روزی روزگاری: از ژاپن تا فرانسه، با عشق | نقد و بررسی Onimusha 3: Demon Siege
کشوی کمد قهوه ای رنگی که در گوشه اتاقم قرار گرفته است را باز می کنم. پر است از بازی های پلی استیشن۲، پر است از سال ها خاطره. دوست دارم همیشه بازی هایم را دورم جمع کنم و به آن ها نگاه کنم و تک تک هر کدام را در ذهنم بررسی کنم. چه بازی های پلی استیشن ۲ باشد و یا ۳ یا ۴ و … یک دسته از بازی ها را از درون کشو بر می دارم تا یکی یکی نگاهشان کرده و با بازی هایم خاطره بازی کنم. در همان ابتدا ۴-۵ عدد بازی God of War شامل نسخه اول و ۳-۴ عدد نسخه دوم قرار دارد. یادم است که چرا این تعداد از نسخه دو دارم. نسخه دوم بازی بر روی یک پل در وسط بازی گیر می کرد و دیگر ادامه پیدا نمی کرد. همان پلی که باید بال های ایکاروس را می کندیم. هر بار که اینجا بازی گیر می کرد یک نسخه جدید می خریدم و حتی بازی دو دی دی دی آن را نیز خریداری کردم تا سرانجام آن پل رد شد و چتدین نسخه دوم بر روی دست من ماند. از آن ها می گذرم، Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty را می بینم. وای خدایا چقدر خاطره. بعد آن نیز یک شاهکار دیگر به نام Metal Gear Solid 3: Snake Eater قرار گرفته است. چقدر بازی های پلی استیشن ۲ خود را نیز مرتب نگاه داشته ام. هر بازی و هر سری پشت سر هم. یادم نمی اید که چند بار Metal Gear Solid 3: Snake Eater را به پایان رساندم. یادش بخیر. چه بازی هایی داشته است این کنسول…
بازی بعدی که مشاهده می کنم یک نسخه از نید فور اسپید است که حتی یک بار هم آن را بازی نکرده ام. عنوان بعدی… وای خدای من… جه بازی بی نظیری… Shadow of Rome.. یادش بخیر چه عنوانی بود. یک نرکیب بی نظیر از هک اند اسلش و مخفی کاری. نبردهای گلادیاتوری و خزیدن از پشت سر گاردها. مدت ها و مدت ها مشغول انجام این بازی بودم. این عنوان را نیز کنار می گذارم تا بازی بعدی را نگاه کنم. ۳ بازی پشت سر هم می ایند که واقعا قلبم را به تپش می اندازند. دلم با دیدن آنها بدجوری گرفت. ۳ بازی با نام های Onimusha: Warlords ،Onimusha 2: Samurai’s Destiny و Onimusha 3: Demon Siege. در قلبم غوغایی بر پاست. چه عناوینی بودند این بازی ها. چه شاهکارهایی بودند. چه بازی هایی می ساخت کپکام لعنتی. باد تک تک دقایق هر کدام از این ۳ بازی می افتم. به قدری عاشقشان هستم که هنوز هم در یادم تازه هستند. درست است که این عناوین از قسمت خاطرات کنونی ذهنم زفته بودند اما به محض دیدن نامشان انگار که سیلی از اطلاعات به مغزم سرازیر شد. چرا دیگر از این سری خبری نیست. چرا کپکام این طور شده است. چرا این ۳ نسخه را ریمستر نمی کنند؟ لعنت به آن ها… می خواهم سراغ بازی های بعدی بروم ولی راستش را بگویم نمی توانم. دلم پر است. می خواهم از Onimusha حرف بزنم.
تمام ذهنم درگیر Onimusha است. درگیر کلی خاطره و کلی خشم و عصبانیت از کپکام به خاطر این که چرا چنین فرنچایزی باید رها شده باشد. چیزی به ذهنم آمد. ایا در گیمفا مطلبی در مورد این بازی داریم؟ ایا نقدی بر هر کدام از نسخه های این سری نوشته شده است؟ حالا که من یه یاد این شاهکارها افتادم باید به بقیه هم بگویم و برایشان یادآوری کنم. یادآوری برای آن هایی که قبلا مثل من این عناوین را تجربه کرده اند و شناساندن آن به بازیبازان حوانتر برای این که بگوییم آن زمان کپکام اینگونه بازی می ساخت. باید برای این سری مطلبی بنویسم. در گیمفا جستجویی میکنم. هیچ مقاله ای در مورد این سری موجود نیست. دیگر مطمئن می شوم که باید در مورد این فرنچایز مقاله ای بنویسم. بازی های پلی استیشن ۲ را مجددا درون کشو می گذارم و در آن را می بندم و مجددا به سراغ کامپیوتر می ایم تا مطلبی را در مورد Onimusha آغاز کنم. ایا تحلیلی بر کل این سری بنویسم؟ نقد همه نسخه های آن را بنویسم؟ نه این کار جالب نیست زیرا این بازی خیلی قدیمی است و نیازی به این که هر ۳ نسخه اش نقد شود نیست. فهمیدم! بهترین کار این است که نقد و بررسی برترین نسخه این سری لااقل از نظر خودم و البته خیلی های دیگر، را به رشته تحریر در بیاورم. موضوع مقاله برایم مشخص شده است. می خواهم نقد و بررسی بازی بی نظیری به نام Onimusha 3: Demon Siege را بنویسم. نسخه سوم فرنچایز به یاد ماندنی و محبوب و دوست داشتنی Onimusha. پس اگر به هر نحوی به عناوین این سری علاقمند هستید و یا قصد تجدید خاطره با این فرنچایز را دارید و یا حتی میخواهید برای اولین بار با آن آشنا شوید، با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا در ادامه مقاله نقد و بررسی Onimusha 3: Demon Siege همراه شوید.
سال ۲۰۰۱ بود که عنوانی با نام Onimusha: Warlords که توسط کپکام و یا حضور کیجی اینافونه ساخته شده بود توسط این کمپاتی بسیار محبوب در آن روزها منتشر گردید. بازی در سبک اکشن ماجرایی و هک اند اسلش قرار داشت. پس از عرضه این عنوان به سرعت بازی تبدیل به یکی از برترین و محبوب ترین عناوین آن روزها شد و تنها یکی دو ساعت بازی کردن آن کافی بود تا دل کندن از آن برایتان بسیار سخت شود. بازی ابتدا برای کنسول پلی استیشن ۲ منتشر گردید و بازخوردهای بسیار عالی را نیز دریافت نمود. کسب امتیاز ۸۹ از وبسایت IGN و امتیاز متای ۸۶ از این عنوان یک بازی بسیار موفق ساخت. یک سال بعد در سال ۲۰۰۲ بازی برای کنسول ایکس باکس و یک سال بعد از آن نیز برای رایانه های شخصی منتشر گردید. یک سال بعد از انتشار بازی برای کنسول پلی استیشن ۲ که پلتفرم اصلی این سری بود در سال ۲۰۰۲ و در حالی که نسخه اول تازه میخواست برای ایکس باکس منتشر گردد، نسخه دوم این سری نیز این بار به صورت کاملا انحصاری برای پلی استیشن ۲ منتشر گردید و تا همیشه نیز در انحصار این کنسول باقی ماند. نام نسخه دوم Onimusha 2: Samurai’s Destiny بود و این بازی نیز توانست تا موفقیت نسخه اول را تقریبا تکرار نماید. این بازی نیز بازخوردهای بسیار خوبی را دریافت نمود و با کسب امتیاز ۸۹ از وبسایت IGN و امتیاز متای ۸۴ به کار خود پایان داد.
دو سال بعد از عرضه نسخه دوم در سال ۲۰۰۴ نوبت به انتشار نسخه سوم رسید. حالا دیگر این عنوان تبدیل به یکی از فرنچایزهای محبوب و معتبر کپکام در دنیا شده بود و طرفداران بسیار زیادی را برای خود کسب نموده بود. تسخه سوم این فرنچایز Onimusha 3: Demon Siege نام داشت و این بازی در سال ۲۰۰۴ برای کنسول پلی استیشن ۲ و یک سال بعد برای رایانه های شخصی نیز منتشر گردید. کپکام به واقع در این نسخه سنگ تمام گذاشته بود و به عقیده بنده برترین نسخه این سری تاکنون را در این عنوان شاهد بودیم و هستیم. تنها نگاه به دموی ابتدای بازی کافی بود تا شیفته و دلبسته این عنوان شوید. کیفیت این دمو به حدی بالا بود که در ان زمان بی نظیر بود و حتی بعدا به عنوان برترین دموی ابتدای بازی در آن سال و همچنین یکی از برترین دموهای ابتدای بازی در تاریخ بازی های رایانه ای نیز لقب گرفت. تنوع عالی که کپکام در این نسخه با استفاده از شخصیت ژاک که به بازی اضافه شده بود، بخشیده بود سبب گردید تا بازی از همیشه متنوع تر باشد و همچنین استفاده از چهره و ظاهر بازیگر مشهور فرانسوی یعنی ژان رنو در نقش ژاک نیز به هر چه محبوب تر شدن بازی افزوده بود.
نسخه سوم بازی پس از عرضه در زمینه فروش نیز بسیار عالی عمل کرد و موفق گردید تا به فروش خیلی بالایی دست پیدا کندو این عنوان تبدیل به یکی از پرفروش ترین عناوین کپکام شد و تنها در عرض چند هفته در ژاپن بیش از یک میلیون نسخه از آن به فروش رسید که این امر معمولا در ژاپن اتفاق نمی افتد. همچنین بازخوردهای منتقدان و طرفداران نیز نسبت به بازی بسیار عالی و مثبت بود. Onimusha 3: Demon Siege موفق به کسب امتیاز ۹۰ از وبسایتهای معتبری مانند IGN و گیم اینفورمر گردید و سرانجام با امتیاز متای ۸۵ به کار خود پایان داد که البته این امتیاز متا حاصل ۵۳ نقد بود در حالی که متای ۸۶ نسخه اول حاصل ۲۳ نقد بود و این تعداد زیاد نقدها کار را برای نسخه سوم سخت تر کرده بود و باعث شد تا امتیاز متای آن یک نمره هم از بازی اول پایین تر بیاید در حالی که تقریبا تمام طرفداران بازی در دنیا از نسخه سوم به عنوان بهترین و به یاد ماندنی ترین عنوان این سری یاد می کنند. لازم یه ذکر ایت که علاوه بر این عناوین اصلی ۳ گانه، برخی نسخه های فرعی نیز وجود دارند. مثلا در سال ۲۰۰۳ و در بین نسخه دوم و سوم بازی عناوین Onimusha Tactics و Onimusha Blade Warriors منتشر شدند. در سال ۲۰۰۶ نیز عنوان زیبای Onimusha: Dawn of Dreams منتشر گردید و در سال ۲۰۱۲ نیز شاهد بازی Onimusha Soul بودیم که البته همان گونه که گفته شد همگی عناوین فرعی بودند و جزو ۳ گانه اصلی اونیموشا محسوب نمی شوند.
داستان داریم!
داستان Onimusha 3: Demon Siege به مانند عناوین قبلی این سری بسیار عالی و جذاب بود و روایت فوق العاده ای داشت. در این عنوان نیز محوریت اصلی بر پایه نبرد سامانوسکه برای از بین بردن لرد نوبوناگای شیطانی و اتفاقاتی که در این راه رخ می دهد، بود. سامانوسکه آکچی که به تازگی از استاد شدن در یک سری فنون جدید که به عنوان اونیموشا کسب کرده بود، بازگشته بود قصد داشت تا مجددا به جنگ ارتش Genma در ژاپن سال ۱۵۸۲ رفته و راه خود را به سمت معبد Honnō-ji باز کند تا در نهایت بتواند کار Nobunaga Oda را یک بار برای همیشه تمام کند. در حالی که سامانوسکه یکی از محافظین نوبوناگا یعنی Ranmaru Mari را شکست می دهد و قصد دارد تا به نوبوناگا حمله کند و او را نابود نماید، یک پورتال زیر پای او باز شد و وی به درون ان کشیده شد. در کمال تعجب سامانوسکه در پاریس و در سال ۲۰۰۴ بیدار می شود و شخصیتی به نام Jacques Blanc را در مبارزه با ارتش Genma که حالا از طریق پورتال به دنیای امروزی وارد شده اند و هجوم خود را از نزدیکی Arc de Triomphe آغاز کرده اند، یاری می کند. پورتال زمان مجددا باز می شود و این بار Jacques و Philippe را به ژاپن فئودال یعنی در زمان سامانوسکه می برد. سپس سامانوسکه در نزدیکی آرک با میشل اشنا می شود که دوست ژاک است (نه دوست معمولی!). سامانوسکه قصد می کند تا به سقف آرک برود و مسیر خود را آغاز می کند.
در طول مسیر و مبارزات خود، سامانوسکه یک دشمن قدیمی را می بیند که “گیلدن استرن” نام دارد و دانشمند ارتش گنما محسوب می شود. وی توضیح می دهد که با بسط دادن و توسعه تکنولوزی کاری کرده است تا خود و دیگر افراد و هیولاهای ارتش گنما بتوانند در زمان سفر کنند و این گونه آینده را نیز به تسخیر خود در اورند. در آن سمت ژاک و فیلیپه در ژاپن قرن ۱۶ هستند و در همان ابتدای راه، فیلیپه که شدیدا زخمی شده بود جان خود را از دست می دهد. سپس یک روح Oni spirit ظاهر می شود و قدرتهایی را به ژاک می دهد که او را در مسیر رسیدن به معبد Honnō-ji یاری کند. همچنین وی به ژاک یک روح به نام آکو نیز می دهد که وی را در طول مسیر ماموریتش همراهی و کمک کند. اکو می تواند بین زمان آینده و گذشته جابجا شود و این گونه دو گروه می توانند با یکدیگر در ارتباط باشند. برای بازگشت به زمان اصلی خود، سامانوسکه و ژاک باید هر کدام زمانی که اکنون در ان قرار دارند را از نابودی نجات دهند و اجازه ندهند تا از بین برود. سامانوسکه سال ۲۰۰۴ با میشل و پسر ژاک با نام هنری همراه می شود تا شهر را از نابودی نجات دهند و در سمت دیگر ژاک با “سامانوسکه زمان گذشته” برخورد می کند که ابن به آن دلیل است که ژاک به زمانی قبل از حمله سامانوسکه به نوبوناگا آمده است و در این زمان سامانوسکه هنوز گرفتار در پورتال زمان نشده است. و “سامانوسکه زمان گذشته” درگیر نبرد با نوبوناگا در ژاپن فئودال هستند.
ژاک و “سامانوسکه زمان گذشته” در طول مسیر خود با Tadakatsu Heihachirō Honda برخورد می کنند که به Oda clan مرتبط است و او تصمیم می گیرد تا به این دو ملحق شود. بعد از چندین و چند مبارزه و نبردهای مختلف، سامانوسکه موفق می شود تا با شکست دادن گیلدن استرن و رانمارو، زمان آینده را از نابودی نجات دهد. در سمت دیگر وقتی که هیهاچیرو و ژاک و سامانوسکه زمان گذشته به معبد می رسند ناگهان سرو کله “رانمارو زمان گذشته” پیدا می شود و وی هیهاچیرو را کشته و ژاک نیز انتقام وی را از Ranmaru می گیرد و رانمارو را می کشد. طی اتفاقاتی که رخ می دهد لرد نوبوناگا سامانوسکه زمان گذشته را می کشد و سامانوسکه زمان اینده در حالی که در راه بازگشت به زمان خود است، ورژن دیگر خود را نیز جذب می کند تا بتواند به فرم واقعی اونیموشا در اید و نوبوناگا را شکست داده و روح او را در دستکش Oni خود یا همان Oni Gauntlet حبس نماید. پس از شکست نوبوناگا، سامانوسکه و آکو رهسپار سفری می شوند تا در آن به طور کامل دستکش Oni را مهر و موم کنند تا هیچ گاه روح نوبوناگا نتواند از ان خارج شود. اما سازندگان بازی در اینجا کار را تمام نکرده اند و پایان بازی را به نوعی برای نسخه بعدی این سری که امیدواریم بالاخره معرفی شود، باز گذاشته اند. با مرگ نوبوناگا صحنه ای از یکی از افراد سابق وی به نام Tokichiro نمایش داده می شود که قصد دارد ژاپن را با کمک ارتش گنما که اکنون تحت هدایت وی هستند تسخیر نماید و لبخندی بسیار شیطانی را به لب دارد که در تصویر زیر مشاهده می کنید.
معمولا رسم بر این است که در مقالات نقد و بررسی تنها مقداری از داستان یک بازی را بیان می کنند تا باقی آن برای کسانی که می خواهند تازه آن را انجام دهند لو نرفته و اسپویل نشود ولی در این مطلب از ان جا که سال های زیاد و البته ۲ نسل از زمان انتشار Onimusha 3: Demon Siege می گذرد، احساس کردم که توضیح کامل داستان بازی خالی از لطف نخواهد بود و از این رو داستان را برای شما عزیزان به طور کامل شرح دادم. همانطور که مشاهده کردید داستان بازی بسیار زیبا و جذاب است و روایت فوق العاده ای نیز دارد. داستان در هر لحظه شما را تشنه نگاه می دارد که ببینید چه اتفاقی می افتد، چه کسی می میرد و … به طور کلی برگ برنده داستان این عنوان پلات و زمینه کلی ان است که بر پایه سفر در زمان قرار دارد و تنوع بی نظیری را به بازی نسبت به دو نسخه قبل بخشیده است و همچنین وجود دو شخصیت اصلی در داستان بازی نیز کمک زیادی به هر چه بیشتر شدن جذابیت بازی کرده است و باید اذعان داشت که این حربه بسیار موثر واقع شده است. تنها موردی که در بخش داستان بازی مقداری می توانست بهتر باشد، شخصیت پردازی آنتاگونیست های بازی است که بر خلاف پروتاگونیست ها شخصیت پردازی عمیق و خوبی ندارند و می توانستند تا خیلی بهتر کار شوند. برای مثال شخصیتی مثل گیلدن استرن می توانست پرداخت کامل تری داشته باشد اما این طور نشده است و البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که ای ن مورد به هیچ وجه ضربه خاص و بزرگی را به پیکره داستان بازی وارد نکرده است. در مجموع باید گفت Onimusha 3: Demon Siege در زمینه داستان و داستان سرایی و … کاملا موفق عمل کرده است و تمامی المان های لازم برای روایت یک داستان جذاب را داراست که سازندگان بازی نیز به بهترین شکل از این المان ها استفاده کرده اند تا شاهد یک داستان بسیار زیبا و هیجان انگیز باشیم.
نقاشی سنتی ژاپنی یا طراحی مدرن فرانسوی؟ شاید هر دو…
گرافیک بازی در زمان خود یکی از برترین ها محسوب می شد. در ان سال های طلایی کپکام، تقریبا تمامی عناوینی که این شرکت می ساخت جزو خوش گرافیک ترین و چشم نواز ترین عناوین دوره خود به حساب می امدند. ۳ گانه اونیموشا نیز از این قائده مستثنا نبود و در تمامی نسخه های این سری شاهد یک بازی بسیار زیبا و جذاب از لحاظ گرافیکی بودیم که در ان زمان قدرت بالای پلی استیشن ۲ را نشان می داد. بازی از لحاظ گرافیک فنی و هنری فوق العاده بود. در این نسخه برای اولین بار در سری تمام طراحی ها و دنیای بازی و پس زمینه ها و .. به صورت کاملا ۳ بعدی در آمده بودند و همین ۳ بعدی بودن در موراد بسیار معدودی باعث می شد تا دوربین بازی مشکلاتی پیدا کند. در بای به هیچ وجه شاهد باگ یا افت فریم و موارد این چنینی نبودیم و کاملا راحت و روان بازی را تجربه می کردیم. کیفیت تکسچرها و بافت ها در بازی در زمان خود فوق العاده بود و به واقع جای تحسین داشت. این کیفیت بالا با یک نورپردازی بسیار عالی در بازی همراه شده بود تا شاهد عنوانی باشیم که از لحاظ گرافیک فنی یکی از برترین عناوین دوره خود محسوب شود. نقش نورپردازی در این عنوان بسیار با اهمیت بود و حتی اگر گاهی در موارد معدودی کیفیت برخی نکسچرها و بافت ها پایین بود با کمک نورپردازی عالی بازی، اصلا به چشم نمی آمدند و باعث می شدند تا شما حتی متوجه آن ها نیز نشوید. به واقع نورپردازی در بازی Onimusha 3: Demon Siege یکی از برترین ها در زمان خود محسوب می شد.
از لحاظ هنری نیز وضعیت به همین شکل بود. برتری که این نسخه نسبت به عناوین قبلی از لحاظ گرافیک هنری و طراحی مراحل داشت به این دلیل بود که در این عنوان شاهد دو دنیای کاملا متفاوت بودیم و به این ترتریب تنوع مراحل فوق العاده بالارفته بود. شما مرحله ای را در ژاپن فئودال بازی می کردید و به محض این که می خواستید خسته شوید بازی شما را به پاریس عضر حاضر می اورد و با تنوع بالای خود شما را کاملا خشنود و راضی نگاه می داشت. انواع محیط های زیبا و جذاب در بازی وجود داشتند. از خانه ها و عمارت های ژاپنی قدیمی و محیط جنگلی گرفته تا محیط های مدرن تر با راهروهای باریک و شبیه به معماری آپارتمان های امروزی در بازی وجود داشتند و این گونه تنوع فوق العاده ای را به بازی می بخشیدند. طراحی شخصیت ها و همینطور دشمنان و باس ها نیز بسیار عالی انجام شده بود و از شخصیت های اصلی گرفته تا دشمنان همگی با دقت و ریزبینی طراحی شده بودند و کیفیت بالایی داشتند. طراحی شخصیت سامانوسکه و ژاک به حدی زیبا و واقعی بود که شما را واقعا متعجب می کرد و لذت بازی کردن با ان ها را بسیار بالاتر می برد. طراحی دشمنان و باس ها نیز عالی بود اما از لحاظ تنوع دشمنان باید گفت که بازی می توانیت بهتر عمل کند و دشمنان متنوع تری را برای مبارزه با شما در بازی قرار دهد.
در مجموع باید اذعان داشت که عنوان Onimusha 3: Demon Siege از لحاظ جلوه های بصری و گرافیک، یک عنوان فوق العاده قدرتمند در زمان خود محسوب می شد و این زیبایی هم در زمینه گرافیک فنی و هم گرافیک هنری کاملا به چشم می آمد. به واقع فکر میکنم که حتی اگر اکنون نیز بازی را انجام دهید آن گونه نیست که حالتان از گرافیک بازی به هم بخورد و با این که بازی برای نسل ۶ است ولی کیفیت خیلی خوبی دارد و مخصوصا با گیم پلی بی نظیر خود کاری می کند که گرافیک آن حتی در زمان حال نیز به دل شما بنشیند و از آن متنفر نباشید. اگر نگاهی به تصاویری که در این مطلب از بازی برای شما عزیزان قرار داده ام بیاندازید خودتان متوجه این کیفیت بصری بازی که در مورد ظان صحبت کردیم می شوید و قطها کار سازندگان بازی در کپکام در آن زمان بسیار بسیار قابل تحسین و فوق العاده بوده است. شاید اگر اکنون نیز کپکام همان دقت و ریزبینی که در ساخت عناوین آن زمان داشت به کار بندد، عناوین این شرکت حال و روز خیلی بهتری پیدا کنند. در نهایت بحث گرافیکی بازی Onimusha 3: Demon Siege را با این توصیف به پایان می بریم که این بازی نه تنها یکی از خوش گرافیک ترین بازی های سال انتشار خود محسوب می شود بلکه حتی جزو زیباترین بازی های کل نسل ششم بازی های رایانه ای نیز به حساب می اید و می تواند در آن لیست نیز مکان قابل توجهی را داشته باشد. Onimusha 3: Demon Siege از لحاظ گرافیکی کاملا نمره قبولی را دریافت می کند.
معنای ناب هک اند اسلش در کنار اکشن ماجرایی…
به نقطه قدرت بازی می رسیم. جایی که Onimusha 3: Demon Siege را در حد یک شاهکار بالا آورد و کاری می کرد که تنها پس از یک ساعت بازی کردن ان، دیگر دل کندن از ان برایتان غیر ممکن شود. قطعا و بدون هیچ شکی گیم پلی بازی برترین و کاملترین قسمت این عنوان محسوب می شود که با جذابیت بالای خود هر بازیبازی را شیفته خود می کرد. در یک عنوان هک اند اسلش قطعا گیم پلی و مبارزات بازی حرف اول و اخر را می زنند و سازندگان Onimusha 3: Demon Siege که از این موضوع آگاه بوده اند، نهایت تلاش و توان خود را برای عرضه یک بازی کامل در بخش گیم پلی و مبارزات به کار بسته اند و در نهایت موفق نیز شده اند. در بازی شما می توانستید بر خلاف عناوین قبلی کنترل دو شخصیت مختلف را در دست داشته باشید که این موضوع تنوع بی نظیری را به بازی بخشیده بود. در بازی مانند همیشه کنترل سامانوسکه را بر عهده داشتید و شخصیت جدیدی یه نام زاک نیز در بازی حضور داشت که در موارد بسیاری در بازی کنترل او را بر عهده می گرفتید. این شخصیت نیز به مانند سامانوسکه بسیار جذاب بود و هرگز این طور نبود که مثلا از بازی کردن با وی خسته و دلزده شوید و از ان جا که کاملا استایل و سلاح ها و سبک مبارزاتی مختص به خود را داشت، برای بازیباز خیلی هم باحال و جدید محسوب می شد.
مبارزات بازی بسیار دلنشین و لذتبخش بودند و بر پایه انجام حملات سریع ولی ضعیف تر و یا حملات قوی ولی کند تر بر اساس نوع سلاح بنا شده بودند. همچنین استفاده از سلاح های مختلف با کارایی های مختلف بسته به شرایط مبارزه و دشمنانی که با انها مبارزه می کنید نیز باعث شده بود تا مبارزات بازی از حالت سطحی بودن خارج شوند و شاهد یک هک اند اسلش اصیل با مبارزاتی داری عمق بالا باشیم. چه زمانی که شخصیت سامانوسکه و چه زمانی که با ژاک بازی می کردید مبارزات بسیار برای شما جذاب بود و از ان لذت می بردید. این نسخه نسبت به عناوین قبلی یک برتری محسوس در زمینه گیم پلی داشت و ان هم حضور شخصیت ژاک بود که تنوع فوق العاده ای به گیم پلی و مبارزات بازی بخشیده بود و ان را از همیشه لذت بخش تر می کرد. سبک و شیوه مبارزه ژاک و تمامی سلاح ها و فنون او کاملا با سامانوسکه متفاوت بود و حس می کردید که در حال تجربه دو بازی مختلف هستید. این توع باعث می شد تا گیم پلی بازی همیشه برای شما تازه و جذاب بماند و به هیچ وجه احساس خستگی نکنید. همچنین درجه سختی نسبتا بالای بازی نیز در برخی مبارزات باعث می شد تا دقت و تمرکز شما بر روی مبارزات بیشتر شود و این گونه لذت بیشتری را نیز می بردید، زیرا بازی از حالت یک عنوان هک اند اسلش سطحی که فقط باید پشت سر هم دکمه ها را بزنید تا همه کشته شوند خارج می شد و به مبارزات بازی عمق می داد.
انواع سلاح های متنوع در بازی برای هر دو شخصیت وجود داشت و همچنین تمامی این سلاح ها خود قابل ارتقا و اپگرید بودند که این کار از طریق جمع آوری روح هایی که بعد از کشتن دشمنان باید آن ها را دستکش خود جذب می کردید انجام می شد و عمق خیلی خوبی به مبارزات بازی می بخشید و در طول بازی قویتر شدن شخصیت خود را کاملا حس می کردید. شاید تنها موردی که می توان در بخش گیم پلی بازی به ان اشاره کرد تنوع دشمنان در بازی باشد که به عقیده بنده می توانستند بسیار متنوع تر و بهتر باشند. در بازی تنوع زیادی از دشمنان نمیدید و چند نوع دشمن به طور خیلی زیاد برای شما تکرار می شدند. با این که گیم پلی و مبارزات بازی آن قدر بی نظیر بود که نمی گذاشت به تجربه شما خدشه ای وارد شود، اما به هر حال نمی توان منکر این شد اگر انواع بیشتری از دشمنان مختلف در بازی وجود داشتند، بازی از این هم جذاب تر می شد.
مشکل دیگری که مقداری در گیم پلی بازی خودنمایی می کرد عدم بالانس بین دو شخصیت اصلی بازی بود که باعث می شد شما بیشتر به بازی با شخصیت ژاک علاقه داشته باشید و در این بخش ها مبارزات راحت تری را تجربه کنید زیرا وی در مبارزه از راه دور بسیار بهتر بود و با توجه به مبارزات دشوار بازی می توانست دشمنان را حتی قبل از این که به او نزدیک شوند از پای در اورد و همچنین با دستکش خود که مانند یک Grappling hook عمل می کرد به جاهایی دسترسی داشت که سامانوسکه نمی توانست به آن جا برسد. در زمینه تنوع و طراحی مراحل هم همان گونه که در بخش گرافیک هنری اشاره کوچکی به ان کردیم، شاهد یک بازی بسیار کامل هستیم. سازندگان با زرنگی هر چه تمام تر می دانستند که اگر این بار نیز همان تم محیط های قبلی کاملا در بازی قرار بگیرند مقداری خسته کننده خواهد بود و قصد داشتند تا تغییری اساسی در بازی خود به وجود اورند تا منتقدان نیز نتوانند از عدم وجود هر گونه تغییر در بازی نسبت به نسخه های قبلی ایرادی بگیرند. به این ترتیب آن ها المان سفر در زمان را به بازی اضافه کردند تا این گونه هم یک تغییر اساسی در گیم پلی بازی اعمال کرده باشند و هم تنوع مراحل به طور بسیار عالی بالا برود و دیگر تنها شاهد مراحلی با زمینه ژاپن فئودال نباشیم.
ایده سفر در زمان باعث شده بود تا مراحلی از بازی را در پاریس زمان حال بگذرانیم که این تنوع برای بازی بسیار حیاتی محسوب می شد و نشان از هوشمندی سازندگان داشت. در مراحلی از بازی که مثلا در ژاپن کنترل ژاک را بر عهده داشتید با درب هایی یا بخش هایی قفل شده مواجه می شدید که تنها با دیگر شخصیت بازی یعنی سامانوسکه می توانستید آن ها را باز کنید و همین طور نیز در مواردی با سامانوسکه به قفل یا قسمتی در بازی می رسیدید که تنها نیاز به ابزار ژاک برای باز شدن داشتند و این گونه بازی بسیار جذاب تر نیز می شد و ارزش تکرار مراحل بسیار بالا می رفت زیرا که میخواستید بعدا به ان قسمت بیایید تا رازهای آن را به طور کامل کشف نمایید. همچنین بعد داز پایان بازی تعدادی مینی گیم های جدید و مراحل هیهاچی و .. نیز ازاد می شدند که ارزش تکرار مجدد را بسیار بالا می بردند.
در نهایت باید گفت Onimusha 3: Demon Siege در زمینه گیم پلی یک عنوان فوق العاده و بی نظیر بود. عنوانی که هنوز هم بازی هک اند اسلشی به کیفیت ان را کمتر می بینیم و به واقع یکی از به یادماندین ترین عناوین هک اند اسلش تاریخ برای بازیبازان محسوب می شود و امیدوار هستیم که باز هم شرابطی فراهم اید تا بتوانیم نسخه ای از این سری را تجربه نماییم. مبارزات بسیار عالی و پر هیجان و مقداری دشوار به همراه تنوع شخصیت های اصلی بازی و استایل کاملا متفاوت مبارزات آن ها حال و هوای جدیدی را به این بازی بخشیده بود و آن را کاملا از یک عنوان تکراری که دقیقا مانند قبلی ها باشد جدا کرده بود. در حقیقت سازندگان با هوشمندی گیم پلی بازی و مبارزات آن را تنوع بخشیده بودند تا نتوان انگ تکراری بودن را به این نسخه چسباند و از نسخه دوم به سوم شاهد تغییرات بزرگی باشیم. به غیر از یکی دو مورد جزئی که برای شما عزیزان بیان کردیم گیم پلی بازی کاملا بی نقص و جذاب است و نمره قبولی را دریافت می کند.
قطعات ارکسترال اروپایی با تم و زمینه سنتی ژاپن
موسیقی و صداگذاری محیطی بازی Onimusha 3: Demon Siege هر دو جزو برترین های زمان خود محسوب می شوند اما موسیقی این بازی حقیقتا ستاره اصلی این بخش و یکی از برترین قسمت های بازی است. موسیقی بی نظیری تشکیل شده از قطعات ارکسترال اروپایی با تم و زمینه سنتی ژاپن به قدری زیبا و شنیدنی از کار در آمده بودند که ساندتریک بازی را تبدیل به یکی از شنیدنی ترین ساندتریک هایی که تاکنون در بازی های رایانه ای شنیده ایم کرده بود. همان موسیقی که در دموی ابتدای بازی و یا حمله به پاریس می شنیدیم بی نهایت زیبا و از لحاظ احساسی بسیار تاثیرگذار بودند و علاقه شما به بازی کردن این عنوان را چند برابر می کرد. همچنین افکت های صوتی و صداگذاری محیطی نیز در بازی بسیار عالی بودند و با نهایت کیفیت کار شده بودند. صداگذاری شخصیت ها برعکس موسیقی و صداگذاری محیطی اصلا خوب نبود و در تک تک دیالوگ ها و صحبت های انگلیسی بازی شاهد ملودرام بیش از حد بودیم تا جایی که شاید دوست داشتید بازی را با زبان ژاپنی اصلی آن بازی کنید که متاسفانه آن هم در بازی وجود نداشت. همچنین متاسفانه در بازی از کیفیت و هنر اقای ژان رنو که نقش ژاک را در بازی به عهده داشت بسیار کم استفاده شده بود و دفعاتی که وی با زبان اصلی خود در بازی صداکذاری کرده بود بسیار کوتاه بودند و دوبله انگلیسی صدای وی نیز حتی نزدیک به کیفیت صداگذاری خود او نیز نبود. به واقع شما ارزو می کردید که کاش بیشتر از هنز این بازیگر توانمند سینمای دنیا و فرانسه در بازی و صداگذاری ان استفاده شده بود و یا لااقل بازیگری با لهجه فرانسوی دوبله انگلیسی وی را بر عهده داشت. در نهایت باید گفت بازی در زمینه صداگذاری محییطی و موسیقی نمره حتی کامل تر از قبولی را نیز می گیرد ولی در زمینه صداگذاری شخصیت ها و دوبله انگلیسی بازی می توانست بسیار بهتر عمل کند هر چند که به واقع بازی ان قدر نکات مثبت و عالی دارد که می توان از این موراد چشم پوشی نمود.
کپکام! اونیموشا را دوباره بازگردان!
Onimusha 3: Demon Siege آنقدر زیباست که ادم غمش می گیرد! غم این که چرا نباید بعد از گذشت دو نسل هنوز هیچ خبری از این سری که هم از نظر نمرات و هم از نظر فروش موفق عمل کرده است نباشد؟ غم این که چرا کپکام انواع و اقسام بازی های مضخرف را عرضه می کند ولی یکی از شاهکار های خود را کنار گذاشته است؟ غم این که چرا کپکام فراموش کرده است چه بوده؟ چرا یادش رفته که Dino Crisis داشت، Onimusha داشت و Haunting Ground؟ لااقل در دوره زمانه ای که همه دارند پشت سر هم حتی بازی های نسل هفتشان را هم ریمستر می کنند چرا کپکام نباید این ۳ گانه بی نظیر اونیموشا را در قابل یک نسخه منتشر نماید؟ تنها کسانی که یکی از نسخه های این سری را تجربه کرده باشند کاملا معنی حرف مرا درک می کنند و البته بعید است که کسی یک نسخه از این سری را بازی کرده باشد و به سراغ بقیه نرفته باشد! Onimusha 3: Demon Siege بدون شک یک حسن ختام بی نظیر بر ۳ گانه اونیموشا و ماجراجویی های سامانوسکه دوست داشتنی برای شکست لرد نوبوناگا بود و قطعا برترین نسخه این سری نیز محسوب می شود که با ایده سفر در زمان و استفاده از یک شخصیت اصلی دیگر به همراه سامانوسکه باعث شده بود تا بازی کاملا حال و هوای جدیدی به خود بگیرد و در واقع هم شاهد یک اونیموشای اضیل و پایبند به ریشه ها بودیم و هم یک عنوان جدید با تغییراتی اساسی نسبت به نسخه قبل که ان را کاملا جدید و هیجان انگیز کرده بود.
Onimusha 3: Demon Siege از ان عناوین هک اند اسلشی است که قطعا می توان آن را برای تعریف کردن از یک سبک و یک ژانر مثال زد و از آن نام برد. داستان بسیار جذاب و روایت عالی در دو دوره زمانی، گرافیک فوق العاده زیبا و چشم نواز در زمان خود به همراه کات سین های بی نظیر، گیم پلی و مبارزات بسیار جذاب و عالی، تنوع نسبت به نسخه های قبلی با اضافه کردن شخصیت جدید و مبارزه و استایل خاص این شخصیت، افکت های صوتی عالی، ساتدترک زیبا و شنیدنی همه و همه باعث شده اند تا Onimusha 3: Demon Siege یک حسن ختام عالی بر ۳ گانه زیبا و خاطره انگیز Onimusha باشد. کاشکی که باز هم بتوانیم نسخه ای جدید از این سری را بازی کرده و نقد کنیم. کاش کپکام دوباره به سراغ این فرنچایز محبوب برود و ان را زنده کند و یا حداقل شاهد بازسازی عناوین این سری باشیم تا بتوانیم با کیفیت نسل هشتم آن ها را تجربه کنیم و از آن مهم تر بازیبازان جوان تر که قبلا این سری بی نظیر را بازی نکرده اند بتوانند با آن آشنا شوند و بدانند که کپکام قبلا چه بازی هایی می ساخت. امیدواریم که باز هم لذت تجربه عناوینی مثل Dino Crisis یا Onimusha و Haunting Ground را داشته باشیم . کپکام مقداری به روزهای خوبش باز گردد. کاش به جای واقعیت مجازی کردن رزیدنت اویل ۷ و ساختن عنوانی از این سری که کاملا نسبت به بقیه سری بی ربط است و یا استفاده از نام این سری در بازی سطحی مثل Umbrella Corps، این کمپانی به یاد روزهای درخشانش و فرنچایزهای محبوبش بیافتد و این سری های خاطره انگیز را دوباره زنده کند. باور کنید که حتی اگر همین الان نیز هنوز پلی استیشن ۲ خود را در اختیار داشته باشید تجربه عنوانی مثل Onimusha 3: Demon Siege به هیچ وجه خالی از لطف نیست زیرا گیم پلی و کیفیت مبارزات و داستان سرایی آن به حدی بالاست که از اکثر عناوین امروز نیز یک سر و گردن برتر است و قطعا شما را ناامید نخواهد کرد. به امید ان که روزی دوباره شاهد درخشش کپکام و بازگشت عناوینی مانند Dino Crisis یا Onimusha باشیم…
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
سعید جان بی نظیر بود و واقعا لذت بردم :yes: :yes:
امکان نداره افرادی که انیموشا رو بازی کرده باشن هر از چند گاهی به یاد این شاهکار نیفتن همون طور که گفتی هنوزم کات سین ابتدایی نسخه سوم در ذهنم هست و بارها و بارها این بازی در ذهن گیمرها مرور میشه مگر میشه مراحل پایانی بازی و برج ایفل رو از یاد برد :inlove: درباه گاد هم دقیقا این اتفاق رو پل میفتاد و خیلی ها اون زمان میگفتن بازی تمام میشه و باید منتظر نسخه سوم بود و شاید چندین دیسک از گاد رو گرفتیم به هوای اون که اون قسمت رد بشه و …. خلاصه که تمام خاطرات رو زنده کردی :rose:
تایید لطفا
واقعا در عجبم اون همه شاهکار
شاید به خاطر اینه که خیلی پر توقع شدیم یا نمیدونم ولی اون همه شاهکار کجا اینا کجا!!
مقصر هم استدیو های بازی سازی هستن و هم گیمرها نمیشه تقصیر رو فقط گردن بازی سازها انداخت چرا چون در طی این سال ها انواع بازی ها در سبک های مختلف امده و دیگه مثل گذشته نیست که تازگی داشته باشه بلکه صرفا “تکرار “هست و کاریش هم نمیشه کرد
داداش اکانت جدید ساختم.دیگه جعل در کار نیست.خوشبختانه نظرات اینجا رو وارسی کردم خبری از شادمغز نیست. :rotfl:
:yes: :yes:
درود بر شما رضا جان. خیلی از شما ممنونم. لطف داری.
خب پس شما هم همگام با من خاطرات برات مرور شد. ممنون از نظر زیبات.
سلام
آقای بابابیی اگه امکانش هست بازیgod hand هم یه مقاله دربارش بنویسید
شخصاخیلی با این خاطره دارم باهاش
بازیش معرکه بود
واقعا حیفه کپکام بازی هایی مثل
god hand
dino crisis رو گذاشته خاک بخورن
سلام خدمت شما.
چشم حتما. نوشتمش تو لیست. اتفاقا بازی کردم این بازی فوق العاده رو.
سلام آقای آقابابایی.
خیلی مقاله ی جذابی بود هر کی بخونه لذت میبره. :yes:
بازیه Fallout 3 رو هم اگه میشه نقد کنید.و مقاله ی PS3 کی آماده میشه؟
سلام خدمت شما. ممنونم از شما. لطف دارید.
بله چشم حتما. مقاله پی اس ۳ منظورتون بهترین بازی های پی اس ۳ هست؟
بله هم بازی هاش هم یه نگاه کلی بهش.
وای وای god hand یعنی فوق العادست
آقای بابایی خدا قوت به شما .
این اونیموشا رو متاسفانه من نتونستم بازی کنم چون بازیش گیر نمیومد و خیلی افسوس میخورم امیدوارم یه روز بتونم این بازی رو تجربه کنم
سلامت باشید. خیلی ممنونم ازتون.
انشالله بازی کنید بعدا و لذت ببرید.
بله گادهند عالی بود واقعا. مینویسم نقدش رو
سلام اقاى بابایى یه کاربر هست داره همرو جع.ل مى کنه شما کارى نمیتونین بکنید؟؟
کاش یکیم یادی از انیموشا ۴ میکرد…..
بازی خوبی بود و هست
بچه بودم تازه فیلم لئون رو دیده بودم بعد رفتم کلوپی بازی بخرم گفتم چقدر قیافه این اشناس
خلاصه بازی رو گرفتم خیلی باهاش حال کردم فقط خیلی سخت بود قسمت معماهاش یا شاید من بچه بودم نمیدونستم باید چکار کنم هیچی یگه پلی استیشن دو مو فروختم
یکی از حسرتام اینه که چرا اینو تموم نکردم بازیش معرکه بود زمان خودش
حیف کپکام به جای اینکه ۱۰۰ تا اسپین اف چیزشعری بده برای اویل یه بازی خوب نوسالژی شو بسازه دوباره واسه گیمرا
واقعا معرکه بود
یک سوال تو پیشخوان من از محمد رضا یه کامنت هست مال این پیج ولی اینجا نیست جریان چیه؟؟
گفته بود تایید لطفا 😮 😮
عالی بود سعید جان، خوندن نقد واقعا لذت بخش بود برام، خسته نباشی :yes: دوران طلایی ps2، کپکام با هم گره خورده بود.onimusha هم یکی از آثار بزرگ و خاطره انگیز اون دوران بود. مارو بردی به دوران نوجوونی. ممنونم ازت :yes: اگه ممکنه در مورد دینو کرایسیس هم مطلبی بنویس سعید جان :rose:
درود بر تو محمد جان. خیلی ممنونم از لطف همیشگیت.
چشم محمد جان. حتما می نویسم.
بسیار زیبا بود آقای آقابابایی. متاسفانه اولین باره اسم این عنوان رو میشنوم و موقعی که ps2 داشتم از وجود همچین شاهکار هایی بی خبر بودم. ولی بعدا با شبیه ساز تجربش میکنم. واقعا این عناوین با وجود اون کیفیت و گرافیک کم شاهکار بودن. ممنون از نقدتون
خیلی ممنونم محمد جان. لطف دارید.
حیف که بازیش نکردید. مطمئنا خیلی لذت می بردید ازش. الان هم بازی کنید هیچی کم نداره.
اشکر از شما
این بازی عالی بود هیچ وقت از یادم نمیره خصوصا گیم پلی بازی نظیر نداشت و معماهای جذاب و صد البته اون دموی آغازین که سامونوسکه همه چیو با خاک یکسان میکرد اصلا نصف لذت بازی به همون بود 😀 😀
این سری اول نسخه ی دوم بازی کردم که با اون سیستم حرکت عجیب غریب افتضاحی بود برای خودش ولی عاشق نسخه ی سوم شدم متأسفانه خیلی وقته بازی به خوبی نسخه سوم سری عرضه نشده کپکام هم اصلا قابل قیاس نیست با اون زمان واقعا نسل ۶ تکرار نشدنیه
ممنون آقا سعید.حقیقتش اونیموشا رو تا حالا بازی نکردم و فقط اسمشو چند جا شنیدم ولی با خوندن این نقد تا حدودی باهاش آشنا شدم.قطعا نسل شش کنسول ها بازی های با ارزش و با کیفیت زیاد داشتن ولی متاسفانه من نتونستم خیلی هاشون رو بازی کنم. 😥 😥 😥 بازم ممنون از شما
خیلی ممنونم از شما. نظر لطفتونه.
بله خب بازی های نسل ۶ عالی بودن واقعا. حیفه که نتونستید بازی کنید.
ممنون از نظر زیباتون.
بسیار بازی عالی بود با تشکر.
اقا سعید شما دستتون تو کاره به مدیران بگین برسی کنن مشکل یوزر های تکراری رو که کسی نتونه دوتا بسازه گند شده به سایت.تشکر
درود بر شما. خیلی ممنونم.
در حال بررسی هستیم بینیم چه چاره ای میشه اندیشید. باور کنید که کسی به اندازه من از این موضوع در عذاب نیست.
ولی جدا از این حرفها واقعا مایه اش یه مقدار معرفته. اون شخصی که این کارو میکنه خودش داره میاد گیمفا و کاربر اینجاست به هر حال. درست نیست که این کار رو انجام میده. من واقعا صمیمانه ازش خواهش میکنم که از نوشتن به جای دیگران و .. دست برداره و معرفت داشته باشه. بن کردن و .. یه چیزه ولی خواهش کردن یه چیز دیگه. من به عنوان سردبیر گیمفا از ایشون میخوام که از این کار دست بردارن اگر ذره ای اهمیت قائل هستن برای کسی که مدت زیادیه داره براشون زحمت می کشه.
آقای آقابابایی.
نقد بسیار مفصل و کاملی بود. خسته نباشید. این بازی از زمان خودش واقعا جلوتر بود. داستان به این سنگینی و گرافیکو گیم پلی واقعا فراتراز نسل شش بودش. امیدوارم کپ کام دوباره به روزهای خوبش برگرده
درود بر شما پوریا جان. خیلی ممنونم. دقیقا همینطوره که میگی. من هم امیدوارم.
مرسی از نظر زیبا و لطفت
هوی شاد مغز.بسه دیگه به اندازه کافی خندیدیم.کلی از بچه ها بخاطر کارای تو نمیان نظر نمیدن.د ادم نیستی.ادم شو پسر ادم شو
..
یادش بخیر…. بازی فوق العاده ای بود 😥
______________________________________
اسپم:دوستان یه سوال فنی… Blush
الان هیتمن (compelete Season) قیمتش خوبه
فقط میخوام بدونم الان ما اینو بگیریم با توجه به اینکه گفته حداقل یه سیزن دیگه میخوان بدن چیه جریانش؟؟
بابت اونم باید ۶۰ دلار بدیم یا با اپدیت رویه همین میاد
اگه کسی میدونه لطف کنه بگه
ببخشید اسپم دادم داخل پست بلک فرایدی سوال پرسیدم کسی جواب نداد
مرسی..
کمی صبر کنید تا نسخه فیزیکی بازی بیاد که شامل همه اپیزود های بازی هست و بعد خرید کنید
بازی فرا نسل ششمون بود، چه خاطراتی، آه چه زود گذشت سعید، کپکام یه زمانی چه شاهکار هایی که نمیزد ولی الان…..
به هر حال نقد زیبا و فوق العاده بود، مثل همیشه به گریم انداخت!
درود بر شما علی جان. خیلی ممنونم. ازتون. واقعا که….
خوشحالم راضی بودین.
علی جان از شناختی که از هر کسی داریم میتونیم بفهمیم این حرف اون ادمه یا نه. قطعا کامنت بیدو بیراه و چرت و پرت مال شما نمیتونه باشه.
آقا سعید یه چیزی، اخیرا همه اکانت ها جعل شده که مطمینا در جریانید، خواستم بگم اگه از اکانت من حرف یا نظر مضحکی میاد اون من نیستم….
لطفا یه فکری بکنین.
جسارتا یه راهش اینه که سایت نزاره عکس یوزر ها دانلود و ذخیره بشه این کار حداقل مقداری جلوگیری میکنه مثل عکس پروفایل اینستاگرام.
مقاله خوبی بود ممنون حیف نتونستم تجربش کنم
اقای بابایی خواهشا این جعلر اکانتو بن کنید تو هر پستی میری به جای اینکه درباره بازی چیزی بگن دارن با یه موجود بی منطق بحث میکنن خواهشا درستش کنید
من اینو تو کلوب بازی کردم یادش بخیر خیلی خوف بود
اشکم در اومد من هر ۴ نسخه شو بازی کردم ۴ از همه سخت تر بود. اما بهترینشون ۳ بود. عالی عالی عالی
ممنون آقای آقابابایی ❤
درود بر شما. خیلی ممنونم. چقدر عالی که هر ۴ تا رو بازی کردید.
درود بر شما. خیلی ممنونم. چقدر عالی که هر ۴ تا رو بازی کردید.
چهارمی معماهاش سخت بود لامصب
خاطراتمان زنده شد
من واقعا تعجب می کنم چرا بازی به این خوبی شماره بعدی اش را تا حالا نساختند جدی کاپکام فازت چیه داداچ
پلی دو واقعا بازی های خوب زیادی داشت.
واقعا مقاله ی بی نظیری بود اقا سعید ما رو یاد قدیما انداخت .
به نطرم یه نقدی از گاد هند بزارید واقعا عنوان جذابی بود. 😎 😎
درود بر شما. نظر لطفتونه. خوشحالم راضی بودید.
اتفاقا یه دوست دیگه هم گفتن اینو چند تا نظر قبل و گفتم چشم حتما می نویسم. چون بازیش هم کردم
این بازی رو دو بار تموم کرد ، فوق العاده بود.
یه نقد عالی دیگه از استاد اقابابایی خیلی قشنگ نقد می کنید فقط مشکل اینه که نقدای شما ادمو مجبور می کنه بازی رو بازی کنه اگه هم بازی نکیم عذاب وجدان می گیریم
درکل ممنون بابت مقاله عالی بود
درزود فراوان بر شما. نظر لطف و محبت همیشگی شماست. انشالله همیشه راضی باشید. خوشحالم که با نقدهای من به بازی کردن بازی علاقمند میشید
یک ماه پیش بازی کردم بر اساس تعریف چندتا از دوستان و خیلی خوب بود اصلا فکر نکنم کپ کام توی نسل ۶ چیزی به جز شاهکار داده باشه
نقدتون عالی بود
سلامت باشید. خیلی ممنونم
سلام اقای اقا بابایی.اول اینکه به قول خودت باید به احترام نوشتن این مقاله و نوشتن مقاله های سر تا سر احساس عشق به زیبا ترین ساخته دست بشر یعنی گیم کلاه از سر برداشت و ساعت ها و ساعت ها تشویقتون کرد.چه سری فوق شاهکار سولزباشه وچه شاهکارهای زیبای کنسول دوست داشتنی و جاودانه ps2.با هر مقاله ای که می نویسین من رو می برین به عمق زیبا ترین خاطرات همه دوران زندگیم.مرسی .یادمه از سال۲۰۰۶تا همین چند ماه پیش دنبال طلوع رویاها بودم.یادته که ۲dvdبود.تا اینکه بالاخره پیداش کردم.زنده باشین
درود بر شما. واقعا از این نظر زیباتون ممنونم. خیلی لطف دارید. باور کنید که همین نظرهاتون بزرگترین انگیزه من برای نوشتن مقالاته و اگر شما و حمایتهاتون نبود قطعا مقالات من هم چندان تعریفی نداشت. من هم واقعا به احترام شما باید هر بار بهتر از بار قبلی بنویسم.خوشحالم که خاطراتتون زنده میشه.
بله یادمه. چقدر هم سخت پیدا میشد. چقدر ولی کاور روش باحال بود. صحنه اولش توی روستا که می اومدن همه رو میکشتن یادش بخیر
سعید جان معرکه بود :yes: امیدوارم بازی هایی با تم سامورایی بیشتر عرضه شه تا طرفدارا لذت ببرند :yes:
درود بر شما. خیلی ممنونم. بله موافقم. منم بازی های اینس بک رو خیلی دوست دارم
خیلی بازی خوبی بود. فقط مشکلی که داشت این بود که فضای بازی خیلی بسته و تنگ بود. ای کاش یکم محیط بازی بازتر بود. عموما تو راهرو ها و خیابون هایتنگ جریان داشت بازی.
امیدوارم که دنباله ای براش ساخته بشه
یادش بخیر چه دورانی داشتیم با پلی استیشن دو ، و با باز ی های کپکام، می شه گفت کپکام اون موقع حکم راک استار داشت، کافی بود تا ارم کپکام روی جلد بازی می دیدم تا بلافاصله بازی رو بخرم ، اما متاسفانه کپکام به شدت عفت کرده.
نمیدونم چرا کپکام به این ای پی های فوقالعاده بینظیرش اصلا اهمیت نمیده، ای پی هایی نظیر گاد هند، دویل می کرای ، داینو کراسیز ، اونیموشای، و چندتا ای پی دیگه .امیدوارم کپکام سرش به سنگ بخوره دوبارهبه ساخت این ای پی ها ادامه بده.
من فقط نسخه۳رو بازی کردم و واقعا عالی بود و یادی کنیم از معماهاش ک واقعا سخت بود مخصوصا جعبه های سیاه ک باید ی سری شکل رو درست میکردیم،و ی معماهم داشت ک باید رمز ی درو تو کامپیوتر میزدی فک کنم۲ماه اونجا موندم.دلم هوای پاریس کرد 😎
وای خدا خاطراتم زنده شد چقدر این بازی رو تو ps2بازی کردم هیچوقت فراموشش نمیکنم
وای نقد عالی بود ممنونننننننننننننن سعید جان
درود بر شما. خیلی متشکرم از لطف و محبت همیشگی شما امیر جان. ممنون از شما که خوندید مقاله رو.
آقا سعید نقد خیلی عالی بود . ازتون ممنونم که خاطره زیبای این بازی رو در دل ما زنده کردین. این بازی چه داستان غنی داشت واقعا کپکام باید یه نگاهی به گذشته خودش بندازه که چی بوده و الآن چی شده.
راستی یه خواهشی داشتم اگه زحمتی نیس بازی دارک سکتور هم نقد کنین ممنونتون میشم.
درود بر شما. سلامت باشید خیلی متشکرم.ممنون که وقت باارزشتون رو گذاشتید و خوندید مقاله رو.
واقعا که کپکام چی بود و چی شده.
چشم نوشتمش تو لیست مقالات درخواستی که انصاصفا هم خیلی طولانی شده. خدا کنه بتونم همه ش رو بنویسم. چشم تمام سعیم رو میکنم زود بنویسمش چون بازی کردم
درود بر شما اقای اقا بابایی با این نقدتون تک تک خاطرات ما رو زنده کردین واقعا یکی از بهترین بازیهای ps2 بود
واقعا برای من یکی که بیش از بیست ساله گرفتار گیمم مایه تعجبه چرا از سبک سامورایی بازی بزرگ و ماندگار خیلی کم ساخته شده
درود بر شما محسن جان. خیلی متشکرم ازتون. خوشحالم که مورد توجهتون قرار گرفته.
پس احتمالا و حدودا همسن هستیم با هم. واقعا برای من هم عجیبه. مخصوصا کپکام که کلی فرنچایز عالیش رو ول کرده
این بازی عالی بود، یادش بخیر :-((
نقد عالی بود :yes:
درود بر شما. خیلی متشکرم.
بله واقعا همین طور بود.
اخ اخ چه شاهکاری بود این :inlove: فقط نمیدونم چرا این وسط کسی حرفی از matrix path of neo نمیزنه به نظرم یکی از بهترین بازیا و خاص ترین بازیای ps2 بود ?:-)
والبته با تشکر از اقای آقابابایی مقاله عالی بود
همچنین بازی jetli rise of honor حتی ندیدم اشاره ای بشون بشه
تشکر از شما امیر جان
درود بر شما. خیلی ممنونم. لطف دارید
نقد بسیار خوب جامعی بود و خوب بود که مانند برخی نقد ها به ۲ بند خلاصه نشد
ممنون :yes:
درود بر شما خیلی متشکرم
خسته نباشد
اقا سعید میشه این دو بازی رو نقد کنید تا خاطراتمون زنده بشه
hitman blood money و max payne 3 :inlove: :inlove: :inlove: :inlove:
سلام خدمت شما. سلامت باشید.
بله چشم حتما
این بازی عشق واقعی بود :inlove: :inlove:
هرچند که هنوز رو pc دارمش 😀 😀
اقای بابایی تنها راه حلی که واسه خاتمه دادن این جعل اکانت ها وجود داره اینه که بخش القاب رو از شناسنامه حذف کنید چون کسی نیاز ضروری به ان بخش نداره ..
برای مثال این اکانتی که من با هاش نظر میدم به نام “get hard gentelman get hard” ساخته شده اما میبینید که به اسم “hi gentelman welcome to dubai” هست در صورتی که من قبلا با این اسم اکانتی ساختم . تنها کاری که من کردم این بود که بخش لقب ها رفتم و اسم قبلی خودم رو وارد کردم و به صورت خودکار در محل نمایش ضروری نام اومدش ..
خسته نباشی سعید جان عالی بود :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: منو به خاطراتم بردی
من ریمسترش رو میخوام
یکی نیست به این شرکت بگه تو که همه بازیاتو ریمستر کردی حداقل اینم ریمستر کن :idk: :idk:
داداش خداوکیلی خیلی بیکاری. اکانت جعل میکنی که چی بشه. بی خیال شو.
واقعا الان میفهمم لقبت کاملا برازندت هست :rotfl:
مگه لقب ایشون چی بوده وبرای چی با خودش حرف میزنه
من تازه ثبت نام کردم
شادمغز.ظاهرا اسمش شادمانه.
آقای آقابابایی خسته نباشید مقالرو نخوندم (ترس از اسپویل :worship: ). ولی تو دوراهیم بازیو بازی کنم تصمیم گرفتم با توجه به تصمیمم مقالرو بعدا میخونم . :loser:
درود بر شما. ممنونم. حتما بازی کنید. پشیمون نمیشید
سلام سعید جان.تجدید خاطره عالی بود داداش خیلی ممنون از وقتی که گذاشتی.ps2 یه کنسول افسانه ای با بازی های افسانه ای بود.بهترین لحظات زندگیمون پایی این کنسول تکرار نشدنی سپری شد.و چه لحضاتی بود :inlove:
کپکام خیلی بازی های فوق العاده ای میساخت تو اون دوران و تا یه بازی رو میزاشتم تو کنسول و ارم این شرکت میومد خیالم از بابت بازی راحت میشد :yes: اما بعد دورانی مثله این که نفت ریخته باشی به ریشه درختی.همه خلاقیت هاشون خشک شد حیف شد رفت 😥 انیموشا رو من دو نسخه ازش بازی کردم که یکیش همینه که نقد کردی و بعدی هم نسخه ۲ بازی بود که تو سال ۲۰۰۲ بود اگه اشتباه نکنم.که گرافیک بازی نسبت به زمانش بیی رقیب بود.همین طور گیمم پلی بی حد و وصف و فوق العاده.
سعید جان اگه تونستی یه یادی هم اژ بازی جنجی بکن(jengy)ببخشید اگه اسمشو دقیق یادم نیست اما فکر کنم متوجه شدی کدوم رو میگم.همونی که یه جونی بود ژاپنی و یه دوست گنده بک داشت که میتونستی بینشون سویچ کنی.دوستش هم با یه چون بزرگ مبارزه میکرد.سبکش هم مثل همین انیموشا بود.خیییییلی عالی بود بازیش.خیلی دوسش داشتم.
من فک میکنم دلیلش این باشه ک اون موقع ی بازیه aaaشیش ماه اینطورا زمان میبرد واسه ساختش ولی الان گرافیکا سنگینه ی بازیه aaa س سال زمان میبره ساختش دیگه ریسکه امتحانه خیلی چیزارو نمیشه کرد اونموقع شیش ماه وقت میذاشتن هرچی ایده بود میدادن فوقش بازی شکست میخورد و چیزه زیادی از دس نمیدادن ولی الان اگه ی پروژه ی ۳ یا ۴ ساله شکست بخوره ممکنه شرکتو ورشکست کنه
درود بر محمد عزیز. خیلی ممنونم از نظر زیبات. دقیقا همینطوره که میگی.
محمد جان بازی که میگی genji بود و اتفاقا کاملا هم بازی کردم. حتما مینویسم. اونم شاهکاری بود
خیلی اقایی.دستت درد نکنه.یعنی تیم نویسندگی الان فوق العادس .تو،میثم عبداللهی،کسری کاضمی اقای دهقانی و دیگر دوستان.اینجا دیگه بهترین نقد ها رو شاهد هستیم.کارتون عالیه.خدا قوت :yes:
مرسی محمد عزیز. شما خیلی لطف داری به من از قدیم تا به امروز. من به نمایندگی از بقیه بچه های تحریریه از شما تشکر میکنم و امیدوارم که راضی باشی از ما.
مرسی از شما به خاطر این همه حمایت و دلگرمی
شما هم از قدیم تا الان از اقایی کم نذاشتی داداش سعید عزیز.انشالله یه روز این همه لطفتو جبران کنیم.من تو هیچ سایت گیم دیگه ای حتی سرم نمیزنم.گیمفا هم به عشق خودت اومدم. دیگه روزی نیست که نیام اینجا.واقعا میبینم که چه طور تو این مدت کم نذاشتین برای بالا نگه داشتن پرچمش.بچه های خیلی گلی داره اینجا.البته همه جا نخاله پیدا میشه.متاسفانه یه سری اومدن تو بخش نظرات و جو رو بهم زدن.
در هر صورت انشالله همیشه با همین انژی و روحیه به کارتون ادامه بدین و این کم ترین وظیفه ماست که ازتون تقدیر و حمایت کنیم :inlove: :rose:
انیموش ۴ شماره بودا ی شماره بعد از این برا پی اس ۲ اومد ک زیاد موفق نشد
وااای. بالاخره نقد این بازیم گذاشتید. بازی حرف نداشت. فوق العاده بود. یکی از بهترین بازی های عمرم که حتی یادم نمیاد چند بار تمومش کردم. هنوزم خسته نشدم هوس کردم باز برم تمومش کنم. واقعا این بازی رو به خیلی واقعا میگم به خیلی از بازی های این نسل مضخرف ترجیح میدم.
شدیدا پیشنهاد میدم برید این بازی رو بازی کنید. داستانی که آقای بابایی گفتن درسته تقریبا کامل بود ولی خلاصه بود. برید بازی کنید کلی اتفاقات جالب توش میوفته و کلا مغزتونو درگیر میکنه. حتی با داستانشو تو این سایت خوندید گفتم داستانش بصورت خلاصه هست اصلا این بازی رو از دست ندید.
آقای بابایی بنظرم میتونستید از این تنوع دشمنان بگذرید چون بنظرم تنوع به اندازه کافی بود با توجه به وسعت بازی و واقعا چنین مشکلی رو بازی تاثیر خاصی نداشت که گیمر رو آزار بده. درباره ی تنوع شخصیت ها هم بگم حقیقتش من بیشتر سامانوسکه رو به اندازه ژاک دوست داشتم و به هر دو دقیقا به یک اندازه علاقمند بودم. از نظر قدرتاشون و مبارزاتشون بیشتر سامانوسکه رو دوست داشتم چون هم تیر کمان داشت که کارمو خیلی راحت میکیرد و هم ضرباتش سریع و تند بود. ژاک مبارزاتش کمی کند تر بود اما خیلی بذت بخش بود. اگر قراره یکی رو انتخاب کنم انتخابم سامانوسکه هست واقعا مبارزه با اون بیشتر کیف میداد ولی باز این هم نمیشه به عنوان عیب و ایراد اشاره کرد چون نقطه ی قوت اصلی بازی تو داستانش هست و داستانش هی منو وادار به تموم کردنش میکرد و عاشق هر دو شخصیت بودم. یکی از سلاحا مورد علاقم سلاحی هست که اول بازی با سامانوسکه میگیری. یکی از باس های سختی که هنوزم یادم هست و هیچوقت از بادم نمیره باسی هست که بالای برج هنگام ملاقات با گیلدن استرن میاد. اعصابمو شدیدا خورد کرد. کلی شکست خوردم تا نهایتا تونستم روبات رو نابود کنم. واقعا لذتی که موقع نابود کردن این باس داشتم موقع کشتن باس آخر دارک سولز ۲ نداشتم.
یکی از باس های سختی که با ژاک برام بود اون باسی هست که هنگام خروج از اون منطقه که زیر دریا قرار داره بیدار میشه. همونطور که آکو گفت ۵۰۰ ساله که تو خواب بوده و الانم بیدار شده. چند بار که شکست خوردم هم به باس و هم به ژاک هی لعنت میفرستادم 😐 نمیدونم چرا به هر دوشون لعنت میفرستادم ولی بنظرم برنامه ریزی شده بود که وقتی ما میایم باس اون بیدار شه و ۵۰۰ سال خوابش تموم شه. و به این دلیل به ژاک لعنت میفرستادم چون میگفتم نکنه این ژاک باس رو بیدار کرده 😐 آقای بابایی دمتون گرم باشد از این مقاله ها تا ابد در گیمفا. خیلی خوشحال شدم نقد این عنوان رو قرار دادید. ولی باز میگم اون دوتا ایرادی که اولی ایراد نیستن بنظرم فقط اون آخری شاید کمی بعضی خوششون نیاد و نهایتا نمره باید ۹٫۶ میگیرفت. بهرحال زیاد تکیه به نمره و ایرادات نمیکنم همین که نقدشو گذاشتید کافیه. مرسی
تایید اگر امکانش هست
کامنتت طولانیه ولی رکورد طولانی ترین دست منه :rotfl:
این بازی رو بالا ۲۰ بار تموم کردم ولی هنوز کمه :idk:
درود بر شما. خیلی از نظر کامل و زیباتون ممنونم. کاملا با حرفاتون موافق هستم.
توی مقاله هم گفتم واقعا میتونم از ایرادهای ریز این بازی بگذرم و باور کنید که میتونم به این بازی ۱۰ بدم و هیچ مشکلی هم ندارم. ۱۰ هم برازنده این بازیه. ولی خب این موارد تا حدودی وجود داشت و البته دیدی که من کلا یک نمره رو برای تمام اینها کم کردم یعنی تقریبا حسابشون نکردم. این بازی ۹٫۵ هم میتونه باشه. ۱۰ هم میتونه باشه. تشکر از نطرتون.
نسخه onimusha dawn of dreams بین تمامنسخه های انیماشو برای من جذابیت خیلی بیشتری داشت ، یکی از بزرگترین تغییراتش تو این نسخه کنترل دوربین بازی بود که دیگه مثل باقی بازی های کپکام از دوربینیثابت و سینمایی مثل سری رزیدنت برخوردار نبود و کنترلش دست خود بازیباز بود ، نکته دیگه که این نسخه رو خیلی ویژه کرده بود ۳ کرکتر قابل بازی دیگه داخل بازی بود که با شیوه های مبارزات خودشون گیمپلی بازی رو دو چندان جذابتر کرده بودن ، همچنین اسلحه های متنوع وگوناگون بیشتر با قابلیتهای متنوع هم چیزی بود که به بازی اضافه شده بود همراه با یکنوار سبز رنگ که با پر شده اون نوار میشد ضرباتویژه مخصوص اونکرکترو اجرا کرد و فوقالعاده جذاب از اب درومده بود ، امیدوارم همچینبازیهای بزرگی دوباره نسخه های جدید یا حداقل یک ریمسترقوی ازشون مثل نسخه ۷ فاینال فانتزی ، ساخته بشه
آقای بابایی با من چی کار کردی؟؟؟
:weep: :weep:
یادش بخیر تو کلوب بازیش کرده بودم 😥 :-((
درود بر شما. یادش بخیر واقعا
ای جااانم
یادش بخیر
نقد بسیار عالی
سپاس از شما
درود بر شما. ممنونم میلاد جان
سلام.معذرت بابت اسپم.
دوستان کسی از سایت geefti.com خرید کرده؟ میخواستم بدونم معتبره یا نه؟
از سایت egiftcard بگیر بهترینه
فقط میشه گفت
یادش بخیر………………….
معما هاشو نگفتی که واقعا عالی بودن
یادش بخیر بازی شاهکاری بود
سلام.
یادش بخیر چه قدر باحال بود هم رو PS2 زدم هم رو پی سی میشستی پاش به زور بلند میشدی.
نقد فوق العاده ای بود
دست مریزاد
آقا سعید راستی مقاله ما رو خواستید ایراداتش رو بگیرید
چی شد ؟ آخه خبر ندادید بهم
یادش بخیر اون زمون یه کارت گرافیک جدید گرفتم فقط واسه همین بازی . کاشکی یه نقد و بررسی هم واسه Onimusha : dawn of dreams بنویسین چون واقعا از هر نظر یکی از بهترین بازیای نسل شش بود که البته ظاهرا تو ایران خیلی کمتر شناخته شده .
بهترین شخصیت دوست داشتنی سامانوسکه بود
یادش بخیر اتاقمو بر از بسترش بود عکساش ولی نسخه ی ۴ هم عالی بود
در زمان خودش بهترین بازی بود من اولین بار با کامپیوتر تجربه اش کردم فوقالعادس این بازی اگر بازی نکردید شدیدا پیشنهاد میکنم امتحانش کنین.
زمان خودش یک از بهترین ها بود. هنوز نسخه فارسی این بازیو دارم
من میخرم ازت بازیرو
من بازیرو ازت میخرم هرچقدرم که پولش بشه
چیزی راجب مینی گیم های بعد از پایان بازی نمیدونستم باید بشینم دوباره بازی کنم.بهترین بازی های عمرم یکی این بود یکی شاهزاده ایرانی ۲ باس فایتای اخر هردوتا هم پیرم کردن تا تموم شدن مخصوصا داهاکا.هنوز بچه بودم ازش میترسیدم یادش بخیر