پدرِ مهربان پسر شجاع! | یادداشتی به بهانه تولد شینجی میکامی

کم پیش میآید! واقعاً کم پیش میآید آدمهای بزرگ، نابغه و بینظیر در هر حرفهای پیدا بشوند؛ همۀ ما میدانیم. همۀ ما میدانیم که شاید، دیگر قرار نباشد شخصی مانند شینجی میکامی را ببینیم. همانگونه که این احساس را برای کلی آدم دیگر داشتیم. قصد من هم این نیست تا میکامی را در کنار همۀ اینها قرار بدهم. قصدم اما این است تا از همان خاصیت تکراری نشدنش بگویم. از همان خاصیت خاص! از شینجی میکامی بودنش. از تأثیری که در حرفۀ خودش، برای آینده داشت و از میراثی که برای آینده به یادگار گذاشت. او مرد بزرگی است. او سربهزیر و با وقار است اما در عین حال، یک قهرمان است. شاید او نیازی نداشت تا مثل بقیه، سخنرانیهای آتشین داشته باشد و روبهروی مجسمه لینکن، از آرزو داشتنش بگوید یا اینکه با محاسباتش دنیای ریاضیات را تغییر بدهد. او فقط نیاز داشت تا میکامی باشد. تا آثاری بسازد که دیگران نمیتوانند و نخواهند توانست. میکامی، در عین وقار ساخت و ساخت و ساخت و کارش را انجام داد. در عین وقار، قهرمان بود، قهرمان ماند و قهرمانی کرد. خب قهرمانها همیشه با یکدیگر فرق دارند اما درنهایت، همۀ آنها توانستند. توانستند تا کارهایی بکنند، آثاری بسازند، حرفهایی بزنند که در یادها بماند و کهنه نشود. شخصیت قهرمانها را هم دوست دارم. آنها شجاع و نترس هستند. برایشان خیلی چیزها مهم است. تحت تأثیر خیلی چیزها قرار نمیگیرند و با خیلی از آدمها درگیر نمیشوند. ای کاش همه میتوانستند مثل شینجی میکامی باشند.
شینجی میکامی یک پدر خوب است. یک پدر مهربان. پدرِ مهربانِ پسر شجاع! پدر مهربان همۀ پسرهای شجاع دنیا. راستش را بخواهید، او خیلی هم پدر خوبی بود و هنوز هم هست. چرا که ما هیچوقت میراثش را فراموش نمیکنیم. او پولدار نبود اما با میراثی که از خودش در دنیای بازیهای ویدیویی به یادگار گذاشت، همۀ فرزندانش را بینیاز کرد. «دوربین روی شانه» و این عبارت، خودش یک عالَم بازی را با خودش جلو کشید. همین دوربین روی شانه به تنهایی، کلی داستان برای ما تعریف کرد و باعث شد کلی اشک بریزیم، کلی عصبانی بشویم و کلی بخندیم. همین دوربین روی شانه، کلی جایزه و تحسین و خبر ساخت. فکر نکنم کسی آن طراحی مراحل را در RE4 فراموش کند. آن تنوع را. آن همه شینجی میکامی بودن را.
میثم عبداللهی پور، در سری مقالات با بزرگان رویاسازی دربارۀ میکامی اینگونه میگوید:
میکامی یکی از بزرگترین بازیسازان تاریخ است. این مسئله با وجود شکستهایش بیشتر از قبل خودنمایی میکند. چرا که او برخلاف بسیاری از بازی سازان، حاضر نیست از فرمولهای امتحانپسداده بهره ببرد و با اضافه کردن یک یا دو عنصر جدید یک بازی کاملاً موفق خلق کند. میکامی صرفاً پدر بودن را بلد است. او میآید، بازی جدیدی میسازد که پر شده از ایدهها، عناصر و حتی استانداردهایی جدید. گاهی موفق میشود، گاهی شکست میخورد و باز برای چند سال غیب میشود. میکامی حتی حاضر نیست که عناصر ساخته شده توسط خودش را هم بدون وجود ایدههای نو بهکار ببرد. قصد ندارم بگویم که تمام بازیهای او جدید و نو هستند. اما بیشک در میان بازیهای پرتعدادی که توسط این مرد ساخته شده است همگی، همگی دارای عناصری جدید و استانداردساز هستند. از Resident Evil و ساخت یک سبک جدید گرفته تا Killer 7 و نشان دادن اهمیت فضاسازی در بازیها. میکامی بیشک یکی از بزرگترین مردان زمان ماست. او با همۀ تجربهای که کسب کرده و با تمام ریسکهایی که پذیرفته، هنوز هم مثل جوانی یکدنده رفتار میکند و از محافظهکاری پرهیز میکند. میکامی در سن ۵۱ سالگی هم بیپرواست و بهدنبال ایدههای نو میگردد. ریسک میکند و در آخر، یک بازی نامتعارف تحویلمان میدهد که بعد از چند سال، رد پایش را در هر بازی دیگری میبینیم. او شاید بیشتر از هر مرد دیگری به این صنعت خدمت کرده باشد. او یک سبک جدید ساخته، دوربین روی شانۀ آشنای امروز را خلق کرده و پرورانده. دوربینی که بدون وجودش دیگر هیچ بازی شوتر سوم شخصی، رنگ و بوی زیبایی نمیگیرد.
یک مورد در میکامی، برای من خیلی جذابتر از باقی خصوصیات اوست: با وقار و ساکت بودن. او دیربهدیر مصاحبه میکند، اهل کارهای مسخره نیست، و تفکرات آرام (البته از داخل طوفانی) و نرمی دارد. همین آرام بودن و ساکت بودن، و محترم بودن، به نظرم خیلی او را محبوبتر از بقیه کرده است. او به فضا دادن به افراد جوان هم علاقۀ زیادی دارد. همانطور که او خودش در بیست سالگی کارش را شروع کرد و اثری ساخت که بَهبَه. او یکی از دلایل ترک کپکام را، بها ندادن به جوانان میخواند و میخواست تا استودیوی مخصوص خودش را داشته باشد و در آنجا، کاری که دوست دارد را انجام بدهد. مردی که از تکراری شدن و روزمرگی متنفر است و اذعان داشت که برای ساخت بازیها، مجبور بود تا از ردههای بالاتر مدیریتی پیروی کند و این مورد برایش غیرقابلتحمل بود. قطعاً از شیوۀ ساخت بازی خاصی مانند RE4، میتوان نتیجه گرفت که دیدگاه این مرد چقدر متفاوت بوده. حتی دربارۀ زامبیها هم او متفاوت فکر میکرده. همین تفکر متفاوت، اگر به آنها مجال داده شود، درخشان میشوند و کارهای بزرگی انجام میدهند. همان انسانهایی که از تکرار مکرر فرمولهای موفق خسته شدند و میخواستند تا برای خودشان بازی بسازنند. میکامی هم بخاطر همین مسئله بود که کپکام را با آن همه عظمت رها کرد. چون میخواست خودش باشد. شاید همۀ ما گاهی اوقات، بخاطر همین مسئله خیلی چیزها را ترک میکنیم.
آرامشی که او در بازیهایش دارد را حتی میتوان در شخصیتهایی که میسازد هم دید. مخصوصاً سری Resident Evil که به نظر مثالهای بسیار خوبی دارد. همان آرامشی که حتی میتوانستیم گاهاً در چشمهای زامبیها و بیماران در بازیهایش ببینیم. همان آرامشی که در لیان میدیدیم.
از نظر من، اولین شرط پرورش یک ایده خوب، آرامش است.
میگویند که شینجی میکامی، از همان دوران کودکیاش، علاقۀ شدیدی به فیلمها و آثار هنری ترسناک داشت. کودکی سخت او را میتوان در چشمانش جستجو کرد؛ در آرامشی که اعماق وجودش پنهان شده شاید، کلی درد و آه و حسرت باشد. همانگونه که در بسیاری از مصاحبههایش، از حسرت ساختن و یا ادامه دادن فلان بازی میگفته. از حسرت نبود اطمینان و خواستههایش در فلان شرکت و فلان کمپانی. میگویند بهدلیل نداشتن توانایی مالی، او به جای ساختن فیلمهای بزرگ و پرخرج، در ابتدا داستانهای ترسناک مینوشته. کلی داستان ترسناک و ظاهراً در آنها هم کلی مهارت و استعداد داشته. اما خب تمامی این اتفاقات بهعلاوۀ کودکی سخت میکامی، اصلاً به او دلیلی برای عقبنشینی و ترس ندادند. بلکه به او انگیزۀ ترساندن بقیه را هم دادند. میدانم که میکامی هم معتقد است مشکلات زندگی اصلاً بهانههای خوبی برای کنار کشیدن نیستند و این یک واقعیت است. او حتی قبل از ورودش به عرصۀ بازیها، فرم استخدام در بانک را پر کرده بود اما به یکباره همهچیز برای او عوض شد و در واقع او کنار نکشید. مشکلات زندگی، نتوانستند از او یک رباتِ خالی از خلاقیت بسازند. او رفت تا رویاهایش را دنبال کند. همان رویاهایی که از کودکی داشت. او همان فیلم ترسناکهایی را ساخت که در کودکی با حسرت آرزویشان میکرد. فقط با این تفاوت که شخصیتهایشان کنترل میشدند.
او بالاخره موفق شد. او توانست و او ساخت. او رفت بهدنبال چیزی که باید میرفت. او رفت به دنبال علاقههایش و رفت بهدنبال خودش. او بازی ساخت، او RE4 را ساخت و پدر شد. او Resident Evil را ساخت، او DMC را هم ساخت، او داینو کرایسیس را هم متحول کرد، او گاد هند را هم ساخت، او The Evil Within را ساخت و او خودش را هم ساخت. یک پدر مهربان و آرام، و یک بازیساز موفق و منسجم. او بالاخره یک انسان بینظیر شد. شاید همان چیزی که همیشه میخواست. در عین وقار و سکوت، بازی خوش ساخت و خودش هم شاهکار ماند. خودش هم شد همجنس بازیهایش. او، خودش یک Resident Evil 4 بود. یک شاهکار از جنس یک شاهکار دیگر که از تکرار خسته بود و رویاپردازیهای خودش را داشت. کسی که به جای ترسیدن از زندگی، مخاطبانش را با بازیهایش ترساند و گاهی هم از زندگی دورشان کرد. او بالاخره شینجی میکامی شد و شینجی میکامی ماند. بخاطر همین من او را قهرمان صدا میکنم. چرا که احساس میکنم، او هم مانند خیلیها قهرمانی شد اول، برای زندگی خودش و بعد برای زندگی دیگران. و خیلی سخت است واقعاً اگر هرکدام از ما، این مسیر را بخواهد طی کند. سخت است اگر بخواهی حتی در زندگی خودت قهرمان و نقش اول بزرگی باشی ولی من احساس میکنم میکامی، با تمام دردهایش، این کار را انجام داد و صفحهای نورانی و بزرگ برای خودش در گوشهای از تاریخ این صنعت ساخت. حتی جدای از زندگی شخصی، او خصوصیات شدیداً ویژهای در زندگی حرفهای خودش داشت. او در بیست و سه بازی به طور مهم نقش داشته و کار کرده است و امروز، پدر مهربان قصه، تقریباً یک سال دیگر از زندگیاش گذشته است.
پدر مهربان پسر شجاع ما، لیان، ۵۳ ساله شد و ما مطمئن هستیم که او خودش هم میداند چقدر دوستش داریم و با او خاطرهها داریم. او به ما کلی لحظه بهیادماندنی و زیبا هدیه داد. کلی شخصیت خوب و دوستداشتنی. کلی بازی با بوی و رنگ خودش. او به ما کلی درس هم داد. به ما یاد داد تا از جدا شدن نترسیم و به ما یاد داد گاهی بهدنبال «خودمان» هم برویم. پدر مهربان، مطمئن باش که تو فراموششدنی نیستی و تا ابد در قلب همۀ ما جای داری. تو برای ما خاطره ساختی و چه چیزی از خاطره بهتر؟ تو به ما لحظاتی هدیه کردی که حتی برای مدتی کوتاه هم که شده، به جای ترسیدن از روزگار و نامردیهایش، از دشمنان و محیط درون بازیهایت بترسیم. تو خیلی به بازیهای ویدیویی لطف داشتی. ای کاش ما هم راهی داشتیم تا جبرانش کنیم. ای کاش ما هم میتوانستیم کمی با شما همکلام باشیم. ای کاش، ما هم میتوانستیم مثل شما در عین احترام و وقار، قهرمان باشیم.
در ادامه، بیایید تا به همراه همدیگر، چند عدد از زیباترین صحبتهای شینجی را به بهانه تولدش بخوانیم:
«از نظر من، اولین شرط پرورش یک ایدۀ خوب آرامش است. همیشه بهترین تصمیمات در آرامش گرفته میشوند. استودیوی کار ما نیز از این قاعده بیبهره نیست. همیشه نمیتوان کار کرد؛ برای همین برنامههای خارج از کاری نیز برای کارمندانمان ترتیب دادهایم که ذهن آنها را شاد و جوان نگه میدارد. اگر وارد دفتر ما شوید به راحتی میتوانید صدای فشرده شدن دکمههای کیبورد را بشنوید.»
«برای من، هر عنوانی که خلق میکنم ویژه و خاص است. خب پس هیچ دلیلی وجود ندارد که من حس خاصی نسبت به سبک ترس و بقا داشته باشم. من بازی علاءالدین (Aladdin) را سالها پیش برای شرکت دیزنی (Disney) ساختم و بازی God Hand… من عاشق [همۀ] آنها هستم»
«من به تعداد زیادی بازیساز برای ساخت بازی نیاز دارم. پس وقتی من بازیای را میسازم، به جز من اعضای گروه هم باید رشد کنند. «منحنی رشد» من این چنین شیبی را ندارد (یعنی سن او و ساخت بازیهای بیشتر نقش زیادی ندارند). یکی از دلایلی که این شیب وجود ندارد این است که من در بازیها تکنیکهای زیادی را برای ترساندن مخاطب بهکار میگیرم. من نمیتوانم دوباره همین تکنیکها را در دنباله یا پروژۀ جدیدم [برای ترساندن دوباره مردم] بهکار بگیرم. من باید ایدههای جدیدی را بسازم و آنها را ارائه بدهم. این احتمالاً یکی از دلایلی است که منحنی یادگیری من چنین شیبی را ندارد.»
«مهمترین نکته این است که شما مجبورید بمیرید. این یک بازی ترسناک است و شما باید بترسید و صحنههای مرگ را تجربه کنید. این مهمترین چیز است. ثانیاً، این نکته هم مهم است که شما حتی اگر بمیرید، با خودتان بگویید که اگر این کار و این کار یا این کار دیگر را انجام میدادم، شاید زنده میماندم و سپس بتوانید درمورد این موضوع فکر کنید. ولی دومین نکتۀ حائز اهمیت [در اصل] این است که مرگهای گاهوبیگاه باید جزئی از طراحی بازی باشند. و این موضوع یک [نوع] تعادل است. بازیکنندگان میمیرند ولی تسلیم نمیشوند درست؟ به بازی ادامه میدهند، میمیرند و دوباره به بازی ادامه میدهند. این تعادل خوب یکی از سختترین چیزهایی بود که من باید به دست میآوردم.»
«انتظار ندارم که جزییات آن (بازیهای قدیمی من) را به یاد بیاورند ولی من بهطور ساده میخواهم که مردم بگویند که بازیِ سرگرمکننده و جالبی بود. این برای سایر بازیهایی که من میسازم هم صدق میکند. مردم ممکن است چیزهای متفاوتی در مورد بازیهای من بگویند ولی میگویند [که آنها] خیلی سرگرمکننده بودند. برای مثال بازی گاد هند: آنها میگویند که این بازی سخت ولی خیلی سرگرمکننده بود.»
«من رزیدنت اویل ۵ را تا همین یک سال پیش هنوز بازی نکرده بودم که زمان طولانیای هست بعد از عرضهی بازی. آنها یک کپی از بازی را برای من فرستادند ولی من در بسته را برای مدت طولانی حتی باز نکردم. حالا بازی خوب یا بد اما من میدانستم که یک نفر به غیر از من بازی را ساخته و آن با سبک موردعلاقۀ من فرق داشت. من ایدۀ آن را دوست نداشتم.»
Giant Bomb: آیا چیزی وجود دارد که شما را بترساند؟
Mikami: همسرم (با خنده)

خبرنگار: آیا شما از اینکه مردم فقط در مورد نقش شما در ساخت بازیهای Resident Evil و Resident Evil 4 صحبت میکنند خسته نمیشوید؟ شینجی میکامی: [می خندد] من قبلاً این احساس را داشتم بهخاطر این که سه بازی برای دیزنی ساخته بودم و سپس Resident Evil را ساختم و مردم من را خالق Resident Evil خطاب میکردند. یک دقیقه صبر کن! من بیشتر از بازی های ترسناک برای دیزنی بازی ساختهام. این احساسی است که من مدت ها پیش داشتم.


پر بحثترینها
- جزئیات جدیدی از Intergalactic: The Heretic Prophet منتشر شد
- واکنش دراکمن به دو دستگی طرفداران در قابل The Last of Us 2 و رویکرد مشابه در مورد Intergalactic
- کارگردان Split Fiction: اگر دوباره جایزه بهترین بازی سال را ببرم خوشحال میشوم، اما با وجود GTA 6 رقابت سخت خواهد بود
- نیل دراکمن: ۵ سال از آغاز ساخت Intergalactic: The Heretic Prophet میگذرد اما هنوز درحال تغییر و تکامل است
- ۱۵ شخصیت با ابهت برتر در تاریخ بازی های ویدیویی
- شایعه: بازی The Last of Us Part 3 به طور مخفیانه در دست ساخت قرار دارد
نظرات
سلام حسین جان.عالی بود.واقعا متفاوت نوشتی.از نظر من ایشون بزرگترین گیم دیزاینر تاریخ هست و تا ابد در قلب بنده هست :-* :-* :inlove:
این شعر هم تقدیم به ایشون.البته شعر مال یکی از رفقاست! :rotfl:
در لایه های ناپیدای زندگی
از درونی یخ زده برخواستی
در شبی که آبستن ستاره هایی بی فروغ بود
تو بیدار شدی
و ترس
یگانه مرثیه ی تو بود
……………….
آنگاه که شب سایه هایش را می گسترانید
اربابان اندوه روح انسانیت را می بلیعدند
در جهانی از احساسات مرده
تمدن ها سقوط می کنند
تو بیدار شدی
و ترس
یگانه مرثیه تو بود
………………….
در دور دست ها
در امتداد خاطراتی بی وزن
صدای ناقوس تو به جای مانده از دنیایی بود
که هر انسان روحی بود
و هر لبخند ترانه ای
و اینک آوایی درد انگیز!
تو در انعکاس ترانه هایت سوخته ای
ای پدر اگر چه ترانه ی تو
ترانه ای ناتمام بود.
سلام بر استاد بهزاد، عاشق و دیوانه میکامی و شیدای میکامی و کوچه نشین و خانه نشین وبادیه نشین میکامی و کلا هر چیزی بگیم، یه میکامی بذاریم جلوش از القاب بهزاد میشه!!! دمت گرم واقعا. ممنونم ازت که این مدت کمک کردی من رو راستش و خیلی مشتی هستی
بابت شعر هم خیلی ممنونم خیلی خیلی قشنگه! خیلی!
اقای غزالی تو یکی از عکسا درمورد هیپ هاپ چی گفتین؟؟؟؟؟ من دقیق متوجه نشدم ولی ایشالا ک توهین نکردین
نه بابا!!!
نظر همه ی شما محترمه
این اقا هم خیلی واسه صنعت گیم زحمت کشید
تو این ۱۸ سالی که گیم بازی کردم و اولین بازی ای که بازی کردم همون قارچ خور میکرو بود
واسه من پدر گیم و صنعت گیم natsume هستش
هیچ وقت شاهکار Harvest moon پلی استیشن ۱ رو فراموش نمیکنم
متاسفانه شرکت بزرگی نیست و بودجه زیادی هم نداره ولی تو قلب من و خیلی های دیگه جا داره
خالق بهترین بازی یی که توی عمرم بازی کردم
:heart:تولدت:cake:مبارک:rose:بزرگوار:sun:محترم:party:100 سال زنده باشی:cake::heart:
ممنون اقای حسین غزالی:heart:خبر جالبی بود:party:از خوندن مقاله خیلی لذت بردم بازم مرسی:yes:
به به!مرسی که کیک آوردید! راضی به زحمت نبودیم آقا!!! چارکیم 😀
بزگوار فدایی داری عزیزم ما منتظریم که کتاب گیمفاییتونو با یک قهرمان دیگه وا کنین. همچنین چیزی که از فرمودین انشالله.
انشالله همینطور میشه عزیز دل. خیلی لطف داری به بنده
چارکیم =چاکریم
۱۹ تمام
:laugh: :rotfl:
محبوب ترین شخص تو دنیای گیم واسه من همین ادمه یعنی عاشقتم شینجی معرکه ای معرکه بمون امیدوارم سالهای سال با سلامت زنده باشی :inlove:
به به :inlove: چه عکس هایی :inlove: :inlove:
عالی بود آقای غزالی خسته نباشید :yes:
صحبت های استاد میکامی در پایان مقاله واقعا زیبا بود…”آرامش اولین شرط پرورش یک ایده خوب”…”من نمیتوانم دوباره همین تکنیکها را در دنباله یا پروژه جدیدم [برای ترساندن دوباره مردم] به کار بگیرم.من باید ایده های جدیدی را بسازم و آنها را ارائه بدهم.” (اینو مخصوص یوبیسافت و اکتیویژن گفته :rotfl: )
و در آخر :
“Giant Bomb: آیا چیزی وجود دارد که شما را بترساند؟
Mikami : همسرم (با خنده)”
:rotfl: :rotfl: :rotfl:
سلامت باشید! آره واقعاً با اونکه کم مصاحبه کرده ولی حرفاش مثل باقی بزرگان از طلاست!!! اون آخریه هم خودم کلی خندیدم خیلی خوب گفت!!! 🙂
تشکر ویژه از حسین غزالی عزیز :yes: :yes:
چه میشه در وصف استاد گفت
با عناوینش زندگی کردم با رزیدنت ایول هاش با داینو کراسیس هاش با گاد هند و …..
فکر نمیکنم بازیسازی در طول تاریخ توانایی خلق کارکتری به مانند نمسیس رو داشته باشه
فکر نمیکنم بازیسازی توانایی ساخت عنوانی مثل رزیدنت ایول۴ رو داشته باشه که ارزش تکرارش بیش از ۱۰ بار هست
استاد حتی با یک بودجه و سرمایه محدود عنوانی مثل ایول ویتین خلق میکنه که از ۲۰۱۴ تا همین الان رو دستش توی ترس و بقا نیست اگر یک عنوان در نسل هشت شایسته صدر نشینی در ژانر ترس باشه اون عنوان باز هم ساخته استاد هست
معجزه میکنه این مرد معجزه لول دیزاینی که بازی های این مرد دارن دست نیافتنی هست لامصب
سلام بر محمدرضا جان گل و دوست داشتنی!!! واقعاً دیگه شما حجت رو تمام کردید و گفتنی ها رو گفتید. خیلی خیلی ممنونم از لطفت محمدرضای عزیز. بی نظیره این مرد
نمیخوام باز شروع کنم ولی الان یه عده میان میگن چرا عکس میکامی و نیل دراکمن رو گذاشتین؟اسرائیلیه و از این جور چیزا.
آقای غزالی ممنون بابت مقاله خوبتون.پدر ترس در صنعت گیم بدون شک میکامی کبیر هست و خواهد بود :inlove:
منم از شما متشکرم بخاطر کامنتی که گذاشتید و اینکه مطالعه کردید. قطعاً اینطور نباید باشه که ما آدما رو قضاوت کنیم بدون اینکه چیزی ازشون بدونیم.
سلام اقای غزالی.واقعا مقاله قشنگ و عالی بود.قطعا شینجی میکامی پدر سبک ترس و بقاست و به غیر از اون همون طور که گفتید تو هر بازیش با نو آوری همراه هستیم درکل مقاله خیی خیلی قشنگی بود.باز هم ممنون
چاکریم عماد جان و خیلی ممنونم. و عجب پدر بزرگی هم داشته این سبک! دمش گرم!
به به . چه مقاله ای . بسیار جالب بود آقای غزالی
دیگه استاد میکامی و آثارش به تنهایی گویای تاثیر این فرد بر دنیای گیم هستش و این مقاله دیگه قشنگ استاد رو معرفی کرد . البته عنوان ونکوویش از دستتون در رفت که نام ببرید
حیف که استاد الان خانه نشین شده 🙁
استاد برگرد
مرسی از شما!!! آره دیگه همینه واقعاً چیز دیگری نمیشه در وصف این انسان گفت. خب قصد من البته معرفی استاد نبود! یادداشتی بود به بهانه تولدشون!
واقعا یکی از نوابغ تکرار نشدنی در عرصه ی گیم هستند ایشون ، احترام زیادی برای استاد میکامی قائلم ، من با بازی های معرکه ی ایشون بزرگ شدم و کلی باهاشون خاطره دارم ، تولدت مبارک استاد :inlove:
مقاله خوبی بود سپاس از شما آقای غزالی
خواهش میکنم. خیلی ممنونم از لطفتون.
دوستان وگیمفاییهای عزیز! تمام شد!
هیچوقت یادم نمیره، زمانی که بچه تر بودم، توی یک کانال با ۴۰ نفر عضو می نوشتم. خب، برای دل خودم مینوشتم. برای خودم و دوست کوچیکم با هم می نوشتم. با همدیگه دوتایی یک کانال زده بودیم. من قلمم خوب بود، اونم بازی کامپیوتری زیاد داشت. با هم ایده گذاشتیم و کار کردیم. ولی اون یکی دوست من، هیچوقت وارد گیمفا نشد. من که هیچ اما دوستم، ایشون، هیچوقت افتخار اینو نداشتن که با سعید آقابابایی و میثم عبداللهی پور آشنا بشه.
و اینطور شد که من، شروع کردم به ساختن مسیر رویام، شروع کردم به طی کردن اون مسیری که همیشه دوست داشتم و به دست آوردن چیزهایی که همیشه میخواستم.
_______________________-
باید تشکر کنم بدون شک. باید و باید تشکر کنم از تک تک شما عزیزان. تک تک بچههای خوب و گل و عزیزی که همراه بنده بودید و دیگه مطمئناً، شاید کمتر بتونم از کامنتهاشون استفاده کنم. شما خیلی گلید! خیلی چاکرم! مرسی که حسین غزالی رو تحمل کردید این یک سال توی گیمفا!
از همون اولین مقالهای که نوشتم، همیشه به من لطف داشتید و هنوز هم لطف دارید و واقعاً نمیدونم این لطفه که قراره تموم بشه. و بین شماها من دوستان خیلی خوبی رو هم پیدا کردم و عزیزانی که خیلی کمکم کردند و از همینجا هم از اونا تشکر میکنم.
قطعاً، من هر چی دارم، از گیمفا دارم و هنوز هم از گیمفا دارم و این وضع تغییری هم نمیکنه و در آینده هم باز همه چی رو از گیمفا گرفتم. قطعاً اگر گیمفا، سعید آقابابایی و میثم عبداللهی پور نبودند، شاید الان هیچوقت اسم من روی وبسایت نمیومد. و قطعا شما! شمایی که هیچوقت تنها نذاشتید بنده رو با کامنتهای بینظیرتون که پر از روحیه بود و هربار که هر مقالهای مینوشتم، کلی شرمندم میکردید و راه جبران رو میبستید.
دوستان من به هیچ وجه یادم نمیره این محبتهای شما رو و مطمئن باشید، من همیشه همتون رو دوست دارم و حالا هر بحثی هم شد و هر بحثی هم که داشتم با بقیه بچه ها و کاربرای سایت، هنوزم دوستش دارم و هر کی هم توهین کرد و فحش داد و اذیت کرد، اونم دوست دارم چون بهم یاد داد چطوری نباشم!! شما بهترین کاربرای دنیا هستید و عزیزترینشون برای من
شما همتون اعضای خانوادهای به نام گیمفا هستید که مدتی از من نگهداری کردید و حالا، من قوی تر از همیشه ام و همش به لطف شماست. نمیدونم که چطوری باید تشکر کنم!!!
امیدوارم که من رو ببخشید اگر حرفی جایی زدم یا حالا هرطور شد بین حرف هایی که رد و بدل شد! بدونید که همتون توی قلب من جا دارید. .و بچه های تحریریه گیمفا که همشون گل و دوست داشتنی و عزیز مشتی هستند که با اونا صحبتی شاید جداگانه دارم!!!!
____________________-
ولی گاهی، به هر حال زندگی مشکلات و دردسرهایی درست میکنه و میدونم که همه ما این مشکلاتو داریم و گاهی شرای همه ما بد میشه. گاهی باید تصمیمهایی سخت گرفت و به جلو رفت. گاهی باید عاشق بود. ترک کردن گیمفا هم، سخت بود. خیلی خیلی سخت و دردناک و دشوار برای من. مثل کسی که قراره به یک سفر دور از خانه بره و مطمئنم برای هرکسی هم که ترکش کرده همینطور بوده. گیمفا اونقدر زیباست که هر کس یک نگاه بکنهبهش عاشقش میشه و دلبسته… . و من هم خیلی کار کردم برای گیمفا و تمام تلاشم رو کردم
تمام تلاشم رو کردم که شمات لذت ببرید و از وقت همه چیم گذاشتم از وقت هر چی که باور کنید براتون گذاشتم و می دونم که شما بهترینا ارزش بهترین ها و حتی بیشتر رو دارید.
_________
دوستای گلم، تموم شد!
قطعا این مدت حضورش در گیمفا رو فراموش نمی کنه و هیچوقت هم یادش نمی ره که از کجا اومده و همیشه هم دوستتون داره. حسین غزالی، کتاب گیمفاش رو فعلا در همینجا، با اسم یک قهرمان بسته، به امید اینکه خودش هم، روزی هم دوباره با برچسب یک قهرمان به گیمفا برگرده، به خانه برگرده! به امید اینکه همه ما شینجی میکامی باشیم! حسین غزالی، خیلی چیزها یاد گرفت و خیلی مدیون شماست.
حسین غزالی، میدونه که بدون شما، هیچ اتفاق خاصی براش نمیافتاد! و حسین غزالی، هنوز هم یک رویا داره! و اون رویا رو توی دستاش نگه داشته، توی قلبش، تا باهاش پرواز کنه. و برسه به اونجایی که میخواد!
التماس دعا از همه
خداحافظ گیمفا
دوستدارتون، حسین غزالی
۲۲/۵/۹۷
:-)) :rose: :rose:
اقای غزالی هر جا که میری هر جا هستی موفق باشی
مرسی محسن جان عزیز. منم برای شما آرزوی موفقیت میکنم و سلامتی
حسین جان خیلی اندوهگین شدم که داری میری
باور کن خیلی خوب جای خالی میثم رو گرفته بودی که خیلی کم میشد جای خالیشون رو سوهید(حس کرد)
به هر روی امیدوارم رفتنت همیشگی نباشه و اگرهم همیشگی هست بتونیم دیدگاه های با ارزش شمارو توی کامنت ها بخونیم
ما هم دوستت داریم ۳>
امیدوارم پیروز و کامیاب باشی
نمیگم بدرود میگم
به امید دیدار
پارسا جان خیلی لطف داری نسبت به بنده! واقعاً رفتنم خودم رو هم یه جوری میکنه! و اینکه جای میثم رو پر کرده باشم واقعا حرف بزرگی بود! ممنونم ازتون!
w.t.hell چی شده اقای غزالی؟ هنوز نخوندم ولی دیدم طولانیه اخراش دیدم خدا حافظی اومیدوارم ابدی نباشه. 🙁
لطف دارید 🙂
منم امیدوارم ابدی نباشه و اصلا دوست ندارم ابدی باشه.
منتظرت میمونیم اخه نمیتونی از گیمفای عزیز دور بشی.
موفق و موئید باشی انشالله:heart:
عزیزی! خیلی خیلی ممنون. آره واقعا می دونم و متوجهم که نمیتونم. نمیتونم چون اینجا بزرگ شدم و اینجا خانه منه. مطمئن باشید برمی گردم و تمام سعیمو میکنم.
Whattt 😐 😯 دروغ میگید دیگه 😐 اخه شما به این بزرگی یهویی اومدید دارید خداحافظی میکنید 😯 دارید شوخی میکنید دیگه :shame: البته امیدوارم هر چه سریع تر برگردید 😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥
خیلی چاکریم واقعا ارشیا (عرشیا) جان عزیز! در مورد بزرگی من هم که لطف دارید ولی من اصلا بزرگ نیستم فکر کنم! نه متاسفانه جدیه!!!!!من هم امیدوارم زوددتر برگردم
شما بزرگیت واقعا امیدوارم زندگی موفقی داشته باشید :rose: :rose:
ما که خداحافظی نمیکنیم . منتظر مقاله بعدیتون حتی اگه ۱۰ سال دیگه هم باشه هستیم
وای خدا! نمیدونم چی بگم اصلا! خیلی چاکریم فرهاد جان عزیز دل! خیلی زیاد. حتما حتما برمیگردم از همون جایی که اومدم و بازم میام و می نویسم و ترک کردن شما دل شیر میخواد.
عجب!پس اتفاقی که برای من افتاد، برای شما هم افتاد!
خیلی ناراحت شدم.اما با این حال خوشحالم که اخرین مقالت از استاد میکامی بود
بهزاد راسش نمیدونم چه اتفاقی برای شما افتاد اما برای من اتفاق خاصی نیفتاد. من فقط نیاز به کمی استراحت داشتم و گاهی آدم باید تصمیمهای سخت بگیره. هیچ مشکلی نیست اینجا در گیمفا و و من بارها گفتم، هیچوقت هیچ کجا مثل گیمفا ندیدم.
به تصمیمت احترام میذارم امیدوارم موفق باشی و دوباره مقاله هات رو توی سایت گیمفا ببینیم :yes: :yes: :heart:
خیلی ممنونم محمدرضا جان. قطعاً بدون فکر و پیش بینی و سنجش این تصمیم گرفته نشد. منم خیلی امیدوارم. انشالله وقتی برگشتم کارهامم خیلی خیلی زیباتر بشن. عزیزی
سلام و عرض درود دارم خدمت حسین عزیز دل.در هنگام خواند مقاله،خیلی خوشحال بودم،زیرا در مورد تولد استاد بزرگوار بود.اما نمیدانستم که،قرار است،آخر این مقاله،خبری ناراحت کننده را شاهد باشیم و آن نیز رفتن شما.در همین راستا میخواهم مثل یک مرد نظر خودم را بیان کنم.
__________________________________________________________________________________________
بنده دو سال است که در گیمفا عضو هستم و در طول این دو سال،دوستهای بسیاری مثل:مازیار همتی،حسین غزالی،سعید آقابابایی،محمد حسین باجلان و هامون معتقدی و… پیدا کرده ام و همیشه در کامنتهایم،نهایت احترام را برای آنها گذاشتهام و از نوشتههای آنها بسیار لذت بردهام.در این میان،مقالههای یکی از آنها،نظر بنده را بسیار جلب خود کرد و هرگاه مقالههای ایشان را در اولین جایگاه میدیدم،بدون آن که،خبری را بخوانم ویا وارد انجمن شوم،بلافاصله،مقالۀ ایشان را میخواندم و نوشتن کامنت،در زیر مقالههای آنها،برای من بسیار جذاب بود و حتی در یکی از مقالههای ایشان،نتوانستم خودم را کنترل کنم و بدون هیچ گونه درنگی،به توصیف مقالۀ ایشان پرداختم و این دوست عزیز و بزرگوار جواب بنده را طوری دادند که،خودم خجالت کشیدم.تنها چیزی که در مقالۀ ایشان،موجب زیبایی آفرینی میگشت،وجود آرایههای ادبی و عشق و علاقهای بودکه،در مقاله حس میشد و خواننده،یک احساس نزدیکی را به نویسنده پیدا میکرد.
فردی که تمامی این توصیفات بالا در وصفش میگنجند،کسی نیست جز«حسین غزالی».
امیدوارم هرکجا که باشید و در هرکاری که انجام میدهید،موفق و سرافراز باشید. 😎
کوچک شما.آرش :-))
آرش جان! آرش جان! آرش جان!
اون کامنت شما خودش یک دنیا بود و بینظیر به معنای واقعی. برای من شما، خیلی شخصیت متفاوت و جالبی داشتی. و باورت نمیشه که چقدر به خودم افتخار میکنم وقتی این حرفها رو از زبون شما میشنوم. من حتما هستم کنارتون هنوز و ترک نمیکنم خانه خودمو و اصلا این اجازه رو به خودم نمیدم. متشکرم ازت واقعا با این توصیف های رویایی و بی نظیر و من افتخار میکنم و خوشحال هستم و پرواز میکنم واقعا. من کوچیک شمام و شما خیلی لطف میکنید.
امیدوارم شما موفقتر و سرافرازتر باشید و همیشه در ارتباط باشیم. خیلی فوق العاده هستید شما
اختیار دارید.
به امید دیدار و دیدن دوبارۀ مقالههای شاهکار شما.
در پناه خدا
عزیز دل هستید. در پناه خدا
ای داد بی داد!
کجا آقای غزالی؟!
امیدوارم هر کجا میرید موفق باشید و هر چه زودتر بازم ببینیمتون :heart:
خیلی لطف دارید یاشار جان عزیز. جای دوری نمیرم من هنوزم بین شما هستم و از این به بعد که وقتمون پر تره کلی کامنت میذارم براتون توی هر مقاله ای و امیدوارم بترکونید شما هم و هوای بقیه بچه ها رو داشته باشید.
خیلی خیلی ممنونم ازتون. من هم برای شما آرزوی موفقیت دارم.
امیدوارم هرکجا که هستید موفق باشید و البته خدا کنه یه روزی برگردید 😉
ممنونم از شما عزیز دل. خیلی خیلی لطف دارید. خدا کنه واقعاً. ممنونم ازتون
عه ای بابا بودی حالا حسین جان کجا میخوای بری؟؟؟
امیدوارم هرکاری که میخای بکنی موفق باشی و به اهدافت برسی و اگه دلت خواست دوباره برگردی همینجا بهرحال کسی که وارد گیمفا بشه تا ابد عضو همین خانواده هست حالا اگه کسی مثل حسین غزالیم باشه که دیگه هیچی.منتظر مقاله بعدیتم هستم تایمش مهم نی فقد منتظرم
حالا مقالرو کاری ندارم ولی اگه خواستی و تونستی تو کامنتا فعالیت داشته باش طاقت دوری نداریم ما 😀 :heart:
مقالتم که اصلا نیازی به تعریف و تمجید نداره مثل همیشه عالی
پ.ن:هیپ هاپ دینمه 😀 😀 😀 (بجز اون چرت و پرتایی که تو مقاله ذکر شد)
شما رو هم من یادم نمیره و کلی لطف داشتید! آخرش اما، من همه رو پیچوندم و هیچوقت هزار و یک شب برای رزیدنت ننوشتم 🙂
شما خیلی خیلی نسبت به بنده لطف دارید و داشتید از اول. چشم حتما در کامنتها فعالیت میکنم در کنار شما باور کنید که من هم تحمل دوری رو ندارم. شما هم دوستان بی نظیر و ابدی بنده هستید و خب مثل شما نیست واقعا.
عیبی نداره فدا سرت ایشالله بعد از برگشتت
بازم ممنونم
حسین جان اول یه تشکر بکنم به خاطر قلم دوست داشتنی و معصومانهای که دارین و مقالهای که نوشتین، خیلی “دِلی” بود، درست مثل همین کامنت خداحافظی که دادین :heart:
حرفها رو که قبلاً زدیم، فقط برای شما باز هم آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم که ۱۰۰% به خواستهها و رویاهاتون برسید، مثل همین رویایی که با وارد شدن به گیمفا بهش رسیدید.
یه نکتهای هم بگم واسه دوستان گیمفایی. بارها شده شخص بنده به خاطر مسائل یا دلایلی تا صبح بیدار موندم، و دیدم که از اول شب تا خود صبح، حسین غزالی پای مقالهای مثل هزار و یک شب بایوشاک اینفینیت نشسته و داره کار میکنه! جناب غزالی انسان بسیار زحمتکش، لطیف و دوست داشتنیه و امیدوارم قدرشو توی این یک سال دونسته باشم
خدا نگهدارت حسین جان و موفق باشی :heart: :rose:
امیر حسین جان عزیز و گرامی، شما کلا با همه دنیا متفاوتی و مطمئن باش این تفاوت رو هر کسی قرار نیست ببینه.
____________________________________________________________
برای این نظری که نوشتید خیلی خیلی ممنونم. و اون اشاره ای که کردید با اونکه اصلا لازم نبود. منم ممنونم از شما امیر حسین گل. من هم برای شما آرزوی موقیت کامل و تام دارم در همه مراحل زندگیتون و موفقیت. اصلا نمیدونم که چطوری باید جواب لطف شما رو بدم و گاهی نمیدونم چی بگم. فقط بدونید که خیلی پیش من عزیزید و حتما من کارهاتون رو دنبال می کنم.
آرزوی یک زندگی خوب دارم برات امیر حسین جان عزیز :rose: :rose: :rose:
Farewell for now writer , but know this your legacy will remain forever in our minds and you will live forever in our hearts :rose: :rose: :rose:
چقدر قشنگ گفتید! چقدر زیبا بود!!! خیییلی خیییلی ممنونم ازتون. اینم یه کامنت متفاوت و عالی که دلم میخواد همیشه داشته باشمش 🙂 مرسی
ما هم دلمون میخواد شمارو برای همیشه داشته باشیم :blush:
دنیا، جای رفت و آمده! جای رسیدن و نرسیدنا. جای دلتنگیه! آدما میان و میرن، میرسن و نمیرسن، درد میکشن و شادی میکنن، آخرش فقط خدا میمونه.
الحق که حرف حساب جواب نداره 🙁
راستی آقای غزالی چرا اصلا میخواید گیمفا رو ترک کنید ؟ هدف بعدیتون چی هستش ؟
چاکریم!!! درباره دلیل ترک گیمفا که تکه ای از گوشت من هست راستش من نیاز به استراحت داشتم. واقعا از این مدت کار در گیمفا به خودم وحشتناک میبالم و اصلا و ابداً احساس نارضایتی از هیچی نداشتم و ابدا مشکلی نبود در گیمفا و همه چی هم عالی بود. اما من واقعا نیاز داشتم به این استراحت.
درباره هدف هم واقعا به مسئله خاصی فکر نکردم.
سلام اقا حسین،نمیدونم چی شد که تصمیم گرفتید خداحافظی کنید،اما امیدوارم موقتی باشه. واقعا غرق شدیم توی متن هایی که مینوشتید،امیدوارم زود برگردید که دل تنگتون میشیم،اگر قراره غیبتتون کبرا باشه ( 😀 ) ایشالله با یه مقاله در مورد tlou part 2 برگردید و دوباره بترکونید 😀
براتون توی تمام مراحل زندگیتون موفقیت آرزو میکنم! :rose: :heart:
امین جان شما عزیز دل هستید و مهربان! خیلی متشکرم واقعا. منم خیلی خیلی دوست دارم که یک بازگشت طوفانی دیگه در گیمفا رقم بزنم!!!! نمیدونم واقعاً کی قراره باشه، اما هر وقت هم باشه، گیمفا ارزش همه چی رو داره قطعا. و شما ارزش همه چی رو دارید واقعا.
من هم براتون آرزوی بهترین ها رو دارم در همه زندگی و زیباترینارو.
اقا غزالی من این کامنت شما رو تازه دیدم و واقعا ناراحت شدم امید وارم همیشه موفق باشید.
مشکلی نیست اصلا. همیشه موفق باشید شما هم در همه مراحل زندگی و سلامت.
پس هزار یک شب farcry 3 چی میشه 😥 😥 😥
روزگاره دیگه 🙂 چه کنیم!!!
:rose: اقای غزالی مقالتون خیلی قشنگ بود. تولد شینجی میکامی بر همی گیمرای هوادان اسطوره شینجی میکامی تبریک میگویم :heart: :heart: :heart:
—————————————————-
اقای غزالی اگه دستم بود نمیذاشتم بری! اما فقط بخاطر این که احساستونو درک میکنم دیگه جلوی رفتنتون نمیگیرم خدا حافظی نمیکنم!!! 😐 منتظر میمونم تا بیای و بازم مقاله بنویسی اومیدوارم خوب استراحت کنین و قویتر از قبل هم بشید ((اهنگ ارام بخش موقع استراحت! روحی و روانی معجزس :rain: )).
(مقاله هم لازم نیست فقط با ما باشی کافیه کامنت بذاری کافیه)
الیاس فن Hack anb& Slahs :heart:
الیاس جان شما خیلی لطف داری نسبت به بنده و بدون که من هم خیلی افتخار می کنم از بودن شما. و ممنونم بخاطر جملات محبت آمیز و زیبایی که گفتی! حتما همینطوره و بودن کنار شما بهترین اتفاق ممکنه. من هستم همیشه بین کامنت های شما. عزیز دلی
سلام خدمت همه گیمفایی های عزیز و حسین غزالی دوست داشتنی.
حسین جان قطعا ناراحتم که داری از پیش ما میری ولی بدون که شما اسمت همیشه توی گیمفا و در بین کسانی که تاثیرگذار بودن در تاریخ گیمفا باقی میمونه و هر وقت هم که برگردی اگر من هنوز باشم درهای اینجا به روت بازه و با کمال میل استقبال میکنیم ازت. مرسی از همه زحمت هایی که کشیدی هر روز و مرسی از سعه صدر و ادب و محبتت که هیچ وقت حتی ذره ای ازت بی ادبی و بد حرف زدن ندیدم حتی وقت هایی که خیلی عصبانی می شدم و گاهی بهت تشر میزدم و حتی بد حرف میزدم شما غیر از ادب و عذرخواهی چیزی نمی گفتی. البته میدونی که اونا خیلی مقطعی بود و واسه این بود که بهت یاد بدم چقدر مهمه کار کردن به عنوان سرپرست تحریریه وبسایتی مثل گیمفا که داره کل دنیای گیم رو به صورت تخصصی برای ایرانیا پوشش میده. مرسی از تمام جملات محبت امیزی که نوشتی و از خوندنشون شرمنده شدم. باعث افتخار من هم بود که با شما کار کنم و بهت اموزش بدم و چیزایی که میدونم رو بهت یاد بدم و شما هم مثل یه شاگرد زرنگ همه رو روی هوا قاپیدی و هرگز از دایره ادب خارج نشدی. قطعا رفتن نویسنده خوبی مثل شما باعث ناراحتیه ولی امیدوارم که هرجا میری در زندگیت موفق باشی و بهترین ها برات رقم بخوره و گیمفا هم همیشه اسم شما رو در دفترش ذخیره خواهد داشت و از شما به نیکی یاد میشه. امیدوارم همیشه سلامت و موفق باشی حسین غزالی عزیز. به امید دیدار و همکاری دوباره. از امروز هامون معتقدی عزیز سرپرست خواهد بود و همونطور که شما یه روز اومدی و جای میثم عبداللهی پور عزیز رو گرفتی امروز هم هامون عزیز سرپرست تحریریه گیمفا میشه. مرسی به خاطر همه چیز حسین جان و در راس همشون “ادب و تربیت” که مهم ترین مهم تین مهم ترین نکته اس. همیشه بدون که نویسنده خوب بودن و … همشون زیر سایه ادب و تربیت هستن که خدا رو شکر شما ازش کاملا بهره مندی.
:cute: مبارکه اقای هامون معتقدی باشه انشالله :rose:
آقا سعید عزیز شما مرد جذاب و خوشتیپ و رفیق همه گیمفایی ها هستید و اصلا بودن کنار شما یک افتخار بزرگه، حتی بزرگتر از کارکردن در گیمفا فقط!!! و خیلی خیلی لطف دارید درباره بنده و به شدت ممنونم ازتون. از بودن کنار شما خیلی چیزها یاد گرفتم و مطمئنا فراموش ناشدنی هستند اون مسائل و مهمتر از همه خودِ شمایید که فراموش نمیشید. شما فراتر از فقط یک همکار هستید. تجربه گیمفا بی نظیر بود. من هرچقدر تشکر کنم کمه! و واقعا خودتون بقیه حرفا رو میدونید قطعا و دست من رو همیشه میخونید.
ممنونم ازتون مثل همیشه
متن زیبایی نوشتید حقیقتا … جدا از اینکه ناراحتم چرا و چی شد و اینا ولی امیدوارم هرجا میری داداش موفق باشی ..
مقاله عالی بود و خیلی خوشم اومد منتها فکرشم نمیکردم یهو با خبر خدافظی شما مواجه بشم …
مقالاتت همیشه در یادمون میمونه از هزار یک شب ها تا …..
موفق باشی و حلالمون کن اگر اذیتت کردیم…
داداش همیشه هم یادت باشه که فراموشت نمیکنیم هرکی دوست نداشته باشه ما داریم … :rose: :heart:
امیر جان عزیز بی نهایت لطف داری برادرم. شما بی نظیری. منم هیچوقت شما کاربرای خوب گیمفا رو فراموش نمیکنم اصلا! و بی نظیر بودید همه و خیلی خیلی ماه! من خیلی دوست دارم شما رو و این واقعیته! عزیزی
داش بیخیال این هندی بازیا چیه! داری میری سربازی؟
بقول جاستین که رفیق فاب امینم هست! :laugh:
“never say never”
سلام حسین جان مثل همیشه مقاله عالی و روان و لذت بخش بود و الحق که با رزیدنت اویل چهار خیلی خاطره دارم و چقدر این بازی لذت بخش بود مخصوصا روی ps2 الان فکرشو میکنم زمان خودش عجب چیزی بوده و البته الآن هم خیلی خوبه
کامنت خداحافظی رو که دیدم خیلی شوکه شدم،واقعا ناراحتم از این بابت ولی به هرحال با توجه به شناخت مختصری که ازت دارم میدونم منطقی و سنجیده رفتار میکنی
امیدوارم این استراحت مثل استراحت بروس استرلی نباشه فقط(شوخی)
خیلی ارادت داریم حسین جان،برات آرزوی موفقیت میکنم
در قلب مایی
عزیز دلی شما احمدرضای عزیز!! شما واقعاً لطف داشتی به بنده و خب اصلا قضیه شما و من متفاوته و خیلی فرق داره با بقیه!!! خیلی خیلی زیاد! شما بیشتر در قلب منی. درباره خداحافظی هم که، بله فکر کردم دربارش و خیلی ممنونم از شما. قطعاً این استراحت مثل استراحت بروس استرلی نیست واقعاً!!!!! حواسم هست 😀 😀 خیلی عزیزی شما! همین بروس استرلی هم فردا پس فردا میبینیم داره یه بازی جدید میسازه!!!
رزیدنت اویل ..dmc… گاد هند …ونکویش…اویل ویتین …… تولدتون مبارک
:party:ممنون:sun:داداش:cake:عزیزم:rose:اخه خداییش هر فرنچایزی که نام بردی واسم عشقه:heart:
غزالی جان خسته نباشی خیلی عالی بود :yes: 😉
سلامت باشید. ممنونم 🙂
مخلصیم ارباب
این حرفو نزن فرهاد جان! لطفا اینطوری اصلا صدام نکن که من عددی نیستم و عددی نمی شم. من خیلی چاکرم فرهاد عزیز و خودت هم میدونی که نمیتونم شما رو فراموش کنم و اصلا فراموش شدنی نیستی. خیلی عزیزی