روزی روزگاری: گوش به فرمان Ares… | نقد و بررسی بازی Spartan Total Warrior
فرنچایز زیبای Total War که توسط اساتید ساخت عناوین استراتژی یعنی استودیو Creative Assembly و سگا خلق شده است جزو برترین و بزرگترین فرنچایز های Strategy تاریخ به حساب می آیند و در طول سال ها و عرضه نسخه های مختلف توانسته است به عنوان یکی از باکیفیت ترین بازی های سبک استراتژی نوبتی بین علاقمندان این ژانر نامش را مطرح نماید. جالب است که سری عناوین توتال وار علاوه بر محبوبیت جهانی در کشور ما نیز از یک محبوبیت خاص و وسیعی برخوردار هستند و تعداد زیادی از دوستانی که علاقمند به سبک Strategy هستند از سری توتال وار و نسخه های مختلف آن به عنوان برخی از برترین خاطرات زندگیشان یاد می کنند. این سری جذاب تاکنون ۱۱ بازی اصلی داشته است که همواره در سبک استراتژی قرار داشته اند و ۴ بازی اسپین آف نیز در پرونده فرنچایز Total War به چشم می خورد.
متفاوت ترین بازی در این سری بزرگ که کلا با عناوین اصلی این فرنچایز از همه نظر متفاوت است و عنوانی کنسولی به حساب می اید، عنوانی بود به نام Spartan Total Warrior که یک بازی هک اند اسلش بوده و البته از المان هایی از سبک استراتژی نیز بهره مند بود. در واقع سری عناوین Total War همواره بازار رایانه های شخصی را هدف قرار داده داند و کلا هم سبک استراتژی به نوعی مخصوص پی سی است و آوردن بازی های این ژانر روی کنسول و پیاده کردن کنترل آن ها روی کنترلر کاری بسیار سخت است. سگا که قصد داشت از نام بزرگ Total War بر روی کنسول ها نیز استفاده کند و از طرفی هم می دانست که نمی توان یکی از بازی های استراتژی سری اصلی را بر روی کنسول ها به خوبی پیاده کرد، از سازندگان این سری خواست تا یک بازی اسپین آف در سبک هک اند اسلش که ژانر محبوب آن روز های عناوین کنسولی بود خلق کنند تا این بازی به نوعی بازار بزرگ کنسول ها را نیز مورد هدف قرار دهد.
همین اتفاق نیز رخ داد و سال ۲۰۰۵ و در نسل ششم بود که عنوانی با نام Spartan Total Warrior در سبک هک اند اسلش که توسط استودیو خالق سری محبوب و بزرگ توتال وار یعنی Creative Assembly ساخته شده بود توسط کمپانی Sega برای پلتفرم های Xbox, PlayStation 2 و GameCube منتشر گردید. نخستین نکته ای که در مورد بازی بسیار قابل توجه بود این بود که این عنوان همان طور که گفته شد توسط اساتید ساخت بازی های استراتژی ساخته شده است و در حقیقت هم یک نسخه فرعی یا اسپین آف از سری بززرگ Total War محسوب می شد که باعث می شد نگاه ها به این عنوان جدی تر و گاها سختگیرانه تر باشد زیرا به هر حال نام بزرگی مثل Total War را یدک می کشید. Spartan Total Warrior در زمینه بازخوردها مقداری فراز و نشیب داشت و خیلی از منتقدان آن را تحسین کردند و برخی نیز آن را بازی خوبی نمی دانستند ولی جو کلی بازخوردها در مورد این بازی به سمت مثبت بود و در کل از این بازی به عنوان یک هک اند اسلش یونیک و زیبا که ارزش بازی کردن را داراست یاد می شود.
Spartan Total Warrior امتیازاتی را مانند ۸۰ از یوروگیمر، امتیاز ۸۵ از نینتندو پاور و امتیاز ۷٫۹ را از آی جی ان دریافت نموده و نهایتا موفق شد تا امتیاز متای ۷۴ را که نشانگر یک بازی خوب و خوش ساخت است، کسب نماید. در این مطلب قصد داریم تا به طور کامل به بررسی نقاط قوت و ضعف عنوان Spartan Total Warrior بپردازیم و تمام جزییات آن را همراه شما عزیزان واکاوی کنیم تا خاطرات خوب و شاید بد گذشته از این عنوان برایتان یادآوری شده و یا اگر این بازی مورد علاقه تان است ولی به هر دلیلی از زیر دستتان در رفته، اکنون به سراغ آن بروید و عنوان جذاب Spartan Total Warrior را تجربه کنید. پس اگر به هر دلیلی به این عنوان علاقمند هستید، پیشنهاد می کنم در ادامه مقاله نقد و بررسی بازی Spartan Total Warrior با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.
در خصوص بخش داستان در بازی Spartan Total Warrior باید گفت جدا از برخی اتفاقات واقعی تاریخی که در بازی لحاظ شده بودند، اما سازندگان از افسانه های یونان و روم نیز برای خلق یک داستان فانتزی تر و دشمنانی جذاب تر الهام گرفته بودند. داستان بازی به ۳۰۰ سال قبل از تولد مسیح باز می گردد که ارتش روم به رهبری Emperor Tiberius در حال مبارزه و غلبه بر یونان بود و بسیاری از بخش های این کشور را به تصرف خود در آورده بود. در حالی که تنها اسپارتا باقی مانده بود، پادشاه اسپارتان یعنی Leonidas در حال آماده کردن نیروهای خود برای هجوم بود. شخصیت اصلی بازی که تنها با نام “The Spartan” شناخته می شد و یکی از اعضای نیروهای Leonidas بود، یک کودک یتیم بود که از همان زمان به عنوان یک سرباز تربیت شده و تعلیم دیده بود تا اکنون به یکی مبارز فوق العاده قدرتمند بدل گرد.
نزدیک ترین دوستان وی دو برادر با نام های Castor و Pollux بودند. در حین این که Leonidas در حال آماده کردن نیروهایش بود، شخصیت اصلی بازی صدای خدای جنگ یعنی Ares را می شنود که معامله ای را به وی پیشنهاد می دهد. او می گوید حاضر است اسپارتان را در شکست دادن ارتش روم یاری کند و همچنین هویت واقعی او را آشکار سازد، در ازای این که اسپارتان باید بعدا برای خدای جنگ یک انتقام بگیرد که البته در اینجا دقیقا جزییات انتقام را برای اسپارتان توضیح نمی دهد. لشکر روم به رهبری ژنرال Crassus به شهر حمله می کند در حالی که Talos (یک مبارز غول پیکر و افسانه ای که تماما از برنز ساخته شده است و در افسانه ها آمده که وظیفه محافظت از اروپا را برعهده داشته است) را نیز به همراه دارند. Spartan و در واقع بازیباز می تواند تا با استفاده از منجنیق ها Talos را از بین ببرد و آن را نابود کند.
همان شب Ares به شخصیت اصلی بازی می گوید که به کمپ رومی ها نفوذ کرده و شنشیرهای آتنا (Blades of Athena) که از زمان جنگ Trojan War از دست رفته اند را بردارد. در ادامه و با موفقیت در انجام این امر، اسپارتان و Castor که همراه او در این ماموریت بوده است، در راه بازگشت به Electra، ملکه آمازون بر می خورند که اسیر رومی ها شده است و با کشتن نگهبانش موفق به فرار می شود. بعدا در ادامه بیشتر با Electra در داستان بازی برخورد خواهید داشت و به این ترتیب روند اتفاقات و وقایه جذاب داستان بازی رقم خورده و پیش می رود. در مجموع می توان گفت داستان بازی از جذابیت لازم برای همراه کردن بازیباز با خود را داراست و شاهد یک داستان سرگرم کننده و مناسب برای چنین عنوانی هستیم. البته شخصیت پردازی ها اصلا تعریفی ندارد و هیچ کدام از آنها شخصیتی نیستند که در یاد و خاطر بازیباز باقی بمانند. در واقع تنها کلیت داستان و روند روایت آن است که می تواند شما را علاقمند به ادامه روند داستانی بازی نگاه دارد.
گرافیک بازی در زمان انتشار آن تقریبا قابل قبول بود و نه بیشتر. این عنوان هرگز جزو بازی های بسیار زیبا و اصطلاحا غول های گرافیکی نسل ششم قرار نداشت و مخصوصا از لحاظ هنری ضعف های زیادی در جلوه های بصری آن مشاهده می شد. محیط های بازی بسیار بسیار تکراری و خسته کننده و شبیه هم بودند و همین طور جزییات بسیار کم در آن ها باعث می شد تا تمام محیط ها حالتی لخت و خالی داشته باشند و تلاش زیادی برای هر چه جذاب تر کردن و بخشیدن تنوع بالا به محیط ها انجام نشده بود. طراحی ظاهری شخصیت ها و مخصوصا سربازها نیز به همین شکل بود و همگی دقیقا مانند هم بوده و تنوع خوبی را در انواع مختلف آن ها و تنوع ظاهری و … مشاهده نمی کردیم که البته باید به این هم اشاره کرد که در آن زمان اکثریت بازی هایی که تعداد زیادی سرباز با هم در یک تصویر پردازش می شدند به همین شکل بودند و به دلیل ضعف سخت افزاری، زیاد تنوع فوق العاده ای را بین آن ها شاهد نبودیم.
از نکات نسبتا مثبت گرافیکی بازی باید به بحث فنی اشاره کرد که با آن که گاها در یک تصویر تعداد خیلی زیادی شخصیت مختلف حاضر بودند و شاهد تصاویر بسیار شلوغ و پرجمعیتی بودیم ولی اغلب شاهد افت فریم نبودیم و بازی ثبات خود را حفظ می کرد که این موضوع بسیار تحسین برانگیز بود مخصوصا برای عنوانی در نسل ششم. نورپزدازی بازی به نسبت زمان خود در سطح مناسب و استانداردی قرار داشت اما هرگز هم قابل مقاسه با بازی های بی نظیر نسل ششم مثلا مانند رزیدنت اویل ۴ و نورپردازی شگفت انگیز آن نبود و تنها می توان گفت گلیم بازی را از آب بیرون می کشید. در بازی باگ هایی هم مشاهده می کردیم که گاها شامل گیر کردن در در و دیوارها (که در آن زمان خیلی مد بود!!) و انیمیشن های عجیب و غریب و … بودند و صحنه های خنده دار و گاها هم عذاب آوری را خلق می کردند اما معمولا باعث لطمه جدی به زدن به لذت تجربه شما از بازی نمی شدند.
گیم پلی بازی مجموعه ای از یک سری اعمال مختلف شامل مبارزات عظیم با سیل دشمنان مختلف که بر سرتان می ریختند به صورت هک اند اسلش بود و البته برخی المان های استراتژی نیز در آن به چشم می خورد تا مقداری هم به ریشه خود که سری توتال وار بود وفادار باشد. در بازی شما در نقش یک مبارز بی نام که تنها با نام اسپارتان از او یاد می شود قرار می گیرید و وطیفه دفاع از اسپارتا را در برابر حمله امپاطوری روم بر عهده دارید. جالب است بدانید در بازی Ares یعنی همان خدای جنگ، هم به عنوان راوی و هم به عنوان راهنمای شما عمل می کند و شما را تشویق به هر چه بیشتر ریختن خون سربازان رومی می کند. همچنین در بازی هیولاهایی مانند hydra و اسکلت های زنده و زامبی ها نیز وجود دارند و شما هم این توانایی را دارید که از دستتان نور شلیک کنید! داستان بازی مقدار کمی به واقعیت ها و حقایق تاریخی شباهت دارد اما کاملا استایل و شیوه روایت خاص خود را دارد و به طور جالبی در طول بازی این روند روایت جذاب باقی می ماند و کاملا با گیم پلی بازی در هم تنیده شده اند که این موضوع از طریق کلی ماموریت های داستانی هدف دار انجام می شود تا شما را در بین کلی کشت و کشتار که تکراری می شوندف باز هم علاقمند نگاه دارد.
به عنوان یک اسپارتان، شما توانایی های مبارزه زیادی دارید. حملات و ضربات melee اصلی، نسبتا ساده هستند و با زدن ضربدر و دایره به تنهایی اجرا می شوند که به یک حمله یک نفره و ضربات مستقیم ختم می شود. تنوع، جایی به گیم پلی بازی اضافه می شود که استفاده از سپر با L2 به وسط می آید و در تقاطع با حملات تک نفره و کمبوها و حملات با دامنه بالا استفاده می شود و یک یا تمام دشمنان اطرافتان را چند قدم به عقب می داند. نوار بالای تصویر در گوشه سمت چپ تعداد و پیوستگی جملات و ضربات شما را دنبال می کند و هنگامی که چندین ضربه پشت سر هم و موفق به دشمنان وارد کنید به یک حمله ویژه دسترسی پیدا می کنید که از طریق نگاه داشتن دکمه R1 و هر کدام از دکمه های حمله، فعال می گردد. حملات و ضربات ویژه و دارای قدرت خدایان، زمانی در بازی فعال می شوند که نوار آبی رنگ یا مانای شما پر شود.
در این حالت اگر R2 را به همراه یکی از دکمه های حمله نگاه دارید، مقداری از حشم خدایان و قدرت های الهی را در میدان نبرد مشاهده می کنید که دشمنانتان را قلع و قمع می کند. مبارزات بازی در عین سادگی طوری طراحی شده بودند که عمق نسبتا خوبی داشتند و به خوبی می توانستند بازیباز را سرگرم نمایند هر چند که در برخی موارد می شد خیلی بهتر روی مبارزات بازی کار کرد، مخصوصا در زمینه افتادن در چرخه تکرار مداوم در اواخر بازی. اگر بخواهیم این عنوان را با عناوین هم نسل خود مقایسه کنیم می توان گفت شبیه ترین بازی به آن، عنوان The Mark of Kri است که این بازی نیز برای پلی ذاستیشن ۲ عرضه شده بود. اگر چه در بازی اسپارتان، میدان جنگ، تعداد دشمنان خیلی زیادتری به صورت همزمان داشت و سیستم مبارزات آن هم کمی پایه ای تر از بازی The Mark of Kri بود ولی به مانند این بازی شما می توانستید تیرها را بردارید و با L1 آن ها را به سمت دشمنان پرتاب نمایید و همچنین ارتقای تیرها به شلیک های آتشین نیز وجود داشت که آسیب خیلی بیشتری را به دشمنان وارد می کرد.
در بازی به روش های مختلف و تقریبا متنوع می توانستید دشمنان را بکشید و حتی به صورت اجرای تمام کننده های خشن دخل آن ها را بیاورید. دوربین بازی تقریبا همیشه کار خود را به درستی انجام می داد ولی به هر حال لزوم نشان دادن میدان جنگ از بالاتر سبب می شد تا بازیباز نتواند برخی از جزییات بازی و مبارزات را دقیق تر ببیند. همان طور که در مبحث گرافیکی بازی خدمت شما عرض کردیم برای یک بازی در آن زمان، نمایش آن همه دشمن مختلف در یک صحنه و عدم وجود افت فریم بسیار تحسین برانگیز بود و این یکی از نکات خوب گیم پلی بازی به حساب می آمد. بازی دارای دو بخش “campaign mode” و “arena battle” بود. در بخش کمپین بازی شما باید ۱۴ مرحله را پشت سر می گذاشتید و در بخش arena battle شما بایستی در مقابل موج های مختلف دشمنان که مدام سخت تر می شدند دوام می آوردید.
جالب است بدانید که یک دنباله غیرمستقیم نیز در سال ۲۰۰۸ برای این بازی با نام Viking: Battle for Asgard منتشر گردید که عنوانی کاملا معمولی و رو به ضعیف بود. در مجموع می توان گفت در زمینه گیم پلی Spartan Total Warrior، شاهد یک بازی هک اند اسلش با برخی المان های خاص و شبیه استراتژی در گیم پلی بازی Spartan Total Warrior هستیم که توانایی سرگرم کردن بازیباز را داراست و با وجود این که در ادامه بازی دچار افتادن در چرخه تکرار و تکرار می شود، ولی می توان آن را پیش برد و در حدی جذابیت دارد که بخواهید آن را تا پایان ادامه دهید و در انتها هم از تجربه آن راضی باشید.
در تهایت و بعد از بررسی بخش های مختلف این عنوان باید گفت Spartan Total Warrior یک هک اند اسلش خوش ساخت و جذاب بود که بازار کنسول ها را هدف قرار داده بود و در زمان خودش یک عنوان ارزشمند محسوب می شد. این بازی کاملا ارزش تجربه کردن و وقت گذاشتن برای آن را لااقل برای یک بار دارا بود. Spartan Total Warrior ضعف های نسبتا زیادی هم داشت، ولی در مجموع نکات مثبت و جذاب آن خیلی بیشتر بودند به طوری که تجربه ای شیرین را برای شما رقم می زد و اکثر بازیبازانی که در آن زمان تجربه بازی کردن این عنوان را داشته اند، معمولا از Spartan Total Warrior به عنوان یک هک اند اسلش خوش ساخت و زیبا یاد می کنند.
خیلی رک و راست باید گفت Spartan Total Warrior تنها یک بازی خوب و سرگرم کننده بود و نه بیشتر. از آن بازی هایی که امتیازش کاملا با آن منطبق است و واقعا بهترین نمره آن ۷٫۵ است که نشان دهنده یک بازی خوب و جذاب است. بازی که قطعا و صد در صد ارزش یک بار تجربه کردن را داراست و می تواند با یک سری المان های خاص خود که به دلیل تبحر تیم سازنده در ساخت بازی های استراتژی و سری توتال وار در بازی قرار گرفته اند، شما را به خود جذب کند و تجربه ای نو و غیر شبیه با دیگر بازی های هک اند اسلش به شما هدیه دهد. مگر اصلیت رسالت یک بازی همین سرگرم کننده بودن و چند ساعتی تجربه لذتبخش به بازیباز هدیه دادن نیست؟ چرا همین طور است. پس بی شک Spartan Total Warrior این کار را می تواند انجام دهد و به این ترتیب کاملا ارزش تجربه کردن را داراست. از کنار نام Spartan Total Warrior نباید به سادگی گذشت، البته نباید هم خیلی آن را بیش از حد جدی بگیرید. یک تجربه خوب و لذتبخش چند ساعته…
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
سعید جان خسته نباشی :yes: :yes:
توی دوره ای قرار داریم که وقتی امثال جاست کاز۳ رو بازی میکنی خدایی با خودت میگی چطور وقتی یه سازنده با این موتور های قدرتمند فعلی و سخت افزارهای قوی نتونسته حتی یه جا توی بازی فریم ثابت بگیره اونوقت چطور ۱۵ سال پیش توی ps2 یا xbox اصلا بازی ساخته میشده باز عناوینی هم ساخته میشده مثل همین بازی که ۲ لشکر باهم دگیر میشدن و شما خیلی روان بازی رو تجربه میکنی بدون هیچ افت فریمی اونم روی اون سخت افزارها
چقدر این بازی زیباست و چقدر باس های زیبایی هم داره به خصوص اون اژدهای چند سر در بین سلاح ها هم نیزه ها خیلی خوب بودن و محیط های بسیار بزرگی هم در بازی بود و خداییش در بحث فنی شاهکاری بود
محمدرضا جان مگه Just Cause 3 چشه؟ رو PC فریمش عالیه.کلا سری Just Cause 3 پلتفرم پایه اش PC هست.این بازی یکی از بهترین بازی هایی هست که تجربه کردم و بنظرم بهترین بازی ۲۰۱۵ بود.در عوض از گوتی اون سال یعنی ویچر ۳ اصلا خوشم نیومد و حاضر به تجربه اش نشدم.از نظر من جاست کاز ۳ یک سر و گردن بهتر از بازی هایی هست که الکی فقط متای بالاییی میگیرن.جاست کاز ۳ خیلی بهتر از عناوین نقش افرینی و هفت تیرکشی و زامبی محوره.این نظر منه و خب تحمل ندارم ببینم کسی بازی موردعلاقه ام رو مسخره کنه.واسه من Just Cause 3 صد برابر بهتر از بازیهایی مثل گرز یا فورزا یا تلو یا رد دد یا فاینال فانتزی یا رزیدنت اویل یا دیس انرد و …. هست که بر پایه داستان های تخیلی ساخته میشن و تو اکثرشون شما بجای درگیری با سرباز باید با یک مشت غول و هیولا و زامبی و ….. دیگر موجودات ساختگی درگیر بشید.
حسین جان جاست کاز۳ توی فریم روی کنسول ها افتضاح تمام عیاره من تا حالا هیچ بازی در اون حد افت فریم نداشتم گیم پلی خوبی داره پرواز کردن ریکو توی اسمان یا همون شروع بازی که روی هواپیما هست گرافیک هنری قوی ولی وقتی سازنده هنر داره که تمام این ها رو در کنار یک فریم ثابت عرضه کنه اون افت فریمی که من دیدم فکر نکنم روی سیستم هم کاملا ثابت بده صحبت بالای من هم در مورد فریم بود و جاست کاز۳ در این قسمت فاجعه هست
درود بر محمدرضای عزیز. خیلی ممنونم. سلامت باشی.
واقعا این که گفتید در اون زمان با اون قدرت کم کنسول ها چطوری این بازی میاد و یه لشکر رو پردازش میکنه بدون افت فریم واقعا درست و به جاست. جدا خیلی تحسین برانگیز بود این موضوع
وای سعید جان کردی کبابم با این مقاله، من با این عنوان خاطرات داشتم هنوز صدای Ares تو سرمه
رو همه حالت ها این بازی رو رفتم
فقط اون موقع احساس میکردم در حد witcher 3 گرافیک داشت الان دیدم باورم نمیشد :rotfl: :rotfl: :rotfl:
واقعا یه دنیا ممنون :yes:
درود بر شما. خیلی متشکرم. خدا نکنه کباب بشین.
بله دیگه اون موقع ها چشممون همین گرافیک ها رو فقط می دید و بهترین بودن برامون. باز هم متشکرم ازتون و خوشحالم که مقاله باب میلتون بوده
سلام
ممنون که این مقاله رو گزاشتید
این از اون دسته بازی هایی بود که باهاش اتفاقی اشنا شدم و بازیش کردم
بازی بشدت قشنگی بود و از چیزایی که یادم میاد دربارش این بود که گیم پلیش تقریبا زیاد بود و تنوع دشمنان و باس هاشم حرف نداشت
یادش بخیر…
سلام خدمت شما. خیلی متشکرم از لطفتون. خوشحالم که رضایت داشتید از مقاله. دقیقا درست می فرمایید در مورد بازی
من این بازی رو بازی نکرده بودم ولی توضیحات گیمپلی و زیرنویس عکسا و خود عکسا حس نوستالژی داره. یادش بخیر هر بازی یه اسم ایرانی داشت. یادش بخیر گرافیک اون موقع که نسبت به الان فاجعه بود اما به نظرمون عالی میومد. نمی دونم بازی ها لذت بخش تر بودن یا ما تو بازی کردن این قدر سخت گیر نبودیم و با همشون عشق می کردیم.
درود بر هامون عزیز. دقیقا همینطوره هامون جان که می گید.
خیلی لذت بردم از این مقاله :yes: :yes: :yes: 🙂
خیلی متشکرم هامون عزیز. بنده هم لذت می برم از خوندن مقالات شما
وای وای …
دست روی چه بازی گذاشتی آقا سعید …
با سلام و خسته نباشید به تمام تیم زحمت کش گیمفا خصوصا آقا سعید گل… 😀
خیلی خوشحال شدم دمت گرم آقا سعید خاطراتم زنده شد …
چه قدر این بازی زمان خودش لذت بخش بود واقعا :laugh: یادمه وقتی بازی رو خریدم گذاشتم تو دستگاه خدا خدا میکردم خراب نباشه و اجرا بشه (چشم هارا بسته دست ها رو به آسمان و دعا کنان زیر چشمی تلویزیون را نگاه میکردیم :rotfl: :rotfl: )بعد از اینکه اجرا شد قشنگ یادمه تا یجاهای خوبی از بازی جلو رفتم اما متاسفانه یهو قاط زد هنگ میکرد در همون نقطه ایی که بودم عین باگی تو بازی بود :evilgrin: بازی GOW1 هم دقیقا همین مشکلو داشت وقتی با کریتوس می رسیدم به پاندورا و از آساسنوری که دستای مجسه بود بالا میرفتیم اونجا میهنگید حدودا بعد ۳۰ دقیقه اجرا میشد دوباره اما این اسپارتان توتال وار هیچ وقت درست نشد 😎 البته گلایه هم ندارم چون بازی آخراش خسته کننده میشد همونطوری که فرمودید …
بازی های دیگه، آقا سعید خیلی خوشحال میشم نقد و بررسی کنید کینگ آرتور و ERAGON هست …
این دو بازی هم در زمان خودشون واقعا بازی های قشنگی بودن …
باز هم ممنونم از نقد و بررسی این عنوان سلامت و پیروز باشید
در پناه حق یا علی :heart: :rose:
سلام خدمت امیر عزیز. خیلی خیلی متشکرم از لطف و محبت و حمایتتون. سلامت باشید انشالله. خوشحالم که از این مطلب رضایت داشتید امیر جان و تجدید خاطره شد براتون.
چشم امیر جان حتما این دو بازی رو هم در دستور کار قرار میدم براتون.
باز هم تشکر فراوان از شما به خاطر این همه لطف و محبت. موفق و سلامت باشید
دمت گرم آقا سعید
یادش بخیر عجب بازی ای بود با مصب چه هیجانی داشت
البته اون موقع نمیدونستم اسم بازی چیه یه اسم ایرانی ساختگی بود که با اون میشناسم
سلام خدمت شما. خیلی متشکرم از لطفتون که مطالعه فرمودید و نظر گذاشتید. خوشحالم رضایت داشتید از مقاله و خاطراتتون زنده شد
البته بگم که اسمی که من میشناختم به اسم جنگجوی اسپارتا بود که خب بعد از گاد رفتیم سراغش و فکر کردیم گاد جدیده و خب وقتی دیدیم نیست شوکه شدیم ولی خب بعد از تجربه واقعا نظرم بهش عوض شد
حالا که این مقاله رو نوشتید جا داره دوباره تجربه کنیم ولی خب این بار با شبیه ساز .هرچند اون لذت کنسول رو نمیده ولی تجربه دوباره میچسبه
وای امان از نوستالژی….ممنون آقاسعید
گذرزمانو حس کردم جلو چشمام
درود بر شما. خیلی متشکرم از لطف و محبتتون. بله واقعا نوستالژی حس عجیب و قدرتمندیه. جلوی گذر زمان رو نمیشه گرفت. باز هم ممنونم
خیلی ممنون بخاطر اینجور پست ها که خاطرات مارو زنده میکنین 😉
امیدوارم از این جور پستا بیشتر بذارین….
درود بر شما. خیلی متشکرم از لطف و حمایتتون. خوشحالم که از این مطالب راضی هستید و خاطراتتون زنده میشه.
به روی چشم حتما این کارو میکنیم مثل همیشه
پسر من عاشق بازی ام
بهتره بگین کدوم ما عاشق بازی نیست….
این بازی یکی از بهترین بازی های اون زمان برای من بود.
هنوز دیسک این بازی رو دارم :yes: :yes:
عه بالاخره اومد 🙂 مرسی اقا سعید، عاشق این بازیم، خیلی باهاش خاطره دارم، عاشق تنوع و سرعت مبارزش بودم
درود بر شما. خیلی متشکرم از لطفتون که مطالعه فرمودید. خوشحالم رضایت داشتید
خسته نباشی سعیدجان…واقعا نسل ششم از لحاظ بازی های متنوع چیزی کم نداشت…یادمه وقتی رفتم داخل مغازه چشمم به کاور بازی افتاد(کلا عاشق کلاه خود و زره های یونانی ها هستم)فورا خریدمش…واقعا قشنگ بود یکی از قشنگ ترین لحضات بازی جایی بود که یه ارتش پشت سرت بود و با فرمان تو همه فریاد میزدن و آماده نبرد میشدن(اونجا دیگه آدرنالینم زده بود به سقف) کلا یعنی واقعا چ دورانی بود نسل ششم…بازم ممنون آقا سعید بعضی وقتا دس میذاری رو بازیایی که آدم نمیتونه نظر نده درموردشون…موفق باشی