روزی روزگاری: دلتنگ کپکام، دلتنگ دایناسورها… | نقد و بررسی Dino Crisis 2
وقتی بزرگ باشی و برای خود کلی طرفدار داشته باشی که تو را یک اسطوره می نامند، خیلی برایت سخت است که از عرش به فرش بیایی و تمام آن بزرگی ات نه تنها فراموش شود بلکه با بدی و صعف نیز شناخته شوی. اما می دانی این برای چه کسانی سخت تر از تو است؟ برای طرفدارانت و ان کسانی که تو را اسطوره می دانستند. انگار که کاخ آرزوهایشان خراب می شود و حس می کنند که اسطوره و الگوی اشتباهی داشته اند و این بسیار برایشان غم انگیز است. در دنیای بازی های رایانه ای برخی سازندگان بوده و هستند که از همان اول بازی عالی و شاهکار می ساخته اند و هنوز هم ترک عادت نکرده اند. برخی هم هستند که از همان ابتدا کوچک بوده اند و هیچ گاه نه مشهور شده اند و نه بازی خیلی بزرگی ساخته اند. برخی روند پیشرفت داشته اند و از کوچکی به بزرگی رسیده اند اما دسته ای دیگر نیز هستند که سرنوشتی غمناک تر از بقیه دارند. سازندگانی که فقط عادت به شاهکار ساختن داشته اند و اکنون نه تنها شاهکار نمی سازند بلکه دست روی هر یک از شاهکاری های قدیمی خود گذاشته اند نیز ان را خراب کرده اند. مثال بارز این سازندگان دو استودیوی ژاپنی هستند با نام های Capcom و Konami. نام هایی که سازندگان بی رقیب و فاتحان بلامنازع نسل ۵ و ۶ بودند و بنای بسیاری از برترین خاطرات ما را پایه ریزی کردند. اما اکنون کونامی با سایلنت هیل و متال گیر چه کرده است و کپکام چه بلایی بر سر رزیدنت اویل اورده و چه بازی هایی را فراموش کرده است. در این مطلب بحث در مورد کونامی نیست بلکه به کپکام تعلق دارد و یکی دیگر از شاهکار های تباه شده و فراموش شده اش. بگذارید تا کمی از کپکام بگوییم تا جوان تر ها بدانند این سازنده چه بوده است.
می دانید یعنی چه که وقتی برای خرید یک بازی می روید نه به اسم آن دقت کنید، نه عکس روی آن، بلکه فقط بگردید تا نوشته زردرنگی را که کلمه CAPCOM را نمایش می دهد در گوشه و کنار آن پیدا کنید و بدون درنگ بازی را بخرید. می دانید این یعنی چه؟ میدانید یک سازنده باید چکار کرده باشد که بازیباز نه به اسم بازی کار داشته باشد نه عکس آن و نه هیچ اطلاعاتی از آن، بلکه فقط دنیال نام سازنده باشد. کپکام همین کار را کرده بود. کپکام چنین سازنده ای بود. در نسل ۵ و ۶ بازیبازانی که همسن و سال من بودند و برای خرید بازی می رفتند می دانستند که اگر روی یک بازی نوشته باشد CAPCOM کار تمام است و با یک شاهکار طرفند که باید بدون شک آن را بخرند. می دانید به این طریق چه بازی هایی می خریدیم؟ Resifent Evil ,Onimusha ,Dino Crisis ,Street Fighter ,Ōkami ,Devil May Cry ,Monster Hunter ,Bionic Commando ,Ghouls ‘n Ghosts ,Mega Ma و بسیاری عناوین دیگر. نگاهی به عناوینی که نوشتم بیاندازید. کپکام این بازی ها را می ساخت….
رزیدنت ایول ۱ و ۲ و ۳٫ دویل می کرای ۱ و ۲ و ۳٫ اونیموشا ۱ و ۲ و ۳٫ دابنو کرایسیس ۱ و ۲٫ استریت فایتر ۱ و ۲ و ۳٫ این عناوین پشت سر هم بر سر ما بازیبازاها می ریختند و معلوم است که با این بازی ها، تنها دیدن نام کپکام برایمان روی جلد بازی کافی بود. کپکام چیزی مثل راک استار و ناتی داگ زمان کنونی ولی ۱۰ برابر بهتر و قدرتمندتر بود. هر بازی که این کمپانی می ساخت شاهکاری بود پشت سر شاهکارهای دیگر این استودیو که بدون فاصله در دنیا عرضه می شدند و این شرکت را به قدرت اول و بدون رقیب بازیسازی در دنیا تبدیل کرده بود که نظیر بازی هایش وجود نداشت. می دانید یکی از دلایلش چه بود؟ در آن کپکام کسانی بودند مانند استاد شینجی میکامی که رزیدنت ایول بسازد و داینوکرایسیس. کسانی مثل هیدکی کامیا بودند که دویل می کرای بسازند و اکامی. وقتی این اساتید و امثال آن ها با کمپانی و سران نالایق آن به مشکل خوردند و جدا شدند، کم کم روند افول کپکام نیز آغاز شد. در طول یک نسل یعنی نسل هفتم، کپکام که تقریبا تمامی بازیسازان قدرتمند و خلاق و در حقیقت مغرهای متفکرش را از دست داده بود کاری کرد که نه تنها خاطرات گذشته اش از یاد بسیاری برود بلکه تبدیل به استودیویی منفور نیز در نزد بسیاری از بازیبازان و طرفداران قدیمی گردد.
سیاست های اشتباه و کاملا پول پرستانه این شرکت بدون هیچ توجهی به خواسته بازیبازها و طرفداران، کاری کرد که در یک نسل عنوانی مانند رزیدنت ایول را نابود کرد و به جایی رساند که اکنون دوباره این شرکت برود نسخه ۱ بازی را بازسازی کند! کاری کرد که دویل می کرای را کلا بدهند به یک استودیوی دیگر بسازد و از نو سری را ریبوت کند. کاری کرد که نام اونیموشا کلا فراموش شود. کاری کرد که اکنون خیلی ها اصلا نمی دانند داینوکرایسیس چه بوده است. کاری کرد که بایونیک کماندو تبدیل به یک بازی سطح پایین شود. کاری کرد که شاهکاری مثل اکامی فقط چون کم فروخته بود کلا فراموش شود و دیگر ساخته نشود. کاری کرد که نسخه اخیر استریت فایتر تقریبا به یکی از بدترین نسخه ها از نظر نوع عرضه و رضایت طرفداران تبدیل شود. اینها دسته گل هایی بود که طی یک نسل کپکام آن قدر سریع به اب داد که هر چه طی سال ها رشته بود سریعا پنبه شد و اعتبارش را از دست داد. می داغنید کپکام می توانست چگونه باشد؟ کپکام اگر نابغه ای مانند میکامی را حفظ می کرد اکنون سری رزیدنت ایول عناوینی با کیفیت نسخه چهارم و اویل ویتین برای ما همراه داشت. اگر نابغه ای مثل کامیا را حفظ می کرد اکنون بایونتا برای کپکام بود و شاهکاری مثل اکامی ساخته می شد. این شرکت می توانست محبوب ترین کمپانی دنیا باشد همانطور که قبلا بود. هیچ شرکتی مانند این شرکت آی پی های غول پیکر در اختیار ندارد و البته هیچ بازیسازی هم مانند این شرکت نمی تواند این گونه در یک نسل این همه گند کاری با آن آی پی ها به راه بیاندازد. کپکام مسیر را اشتباه رفت. بدجوری هم اشتباه رفت…
این مطلب به بررسی یکی از همان آی پی هایی تعلق دارد که کپکام با سهل انگاری و بی کفایتی آن را به فراموشی سپرده و تباه کرده است. هر چند که این شرکت این قدر در این سال ها بازی خراب کرده است که شاید بگوییم بهتر است که سراغ این آی پی نرفت و به آن نیز گند نزد! یکی از فرنچایزهای بی نظیری که کپکام در نسل پنجم برای کنسول افسانه ای پلی استیشن منتشر کرد و همگان را به تحسین واداشت و برخی از برترین خاطرات ما در آن نسل را رقم زد. فرنچایزی بی نظیر به نام Dino Crisis که وقتی بدانید توسط چه کسی خلق شده است دیگر لازم نیست تا توضیح زیادی در مورد کیفیت آن بدهم. خالق این فرنچایز پدر رزیدنت ایول است، آقای شینجی میکامی که این سری را نیز به زیبایی هر چه تمام تر در کمپانی کپکام خلق نمود و تبدیل به یکی از برترین و خاطره انگیز ترین بازی ها برای ما کرد. تاکنون عناوین مختلفی از این سری منتشر گردیده است اما هیچ کدام به مانند دو نسخه اول و به ویژه نسخه دوم بازی نشدند. بازی های این سری تاکنون شامل Dino Crisis: Dungeon in Chaos (2003) ،Dino Crisis 3 (2003) ،Dino Stalker (2002) ،Dino Crisis 2 (2000) ، Dino Crisis (1999 می باشند و همچنین کمیک بوک ها و موارد مختلف دیگری نیز بر اساس این فرنچایز زیبا و محبوب منتشر گردیدند. در این مطلب قصد داریم تا به بررسی دومین نسخه از این فرنچایز محبوب بپردازیم که در واقع برترین نسخه ان نیز هست. هدف این مقاله یادآوری خاطرات خوش گذشته برای گیمرهای قدیمی تر و آشنایی بازیبازان جدیدتر با این سری می باشد تا بدانند کپکام در سال های گذشته چه بازی هایی می ساخته است.پس اگر علاقمند هستید تا خاطرات را مروری کنید یا با یک فرنچایز بی نظیر آشنا شوید در ادامه مقاله نقد و بررسی Dino Crisis 2 با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.
سال ۱۹۹۹ بود که عنوانی با نام Dino Crisis توسط کپکام به کارگردانی اقای شینجی میکامی منتشر گردید که ایشان خالق این سری نیز بود. این عنوان یک بازی وحشت بقا و اکشن ماجرایی بود که بر پایه نجات از یک فاجعه دایناسوری بنا شده بود. وقایع بازی اول در سال ۲۰۰۹ و در یک جزیره خیالی به نام Ibis دنبال می شد. گروه (The Secret Operation Raid Team (SORT مامور خود، تام را به این منطقه اعزام می کند تا یک منطقه آزمایشگاهی را بررسی کند. در این تحقیق وی متوجه می شود دانشمند مشهور جهانی اقای Dr. Edward Kirk که ۳ سال پیش گزارش مرگ وی منتشر شده بود، مشغول هدایت یک پروژه سلاح مخفی در انجاست. SORT چهار مامور دیگر را نیز به منطقه اعزام می کند که رجینا، گیل، ریک و کوپر نام دارند و باید دکتر کرک را دستگیر کنند و بازگردانند. آنها کاملا مخفی به چزیره می ایند ولی در حال فرود با چتر نجات، به طور اتفاقی کوپر از بقیه جدا شده و در جنگلی دور از محل فرود بقیه تیم فرود می اید. وی که راه را گم کرده است ناگهان متوجه می شود که توسط یک دایناسور خوفناک غول پیکر به نام Tyrannosaurus rex تعقیب می شود و سرانجام نیز توسط دایناسور خورده می شود! ۳ مامور دیگر بی خبر از همه جا در حال ادامه ماموریت هستند که اتفاقات مختلفی برای آنها رقم می خورد. داستان بازی حول محور شخصیت رجینا می چرخید و داستان بازی با محوریت وی دنبال می شد.
بازی بازخوردهای بسیار مثبتی را دریافت کرد و طرفداران بسیاری در سراسر دنیا پیدا نمود که بسیار به این فرنچایز جدید که به زیبایی هر چه تمام تر توسط خالق رزیدنت ایول خلق شده بود علاقمند شده بودند و شدیدا خواهان این بودند که نسخه دوم بازی عرضه شود. کپکام نیز که در ان سال ها بازی ها را یکی از دیگری بهتر منتشر می کرد بلافاصله تصمیم به ساخت نسخه دوم بازی گرفت و یک سال بعد در سال ۲۰۰۰ بازی دوم را با نام Dino Crisis 2 برای کنسول افسانه ای PlayStation منتشر نمود که عنوانی بسیار زیبا و بی نظیر بود که از نسخه اول نیز موفق تر عمل کرد و تحسین تمامی منتقدان و بازیبازان را در نسل پنجم به همراه داشت. البته دو سال بعد نیز در سال ۲۰۰۲ بازی برای رایانه های شخصی نیز منتشر گردید. همزمان با عرضه نسخه پلی استیشن بازی دوم در سال ۲۰۰۰، عنوان اول نیز برای کنسول دریم کست و رایانه های شخصی منتشر گردید.
بعد از وقایع نسخه اول بازی، آزمایشات غیر قانونی حول محور “سفر در زمان از طریق انرژی سوم” باعث می شود تا کل آزمایشگاه، پایگاه نظامی و متروپولیس خیالی ادوارد سیتی در زمان جابجا شده و به زمان دیگری منتقل شوند به همراه تمامی افرادی که در آن ها مستقر بودند. مامور SORT یعنی رجینا باز هم به عنوان یکی از شحخصیت های قابل بازی در این نسخه باز می گردد و به همراه تیم نجات برای یافتن بازماندگان واقعه سفر در زمان و همچنین پیدا کردن اطلاعات مربوط به ازمایشات “سفر در زمان از طریق انرژی سوم”، در زمان جابجا می شود. شخصیت Dylan Morton که فرمانده تیم نجات است نیز دومین شخصیت قابل بازی نسخه دوم محسوب می شود. با این که رجینا و دیلان هر کدام راه جداگانه خود را می روند ولی در نهایت به نقطه مشترکی می رسند که باید راهی برای بازگشتن به زمان خود پیدا کنند. این خلاصه وقایع داستان نسخه دوم بازی است ولی با توجه به این که سال های زیادی از انتشار بازی می گذرد بد نیست تا نگاهی دقیق تر هم به داستان بازی بیاندازیم و آن را برای شما شرح دهیم. لازم به ذکر است که اگر احیانا قصد دارید این عنوان را تجربه کنید بهتر است تا از خواندن ادامه این بخش خودداری کنید تا داستان بازی برایتان لو نرود…. پس از سفر تیم نجات به همراه رجینا در زمان، وقتی که به زمان گذشته می رسند و کمپی را مستقر می کنند، مورد حمله چندین Velociraptor قرار می گیرند و تنها ۳ نفر یعنی دیوید، رجینا و دیلان زنده می مانند. Velociraptor ها زمانی که Tyrannosaurus rex نیز به صحنه می اید و به گروه حمله می کند همگی متواری می شوند. دیوید با یک موشک انداز چشم وی را مجروح می کند. دایناسور مخوف که خشمگین تر شده است رجینا و دیلان را دنیال می کند و انها از صخره ای می پرند و نجات پیدا می کنند و قبل از این که هر کدام دراه خود را بروند، در مورد این که چطور پیشروی کنند با هم بحث می کنند.
رجینا به سمت کشتی باز می گردد و دیلان راهی جنگل می شود و در مسیر ازمایشگاه به یک شخص مرموز که کلاه به سر دارد برخورد می کند. وقتی وی به ساختمان می رسد توسط تی-رکس چشم زخمی مجددا مورد حمله قرار می گیرد و زمانی که در حال فرار است توسط همان شخص کلاه دار ناشناس مورد شلیک قرار می گیرد. بعد از آن وی تلاش می کند تا یک key card را به دست بیاورد که یک آلارم امنیتی فعال می شود و وی گیر می افتد. رجینا پیغام خطر دیلان را می شنود و راهی نجات وی می شود. در مسیر رسیدن به دیلان، رجینا یکی از حمله کننده های کلاه دار ناشناس را دستگیر می کند. وی کلاه او را بر می دارد و با یک دختر نوجوان روبرو می شود که قادر به حرف زدن نیست. رجینا وی را دستبند زده رها می کند و به سراغ نجات دیلان می رود. وقتی وی را نجات داده و به کشتی بازمی گردند مشاهده می کنند که موتورخانه آن کاملا آسیب دیده است که احتمالا کار همان مهاجمین کلاه دار بوده است. حالا آن ها در زمان گذشته گیر کرده اند. دیلان به سراغ پیدا کردن قطعاتی می رود که بتوانند کشتی را مجددا راه اندازی کنند و همچنین یافتن اطلاعاتی در این مورد که چطور می توانند دروازه زمان را باز کنند. قبل از رفتن وی با دختر نوجوان دسنگیر شده برخورد می کند و دخترک طوری رفتار می کند که انگار دیلان را می شناسد. در ساختمان تحقیقات، دیلان محفظه هایی برای حبس انسان ها و همینطور یک باتری برای راه اندازی کشتی پیدا می کند. دیلان به نزد دخترک باز می گردد ولی وی فرار کرده است. رجینا و دیلان در مورد این صحبت می کنند که شاید این شخصیت های کلاه دار مربوز به دوره زمانی دیگری باشند که به اینجا آمده اند. رجینا این فرضیه را رد می کند و به دیلان می گوید باید برای یافتن بازماندگان و اطلاعات انرژی سوم نمرکز کنند. آن ها از کشتی تعمیر شده استفاده می کنند تا به ساحل منطقه ساختمان “انرژی سوم” برسند و در این بخش با حملات pterosaur ها و همچنین Plesiosaurus روبرو می شوند.
رجینا از یک لیاس مخصوص غواصی استفاده می کند تا رآکتور زیر اب را بررسی کند در حالی که باید با حملات Mosasauru ها و یک Plesiosaurus غول پیکر نیز مقابله نماید. زمانی که وی به سطح باز می گردد، او و دیلان یک تماس اضطراری از دیوید دریافت می کنند که می گوید بازماندگانی را در ادوارد سیتی پیدا کرده است. رجینا و دیلان از یک جیپ استفاده می کنند تا از حمله یک گروه Triceratops فرار کنند و نهایتا با تصادف کردن در یک منطقه پر از velociraptor ها می افتند. دیوید در اینجا باز هم جان انها را با استفاده از یک هلیکوپتر نجات می دهد. در نهایت باید گفت همان طور که مشاهده کردید عنوان Dino Crisis 2 از لحاظ داستانی یک بازی بسیار غنی و جذاب محسوب می شود که داستانی زیبا و پر پیچ و خم را با روایتی جذاب برای ما تعریف می کرد و همیشه و همیشه تشنه بودیم تا در داستان بازی پیشروی کنیم و ببینیم بعد آن چه رخ می دهد.
در زمینه گرافیک، Dino Crisis 2 یک بازی خارق العاده و بی نظیر در زمان خود به حساب می آمد. البته این موضوع عجیب نیز نبود زیرا با قدرتی که کمپانی کپکام در آن زمان داشت تمامی بازی های این شرکت از لحاظ گرافیکی نیز به مانند دیگر بخش ها یک سر و گردن از بقیه بازی ها بالاتر بودند و مخصوصا این که خالق بازی، خالق رزیدنت ایول نیز باشد. بازی چه در زمنیه گرافیک فنی و چه هنری بر روی کنسول قدرتمند پلی استیشن در آن رمان یک الگو برای تمامی بازی ها به حساب می آمد و از هر نظر در بهترین وضعیت قرار داشت. در زمینه فنی بازی بسیرا بسیار بهینه بود و هیچ گونه باگ و چنین مسائلی را در بازی مشاهده نمی کردیم. کیفیت بافت ها و تکسچرها و همچنین عمق دید، در زمان خود یک عملکرد رویایی محسوب می شد و در بالاترین کیفیت ممکن در آن زمان قرار داشت. نورپردازی بازی چه در محیط ها ی آزمایشگاهی و چه محیط های باز و جنگلی بسیار فوق العاده بود و از آنجا که در یک بازی سبک وحشت بقا نورپردازی یکی از مهم ترین موارد محسوب می شود، سازندگان توانمند بازی با اجرای یک نورپردازی عالی در بازی بسیار به حس تعلیق و وحشتی که در جای جای بازی وجود داشت افزوده بودند و همواره در بازی حس تنهایی و غربتی خاص با شما وجود داشت و گمان می کردید که هر لحظه ممکن ایت یک دایناسور مخوف بیرون بپرد و شما را تکه تکه کند حتی در وسط روز. بازی در مواردی با افت فریم روبرو می شد مخصوصا در لحظاتی که تصویر شلوغ می شد و یا افکت های خاصی را در تصویر مشاهده می کردیم که البته این افت فریم به تجربه شیرین شما زیاد لطمه ای وارد نمی کرد زیرا در آن زمان انتظارات ما بسیار پایین تر بود و فقط و فقط و فقط از بازی لذت می بردیم نه این که دنبال ایراد گرفتن از گوشه گوشه آن باشیم.
در زمینه گرافیک و طراحی هنری نیز موضوع به مانند بخش فنی عالی بود. محیط های بازی و مراحل آن به زیبایی هر چه تمام ار طراحی شده بودند و کاملا با حال و هوای بازی مطابقت داشتند. به واقع باید گفت تجربه اقای میکامی در ساخت شاهکار رزدنت ایول بسیار به ایشان در خلق این عنوان و طراحی مراحل آن کمک کرده بود و حتی در برخی موارد شاهد محیط هایی کاملا شبیه به محیط های سری رزیدنت ایول نیز بودیم که با توجه یکی بودن سازنده چندان هم دور از ذهن نبود. طراحی های بازی و مراحل ان بسیار زیبا و متنوع بودند و از محیط جنگلی سرسبز گرفته تا ساختمان ها و محیط های ازمایشگاهی و … در بازی وجود داشت و هرگز اجازه خسته شدن را به شما نمی داد. طراحی شخصیت ها بسیار عالی و جذاب صورت گرفته بود و هر دو شخصیت اصلی بازی یعنی رجینا و دیلان بسیار پر جزئیات نسبت به عناوین آن زمان خلق شده بودند و همینطور طراحی دایناسورها نیز در بازی بینظیر بود. کافی بود تا به طراحی تیراتوزوروس رکس نگاهی بیاندازید تا هنر سازندگان بازی در خلق دایناسورها و شخصیت ها و .. را متوجه شوید. محیط های بازی نیز بسیار پرجزئیات طراحی شده بودند و در ظانها انواع و اقسام موراد مختلف به چشم میخورد و هرگز شاهد محیط هایی خالی و بی روح نبودیم. به تصویر زیر دقت نمایید تا متوجه پرجزئیات بودن محیط ها و مراحل بازی شوید. انواع و اقسام ایتم های مناسب با محیط بازی را در گوشه و کنار آن می بینید و حتی ناگهان چشممان به یک دایناسور غول پیکر مرده نیز می افتاد که در گوشه ای جان داده بود و قطعا به این فکر می کردیم که اگر زنده بود چقدر کارمان در این مرحله سخت می شد.
در نهایت باید گفت Dino Crisis 2 از لحاظ گرافیکی یک عنوان بی نظیر و رویایی بود. شاید اکنون به تصاویر بازی نگاه کنید و با حرفهای من آن ها را مقایسه کنید و بگویید این چه می گوید؟ رویایی؟!!! دوستان به این نگاه نکنید که اکنون دارید تنها پیکسل می بینید. این به خاطر پیشرفت تکنولوژی است. داریم از سال ۲۰۰۰ صحبت می کنیم یعنی ۱۷ سال قبل. باور کنید که من نیز اکنون در این عکس ها چیزی جز پیکسل نمی بینم ولی خوب یادم است که در آن دوره که بازی را تجربه می کردم به قدری برای من و تمام دوستانم گرافیک این بازی شگفت انگیز و رویایی بود که حتی آن را به پدر و مادرانمان نیز نشان می دادیم و می گفتیم ببینید! باورتان می شود که من دارم تصویری با این کیفیت را بازی می کنم؟ به پدر و مادرم می گفتم این فیلم نیست بلکه من دارم آن را بازی می کنم و جالب این بود که آن ها هم تعجب می کردند و پدرم می گفت “ببین چی ساخته اند!”. بله، درست است. بازی در آن زمان اینگونه بود و البته همه بازی های کپکام این گونه بودند. هنوز دموهای معرکه و بسیار با کیفیت این عنوان را از یاد نبرده ام که دیدنشان هیچ دست کمی از لذت بازی کردن نداشت و خدا خدا می کردیم تا بازی دمو شود! Dino Crisis 2 بی شک یکی از برترین و زیباترین گرافیک های فنی و هنری را در زمان خود و در نسل پنجم بازی های رایانه ای برای ما به ارمغان اورد و هر گز کیفیت آن را در آن روزها از یاد نخوهیم برد.
عنوان Dino Crisis 2 در زمینه گیم پلی نیز به مانند سایر بخش ها چیزی کم نداشت و دقیقا همان چیزی را به بازیباز ارائه می داد که می بایست ارائه دهد. یک گیم پلی بسیار هیجان انگیز و سرشار از حس استرس و ترس از کمبود مهمات و نعلیق و حس تنهایی و گاها ترس. یعنی اگر بخواهم ساده بگویم چیزی مانند حسی که در سری رزیدنت ایول داشتیم اما با تکیه بر ترس کمتر و هیچات و ماجراجویی بیشتر. در واقع میتوان به نوعی بازی Dino Crisis 2 را به غیر از وحشت یقا، در سبک اکشن ماجرایی سوم شخص نیز به حساب آورد. مخصوصا این که در نسخه دوم این موضوع بیشتر نیز به چشم می امد و نسبت به نسخه اول که تمرکز بیشتری بر روی وحشت بقا داشت، نسخه دوم مقداری اکشن ماجرایی تر شده بود. در بازی دشمنان شما دایناسورهای مختلف بودند که در سایزهای گوناگون به شما حمله می کردند و البته یک دایناسور هم بود مه فقط باید از او می ترسیدید و هر از چند گاهی ظاهر می شد و قدرتی نشان میداد و به نحوی از دست وی فرار می کردید. یعنی دقیقا اگر بخواهیم مقایسه کنیم نقش دایناسور تی-رکس در این بازی مشابه شخصیت بی نظیر و هیولای محبوب و مخوف سری رزیدنت ایول یعنی نمسیس است که هر بار ظاهر می شد می دانستیم “الفرار” بهترین گزینه است و هر بار که سازندگان وی را نشان می دادند یکی دو نفر را می کشت یا یک کار خفن انجام می داد تا در نظر ما مخوف تر شود. تی -رکس نیز چنین کاری را انجام میدهد و هر بار به صحنه می اید معمولا یا یکی دو تا از نیروهای شما را به دیار باقی می فرستد یا داینایورهای کوچکتر را جر واجر می کند! یکی از مواردی که باید در مورد این عنوان نیز به مانند سایر بازی های آن زمان کپکام اشاره کنم این است که در این بازی نیز تنوع دشمنان زیاد نیست و تنها چند نوع دایناسور برای مبارزه با شما به صحنه می آیند. البته گمان نکنید که منطورم این است که تنوع دشمنان به حد بدی کم است بلکه فقط این صحبت را مطرح میکنم که با توجه به کیفیت سایر بخش های بازی می توانست تنوع دشمنان نیز بیشتر از این که هست باشد وگرنه این مورد هیچ گاه در بازی برای شما تبدیل به یک معضل که بخواهد تجربه شما را خدشه دار کند نخواهد شد و کاملا گذشتنی است و این موضوع را نیز باید اشاره کرد که تنوع دشمنان در این نسخه نسبت به نسخه اول بیشتر بود و پیشرفت کرده بود.
یکی از بهترین تصمیمات سازندگان در این نسخه که بسیار به تنوع بازی و گیم پلی آن افزوده بود داشتن دو شخصیت قابل بازی در این عنوان بود که باعث شده بود بازی بسیار جذاب تر شود. در واقع فکر میکنم کپکام در این دوره از این حربه برای شماره های جدید بازی هایش استفاده می کرده تا بهتر شوند زیرا در مورد اونیموشا ۳ نیز همین کار را انجام داده بود و یک شخصیت قابل بازی دیگر نیز به ان افزوده بود. در Dino Crisis 2 شاهد حضور رجینا و دیلان به عنوان شخصیت های اصلی بازی بودیم که در تصویر بالایی هر دوی ان ها را مشاهده می کنید. شخصیت Dylan Morton که فرمانده تیم نجات است دومین شخصیت قابل بازی نسخه دوم محسوب می شود و با این که رجینا و دیلان در ابتدا به نظر هر کدام راه جداگانه خود را می روند ولی در نهایت به نقطه و هدف مشترکی می رسند که باید راهی برای بازگشتن به زمان خود پیدا کنند و در نهایت هدف آن ها کاملا یکی می شود. این دو شخصیت قابل بازی سبب شده اند تا به هیچ عنوان لحظه ای نیز احساس خستگی از بازی به شما دست ندهد و گیم پلی را همواره برای شما ترو تازه نگاه میدارد. هر گاه که از محیط های آزمایشگاهی و سربسته که مثلا با رجینا در آن ها هستید خسته می شوید بلافاصله بازی به بخش دیگری از داستان می رود و کنترل دیلان را در یک محیط سرسبز جنگلی به شما می دهد تا گیم پلی کاملا تازگی و شادابی خود را برای شما حفظ کند. در بازی به سلاح های مختلفی دسترسی دارید که تنوع آن ها نسبت به نسخه قبلی بیشتر شده باید آن ها را مدیریت کنید و در مبارزات با دشمنان از آن ها استفاده نمایید. مدیریت کردن مهمات در بازی به مانند سری رزیدنت ایول بسیار اهمیت دارد و نمی توانید مثل شوترهای امروز پشت سر هم خشاب خالی کنید زیرا دستتان خالی می ماند و شما می مانید و یک چاقو و دایناسورهایی گرسته. البته درست است که مدیریت مهمات در این بازی بسیار مهم است اما قطعا به اندازه سری رزیدنت ایول نیست و مقداری ازادی عمل بیشتری دارید.
دوربین بازی نیز دقیقا به مانند سری اویل جابجا می شود و مشکلاتی را نیز گاه برای شما به وجود می اورد اما قطعا و بدون شک همین نوع دوربین یکی از دلایل القای بیشتر استرس به بازیباز است و در این زمینه کاملا موق عمل می کند. در واقع اگر مثلا این عنوان با زاویه دوربین از روی شانه دنبال می شد قطعا به این اندازه که جذاب بود، نمی شد. از تغییراتی که در بازی نسبت به نسخه اول به چشم می آمد، کمتر شدن موارد حل کردن معماها و پازل ها در بازی است که برخی از آن به عنوان موردی مثبت یاد می کنند و برخی چندان موافق ان نبودند. با کشتن دایناسورها و … در بازی امتیاز “Extinction Point” کسب می کردید که با رفتن به محیط های مختلف و … این امتیاز را می توانستید بیشتر و بیشتر جمع کنید که به نوعی مانند پول رایج در بازی عمل می کرد. شما می تواندی در ایستگاه های کامپیوتری در بازی آن را دخیره و یا بارگزاری نمایید. همچنین می توانستید امتیازات خود را برای خرید سلاح، ارتقای آن ها و خرید بسته های سلامتی و مهمات هزینه کنید. همچنین باید بانداژهایی را بخرید که برای خون بندی لازم هستند، زیرا یک نوع از حملات باعث خونریزی شما می شود و مدام خط سلامتی شما خالی و خالی تر می شود و باید از این باندها استفاده کنید. دو نوع سلاح در بازی وجود دارند که شامل اصلی و فرعی هستند و همواره یک عدد از هر کدام از آن ها را می توانید استفاده نمایید. سلاح های اصلی اسیب بیشتری می زنند و برای اکثر حملات و مبارزات مناسب تر هستند و شامل سلاح هایی مثل شاتگان و آتش انداز و مسلسل ها و .. می شوند در حالی که سلاح های فرعی بیشتر برای گذشتن از موانع و .. کاربرد دارند، مانند قمه که برای بریدن برخی علف های بسیار بلند و باز کردن راه شما به کار می رود. در طول بازی مدام بین رجینا و دیلان تغییر شخصیت داده می شوید و برخی مسیرها که هر کدام می تواند برود برای دیگری بسته است و برعکس. در بازی بخش هایی هم به صورت شوتر ریلی بود مثلا شما در پشت یک ماشین که توسط هوش مصنوعی کنترل می شد می ایستادید و در حال فرار به دایناسورهایی که تعقیبتان می کردند شلیک می کردید.
همین طور مانند نسخه قبل تعدادی پازل وجود دارد که البته تعداد آن ها نسبت به بازی اول کمتر است. شما انواع فایل های مختلف که داستان بازی را بسط می دهند و اطلاعاتی را در مورد مناطقی خاص از بازی می دهند، در گوشه و کنار ساختمان ها و محیط پیدا می کردید. همچنین فایل های مخفی دایناسور ها یا “Dino Files” نیز قابل یافتن بودند که اطلاعات خاصی را در مورد هر یک از گونه های دایناسوری ارائه می دادند.به مانند سایر بازی های کپکام برای پیدا کردن تمام موارد مخفی و .. در بار بعدی بازی جوایزی وجود داشت و اگر شما تمام این “Dino Files” را می یافتید، در دفعه بعدی که می خواستید بازی را انجام دهید به مهمات بی نهایت دسترسی داشتید. زمانی که یک بار بازی راغ به اتمام می رساندید بخشی آزاد می شد با نام Extra Crisis که شامل دو مد گیم پلی بود با نام های “Dino Colosseum” و “Dino Duel”. مد اول یک مد بقا بود که در آن شخصیت های مختلف با تجهیزات مخصوص به خود را انتخاب کرده و در برابر موج حملات دایناسورها باید ایستادگی می کردید که هر بار دایناسورهای قوی تر و انواع کشنده تری به استقبالتان می آمدند. در نهایت بسته به مقدار مقاومت شما و موفقیتی که کسب کرده اید به شما مواردی تعلق می گرفت. در مد بعدی همان طور که از نامش پیداست شاهد دوئل دایناسورها با هم بودیم منتها این بار خود ما دایناسور را کنترل می کردیم و بایستی در قالب یک مبارزه مانند بازی های فایتینگ روبروی هم می ایستادیم. به اتمام زساندن بازی در در جات سختی بالاتر باعث می شد تا شخصیت های بیشتر و دایناسورهای متنوع تری در این دو مد بازی برای خرید آن ها با امتیازات جمع شده، در اختیار شما قرار داشته باشند مانند شخصیت گیل و ریک از بازی اول. در نهایت باید گفت عنوان Dino Crisis 2 به مانند اکثر بازی های کپکام در آن زمان، از گیم پلی بی نظیری بهره مند بود که نقطه عطف بازی و عامل اصلی جذابیت عناوین کپکام در نگاه اول محسوب می شدند. ترکیب گیم پلی فوق العاده این عنوان با گرافیک زیبا و دوست داشتنی بازی بر روی کنسول توانمند پلی استیشن ۱ باعث شده بود گیم پلی و مبارزات بازی بسیار جذاب تر نیز بشوند و کاملا بازیباز را علاقمند نگاه دارند.
بازی Dino Crisis 2 عنوانی است که تا همیشه در ذهن هر شخصی که حتی چند دقیقه آن را بازی کرده باشد می ماند. هر چند که بعدی میدانم کسی باشد که آن را چند دقیقه بازی کرده باشد زیرا وقتی وارد آن می شدید دیگر نمی توانستید آن را رها کنید و به هر شکلی که شده سعی می کردید آن را به پایان برسانید. یک بازی خوش ساخت، زیبا و هیجان انگیز با یک ترکیب فوق العاده از اکشن ادونچر و گاهی وحشت بقا که شما را واقعا عاشق و شیفته خود می کرد. بی شک این عنوان یکی از درخشان ترین عناوین نسل ۵ است که پر بود از عناوین درخشان. نسلی که به همراه نسل بعد از آن دیگر هیچ وقت تکرار نخواهند شد اما خاطراتش نه برای ما پاک خواهد شد و نه قطعا نه برای شرکت کپکام. شرکتی که به معنای واقعی از عرش به فرش رسید و بازی هایی داشت که هیچ شرکت دیگری حتی خواب ساختن چنین بازی هایی را نیز نمی کرد اما ضعیف و ضعیف تر شد و رقبا آن قدر قوی شدند که وی را فرسنگ ها پشت سر گذاشتند. شاید با زنده کردن این عناوین قدیم مانند این سری و اونیموشا و .. کپکام بتواند دوباره به رزوهای قدرتمند آن زمان باز گردد. روزهایی که آن قدر شیرین و دوست داشتنی بودند که طعمش هنوز زیر زبان بازیبازاهای قدیمی باقی مانده است. به امید روزی که باز هم شاهد عناوین قدرتمندی از شرکت کپکام باشیم. عناوین مانند همین داینوکرایسیس. ما دلتنگت هستیم کپکام…
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
نظرات
یا خدا مگه میشه اسم این بازی رو ببینی و برای چند دقیقه به دوران کودکی و خاطرات این بازی نری یادم میاد برای اینکه پول جمع کنم مدام به جلو میرفتم و باز راه رو برمی گشتم تا دوباره با کشتن پول به دست بیارم و سلاح جدید بخرم تنوع سلاح در این بازی بی همتا بود یادتون هست اون مرحله که با لباس غواصی کاملا به زیر اب رفتیم و باس های اون مرحله تمساح های بزرگ بودن و یا باس اخر بازی که با لیزر نابودش کردیم یا یه مرحله بود که یه دایناسور کوچولو کارت رو از ما دز.دید و باید دنبالش میکردیم و توی تله مینداختیم و و و …… الحق یکی از برترین بازی های عمرم بود عالی بود سعید جان خسته نباشی. :inlove:
دلتنگ شینجی میکامی
درود بر شما رضا جان. الحق که همینطوره. یادش بخیر. چه بازی بود. خیلی ممنون رضا جان
سلام آقای آقا بابایی.مثل همیشه یه روزی روزگاری زیبا و یاد آوری خاطرات از این بازی.از بازی های ژوراسیک پارک خیلی خیلی قشنگ تر بود.دیدم مقاله ۱۵ بازی برتر PS2 رو گذاشتید می خواستم ببینم برای PS3 هم یه همچین مقاله ای میزارید یا نه؟
سلام خدمت شما. خیلی متشکرم ازتون. لطف دارید. مرسی که مطالعه کردید. بله این هفته ۱۵ بازی بررت ۳۶۰ میره و بعدش برای ۳ می نویسم
دوستای عزیزم توی پست مربئط به مقاله امروز اشتیاها کاری کرده بودم که نظر نشه گذاشت. الان متوجه شدم و درستش کردم. عذر خواهی می کنم ازتون. میتونید نظر بذارید
من ۵-۶ سالم بود داداشم اینو با رزیدنت ایول ۲-۳ بازی میکرد من نیگاه میکردم خیلی دوستشون داشتم تا این که ۳-۴ ماه پیش نسخه تبدیل شدش رو تو pc بازی کردم اونم ۳ بار پشت سره هم خیلی عالیه. :inlove:
–
کاش اینم مثل رزیدنت ایول ریمستر بشه. :inlove: :inlove:
رزیدنت ایول ۱ ریمستر رو که بازی کردم اونم ۳-۴ بار منتظره ۲-۳ هم هستم به شدت فجیح. :inlove: :inlove: :inlove:
راستی مرسه بابت نقد بازی هایه قدیمی خاطراتمو زنده کردین. :yes: :yes: :inlove: :inlove:
ممنون از شما. نظر لطفتونه. انشالله راضی باشید همیشه ازمون
به به سعید جان، سه روز بود هیچ مقاله ی از شما ندیدم، نگران شدم اتفاقی نیوفتاده باشه، خیلی خوشحال زندگی یار بوده و یباز دیگه مقاله های شما رو میتونم بخونم… با اون جملتون واقعا حال کردم:
“Capcom و Konami. نام هایی که سازندگان بی رقیب و فاتحان بلامنازع نسل ۵ و ۶ بودند و بنای بسیاری از برترین خاطرات ما را پایه ریزی کردند.”
نقد همه جانبه ی بود :yes:
خیلی متشکرم علی عزیز. خوشحالم که در خدمتت.ن باشم و براتون بنویسم. مرسی که وقت عزیزتون رو میذارید برای مطالعه مقاله های من. انشالله همیشه لیاقتش رو داشته باشم
ممنون بابت نقد آقا سعید :yes:
کپکام مثل یه آدم بی عرضست که روی گنج نشسته و هیچ استفاده ای از گنجش نمیکنه! :-((
لامصب بلندم نمیشه یکی دیگه بیاد :rotfl:
ممنونم یاشار جان. لطف داری.
والا واقعا همینه
ممنون اقا سعید عجب بازی بود یادش بخیر رو پلی استیشن ۱ چقدر بازیش میکردم .این وپپسیمن وکرش بهترین بازی های پی اس ۱ بودن
اسپایفون فیلتر(اگه اسمش همین بود) هم بازی قشنگی بود
سایفون فیلتر بود اسمش
بازی اسپایفون ف.ی.لتر (اگه درست نوشته باشم اسمش) هم بازی قشنگی بود.
کراش که عالیی بود 😀
من مورتال کمبت تریلوگی رو هم خیلی دوست داشتم
سیفون فیلتر بود اسمش :yes:
مرسی احسان جان. لطف داری. بله همینطوره.
خوشحالم که خیلی هاتون بازیش کردین
عالی بود سعید جان میشه یه بخشی اضافه کنید به سایتتون که داستان بازی هایی مثل اسسین و متال و اویل و غیره رو تحلیل کنید
درود بر شما. متشکرم.
بله حتما بررسی میکنیم
سلام به سعید عزیز.
خسته نباشی، شاهد یک مقاله عالی دیگه از شما بودیم 🙂 تشکر بابت مقاله :rose:
ممنون مازیار عزیز. لطف داری.
منتظر مقاله های خوب شما هم هستیم در تکفارس
وای این بازی چه بازی باحالی بود
من اون فیلم اول بازی رو که نگاه میکردم چه کیفی میکردم بعد همیشه تا اون جا میرسیدم که اون دایناسور بزرگه برا اولین بار میاد بعد میمیردم 🙁 😥
ممنونم عالی بود راستش
هیچ موقع یادم نمیره تو کلوپ دوستم داشت بازیش می کرد
آخرهای بازی بود موقع بازی کردن اینقدر جذاب بود برام بازی جسپیده بودم به دوستم اصلا هواسم به اطراف کلوپ نبود ناگهان پشت سرم رو نگاه کردم دیدم بیش از سی نفر دارن به بازی نگاه تمام محله و کوچه آمده بودم برای تماشای بازی عجب بازی بود واقعا گرافیکش تاپ بود کاش ان دوران تمام نمی شد
خیلی متشکرم از شما. لطف دارید.
بله واقها چه کیفی داشت. تو کلوپ همه جمع می شدن بازی ادم رو نگاه می کردن حس غرور دست میداد به ادم.
ممنون اقای بابایی مقاله عالی است :yes: متاسفانه چون تو نسل پنج نبودم بیشتر بازی های اون موقع رو نتونستم بازی کنم :-(( دیگه با این نقد قطعا باید این رو بازی کنم.
خیلی متشکرم از شما. لطف دارید.
انشالله بازی های قدیمی رو بسازن دوباره که شما هم تجربه کنید. باور کنید که همین بازی ریمستر بشه ارزشش از ۹۰ درصد بازی های نسل هشت بیشتره
کپکام اگه دیگه نمیسازی حداقل یه Dino Crisis Collection بده بیرون 😥
تشکر نقد خوبی بود خاطرات زیادی رو واسمون زنده کرد . فکر کنم یه ده بیست باری بازی رو تمام کردم
آی پی های زیادی مال اون نسل هستش که امیدوارم روزی برگرده . با شماره یک این بازی اون زمان حال نکردم چون زبان بازیش ژاپنی بود ولی شماره دومش واقعا عالی بود . هر زمانی استرس اینو داشتی یه دایناسور بزرگ بپره سرت ! از آی پی های اون نسل البته یک بازی هستش که به شدت دوست دارم در این نسل ببینمش اونم بازی فوق العاده Parasite eve 2 . کاش این بازی رو واسه این نسل از اول میساختن .
تشکر از شما. لطف دارید.
وای که پاراسایت ایو چی بود. همه نسخه هاش بی نظیر بود. خوب شد گفتید نقد اون رو هم باید حتما بنویسم برای این بخش.
یه زمانی بازی می ساختن مثل این اعجوبه نه بهانه میاوردن که گرافیک کنسول کمه نه بسته مکملی نه چیزی نه آپدیتی بیست سی بار هم از اول تا آخر میرفتی الانم یه بازی میدن صد تا بعدش آپدیت میدن بلکه مشکلش حل شد یا داستان نداره یا گرافیک نداره و اگر هم هر دو رو داشته باشه دیگه گیم پلی خوب رو حتما نداره نهایتا یه دور تمومش میکنی پرتش میکنی یه طرف.
این بازی الانش هم میارزه به کل نسل فعلی.
دقیقا مثل اویل ۴ که ده ها بار هم تموم کنی خسته کننده نیست
مرسی اقای بابایی خاطراته کودکیمو زنده کردید اصلا به ذهنمم خطور نمیکرد صبح بلند شم و اسمه یکی از خاطره انگیز ترین بازیای دورانه کودکیم رو سایت باشه :yes: :yes: :yes: چه میشد دوباره صنعت بازی سازی بر میگشت زمانه قدیم و چیزی به اسم گرافیک زیاد مهم نبود و نو آوری مهم ترین رکن به حساب میومد اگه هم دقت داشته باشیم می بینیم اکثره بازیای خاطره انگیز عمرمون ماله نسل ۶ و ۵ هست 🙂 🙂 :inlove:
و همچنین ممنونم اقای بابایی بابت نقدتون .
خیلی ازتون متشکرم. نظر لطفتونه. خوشحالم که راضی هستید از مقاله.
بله واقعا چه میشد؟ حیف….
حتی بازی های ناشناخته روی پلی ۲ از خیلی بازی های معروف مولتی پلاتفرم نسل ۸ بهتره
دقیقا
امیدوارم زودتر بازی های بزرگی مثل red dead
Tlou و god و دث استرندینگ بیاد تا کمی سطح بازیای این نسل بالاتر بیاد
ممنون آقای آقابابایی من دخترم و همراه داداشم کلی بازی میکنیم رو پی سی.خوشحالم که عضو گیمفا شدم و مطالب قشنگتون میخونم. :yes:
درود بر شما. متشکرم ازتون.
خیلی خوبه که خانم های گیمر هم داشته باشیم تو کشورمون. فرقی نداره . دخترا هم میتونند بازی کنن و تازه خیلی هم حرفه ای باشن. خیلی به سایت ما خوش امدید. انشالله راضی باشید از مطالب.
کاش خواهر من بودین :laugh:
دوستای عزیزم توی این مقاله اشتیاها کاری کرده بودم که نظر نشه گذاشت. الان متوجه شدم و درستش کردم. عذر خواهی می کنم ازتون. میتونید نظر بذارید
وای عجب بازی خاطره انگیزی رو برای روزی روزگاری انتخاب کردید یه دنیا ممنون آقای بابایی..آقای بابایی دو تا بازی شاهکار برای روزی روزگاری بعدی در نظر دارم اگه لطف کنید با قلم طلایی خودتون بنویسید خیلی خوشحالم کردید….یکی Spartan: Total Warrior و اون یکی هم Xena:Warrior Princess…نمیدونم تا حالا بازیشون کردید یا نه..اگه بازیشون نکردید حتما تجربشون کنید قول میدم از بازی های این نسل بیشتر لذت ببرید..
خیلی ممنونم سینا جان. نظر لطفته. خوشحالم که راضی هستید.
سینا جان هر دو رو چندین بار بازی کردم و هر دو فوق العاده بودن. به بازی های خوبی اشاره کردید. هر دو رو یادداشت کردم که نوشته بشه سرفرصت.
آخ آخچه دورانی بار اول که تا تهش رفتم ذوقمرگ شدم 😀 😀
خسته نباشی سعید جان. مقدمه رو فوق العاده نوشتی.حرف دل همه گیمرای موسفید رو زدی :yes: داینوکرایسیس هم واسه خودش رزیدنتی بود. شاهکاری بود واقعا.بازی akuji هم از بهترین های اون زمان بود. دلتنگ اون دوران زندگیم شدم. اگه ممکنه نقد پارازیت ایو رو هم بذار سعید جان، یه بازی دو دیسکی فراموش نشدنی بود. راستی من نمیتونستم نظر بذارم از ظهر، نقد هم نصفه میاد رو گوشیم!!! ی چیز دیگه نقد فاینال۱۵ کی مینویسی آقا سعید؟؟ باز هم تشکر بابت زحماتت. :rose:
درود بر محمد عزیز. سلامت باشی. لطف داری شما محمد جان. بله واقعا حرف دل خیلی هامون هست. بله حتما برای بازی بعدی پاراسایت ایو مد نظرم هست.
بله من اشتباها یبه کاری کرده بودم نمیشد نظر گذاشت. درستش کردم. شرمنده
نفد فایتال هم خیلی زود براتون قرار می گیره. تشکر از شما
اقا سعید اول یه تشکر کنم ازتون به خاطر مقاله زیباتون حالا جالب اینجاست که دقیقا هجدهم آذر سال ۸۹ تولد یکی از دوستانم بود شب تا ساعت ۱ داشتیم باطی می کردیم تا بلاخره بازی تموم شد و زنگ زدیم خانواده اومدن دنبالمون خدایی خیلی خیلی خوش گذشته بود وقتی هم مقاله تون رو خوندم یاد اون خاطره افتادم خیلی ممنون که خاطراتمون رو زنده می کنید با مقالات عالیتون
چرا برسی اخه 😥 😥
مگه چی گفتم
خیلی ممنونم از شما. نظر لطفتونه. خوشحالم که با این مقالات خاطرات خوبمون زنده میشه. ممنون که می خونید مقالات رو
ممنون آقا سعید.ببخشید دیر متوجه نقد زیباتون شدم.خودم تا حالا دینو کرایسیس رو بازی نکردم ولی اینقدر تعریفشو از پسرخاله هام شنیدم که مطمنم حرف نداره.بازم یکی از بازی های خوب نسل پنج که از دستش دادم 🙁 🙁 🙁
درود بر شما کامیار جان. نه بابا این چه حرفیه. اختیار داری. نظر لطف شماست واقعا. اگر این بازی های عالی ریمستر بشن همه میتونن دوباره بازی کنن
بچه ها میدونم این موضوعی که میگم ربطی به پست نداره ولی لطفا جواب بدید
من بخوام cd-key بخرم چه سایت خوبه یعنی پشتیبانیش خوبه
البته میخوام cd-ky اشتراکی بخرم
این بازی خدای گرافیک زمان ما بود 😀 کرایسیس ۳ زمان بود. کات سین اولش ک اصلا اخرت گرافیک تصور میکردیم ما.
البته یه بازی دیگم بود ک داخل قطار بود و سوم شخص بود اونم گرافیک عالیی داشت اون زمان :laugh:
بازی مردان ایکس بود
متشکرم اقای بابایی
یک بار دیگر با یک مقاله ی عالی دیگر داغ دلم را تازه کردی
من متشکرم از شما که لطف کردید و خوندید.
دست مریزاد اقای اقا بابایی چه خاطراتی که با این بازی نداشتم یادمه سی دی شو از دوستم قرض گرفتم وقتی بازیشو دیدم سریع گشتم و خریدمش
فقط ای کاش اسمی از dino stalker نمیبردید که بدترین نسخه این سری بود
خیلی ممنونم ازتون. نظر لطفتونه.
فقط یه اشاره کردم بهش
اصلا اسم بازی رو شنیدم اشکم در اومد . ممنون اقا سعید منو به خاطرات دوران نو جوانی بردی . من چقدر سر گرفتن ابزار جدید تو این بازی سختی کشیدم . شینجی میکامی دلتنگتم.
برم ps رو از انباری بیارم دوباره بازیش کنم . البته باید ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ سال برا پیدا کردن دیسک بازی تلاش کنم .
خیلی متشکرم. بله واقعا برای من هم همینطوره جدا. ادم غصه میخوره که این بازی ها بودن ولی الان..
سلام خدمت دوستان و آقای آقابابایی عزیز ممنون از مقاله فوق العادتون بار اولمه پیام میدم. واقعا از مقالاتتون هم لذت میبرم آقا سعید بخاطر اینکه بیشتر بازیای رایانه ای کل این صنعت با ارزشو و دوست داشتنی رو تا جایی که مقالاتتونو مطالعه کردم بازی کردین و بازی نبوده که از دستتون بره و چقدر زیبا درمورد بازیا می نویسید و حسرت میخورم برای خودم که این همه عاشق بازیم ولی نصف بازیایی رو که شما تو مقاله هاتون اشاره کردید اصلا بازی نکردم با اینکه ۲۱ سالمه و از بچگی هم بازی میکنم و درمورد dino crisis 2 هم هشت نه سال پیش یکبار با ps وانم بازیش کرده بودم قشنگ بود
سلام خدمت شما. خیلی متشکرم ازتون. نظر لطفو محبتتونه. باعث افتخار منه.
انشالله در اینده بیشتر بازی می کنید و لذت خواهید برد. هنوز راه زیادی دارید برای بازی کردن. موفق و سلامت باشید.
خیلی متشکرم بابت دلگرمیت آقا سعید عزیز . یک سوال و یه درخواست داشتم آقا سعید:
شما همه بازیا رو تو طول ۲۲ سال گیمریتون تو سال انتشارشون بازی کردید ؟ و یک بازی زیبا پلی استیشن ۲ داره به نام Urban Reign سبکش مبارزه ای بود خیلی بازی قشگنی هستش و زمان خودش خیلی گرافیکش و مبارزاتش واقع گرایانه و لذتبخش بود بعید میدونم بازیش نکرده باشید اگه بازیش نکردید حتما برید سراغش که پشیمون نمیشید اصلا حس قدیمی بودن بازی بهتون دست نمیده و خیلی لذت بخشه حتی برای همین الان بویژه مبارزات هیجان انگیزش که مثل سری Tekken هست که اتفاقا توسط خود شرکت نامکو سازنده سری بازی های تکن در سال ۲۰۰۵ عرضه شده بود و چنتا از بازی های جذاب و بینظیر و هیجان انگیز پلی استیشن ۲ مثل: دو سری زیبای بازی God of War و بازی God Hand و Spartan Total warrior و Devil May Cry 1 و همین بازی Urban Reign و The Punisher و Splinter Cell ها و Gun و مکس پین ۱ و سایفون فیلتر dark mirror و مافیا ۱ و کسلوانیا و سونیک رایدرز و call of duty World at war و Medal of Honor و black و رزیدنت اویل ۴ و خیلی بازی های خاطره انگیز دیگه که نقدشون رو با قلم زیبای خودتون بنویسید و سری بازی های Igi. پوزش میخوام که خیلی طولانی شد
ممنون مطلب بسیار جذاب و مفید بود . من متاسفانه نتونسته بودم این بازی رو تجربه کنم ولی مقاله کاملا حس و حال بازی رو بهم منتقل کرد بازم ممنون از آقا سعید عزیز