بازی Disco Elysium، از جمله عناوین بسیار خاص و منحصر به فرد سال ۲۰۱۹ بود که کمتر کسی پیش از عرضه انتظار درخشش آن را داشت، اما پس از عرضه، با توجه به کیفیت فوقالعاده بالای آن، استقبال بسیار زیادی از آن شد. در ادامه به بررسی نسخه بهبود یافته این بازی یعنی Disco Elysium: The Final cut که برای کنسولها هم عرضه شده است میپردازیم.
با توجه به این که پیشتر نقد خود بازی Disco Elysium را انجام داده بودیم، در این جا بیشتر بر روی موارد اضافه این نسخه تمرکز میکنیم؛ اما خود بازی را هم به طور کلی بررسی خواهیم کرد.
داستان Disco Elysium

Disco Elysium
ابتدا از داستان بازی شروع میکنیم. اصلیترین عنصر بازی Disco Elysium داستان آن است. بازی در شهری به نام رواکول روایت میشود و شما در نقش یک کارآگاه الکلی با ذهنی مشوش و عجیب و غریب قرار میگیرید. خود شهر رواکول هم شهر معمولیای نیست و درگیر نزاع بین گروههای مختلف است و همزمان چندین گروه مختلف در حال حکومت بر آن هستند. شخصی که شما در نقش آن قرار گرفتهاید، در ابتدا در وضعیت آشفتهای در یک مهمانخانه از خواب بیدار شده و تقریباً هیچ چیزی از این که در این جا چه کار میکند، به یاد نمیآورد. با این حال وقتی از مسئولین مهمانخانه میپرسد، متوجه میشود که او به همراه دستیارش برای رسیدگی به یک پرونده قتل به آنجا آمدهاند.
همین قسمت اولیه بازی، چیزی بیش از ۱ ساعت زمان برده و با موارد داستانی گوناگونی برخورد خواهید کرد. شخصیتهایی که ملاقات میکنید همگی از همان ابتدا شخصیتپردازی خوبی داشته و نقشی پررنگ در ذهن شما ایجاد خواهند کرد.

بازی کاملا مبتنی بر دیالوگ و صحبت با افراد مختلف و همچنین گفتوگو با تفکرات ذهنی درون شخصیت اصلی بازی است.
نکته مهم دیگری که در مورد داستان بازی وجود دارد این است که شخصیت بازی واقعاً ذهن پریشان و مغشوشی دارد. دیالوگهای بازی محدود به شخصیتهای انسانی نیستند و بعضاً با اشیا و موارد بیجان نیز دیالوگهایی را رد و بدل خواهید کرد که در روند بازی و دانش شما از دنیای عجیب و غریب آن نقش به سزایی دارند. در عین حال همین دیالوگها باعث میشوند که در عین عجیب و غریب و بعضاً طنزآمیز و غیرمنطقی بودن، بازی جنبهای جدی هم به خود گرفته و در لفافه، موارد فلسفی، اخلاقی و انسانی مختلفی را بررسی کند.
در همتنیدگی داستان و گیمپلی در Disco Elysium
علاوه بر اینها، کاراکتر اصلی بازی با یکسری شخصیت درونی ذهن خود نیز به صحبت میپردازد. این شخصیتهای درونی شامل ۲۴ حالت مختلف هستند. در شاخه هوشی، تواناییهای «بلاغت»، «ادراک»، «ریاضیات (حسابان) تصویری»، «دایره المعارف»، «منطق» و «نمایش»، در شاخه روانی تواناییهای «اراده»، «امپراتوری درونی»، «همدلی»، «اقتدار»، «ارتباط با ارواح» و «توانایی پیشنهاد دادن»، در شاخه فیزیکی تواناییهای «استقامت»، «آستانه درد»، «ابزار فیزیکی»، «الکتروشیمی»، «توانایی تشخیص ارتعاشات» و یک توانایی به نام «نیمه روشن» که مرتبط با ترساندن دیگران است قرار داشته و در نهایت در بخش حرکتی، تواناییهای «هماهنگی دست و چشم»، «ادراک سمعی-بصری»، «سرعت عکسالعمل»، «توانایی به نام Savior Faire مرتبط با تعادل و نحوه حرکت در محیط»، «استفاده از اشیا» و «تسلط به نفس» قرار دارند. شاید فکر کنید که اکثر آنها تفاوتهایی جزئی با هم دارند ولی در اصل این طور نیست و تکتک آنها تأثیرات عجیب و غریب و نقش بسیار پررنگی در رخداد وقایع بازی دارند.

بازی دنیای بسیار تاریکی دارد.
محور اصلی گیمپلی بازی، مسئله Skill Check است که بسته به سطح تواناییهای ذهنی شخصیت، به صورت احتمالاتی، پیروزی یا شکست در هر یک از تصمیمات مشخص میشوند. مثلاً باز کردن یک در قفل شده با زور، به تواناییهای فیزیکی شخصیت بستگی دارد و هر چه این توانایی بیشتر باشد، احتمال این که در این کار موفق بشوید بیشتر خواهد بود. نکته جالب هم این است که بهتر است حتی اگر در یک Skill Check شکست خوردید، اجازه بدهید بازی به روند طبیعی خود پیش برود؛ زیرا معمولاً شکست در این Skill Checkها نیز نتایج جالبی به همراه دارد و ممکن است مسیر جدیدی را پیش روی شما قرار بدهد.
این ۲۴ شخصیت ذهنی، بارها در موقعیتهای مختلف با شخصیت اصلی صحبت میکنند و این صحبتها بر روند توسعه داستان بازی نقش اساسی دارد. همچنین بعضاً یکسری مباحثههای فلسفی با این شخصیتهای درونی شکل میگیرد که میتواند سلامت روانی کاراکتر اصلی را تهدید کند و اگر حواستان به سلامت روان او نباشد، ممکن است با به صفر رسیدن آن، در بازی شکست بخورید. در نتیجه در این جا میبینیم که داستان بازی به شکلی بسیار به هم پیوسته، بر روی گیمپلی بازی اثر میگذارد.

برای هر بخش قابل توجه در محیط بازی، متن متناسبی نوشته شده است.
ماموریتهای جدید در The Final Cut
یکی از موارد جدیدی که در نسخه Final Cut اضافه شده است، خط داستانیهای زندگی سیاسی شخصیت است. بسته به رفتارهای شما در بازی، کاراکتر اصلی به یکی از تفکرات سیاسی حاکم بر دنیای بازی گرایش پیدا میکند و هر کدام از این تفکرات، حدود ۳۰ دقیقه خط داستانی منحصر به فرد خود را دارند و با توجه به تعداد بالای آنها، همین مسئله به مدت زمان و ارزش تکرار بازی افزوده است. ضمن این که تمامی این مراحل از نظر داستانی هم طراحی فوقالعادهای دارند و قطعاً از تجربه آنها پشیمان نخواهید شد. در اصل در بازی اصلی هم در دیالوگها به موارد سیاسی پرداخته شده بود ولی هیچ کدام نقش معناداری در مأموریتهای بازی پیدا نمیکردند، اما اکنون شاهد تأثیرگذاری این دیالوگها در روند مأموریتها هستیم.
مواردی به نام تفکرات یا Thoughts هم در بازی وجود دارند که توسعه آنها و انجام کارهای خاصی، باعث تغییر در ویژگیهای شخصیتی کاراکتر اصلی میشود. با این حال تا زمانی که یک تفکر خاص به توسعه کامل نرسد، شخصیت اصلی دچار نوعی ضعف میشود و در نتیجه باید حواستان به این موضوع هم باشد.

در طول بازی با کاراکترهای مختلفی از جایگاههای اجتماعی متفاوت ملاقات خواهید کرد.
تاثیر زمان در روند بازی Disco Elysium
در این جا این سؤال مطرح میشود که توسعه یک تفکر به چه صورت انجام میشود. در این جا مسئله زمان وارد بازی میشود. در صورتی که هیچ کاری در بازی انجام ندهید، زمان بازی تغییری نمیکند ولی با هر تعاملی که با محیط دارید، از جمله نشستن، صحبت کردن و …، زمان به جلو میرود. یکی از تأثیرات جلو رفتن زمان، شکل گیری همین تفکرات است. با این حال باید توجه کنید که گاهی اوقات، جلو رفتن زمان باعث میشود که در قسمتهای دیگری از بازی اتفاقات مختلفی افتاده و بعضی از مأموریتها از حالت قابل دسترس خارج بشوند. در نتیجه باید همواره توجه کنید که وقت خود را در بازی صرف چه کاری میکنید.
زمان تأثیر دیگری هم در بازی دارد و آن هم فرا رسیدن شب است. در طول روز، همکار شخصیت اصلی، او را همراهی میکند اما در شب، آنها از هم جدا میشوند و در نتیجه مثلاً میتوانید برای پیشبرد پرونده، دست به کارهای غیرقانونی نظیر سرقت بزنید که در طول روز و جلوی همکارتان امکان پذیر نبود. همه این موارد باعث در هم تنیدگی باورنکردنی گیمپلی و داستان بازی میشوند.

تک تک محیطهای بازی از نظر هنری به دقت طراحی شدهاند تا در خدمت فضاسازی داستانی بازی باشند.
در کنار همه این موارد، همان طور که تا حدی در بندهای قبلی هم اشاره کردیم، فضاسازی بازی و دنیای بسیار خاص و عجیب آن بیشک شما را مجذوب خود خواهد کرد. دنیای بازی، مکان زیبایی نیست ولی در عوض پر از نکات ریز و درشت مختلفی هستند که باعث میشوند فضایی تاریک، خشونت بار و در عین حال باورپذیر برای بازیکنان خلق بشود. دنیای بازی جامعه بسیار تاریکی را نشان میدهد ولی همچنان در بعضی از شخصیتهای آن، کورسویی از روشنایی و امید دیده میشود. سازندگان از طریق این فضاسازی جذاب، مفاهیم اجتماعی گوناگونی را در بازی خود قرار داده و به بازیکنان ارائه میدهند.
شخصیتپردازی قوی بازی
علاوه بر این، همان طور که پیشتر هم گفته شد، شخصیتهای بازی همگی شخصیتپردازی بسیار قوی دارند. هدف سازندگان این بوده که تقریباً هیچ شخصیت اضافی و بیهودهای در Disco Elysium قرار ندهد. در نتیجه تقریباً هر شخصیتی که میبینید، جایگاهی در داستان بازی دارد و اکثر اوقات میتواند باعث تغییراتی در روند قسمتهایی از بازی بشود. این موضوع بیش از پیش باعث میشود که شما در دنیای بازی غرق بشوید؛ زیرا عملاً هر شخصیتی که میبینید، چهرهای شاخص و به یادماندنی خواهد بود و صرفاً با دنیایی پر از NPCهایی که رفتار یکسان انجام میدهند رو به رو نیستید.

یک تصویر هنری با کیفیت از بازی که دنیای تاریک آن را به خوبی نشان میدهد.
از آنجایی که نسخه The Final Cut برای کنسولها هم عرضه شده است، پشتیبانی کامل از کنترلر هم در بازی قرار گرفته است. در این زمینه خوشبختانه ایراد خاصی در بازی مشاهده نمیشود و سازندگان به خوبی از پس پورت کردن عناصر گیمپلی بازی به کنسولها بر آمدهاند.
با تمام مواردی که گفتیم، میتوان به این نتیجه رسید که Disco Elysium عنوانی خاص از لحاظ داستانی و گیمپلی است. داستان بازی یکی از قدرتمندترین و جذابترین داستانهای صنعت بازی در چند سال اخیر است و سازندگان به لطف فضاسازی بینظیر روایی بازی، شما را در دنیای سیاه بازی غرق میکنند. در عین حال، مکانیزمهای گیمپلی هم ارتباط تنگاتنگی با داستان دارند و موجب تقویت بیش از پیش آن میشوند.
گرافیک فنی و هنری Disco Elysium
در زمینه گرافیک، بدون شک با توجه به تصاویر بازی میتوان متوجه سبک هنری خاص بازی شد. طراحان هنری بازی بیشک از تأثیرگذارترین افراد در موفقیت این عنوان بودهاند. همه حرکات و اتفاقاتی که در دنیای بازی روی میدهد، با دقت از لحاظ هنری بررسی شده و در آن قرار داده شدهاند.
در کنار این موضوع، اوضاع بازی از نظر بهینهسازی فنی هم بسیار خوب است و در نسخه کامپیوتر، با کارت گرافیکهای ضعیف هم میتوان به تجربه بازی پرداخت. با توجه به این موضوع، بازی تجربه روانی هم بر روی کنسولها برای بازیکنان به ارمغان میآورد و ایراد خاصی به آن وارد نیست.

دنیای بازی پر از درگیری، بینظمی و خشونت است.
موسیقی و صداگذاری
در زمینه موسیقی و صداگذاری، بازی تغییری اساسی داشته است. در نسخه اصلی بازی بعضی از دیالوگهای بازی صداگذاری نشده بودند، اما در این نسخه شاهد صداگذاری تمام و کمال آن هستیم. همچنین بعضی از صداگذاران فرعی بازی هم تغییر کرده و اکنون شاهد کیفیت بهتری در ارائه دیالوگها توسط آنان هستیم. بدون شک این تغییر، باعث افزایش کیفیت بازی شده و یکی از معدود نقاط ضعف نسخه اصلی را به طور کامل برطرف کرده است.
موسیقی بازی، با توجه به فضای آن، عموماً متشکل از سازهای الکترونیکی است و تا حدی هم شکل و شمایل سایبرپانکی دارد. هر چند دنیای خود بازی را نمیتوان سایبرپانکی دانست.
نتیجهگیری نهایی
بازی Disco Elysium، در همان سالی که عرضه شد، یک شاهکار در زمینه بازیهای نقش آفرینی به حساب میآمد و حال با عرضه نسخه The Final Cut، سازندگان آن معدود ایرادات این بازی نظیر نبود صداگذاری کامل را هم برطرف کردهاند. اگر طرفدار بازیهای نقش آفرینی هستید و از عناوین داستانی غنی با دیالوگهای فراوان لذت میبرید، تجربه این بازی را از دست ندهید.
نکات مثبت:
- داستان عمیق و فوقالعاده
- شخصیتپردازی عالی
- گستردگی ویژگیهای شخصیتی کاراکتر اصلی
- فضاسازی عالی
- گرافیک هنری بینظیر
- صداگذاری کامل بازی با حجم بسیار بالای دیالوگ
نکات منفی:
- تقریباً نکته منفی چشمگیری در بازی وجود ندارد.

امتیاز گیمفا




نظرات
مرسی!
شاهکار
هر کی بازی نکرده بهترین آرپیجی نسل رو از دست داده
دیالوگ ها ، مکانیک ها ، آزادی عمل و همه چیز در بهترین حالتی که تو یک آرپیجی باید باشه تو این بازی هست
اگه میخواید بدونید چرا ویچر ، سایبر ، هورایزن و حتی اسکایریم آرپیجی نیستن کافیه این بازی رو انجام بدید
مسلمون نیستی کریم
چرا اسکایریمارو میریزی تو اکشن ادونچرا ؟!!!
همچنین تشکر از آقای نامجو خسته نباشید
انصافا اسکایریم خیلی کژوال شدن بود
آدم تازه بعد از بازی کردن مورووایند و ابیلویون میفهمه این قضیه رو
تو دوره ای که ویچر ۳ آر پی جی هاردکور حساب میشه اسکایریم خیلی امیده انصافا. شانس آوردیم باز یه بازیایی مثل همین دیسکو و بالدورز گیت و pillars of eternity هستن زنده نگه دارن اصالت سبکو
آقا این بازی محشره
ولی ویچر جای خود داره ; )
اره واقعا ویچر و اسکایریم و اینا اصلا rpg نیستن :laugh: درود بر تو فرمانده 😀
و اینکه اسم مهارت هارو بخونید
به فارسی خوندنشون سخته فکر کن وقتی اول میری تو بازی چه شکلی میشی!
اونا بخش role playing شون بیشتر میره سمت انتخاب بیلد و سلاح و جادو برای مبارزه تا انتخاب دیالوگ
برای همین بهشونمیگن action _rpg که یه ژانر دیگست کلا
نیوه و سولز و مانستر هانترم شاید انتخاب دیالوگ خیلی کم داشته باشن ولی بجای حق انتخاب تو دیالوگ، حق انتخاب میره برای انتخاب armor و سلاح و ارتقا دادنشون و بیلد های مختلف
کسی ک مبارزات بهتر بخواد میره action _rpg بازی میکنه
کسیم ک انتخاب دیالوگ بهتر بخواد باید rpg خالص بازی کنه
البته شخصا تا حالا دیسکو روبازینکردمچون با دیالوگ بدون voice acting حال نمیکنم مبارزاتم ک نداره ظاهرا و من عشق مبارزم وبرام اولویت سیستم مبارزه ستتو هر بازی
ولی خب شاید یه امتحانیش بکنم!
تو همونا هم اینایی که گفتم لنگ میزنن
ویچر که هیچی عملا یه بیاد بیشتر نداری و نمیتونی داشته باشی
اسکیل تریش هم بد میلنگه
سایبر هم بهتر شده بود ولی هنوز میلنگید تو بخش نقش آفرینی
وقتی یه بازی اکشن ادونچره
انتظار میره به بخش اکشن به اندازه ی بخش ماجراجویی توجه کنه و جفتش عالی باشه
همینطور وقتی بازی اکشن نقش آفرینیه ( یه همچین سبکی نداریم کلا همش نقش آفرینیه ) باید به بخش نقش آفرینی اندازه ی اکشن توجه بشه ( شما دقیقا یه همچین چیزی رو قبلاً گفته بودید )
ویچر و سایبر و هورایزن نیستن اینطوری
درباره ی نبود انتخاب دیالوگ زلدا هم انتخاب دیالوگ نداره
همینطور هیدیس
ولی جفتشون نقش آفرینی های محشرین
هورایزن اره تحت هیچ مدل تفکری نمیتونه rpg باشه نمیدونم چرا تو مارکتینگش نوشتن action _rpg
ویچرم اره با سیستم مبارزاتش حال نمیکنم خیلی تنوع بیلد و سلاح و اینا خیلی نداره
زلدا فعلا درگیر بحران هویته نمیدونه میخواد rpg باشه یا اکشن ادونچر خالص
leveling system و درخت مهارت نداره ولی تنوع سلاح ها و زره هاش آدمو یاد rpg میندازه
ساید کوئستم که داره
دلیلشم اینه که breath of the wild منبع الهامش اسکایریم بود
درکل مرز بین ژانرها کمکم باریک میشه یه سری بازیا هم هستنرو این مرز باریک مانور میدن
قبلا leveling system و درخت مهارت انحصاری rpg ها بود ولی الان درخت مهارت که عملا ۹۰٪بازیا دارن
leveling system هم به خیلیا داره اضافه میشه
حتی انتخاب دیالوگ البته نوع سطحیش هم تو بازیا زیاد شده
چون اونا اکشن نقش آفرینی هستن. نقش آفرینی های کلاسیک و خالص که جدیدا عرضه شدن هستند مثل divinity original sin و pillar of eternity و …
بگیرید بازی کنید این شاهکارو. اصلا مثلش رو حالا حالا ها پیدا نمیکنید. دیالوگ و انتخاب ها و نحوه پیش بردن بازی دست خودتونه. کف میکنید وقتی این بازی رو تا اخر برید.
ولی یه چیز بگم. مطمئن باشید زبانتون خوبه. تا حالا تو یه بازی اینقدر کم نیاورده بودم. این بازی کلی کلمات پیشرفته داره و یه سری کلمات انگلیسی داره که یه جورایی حالت بومی دارن. خلاصه بگم اگه انگلیسیتون خوب نیست طرفش نرید. یا حداقل گوگل ترانسلیت رو باز داشته باشید که معنی کلماتی که نمیدونید رو سرچ کنید
آقا دمتون گرم خسته نباشین واقعا عالی بود
گیمفاااا لطفا راهنمای قدم به قدم این بازیو بزارین که ما بازیش کنیم چون بازی زبان انگلیسی قوی میطلبه یا یک فارسی ساز پولی برا بازی بسازین عالی میشه مطمئن باشین اولین نفر من میخرم میدونم خیلی سختو زمان بره ولی خیلی ارزشمنده قبلا هم این درخواستو کردم چون تو میتونی گیمفاااااااا
واقعا چی میشد سازنده های خارجی از زبان شیرین فارسی تو بازیاشون پشتیبانی میکردن
وقتی ایرانیش پشتیبانی نمیکنه
چه انتظار از خارجی
بهترین بازى نسل هشت برام بعد از the last of us 2
شاهکار مطلق
یگانه و خاص
بریم براى پلات کردنش
مرسی بابت نقد
از گیم اواردز ۲۰۱۹ منتظر این شاهکار بودم،به عقیده خیلی ها یکی از بهترین بازی های تاریخه و بازی کردنش واجبه.حتی جالبه خیلی جاها گفتن که بهترین نقش آفرینی تاریخ.متای بازی هم سندی بر ارزش بازی است،سبک نقش آفرینیش خیلی کلاسیکه بنظر،جدیدا RPG ها اکشن رو در گیم پلی دخیل میکنن تا بتونن عامه پسندتر بشن ولی این بازی نقش آفرینی خالصه و البته باید خوره این ژانر باشی چون شنیدم شدیدا هاردکور و دیالوگ محوره.گرافیک هنری جالبی هم داره من خوشم اومد،خودم زیاد بند گرافیک کهکشانی و فقط ۴K Native نیستم،بیشتر به فکر گیم پلی داستان شخصیت پردازی تنوع عمق زیاد سرگرم کنندگی و تاثیر گذار بودن گیم هستم.اولین بازی استودیو بشه یه ابرشاهکار دیگه خیلی باحاله،این استودیو چند سال دیگه اسمش میره بقل سلاطین نقش آفرینی و امیدوارم مورد حمایت قرار بگیرن.واقعا سوپرایز شدم در گیم اواردز ۴ تا جایزه گرفتن بعدا که رفتم نقد هارو خوندم و یکم واکترو دیدم به خودم گفتم میتونستن جایزه بازی سال رو هم ببرن لایقش بودن،در مجموع این بازی در صدر لیست بازی هاییه که باید برم تو کارش،عشاق نقش آفرینی که واسشون این بازی از نون شب واجب تره،تا باشه از این استودیو های مستقل خلاق در صنعت گیم.
من تنها rpg که بازی کردم (زیاد به این سبک علاقه ندارم) فال اوت ۴ بود
ناموسا عجب شاهکاریه. من یکمش رو بازی کردم بعدش گزاشتمش کنار که این نسخش منتشر بشه. نقش آفرینی خالص (واقعا جزو برترین rpg های تاریخچه) :yes:
بازیش عالیه پیشنهاد میکنم حتما بازی کنید.
بچه ها من کاربر جدیدم چطوری پروفایل بزارم؟
برو تو شناسنامه بزار
یا از تو پروفایل اولی بقیش نوشته شده
فضاسازی و گرافیک هنری بازی Disco Elysium مثال زدنی است.