فکت بازی؛ حقایقی در مورد The Witcher که در بازی یا سریال وجود ندارند
اگر تنها به تماشای سریال The Witcher پرداخته یا بازیهای این سری را تجربه کردهاید، ممکن است که از بخشی از حقایق موجود در سری کتابهای این مجموعه بیخبر باشید. در ادامه با قسمت جدیدی از آیتم «فکت بازی» با ما همراه باشید.
The Witcher در حال حاضر یکی از محبوبترین و شناخته شدهترین آیپیهای مرتبط با بازیهای ویدیویی بوده و دلیل آن نیز واضح است. از Lore گرفته تا شخصیتهای مختلف، به لطف موفقیت سه گانه تحسین شدهی سری بازیهای The Witcher و محبوبیت بالای سریال تولید شده توسط نتفلیکس (Netflix)، این مجموعه هماکنون در جایگاهی افسانهای قرار دارد.
با توجه به نتیجهی اقتباس سریالی و بازی ویدیویی The Witcher، اکثر طرفداران فکر میکنند که همه چیز را در مورد این سری میدانند. با این حال، عدهی زیادی این موضوع را در نظر نمیگیرند که سری کتابهای این مجموعه که توسط اندره سپکوسکی (Andrzej Sapkowski) نوشته شدهاند، دارای جزئیاتی هستند که تا به حال در بازیها یا سریال این سری دیده نشدهاند.
حقایقی از سری The Witcher
۱۰- Ciri آن قدرها هم که فکر میکنید شخصیتی دوست داشتنی نیست
Ciri قطعاً یکی از بهترین بحشهای بازی The Witcher 3: Wild Hunt محسوب میشود. شخصیت Ciri در سریال نیز عالی است؛ حتی با این که هنوز هم زمان بیشتری برای بهبود شخصیت پردازی خود دارد.
با این حال، باید پذیرفت که Ciri در کتابها دارای شخصیتی دوست داشتنی نیست. بدترین نمونههای رفتار او شامل لگد زدن به یک سگ و لذت بردن از کشتن دیگران میشوند. اگرچه این نما از شخصیت Ciri زمان زیادی طول نکشید، اما قطعاً این شخصیت را در شرایط بسیار بدی به مخاطب نشان داد.
۹- زخم صورت Ciri خیلی بیشتر به چشم میآید
زخم صورت Ciri در بازی The Witcher 3: Wild Hunt طوری طراحی شده است که شاید برخی از مردم بگویند که این زخم توجه افراد را به صورت Ciri جلب میکند. در سریال، این شخصیت هنوز به آن مرحلهای نرسیده است که صورتش بدین شکل زخمی شود.
با این حال، در کتابها، زخم صورت Ciri خیلی بیشتر به چشم میآید و همچنین بسیار منزجر کننده است. طبیعی است که برخورد یک ستارهی پرتابی با چشم، زخم بد و زشتی را به جا بگذارد و کتابها نیز بدون ملاحضه به توصیف این زخم و تاثیر دائمی آن بر روی صورت Ciri پرداختهاند.
۸- The Lodge Of Sorceresses قصد داشت به شکلی انزجار آور از Ciri استفاده کند
The Lodge of Sorceresses یک گروه ناخوشایند از جادوگرانی است که در نهایت نقش مهمی را در بازی The Witcher 2: Assassin’s of Kings ایفا کردند. اگرچه تاکنون تمام قدرت این گروه در بازیها دیده نشده است، اما کتابها نشان دادهاند که اصلاً نباد به این افراد اعتماد کرد.
هرچه باشد، نقشهی این گروه برای استفاده از Ciri در زمان کودکی او کاملاً غیر انسانی بود. آنها میخواستند Ciri را زیر نظر خود کنترل کرده و او را در سریعترین زمان ممکن حامله کنند (در نظر داشته باشید که Ciri در این جا هنوز یک بچه است). سپس این گروه فرزند Ciri را تحت کنترل خود بزرگ کرده تا بتوانند در آینده از او برای پیشبرد نقشههای خود استفاده کنند.
۷- نقش Triss در کتابها مختصر است
Triss قطعاً یکی از محبوبترین شخصیتهای سری The Witcher است. حضور او در هر سه بازی سبب شد تا Triss به یکی شخصیتهای مورد علاقهی بازیبازان تبدیل شود. حتی در سریال نیز Triss حضور تاثیرگذاری داشته است.
با این حال، در کتابها، Triss اصلاً به اندازهی بازیها و سریال مهم نبوده است. اگرچه او یک رابطهی عاطفی موقتی و کوتاه با Geralt داشته و در برخی موارد نیز با Ciri تعامل دارد، اما Triss بلافاصله در کتابهای بعدی به یک شخصیت ثانویه تبدیل میشود.
۶- Triss یک زخم بزرگ بر روی سینهی خود دارد
در بخشهای پایانی سریال The Witcher، شخصیت Triss از ناحیهی سینه زخمی شد. اگرچه هنوز عواقب این حمله را در داستان سریال مشاهده نکردهایم، اما طرفداران بازیهای مجموعه ممکن است تصور کنند که او زخم خود را با جادو درمان کرده است.
با این حال، کسانی که کتابها را خواندهاند، میدانند که این موضوع اصلاً حقیقت ندارد. Triss در واقع یک زخم محسوس و قابل توجه بر روی سینهی خود دارد که تا آخر سری بر روی بدن او باقی میماند.
۵- Triss به ترکیبات و معجونهای جادویی حساسیت دارد
Triss در واقع از یک حساسیت جدی رنج میبرد که در بازیها به آن اشاره نشده است. در واقع میتوان گفت این مدیوم فراموش کرده است که Triss Merigold، یک جادوگر استثنایی، به معجونهای جادویی حساسیت دارد.
برای یک جادوگر با استعداد، حساسیت داشتن به ترکیبات جادویی احتمالاً ناخوشایندترین چیز در دنیا است. واضح است که چرا Triss نمیتواند زخم بدن خود را درمان کند.
۴- زیبایی Yennefer بینقص نیست
افرادی که Yennefer را در بازیها و سریال مشاهده کردهاند، فکر میکنند که او زیباترین زن روی زمین است؛ موضوعی که اصلاً عجیب نیست. چراکه ظاهر او در سریال و بازیها تقریباً بینقص است.
اگرچه Yennefer در کتابها نیز یک زن زیبا است، اما طرفداران میدانند که زیبایی او بینقص است. تغییر شکل Yennefer از یک آدم گوژپشت به یک جادوگر زیبا، آثاری مانند شانههای نابرابر، ابروهای غیر معمول و یک بینی بزرگ را به جا گذاشته است. البته این موارد تاثیر قابل توجهی را بر روی زیبایی خیره کنندهی Yennefer نمیگذارند. او هنوز هم به شدت زیبا است، اما زیبایی او بینقص نیست.
۳- Geralt اصلاً جذاب نیست
Geralt یکی از جذابترین شخصیتهای تاریخ بازیهای ویدیویی است. همین که هنری کویل (Henry Cavil) نقش او را در سریال The Witcher ایفا میکند، نشان میدهد که Gearlt یک شخصیت به شدت جذاب و زیبا است.
با این حال، در کتابها، Geralt بسیار زشت است. نگاه کردن به پوست سفید او آزار دهنده است و جای زخمهایش، ظاهر صورت و بدن او را زشت کرده است. حتی لبخند Geralt نیز طوری است که عکسها را هم خراب میکند. با در نظر گرفتن این موارد، باید گفت که به دست آوردن Yennefer یک دستاورد تحسین برانگیز برای Geralt محسوب میشود.
۲- Geralt به راحتی میتواند در نبرد شکست بخورد
مهارت Geralt در مبارزه به خوبی در سه گانهی The Witcher و سریال نتفلیکس به تصویر کشیده شده است. Geralt میتواند هیولاهای که دو برابر اندازهی او هستند را شکست دهد و به راحتی از پس دشمنان مختلف بربیاید.
با این حال، مهارت مبارزه کردن Geralt در این اقتباسها اغراق شده است. در کتابها، حتی با وجود بهره بردن از حسهای ویچری، Geralt در مبارزه بسیار آسیب پذیر است. او چندین بار توسط هیولاها به شدت زخمی شده و حتی از چند انسان نیز حسابی کتک خورده است. این قطعاً چیزی نیست که از قصاب بلاویکن (Butcher of Blaviken) معروف اننظار دارید.
۱- Geralt در انتهای سری کشته میشود
اولین بازی The Witcher دقیقاً پس از این که Geralt یک ضربهی بسیار خطرناک را دریافت میکند، آغاز میشود. در واقع این آسیب به قدری جدی بود که Geralt حافظهی خود را نیز از دست داد.
با این حال، در کتابها، Geralt از این ضربه جان سالم به در نبرد. در حین یک شورش برعلیه موجودات غیر انسان در شهر Rivia، او تا آخرین نفس خود جنگید و در نهایت توسط یک چنگک کشاورزی کشته شد. پس از این اتفاق، Yennefer تلاش کرد تا Geralt را احیا کند، اما او قدرت جادویی زیادی را صرف این کار کرد و خودش نیز در نهایت در گذشت. این قطعاً یک پایان غم انگیز است که معمولاً در مدیومهای دیگر شاهد چیزی مشابه آن نیستیم.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
ممنون از مقاله
چنتا نکته در مورد این ۱۰ فکت بگم
۹. در بازی وقتی گرالت و سیری هم دیگه رو پیدا میکنن، سیری به گرالت میگه که اولاخ بهش کمک کرده و زخم صورتش ترمیم پیدا کرده ( در اینجا هم گفته میشه زخم سمت چپ صورت گرالت بخاطر یه باسیلیسکه )
۶. این زخم که از نبرد سادن بجا مونده توسط لمبرت توی بازی گفته میشه
۵. موقعی که به نویگراد میرید و در خونه تریس با منگه صحبت میکنید، اگه به خونه تریس وارد شید با اگزم کردن یه نشان محافظ گرالت میگه که تریس به گیاهان دارویی حساسیت داره ( اگه به بالاترین طبقه برید روز اف ریممبرنس که ابجکت ویچر ۲ بود رو پیدا میکنید و حتی میشه اونو به تریس داد )
۴. زیبا نبودن ینفر و گوژپشت بودنش توی سریال هست که 😐
۲. ببینید جهان ویچر فرقی که با بقیه دنیاهای فانتزی داره اینه که هیولاها اونقد آبکی نیستن که مثلا یه شاهزاده بیاد هیولا رو بکشه، اساس بوجود اومدن ویچرها همین بوده و توی بازی هم مصداق بارز ابن موضوع میشه Unseen Elder ( اگه بدون ریجس به ملاقاتش برید بشکل کاملا پشم ریزونی گرالتو میکشه! )
۱. بازی پایان کتابها رو تغییر نداده، علت از دست دادن حافظه گرالت هم این موضوع نیست
در پایان کتابها پس از پایان جنگ دوم سرزمینهای شمالی با نیلفگارد جو نبرد هنوز وجود داشته و در بازار ریویا دعوایی نژاد پرستی اتفاق میفته و گرالت توسط یه فرد محلی بنام باب با یه پیچفورک ( pitchfork ) کشته میشه، ینفر هم که سعی در نجات گرالت داشته کشته میشه و اجسادشون توسط سیری از ریویا برده میشه کتاب ها اینجا تموم میشن و سیدی پراجکت بین پایان کتابها و اولین ویچر یه فاصله زمانی میزاره که گیمر همراه با گرالت تو نسخه دوم این اتفاقات رو متوجه میشه، اونها به جزیره ای میرن ( اسمش یادم نمیاد 😀 ) و طی اتفاقات نامعلومی گرالت و ینفر به زندگی برمیگردن و بعد از اون، طی ماجراهایی با وایلد هانت سیری فرار میکنه، ینفر به نیلفگارد برده میشه ( و حافظشو از دست میده ) و گرالت هم در اولین ویچر نشون داده میشه که به سمت کائر مورهن درحال فراره
من خلاصه گفتم برای فهمیدن دقیق این اتفاقات حتما ویچر ۲ رو بازی کنید، بازی در پایان کتاب تحریفی ایجاد نکرده و توی ویچر ۲ و ۳ گرالت وقتی به اتفاقات کشتار ریویا اشاره میکنه میگه که اونجا بود که من “کشته شدم”،ولی روند بازگشتش به زندگی مشخص نیست
یه نکته خیلی جالبی هم که هست بارها توی بازی گرالت اجسادی رو اگزم میکنه که با پیچفورک کشته شدن و هربار دیالوگ های خیلی جالبی میگه، نمونش توی کوئست where cat and wolf play وقتی به اسطبل میره و الدر رو میبینه که با پیچفورک کشته شده میخنده و میگه آره پیچفورک خیلی میتونه کشنده باشه!
الان که دوباره مقاله رو خوندم واقعا مگه میشه اینقد اشتباه 😐
گرالت بدلیل ضربه به سر حافظشو از دست داد؟! 😐 😐 پشمام واقعا
از منبع ترجمه میکنید حداقل صحتش رو بررسی کنید!
علاوه بر داغون بودن، یه هشدار اسپویل هم برای مورد اخر نذاشته بودن
تیر خلاصو این مقاله بر پیکر بی جان گیمفا زد
سلام
بزرگنمایی نفرمائید، نفرمایید!
کجای مقاله نوشته شده ضربه به “سر”؟
البته من ویچر ۱ رو بازی نکردم و فقط بازی دوم و سوم رو تجربه کردم، اما تا جایی که تحقیق کردم در مورد نسخه اول، با توجه به ضربهای که میخوره، گرالت حافظه خودش رو از دست میره. ویچر ۲ بود که scene جنگل شروع میشه و ضربه ای در کار نیست. اگر اشتباه میکنم دوستداران ویچر اصلاح کنند.
متن “ضربه” نوشته، ضربه به پا که باعث از دست دادن حافظه نمیشه! تازه این یه ایراده متنه، جدای از کذب بودن برخیشون از ۱۰تا فکت بیشترشون توی بازی و سریال اشاره شده!
ببینید فلش بکهای ویچر ۲ این حرفی که من میزنم رو ثابت میکنن در فاصله آخرین کتاب و اولین ویچر وایلد هانت طی اتفاقات طولانی طوری که نتیجش این میشه که گرالت، جان خودش رو در ازای ینفر فدا میکنه ولی بادخالت سیری، این ۲ نفر میتونن فرار کنن ولی بدلیل جادوهایی که اریدن انجام میده حافظشون ازشون “دزدیده” میشه
صحبتهای پایانی ویچر ۲ با لتو و کات سینهاس این دوره زمانی بین کتابها و اولین ویچر رو پر میکنن
از ویچر ۱ صحبت کنید. ویچر ۱ چجوری آغاز میشه؟
اگه قصدتون ازین پرسش صحیح نشون دادن مقالست باید بگم که با بد کسی این بحثو راه انداختین 😀 ویچر ۱ با فرار گرالت شروع میشه و کلا داستان ویچر ۱ محوریتی بر وقایع مهم نداره و حول گرفتن دزدان کائرمورهنه، ولی بازهم با همه این تفاسیر من اصلا یادم نمیاد جایی گرالت بگه من خوردم به فلان جا حافظم از دست رفت 😐 پیشنهاد میکنم ویچر ۲ رو بازی کنید، کتابهای ویچر رو بخونید متوجه میشید چرا این مقاله پر از ایراده
ویچر ۲ رو یک بار روی پی سی و یک بار روی ۳۶۰ بازی کردم قبلاََ. ویچر ۱ رو بازی نکردم این قسمت متن مربوط به ویچر ۱ میشه.
پیشنهاد میکنم بازیش کنید
گیم پلیش برای الان یکم سمیه ولی یه مادی برای ویچر ۳ هست که ویچر ۱ رو با انجینش ران میکنه ( لینک دانلودش تو نکسوس رو میزارم تو گروه ویچر )
ولی خیالتونو راحت کنم تو ویچر ۱ یا ۲ یا ۳ تو هیچ کدومشون گفته نمیشه علت فراموشیش “ضربس”
البته یه اصلاح بکنم این ماد فعلا پرولوگ بازی رو اجرا میکنه، ایشالا یروز همشونو بزنن یا سیدی یه ریمیک از ویچر ۱ بده :blush:
ویچر ۱ زمان انتشارش جزو بهترین نقش افرینی های بازار بود بازیش حرف نداره ، اینو گفتم بگم که اصلا ویچر ۱ رو دست کم نگیرید زمان خودش شاهکار بود و چه خودم و چه دوستام که بازی کرده بودن همه کیف کرده بودن ، اما من واقعا جزئیاتش یادم نیست ولی اول بازی نشون میده که گرالت رو دارن کشان کشان میارن فک کنم ولی چی شده بود واقعا یادم نمیاد ، گیمپلی و داستان ویچر یک زمان خودش جزو بهترینا بود و تریلر معرفیش همون که با بیست به شکل گاو دعوا میگیره بی نظیر بود :inlove:
اونکه صد درصد ولی من که نگفتم ویچر ۱ بده که 😐 بحث داستانیش ربطی به روند اصلی داستان چندان نداره ولی
سلام
فکر کنم گرالت کشتهمیشه و بعد توسط ینیفر دوباره به زندگی برمیگرده.
هر دو هم حافظهشون رو از دست میدن.
بقولی علت فراموشی مرگ بوده!
تشکر!
سلام
۱۸۰ درجه درک من رو از زمان و مکان بازی تغییر دادید! تشکر!
در واقع بازی ویچر داستانی که کتابها تمام کردند رو ادامه میده،عجب!
:heart: :rose:
احتمال بسیار زیاد این فقط یه مقاله ترجمه شده است و مترجم/نویسنده وطنی کلا کتاب رو نخوندن.
البته منم اینو در مورد اسپویل مورد آخر اضافه کنم که صرفا این برداشت نویسنده مقاله از پایان کتاب بود. اما کتاب بهت دلایلی دیگری هم می ده که می تونی پایان رو جور دیگه ای ببینی. در کمال احترام آقای قدیری احتمالا کتاب رو نخوندن و فقط مقاله رو ترجمه کردن.
برداشتتشون نقضش توی نسخه دوم وجود داره، درسته اتفاقات اون دوره مبهمه ولی چیزی که نوشتن اشتباهه
فتبارک الله به این حجم اطلاعات.ممنون که در اختیارم گذاشتین
خیلی ممنون با هیچکدوم از نکات مشکلی ندارم بجز ۲ و ۱ دوس دارم بگم عجیبه،غریبه،تلخه،ولی واقعیه 🙁
خوب شد فهمیدم تازه میخواستم کتاباشو شروع کنم پشیمون شدم به نظرم تو گیم بسیار زیبا و جذاب شخصیت هارو به تصویر کشیدن به نظرم داخل گیم دوست داشتنی ترین شخصیت همون تریسه و اینکه بگیم حساسیت داره به معجون ها واقعا با وجودش که جادوگر بوده به مشکل میخوره .
.
مورد دوم ینفر داخل بازی بسیار زیباست اما توی سریال هیچ زیبایی ای نداره جوری که شما اشاره کردین نه ینفر و نه تریس داخل سریال چهره جذابی ندارن ولی گرالت چرا بازیگرش خوش چهرست
. مورد سوم شکست خوردن گرالت 😐 این ازون حرفا بود واقعا برام سواله اگر توی کتاب اینقدر ضعیف بوده چرا توی بازی و سریال اینقدر بهش پرو بال دادن باعث میشه فکر کنم کتابش واقعا افتضاحه و سی دی پراجکت واقعا توی تغییر شخصیت ها و حذف نکات منفی کار درستی کرده وگرنه فکر نمیکنم که بازی خوبی از اب در میشد با این فکت ها
.
مورد چهارم زخم سینه تریس !! که بسیار جای خوبی زخم زده اون از خدا بی خبر 😀
.
مورد پنجم بدبودن شخصیت سیری واقعا انزجار اوره البته من با این شخصیت تو بازی زیاد حال نمیکردم اما بگیم تا
این حد تنفر انگیزه دگ خیلی حرفه اینارو میخونی اصلا با خودت درگیر میشی و نظرت رو راجب خیلی چیزا عوض میکنه
به هرحال منون بابت مقاله خسته نباشید
مورد اول رو اصلاح میکنم داخل خود بازی گفته بود که از امولت(amulet) استفاده میکنه تریس خیلی وقته بازی نکردم یادم نمونده و باید بگم این مورد داخل بازی هست جناب نویسنده !!! چطوری شما میگین اینا داخل بازی نیست
داداش مقاله داغونه. کلا فکر کن نخوندیش
این نشون از چند لایه بودن کتاب ها داره نه بد بودنشون!
witcher
از اون جایی که خودم هر کدوم از کتابای ویچر رو نزدیک سه چهار بار خوندم پیشنهاد میکنم اگه فرصت کردی و تونستی برو سراغشون پشیمون نمیشی.درسته که این چیزایی که گفتی کم و بیش تو کتاب هست ولی داستان ها و بعضی ماجراجویی هایی از گرالت هست که تو بازی نیست و شاید به اون ها اشاره کوچیک شده و همین طور شخصیت هایی که بسیار خوب کار شدن بعضی هاشون تو بازی نیستند.حتی با نبودن اینها اگه واقعا علاقه داری به دنیای ویچر میتونه کتاب حداقل برات جالب باشه.شاید تنها مشکل که شاید نشه گفت مشکل اینه که تو کتاب تمرکز بیشتر رو ینیفر هست نه تریس.
درمورد سیری هم شخصیت منزجر کننده ای نداشت به نظرم و بیشتر شخصیت مغروری داره ولی خب این بستگی به خود خواننده داره و مشکل کتاب به حساب نمیاد
از اون جایی که مشکل اصلی شما با کتاب فکر کنم قدرت گرالته بگم که مبارزات به خوبی و با دقت تو کتاب گفته شده و تجسم خوبی میتونین از مبارزات بکنین و گرالت هم اون جور که تو پست گفته به راحتی شکست نمی خوره از بعضی هیولا های خاص زخمی میشه با یه خون اشام تا مرز شکست خوردن میره(با کمک یه نفر شکست نمی خوره) و بعضی جادوگران با جادو اون رو شکست میدن.البته خب یه جادوگر به نام ویلگه فورتز تو کتاب اون رو دو بار تو نبرد تن به تن شکست میده و در اخر گرالت با یه جادویه حقه اون رو میکشه ولی به غیر از این ها گرالت بهترین ویچر و ششیر زن ماهری هست و از پس ده نفر هم بر اومده تو کتاب و میتونه همزمان دو تا تیر رو دفع کنه (خیلی دیگه تعریف کردم ازش 🙂 )
هیچی دیگه خلاصه اگه با بازی حال کردی با کتاب هم خوب ارتباط برقرار میکنی
راستی تشکر از اقای قدیری مقاله ی خوبی بود.خسته نباشید
واقعا جالبه حتما باید سراغ کتابش برم مشکل اصلی من توصیف گرالت با چنین صفاتیه …. که با بازی صد و هشتاد درجه فرق داره برای کسی که با بازی خو گرفته و بهترین گیمشه واقعا ضد حاله گرالت واسه ما یه الگویه !! به مولا و مورد بعدی هم درسته من تریس رو بیشتر دوست دارم چون شخصیت خیلی دوست داشتنی توی بازی داشت توی همون بازیم زیاد تو قسمت اصلی نیست حتی در اصل خود بازی هم نیمه اصلی گرالت ینفره ولی میتونی به جای ینفر تریس رو انتخاب کنی اگر هردو رو انتخاب کنی هردو ولت میکنن فکرش رو بکن چقدر خوب طراحی کردن دنیای ویچرو ادم سیر نمیشه ازش تضعیف گرالت برام تا یه حدی قابل قبوله ولی شخصیت اصلی داستان اگر گرالت نباشه اون دگ هیچ ارزشی واسم نداره :-))
داداش اسم کتابشو لطف میکنی اگه میشه اینم بگو از کجا میشه تهیه اش کرد فدات
به همراه سیدی پراجکت یک نسخه از ویتچر رو باید ناتی داگ بسازه چون اون خوب میتونه فانتزی تلخ کتاب هارو در بیاره که بعضی جا یکم زیاده روی هم کردن در تلخ بودن
“باعث میشه فکر کنم کتابش واقعا افتضاحه”
این باطل ترین جمله ای بود که تو عمرم شنیدم . سریال و گیم ویچر هنوز مونده تا به عمق کتابش برسن . دلیل اینکه گرالت یه شخصیت زشت توصیف شده اینه که قرار نیست کسی تو دنیای سپسکوفی از یه ویچر خوشش بیاد . همه با تنفر بهشون نگاه میکنن و بهشون میگن هیولا بنظرت یه هیولا رو هنری کویل یا گرالت توی گیم تصور میکنی ؟ اگه کتابشو بخونی میفهمی گرالت اونقدرم ضعیف نیست و در خصوص بعضی هیولا های بسیار قوی ممکنه زخمی شه یا تو نبرد تن به تن با افرادی که در سطح خودشن این چیزیه که دنیای ویچر رو در عین فانتزی بودن به واقعیت نزدیک تر میکنه این یعنی چند لایه بودن . سیدی پروجکت فقط یه سایه از کتاب های ویچر ساخت و شاهکار شد تصور کن خود کتاب ها چین . سیدی فقط شخصیت های کتاب ها رو برداشت و دنیای کتاب ها رو گذاشت تو بازی اما روایت بی نظیر با طنز تلخ کتاب ها رو نداشتن .
با احترام بسیار فراوان به اقای مرصاد قدیری عزیز ولی مقاله ایشون متاسفانه ایراداتی دارد.
بدون شک هر داستان نویسی برای یک شخصیت محترم و بسیار زیبایی که نویسنده در ذهن خود میسازد شروع به نوشتن میکند… و بنابراین نمیشه از یک فن ارت ضعیف بگیم که گرالت جذاب نیست. و خیلی مواردی دیگر هم در این مقاله اینشکلی اشتباه هستند.
پیشنهاد میکنم کتابها را بگیرید و بخونید ترجمه ی پارسی ان در وبسایت دراگون اج موجوده.
خوب بود.خسته نباشی.
فقط کاشکی برای فکت اخر(شمارهه ۱) خطر اسپویل ویژه میذاشتی
دیگه خیلی سر اسپویلش باز بود :/
منی که تا جلد سوم کتابارو خوندم یا خیلیا که هنوز نرفتن سراغشون بد اسپویل میشن و گند میخوره تو تجربه اشون
زیبایی ینیفر تو سریال بینقصه؟
جوک سال:-|
سلام
تشکر
انگار کتابها خیلی تلخ اند، فانتزی تراژدی!
آقا چرا هشدار اسپویل نمیزنید؟ این چه وضع هست آخه
گند زدید به لذت خوندن کتاب، به معنی واقعی کلمه گند زدید
یکم عقل هم خوب چیزیه بخدا
😐 😐 😐
با این حساب اگه بخوان به نسخه ی کاملا واقعی بر اساس ویچر بسازن، ناتی داگ باید دست به کار بشه چون خوشکلی خط قرمز سیدی پروجکته. 😀
همینمون مونده که سیری آرنولد شه :rotfl:
:laugh:
#سنگین
#زیبا
#ما دروغ نمیخوایم
:laugh:
البته اگه منظورت تیکه به بازوهای ابی هست، باید بگم که این تیکه واقعا خیلی بی معنی هست و اگه شما تو گوگل خانوم های fitness و پرورش اندام کار رو سرچ کنی تعداد بیشماری زن با بازوهای اون مدلی میبینی. 🙂
حالا اینا به کنار ولی باید نقش ویچر رو Mads Mikkelsen بازی میکرد
یا مثلا نقش ینیفر Eva Green یا تریس رو Amy Adams (سنش مهم نیست 😀 ) یا Scarlett Johansson بازی میکرد
خودم هنری کویل رو خیلی دوست دارم ولی این نقش بهش نمیخوره
خوب شود سیدی پراجکت رد این نکات رو توی بازی های Witcher قرار نداد