیر عالیه