بسته الحاقی، DLC، محتوای دانلودی؛ اینها اسامی هستند که چندان وجهه خوب و مثبتی نزد بازیبازان ندارند و خیلیها بر این عقیذه هستند که از زمانی که این محتواهای اضافه به صنعت بازیهای رایانهای وارد شدند دستمایهای شدند برای پولپرستی شرکتها و سازندگان و ناشران بزرگ و کوچکی که بتوانند به هر بهانهای بازیباز بیچارهای را که بازیآنها را خریداری کرده است و به آن فرنچایز علاقه دارد، بیشتر بچاپند و از محتوای بازی اصلی خود بزنند تا یک یا چند مرحله را دوباره با قیمتهای گزاف به کاربران بفروشند و سودی کلان به جیب بزنند. تازه اگر همیشه مرحله اضافی در کار بود که جای شکر داشت. یک لباس و یک رنگ و طرح برای اسلحه و یک شخصیت جدید و مپهای جدید برای بازی، اکنون به قیمتهای چند ده دلاری فروخته میشوند و بازیبازان را وسوسه میکنند.
در عنوانی مثل Destiny، ناشر سودجویی مثل اکتیویژن میآید و بازی را به ۳ قسمت تقسیم میکند و آن را ۳ بار میفروشد در حالی که بازی اولیه به معنای واقعی ناقص بود و بنده بعد از تمام کردن آن هاج و واج مانده بودم که آیا تمام شد؟ از آنجا که بازی بسیار لذتبخش بود مجبور شدم تا بستههای الحاقی و نسخه کامل بازی را خریداری کنم تا تازه شاهد یک بازی کامل باشم. به واقع هر ۳ بخش این بازی که به تنهایی فروخته شد مجموعا با هم باید یک بازی بودند و فروخته میشدند ولی متاسفانه شرکتهای پول دوست خوب میدانند چطور پول ما را به جیب بزنند. همچنین در عنوانی مثل Starwars Battlefront و چندین و چند بازی دیگر نیز ناشرانی مانند الکترونیک آرتز (و بسیاری از ناشران دیگر که اگر بخواهیم از آنها نام ببریم شاید باید به کل شرکتهای حاضر در این صنعت به غیر از یکی دو مورد اشاره کنیم) همین شیوه را پیش میگیرند و کلی از بازی را که باید از همان ابتدا در آن وجود داشته باشد به صورت بسته الحاقی به ما قالب میکنند.
با ورود این بستههای الحاقی نام پدیده دیگری نیز به این صنعت باز شد که Season Pass نام دارد و ماجرایی دیگر برای خود محسوب میشود. شاید بسیاری از شما باشید که هنوز حتی ندانید این کلمه به چه معنایی است. Season Pass در واقع مبلغی است که شما به صورت یکجا به سازندگان بازی پرداخت میکنید تا در آینده و هرگاه که هر بسته الحاقی برای بازی منتشر شد برای شما آزاد شود و در واقع به جای این که هر محتوا را جدا جدا خریداری کنید سازندگان میآیند و از مجموع مبالغ آن محتویات دانلودی مقداری کم میکنند و با قیمت ارزانتر از خرید تکتک بسته ها، آن را برای فروش در اختیار شما قرار میدهند تا اگر از علاقمندان بازی باشید برای خرید آن وسوسه شوید.
همانطور که پیشبینی میشد Season Pass نیز کمکم از کنترل خارج شده است و شاهد Season Pass هایی هستیم که از قیمت خود بازی اصلی نیز گرانتر هستند و وقتی مثلا در عناوینی مثل “ندای وظیفه” و “میدان نبرد” آن را بررسی میکنید مشاهده میشود که تماما شامل نقشههای اضافه و اسلحه و از این جور موارد هستند که قیمتهای ۴۰ دلاری و بیشتر گرفتهاند. حتی مشاهده میشود که در عناوینی مثل Dead or Alive 5: Last Round با کمال تعجب Season Pass با قیمت ۱۰۰ دلار وجود دارد که ۹۰ درصد آن نیز لباس اضافه برای شخصیتهای بازی است. یادش بخیر در عنوانی مثل Metal Gear Solid 3: Snake Eater چه تعداد لباس جدید در بازی پیدا میکردیم که همگی بسیار زیبا و متنوع بودند ولی پول اضافه ای از ما طلب نمیکردند. اما اکنون سازندگان مینشینند و یک لباس ساده که گذاشتن آن در بازی به راحتی آب خوردن است را به ما ۵ دلار میفروشند و یا چندین عدد از آنها را با قیمتهای بسیار بالاتر. این گونه شد که این محتویات دانلودی وجهه مثبتی را نزد بازیبازان پیدا نکردند و بیشتر جنبه منفی نزد ما دارند تا مثبت و مفید که البته کاملا نیز به حق است و در واقع کاملا در این مورد حق با بازیبازان است.
از آنجایی که همیشه و در هر موردی استثنائاتی وجود دارد در مورد بستههای الحاقی نیز مواردی هستند که واقعا سازندگانشان را روسپید کردهاند و به قدری زیبا، پرمحتوا و عالی بودهاند که ارزش ذره ذره مقدار پولی که برای آنها پرداخت شده است را دارا بوده و حتی موفقتر از خود بازی اصلی عمل کرده اند. البته شرکت های زیادی در این مورد خوشنام عمل نکردهاند و انگشت شمار هستند سازندگان و ناشرانی که اینچنین منصف باشند و به فکر رضایت کاربران. شاید باید گفت در راس این سازندگان خوشنام قطعا کمپانی لهستانی CD Project Red قرار دارد که خالق سری شاهکار The Witcher است و با نسخه سوم آن که برترین بازی سال ۲۰۱۵ و یکی از برترین عناوین تاریخ است کاری کرد تا نه تنها بازیبازان از خرید بازی آنها (که حتی نسخه معمولی آن مانند نسخههای ویژه بسیاری از بازیهای دیگر بود) خشنود باشند بلکه در زمینه بستههای الحاقی نیز بازیبازان و صنعت بازیهای رایانهای و بسیاری از سازندگان و ناشران پولپرست را خجالت زده کردند و به آنها یاد دادند که حتی اگر می خواهید بسته الحاقی بفروشید چطور باید عمل کنید.
CD Project Red تعداد ۱۶ محتوای الحاقی شامل لباس و ماموریت و … را که دیگران کلی پول بایت آنها میگیرند و حرص و طمعشان اجاره نمیدهد تا یکی از آنها را مجانی به ما هدیه دهند، به صورت کاملا رایگان در اختیار تمام کاربرانش قرار داد و زمانی هم که سازندگان بازی قصد کردند بسته الحاقی خریدنی منتشر کنند و بازی خود را گسترش دهند، واقعا چنین کاری کردند و در ابتدا با یک بسته الحاقی ۱۰ دلاری بیش از ۱۵ ساعت بازی کاملا جدید پر از محتوای اضافه و داستانی جدید و عالی و باسها و زره و سلاحهای جدید را در اختیار ما قرار دادند و سپس با یک بسته الحاقی ۲۰ دلاری حدود ۴۰ ساعت بازی کاملا جدید را برای ما عرضه کردند که زمانش خیلی خیلی بیشتر از بسیاری از بازیهای کامل ۷ ساعته و ۱۰ ساعته این روزهاست و حتی مجموع این دو بسته را نیز با قیمت ۲۴ دلار عرضه کردند تا بازیبازان و صنعت بازیهای رایانهای به داشتن چنین نوابغی که علاوه بر نبوغ خود در ساخت بازی، این قدر هم مردمدار و منصف هستند به خود ببالند و همواره با خوشنامی تمام از آنها یاد شود.
در کنار CD Project Red که سرآمد تمامی شرکتهای دنیا در عرضه بستههای الحاقی باکیفیت و منصفانه است، شرکتها و سازندگان دیگری نیز وجود دارند که محتویات دانلودی بسیار عالی و با کیفیتی را در اختیار بازیبازان قرار دادهاند و کاری کردهاند که تجربه شیرین ما از بازی زیبای آنها باز هم طولانیتر شود و لذت کافی را از آن بازی و DLC های آن ببریم. کمپانیهای مثل From Software و Naughty Dog که بستههای الحاقی معرکهای را منتشر کردهاند و از این نظر، از آن ها به عنوان بهترینها یاد میشود. در این مقاله همانطور که کاملا از اسم آن مشخص است قصد داریم تا به بررسی ۱۰ بسته الحاقی برتر که در تاریخ بازیهای رایانهای از نظر نویسنده عرضه شدهاند بپردازیم و دلیل این انتخابها را نیز به طور کامل برای شما عزیزان شرح دهیم تا اگر به آنها علاقمند شدید و یا قبلا در تجربه آنها شک داشتهاید، اکنون بتوانید راحتتر تصمیم خود را در مورد تجربه یا عدم تجربه آنها بگیرید و در این مورد با یکدیگر به صحبت بپردازیم که از نظر شما کدام بستههای الحاقی در تاریخ، بهترینها بودهاند؟ پس شما عزیزان گیمفایی را دعوت میکنم تا با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا در ادامه مقاله “۱۰ بسته الحاقی برتر در تاریخ بازیهای رایانهای” همراه باشید.
۱۰ – (Blood Dragon (Far Cry 3
Far Cry 3 معرکه بود. عنوانی که واقعا هیچ چیزی کم نداشت و به قدری جذاب بود که مورد تحسین تمامی بازیبازان و منتقدان قرار گرفت و این فرنچایز را بعد از نسخه دوم که زیاد از آن استقبال نشده بود، به ریشه های خود بازگرداند و آن را احیا کرد. شخصیت منفی بازی یعنی Vaas تمام خصوصیات تبدیل شدن به یک آنتاگونیست به یادماندنی و فوق العاده را دارا بود و همین طور نیز شد و تبدیل به شخصیتی شد که حتی از نقش های مثبت و پروتاگونیست های این بازی و دیگر بازی ها محبوب تر است. بعد از انتشار بازی و بازخوردهای بسیار مثبتی که دریافت کرد سازندگان تصمیم به انتشار یک بسته الحاقی داستانی بزرگ برای بازی گرفتند که البته هیچ ربطی به خود بازی و دنیا و داستان آن نداشت و تنها در قالب گیم پلی و انجین Far Cry 3 قرار داشت.
نام این بسته الحاقی داستانی مجزا، Blood Dragon است که به زیبایی و پرمحتوایی یک بازی کامل میباشد و هیچ ارتباطی به عنوان Far Cry 3 ندارد. اتفاقات این عنوان در قالب یک بازی شوتر اول شخص جهان آزاد در دنیایی با تم retro-futuristic به وقوع میپیوست و شما در نقش یک سایبورگ نظامی به نام گروهبان Rex “Power” Colt ایفای نقش میکردید. این بسته الحاقی به نوعی اشاراتی طنزآمیز به فیلمهای اکشن دهه ۱۹۸۰ و همچنین بازیهای آن دوره داشت که این کار را نیز به شکلی بسیار مناسب انجام داده بود. جلوههای بصری و رنگبندی خاص و نئونی که در بازی کار شده بود آن را کاملا منحصر به فرد میکرد و حال و هوایی خاص به بازی بخشیده بود. در Blood Dragon همه چیز کاملا حساب شده انجام گرفته است و به واقع یکی از کامل ترین و برترین بستههای الحاقی است که تاکنون و طی این سالها دیده و تجربه کردهایم.
۹ – (Shivering Isles (TES IV: Oblivion
TES IV: Oblivion یک عنوان انقلابی در زمان عرضه خود محسوب میشد و موفق شد تا استانداردهای سبک اکشن نقشآفرینی را ارتقا دهد. بازی در زمان عرضه از همه لحاظ فوق العاده بود و ساعتها لذت ناب را برای علاقمندان به این سبک با خود به همراه داشت. بسته الحاقی Shivering Isles که برای این عنوان منتشر شد نیز از لحاظ کیفیت دست کمی از بازی اصلی نداشت، البته با این تفاوت که برخی المانها در این بسته الحاقی نسبت به بازی اصلی متفاوت بودند. اتفاقات Shivering Isles در قلمرو Sheogorath، شاهزاده جنون و دیوانگی که به “خدای دیوانه” نیز شهرت داشت، رخ میداد. شما مجبور بودید به ناچار در بازی های شاهزاده دیوانه شرکت کنید و این شما را به سمت یک سری ماموریتهای دیوانهوار سوق میداد.
مثلا در یکی از این ماموریتها بازیباز در یک محیط قلعه مانند گیر افتاه است که در آن دو ارتش از روحها به طور مداوم و مکرر، نبرد آخر خود را با یکدیگر تکرار میکنند تا زمانی که شما طرف یکی از آن ارتشها را بگیرید و کمک کنید تا پیروز شوند. Shivering Isles یک بسته الحاقی کاملا منحصر به فرد و به عبارتی اوریجینال بود که تمام موارد لازم برای تبدیل شدن به یکی از بهترین بسته های الحاقی تاریخ بازیهای ارایانهای را دارا بود. شخصیت Sheogorath بسیار به یادماندنی کار شده بود و از عمق کافی و پیچیدگی قابل تحسینی بهرهمند بود. این شخصیت بعدا در نسخه پنجم این سری یعنی اسکایریم نیز حضور یافت تا طرفداران و بازیبازانی که کلی خاطرات خوب از Oblivion داشتند را به این وسیله شگفتزده کند و لبخند رضایت بر لب های آنان بنشاند.
۸ – (Burial at Sea (Bioshock Infinite
بازی Bioshock Infinite ازآن بازیهایی بود که هر نسل یک بار شاید شاهد چنین عنوانی باشیم. کن لوین این بار از زیر دریا به اوج آسمان ها رفت و شهر کلمبیا را بر فراز ابرها بر اساس رویای آمریکایی بنا کرد تا پس از رپچر شاهد یک آرمانشهر به فنا رفته دیگر باشیم. کن لوین با Bioshock Infinite نشان داد که چه در قعر دریا بازی بسازد و چه بر فراز ابرها، فرقی برای او نمیکند و می توانیم مطمئن باشیم که بازی او بی نظیر خواهد بود. در واقع کن لوین استاد ساختن آرمان شهرهای از بین رفته و نمایش رویاهای بر باد رفته بشر است و عناوین او تاییدی است بر این که ذهن بشر ناقص است و نمیتواند انتظار ساخت یک شهر بدون هیچ ایرادی و یک جامعه کامل را داشته باشد.
پس از موفقیت Bioshock Infinite و زمانی که بحث عرضه بسته های الحاقی برای آن مطرح شد کن لوین و سازندگان بازی تصمیم گرفتند تا مجددا گریزی به رپچر بزنند و خاطرات دو نسخه اول بایوشاک را برای طرفداران زنده کنند. برخی از طرفداران اعتقاد داشتند که محیط و فضاسازی رپجر در مقایسه با کلمبیا بهتر و مناسب تر برای چنین عنوان بوده است و با این که کلمبیا نیز یک شهر فوق العاده عالی و مناسب برای داستان Bioshock Infinite بود ولی به نظر میرسید که رپچر نسبت به آن نزد طرفداران محبوب تر است. بسته الحاقی در نظر گرفته شده برای این بازی به دو بخش تقسیم شد و در قالب نام Burial at Sea Episode 1 و ۲ Burial at Sea Episode منتشر شد که در آن ها کنترل شخصیت محبوب الیزابت که در بازی Bioshock Infinite همراه ما بود را بر عهده داشتیم و به قعر اقیانوس باز می گشتیم. این دو بسته الحاقی به واقع به اندازه خود بازی اصلی زیبا و جذاب بودند و کاملا یاد و خاطره دو نسخه اول این فرنچایز را برای بازیبازان زنده کردند تا ما را مجبور کنند که این دو بسته الحاقی را در لیست برترین ها قرار دهیم.
۷ – (Hearts of Stone (The Witcher 3: Wild Hunt
نمیخواستم Witcher 3 تمام شود. میترسیدم که تمام شود و دیگر هیچ عنوانی در زندگی نتواند را تا این اندازه خشنود کند. همه کارهایی که در بازی وجود داشت را انجام دادم و نقشه بازی را پاکسازی کردم اما بالاخره بازی تمام شد. ۲-۳ بار این کار را انجام دادم ولی باز هم سرانجام بازی به پایان رسید. امیدی که داشتم این بود که می دانستم قرار است تا ۲ بسته الحاقی برای این بازی منتشر شود و از آنجا که دست و دلبازی و مشتری مداری CD Project Red را در عرضه ۱۶ بسته الحاقی رایگان دیده بودم می دانستم که ۲ بسته الحاقی خریدنی بازی بسیار گسترده خواهند بود و با خرید سیزن پس خیال خود را راحت کردم.
تمام انتظارهایم درست بود. بسته الحاقی اول بازی با نام Hearts of Stone و با قیت ۹٫۹۹ دلار منتشر شد و چیزی در حدود ۱۴-۱۵ ساعت محتوای جدید را به بازی افزود که که بخشی از نقشه کلی بازی را گسترش میداد و ماموریتها و داستان کاملا جدید و فوقالعاده زیبایی را به آن اضافه میکرد.
داستان Hearts of Stone به جرات یکی از زیباترین داستان های گفته شده در بخش های مختلف عنوان ویچر ۳ است و شخصیت اصلی که در این بسته الحاقی ایفای نقش میکند یکی از برترین، پیچیده ترین و عمیق ترین شخصیت هایی است که تاکنون در این سری دیدهایم. استودیو CD Project Red نشان داد که بسته های الحاقی که عرضه میکند را نیز در خور و شایسته برترین بازی سال ۲۰۱۵ و یکی از برترین نقش آفرینی های تاریخ میسازد. اگر به عنوان ویچر ۳ علاقمند هستید و آن را بازی کردهاید شک نکنید که بایستی بسته الحاقی Hearts of Stone را نیز تجربه کنید. همچنین شما می توانید نقد و بررسی این بسته الحاقی را در اینجا مطالعه نمایید.
۶ – (Undead Nightmare (Red Dead Redemption
راک استار سراغ مافیا و گانگسترها برود شاهکار می سازد. سراغ قتل و آدمکشی برود شاهکار میسازد. سراغ مکس پین برود شاهکار می سازد. سراغ کارآگاهی و بازجویی برود شاهکار می سازد. سراغ غرب وحشی برود شاهکار می سازد و در واقع اگر چیزی غیر از این از راک استار ببینیم عجیب است. بازی Red Dead Redemption بیشک یکی از برترین عناوین تاریخ بازیهای رایانه ای است و کمتر عنوانی وجود دارد که به این زیبایی به موضوع دوران غرب وحشی پرداخته باشد و آن را به خوبی با موضوعاتی مثل خانواده و رستگاری و توبه در آمیخته باشد. داستان بازی واقعا فوق العاده بود و از آن مهمتر اینکه چنان روایت زیبایی داشت که بازیباز را در عمق بازی فرو می برد و مخصوصا با پایان بندی بی نظیری که داشت هر کسی را محو خود می کرد و شاید قطرات اشکی را نیز بر گونه های ما جاری ساخت.
راک استار خیلی زیاد اهل انتشار بسته های الحاقی کوچک و پرتعداد برای عناوین خود نبوده است و کمتر پیش آمده است که شاهد انتشار دی ال سی با محتوای کم از سوی این کمپانی عظیم باشیم. این ناشر بزرگ در مورد عنوان Red Dead Redemption نیز زمانی که تصمیم گرفت تا یک بسته الحاقی منتشر نماید بار دیگر نشان داد که اگر قصد ساخت دی ال سی را نیز داشته باشد چیزی در حد بازیهای خود و با کیفیت فوق العاده بالا می سازد و همینطور ثابت کرد که حتی اگر سراغ زامبی های بی مغز و آدمخوار نیز برود میتواند به بهترین شکل از آنها در بازی استفاده کند. در بسته الحاقی Undead Nightmare باز هم در نقش جان مارستون که شخصیت اصلی بازی بود ایفای نقش میکردیم ولی این بار همه شهر و خانواده و اطرافیان وی تبدیل به زامبی شده بودند و وی باید به شغل شریف زامبی کشی مشغول میشد! راک استار به قدری عالی این داستان را در قالب گیم پلی آورده بود که یکی از لذت بخش ترین تجربه های زامبی کشی را برای ما رقم میزد و یک بسته الحاقی فوق العاده با کیفیت و پرمحتوا را به کاربران هدیه داد. بی شک Undead Nightmare با هر مقیاس و میزان و ترازویی که حساب کنیم یکی از برترین بسته های الحاقی منتشر شده در تاریخ بازیهای رایانه ای است که البته مشاهده چنین موضوعی از راک استار اصلا نیز عجیب نیست.
۵ – (Grand Theft Auto: Episodes from Liberty City (GTA IV
باز هم راکاستار و یک بار دیگر قرار گرفتن در لیست برترینها، این بار به خاطر یک بسته الحاقی که متعلق به یکی از برترین فرنچایزهای تاریخ است. GTA IV را که حتما به خاطر دارید. عنوانی فوقالعاده زیبا که مانند همیشه و اکثریت قریب به اتفاق نسخههای این سری، مورد تحسین منتقدین و بازیبازان قرار گرفت. پس از انتشار دو محتوای دانلودی برای نسخه چهارم به نامهای Grand Theft Auto: The Lost and Damned و Grand Theft Auto: The Ballad of Gay Tony، راکاستار تصمیم گرفت تا آنها را در قالب یک نسخه مجزا و اصطلاحا Stand Alone نیز منتشر کند. برخلاف دو محتوای دانلود جداگانه که برای بازی کردن آن ها نیاز به بازی اصلی بود، در این نسخه مجزا شما میتوانستید که تنها این پک را خریداری کنید و الزامی برای خرید نسخه چهارم بازی وجود نداشت.
نکته جالب اینجاست که در این بسته الحاقی مجزا که Grand Theft Auto: Episodes from Liberty City نام گرفت شاهد روایت ۲-۳ داستان مختلف در محیط بازی بودیم و شاید همین جا بوده است که برای اولین بار جرقههای استفاده از ۳ شخصیت و روایت داستان هر کدام از آنها در GTA V، در ذهن سازندگان بازی زده است. ماموریتهای بازی در این بسته الحاقی فوقالعاده زیبا هستند و مثلا میتوان گفت ماموریت مربوط به Grand Theft Auto: The Ballad of Gay Tony یکی از خوشساختترین ماموریتها در تاریخ این فرنچایز است و طراحی فوقالعادهای دارد. همچنین ساعتهای زیادی که این نسخه به گیمپلی بازی اضافه میکرد آن هم ساعتهایی بسیار ارزشمند و لذتبخش، باعث میشد تا همواره در مجامع بازی از این بسته الحاقی عظیم به عنوان یکی از برترین دیالسیهای تاریخ بازیهای رایانهای نام برده شود.
۴ – (Crown of the King (Dark Souls 2
بدون شک ۳ بسته الحاقی بازی شاهکار Dark Souls 2 که در قالب ۳ قسمت از داستان Crown of the Kings منتشر شدند جزو پرمحتواترین و زیباترین بسته های الحاقی در تاریخ بازی های رایانهای هستند که بسیار بیشتر از حتی یک بازی کامل، محتوای جدید به بازی اضافه کردند و بازی خود را به بهترین شکل برای طرفداران توسعه دادند. این ۳ بسته الحاقی با نامهای Crown of the Old Iron King، Crown of the Ivory king و Crown of the منتشر شدند و مناطق کاملا جدید با زرهها، سلاحها و باسهای کاملا جدید و چالش برانگیز را به بازی اضافه کردند که در برخی موارد، این مناطق جدید و باسها حتی از خود بازی نیز جذابتر و لذتبخشتر بودند. به عنوان مثال یکی از مناطق اضافه شده در این بسته های الحاقی منظقهای است که پوشیده از برف است و در کل مرحله حتی ۲ قدم جلوتر از خود را نیز نمی بینید و تازه اسبهایی وحشی و قدرتمند ناگهان از درون طوفان ظاهر میشوند و به حسابتان میرسند. این مرحله بسیار سخت و چالشبرانگیز است ولی از طرفی هم شور و شوق زیادی را به طرفداران برای رد کردن آن میدهد.
این بستههای الحاقی ساعتها چالش جدید را برای ما به همراه دارند و میتوانند تا مانند بازی اصلی مجددا شما را غرق در دنیای بیرحم این سری کنند تا حتی گذر زمان را نیز متوجه نشوید. سازندگان بازی در استودیو from Software و در راس آنها هیدتاکا میازاکی ثابت کردند که به همان اندازه که در ساخت بازی خبره و کاربلد هستند و برای طرفدارانشان احترام قائل میشوند، در عرضه بسته های الحاقی نیز به همان اندازه کارآمد و حرفهای هستند و بستههای الحاقی را در اختیار کاربران خود میگذارند که هیچ چیز کم از یک عنوان کامل ندارند و چه بسا از بسیاری عناوین کامل، پرمحتواتر نیز هستند.
۳ – (The Old Hunters (Bloodborne
باز هم From Software، باز هم میازاکی و باز هم یک بسته الحاقی فوق العاده دیگر برای یک بازی فوق العاده دیگر. به هیچ وجه نمیتوان کتمان کرد که بازی Bloodborne یکی از برترین عناوین سال ۲۰۱۵ بود و اگر اینقدر بدشانس نبود و رقیب بسیار قدرتمندی مثل The Witcher 3: Wild Hunt نبود میتوانست با صلابت و مقتدرانه به عنوان برترین بازی سال نیز انتخاب شود و چیزی برای این لقب کم نداشت. بعد از موفقیت فوقالعاده این بازی که باعث شد حتی بسیاری از کاربران Bloodborne به سمت سری سولز نیز کشیده شوند، سازندگان اعلام کردند که قصد دارند یک بسته الحاقی بزرگ را نیز برای بازی عرضه کنند و با خاطراتی که از بسته الحاقی بزرگ! در نسخه دوم دارک سولز داشتیم، میدانستیم که چه لذتی در راه است.
محتوای دانلودی The Old Hunters با قیمت ۱۹٫۹۹ دلار منتشر شد و آتش سوزان، ولی دوستداشتنی Bloodborne را دوباره به جان ما انداخت. وای که چه بگویم از این بسته الحاقی! از نظر بنده بسته الحاقی The Old Hunters حتی از بازی اصلی Bloodborne نیز زیباتر است و در اصل باید بگویم کاملا چالش برانگیزتر از بازی اصلی است. The Old Hunters گویی درجه سختی سری سولز را با طراحی هنری و دنیا و قوانین Bloodborne ترکیب کرده است و معجونی بینهایت لذتبخش را پدید آورده است که تجربه آن بر هر بازیبازی که به عناوین میازاکی علاقمند است و یا به بازیهای اکشن نقشآفرینی با درجه سختی بالا علاقه دارد لازم و واجب است. همچنین لازم به ذکر است که شما می توانید نقد و بررسی این بسته الحاقی را در اینجا مطالعه نمایید.
۲ – (Left Behind (The Last of Us
باید واقعبین بود که عناوین ناتیداگ در اکثر موارد فاصله زیادی با دیگر سازندگان دارد و تعداد انگشت شماری استودیو در دنیا در سطح این سازنده وجود دارند. وقتی صحبت از شاهکاری بیبدیل به نام The Last of Us باشد، بسته الحاقی آن نیز نمیتواند چیزی کمتر ازLeft Behind باشد. Left Behind یک DLC واقعا تاریخ ساز است و به قدری فوقالعاده ساخته شده که حتی به عنوان یک نسخه جدا و Stand Alone نیز منتشر شد و حتی نسخه فیزیکی نیز دریافت کرد. این بسته الحاقی به معنای واقعی کلمه، “خاص” بود و چنان روایت داستانی داشت که بازیباز را حیرت زده می کرد. پرداختن به ماجرای الی و دوست صمیمی اش و داستان این که چگونه الی متوجه میشود که در برابر بیماری مقاوم است، به قدری خوب و زیبا در این DLC روایت شده است که ارزش بارها و بارها تکرار را دارد و قطعا بسیاری از شما که در حال خواندن این مطلب هستید، جزو همین کسانی محسوب میشوید که را بازها و بارها تکرار کردهاید.
گیم پلی این محتوای دانلودی بسیار صمیمانه است و گاهی حالت کودکانهای به خود میگیرد. مثلا در قسمتهایی باید به بازی های دو نوجوان در شهربازی مشغول شوید و جالب اینجاست که همین بازی های ساده به قدری شما را جذب می کند که انگار در حال مبارزه با دشمنان در بازی اصلی هستید. این تنها و تنها هنر ناتیداگ است که توانسته چنین فضا و روایتی کودکانه را با موضوعات و دنیای کاملا بزرگسالانه و مرگبار بازی ترکیب کرده و یک خروجی کاملا قابل قبول و فوق العاده زیبا را به مخاطب تحویل دهد. بدون هیچ شکی میگویم Left Behind یکی از ۳ بسته الحاقی برتر در تاریخ بازی های رایانه ای است که تاکنون منتشر شده و با شایستگی تمام در جایگاه دوم قرار می گیرد.
۱ – (Blood and Wine (The Witcher 3: Wild Hunt
مگر می شود CD Project Red یک بسته الحاقی برای حسن ختام و خداحافظی با یکی از برترین فرنچایزها و ۳گانههای تاریخ بسازد و در لیست برترین ها جای نداشته باشد. یک بسته الحاقی بی نظیر به نام Blood and Wine که بالغ بر ۳۰ ساعت تجربه نو را به بازی میافزاید و یک شهر کاملا جدید و فوقالعاده زیبا را به نقشه بازی اضافه میکند. گرگ سفید محبوب ما، گرالت افسانهای این بار به به داستانی خطرناک تر از همیشه کشیده می شود و باید با یک Higher Vampire قدرتمند دست و پنجه نرم کند که این موضوع به پیجیده ترین شکل ممکن پیش می رود و مانند همیشه با یک داستان پر از شاخه های مختلف طرف هستیم که بر اساس انتخاب های بازیباز تاثیر مستقیم می پذیرد.
بگذارید راحت بگویم! Blood and Wine کاملا شایسته این بود که تنها و در قالب یک نسخه فیزیکی مجزا به عنوان یک بازی فرعی از سری ویچر منتشر شود و هیچ چیزی از یک بازی کامل کم نداشت. در این بسته الحاقی علاوه بر خط داستانی جدید شاهد دشمنان جدید، قراردادهای هیولاکشی جدید، ماموریت های فرعی، کارتهای GWENT جدید و ماموریت های کارت بازی، سلاح ها و زره های جدید و بسیاری موارد دیگر هستیم که به هیچ وجه اجازه نمیدهند تا بازی حال و هوای تکراری به خود گیرد. Blood and Wine یک حسن ختام فوق العاده برای فرنچایز افسانه ای The Witcher و پایانی شایسته بر ماجراجویی های گرالت بزرگ است. خداحافظی با گرگ سپید محبوبمان خیلی سخت است ولی لااقل میدانیم که نوابغ CD Project Red خداحافظی باشکوهی را برای وی تدارک دیده بودند. شما میتوانید نقد و بررسی این بسته الحاقی را در اینجا مطالعه نمایید. البته فکر نمیکنم که در صورتی که بازی The Witcher 3: Wild Hunt را انجام داده باشید برای انجام هر دو بسته الحاقی این عنوان نیازی به پیشنهاد من داشته باشید و قطعا تا همین الان هم آن ها را به پایان رساندهاید.
دهها بستهی الحاقی شاهکار دیگر هم وجود دارند که میتوانند در این لیست باشند، ولی این ۱۰ عدد دیالسی، انتخابهای من بودهاند. نظر شما در مورد برترین دیالسیهای تاریخ چیست؟ به زودی یک قسمت جدید هم برای این مقاله مینویسم و ۱۰ تا دیگر از دیالسیهای شاهکار را برایتان معرفی میکنم. تشکر از توجه شما.
نظرات
بسیار ممنون به این میگن مقاله حالا شد. راستی میرم این dlc بایوشاک رو دانلود میکنم چون خودش خیلی قشنگه و دوست ندارم تموم شه اینو دانلود میکنم تا طولانی بشه راستی لطفا بگید بایوشاک چند ساعت گیم پلی داره ?:-)
وجدانا مقاله بخون بعد نظر بده خب این کار یعنی چی نظر اول میدی بهت جایزه میدن برو لاقعل یه خط مقاله بخون
تایید لطفا اقای بابایی
سلام دوستان،بیاید سوپرگروه تلگرام گیمر های گیمفا،به جای _نقطه بزارید
telegram_me/joinchat/B9_mA0CSld3xmDcju7_cvw
این مقاله ساعت ۹ گذاشته شده یعنی شما نمیتونی یه مقاله رو تو ۱۶ دقیقه بخونی :beauty:
سه دقیقه بعد اینکه مقاله امد نظرتو گذاشتی ساعت گیمفا برای نظرات خراب
باو این بنده خدا هول نظر اول دادن رو داره … 😎
بایوشاک دی ال سیش ۲ ایپزود هستش
ایپزود اول ۲ ساعت
ایپزود دوم ۱ ساعت
که جمعا میشن ۳ ساعت
کل بایوشاک بدون dlc چند ساعته ?:-)
۲ ساعت و نیم
ای بابا چه قدر کم :-
این برا کسی هست که حد اقل چهار بار بازی را تمام کرده باشد من خودم برا اولین بار پنج روز طول کشید تموم کنم
راستش رو بخوای من هیچ بازی رو حتی ۲ بار بازی نمیکنم ولی ددپول رو ۲ بار بازی کردم چون تو مرحله اخرش یه اتفاقی افتاد مجبور شدم از اول بازی کنم 😎
من خودم حد اقل یه بازی رو سه بار تموم میکنم بعضی بازیارو مثل اساسین هر کدوم رو یه ده باری تموم کردم
DEAD MASTER البته این ۲ ساعت و نیمی که گفتم برای BIOSHOCK 1 هستش
اگه میخوای زمان گیمپلی کل سری بازی رو بدونی
بایوشاک ۲ ۲ ساعت و نیم
بایوشاک بی کران ۳ ساعت و نیم
😐 😐 😐
جناب dead master بازی بین ۸ تا ۱۲ ساعت گیم پلی مفید داره میتونید گوگل کنید
amir gamer 81 استاد میشه سورس بدین چطوری به این میزان از ساعت رسیدین؟!
اصلا بازی رو تجربه کردید؟
کل بازی رو بدویی و همه رو هم درجا هدشات کنی و با آخرین سرعت حتی تو بازی پرواز هم بکنی بازم ۲ ساعت و نیمه نمیشه این بازی رو تموم کرد!!!
خیلی متشکرم از شما dead master. خوشحالم که راضی هستید.
کسی می داند چرا xbox live از کار افتاده؟؟ ?:-) ?:-)
سلام
توروخدا جواب بدید (من عضو شدم که اینو بپرسم)
من جاست کاز ۳ رو دانلود کردم الان که میبینم نسخه بک آپ استیم هست با پسوند .c.s.m.
چه جوری باید تبدیلش کنم به فایل های بازی که بشه روش کرک ریخت ؟؟؟
التماس می کنم جواب بدید …
چهل گیگ دان کردم
ایوشاک زیباست اما به علت موتور گرافیکی قدیمی دیگه ادمو به وجد نمی یاره
و ببخشید dlc the following از dying light کجاست
کجاست این dlc که از خود بازی نیز بیشتر گیم پلی داشت
کجاست این dlc که باقیمت ناچیز {۲۰دلار} کلی محتوا در اختیار ما گذاشت 😥 😥 😥 😥
مقاله ی فوق العاده ای بود فقط باید ویچر رتبه ی ۱ بود
درود بر شما. نظرتون محترمه. خیلی ممنون
به این سایت یه سری بزنیدhttp://gamingmaster.ir
من بازی ها رو کامل انجام میدم ولی هیچ وقت دی ال سی ها رو بازی نمیکنم حتی اگه رایگان باشه به جز Left Behind که واقعا عالی بود
ممنون جناب اقا بابایی ولی دی ال سی بازی dying light باید میبود
شدید موافقم. the following از خود بازی اصلی هم بهتره
مخصوصا پایان بازی که دو انتخاب بیشتر نداری
خیلی متشکرم. باور کنید که دقیقا برای من انتخاب ۱۱ همین دی ال سی دایینگ لایت بود.
خیلی بازی های قشنگی بودنمخصوصن ویچردمتون گرم :yes: :yes: :yes:
خیلی متشکرم.
خیلی بازی های قشنگی بودن مخصوصن ویچردمتون گرم :yes: :yes: :yes:
سلام اقا سعید.
به نظر من old hunters بهترین بسته الحاقی هست. البته بقیه گزینه ها هم عالین.
درود بر شما. قطعا نظرتون محترمه و کاملا هم الد هانتر این قابلیت رو داره. خیلی ممنونم از شما
یک مقاله فوق العاده ی دیگه از سعید عزیز.
هنوز موفق به تجربه ی dlc ویچر و بلادبورن نشدم.ولی حتما بازی میکنمشون و از دستشون نمیدم
dlc دارک سولز ۳ هم که تو راهه…
مقاله فوق العاده بود. خسته نباشی سعید جان :yes: واسه من old hunter در صدر بهترین dlc که تابحال تجربه کردمه.
خیلی ممنونم محمد جان. سلامت باشی.
خسته نباشید اقای سعید این مقاله هم مثل دیگر مقاله هایت عالی بود :yes:
تاید لطفا
سلامت باشید. خیلی متشکرم
عجب
ممنون بابت مقاله ولی معمولا dlc ها کوتاه هستن پس gta iv episode of liberty city جزوش نیست تقریبا یه بازی جدا محسوب میشد…………..
این ویچر هم که ما سرمون میچرخونیم توی یه لیست بهترین هست…..هم خودش هم بسته های الحاقی اش
درود بر شما. استدلالتون البته درست هست ولی خب در هر حال این به عنوان یه بازی کامل عرضه نشد.
:yes: :yes:
من دی ال سی های ابلویون و بلاد بورن و دارک سولزو بازی نکردم ولی به طور جد میتونم بگم رتبه بندیتون بیشتر از روی سلیقه است تا واقعیت لفت بیهایند خیلی قشنگ بود ولی بهتر نبود ویچر و لیبرتی سیتی بالاتر قرار میگرفتن چون من هرکاری میکنم تو مخیله ام نمیگنجه که یه دی ال سی با دو ساعت گیمپلی (هرچند زیبا ) بالا تر از گرند تفت اتو لیبرتی سیتی قرار بگیره
علی جان قطعا نظرتون محترمه اما خب به نظر بنده تنها ساعت گیم پلی ملاک بهتر یا بدتر بودن نیست. کیفیت بسته الحاقی لست غیر قبابل مقایسه با هر چیز دیگه ای بود که من بازی کردم. شما فقط موزیک این بسته الخاقی رو گوش کنید یا نوع گیم پلی کودکانه ولی در هین حال جدی و بزرگسالانه بازی رو در نظر بگیرید. این بسته الحاقی خیلی خیلی خاصه. البته اصلا دلیلی نداره که شما هم مثل من فکر کنید و سلیقه شما هم عزیز و محترمه.
خیلیاشو تجربه نکردم از جمله دوتای ویچر
ولی بدون شک جایگاه اول تا سوم کاملا به حق بوده
کاش ea یاد بگیره من الان به شک افتادم بتلفیلد ۱ بگیرم یا نه چون بعد چند ماه انقد dlc ریزودرشت میاد ک دیگه فک نکنم نسخه استاندارد جواب بده
DLC خوب واقعا
واقعا زیبا بود ممنون از زحماتتون اقای بابایی
ممنونم از شما. وظیفه هست.
در مورد بعضیاشون نظری ندارم چون تجربه نکردم اما در مورد نایت میر رد دد باس بگم یکی از اشناها بجای خوب بازی اینو خریده بود و فکر میکرد بازی همین انقدری عاشقش شده بود که وقتی گفتم یک دی ال سی اشکش در امد :دی
ویچر آه ویچر تورو چه بگوییم که بالاخره تمام شدی ! مگر میشود هر هفته منتظر یکی از دی ال سی هاش نبود؟ مگر میشود چک نکرد دی ال سی رایگان بعدی چیه؟ اصلا سابقه داشته؟ بازم یاد آب سافتو ۳۰ دلارش برا یکی از اپدیتای دیویژن افتادم فرق بین دو استدیو فرق ادم شریفو دزده درست حرف سنگینی ولی کاملا عادلانه هستش
۱۶ دی ال سی رایگان داد چند هفته همینطوری خود بازی که جذاب بود هیچ دی ال سی هاشم جذاب بود
قلب سنگیرو تموم کردم باید بگم اخرش اشکم در امد اصلا چیشد که اونجوری شد ؟اون کاراکتر مرده و زنش چه کردن چرا عشق نابود شد؟ ی چیزی میگم بووین از دانلودها دانلود کنین جدیدترین نسخه بازیرو همه چیزو داره بازی کنین و تحسین کنید ،بلود اند واینو هنوز تموم نکردم دلم نمیاد خیلی عالی بیشک یک بازی مستقلمیتونه باشه اما سی دی پروجکت جیب بر نیسمثل یوبی سافت .
حیف لفت بیهایندو د لست اف اسو نتونستم تجربه کنم :((
توی هارتز اف استون نمیدونم شما کدوم پایانو گرفتی … ولی اگر پایان ناراحت کننده رو گرفتی ، توی کوئست اخر باید اون Task اپشنال رو انجام بدی ، در واقع زرنگی سازنده ها بوده که اونو اپشنال کردن تا گیمرای تنبل به پایان بدش برسن. ولی هارتز اف استون پر از نکته و راز و رمز بود که واقعا حیفم میاد نگم:
***خطر اسپویل دوستانی که Hearts of Stone رو تموم نکردن نخونید***
توی کوئست اخر بخش اپشنال رو اگر برید میرسید به پروفسوری که درباره گانتر اودیم یا درواقع همون devil واقعی تحقیق کرده ، و بهتون اطلاعاتی میده ازجمله اینکه نمیشه با اون مبارزه کرد و فقط میشه اونو به یه چلنج دعوت کرد و شکستش داد، باید بدونید با کسی خیلی قدرتمند تر از این حرفا رو به رو هستید … اون درواقع از همه چیز خبر داره از اینکه پروفسور دربارش تحقیق میکرده ، خود پروفسور توی یه قسمت دایره مانندی که پنج تا شمع داره ایستاده و نابینا هست و میگه که خود devil اومد بهش گفت که خوشحاله که پروفسور به اون علاقه مند شده (منظورش تحقیق کردن درباره اون) و برای همین یه لطف به پرفسور میکنه و میگه تا واقعی تو اون قسمت بمونه در امان هست از دستش و پروفسور هم گوش میده. گرالت از در اصلی نتونست وارد خونه پرفسور بشه برای همین از طریق ساین آراد در طبقه بالا رو میشکونید و وارد میشید همون لحظه سقف و ستون یکم اسیب میبینن و موقع حرف زدن با پرفسور هی میبینیم که خاک ریزه میریزه و سستی ستونو نشون میده. با افتادن کتابخونه که گرالت میگیرتش یه بطری رو زمین هست و پروفسور پاش میره روی اون و سر میخوره و سرش میخوره به لبه میز و در جا میمیره ، یه نکته ای که خیلیا دقت نکردیم این بود که دقیقا وقتی این اتفاق افتاد که پرفسور پاشو از اون محدوده گذاشت بیرون ! و اون بلا سرش اومد. اونجا یادداشتی از پرفسور هست که سرگذشتشو از وقتی درباره devil تحقیق کرده میگه ، و از کابوس هایی که موقع خوابیدن تو اون محدوده سراغش میومده … این کابوس ها تا حدی شدت گرفته بود که پرفسور از خوابیدن هم میترسید ولی چاره ای نداشت و تا میتونست از خوابیدن دوری میکرد ولی یه شب خواب میبینه و توی اون دختری داره که توی زندگی واقعی هیچ وقت نداشته و عشقی فوق العاده بین اون و دخترش ایجاد شده تو خواب و توی یادداشت نوشته بود که فکر میکنه devil یکم داره بهش اسون میگیره ، دیگه از خوابیدن نمیترسید تا این که توی همون خواب هایی که میدید دخترش به یه بیماری لاعلاج گرفتار میشه و ذره ذره جلوی چشم پدرش نابود میشه که ضربه روحی بدی بهش میزنه و زجر کشیدنو درواقع devil بهش میده نه ارامش. ولی یه چیز دیگه هم هست که اینجا احتمالا خیلیاتون بهش دقت نکردید … یه خلاقیت ! گفتم اون محدوده با چند تا شمع احاطه شده بود ، درست مثل olgierd که توی کابوس های زنش آیریس دیدید توی اون دایره بود ، توی این بازی شما میتونید شمع ها و خیلی از اتیش هارو روشن و خاموش کنید یادتونه ؟ خب من دقیقا همین کارو با اون شمع ها کردم و بعد خاموش کردن اخرین شمع یه صدای خیلی مرموزی شنیده شد ! درواقع انتظار این که سی دی پراجکت رد همچین نکته ظریفی رو بذاره تو بازی داشتم یه جورایی ! ولی چند نکته درباره ی خود گانتر اودیم … یا مستر میرور … یا devil !
این فرد یا بهتره بگم موجود ! قدرتمند ترین موجود توی دنیای گرالته ، یعنی گرالت و ینفر و اردین حتی براش هیچی نیستن و به گرالت میگه که هیچ کس یا واقعا نفهمیده که اون کیه یا اگر فهمیده یا مرده ، یا به سرنوشتی بدتر از مرگ دچار شده ! (هه هه ولی ما که گرالت نیستیم 😀 ) ولی دقت کنید قدرتمند ترین موجود توی همون دنیای گرالته ، نه دنیا های دیگه ، همونطور که میدونید اگر داستان خود ویچرو تموم کرده باشید سیری به دنیا های مختلف سفر میکنه (که یکیشم دنیای Cyber punk بوده که بازی بعدی سی دی پروجکت رده ! امیدوارم سیری رو اونجا ببینم !) و اگر شما وسط داستان اصلی بازی هارتز اف استون رو تموم کنید قبل از یافتن سیری پایان بد هارتز اف استون رو بگیرید از گانتر اودیم میتونید به جای اون reward هایی که میتونید انتخاب کنید بپرسید سیری کجاست ! و گانتر بهتون میگه درحال حاضر نمیدونه اون کجاست ولی به گرالت میگه که این مهم نیست چون قطعا تو اونو پیدا میکنی (اینجا معلوم میشه که گانتر به کل زمان تو اون دنیا تسلط داره و میدونه که گرالت سیری رو پیدا میکنه) و بهش میگه که چیزی که مهم تره و تو باید بدونی اینه که سیری در معرض یه خطر بزرگ قرار میگیره که تو میتونی نجاتش بدی و دقیقا به گرالت میگه چه انتخابایی بکنه که روحیه سیری بالا بره و شما پایان خوب رو بگیرید و سیری نمیره … پس گانتر فقط به دنیای خودش تسلط داره.
گفتم که گانتر تو کل بازی شما رو نگاه میکنه ، خوب الکی نگفتم ، اگر به دقت هنگام بازی به Npc ها نگاه کنید و خیلی ریز بین باشید میتونید گانتر رو تو لباسا و صحنه های مختلف ببینید که تو صحنه هست و شما رو زیر نظر داره ، یکی از جاهاش توی Heist هست که به عنوان یکی از سربازا خونه و احاطه کرده یا توی عروسی میتونید ببینیدش ، و چندین جای دیگه هم جز اون هست که عکساش تو اینترنت هست میتونید سرچ کنید. (وای خسته شدم از تایپ) ولی قطعا تو اولین بازیتون ندیدینش چون سی دی پراجکت رد یه مسابقه گذاشت که گانتر رو تو بازی توی روند داستانی هارتز اف استون توی بکگراند پیدا کنید و حتی برنده هم باز نتونست همه ی جاهایی که گانتر هست رو پیدا کنه و نهایتا خود سازنده همه ی مکاناشو گفت ! ولی باز هم هست نکته هایی که بفهمید گانتر اودیم واقعا devil هست ، یکی اینکه اگر اهل داستان هایی که demon و اینطور چیزا زیاد دارن باشید اینه که اونا با افراد که میخوان معامله کنن همیشه توی Crossroad ها قرار میذارن ، یادتون اومد ؟ گانتر بعد نجات دادن شما از کشتی با اون طوفان گفت که برید توی اون فلان کراس رود ببینیدش ! و وقتی که میخواید برید سمت کراس رودی که گفت اونجا ببینیدش چند تا بچه رو میبینید که حلقه زدن و دارن یه شعر میخونن ، ریتم شعر دقیقا مطابق با ساند ترک اصلی هارتز اف استونه ! و همون قدر دارکه و متن شعر هم دربارهی مردی از ایینه (miror) هست که معامله میکنه و ارزو براورده میکنه ، درواقع گانتر کاری میکنه که اون بچه خییلی اتفاقی چنین شعری رو بخونن که یه جور اخطار بدن به گرالت ، طوری که خود اون بچه ها خبر ندارن وسیله این کارن و اصلا این چیزی که میخونن چیه فقط یه شعر میخونن با هم دیگه 🙂 ، نکته دیگه ای هم هست برای اثبات Devil بودن گانتر اودیم : توی کل هارتز اف استون گانتر دو بار زمان رو نگه میداره ، یکی تو کشتی موقع حرف زدن باهاتون برای نجات ، که زمانو نگه میداره ، اون یکی هم اخرای بازی توی اون innkeep که باهاتون درباره محل ملاقات با olgierd میگه که اونم کلکش برای ایستادن رو ماه بود! توی هر دو دفعه ای که زمان رو نگه میداره دقیقا بعد از اینکه زمان دوباره به جریان میفته یکی که کلمه ی Devil رو به زبون میاره ! توی کشتی اون کسی که تو سلول بقلی بود و دومین دفعه اون نوچه olgierd بعد دیدن مگس توی سوپش ! یه چیزی مثل What the devil … اینا میگن هردو ! که این اتفاقی نیست … حالا یه نکته ای که بازم خیلیاتون نفهمیدید ، اگر بلاد اند واین رو بازی کردید ، باید بدونید که اثر کار های گانتر توی بلاد اند واین هم هست که اگر بازی نکردید هم بخونید اسپویلی نداره که ضرر به تجربتون بزنه ، و اون همونجایی هست که شما با هیولای تلسم شده ای که قاشق جمع میکنه رو به رو میشید ! اول بذارید بگم این گانتر یه رابطه ای هم با قاشق ها داره ! وقتی که زمانو نگه داشت اون یارو رو با فرو کردن قاشق تو چشمش کشت ! و توی اولین دفه که زمانو تو کشتی نگه داشت طوفانو فکر کنم با شکستن یه قاشق به وجود اورد ! و اما تلسم تو اون هیولا اگر اون خونه رو خوب بگردید یه یادداشتی هست که بعد خوندنش میفهمید که اون هیولا یه دختری بوده که به یه گدا که ازش کمک میخواسته کمک نکرده و با کراهت رد شده ، همون لحظه اون گدا با شکوندن قاشق متن اون تلسم رو میگه و تلسم میکنه دختر رو و اون به تدریج به یه مانستر تبدیل میشه! و توی اون یادداشت اینو هم نوشته بود که اون گدا ایینه (miror) میفروخته ! Merchant of mirors ! که این ویژگی رو خود گانتر وقتی اولین بار گرالت اول بازی میبینتش اگر ازش بپرسید که اون کی هست بهتون میگه !و همون اول بازی بعد تموم شدن مکالمتون باهاش اگر برگردید میبینید که اونجا نیست دیگه ! که احتمالا زمانو نگه داشته و رفته ! واقعا دیوونه کننده نیست این حجم از جزییات درباره یه کاراکتر و مرموز بودنش !؟ من که واقعا لذت بردم ، ولی هنوز تموم نشده ، اگر شما برید دنبال پایان خوب ، یعنی بخواید که اونو چلنج کنید و بعد هم معماشو حل کنید اگر موفق بشید و بعد حل کردن معماش اون توی اب دور میشه و در نهایت ناپدید میشه و یه جملاتی هم همینطوری میگه به یه زبون عجیب و غریبی برای خودش ! و احتمال همتون فکر کردید که اونو نابود کردید ، باید بگم که زرشک دوستان ! یه نکته رو درباره پرفسور یادتون رفت ؟ تو مکالمتون با پرسور اون گفت که قبلا یکی تونسته با به چالش کشیدن devil اون رو شکست بده و برای همین به شما گفت که راه مقابله باهاش به چالش کشیدن و چلنج کردن اونه چون یه نفر قبلا این کارو کرده و موفق شده ، اون یه نفر معلوم نیست که کی بوده … ولی هرچی که هست اگر قرار بود اون نابود بشه و شکست بخوره با اون چالش که الان داستان هارتز اف استونی در کار نبود 😀 و شما اشتباه کردید که فکر میکنید اونو شکست دادید ، و یه چیز دیگه که به این قطعیت میبخشه اینه که اون جملاتی که قبل ناپدید شدنش میگه شر و ور نبوده بر خلاف تفکر خیلی هامون 😀 :laugh: تو اون بین که داره حرف میزنه جمله ی اول و اخرشو واقعا معلوم نیست چی میگه ولی جمله ی وسطیش به زبان گرجستانیه ! اینو تو یه فروم یه گیمر گرجستانی گفته بود و گفت که وقتی اون جمله رو شنیدم اصلا بدجور جا خوردم و فکر نمیکردم که یهو به زبون خودم وسط بازی صحبت کنه ! درواقع تو جمله ی وسطی به گرالت میگه : “فکر میکنی که منو شکست دادی ؟ نه ، تو داری اشتباه میکنی”
خلاصه این همه کتاب نوشتم که فقط درباره یه کاراکتر تو یه DLC ببین سی دی پراجکت چه کرده ، عجب کاراکتری عجب شخصیت پردازی ای !
جناب نویسنده شما درواقع محو شخصیت پردازی اولگیرد بودید ولی کر کنم بعد خوندن اینا نظرتون عوض شه 😀 قطعا گانتر اودیم یکی از مرموز ترین و بهترین کاراکترای ویچر و کلا دنیای گیمه … منو که واقعا به تحسین واداشت :yes: :yes:
خواهشا تایید کنید به فنا رفتم تا این همه برا بالا رفتن اطلاعات بقیه تایپ کردم 😐 😀
ممنون از توضیحان زیبا و کامل. تقریبا تمام مورادی رو که فرمودید خیلی وقت هست میدونم و در واقع وقتی بازی رو برای بار سوم تموم کردم و میخواستم هارتس اف استون رو برم تقریبا کل اطلاعاتش رو پیدا کردم. ولی با این حال باز هم شخصیا پردازی بی نظیر اولگیرد بود که منو در وهله اول تحت تاثیر قرار میداد. باز هم ممنون از شما
اولگیرد رو نمیدونم چه چیزیش اینقدر علاقه مند کرده شمارو ?:-)
از بلاد اند واین هم میشه گفت ریجس شخصیت پردازی خیلی خوبی داشت 😀 دتلف که کلا حیوون بود 😀 ( من نمیگما خود ریجس بعد اولین مبارزه باهاش میگه 😀 هرچند همینطوری هم معلوم بود)
ولی همه اینا رو که بذاریم کنار تو ویچر همه چیز غیر قابل پیش بینیه ، من از اونجا که خیلی موشکافانه بازی میکنم همه چیزو (این عادت متاسفانه یا خوشبختانه دهنمو صاف کرده مخصوصا تو بازی هایی مثل ویچر) با توجه به اون قسمت که با ریجس تا صبح مینوشی ( 😀 ) من داستانو اصلی رو تموم کرده بودم و رجیس گفت که عجب اتفاقاتی رو از دست دادم ، میخوام این بار وسط داستان بازی برم ببینم میشه برای بتل توی kaer morhen ریجس رو هم برای کمک اورد یا نه ، خیلی جالب میشه اگر ممکن باشه این ! تو پایانی که دتلف راهشو میکشه میره رجیس هم نمیره نیلفگارد ، در اون حالت احتمالا بشه..