فلفل نبین چه ریزه! | برترین بازیهایی که میتوان در ۵ ساعت تمام کرد… (قسمت اول)
با عرض سلام و ادب به شما کاربران عزیز گیمفا. با یک مقاله دیگه از سری مقالات برترینها در خدمت شما هستیم. اون هم چه مقالهای! فهرستی از بهترین بازیهای کوتاه که هر وقت هوس کردین میتونین سراغشون برین و تمومشون کنین. همیشه که نباید فقط بازیهای بزرگ، طولانی، پر زرق و برق و گرون رو تجربه کرد. تو همین بازیهای کوتاه و معمولا کم حجم، اون قدر خلاقیت، ایده، هنر و تنوع پیدا میشه که میشه گفت تجربه نکردنشون برای هر گیمری، یه باخت بزرگ به حساب میاد.
در این مقاله و مقاله بعدی ۲۰ بازی برتر کوتاهی که میشه در کمتر از ۵ ساعت تمومشون کرد، معرفی میشن. عناوینی مناسب برای کسانی که از سر کار یا درس و مشق برگشتن و میخوان یه بازی رو به طور کامل تجربه کنن. اکثر این عناوین گرافیک بالایی ندارن و رو سیستمهای خیلی معمولی هم اجرا میشن. بعضیاشون رو هم میشه تو گوشیهای هوشمند و تبلتها و … تجربه کرد. زمان به پایان بردن بازی در این مقاله, میانگین زمان تمام کردن اون در شرایط نرمال توسط کل بازیبازان جهان در نظر گرفته شده. یعنی نه حالت Completionist یا کمالگرا که بخوایم مو رو از ماست بکشیم بیرون و همه رازهای ریز و درشت بازی رو کشف کنیم و نه حالت Rush! (که خب اگه این حالت مد نظرمون بود تقریبا تمامی بازیهای تاریخ مجاز به حضور در این لیست میشدن! حتی بازی بزرگ ویچر ۳ با بیش از صد ساعت گیم پلی که شخصی تونسته اون رو در ۳ ساعت و خورده ای تمام کنه!)
خب! دیگه کمکم به معرفی بازیها نزدیک میشیم، اما قبل از اون باید چند نکته کلیشهای ولی ضروری رو ذکر کنم. اول این که رتبهبندی بازیها بر اساس محبوبیت بازی، نمرات جهانی و البته سلیقه شخصی انجام شده و خیلی طبیعیه که شما گیمرهای عزیز رتبه بندی دیگهای رو تو ذهن خودتون داشته باشین. البته که وظیفه من و گیمفاست، که رتبهبندی منطقیای رو خدمتتون ارائه کنیم، اما شما هم اگه با رتبهبندی موافق نیستین و یا نظر دیگهای خلاف این مقاله دارین، حتما تو کامنتها ذکر کنین تا ما و دیگران از نظرتون استفاده کنیم. روی این مساله تاکید میکنم چرا که بازیهای کوتاه اغلب با بازیهای معروف، روتین و پرفروش تفاوتهایی دارن و سعی میکنن خلاقیتهای مخصوص به خودشون رو داشته باشن و اینجاست که بحث سلیقه بیش از پیش جدی میشه. مثلا اگه کسی بگه بازی World of Goo از عنوان Undertale بهتره یا برعکس، خیلی متر و معیاری وجود نداره که بگیم کدوم درست میگن، چون هر کدوم دنیای مخصوص به خودشون رو دارن و در واقع هیچ وجه اشتراکی ندارن که با هم مقایسه بشن. این وضعیت میتونه به طور مثال برای عناوین کوتاهی مثل A Way Out و Plants vs Zombies هم صدق کنه. خب بالاخره موفق شدم نام این چهار تا بازی رو جدا از بقیه عناوین ذکر کنم و به نوعی ازشون تجلیل ویژهای به عمل بیارم! دلیلشم اینه که متاسفانه سازندگان این عناوین کمکاری کردن و اون طوری که باید و شاید بازیاشون رو کوتاه نساختن و مدت زمان به پایان بردنشون یه کم بیشتر از ۵ ساعت شد، یعنی بین ۵ تا ۶ ساعت! در نتیجه در کمال شایستگی در این لیست جایی ندارن.
دیگه وقتشه که بریم سر اصل مطلب! در این مقاله بازیهای شماره ۲۰ تا ۱۱ رو به ترتیب معرفی میکنیم تا کمکم به پیشواز بازی های شاهکارتر و سلاطین بازیهای زیر ۵ ساعت نزدیک شیم! با من و وبسایت خودتون گیمفا همراه باشین.
۲۰-Superhot
گرافیک هیولا، داستان عمیق و جذاب، موسیقی فوقالعاده، صداگذاری بینقص و گیمپلی صیغلیافته! داشتن همه اینها برای یک بازی بسیار خوبه و منجر به خلق عناوین فوقالعادهای میشه. اما گاهی اوقات همین سرمایه کلان، نیروهای متخصص، جلوههای بصری باکیفیت، نویسندگی و کارگردانی قوی و غیره و غیره، نمیتونن کاری کنن که یک ایده قادر به انجام اونه. ایدهای ساده که در لحظهای خاص به ذهن فردی خطور کرده و سبب پدید اومدن عنوانی عالی شده. مؤلفه اصلی و معرف عنوان Superhot تنها و تنها یک ایده است.
چی میشه اگه زمان تنها وقتی حرکت کنه و جلو بره، که ما هم حرکت کنیم؟ چی میشه اگه هنگامی که سر جای خود ایستادیم و تکون نمیخوریم، زمان هم متوقف شه؟ ترکیب این ایده بکر و ساده (که البته به عقل جن هم نمیرسه!) و یک شوتر ساده اولشخص، بازی Superhotئه که تجربهای بسیار لذتبخش و ماندگار رو برای گیمرها رقم میزنه (نقد کامل Superhot رو میتونین از اینجا بخونین)
اگر بازی حالت عادی داشت احتمالاً بسیار سخت میشد، چون در بازی با اصابت فقط یک گلوله به هر ناحیهای از بدنمون، کشته میشیم یا به عبارتی بهتر میشکنیم! (دشمنان هم چنین وضعیتی دارن) اما خب با تکون نخوردن (و در نتیجه توقف زمان) میشه شرایط رو کاملاً سنجید و با برنامه عمل کرد و راحتتر از گلولههای دشمنان جاخالی داد. در کنار این ایده، طراحی هنری عالی و داستان جذاب و مرموز بازی، دست به دست هم دادن، تا این عنوان با وجود کوتاه بودن، محبوبیت زیادی رو به دست بیاره. اگه شما هم مثل من از هر ایده جدید و نویی استقبال میکنین و از تکرار مکررات خسته میشین، قطعا از این بازی و ۲ ساعت گیمپلیاش که جایگاه بیستم لیست ما رو به خود اختصاص داده، لذت بسیاری میبرین.
۱۹-Far Cry 3 : Blood Dragon
Far Cry 3 عنوانیه که در سبک خودش یکی از بهترینها به شمار میره ( اگه نگیم بهترین!). از مناظر چشمنواز و طراحی عالی جنگلها و حیوانات وحشی و اهلی گوناگونش گرفته تا داستان و روایت باحال و جذابی که ارائه میده! از سلاحها و وسایل نقلیه مختلف گرفته تا گشت و گذار تو یه جهان باز! از گرافیک خیلی خوبش گرفته تا گیمپلی و گانپلی صیغلیافته و درستحسابیای که داره! همه و همه اون رو به یه بازی فوقالعاده تبدیل کرده!
به نظر جالب میآداگه همین گیمپلی و سیستم شوتینگ خوب و المانهای موفق و جذاب بازی رو ببریم تو یه محیط دیگه و یه داستان جمع و جور و کوتاه. و یه بازی سایبرپانکی و مدرن به نام Far Cry 3 : Blood Dragon بدیم بیرون. یه بازی حاوی کلی طنز و هجو به B Movieهای بزن بزن هالیوودی دهه ۸۰ و ۹۰ که یه قهرمان بذلهگو و بامزه به جنگ با دشمنا میره و شوخی شوخی دنیا رو نجات میده! در واقع بازی پره از طعنه و نیش و کنایه که بعضیهاشون معنی زیادی هم ندارن اما تا دلتون بخواد بامزن! حالا این شوخیها و طنز رو با تم آخرالزمانی و خشن بازی داخل همزن بریزین و کمی هم گیمپلی فارکرای ۳ و شکار و جهانگردی از نوع باز رو بهش اضافه کنین و بذارین خوب با هم مخلوط شن! محصولتون آمادست: Far Cry 3: Blood Dragon که ۴٫۵ ساعت باحال و هیجانانگیز و دوستداشتنی رو براتون رقم میزنه (میتونین نقد و بررسی کامل این عنوان رو در اینجا بخونین).
اژدهای خونین اگر چه میتونست به عنوان یک بسته الجاقی برای Far Cry 3 به حساب بیاد، اما به هر حال از اونجایی که از نظر داستانی هیچ ارتباطی به Far Cry 3 نداره، به طور جداگانه عرضه شده و تونسته واکنشهای نسبتا خوبی رو هم دریافت کنه و در فهرست برترین بازیهایی که میشه در کمتر از ۵ ساعت تموم کرد، رتبه نوزدهم رو به خودش اختصاص داده.
۱۸-Nex Machina
Nex Machina که جایگاه هجدهم لیست ما رو به خود اختصاص داده، عنوانیه برای عاشقان شوترهای دیوانه وار. بازی از دقیقه اول تا پایان مثل مور و ملخ دشمن به روی سرتون میریزه و این شما هستین که باید از زاویه دوربین ایزومتریک، شخصیت قابل بازی را کنترل کرده و با اسلحههای مرگبارتون، که هیچگاه نیازی به Reload کردن ندارن، اونها را به درک واصل کنید. در بازی Loading و وقفه و استراحتی وجود نداره، معما و میان پرده و دیالوگی هم در کار نیست. فقط بکش و بکش و بکش تا زنده بمونی!
بازی با این که کوچکه و طول کمی داره اما تا دلتون بخواد عمیقه و روش کار شده. گویا سازندگان بازی در روز اول تصمیم گرفتن به جای ساخت ۵۰ مرحله معمولی، فقط ۵ مرحله بسازن، اما برای هر کدوم ۱۰ برابر وقت صرف کنن. طراحی مراحل و جانمایی دشمنان در این بازی، یک شاهکار و کلاس آموزشی برای ساخت مراحله. شاید گیمر در حالت عالی خیلی ارزش این مساله رو درک نکنه اما در درجات سختی بالاتر، بازی تنها یک شوتر ایزومتریک دیوانه وار نخواهد بود، بلکه برای پیروزی ، نیاز به استراتژی و فکر به شدت احساس میشه.
سازندگان بازی کلی تصمیم درست و خوب گرفتن که بازیشون با این که در مدت ۱٫۵ ساعت تمام میشه، ارزش تکرار بالایی هم داشته باشه. برای مثال بازی پره از چالشهای اضافی که برای صد در صد کردن مراحل باید انجامشون بدین و یا مواردی دیگه از جمله قرار دادن موسیقیهای بسیار سریع و هیجانی در بازی و … که بهتره خودتون با تجربه این بازی عالی، باهاشون مواجه شید. (در اینجا میتونین نقد کامل بازی Nex Machina را مطالعه کنین)
۱۷-Unfinished Swan
قوی ناتمام یا Unfinished Swan هفدهمین بازی این فهرسته . مونرو پسربچهایه که مادرش رو از دست داده و به یتیمخانه برده شده. تنها یادگار مادر مونرو ۳۰۰ نقاشی نیمهکارهایه که مونرو تنها اجازه داره، یکی از اونها را به یتیمخانه ببره. مونرو نقاشی موردعلاقهاش رو انتخاب میکنه. تصویری از یک قو بدون گردن. یه شب مونرو از خواب بیدار میشه و قو رو در نقاشی نمیبینه. سپس از طریق دری که در اتاق او ظاهر شده، قو رو تعقیب میکنه و از محیطی سفید، شبیه یک بوم نقاشیِ خالی سر در میآره. او به کمک قلمموی جادویی مادرش، شروع به تعقیب قوی گمشده میکنه و خیلی زود خودش رو در یک فرمانروایی عظیم، اما خالی از سکنه مییابه…
Unfinished Swan (که میتوینن نقد کاملش رو از اینجا بخونین) شوتر اول شخص کوچکیه، که در اون به جای تفنگ، گاهی اوقات قلممو و گاهی آبپاش در دست داریم. به جای گلوله، گاهی جوهر پرتاب میکنیم و گاهی قطرهای آب. به جای کشتن و از بین بردن، خلق میکنیم و زندگی میبخشیم. قوی ناتمام نه تنها اصلا شبیه و دنبالهرو بازیهای دیگه نیست بلکه مراحل خودش هم شبیه همدیگه نیستن.
گرافیک هنری خوب بازی به همراه موسیقیهای شاد و محیط های جذاب، همه و همه بستری شدن برای پیادهسازی گیمپلی بدیع بازی. گیمپلیای که زاده نبوغ و خلاقیت سازندگان اونه. این عنوان خلاقانه که طرح اولیه اون توسط یک دانشجوی رشته بازیسازی اجرا شد، بعدها تنها با ۲٫۵ ساعت گیمپلی، به یکی از انحصاریهای سونی تبدیل شد.
۱۶-Gone Home
بازگشت کیتی از سفری نسبتا طولانی به خانه پدری و مواجه شدن با عمارتی خالی از سکنه، داستان بازی Gone Home رو تشکیل میده! با شروع بازی نامهای از خواهر کوچکمون سامانتا دریافت میکنیم که قصد داره کیتی رو از جستوجو در خانه منصرف کنه، اما او با جست و جو و پیشروی در بازی به نوشتهها و سرنخهای بسیاری دست پیدا میکنه، به این امید، که با در کنارهم گذاشتن اونها پرده از اسرار خواهر کوچکش برداره.
بیتوجهی پدر و مادر به سامانتا در یکی از حساسترین دوران زندگی یعنی سن بلوغ و عاشقانههای سامانتا با همکلاسیاش لونی که یک دختره ، هسته اصلی داستان بازی رو تشکیل میدن. روابط سامانتا با خانواده و دوستانش در بازی به قدری عمیق و درست کار شده، که شدیدا بر روی گیمر تاثیر گذاشته و به عبارتی دیگر با تجربه Gone Home چیزهای بسیاری یاد میگیریم.
در مورد گیمپلی بازی نمیشه خیلی صحبت کرد، چون که خیلی چیزی هم برای ارائه نداره. در واقع در بازی خبری از چالشهای نصفه و نیمه معمول عناوین تعاملی هم نیست و بازی بیشتر مثل فیلمیه که در اون به ایفای نقش خواهیم پرداخت. اما این وسط چون خودمون به جای شخصیت فیلم بازی میکنیم، حس کنجکاوی بیشتری خواهیم داشت و همچنین از قدم زدن در عمارتی متروکه بیشتر خواهیم ترسید. Gone Home با ۲ ساعت گیمپلی و مفاهیم عمیقی که در این مدت ارائه میکنه، توانسته رتبه شانزدهم از فهرست برترین بازیهای زیر ۵ ساعت رو به خود اختصاص بده.(میتونین نقد کامل اون رو از اینجا بخونین)
۱۵-The Binding of Isaac : Rebirth
بازی The Binding of Isaac : Rebirth عنوان نقشآفرینیایه که مراحل اون به صورت رندم تولید میشن. اسحاق یا همان Isaac پسریه که تلاش میکنه از دست مادر مستبد و زورگوش فرار کنه. مادری که یک مسیحی بسیار افراطیه و پسرش رو از انجام سرگرمیهاش منع میکنه. اسحاق در این بین با ترسها، نگرانیها و اضطرابهاش که به سان هیولاها و موجودات عجیب و غریب میمونن، رو به رو میشه و باید بر اونها غلبه کنه. بازی اگرچه گرافیکی ابتدایی و کارتونی داره اما بسیار خشنه و با وجود سادگی بسیار زیاد، از لحاظ هنری قوی طراحی شده.
با وجود مدت زمان کم به اتمام رسوندن The binding of Isaac : Rebirth و ماهیت رندم تولید مراحل، ارزش تکرار بازی بسیار بالائه. همچنین آیتمهای بسیار متنوع و گوناگونی در این عنوان وجود دارن که پیدا کردنشون درمحیط بیرحم بازی غنیمت به شمار میره. بعضی از این آیتمها باعث تغییراتی در ظاهر و تواناییهای اسحاق میشن و تنوع بازی رو بالاتر میبرن. همچنین پس از پایان بازی، شخصیتهایی جدید با قابلیتهای ویژه باز میشن که میشه باهاشون بازی رو به گونهای دیگه به پایان برد. مراحل بازی در اتاقکهایی به وقوع میپیوندن و با پیشروی در اتاقک ها میتونیم نقشه مراحل رو کامل کنیم و راحتتر تصمیم بگیریم، که کدوم مسیر برای جلو رفتن مناسبتره. در پایان هر مرحله هم با یک Boss مواجه میشیم. باسهای بازی انصافا بسیار عالی طراحی شدن و شکست دادن هر کدوم، لم مخصوص خودشو داره.
Binding of Isaac : Rebirth از اون دست عناوینیه که اگر چه پر زرق و برق نیستن و برای ساختشون هزینه گزافی نشده، اما براشون وقت بسیاری گذاشته شده و نبوغ زیادی هم پشت اوناست. این عنوان جذاب و دوست داشتنی و اعتیادآورکه نمرات عالی و فروش بسیار خوبی رو تجربه کرده، با ۴ ساعت گیم پلی (البته در حالت Completionist این عدد ۲۲۷ ساعته!) در جایگاه پانزدهم این فهرست قرار میگیره.
۱۴-Stanley Parable
راستش رو بخواین نمیدونم در مورد این عنوان چی بگم! نه این که کم بازی کرده باشمش یا تمومش نکرده باشم! اتفاقا تو اولین تجربم ۵ بار پشت سر هم تمومش کردم! (نترسین بازیش خیلی کوتاهه!) اما اگه شما هم تجربش کنین، قبول میکنین که گفتن و نوشتن در موردش بینهایت سخته . بذارین با این جمله شروع کنم. این عنوان کوتاهترین و یکی از بلندترین عنوانهای این فهرسته. چه طور؟ در انتهای این بخش پاسخ رو میفهمین.
Stanley Parable کارمند ساده یک شرکته که سالها تنها در یک اتاق، مشغول اجرای فرامین مسئول بالادستی خودشه. در کمال تعجب او پس از سالها کار تکراری و انجام فرامینی که شامل فشردن کلیدهای مختلف در مدتزمان معینی هستن، کاملا راضیه و احساس بسیار خوبی داره. ناگهان فرامین قطع میشن و Stanley دستوری دریافت نمیکنه. استنلی از اتاق بیرون میآد و به دنبال مسبب این مشکل میره. در بازی صدایی در سر استنلی بی وقفه داستانش رو روایت میکنه. برای مثال هنگامی که به یک دوراهی میرسیم، قبل از اون که تصمیم بگیریم از کدام طرف بریم، صدا میگه که استنلی به سمت چپ خواهد رفت! حال ما نافرمانی کرده و راه سمت راست رو انتخاب میکنیم یا به حرف گوینده گوش میدیم؟ البته وقتی بازی برای یک بار به پایان برسه، مجددا به صورت اتوماتیک شروع میشه تا راههای بیشتری رو انتخاب کرده و پایان متفاوتی را شاهد باشیم! Stanley Parable از طرفی کوتاهترین بازی این لیسته ، زیرا میشه در ۵ دقیقه تمامش کرد. از طرف دیگه یکی از بلندترین بازیهای این فهرسته، چون دهها پایان مختلف و راز کشفنشده داره که باید در ساختمان شرکت، بسیار گشت و راههای مختلفی رو امتخان کرد تا همه پایانها رو دید. البته بعید میدونم که کسی به تنهایی بتونه این کار رو انجام بده.
بازی پره از مفاهیم عمیق فلسفی، پیچیدگیهای عجیب زمانی و مکانی، بازی با ادراک و حواس ما، خرق عادت و تغییر قواعد مرسوم بازیهای رایانهای و کنایات تلخ اما بامزه به جهان مدرن. بازی Stanley Parable که میانگین مدت زمان گزارش شده از طرف بازیبازان برای به پایان بردنش(دیدن چندین پایان مختلف و بیخیال بازی شدن) حدود ۱٫۵ ساعته، جایگاه چهاردهم برترین بازیهای زیر ۵ ساعت تاریخ رو به خودش اختصاص داده.
۱۳-Abzu
هنر مثل اقیانوس است و اقیانوس مانند هنر! هنر مثل اقیانوسی است که از بیرون و با نگاه سطحی اگر چه زیبا، اما ساده و تکراری است. ولی هر چقدر در آن عمیقتر شویم و بیشتر در آن غرق شویم، زیباییهای بیشتری از آن را خواهیم دید… اقیانوس هم مثل هنر است! مثل یک تالبوی زیبای نقاشی که به جای بوم بر روی کره زمین نقاشی شده. رنگ در رنگ! طرحی از هزاران گونه مختلف دریایی با رنگهای مختلف و زیبا! ماهیهایی که دسته جمعی با هم حرکت میکنند و حرکات متوازن و موزونشان هر انسان زیباپسندی را میخکوب میکند. (مگه انسان زشتپسند هم داریم؟). این روند به زودی تمام نخواهد شد و هر چقدر که بیشتر پایین برویم، گونههای مختلف ماهیها و گیاهان آبی و ستارههای دریایی و مرجانهای زیباتر و عجیبتری را دیده و بیشتر لذت خواهیم برد.
استودیوی Giant Squid با ساخت عنوان Abzû این امکان رو برای ما که در خانه نشستیم و به کامپیوتر یا کنسول خود چسبیدیم و از پای اون تکون هم نمی خوریم(البته خودم رو میگم و خب دوست دارم شما هم این جوری باشین تا کمتر احساس عذاب وجدان داشته باشم!) فراهم کرده تا به زیر آب بریم. با گونههای دریایی مختلف همراه شیم. بین اونها شنا کنیم و از زیبایی بیکران اعماق اقیانوس لذت ببریم.
Abzû به قدری زیبا و واقعگرایانه خلق شده که قطعا هر کسی اون رو تجربه کرده باشه، حس میکنه که واقعا سفری کوتاه به اعماق اقیانوسها داشته. این بازی چشمنواز که به نوعی میشه اون رو شبیهساز غواصی در اقیانوس در نظر گرفت، با موسیقی محشرش، گیمپلیای نزدیک به ۲ ساعت داره و در جایگاه سیزدهم فهرست برترین بازیهای کوتاه تاریخ قرار میگیره (میتونین نقد و بررسی کاملش رو اینجا مطالعه کنین)
۱۲-Her Story
آیا تا به حال، در حال تماشای فیلمی جنایی به این فکر کردین که کارگاه قصه چگونه از تماشای قطعهفیلمهای بازجویی، سرنخها رو بیرون میکشه، تناقضات رو پیدا میکنه و نشانهها روکشف میکنه؟ کشفیاتی که در نهایت منجر به حل شدن معمای جنایت میشن. قطعا او باید بسیار باهوش، نکتهسنج و دقیق باشه و بتونه اظهارات افراد مختلف رو به صورتی بهینه طبقهبندی کرده و همچنین نتیجهگیریهای درستی داشته باشه. برای این که یک بار هم که شده جای یک کارگاه جنایی قرار گرفته، و بتونیم از پشت یک کامپیوتر اداره دایره جنایی، معمای یک قتل را حل کنیم، دو راه بیشتر نداریم. اول این که سالها درس بخونیم و دورههای مختلف رو گذرونده و کارگاه ماهری شیم تا چنین پروندههایی رو بسپارن دستمون، که البته اون موقع دیگه وقتی برای بازی کردن نمیمونه. پس این گزینه کاملا منتفیه! راه حل دوم دانلود و نصب بازی Her Story هستش که با ۲٫۵ ساعت گیمپلی جایگاه دوازدهم این لیست را به خودش اختصاص داده.
در بازی Her Story یا داستان آن زن، پشت یک کامپیوتر قدیمی CRT نشسته و به حدود ۲۷۰ ویدئوی کوتاه از اظهارات هانا اسمیت دسترسی خواهیم داشت. هانا حدود ۲۰ سال پیش به اداره پلیس مراجعه نموده و ابتدا خبر مفقودی و سپس قتل همسر خود را گزارش کرده. هر کدوم از این ۲۷۰ ویدئو یک سری کلیدواژه مخصوص به خود رو دارن تا با استفاده از اونها بتوانیم ویدئوهای مورد نظر خودمون رو پیدا کنیم. برای مثال اگه کلمه قتل رو سرچ کنیم، ویدئوهای مربوط به اون به نمایش در میآن. اما از اون جا که کامپیوتر قدیمیه و حافظه کمی هم داره (شما بخونین از اون جا که بازی چالشبرانگیز شه) حداکثر ۵ ویدئو از یک کلیدواژه قابل دسترسی خواهند بود.
هدف اصلی بازی شروع کردن با کلیدواژههای سادهتر باز کردن ویدئوهای بازی و در پایان پردهبرداری از راز این قتله. شاید بازی Her Story از دید خیلیها یه شاهکار نباشه(هر چند از دید خیلیها هم هست!) اما حداقل یک بازی منحصر به فرده و تجربهای رو ارائه میده، که به غیر از کسانی که بازیش میکنن و همچنین کارگاهان دایرههای جنایی، هیچ کسی نمیتونه طعمش را بچشه!
۱۱-Papers Please
یازدهمین عنوان از لیستمون، کمحجمترین بازی این فهرست هم هست! بازی Papers Please که یک شبیهساز بازرسی مرزی محسوب میشه، تنها ۲۹٫۵ مگابایت حجم داره! اما این بازی که با گرافیک پیکسلی ساخته شده، جادویی در خودش داره که بعضا بازیهای ۳۰ گیگابایتی هم ندارن و اون هم قرار دادن شما در نقش و درک زندگی شخصیه که تو خواب هم نمیتونین تجربه کنین. یک بازرس مرزی دولتی که برای اداره مهاجرت کار می کنه.
بازی در کشور کمونیستی خیالی Arstotzka اتفاق میافته(مدیونین اگه فک کنین ربطی به شوروی سابق و بلوک شرق داره!). بعد از پایان جنگ آرستوتزکا با کشورهای همسایه، مرزهای این کشور به منظور عبور و مرور مردم باز میشه و بازیباز موظفه که گذرنامه و مدارک مردمی که قصد عبور از مرز Grestin دارن، رو بررسی کنه، تا از عبور و مرور تروریستها و فراریها جلوگیری شه. خب این مساله نباید خیلی سخت و چالش برانگیز باشه و با اندکی دقت میشه این افراد رو شناسایی کرد، اما چند تا مشکل سر راهتون وجود داره. اول این که وقت محدوده و باید تا جای ممکن افراد بیشتری رو بازرسی کنین! دومین مشکل اینه که زن و بچه دارین و اوضاع مملکت خیلی خرابه و باید شکمشون رو سیر کرده و فضای گرم و نرمی رو تو خونه برای رشد و رفاهشون فراهم کنین! مشکل بعدی اینه که اگه کارتون رو درست انجام ندین میبرنتون زندان! خب دیگه مشکلات دیگه رو نمیگم که از بازی کردن Papers Please پشیمون نشین!
مدارک لطفا! عنوانیه که تونسته با حجم کم و گرافیک پیکسلی، یه وضعیت خاص رو اونقدر عالی شبیهسازی کنه که هنگام بازی، باورتون میشه بازرس مرزی و سرپرست بدبخت یه خانواده پنج نفری تو یه کشور جنگزده هستین. بازی Papers Please با ۴٫۵ ساعت گیمپلی (می تونین نقد و بررسی کاملش رو هم از اینجا بخونین)، موفق شده جوایز زیادی از جمله جایزه بهترین بازی استراتژی و مدیریتی بفتای ۲۰۱۴ رو از آن خودش کنه.
خب قسمت اول برترین بازیهای ویدئویی که در زمانی کمتر از ۵ ساعت به پایان میرسن تموم شد! در قسمت بعدی به ۱۰ بازی برتر این فهرست میپردازیم و سلاطین بازیهای کوتاه رو با هم مرور خواهیم کرد. نظرات خودتون رو با ما در میون بذارین…
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
نظرات
مقاله ی جالبی بود ، بعضی بازی های کوتاه اونقدر عجیب و غریب هستن که آدم واقعا گیج میشه !! مثل بازی Stanley Parable که بازی عجیبی هست واقعا !!! بازی Distraint هم می تونست باشه البته فکر نکنم که ۵ ساعت گیمپلی داشته باشه اما بازی پر مفهومی هست و تم عجیب و اتمسفر تاریکی داره .
ممنون بابت معرفی بازی و کامنتتون
Limbo هم کوتاه بود! نبود؟
مثاله متنوع و جالبی بود من
Superhot رو کلا فک کنم یکی دو ساعت تموم کردم ( اونم عمدا میخواستم دیر تموم بشه طراحی مراحلش خیلی عالی بود )
Far Cry 3 : Blood Dragon هم یک بازی واقعا فوق العاده با گیم پلی جمع و جور تر ولی خیلی باحال بود بازیش !
(یه خاطره خیلی خوب که باهاش دارم وقتی نزدیک آخراش بودم با کارت گرافیک قدیمیم با حدود ۳۰ فریم بازی میکردم اونم روی low ! بعد نزدیک اواخر بازی گرافیک نو خریدم و بازی رو آخرین تنظیمات ۷۰ فریم میداد ! برگام ریخت ! واقعا لذت بردم ازش )
Abzu هم فقط میتونم بگم بازی زیبایی بود من از ترکهای داخل بازی ک پخش میشد خیلی لذت نبردم پازل و معماهای آنچنانی هم نداشت و اکثرا تکراری بودن ولی خب من رو به اندازه ۲ ساعتی مشغول خودش کرد
بقیه لیست رو بازی نکردم .
راستی از این ۱۱ بازی چنتاشون انحصاری pc عه؟
ممنون در مورد نرخ فریم هم درکتون می کنم چون حتی چند تا دونشم واسه خودمم خیلی مهمه 😀
مقاله عجیبی بود. بریم چنتایی دانلود کنیم!
قربات پوریا جان تو که خودت استاد این بازی هاییه :yes:
سلام و خسته نباشید میگم به داداش گل آقا هامون عزیز …
عالی بود یکی دو عنوان رو زدم رو دانلود و بی صبرانه منتظر قسمت دوم هستم ….
نمیدونم limbo و inside چقدر تایم پلی داشت ولی قابلیت زود تموم شدن رو فکر کنم داشت و امیدوارم توی این قسمت بعد وجود داشته باشه …. :rose:
قربانت امیرجان عزیز خوشحالم که راضی بودی
بله قطعا هستند و اون بالا بالاها هم هستند
سلام
واقعا مقاله جالبی بود و ایده خوبی داشت.از همین الان کنجکاوم که her story رو بازی کنم.
راستی یه سوال
شما توی این لیست بازی های رقابتی(مثل مورتال کمبت و فیفا یا حتی این بتل رویال های جدید) و بازی های رکوردی (مثل تتریس یا پک من) رو حساب می کنید یا حتما باید شامل داستان باشه؟
اون Her Story چی چیه انقدر تبلیغش می کنن ؟ این اصن بازی به حساب میاد ؟
با تشکر مقاله ی بسیار عالیی بود تو بخش بعدی امیدوارم Harvest Moon Light of Hope , too the moon و از همه مهمتر undertale باشن
قربانت حسین جان لطف داری
راستش تو مقدمه (قسمت آخرش) توضیح دادم که Undertale علی رقم عالی بودنش چون میانگین زمان به پایان بردن بازیش حدود ۷ ساعت هست نمی تونه قرار داشته باشه
این رقم برای Harvest Moon هم حدود ۱۷ ساعته
اما خب To The Moon قطعا حضور خواهد داشت
مرسی
به شدت بازی MR shifty رو به دوستان پیشنهاد میکنم
تو همه پلتفرم ها هستش. روی کامپیوتر که میتونید دانلود کنید حالشو ببرید
بازی گرافیک کارتونی و پایینی داره ۴کی فلان این مسخره بازیا نیست
ولی گیم پلی قشنگی داره
نقطه… این حالت روحی الانه منه” ممنون بخاطره نقل قول از بهرام عزیز. کلا مشخصه که فرد با ذکاوتی هستی مقاله نویس :inlove: :inlove: :yes: :yes:
portal باید نفر اول این لیست باشه به نظر
پزش رو از همینجا بدم که ۵ تا از بازیای این لیست رو تجربه کردم و عالین همشون (دقت کنید که اکثرشون بازیای مستقل هستن). بنظرم استنلی پارابل خیلی جایگاه بهتری میتونست داشته باشه و همینطور هر استوری درسته که هردوشون چیزی به اسم گیم پلی ندارن و فقط خط داستان رو دنبال میکنن اما واقعا از شاهکارهای عجیب و غریب این صنعتن. راجع به استنلی پارابل بگم که اولا یه بازی اول شخصه به همراه یه راوی. راوی این بازی رو نمیدونم چی باید گفت ولی باید گذاشت تو موزه صداشو مردم بیان بشنون لذت ببرن. باور کنید پشیمون نمیشید از انجام این بازی اگه دنبال گیم پلی نیستید چون داستانش طوریه که همیشه یه جوری شما رو تو خودش غرق میکنه و کاری میکنه دنبال این باشید که اگه از فلان جایی که دفعه ی قبل نرفتید برید چه اتفاقی میفته (یکی از پایانای بازی اینه که باید به مدت چهار ساعت یک دکمه رو فشار بدید به صورت پیاپی!). هر استوری هم بازی قشنگیه ولی واسه کسایی که وقتشون زیادی ازاده. بازیش سبک جدیدی از بازی های جنایی رو ارائه میده که اتفاقا به واقعیت هم نزدیکتره. شما باید بر اساس حرف های خانمی که تو بازی هست از طریق یه موتور جست و جو بگردید دنبال ویدئوها و حتما یه قلم و کاغذ باید کنار دستتون باشه که همه چیزو بنویسید. بازی نیاز به زبان شدیدا قویی داره و فکر کنم فارسی سازش هم برای پی سی ساخته شده که باید چک کنید. ممنون بابت لیست خیلی عالیتون آندرتیل فراموش نشه!!!
مرسی بابت توضیحات عالی
متاسفانه Undertale میانگین زمان به پایان بردنش حدود ۷ ساعت هست وگرنه با متای ۹۲ قطعا جاش جزو بهترین های این مقاله بود :yes:
بازی های خیلی باحالی بودن
مقاله خوبی بود
فقط فارکرای رو فکر نکنم بشه عرض یه روز
تمام کرد نسخه اورجینالش کامل
این نسخه کرک که تو ایران میشه عرض
یک ثانیه عوض کرد
ولی در کل عالی بود
بازی اولی فکر کنم برا پلی استیشن vr
هم اومده باشه
واقعیت مجازی
ممنون افشین جان
نه میانگینی زمان به پایان بردن بازی توسط کل بازیبازان دنیا برای این عنوان زیر ۵ ساعت هست و شاید شما خود Far Cry 3 رو میگین
papers please خیلی خوبه چند سال پیش اولین بازی مستقل بود که انجام دادم و واقعا هم لذت بردم.
رتبه اول: Inside 🙂
آقا یه چیزای دیگه هم یادم اومد که حجمشون کمه و خودم تازه گرفتمشون سایلنت هیل ۲ – مکس پین ۱ و ۲ – افسانه زلدا : ماسک ماجورا و زلدا : اکارینا اف تایم این دوتای آخری با شبیه سازن و حجمش کمه و گرفایکشم پایینه ولی ینی اصلا یک چیزیه ها …
سلام و عرض درود دارم خدمت هامون معتقدی.ممنون بابت مقاله.بازیهای نامبرده واقعاً عالی هستن.خودم چندین مقاله دربارۀ بازیهای کوتاه خوندم،اما هیچکدامشان مثل این مقالۀ شما،کامل و زیبا نبودند و فقط،چند سطر کوتاه در مورد بازی،حرف میزدند.همین حالا،چندتاشون رو گذاشتم واسه دانلود.منتظر قسمت دوم مقاله هستم. 😎
سپاس از شما :rose:
خیلی خیلی لطف داری که وقت می ذاری و می خونی و بعد هم نظرتو میگی
راستش امیدوارم مقاله لایق وقت ارزشمند شما و دوستان دیگه باشه
خودم هم به نظرم این کامل ترین و بهترین مقاله در مورد بازی های کوتاهه و امیدوارم که باعث شه مخاطبین از عناوین کمتر شناخته شده هم لذت ببرن
اختیار دارید هامون جان. 😎
شک نکنید،همون White Beard سابقم،اما با یک اکانت دیگر و آخر اسم پروفایلم،اسم خودم رو گذاشتهام.اون یکی رو حذفش کردم. 😎
آرش 😀
سپاسگزارم جااب بوو
واقعاً دستتون درد نکنه آقای معتقدی که این قدر زیبا همچین مطلبی رو به بازی های مستقل کمتر شناخته شده اختصاص دادید.
چون واقعاً با یه سری پدیده روبروییم که اصلاً درک نمی کنن این بازی های مستقل و کوچیک چه قدرتی دارن!
ممنون از شما بابت کامنت خوبتون کاملا درست میگین :yes:
واقعا مقاله خوبی بود، با توجه به اینکه به زبان محاوره ای هم نوشتیدش و واقعا تنوع ایجاد میکنه
توی این لیست دو بازی Binding of Isaac: Rebirth و Papers, Please خیلی خیلی خوبن، پیشنهاد میکنم امتحانشون کنین حتما
ممنون احمدرضا جان
بله وقتی مقاله طولانی میشه و حالت گفت و گو با مخاطب داره به نظرم این طوری بهتر میشه چون صمیمی تره و کمتر خسته کننده میشه
تو قسمت فارکرای بلاد دراگون یه غلط املایی وجود داره
من به شخصه خیلی دلم میخواد فارکرای بلاد دراگون به صورت کلاسیک ادیشن منتشر بشه یا به عنوان یه سیزن پس برای فارکرای ۵ بیاد چون من موفق به تجربش نشدم به جز این بقیشون رو بازی کردم
مقاله واقعا جالب و ایده جدیدی بود خیلی عالی
اقای معتقدی شما اسپید ران ها رو هم حساب میکنید؟ چونکه خیلی بازی های بزرگ هستن اسپیدران براشون ثبت شده مثلا یک ساعت و نیم برای Resident Evil 4… فکر نمیکنم اینکار جالب باشه البته فقط نظر من هست شما درباره مقاله خودتون قطعا بهتر میدونید چی خوبه چی بده، اما Speed-Run رفتن و همگام بودن با رکورد ها برای پلیر های عادی تقریبا غیر ممکنه!
پ.ن: فکر میکنم یکی از ۵برتر فارکرای ۴ باشه، تو ربع ساعت میشه رفتش 😀 😀 پایان واقعی بازی
بازم ممنون بابت مقاله!
قربانت لطف داری
نه چون که من دیدم ویچر ۳ رو هم تو کمتر از ۴ ساعت تموم کردن یا اکثر بازی های دیگه
کافیه شما بازی رو در حالت Story Mod یا Easy قرار بدین و دموهارو همرو رد کنین و کلا بدویین جلو و خب اگه قرار بود این جور تموم کردن بازی حساب شه مقاله تبدیل میشد به بهترین بازی های تاریخ و همه بازی ها مجاز به بودن در لیست می شدن
خیلی با paper please حال کردم، خیلی
ببخشید بابت اسپم…….
ولی میخواستم بگم ک death strandig بازی پیچیده ای خواهد بود (قطع ب یقیین)
خب…خیلی ها ممکنه انگلیسی بلد نباشن یا در اون حد قوی نباشن ک بتونن داستان این بازی رو بفهممن.
پس نیاز ب زیرنویس فارسی دارن.
لطفا هر کسی ک اینستاگرام داره بره پیج هیدیو کوجیما رو پیدا کنه و برای هر پست جدیدش کامنت بزاره و توضیح بده ک گذاشتن زیرنویس فارسی همچین کار بدی نیس.اگه هرکدوم از ما زمان بزاره و برای هر پستش تو اینستا ی کامن ت پروپیمون بذاره شاید ی فرجی حاصل بشه
:yes:
مثل همیشه عالی :yes: :yes: :heart: فارکرای بلاد دراگون خیلی اتمسفر باحالی داشت و همینطور گیمپلی عالی فقط میتونست داستان بازی رو بهتر روایت کنه و بنظرم تو بخش دوم مقاله عنوان SniperGhostWarrior2رو هم میشه یاد کرد 😎
قربانت مازیار جان :heart:
بهترین بازی زیر ۵ ساعت از نظر من What Remain Of Edith Finch بود خیلی خیلی خیلی خییییییییلی بازی عالی هست
ممنون به خاطر مطلب . حقیقتش انقدر گیم بزرگ و خوب تو این چند سال اخیر بازی کردم که بهترین عناوین AAA هم کشش و جذابیت کافی واسم ندارند چه برسه به بازیهایی که تو این مقاله معرفی کردید ! مثالش آنچارتد ۴ هست که سالها همه جا ازش تعریف میکردم میگفتم قطعا باید گوتی سال بشه اما بعد از اینکه بالاخره سونی ۴ خریدم و تجربه اش کردم نه که خوب نبود اما شاید باورتون نشه تو نیمه دوم بازی هی منتظر بودم تموم بشه از این دیوار به اون دیوار پریدن و گان پلی تکراریش کلافم کرده بود میگفتم کی بالاخره تموم میشه . حقیقت اینه بعد از تجربه جی تی ای وی ، ویچر ۳ ، اویل ۶ ، شادو آف موردور ، اسسینز کرید سیندیکیت ، لست آف آس ، اسلیپینگ داگز ، رایز آف توم ریدر ، کال آف دیوتی بلک اوپس مکس پین ۳ سری گیرز آف وار و … دیگه هیچ بازی ای حال نمیده و چیز جدیدی بهتون ارائه نمیده حتی انحصاریهای سونی ۴ هم همشون راضی کننده نیستند اینفیمس سکند سان از اساس چیزی شبیه به پروتوتایپه ، days gone یه زامبی کشی دیگه است ، یاکوزا ۶ مشکلات متعددی تو گیم پلی و دوربین داره ازجمله مبارزات تکراری و خسته کننده و گرافیک نسل هفتمی . بلادبورن شدت سختیش برای من حکم تیر خلاص داره ، اسپایدر من هم ادامه دهنده راه پروتوتایپ و اینفیمس سکند سانه . تیکن ۷ نسبت به تیکن ۵ دو نسل قبلیش پیشرفت خیلی خیلی ناچیزی داشته ، تنها امیدم بازی دیترویته که تازه اونم خیلی ها اصلا گیم نمیدونن به خاطر گیم پلی خاصش