نگاهی به خصوصیات اصلی ژانرهای بازی؛ چرا می گوییم یک بازی در فلان سبک قرار دارد؟
ژانرهای مختلف دنیای بازی
همین ویژگیها باعث میشوند که سبک اصلی بازی را بشناسیم. در Call of Duty میتوانید با چاقو که یک سلاح سرد است، از نزدیک به دشمن ضربه بزنید، ولی آیا وقتی میخواهید به دوستتان در مورد این بازی اطلاعات بدهید، می گویید Call of Duty یک هک اند اسلش است؟! خیر، زیرا این اصلا خصوصیت اصلی مبارزات بازی نیست، بلکه شلیک با سلاح گرم و شوتینگ است که این بازی را تعریف میکند و باعث میشود که سبکش شوتر باشد. در ویچر ۳ میتوانید با تیر و کمان شلیک کنید. آیا میگویید این یک شوتر است؟ خیر. این بازی آنقدر المان پررنگ RPG دارد که نمیشود چیز دیگری به آن اطلاق کرد.
در واقع خصوصیت اصلی یک بازی است که سبک آن را تعیین میکند و یا ممکن است یک بازی مثلا از دو نوع سبک، خصوصیات پررنگی داشته باشد که باعث میشود آن را در هر دو سبک دستهبندی کنیم. مثلا شوتر نقشآفرینی (مثل Borderlands) یا اکشن ماجرایی (مثل Tomb Raider). امروز صحبت ما در مورد خصوصیات و ویژگیهای اصلی سبکهای مختلف است و قصد داریم تا نگاهی به ژانرهای مهم و اصلی و برخی از زیرژانرهای تاثیرگذار در دنیای بازیها داشته باشیم و ویژگیهای اصلی آنها را برای شما عزیزان بیان کنیم. پیشنهاد میکنم با من و گیمفا در ادامهی این مطلب همراه باشید.
ژانر اکشن (Action)
بدون شک، اکشن عظیمترین و گستردهترین ژانر دنیای بازیها و یکی از پرطرفدارترین آنها محسوب میشود و تعداد خیلی زیادی از زیرژانرها که آنقدر مهم هستند که خودشان دیگر تبدیل به یک ژانر اصلی شدهاند، در اصل، زیرشاخهی این سبک محسوب شده (مثل شوتر سومشخص و شوتر اولشخص و اکشن ماجرایی و هک اند اسلش) و همگی نهایتا در زیر شاخهی اصلی ژانر مادر اکشن طبقهبندی میشوند. این زیرشاخهها آنقدر هم مهم شدهاند که حتی در مراسم بازی سال هم میبینیم سبکی مثل اکشن ماجرایی دیگر از اکشن جدا شده است و جایزهی مجزای خود را دارد. تعداد خیلی زیادی از بازیهای مختلف در ژانرهای گوناگون، زیرشاخهی سبک اکشن هم محسوب میشوند و کافی است تا در آنها فعالیتهای اکشن مثل نبرد و مبارزه (چه دور و چه نزدیک) و خلاصه همانطور که از اسمش پیداست “اکشن” وجود داشته باشد تا بتوانند در این شاخه قرار بگیرند. البته خب قاعدتا عناوینی که ذات و ماهیت اصلی آنها اکشن و نبرد است، بهترین مثالها برای این سبک بزرگ و مادر هستند و اگر بخواهیم به چنین عناوینی اشاره کنیم بدون شک Doom بهترین مثال برای سبک اکشن خالص و ناب است که در زیرشاخهی شوتر اولشخص هم قرار دارد.
سبک اکشن آنقدر عظیم است که اگر راستش را بخواهید، تمام سبکهای پلتفرمر و فایتینگ و شوتر و مخفیکاری و Beat ’em up (شاهکارهایی نوستالژیک مثل Streets of Rage) و بقا و بتل رویال (فورتنایت و پابجی) و ریتم و… جزو این سبک هستند و همگی از خصوصیات کلی سبک اکشن پیروی میکنند، اما با روشها و نوع دسترسیهای مختلف برای کاربر. جالب است بدانید که شاخهٔ ریتم (Rhythm) هم در واقع در زیرگروه اکشن قرار میگیرد. این زیرشاخهٔ کوچک ولی باحال را میتوان به بازیهای اکشن با تم موزیک اطلاق کرد. خصوصیت اصلی این ژانر این است که حس ریتمپذیری و سرعت تشخیص ریتم شما را به چالش میکشد. بازیهایی مثل Just Dance و Guitar Hero و Dance Dance Revolution در این زیرژانر قرار میگیرند. نخستین بازی که به نوعی الهام بخش خلق زیرشاخهٔ ریتم شد، PaRappa the Rapper بود. همانطور که میبینید ژانر اکشن آنقدر گستردگی دارد که باید برای آن و زیرشاخههای مختلفش، یک مقالهی جدا نوشت. البته در ادامهی این مطلب، مهمترین زیرشاخههای اکشن را هم به طور جداگانه بررسی خواهیم کرد.
ژانر نقشآفرینی (RPG)
یکی از محبوبترین سبکها در دنیای بازیها که به ویژه در سالهای اخیر، محبوبیتش خیلی هم بیشتر شده است ژانر نقشآفرینی است. این سبک معمولا به دو نوع نقشآفرینیهای شرقی و غربی تقسیم میشود که نوع شرقی، بیشتر به خلوص نقشآفرینی و المانهای مبارزات نوبتی و منوهای زیاد و پیچیده گرایش دارد و نوع غربی که بیشتر هم مطابق سلیقهٔ ما ایرانیها و کلا کاربران غربی است، بیشتر به سمت اکشن بودن و در واقع اکشن نقشآفرینی بودن متمایل است و روند ساده و سرراستتری دارد نسبت به نقشآفرینیهای شرقی که بسیار پیچیدهتر و نیازمند کلی سر و کله زدن با منوها و انتخاب تاکتیک و… هستند. البته نقشآفرینیهای غربی که بر اساس مبارزات نوبتی و پیچیدهتر باشند هم وجود دارند که بهترین مثالهای آن Wasteland و Divinity Original Sin هستند. به عنوان مثال عناوینی مثل فاینال فانتزیهای قدیمیتر یا Persona از نوع نقشآفرینیهای شرقی و JRPG هستند و عناوینی مثل Witcher ۳ و Mass Effect از نوع نقشآفرینیهای غربی و Action-RPG به حساب میآیند. از خصوصیات اصلی سبک نقشآفرینی میتوان به حس پیشرفت و تدریجی قویتر کردن شخصیت اصلی، دریافت اسکیل پوینت با لول زدن (و خرج آن بر روی مهارتها و خصوصیات فیزیکی و غیر فیزیکی شخصیت بازی)، دریافت و انجام ماموریتهای فرعی، حضور NPCها و تعامل با آنها، گرفتن برخی تصمیمات و چند شاخه شدن داستان بر اساس تصمیمات شما، انتخاب از بین کلاسهای مختلف با تواناییهای گوناگون و استفاده از درخت مهارتها در بازی اشاره کرد که البته همهٔ اینها با هم در تمام بازیهای نقشآفرینی وجود ندارند، ولی حضور چند تا از آنها در یک بازی، میتواند سبب شود که از آن بازی به عنوان RPG یاد کنیم.
البته در حال حاضر انگار که به نوعی همهٔ بازیهای جهان آزاد دارند نقشآفرینی میشوند و مثلا وقتی به عنوانی مثل A. C Valhalla نگاه میکنیم، میبینیم که این بازی واقعا در ذاتش یک نقشآفرینی شده است، ولی خب همچنان آن را اکشن ماجرایی قلمداد میکنند. در واقع المانهای نقشآفرینی به مقدار کم یا زیاد، راهشان را به همهٔ سبکها باز کردهاند، زیرا باعث میشوند که در این رقابت شدید بازار بین بازیهای مختلف، ارزش تکرار و کمیت و جذابیت و عمق یک بازی افزایش پیدا کند و قطعا گیمر هم بیشتر به سمت چنین عناوینی برای خرج کردن ۶۰ دلار از پولش تمایل دارد. نوع مبارزات و همزمان یا نوبتی بودن آنها اصلا ربطی به نقشآفرینی بودن و نبودن بازی ندارد و تنها شاید در خیلی مواقع، غربی و شرق بودن نقشآفرینی را تعیین کند که تازه این هم همیشگی و قطعی نیست و بازیهای نوبتی غربی هم زیاد داریم. در زیرشاخهٔ نقشآفرینی کلی زیرسبک و شاخههای مختلف داریم که از نقشآفرینیهای تاکتیکی (Tactical RPG) گرفته تا کلی موارد دیگر مثل Sandbox RPG، MMORPG، Roguelikes، Action RPG و Monster Tamer و JRPG را شامل میشوند که هر کدام با این که خصوصیات مختلفی دارند، ولی در ریشه، پیرو قوانین نقشآفرینی هستند و خصوصیت اصلی آنها نقشآفرینی بودن است.
ژانر مبارزهای (Fighting)
سبک مبارزهای یکی از ژانرهای قدیمی و محبوب در دنیای بازیهاست که طرفداران زیادی هم دارد و یکی از بهترین سبکها برای رقابت با دوستان است. در این ژانر به صورت پایه، دو مبارز رو در روی هم قرار میگیرند و هر کدام خط سلامتی دارند و با مجموعهای از مهارتها و قدرتها که در اختیار دارند باید حریف را شکست دهند و خط سلامتی او را خالی کنند. معمولا برندهٔ نبرد به صورت ۲ راند از ۳ راند یا ۳ راند از ۵ راند تعیین میشود که خب این موارد در بازیهای مختلف تغییر میکنند و حتی مثلا در یک بازی، شاید هر نفر دو مبارز در اختیار داشته باشد و مبارزه ۲ به ۲ یا اصطلاحا Tag Team باشد و یا قوانین دیگری برای برنده شدن وجود داشته باشد و یا تعداد راندهای لازم برای برد افزایش پیدا کند. مثلا در مسابقات جهانی بازیهای مبارزهای مثل مورتال کامبت، تا جایی که به خاطر دارم برنده به صورت ۱۰ راندی تعیین میشود.
درست است که حالات و قوانین مختلف در بازیهای گوناگون این سبک متغیر هستند، ولی خب اساس و پایهی یک بازی مبارزهای همیشه ثابت است و برای این که عنوانی را فایتینگ اطلاق کنیم، باید سبک بازی به صورتی باشد که مبارزان در مقابل هم قرار میگیرند و باید در راندهای مختلف هم را شکست دهند و خط سلامتی حریف را خالی کنند، حالا چه در یک رینگ و محیط نبرد بسته و محدودتر مثل بازیهای Tekken و Street Fighter و Mortal Kombat و چه در یک حالت نبرد دو نفره در محیطی آزاد و نامحدود مثل عناوینی از سری Dragon Ball Z و ناروتو. اصولا یک بازی مبارزهای خوب باید به صورتی باشد که دسترسی و شروع کردن آن با شخصیتهای مختلف برای بازیباز مبتدی راحت و روان باشد، ولی حرفهای شدن در آن و تسلط ۱۰۰ درصد پیدا کردن به یک شخصیت، سخت و دشوار زمانبر.
ژانر ریسینگ (Racing)
هر عنوانی که به صورت رقابت با وسایل نقلیهی مختلف باشد، در شاخهی عناوین ریسینگ قرار میگیرد، حالا چه ریسینگ واقعی و شبیهساز مثل Gran Turismo و چه ریسینگ فانتزی و خیالی و آرکید مثل Crash Team Racing و Mario Kart. در این سبک شما کنترل وسیلهی نقلیهای را بر عهده دارید که باید با چند نفر دیگر که ممکن است دیگر بازیبازان یا هوش مصنوعی باشند به رقابت بپردازید و مسابقاتی را به انجام برسانید، حالا چه با ماشین و چه موتور و قایق و دیگر وسایل نقلیه.
شاید هم این عناوین به صورت جهان آزاد باشند و یک دنیا یا شهر بزرگ را در اختیار شما قرار دهند که در آن به دنبال مسابقات مختلف بگردید و آنها را به پایان برسانید. همچنین ممکن است که این بازیها کاملا واقعگرایانه باشند یا کاملا آرکید و یا چیزی بین این دو حالت. مهم این است که در این سبک، شاهد رقابت وسایل نقلیهی مختلف با هم هستیم و این مسابقات، پایه و اساس گیمپلی بازی را شکل میدهند. از مشهورترین و بزرگترین فرنچایزهای ژانر ریسینگ میتوان به گرن توریسمو و فورزا اشاره کرد که هر دو از عناوین ریسینگ شبیهساز هستند و سعی میکنند تا واقعیترین تجربهی رانندگی را با ماشینهایی که ۱۰۰ درصد به طور کامل شبیهسازی شدهاند، برای شما رقم بزنند.
ژانر استراتژی (Strategy)
استراتژی یکی از سبکهایی است که ۹۰ درصد و حتی بیشتر بازیهایش برای پلتفرم رایانههای شخصی هستند، زیرا نیاز به کلی دکمه و تنظیمات مختلف دارند که معمولا کنترلرهای کنسولها نصف آن تعداد دکمه را هم ندارند و بنابراین در قیاس با پیسی خیلی کم میبینیم که یک بازی استراتژی کامل برای کنسولها عرضه شود. در این سبک، المان اصلی بازی بر اساس مدیریت کلان و برنامهریزی است. اینجا همه چیز حول محور تاکتیک میچرخد و مدیریت شما را میطلبد، حالا چه مدیریت یک گروه نظامی، چه مدیریت یک شهر، چه مدیریت یک نژاد و قوم و… در این بازیها معمولا شما به جای کنترل یک نفر، یک گروه و دسته را کنترل میکنید و دستورات کلی و جمعی صادر میکنید. شما باید انواع تاکتیکها و استراتژیهای مختلف را به کار ببندید تا از مردم و شهر و گروه و تیم و ارتشتان محافظت نمایید. در این بازیها ممکن است نبرد کنید، مذاکره کنید، خیانت کنید، مردمتان را خوشحال یا ناراحت کنید و کلی موارد دیگر که بر اساس تصمیمات کلانی که شما میگیرید، به وجود میآیند. این سبک یکی از پیچیدهترین و سختترین ژانرها برای افراد تازهکار است که بخواهند برای اولین بار سراغ یک بازی استراتژی بروند، زیرا ناگهان حجم وحشتناکی از اطلاعات را بر سر شما میریزد و ممکن است همان اول آنقدر گیج شوید که بازی را رها کنید. بنابراین بهتر است که ابتدا با عناوین کمتر پیچیدهٔ این ژانر آغاز کنید که مثلا میتوان از یک بازی مثل X-Com Enemy Within نام برد که نسخهی کنسولی هم دارد و البته حتی خود این بازی هم نسبت به بقیهٔ بازیهای غیر استراتژی، کلی پیچیده است.
یکی از زیرشاخههای مطرح سبک استراتژی، عناوین دفاع از قلعه یا Tower defense هستند که بر اساس برنامه ریزی و طرحریزی برای دفاع کردن از منطقه پا پایگاهی که متعلق به شماست، در برابر موجهای مختلف دشمنان بنا شدهاند و باید با تواناییها و قابلیتهایی که دارید مثل تلهگذاری و … از رسیدن دشمنان به پایگاهتان جلوگیری نمایید (عناوینی مثل Dungeon Defender). از زیرشاخههای دیگر سبک استراتژی میتوان به Real-time strategy (RTS) و Real-time tactics (RTT) و Turn-based strategy (TBS) و Turn-based tactics (TBT) و Wargame اشاره کرد. حتی بازیهای کارتی یا Card Games هم که خودشان یک سبک کوچک محسوب میشوند، در اصل از المانهای استراتژی تبعیت میکنند و باید با طرح ریزی و استفاده از استراتژی مناسب در به کار بردن کارتهایتان، رقیب را شکست دهید که از عناوین جذاب این سبک در سالهای اخیر میشود Hearthstone و GWENT را نام برد. البته باید به این هم اشاره کنم که برخی اعتقاد دارند عناوین کارتی را نباید در شاخهی بازیهای استراتژی قرار داد و خودشان یک سبک کامل هستند.
ژانر ورزشی (Sport)
یکی از ژانرهایی که اصلا نیاز به توضیح خاصی ندارد و کلا هر بازی را در برمیگیرد که در آن یک ورزش مختلف تیمی یا فردی را انجام میدهید، از فوتبال و بسکتبال گرفته تا تنیس. حتی میتوان ماشینسواری و ریسینگ را هم به نوعی در این شاخه قلمداد کرد و به همین خاطر است که در مراسم بازی سال، جایزهی ورزشی و ریسینگ، مشترک است. این ژانر، محبوبترین سبک برای غیرگیمرها نیز هست و افراد زیادی وجود دارند که اصلا گیمر نیستند و هیچ بازی را تجربه نمیکنند، ولی ساعتها با دوستان، فوتبال بازی میکنند و عناوین فیفا و PES تنها عناوینی هستند که از کل دنیای بازی میشناسند و حتی شاید به خاطر همین فوتبال، کنسول بخرند!
اساس این ژانر بر پایهی انجام یک ورزش توسط شماست، حالا چه در قالب یک نفر در یک تیم و یا کنترل یک تیم را برعهده گرفتن و مسابقه دادن با دیگران. معمولا عناوین این سبک سعی میکنند که ورزش مورد نظرشان را هر چقدر بهتر که میتوانند شبیهسازی کنند تا گیمر، حس و حال تجربهی واقعی آن ورزش را داشته باشد، ولی خب هستند عناوین ورزشی که آرکید هستند و تنها بر لذتبخش بودن و سرگرم کردن گیمر تمرکز دارند. لازم به ذکر است که بازیهای ورزشی و مخصوصا عناوین فوتیال FIFA و PES و بسکتبال NBA 2K، از محبوبترین بازیهای هر سال هستند و مخصوصا از وقتی که خریدهای درون برنامهای به عناوینی مثل فیفا راه پیدا کردهاند، این عناوین را تبدیل به یکی از پرسودترین بازیهای دنیا نمودهاند که ناشران آنها علاوه بر فروش عالی نسخههای مختلف بازی، کلی هم از طریق خریدهای درون برنامهای سود میکنند.
ژانر ۲ بعدی (۲D Side-Scrolling)
اگر بخواهیم خیلی با دقت عمل کنیم، میشود بگوییم که دو بعدی بودن یک سبک نیست، بلکه زاویهی دوربین است، همانطور که اولشخص و سومشخص و ایزومتریک، سبک نیستند. اتفاقا این حرف از اساس، درست هم هست، ولی خب آنقدر از قدیم بازیهای دو بعدی به عنوان یک ژانر در نظر گرفته شده و از دیگر بازیها مجزا شدهاند و آنقدر این زاویهی دوربین بر تغییر کامل گیمپلی نسبت به دیگر بازیها تاثیرگذار است که اکنون دیگر میشود از ۲D بودن به عنوان یک سبک یاد کرد. سبک ۲D یکی از قدیمیترین سبکهاست که گیمرهای قدیمیتر خاطرات فوقالعادهای با عناوینش دارند، زیرا محبوبیت این ژانر در نسلهای چهارم و پنجم خیلی بیشتر بود و به خاطر محدودیت تکنولوژی، امکان ساخت بازیهای تماما ۳D، زیاد فراهم نبود و به همین خاطر کلی بازی ۲D که تصویر را از کنار به ما نشان میدادند و در آنها معمولا فقط عقب و جلو میتوانستیم برویم، ساخته میشدند که بدون شک محبوبترین و شاخصترین آنها، عناوینی مثل شورش در شهر و شینوبی و ماریو و سونیک بودند و بعدتر هم عناوین “۲D متروییدوانیا” مثل سوپرمترویید که آن قدر محبوب و بزرگ است که باعث به وجود آمدن و نامگذاری زیرشاخهی متروییدوانیا به نام خود شد. عناوین متروییدوانیا بر اساس رفت و برگشت به محیطهای قبلی و گرفتن مهارتهایی که باعث میشوند بتوانیم به برخی از مناطق قبلی که پیش از این در دسترس نبودند راه پیدا کنیم، استوار هستند. البته گمان نکنید که عناوین متروییدوانیا همگی ۲D هستند، زیرا خود سبک متروییدوانیا زیرشاخهی عناوین اکشن ماجرایی است و ممکن است یک بازی این شاخه، ۳D باشد.
اساس سبک ۲D همانطور که قبلتر اشاره شد، بر پایهی زاویهی نمایش بازی و قرار گرفتن دوربین و در واقع نمایش دادن تصویر از کنار به گیمر است که در آن جهات حرکت اصلی، فقط عقب و جلو هستند، اما خب ممکن هم هست که قابلیت کمی بالا و پایین رفتن هم به شما داده شود (مثل شورش در شهر که در خیابان کمی به بالا و پایین میتوانستیم حرکت کنیم) و در واقع بازی کمی حالت ۲.۵ بعدی پیدا میکند، ولی در این حالت هم بازی جزو دستهی بازیهای ۲D طبقهبندی میشود. حتی در بازیهای مبارزهای هم عناوین ۲D داریم که از مشهورترین آنها میشود به استریت فایتر و مورتال کامبت اشاره کرد. اکنون در نسلهای جدید هم کلی بازی ۲D در هر سال ساخته میشوند که بین آنها کلی بازی تحسین شده و فوقالعاده هم وجود دارند که مثل Celeste، حتی به کاندیداهای بازی سال هم راه پیدا کردهاند. در سالهای اخیر عناوین ۲D باکیفیت و جذابی مثل Salt and Sanctuary و Celeste و Hollow Knight و کلی بازی ۲D دیگر ساخته و منتشر شدهاند و به موفقیت بالایی هم دست پیدا کردهاند و این نشان میدهد که گیمرها هنوز هم عناوین جذاب ۲D را دوست دارند و برایش هزینه میکنند.
ژانر ماجرایی (Adventure)
سبک ادونچر یا ماجرایی یکی از ژانرهایی است که در نسلهای قبل از هفتم، بسیار محبوب بود و با عناوینی مثل جزیرهی میمونها پادشاهی میکرد ولی بعد از آن، سالها به طور کلی فراموش شد و حتی به مرز نابودی کامل هم رسید، ولی با ظهور استودیو Tell Tale و عناوینی مثل Walking Dead و Wolf Among Us، دوباره محبوبیتش را پیدا کرد و حتی عنوانی مثل Walking Dead، بازی سال شد. این باعث شد تا کلی سازندهی مختلف به سراغ این سبک بروند و شاهد عناوین بینظیری مثل Life is Strange باشیم که واقعا فوقالعاده بودند. المان اصلی عناوین ماجرایی یا ادونچر (با اکشن ماجرایی اشتباه نگیرید زیرا آن سبک خیلی فرق دارد)، بر اساس داستان، روایت آن، انتخابهای شما و گشتن و پیدا کردن برخی آیتمها و رازها در محیط است و حتی باید گفت عناوین “رمان تعاملی” مثل Detroit و یا بازیهای “اشاره و کلیک” و “Hidden Items” هم در نهایت، همگی جزو سبک ادونچر و ماجرایی هستند که اصلیترین خصوصیت آن، همهکاره بودن داستان و برخی انتخابهای شماست.
در واقع شاهکارهای دیوید کیج مثل Heavy Rain و Detroit که از آنها با عنوان بازیهای “رمان تعاملی” نام میبریم، در اصل، ژانر مادر و اولشان ادونچر و ماجرایی است. از دیگر عناوین جذاب ژانر ماجرایی میتوان بازیهایی مثل Grim Fandango و The Cave و Monkey Island را نام برد. اگر بخواهیم از تمام زیرشاخههای این ژانر نام ببریم، باید به مواردی مثل Interactive movie ،Real-time 3D adventures ،Visual novels ،Graphic adventures و Text adventures اشاره کرد.
ژانر شوتر (Shooter)
این سبک در واقع زیرشاخهٔ عناوین اکشن است، ولی آنقدر بزرگ و محبوب شده است که دیگر میتوانیم خودش را یک سبک به حساب بیاوریم و خودش هم بر اساس زاویهٔ دوربین، به دو زیرشاخهٔ شوتر اولشخص و شوتر سومشخص تقسیم میشود. در این سبک، فارغ از زاویهٔ دوربین، خصوصیت اصلی، مبارزات بازی است که برپایهٔ نبرد از راه دور با سلاح گرم بنا شده و همانطور که از اسم ژانر پیداست، باید در آن کلی شلیک و شوتینگ داشته باشید و در واقع وقتی از آن بازی یاد میکنید، اولین خاصیتی که یه یادتان میآید و یا میخواهید در موردش به بقیه بگویید، شوتینگ و نبردهای از راه دور جذاب آن باشد، مثل Call of Duty و Battlefield و Gears of War. در خصوص هر دو زیرشاخهٔ شوتر اولشخص و سومشخص، صحبت بسیار است و هر دو کلی بازی بینظیر دارند. سبک Third Person Shooter یا همان شوتر سومشخص، یکی از سبکهای بسیار پرطرفدار در دنیای بازیهای رایانهای است که از زمان قدیم تا به امروز و طی این سالها علاقهمندان زیادی را در سراسر دنیا به خود جذب کرده است. هر چند که قدمت سبک برادر این ژانر یعنی شوتر اولشخص نسبت به شوتر سومشخص بیشتر و همینطور پرطرفدارتر است، اما در نسلهای اخیر به لطف عرضهٔ عناوین با کیفیت شوتر سومشخص مثل مکس پین و گیرز آو وار، این ژانر نیز حسابی خود را بالا کشیده و شاهد عرضهٔ شاهکارهای بینظیری در این سبک بودهایم که تحسین تمام دنیا را برانگیختهاند.
در کشور ما شوتر اول شخص، محبوبترین و پرطرفدارترین ژانر بازیهای رایانهای به حساب میآید که مخصوصا تا چند سال قبل، اصلا انگار در کشور ما سبک دیگری غیر از این وجود نداشت! اما در سالهای اخیر، اطلاعرسانی وسیعتر و دقیقتر وبسایتها و مجلات مربوط به بازیهای رایانهای و آشناتر شدن بازیبازهای ایرانی با دیگر سبکها و همینطور انتشار عناوینی قدرتمند در سبکهایی مثل اکشن و شوتر سومشخص و نقشآفرینیهای غربی با کیفیت، همه و همه باعث شده اند تا بازیبازان کشورمان دست از تنها شوتر اولشخص بازی کردن بردارند و بقیهی سبکها نیز علاقهمندان خاص خود را پیدا کنند. بدون شک در سبکهای شوتر اولشخص و سومشخص نیز مانند سایر ژانرهای مختلف، برخی عناوین، شاخص و شناختهشدهتر از دیگر عناوین هستند و به نوعی حکم معیار و شاخص سنجش در این سبکها را دارند؛ عناوینی مثل Call of Duty،Battlefield ،Resident Evil 4 ،Uncharted 2: Among Thieves و Gears of War و Resident Evil 4 که در حقیقت ویترین سبک شوتر محسوب میشوند. هر ساله تعداد زیادی بازی در این سبک توسط استودیوها و کمپانیهای مختلف ساخته و به بازار عرضه شده و با بازخوردهای مختلفی نیز روبهرو میشوند. برخی از سالها ممکن است با فقر عناوین قدرتمند شوتر مواجه باشیم و برعکس در برخی سالها، ممکن است اوضاع کاملا بر وفق مراد دوستداران این سبک باشد. البته معمولا حالت دوم وجود دارد، زیرا آنقدر کمپانیهای بزرگ و کوچک در یک سال بازی شوتر میسازند که همیشه بین آنها چند بازی فوقالعاده که سال شوتربازها را بسازند، پیدا میشوند.
ژانر پازل (Puzzle)
تعداد عناوین سبک پازل که هر ساله در دنیای بازیها ساخته میشوند، در مقایسه با دیگر سبکها بسیار کمتر است و این ژانر جزو سبکهای پرطرفدار نبوده و نیست، ولی اصلا هم دلیل نمیشود که در این ژانر، بازی شاهکار نداشته باشیم. البته عناوین این ژانر ممکن است با دیگر سبکها هم مخلوط شده باشند. المان اصلی گیمپلی عناوین پازل و دلیل اصلی که بتوانیم یک بازی را در این ژانر قرار دهیم، بر اساس به کار گرفتن ذهن مخاطب و وادار کردن او به فکر کردن و پیدا کردن راه حل پازلها و معماهای مختلف (بر اساس المانهای مختلف مثل پازلهای بر پایهی فیزیک و پلتفرمینگ)، برای پیشروی در بازی است.
حالا ممکن است یک بازی تنها برای کمی تنوع از چند پازل ساده در بطن گیمپلی خود استفاده کند (مثل آنچارتد) که در این حالت نمیشود آن بازی را پازل اطلاق کرد، و یا یک بازی تمام تمرکز خود را بر اساس حل پازلها و معماهای مختلف بگذارد که در این حالت میشود آن بازی را در سبک پازل هم طبقهبندی کرد. مثلا شاهکار Portal، درست است که که یک اکشن ماجرایی اولشخص است، ولی المان اصلی آن حل کردن پازلهای مبتنی بر پورتالها، برای پیشروی در بازی است و به همین خاطر هم Portal عنوانی است که کاملا میشود آن را در ژانر پازل قرار داد. برخی بازیها هم هستند که اصلا سبک غالب و اصلی آنها همین پازل است و همه چیزشان بر این اساس بنا شده است که در این مورد عناوینی مثل The Talos Principle و Braid را میتوان نام برد.
ژانر هک اند اسلش (Hack ‘n Slash)
یکی از ژانرهای خیلی باحال و پرهیجان و جذاب که طرفداران خیلی زیادی هم دارد و عناوین شاهکار آن نه تنها فقط در این سبک بهترین هستند، بلکه جزو برترین و محبوبترین عناوین تاریخ کل سبکها هم به حساب میآیند، مثل God of War و Devil May Cry. خصوصیت اصلی که بتوانیم یک بازی را در این سبک دستهبندی کنیم، نحوهی مبارزات آن است که بر پایهی مبارزات نزدیک با سلاحهای سرد مختلف و همینطور سرعت بالای مبارزات و انجام کمبوهای مختلف است. در واقع وقتی یک بازی در این سبک قرار دارد، زمانی که بخواهیم در مورد آن بازی برای دوستمان صحبت کنیم با بنویسیم، اولین چیزی که در موردش میگوییم، مبارزات بینظیر و سریع و هیجانانگیز آن هستند.
واقعا چه چیزی در عناوینی مثل God of War و Devil May Cry، قابل اشارهتر از نبردها و مبارزات سریع است؟ در این سبک هرگز خبری از گیمپلی تاخیری و مبارزات نوبتی و تماما از راه دور (به صورت غالب) و کاور گیری و… نیست، بلکه آدرنالین و هیجان نبردهای نزدیک و انجام کلی کمبوهای مختلف در زمین و آسمان، اولین خصوصیت و ریشهی اصلی گیمپلی بازی هستند. درست است که در اصل این سبک، یک زیرشاخهی بزرگ از سبک اکشن محسوب میشود، ولی خب آنقدر محبوب و بزرگ شده است که دیگر خودش را میتوانیم یک ژانر مجزا و کامل قلمداد کنیم.
ژانر وحشت (Horror)
یکی دیگر از سبکهای قدیمی و محبوب که در واقع خودش یکی از ژانرهای مادر است و هر ساله از مدتها قبل، شاهد انتشار عناوین مختلف در این سبک و زیرشاخههای آن بوده و هستیم. ترس حس عجیب و قدرتمندی است. همهی ما تاکنون بارها حس ترس را با درجات مختلف تجربه کردهایم و میدانیم که وقتی ترس در وجود انسان رخنه میکند، قدرت منطقی فکر کردن را از وی میگیرد و یک صدای کوچک یا یک سایه، تبدیل میشوند به ترسناکترین چیزها. یک حس مبهم همهی وجود ما را در بر میگیرد و باعث میشود که بسیار در برابر محیط اطراف خود آسیبپذیر شویم یا لااقل اینطور فکر کنیم که خیلی آسیبپذیریم. ترس انواع مختلفی دارد که فکر میکنم شما هم با من هم عقیده باشید که بدترین نوع آن، ترس از ناشناختههاست. ترس از چیزی که نمیدانیم چیست. ترس از موجودی که صدایش از ته راهرو میآید و ناله میکند، ولی نمیدانیم چیست و از ما چه میخواهد. اولین بار، عناوین وحشت بقای عظیمی مثل Resident Evil و Silent Hill بودند که در محبوبیت جهانی و همهگیری بسیار زیاد ژانر وحشت در دنیا کمک شایانی کردند. البته قبل از اینها هم بازیهای وحشت منتشر شده بود، ولی این نامها اصلیترین عناوینی بودند که باعث شدند این سبک خیلی محبوب شود.
از قدیم تا امروز، شاهد عناوین گوناگون سبک وحشت مثل Clock Tower و Haunting Ground و Outlast و Amnesia … بوده و هستیم که هر کدام بر نوعی از وحشت تکیه میکنند و مثلا برخی سراغ وحشت از موجوداتی مثل زامبیها میروند، بعضی از طریق ایجاد استرس شدید و ناامنی وحشت ایجاد میکنند و برخی به سراغ وحشت روانشناختی و ترس از ناشناختهها و بیدفاع گذاشتن شما در برابر المانهای مختلفی که باعث ترس میشوند، رفتهاند. در هر کدام از این شاخهها هم عناوین شاهکار و فوقالعادهای داریم که موفق شدهاند ترس را تا مغز استخوان شما نفوذ داده و به خوبی رسالت خود را انجام دهند. المان اصلی این سبک، خیلی واضح و مشخص است و دقیقا مثل نامش، وقتی یک بازی بتواند شما را بترساند و از المانهای مختلف وحشت و خلق یک اتمسفر ترسناک و حتی صحنههای ترس ناگهانی یا ایجاد تعلیق به خوبی استفاده کند، در زمرهی عناوین این ژانر قرار میگیرد. البته نه این که همهی عناوین وحشت در انجام این کار موفق باشند، بلکه خیلی از عناوین هستند که با این که میخواستهاند ترسناک باشند، اصلا در این امر خوب عمل نکرده و گاهی خندهدار هم شدهاند. بازیهای ژانر وحشت، معمولا شما را بیدفاع میگذارند و شما قابلیت نبرد با دشمنان را ندارید، بلکه باید فرار کرده و قایم شوید، زیرا اگر وارد فاز اکشن و نبرد شوید، دیگر آن بازی به عنوان وحشت بقا شناخته میشود.
ژانر بقا (Survival)
عناوین سبک بقا یا Survival همانطور که از نامشان مشخص است، اصلیترین هدفشان این است که شما را برای حفظ کردن بقایتان در دنیای بازی به چالش بکشند و برای شما در راه بقا، مشکل ایجاد کنند تا شما با از سر راه برداشتن مشکلات، بتوانید حیات خود و یا جامعهی خود را حفظ کنید و زندگی را ادامه دهید. بازیهای مختلف این سبک، از روشهای زیادی برای این کار استفاده میکنند و بستگی دارد که تم بازی چه باشد. مثلا شاید شما را تنهایی در برابر شرایط محیطی سخت مثل تنها بودن در یک جزیرهی خطرناک قرار دهند تا با گرسنگی و تشنگی و موجودات وحشی مقابله کنید و زنده بمانید، مثل بازی Green Hell و یا جامعهای را به شما بدهند و شما را به عنوان مدیر جامعه با سرمای مرگبار هوا و گرم و زنده نگه داشتن ساکنین و جمع کردن مواد اولیه و… به چالش بکشند، مثل بازی Observer.
البته شاید هم منظور از بقا، فقط و فقط زنده ماندن خودتان و فرار از یک شرایط ترسناک و خطرناک باشد که در این حالت وارد سبک وحشت بقا میشویم که در گزینهی بعدی در موردش صحبت خواهیم کرد. حتی در عنوانی مثل Fallout هم کاملا و به طور واضح، المانهای بقا نظیر گرسنگی و تشنگی و محافظت از کمپ و… را شاهد هستیم که لایهای مهم به عمق گیم پلی بازی اضافه کردهاند. در سالهای اخیر یکی از بهترین و عظیمترین بازیهای سبک بقا بدون شک عنوان Conan Exiles بوده است که واقعا میشود گفت یکی از بهترین و کاملترین عناوین این ژانر است که در تاریخ ساخته شده است. عناوین بقا هم از آن بازیهایی هستند که طرفدارهای خاص خود را دارند و هر کسی حوصلهی بازی کردن آنها را ندارد، زیرا شدیدا نیازمند صبر و حوصله و جمع کردن مواد اولیه و دائما رفع کردن گرسنگی و تشنگی و مقابله با سرما و… هستند و خیلی زود تحمل گیمرهای کمحوصله را تمام میکنند.
ژانر وحشت-بقا (Survival-Horror)
یکی از ژانرهای محبوب دنیای بازیها که جهانی شدن و محبوب شدن بسیار زیاد آن، توسط آقای شینجی میکامی و با خلق فرنچایزی به نام Resident Evil انجام شد و ایشان به نوعی پدر این سبک هستند و Resident Evil هم اصلیترین فرنچایز این سبک. بر هیچ شخصی پوشیده نیست که سری عناوین Resident Evil یکی از برترین، جذابترین، محبوبترین و البته تاثیرگذارترین فرنچایزها در تاریخ بازیهای رایانهای محسوب میشوند که این را بارها و بارها با بازیهای شاهکار به همه ثابت نمودهاند. میتوان گفت سری Resident Evil به نوعی شروع کنندهٔ یک مسیر و پایهگذار سبک وحشت بقا است و اگر امروز عناوین وحشت بقای باکیفیت و جذابی عرضه میشوند، به نوعی این را مدیون هنر و نبوغ استاد شینجی میکامی و فرنچایز شاهکارش Resident Evil هستیم که باعث شده اکنون بازیهای زیادی با الهام گرفتن از آن عرضه شوند. همانطور که در دو گزینهٔ قبلی لیست خدمتتان عرض کردم، این سبک عناوین، در اصل زیرشاخهای از سبک وحشت هستند و در آنها المانهای هر دو سبک وحشت و بقا وجود دارد، ولی آنقدر بزرگ و محبوب شدهاند که دیگر خودشان یک ژانر خلق کردهاند. در واقع عناوین شاهکار این سبک از زمان گذشته تاکنون، موفق شدهاند تا این شاخه را به عنوان یکی از ژانرهای مرجع به بازیبازان معرفی کنند. عناوین این سبک بازیباز را در موقعیتی ترسناک و مخوف و غیرعادی گرفتار میکنند که باید بقای خود را در این موقعیت و آن دنیای مخوف تضمین کند و برای این کار گزینههای مختلف دفاع از خود و نبرد را در اختیار او میدهند که البته محدودیت دارند و مثل یک بازی شوتر نظامی نیستند، بلکه باید کاملا برای بقای خود، مهمات و آیتمهایتان را مدیریت کنید. در این عناوین خبری از حالتهایی مثل بازیهای Outlast و Amnesia Dark Descent نیست که فقط یک چراغ قوه به شما بدهند و هیچ نوع دفاعی نداشته باشید و مدام فقط قایم شوید، بلکه باید برای بقای خود گاهی نبرد کنید. بدون شک شاهکارترین و شاخصترین عناوین این سبک Resident Evil و Silent Hill هستند و البته باید به عناوین بینظیری مثل Dead Space و The Evil Within نیز اشاره کرد که کاملا در محبوب نگه داشتن و بالا بردن کیفیت این ژانر در یکی دو نسل اخیر نقش داشتهاند.
راستش را بخواهید، ساخت عناوین این سبک و حفظ بالانس بین وحشت و سلاح و مهمات و… کار خیلی سختی است و برای همین هم کمتر کسانی موفق به ساخت عناوین شاهکاری در این سبک میشوند. این ژانر چند سالی روندی نزولی با شیب بسیار زیاد را طی کرد، چه از نظر تعداد و چه از نظر کیفیت بازیها. در واقع به استثناء چند عنوان محدود که تعدادشان به تعداد انگشتان یک دست نیز نمیرسند (مانند شماره اول و دوم Dead Space)، بازی دیگری نبود که بتواند حس بازیهای ناب وحشت بقای کلاسیک را به ما یادآوری کند. باز هم خود استاد میکامی بود که آمد و یک بازی وحشت بقای بینظیر مثل The Evil Within را ساخت، وگرنه برخلاف ژانر وحشت که کلی بازی مختلف و خوب از آن در هر سال ساخته میشود، خلق وحشت بقای بینظیر کار هر کسی نیست و زیاد بازی معرکه در این سبک نمیبینیم. در عناوین سبک وحشت (Horror) معمولا شاهد یک شخصیت بیدفاع، بدون هیچ توانایی و قابلیت خاصی هستیم که تنها قادر به فرار کردن و قایم شدن است و خب کاملا واضح است که ترساندن در یک چنین بازی که شما فقط و فقط یک چراغقوه در دست دارید و اوج مخفیکاریتان، کمد دیواری و زیر تخت است، خیلی راحتتر است از ترساندن بازیبازی در نقش یک شخصیت تعلیمدیده یا شخصی مجهز به انواع سلاحها. در حقیقت سبک “وحشت” و “وحشت بقا” با این که هر دو نام وحشت را یدک میکشند، اما بسیار با هم تفاوت دارند و به صورت کاملا مجزا از هم بررسی میشوند. ترساندن بازیباز وقتی یک شاتگان در دست دارد خیلی سختتر است، ولی باز هم با شنیدن صدای nemesis سه متر از جا میپریدیم و فرار میکردیم. همان حس ترسی که در بازی سایلنت هیل از شنیدن صدای کلههرمی به ما دست میداد. ترس از محیط، ترس از جایی که راه میرویم، ترس از ۲ متر جلوتر.
ژانر اکشن ماجرایی (Action Adventure)
ژانر اکشن ماجرایی در اصل یک زیر شاخه از سبک مادر اکشن است ولی آنقدر بزرگ و محبوب شده است که دیگر به طور کل، خود را جدا و مجزا کرده است و حتی در مراسم رسمی بازی سال هم جایزهی اکشن ماجرایی با اکشن فرق دارد. همانطور که از نام این سبک پیداست، ترکیبی است از سبکهای اکشن و ادونچر که در واقع خصوصیت اصلی هر دوی این سبکها را با هم ترکیب کرده است. بخش مبارزه و نبرد (دور یا نزدیک) سبک اکشن در کنار داستان محور بودن سبک ماجرایی. یعنی عنوان اکشنی که توسط یک داستان هدایت میشود و علاوه بر اکشن، تمرکز بالایی بر شخصیتها و روایت یک داستان جذاب دارد و در اصل باید اینطور بگویم که “یک بازی اکشن که ماجرایی را برای شما تعریف میکند.” بارزترین و شاخصترین عناوینی که در واقع میشود گفت تعریف دقیق سبک اکشن ماجرایی هستند، فرنچایزهای Uncharted و Tomb Raider هستند.
البته یک نکته را هم باید در مورد این سبک بگویم و آن هم این است که کلمهی ماجرایی، جدا از این که به سبک ادونچر و ماجرایی اشاره دارد، میتواند بیانگر “ماجراجویی کردن” هم باشد. یعنی یک عنوان اکشن که ما را در یک ماجراجویی همراه میکند و برایمان قصه تعریف میکند. در مورد ژانر اکشن ماجرایی باید به این موضوع هم اشاره کنم که بازیهای زیرژانر متروییدوانیا هم در اصل جزو سبک اکشن ماجرایی محسوب میشوند و در این شاخه قرار میگیرند. حتی بازیهای وحشت بقا که در موردشان صحبت کردیم هم در نهایت میتوانند به عنوان زیرشاخهای از اکشن ماجرایی به حساب بیایند. هر سال کلی بازی بزرگ و کوچک اکشن ماجرایی ساخته میشوند و در واقع میشود گفت یکی از بیشترین سبکهایی که هر سال در آن بازی ساخته میشود، همین اکشن ماجرایی است و البته طبیعی هم هست، زیرا این ژانر محبوبیت فوقالعادهای مخصوصا بین گیمرهای قدیمیتر دارد که همیشه و از کودکی و نوجوانی، اکشن برایشان در کنار داستانگویی و ماجراجویی معنا پیدا کرده است و اکشن بیمعنای فاقد داستان، جذابیت چندانی برایشان ندارد.
شبیهساز (Simulator)
یکی از ژانرهایی که علاوه بر سرگرمکننده بودن و «بازی» بودن، جنبهٔ آموزشی بسیار بالایی هم دارد، سبک شبیهساز است که همانطور که از اسمش پیداست، شما را در نقش انجامدهندهی مجازی یک فعالیت که به صورت کاملا واقعی و عینا مشابه با واقعیت طراحی شده است، قرار میدهد و میبینیم که روز به روز هم این سبک دارد گستردهتر میشود و از شبیهسازهای نظامی و ارتشی برای آموزش سربازان گرفته تا آموزش پرواز و یادگیری عملکرد در کابین خلبان و شبیهساز کشاورزی و رانندگی ماشینهای سبک و سنگین و بانکداری و شهرداری و شهرسازی و تقریبا هر چه فکرش را بکنید، دارد در این ژانر منتشر میشود و این بازیها بسیار هم مفید هستند. اوج گرفتن عناوین این ژانر تقریبا از چند سال قبل شروع شد و در سالها و نسلهای قبلتر، زیاد چنین عناوینی ساخته نمیشد، حالا چه برای بازی کردن و چه از نظر ارزش آموزشی. ولی در نسل هشتم تعداد و تنوع این شبیهسازها خیلی زیاد شد و پای به هر شاخهای که فکرش را بکنید، گذاشتهاند و برایش شبیهساز ساختهاند.
همانطور که گفتم المان اصلی این سبک، “شبیهسازی مجازی، ولی کاملا دقیق و مطابق با واقعیت یک فعالیت یا مهارت” است. در واقع اگر زیاد روی یک عنوان شبیهساز زوم کنید و کلی آن را بازی کنید، میتواند برایتان مثل یک کلاس آموزشی در حوزهی فعالیتی که در آن شبیهسازی انجام میدهید، عمل کند. امسال هم یک بازی شبیهساز بزرگ و جذاب منتشر شد که شبیهساز پرواز مایکروسافت یا همان Microsoft Flight Simulator نام دارد و بسیار هم موفق عمل کرد. از دیگر عناوین پرطرفدار شبیهساز میتوان به Farming Simulator و Gran Turismo و Forza و Cities: Skylines اشاره کرد.
پلتفرمر (Platformer)
پلتفرمر یکی از ژانرهایی است که خاطرات خیلی خوبی برای تقریبا تمام گیمرها رقم زده است، زیرا معمولا با سبکهای مختلف ترکیب میشود و در خیلی از بازیها حتی مثل آنچارتد هم کلی المان پلتفرمینگ داریم، ولی خب اینجا صحبت ما از بازیهایی است که المان غالبشان پلتفرمینگ است و در واقع آنها را در این سبک دستهبندی میکنیم. خصوصیت اصلی این سبک، استفاده از المانهای پریدن و بالا رفتن از پلتفرمهای مختلف و رد کردن موانع و چالشهای محیطی با استفاده از این فعالیتهاست.
مثلا وقتی به عناوینی مانند Super Meat Boy و Crash Bandicoot فکر کنید، میبینید که کار اصلی که در آنها انجام میدهیم، رد کردن چالشهای محیطی از طریق فعالیتهای پلتفرمینگ است و به همین خاطر این عناوین در سبک پلتفرمر دستهبندی میشوند. استفاده از المانهای پلتفرمینگ در کلی از بازیهای سبکهای دیگر نیز رایج است، زیرا باعث بخشیدن جذابیت بیشتر به بازی و تنوع بالاتر گیمپلی میشود، مانند بازیهای Tomb Raider یا آنچارتد که قبلتر اشاره کردم و با این که سبک غالبشان، اکشن ماجرایی است، ولی کاملا از پلتفرمینگ نیز استفاده میکنند و اتفاقا این یکی از المانهای اصلی گیمپلی آنها محسوب میشود.
ژانر مخفیکاری (Stealth)
یکی از ژانرهای قدیمی و محبوب دنیای بازیها، سبک مخفیکاری است که به سبب شاهکارهای فوقالعادهای که در آن وجود دارند، بسیار محبوب و پرطرفدار شده است. شاهکارهایی مثل Metal Gear Solid یا Splinter Cell و Hitman که بیشترین نقش را در محبوب شدن این ژانر در طول تاریخ داشتهاند. همانطور که از نام این ژانر پیداست، المان اصلی آن، رد کردن و به سرانجام رساندن مراحل و گذر از خطرات یا از بین بردن دشمنان، به صورت کاملا مخفیانه و بدون ایجاد درگیریهای بزرگ و به صدا در آمدن زنگ خطر و تبدیل بازی به یک اکشن محض است. در این سبک صبر و حوصله و برنامهریزی بسیار مهم است و مناسب گیمرهای بیحوصلهای مثل من که زود لو میروند و همه چیز را تبدیل به یک جنگ پر سر و صدا و رو در رو میکنند، نیست. این عناوین معمولا دو حالت دارند. در یک حالت بازی به شما اجازه میدهد که اگر از مخفیکاری هم استفاده نکنید، بتوانید کاملا کار را به صورت اکشن و نبرد رو در رو پیش ببرید (ولی خب شاید یک سری مزایا را از شما بگیرند، مثل MGS V)، و یا به گونهای هستند که اگر بخواهید از مخفیکاری خارج شوید، راهی برای ادامهٔ بازی ندارید و سریعا شکست میخورید.
در خیلی از بازیهای سبکهای دیگر هم المانهای مخفیکاری قرار میگیرند و به عنوان یک انتخاب در اختیار بازیباز گذاشته میشوند تا بتواند از این روش هم استفاده کند (مثل Last of Us 2 و حتی گاهی در Sekiro)، یا برخی عناوین برای مخفیانه عمل کردن و سر و صدا نکردن و از بین بردن کمترین تعداد دشمن، امتیازات ویژهای در نظر میگیرند، مثل عناوین Assassin’s Creed که به عنوان مثال برای ۱۰۰ درصد سینک کردن مراحل، گاهی از شما میخواهد که کاملا مخفیکارانه عمل کنید. جدا از عناوین صرفا مخفیکاری و تخصصی این سبک، قرار گرفتن المانهای مخفیکارانه در دیگر سبکها هم بسیار در بالا بردن عمق گیمپلی و ارزش تکرار آن تاثیر دارد، زیرا به بازیباز حق انتخاب در پیشروی میدهد و دست او را باز میگذارد.
جهان آزاد/ سندباکس (Open World/Sandbox)
در همین ابتدا باید بگویم که جهان آزاد بودن یا سندباکس بودن، یک سبک و ژانر اصلی نیست، بلکه در اصل، معرفی نوع ارائهی دنیای گیم به بازیباز است، ولی به این دلیل که نامش را خیلی به بازیهای مختلف در قالب یک سبک نسبت میدهند، در موردش توضیح میدهیم. در واقع این کلمات هم مثل سومشخص و اولشخص و ایزومتریک که سبک نیستند، بلکه معرفی زاویهی دوربین هستند، سبک نیستند، بلکه نوع جهان بازی را معرفی میکنند. ما ممکن است اکشن جهان آزاد، استراتژی جهان آزاد، پلتفرمر جهان آزاد، ریسینگ جهان آزاد، اکشن نقشآفرینی جهان آزاد، اکشن ماجرایی جهان آزاد و دیگر عناوین جهان آزاد یا سندباکس داشته باشیم، پس نمیتوانیم بگوییم که جهان آزاد بودن یک ژانر و سبک اصلی است. اما اگر جهان آزاد بودن و سندباکس بودن را به عنوان خصوصیت اصلی یک بازی در نظر بگیریم و بخواهیم به بهترینهای این حوزه اشاره کنیم، قطعا بازیهایی مثل GTA و Assassin’s Creed و Saints Row جزو عناوین برجستهی این نوع از بازیها به حساب میآیند.
در سالهای اخیر و با توجه به رقابت بسیار زیاد بازیها و محدودیت داشتن گیمر در تهیهی عناوین مختلف، خیلی از بازیها و فرنچایزهایی که قبلا خطی بودهاند، به سمت جهان آزاد شدن یا نیمه جهان آزاد شدن رفتهاند، زیرا در این حالت محتوایی که به کاربر ارائه میدهند خیلی بیشتر میشود و کاربر با پولی که هزینه میکند میتواند ساعتهای خیلی بیشتری را سرگرم شود به جای این که یک بازی خطی ۱۰ ساعته را با ۶۰ دلار تهیه کند. به عنوان مثال عنوانی مثل Metro Exodus که دو بازی قبلیاش هر دو خطی بودند، تبدیل به یک بازی جهان آزاد شد و ساعات تجربهی خیلی بیشتری را برای بازیبازان رقم زد. خوب یا بد بودن این موضوع اولا در مورد بازیهای مختلف فرق میکند و ثانیا به نوع سلیقهی فرد بستگی دارد، مثلا بنده اگر کل بازیهای دنیا جهان آزاد شوند کلی هم کیف میکنم و خوشحال میشوم، ولی بسیاری هم برعکس این سلیقه را دارند.
واقعیت مجازی (Virtual Reality یا VR)
واقعیت مجازی هم بیش از این که یک سبک باشد، بیانگر نوع دسترسی بازیباز است که از طریق هدستهای واقعیت مجازی انجام میشود و بازیباز را در بطن بازی قرار میدهد. یک بازی واقعیت مجازی ممکن است اکشن باشد، ترسناک باشد، معمایی و پازل باشد، ماجرایی باشد و یا شبیهساز، و چندین نوع سبک دیگر، بنابراین “واقعیت مجازی بودن یک بازی” در اصل معرفی سبک و ژانر آن نیست، بلکه معرفی “نوع انجام دادن” بازی است. هر سالی که میگذرد، اهمیت و کیفیت بازیهای واقعیت مجازی بالاتر میرود و قطعا شاهد حضور نامهای عناوین بزرگتر هم در این حوزه خواهیم بود. در سالهای اخیر کمتر شاهد بودیم که کمپانیهای بزرگ روی فرنچایزهای خیلی محبوبشان برای ساخت بازی واقعیت مجازی ریسک کنند، چون در ساخت این بازیها با این که گیمپلی را به طور کامل در دستان بازیباز قرار میدهند، ولی در زمینهی داستانگویی و گرافیک، محدودیتهای زیادی برای سازندگان وجود دارد که باعث میشود خیلی از شرکتها روی فرنچایزهای عظیمشان در حوزهی واقعیت مجازی ریسک نکنند، ولی حالا اوضاع فرق کرده است.
سال ۲۰۲۰ کمپانی Valve این ریسک را کرد و یکی از بزرگترین و محبوبترین فرنچایزهای تاریخ یعنی Half-Life را به دنیای واقعیت مجازی برد و عنوانی به نام Half-Life: Alyx را خلق کرد که واقعا از همه نظر فوقالعاده بود و حتی میشود گفت باکیفیتترین بازی واقعیت مجازی تا به امروز هم هست، چرا که حتی در زمینهی داستانگویی و جلوههای بصری هم عالی عمل کرده و عنوانی در خور نام Half-Life را به طرفداران هدیه داد. موفقیت Half-Life: Alyx میتواند باعث شود که شرکتهای دیگر هم برای فرنچایزهای بزرگشان، به هدستهای واقعیت مجازی بیشتر اعتماد کنند و ببینند که میشود در این حوزه هم بازیهای بینظیری ساخت. قطعا در سالهای آینده خیلی بیشتر از عناوین واقعیت مجازی خواهیم شنید.
میرسیم به پایان مقالهی معرفی و نگاهی به سبکهای اصلی دنیای بازیهای ویدئویی. امیدوار هستم که از این مقاله رضایت داشته باشید و با مطالعهی آن، برخی سوالات و تردیدهایی که در مورد برخی ژانرها و ویژگیهای اصلی آنها داشتهاید رفع شده باشد و راحتتر بتوانید بازیها را در آینده دستهبندی کنید و دلیل قرار گرفتن آنها در ژانرهای مختلف را متوجه شوید. نظر شما در مورد سبکهای مختلف بازی چیست؟ سبک مورد علاقهی شما کدام است؟ لطفا نظراتتان را با ما در میان بگذارید.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- از صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۵ چه انتظاراتی داریم؟
- شایعه: کمپانی مادر FromSoftware احتمالا برای جلوگیری از تصاحب خصمانه از سوی یک شرکت کرهای به سونی مراجعه کرده است
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
با تشکر از استاد اقا بابایی بابت این مقاله کامل و جامع
فقط یه سوال الان سری سولز دقیقا چه سبکی محسوب میشه نقش افرینی ؟ هک اند اسلش ؟اکشن ماجرایی ؟ یا هاردکور؟
سلام و درود خدمت مجید عزیز و گل. یک دنیا سپاس از محبت و لطف همیشگی شما مجید جان. باعث افتخار منه که رضایت داشتید از مقاله.
مجید جان سولز قطعا اکشن نقش افرینی هست. در توضیحات مقاله برای نقش افرینی نوشتم : “از خصوصیات اصلی سبک نقشآفرینی میتوان به حس پیشرفت و تدریجی قویتر کردن شخصیت اصلی، دریافت اسکیل پوینت با لول زدن (و خرج آن بر روی مهارتها و خصوصیات فیزیکی و غیر فیزیکی شخصیت بازی)، دریافت و انجام ماموریتهای فرعی، حضور NPCها و تعامل با آنها، گرفتن برخی تصمیمات و چند شاخه شدن داستان بر اساس تصمیمات شما، انتخاب از بین کلاسهای مختلف با تواناییهای گوناگون و استفاده از درخت مهارتها در بازی اشاره کرد”
اگر دقت کنی میبینی که تقریبا تمام این موارد در سولز وجود دارند و بدون شک از نظر سبک غالب، نقش افرینی غربی هست مجید جان. امیدوارم پاسخت رو گرفته باشی. باز هم ممنون.
ببخشد فقط یه سوال دیگه حضور NPCها و تعامل با آنها، گرفتن برخی تصمیمات و چند شاخه شدن داستان بر اساس تصمیمات شما اون وقت یعنی اثار دیود کیج هم زیر شاخه نقش افرنی میشه از اون طرف بازی های بلیزاد مثل وار کرفت هم تعامل خاصی تو داستان ندارن از اون طرفم اسکیل زدن و قوی تر کردن شخصیت و درخت مهارت تو بازی اکشن ادونچری مثل توم ریدر ۲۰۱۵ هم بود الان من یکم گیج شدم اکشن نقش افرینی با بازی اکشن با المان های نقش افرینی تفاوت دارن یا یکه من که الان تسمه تایم پاره کردم از شدت فسفر سوزی :hypnotized: :dazed:
ببینید مجید جان در مورد اکشن ماجرایی و اکشن نقش افرینی، در سال های اخیر برخوردهای زیادی به وجود امده و به عنوان مثال وقتی که از نظر المان های ژانر نگاه کنید، والهالا اکشن نقش افرینی هست کاملا، ولی میبینید که در ژانر اکسن ماجرایی میذارنش در مراسم بازی سال. از این تناقضات وجود داره و برخی مواقع اخحتلاف پیش میاد بین نظرات چندین نفر در مورد سبک یک بازی.
در مورد دیوید کیج و بازی هاش باید بگم که بازی نقش افرینی اصلی ترین المانش نهایتا گیم پلی هست و باید گیم پلی نقش افرینی داشته باشه، ولی بای های کیج تنها و تنها داستان محور هستن و در اصل داستانی هستن که میشه باهاشون تعامل داشت، پس هرگر و هرگز نمیشه نقش افرینی حسابشون کرد.
این رو هم در نظر داشته باشید که در بخش نقش افرینی نوشتم “البته همهٔ اینها با هم در تمام بازیهای نقشآفرینی وجود ندارند، ولی حضور چند تا از آنها در یک بازی، میتواند سبب شود که از آن بازی به عنوان RPG یاد کنیم.” لازم نیست کل اینها توی یه بازی باشه. ببینید مجید جان اول مقاله پاسخ تمام این چند سوال رو که الان گفتید دادم “یکی از سوالهایی که در مورد ژانرهای مختلف بازی زیاد شنیدهام، این است که وقتی یک بازی مثلا ویژگیهای چند سبک مختلف را دارد، چطور تعیین کنیم که آن بازی در اصل در کدام ژانر باید طبقهیندی شود. پاسخ سوال این است که باید ببینید کدام خصوصیت آن بازی در اصل پررنگترین ویژگی آن است و وقتی که بخواهید برای کسی در مورد آن بازی تعریف کنید، کدام ویژگیها را برایش بیان میکنید.همین ویژگیها باعث میشوند که سبک اصلی بازی را بشناسیم. در Call of Duty میتوانید با چاقو که یک سلاح سرد است، از نزدیک به دشمن ضربه بزنید، ولی آیا وقتی میخواهید به دوستتان در مورد این بازی اطلاعات بدهید، می گویید Call of Duty یک هک اند اسلش است؟! خیر، زیرا این اصلا خصوصیت اصلی مبارزات بازی نیست، بلکه شلیک با سلاح گرم و شوتینگ است که این بازی را تعریف میکند و باعث میشود که سبکش شوتر باشد. در ویچر ۳ میتوانید با تیر و کمان شلیک کنید. آیا میگویید این یک شوتر است؟ خیر. این بازی آنقدر المان پررنگ RPG دارد که نمیشود چیز دیگری به آن اطلاق کرد.در واقع خصوصیت اصلی یک بازی است که سبک آن را تعیین میکند و یا ممکن است یک بازی مثلا از دو نوع سبک، خصوصیات پررنگی داشته باشد که باعث میشود آن را در هر دو سبک دستهبندی کنیم. مثلا شوتر نقشآفرینی (مثل Borderlands) یا اکشن ماجرایی (مثل Tomb Raider).”
ایا وقتی میخواید از تومب ریدر صحبت کنید اولین چیزی که میاد به ذهنتون و پرررنگ ترین خاصیت بازیه درخت مهارتشه؟!!! خیر اصلا. کال او دیوتی با چاقو میشه از نزدیک دشمن رو کشت. ایا میگید هک اند اسلشه؟ خبر. المان اصلی و پررنگ ترین خاصیت بازی هست که سبک اون رو تعیین میکنه مجید جان.
ممنون کاملا متوجه شدم واقعا افتخار میکنم بلاخره تو مکانی که گیمر ها رو یه سری بچه سال حساب میکنن و کسی به گیم بهایی نمیده مرد بزرگی به اسم سعید اقا بابایی هست که ما رو درک کنه و ما رو بیشتر با این هنر هشتم و زیبایی هاش اشنا کنه :rose: :rose: :rose: :rose: :rose: :heart:
درود بر شما مجید جان. من هم افتخار میکنم که مخاطبین فهمیده و با معرفت و باشعوری مثل شما دارم که ارزش قال میشن برای کار نویسنده. بدون شما هیچ مقاله ای هیچ ارزشی نداره. شما هستید که لطف می کنید و مطالعه می فرمایید و نظر می نویسید و باعث میشید مقاله دیده بشه. همیشه افتخار میکنم اگر بتونم یک سوال کوچکی رو برای مخاطبینمون پاسخ بدم. لطف و محبت شما قابل جبران نیست برای من. خیلی ممنون که از گیمفا حمایت می کنیدو برای زحمات ما ارزش قائل میشید مجید جان.
دستتون درد نکنه واقعا این مقاله نیاز بود امیدوارم تا دوستان دست از مقایسه کردن بازی های دو ژانر متفاوت بردارند
درود بر شما. خیلی متشکرم از محبتتون. خوشحالم که مقاله رو مطالعه فرمودید و از نظرتون مقاله ی لازم و مفیدی بوده. تشکر از شما
ممنون ازتون بابت مقاله بسیار مفیدتون. خسته نباشید.
جا داشت به walking simulator هم اشاره بشه تا با خصوصیات این ساب ژانر هم آشنا بشیم. به شخصه دیدم به اشتباه مثلا death stranding رو توی ژانر walking simulator دسته بندی میکنن.(منظورم کسایی که به تمسخر این رو میگن نیست)
سلام خدمت شما امیرجان. سلامت باشید انشالله. یک دنیا سپاس از محبت شما. باعث افتخار منه که از مقاله رضایت داشتید.
امیر جان خدمت شما عرض کنم که این سبک walking simulator واقعا اصلا در حدی نیست که کنار ژانرهای مهم دنیای بازی بیاریمش و اصلا حتی نمیشه گفت که یک سبک. بیشتر از نظر من حالت مسخره کردن داره تا ژانر.
البته جا داره بگیم جز همون دسته شبیه ساز قرار میگیره درسته و نیازی هم نداره که اسمی ازش بیاریم
بهترین ادونچر = انچارتد ۲=ps3
بهترین شوتر = کیلزون ۲=ps3
بهترین هک اند اسلش = گاد اف وار ۳=ps3
بهترین پلتفرمر = لیتل بیگ پلنت ۱ و ۲=ps3
بهترین داستان محور تعاملی = هوی رین=ps3
بهترین شبیه ساز ریسینگ = گرن توریسمو ۱=ps1
بهترین بازی ترسناک = سایلنت هیل ۳=ps2
بهترین بقا و ماجراجویی = لست اف اس۲=ps4
تمام 😀
البته این لیست فقط انحصاریای سونی بودن.
تمام 😀
برای من آنچ ۳
کیلزون ۳
گاد ۳
بیاند تو سولز
لست ۲
😀 😀 😀
ممنون که نظرتون رو نوشتید در مقاله.
بهترین نقش افرینی غربی =هورایزن = ps4
بهترین نقش افرینی شرقی = پرسونا فاینال فانتزی =ps4
بهترین بازی ابر قهرمانی = مارول اسپایدر من =ps4
بهترین بازی هارد کور =دیمن سولز = ps3 ps5
بهترین بازی از نظر باس فایت =شادو اف کلوسس =ps2 ps3 ps4
بهترین بازی ابر قهرمانی اورجینال =اینفیمیس =ps3 ps4
ممنون مجید جان که نظرت رو نوشتی در مورد برترین ها
ممنون که نظرتون رو نوشتید در مقاله.
مقاله مفیدی بود.
ممنون.
یه سری سوال درباره ژانر ها داشتم،که این مقاله بهم یاد داد.
آقا مخلص شماییم.
سلام مجدد خدمت شما کوروش جان. واقعا این بهترین حرفیه که می تونم بشنوم چون هدف مقاله دقیقا همینه و قصد داشتم که یک منبع جامع برای گیمفا در زمینه ی سبک ها باشه که سوالات دوستان رو جواب بده. خیلی متشکرم کوروش جان. بزرگوار هستی شما
درود بر شما کوروش جان. خیلی ممنونم از لطف و محبت شما. خوشحالم از نظرتون مقاله مفیدی بوده. ممنون که مطالعه فرمودید
ممنون از اقای بابایی
سبک MOBA ریز شاخه سبک استراتژی هست یا سبک جدایی حساب میشه؟!
فکر میکنم مثل اکشن ماجرایی اینقدر بزرگ شده که خودش سبک تلقی بشه
درود بر شما فرشاد جان. باعث افتخار منه که مطالعه فرمودید مقاله رو.
فرشاد جان MOBA همونطور که فرمودی زیر شاخه ی مستقیم استراتژی و ترکیبی از استراتژی و نقش افرینی و اکشنه.
یادم رفت بگم
منم مثل شما اقای بابای هر بازی که open world بشه استقبال میکنم
و بر عکس علاقه کمتری به بازیهای خطی دارم
نسل ۶ بیشتر بازیها خطی بودن از pop بگیر تا dmc و ……………..
و تعداد بازیهای open world خیلی کمتر بود
با نسل ۷ تعداد بازیهای جهان باز بیشتر و بیشتر شد و نسل ۸ میبینیم خیلی از بازیها جهان باز شدن
برای من جهان بازی = محتوا و انتخاب بیشتر و گشت گذار تو محیط
و همین دلایل بنظرم کافی تا هر بازی جهان باز بشه
درود مجدد بر شما فرشاد جان. بله سلیقه ی من هم مثل شماست دقیقا چون محتوای بازی رو بیشتر میکنه جهان ازاد شدن البته با کیفیت خوب.
خسته نباشی اقا سعید چه مطلب مفید و خوبی، واقعا سبک های متفاوت بازی باعث شدن برای همه سلیقه ها بازی های شاهکار و محبوب وجود داشته باشه و برای کسایی مثل من که تقریبا ۸۰٪ سبک ها رو دوس داره انواع بازی ها وجود داره 😎 اما محبوب ترین سبک بازی در حال حاظر و طی چند نسل گذشته برای من نقش آفرینی غربی بوده چون با آثار این ژانر فقط بازی نکردم بلکه زندگی کردم و خوشبختانه انقدر المان های ژانر نقش آفرینی قوی هست که الان اکثر بازی ها تقریبا دیگه ناچار شدن از لایه های نقش افرینی استفاده کنن که البته اصلا و ابدا از نظر من چیز بدی نیست ، امیدوارم ژانر هایی مثل ادونچر که زمانی بهترین آثار رو ارائه میکردن و به نوعی برای حل کردن معما های داخل بازی بین گیمر ها رقابت بود از دوباره به اوج برگرده و کلا امیدوارم نسل ۹ با توجه با سخت افزار قدرتمند کنسولای نسل ۹ شاهد انقلابی بزرگ در بازیسازی در انواع ژانر های مختلف باشیم ، متاسفانه عوامل دیگه ایی هم دخیل هست که ترمز این انقلاب رو میکشه که یکی از اون عوامل سایت متا هست دقت کنیم از موقعی که این سایت اعتبار زیادی پیدا کرده چقدر ما بازی متحول کننده کم داریم دلیلش هم ساده هست این سایت میتونه یک بازیساز رو از ریسک کردن بترسونه و واقعا باید دست سازنده هایی که ریسک میکنن و خیلی چیزا رو به جون میخرن تا بتونن ژانر ها رو ارتقا بدن در چنین فضای بی رحم و ترسناکی بوسید و حمایتشون کرد ،
.
.
.
به امید موفقیت تمام گیمر ها و بازیساز ها :heart:
سلام و درود خدمت محسن عزیز و گل. سلامت باشی انشالله. خیلی ممنونم از محبت همیشیگت محسن جان. همچنین ممنون از این نظر زیبایی که نوشتی و مثل همیسه لذت بردم از خوندنش و کاملا با شما موافق هستم. یک دنیا سپاس
مخلصم اقا سعید :rose: :rose:
ما هم از خوندن مطالب شما لذت میبریم همیشه :heart:
خیلی متشکرم محسن عزیز. باعث افتخار منه.
سلامت باشی محسن جان. بزرگواری
ممنون سعید جان که با این مقاله به اطلاعاتمون راجع به بازیها و ژانرهاشون اضافه کردی. :rose:
قطعا انتخاب من میون تمام ژانرها که اکثرشون رو دوست دارم، ژانر نقش آفرینی هست. در واقع بنظر “نقش آفرینی” پایه و اساس تمام بازیهای رایانه ای هست، فقط میزان غلظتش تو عناوین مختلف فرق داره.
بعضیا مقابل حتی کلمه نقش آفرینی گارد میگیرن که بنظر من واقعا عجیبه! چون مهمترین خاصه ی نقش آفرینی داشتن انتخاب های بیشتر تو تمام موارد هست، از چگونگی پیشبرد داستان و دیالوگ ها تا داشتن آیتم ها و احیاناً سلاح های بیشتر و…
اصولا نقش آفرینی داشتن حق انتخاب بیشتر هست که واقعا نمیفهمم چرا یه عده در برابر این قضیه مقاومت نشون میدن و دوست دارن محدود باشن!
در ضمن بعضی عکسای مقاله منو نابود کرد! مخصوصا اون عکسایی که از بازیهای سگا گذاشته شده. :heart:
درود بر دوست عزیزم نوید گل. خیلی متشکرم از شما نوید جان که برای مقاله ارزش قائل میشید و وقت عزیزتون رو میذارید و مطالعه می فرمایید مقالات رو. باعث افتخار منه که رضایت داشتی از مقاله و همینطور از تصاویرش. چون خیلی می گردم که برای مقاله عکس های خوب پیدا میکنم و خوشحالم که متوجه میشید. مثل همیشه و در این چند سال لذت بردم از خوندن نظرت نوید جان.
عجب مقاله ای
ممنون اقای اقابابایی عزیز.
خیلی عالی بود و واقعا نیاز بود.
نمیشه هیچکدوم از سبک ها رو از دیگری برتر بدونیم (حداقل سبک های بزرگ رو مثل اکشن . ادونچر و…)
ولی به نظرم اکشن رو میشه محبوب ترین و برترین سبک بازی دونست موافق نیستید کلا هر بازی رو که میبینیم تا بویی از اکشن برده.
درود بر شما حمید جان. یک دنیا سپاس از محبت شما. مثل همیشه دیدن نظرتون باعث افتخاره و خیلی ممنون که همیشه لطف و محبت دارید به بنده. خوشحالم که مقاله از نطرتون مفید و لازم بوده. قطعا همونطور که فرموددی محبوب ترین ژانر اکشن هست حمید جان. باز هم تشکر از شما
نه خیر تشکر از شما که همیشه مقاله های بسیار طولانی و کامل و بسیار سرگرم کننده رو ساعت ها میشیند و مینویسید و خوندن برای ما خیلی لذت بخش میشه :inlove: :rose: .
قطعا این مقاله رو میشه جز برترین مقاله هایی که تا بحال نوشتید دونست (هرچند مقاله بد برای شما معنی نداره) :blush:
و اینکه خیلی به کار میاد هروقت هرکدوم از ماها خواست یه بازی دانلود کنه یا … یه سر به مقاله میزنه و تمام اطلاعات لازم رو بدست میاره
درود مجدد بر شما حمید جان. خیلی متشکرم از لطف و محبت و حمایتتون. باعث افتخار منه که وقتتون رو میذارید برای خوندن مقالاتم. بسیار برام ارزشمنده که از مقالات راضی هستید و خیلی خوشحالم مخاطبی مثل شما دارم.
خیلی ممنون از شما مقاله ی بسیار خوب و مفیدی بود.
در مورد سوال اخر مقاله این که این سبک های خیلی زیاد بوجود اومده خیلی خوبه و تنوع بسیار زیادی ایجاد میشه در بازی ها . و حتی در بازی سازی ، برای انتخاب های دیزاینر ها و …
و سوال دوم من تقریبا همه ی سبک ها اگر یک داستان عالی و گیم پلی خوب داشته باشن دوست دارم و این بازی های خاص مثل Death Stranding که بر داستانشون تمرکز زیادی داره خیلی دوست دارم ولی در کل تمامی سبک ها رو تقریبا دوست دارم با داستان عالی و گیم پلی هم هر چه خوبتر باشه بهتر مثلا از هر ژانری اگه مثال بخوام بزنم :
شوتر اول شخص : بایوشاک و بایوشاک اینفینیت
شوتر سوم شخص : انچارتد
نقش آفرینی : اسکایریم و مس افکت رو خیلی دوست داشتم (ویچر رو هنوز کامل نکردم)
اکشن ادونچر : لست(۱و۲) و انچارتد ها
اپن ورلد : رد دد ۲ و…
سروایوال هارر هم که دیگه مشخصه برای خودم سلطان سایلنت هیل 😀
و ….
با تشکر از شما
سلام و درود خدمت شما امیرجان. خیلی لطف کردید که وقت ارزشمندتون رو گذاشتید و مطالعه فرمودید مقاله رو. باعث افتخار منه که رضایت داشتید.
همچنین ممنون از این که محبت کردید و نظراتتون رو در مورد بخش اخر مقاله نوشتید و با من در میون گذاشتید.
من خودم تمام ژانر های گفته شده رو تقریبا بازی میکنم ولی ژانر هایی که بیشتر از بقیه بازی میکنم و علاقه بیشتری دارم
اکشن.نقش افرینی.ماجراجویی.جهان ازاد.وحشت بقا.خود بقا :laugh: .شوتر.ماجرایی.ورزشی.استراتژیک.ریسینگ و…
هستن الان که میبینم تقریبا همشون رو گفتم 😐 :laugh:
از بین اینا عاشق پلتفورمر و مخفی کاری و آرپیجیم و استراتژیم
بقیه باشه برا خودتون 😀
البته اکشن ادونچر رو هم دوست دارم
ولی اون بالاییا خیلی بیشتر
برای پلتفورمر میتبوی و هالونایت و pop ( مطمئن نیستم پلتفورمره یا اکشن ادونچر 😀 )
برای مخفی کاری سلطان فانتوم پین و کیآس تئوری و مارک آف ده نینجا رو پیشنهاد میدم
آرپیجی هم سه گانه ی مس افکت و اسکایریم و سری سولز رو پیشنهاد میدم
برای اکشن ادونچر بخوام پیشنهاد بدم، اسپک آپس ده لاین ، کل سری اساسین 😀 و فارکرای سه رو پیشنهاد میکنم
به شخصه رددد و gta رو ادونچر نمیدونم
چون به ذات ادونچر که یعنی گشتن وفادار نیستن
این لیست فقط برای بازی های مولتیه
و خبری از انحصاری هایی مثل wow و زلدا و آنچارتد و گیرز و است و اینا نیست
خیلی متشکرم که لطف کردید و نظرتون رو نوشتید در مورد سبک های مختلف و مورد علاقه تون.
یادم رفت ازتون تشکر کنم آقای آقابابایی 😐
یه خسته نباشید میگم بهتون برای نوشتن این مقاله ی طولانی و مفید
درود بر شما. اختیار دارید. همین که محبت میکنید و مقاله رو می خونید و نظر مینویسید واقعا ارزشمنده برام و بهتون مدیون هستم. این نشانه ی لطفتونه که ارزش قائل میشید برای زحمت نویسنده. خیلی خوشحالم که رضایت داشتید از مقاله. سلامت باشید انشالله
درود بر آقا سعید دوست داشتنی ؛ مقاله کامل و آموزنده بود ؛ ایول به شما :heart: :rose:
سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما. واقعا متشکرم از محبتتون. بدون شک دوست داشتنی بودن لقب خودتون هست و از بزرگواریتونه که به من نسبت میدین. باعث افتخارمه که از مقاله رضایت داشتنید و از نظرتون مفید بوده.
۱٫horror.اویل و سایلنت هیل.
۲٫نقش آفرینی. ویچر.
۳٫جهان باز . مثل GTA
این سه سبک را از همه بیشتر دوست دارم . البته آنلاین شوتر. کالاف هم دوست دارم.
مرسی آقای بابایی. یه مقاله عالی دیگه.
سلام و درود خدمت شما. یک دنیا سپاس. خییلی محبت کردید وقت عزیزتون رو گذاشتید و مقاله رو مطالعه فرمودید. خوشحالم که از نظرتون مقاله خوب و مفید بوده. خیلی ممنونم از نظرتون.
ممنون . مطلب جالب و مقیدی بود .
درود بر شما. خیلی متشکرم ازتون. خوشحالم که از نظرتون مفید بوده مقاله.
بسیار زیبا و عااالی… قلمتون مانا باشه جناب آقابابایی گرامی.
:heart: :rose: :rose: :heart: :rose:
سلام و درود خدمت شما. یک دنیا سپاس. خیلی از لطف و محبتتون متشکرم. باعث افتخارمه که مخاطبینی مثل شما دارم که به مطالب ارزش می بخشن. انشالله که همیشه سلامت باشید.
خیلی ممنون آقای آقابابایی گل :heart: :rose: من هنوز مقاله رو نخوندم مشغول درس هستم ولی وقتی دیدم مقاله جدید نوشتید انرژی گرفتم درسو بخونم که بیام بعدش مقالتون رو بخونم 😀
درمورد سوالی که پرسیدید فقط من جواب رو بنویسم:
من همه سبکهارو دوست دارم! یعنی در من چیزی بعنوان سبک موردعلاقه وجود نداره! اگر هم بخوام تاپ هامو در هر سبک بگم:
نقش آفرینی: Witcher 3 :heart: نه تنها بهترین بازی نقش آفرینیم، بلکه بهترین بازی زندگیم
هک اند اسلش: Devil May Cry 5
مخفی کاری: Metal Gear Solid V , Splinter Cell Chaos Theory
پلتفرمر: Ori and the blind Forest
بقا : Resident Evil 7 , Silent Hill 2
شوتر اول شخص: Call of Duty MW2 , Bioshock 1
نقش آفرینی هارد کور: Sekiro
ریسینگ: Forza 4
ادونچر: Rise of Tomb Raider , Uncharted 4
شوتر سوم شخص: Max Payne 2
پسا آخر زمانی: Last of Us, Metro 2033
و البته اینا تنها بازیای تاپم نیستن و صرفا عناوینی بودن که الان در ذهن داشتم
بازم تشکر میکنم از آقای آقابابایی عزیز :heart: :rose:
لیستت جالب بود مرسی
مخفی کاری حتما هیتمن بلاد مانی رو هم بازی کن داداش
خیلی جالبه واقعا
رو درجه سختی بالا هم بذار که نتونی اکشن بریش و لذت واقعی رو ازش ببری
درود بر امیر عزیز و گل. یک دنیا سپاس امیرجان. انشالله وقتی خوندی رضایت داشته باشی از مقاله. ممنون که وقت عزیزت رو اختصاص میدی به خوندن مقاله. همچنین مرسی که لطف کردی و نظراتت رو نوشتی در مورد سبک های مختلف.
سکیرو اکشن ادونچر هستش . با المانهای نقش افرینی .
سلام و عرض خسته نباشید به اقای بابایی عزیز مقاله ی جامع و طولانی بود ازتون تشکر میکنم بنده در بین سبک های مختلف بازیها سبک rpg و ماجراجویی جهان ازاد رو بیشتر از سبک های دیگر می پسندم البته بنده هم تا چند سال پیش سبک مورد علاقم شوتر بود اما از وقتی که با گیمفا و مقالات شما آشنا به سمت سبک rpg رفتم و حالا به لطف مقالات شما rpg باز شدم در کل بخاطر مقاله زیباتون ازتون تشکر میکنم
سلام و درود خدمت شما آرمین جان. خیلی متشکرم از لطف و محبت شما. باعث افتخار منه که رضایت داشتید از مقاله. خیلی خوشحالم که به بنده اعتماد کردید و به سراغ بازی های نقش افرینی رفتید. من هم مثل شمل نقش افرینی واکشن ماجرایی جهان ازاد رو بیشتر دوست دارم. خیلی از محبت شما ممنونم ارمین عزیز.
مقاله واقعا فوقالعاده بود
خیلی لذت بردم و یکی از ده مقاله برتر در حوزه گیمینگی هست که مطالعه کردم
خسته نباشید واقعا
.
.
به شخصه در زمینه بازیهای جهان آزاد و سند باکس، رد دد دو، واچ داگز یک و فار کرای چهار رو به بقیه ترجیح میدم… از اینا خیلی لذت بردم واقعا
واچ داگز درسته بخاطر هایپ زیادی که ازش شد، همه ازش بد میگن ولی واقعا دنیای پویایی داشت و مثلا مردم تو خیابون، آهنگ گوش میدادن، به دوستشون پیامهای بامزه میدادن، تلفنی صحبت میکردن و مثلا یک ماجرای با حال رو تعریف میکردن و یا حتی یک کرایم و جرم رو مرتکب میشدن….
واقعا تو واچ داگز احساس زنده بودن بهم دست میداد…چیزی که حتی توی جی تی ای هم تجربه نکردم.
.
.
در رابطه با سبک شبیه سازم بهترین اثری که دیدم goat simulater بود 😀 :rotfl: :rotfl:
خداییش خیلی خنده داره
واقعا اگه آدم کنار دوستاش بشینه و پلی بده خیلی تجربه فان و باحالی رو پدید میاره
.
.
سبک رانندگی هم به شخصه فقط نید فور اسپید بازی کردم تا الان :-((
ساندترکهای تو ماشیناش فوقالعاده هستن مخصوصا توی نسخههای هیت و ماست واندتد ۲۰۱۲….
ببخشید طولانی شد
درود بر محمد عزیز و گل. خیلی متشکرم محمد جان از لطف و محبتی که دارید. واقعا باعث افتخار منه که از نظرتون مقاله مفید و خوب بوده. این بسیار ارزشمنده برام محمد جان. سلامت باشید انشالله.
بسیار از خوندن نظرت لذت بردم محمد جان و خیلی متشکرم که لطف کردی و نظرت رو در میون گذاشتی با من.
ممنون بابت مقاله بسیار خوبتون.ازنظر من بهترین ژانرترسناک هستش. باتشکراز استاد اقابابایی
سلام و عرض ادب خدمت شما. یک دنیا سپاس از محبتتون. خیلی ممنون که لطف کردید و وقت عزیزتون رو اختصاصی دادین به خوندن مقاله. تشکر از لطف شما
دیدم بچهها لیست دادن گفتم منم بنویسم 😀
از نظر داستانی بهترین شوتر اول شخصی که تجربه کردم، the darkness 2 بود
و شوتر سوم شخص هم با اختلاف مکس پین یک و دو….
البته از نظر گیمپلی با call of duty infinity warfare خیلی حال کردم واقعا
بهترین بازی نقش آفرینی هم دارک سولز دو
بهترین بازی ژانر وحشت layers of fear
واقعا فوق العاده بود
بهترین بازی ریسینگ need for speed most wanted … نسخهی قدیمیش
البته نید فور اسپید هیت رو هم خیلی خوشم اومد
بهترین هک اند اسلش god of war 2018
قبل اون هم DMC رو دیوونه وار بازی کردم
بهترین اکشن ماجرایی هم اول آنچارتد دو بعد چهار
بهترین بازی مخفی کاری هم
اول اسپلینترسل بلک لیست
بعد هیتمن بلاد مانی
بعدم دیس آنر
ممنون از آقا سعید یکی از بهترین مطالب بود نبودش واقعا حس میشد مخصوصا واس ماها که واس اینکه سبک های مختلفو بشناسیم دونه دونه تو گوگل سرچ میکردیم و خودمونو جر میدادیم ولی اطلاعات زیاد مفیدی به دستمون نمیرسید :-/
دست به قلمتون انقد خوبه که ( البته دست به تایپتون) من تا آخر خوندم بعد اینکه دیدم چقدر طولانی بود برگام ریخت که چطور این همه مطلبو خوندم 😯
فقط از آقا سعید یه سوال داشتم فارکرای سه نقش آفرینیه به خاطر پیشرفت تدریجی شخصیت تعامل با داستان یا شوتر اول شخصه به خاطر محتوای شوتر و اکشن؟؟
سلام عرض میکنم خدمت فرید جان. لطف کردید که وقت ارزشمندتون رو اختصاص دادین به خوندن مقاله. باعث افنخار منه که از نظرتون مطلب مفیدی بوده و امیدوارم گاهی به کارتون بیاد. واقعا خیلی از خوندن نظرتون خوشحال شدم. این که وقت ارزشمندتون رو میذارید برای خوندن مقاله ی بسیار طولانی واقعا برام ارزش داره. این قابل جبران نیست اصلا. بسیار متشکرم ازتون.
فرید جان فارکرای ۳ در واقع اولین ژانرش و اصلی تزین ژانرش یک اکشن ماجرایی جهان ازاده در قالب شوتر اول شخص. درسته المان نقش افرینی داره ولی خیلی در برابر المان های اکشن ماجراییش کمرنگ تر هستن و در واقع ژانر غالب بازی اکشن ماجراییه.
:rose:
در کشور ما شوتر اول شخص، محبوبترین و پرطرفدارترین ژانر بازیهای رایانهای به حساب میآید که مخصوصا تا چند سال قبل، اصلا انگار در کشور ما سبک دیگری غیر از این وجود نداشت!
.
.
.
بنظر من شوتر اول شخص توی پی سی خیلی محبوب بود و مثلا توی PS2 همه دنبال بازی هایی که از روی فیلم ساخته شدن مثل پدرخوانده و هری پاتری و بن تن و … بودن و شوتر اول شخص خیلی خیلی کم طرفدار بود اکثرا فقط کالاف رو یا نهایتش مدال افتخار رو میشناختن
زمان ps2 هم سری کود تازه شروع به کار کرده بود و اونچنان عنوان جذابی که شوتر اول شخص برای پی اس ۲ باشه منتشر نشده بود
ولی از دوران ps3 xbox 360 به بعد سری کود با cod mw یجور باعث افزایش طرفداران این ژانر شد
درود بر شما. خیلی ممنون که نظر گذاشتید و مرسی به خاطر دقت در متن مقاله. عرض کنم حضورتون که منظورم بیشتر از اواخر نسل ششم و کل نسل هفتم تا الان بود. قبلش حرف شما کاملا صحیحه و شوتر زیاد مطرح نبود جز پی سی. شاید باید می نوشتم بازه ی زمانی دقیق مد نظرم رو تا اشتباه نشه. خیلی متشکرم از نظرتون.
سلام به سعید جانِ عزیز و گل
خسته نباشی سعید جان این مقاله برای من که تا همین ۲-۳ سال پیش به سبکها اهمیت نمیدادم و حتی اسمهاشون رو هم نمیدونستم ، یک جمعبندیِ عالی بود خیلی خیلی ممنونم.والا همونطور که گفتم من از همون اول هم سبک نمیدونستم چیه و فقط به بازی کردنِ بازیها میپرداختم تا موقعی که گیم ، گرون و گرونتر شد و هنوز هم کاملا به یک سبک خاص متمایل نیستم و هر چیزی که خوب باشه سعی میکنم تجربه کنم (فرق نداره لست باشه یا سایبر و ویچر باشه یا آنچارتد مترو باشه یا هوی رین و یا رزیدنت اویل باشه یا اساسینز کرید) اما این گرونی منو از اون حالتِ ذاتیِ خودم دور کرده ولی در حالتِ کلی اگه قرار به انتخاب باشه اکشن ماجرایی رو انتخاب میکنم ولی این انتخاب دلیلی نیست بر اینکه عاشق بقیه سبکها نباشم.
بازم خستهنباشی سعیدِ عزیز :rose: :rose: :heart: .
سلام خدمت دوست عزیزم ایمان جان. سلامت باشی انشالله ایمان عزیز. یک دنیا سپاس از لطف و محبت همیشگیت. مثل همیشه دیدن نظرت باعث دلگرمیه. تشکر از لطفی که داری همیشه. خوشحالم که محتوای مقاله از نظر شما خوب بوده ایمان جان.
کاملا درست میگی قبلا زیاد سبک و .. توجه نمی کردیم وقتی سنمون کمتر بود ولی حالا دیگه باید بدونیم دقیقا چی میخوایم بخریم با این قیمتا.
باز هم تشکر ایمان عزیز و گل
:rose: :rose: :heart: .
ما که نمیخریم کرکی بازی میکنیم. واسه همین گرونی نمیتونه ما رو از پا در بیاره. من با وجود اینکه تا حدودی با ژانر ها آشنایی دارم ولی اصلا ملاک اصلیم نیست بازی ای رو که خوشم بیاد بازی میکنم. ولی به بازی های فکری بیشتر از بقیه بازی ها علاقه دارم ولی خوب بقیه بازی ها رو هم اینقدر بازی میکنم خود بازیه به حرف میاد میگه بسه دیگه برو بازی بعدی.
از نظر من راستگویی و رُک بودن در برابر دوست و دشمن بهترین و جذابترین و مهمترین نکته ی یک انسان هست: خدایی مقاله خیلی خیلی حرف توشه یعنی اصلا حتا اگه فردی نخاد مقاله را بخونه خیلی چیزا به دستش میاد… دقیقا با زبان ساده با دیدن این مقاله حساب به دست گیمر میاد.
لذت بردم مرسی مقاله خیلی عالی بود.
درسته تقریبا تو هر سبکی بازیای شاهکار و خاظره انگیز تجربه کردم
ولی ژانر اکشن-ماجرایی و هک اند اسلش و ریسینگ آرکید رو بیشتر دوست دارم
البته الان به طرز فجیعی اسپلینترسل خونم افتاده
tomb raider نسخه های قدیمیش غیر از اینکه اکشن بودن پازل های خیلی زیادی رو سر راه بازی باز میذاشت، اصلا تا پازل حل نمیکردیم بازی پیش نمیرفت بر خلاف نسخه های جدیدش که خیلی از پازل ها اختیاری شدن.
حالا با این تفاسیر آیا میشه به tomb raider معمایی گفت یا نه؟