سنت، شجاعت، شرافت؛ ما سامورایی هستیم! | نقد و بررسی بازی Ghost of Tsushima
پس از گذشت حدود شانزده، هفده سال از عمر گیمریام، هنوز هم حسی که یک بازی خوب میتواند در من ایجاد کند، برایم حسی ناب و متفاوت است. همان حس لذتی که با دیدن اولین کاتسین بازی و تجربهی اولین لحظات گیم پلی در تک تک سلولهایتان جاری میشود و لبخندی از روی رضایت روی صورتتان نقش میبندد. همان حسی که کل مشکلات دنیا، جای خودشان را با دیالوگ کاراکترهای بازی عوض میکنند و از همان اول میدانید که قرار است حسابی داستان بشنوید. این حسها هیچوقت قدیمی نمیشوند. هر بار که چنین حسی از یک بازی میگیرم، علاقهام به دنیای بازیها چندین برابر میشود و به این فکر میکنم که کسانی که گیمر نیستند چطور زندگی میکنند؟! چطور این همه داستانسرایی معرکه، این همه گیم پلیهای جذاب و در یک کلمه این همه «هنر» را نمیبینند و در زندگیشان احساس کمبود نمیکنند؟! اما به نظرم اینها چیزهایی هستند که فقط گیمرها میفهمند. لذت پاره کردن نایلون قوطی بازی و بوی دیسک تازهی آن، یا در شرایط اقتصادی حال حاضر، لذت دنبال کردن خط دانلود بازی تا وقتی که تمام شود و بتوانید آن را برای اولین بار تجربه کنید! در طی حدود دو سالی که در گیمفا برای شما مینویسم، تقریباً هر هفته یک بازی جدید را تجربه میکنم. بازیهای جدید، قدیمی، شاهکار، افتضاح، بازیهای ارلی اکسس و دمو، بازیهای آنلاین و الی آخر. اما هنوز هم این چرخهی انتظار برای عناوین بزرگ و لذت تجربهی آنها قدیمی نمیشود. هنوز هم وقتی لست آو آس ۲ میآید، صبح روز ریلیز زودتر از همیشه بیدار میشوم. هنوز هم وقتی بازی جدید کپکام، راک استار یا بتسدا معرفی میشود، هیجانزده میشوم و میدانم احتمالاً شمایی که الآن دارید این را میخوانید، این حس را بهتر از هر کسی میشناسید. حس یک بازی خوب!
وقتی که سال پیش داشتم مقالهی مورد انتظارترین بازیهای سال ۲۰۲۰ را مینوشتم، عناوین زیادی بودند که دوست داشتم آنها را تجربه کنم. طبیعتاً مثل همه، عناوینی مثل ریمیک رزیدنت اویل ۳ یا لست آو آس ۲ برایم بسیار مهم بودند چون ریمیک یا دنبالهی بازیهای مورد علاقهام بودند، اما احتمالاً مورد انتظارترین بازی خودم در آن لیست، گوست آو سوشیما (Ghost of Tsushima) بود. از یک طرف به خاطر اینکه یک آیپی جدید بود و چیز زیادی دربارهی آن نمیدانستیم و این موضوع میزان هیجان و انتظار برای بازی را بالا میبرد، بعد بخاطر تریلرهای نفسگیر این عنوان که از روز اول نظر هر گیمری را به خودش جلب میکرد. اسبسواری در میان شکوفهها، مبارزات شرقی و دوئلهایی که تا به حال مانند آن را در دنیای بازیها ندیده بودیم. معمولاً انتظارات بسیار بالا از یک بازی، به ضرر آن بازی تمام میشود. اتفاقی که در سالهای اخیر برای انحصاریهای دیگر سونی مثل Days Gone افتاد و باعث شد ایرادهایی به بازی گرفته شود که در خیلی از مواقع حقش نبود. وقتی یک بازی انحصاری جدید از طرف سونی معرفی میشود، همه انتظار شاهکار دارند و این به خاطر استودیوهایی مثل ناتی داگ و سانتامونیکاست که استانداردهای این شرکت را همیشه در اوج نگه داشتهاند. به هر حال، این انتظارات بالا در مورد Ghost of Tsushima نیز وجود داشت. از یک طرف به این دلیل که این بازی رسماً آخرین انحصاری کنسول PS4 و نقطهی پایانی بر یک نسل باشکوه دیگر برای سونی است، و از طرف دیگر استودیوی سازندهی بازی ساکرپانچ (Sucker Punch) است که با سری بازی Infamous خودش را در نسل گذشته و این نسل چندین بار ثابت کرده است. این بازی برای ساکرپانچ یک بازی کاملاً متفاوت به شمار میرود. اولاً از این جهت که دنیای قرن سیزدهمی ژاپن با دنیایی که بازیهای Infamous در آن اتفاق میافتد از زمین تا آسمان فرق دارد، دوم اینکه Ghost of Tsushima یک بازی اوپن ورلد با المانهای نقشآفرینی است که ساخت آن برای هر شرکتی (هر چقدر هم که بزرگ باشد) یک چالش و یک هدف بزرگ به شمار میرود. این قلمروی بزرگانی چون سیدی پراجکت، راک استار و یوبیسافت است و استودیوهای زیادی جرئت ندارند چنین جهانهایی خلق کنند، بخصوص اگر قرار باشد آن جهان تا این اندازه منحصربفرد و متفاوت هم باشد. بنابراین همین اول مقاله باید بگویم Ghost of Tsushima حرف ندارد. اگر بخواهید با انحصاریهای دیگری چون The Last of Us یا God of War مقایسهاش کنید، شاید در آن حد جریانساز نباشد، ولی به جرئت میتوانم بگویم وقتی داریم از گوست آو سوشیما حرف میزنیم، بحث یکی از برترین عناوین اکشن نسل هشتم است. یک بازی که اگر از هر لحظهاش هم لذت نبرید، ۹۰% درصد اوقات میتواند شما را تحت تاثیر قرار دهد و لحظهای از تهیهی آن پشیمان نخواهید شد. اگر قرار است انحصاریهای نسل هشتم سونی با این عنوان به پایان برسد، باید گفت چه پایان خوبی! ساکرپانچ در ۲۱ مارس سال ۲۰۱۴ با بازی Infamous: Second Son نسلی بینظیر را برای سونی استارت زد و حالا با Ghost of Tsushima کار آن را به شاعرانهترین شکل ممکن به پایان میرساند. چه نسل خوبی، چه بازیهای پرخاطرهای و چه پایان درخوری برای یک نسل عالی دیگر. دوستان عزیزم، چیزی که در ادامه خواهید خواند، نقد مفصلی است بر آخرین مهمان تالار افتخارات سونی در نسل هشتم، Ghost of Tsushima. با من و گیمفا همراه باشید!
افسانهی خون و کاتانا
داستان گوست آو سوشیما در حوالی سال ۱۲۷۴ میلادی و در جزیرهی سوشیمای ژاپن اتفاق میافتد. نوهی چنگیزخان مغول که کوتان خان (Khotun Khan) نام دارد به این جزیره حمله کرده و قصد تصرف آن و سپس نقاط دیگر ژاپن را دارد. شما در نقش یک سامورایی به نام جین ساکای (Jin Sakai)، از قبیلهای اصل و نسبدار قرار میگیرید که در کنار فرمانده ساموراییها یعنی ارباب شیمورا (Lord Shimura) که اتفاقاً عموی شما هم هست قصد دارند مغولها را از سرزمین خود بیرون برانند و سوشیما را پس بگیرند. بازی از سه قسمت طولانی تشکیل شده که تکمیل کردن هر کدام از این قسمتها، چیزی حدود هفت هشت ساعت زمان میبرد. بنابراین کل بازی، بسته به اینکه چقدر درگیر مراحل جانبی بازی و آیتمهای قابل جمعآوری میشوید، چیزی حدود ۲۵ الی ۶۰ ساعت زمان خواهد برد که زمانی مناسب برای یک بازی با این سبک به شمار میرود. گوست آو سوشیما آنقدر قصه برای تعریف کردن دارد که به هیچ وجه احساس خستگی و فرسودگی نخواهید کرد. برای بازیهای طولانی و عظیمی مانند گوست آو سوشیما، پیدا کردن محتوایی که ارزش بازی کردن داشته باشد و فقط محض پر کردن نقشه نباشد، کار بسیار دشواری است. به همین دلیل است که بازیهایی مانند ویچر ۳ در تاریخ بازیهای کامپیوتری ماندگار شدهاند، چون گاهاً حتی ماموریتهای فرعی این عنوان از ماموریتهای اصلی آن جذابتر بود! گوست آو سوشیما شاید از نظر گستردگی ماموریتهای جانبی مانند ویچر نباشد، اما داستانهای بسیار جذابی در گوشه و کنار سوشیما هست که فقط یک گوش شنوا میخواهند.
به طور کلی ماموریتهای بازی به چهار دسته تقسیم میشوند. یکی ماموریتهای اصلی که در نقشه با رنگ طلایی مشخص میشوند و انجام آنها برای به اتمام رساندن داستان بازی ضروری است. به جز آن، ماموریتهای فرعی خاکستری رنگی وجود دارند که معمولاً در آنها داستانی کوتاه برای شنیدن هست. ماموریتهایی آبیرنگ نیز در نقشه هستند که Mythic Tales نام دارند و برای پیدا کردن تمام این ماموریتها، باید با مردم عادی قبیلههای مختلف حرف بزنید. این سری از ماموریتها جزو جذابترین و مرموزترین ماموریتهای بازی هستند که معمولاً با جایزهای بسیار درخور مانند یک زره یا یک سلاح خاتمه مییابند. دستهی آخر ماموریتها هم که شاید برای عدهای تکراری و خستهکننده شود، ماموریتهای پاکسازی کمپهای دشمن یا نجات دادن افراد جزیره از دست جوخههای نظامی مغولهاست. البته اگر مهماتی که پس از فتح هر کمپ به دست میآورید را در نظر بگیریم، نمیشود خیلی به این ماموریتها خرده گرفت. گوست آو سوشیما نسبت به بازیهای مشابه در زمینهی همین ماموریتها نیز بهتر عمل کرده و اگرچه ممکن است پس از مدتی فتح تمام این کمپها کمی تکراری شود، اما تک به تک آنها هیجانانگیز و نفسگیر هستند. بخصوص وقتی تمامی این چهار نوع از ماموریتها با مبارزات عالی بازی (که جلوتر مفصلاً به آن خواهم پرداخت) ترکیب میشوند، دیگر جایی برای خرده گرفتن نمیماند. اگرچه باید بگویم برخی مراحل کمی قدیمی و تاریخ مصرف گذشته به نظر میرسند. برای مثال دنبال کردن افرادی خاص تا یک نقطه که معمولاً نه با چالش خاصی همراه است، نه حرکات دشمنان آنقدر هوشمندانه است که شما را غافلگیر کنند، اما تعداد این ماموریتها کم است و در بین این همه مرحلهی خوب و خوشساخت به چشم نمیآیند.
نکتهی دیگری که باید در بخش داستانی بازی به آن اشاره کنم، شخصیتپردازی کاراکترهای بازی است. بازی چند شخصیت مهم دارد که تقریباً همهی آنها شخصیتپردازی خوب و حتی بهیادماندنیای دارند. بهترین شخصیتپردازی هم مال آنتاگونیست بازی، کوتان خان است. کوتان خان نه تنها قویترین جنگجوی بازی است و سر دوئلها حسابی گوشمالیتان میدهد، بلکه در کل شخصیتی متفاوت از آدم بدههای بازیهای دیگر دارد. نمیتوان او را دقیقاً به گروه خاصی از آدم بدهها نسبت داد. کوتان خان هم قوی است، هم باهوش است و هم چیزی از شرافت سرش نمیشود که این قضیه او را خطرناکتر هم میکند. وجود آنتاگونسیتی مانند او، ارزش داستان بازی را چندبرابر کرده است. از طرف دیگر کاراکترهایی مانند سِنسِی ایشیکاوا (Sensei Ishikawa) که یک سامورایی کهنهکار و سختگیر است یا یونا (Yuna) و برادرش تاکا (Taka) که اصلیترین دوستان جین هستند، بازی را تا آخر جذاب نگه میدارند. متاسفانه خود جین ساکای، جزو شخصیتهایی نیست که بشود از شخصیتپردازیاش تعریف کرد. شخصیتپردازی او میتوانست بسیار بهتر و بهیادماندنیتر باشد. برای مثال بازی Assassin’s Creed II را در نظر بگیرید. آن بازی هم مانند گوست آو سوشیما در محیطی تاریخی روایت میشد، اما شخصیت اتزیو ادیتوره خودش به تنهایی نصف زیبایی این بازی بود. این در حالی است که اگر جین ساکای را در اوج داستان با شخصیتی دیگر جایگزین کنند، احتمالاً فرق خاصی حس نخواهید کرد. جین ساکای یک سامورایی منضبط و شریف است، اما صفت خاص دیگری ندارد که او را به عنوان کاراکتر یک بازی ویدئویی جذاب و ماندگار کند.
روی هم رفته گوست آو سوشیما از نظر روایی امتیاز خوبی میگیرد. بخشی از این، بخاطر الگوبرداری مستقیمی است که سازندگان بازی از کارهای کارگردان بزرگ ژاپنی آکیرا کوروساوا داشتهاند. آثار این کارگردان، نه تنها در سینمای ژاپن، بلکه در سینمای جهان نظیر ندارد و صحنهسازی و روایت او در نوع خود منحصربفرد است. گوست آو سوشیما از خیلی جهات سعی کرده تا روح او را زنده کند. از فیلتر سیاه و سفید بازی گرفته تا عناصری مانند باد و صحنهسازیهای دوئلهای بازی. سازندگان گاهی اوقات در این الگوبرداری موفق بوده و گاهی اوقات هم شکست خوردهاند. اما روی هم رفته گوست آو سوشیما داستانی قابل توجه و روایتی جذاب و کمنظیر دارد.
به خونسردی یک سامورایی
بحثی که در مورد گوست آو سوشیما خیلی مطرح میشود، شباهت آن به بازیهایی مثل اساسینز کرید، فارکرای و ویچر است. عناصر مخفیکاری و انواع دشمنان بازی شباهتهای زیادی به اساسینز کرید دارد، پس گرفتن کمپهای دشمن هم شبیه به مراحل پاکسازی کمپهای دشمن در سری فارکرای است و نحوهی تقسیم ماموریتها و برخی عناصر محیطی بازی ممکن است شما را یاد ویچر بیندازد. اما گوست آو سوشیما در نقطهای از هر سه عنوان پیشی میگیرد و آن بخش مبارزات و به طور کلی گیم پلی بازی است. حتی میتوان گفت گاهی اوقات میتوان آن را با شاهکارهای دنیای اکشن، مثل Devil May Cry مقایسه کرد. همانطور که در ابتدای مقاله هم گفتم، وقتی دربارهی گوست آو سوشیما سخن میگوییم، داریم از یکی از بهترین بازیهای اکشن نسلی که گذشت حرف میزنیم. گیم پلی این بازی بزرگترین نقطهی قوت آن است و بخشی است که بدون شک میتواند هر گیمری را به خود جلب کند. به دلیل اینکه گیم پلی گوست آو سوشیما از چندین بخش متفاوت تشکیل شده است، ابتدا بخش مبارزات را بررسی میکنیم.
مبارزات گوست آو سوشیما به قدری عمیق، لذتبخش و خوشساخت است که به تنهایی میتواند دلیل تصمیم یک نفر برای تهیهی این بازی باشد. از گیم پلی یک بازی اکشن چه انتظاری میتوان داشت؟ اینکه یک عالمه وسایل و ابزار در اختیارتان بگذارد که بتوانید با شیوههای مختلف با دشمن روبرو شوید؟ اینکه در طول بازی دائماً در حال پیشرفت باشید و بازی یکنواخت نشود؟ اینکه دشمنان چالشبرانگیز باشند و درجهی سختی بازی منطقی باشد؟ گوست آو سوشیما همهی اینها را با هم دارد. وقتی بازی را شروع میکنید، جین فقط چند مکانیزم پایهای بازی را بلد است. اینکه چطور ضربهی سرعتی بزند، چطور ضربهی قدرتی بزند، چطور جاخالی دهد و چگونه دفاع کند. با اینکه کلیات مبارزات بازی تا آخر بازی هم همینهاست، اما آنقدر تکنیک به آن اضافه میشود که همان اواسط بازی میبینید از تکتک مبارزات بازی دارید لذت میبرید. اوایل بازی طوری بود که وقتی چند دزد یا سرباز مغول را در گوشه و اطراف نقشه میدیدم سعی میکردم از کنارشان به سرعت عبور کنم و با آنها درگیر نشوم. اواسط بازی، با اینکه ماموریتهای بسیار مهمتری برای انجام دادن داشتم و داستان به اوج خود رسیده بود، اما به محض دیدن دشمن از اسبم پیاده میشدم تا دخلشان را بیاورم. میدانید چرا؟ چون احساس گردنکلفت بودن به آدم دست میدهد! جین به تدریج آنقدر در شمشیرزنی حرفهای میشود که هر مبارزهی شما از فشردن چندبارهی دو تا دکمه، تبدیل میشود به یک هنر. هنری که یک دشمن را بدون ضربه خوردن و در چند حرکت شمشیر از پا دربیاورید. میتوانم بنشینم و تا صبح برای شما از اینکه چقدر مبارزات بازی خوب هستند بنویسم، ولی تا وقتی که خودتان آن را امتحان نکنید نمیدانید با چه شاهکاری طرف هستید. مهمتر از همه، حسی است که هنگام مبارزات میگیرید. ضربات شما وزن دارند. وقتی با شمشیر دفاع دشمن را میشکنید، وزن شمشیر را حس میکنید. وقتی شمشیر را بر شانهی دشمن فرود میآورید یا سینهاش را سوراخ میکنید، آن را به خوبی حس میکنید. در نقد و بررسی بازی ِDOOM Eternal در مورد مفهوم کاتارسیس نوشته بودم. اینکه چگونه بازیها میتوانند با شبیهسازی صحنههای خشن، سبب تخلیهی عصبانیت، هیجان و استرس شوند. گوست آو سوشیما نیز دقیقاً همین حس را به شما میدهد. با این تفاوت که نمیتوانید مثل DOOM به دل دشمن بزنید و همه را لت و پار کنید. باید مانند یک سامورایی حساب شده عمل کنید. همین «حسابشده» بودن مبارزات بر لذت آن میافزایند.
مبارزات چندین مکانیزم جالب دارند. یکی از آنها که از اصلیترین و منحصربفردترین خواص بازی گوست آو سوشیما به شمار میآید، قابلیت Stand Off است. وقتی نزدیک به گروهی از دشمنان میشوید، میتوانید با فشردن دکمهی بالا در کنترلر PS4، قویترین جنگجوی تیم مقابل را فرابخوانید تا با شما مبارزه کند. در نبردهای قدیمی، برای شکستن روحیهی دشمن از این روش استفاده میکردند. وقتی یکی از آنها جلو میآید، شما باید دکمهی مثلث را نگه دارید تا او حمله کند. اگر وقتی گارد او باز است، مثلث را رها کنید، جین آن دشمن را با یک ضربه میکشد. البته با خرج کردن Skill Point، میتوانید این تعداد را به سه نفر هم افزایش دهید. یعنی قبل از اینکه نبردی رسماً آغاز شود، شما میتوانید جسد سه جنگجو را به دوستانشان برگردانید. رفته رفته دشمنان نیز کمی باهوشتر میشوند و جای اینکه در همان حرکت اول حمله کنند، فریاد میکشند و ادای حمله کردن در میآورند تا شما را فریب دهند. در Stand off اگر زودتر یا دیرتر عمل کنید، بخش قابلتوجهی از نوار سلامت خود را از دست میدهید و از آنجا که مبارزات بازی حتی در حالت نرمال نیز چالشبرانگیزند، به آن نوار سلامت احتیاج خواهید داشت. اما اگر درست عمل کنید، گویهای Resolve شما پر میشوند. گویهای Resolve مانند بانداژ و کمکهای اولیه شما هستند، با این تفاوت که آنها را از محیط پیدا نمیکنید، بلکه با کشتن دشمنان خودبخود پر خواهند شد.
بخش مهمی از بخش مبارزات بازی به سلاحهای مختلف شما برمیگردد. به طور کلی شما سه نوع اسلحه دارید. اولی کاتانای شماست که اصلیترین سلاح شما به شمار میرود. از کاتانا هم در هنگام حملههای رودررو و هم هنگام حملات مخفیکارانه میتوانید استفاده کنید. در همان اوایل بازی وقتی پیش ایشیکاوا میروید، او کمانی به شما میدهد و از آن پس تیر و کمان هم به تجهیزات شما اضافه میشود. تیر و کمان دو نوع تیر معمولی و آتشین دارد که تیرهای آتشین بخش قابلتوجهی از جان دشمن را از بین میبرد ولی تعداد آن در محیط به مراتب کمتر است. دستهی آخر از اسلحههای شما نیز بمبها، بمبهای چسبنده، کونای (نوعی خنجر پرتابی)، بمب دودزا و ابزاری برای تولید صدا با فرکانس زیر و… هستند. تنوع سلاح برای یک بازی مانند گوست آو توشیما واقعاً بالاست و سازندگان این کار را به شکل واقعگرایانهای انجام دادهاند. یعنی مجبور نشدهاند با سلاحهایی مانند پُتک و گرز و تبر، هویت سامورایی را زیر سوال ببرند. همچنین طراحی سلاحهای مغولها نیز کاملاً دقیق بوده. یک باز وقتی از نزدیک داشتم با یک سرباز مغول مبارزه میکردم، متوجه سه حلقهای فلزی شدم که از طرف داخل به شمشیر او متصل شده بود. جزئیات همینقدر بالاست. از طراحی لباس دشمنان، تا چهرهی آنها و اسلحههای آنها، واقعاً وقت گذاشته شده است.
مبارزات گوست آو توشیما در هر درجهی سختیای چالشبرانگیز هستند، اما مانند هر بازی خوب دیگری، معمولاً در درجهی سختی دشوار است که نبوغ سازندگان بیشتر به چشم میآید. نکتهای که دربارهی این بازی دوست داشتم این بود که به هیچوجه به بازیباز باج نمیدهد. هرچقدر هم که پیشرفت کنید و مهارتهای جین را افزایش دهید، هیچگاه به نقطهای نخواهید رسید که فکر کنید بازی خیلی آسان شده است و دیگر چالشی برایتان ندارد. حتی اگر تمام مهارتهای موجود را در بازی کسب کرده باشید، باز هم یک دشمن ساده میتواند برایتان مشکلساز باشد. دشمن همان دشمن است و جین ساکای هم همان جین ساکای، تنها چیزی که فرق میکند، مهارتهایی است که جین در طول بازی کسب کرده و این شمای مخاطب هستید که باید آنها را به کار بگیرید. بخش مهمی از مهارتهای بازی، به Stanceها برمیگردد. Stanceها در واقع شامل یک سری حرکات شمشیر میشوند که هر کدام در مورد نوعی از دشمنان کاربرد دارند. در بازی Devil May Cry 5 و کمپین دانته موردی مشابه وجود دارد. یک Stance حالت دفاعی دارد، دیگری شامل یک سری کمبوی شمشیر میشود و الی آخر. در گوست آو سوشیما نیز چند نوع دشمن خواهید داشت که کشتن همهی آنها با یک Stance کاری سخت، زمانبر و حتی بعضاً غیرممکن خواهد بود. لذا پس از اینکه این Stanceها برایتان آنلاک شدند، باید دائماً بین آنها در حال تعویض باشید. اولین Stance شما، Stone Stance خواهد بود که در مقابل دشمنان شمشیردار کاربرد دارد. ضربات سنگین این Stance میتواند گارد دشمنان شمشیردار را در هم بشکند و کار شما را برای کشتن آنها بسیار آسانتر کند. به همین ترتیب Water Stance در مقابل دشمنان سپردار، Wind Stance در مقابل دشمنان نیزهدار و Moon Stance در مقابل دشمنان عظیمالجثه به کار میآیند. برای آنلاک کردن این Stanceها، باید لیدر مغولها در هر کمپ را تحت نظر بگیرید و یا او را بکشید. وقتی هر چهار Stance را به دست آوردید، به عمق مبارزات گوست آو سوشیما پی خواهید برد. نه تنها هر Stance با خود قابلیتهای بسیاری به دنیای بازی میآورد، بلکه خود این Stanceها نیز قابل پیشرفت و گسترش هستند. برای مثال در Wind Stance میتوانید با لگد تعادل یک دشمن نیزهدار را به هم بزنید. وقتی این قابلیت را ارتقاء میدهید، لگد شما میتواند یک دشمن را از روی بلندی نیز پرتاب کند. چیزهایی کوچک ولی تاثیرگذاری مانند این، هربار مبارزات را کمی تغییر میدهند تا آخرهای بازی به ماهرترین سامورایی تاریخ بازیها تبدیل شوید. اما باز هم این خودتان هستید که باید با حرکات درست و بهجا دشمن را شکست دهید. میزان Damage شمشیرتان ناگهان پنج برابر نمیشود، بُرد تیرهایتان ناگهان سهبرابر نمیشود، نمیتوانید دابل جامپ کنید و غیره. از اول تا آخر همان جین ساکای هستید که تکتک قابلیتهایش را خودش به دست آورده. رفته رفته مردم جزیره بیشتر به قابلیتهای شما ایمان میآورند و به شما القاب خاصی نسبت میدهند. در اواخر بازی وقتی به شما میگویند The Ghost (روح)، حس خواهید کرد که این لقب کاملاً شایستهی شماست و واقعاً همینقدر خفن هستید!
به جز Stanceها، جین جایی هم برای Charmهای خود دارد. Charmها در واقع قابلیتهای هستند که با انجام ماموریتها به دست میآورید و چیزهای کوچکی را در بازی تغییر میدهند. برای مثال یکی از آنها سرعت دست به کمان شدنتان را بالا میبرد، دیگری مقاومت زره شما را تا ۱۵% بالا میبرد و بعدی قدرت شمشیر شما را ذرهای افزایش میدهد. اگر بخواهید چندین Charm را همزمان با یکدیگر استفاده کنید، باید در طبیعت زیبای بازی، دنبال روباهها باشید. هرجا روباه دیدید او را دنبال کنید تا به سمت معابد خاصی هدایتتان کند. پس از ادای احترام در مقابل چند تا از این معابد، خانهای به خانهی Charmهایتان اضافه خواهد شد.
دشمنان بازی یکی از بزرگترین نقاط قوت و یکی از بزرگترین نقاط ضعف بازی هستند! در هر گروهی از مغولها که با آنها روبرو خواهید شد، چندین تیپ جنگجو وجود دارد. جنگجوهای تک شمشیره، جنگجوهای دو شمشیره، جنجگوهای سپر به دست، جنگنجوهایی که بمب پرتاب میکنند، جنگجوهای با کلاهخود و چندین نوع جنگنجوی دیگر. کشتن هر یک از این دشمنان، حداقل کمی با دشمن دیگر فرق دارد. این یعنی در هر نبرد، حتی نبردهای کوچک محلی، باید مانند یک سامورایی استراتژیک عمل کنید. و این یعنی پس از کشتن هر یک از این دشمنان فرعی، حس خوبی به شما دست خواهد داد. تا پایان بخش اول پیش خود فکر میکنید «خب اگر یک دشمن خیلی سرسخت بود، با تیرکمان هدشاتش میکنم». بعد بازی دشمنان با کلاهخود را به شما معرفی میکند که گزینهی هدشات کردن را از روی میز برمیدارند. همچنین تقریباً همهی این دشمنان به نحوی ضربات شما را بلاک میکنند. حالا شکستن دفاع برخی آسانتر و برخی سختتر است، اما در کل هیچ دشمنی خیلی ساده نخواهد مرد! دوئلهای بازی هم که معرکهاند. تمام این دوئلها در منظرهای چشمنواز و زیبا اتفاق میافتد و بسیار سینماتیک و تر و تمیز از آب درآمدهاند. از آنجایی که دشمنان شما موجودات فانتزی و خیالی نیستند، نیروی فرازمینیای ندارند که باعث تفاوت عظیمی در دوئلها شود، اما هر کدام بسته به اصالت خود، تکنیکهای متفاوتی به کار میگیرند که این موضوع به هر دوئل حس خاص و متفاوتی میدهد.
ممکن است بپرسید پس نقطه ضعفی که از آن سخن گفتم کجاست. این نقطه ضعف بیشتر از همه خودش را در بخش مخفیکاری بازی نشان میدهد. این بخش با اینکه خیلی جاها مانند فرشتهی نجات شما عمل میکند و باعث میشود برخی مراحل بسیار آسانتر پیش بروند، اما وقتی دشمن شما احمق است، دیگر مخفیکاری لذتی ندارد. هوش مصنوعی دشمنان گوست آو سوشیما بعضاً مشکل اساسی دارد. دشمنان تقریباً کر و کور هستند و گاهی حتی وقتی کنار یکی از آنها دیگری را به قتل میرسانید متوحه نمیشود. یا وقتی با فاصلهی بیشتر از پنج متر از مقابلشان رد میشوید، شما را نمیبینند. تازه اوضاع وقتی بدتر میشود که هفت هشت سرباز مغول دارند دنبالتان میکنند که تصمیم میگیرید داخل چادری، بوتهای چیزی بروید و قایم شوید. همین دشمنانی که درست پشت سرتان بودند گمتان میکنند و به راحتی میتوانید از دستشان فرار کنید. آنها هم پس از مدت کوتاهی میروند سر پستهایشان! همهی بازیها هوش مصنوعی درجه یکی ندارند، اما قضیهی ضعف هوش مصنوعی در گوست آو سوشیما بعضی وقتها جدی میشود.
بخش دیگر گیم پلی به قابلیت پیشرفت کاراکترتان مربوط میشود. جین ساکای را از هر جهت که بخواهید میتوانید ارتقاء دهید. قابلیتهای مبارزهی رودرروی او را میخواهید افزایش دهید؟ با Skill Point خود یک کمبو برای او آنلاک کنید که میتواند ضربات قوی دشمن را بلاک کند. میخواهید وقتی جین روی زمین افتاده و در حال مرگ است دوباره بتواند بلند شده و مبارزه کند؟ قابلیتی برای این کار وجود دارد که در درخت مهارت انتظار شما را میکشد. میخواهید به جای دو کونای، سه کونای کشندهتر پرتاب کنید؟ اصلاً نگران نباشید، آن هم هست. هر چقدر بیشتر ماموریتهای سرتاسر نقشه را تکمیل کنید، همانقدر زودتر میتوانید درخت مهارت جین را نیز تکمیل کرده و او را به یک سامورایی واقعی تبدیل کنید. به جز این مهارتها، میتوانید با جمعآوری مهماتی مثل پوست حیوانات، گلهای خاص، چوب و آهن، لباسهای جدید برای جین بخرید، اندازهی Inventory او را بزرگتر کنید یا کاتانا و خنجر خود را کشندهتر کنید. درخت مهارت، نقشی بسیار مهم در کیفیت گیم پلی گوست آو سوشیما ایفا میکند.
بخش آخر گیم پلی که نباید از قلم بیفتد، بخش پلتفرمر آن است. انتظار آنچارتد یا اساسینز کرید نداشته باشید، اما سکوبازی مختصری در گوست آو سوشیما وجود دارد که بازی را از یکنواختی درمیآورد ( البته اگر بازی یکنواخت شود که بعید است!). جین میتواند از برخی صخرهها بالا رود، از روی اسبش پریده و بر سر یکی از دشمنان فرود بیاید و کار او را یکسره کند و همچنین با استفاده از یک قلاب که تاکا برای او میسازد، از دیوارهای بلند قلعه بالا برود. وقتی این قلاب را میگیرید دوست دارید بیشتر سکوبازی کنید و بازی نیز این فرصت را در اختیار شما قرار میدهد.
روی هم رفته گوست آو سوشیما، از نظر گیمپلی، یکی از خوشساختترین بازیهای چند سال اخیر است. این را بدون هیچ شکی میگویم.
سرزمین شکوفهها
چند کلمهای هم باید دربارهی گرافیک و اتمسفر بازی صحبت کنم. گوست آو سوشیما یکی از زیباترین بازیهای اوپن ورلدی است که تا امروز ساخته شده است. مناظر ویچر ۳ را به خاطر دارید؟ چه غروبهای زیبایی داشت؟ Death Stranding و کوههای زیبایش را چطور؟ Red Dead Redemption 2 و مراتع سرسبزش را هم به خاطر دارید؟ شاید بتوان گفت گوست آو سوشیما از تمام این عناوین هم زیباتر است. میدانم کمی هضم این موضوع سخت است، اما از این پس اگر بحث از مناظر زیبای دنیای بازیها باشد، اولین نامی که به ذهنم خطور خواهد کرد گوست آو سوشیما خواهد بود. هر چند دقیقه یک بار از زیبایی محیط فکتان میافتد. از غروب و طلوع آفتاب، از درختان رنگارنگ بازی، از بازتاب نور ماه در آب، از پرواز پرندگان و دویدن گوزنها در جنگلهای بینهایت زیبای بازی، از باد و باران و تغییر روز و شب که باعث میشوند حس هیچ دو ماموریتی مانند هم نباشد، همگی به شکل مسخکنندهای زیبا هستند. گوست آو سوشیما یک شاهکار بصری به تمام معناست. ویدیوهایی که از گیم پلی بازی به نمایش درمیآیند حق مطلب را ادا نمیکنند. باید خودتان دستهی بازی را به دست بگیرید و سوار بر اسبتان در این سرزمین زیبا بتازید تا ببینید چه میگویم. تا ببینید چقدر این بازی از نظر بصری بیرقیب و زیباست. هم زیبا و هم پر از جزئیات. مردم روستاها و قبایل مختلف در عزای عزیزانشان گریه میکنند، در گوشهی دیگری از بازی دزدها و مغولها با هم در حال مبارزه هستد، در یک سر نقشه خانهای در حال سوختن است و مردم روستا به دار آویخته شدهاند و در گوشهای دیگر برکهی آب گرمی انتظار شما را میکشد. موسیقی بازی نیز چیزی از گرافیکش کم ندارد. در هر لحظهای که در نظر بگیرید، بهترین و مناسبترین موسیقی ممکن نواخته میشود. موسیقی آخر مرحلهی Ghost of Yarikawa، پس از اینکه یکی از ژنرالهای مغول را میکشید به قدری زیباست که حتی موقع نگارش این مطلب نیز یاد آن میافتم و مو بر تنم سیخ میشود! این بازی خودِ هنر است! گرچه اشکالهایی در بخش انیمیشن صورت شخصیتها وجود دارد که بازی را قدیمی جلوه میدهد و اگر بخواهید بازی را با زبان ژاپنی بازی کنید (که مطمئناً خیلیها مشتاق به انجام این کار هستند)، حرکات لب و صدا سینک نخواهند بود، اما روی هم رفته وقتی این همه زیبایی را در بازی میبینید، میتوانید بازی را بخاطر این اشکالات جزئی ببخشید.
روی هم رفته اگر میخواهید یکی از بهترین بازیهای نسل هشتم را تجربه کنید، گوست آو سوشیما همان بازی است. گوست آو سوشیما روایت غم یک سرزمین تحت حمله است. سرزمینی که مردم آن در مقابل قوم مغول راه مقاومت را گزیدهاند. داستان شادیهای پس از پیروزی، عصبانیت پس از خیانت همدستان و غم پس از مرگ و خونریزی است. اگر از بازیهای ویدئویی لذت میبرید، هیچ دلیلی برای لذت نبردن از گوست آو سوشیما نخواهید داشت، با خیال راحت این بازی را تهیه کنید و مطمئن باشید که از آن لذت خواهید برد.
پر بحثترینها
- رسمی: Forza Horizon 5 بهار امسال برای PS5 عرضه خواهد شد
- بازی Intergalactic ناتی داگ را زود قضاوت نکنید
- گزارش: بازی بعدی God of War با محوریت اساطیر مصر در دست ساخت قرار دارد [بهروزرسانی شد]
- کارگردان Ori: پلی استیشن بهزودی استراتژی چندپلتفرمی ایکس باکس را دنبال خواهد کرد
- فیل اسپنسر: Starfield انحصاری Xbox باقی نخواهد ماند
- منبع داخلی: Halo: The Master Chief Collection به PS5 میآید
نظرات
ممنون آقای مقدم….چه نمرهای…عالیه
یه آیتم برداشتم توی توضیحاتش نوشته شده بود این خنجر رو مغول ها از پارس ها الگو گرفتن انقدر حال داد :rotfl:
بازی واقعا زیباست یکی از بهترین های نسل هست
حس سامورایی بودن رو خیلی خوب القا میکنه
استفاده از حیوانات و باد حس عجیبی داره خیلی خوبه
نکته ای که منک سورپرایز کرد سبک های مختلف شمشیر زنی بود که باید باز کنی .
من سبک سوم رو باز کردم که با پا ضربه میزنه اصلا بازی عوض شد
مبارزات خیلی تنوع داره فکرشو نمیکردم انقدر اسکیل های مختلف و جذاب وجود داشته باشه
قدرت های خفن هم داره مثلا تو یه ثانیه چند نفرو به دیار باقی بشاتابانی 😀
البته ناگفته نمونه انتظار ریزه کاری در حد ناتی داگ و راکستار نداشته باشید
بازی مثل ویچر۳ و هورایزن هست و انیمشن برداشتن آیتم یا نداره یا ضعیف طراحی شده
ولی انصافا از نظر گیم پلی و گرافیک و موسیقی یه چیز فوق شاهکار :yes:
با تمام وجود میگم .این بازی بهترین بازی در سبک خودشه.
اقا من نمیتونم بفهمم اون کسیو که این بازی رو بخواد بگه بده یا ضعیفه.
این بازی کاری باهات میکنه که فکر میکنی اگه تموم بشه بعدش باید چکار کنی بدون این بازی.
خون میریزم اسب سواری میکنم و لذت زندگی رو میبرم
معلومه اگه تموم بشه یا از اول شروع می کنی یا اگه حال نداشتی یه دست دیگه ویچر رو شروع می کنی یا اگه حال اونم نداشتی منتظر می مونی اساسین جدید بیاد یا قبلی ها رو بازی می کنی . یا اگه گرافیک برات مهم نباشه تنها راه چارت اسکایرم هستش . اخرش دیگه دیدی همه اینها برات تکراری و خسته کننده است تنها هورایزن برات میمونه که اگه بازی کرده باشی که احتمالا بازی کردی توصیه نمی کنم ای دوست .
عزیز دل کاش شما زلدا بازی می کردی امیدوارم یه روز بازی کنی متوجه بشی که متای ۹۹ حاصل روشنفکری منتقدین نیست بلکه حداقل نمره این بازیه . اگه زلدا مال سونی یا مایکروسافت بود الان کسی جرات نمی کرد اسم ویچر و هورایزن و رد دد و جی تی ای رو جلوش بیاره . حیف که ما گیمرا های ایرانی دسترسی زیادی به سوئیچ نداریم و از قضا سونی و مایکروسافت مارو با ۴K بد عادت کردن .
منتقدهایی که به این بازی زیر ۹ دادن واقعا بی سلیقه هستن و شاید اگه سازنده ناتی داگ و یا راکستار بود جرات همچین کاری نداشتن ، این بازی به معنای واقعی کلمه شاهکار و یکی از بهترین تجربه های زندگی منه ، با اینکه تازه دلست تمام کردم و چشمم به گرافیک بالای اون عادت کرده اما بازم تحت تاثیر قرار گرفتم به جرات میگم هیچ فیلم و گیمی ژاپن انقدر زیبا به تصویر نکشیده
مبارک سونی فنای عزیز سایت :inlove: :yes:
مبارک دوستان سونی فن سایت معلومه بازی باکیفیتیه :inlove: :yes:
حیف برا خرید وان x مجبور شدم پلی فورمو بفروشم :weep:
دوستان عزیز جبهه سبز اگه مایلید بعد باز شدن پیام خصوصی یه گروه تو تلگرام تشکیل بدیم.خوش حال میشم اگه بیایید :yes:
امید سلطانی
داداش الان هیترا پلی استیشن ریختن تو پستا ایکس باکس دارن ترول می کنن..
متین
محمد ۱۹۹۸
داداش خودت بشون تذکر بده..من برای پلی استیشن و هوادارایی مث تو احترام قائلم واسه همین ترول نمی کنم..
خودتون جلو اون دوتا رو بگیرید.
من دوستام خیلی دوس داریم آرامش برقرار شه..
مگر نه ما هم می تونیم ترول کنیم..
اون دو تا اگه بن شن چه بهتر…
دقیقا دوست عزیز :yes:
هیتر باید بن بشه . حالا طرف هرکی هم میخواد باشه
Yunes
نه بن نه
من مخالفم با این حرکت
چون با اینکه هیتر بازی در میارن، اما بچه های خوبی هستن واقعا
داداش واقعا نمیدونم باید چکارشون کرد 🙂
حداقل یه طرح زوج و فرد بزنن که همشون با هم نریزن تو پستا سونی چونکه واقعا دیگه تحملش سخت شده.
پس اول xseries و ۲۳ july و سلنا گومز باید بن شن :cute:
اونا که هرجا که میری چشمت به کامنتشون میوفته و هر فکتی که دلشون بخواد ، صادر میکنن
والا بیشترمون چندین بار گفتیم ک ترول کردن رو بیخیال شن
چون واقعا این حرکت اصلا لازم نیس و فقط باعث میشه جو سایت خراب شه
احتمالا چیزی دیدن ک اینطوری جواب میدن
بهتره همه دست از ترول کردن برداریم و با هم رفیق باشیم و از تجربه های گیمینگمون رو واسه هم ب اشتراک بزاریم
این کاربری که الان داری جوابشو میدی همون misaghi که خودش ترولر معروفیه
😀
باشه دوروزه اومدی کامنتات دوتا ریپلایم نمیگیرن میخوای منم بن کنی :laugh:
عزیزان این فن بازی ها رو بریزن دور . بازی بازیه دیگه . کنسول هم کنسول . اصل بازیه که مهمه . من عشق نینتندوبودم. نینتندو انقدر خودشو جر داد صد جور کنسول داد به کجا رسید ؟ جمع کنید این کار ها رو . زشته این مدل مصرف گرایی . ادم نباید حتی نسبت به دشمن های ادمش هیتر نباشه چه رسد به یه چیز بی خودی به اسم کنسول که چندتا کله گنده دارن همو می کشن تا بیبنن کی بیشتر می فروشه تنفر داشته باشه . واقعا برای ما گیمر ها که کلی بازی کردیم و کلی چیز از گیم یاد گرفتیم زشته .
ممنون به خاطر نقد خوبتون این بازی مبارک سونی فن های گل سایت البته من با سونی فن و مایکرو فن گفتن زیاد راحت نیستم مبارک کل گیمر ها باشه حتی اونایی که بازی نمیکنن وقتی یه بازی موفق بشه براشون باید یه پیروزی باشه :yes:
.
.
دقیقا همینطوره اریا جان هنوز هم هیچ چیز برا ماها لذت یه گیم خوب رو نداره واقعا این یه لذت ناب هست و باید واقعا خوشحال باشیم که این لذت رو پیدا کردیم و شناختیم، ،،، مرسی گیمفای عزیز :heart:
متشکرم از اینکه وقت گذاشتین و خوندین مقاله رو. آره، واقعاً فرقی نداره بازی برای چه کنسولی باشه. روزی که یه بازی عالی مثل گوست آو سوشیما عرضه میشه، روزیه که همهی گیمرها باید خوشحال باشن. چون مستقیم یا غیرمستقیم بازیهای بزرگی مثل این، تاثیرشون رو روی صنعت بازی میذارن.
خواهش میکنم :yes: موفق باشین
سلام و خیته نباشید خدمت آقای مقدم و نقد خوبشون و نکته ای که بهش اشاره نشد به نظرم سرعت بارگذاری بازی هست که به شدت بی نظیره یعنی برای فست تراول واقعا به ثانیه میکشه مقدار بارگذاری و من با این بازی دقیقا حس کردم که در نسل بعد اگر بارگذاری وجود نداشته باشه با خیلی کم باشه چه لذتی داره و شما همیشه در جریان بازی هستید ، این بازی به شدت بی نظیره از نظر من و به همه کسایی که پلی استیشن دارن توصیه میشه و بازی کردنش واجبه :heart:
سلام. تا گفتید سرعت بارگذاری من یادم اومد که چقدر سریع واقعاً بازی کارش رو انجام میداد! شگفتانگیزه سرعت لود شدن بازی باتوجه به جهان بازی. همون موقع هم که حجم بازی منتشر شد، متوجه شدیم که ساکرپانچ استادانه روی چندتا تکنیک مختصرکار کرده تا حجم بازی رو بیاره پایین و از لحاظ فنی خیلی کارش درست بوده. کم شدن کیفیت بعضی از بافتها هدف داشته که کاملاً از پسش براومد. :rose:
سلام و متشکر از اینکه مقاله رو با ریزبینی خوندین. کاملاً درست میفرمایین. تایم لودینگ اسکرین نسبتاً به بازیهای مشابه واقعاً پایینتره.
ممنون از نقدتون و تا اونجاییکه شما رو بشناسم صد در صد نقد عالی میشه ولی متاسفانه چونکه فعلا بازی رو تموم نکردم فعلا نقد رو نمیخونم تا بعد اتمام بازی.
واقعا خیلی بازی جذابیه و محیطش دیگه حرف نداره. مبارزات بازی اتفاقا برام جذابیت داشت و البته فکر کنم با بازی کردن در سطح hard یه کمی مشکلات هوش مصنوعی رفع بشه. فعلا بعد از ۲۰ ساعت بازی کردن دارم میگم یه بازی با داستان فوق العاده و گیمپلی جذاب. بعضی مواقع مراحل فرعی بازی حس تکراری بودن میده ولی باز هم برام خیلی جذابه. دئول هاش که حرف نداره. اون سیستم standoff که انصافا برام تازگی داشت و خیلی اعتیاد آوره.نمیدونم چرا میگفتن سبک مبارزاتش بعد مدتی تکراری میشه خداییش برام اصلا اینطور نبوده.داج رفتن کاراکتر مخصوصا در مبارزه با نیزه داران واقعا جذابه. دفاع و جا خالی دادنش که عالی در اومده. اصلا خسته نمیشی از بازی کردن و خیلی اعتیاد آوره. فقط گاها گرافیک فنی بازی تو ذوق میزنه اما گیمپلی و داستان که فوق العاده س.
در کل این امتیاز متا اصلا حق این بازی نیست، به هیچ وجه، اما به نظرم دیگه نباید به امتیاز متا اعتماد کنیم.
این لطف شما رو میرسونه که تا این اندازه به بنده و گیمفا لطف دارین که نخونده نظر مثبتی راجع به مقاله دارین. امیدوارم از بقیهی بازی لذت ببرین، چون این بازی حالا حالاها تکرار نمیشه.
زیبا بود
دوستان تم داینامیک رایگان از بازی Ghost of Tsushima برای پلیاستیشن ۴
برید حالشو ببرید
کد ریجن
Americas: 5NEC-F9N4-75M8
Europe/AU/NZ/Russia/Middle East/Africa/India: 8T2T-CRNJ-FM72
HSM
دمت گرم
نکات منفی
هوش مصنوعی دشمنان
شخصیت پردازی پرتاگونیست
انیمیشن ضعیف چهره
انگار لست۲ جواب داده 😀
واسه خودم هر بازی که بعده لست بازی میکنم دیگه به چشمم نمیاد مگر بازی های تاپ این نسل مث رد دد
نمیدونم چرا اینجوری شدم
ممنون بابت نقد و بررسی
اوژان داداش من یه چیزیو متوجه شدم….اونم اینه که آدم باید خیلی خیلی به اسم استدیو دقت کنه…
بازی گوست برای ساکرپانچ حکم دکمه پرتابو داشته..
شما میتونی ساکرپانچو جزو تاپ فایو استدیوهای سونی آخری قرار بدی اما کسی نمیتونه ناتیداگ جزو سه استدیو برتر دنیا ندونه حتی اگه با سبک بازیهاش حال نکنه…(منظور قدرت و حرفهای بودنشون هست)
گوست به نظرم به بهترین شکل رسالتشو در حق سبک سامورایی ادا کرد..
کاش قبل لست ریلیز میشد
من موندم تو فکر تیم مارکتینگ سونی چی میگذره!!!!
اینکه فقط به بازیای سطح بالا عادت داشته باشی عذابه 😀
درکت می کنم 😎
چ گرافیک خوشگل و چشم نوازی داره. ادم کیف میکنه فقط بشینه نگاه کنه و بی خود بی جهت راه بره و مناظر بازی رو ببینه. واقعا هر کی پلی داره باید بره بازیش کنه. :yes:
لامصبا بقران بازی فقط فوتبال نیس یکم از اینا بازی کنید(شوخی) 😕
ممنون از نقد عالی اقای مقدم
واقعا دم ساکرپانچ گررررم
به سختی میتوان نسخه اول یک بازی رو شاهکار از اب در آورد چون سازنده ها هنوز به طور کامل با دنیای بازی اشنایی ندارند از طرفی زمان زیادی هم برای پیاده کردن ایده های مختلف وجود نداره ولی ساکرپانچ برای این بازی واقعا تلاش کرده تا از همه نظر عالی باشه :yes: :yes: :inlove:
به شخصه برای من این بازی شاهکاره
این بازی حتی اگه صفر هم میشد یا اگه یه نسخه هم فروش نمیکرد باز هم شایسته تقدیر بود چرا؟چون عملا داره راه رو برای بازی ساز هایی که میخوان آسیای شرقی رو به تصویر بکشن هموار میکنه
ممنون از نقد بسیار خوب آقای مقدم خسته نباشید
سوال من از منتقد:آیا این بازی رو رو سطح hard نقد کردین ؟
آیا طراحی چهره مثلا لیدی ماساکو خاتون خان و انیمیشناش بد بود؟(گرچه به لست ۲ نمیرسه)
به photo mode ایکاش ببشتر اشاره میکردین و تو قسمت نقاط قوت بازی قرارش میدادین، انقلابی ترین photo mode در تاریخ به نظر من(هیچ سایتی زیاد توجه نکرده بود فقط اشاره کرده)
بازم تشکر و خسته نباشید خدمت منتقد عزیز
داداش کاری به گیم اسپات ندارم ولی چندتا از اون سایت ها که ۷ دادن همون سایت هایی هستند که بازی های مایکرو نمره بالا میدن میتونی بری نمراتشون رو چک کنی
در مورد بازی هم من رو که میشناسی سونی فن هستم خودم بازی رو دو سه ساعتی تجربه کردم و بهش ۸٫۵ از ۱۰ میدم
حالا شاید جلوتر برم نمره پایین تر بدم
نکته اینجاس وقتی لست ۲ ابرشاهکار تاریخ و بازی نسل ۹ رو بازی میکنی و اون حجم از انیمیشن ها و فیزیک و …. رو در این بازی میبینی دیگه بازی های دیگه برات ضعیف حساب میشن حالا میگید من فن بوی هستم خودتون برید بازی کنید متوجه منظورم میشید اگر بازی های دیگه نسل ۸ باشن لست ۲ خداوکیلی ببین میگم خداوکیلی نسل ۹ حساب میشه
من گوست رو پشت سر لست ۲ دارم بازی میکنم و خواه نا خواه انیمیشن هاش و … با اون مقایسه میشه و برای من عنوان ضعیفی میشه ولی اگر اون رو در نظر نگیریم با یک بازی متای ۸۴ تا ۸۷ طرف هستیم (البته اگر متاهای کیلویی بازی های دیگه رو در نظر نگیریم)
خلاصه به نظرم اول این رو بازی کن بعد لست ۲ رو
در مورد هارد دشمنا واقعا قوی هستند و از این بازی های سیکیم خیاری که بری تو دل دشمن بزنی همه رو بکشی نیست
طراحی چهره ها خیلی عالیه ولی انیمیشن هاشون چون با لست ۲ مقایسه میشه خشک میزنه ( کلا هر بازی مقایسه بشه همینه )
و کلا ژاپنی ها یکمی آدم های جدی و خشکی هستند این هم اثر داره
در کل بازی قشنگی هستش و دم ساکرپانچ گرم
نمره بازی در متاکریتیک با نمرات خریده شده فعلا ۸۳ شده ( منظورم یک سری سایت باز پول گرفتن نمره پایین بدن جالبه این ها سر بازی های جعبه پیداشون نمیشه )
ولی دراوپن کراتیک که نقدهاش بیشتر هستش ۸۵ هستش خدارو شکر
مطمئنا اگر سونی یکمی بودجه بیشتر و امکانات به ساکرپانچ بده بازی بعدیشون خیلی عالی تر میشه
متشکرم از نظر مثبتتون نسبت به نقد بنده.
بازی رو برای اینکه کمی زودتر تموم کنم و به نقدش برسم، روی درجهی سختی نرمال بازی کردم، اما درجهی هارد رو هم امتحان کردم تا بتونم راجع بهش نظرم رو بنویسم.
بله، متاسفانه انیمیشنهای صورت خیلی تعریفی نداره و نمیتونه احساس کاراکترها رو نشون بده زیاد. Photo mode بازی هم که دقیقاً حرف نداره. بیشترش هم بخاطر مناظر زیبای بازیه.
تعجب میکنم همه جا بهش ۹ یا ۹.۵ دادن، خیلی سایت هام بهش ۱۰ دادن، ولی یهو ۷ ۸ تا سایت بهش ۶۰ و ۷۰ دادن متاش اومد پایین،وگرنه متاش رو ۹۰ میومد.
واقعا تعجب میکنم، یکی بیاد منو توجیه کنه چرا این بازی باید ۷۰ بگیره از گیم اسپات من موندم واقعا، فک کنم هر ایرادی ۱ نمره کم کرده.
انیمیشن صورت این بازی بهتر بود یا زلدا؟
بازی حدودا ۱۲ تا فقط نقد زرد (نمرات ۶ و ۷) داره و بقیه نمراتشم اکثرا ۸ هستن تا ۹ و ۱۰ درسته بازی ها ساختار دارن ولی نظر شخصی هم تاثیر زیادی داره یک موردی که در نقد ها ذکر شده بود ماموریت های تکراری بود (صحیح و غلطش رو بنده نمی دونم چون بازی نکردم ولی داخل حدودا ۱۵ نقد ذکر شده بود) مچ نبودن دوبله ژاپنی با انمییشن صورت( خیلی ها دوبله ژاپنی بازی می کنن مخصوصا برای چنین بازی ای) دوربین بازی هم خیلی بهش اشاره شده بود کلا بازی ایراداتی داره که حالا هر چقدر یه منتقد براش مهم باشه با توجه به اون ایراد ازش کم می کنه.
اما بابت اون مثالتون در مورد زلدا باید بگم که هر بازی هدف و طراحی منحصر به فرد خودش رو داره وقتی یک بازی واقع گرایانه و با طراحی گرافیکی واقعی توسعه پیدا میکنه (مثل tlou یا ghost of tsushima یا rdr2) ازش انتظار میره طراحی چهره در بهترین حالت ممکن باشه ولی هیچکس از ماریو یا زلدا انتظار طراحی چهره بی نقص نداره چون بازی متکی بر طراحی هنری هستش و اصلا در ژانر کاملا متفاوتی قرار داره از نظر طراحی بصری که البته کیفیت بصری و هنری بی نظیری داره) شما مطمئناََ از یه انیمیشن پیکسار انتظار جزئیات خوب کیفیت عالی چهره رو دارین ولی از یه انیمه چنین انتظاری نمیره بلکه خلاقیت در طراحی هنری هستش. موفق باشید.
اولا زلدا استایل انیمیشنی داره و انیمیشن صورتش در حد کارتون باید باشه و دقیق بودن نبودنش مهم نیست
این بازی استایلش real هست و باید طبیعی باشه و اگه طبیعی نباشه تو ذوق میزنه
برای همین خودم اگه بازیساز بودم عمرا این سبک رئالیسم رو کار نمیکردم و میرفتم سمت سل شید های خوبی مثل breath of the wild و wind waker
گرافیک رئال : هم بودجه میخواد
هم وقت زیاد میخواد
هم پدر تیم بازیسازی رو در میاره
هم یکم نتیجه از ایده آل کمتر بشه تو ذوق میزنه
نهایتا این نوع گرافیک عمر بالاییم نداره عمرشون یه نسله و سریع از مد میفتن
ثانیا هوش مصنوعی بازی تو مواقع مخفی کاری واقعا تو ذوق میزنه! حتی بعضی از دشمنا پشت کردن دارن دیوار نگاه میکنن که واقعا عجیبه!!!! و مطمئنا میدونی برای یه بازی که اینقدر داره سر مخفی کاری مانور میده چنین چیزی معنای فاجعه داره چون تو بازی های مبتنی بر مخفی کاری هوش مصنوعی دشمنا یکی از موارد اصلی هست که منتقد بهش توجه میکنه و باید توجه کنه و اگه بد باشه حسابی جای نمره کم کردن داره (مثل داستان بد تو یه بازی داستان محور)
البته نقد گیم اسپات رو نخوندم کلا نقداش بدرد نمیخورن ولی میخوای بدونی ریشه مشکلات بازی کجاست که بهش نمره زرد میدن ایناس
یه عده هم به تکراری بودن دنیای بازی گیر دادن و اینکه شبیه بقیست
دوربین بازیم کلا فازش مشخص نیست تو مبارزات indoor خیلی بد کار میکنه سر دوربینمنمره کم کردن
الان بازی ۱۲ تا نمره زرد داره و احتمالا متاش به ۸۲ ختم میشه اگه اینروند نمره زردو بره
البته من ۷۰ هم میشد می خریدم با گرافیک هنریش و موزیکش حال میکنم 😀
دوست عزیز الان واقعا شما گرافیک سل شید زلدا رو با گرافیک واقع گرایانه مقایسه کردید ! 😮 😮 😮 😮 😮 منظور فرمایش شما رو گرفتم ولی بهتر نبود مثال شایسته تری پیدا می کردید ؟ در ضمن خودتون رو زیاد درگیر متا نکنید و از بازی لذت ببرید …
زلدا
«سنت شکنی و پایمال کردن غرور بهایِ پیروز شدن»
سلام خدمت دوستان و همراهان همیشگی گیمفا
قطعه پازل گمشده که خیلی ها منتظر بودن ، بازی که نه به سختی عناوین مشابه است ، بلکم آنقدر خوب ساخته شده و از هر عنوان خوب یک الهام گیری کرده و با استفاده از خلاقیت خود آن را پیاده سازی کرده اند. از خدای جنگ تا قاتلین بالفطره
«داستانی مانند چرخه زندگی ققنوس»
اگر داستان بازی را به سه قسمت تقسیم کرد به ترتیب یک شروع متوسط که می توانست بهتر کار بشود چون این روز ها برای یک بازی حتی فیلم بر اساس یک ربع اول بعضاً نتیجه گیری می شود
میانه عالی که باید به اندازه کافی زمان صرف کرد تا به آن برسید و لذت اصلی بازی ببرید که دقیقا در این پارت بازی است
پایانی که تمام بازی خوب و بد در آنجا جمع شده است
شخصیت هایی که هر کدام داستان منحصر خود را دارند و فقط باید از آنها درس گرفت چون تک تک اتفاقات آنها ممکن است برای ما هم افتاده باشد
«نینجامورایی»
اینکه حتما باید فریاد کشید و به دل دشمن زد گاهی حماقت محض است پس می توان مخفی کاری نیز کرد اما یک سامورایی سنتی که دارند اینگونه است
واقعا دشمن واقعی چه کس یا چه چیز است
بازی دارای چندین نوع لباس ، سلاح ثابت و چندین سلاح جانبی است که برای لباس ها و ثابت ها تنوع وحشتناک ظاهری و تغییر آنها وجود دارد
مبارزات بازی اگر درجه سختی بالا بروید می توان مشابه نی اه دانست ، برای هر دشمن یک سبک مبارزه مناسب آنرا باید انتخاب کرد
یک عیبی در این قسمت ممکن است باشد گاها هوش مصنوعی ضعیف دشمنان است که عینک طبی خود را گم کرده اند
بلعکس یه برگه برنده خوب هر جا از بازی یک چیزی وجود دارد و صرفا یک نقشه بزرگ و خالی مانند یکسری بازی نیست
جابجایی به تمامی جاها در زمان بسیار کوتاهی وجود دارد
«چهارفصل در یک جا»
گرافیک هنری و طراحی قسمت قسمت بازی واقعا تنوع بسیار بالایی دارد ما از محیط سرسبز دشت و گل های رنگارنگ خواهیم دید تا کوهستان برفی که باید دست طراحان این قسمت را طلا گرفت
گرافیک فنی : نه عالی نه ضعیف ، اگر قبل یک بازی مانند لست پارت دوم را قبل از این عنوان تجربه کرده باشید ممکن است کمی دلسرد بشوید وگرنه که لیاقت بسیار بالایی دارد و تا زمان نوشتن این متن هیچگونه مشکل افت فریم یا بلند شدن صدای فن دستگاه دیده و شنیده نشده است
«موسیقی به سبک ژاپنی»
گاهی فقط سوار اسب شده ، به آرامی در یک دشت حرکت کرده و غرق اوای محیط شده
فلوت را به صدا آورده و به افق خیره شده
بله از نظر موسیقی لذت میبرید البته اگر از دنیای نبرد دور شوید
صدا گذاری شخصیت ها ، سلاح ها و حتی حیوانات در بازی سطح قابل قبول و خوبی دارند و خیلی باید سختگیر بود که ایرادی گرفت
«ایا جین رستگار میشود»
این بازی برای کسانی ساخته شده است از GoW , AC , TW3 , NiOh خوششان آمده (مگر کسی هم هست که بدش بیاید) و فعلا دنبال یک چیزی برای کاهش انتظارند تا نسخه بعدی آنها منتشر بشود
همانطور که گفته شد این عنوان نه مانند آنهاست نه سبک و عنوان جدید ، شباهت هایی وجود دارد اما با تفاوت آشکار
از نظر شخصی بنده این عنوان لایق نمره ۹ از ۱۰ است که
دو نمره بالاتر یا پایین تر به هیچ وجه از ارزش آن کم نمیکند و اینها عددها بیشتر ظاهری اند
اگر این سبک علاقه مندید این عنوان را به خاطر عدد ها از دست ندید
ممنون از اینکه مطالعه کرده اید و هرگونه سوالی بود در خدمت هستم.
متشکرم بابت دو خط اخر
ولی واقعا کامنت جالبی نبود
اینها عدد ها ..از لحاظ دستوری صحیح نیست
خیلی باید سختگیر بود که ایرادی گرفت .. هم همینطور
۔
بعضا باید ابتدای جمله بیاد
بلعکس اشتباه بکار برده شده
و خیلی دیگه از کلمات که در جای صحیح نیستن و اگر بخوام براتون توضیح بدم خیلی طول میکشه
علاوه براین تشبیه های که بکار بردید مثل قطعه پازل گمشده و اوای محیط و عینک طبی ،،ارزش ادبی زیادی ندارن
البته با حرفتون راجب شاهکار بودن بازی کاملا موافق هستم
بازم تشکر
بله درسته
خیلی باید سختگیر بود که ایرادی گرفت …. مشکل اینه که جمله مضارع هست ولی در انتها از فعل ماضی استفاده شده
در واقع شکل درست این جمله میشه …. خیلی باید سختگیر بود که ایراد گیرد
که از لحاظ نوشتاری جالب نیست
و جمله ای که منظور ایشون رو میرسونه میشه….خیلی باید سختگیر بود که بشه (بتوان) ایراد گرفت
با تمام ایراداتش بازیش رو دوست داشتم اگه انقدر سعی نمیکرد شبیه فیلم هفت سامورایی و سینمای کلاسیک شرقی باشه و هویت مستقل داشت مطمعنا نمرات بالاتری میگرفت
بنظرم بهترین عنوان سال تا اینجای کار لست ۲ بوده حالا بباید ببینم تو ادامه سال هم میتونه جایگاهشو حفظ کنه یا خیر
:yes: :inlove:
یه نقد بسیار عالی و مفصل
یاد نقد یه بنده خدایی افتادم که به دلیل قطع نشدن بامبوهای تو بازی، ازش نمره کم کرده بود
بازی عالی به نظر میاد و حتما باید بره تو لیست خرید
جالب اینجاست که چالش قطع کردن بامبو هم داره و پاداش خیلی خوبی هم میده ، مشخص اون اصلا درست بازی نکرده و با نیت تخریب نقد کرده
مرسی که نقد رو مطالعه کردین.
بنده خدا احتمالاً سرعت عمل کافی رو برای قطع کردن بامبوها نداشته، واسه اینکه حرصش خالی شه اومده گذاشته تو نکات منفی! اتفاقاً به عنوان یه مینی گیم خیلی هم جذابه قطع کردن بامبوها.