نقد و بررسی بازی NieR Reincarnation؛ به وقت زیبایی
وجود المانها و بخشهای جدید در هر عنوانی میتواند بازیباز را به خودش جذب کند و ما انسانها همیشه از نوآوری و خاص بودن یک چیز لذت میبریم، این قضیه در جهان بازیهای ویدیویی نیز مشهود میباشد و ما در این صنعت بزرگ همواره شاهد نوآوریها و خلاقیتهایی بودهایم که خیلی از آنها مورد استقبال قرار میگیرند و به قدری محبوب میشوند که عملا یک سبک جدید به وجود میآید، سری Nier یکی از همان عناوینی است که خلاقیت در آن موج میزند، عناوین این سری همیشه از لحاظ کارگردانی بسیار خلاقانه عمل کردهاند و ما باید در کل سری Nier را یکی از خاصترین فرنچایزهای دنیای بازیهای ویدیویی بدانیم که تجربه نسخههای مختلف آن شما را شگفتزده خواهد کرد. ما در این مطلب به سراغ جدیدترین نسخه از این فرنچایز رفتهایم که Nier Reincarnation نام دارد و لازم به ذکر است که فعلا این بازی انحصارا برای پلتفرم گوشیهای هوشمند و برای دو سیستم عامل اندروید و آی او اس عرضه شده است و خبری از نسخه کنسولی یا رایانههای شخصی نیست، اگر از عاشقان سری Nier هستید و در موبایل خود به تجربه بازیها میپردازید، حتما در ادامه با نقد و بررسی بازی Nier Reincarnation همراه ما باشید.
داستان، یادآوری خاطرات
یکی از بزرگترین نکات مثبت تمامی نسخههای سری Nier، داستان و روایت منحصر بهفرد آنها میباشد که خوشبختانه در Nier Reincarnation نیز شاهد یک روایت جذاب و داستان درگیرکننده هستیم که شاید خاص بودن بیش از حد آن همه را به خودش جلب نکند، ولی به هر حال این یک بازی از سری Nier میباشد و باید با تجربه آن خاص بودن آن را نیز بپذیرید تا از بازی لذت ببرید. بازی در یک قلمرویی عظیم به نام Cage که ساختمانهای عظیمی آن را پوشاندهاند روایت میشود، شما در بازی کنترل دخترکی را در اختیار دارید که در همان ابتدای بازی یک نام به دلخواه برایش انتخاب میکنید. بازی در ابتدا کمی گنگ شروع میشود و پی بردن به موضوع اصلی داستان بازی زمان نسبتا زیادی را از شما خواهد گرفت، دیالوگهای عجیب و غریب در ابتدا شما را گیج خواهند کرد، اما رفته رفته با پی بردن به داستان بازی تمامی اتفاقات اول بازی برای شما منطقی میشود.
شخصیت اصلی بازی یعنی دختر روشنایی، به تنهایی نمیتواند در این قلمروی عظیم به گشت و گذار بپردازد و به هدفش برسد، پس چه چیزی بهتر از یک همراه دانا، قابلاعتماد و اندکی بامزه؟ این همراه در بازی ماما نام دارد و یک موجود افسانهای میباشد که شما را یاد روحهای سرگردان خواهد انداخت، ماما یک همراه دانا است که در طول بازی همواره در حال حرف زدن است و به ندرت سکوت آن را حس خواهیم کرد، کمکها و راهنماییهای ماما به دختر روشنایی درواقع بازیباز را نیز از ماجراهای مختلف مطلع میسازد و درواقع ماما نقش یک راوی را برای بازیباز و راهنما را برای دختر روشنایی ایفا میکند. با کمک ماما مجسمههای مختلفی که در قلمرو وجود دارند را پیدا کنید و به مرور خاطرات و بازیابی آنها بپردازید، هسته اصلی داستان بازی دقیقا همین است، پیدا کردن مجسمههای مختلف و مرور خاطرات با فرو رفتن در نقش دیگر شخصیتها! شما بعد از پیدا کردن هرکدام از مجسمهها به دنیای دیگری میروید و به مبارزه با موجودات خبیث میپردازید.
در پلتفرم گوشیهای هوشمند نمیتوانیم داستانهای باکیفیت و جذاب زیادی را پیدا کنیم، پس از وجود بازی Nier Reincarnation کاملا بهره ببرید تا یک داستان جذاب، خاص و دوستداشتنی در قاب گوشی شما روایت شود. با تمامی این تفاسیر، باید گفت که بازی در بخش داستان تقریبا بینقص عمل کرده است و غیر از گنگ بودن بازی در ابتدای آن، هیچ مشکل تاثیرگذاری نمیتوان در این بخش پیدا کرد و درمجموع با یک روایت جذاب و درگیرکننده مواجه هستیم.
گیمپلی، هوشمندانه
بازی در زمینه گیمپلی دارای بخشهای مختلفی است که از زمین تا آسمان با یکدیگر تفاوت دارند، شما در بخشی از بازی در کمال آرامش در حال گشت و گذار در Cage هستید و چند دقیقه بعد در رویا در حال مبارزه با دشمنان خود میباشید، این بخشهای مختلف باعث شده است که بازی از حالت یک لایه بودن خارج شود و عمق بیشتری داشته باشد که همین موضوع باعث میشود خیلی بیشتر درگیر گیمپلی آن شوید، اما برعکس تنوع عالی در بخش کلی گیمپلی، هرچه قدر که در گیمپلی بازی ریزتر میشویم، یکنواختی و تکرار مکررات بیشتر حس میشود و شما عملا از یک نقطهای به بعد از بعضی بخشهای بازی خسته خواهید شد، بگذارید اینگونه بگویم که در بازی میتوانید به گشت و گذار بپردازید و مبارزه کنید، اما هر کدام از این بخشها خیلی زود یکنواخت و تکراری میشوند.
اول از همه به بخش گشت و گذار و پیدا کردن مجسمههای توسط دختر روشنایی میپردازیم، جایی که باید با راهنماییهای ماما به مجسمههایی برسید. قلمرویی که در بازی وجود دارد خیلی طراحی ساده و بیآلایشی دارد و شما شاهد هیچگونه جزئیات خاصی نیستید که شما را مجاب به کشف مکانها و آیتمهای جدید بکند، محیطها به شدت خالی بهنظر میرسند و خیلی زود از گشت و گذار در آنها خسته خواهید شد و دلتان میخواهد خیلی زود از این قسمت از گیمپلی بازی عبور کنید و به مبارزات بازی بپردازید. چنین مشکلی را دقیقا در نسخه اول بازی Nier یعنی Replicant نیز شاهدش بودیم و آن بازی نیز از فقدان جزئیات در محیط بازی رنج میبرد.
مبارزات بازی نیز مانند دیگر بخشهای گیمپلی خیلی زود تکراری میشود، این بازی در سبک نقشآفرینی است و مبارزات آن با توجه به محدودیتهای گوشیهای هوشمند با دیگر نسخههایش متفاوت میباشد و در این نسخه شاهد سیستم مبارزات نوبتی هستیم که امروزه در کمتر بازیای آن را میبینیم، به هر حال چنین ساختاری در سیستم مبارزات دارای نکات مثبت و نکات منفی خاص خودش است که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد. وجود چنین ساختاری باعث شده است که کنترل شخصیت اصلی در هنگام مبارزات آسانتر باشد و با توجه به مشکلاتی که گوشیهای هوشمند در زمینه کنترل لمسی دارند، چنین ساختاری میتواند برای خیلی از افراد خوشایند باشد، اما در سوی دیگر، این سبک از مبارزات نمیتواند چالش خاصی را برای بازیباز بهوجود بیاورد و در صورت عدم پیادهسازی مناسب، میتواند بسیار آزاردهنده باشد، حال سوال این است که آیا Nier Reincarnation در این زمینه موفق عمل کرده است یا خیر؟ باید گفت که در کل مبارزات بازی لذتبخش است، اما بزرگترین مشکل آن وقتی حس میشود که یک ساعت از تجربه بازی میگذرد و شما در آن لحظه میفهمید که مبارزات بازی میتواند چهقدر تکراری شوند و از یک جایی به بعد عملا هیچ چیز جدیدی در مبارزات بازی نخواهید دید و شباهت بیش از حد دشمنان و باسها در ظاهر و سبک مبارزات، این موضوع را بیش از پیش آزاردهنده کرده است.
بازی دارای چندین زاویه دوربین میباشد، گاهی اوقات دوربین بازی بهصورت دو بعدی میشود که این لحظات بیشتر حکم کاتسینها را دارند و روایتهای گوناگون داستانی در این مواقع رخ میدهد. در هنگام مبارزات و گشت و گذار در Cage نیز دوربین بازی بهصورت سومشخص میباشد، البته استفاده از چندین زاویه دوربین در این فرنچایز اصلا عجیب نیست و در دیگر بازیهای این سری نیز شاهد چنین موضوعی بودیم.
گرافیک فنی و بصری، زیبا و خالی
کویر زیبا است، اما چندین ساعت زل زدن به کویر نمیتواند برای همه جذاب باشد، بازی Nier Reincarnation دقیقا مانند کویر است، طراحی کلی محیطها و قلمروی Cage بسیار خوب و چشمنواز صورت گرفته است، اما این محیطها به قدری خالی و بیروح میباشند که بعد از گذشت چندین ساعت دیگر آن جذابیت ابتدایی را ندارند، این مشکل در طراحی دشمنان و باسهای بازی نیز مشاهده خواهد شد و دشمنان بازی بهطرز افتضاحی تکراری میباشند، البته به هیچوجه فکر نکنید که طراحی دشمنان به خوبی صورت نگرفته است، بلکه کاملا برعکس، دشمنان و باسها دارای طراحی بسیار خوبی هستند، اما عدم تنوع بزرگترین مشکل در این زمینه است که متاسفانه در گیمپلی نیز شاهد همین موضوع بودهایم.
اما از نظر گرافیک فنی، بازی در حد استانداردهای پلتفرم گوشیهای هوشمند ظاهر شده است و کاملا شما را راضی خواهد کرد، البته بعضی از بافتهای بازی، خصوصا بافت سایهها در بعضی مواقع به شدت کیفیتشان افت میکند که نمیتوان آن را یک مشکل بزرگ دانست و احتمالا حتی متوجه این مشکلات و افت کیفیت بافتها نخواهید شد. بازی در زمینه بهینه سازی نیز عملکرد مناسبی دارد و در مجموع عملکرد پایداری را میتوان از بازی توقع داشت.
موسیقی و صداگذاری، اوج زیبایی
بدون شک موسیقی و صداگذاری بهترین بخشهای بازی محسوب میشوند که در طول بازی اصلا شما را ناامید نخواهند کرد و همیشه در هر زمانی از بازی از آنها لذت خواهید برد، موسیقی بازی با ریتم آرامشبخش خود میتواند شما را غرق در بازی بکند و کاری کند که شما بسیار بیشتر از معمول، از گشت و گذار در قلمرو لذت ببرید، البته نباید از صداگذاری فوقالعاده شخصیت ماما بگذریم که بسیار حرفهای و گیرا صورت گرفته است.
موسیقیهای بازی همخوانی بینظیری با حال و هوای بازی دارند و دلتان میخواهد که زمانی طولانی را صرف شنیدن آنها بکنید. صداگذاری بازی همانطور که پیش از این اشاره کردیم بسیار عالی و بدون هیچ مشکلی کار شده است و شما به هیچوجه شاهد تاخیرها و ناهماهنگی در این بخش نخواهید بود.
سخن آخر
بازی Nier Reincarnation انحصارا برای گوشیهای هوشمند توسعه یافته است و دارای مشکلات و محدودیتهایی در زمینههای مختلف میباشد که به آنها اشاره کردیم، اما با وجود تمامی این مشکلات، این بازی کاملا ارزش تجربه کردن را دارد و طرفداران سری Nier قطعا از آن لذت خواهند برد.
نقاط قوت:
- داستان گیرا و جذاب
- طراحی باسلیقه شخصیتها و محیطهای بازی
- گرافیک فنی قابلقبول
- موسیقی و و صداگذاری بینقص
نقاط ضعف:
- مبارزات بازی و گشت و گذار در بازی در زمان کوتاهی تکراری و کسلکننده خواهند شد
- محیطهای بازی جزئیات کمی دارند و خالی و بیروح بهنظر میرسند
پر بحثترینها
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- از صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۵ چه انتظاراتی داریم؟
- شایعه: کمپانی مادر FromSoftware احتمالا برای جلوگیری از تصاحب خصمانه از سوی یک شرکت کرهای به سونی مراجعه کرده است
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- شایعات مربوط به حضور God of War در TGA 2024 قوت گرفت [تکذیب شد]
- گزارش: GTA 6 وضوح فوقالعادهای روی پلی استیشن ۵ پرو خواهد داشت
- سازنده STALKER 2 به دنبال بررسی بازخوردها و رفع سریع مشکلات بازی است
- بازی STALKER 2 در عرض دو روز بیش از ۱ میلیون نسخه فروخت
- آیا بازیهای ویدیویی به ما آسیب میرسانند؟
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
نظرات
خالی و بی روح بودن دنیای nier دیگه واسش یه اصل محسوب میشه
یا باید دنیای بازی رو از این خالی و بی روح بودن بکشن بیرون
یا اینکه انقد دنیا های بی روح و اتمسفر تاریک و سرد بسازن که هممون nier رو به این ویژگی بشناسیم
خسته نباشید آقای باقریان :yes:
از روی تجربه خودم،بیشترین ضعف این بازی از نظر من به گیم پلی اش هست،که به نظرم شاید اونایی که با مبارزات نوبتی میونه خوبی ندارن رو راضی نکنه(به قول گفتنی سیستم مبارزات بازی automata شده 😀 )ولی مثل همیشه داستان و موسیقی روی نقطه عالی هست،درثانی تا الان مثل عنوان دیگه یوکو تارو یعنی SinOalice کراس اور ها خوبی هم با آثار قبلی خودش گذاشته،هم باNier Automata هم Nier Replicant هم با Drakengard 3