روزی روزگاری: من دانته هستم، پسر شیطان، زاده ی فرشته…. | نقد و بررسی بازی ۴ Devil May Cry
دورگه… فرزندی که نیمی از آن شیطان و نیم دیگر فرشته است و به گونه ای موجود خارق العاده ای در هر دو دنیای شیاطین و فرشتگان محسوب می شود و از هر دو میراثی را با خود دارد. فرزندی که نه برای برقراری عدالت در زمین، نه برای نجات و خوشایند کسی، نه حتی برای خود و نه برای خانواده اش، بلکه بخاطر ذاتش با روحیه ای شوخ طبع، اما جدی می رود و می رود و می رود تا شیاطین را تار و مار کند و هیچ گاه نیز خم نمی شود. به ظاهر دردی در دل ندارد با آنکه گذشته اش بسیار شوم بوده است اکنون بار دیگر به عنوان فرزند شیطان و زاده فرشته باید برخیزد، گویی آماده است راهی یک نبرد حماسی شود. شمشیرش، یار جدا نشدنی اش، دو تفنگش و کت قرمز رنگ زیبایش را بر تن می کند. البته پیش از آنکه برای کشتن شیاطین راهی شود، احتمالا یک عدد پیتزای قارچ همراه با پنیر فراوان و مخلفات میل می کند که خدایی نکرده در طی راه ضعف نکتد! این قهرمان، دانته است! پسر شیطان، زاده فرشته…
هیچ وقت فکرش را هم نمی کردم که سبک «هک اند اسلش» (Hack And Slash) به یکی از بهترین سبک های تاریخ صنعت بازی های رایانه ای تبدیل شود! سبکی خاص که در آن هر چه که یک مخاطب خواستار اکشن سریع انتظار دارد و می خواهد، وجود دارد. سبک «هک اند اسلش» در واقع ترکیبی از ساعت ها هیجان، هنر خلق اکشن و خلاقیت در مبارزات نزدیک است که بازی باز را چنان سرگرم زد و خورد های خود می کند که بعید می دانم خیلی زود از آن سیر شود! نمی دانم چه کسی و چه موقع این سبک را به روی کار آورد، اما هر کسی بود با ایده خود توانست تحول بزرگی در صنعت بازی های رایانه ای ایجاد کند. گذشت و اکنون عناوین فاخر بسیار زیادی در سبک «هک اند اسلش» یا عرضه شده اند یا می خواهند روانه بازار شوند که یکی پس از دیگری جذاب تر و پر هیجان تر می باشند. بر کسی پوشیده نیست که مجموعه عناوین «God Of War» که در انحصار شرکت «سونی» (SONY) می باشد اکنون بدون شک بهترین های ابن سبک به شمار می آیند. تجربه ثابت کرده است که عناوین سبک «هک اند اسلش» ادرنالین خون هر بازیبازی را بالا برده و در کنار لذتی که دارد آنقدر مخاطب را مشغول خود می کند که متوجه گذر زمان نیز نمی شود. اکنون اگر نگاهی به لیست بازی های «هک اند اسلش» داشته باشیم، عناوین بسیار زیادی را مشاهده خواهیم کرد که هر یک با داستان سرایی و صد البته گیم پلی بی نقص خود هیجان مخصوصی دارند. در واقع آنچه که به سبک «هک اند اسلش» زیبایی بخشیده است و سبب شده این سبک جزء برترین سبک های صنعت بازی های رایانه ای شود، خلق یک گیم پلی بی نقص می باشد. به عبارتی دیگر «هک اند اسلش» یعنی یک گیم پلی پر از هیجان و بکش بکش! مدتی پیش تر از آن که سری عناوین پر زرق و برق «God Of War» توسط استودیوی «سانتا مونیکا» (Santa Monica Studio) در سبک «هک اند اسلش» روانه بازار شوند، دو کارگردان خلاق صنعت محبوبمان، یعنی «شینجی میکامی» (Shinji Mikami) و «هیدکی کامیا» (Hideki Kamiya) که ساخت مجموعه عناوین «Resident Evil» را با همکاری یک دیگر استارت زدند، در اوایل آغاز به کار کنسول افسانه ای «پلی استیشن ۲»، با ساخت یک ای پی جدید در سبک مذکور بار دیگر ثابت کردند که از عهده هر کاری بر می آیند. در اصل ایده این بازی قرار بود در ساخت یکی از نسخه های «Resident Evil» اجرا شود، اما به دلیل دور شدن از ریشه های این مجموعه، آن ایده را در عنوانی تحت نام «Devil May Cry» اجرا کردند که در همان اولین سال عرضه، این عنوان مورد تحسین بازی بازان و صد البته منتقدان قرار گرفت. نسخه اول این سری توانست با کسب نمره ی ۹۴ از ۳۷ نقد توسط وبسایت «متاکریتیک» (Metacritic) جزء فاخرترین های این سبک خود شوند. این موفقیت جرقه ای بود تا ساخت دنباله ای بر این نسخه آغاز شود! پس از دو سال استراحت «هیدکی کامیا» باری دیگر حاصل دست رنج های دو ساله ی خود را روانه ی بازار کرد که متاسفانه به مانند نسخه اول موفق ظاهر نشد و با بازخورد های منفی روبرو شد. در این نسخه نیز با همان گیم پلی گذشته طرف بودیم، بدون هیچ گونه تغییری که این عامل در کنار دیگر موارد مشخصی سبب شد که دومین نسخه ی این سری شکست بخورد. اما این تمام ماجرا نبود! باری دیگر با کارگردانی «هیدکی کامیا» سومین نسخه این سری دو سال بعد از عرضه نسخه ی دوم روانه ی بازار شد و این دفعه برخلاف نسخه قبلی، عنوان سوم موفق تر ظاهر شد. «هیدکی کامیا» خالق این سری، تا نسخه سوم کارگردانی مجموعه را بر عهده داشت ولی پس از آن دیگر کارگردان بازی نبود. نسخه چهارم با حفظ سبک و سنت نسخه های پیشین بر روی سه پلتفرم «پلی استیشن ۳»، «ایکس باکس ۳۶۰» و رایانه های شخصی عرضه شد که خوشبختانه این نسخه بدون کارگردانی «هیدکی کامیا» نیز موفق ظاهر شد. چند سال بعد نیز آخرین نسخه این سری تا کنون، به صورت ریبوت کامل از کل مجموعه روانه بازار شد که اتفاقا عنوان فوق العاده ای نیز از اب در آمد. اکنون اگر بخواهیم جمله ای در وصف این سری بیان کنیم باید گفت که سری «Devil May Cry» از بهترین عناوین سبک «هک اند اسلش» محسوب می شوند و حتی به گونه ای از پیش کسوت های این سبک نیز هستند. حال نیز می خواهیم نگاهی بر نسخه چهارم این سری داشته باشیم. پس در ادامه با ما همراه باشید.
«Devil May Cry 4» با داستان سرایی عالی و گیم پلی ارتقاء یافته در سال ۲۰۰۸ عرضه یافت و مورد استقبال خوب طرفداران قرار گرفت! بدون شک یکی از بهترین نقات قوت این نسخه، داستان سرایی زیبای آن بود که با دو شخصیت متشابه به یک دیگر روایت می شود. در ادامه توضیح همین موضوع باید گفت که بازی بر خلاف دیگر نسخه ها، این دفعه شخصیت جدید و متفاوت تری نسبت به «دانته» را به تصویر می کشد! «نرو» نام این شخصیت جدید می باشد که به گونه ای نیمه اهریمن محسوب می شود و در روزی که قرار بود در آن کلی هیجان داشته باشد، همراه با دختری به نام «کریه» در مراسم مذهبی خاصی که «اسپاردا»، پدر «دانته» و کامل ترین اهریمن، را پرستش می کردند حضور یافت. در واقع اصل روایت بازی چنین است که در اوایل میان پرده ای از آن به نمایش در می آید که بعد از مدتی «دانته» به دلایلی نا معلوم آن مراسم را به هم می ریزد و رهبر آن مکان را که «سانْکتوس» نام دارد را ظاهراً به قتل می رساند. البته خب اصل روایت بازی، به نقشه های پلید «سانْکتوس» مربوط است که قصد نداریم بیش تر از این داستان بازی را اسپویل کنیم. چرا که باید خود مخاطب آن را تجربه کند تا درک داستان برایش راحت تر شود. در طول بازی، (بسیاری مراحل را با «نِرو» پیش می بریم) داستان، دو شخیت اصلی بازی یعنی، «دانته» و «نِرو» را با چالش های فراوانی روبرو می کند که هر از گاهی منجر به این می شود که یکی از شخصیت ها به ناچار گیر بیفتد و در همین حین بازی شخصیت دیگری را به تصویر می کشد. از دید دیگر این ایده برای طرفداران «دانته» که در واقع هسته اصلی این سری می باشد اندکی ناخوشایند است. چراکه در حقیقت بازی انگار «دانته» را شخصیت دوم معرفی می کند و این مسئله بسیار ناراحت کننده است. گذشته از این موضوع در حقیقت نوع چنیش داستان به گونه ای است که به طور کامل با شخصیت های اصلی بازی و دیگر شخصیت ها به خوبی آشنا می شویم. این حرکت هوشمندانه از سازندگان واقعاً یکی از بهترین نکات اصلی داستان به شمار می آید که کم تر در عناوین دیگر دیده می شود. تقریباً بیشتر مراحل بازی را با «نِرو» طی می کنیم و در بعد از اواسط بازی باز کنترل «دانته» را بر عهده می گیرد که همانند دیگر نسخه های این سری با روحیه شوخ طبع و البته بک دنده اش نیز طرف هستیم. «دانته» و «نِرو» به گونه ای هسته های اصلی داستان به شمار می آیند و هر از گاهی بر اساس اتفاقات رخ داده در مقابل هم قرار می گیرند و درگیر می شوند و گاهی اوقات نیز به کمک یک دیگر نیز می روند. در کل داستان بازی جنبه های متفاوتی دارد که باید آن را شخصاً تجربه نمود تا آن را درک کرد. همچنین جای دارد بگوییم که در کنار دو شخصیت «دانته» و «نِرو»، بازی شخصیت های دیگری نیز وارد جریانات می کند که همانند دو شخصیت اصلی، روایت بازی به شیوه ای کاملا هوشمندانه آن ها را با بازی باز آشنا می کند و طولی نمی کشد که دوست یا دشمن بودنش معلوم می شود.
در طی پیش روی در بازی، بازی باز با دشمنان و شخصیت های جدیدی روبرو خواهد شد که هر یک داستان مخصوص به خود را دارند. حتی شخصیت پردازی آن ها نیز به قدری هوشمندانه صورت گرفته است که سبب می شود بازیباز حضور آن ها را در بازی بیهوده نداند و به خوبی با آن شخصیت ها رابطه برقرار کند. به خصوص شخصیت «نِرو» که آنقدر زیبا و هنرمندانه پرداخت می شود که طولی نمی کشد آن را به لیست برترین شخصیت های محبوبتان اضافه می کنید. تنها کافیست با «نِرو» و دیالوگ های آن رابطه برقرار کنید آنگاه سخن بنده را متوجه می شوید! همچنین سازندگان شخصیت پردازی «دانته» را به قدری عالی انجام داده اند که نسبت به نسخه های قبلی پیشرفت جشم گیری داشته است. شخصیت پردازی «نِرو» نیز از چنین قاعده ای مستثنی نیست. بحث در مورد شخصیت پردازی بازی بسیار زیاد است و ما فقط می توانیم بگوییم که شخصیت پردازی به قدری حرفه ای صورت گرفته است که گمان نمی کنم مشکلی در آن پیدا کنید. همچنین باید گفت در این نسخه میان پرده های زیبا و تأثیر گذار تری نسبت به نسخه های قبلی به نمایش در می آید. در کل باید گفت که قصد نداریم اتفاقات درون بازی را فاش کنیم، چرا که باید خودتان به تجربه ی آن بپردازید، هر چند که بعید می دانم کسی بازی را تجربه نکرده باشد، اما تجربه دوباره آن نیز توصیه می شود. قابل ذکر است که داستان بازی بیشتر تأکید بر آشنایی با شخصیت «نِرو» و اتفاقات رخ داده برای وی، دارد. باری دیگر جای دارد ذکر کنیم که در کنار این موضوع، در طول راه، بارها و بارها با شخصیت های مختلفی مواجه خواهید شد که ممکن است دشمن یا دوست باشند (هرچند که اکثراً در ابتدا دوست و در پایان دشمن هستند!). همچنین باید گفت که بازی خوشبختانه روایت گنگ و نامهفومی ندارد و این مسئله یکی از دلایل موفقیت این نسخه در سال عرضه خود می باشد. روایت چهارمین نسخه از سری «Devil May Cry» همانند دیگر نسخه ها هدف دار و بدون نقص از آب در آمده است که این بیانگر این مسئله می باشد که سازندگان توجه بسیاری روی این قضیه داشته اند. هر چند که یک سری ایردات در آن وجود دارد. در کل وسعت داستان بازی به قدری زیاد است که هر چقدر در رابطه با آن توضیح دهیم باز هم کم است! اما در حد یک اشاره خلاصه به روایت بازی و آشنایی با داستان آن، متن فوق کفایت می کند.
و اما به گیم پلی بازی و مهم ترین بخش آن می رسیم. بخشی که عامل اصلی موفقیت یا شکست سری عناوین «هک اند اسلش» به شمار می آید. در «Devil May Cry 4» و مخصوصا در بخش دانته دقیقاً شاهد همان گیم پلی نسخه های پیشین هستیم (که البته بی نقص بود) که در آن تنها اندکی تغییر در زمینه های خرید آیتم و ارتقاء حرکات شخصیبت به وجود آمده است اما بخش نرو تنوع بسیار عالی را از لحاظ گیم پلی به بازی بخشیده است و سبک مبارزاتی کاملا جدیدی را به بازی اضافه کرده است. در مجموع باید گفت در زمینه هسته اصلی گیم پلی، یعنی همان شمشیر بازی خودمانی، بازی تغییرات زیادی را به دوش می کشد. تغییراتی که گاه سبب شده است بازی بهتر از نسخه های قبلی سری جلوه پیدا کند و برای بازی باز به قدری جذاب باشد که او را وادار کند که ساعت ها به تجربه ی بازی بپردازد. به عبارتی «Devil May Cry 4» هر آنچه که بازیبازی از یک عنوان «هک اند اسلش» انتظار دارد را برایش بر آورده کند. همانطور که در بخش داستان نیز ذکر کردیم، در طول بازی مخاطب کنترل دو شخصیت متفاوت را دارد که میزان چشم گیری به جذابیت بازی افزوده است. همچنین زیاد و سخت بودن تعداد مراحل و باس فایت های بازی، سبب گشته است که گاها تجربه بازی هفته ها طول بکشد. به خصوص اگر درجه سختی بازی بر روی آخرین حد قرار داشته باشد! این درجه چنان بازی باز را به چالش خواهد کشید و از ادامه دادن بازی باز می دارد که مثال زدنی نیست. فقط در حد یک اشاره کافی است بگوییم که در این درجه چنان بازی برایتان سخت می شود که پس از گذشت چند ساعت خود بازی به صورت خودکار پیشنهاد می کند بازی را با درجه ای آسان تر از سطح فعلی تجربه کند! هز چند که برای افراد بی تجربه در این زمینه، درجه بسیار آسان نیز برایشان تجربه ای سخت خواهد بود. هر چه که به مراحل بالاتر می روید، باس های اصلی به کنار، دشمن های بازی پیشرفت تر، سریع تر و با استراژی خاصی حمله می کنند که همانند مبارزه با یک باس اصلی بسیار سخت می شونه به خصوص شوالیه هایی که به صورت معلق در آسمان هستند. آنها یکی از سخت ترین دشمنان معمولی بازی به شمار می آیند که هر از گاهی چنان سخت خواهند شد که بعید می دانم از شدت عصبانیت بازی را ادامه دهید! چه بسا که هر از گاهی سبب می شود از بازی سرد شوید. با این حال «Devil May Cry 4» بسیار لذت بخش می باشد و با حرکات و توانایی های فیزیکی که شخصیت ها دارند و آنهایی که می توان از طریق خود بازی توانایی آن ها را ارتقاء داد و حرکات جدیدی را برایشان خرید، مطمئناً مبارزه در بازی را برایتان جذاب می کند. همچنین باید گفت به لطف هوش مصنوعی بازی که چندین سال است در این سری در سطح نسبتاً بالایی قرار دارد، دیگر نمی توان دشمنان را به آسانی هر چه بیشتر محو کرد! همچنین بد نیست بدانید که تنوع دشمنان نیز بسیار زیاد است که هر یک با استراژی مخصوص به خود وارد عمل می شوند. باس های بازی نیز همانند دشمنان معمولی چالش برانگیز هستند!
جالب است بدانید در طول بازی چند باس مخصوص را پس از شکست دادن توسط «نِرو» باید در اوخر بازی آن ها را با «دانته» نیز شکست دهیم که به لطف امکانات و سلاح های عالی و قدرتمند شخصیت مذکور، شکست دادن آن ها خیلی راحت از قبل می باشد. در واقع باید گفت بعد از آنکه کنترل «نِرو» را در بازی از دست می دهیم، با «دانته» می بایست کاملا از اولین مرحله بازی که با «نِرو» آغاز کرده بودیم، دوباره شروع کنیم. پیرو همین صحبت باید گفت که این مراحل برخلاف تصور تکراری شدن لذت خود را دارد و اصلا تکراری نمی شود. در کنار این موضوع، باید گفت که انیمیشن مربوط به حرکات دو شخصیت اصلی بازی با یک دیگر تفاوت دارد و هر یک از شخصیت ها توانایی های منحصر به فردی از خود نشان می دهند. به خصوص حرکاتی که با شمشیر و دیگر سلاح ها انجام می دهند. البته باید ذکر کنیم که تفاوت انیمیشن های این دو شخصیت در مبارزات باعث تنوع بسیار عالی بازی شده است. به عنوان مثال شخصیت «نِرو» که به دلیل نیمه اهریمنی بودنش تنها با استفاده از یک دست می تواند شمشیر را بچرخاند که آنطور که انتظار داریم حرکاتش نسبت به دانته با شمشیر سریع نمی باشد. اما دست دیگر وی نیز به دلیل خارق العاده بودنش می تواند حرکات سنگین و بسیار بسیار سریعی را انجام دهد که حتی بعضی وقتی منجر به کشتن گروهی از دشمنان می شود. برخلاف «نِرو»، «دانته» می تواند حرکات سریع و غیر قابل دفعی را انجام دهد و می تواند خیلی زود در مقابل حرکات دشمنان واکنشی نشان دهد. همچنین نحوه استفاده از تفنگ در بازی با شخصیت «دانته» بسیار سریع تر از «نِرو» می باشد. در پیرو همین مسئله باید بدانید که با استفاده از سیستم ارتقاء حرکات شخصیت ها، می توانید با ارتقاء حرکات (در بازی حرکات را می توانید بخرید)، علاوه بر حرکات مخصوص شخصیت ها، حرکات فانتزی و زیبایی را نیز برای آنها خریداری نمایید. حتی این امکان وجود دارد که با ترکیب چند حرکت (منظور، ترکیب کلید های به عمل آوردن حرکات است) کمبوهای جدیدی خلق شود که بسیار گسترده هستند. به شخصه بعضی اوقات در بازی حرکاتی را مشاهده کردم که واقعا زیبا بودند و باعث جذابیت هر چه بیشتر بازی می شدند. در کل این بخش از بازی بسیار حرفه ای و هوشمندانه کار شده است که تلفیق آن با گیم پلی پر هیجان بازی، حس و حال بسیار لذت بخشی را به مخاطب می دهد. اکنون در ادامه سلاح های موجود در بازی را بررسی خواهیم کرد.
«RedQueen» یا به اصطلاح خودمانی «ملکه ی قرمز» شمشیر و سلاح اصلی «نِرو» در مقابل دشمنانش می باشد که در طول بازی با خود به همراه دارد و بیشتر از آن استفاده می کند. «RedQueen» ساختار خارق العاده ای دارد و ضربات سنگینی را به دشمنان وارد می کنند.
«Blue rose» (رز آبی) نیز یکی از سلاح های اصلی «نِرو» می باشد که بیشتر برای شلیک کردن به هدف های دور از آن می شود، هر چند که هر چه هدف دور تر باشد میزان قدرت گلوله ی شلیک شده کم تر می شود. در صورت امکان نیز می توان با نگاه داشتن کلید های مربوطه، قدرت شلیک گلوله ها را چندین برابر کنید که بدون شک نقش مهمی در شکست دادن دشمنان دارد.
یکی از قدرتمند ترین شمشیر های موجود در بازی که در طی گذراندن مراحل هم «نِرو» از آن استفاده می کند و هم «دانته». این شمشیر که یکی از شمشیر های مورد استفاده ی برادر «دانته» یعنی «ورژیل» است. کارایی این شمشیر بسیار گسترده می باشد و می توان با آن ضربات سنگینی را به دشمن وارد کرد. در این شمشیر قدرت غیر قابل تصوری نهفته است که حتی به مقدار محدود نیز می توان از آن استفاده نمود. (در نسخه ی سوم سری این شمشیر در اختیار «ورژیل» است.)
این وسیله به صورت انحصاری در اختیار «دانته» قرار دارد که پس از شکست دادن یکی از باس های بازی می توان از آن استفاده نمود. از نطر بنده این وسیله برای مبارزه بسیار کار آمد می باشد و هم زمان می توان حرکات بسیار زیبا و البته خطرناکی را با استفاده از دست و پا به دشمن وارد کرد. این وسیله برای تغییر حس و حال مبارزات بازی نقش بسیار بزرگی دارد!
و اما به یکی از خارق العاده ترین سلاح های درون بازی می رسیم. «Pandora» یک سلاح فانتزی و مدرن می باشد که در صورت ارتقاء به آخرین سطح موجود، می توان آن را سلاح های مرگبار زیادی نظیر راکت انداز، تیرکمان بمبی، بمب های تعقیب کننده، مسسل و خیلی چیز های دیگری تبدیل کرد. در کل این سلاح یکی از کار آمد ترین سلاح بازی می باشد.
گیم پلی بازی نیز همانند داستان آن بسیار بی نقص و خالی از هرگونه اشکال می باشد، البته نباید منکر آن بود که وجود برخی از باگ های فنی بعضی اوقات انصافاً مشکل به وجود خواهند آورد. اما با این حال گیم پلی «Devil May Cry 4» ایراد بزرگی ندارد.
گرافیک بازی نیز در مقایسه با عناوینی که در سال ۲۰۰۸ انتشار یافتند در حد قابل قبولی قرار دارد و مشکل خاصی در آن دیده نمی شود. هر چند تعدادی مشکلات فنی نظیر دیر بارگذاری شدن بافت های دور دست و دیگر باگ های گرافیکی در آن مشاهده می شود که حتماً باید آپدیت های ارائه شده را نصب نمایید تا بر طرف شوند. انجین گرافیکی استفاده شده در بازی، «امتی فریمورک» (MT Framework) نام دارد که کارکنان شرکت ««کپکام» (Capcom) آن را ارتقاء داده و توانسته اند یک موتور گرافیکیِ متوسط را پیشرفته تر کنند. «امتی فریمورک» در واقع یکی از انجین های اختصاصی شرکت «کپکام» (Capcom)، ناشر و توسعه دهنده ی این سری می باشد که به طور مخصوص در ساخت این سری و دیگر عناوین شرکت مذکور به کار می رود. از نکات منفی گرافیک بازی که بگذریم، باید گفت که یکی از نکات مثبت «Devil May Cry 4» در این بخش، میتوان به طراحی قابل قبول محیط، نورپردازی های عالی و مثال زدنی اشاره کرد. در واقع طراحی بسیاری از محیط ها چشم نواز است و می توان بخش طراحی هنری این بازی را عالی در نظر گرفت. البته باید گفت که سایه زنی ها چندان جالب نیستند و در سطح نسبتاً پایینی قرار دارند که البته این موضوع چندان هم مهم نیست و اثری روی تجربه شما از بازی ندارد. در حقیقت باید گفت طراحی زیبا و فانتزی بازی یکی از بزرگ ترین نکات مثبت این بخش می باشد. در کنار گرافیک منحصر به فرد بازی، موسیقی های معروف این سری نیز جان می دهد تا به دل دشمنان بزنید! تم کلی بازی در زمینه ی موسیقی همان تم همیشگی متال است و در زمینه موسیقی، بازی خوب عمل کرده است و مانند همیشه موفق ظاهر شده است. در زمینه ی صداگذاری، بازی چند جهش موفق نسبت به نسخه ی پیشین داشته است. صداگذاری بازی، نبردها را بهتر جلوه میدهد و همچنین شنیدن صدای شخصیت ها و دیالوگ های انها به دلیل کیفیت عالی صداگذاری، بدون شک برای بازی بازان بسیار دلچسب می باشد. بهتر است بدانید که به هنگام مبارزه با دشمنان موسیقی بسیار زیبا و پرهیجانی با ریتمی عالی پخش خواهد شد که کاملاً حس و حال بازی را عوض می کنند.
با آنکه نقد به اتمام رسید، اما باز هم می شود درباره این بازی و ابن سری بی نظیر هزاران کلمه دیگر نیز بنویسیم. «Devil May Cry 4» با وجود برخی مشکلاتی که داشت از دید طرفداران بسیار موفق بود و توانست یکی از بازی های لذتبخش نسل هفتم در سبک «هک اند اسلش» را به بازیبازان و طرفداران هدیه دهد. همچنین باید ذکر کنم که واژه «Devil May Cry» یا به معنای فارسی “شیطان هم می گرید”، با توجه به نوع گیم پلی و مبارزات بازی، معنایی بسیار هماهنگ و مطابق با حال و هوای بازی دارد و وقتی که بازی را تجربه نمایید، کاملا این اسم را درک خواهید کرد! دیگر بیش از این سرتان را درد نمی اورم و در آخر باید گفت، مانند همیشه، «دانته» فرزندی از خاندان شیطان و از نسل فرشته، برای ماموریتی جدید و از پای در آوردن شیاطین بی رحم و کریه منظر، آماده است. به امید ان که به زودی باز هم وی را در کت بلند قرمز رنگ و زیبایش ببینیم و با او به جنگ شیاطین برویم، در نسخه ای جدید از یک سری افسانه ای به نام Devil May Cry…
پر بحثترینها
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- از صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۵ چه انتظاراتی داریم؟
- شایعه: کمپانی مادر FromSoftware احتمالا برای جلوگیری از تصاحب خصمانه از سوی یک شرکت کرهای به سونی مراجعه کرده است
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- شایعات مربوط به حضور God of War در TGA 2024 قوت گرفت [تکذیب شد]
- گزارش: GTA 6 وضوح فوقالعادهای روی پلی استیشن ۵ پرو خواهد داشت
- سازنده STALKER 2 به دنبال بررسی بازخوردها و رفع سریع مشکلات بازی است
- بازی STALKER 2 در عرض دو روز بیش از ۱ میلیون نسخه فروخت
- آیا بازیهای ویدیویی به ما آسیب میرسانند؟
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
نظرات
خسته نباشی حسین جان :yes: :yes:
این بازی خیلی جای بحث داره اولین بار که بازی رو گرفتم از اینکه شخصیت اصلی دانته نبود خب کمی نگران کننده بود چرا که ما این بازی رو با شخصیت دانته میشناسیم ولی در کمال تعجب کنترل نرو در دست ما بود خب از این مسئله که بگذریم در همین ابتدای بازی باید با شخصیت محبوب این سری یعنی دانته بزرگ مبارزه میکردیم که باز خودش یک بحران دیگر بود اما همین طور که گفتی شخصیت نرو با یک کارگردانی بی نظیر شخصیت پردازی شده بود و من حداقل ازش خوشم اومد یعنی شخصیتی بود که میتونست جای خالی دانته رو پر کنه نقطه قوت این شخصیت اون دست شیطانی بود که با زدن دکمه B حسابی باس ها رو اذیت میکرد یعنی از نظر سرعت از دانته کند تر بود اما اون دست شیطانی خیلی به گیمر در مبارزات کمک میکرد از اون طرف باز دانته با کشتن هر باس توانایی های جدیدی کسب میکرد در نهایت من بازی رو در نسل قبل چندین بار به اتمام رسوندم که این خودش نشان دهنده پتانسیل بی نظیر بازی هست که گیمر ازش سیر نمیشه و به نظر من نمره ۹/۵ برای بازی مناسب هسب
هیچکدوم به باحالی ۵ یا همونی که ریبوت شد نبود. :yes:
سری جدیدشم که خیلی خراب کرد :pain: :dazed:
ممنون بابت مقاله زیباتون
شماره ۴ این سری اصلا در حد قبلی های مخصوصا ۳ نبود اینو منی دارم میگم که عاشق ای سری هستم و با تک تک نسخه هاش زندگی کردم
خیلی هم حدش بود اقااااااا
اقا شرمنده ددستم خورد رو گزارش تخلف
و درمورد اینکه میگی هیچکدوم باحال تر نبود یک سوال داشتم شما ۳ و ۴شو رو هم بازی کردی چون اگه بری تو سایت metacritic نگاه کنی میبینی یوزر اسکورش خیلی پایین تر از نسخه ۳ و ۴شه بهترین نسخه هاش ۳ و۴ بودن و وقتی ۵ اومد کلا سبک بازی رو عوض کردو جهان بازی رو هم عوض کرد تو نسخه های قبلی یک جهان واقعی مخصوص خودشو داشت اما dmc اصن جهان خاصی نداشت همین جهان خودمون بود ولی میرفت تو برزخ که اون قدرتا رو میگرفت نمیدونم منظورمو گرفتی یا نه ولی در کل نسخه های قبلیش از همه قشنگ تر بودن که نمیدونم چی شد تصمیم گرفتن ریبوتش کنن اونم توسط یک شرکت دیگه که بعد کلا احساس میکنم نابود کرد dmcرو و الان که داره شایعاتی میاد که دارن دوباره ۵شو میسازن یعنی ادامه ۴
میدونم چی میگی داداش……..من سری های قبلشو بازی نکردم…. 😀
ممنون که برام توضیح دادی 😉
لطفا انقدر منفی ندید….اه :-((
اتفاقا اون که افتضاح بود بازی بدی نبود ولی دویل می کرای هم نبود مثل رزیدنت ۶ بازی خوبیه نه به اسم رزیدنت مثلا گرز اف زامبی
به نظرم تو هیچی از این بازی نمیدونی ریبوتش مزخرفترین در سری بود
واسه کسی که اولین سری که بازی کرده همین ریبوت بوده عالیه……………. :yes:
کسی هم نظر شما رو نمیخواد (توجه کن…………شما……..)
مرسی بابت مقاله ی خیلی خوبتون :rose:
در سری اصلی devil may cry یعنی ۱ تا ۴ دانته و ورجیل نیمه شیطان و نیمه انسان ان و اصلا فرشته نیستن.
فقط توی ریبوت dmc devil may cry نیمه فرشته هستن.
چرا شما اگه نسخه ریبوت شده رو بازی کنی طی داستان بازی متوجه میشی
واقعا گرافیک بازی عالی بود داستان هم زیبا بود شمشیر زنی محیط شلوغ موزیک های باحال باس های ب شدت خفن .جاش واقعا خالیه تو عناوین جدید مثل دارک سایدرز .ب هر حال امید وارم نسخه جدید خبری ازش بشه
🙂 :yes: :yes: :yes: 😯
نسخه ی بازسازی شده ی بازی رو الان روی پی سی دارم بعد از خوندن این نقد زیبا دارم باید دوباره بازی استارت بزنم و البته به همه انجام این بازی پیشنهاد میکنم با این که سن و سالی ازش گذشته هنوز بی نهایت لذت بخشه. سری dmc بدون شک برای من بهترین سری هک و اسلش هست و به واقع توی پیش زمینه های داستانی و گیم پلی یک سر و گردن بالاتر از بقیه عناوینه و البته بگم تجربه ی روی آخرین درجه سختی این بازی واجبه لذت گیم پلی تو اون حالت واقعا عجیبه و ۱۰۰ البته قسمت جالب نفله کردن همه ی دشمن ها توی هوا ……. بهتره سریعتر برم بازی کنم تا کنترلمو از دست ندادم و بازم میگم این سری شاهکار ابدا از دست ندید به امید نسخه جدید بازی
برای من این بازی بهترین بازی جهانه
هیچ بازی مثل این برای من نشده
سخنی در وصف این بازی ندارم
فقط دمویی که هر دفعه اول بازی پخش میشد (pc) رو ببینید (نسخه معمولیش)
کاملا متوجه حرف من میشید
عالی بود.تعریف این سری بازی رو زیاد شنیدم ولی چون کلا تو این سبک ها هیچ بازی رو نمیگیرم اصلا تجربه نکردم. :kissed:
خسته نباشید آقای جعفرنیا مقاله خیلی خوب و پرمحتوابود
داستان بازی واقعا گیرا روایت میشه حتی کسی که زبان انگلیسیشم خوب نباشه راحت سررشته داستان میاد دستش
یادش به خیر…
DMC سه و چهار رو بازی کردم و چقدر بهم حال داد. اون صحنه ی آخر چهار که نمای بسته نرو و دختره و نشون می ده و بعدش بازی تموم میشه هنوز که هنوز تو ذهنم مونده چون خیلی بازی رو دوست داشتم و نمی خواستم به این زودی ها تموم بشه
.
.
هک اند اسلش یعنی آخر جنون و هیجان…طوری که وقتی بازی تموم میشه هنوز می تونی سنگینی و شدت اون بزن بزن های سنگین رو توی انگشتای دستت احساس کنی
دلم برا یه هک و اند اسلش با تم DMC لک زده :/
به کسی برنخوره ولی DMC به من بیشتر از GOW حال داد
my vengeance ends now این کلمه رو که میشنیدم موهای تنم سیخ میشد بهترین هک اند اسلش تاریخ بدون شک گاد اف واره
Ehsan really gamer
داداش این جمله که گفتی زیباترین جمله ایه که شنیدم.بهترین بازی سبک هک اند اسلش که هیچ بهترین بازیه جهان واسه من گاداف وار کبیره
:yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
ممنون بابت نقد این یکی از فوق العاده ترین بازی های هک اند سلشه که هنوز رو سیستم دارمش و بعضی وقتا بعضی مراحلشو دوباره میرم
این بازی از همه نظر عالیه درسته اولش با دانته نیستی ولی خب شخصیت نرو هم زود به دل پلیرا میشینه و الان هم جز شخصیت های محبوب دویل به شمار میاد و اینجوری نیست باحاش حال نکنی شاید اولش یکم ضدحال باشه ولی بعد بهش عادت میکنیو میشه یکی از شخصیتای محبوب این سری
درضمن شماهایی که با کنسول بازی کردین نمیگم واستون بازی کردنش آسون بود ولی کنترلش کمی ساده تره بود بیاین با pc بازی کنین ببینین چیه انصافا اصن نمیشه یک مرحله هم رفت پدرم در اومد تا تمومش کردم بازی با موس نیست درک میکنین :pain: :pain: با ۴ تا دکمه IJKL ه بعد فرض کن میخوای کمبو بزنی عمرا بتونی پدرت درمیاد اون زمان کلا capcom اعتقادی به موس نداشت یادمه RE4 رو با موس نمیشد بازی کرد :rotfl: :rotfl: یعنی اون گیمرایی که یا کلیدایه جهت بازی RE4 رو تموم کردن واقعا از گیمرایه اصیلن.من موندم شما ها چجوری بازی رو تموم کردین؟ 😀 😀 ولی دمتون گرم
خدارو شکر capcom جدیدا یکم به موس اعتقاد پیدا کرده
کسی که گیمر باشه و pc داره حتما باس یه دسته xbox واسه خودش داشته باشه که بتونه اینجور بازیها رو راحت بازی کنه.
اونکه صدالبته ولی خب اون زمان هنوز دسته واسه pc جا نیوفتاده بود منظورم اون زمان کمتر کسی واسه سیستمش دسته میگرفت اصن حتی ملت fifa زو هم اون زمان با صفحه کلید و تو گیم نتا با lan باهم بازی میکردن
تشکر بابت نقد خوبتون
بعد از ساخت نسخه ای که نینجا تئوری ساخت (که بازی خوبی بود ولی نه به اسم دویل می کرای مثلا چگونه کیریستین رونالدو را به بازیهای رایانه ای وارد کنیم چون قیافه دانته اصلا این شکلی بود داخل بازی و اصلا من نسخه اخر را دویل می کرای حساب نمی کنم)منتظرم یه نسخه دیگه با دانته و همون شمایل سابقش ببینم با گیم پلی و داستان خوب و چند شخصیت اشنا
دوستان ببخشید این جا میپرسم. کسی دمو watch dogs 2 رو ت ps4 بازی کرده ؟
ممنون بابت نقد من از نسخه اصلی بازی یکم ناراضی بودم هم به خاطر سرعت کم گیمپلی در بخش اول بازی و هم به خاطر بک ترک های زیادی که داشت عملا همون باس هایی که با نیرو باهاشون میجنگی دوباره با دانته باید بجنگی
در غیر این صورت من با نیرو مشکل نداشتم در اصل نسخه جوان دانته بود که حالا عاشق شده.
ولی نسخه ویژه با آوردن کاراکتر های جدید عالی بود مخصوصا دوباره بازی کردن به عنوان ویرجیل و فعال کردن حالت توربو با درجه سختی Legendry dark knight و تیکه تیکه کردن دشمنا با یاماتو حس دیگه ای داشت که هیچ بازی نداره!!!
امیدوارم کپکام یه فکری به حال این فرنچایز بکنه.
خسته نباشید نقد بسیار خوبی بود
ی جای بازی خیلی رو مخ بود من رسما میخواستم بازی رو بذارم کنار که شانسی ردش کردم اونجایی که با دانته باید از ی سری دود قرمز رد شی و هی تلپورت میشی اصن ی وضی بود ولی بازی کلا عالی بود یکی از بازی های مورد علاقمه
یکسوال از اخر این مادر دانته فرشته بوده یا انسان؟
اشتباه نکنم تو dmc میگفت که فرشتس ولی تو همین دویل ۴ یادمه گفت انسانه از اخر کدومه؟
توی سری اصلی ( ۱ تا ۴ ) انسان بود
توی ریبوت dmc فرشته
احتمالا سری اصلی رو ادامه میدن نه dmc رو … پس میشه گفت انسانه
ممنون حسین عزیز مقاله عالی بود
زیاد نتونستم با این بازی کنار بیام ولی منکر داستانه خوبش نمیشم و مبارزاتو کمبوهای خیلی خوبش در کل بازیه خوبیه ولی متاسفانه خودم خوشم نیومد 🙂 :yes:
من با بازیهای هک اند اسلش زندگی میکنم از گاداف وار کبیر که مثل خون تو رگهام جریان دارهو بعدش دیویل مای کرای چهار و همینطور کاستیلوانیا قبلی که سال ۲۰۱۰اومد واقعا شاهکارند.
خسته نباشی حسین جان.از این بازی خیلی خاطره دارم با این بازی پلی استیشن ۳ رو افتتاح کردم
ممنون از نقد خوبتون . واقعا devil may cry 4 بهارین نسخه از این سری بود . ی بازیه کامل که هر گیمری رو ساعت ها پای بازی نگه میداشت و بعد از تموم کردن بازی انگار نه انگار که از بازی سیر شدی و دباره شروع میکنی به بازی کردن با درجه سختی بالاتر . واقعا جذابه
این عنوان یکی از بهترین عنواین در سبک خودش بوده و هست
من این نسخه رو بالای ۴ بار تموم کردم
گیمپلی این نسخه در هیچ عنوانی شبیهش نیست
فوق العاده داری نوآوری و جذابیت سلاح هایی ک در این نسخه بود
و همچنین شخصیت پردازی و طراحی شخصیت عالی از همه جهت حتی لباس فوق العاده زیبای دانته
که ندیدم مثلش رو حتی در نسخه سوم یا نسخه پنجم
به هرحال یکی از بهترین عناوبن Hack And Slash که هیچ شباهتی مخصوصا در سلاح هایی که در طول بازی میگیرید به عنوانین همین سری نداشت
به عنوان مثال در دارگ سایدر نسخه اول، تقلید بسیاری زیادی در سلاح هایی که میگرفت از باس ها از سری گاد شده بود
به همه تجربه این عنوان از همه نظر جذاب رو میدم
ممنون بابت نقد خوبتون
نمره من ۹٫۵ هست به این شاهکار :yes: :yes: :yes:
منو بگو که فک میکردم دانته نرو هستش و نرو دانته :rotfl:
درود حسین جان؛ نقد منصفانه ی بود…
انصافا کاملا موافقم با شما جنگیدن با دانته؛ نقش دومش؛ مراحل تکراری با دانته… همه و همه حقیقتا دلمو ازین نسخه زد.. و به راحتی میشه یه نمره ازش کم کرد که اینکارو هم کردین :yes: :yes:
همون اولش که دیدم نوشته نیمی شیطان نیمی فرشته متوجه شدم چقدر دست نویسنده در اطلاعات بازی خالی بوده.
بابا یه فکری به حال این کلمه من در آوردی ((بازی باز))بکنین این آبروی هر چی اصطلاح ادبی هست رو برد.
آخه کی این کلمه ضایع رو کشف کرده؟
اینجا ایرانه مهد بزرگانی مثل سعدی و حافظ و فردوسی و………….آخه بازی باز :-/ :-/ یه کاری کنیم که اونا تو قبر به خودشون نلرزن.با تشکر.
من عاشق این بازیم.واقعا یکیاز بهترین بازی هایی بود که بازی کردم.متاسفانه فقط این نسخه و آخرین نسخه رو تونستم بازی کنم.کپکام باس نسخه جدیدو معرفی کنه.عالی میشه :inlove:
ممنون بابت نقدتون :rose:
بنظر من نمره ۹ حقشه
به دلم افتاده نسخه ی جدیدش ۲۰۱۷ معرفی میشه در اردیبهشت 😥
ای خدا از دهنت بشنوه 😥 😥
عاشقشم ۴ بار بازیش کردم تو نسل هفت من بهش از ده ۹٫۵ رو میدم
این بازی عالی بود من که نمره کامل بهش میدم. ممنون از مقاله خوبتون.
————————————
GT: Joe Musashi X6