شروع نسل نهم با یک عنوان متفاوت| نقد و بررسی بازی The Pathless
اصولا وقتی حرف از نسل نهم و بازیهایش میشود چیزی که در ذهنها میآید یک بازی بسیار باکیفیت و چشمگیر از لحاظ بصری است. توقع داریم بازی که برای نسل نهم و کنسولهای PS5 و Xbox SS و Xbox SX عرضه میشوند یک گرافیک فکبرانداز داشته باشند که همه را انگشت به دهان میکند. اما خب نباید فراموش کنیم که در کنار این انتظار معقول، بازیهای مستقل و خلاقانه و کم بودجه هم عرضه میشوند که گاهی میتوانند مانند بازی Hades و The Walking Dead و Gris کاندید بازی سال شوند و بعضا جوایز بسیاری را از آن خود کنند. معنای هنر بسیار فراتر از گرافیک است دوستان. حال چه نسل یکم باشد چه نسل دهم. خلاقیت و هنر همیشه در بازیهای به ظاهر ساده اما شاهکار زنده است.
همزمان با عرضه کنسولهای نسل نهم، بازی The Pathless عرضه شد. این عنوان که خیلی بی سر و صدا هم عرضه شد، توانست توجه خیل عظیمی از منتقدین و طرفداران را به خود جلب کند. عنوانی که به نظر محیط زیبا و دلنشینی داشت و سعی داشت با یک گیمپلی جذاب و البته متفاوت توجهها را به خود جلب کند که البته موفق هم شد. اما بازی The Pathless چه درونمایهای دارد و آیا ارزش بازی کردن روی کنسولهای نسل نهم و هشتم و PC را دارد یا خیر؟ با نقد و بررسی بازی زیبای The Pathless با من، مهدی رضایی، و وبسایت خبری تحلیلی گیمفا همراه باشید.
داستان بازی از آنهایی است که باید خودتان در محیط تجربه کنید و تا در اتمسفر زیبای بازی قرار نگیرید چندان درکش نخواهید کرد. داستان بازی به ظاهر یک نبرد بسیار کلیشهای بین خیر و شیر است اما به واسطه دستنوشتههایی که پیدا میکنید و البته اتفاقات ریز و درشتی که در حین گیمپلی میافتد( مثل Shadow Of Clossus یا The Journey) میتواند به عنوان مکملی بر روند اصلی داستان شما را بیشتر و بیشتر با داستان بازی آشنا کند و به آن مشتاقتر خواهید شد. داستان بازی از این قرار است که یک نیروی شیطانی به نام Godslayer جزیره شما را اشغال میکند و قصد حکمرانی بر آن را دارد. این سرزمین توسط یک عقاب محافظت میشده و خدایان آن ۴ الهه به نامهای ،Cernos، Sauro، Numo و Nimeo بودهاند که مردم سرزمین به آنها ایمان کامل داشتهاند. Godslayer محافظ منطقه را کشته و ۴ الهه را به سلطه خود درمیآورد و سرزمین شما به تاریکی مطلق فرو میرود و حال وظیفه شماست که با بازگرداندن این ۴ الهه به فرم اصلیشان و شکست Godslayer نور را به جزیره برگردانید.
خب داستان اصلی بازی همین است و تا انتها هم اگر بدون توجه به محیط بازی کنید چیزی بیشتر از همین چند خط دستگیرتان نمیشود. اما اگر بگوییم تمام داستان بازی همین است؛ شبیه این است که بگوییم داستان بازی دارک سولز این است که میافتید در یک منطقه تاریک و باید با کشتن باسهایش بازی را تمام کنید!! خب قطعا و حتما داستان فرنچایز دارکسولز پیچیدهتر از این حرفهاست و نمیگویم The Pathless تا آن حد نکته و مورد مخفی در داستانش دارد اما توصیه من به شما این است که فرعیات زیبای داستان هم با جست و جو در محیط پیدا کنید و حقیقتا سازندگان به خوبی از پتانسیل محیط بزرگ بازی برای داستانگویی استفاده کردهاند.
اما گیمپلی بازی نکته برجسته بازی است. یک بازی که شبیهش را بسیار کم پیدا میکنید. در شروع بازی شما در کنار یک دریا کار خود را آغاز میکنید و سفر خود را بدون هیچ راهنما و نقشهای آغاز میگنید. کمی که در بازی پیش میروید و موارد آموزشی را پشت سر میگذارید فکر میکنید خب کم کم دیگر باید کلیشهها بیایند وسط و گیمپلی از این نقطه برو آن نثطه فلان کار را بکن آغاز میشود اما زهی خیال باطل. تا اوایل بازی که هیچ تا انتهای بازی حتی یک بار هم به شما اجبار نمیشود چه کار کنید یا کجا بروید. بازی جهان کاملا بازی دارد و شما هم هیچ نقشهای ندارید و باید از محیط برای سفر در آن بهره بگیرید. راهنمای دیگر شما یک ماسک است که با زدن دکمه مثلث فعال میشود و به طور محدود مکانهای قابل سفر و جاهایی که میتوانید در آن معمایی حل کنید یا باس فایتی را شکست دهید نشان میدهد.
جهان بازی نسبتا بزرگ است و به آزادی در آن میچرخید. به طور کلی سه هدف برای شما در محیط وجود دارد:۱- حل معماهای مختلف و به دست آوردن کلیدهای لازم برای آوردن نور و نابودی تاریکی از یک منطقه کوچک۲- شکست دادن باس فایتها بعد از انجام پیش نیازها و براورده کردن شرایط خاصشان ۳- گیر نیافتادن در مناطق شیطانی حین گشت و گذار و انجام ماموریتها. مقدار زیادی از نقشه بازی توسط این موارد پر شده و معماها و کلیدها بیشترین حجم آن را تشکیل میدهند. به جز اینها موارد دیگری هم هستند که در ادامه خواهم گفت و جمعبندی این صحبتهایم این است که از محیط بازی بهترین استفاده انجام شده است و شاهد جایی نیستیم که بی دلیل در نقشه بازی باشد یا صرفا برای خالی نبودن عریضه باشد. اما هر یک از قسمتهای گیمپلی چگونه کار میکند و تا چه حد ما را راضی میکند؟
معماهای بازی که در قسمتهای مختلف گذاشتهاند، همه یک هدف دارند و آن هم به دست آوردن کلیدها هستند. کلیدها از طریق فعال کردن پنلها و دکمههایی است که در محیط پراکندهاند و به راههای مختلفی فعال میشوند. بعضی را باید روی آنها بایستید و به علامت مخصوصشان بالای یک دروازه شلیک کنید. بعضی را باید همزمان چند دکمه را فعال کنید و از پرنده خود کمک بگیرید و بعضی ها هم پای آینهها وسط میآیند و همینطور تا انتهای بازی فعال کردن دکمهها و آزاد شدن کلیدها سخت و سختتر میشود. شاید روند سخت شدن معماها کمی کند باشد اما بسیار هنرمندانه هستند و اگر کمی هم کم حوصله باشید، به دلیل سختی متعادل معماها، تا آخر بازی تحمل خواهید کرد. اما باور کنید خیلی وقتها نه معما حل میکنید نه با کسی میجنگید و فقط میخواهید در محیط بازی بچرخید و لذت ببرید. انقد که خوبه این بازی!
مبارزه با باسهای بازی یقینا خوب از آب درامده است. این تفاوت حجم میان پروتاگونیست و باسفایت را اگر نشود با SOC مقایسه کرد، میتوان با بعضی از غول آخرهای Castlevania و Dark Souls مقایسه کرد. شما به یک تیر و کمان برای گشتن در محیط و مبارزات مجهز هستید و باسها هم قدرتهایی بسیار بیشتر از شما دارند. اما باید با چابکی و Dash کردن از ضربات آنها فرار کنید و در موقع لازم با تیر و کمان خود و پلتفرمینگ و پرشهای به جا و البته استفاده خوب از محیط و کاورها، آنها را شکست دهید. تمامی باسهای بازی ۳ یا ۴ فاز دارند و نبردهایی معمولا طولانی با آنها دارید. مطمئن باشید در بازی The Pathless نبردهایی لذتبخش با الهههای تسخیرشده خواهید داشت.
مکانیسم اصلی بازی Dash کردن است. شما در گشت و گذار در محیط باید بدوید و با نشانه گرفتن علامتهایی مخصوص نوار سرعت خود را پر کنید و به همین صورت با سرعت پیش بروید. در واقع تمامی لذت جست و جوی محیط و سفر بین مناطق به همین سرعت زیاد کاراکتر و سیستم لذتبخش تیراندازی و گرفتن سرعت است. همچنین شما با استفاده از پرنده خود میتوانید مسافتهایی را هم پرواز کنید و با آپگریدکردن قابلیتهای پرنده با او ارتفاع زیاد هم بگیرید و مدت زمان طولانی را در آسمان سپری کنید. در واقع سرعت گرفتن و پرواز ابزار شما برای جابهجایی در محیط است که بسیار آن را جذاب و لذتبخش میکند. نکته بهتر آن است که میتوانید این قابلیتها را ترکیب کنید و در حل بعضی از معماها و پریدن از یک منطقه به منطقه دیگر مجبور به ترکیب کردن آنها هستید. مثلا همینطور که میدویید و تیراندازی میکنید بپرید و پرنده خود را در حالی که در آسمان هستید احضار کنید و با او ارتفاع بگیرید و همینطور که به او آویزان هستید به نشانهها تیر بزنید و Dash بگیرید و با سرعت به سکوی مقابل بپرید. یا جدای از همه اینها با ترکیب این مکانیسمها کلی حال کنید و در محیط بازی با ترکیب لذتبخش آنها یک گیمپلی جذاب برای خود رقم بزنید.
اما بگذارید به یک ترمزدستی هم اشاره کنم. حتما تا حالا متوجه شدهاید که بازی چقدر سرعتی است و هرچه تا به حال گفتهایم حکایت از سرعت بالای بازی داشته. اما یک کاهنده سرعت هم در بازی وجود دارد و آن هم مناطق طوفانهای قرمز هستند. این مناطق آنهایی هستند که باید از ورود به آنها پرهیز کنید یا حداقل تا زمان آزاد شدنشان واردشان نشوید. اگر تا قبل از عادی شدن این مناطق وارد آنها شوید، یک دشمن قدرتمند برای شما ظاهر میشوند که به جز مخفیکاری و فرار از دست او چارهای برای بقا ندارید. سرعت گیمپلی در این مناطق بسیار کم است و تا حد امکان حواستان باشد که وارد این مناطق آزاردهنده نشوید. اگر هم موفق به مخفی ماندن نشوید و دیده شوید، از آنجا بیرون انداخته میشوید اما همه پیشرفتهای شما( کلیدها و لوزیهای طلایی جمع شده برای آپگرید پرنده) از دست خواهد رف و باید از صفر آنها را جمع کنید. پس حتما حتما وارد این مناطق طوفانی نشوید!
اما گیمپلی زیبای بازی هم بدون مشکل نیست. بازی شما را کمی بیش از حد در محیطی بزرگ رها میکند و گاها راهنماییهای ماسک هم کارساز نیست و واقعا در محیط بازی سردرگم میشوید. هرچند این اتفاق خیلی نمیافتد اما چون سیو خودکاری هم در بازی نیست و ریش و قیچی کاملا دست خودتان است ممکن است کمی این مورد اذییتان کند، به خصوص در اوایل بازی. کار با پرندهتان گاهی اوقات مشکلساز میشود. در بعضی معماها باید به پرنده خود دستور برداشتن یک شیء و گذاشتن آن روی یک دکمه خاص را بدهید. تا برداشتن شیء همهچیز خوب است، اما وقت جاگذاری مشکل شروع میشود. مساله این است که نمیتوانید پرنده را به تنهایی کنترل کنید و شما و پرنده با هم جابه جا میشوید. لذا در جاهایی که جا برای جابه جایی تنگ است و پرنده هم باید دقیقا بالای دکمه فرود بیاید ممکن است از بلندی بیافتید یا کلافه شوید. بهتر بود در مواقع کنترل پرنده میتوانستیم او را به تنهایی و جدای از جرکات کاراکتر کنترل کنیم.
گرافیک هری بازی در یک کلمه شاهکار است و کافی است به رنگبندیهای بازی و در همین عکسها دقت کنید. محیط بازی مثل یک بوم نقاشی بسیار زیباست که انگار بعضی جاها واقعا با آبرنگ طراحی شده و شما را به تحسین وا میدارد. طراحی هنری درختها و آسمان و آب جدا هنر را مقابل جشمانتان میآورد و میتواند کلاس درسی برای سازندگان بازی باشد. از لحاظ تکنیکی و فنی هم مشکلی در بازی دیده نمیشود. کیفیت بافتها با وجود طراحی سادهشان از لحاظ بصری زیبا هستند و میتوانند طرفدران این گونه بازیها را به راحتی راضی کنند. کیفیت افکتهایی چون باران و انفجار هم به خوبی انجام شده و در مواقع بارانی واقعا تمایل بیشتری برای گشت و گذار دارید. در طول تجربه بازی هم خوشبختانه حتی با یک افت فریم کوچک مواجه نشدم و یک تجربه ۶۰ فریمی بسیار لذت بخش داشتم
موسیقی بازی الحق و الانصاف کمنظیر است. چه در منوی بازی چه در گیمپلی شاهکار موسیقیایی را لمس خواهید کرد و بسیار آن را دوست خواهید داشت. با آن که داستان بازی تاریک است و نبرد شر و خیر را نشان میدهد، به لطف موسقی دلنشین آن حس و حال خوبی از تجربه بازی خواهید داشت و به نوعی یک نوع امید در موسیقی بازی وجود دارد که شما را به جلو هل میدهد. هر بار که شکست میخورید و غرق در خون و گلآلود قصد سفر مجدد را میکنید ، موسیقی بازی در بهترین لحظه مجددا شروع به نواختن میکند و گویی که به شما میگوید خب باختی که باختی! بیخیال ناامیدی و دوباره بزن به دل باس و این بار بکشش. واقعا موسیقی بازی آرامش بخش و بسیار زیباست. صداگذاری هم کمی از موسیقی ندارد و آنقدر صدای محیط به خوبی به گوش شما میرسد که حس جضور در آن جا را دارید. به عقیده من بعد از گیمپلی، موسیقی و صداگذاری برجستهترین قسمت بازی The Pathless است.
بازی The Pathless یکی از زیباترین عناوین خلاقانه و متفاوتی خواهد بود که در طول گیمری خود تجربه خواهید کرد. اصلا مهم نیست این بازی را یک عنوان سل هشتمی یا نهمی حساب کنید. این گونه بازیها خود را درگیر این بحثها نمیکنند و فقط کارشان تزریق هنر و خلاقیت به ویدئوگیم است و شما هم تجربه این بازی زیبا و لذتبخش را به هیچ عنوان از دست ندهید. شک نکنید این بازی ارزش تک تک ریالهایی را که برایش خرج میکتید دارد.
پر بحثترینها
- نقد و بررسی بازی STALKER 2: Heart of Chornobyl
- از صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۵ چه انتظاراتی داریم؟
- شایعات مربوط به حضور God of War در TGA 2024 قوت گرفت [تکذیب شد]
- مدیرعامل ناتی داگ: بازی بعدی هیجانانگیزترین پروژهای است که روی آن کار کردهایم
- بازی STALKER 2 در عرض دو روز بیش از ۱ میلیون نسخه فروخت
- آیا بازیهای ویدیویی به ما آسیب میرسانند؟
- مشکلات متعدد بهینهسازی STALKER 2 روی ایکس باکس سری ایکس؛ رسیدن به نرخ فریم صفر در مکانهای شلوغ
- آیا پیشنهاد سونی برای خرید Kadokawa، شرکت مادر FromSoftware، منطقی است؟
- جزئیات اولین بهروزرسانی Stalker 2 اعلام شد
- اطلاعات جدیدی از مذاکره میان سونی و شرکت مادر FromSoftware منتشر شد
نظرات
بسیارتشکرم از آقای مهدی رضایی عزیز بابت بررسی بی نقص این بازی زیبا
بازی طراحی بصری ساده و در عین حال زیبایی داره گیم پلی بازی ترکیبی از پلتفرمر و تیراندازی هست که جدا خیلی حال میده توی بازی ! با ایراداتی که از بازی گرفتید کاملا موافقم گاهی اوقات بازی آدم رو توی یه حالت بلاتکلیفی میذاره و راهنمایی زیادی نمیکنه ، کار با پرنده هم بعضا اعصاب خوردکن میشه . ولی به عنوان یه بازی مستقل فوق العاده هست و پیشنهادم اینه که حتما تجربه کنید این بازی رو ! خواهشا اگر شد Bugsnax رو هم نقد کنید جدای از ظاهر عجیب و غریبش خیلی سرگرم کننده هست !
پ.ن : دوستان من این بازی ها رو توی PC تجربه کردم یه وقت فکرنکنید PS5 گرفتم 😀 من تا قیمت ها ثبات پیدا نکنه نمی خرم …
روی ios هم هست، نمیدونم با چه رویی بهش انحصاری میگند :-/
https://apps.apple.com/us/app/the-pathless/id1441675155
چند ماه دیگه روی xbox هم میاد
می دونم دوست عزیز بنده منظورم این چیزی که شما فکر می کنید نبود ! بنده قصد داشتم بگم که تا این دلال ها قیمت رو الکی بالا می کشند از نظرم هیچ گیمری تو ایران نباید کنسول نسل نهمی بخره ! این قدر بمونه رو دستشون که بالاخره قیمت ها رو بکشند پایین ! این درباره ی ایکس باکس و سایر کنسول ها هم صدق می کنه …
من اصلا کامنت شما رو منظورم نبود و گیرنده افرادی دیگر بودند. انشالله با همکاری همدیگر نمیخریم و قیمت ها رو پایین میکشیم، امیدوارم به کنسولت مورد علاقت برسی.
ندیدم جایی گفته باشه که روی اکس باکس بیاد ؛
.
این بازی روی pc و ios اومده و فروش زیادی میکنه ؛ به نظر نمیاد که بخوان برای جمعیت ۴۵ میلیونی اکس باکس بیرون بدن
.
سونی با شرکت ناشر قرارداد های زیادی بسته ؛ مثل بازی های stray و solar Ash و چندتا دیگه ؛
https://www.windowscentral.com/every-game-ps5-reveal-coming-xbox-series-x
از کی تا به حال ویندوز سنترال اخبار بازی پلی ۵ رو میزاره 🙂
منبع دیگه ای نداری ؟
خواهش میکنم
خوشحالم که نقد و بررسی رو دوست داشتین
عالی بود
خب مثل اینکه یه عنوان عالی طرفیم
اگه از بازی هایی مثل Journey و Abzu خوشتون میاد، حتما از pathless لذت میبرین. :yes: :inlove:
با احترام، متوجه نمیشم چرا دونمره کم کردین.اینکه بازی دست تون رو نمیگیره و خودت باید همه چیز رو کشف کنین ویژگی مثبتی هستش نه منفی :/
ببنید نمره بازی صرفا به خاطر ایرادات کم نمیشه و تجربه کلی هم در نمره موثر هست
مرسی از نظرتون
از اولین نمایش بهش امیدوار شدم
معلومه بازی خوبی از اب در اومده
بازی فوق العاده ای بود و خیلی ادم رو یاد journey میندازه دوبلور انتاگونیستش هم تروی بیکره که خودم تو تیتراژ اخرش دیدم و فکرشو نمیکردم تو این پروژه هم باشه. ولی باز نقاط ضعفش جوری نبود که دو نمره ازش کم کنید حداقل ۸٫۵ حقش بود از نظر من نقطه ضعفش مخفی کاریش بود.
مثل همیشه عالی و کامل
ممنون از اقای رضایی عزیز به خاطر نقد . خدا رو شکر بالاخره در میان انبوهی از عناوین عناوین کشکی بزرگ بعضی بازی ها پیدا میشن روح ادم رو نوازش کنن ( الان یکی پیدا میشه میگه به لست اف اس تیکه انداخت ) . جسارتا مقاله خوبی بود ولی شجاعت دادن نمره بالا هم چنان مشکل اصلی نقد هاست . مقاله عالی ولی نمره نه چندان عالی و متاسفانه همش به چیزای الکی گیر داده میشه . از باگ های معدود گرفته تا موضوع گشت و گذار در محیط که شما مطرح کردید یا حتی ایراد الکی نقد رد دد ۲ که بخاطر عدم استفاده همزمان از سلاح سرد و گرم نمره کم شد یا حتی نقد والهالا که علی رغم اینکه اقای اقابابایی گفتن بازی ایراد نداره باز هم شجاعت کافی برای ده دادن وجود نداشت هر چند که ۹٫۷ نشون میده منتقد دل سوپرمن داره ! ولی قبول کنید الکی نمره کم دادین یه پث لس .
:rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl:
خنده دار بود خیلی خندیدم دمت گرم
خیلی جکی
ممنونم از نظر و انتقاد محترمانه و خوبتون
منعی برای نمره پایین یا بالا برای گیمفا و من وجود نداره و هر نویسنده به تجربه کلی خودش نمره میده