پسر دوک، یا فرزند شیطان؟! جاودانگی به بهای فراموشی خاطرات|نقد و بررسی بازی Yesterday Origins
یکی از مخوف ترین دوران های تاریخ، عصر تفتیش عقاید (Inquisition) یا به قول فرانسوی آموختگان دوره مشروطه در ایران، انگیزاسیون است، که از قرن ۱۲ در فرانسه به رهبری کلیسای کاتولیک و برای زدودن هرگونه فرقه گرایی دینی و بدعت گذاری یا دیگرباوری آغاز شد و تا اواسط قرن ۱۹ ادامه داشت. دوره ای که برای تحمیل عقاید خود دست به دهشتناکترین شکنجه ها می زد و به تعبیری می توان ماحصلش را حکومت های سیستماتیک قهری/دینی دانست که استنطاق و مددجویی از زور را در مقابله با آنانی که هم چون خود نمی اندیشیدند، اختیار می کردند و مثل و نظیرشان را هنوز هم می توان در حکومت های دینی امروزی مشاهده کرد! امروزه از این عنوان در برابر آزادی اندیشه و بیان استفاده می کنند. یکی از شهیرترین افرادی که قربانی این دستگاه جزم اندیش شد، گالیلئو گالیله، دانشمند و ستاره شناس نامدار ایتالیایی قرون ۱۵ و ۱۶ بود.
در کنار چنین مضمونی، زندگی جاودانه و نامیرا بودن، ترکیب پر کششی را برای مایه داستانی یک بازی می سازد. چه کسی ست که خواهان زندگی ابدی نباشد؟ آنکه نخواهد بدنش فساد پذیرد و پیری و تزلزل در آن راه نیابد کیست؟ مساله ای پر از راز و داستان که بشر از ابتدای خلقت درگیر آن بوده و پس از آنکه در روز الست (روز خلقت انسان- روزی که خداوند در عالم ذر خطاب به مردم کرد و فرمود: «الست بربکم »- برای یافتن این مفهوم به آیه ۱۷۲ سوره اعراف مراجعه کنید) به خطای نافرمانی از پروردگار، میوه درخت معرفت را چید و چشید و به زمین هبوط کرد، زندگی جاودان همچون شهدی بی مانند در خاطر پرحسرتش ماند. در همین باب (مساله جاودانگی) آرمان آرین داستانی بسیار جذاب و گیرا در سه جلد به نام اشوزدنگهه نوشته است که روایتی بسیار پرکشش از جاودانگی مغی به نام اشوزدنگهه و درنوردیدن تاریخ ایران از زمان شهر باستانی سیلک تا اکنون است. به دوستان پیشنهاد می کنم این داستان بلند را حتما بخوانند.
آغاز
داستان بازی Yesterday Origins از دل همین دوران دلهره آور تفتیش عقاید آغاز می شود. جایی که ماموری حکومتی با پرچم/نشان تفتیش عقاید اسپانیا در دست، محکومی را که نقابی عجیب و استخوانی همراه دو شاخ بر چهره دارد، کشان کشان در غروب روزی که نوای آوازی کلیسایی شنیده می شود، با خود می برد. زنی از درون خانه ای به شوهرش که از پشت پنجره نظاره گر صحنه است می گوید: پسر دوک است؟ مرد پاسخ می دهد: او پسر شیطان است!
Plot (طرح داستانی)
۵۰۰ سال پیش، جان یستردی (John Yesterday) به اتهام سحر و جادو و پسر شیطان خوانده شدن، به زندان تفتیش عقاید اسپانیا می افتد. او نامیراست و به تمامی زبان ها سخن می گوید! اما هیچ خاطره ای در ذهنش از چگونگی جاودانه شدنش وجود ندارد. به راستی چه اتفاقی افتاده است؟! او برای به یاد آوردن یک سری اطلاعات، مجبور شده است سایتی برای خود راه اندازی کند و اطلاعاتی را در آن بگنجاند و علاوه بر آن ویدئوهایی ضبط کند و حرف هایی را برای خود بازیادآوری کند. او هر بار که می میرد (بنا به هر دلیل) به هنگام زنده شدن مجدد، جوان تر و سرحال تر از پیش است. اما رنج فراموش کردن خاطرات و یادها و حتی اینکه او دقیقا کیست، در کدام دوره زندگی می کند، و اینکه آدمیزاد است یا موجودی اهریمنی که با شیطان نسبت دارد، رنجی غم افزا دارد. چنین می شود که تصمیم می گیرد به این روند عذاب آور پایان دهد!
Yesterday Origins بازی مستقلی ست که بر روی سه پلتفرم PC و PS4 و ایکس باکس وان قابل اجراست. این بازی (ریشه های دیروز) دنباله ای بر بازی Yesterday است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. داستان های آن بازی در شهر نیویورک رخ می دهد. جایی که جان یستردی در بازی جدید، خاطراتی از آن در یاد دارد. خاطراتی از جمله نجاتش زیر پلی به دست بوریس نامی که اکنون نقش مباشرش را دارد. استدیوی سازنده بازی یعنی Pendulo Studio سابقه ای طولانی در ساخت بازی های Point-Click Adventure دارد. طولانی تر از شرکت Telltale Games؛ اما کم کارتر از آن و ناشناخته تر.
این بازی به داستان خود متکی ست؛ همچنان که در سبک بازی های Point-Click رواج دارد، ستون های بازی را نیز بر همین مبنا پی ریخته است. از همین رو روایت استخواندار و پر گرهی را نقل می کند که از همان ابتدا مجذوبتان می کند. قواعد داستان گویی را بلد است و پیرنگ و گره و کشمکش و شخصیت پردازی را به خوبی پرداخته کرده است. قصه پس از پیش نمایشی کوتاه، در زندانی در اسپانیا آغاز می شود. – خطر لو رفتن داستان وجود ندارد – شما با غُلی در پا در زندانید. از مجرای نورگیر آن جسدی با طناب به زیر انداخته می شود! خوکی پای در زنجیر گوشه ای از این سیاه چال خابیده و خرناسه اش بلند است! دیگی روی آتش است و میله ای آهنی به ستونی تکیه داده شده است. اتاق زندانبان هم در کنار است و خودش هم بیدار. باید برای نجات جانتان از دست شکنجه ها و اعدام احتمالی به بدترین شیوه های دادگاه تفتیش عقاید، فرار کنید.
تمام بازی در قرون وسطا نمی گذرد. بلکه میان زمان حال و قرون وسطا حرکت می کند و سعی دارد تا شما، چگونگی جاودانه شدن جان را بیابید. در گریزهایش به دنیای امروزین چنان با دنیای واقعی امروزین رابطه تنگاتنگی برقرار می کند که گمان می کنید داستان جان و جاودانگی اش همین گوشه کنارها اتفاق افتاده است. مثلا اشاره به بازی Street Fighter، صحبت از فیس بوک، تمجید از Google برای یافتن سریع چیزها نظرهایی درباره اختراع تلویزیون HD و… جان دوست دختری دارد به نام پاولین که همانند او نامیراست. اینکه او چطور به این توانایی رسیده هم بر شما معلوم نیست. به محض اینکه خود را در آینه برانداز کند و چروکی در صورتش ببینید، اسلحه ای بر می دارد و خود را Head-Shot می کند! از مرگ که برخاست، چون همیشه جوان دیده می شود.
Gameplay
بازی Yesterday Origins بر مبنای کاوش محیط ساخته شده است. محیط بازی را جستجو می کنید، نقاطی می یابید، آنها را وارسی می کنید، اشیائی پیدا می کند، آنها را زیر و زیر می کنید و می چرخانید، اطلاعاتی از آنها به دست می آورید، به خاطر می سپاریدشان، تا بعدا ازشان استفاده لازم را بکنید. شما دو نوع ابزار برای پیشبرد بازی در اختیار دارید. ۱- اشیاء و وسایلی که با جستجو در محیط بازی می یابید. ۲- مسائل و نکته هایی که در گفتگو با دیگران یا در مونولوگ های خود برایتان به خاطر سپردنی می شوند. هر دوی این ابزارها در Inventory قابل دسترسی هستند. با انتخاب هر کدام، توضیحی برایتان نمایش داده می شود و اطلاعاتی درج می شود. در برخی مواقع مانند توضیح نشان یا پرچم تفتیش عقاید اسپانیا، یا آن تابوت تیغ دار هراسناک برای حبس کردن محکومین، اطلاعات تاریخی مفیدی در اختیارتان می گذارد. این کار در تمام طول بازی انجام می گیرد و از دانسته های جدید خوشنود خواهید شد و خود را متفحصی در اعماق تاریخ احساس خواهید کرد. علاوه بر این درباره اشیایی که کاربرد دارد هم یادداشت هایی مفیدی دارد که اجبارا باید خیلی دقیق آنها را بخوانید. برای گذر از مراحل باید یافته های خود را با هم بیامیزید. به گفته ها گوش فرا دهید تا راه حل را دریابید. اینجا نیازمند تفکرید. تنها اشاره بازی برای چگونگی گذر از مراحل، به ایده ای ست که می تواند کمک رسان باشد. در همان مرحله اول بازی، شما باید نقشه ای برای فرار پی ریزی کنید. جوانکی که با طناب به درون زندان فرستاده شده از طرف کسی آمده است! پسر آشپز بی نوایی بوده است و ظاهرا جان در کودکی با او همبازی بوده است. اما اکنون مقتولی ست و ابزاری برای گریختن از سیاه چال دادگاه تفتیش عقاید. شما همین را خواهید دانست که باید خودتان را به جای آن بی نوا جا بزنید تا حکومت به دنبالتان روان نشود و دوباره دستگیرتان نکند. اینکه چگونه باید خودتان را به جای آن بخت برگشته جا بزنید و چه کاری باید بکنید از جنم گیمریتان برخواهد خواست. باید وسایل را زیر و رو کنید و به نوشته ها دقت کنید و آزمون و خطا در پیش بگیرید. البته نگران اشتباه نباشید. بازی با یادداشتی ایده های اجرا نشدنی را به شما گوشزد می کند. پس خیالتان از بابت اشتباه راحت باشد. شاید سازندگان گفته اند این به آن در. همه چیز برای امتحان و آزمایش مجاز است؛ اما خودتان باید راه را پیدا کنید!
جان تنها شخصیت قابل بازی نیست. گاهی هدایت دوست دختر او یعنی پاولین را هم به دست می گیرید. برخی کارها میان این دو شخصیت با همکاری یکدیگر انجام می گیرد و شما می توانید هریک از این دو را انتخاب کنید. از دیگر شخصیت های بازی: بوریس مباشر جان است که شخصیتی عجیب دارد. هم شیطانی به نظر می آید و هم لوده. شخصیت خل مزاج دیگر خانوم ویکتوریا بکستر است که واسطه یافتن اطلاعات زیادی برای جان می شود. شخصیت دیگر تاثیرگذار در روند داستان کشیشی اسپانیایی ست به نام هیناس دی اوردونا، که همان نجات دهنده جان از سیاه چال تفتیش عقاید اسپانیاست. زمانی که انگیزه هیناس از نجات جان آشکار شود، بخش زیادی از ماجرای جاودانگی جان بر ملا خواهد شد.
همین جا بگویم که باید اعتراف کرد که حل معماهای بازی دشوار است. آن هم به این دلیل که اگر جزییات را در روند داستان و گفتگوی شخصیت ها با هم از یاد ببرید، برای پشت سر گذاشتن مرحله و حل پازل های بازی به دشواری خواهید افتاد. شاید لازم باشد حین گفتگو شخصیت ها با هم یادداشت بردارید! که تمام این گفته ها زمان گذار از مراحل را طولانی می کند. یکی از تمهیداتی که می توانست در این هنگام برای بازی باز به درد بخور باشد و سازندگان آن را در بازی جای نداده اند، قابلیت بازگشتن به ابتدای مرحله است. در واقع پس از آنکه بازی را آغاز کردید، اگر بخواهید ادامه بازی خود را دنبال کنید، بازی دقیقا از جایی دنبال خواهد شد که آخرین بار در بازی بودید. و هیچ دسترسی به مراحل قبلی ندارید. خبری از قسمت بندی مفید بازی یی همچون Walking Dead برای جستجو در پاره های مختلف بازی نیست.
ضعف ها و قوت ها
Yesterday Origins در خلق محیط های گوناگون با رنگ آمیزی های گرم و سرد و روشن و تاریک، بسیار خوب کار کرده است. داستانی پرکشش نوشته که بدون شک به سه شماره مجذوبتان می کند. داستان را در دو مقطع تاریخی و منطبق بر زمان حال خود پیش می برد و حس حقیقی بودن خوبی را ایجاد می کند. خاصه وقتی در زمان حال به سر می برید. تنوع مراحل بالاست و به ورطه تکرار درنمی غلتد. هر مرحله به لحاظ رنگ و فضا و مکان با مرحله پیش تفاوت دارد. سیستم تلفیق کردن یافته ها جالب توجه است و منطق خوبی میان آنها و استفاده شان برقرار است. دانسته های بازی و کشف کردن رخدادهای داستان از دل دورانی پر از ترس و هول، صلابت دارد و داستان گویی بازی در کنار یادداشت ها و ویدئوها و مستنداتی که پیدا می شود، هرگز از رمق نمی افتد. اشاره های بازی به اشخاص حقیقی و تاریخی و مکان های واقعی تحسین شدنی ست و بازی را در بستری واقع گرایانه قرار می دهد تا ارزش تجربه کردن داشته باشد.
Interface گرافیکی بازی با بهره گرفتن از طراحی انیمیشن گونه شخصیت ها کارتونی انجام شده است و در بیشتر مواقعی که داستان در زمان حاضر می گذرد، رنگ روشنی بر مراحل غالب است و زمانی که به قرون وسطی می روید، رنگی تیره بر مراحل چیره می شود. البته بازی ادعایی هم مبنی بر واقع گرایی در فیزیک و اندام شخصیت ها ندارد. حتی می توان گفت در حرکاتی چون قدم زدن ضعیف است و شخصیت ها خشک اند. البته تمرکز بازی بر روی چنین نکاتی نیز نیست. آنچه اهمیت دارد قصه است و قصه. صدا گذاری بازی معمولی ست و جایی برای صحبت ندارد. نکته یی که بسیار پیش می آید و بعضی اوقات کلافه تان می کند، در پیدا کردن نقاطی ست که باید کلیک کنید. گاهی برای رساندن شخصیت به نقطه ای خاص دچار مشکل می شوید و نحوه هدایت شخصیت به سمت این نقاط ایراد دارد و کاملا بهینه نشده است. برخی اوقات اعصابتان را خورد می کند.
اما بزرگترین چالشی که من با بازی Yesterday Origins داشتم، (و از قضا بسیاری دیگر هم داشتند) طولانی شدن گذر از مراحل است. آن هم به سبب در رفتن رشته پیدا کردن راه حل ها برای عبور از مراحل. که باعث می شود شوق اولیه ایجاد شده به سبب داستان گیرایش، کم کم فروکش کند. منظورم از طولانی شدن، سخت حل شدن پازل ها و گیج شدن بازی باز در حل مسائل است. از آنجا که بازی راهنمایی چندانی نمی کند و اطلاعاتی هم که می دهد قابل بازیابی نیستند (اگرچه یک سری راهنمایی های محدود دارد) شما را هرچه حیران تر می کند. این اتفاق در همان مرحله اول بازی می افتد و شما بعد از کمی جستجو و آشنا شدن با نحوه عملکرد بازی تقریبا به این نتیجه یقینی می رسید که نمی توانید مرحله را رد کنید! اکثر مراحل این بازی چنین اند. نمی توان گفت به سبب سختی زیاد باید این مساله را نکته منفی حساب کرد. اما از آنجایی که بازی ابزار لازم را نیر در اختیارتان نمی گذارد، (ناموجود بودن قابلیت دوباره بازی کردن هر مرحله یا بخش بندی یک Save به مراحل پشت سر گذشته شده) می توان بزرگ ترین “مشکل” این بازی را، همین گیج زدن در اینکه چه باید کرد، دانست. البته برای خودم سوال شده است که چنین مساله ای را در بازی قوت بدانم یا ضعف.
نتیجه گیری
Yesterday Origins بازی یی ست که بر مبنای داستانی استوار و قدرتمند بنا شده و برای هر بازی باز کشش لازم را دارد. خطی پیش نمی رود و گره ها و سوال هایی را پیش روی شما می گذارد تا با طرح ماجرا پشت ماجرا، داستان را از خطر لوث شدن نجات دهد و بازی در این بخش از نفس نمی افتد. شکی در آن نیست که خیلی زود با داستان این بازی ارتباط برقرار خواهید کرد. اما نقاط ضعف بازی، که نه زیادند و نه لزومی داشت چنین به تیره و تار کردن آنچه که برای مخاطب می سازد اقدام کنند، باعث می شود بیش و کم آنچه رشته بود، تقریبا پنبه شود. رنگ آمیزی بازی در خور توجه است و مکانیزم تلفیق کردن یافته ها در بازی جذاب است و خلاقانه. مراحل هم خوب طراحی شده اند و گیمر را به فکر کردن وا می دارند. اما همه این ها باید نتیجه ای در پی داشته باشد تا بازی باز بتواند بازی را پیش ببرد. آن هم با روابط علت و معلولی که پس از اندکی تفکر و تدقیق گره گشایی شوند. برخی مراحل این بازی (برای مثال مرحله ای که در صومعه می گذرد و جان برای خواندن کتاب ممنوع مجبور است کلید اتاقی که کتاب در آن است را از دفتر کار هیناس بدزد) اندکی سردرگم کننده است و بیش از اندازه وقتتان را می گیرد.. اما سوالی پیش می آید و آن سوال این است که آیا بازی ها باید در حل تمام مراحل گیمر را یاری کنند؟ درجه سختی بازی ها تا کجا می تواند به جذابیت بازی کمک کند؟ آیا سختی بیش از اندازه بازی باز را از ادامه آن زده خواهد کرد؟ اساس سختی چطور تعریف می شود. گنجاندن محتوایی در بازی و پنهان کردن هرچه بیشتر آن برای شما، نکته ای سودمند تلقی می شود یا مضر؟ – من نمی دانم کجای بازی باید رمزی را که جان در هتل باید وارد استوانه رمزگذاری شده کند، پیدا کرد؟! آنچه مسلم است، همین مساله طول کشیدن رد شدن از مراحل، بازی Yesterday Origins را از نا و نفس انداخته است. اگر همچون داستان بازی، که بی شک هر مخاطبی را مجذوب می کند، مراحل بازی نیز ریتم تندتری را پیش رو می گرفتند، این بازی موفق ترین ساخته Pendulo Studio لقب می گرفت. اما همچنان ارزش تجربه کردن را دارد.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
نظرات
اسمشم نشنیدم ?:-)
چون نوبی(شوخی)
بازی خیلی جالبیه من بازیش کردم.
ممنون بخاطر نقد.
دوستان نمره بازی درستش ۷٫۵ هست که اصلاح شد. چون بازی خیلی خوبیه واقعا و داستان عالی داره. با تشکر از شاهین عزیز که زحمت کشیدن و این نقد رو نوشتن.
دوستان همیشه نباید فقط و فقط بازی های خیلی بزرگ نقد بشن در سایت ها. اعتبار یک سایت به این هست که همه بازی ها رو ببینه و نقد کنه تا علاقمندان بازی های مستقل هم بتونن بازخوردشون رو از سایت بگیرن. الان مثلا ما با این سازنده در ارتباط بودیم و یه نسخه از بازیشون رو به ما دادن که نقد کنیم و خلاصه انگلیسی و لینک نقد رو براشون بفرستیم. اینجوری ارتباط ما با دنیا هم افزایش پیدا میکنه و شناخته شده تر میشیم و همونطور که مثلا در انتخاب بازی سال رای گیمفا رو هم که انچارتد ۴ بود لحاظ کرده بودن و اسم ما رو هم اورده بودن، به همین ترتیب کم کم همه سازنده ها ما رو نیز به رسمیت بشناسن و جهانی بشیم انشالله با کمک شما و در کنار هم.
انشاالله سعید جان.آرزوی ماست که گیمفا پیش سازنده ها معروف بشه
دمتون گرم آقا سعید واقعا تو این ۸ ماهی که عضو گیمفا بودم به دور از تملق خالصانه میگم که انگار عضو یه خونواده بزرگ و عالی به اسم گیمفا هستم. و وقتی پیشرفتشو میبینم خیلی خوشحال میشم.
_____________________
+وقتی گفتم به جای ین بازی بازی های بزرگتری رو نقد کنید چون فکر میکردم امتیاز گیمفا ۵٫۷ وگرنه بازی که امتیازش ۷٫۵ باشه واقعا ارزش نقد شدنو داره.
یه سری این کمبود دار و عقده ای ها جعلر رو بن کنید این سایت پیشرفت میکنه..
خیلی از لطف شما متشکرم. واقعا خوشحالم که اینطور فکگر میکنید و باعث افتخارمه. گیمفا یه خانواده اس واقعا که هممون با هم توش هستیم و عضوش هستیم. قطعا هم مهمترین اعضاش شما هستید که حرف و اول و اخر رو برای سایت باید بزنن کاربرا
عالی . اسپم مود surviver uncharted برای بخش افلاین هم هست ؟
چون نوبی(شوخی)
بازی خیلی جالبیه من بازیش کردم.
ممنون بخاطر نقد.
نمره کمی به بازی دادید لیاقت ۷ از ۱۰ رو داشت.
بهتره به بازی های بزرگ بپردازید جای نقد خیلی هاشون تو گیمفا خالیه 🙂
درستش کردن نمره رو :rotfl:
لطفا چند مورد بگید تا یاددداشت کنم و بنویسیم از اینهایی که جاشون خالیه و قطعا هم قدیمی هستن چون بازی بزرگ جدید وجود نداره که ما نقد نکرده باشیم و لست گاردین مونده که این هفته منتشر میشه. نوشتن نقد بازی مستقل جای نقد بازی بزرگ رو تنگ نمی کنه. همه نوع بازی باید در یک سایت خوب نقد بشن.
خب اگه میشه rome totalwar 1 رو نقد کنید عالی میشه.
تشکر.
بتمنِ تل تیل که اپیزود پنجمش هم اومد ، فک کنم بهتر باشه یه نقد کلی راجب هر ۵ اپیزود بدید :yes:
سلام آقا سعید.
من قبلا یه چند تایی بهتون گفته بودم باز چند تا میگم.Little big planet و Fallout 3 رو دوست دارم نقد کنید.اگر هم جای نقد Crysis 2 نیست اون رو هم پیشنهاد میکنم.
درست می فرمایید.
سلام خدمت شما. چشم حتما اینها رو هعم می نویسیم. ممنونم ازتون
اگر میشه یکی از نسخه های persona رو نقد کنید :yes:
چشم
آقا سعید Need for speed most wanted 1 رو لطفا نقد کنید هیچ جا نقدشو ندیدم
ممنون آقا شاهین.تا به حال اسم این بازیو نشنیده بودم و تا شخصا تجربش نکنم نمیتونم بگم خوبه یا بده ولی خب همینکه از داستان و طراحی هنری خوبی برخورداره نشون میده اونقدر ها هم ضعیف نیست.
چرا یهویی نمره بازی از ۵٫۷ به ۷٫۵ تغییر پیدا کرد؟!؟!؟!!؟!؟
فکر کنم طرفین ممیزو جا به جا نوشته بودید!
شخصا شدیدا علاقه مند سبک پوینت اند کلیکم . نسخه اولاین بازیو چند سال پیش بازی کردم ولی زیاد به اندازه ی بازی های هم سبک خودش موفق نبود . سری پوآرو – secret file – dracula – art of murder و شرلوک هلمز قطعا توی سبک ادونچر خیلی بهتر بودن . یه موقعی با بای های دارینوس زندگی میکردیم ما …
درود بر نویسنده محترم جناب شاهین غمگسار بخاطر نقد و همچنین معرفی بازی …… بیشتر از همه با اون پاراگراف اول حال کردم عالی بود عالی. به همه پیشنهاد میکنم یه بار با اندیشه و تعمق اون پاراگراف اول رو مخصوصا تا علامت ! مطالعه کنن و راجع بهش یه خرده فکر کنن…..
ببخشید من از ubi30 که بازی ها رو رایگان کرده the crew رو دانلود میکنم.وفردا هم وقت دانلود بازی تموم میشه.الان ۱۵% رفته و تا فردا هم دانلود نمیشه.میشه همچنان تو سبد خرید قرارش داد و حتی بعد تایم مشخص شده دانلودش کرد؟
بله
مشکلی نداره نگران نباش تو بازی رو دریافت کردی
مرسی بابت نقد ، خیلی از نقدا و مقالات اقا شاهین خوشم میاد 😀
راستی گیمفا بهتر نیست کل بازیه Batman Telltale رو نقد کنید؟!
دوستان لطفا جواب بدین تو ps4 چرا نمیتونم بازی های یوبی سافتو مولتی پلیر بزنم ؟
مرسی گیمفا عاشق اون قسمت عکسای بازی با کپشنشم
سلم و خسته نباشید
ممنون بابت نقد
——
امتحان دارم فردا یهو ی سوال پیش اومد گفتم بپرسم
کسی میدونه چرا نسخه جدیدی ازسری تنچو ساخته نمیشه؟:(یاد خاطراتم افتادم یهوعی
نقد خیلی جالبی بود خسته نباشید. البته هنوز بازی رو کامل تجربه نکردم ولی به نظر جالب میاد و زبان قوی ای هم میخواد