نینجای نفوذی | نقد و بررسی بازی Strider
با تجربهی بازی استرایدر، چیزی فراتر از یک نینجا که فقط هر چه جلوی راهش سبز میشود را سلاخی میکند، گیرتان میآید. با نقد و بررسی بازی Strider با گیمفا همراه باشید.
استرایدر یک بازی نسبتا قدیمی است که اولین نسخهی آن به صورت آرکید منتشر شده و این نسخه، سومین نسخه از مجموعه است که برای پلتفرمهای کامپیوترهای شخصی، پلیاستیشن و اکس باکس منتشر شده است. این بازی در ژانر مترویدوانیا، پلتفرمر و هک اند اسلش دو و نیم بعدی است که به ترتیب تک تک ویژگیهای هر ژانر را در مورد این بازی بررسی میکنیم تا ببینیم این بازی چقدر توانسته در مرتبهی یک بازی سرگرم کننده، موفق باشد.
اول از همه از گیمپلی بازی شروع میکنیم، که در اکثر بازیهای مترویدوانیا، در کنار نقشهی پیچ در پیچ و پیچیدهی بازی که شما را به خاطر گشت و گذار در محیط و کشف رمز و رازهای آن تشویق میکند و پاداش میدهد، یکی از مهمترین پایههای بازی محسوب میشود. شما از همان ثانیهی اول که به عنوان یک نینجا، از یک گلایدر به زمین میپرید و شروع به دویدن به سمت اولین دشمنانتان میکنید، میتوانید بفهمید که این بازی، از گیمپلی بسیار سریعی بهره میبرد. در ابتدا، شما تنها قابلیت یک پرش و حمله با شمشیرتان را دارید که البته این قابلیتها هر چه جلوتر بروید بیشتر و بیشتر میشوند. شما با زدن دکمهی حمله، به دشمنان حمله میکنید و شمشیر خود را به حالت یک ضربهی سریع، تکان میدهید. بازی مخصوصا در این حیطه، بسیار خوب و عالی عمل میکند و واقعا حس شمشیر زدن واقعی را به شما میدهد. هر چه شما سریعتر کلیک کنید، شمشیر سریعتر به دشمنان صربه میزند و این به این معنی است که در لحظات حساس، شما با ضربههای سریع و مداوم میتوانید از مخمصه بیرون بیاید.
مورد بعدی، آپگریدها هستند که البته در جای جیا بازی به چشم میخورند و تعدادشان کم نیست. اول از همه، باید بدانید که بعضی از دشمنان به نوع خاصی از اسلحه آسیبپذیری بیشتری دارند و شما با استفاده از اسلحههای مخصوصتان، میتوانید بیشتر از حالت عادی به آنها صدمه بزنید. سلاح شما، که سایفر نام دارد، میتواند قدرتهای متفاوتی را اختیار کند که البته این قدرتهای مختلف با رنگهای متفاوت از هم تمایز داده میشوند. شما میتوانید این قدرتها را با شکست دادن باسها به دست بیاورید. غیر از این، درهای مخصوصی نیز در بازی وجود دارند که البته یکی از امضاهای خاص بازیهای مترویدوانیا هستند که نیازمند قدرت خاصی برای باز شدن هستند و باید بعدا که قدرت مخصوص این در را پیدا کردید، برگردید و ببینید که این مکانها چه چیزی برای شما پنهان کردهاند. البته، این برگشتن اغلب به صورت خوبی انجام نمیشود و شما باید راهی را که رفتهاید، برگردید که این باعث میشود سرعت گیمپلی که البته بسیار هم زیاد است، در این مواقع شکسته بشود که شاید بتوان از این مشکل، به عنوان اولین مشکل بازی یاد کرد.
در بحث پلتفرمر بودن، بازی از مکانیکهای عادی بهره میبرد که البته موفق میشود آنها را تا حد خوبی پیاده سازی کند و به یک مکانیک لذت بخش تبدیلشان کند. یکی از این قدرتها، چسبیدن به دیوار است که میتوانید تقریبا به هر سطحی که میخواهید بچسبید و از آن بالا روید یا پایین بیایید. البته، بازی کمی در این حیطه مشکل دارد و انگار وقتی به دیوار میچسبید، کمی سخت میتوانید از آن جدا شوید. این موضوع در بعضی مواقع، میتواند آزاردهنده باشد. غیر از این، موارد دیگری مثل دابل جامپ یا پرش دوباره در وسط هوا یا حرکت سریع به سمت دلخواه، از دیگر قدرتهایی هستند که با پیشروی در بازی به دست میآورید. تک تک این موارد به لذت بخشتر شدن بازی کمک میکنند و در مراحل پایانی بازی، باید از تمامی توانتان استفاده کنید تا بر چالشهای روبرو غلبه نمایید. درست است که در مراحل اولیه بازی کمی آسان به نظر میرسد و این یک مشکل محسوب میشود، اما هر چه جلوتر روید بازی با یک شیب ملایم و البته درست، سختتر و سختتر میشود تا جایی که باید تمام تلاشتان را بکنید تا کشته نشوید. باسفایتهای بازی نیز هر کدام به نوبهی خود بسیار جذاب هستند. بعضیها دشمنانی هم قد و قوارهی خودتان هستند و بعضیها موجودات ماشینی عظیمی که شکست دادنشان در ابتدا غیر ممکن به نظر میرسد. لذت واقعی این باسفایتها یاد گرفتن الگوهای حملهشان به صورت مداوم و بعد ضربه زدن درست در زمان مناسب است. مینی باسهایی نیز در بازی وجود دارند که به هیجان مراحل مختلف میافزایند. در آخر، حالتهای چالشیای نیز وجود دارند که یکی از آنها حالت زندهماندن است که باید در مقابل موجهای مختلف دشمنان مقاومت کنید و دیگری متشکل از بخشی از مراحل خود بازی است که باید هر چه سریعتر آن مرحله را تمام کنید و البته، در بازی یک سیستم رتبهبندی آنلاین نیز وجود دارد که میتوانید رکورد خود را با دوستانتان در میان بگذارید و از رکوردهای آنها با خبر شوید. در کل، بازی از بخش گیمپلی با یکی دو اشکال ریز، تقریبا عالی است.
داستان بازی، مورد بعدی بررسی است که البته چیز خاصی برای عرضه ندارد. شما نمیتوانید از یک بازی که برای اکشن سریع و قدرتمندش به عنوان کلید اصلی استفاده میکند، انتظار داستان خاصی داشته باشید که البته اینجا هم قضیه به همان صورت است. یک رئیس شیطانی خبیث، یک پایگاه در دل کوهها ساخته که شما باید بروید و آن را به طور کامل نابود کنید. بازی از همین داستان ساده ولی کافی برای توضیح دنیای خود و کاراکترها استفاده میکند و سپس به سرعت شما را در میان مبارزه میاندازد. درست است که تکههای کوچک داستانی دیگری هم هستند که بعدا میتوانید آنها را کشف کنید، اما در کل، داستان بازی ساده و قابل قبول است. گرافیک بازی، موضوع بعدی است که البته باید با نقشهی بازی که یک عنصر مهم در یک بازی مترویدوانیا هست، بررسی شود. گرافیک فنی برای یک بازی که در سال ۲۰۱۴ عرضه شده، کمی لنگ میزند اما این مشکل با نرخ فریم ثابت و سی حل میشود. به شخصه در هیچکجای بازی تجربهی افت فریم نداشتم و این یک موضوع بسیار عالی در یک بازی است که کوچکترین مکثی در مبارزه یا در هنگام عبور از تلهها، میتواند منجر به مرگ شما شود. مورد بعدی گلولهها و شمشیر زنی هستند که واقعا نگاه کردن به آنها لذت بخش است و مخصوصا وقتی یک قدرت به دست میآورید که گلولهها را پس بزنید، مشاهدهی این که صفحهی کامپیوترتان پر از جرقه میشود، احساس لذت بخشی به شما میدهد. گرافیک هنری بازی به هیچوجه نمیتواند بالاتر از خوب قرار بگیرد، و میتوانست بهتر باشد اما در همین سطح هم کار خود را که رساندن مفهوم یک شهرک صنعتی مانند که توسط یک فرد شیطانی اداره میشود، به خوبی انجام میدهد. بازی از مناطق مختلفی در نقشهی خود استفاده میکند که البته به نظر میرسد هر منطقه جدا جدا طراحی شده و بعد به هم چسبانده شدهاند. بازی این حس را به شما نمیدهد که دارید در یک منطقهی واحد و بزرگ قدم میزنید، بلکه انگار دارید در طول یک لحاف چل تکه راه میروید که با اینکه کنار هم هستند، اما کنار هم بودنشان منطقی ندارد. در کل، بازی از لحاظ گرافیک فنی عالی است ولی از لحاظ گرافیک هنری فقط خوب است و میتوانست از کار بیشتری بهره ببرد.
موسیقی بازی بخش آخر است که موفق میشود هیجان بسیار بالا و خوبی به بازیباز منتقل کند. موسیقی بازی یک حالت رترو مانند دارد که حس و حال آرکید بودن بازی را نیز تا حدی شبیهسازی میکند. صداگذاری برای کاراکترها هم بسیار عالی و خندهدار کار شده است و شما قطعا از حالت کودکانه ولی در عین حال جدیای که دارد، به خنده خواهید افتاد. صدای شمشیرها و ماشینهای مختلف هم، همه و همه به خوبی کار شدهاند و کار بر روی جزییات تا حد زیادی خوب انجام شده است.
خلاصه و نتیجه گیری:
بازی استرایدر، یک بازی خوب است که با استفاده از گیمپلی عالی خود، موسیقی خوب، گرافیک فنی عالی و دیگر مواردی که در بالا ذکر شد، موفق شده به یک بازی تبدیل شود که پیشنهاد آن به همهی دوستداران ژانر توصیه میشود. درست است که بازی تعدادی عیب و ایراد مانند داستان ساده، گرافیک هنری نه چندان خوب و چند مشکل ریز دیگر دارد، ولی این باعث نمیشود این بازی به چیزی کمتر از یک بازی بسیار خوب تبدیل شود.
پر بحثترینها
- ۱۰ بازی ویدیویی با گیمپلی عالی و داستان ضعیف
- ویدیو: Marvel’s Spider-Man 2 در حالت Fidelity ویژه PS5 Pro با نرخ فریم ثابت ۶۰ اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
- بازی چندنفره Horizon احتمالاً در سال ۲۰۲۵ منتشر خواهد شد
- کار ساخت STALKER 2: Heart of Chornobyl به پایان رسید
- ۱۴ دقیقه از گیمپلی Indiana Jones and the Great Circle را مشاهده کنید
- گزارش: ایکس باکس درحال آمادهسازی پیشنمایشهای South of Midnight است
- مایکروسافت همچنان به دنبال خرید و تصاحب در گیمینگ است
نظرات
یادش بخیر تو پلی وان میزدیم :inlove:
ببخشید اینجا میپرسم
از صبح به psn نمیتونم وصل شم . قضیه چیه ؟